دانستنی های علمی
آقایان حتماً بخوانند!!! ● تنیدگی را از خود دور کنید بانی استریچ، مردی که شغل و سمت عالی وی سرانجام به بیماری قلبی او منجر شد، چنین می نویسد: «هیچ چیز ارزش زندگیتان را ندارد، حتی شغلتان!» با نگاهی به عکسهای عصبی و رنگ پریده تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا در روزنامه ها، با صدای بلند می گویم: «اگر بر زندگی خود ارج می نهی، حرفه خود را ترک کن.» گفته های پزشکان مبنی بر وخیم نبودن شرایط جسمانی او و این که بیماری قلبی وی زندگی اش را تهدید نمی کند از نظر من اهمیت چندانی ندارد. تونی بلر ممکن است فرد سالمی باشد که تغذیه مناسبی دارد و در استعمال دخانیات زیاده روی نمی کند، اما تحت فشار شدید قرار دارد و در این مورد به وی هشدار داده شده است. شاید اگر مشابه حادثه ای که برای من رخ داد برای شما نیز رخ دهد، به همه دارایی خود به جز شلغتان قانع خواهید بود! من متقاعد هستم که استرس(فشار روانی) حاصل از حرفه و مقام بلند پایه من به عنوان یک سرمایه گذار موفق نقش بسیار بزرگی در آگاه کردن من از خطر داشت و اکنون دیدگاه خود را نسبت به زندگی به طور کامل تغییر داده ام. کار کردن سخت در شرایطی که تحت فشار روانی قرار دارید مشکل آفرین است. مطمئن هستم که تونی بلر نیز مانند بسیاری از مردان دیگر خود را فردی کاملاً سالم فرض می کند. اما دستگاه اصلی که در ادامه زندگی ما نقش دارد و چگونگی مواظبت از آن را به فراموشی سپرده ایم و گمان می کنیم که شکست ناپذیر هستیم و هیچ حادثه ای برای ما رخ نخواهد داد. ● فعالیت مخاطره آمیز چهل ساله هستم. بیماری قلبی ام از پنج ماه پیش آغاز شد. پیش از آن در شغل خود ریسک های بزرگی می کردم و به اصطلاح لقمه های بزرگ تر از دهان برمی داشتم. به طوری که درآن واحد بیش از ده معامله تجاری انجام دادم، بدون آنکه به مثبت بودن نتیجه آن اطمینان داشته باشم. گرچه سعی کردم با کاهش سفرهای تجاری به خارج از کشور کمی از سنگینی بار روی دوش خود بکاهم، اما به طور مستمر در ورطه نگرانی بودم. من روزی چند سیگار می کشیدم، هر نوع غذایی را که در دسترس بود با عجله صرف می کردم. اما بر این عقیده هستم که مخرب ترین عامل در ایجاد بیماری قلبی من استرس بود. تصور من بر این بود که هنوز از شرایط جسمانی مطلوبی برخوردارم و با جلوگیری از افزایش وزن، مراجعه روزانه به ورزشگاه و ملاقات گاه و بیگاه پزشک موجب تسکین استرس حاصل از مشاغل خود می شوم. فشار خون، کلسترول و تاریخچه خانوادگی من همگی در وضعیت مطلوبی قرار داشتند. مرتباً با همسرم سانی و دو پسر ۱۲ و ۱۵ ساله خود به تعطیلات می رفتیم و زندگی شاد و مجللی در خانه بزرگ خود واقع در شهر کینگستون انگلستان داشتیم. بنابراین من با شتاب زیاد به مشاغل مختلف رسیدگی می کردم و تنها موضوعی که به ذهنم خطور نمی کرد این بود که قلبم بیمار باشد. زندگی من در یک روز صبح یکشنبه در ماه مه سال جاری به طور کامل تغییر کرد. صبح با احساس بسیار خوبی از خواب برخاستم. به تازگی به محل جدید نقل مکان کرده بودیم و شب گذشته تا نزدیکی صبح ورود به خانه جدید را با دوستان جشن گرفته بودیم. آن روز من و سانی بچه ها را به پرستار سپردیم و خانه را ترک کردیم. تصمیم داشتیم وسایل جدید آشپزخانه را از فروشگاه تهیه کنیم. ● علائم اولیه در انتظار یکی از فروشندگان بودیم که در قفسه سینه خود کمی احساس ناراحتی کردم. احساس درد نبود، بلکه احساسی شبیه کشیده شدن یکی از ماهیچه ها. این درد هشداری برای من نبود، چون ما هنگام اسباب کشی جعبه های سنگین را جابجا کرده بودیم و آن را دلیل این درد فرض کردم. وقتی به طرف اتومبیل بازگشتیم، افزایش شدت درد مانند این بود که مسئله جدی است. با این وجود با خود فکر کردم که: «هرچه هست نمی تواند از قلبم باشد، چون من فقط چهل سال دارم.» اما احساس عجیبی به همراه سرگیجه داشتم و اتفاقاتی که در بدنم رخ می داد مرا به شدت عصبی کرده بود. یادآوری آن برایم خنده آور است، اما به طرف سانی برگشتم و گفتم: «من باید خداحافظی کنم، به گمانم امروز آخرین روز زندگی ام باشد!» سانی وحشتزده رانندگی اتومبیل را به عهده گرفت و با سرعت به سوی نزدیکترین مرکز درمانی رفتیم. وقتی وارد بیمارستان شدیم، پزشکی که در بخش پذیرش ایستاده بود با مشاهده دستم که روی سینه ام قرار داشت مرا مستقیماً به اتاق اورژانس برد. حدود چهار ساعت آنجا بودم و پس از گرفتن نوار قلب و تجویز دارو وضعیتم مطلوب اعلام شد. اولین کاری که پس از بازگشت به اتومبیل انجام دادم کشیدن سیگار بود. آن روز عصر احساس درد در دست چپ و بالای قفسه سینه ام شروع شد، گویی ماهیچه هایم در هم پیچیده باشند. بنابراین با پزشک عمومی تماس گرفته و خواهش کردم که مرا در منزل ملاقات کند، اما وی نپذیرفت و گفت برای آسیب دیدگی ماهیچه- چیزی که من هنوز باور داشتم- بیمار را خارج از مطب خود ملاقات نمی کند. او استفاده از مسکن ها را توصیه کرد که من آن را انجام دادم. صبح روز بعد احساس بهتری داشتم و مجدداً جعبه ها را جابه جا کردم. اما هنگام صرف ناهار از شدت درد تقریباً فریاد می کشیدم و سانی مرا با اتومبیل به بیمارستان کینگستون رسانید. پس از مطالعه نوار قلب و آزمایش خون اولین چیزی که پزشکان اظهار داشتند این بود که «ما نمی توانیم باور کنیم که بیمارستانی که دیروز به آن مراجعه کردید شما را مرخص کرده است. ضربان قلبتان نامنظم بوده و شما دچار سکته قلبی خفیفی شده اید که به نظر می رسد دیروز اتفاق افتاده است.» با این اوصاف در بیمارستان بستری شدم. انواع داروهای جلوگیری از لخته شدن خون و اسپری زیرزبانی تری نیترات برای انبساط شریانهای منقبض شده تجویز شد و یک عمل آنژیوپلاستی روی قلبم انجام گرفت و بدین ترتیب سه هفته در بیمارستان بستری بودم. پس از تأثیر مطلوب درمان احساس بهتری داشتم، اما می دانستم که با وجود آنکه چهل ساله هستم، باید زندگی ام را به طور کامل تغییر دهم. سیگار را ترک کرده و تمام غذاهای پرچرب را از رژیم غذایی خود حذف کردم. من همیشه از خوردن سالاد نفرت داشتم، اما اکنون از آن لذت می برم. پیاده روی روزانه به مدت نیم ساعت به من توصیه شد که آن را به طور مرتب انجام می دهم. ● هشدار پزشکان گرچه همه این تغییرات اهمیت زیادی داشتند، پزشکان به خصوص در مورد استرس (فشار روانی) زیاد، ساعات طولانی کار و نگرانی مداوم هشدار دادند. شاید در ظاهر فردی آرام بودم، اما همیشه نگرانی در مورد معاملات، کارمندان، خانواده، منزل، اتومبیلها و هر چیز دیگر همراه من بود. توصیه پزشکان این بود که استرس و فشار زندگی خود را به حداقل رسانیده و اهمیت سلامتی و خانواده خود را ارجحیت بنهم. «نگرانی را از خود دور کن» جمله ای است که توسط پزشکان تکرار می شود که در گفتار بسیار آسانتر از عمل است. تنها راه رهایی از نگرانی فرار از موقعیتهای استرس زاست. پس از آنکه دچار حمله قلبی شدم، به برادرم که چهل و شش سال دارد هشدار داده شد که وی نیز ممکن است در معرض خطر بیماری قلبی قرار داشته باشد. بنابراین هموسستئین خون او- ماده ای شیمیایی موجود در خون که به وسیله استرس افزایش می یابد و نمایانگر خطر سلامتی شریانهاست- مورد آزمایش قرار گرفت. در حال حاضر وی سالم به نظر می رسد، اما برای جلوگیری از خطر بیماری قلبی شیوه زندگی خود را به نحو بهتری تغییر داده است. بیماری قلبی تونی بلر خفیف اعلام شده است، اما به نظر من این گفته قطعاً یک هشدار است. برای من غیرقابل تصور است که فردی با دارابودن چنین وظیفه سنگینی قادر باشد شب هنگام با آرامش سر بر بالین بگذارد. او حتی در طول تعطیلات با خانواده خود قادر نخواهد بود ذهن خود را از مسائل آسوده سازد. توصیه من این است که هیچ چیز ارزش زندگیتان را ندارد، حتی مقام عالی نخست وزیری... ● چگونه استرس (فشار روانی) موجب بیماری قلبی می شود؟ فردی ظاهراً سالم به نظر می رسد. او ورزش می کند، از مصرف سیگار خودداری می کند و رژیم غذایی متعادلی دارد. ● پس دلیل بیماری قلبی او چیست؟ مهمترین عامل بیماری قلبی افزایش هموسستئین در خون می باشد که معمولاً مورد آزمایش قرار نمی گیرد. میزان این ماده در خون نه تنها به وسیله استرس افزایش می یابد، بلکه ارتباط محکمی با فروخوردن غضب دارد. همچنین استرس زیاد موجب از بین رفتن منیزیم معدنی می شود که از علائم اصلی آن آریتمی دهلیزی قلب است. ترکیب هموسستئین بالا و منیزیم پائین خطر حمله قلبی را تا هشت برابر افزایش می دهد. نوشیدن قهوه به مقدار زیاد میزان هموسستئین خون را افزایش داده و در عین حال موجب کاهش منیزیم می شود. بنابراین به افرادی که به حرفه های استرس زا اشتغال می ورزند توصیه می شود که رژیم غذایی خود را با مصرف منیزیم، اسید فولیک و ویتامین B۱۲ تکمیل نمایند. افزایش مصرف دانه ها و سبزیجات تیره مانند اسفناج، بروکلی و لوبیا برای این افراد مفید است. ● چگونه قلب خسته و فرسوده می شود؟ دکتر مارک پورتر می نویسد: علیرغم وجود حجم زیاد کار، قلب در شرایط نرمال بیمار نمی شود. اما معمول ترین مشکلی که قلب دچار آن می شود ضخیم شدن دیواره رگهایی است که دیواره ماهیچه ای قلب را تغذیه می کنند. استعمال دخانیات، دیابت، عدم ورزش، کلسترول بالا و رژیم غذایی نامناسب همگی موجب تشدید این بیماری شده و با باریک شدن رگها موجب خطر می شوند. حمله قلبی زمانی رخ می دهد که خون در بخش های باریک شده رگها لخته شده و موجب عدم تغذیه ماهیچه قلب شود. این حمله قلبی درد شدید ایجاد کرده و باعث ایست فعالیت الکتریکی طبیعی قلب برای ایجاد ضربان منظم می شود که در نهایت موجب انقباض مرتعش قلب یا ایست قلبی شده و منجر به مرگ حتمی می گردد، مگر این که ضربان قلب سریعاً به حالت نرمال بازگردد. در برخی موارد عمل پمپ قلب به سختی صورت می گیرد، بدون آن که مشکلی در ضربان قلب وجود داشته باشد. این پدیده مضر نیست، اما گاهی به شدت به کارآیی قلب آسیب می رساند، به طوری که در افراد مبتلا به بیماری جدی فشارخون (که موجب افزایش فشار، روی دیواره قلب می شود) خطر ایست قلبی وجود دارد. از علائم این بیماری را خستگی، عدم دفع مایعات بدن و تنگی نفس می توان نام برد. ● مزایای تمرینات ورزشی ایروبیک (هوازی) کاهش تمرینات ورزشی در دهه بیست سالگی ممکن است به ما آسیبی نرساند. اما اگر این تمرینات را به طور مرتب انجام دهیم، در دوران کهنسالی کمتر در معرض خطر بیماری قلبی قرار خواهیم گرفت. بهترین تمرینات ایروبیک پیاده روی و دوچرخه سواری هستند. مدت زمان این تمرینات باید تا حدی باشد که کمی موجب ریزش عرق بدن و تنگی نفس شود. این تمرینات سه روز در هفته به مدت ۳۰ دقیقه ایده آل هستند. تمرینات ایروبیک از اهمیت زیادی برخوردارند. زیرا عضلات فعال بدن مانند قلب، که مرکز جریان خون است، نیاز به مقدار زیادی اکسیژن دارند. این تمرینات ورزشی موجب افزایش نیاز قلب، شش ها، گردش خون و همچنین ماهیچه های بدن به اکسیژن می شود. بنابراین هر قدر تمرینات ورزشی را بیشتر انجام دهید، فعالیت قلب و شش ها افزایش یافته و کارآیی گردش خون در بدن بیشتر خواهد بود. ● قلب سالم با تغذیه مناسب مصرف زیاد چربیهای اشباع شده (کره، پیه، گوشت قرمز، تخم مرغ، شیر پرچرب، پنیر و ماست پرچرب) برای سلامتی قلب مضر است. حال آن که چربیهای غیراشباع (انواع روغنها مانند روغنهای زیتون، آفتابگردان، سویا، دانه انگور، بادام زمینی و کنجد) مناسب تر هستند. مصرف روزانه حداقل پنج قطعه میوه و سبزیجات، آنتی اکسیدانهای مورد نیاز بدن را تأمین می کند. آنتی اکسیدانها در حقیقت سلاح مناسبی برای جلوگیری از بیماریهای قلبی هستند.
يکشنبه 3/6/1387 - 13:27
دانستنی های علمی
11ماده غذایی افزایش دهنده طول عمر فـکـر مـی کنـید راز زندگی جاودان کشف شده است؟ در فیـلـم های سینـمـایــی مثل "آسمان وانیلی" و "آستین پـاورز" مـــی بینیم که می توان با منجمد کردن جسم به آن زنـدگـی جـــاوید داد. اما هیچگاه خود را از این تخیلات دور نمیکنیم تا ببینیم که در دنیای واقعی چطور میتوانیم طولانی زندگی کنیم. فـکـر مـی کنـید راز زندگی جاودان کشف شده است؟ در فیـلـم های سینـمـایــی مثل "آسمان وانیلی" و "آستین پـاورز" مـــی بینیم که می توان با منجمد کردن جسم به آن زنـدگـی جـــاوید داد. اما هیچگاه خود را از این تخیلات دور نمیکنیم تا ببینیم که در دنیای واقعی چطور میتوانیم طولانی زندگی کنیم. خوب است بدانید که با خوردن بعضی مواد غذایی می توانید به این مسئله کمک کنید و به طول عمرتان بیفزایید. این مواد غذایی که به خاطر همین مسئله مشهور شده اند، حاوی دسته ای ویتامینها و مواد شیمیایی مخصوص هستند که به شما برای مقابله با بسیاری از بیماری های کشنده کمک می کند. در اینجا به دسته ای از این مواد غذایی اشاره می کنیم. ۱) سیب ▪ محتویات: سیب سرشار از آنتی اکسیدان هایی مثل کورستین است. همچنین حاوی فیبرهای قابل حل مثل پکتین می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: کورستین که یکی از بهترین آنتی اکسیدان ها به شمار میرود، از ابتلا به سرطان و از لخته شدن خون جلوگیری می کند. پکتین نیز سطح کلسترول خون را پایین می آورد و سموم سرطان زا را از جریان خون دفع می کند. ▪ بهترین راه استفاده: بهتر است سیب را به حالت خام و با پوست استفاده کنیم چون کورستین در پوست سیب موجود است. ۲) آوکادو ▪ محتویات: آوکادو حاوی مقدار قابل توجهی فیبر است و حتی بیش از موز پتاسیم در خود دارد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: نه تنها باعث صافی و نرمی پوست می شود، بلکه از بالا رفتن فشار خون، بیماری های قلبی و انواع بخصوصی از سرطان ها به ویژه سرطان روده نیز جلوگیری می کند. ▪ بهترین راه استفاده: فقط کافی است که پوست آن را کنده و خام بخورید. می توانید آن را با گوجه فرنگی، آبلیمو، فلفل هالپانو و نمک نیز ترکیب کرده و سس گواکامولی از آن بسازید. ۳) موز ▪ محتویات: موز حاوی مقدار زیادی پتاسیم، منیزیم و فلیت است. ▪ اثرات آن روی سلامتی: پتاسیم از بالا رفتن فشار خون جلوگیری کرده و احتمال سکته را پایین می آورد. فلیت به رشد صحیح بافت ها کمک کرده و از ایتلا به بیماری های قلبی و سرطان جلوگیری می کند. ▪ بهترین راه استفاده: دقیقاً مثل میمون ها به راحتی موز را پوست کنده، بخورید و لذت ببرید. به نظر می رسد که میمون ها بیش از آنچه ما فکر می کنیم باهوش هستند. ۴) تخم مرغ ▪ محتویات: تخم مرغ حاوی مقدار قابل توجهی کولین، پروتئین، کاروتینوئید و زآکسانتین می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: فایده ی عمر طولانی چیست اگر حتی نتوانید به یاد بیاورید که دندان مصنوعی هایتان را کجا گذاشته اید؟ خوردن تخم مرغ به شما کمک می کند. کولین موجود در تخم مرغ به حفظ حافظه در زمان پیری کمک می کند. کاروتینوئید نیز از ابتلا به بیماری های چشمی مربوط به پیری مثل آب مروارید جلوگیری می کند. ▪ بهترین راه استفاده: تخم مرغ را می توانید به حالت آب پز، جوشانده یا خاگینه استفاده کنید. فقط به یاد داشته باشید که پختن آنها با مقدار زیادی کره یا روغن برایتان ضرر دارد. ۵) سیر ▪ محتویات: سیر هم حاوی مقدار زیادی از آنتی اکسیدان ها می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: سیر از لخته شدن خون جلوگیری کرده و خطر سکته را کاهش می دهد. همچنین با کشتن سلول های سرطانی مقدار زمان زنده ماندن را در افراد سرطانی افزایش می دهد. ▪ بهترین راه استفاده: بهتر است که سیر را به حالت خام استفاده کنید. می توانید آن را خرد کرده و به محتویات سالادتان اضافه کنید. ۶) لوبیا قرمز ▪ محتویات: حاوی مقدار زیادی فیبر قابل حل می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: فیبر به حفظ سلامتی سیستم گوارشی کمک بسیاری میکند و یک سیستم گوارشی سالم نیز از ابتلا به دیابت و سرطان روده جلوگیری میکند. فیبر قابل حل همچنین کلسترول و قند خون را پایین می آورد. ▪ بهترین راه استفاده: هم لوبیای خشک و هم لوبیای کنسرو شده این اثرات خوب را روی سلامتی می گذارند. خوب است که مقداری از این لوبیاها را هم در غذاهای مورد علاقه تان بیندازید یا آنها را به غذاهای مکزیکی اضافه کنید. ۷) گردو ▪ محتویات: گردو حاوی مقدار قابل توجهی اسید چرب امگا ۳ است. ▪ اثرات آن روی سلامتی: اسید چرب امگا ۳ نه تنها از لخته شدن خون و ابتلا به بیماری های قلبی جلوگیری می کند، همچنین می تواند از افسردگی و ورم مفاصل هم جلوگیری کند. ▪ بهترین راه استفاده: بهتر است که گردو را به حالت تازه بعد از بیرون آمدن آن از پوست استفاده کنید، اما تا دو هفته بعد از بیرون آمدن از پوست هم می توانند تا حدودی تازگی خود را حفظ کنند به شرط اینکه در مکان های خشک و خنک نگهداری شوند. از گردو می توانید برای تزئین روی سالاد هم استفاده کنید. ۸) محصولات سویا و توفو ▪ محتویات: حاوی هورمون های گیاهی ایزوفلاون می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: سویا به پایین آمدن میزان LDL ناسالم در کلسترول خون کمک می کند که فشار خون را پایین آورده و احتمال حملات قلبی را نیز کاهش می دهد. ▪ بهترین راه استفاده: توفوی سفت بهترین منبع سویا می باشد و برخلاف باور عموم توفو طعم بدی ندارد. ۹) انگور قرمز ▪ محتویات: انگور قرمز حاوی آنتی اکسیدان های قوی کاتچین و نوعی پلی فنول به نام رسیراترول می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: کاتچین به از بین بردن رادیکال های آزاد کمک کرده و از ابتلا به سرطان جلوگیری می کند. تحقیقات جدید نیز نشان می دهد که رسیراترول میزان کلسترول خون را کاهش می دهد و از پیشرفت سرطان های پوستی و سایر سرطان ها جلوگیری می کند. ▪ بهترین راه استفاده: نوشیدن یک یا دو لیوان آب انگور در روز برای این منظور کافی است. اما مصرف بیشتر از این میزان می تواند اثرات خوب این ماده را از بین ببرد. ۱۰) اسفناج ▪ محتویات: اسفناج یکی از سالم ترین سبزیجات به حساب می آید. به اندازه ی سیر در خود آنتی اکسیدان داشته و منبع خوبی برای اسید فولیک و ویتامین های A و C به شمار می رود. ▪ اثرات آن روی سلامتی: اسفناج تاثیرات بسیار مثبتی روی سلامتی شما دارد. با سرطان، بیماری های قلبی و اختلالات مغزی مبارزه می کند. ▪ بهترین راه استفاده: اسفناج خام یا بخارپز شده بهترین نوع خوردن این ماده ی مفید غذایی می باشد. می توانید آن را با گوجه فرنگی، گردو و تخم مرغ آبپز ترکیب کرده و سالادی خوشمزه بسازید. ۱۱) رازیانه ▪ محتویات: رازیانه که جزء سبزیجات ایتالیایی است، حاوی مقدار زیادی ویتامین A، کلسیم، پتاسیم و آهن می باشد. ▪ اثرات آن روی سلامتی: رازیانه به برطرف کردن مشکلات گوارشی کمک می کند. آهن و ویتامین A موجود در این گیاه به سلامت پوست و ناخن کمک بسزایی می کند. از خستگی و کم خونی نیز جلوگیری می کند. ▪ بهترین راه استفاده: رازیانه را می توانید به صورت های مختلفی استفاده کنید: خام، بخار پز شده یا سرخ شده. ● بخورید تا زنده بمانید... حال که با فواید این مواد غذایی آشنا شدید، بهتر است که حتماً آنها را در برنامه غذاییتان بگنجانید تا همیشه سالم مانده و عمری طولانی داشته باشید
يکشنبه 3/6/1387 - 13:24
دانستنی های علمی
مکملهای ویتامینی خوب یا بد؟ اعتقادی میان برخی افراد مرسوم است مبنی بر اینکه اگر مکملها خطرناک بودند و برای انسان ضرر داشتند به فروش نمیرسیدند... اعتقادی میان برخی افراد مرسوم است مبنی بر اینکه اگر مکملها خطرناک بودند و برای انسان ضرر داشتند به فروش نمیرسیدند. بنابر قانون، یک مکمل شامل ویتامین، مواد معدنی، گیاه یا مشتقات گیاهی یا اسید آمینه است. در صورتی که یک مکمل بخواهد به صورت خوراکی عرضه شود باید به عنوان یک مکمل برچسبدار به شکل قرص، کپسول، پودر، ژل نرم،کپسول ژلهای یا مایع باشد و نبایستی به عنوان یک غذای مرسوم یا نوعی خوراکی یا غذا ارائه شود.مسوولیت تضمین اینکه اطلاعات مندرج در برچسب مکملها درست بوده و گمراهکننده نباشد و بیخطری ترکیبات مکملها، به عهده تولیدکنندگان این مکملهای غذایی است.اطلاعات و شواهد متفاوتی در مورد مفید یا مضر بودن مکملها موجود است. اگر چه در گذشته عموم مردم پذیرفته بودند که نیازهای تغذیهای باید تنها با یک رژیم سالم تامین شود، ویلت و استامبر در سال ۲۰۰۱ این پرسش را مطرح کردند که چه کسی باید مکمل ویتامینی مصرف کند؟ چه مقدار مصرف کند؟ و آیا اصولا مکملها بیخطر هستند؟ این پرسشها براساس مطالعاتی تطبیقی و براساس مشاهدات بودند. آنها خاطرنشان کردند که مطالعات اخیر، همانند مطالعاتی که نشان میداد مکمل اسید فولیک قبل و در ابتدای بارداری میتواند به شکل بارزی شیوع نقایص لوله عصبی در جنین را کاهش دهد، با آموزههای فعلی، حداقل در برخی موارد تناقض دارد.مثال دیگر دخالت ویتامین D در وضعیت استخوان است. به شکل واضح سالمندان و جمعیت جوانتری که در معرض نور خورشید قرار نمیگیرند به استفاده از مکمل ویتامین D محتاج هستند. زیرا ویتامین D سلامت استخوانهای آنها را با کمک فسفر و کلسیم حفظ میکند. از طرف دیگر نهتنها مکملهای کاروتنی خطر سرطان ریه را در افرادی که سیگار میکشند کاهش نمیدهد بلکه ممکن است باعث افزایش آن نیز شود. به علاوه استفاده مداوم از ۶۶۰۰ واحد بینالمللی مکملهای ویتامین A ممکن است برای سلامت طولانی مدت استخوان در زنان مضر باشد. چیزی که به مسمومیت ویتامینی موسوم است در حالی که مقادیر بیش از این در بسیاری از مکملهای مولتیویتامین و مواد معدنی یافت میشود. نکته مهم دیگر افزایش دریافت ویتامینهای محلول در چربی است. ویتامینهای محلول در آب یعنی ویتامین C و گروه ویتامینهای B در صورتی که تا حدودی بیش از مقدار نیاز مصرف شوند توسط کلیهها دفع میشوند. با این حال افزایش بیش از حد همین ویتامینها میتواند بر بار کلیه افزوده و در درازمدت اثر نامطلوبی بر این اندام حیاتی بگذارد. اما ویتامینهای محلول در چربی (A، E، K و D) به شکل دیگری جذب و دفع میشوند و مصرف بیش از حد آنها اثرات خطرناکتری خواهد داشت. بنابر همین موارد یک ماکسیمم دریافت برای این ویتامینها و برخی عناصر در نظر گرفتهاند که مصرف بیش از آن مقادیر در طول یک روز میتواند خطرساز باشد. با این حال مصرف مولتیویتامین روزانه با اجزای ویتامینی که بیش از میزان دریافت مرجع رژیمی نباشد برای بیشتر بزرگسالان بهویژه زنانی که احتمال بارداری آنها هست، سالمندان و برخی کودکان نارس البته با تشخیص پزشک معقول است. نکته دیگر در مورد کاربرد موضعی ویتامینها است. اگر چه کاربرد موضعی اسید رتینوئیک و سایر اشکال ویتامین A برای درمان آکنه (جوش صورت) از سه الی چهار دهه پیش رواج داشته است اما بعضی از صاحبنظران اخیر معتقدند که استفاده منظم از فرآوردههای مراقبت پوستی مانند ضدآفتابهای حاوی آنتیاکسیدان (شامل ویتامین A، E و C) میتواند پوست را در مقابل واکنشهای اکسیداتیو مانند اشعه ماورای بنفش حفاظت کند. استعمال آلفاتو کوفرول (شکلی از ویتامین E)، رتینول و رتینال (اشکال ویتامین A) میتواند موجب افزایش این ویتامینها در اپیدرم (لایه خارجی پوست) شوند که البته این ویتامینها بهطور طبیعی هم در آنجا وجود دارند. به نظر میرسد اثرات کاربرد موضعی ویتامین E به ظرفیت آنتیاکسیدان و جذب اشعه ماورای بنفش مربوط باشد. ویتامین E و A به دلیل خواص فیزیکی خود اشعه ماورای بنفش را جذب میکنند. احتمالا در این میان، ویتامین C از اکسیده شدن سایر آنتیاکسیدانها جلوگیری میکند. ویتامینهای C و E موضعی از پراکسیداسیون ایکوزاپنتانوئیک اسید (EPA) که یک اسید چرب ضروری در پوست است نیز جلوگیری میکنند که EPA نیز خود محافظ پوست در برابر اشعه ماورای بنفش است. در مطالعات دیگری مشخص شد مصرف موضعی و خوراکی ویتامین E آسیب پوستی حاد و مزمن و بروز سرطان پوست را در موش کاهش میدهد. البته نوع ویتامین و دوز مصرف آن هم مهم است. طبق یافتههایی دیگر مشخص شد شکل استر پایدار ویتامین E نهتنها از سرطان پوست ناشی از نور در موشها نمیکاهد بلکه احتمال آن را بالا میبرد. مطالعهای دیگر نیز نشان داد که تنها آلفاتوکو فرول (شکلی از ویتامین E) باعث حفاظت پوست موش در برابر آسیب ناشی از نور میشود. اگرچه مطالعات انسانی نیز اثرات آنتیاکسیدانهای طبیعی و مصنوعی را در حفاظت از پوست نشان دادهاند اما نقش آنها در پیشگیری از سرطان به خوبی شناختهشده نیست.در مورد استفاده از ویتامین Eموضعی در درمان زخمها و بهبود ظاهر زخم باید احتیاط نمود. زیرا طبق یک مطالعه ویتامین E موضعی نهتنها وضعیت زخم را از نظر زیبایی بهتر نمیکند بلکه باعث افزایش بروز درماتیت تماسی (التهاب پوست) میشود.معالوصف مصرف بسیاری از مکملها بخصوص مکمل ویتامین E، ویتامین A، ید،کلسیم و امثالهم به شکل خودسرانه میتواند اثرات حتی جبرانناپذیری داشته باش
يکشنبه 3/6/1387 - 13:20
دانستنی های علمی
ماساژ پاها
ماساژ درمانی فوائد فراوانی برای بدن دارد از جمله : کاهش استرس , پائین آوردن فشار خون , آرامش بخشیدن به عضلات , کاهش سردرد و بسیاری فوائد در هنگام استراحت پاها را ماساژ دهید . این کار به افزایش جریان خون و کاهش ورم پاها کمک می کند و خستگی پا را از بین می برد .
برای انجام ماساژ پاها ، روی یک صندلی کوتاه بنشینید و ، تمام قسمت های کف پا ، رویه پا ، پاشنه پا و انگشتان پا را به آرامی ماساژ دهید .
دست را مشت کنید و با برجستگی انگشتان ، کف پا را به صورت چرخشی ماساژ دهید .
با دو دست پا را بگیرید و با حرکت چرخشی انگشتان ، رویه پا را ماساژ دهید .
با کاهش خستگی پاها ، از خستگی کل بدن جلوگیری کنیم .
پاشنه پا را با دست گرفته و به صورت چرخشی حرکت دهید .
به آرامی انگشت شست دست را ، از مچ پا تا روی هر یک از انگشتان پا بکشید .
پا را با دو دست بگیرید و به سمت کف و رویه پا فشار دهید . مثل حالتی که می خواهید تکه ای نان خشک را از وسط بشکنید .
هر یک از انگشتان پا را به ملایمت بکشید و بچرخانید .
در پایان پا را بین دو دست نگهدارید .
توجه :
* در صورت بروز برآمدگی های گوشتی و میخچه در پا ، از دست کاری آنها خودداری کرده و برای درمان به پزشک مراجعه کنید . این برآمدگی ها ، به علت فشار کفش ایجاد می شوند . حتی پس از درمان میخچه توسط پزشک چنانچه کفش شما مناسب نباشد دوباره میخچه ایجاد خواهد شد .بنابراین بهترین کا ر انتخاب کفش مناسب است . گاهی تغییراتی که در پاها ایجاد می شود به دلیل سایر بیماریهاست . بعنوان مثال ورم پاها ، زخمی که خودبخود بوجود آمده و یا زخمی که خوب نمی شود ، می تواند نشانه بیماری در سایر نقاط بدن باشد . پس در صورت مشاهده این تغییرات به پزشک مراجعه نمایید
. چرا باید از پاها مراقبت کرد ؟
ما روی پای خود می ایستیم .به کمک پاهاست که تعادل خود را حفظ می کنیم و راه می رویم . پاها هستند که وزن بدن را تحمل میکنند .
* بسیاری از مواقع خستگی و ناراحتی ما به دلیل وجود مشکل در پاهاست .
* بروز یکسری مشکلات در پاها شایع است ، مثل
- خشکی پوست پا
- ترک خوردن پاشنه پا
- شکسته شدن ناخن های پا
- عفونت قارچی در لای انگشتان پا
* پاها بیشتر از سایر قسمتهای بدن در معرض خطر آسیب و حادثه هستند.
*زخم ها و جراحت های پا بخصوص در ناحیه کف پا ، دیرتر از سایر نقاط بدن خوب می شود .
بنابراین لازم است از پاها بیشتر مراقبت کنیم .
برای مراقبت از پاها چه باید کرد ؟
نظافت پاها
1- شستشوی پاها : هر روز پاها بخصوص لای انگشتان پا را با آب ولرم بشویید.
2- کوتاه کردن ناخن ها :وقتی ناخن ها نرم باشند ،کوتاه کردن آنها آسان تر است.برای این کار می توانید قبل از کوتاه کردن ناخن ها ، بمدت 20 تا 30 دقیقه پاها را در یک ظرف آب گرم قرار دهید و یا بعد از حمام کردن ناخن ها را کوتاه کنید.
هنگام کوتاه کردن ناخن های پا دقت کنید :
* لبه ناخن ها را گرد نکنید و بگذارید بشکل صاف بمانند .
* ناخن ها را خیلی از ته کوتاه نکنید ، زیرا باعث زخم شدن ناخن می شود.
3 - چرب کردن پاها: بعد از شستشوی پاها بهتر است با استفاده از وازلین یا سایر کرمهای نرم کننده ، پوست پا و بخصوص پاشنه پا را چرب کنید.
پوشش پاها
1-جوراب: جوراب های نخی بپوشید . کش جوراب نباید سفت باشد و بهتر است ساق آن بالاتر از برآمدگی مچ پا قرار گیرد.
2- کفش :کفشی بپوشید که پاهای شما را محافظت بکند و از سر خوردن و افتادن جلوگیری کند .
کفشی مناسب است که:
* پا در آن راحت باشد ، بین نوک انگشت بزرگ پا و نوک کفش ، حدود یک سانتیمتر فاصله باشد .
* رویه کفش تمام عرض پا را بپوشاند ، اما به پا فشار نیاورد .
* پاشنه کفش پهن بوده و بلندی آن پیش از 3 سانتیمتر نباشد .
* پا در آن عرق نکند ، مثل کفشهای چرمی و یآ گیوه های نخی
* کف آن لیز نباشد .
3- دمپایی : یکی از حوادث شایع در منزل ، فرو رفتن اجسام نوک تیز یا برنده در کف پا است ؛ که می تواند موجب زخم یا سوراخ شدن کف پا شود بنابراین بهتر است که در منزل و روی فرش نیز دمپایی بپوشید .دمپایی باید کاملا اندازه پا باشد .با پوشیدن دمپایی های گشاد و یا دمپایی های کوچک که پا بطور کامل در آن قرار نمیگیرد ، احتمال زمین خوردن بیشتر می شود .
دمپایی های انگشتی بخوبی پارا محافظت نمی کند و مناسب نیستند . همچنین دمپایی ابری روی سرامیک ، کاشی ویا سنگ بخصوص اگر سطح زمین خیس باشد ، بسیار لیز و خطرناک است و باید از پوشیدن آنها اجتناب کرد.دیگر . همه می توانند از فوائد ماساژ درمانی بهره مند شوند ! از نوزادان گریان گرفته تا زنان حامله و تا کسانی که دچار سختی مفاصل هستند.
شنبه 2/6/1387 - 20:8
دانستنی های علمی
160 نکته مدیریتی كه از آن غافلیم
یكی از ویژگیهای دوران معاصر، سرعت و شتابی است كه زندگی و كار به خود گرفته است. براساس ویژگیهای این دوره، حتی ادبیات، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی نیز تغییراتی كرده است. به عبارت دیگر در حوزه داستاننویسی، پس از رمانهای چند جلدی دهههای نخست قرن بیستم، شاهد ظهور داستانهای مینی مالیستی و كوتاه هستیم، در حوزه روزنامهنگاری و اطلاعرسانی هم، خبرنویسی و ارائه اطلاعات با كمترین حجم و بیشترین اطلاعات از پیامدهای روزگار معاصر است. در این ارتباط، 160 نكته كاربردی و اجرایی در مدیریت را برای مطالعه مدیران، سرپرستان و كلیه افرادی كه به طور مستقیم با انسانها سروكار دارند، ارائه كردهایم كه میتواند چكیده دهها كتاب و اثر علمی مدیریتی در این خصوص باشد.
160 نکته مدیریتی كه از آن غافلیم:
یكی از ویژگیهای دوران معاصر، سرعت و شتابی است كه زندگی و كار به خود گرفته است. براساس ویژگیهای این دوره، حتی ادبیات، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی نیز تغییراتی كرده است. به عبارت دیگر در حوزه داستاننویسی، پس از رمانهای چند جلدی دهههای نخست قرن بیستم، شاهد ظهور داستانهای مینی مالیستی و كوتاه هستیم، در حوزه روزنامهنگاری و اطلاعرسانی هم، خبرنویسی و ارائه اطلاعات با كمترین حجم و بیشترین اطلاعات از پیامدهای روزگار معاصر است. در این ارتباط، 160 نكته كاربردی و اجرایی در مدیریت را برای مطالعه مدیران، سرپرستان و كلیه افرادی كه به طور مستقیم با انسانها سروكار دارند، ارائه كردهایم كه میتواند چكیده دهها كتاب و اثر علمی مدیریتی در این خصوص باشد.
1- در انجام كارها روی شیوهای خاص تأكید نكنید. شاید كسی بتواند از مسیر كوتاهتر و بهتری شما را به مقصد برساند.
2- توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ كدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اكسیژن و هیدروژن كه از تركیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهكارهای حیاتی و استثنایی خلق كرد.
3- از هر فرصتی برای استخدام و به كارگیری افراد برجسته استفاده كنید.
4- به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط كار در كارایی كارمندان مؤثر است.
5- با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه، انگیزه كاری آنها را از بین نبرید.
6- از مشورت و نظرخواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید.
7- با رفتارهای ضد و نقیض، اعتماد زیردستان را از خود سلب نكنید.
8- در به وجود آوردن فضای رقابتی سالم، كوشا باشید.
9- برای ارتقای سطح دانش كارمندان و افزایش بهرهوری آنان، كلاسهای آموزشی ترتیب دهید و از لوازم كمك آموزشی بهره گیرید.
10- دقت كنید كه توبیخ كارمند خطاكار، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود.
11- مطمئن شوید مأمور خریدی كه برای سازمان در نظر گرفتهاید، علاوه بر كاردانی و رعایت اصول درست بازاریابی، مورد اعتماد، زرنگ و خوشسلیقه نیز هست و همانگونه كه بر قیمت كالاها توجه دارد، بر زیبایی و كیفیت آنها نیز اهمیت میدهد.
12- در صورت لزوم با قاطعیت نه بگویید.
13- سعی كنید با اصول ساده روانشناسی آشنا شوید.
14- طوری رفتار كنید كه دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب كنند و آینده كاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم كنند.
15- هرگز در حضور كارمندان با دیگر معاشرین خود، پشت سر افراد بدگویی نكنید.
16- رعایت سلسله مراتب كاری را به مسئولین و سرپرستان گوشزد كنید.
17- برای آزمودن كارمندانتان با آزمایشهای فاقد ارزش و بیاساس، شخصیت آنان را زیر سؤال نبرید.
18- با شروع به موقع جلسات، وقتشناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید.
19- برای گیراتر شدن سخنان خود، همیشه چند عبارت كلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را به كار ببرید.
20- در انجام كارها به سه نكته بیش از بقیه نكات توجه كنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
21- انتقاد پذیر باشید.
22- با بیتوجهی، تلاش و زحمات زیردستان را بیارزش نكنید.
23- با وسواس بیهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهید و به خاطر داشته باشید زمان برای شما متوقف نمیشود.
24- برای حل مشكلات احتمالی، دوراندیش باشید و مطمئن باشید با در نظر داشتن چند راهكار تخصصی، هرگز در موارد اضطراری غافلگیر نخواهید شد.
25- نقش تبلیغات را در سودآوری سازمان نادیده نگیرید.
26- خواستههای خود را واضح و روشن بیان كنید و اطمینان حاصل كنید كه كارمندان به خوبی از جزئیات وظیفهای كه به عهده آنان است، مطلع هستند.
27- از هر كس، مطابق دانش و تجربهاش توقع داشته باشید تا بهترین نتیجه را بدست آورید.
28- وظایف كارمندان را متناسب با تواناییهای فیزیكی و حرفهای آنان تعیین كنید.
29- اگر از موضوعی علمی اطلاعی ندارید، یا احتیاج به توضیحات بیشتری دارید، بدون هیچ تردیدی سؤال كنید.
30- در موارد بحرانی، خونسردی خود را حفظ كنید و چند استراتژی بحرانزدایی مناسب با فعالیت سازمانی خود را پیشبینی و طراحی كنید تا در موارد لزوم از آنها استفاده كنید.
31- از رفتارهایی كه شما را در سازمان عصبی معرفی میكند، پرهیز كنید.
32- انتقامجو نباشید.
33- زمان پیادهسازی تصمیمگیریها، به اندازه اخذ تصمیمات، مهم است. چون ممكن است اجرای یك نقشه خوب تجاری در زمان نامناسب با شكست روبهرو شود.
34- در مورد چیزی كه نمیدانید، به كسی اطلاعات اشتباه ندهید و از گفتن نمیدانم، هراسی نداشته باشید.
35- با محول كردن مسئولیت به كارمندان مستعد و خلاق، زمینه رشد و خلاقیت آنان را فراهم كنید.
36- بدون تفكر و درنگ پاسخ ندهید.
37- نحوه چیدمان میز كارمندان و محل استقرار آنها را طوری انتخاب كنید كه افراد فراموش نكنند در محل كارشان هستند و نباید بیش از حد مجاز باز هم به گفتوگو بپردازند.
38- حرفهایترین و بهترین حسابدار و مشاور حقوقی را استخدام كنید.
39- به مشكلات مالی افراد توجه كنید و درخواستهای موجه اخذ وام آنان را به تعویق نیندازید.
40- همیشه به خاطر داشته باشید تواضع و متانت بر شكوه شما میافزاید.
41- اگر قاطعیت مدیر با مهربانی توأم باشد، تأثیر شگفتانگیزی بر اطرافیان خواهد داشت و فرمانبری با ترس جای خود را به انجام وظیفه با حس مسئولیتپذیری میدهد.
42- سامانهای را جهت اخذ پیشنهاد اختصاص دهید و به كارمندان اطمینان دهید كه در كمال رازداری به پیشنهادهای مطرح شده رسیدگی میكنید.
43- مطمئن شوید كه حق و حقوق دیگران توسط مسئولین و سرپرستان سازمان رعایت میشود.
44- چند ساعت از یك روز مشخص در ماه را به بازدید از سطوح مختلف سازمان و گفتوگوی رودررو با كارمندان اختصاص دهید.
45- در سمینارهای مرتبط با فعالیت خود شركت كنید.
46- در كمك رسانیهای مراسم خیریه پیشقدم باشید.
47- با درایت و زیركی همیشه در كمین شكار فرصتهای طلایی باشید.
48- صبر و حوصله را از مهمترین اركان موفقیت تلقی كنید.
49- مسئولیتپذیر باشید.
50- به منظور اطلاع حاصل كردن از مطالب جدید علمی، در چند سایت اینترنتی مرتبط عضو شوید.
51- چند تكه كلام اختصاصی و جالب برای خود انتخاب كنید.
52- تفكر و تعمق قبل از پاسخگویی راحتتر از پیدا كردن چارهای برای تغییر آنچه عنوان شده میباشد.
53- وقتی میخواهید كاری را به كسی محول كنید، روشی را برای عنوان كردنش انتخاب كنید تا حس مسئولیت افراد برانگیخته شود.
54- علت شكستهای سازمانی را تجزیه و تحلیل كنید تا ضمن تشخیص مسیر نادرست، از تكرار آن جلوگیری كنید.
55- با بیاهمیت جلوه دادن كارهای كارمندان، زحمات آنان را بیارزش نكنید.
56- با انجام ورزشهای فكری، قابلیتهای ذهنی خود را تقویت كنید.
57- به هر كس فراخور فعالیت و بازده كاریاش پاداش دهید و با در نظر گرفتن پاداشهای مساوی، حركت افراد شایسته گروه را كند نكنید.
58- با به كارگیری مشاورین كارآزموده و متعهد، موقعیت بازار كار را تحلیل كنید و استراتژی به كار بگیرید كه همیشه یك گام از رقبا جلوتر باشید.
59- اجازه ندهید بار مسئولیت كارمندان بیكفایت و كند بر دوش كارمندان خبره و ساعی تحمیل شود زیرا افراد با درك این بیعدالتی انگیزه خود را از دست میدهند.
60- دانش حرفهای خود را تا حدی بالا ببرید كه در موارد لزوم در مقابل كلیه سؤالات حرفهای حاضر جواب باشید.
61- زمان استخدام، افراد علاوه بر تستهای مقرر شده، تستهایی انجام دهید كه مطمئن شوید كسی را كه به كار میگمارید، تنبل نیست! زیرا افراد تنبل فشار كاری دیگران را بیشتر می كنند.
62- هنگام دست دادن، دست افراد را محكم و صمیمانه بفشارید.
63- وقتی عصبانی هستید، درباره دیگران تصمیمگیری نكنید.
64- همیشه وقتشناس باشید. برای حضور به موقع، میتوانید از ترفند قدیمی 5 دقیقه جلو كشیدن ساعت استفاده كنید.
65- هرگز امید ارتقا را از زیردستان نگیرید، زیرا به طور یقین، انگیزه آنها برای تلاش از بین میرود.
66- سعی كنید در صورت لزوم در دسترس باشید و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهید. در این صورت شاید با ایدههای درخشانی روبهرو شوید.
67- به كارمندان ساعی و متعهد بگویید كه چقدر برای سازمان مفید هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد دارید.
68- هیچگاه اجازه ندهید كسی حالت افسردگی و ناامیدی شما را ببیند.
69- به شایعات بیاساس بیتوجه باشید و در مورد زیردستان از روی دهنبینی قضاوت نكنید.
70- خشكی جلسات طولانی را با شوخطبعی قابل تحمل كنید.
71- از سرزنش كردن دیگران در جمع خودداری كنید.
72- برای همه سطوح سازمان حتی خدمه و نامهرسانها احترام قائل شوید.
73- از منشی خود بخواهید روز تولد كارمندان، كارت تبریكی را كه توسط شما امضا شده است، برایشان ارسال كند.
74- در موقع امضا كردن نامهها و مكتوبات آنها را به دقت مطالعه كنید و از امضا كردن آنها، زمانی كه حوصله و تمركز ندارید پرهیز كنید.
75- خوشژست و خوشبیان باشید و در جمع با انرژی و اشتیاق حاضر شوید.
76- با قدردانی به موقع از كارمندان، انرژی كاری آنان را افزایش دهید و حسن خلاقیت را در آنان تقویت كنید.
77- موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه كنید و همیشه متبسم باشید.
78- هرگز برای پیشبرد اهداف كاری خود، دیگران را با وعدههای بیاساس فریب ندهید.
79- سعی كنید اسامی كارمندان را به خاطر بسپارید و در حین صحبت كردن با آنان، اسمشان را به زبان بیاورید.
80- همواره به خاطر داشته باشید به كار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمیكاهد.
81- اشتباهات زیردستان را بیش از حد لازم به آنها گوشزد نكنید.
82- امین و رازدار افراد باشید.
83- روی اشتباهات خود پافشاری نكنید و بیتعصب خطاهای خود را بپذیرید.
84- با عبارات كنایهآمیز و نیشدار به دیگران درس عبرت ندهید.
85- با آرامش و خونسردی به حرفهای دیگران گوش كنید و برای صرفهجویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نكنید.
86- روش محاسبات مالی را تا حدی یاد بگیرید تا قادر به تجزیه و تحلیلهای گزارشات مالی سازمان باشید.
87- در جلسات دائماً به ساعت خود نگاه نكنید.
88- به نحوه پوشش و ظاهر خود توجه كنید.
89- تا صحت و سقم مسألهای روشن نشده، كسی را مؤاخذه نكنید.
90- معاشرین چاپلوس خود را جدی نگیرید.
91- نكات جالب و پندآموز كتابهایی را كه میخوانید، در دفتری یادداشت كنید و در موارد مناسب آنها را به كار ببرید.
92- انعطافپذیر باشید.
93- بدون توهین به عقاید دیگران، با آنها مخالفت كنید.
94- نسبت به قول خود پایبند باشید.
95- در موقعیتهای بحرانی بر خود مسلط باشید و نگذارید زیردستان از اضطراب شما آگاه شوند.
96- برای حرف زدن زیباترین و خوشآهنگترین الفاظ را انتخاب كنید.
97- ریسكپذیر باشید.
98- نحوه استفاده از نرمافزارهای مرتبط با كار خود را بیاموزید.
99- برای ثبت ایدههای درخشانی كه ناگهان به ذهن میرسند، همیشه یك قلم و كاغذ به همراه داشته باشید.
100- كتابخانه سازمان را به روز كنید و اسامی كتابهایی را كه اضافه میشود به صورت لیست منتشر شده در اختیار كارمندان قرار دهید.
101- مطمئن شوید ابراز رضایت شغلی افراد به سبب ترس از توبیخ مسئولین و سرپرستان نیست.
102- به واسطه مدیر بودن خود، از دیگران توقع بیجا نداشته باشید.
103- در اولین فرصت در خاتمه دادن به مشاجرات و كدورتهایی كه بین كارمندان پیش میآید، حكمیت كنید و برقرار كننده صلح و آشتی باشید.
104- در مصاحبه استخدامی افراد به سوابق كاری آنان توجه و به خاطر داشته باشید كارمند موفق كارنامهای پربار به همراه دارد.
105- از انحصاری كردن خدمات رفاهی سازمان پرهیز كنید و اجازه دهید همه سطوح از این خدمات بهرهمند شوند.
106- زمان دقیق پیادهسازی تصمیمات اخذ شده را پیدا كنید، چون ممكن است اجرای یك نقشه خوب، در زمان نامناسب با شكست روبهرو شود.
107- برای حفظ اطلاعات سازمانی، از بهترین و پیشرفتهترین سیستم حفاظتی استفاده كنید.
108- زبدهترین كادر بازاریابی را گردآوری كنید و حتی زمانی كه سوددهی سازمان در وضع مناسبی قرار دارد، از آنان بخواهید ریتم فعالیتهای خود را كند نكرده و همچنان به صورت جدی ادامه دهند.
109- به منظور جلوگیری از تكروی و رقابتهای ناسالم، روحیه انجام كار گروهی در سازمان را تقویت كنید.
110- از عنوان كردن فرامین غیرقابل اجرا و غیرمنطقی احتراز جویید، زیرا جز خدشهدار كردن شخصیت حرفهای شما پیامدی ندارد.
111- عملكرد افراد را در زمان اضافهكاری كنترل كنید تا بدینوسیله از سوء استفاده افراد ناشایست كه به عنوان اضافهكاری در سازمان به انجام كارهای شخصی یا اتلاف وقت میپردازند، جلوگیری شود.
112- از نگارش واژهای كه از صحت املای آن اطمینان ندارید، پرهیز كنید و برای حصول اطمینان از نگارش صحیح لغاتی كه فراموش كردهاید، همیشه یك فرهنگ لغت در دسترس داشته باشید.
113- وقتی در مورد موضوعی محرمانه صحبت میكنید، مراقب استراق سمع دیگران باشید.
114- اموال مهم سازمان را بیمه كنید.
115- در سلام كردن و ایجاد ارتباط دوستانه پیشقدم باشید.
116- مراقب سلامتی خود باشید و هرگز از یاد مبرید عقل سالم در بدن سالم است.
117- مطمئن شوید كادر مالی شما به موقع در پرداخت صورت حسابها اقدام میكنند و پرداختها بنا به دلایل غیرموجه، به تعویق نمیافتد. چون تأخیر در پرداختها به اعتبار مالی شما لطمه جبرانناپذیری وارد میكند.
118- عیبجو و بهانهگیر نباشید و اجازه ندهید این دو خصلت در شما به عادت مبدل شود.
119- هرگز از خاطر نبرید انسان، اشرف مخلوقات است و با درایت و پشتكار میتواند برای هر مشكلی، راه حل مناسبی پیدا كند.
120- برخی از بازنشستگان پس از بازنشستگی تمایل به ادامه كار دارند، اگر میخواهید این افراد را به كار بگیرید توجه داشته باشید توانایی و انرژی و یا انگیزه كافی جهت نیل به اهداف سازمانی در این افراد وجود داشته باشد و درخواست كار آنها صرفاً به دلیل رفع نیاز مالی نباشد.
121- همواره هوشیار باشید كسی در سازمان جهت حفظ عنوان شغلی و موقعیت خود به عنوان ترمز برای نیروهای فعال و پرانرژی عمل نكند.
122- از اشتباهات خود درس بگیرید و آن را به دیگران نیز درس بدهید.
123- حتی وقتی موردی پیش آمده كه به شدت ترسیدهاید، اجازه ندهید اطرافیان از این حس شما مطلع شوند.
124- افراد متخصص سازمان را برای اخذ نشریههای تخصصی آبونه كنید.
125- هیچكس را دست كم نگیرید.
126- حامی ضعیفان باشید و اجازه ندهید حق كسی ضایع شود.
127- اگر در جمعی هستید كه موضوع مورد بحث را نمیدانید و روشن شدن این امر به اعتبار علمی شما لطمه خواهد زد، لازم نیست با اظهار نظر در مورد آن، عدم آگاهی خود را عیان سازید. میتوانید سكوت كنید تا در اولین فرصت به تكمیل اطلاعات خود بپردازید.
128- آرام و شمرده صحبت كنید.
129- زمانی كه از كسی اشتباهی سر میزند، با رفتار صحیح و منطقی او را شرمنده كنید، نه با توهین و ناسزا.
130- به اندازه كافی استراحت كنید و اجازه ندهید خستگی و استرس به سلامت روحی شما لطمه وارد كند.
131- هر از چند گاهی جلسهای به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان ترتیب دهید تا از صحبت عملكرد و برنامههای آنان مطمئن شوید.
132- سرپرستان و مسئولین، پل ارتباطی مدیریت و كارمندان هستند، تا از استحكام این پل مطمئن نشدهاید بیمحابا گام برندارید، چون در غیر این صورت ممكن است سقوط كنید.
133- كارمندان را تشویق كنید تا با ابتكار در انجام كارهایشان راههایی برای صرفهجویی و پایین آوردن هزینهها پیدا كنند.
134- كتاب قانون تجارت را در دسترس داشته باشید.
135- با توجه بیش از حد به افراد خاص، حسادت دیگران را برانگیخته نكنید.
136- به دیگران فرصت جبران اشتباهاتشان را بدهید.
137- نقاط ضعف و قوت خود را كشف كنید.
138- مطمئن شوید هیچ منبع انرژی، بیهوده به هدر نمیرود. برای مثال كسی را موظف كنید تا از خاموش بودن چراغها و بسته بودن شیرهای آب پس از اتمام ساعات اداری و خروج نیروها اطمینان حاصل كند.
139- با اولین برخورد، در مورد كسی قضاوت نكنید.
140- حس ششم خود را نادیده نگیرید.
141- هر كسی را فقط با خودش مقایسه كنید، نه دیگران.
142- برای هر بخش، یك جعبه كمكهای اولیه تهیه كنید.
143- اعجاز عبارات تأكیدی و مثبت را نادیده نگیرید.
144- راحتترین مبلمان و چشمنوازترین وسایل را برای اتاق خود تهیه كنید و برای استفاده بهینه از فضا و زیبایی محیط از طراحان داخلی كمك بگیرید.
145- پنجرهها را مسدود نكنید، اجازه دهید همگان از نور و هوای تازه كه ارزانترین موهبتهای الهی هستند، بهرهمند شوند. گاهی وزش یك نسیم میتواند آرامش چشمگیری برای محیط به ارمغان بیاورد.
146-از انجام هر جابهجایی برای نیروی انسانی در محیط كار، نمیتوان نتیجه مطلوب گردش شغلی را حاصل نمود. اگر جابهجایی كارمندان اصولی و حساب شده نباشد، باعث افت راندمان كاری و دلزدگی آنان از كارشان میشود.
147- مراقب باشید و اجازه ندهید سرپرستان و مسئولان برای پیادهسازی نظرات شخصی و اجرای فرامین خود، خودسرانه دستوری را به اسم شما اعلام كنند، زیرا در این صورت اگر این دستورات صحیح و قابل اجرا نباشد، از حسن شهرت و محبوبیت شما كاسته خواهد شد.
148- سرمایههای مالی، وقت و انرژی نیروی انسانی را با آموزشهای غیرضروری به هدر ندهید. برای هر كسی آموزشی را تدارك ببینید تا بتواند از آن در بهبود بخشیدن كارهایش استفاده كند. در غیر این صورت وقتی فرصتی برای استفاده از این آموختهها دست ندهد، خیلی زود به ورطه فراموشی سپرده میشود و هرگز تبدیل به یك مهارت نمیشود.
149- بیطرفانه راجع به مسائل تصمیمگیری كنید تا زاویه دید شما وسعت پیدا كند.
150- با هر نوع بیانضباطی مبارزه كنید.
151- روز خود را با خوردن صبحانهای مقوی آغاز كنید.
152- از ایمن بودن آسانسورها و سایر وسایل مهم اطمینان حاصل كنید و اگر احتیاج به تعبیر یا تغییر دارند، بدون فوت وقت اقدام كنید.
153- حتی اگر سن شما از كارمندان كمتر است، آنچنان دلسوزانه با مسائلشان برخورد كنید تا لقب "پدر سازمان" را كسب كنید.
154- جهت حفظ سلامتی و چالاكی هر روز حداقل 15 دقیقه نرمش كنید.
155- در برخی از برنامهریزیها و اخذ تصمیمات از كاركنان نیز نظرخواهی كنید تا با این مشاركت صمیمیت بیشتری بین مدیریت و كاركنان برقرار گردد و حس مسئولیتپذیری افراد افزایش یابد.
156- از كاركنان بخواهید اگر با مشكلی روبهرو میشوند ضمن اعلام آن مشكل چند راه حل مناسب نیز ارائه دهند.
157- گاهی اوقات بدون اطلاع قبلی وارد اتاق كاركنان شوید و شخصاً با آنان به گفتوگو بپردازید.
158- با برقراری امنیت شغلی در محیط روحیه كاری افراد را بهبود ببخشید.
159- اگر به افراد شخصیت بدهید و با برخوردهای نادرست عزت نفس آنان را پایمال نكنید آنان به مثابه اهرم عمل میكنند و قادر خواهند بود مسئولیتهایی كه به عهده آنان است بدون استرس و فشار روحی و با كیفیت بهتری به انجام برسانند.
160- مشوق و ترویجدهنده كار تیمی باشید تا هماهنگی و همسویی كاركنان جایگزین رقابتهای ناسالم شود.
شنبه 2/6/1387 - 19:58
دانستنی های علمی
مشکلات روانشناسان مبتدی و جوان
هر روانشناس مبتدی و تازه کاری در آغاز فعالیت خود با مشکلات و موانع مشخصی مواجه می شود که در صورت آگاهی و شناخت از این مشکلات و موانع ، روند پیشرفت وی به مراتب سرعمقدمه
هر روانشناس مبتدی و تازه کاری در آغاز فعالیت خود با مشکلات و موانع مشخصی مواجه می شود که در صورت آگاهی و شناخت از این مشکلات و موانع ، روند پیشرفت وی به مراتب سرعت بیشتری خواهد گرفت و همای موفقیت خیلی زودتر از موعد بر شانه هایش خواهد نشست. در این مجال به چند نمونه مهم از این موارد می پردازیم :
● اضطراب روانشناس
با شروع کار درمانی و پیش از تثبیت مهارت های شغلی و شکل گیری تسلط بالا در امر مصاحبه ، تشخیص ، درمان و پیگیری های بعدی ، روانشناسان به نسبت ویژگی های فردی خود کمابیش دچار اضطراب و استرس می شوند که این اضطراب اثرات منفی خود را در مراحل مختلف درمان نشان می دهد. علل اصلی این اضطراب خصوصا در جلسه مصاحبه به شرح زیر می باشد :
1- عدم تبحر و تجربه کافی درمانگر
2- ترس از عدم همکاری مراجع
3- ترس از طرح موضوعات و سوالاتی که درمانگر قادر به پاسخگویی نباشد
4- ترس از جواب های گستاخانه و توهین مراجع
5- اضطراب در اثر کشیده شدن بحث به صحبت های تابو و ناپسند جامه که درمانگر خود با آنها مشکل دارد.
از نشانه های ظاهری اضطراب روانشناس در جلسه مصاحبه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- پرحرفی وی در جلسه
2- قطع کردن مدام صحبت های مراجع
3- قضاوت و تشخیص به دفعات زیاد و زودهنگام
4- و در نهایت به رخ کشیدن اطلاعات کاری خود برای اثبات توانایی و تبحر خود به مراجع
● عدم اعتماد به نفس شغلی در مبتدی ها
در بسیاری موارد یک تصور رایج در ذهن روانشناسان جوان مشاهده می شود و آن این موضوع است که مراجعان ، روانشناسان جا افتاده تر و مسن تر را بیشتر به عنوان یک فرد کارآزموده و صاحب تبحر قبول دارند تا یک روانشناس جوان را. گاهی این تصور ، درونی سازی می شود و امر بر خود روانشناسان جوان هم مشتبه می شود که ایشان در برابر تجربه و مهارت های روانشناسان قدیمی تر به زانو در می آیند و حرفی برای گفتن ندارند. البته بر هیچکس اهمیت تجربه و تأثیر برخورد با موارد متنوع مراجعان در طول سالیان دراز در کسب مهارت های مؤثر در قدیمی ترها پوشیده نیست و کسی هم منکر این واقعیت نیست که دیدگاه مراجعان درباره کادر درمانی مانند اکثر مشاغل نسبت به مسن ترها یک سوگیری مثبت بزرگ دارد ؛ ولی در اینجا باید به نکته جالبی که در تحقیقات گسترده و صاحب اعتبار و پایایی قابل توجه در آمریکا کشف شده است اشاره کنم و آن مقایسه نتایج درمانی روانشناسان جوان در مقایسه با با تجربه ها و مسن تر هاست که هیچ برتری قابل توجه و معنی داری به سود روانشناسان قدیمی نشان نداد و در کمال تعجب در برخی رویکرد های درمانی کفه ترازو به نفع جوانتر ها و مبتدی ها سنگین تر بود . در حال حاضر با توجه به کسب نتایج مشابه این تحقیقات در نقاط دیگر دنیا اهمیت انگیزه ، انرژی ، پشتکار و تمایل بیشتر به موفقیت در مبتدی ها بیشتر از سابق به عنوان موارد مؤثر در موفقیت در نظر گرفته می شوند.
● احساس مسؤولیت شدید در قبال پیشرفت و بهبودی مراجع
یک روانشناس تازه کار تمایل شدید به ایجاد تغییر سریع و ناگهانی و در اصطلاح احالی این حرفه به بینش ( (Insight رساندن مراجع دارد. این تمایل در هر جلسه درمانی خود را به این صورت نشان می دهد که روانشناس در تلاشی نسبتا بیهوده سعی می کند مراجعش را با دست پر و با انبوهی از اطلاعات و نظریات درمانی و حدس های متعجب کننده به خانه بفرستد. این بمباران اطلاعاتی که از آرمان گرایی خام جوانی و میل به موفقیت سریع اما نسنجیده نشأت می گیرد تقریبا همیشه باعث کندی روند درمان و حتی نیمه تمام ماندن آن می گردد. در این میان صبر و حوصله و واقع بینی و استفاده از تجربیات قدیمی ترها در تعدیل این ناهماهنگی و جوش و خروش بیهوده مؤثر واقع می افتد.
در کل همیشه ادغام صبر و حوصله و واقع بینی با احساس مسؤولیت به مقدار کافی به پیشرفتی واقعی و ماندگار در احوالات مراجع می انجامد.
● عجله برای موفقیت
اگر جریان درمان خوب پیش برود روانشناس مبتدی خوشحال می شود و اگر به کندی و سختی و طاقت فرسا پیش برود خیلی زود ناامید و خسته می شود و مثل آغاز کار با دل و جان در برابر مراجعش پاسخگو نیست و دچار انواع یش داوری های منفی می شود و یا روند درمان را نیمه کاره رها می کند یا آنرا به همکار دیگری می سپارد. آنچه در این میان در اثر این تعجیل در موفقیت به صورت نشانه های قابل مشاهده در روند درمان خود را آشکار می سازد عبارتند از :
1- تفسیر بیش از حد و اندازه
2- تجزیه و تحلیل نامناسب و با دقت پایین
3- عوض کردن موضوع به دفعات زیاد
4- گیج شدن مراجع در اثر انواع و اقسام نظریات و تشخیص های متفاوت که مدام تغییر می کنند
● نتیجه کلام
آگاهی روانشناس مبتدی از اضطراب خود و پذیرش آن به عنوان ایستگاهی در مسیر رشد و بلوغ کاری ، قدم بزرگی در رسیدن به آرامش و کاهش اشتباهات متداول در ابتدای راه دارد. تواضع و فروتنی و از بین بردن نگرش منفی نسبت به خود و اعتماد کافی و البته واقع بینانه به اطلاعات و روش های درمانی خود ( البته در کنار مطالعه و کسب تجربه ) قدم بزرگ بعدی در رشد و بلوغ شغلی روانشناسانی دارد که تازه پا به عرصه روانشناسی گذاشته اند و جویای موفقیت ماندگار هستند.
نکته مهم بعدی در مسیر یشرفت و رهایی از خطاها و اشتباهات متداول ، کسب تجربیات مفید از روانشناسان کهنه کار و صاحب تجربه می باشد که البته با وجود احساس نیاز به یادگیری و پذیرش ضعف ها و نقاط کور در مهارت های حرفه ای از طرف روانشناسان جوان ، جامه عمل می پوشد. این حس که من باید به عنوان یک روانشناس تا پایان عمر خود را دانشجو فرض کنم و در طلب مطالب تازه از یکنواختی و کهنگی بپرهیزم ، شاید بهترین کلید موفقیت در همه شاخه ها و خصوصا در بخش بالینی باشد .
ما باید آگاه باشیم که هدیه کردن سلامتی و شادکامی و رفع مشکلات مراجعان در وهله نخست با محبت ، توجه ، همدلی و صمیمیت و در وهله بعدی با مقداری روش صحیح امکان پذیر خواهد شد.ت بیشتری خواهد گرفت و همای موفقیت خیلی زودتر از موعد بر شانه هایش خواهد نشست.
شنبه 2/6/1387 - 19:54
دعا و زیارت
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل .
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
(اصول کافی،ج1،ص30)
شنبه 2/6/1387 - 19:52
دانستنی های علمی
به بهانه انتظار تو
ای كاش روزهای " غفلت " ما از شبهای " غیبت " شما طولانیتر نبود.
به نام آنکه مهر مهدی را بر دلها نهاد.
ای كاش روزهای " غفلت " ما از شبهای " غیبت " شما طولانیتر نبود.
وقتی تو بیایی بزرگترین جشن عالم برپا می شود.
با تومی گویم،
ازتومی پرسم ،
چرا هیچ ازحج بازگشته ای, پیغام تو را برای ما نمی آورد ؟
چرا مردم وقتی به هم می رسند, نمی پرسند: تازگی ها از مولا چه خبر؟
چرا هیچ كس برای آمدنت نذر نمی كند؟
چرا دعاهایمان هم از نام تو خالی شده است؟
چرا بودنت را باور نكرده ایم؟
چرا وقتی به شهر ما می آیی, آمدنت را حس نمی كنیم؟
چرا نیامدنت را با نبودن یكی می گیریم؟
چرا چشمهایمان چنان آلوده گناه شد كه شایستگی دیدارت را از كف دادیم؟
چرا زبانهایمان چنان با دروغ پیوند خورد كه دیگر نتوانستیم با تو هم سخن شویم؟
چرا شرمنده نگاهت از همین نزدیكی ها نیستیم؟
چرا صدای گامهای تو را كه نزدیك می شوی نمی شنویم؟
این نوای اوست كه در كنار خانه توحید ، در لباس ناشناس ربّ البیت را می خواند و درخواست می كند كه :
« اللهّم اَنجِزلی ما وَعَدتَنی »
« خدایا آنچه را كه به من وعده نمودی ، برسان »
بیاییم با پیمان ولایت به آستان مدارش ، دست بیعت را بسویش دراز كنیم و با مدد خواهی از حضرت حقّ ، زنگارهای پلیدی را از جان خویش بزداییم و قلب و جان را به نیوشیدن كلمات گهربار او و پدران پاكش صفا بخشیم و هر صبح و شام فرج حضرتش را از خدای متعال مسئلت كنیم و همیشه این دعا را از صمیم جان زمزمه كنیم كه :
« اللهّم عجّل لولیّك الفرج »
« بارالها در فرج و گشایش برای ولیّت شتاب كن
به بهانه انتظار تو ...
هیچ آرزو كردهاید كاش برمیگشتیم به روزگاری كه دیوارها كوتاهتر بود و درهای خانهها این همه قفل و بست نداشت و پنجرهها با این همه نرده و حفاظ پوشانده نشده بود؟
به زمانهای كه سخن گفتن روزمره را نیازی به سوگند خوردن نبود، چرا كه جز راست چیزی بر زبان نمیآمد...
به زمانهای كه اگر چرخ زندگیات خوب نمیچرخید، همسایهها هم احساس میكردند كه نانِ خوش از گلویشان پایین نمیرود.
راستی چرا آن صفا و صمیمیت از کوچه ها و خیابان های ما پر کشید و رفت ؟ چرا از درد و رنج هم بی خبریم ؟ چرا به یکدیگر به دیده شک و تردید می نگریم ؟
شاید علتش نوع زندگی هامان باشد که ما را این چنین از دوستی ، مهر ، فروتنی و صفا دور کرده است.
شاید اگر مثل قدیمی ها ، هر شب جمعه به قبرستان کوچکی که کمی آن طرف تر ا ز خانه بود ، سر می زدیم و نگاهمان به سنگ های قبری می افتاد که با صاحبان آشنایش خاطره ها داشتیم ، دیگر یادمان می ماند که رفتنی هستیم و نباید دل به این دنیای ناپایدار بست و به خاطرش دلی را آزرد.
شاید هم تقصیر آسمان است كه با این همه دود و سیاهی، جلوی چشم ما را میگیرد و نمیگذارد كه هر شب، چشم به هزاران هزار ستارهی آن سقف بلند بیندازیم و شب به شب این حقارت و كوچكی را از خود دور كنیم تا فردا صبح، رفتارمان با دوستانمان با همسایهی دیوار به دیوارمان و حتی با پدر و مادرمان، خداوار و اربابگونه نباشد...!
... غباری كه بر روزهای انتظار مینشیند، رنگ كهنگی بر سوالاتم میزند و سرگشتگی مرا در میان آنها بیشتر میكند كه براستی آیا ما وارث آن دلهای پاكی هستیم كه سختترین بیماریها را به مدد یك دعای خالصانه در كنار ضریحی مقدس به شفا مبدل میكرد؟
آیا ما ادامهی آدمهای نابی هستیم كه روزهای جمعه، عاشقانه انتظار او را میكشیدند و با اسبی آماده و زین كرده، براه میافتادند به سوی دروازه شهر، تا نشانی باشد از اینكه میدانیم موعود میآید و ما به انتظار او حتی مركباش را هم با خود آوردهایم.
آیا می شود دوباره برگردیم به صفا و خلوص آن روزگار ؟
”ماشین“، ”رایانه“ و " بزرگراه " مانع نیست. آنچه مانع است چشمهایی است كه به گناه آلوده شده و زبانهایی است كه به دروغ عادت كردهاند. گوشهایی است كه غیبت و تهمت شنیدهاند و دلهایی است كه اندیشههای غیرخدایی، تیره و سیاهش ساخته...
کمر همت باید بست. باید آغاز کنیم. چه بهتر که از او که امام زمانمان است ، یاری بگیریم. او هم ، صفا و پاکی را می پسندد نه ریا و نفاق را. مثل قدیمی ها باشیم که او را حاضر و ناظر خویش ، می دیدند و مطمئن بودند که هفته ای یکبار کارنامه اعمالشان در حضورش گشوده می شود و دغدغه خاطرشان ، آن بود که نکند رفتارشان بر چهره او اخمی بنشاند یا اشکی از دیدگان خدابینش جاری کند.
اما گویی در این روزگار حیرت، ندایی راز آلود ما را به خود میخواند:
”ما در رعایت حال شما كوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نمی بریم...“
زمان تغییر را به تاخیر نیندازیم. از همین لحظه...
با یك خطا كمتر و یك نیكی بیشتر...
« اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده، واكحُل ناظِری بنظره مِنی الیَه، و عَجل فرجه »
می دانم آدینه ای خواهی آمد
که سحرگاهانش سوای همه روزهاست
خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد
و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت
چهار فصل یکی خواهند شد و در پیکر بهار به تو خوشامد خواهند گفت
و جهان دوباره طعم محبت و دوستی خواهد چشید
تو خواهی آمد
و تشنگی قرنها را فرو خواهی نشاند
به ما نگفتند ....
راستش را به ما نگفتند ، یا لااقل همه راست را به ما نگفتند.
گفتند : تو که بیایی خون به پا می کنی . جوی خون به راه می اندازی و از کشته ، پشته می سازی و ما را از ظهور تو ترساندند.
درست مثل اینکه حادثه ای به شیرینی تولد را کتمان کنند و تنها از درد زادن بگویند.
ما از همان کودکی ، تو را دوست داشتیم. با همه فطرتمان به تو عشق می ورزیدیم و با همه وجودمان بی تاب آمدنت بودیم.
عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعی ترین و شیرین ترین نیازمان بود.
اما ... اما کسی که به ما نگفت که چه گلستانی می شود جهان وقتی تو بیایی.
همه پیش از آنکه نگاه مهر کشسر و دست های عاطفه تو را توصیف کنند ، شمشیر تو را نشانمان دادند.
آری ، برای اینکه گلها و نهالها رشد کنند ، باید علف های هرز را وجین کرد و این جز با داسی برنده و سهمگین ، ممکن نیست.
آری ، برای اینکه مظلومان تاریخ ، نفسی به راحتی بکشند ، باید پشت و پوزه ظالمان و ستمگران را به خاک مالید و نسلشان را از روی زمین برچید.
آری ، برای اینکه عدالت بر کرسی بنشیند ، هر چه سریؤ ستم آلود سلطنت را باید واژگون کرد و به دست نابودی سپرد.
و اینها همه ، همان معجزه ای است که تنها از دست تو بر می آید و تنها با دست تو محقق می شود.
اما مگر نه اینکه اینها همه مقدمه است برای رسیدن به بهشتی که تو بانی آنی.
آن بهشت را کسی برای ما ترسیم نکرد. کسی به ما نگفت که آن ساحل امید که در پس این دریای خون نشسته است ، چگونه ساحلی است ؟ !
پرندگان در آشیانه های خود جشن می گیرند و ماهیان دریآها شادمان می شوند و چشمه ساران می جوشند و زمین چندین برابر محصول خویش را عرضه می کند !
به ما نگفتند که وقتی تو بیایی :
دل های بندگان را آکنده از عبادت و اطاعت می کنی و عدالت بر همه جا دامن می گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ریشه کن می کند و خوی ستمگری و درندگی را محو می سازد و طوق ذلت و بردگی را از گردن خلایق بر می دارد.
به ما نگفتند که وقتی تو بیایی :
ساکنان زمین و آسمان به تو عشق می ورزند. آسمان بارانش را فرو می فرستد. زمین ، گیاهان خود را می رویاند ... و زندگان آرزو می کنند که کاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را می دیدند. و می دیدند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین می فرستد.
به ما نگفتند وقتی تو بیایی :
همه امت به آغوش تو پناه می آورند ، همانند زنبوران عسل به ملکه خویش ، و تو عدالت را آنچنان که بایأ و شایأ در پهنه جهان می گستری و خفته ای را بیدار نمی کنی و خونی را نمی ریزی .
به ما نگفته بودند که وقتی تو بیایی :
رفاه و آسایش می آید که نظیر آن پیش از این نیامده است. مال و ثروت آنچنان وفور می یابد که هر که نزد تو بیاید ، فوق تصورش دریافت می کند.
به ما نگفتند که وقتی تو بیایی :
اموال را چون سیل ، جاری می کنی و بخشش های کلان خویش را هرگز شماره نمی کنی.
به ما نگفتند که وقتی تو بیایی :
هیچ کس فقیر نمی ماند و مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند می گردند و پیدا نمی کنند.
مال را به هر که عرضه می کنند، می گوید : بی نیازم .
ای محبوب ازلی و ای معشوق آسمانی !
ما بی آنکه مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینه فاضله حضور تو را بشناسیم تو را دوست می داشتیم و به تو عشق می ورزیدیم.
که عشق تو با سرشت ها عجین شده بود و امدنت طبیعی ترین و شیرین ترین نیازمان بود.
ظهور تو بی تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد کرد.
کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد
هر که اقرار بدین حسن خدا داد نکرد
شنبه 2/6/1387 - 19:47
بیماری ها
فواید چای سیاه همانطور که میدانید چای در سراسر جهان به سه شکل چای سیاه (Black Tea)، چای سبز (Green Tea) و چای سفید (White Tea) عرضه میشود. متداول ترین آن چای سیاه است که در ایران زیاد مصرف میشود. حقایق زیر در مورد چای سیاه است. - مشخص شده است که از نظر میزان تاثیر آنتی اکسیدان (خاصیت ضد سرطان) دو فنجان چای با 20 لیوان آب سیب یا 4 لیوان آب پرتقال برابری میکند. - عصاره چای حاوی کلروفرم٬ کافئین و غیره بوده که باعث کاهش شانس بوجود آمدن تومور میشود. - رنگدانههای چای همچنین بیماریهای عروقی را کاهش میدهند. بیش از اینها٬ پلی فنل موجود در چای باعث قویتر شدن دیواره های عروق و همچنین تنظیم قدرت انتقال دهندهگی عروق میشود. - نکتهای جالب در مورد چای، وجود فلوراید در آن است که باعث محافظت از دندانها میشود. - مصرف چای برای سلامتی قلب مفید است. - نتایج اخیرا منتشر شده آزمایشات پزشکی نشان میدهد مصرف روزانه پنج بار چای باعث کاهش کلسترل LDL (کلسترل بد) به میزان 11.1 درصد می شود و کلسترول کلی (TC) تا 6.5 درصد کاهش پیدا میکند. چای سبز باعث کاهش خطر ابتلا به سرطان می شود. این آزمایش توسط کالج سلامت عمومی دانشگاه آریزونا و مرکز سرطان آریزونا انجام گرفت. محققین اثر مصرف چهار خوراک 18 اونسی در روز از چای سبز بدون کافئین٬ چای سیاه بدون کافئین٬ یا آب را برای مدت چهار ماه، روی 143 سیگاری قهار آزمایش کردند. نتیجه مطالعات نشان داد میزان 8-OHdG که نشان دهنده خسارت به DNA است٬ به میزان تکان دهنده 31 درصد کاهش پیدا کرد. البته برای دو گروه دیگر نتیجه این نبود. اکسیده شدن DNA در کنار بیماریهای قلبی عروقی از جمله عوامل ایجاد سرطان است. پلی فنل های چای نه تنها آنتی اکسیدان های قوی هستند، بلکه همچنین بارورکننده فاز 2 آنزیم های سم زدا که نتیجه اش از بین بردن بیش از پیش آسیب های وارده به DAN که باعث کاهش خطر ابتلا به سرطان است، میشود. مسول این آزمایش: ایمان حکیم دکتر و پروفسور مرکز مطالعات سرطان در آریزونا و مدیر گروه دانشگاه سلامت عمومی در دانشگاه آریزونا. بیماران مورد مطالعه مخصوصا سیگاری انتخاب شده بودند تا برسی فاکتورهای سرطان زا در آنها راحتتر باشد. محققین همچنین معتقدند که فرآیند جداسازی کافئین از چای٬ بیشتر چای سیاه را تحت تاثیر قرار میدهد تا چای سبز را. به همین خاطر اکثر مواد موثره چای سیاه در این آزمایش در فرآیند خارج سازی کافئین از دست رفته است.
جمعه 18/5/1387 - 13:43
دانستنی های علمی
امام سجاد (ع)؛ بنده کامل پروردگار
عباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونا
و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.و الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما.و الذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم إن عذابها كان غراما.ساءت مستقرا و مقاما.إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و كان بین ذلك قواما...و الذین لا یشهدون الزور و إذا مروا باللغو مروا كراما (1) .
آیات فوق از سوره فرقان است. خداوند در این آیات صفت مؤمنان گزیده را شمرده است. ... همه نشانههایى را كه براى بندگان كامل پروردگار «عباد الرحمن» معین شده در على بن الحسین (ع) آشكار است. او در چنان دوره تاریك براى جویندگان انسانیت به حقیقت چراغى روشن بود. با رفتار و گفتار خود سیرت فراموش شده جد و پدر و خاندان رسالت را زنده كرد و مردمى كه سالها با عصر نبوت فاصله داشتند نمونه تربیت اسلامى را به چشم خود دیدند. پرستش خدا، نرم خوئى، محاسبه نفس تا حد ریاضت، خود شكنى براى حق، دستگیرى مستمندان، بخشش، پرهیزگارى و...
جاحظ در رسالهاى كه در فضائل بنى هاشم نوشته در باره او گفته است:
اما على بن الحسین (ع)، در باره او خارجى را چون شیعه و شیعه را چون معتزلى ومعتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص دیدم و كسى را ندیدم كه در فضیلت او شك داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنى گوید (2)
او نه تنها با خویشان، دوستان، آشنایان، بزرگوارانه رفتار مىكرد، بلکه مهربانى وى بدان درجه بود كه بر دشمنان درمانده نیز شفقت داشت، و بر جانوران سایه مرحمت مىافكند.
طبرى نوشته است چون خبر مرگ یزید به حصین بن نمیر رسید، به شام بازگشت. سر راه خود خسته و كوفته و نگران به مدینه آمد. اسب او ناتوان و سوار از اسب ناتوانتر. در مدینه على بن الحسین (ع) از او پذیرائى كرد (3)
مجلسى از سید بن طاوس و او به اسناد خود از امام صادق (ع) آورده است كه چون ماه رمضان مىرسید على بن الحسین (ع) خطاهاى غلامان و كنیزان خود را می نوشت كه فلان غلام یا فلان كنیز چنین كرده است. در آخرین شب ماه رمضان آنان را فراهم مىآورد و گناهان آنان را برایشان مىخواند كه تو چنین كردى و من تو را تأدیب نكردم و آنان مىگفتند درست است. سپس خود در میان آنان مىایستاد و مىگفت بانگ خود را بلند كنید و بگوئید: على بن الحسین (ع) ! چنانكه تو گناهان ما را نوشتهاى پروردگار تو گناهان تو را نوشته است. و او را كتابى است كه به حق سخن می گوید. گناهى خرد یا كلان نكردهاى كه نوشته نشده باشد. چنانكه گناهان ما بر تو آشكارست، هر گناه كه تو كردهاى بر پروردگارت آشكار است، چنانكه از پروردگار خود امید بخشش دارى ما را ببخش و از خطاى ما در گذر. و چنانكه دوست دارى خدا تو را عفو كند از ما عفو كن تا عفو و رحمت او را در باره خود ببینى!
على بن الحسین (ع) ! خوارى خود را در پیشگاه پروردگارت به یاد آر! پروردگارى كه به اندازه خردلى ستم نمیكند.
على بن الحسین (ع) ! ببخش! و در گذر تا خدا تو را به بخشد و از تو در گذرد، چرا که او مىگوید:
و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبون أن یغفر الله لكم (4) این چنین مىگفت ومىگریست و نوحه می كرد و آنان گفته او را تكرار می كردند. سپس مىگفت پروردگارا ما را فرمودهاى بر كسى كه بر ما ستم كرده است ببخشیم. ما چنین كردیم و تو از ما بدین كار سزاوارترى. فرمودهاى خواهنده را از در خانه خود نرانیم. ما خواهنده و گدا به در خانه تو آمدهایم و بر آستانه تو ایستادهایم و ملازم درگاه تو شدهایم و عطاى ترا مىخواهیم. بر ما منت گذار و محروممان مساز كه تو بدین كار از ما سزاوارترى. خدایا مرا در زمره آنان در آور كه بدانها انعام فرمودهاى.
سپس به كنیزان و غلامان خود مىگفت "من از شما گذشتم. آیا شما هم از رفتار بدى كه با شما كردهام در می گذرید؟ من مالك بد كردار و پست ستمكارى هستم كه مالك من بخشنده و نیكوكار و منعم است." آنان مىگفتند "آقاى ما تو به ما بد نكردهاى و ما از تو گذشتیم." می گفت "بگویید خدایا چنانكه على بن الحسین (ع) از ما گذشت از او در گذر و چنانكه ما را آزاد كرد از آتش دوزخ آزادش كن."
ـ مىگفتند آمین!
ـ بروید. من از شما گذشتم و به امید بخشش و آزادى شما را در راه خدا آزاد كردم و چون روز عید مىشد بدانها پاداش گران مىبخشید.
در پایان هر رمضان دست كم بیست تن برده و یا كنیز را كه خریده بود در راه خدا آزاد می كرد. چنانكه خادمى را بیش از یك سال نزد خود نگاه نمی داشت و گاه در نیمه سال او را آزاد مىساخت. (5)
«مجلسى» به سند خود آورده است كه: على بن الحسین (ع) روزى یكى از بندگان خود را تازیانه زد، سپس بخانه رفت و تازیانه را آورد و خود را برهنه كرد و خادم را گفت "بزن على بن الحسین (ع) را." خادم نپذیرفت و او ویرا پنجاه دینار بخشید. (6)
روزى گروهى در مجلس او نشسته بودند، از درون خانه بانگ شیونى شنیده شد. امام بدرون رفت بازگشت و آرام بر جاى خود نشست حاضران پرسیدند: مصیبتى بود؟
ـ آرى! بدو تسلیت دادند و از شكیبائى او به شگفت درماندند.
امام گفت: ـ ما اهل بیت، خدا را در آنچه دوست می داریم اطاعت میكنیم و در آنچه ناخوش می داریم سپاس می گوئیم (7) .
چنانكه نوشتیم در آن سالها چند تن از بزرگان تابعین به فقاهت و زهد مشهور بودند و در مدینه مىزیستند چون: ابن شهاب (9) سعید بن مسیب (10) ابو حازم (11) همه اینان فضیلت و بزرگوارى على بن الحسین (ع) را به مردم گوشزد می كردند. سعید بن مسیب میگفت: على بن الحسین (ع) سید العابدین است (12) «زهرى» مىگفت هیچ هاشمى را فاضلتر از على بن الحسین (ع) ندیدم (13) از عبد العزیز بن خازم نیز همین اعتراف را نقل كردهاند (14) روزى در مجلس عمر بن عبد العزیز، كه در آن سالها حكومت مدینه را به عهده داشت حاضر بود. چون برخاست و از مجلس بیرون رفت عمر از حاضران پرسید:
ـ شریفترین مردم كیست؟
حاضران گفتند: تو هستى!
ـ نه چنین است. شریفترین مردم كسى است كه هم اكنون از نزد من بیرون رفت. همه مردم دوست دارند بدو پیوسته باشند و او دوست ندارد به كسى پیوسته باشد (15)
این سخنان كسانى است كه تنها فضیلت ظاهرى او را مىدیدند، و از درك عظمت معنوى وى و شناسائى مقام ولایت او محروم بودند. سادهتر این كه اینان كه او رااین چنین ستودهاند، على بن الحسین (ع) را امام نمی دانستند، و مىبینیم كه تا چه حد برابر ملكات نفسانى او خاضع بودهاند.
على بن الحسین (ع) كنیزكى را آزاد كرد سپس او را به زنى گرفت. عبد الملك پسر مروان از ماجرا آگاه شد و این كار را براى وى نقصى دانست. بدو نامه نوشت كه چرا چنین كردى؟ او به وى پاسخ داد:
«خداوند هر پستى را با اسلام بالا برده است. و هر نقصى را با آن كامل ساخته و هر لئیم را با اسلام كریم ساخته. رسول خدا كنیز و زن بنده خود را به زنى گرفت.»
عبد الملك چون این نامه را خواند گفت:
آنچه براى دیگران موجب كاهش منزلت است براى على بن الحسین (ع) سبب رفعت است. (16)
روزى یكى از بندگان خود را براى كارى خواست و او پاسخ نداد و بار دوم و سوم نیز، سرانجام از او پرسید:
ـ پسرم آواز مرا نشنیدى؟
ـ چرا.
ـ چرا پاسخ مرا ندادى؟
ـ چون از تو نمىترسم.
ـ سپاس خدا را كه بنده من از من نمىترسد (17)
از او پرسیدند چرا ناشناس با مردم سفر می كنى؟ گفت:
خوش ندارم به خاطر پیوند با رسول خدا چیزى بگیرم كه نتوانم مانند آنرا بدهم (18)
و روزى بر گروهى از جذامیان گذشت. بدو گفتند:
ـ بنشین و با ما نهار بخور. گفت:
ـ اگر روزه نبودم با شما مىنشستم. چون به خانه رفت سفارش طعامى براىآنان داد و چون آماده شد براى ایشان فرستاد و خود نزدشان رفت و با آنان طعام خورد (19)
چون میخواست به مستمندى صدقه دهد نخست او را مىبوسید، سپس آنچه همراه داشت بدو میداد (20)
نافع بن جبیر او را گفت:
تو سید مردمى و نزد این بنده ـ زید بن اسلم ـ می روى و با او مىنشینى؟
گفت: ـ علم هر جا باشد باید آنرا دنبال كرد (21)
در روایت مجلسى از مناقب است كه: ـ من نزد كسى مىنشینم كه همنشینى او براى دین من سود داشته باشد (22)
و چون او براى خدا و طلب خشنودى خدا با بندگان خدا چنین رفتار می كرد، خدا حشمت و بزرگى او را در دیده و دل مردم مىافزود.
او را گفتند تو از نیكوكارترین مردمى. ندیدیم با مادرت هم خوراك شوى. گفت می ترسم دست من به لقمهاى دراز شود كه او چشم بدان دارد و مرا عاق كند (23)
او براى خدا و تحصیل رضاى پروردگار، با آفریدگان خدا، این چنین با فروتنى رفتار می كرد، و خدا حرمت و حشمت او را در دیده بندگان خود مىافزود. دشمنان وى ـ اگر دشمنى داشته است ـ مىخواستند قدر او پنهان ماند و مردم او را نشناسند، اما برغم آنان شهرت وى بیشتر مىگشت، كه خورشید را به گل نمی توان اندود و مشك را هر چند در ظرفى بسته نگاهدارند، بوى خوش آن دماغها را معطر خواهد كرد.»
چهارشنبه 16/5/1387 - 15:13