خرم دلی که منبع انهار کوثراست کوثر کجا زدیده ی پر اشک بهتر است
نام حسین وکرببلا هر دو دلرباست نام علی اکبر از آ« دلرباتراست
رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید دیدم که مرقد شهدا مشک وعنبر است
هر یک مزار ومرقدشان چهار گوشه دا شش گوشه یک ضریح در آن هفت کشوراست
پرسیدم ازکسی سببش را به گریه گفت پایین پای قبر حسین قبر اکبر است
نزدیک نهر علقمه دیدم یکی شهید گفتم چرا جدا ز شهیدان دیگر است
گفتا خموش باش که عباس نوجوان منظوراو ادب به جناب برادر است
رفتم به خیمه گاه شنیدم به گوش دل آنجافغان زینب مظلوم اطهر است
عازم شدم به حجله ی داماد کربلا دیدم عروس قاسم داماد مضطر است
رفتم زکربلا به سر تربت علی دیدم که بار گاه علی عرش اکبر است
برگشتم از رواق وشدم وارد حرم دیدم که چشم نوح نبی جای حیدر است
ناصر* چوبر نجف برسید وبه گریه گفت هرصبح وشام چشم امیدم بهاین در است
*_این شعر زیبا اثر طبع ناصرالدین شاه قاجاراست که به نقل از کتاب گلستان حسینی-صص71-72 نوشته شد وگلستان حسینی مجموعه اشعارگزیده ای است که رضارضانورگیلانی رودسری آن را گرداوری نموده ودرانتشارات آشنا منتشر کرده است
منکه که منصور صفت از سر کین بر دارم جرم من عشق حسین است که در دل دارم
جان ناقا بلم ار در ره جانان برود دست کی از سر شاهنشه دین بردارم
افتخارم به همین است که در راه حسین جان شیرین دهم و سر به رهش بگذارم
اولین کشته ام وآرزویم بود چنین تاکه پیش از همه بر سوی جنان رو آرم
مسلمم فخر جهان عزت دورانم لیک بنگر اکنون که اسیری به کف اشرارم
دگر از زندگی خویش زجان سیر شدم می دهد بس که فلک از سر کین آزارم
می کنم مدحت آل علی وعصمت آو تاکه (گلگون )بهتن خویش سر وجان دارم*
*:سید مهدی کرمانی متخلص به گلگون-برگرفته از کتاب :گلبانگ غم-ص 93گرداورنده:محمد غلامی