رمضان
صاحب عروه الوثقى(1) درباره مكلفى كه در قطب زندگى مى كند, مى نویسد:
اذا فرض كون المكلف فى المكان الذى نهاره سته اشهر و لیله سته اشهر او
نهاره ثلاثه و لیله سته او نحو ذلك فلا یبعد كون المدار فى صومه و صلاته
على البلدان المتعارفه المتوسطه مخیرا بین افراد المتوسط و اما احتمال سقوط
تكلیفهما عنه فبعید كاحتمال سقوط الصوم و كون الواجب صلاه یوم واحد و لیله
واحده و یحتمل كون المدار بلده الذى كان متوطنا فیه سابقا ان كان له بلد
سابق
مساله دهم: چنانچه مكلفى در مكانى زندگى كند كه 6 ماه از سال,
روز و 6 ماه دیگر آن شب باشد, و یا سه ماه از سال روز و 9 ماه دیگر آن شب
باشد و بعید نیست كه ملاك در نماز و روزه این فرد, سرزمینهاى متعارف و واقع
شده میان دو قطب باشد و این فرد مخیر باشد كه براى نماز و روزه هایش یكى
از سرزمینهاى میانى را مبنا قرار دهد. اما احتمال سقوط نماز و روزه نسبت به
این فرد بعید است, همچنان كه احتمال سقوط روزه و وجوب نماز تنها یك روز و
یك شب, بعید به نظر مى رسد. این احتمال هم وجود دارد كه ملاك (در نمازها و
روزه هاى این فرد) سرزمینى باشد كه قبلا در آن زندگى مى كرده است البته این
احتمال در صورتى است كه فرد مزبور وطن سابقى داشته باشد.
صاحب عروه الوثقى در مورد نماز و روزه چنین شخصى چهار احتمال را ذكر مى كند:
1. ملاك در نمازها و روزه هاى مكلف مزبور, سرزمین هاى معمولى باشد و خود
مخیر است كه براى نمازها و روزه هایش یكى از بلاد معمولى را (كه میان قطبین
قرار دارند) مبنا قرار دهد.
2. سقوط تكلیف نماز و روزه از این فرد است.
3. روزه از این فرد ساقط است و در مورد نماز هم (در تمام ماه هایى كه روز
است) تنها نماز یك روز و ( در تمامى ماه هایى كه شب است تنها نماز) یك شب
واجب است.
4. ملاك در نمازها و روزه هاى مكلف مزبور, وطن سابق او مى باشد البته در صورتى كه وطن سابقى داشته باشد.
روشن است كه سه احتمال اخیر باطل هستند. اما این كه فرد در چنین موقعیتى
به كلى فاقد تكلیف باشد, احتمالى است كه هرگز نمى توان به آن ملتزم شد.
احتمال سوم هم كه تنها نماز یك روز و یك شب واجب باشد, احتمالى است همچون
احتمال قبلى, به علاوه هنگامى كه شب طولانى باشد, زوال خورشید محقق نمى شود
(تا وقت مشخصى براى اقامه نماز ظهر ایجاد شود).
اما احتمال چهارم,
ممكن است دلیل آن, استصحاب باشد. اما این احتمال با (فرض) عبور عابر از
مناطقى كه روزها و شب هایشان نسبت به وطن او متفاوت هستند, قبل از رسیدن به
مناطق قطبى, نقض مى شود.
از میان چهار احتمال گذشته تنها احتمال اول,
كه صاحب عروه آن را بعید ندانسته, صلاحیت بحث و بررسى دارد. تحقیق این وجه
متوقف بر ذكر نكاتى چند است:
نكته اول:
هر مكانى داراى طول و
عرض جغرافیایى است. طول جغرافیایى عبارت است از: قوس عمود بر خط نصف
النهار گرینویچ (از یك طرف) و بر خط نصف النهار محل مورد نظر (از طرف
دیگر). بنابر این مقدار مسافت میان دو نقطه مزبور, طول جغرافیایى مكان مورد
نظر را تشكیل مى دهد.
اما عرض جغرافیایى عبارت است از مقدار قوس عمود
از خط استوا تا آن مكان. بنا بر این مقدار مسافت دو نقطه مزبور, عرض
جغرافیایى آن جا را تشكیل مى دهد.
از آن جا كه خط استوا دایره اى است
كه كره زمین را به دو نیم تقسیم مى كند و در پى آن عرض جغرافیایى هم به عرض
جغرافیایى شمالى و جنوبى تقسیم مى شود, بنابر این مقدار قوسى كه از خط
استوا شروع شده و به قطب شمال ختم مى شود نود درجه مى باشد, همچنان كه قوسى
كه از خط استوا تا قطب جنوب امتداد دارد, نود درجه مى باشد.
نكته دوم:
مناطقى كه بین خط استوا و یكى از دو قطب شمال و جنوب قرار دارند, بر حسب
دورى آنها از خط استوا, داراى درجات متفاوتى هستند. مناطقى كه بین خط استوا
و درجه 67 واقع شده اند, مناطق معتدل محسوب مى شوند و در طى 24 ساعت, از
شب و روز برخوردارند, اگر چه با یك دیگر از نظر بلندى و كوتاهى شب و روز,
اختلاف دارند. مناطقى كه بالاى 67 درجه هستند مناطق قطبى به شمار مىآیند و
طول روز و شب در آنها برحسب دورى از مناطق معتدل, مختلف است و وجه اشتراك
این مناطق این است كه یا از روزهاى طولانى برخوردارند و یا از شب هاى
طولانى, به طورى كه هرچه به خط نود درجه نزدیك تر مى شویم, طول شب یا روز
برخى از این مناطق تا به شش ماه هم مى رسد. بنابر این آنچه مشهور شده كه
طول روز یا شب در تمامى مناطق قطبى شش ماه است, همه جا صحت ندارد و این سخن
تنها در مورد نقاطى كه در مرز خط نود درجه قرار دارند, صحیح است. اما
مناطقى كه میان خط نود درجه و خط 67 درجه قرار دارند بر حسب دورى و نزدیكى
از این دو خط, از طول شب و روز متفاوتى برخوردارند اگر چه همگى این ویژگى
را دارند كه داراى روز یا شب طولانى هستند.
نكته سوم:
گذشت
كه برخى مناطق نزدیك خط 67 درجه, در طى 24 ساعت, از روز و شب برخوردارند و
ممكن است (طول شب و روز در این مناطق به این صورت باشد كه) بیست و دو ساعت
آن شب و دو ساعت دیگر, روز باشد یا برعكس. مردم این مناطق اگر چه از روز یا
شب طولانى برخوردارند, با این حال بایستى فرایض خود را (از قبیل نماز و
روزه) بر طبق روز و شب, و مشرق و مغربى كه دارند, به جا آورند. به این صورت
كه بیست و دو ساعت روزه بگیرند و نمازهاى یومیه را در طى دو ساعت انجام
دهند, و راه دیگرى وجود ندارد و امكان ندارد (در این مناطق) بتوانیم حكم
روز را در شب و یا حكم شب را در روز اجرا كنیم.
اما بحث در مورد
مناطقى است كه بالاتر از خط 67 درجه قرار دارند, یعنى مناطقى كه با گذشت 24
ساعت, شب یا روز ندارند. آنچه در كلام صاحب عروه مطرح شده, همین مورد است.
نكته چهارم:
متبادر از كلمات فقها در این زمینه این است كه
در مناطق قطبى شب و روز از هم متمایز نیستند و زمان یا فقط روز است و یا
شب. به همین دلیل اقوال فقها متفاوت شده در مورد كیفیت اقامه فرایض در این
مناطق و این كه چگونه مى شود در حالى كه خورشید در میان آسمان است, نماز
مغرب و عشا و یا در حالى كه هوا شدیدا تاریك است, نماز ظهر و عصر را به جا
آوریم.
از این رو احتمالات پیشین را مطرح كرده اند و ملاحظه شد تنها
احتمالى كه صاحب عروه بعید ندانسته بود (قابل طرح و بررسى) باقى ماند و آن
احتمال این بود كه: نماز و روزه افرادى كه در این مناطق به سر مى برند
بایستى بر طبق بلاد معمولى میان دو قطب شمال و جنوب باشد و افراد این مناطق
مخیرند كه هر یك از این بلاد میانى را مبناى انجام فرایض خود قرار دهند.
به عنوان مثال فردى كه در قطبین زندگى مى كند مى تواند معیار را, مقدار روز
و شب مناطق معتدل و مناطقى كه در آن فصل شب و روز در آنها كوتاه نیست,
قرار دهد اگر چه در برخى فصول روز تا شانزده ساعت و شب تا هشت ساعت هم
برسد. بنابراین چنین فردى بایستى به مقدار روز مناطق معتدل روزه بگیرد و
نماز ظهر و عصر را اقامه كند و بر مبناى شب مناطق معتدل روزه را افطار كند و
نماز مغرب و عشا را نیز طبق همین معیار به جا آورد. بنا بر این بایستى (در
مناطق قطبى) مقدار شب و روز فصول مختلف سال در مناطق معتدل دور از آن
مناطق, مراعات گردد.
آنچه بیان شده, متبادر از كلمات فقها بود. اما دو نكته به نظر مى رسد كه متذكر مى شویم:
اولا, چه دلیلى وجود دارد كه اهالى مناطق قطبى بایستى بلاد معمولى میانى
را مبنا قرار دهند و این مناطق را بر بلاد نزدیك قطبین كه در طى 24 ساعت از
شب و روز اگر چه یكى كوتاه تر و دیگرى بلندتر, برخوردارند ترجیح دهند؟
ثانیا, دستیابى به مقدار روز مناطقى كه در فصل خاصى معتدل هستند, دشوار
است و با توجه به این كه اسلام دین آسانى است چنین چیزى نمى تواند در طى
قرون متمادى, به ویژه قبل از پیشرفت وسایل ارتباطى سیمى و بى سیمى, براى
عموم مردم معیار باشد.
اینك با توجه به مطالب گذشته به بیان نظر خود در این زمینه مى پردازیم:
دیدگاه انتخابى درباره نماز در مناطق قطبى
مناطق قطبى در همه فصول از یك نحوه روز و شب برخوردارند اگر چه كیفیت روز و
شب در این مناطق با روز و شب در مناطق معتدل متفاوت است و با همین تفاوت
است كه مشكل نماز و روزه در این مناطق به شكلى كه در ذیل بیان مى شود, حل
مى گردد:
اگر روز از شب طولانى تر باشد و از مرز یك ماه یا دو ماه تا
شش ماه تجاوز كند, در این صورت راهنماى ما در تشخیص روز از شب, خورشید است.
توضیح این كه در این مناطق, حركت خورشید بر حسب آنچه حواس ما درك مى كند,
حركتى دورانى همچون حركت سنگ آسیاب است به این صورت كه در طى 24 ساعت یك
بار با اوج و حضیضى كه دارد حول افق مى چرخد. بنا بر این خورشید حركتش را
از شرق به سمت غرب و در ضمن یك خط منحنى شكل آغاز مى كند و هرچه بالاتر رود
و به سمت غرب حركت كند, سایه شاخص بیشتر مى شود تا آن كه ازدیاد سایه شاخص
متوقف شود. سپس جریان بر عكس مى شود و این جریان در سمت شرق روى خواهد داد
و در این موقع خورشید در آن نقطه به خط استوا مى رسد و به این وسیله اوقات
ظهر و عصر را مى توان تشخیص داد.
پس از آن, خورشید در این خط منحنى
شروع به حركت مى كند تا این كه به پایین ترین درجه برسد, اگر چه غروب نمى
كند. آن گاه حركتش را از غرب به شرق آغاز مى كند و در این موقع است كه شب
فرا مى رسد و شب ادامه دارد تا وقتى كه حركت خورشید به نقطه اى منتهى شود
كه از همان جا شروع به حركت كرده بود, و كمى قبل از رسیدن خورشید به نقطه
شرق, اول فجر محسوب مى شود.
بنا براین حركت خورشید راهنماى ماست براى
دستیابى به اول و وسط روز و ابتداى شب و آغاز فجر. این بیان, استحسان نیست
بلكه هوا هم آن را تایید مى كند. توضیح این كه وقتى خورشید از طرف غرب شروع
به حركت مى كند تا به سمت غرب برسد هوا مانند مناطق معتدل بسیار روشن است و
وقتى به طرف غرب پایین مىآید و از آن جا به سمت شرق حركت مى كند هوا به
تیرگى و تاریكى خفیفى میل مى كند. لذا ساكنان این مناطق, با حركت نخستین
خورشید, رفتار روز, و با حركت بعدى خورشید, رفتار شبانه مى كنند به این
معنا كه به هنگام حركت نخستین خورشید, اقدام به كارهاى روزانه مى كنند و به
هنگام حركت بعدى خورشید به خواب شبانگاهى مى روند.
بنابر این روشنایى
و تاریكى در طى 24 ساعت بر یك منوال نیست بلكه از روشنى به تیرگى و یا از
روشنى شدید به روشنى ضعیف تر تغییر حالت مى دهد. این نیست مگر به سبب این
كه حركت نخستین خورشید ملازم با وجود روز در مناطق معتدل است همچنان كه
حركت بعدى خورشید ملازم با وجود شب در آن مناطق مى باشد. اما میل مركز چرخش
زمین به دور خود به میزان 5 / 23 موجب مى شود كه خورشید در برخى فصول به
مدت زیادى در این مناطق خیمه زند به طورى كه اگرچه خورشید اوج و حضیضى
داشته باشد اما در این مدت غروبى از آن دیده نشود.
تمامى آنچه بیان شد
در صورتى است كه در این مناطق روز طولانى باشد, اما اگر قضیه برعكس باشد
یعنى در این مناطق شب تا شش ماه طول بكشد, حكم این صورت هم از آنچه در صورت
نخست بیان كردیم, روشن مى شود زیرا خورشید اگر چه در این مناطق براى مدتى
طولانى غروب مى كند اما تاریكى در این مناطق به یك شكل نیست بلكه شدت و ضعف
دارد. شدت تاریكى نشانه حكومت شب در مناطق معتدل است همچنان كه تاریكى
ضعیف نشانه حكومت روز در آن مناطق مى باشد. از این طریق مى توان روز را از
شب تشخیص داد به این صورت كه زمان 24 ساعت تقسیم مى شود به تاریكى محض و
تاریكى آمیخته با كمى نور كه تاریكى محض, شب و اول وقت نماز مغرب و عشا, و
تاریكى آمیخته با كمى نور ابتداى روز است. این حالت چند ساعت ادامه دارد تا
این كه مجددا تاریكى شدید فرا رسد و این چند ساعت, روز این مناطق شمرده مى
شود و بایستى در این ساعات روزه گرفت همچنان كه حد وسط این چند ساعت, ظهر
این مناطق محسوب مى شود و بایستى نماز ظهر و عصر را به جا آورد.
نتیجه
با توجه به مطالبى كه بیان شد, مناطق قطبى یا نزدیك به قطب به سه دسته تقسیم مى شوند:
1. برخى از این مناطق به گونه اى هستند كه در آنها شب و روز به طور
جداگانه وجود دارند و هر چند شب و روز در این مناطق متساوى نیستند اما طلوع
و غروبى براى خورشید وجود دارد كه فرایض روزانه با طلوع خورشید و فرایض
شبانه با غروب خورشید انجام مى گیرد اگر چه مقدار این شب یا روز كوتاه
باشد.
2. (برخى دیگر از این مناطق به گونه اى هستند كه داراى روز
طولانى مى باشند) و چنانچه این مناطق داراى روزى طولانى باشند, خواه به شش
ماه برسد یا نرسد, از آن جا كه خورشید قابل دیدن و حركتش دورانى و مانند
سنگ آسیاب است, بنابراین وقتى حركت خورشید از شرق به سمت غرب است, روز و
وقتى خورشید به دایره نصف النهار برسد, ظهر محسوب مى شود, و زمانى كه حركت
خورشید به سمت شرق پایان یابد و حركتش را به سمت غرب آغاز كند, شب فرا مى
رسد و هنگامى كه حركت خورشید به طرف غرب پایان یابد و خورشید حركتش را به
سمت شرق آغاز كند, ابتداى روز این مناطق است. بدین گونه یك دوره شبانه روزى
در طى 24 ساعت تكمیل مى شود.
3. (برخى مناطق هم هستند كه داراى شب
هاى طولانى هستند.) چنانچه شب در این مناطق طولانى باشد, خورشید اگر چه
قابل رویت نیست اما تاریكى در آنها به یك شكل نیست بلكه تاریكى میان تاریكى
شدید و تاریكى مایل به سیاهى در نوسان است. بنا بر این وقتى تاریكى در این
مناطق شدید است, شب محسوب مى شود و آغاز آن, آغاز نماز مغرب و عشا است و
وقتى تاریكى مایل به سیاهى شروع شود و پرتوهایى از نور آشكار گردد, صبح
آغاز مى شود. بنا بر این هر گاه تاریكى خفیف شود, روز این مناطق محسوب مى
شود تا این كه حالت قبل, تكرار شود.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:8
رمضان
آثار روزه
مترجم: سپیده حسینعلی عراقی
روزه تنها یك عمل ساده فردی توسط پرهیزگاران كه از روی ایمان و تقوی انجام
میشود، نبوده بلكه امری واجب برای تمام افراد جامعه محسوب میشود. آثار و
بركات روزه و ماه مبارك رمضان در منابع و متون مختلف دینی و مذهبی مطرح و
از سوی علما و روحانیون تشریح و تفسیر شده است. اما روزه و آثار آن كمتر از
نگاه یك مسلمان غربی تصویر شده است. آنچه به دنبال میآید، تفسیر و
برداشت فاطیما یا بیلادی یك زن مسلمان فرانسوی از روزه در ماه مبارك رمضان
است. با هم میخوانیم.
فوائد روزه
روزه تنها یك عمل ساده فردی
توسط پرهیزگاران كه از روی ایمان و تقوی انجام میشود، نبوده بلكه امری
واجب برای تمام افراد جامعه محسوب میشود. روزه فقط امساك از خوردن و
آشامیدن نیست بلكه رعایت و عمل كردن به مجموعهای احكام و دستورات مربوط به
خوراك، جسم، روح و اخلاق است كه موجب تغییر عادات و رفتار جامعه میشود.
اثرات مفید روزه عبارتند از:
1 – تقویت اراده و صبر در زندگی:روزه ماه
رمضان، همانطور كه در اسلام واجب شمرده شده است، بهترین روش یادگیری و
تمرین صبر میباشد. این حقیقت، آشكارا و به طور واضح در تمامی متون مذهبی و
مقدس مورد تاكید قرار گرفته است.
خداوند در این مورد میفرماید:«به
تمامی اعمال نیك فرزندان آدم، ثوابی معادل 10 یا 700 برابر آنچه انجام
دادهاند، اعطا خواهد شد. به جز پاداش صبر، كه خود شخصاً پاداش آن را خواهم
داد و روزه گرفتن همان صبر است.» حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
نیز در مورد ماه رمضان چنین فرمودهاند:
«رمضان ماه صبر است و بهشت با صابرین است.»
به طور كل، روزه به معنای خودداری از برآوردن نیاز مبرم، طبیعی و مشروع
بدن، كه به محض احساس نیاز به راحتی میتواند برآورده شود، میباشد. تعهد
اخلاقی روزهدار تنها انگیزهای است كه وی را ملزم به چشم پوشی از این نیاز
كرده و این امر به شدت نیازمند آن است كه انسان با اراده و صبری راسخ طی
روز كه به مدت یك ماه تكرار میشود به انجام این مهم بپردازد.
2 – رها
شدن از عادات روزانه:روزه به معنای اطاعت از دستورات خداوند و سرتسلیم فرود
نیاوردن در برابر نیازهای آمرانه بدن كه معمولاً مشروع و قانونی بوده
میباشد. روزه حایلی در برابر عادات مرسوم و روزانه است. تعهدی موقتی كه
بنابر آن انسان با گرسنگی و تشنگی و دوری از لذت، به تربیت و پرورش روح خود
میپردازد.
3 – سالمسازی كاركرد اعضای بدن:حضرت محمد(صلّی الله علیه و
آله و سلّم) فرمودهاند: «برای هر چیز زكاتیاست. زكات بدن روزه است. روزه
بگیرید تا سالم بمانید.» این كلمات قصار، دربرگیرنده مطالعات مخصوصی است
كه در كل جهان در مورد اثرات متعدد و مفید روزه بر روی اعضای بدن صورت
گرفته است.
گرسنگی و تشنگی ناشی از روزه، معمولاً موجب ترشح اسید غدد
گوناگون بدن میشود، اسیدهایی كه موجب از بین رفتن میكربهای بیماریزا
میشوند. از طرفی روزه عملكرد بهتر دیگر غدد بدن كه به دلیل سیستم یكنواخت و
ثابت تغذیهای در طول سال فعالیت كمتری داشتهاند، را موجب میشود.
به عبارتی دیگر، روزه این امكان را فراهم میسازد تا كاركرد مكانیزم طبیعی
بدن، با تحریك به موقع حس واقعی گرسنگی و تشنگی را – كه طی گذشت روزها و
سالها بر اثر عادات غذایی غلط مختل شده و بیشتر پاسخگوی هوسها و
خواستههای نابهجای غذایی و دستورات آمرانه اجتماعی، خانوادگی و روانی
بوده تا نیازهای حقیقی و مفید بدن- دوباره به وضعیت مطلوبی برگرداند.
4
– خوگرفتن به فضیلت «صداقت»:روزهدار مسلمان تحت آزمایش سختی قرار میگیرد
كه در آن خود به تنهایی مراقب اعمال و رفتارش بوده و خداوند فقط شاهد
رفتار او است. شخص روزهدار در حالی كه همه چیز برای خوردن و آشامیدن در
دسترس دارد، هر لحظه وسوسه میشود تا رفع تشنگی و گرسنگی كند.
تنها
چیزی كه مانع از این عمل میشود، وجدان و ایمان او به خداوند میباشد به جز
خداوند شخص دیگری شاهد پرهیز او از خوردن و آشامیدن نیست از سن بلوغ به
بعد، مسلمان روزهدار، صفت صداقت را در خود پرورش داده و با وجود وسوسههای
مادی و فشار احساسات و خواستههایش به تعهدات اخلاقی پایبند میباشد.
روزه، صداقت شخص روزهدار را به بوته آزمایش میگذارد. حضرت محمد در این
مورد فرمودهاند: روزه نوعی امانت است. امانتی را كه به شما سپرده شده، حفظ
كنید.
5 – ثبات و حفظ ایمان:روزه، خلوص و ثبات ایمان فرد مؤمن را محك
زده و پایههای این ایمان را محكمتر میسازد. روزه كشمكشی بین نیازهای
مشروع بدن (گرسنگی، تشنگی و نیاز جنسی) كه مرتباً انسان را تحت فشار قرار
میدهند و احساسی درونی و تمایلی روحی كه بنا به خواسته خداوند در برابر
نیازهای جسمی مقاومت كند، میباشد.
در حالی كه فقط خداوند شاهد چنین
امتحانی است، مقاومت و پایداری در برابر این نیازها و خواستهها، موجب
استحكام ایمان شخص روزهدار به خداوند شده و به او این امكان را میدهد تا
عملاً خلوص ایمانش را درك كند.
6 – برقراری رابطه مستقیم با
خداوند:خداوند به عبادات، دعا و نیایش بندگاش طی ماه رمضان توجه خاصی دارد.
خداوند در این رابطه میفرماید: «تمامی اعمال نیكی كه فرزندان آدم انجام
میدهند، به خاطر خودشان انجام دادهاند. به جز روزه كه برای من انجام
میشود و من خود پاداش آن را خواهم داد.»
« شخص روزهدار، طعم 2 لذت را میچشد:
یكی در لحظه افطار، زمانی كه شروع به خوردن و آشامیدن میكند
و دیگری زمانی كه مرا ملاقات میكند و من او را وارد بهشت خواهم كرد.»
پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) طی خطبهای با خاطرنشان كردن
فوائد بیشمار ماه خیر و بركت رمضان چنین فرمودهاند: «رمضان ماهی است كه
در آن شما میهمانان خداوند هستید، میهمانانی كه نزد خداوند از عزت و ارزش
والایی برخوردارید. ماهی كه در آن نفسهای شما با ارزش، خواب شما عبادت،
عمل شما مقبول و دعاهای شما اجابت خواهد شد.» «گرسنگی و تشنگی ماه رمضان،
یادآور گرسنگی و تشنگی روز قیامت است.»
7 – همدردی با نیازمندان:پیامبر
اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ماه رمضان را ماه همدردی و یك نهاد
راستین برای یاری رساندن به نیازمندان میداند. امام محمدباقر در این زمینه
فرمودهاند:«خداوند روزه را بر شما واجب شمرد تا ثروتمندان، مصیبت و اندوه
گرسنگان را حس كرده و با فقرا همدردی كنند.»
امام صادق (علیه السّلام)
در ادامه سخن پدرشان چنین فرمودهاند:«خداوند روزه را واجب كرد تا فقرا و
ثروتمندان در یك سطح قرار گیرند چرا كه برای ثروتمندان فرصتی پیش نمیآید
تا طعم گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا بیفتند.»بنابراین خداوند با چشاندن
طعم گرسنگی و بیچارگی به ثروتمندان و برای همدردی كردن آنان با ضعیفان،
روزه را بر همه بندگان خود چه فقیر، چه غنی واجب شمرده است.
اما آیا حس
گرسنگی به تنهایی قادر خواهد بود تا توانگران را به یاد درماندگی و گرسنگی
انداخته و آنان را بر آن دارد تا داوطلبانه و سخاوتمندانه به محرومان و
نیازمندان كمك كنند؟
درك مفهوم گرسنگی، مؤثرتر از هزار پند و مؤعظه در
مورد یاری رساندن به نیازمندان بوده و به شیوهای صامت ولی فصیحتر و
رساتر میتواند بر روی ثروتمندان اثرگذار باشد. با این حال اسلام روزه را
برای آن واجب ندانسته تا ثروتمندان به خود آمده و به فقرا یاری برسانند.
بلكه برای هر یاری و بخشش در ماه رمضان، ثوابی حداقل برابر و یا حتی بیشر
از ثواب خود روزه در نظر گرفته شده است.
پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و
آله و سلّم) در این مورد فرمودهاند: «هر كس كه به روزهدار دیگری افطاری
دهد، ثوابی برابر روزه شخص روزهدار و همچنین به اعمال نیكی كه شخص
روزهدار بر اثر نیروی حاصل از خوردن آن غذا انجام دهد، به شخص افطاری
دهنده داده خواهد شد.»
يکشنبه 23/5/1390 - 15:8
رمضان
روزه یکی از ارکان نظام عبادتی اسلام است. منظور از عبادت ، معنای خاص آن است که در مقابل معنای عام آن قرار می گیرد.
معنای عام عبادت در اسلام ، همه اعمال مشروع انسان را که از آن قصد خلوص و
تقرب به درگاه خدای متعال داشته باشد شامل می شود (نظام الاسلام ، استاد
محمد مبارک). عبادات دارای نقش وسیعی در اسلام هستند و احکام عبادی ، بخش
مهمی از شریعت را تشکیل می دهد. رفتار تعبدی ، نمود روشن و بارزی در زندگی
روزمره انسان متدین محسوب می شود (نظره عامه فی العبادات ، سید محمدباقر
صدر). عبادت نمایانگر ضرورتی است که هر فرد در ساختن خود و در مسیر زندگی
نمی تواند از آن بی نیاز بماند. روزه با دیگر عبادات ، در اهداف کلی عبادت
در اسلام مشترک است و در بعضی جنبه هایش با آنها اختلاف دارد. برخی کسان
ممکن است تصور کنند که بحث و بررسی درباره اهداف روزه معنایی ندارد؛ چرا که
خدای متعال هدف روزه را در تقوا مشخص فرموده است.
در آغاز آیات تشریع
روزه ، خدای متعال می فرماید:ای کسانی که ایمان آورده اید ، روزه بر شما
مانند پیشینیان شما واجب شده است ، باشد که تقوا پیشه کنید.باید گفت مشخص
کردن تقوا از سوی خدا به عنوان نتیجه مطلوب و هدف نهایی روزه ، با بحث
درباره اهداف نزدیک تر و نتایج دیگر آن که خود ، در روزه داران صفت تقوا را
ایجاد می کند منافاتی ندارد. برای همین در سنت شریف ، متون بسیاری آمده
است که اهداف روزه را برای مسلمین شرح داده است تا آنان را با این فریضه
مقدس آشنا و از آن آگاه کند.در این مقاله می خواهیم اهداف روزه را به
اختصار و با استناد به آیات قرآن و احادیث عنوان کنیم.
مهمترین این
اهداف ، بازسازی اراده در شخصیت انسان است ؛ به طوری که می توان گفت این
تساوی در روزه وجود دارد:روزه = صبر= تقوا. مهمترین اهداف روزه عبارتند
از:ایجاد اراده و صبر ، رهایی از عادت هایی که انسان با آنها خو گرفته است ،
همدردی با تنگدستان ، شناخت ارزش نعمتها، اهداف بهداشتی ، یادآوری آخرت ،
تحکیم اخلاص برای خدای متعال ، عادت به انضباط ، گسترش محبت در میان مردم ،
عادت به امانتداری ، روزه به عنوان مظهر وحدت مسلمین که مختصرا به تشریح
آنها خواهیم پرداخت.
ایجاد اراده و تمرین صبر
از صبر و نماز
یاری بگیرید که همانا صبر و نماز ، گران است ، جز برای آنان که دارای خشوع و
خضوع هستند. (سوره بقره 145) در تفسیر این آیه از امام صادق ع روایت شده
است : اگر مصیبت شدیدی بر کسی وارد شود باید روزه بگیرد ؛ چرا که خداوند
تعالی می گوید: از صبر یاری بگیرید و صبر یعنی روزه (وسائل الشیعه جلد 7).
از پیامبرص روایت شده است که ماه رمضان را چنین توصیف می کرد:و هو شهر
الصبر و الصبر ثوابه الجنه (وسائل الشیعه جلد 7). ماه رمضان ماه صبر است و
پاداش صبر ، بهشت است.
صبر در زندگی فرد و در زندگی انسان ها یک ضرورت
است ؛ چرا که طبیعت نفس بشر چنان است که بسرعت تاثیر می پذیرد و بزودی هم
عکس العمل نشان می دهد. روزه درون انسان ، صبر را رشد می دهد؛ همان گونه که
در سخن پیامبر خداص آمده است که فرمود: «الصوم نصف الصبر» یا «روزه نیمی
از صبر است». در حقیقت روزه دار با روزه گرفتن ، خود را به صبر و شکیبایی
عادت می دهد و روشن است که صبر بر تشنگی و گرسنگی و فعالیت های جنسی ،
منتها درجه بالای صبر است.
کسی که بتواند بر این مسائل صبر کند، صبر در
موارد دیگر هم برای وی آسان می گردد. انسان عصر نوین ، در برابر رغبت ها و
هوا و هوس خود ضعیف است و در برابر شهوت خود ناتوان می باشد و هیچ وسیله
ای برای تقویت اراده انسان همچون روزه وجود ندارد (الصوم سیدعبدالکریم
قزوینی). روزه ، پرورش و ورزش روحی است که انسان را به صبر و ترک لذتها
عادت می دهد و انسان با اختیار و داوطلبانه آن را به انجام می رساند. صبر
بر مصیبت ها ، یک نیروی معنوی است که از سلاح هم نیرومندتر است (العباده فی
الاسلام ، دکتر یوسف قرضاوی). یک روانشناس آلمانی ، درباره تقویت نیروی
اراده بحثی دارد که در آن ثابت می کند که بزرگترین وسیله در تقویت اراده ،
روزه است و اسلام در این مورد بر علمای نفس و روانشناسان پیشی گرفته است.
رهایی از عادتهایی که انسان به آن خو کرده است. روزه به معنای خضوع در
برابر احکام خدا و خودداری از اطاعت کامل شهوتهای مشروع بدنی است که در
حالتهای عادی حلال محسوب می شود. روزه در حقیقت بیرون آمدن از عادتهایی است
که انسان به آنها خو کرده است و پایبندی موقت به یک زندگی خاصی که در آن
گرسنگی و تشنگی و قناعت است ، تا به این وسیله نفس پرورش یابد و تحت کنترل
درآید (نظام الاسلام ، استاد محمد مبارک). روزه انسان را از سلطه عادتها
آزاد می کند. کسی که عادتهای معینی دارد ، خود رادر حالی می یابد که نمی
تواند از آنها فرار کند و خویشتن را آزاد سازد. اما در روزه می بینیم که
انسان ، همه عادتهای خود را تغییری همه جانبه می دهد و این دگرگونی ، به
گونه ای کامل و قاطعانه انجام می گیرد (صوم رمضان نوفل).
همدردی با تنگدستان
از پیامبر خداص روایت شده است که در وصف ماه رمضان فرموده است : و هو شهر المواساه (وسائل الشیعه جلد 7) ماه رمضان ماه همدردی است.
از امام باقرع نیز روایت شده است که فرمود:خداوند متعادل روزه را واجب
کرده است تا ثروتمندان درد گرسنگی را بفهمند و به این وسیله بر فقرا و
تنگدستان عطوفت کنند. (وسائل الشیعه ، جلد 7) از رمزها و انگیزه های
اجتماعی روزه ، آن است که این فریضه عملا انسان را به یاد گرسنگی گرسنگان و
سختی و تنگدستی فقرا می اندازد. این یادآوری تذکری است که بدون یک خطبه و
سخنرانی شیوا و زبانی گویا انجام می گیردو با به دست آوردن احساس همدردی با
فقرا و تنگدستان است که همدردی با انسانی از اعماق فطرت و وجدان انسان
برمی خیزد و در نتیجه انسان برای تحقق و انجام وظایفی که لازمه چنین احساسی
است ، تشویق می شود. چنین است که می توان و شایسته است که این ماه را «ماه
همدردی» نام بگذاریم ، همان گونه که پیامبر خداص چنین فرموده است.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:7
رمضان
درسی از مكتب امام علی (علیه السلام)
« روزه » از عبادات بزرگ الهی است كه همچون نماز و حج و جهاد و هر عبادت
دیگر دارای فلسفه های خاص و آثار و ثمرات بسیار می باشد و از همین رو نباید
در نگرش صحیح و شایسته به آن قصور ورزید و در كسب معرفت و شناخت نسبت به
فلسفه ها و آثار ارزشمند این عبادت به سطحی نگری و ساده اندیشی افتاد.
متاسفانه در فرهنگ عمومی جامعه كمتر بارویكردهای جامع و دقیق و عمیق نسبت
به این موضوع مواجه هستیم و اگر چه این ضعف و كاستی مطلق و فراگیرنده همه
توده های مردم جامعه نمی باشد لكن غفلت و آسیبی است كه بسیاری از افراد و
اقشار جامعه را گرفتار ساخته و از كسب شناخت وبینش كافی و لازم نسبت به
فلسفه و آثار روزه بازداشته است .
این ضعف و قصور و كاستی موجب می
گردد این عبادت بسیار عمیق و تحول زا آنگونه كه شایسته است به مرحله عمل
درنیاید و در نتیجه به بهره وری جامع نرسد و اقشار وسیعی از مردم جامعه
نتوانند از فضای پاك و ملكوتی و سرشار از رایحه های دل انگیز عشق و ایمان و
تقوا و معنویت ناشی از آن استفاده های بجا و كامل نمایند و به طی مراحل
ومراتب بالای خودسازی و تهذیب نفس و تقرب به درگاه حضرت معبود توفیق حاصل
كنند.
ضعف های معرفتی این گروه از مردم باعث می شود كه روزه را فقط در
پرهیز از خوردن و آشامیدن معنی كنند و چنین تصور نمایند كه با رعایت دقیق
زمان مشخص شده ای كه باید از خوردن طعام اجتناب نمود به انجام عبادت روزه
پرداخته و دیگر وظیفه و مسئولیت دیگری به عهده ندارند و حال آن كه روزه در
اسلام دارای فلسفه بزرگ پرهیز از همه گناهان و معاصی و امیال و وسوسه های
شیطانی و عملكردهای فاسد و تباه می باشد و خودداری از طعام نیز بستر و
زمینه ای است برای تحقق پرهیز از معاصی و رسیدن به تقوای الهی چنان كه قرآن
كریم در تشریح فلسفه روزه به صراحت اعلام می نماید كه خداوند روزه را بر
شما واجب گردانید تا به این وسیله بتوانید به تقوا ـ كه صیانت از نفس و خود
نگهداری در برابر مفاسد و معاصی و گناهان است ـ نائل آئید . (1)
امیرمومنان حضرت علی (علیه السّلام) در توصیف روزه دارانی كه این عبادت
الهی را فقط در پرهیز از خوردن و آشامیدن خلاصه می كنند و به فلسفه اصلی آن
كه اجتناب از گناهان می باشد توجه و نظر مبذول نمی دارند چنین می فرماید :
« چه بسا روزه داری كه از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای نمی برد . » (2)
حضرت علی (علیه السّلام) پس ازمعرفی روزه غیرواقعی كه در سطح و ظاهر ماندن
و به عمیق و ژرفای این عبادت بزرگ رقوف حاصل نكردن و خلاصه كردن وظایف خود
در پرهیز از خوردن و آشامیدن است روزه راستین را « روزه نفس » می داند و
مفهوم و فلسفه آن را اجتناب از مفاسد و ترك همه گناهان و معاصی ومنزه كردن
جان و روح از هر بدی و تباهی معرفی می نماید :
« روزه نفس خودداری از همه گناهان و پاك كردن دل از كلیه اسباب شر و بدی است . » (3)
در نگاه ژرف امیرمومنان (علیه السّلام) روزه نفس بهترین روزه است زیرا
موجب می شود تا انسان روزه دار از همه معاصی كناره گیرد و دل و جانش را از
شر و فساد و تباهی پاك و منزه گرداند.
« روزه نفس » دارای ابعاد و
جلوه های وسیع و گسترده ای می باشد و چنانچه به طور شایسته و همه جانبه
محقق گردد به تهذیب درون از همه ناراستی ها و پلیدی های ناشی از معاصی و
مفاسد گوناگون منتهی می شود. زیرا انواع و اقسام گناهان از نفس سركش و
عصیانگر آدمی سرچشمه می گیرند و به طور طبیعی وقتی نفس از این معاصی و
تباهی ها روزه بگیرد روح و جان به رهایی از قیود و وابستگی ها می رسد و
قدرت طیران می گیرد و در فضای وسیع و گسترده پاكی ها و معنویت ها و خلوص ها
و یكرنگی ها به پرواز در می آید.
وقتی اهمیت روزه نفس بیشتر و بهتر
نمایان می گردد كه دریابیم هر نوع گناه و معصیتی به هر شكل و در هر زمان و
مكان و با هر حالت و شرایط از نفس سركش آدمی مایه می گیرد و تمام فسادها و
تباهی در سرتاسر زمین از جانب نفس های ناآرام و ناپرورده به ظهور و بروز
درمی آیند. به تعبیری دیگر آنچه از وسوسه ها و تحریك ها در جان و روح انسان
ها ظاهر می شود و آنان را ترغیب به گمراهی می كند آنچه از صفات و خصال زشت
و نكوهیده و زیانبار همچون حسد و تكبر و ریا و خودپسندی و تفاخر و خودبینی
در روح آدمی ظاهر می شود و موجب رفتار و حركات مخرب می گردد آنچه از زبان
های ناپرورده به صورت گناهانی چون دروغ تهمت غیبت دشنام سخن چینی مذمت فتنه
انگیزی پرخاشگری فریبكاری چاپلوسی اختلاف افكنی نفاق و هتاكی و پرده دری
به عینیت در می آید آنچه از عملكردهایی همانند دزدی زنا قتل شرابخواری لواط
ارتشا احتكار گران فروشی و كم فروشی بی بند و باری جنسی و دام گستری بر سر
راه نوامیس مردم به وقوع می پیوندد آنچه به صورت قدرت طلبی و ریاست پرستی و
شهرت گرایی و بهره برداری های نامشروع از این اهرم ها برای بسط ظلم و جور و
خیانت و نه خدمت به مردم و تدبیر امور جامعه و كشور به منصه ظهور رسد و
آنچه به صورت جنگ و كشتار و تهاجم و تعدی ممالك استعماری نسبت به استقلال و
تمامیت ارضی كشورها و دست یازی به منابع ثروت ملل محروم صورت می پذیرد همه
و همه از نفس سركش و عصیانگر و آلوده به گناه افراد و گروه ها سرچشمه می
گیرد و همین جاست كه مشخص می شود مفهوم عمیق و واقعی « روزه نفس » چیست و
چرا این نوع روزه روزه راستین و متحول كننده انسان و زمینه ساز اصلی رشد و
كمال معنوی و رسیدن به مراتب بالای تقوا و تقرب الهی می باشد.
اكنون
بیندیشیم كه روزه ما از كدامین روزه هاست آیا در نازل ترین درجه و مرتبه
روزه داری كه فقط پرهیز از خوردن و آشامیدن است وامانده ایم و هیچ حركت و
تلاشی در مسیر ترك معاصی و مفاسد و رهایی از اسارت های درونی و برونی انجام
نمی دهیم اگر چنین است نه فلسفه روزه را دریافته ایم و نه راهی به سوی رشد
و كمال یافته ایم و نه زنجیری از دست و پای مرغ روح گشوده ایم و همچنان در
حصار نفس مانده ایم و از پرواز تا بلندای قله های تقوا و وارستگی و تقرب
به حضرت محبوب محروم گشته ایم .
در فرهنگ عمومی جامعه كمتر با
رویكردهای جامع و عمیق نسبت به فلسفه اصلی « روزه » مواجه هستیم و اگرچه
این ضعف و كاستی مطلق و فراگیرنده همه مردم نمی باشد لكن غفلت و آسیبی است
كه بسیاری از افراد و اقشار جامعه را گرفتار ساخته و از كسب شناخت و بینش
كافی و لازم نسبت به فلسفه و آثار روزه بازداشته است
باید بیندیشیم كه
روزه ما از كدامین روزه هاست آیا در نازل ترین درجه و مرتبه روزه داری كه
فقط پرهیز از خوردن و آشامیدن است وامانده ایم و هیچ حركت و تلاشی در مسیر
ترك معاصی و مفاسد و رهایی از اسارت های درونی و برونی انجام نمی دهیم اگر
چنین است نه فلسفه روزه را دریافته ایم و نه راهی به سوی رشد و كمال یافته
ایم و نه زنجیری از دست و پای مرغ روح گشوده ایم و همچنان در حصار نفس
مانده ایم و از پرواز تا بلندای قله های تقوا و وارستگی و تقرب به حضرت
محبوب محروم گشته ایم.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:6
رمضان
یكى از تعالیم بسیار شگفتانگیز اسلام كه جنبههاى گوناگون آثار و بركات آن به تدریج براى بشر آشكار مىشود، وجوب یكماهه «روزه» با آداب و شرایط خاص است كه هر ساله مسلمانان از فواید جسمى، روحى و روانى، و اجتماعى آن بهره مند مىشوند.
در آیات و روایات و متون اسلامى به برخى از آثار روزه، تحت عنوان علت یا حكمت وجوب روزه اشاره شده است. در اینجا پس از نقل چند روایت مشهور كه به تأثیر روزه درسلامت روانى انسان اشاره دارد، به معرفى سه عامل عمده ناراحتىهاى روانى شایع در جامعه امروز ( اضطراب، وسواس، و افسردگى)، و بیان چگونگى تأثیر روزه در درمان یا پیشگیرى از موارد مذكور مىپردازیم.
روایات
1. اگر دوست دارى كه نا آرامى سینهات كاهش یابد، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگیر.(1)
2. روزه ماه رمضان و سه روز روزه در هر ماه، ناآرامى سینه را از بین مىبرد.(2)
3. روزه سه روز درهر ماه، پنج شنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط ماه و روزه ماه شعبان، وسوسه سینه و پریشانىهاى دل را مىبرد.(3)
مسئله اضطراب
از نگاه روانشناسان، اضطراب در حد معقول و عادى آن كه در همه افراد وجود دارد، نه تنها مضرّ نیست، بلكه مىتواند موجب احساس مسئولیت، جدّى بودن در كار، بروز مكانیزمهاى سازش روانى و خلاقیت گردد.(4) آنچه معمولاً از شنیدن واژه اضطراب به ذهن مىآید، نوع بیمارى اضطراب است كه بیش از حد و مداوم است و با از بین بردن امكانات روانى فرد، موجب ناكامى و درماندگى وى و ایجاد اختلالهاى گوناگون مىشود. مهمترین عاملى كه براساس نظریه تحلیل روانى، علت همه بیمارىهاى روانى محسوب مىشود، همین اضطراب است.
برخى، قرن گذشته را قرن اضطراب و تنیدگى نامیدهاند.(5) امّا در قرن بیست و یكم نیز همچنان توجه به معنویات جاى خود را به رقابتهاى افراطى و جلوههاى خیره كننده زندگىصنعتى داده و اضطراب بشر كنونى را عمیقتر ساخته است؛ تغییرات سریع اجتماعى، از دست دادن ارزشها و اعتقادات سنتى، و از همه مهمتر سست شدن اعتقادات و نداشتن دین و ایمان تسلى بخش كه همگى مىتواند پشتیبان و حامى بشر در برابر مسائل و مشكلات باشد، اضطراب و ناراحتى بشر را افزایش داده است.(6)
روزه و كاهش اضطراب
افراد متدیّن، به شهادت آزمونهاى تجربى(7) و تجارب فردى، فشارهاى روانى و اضطراب هاى كمترى را در زندگى تحمل مىكنند؛ دینداران هم به لحاظ نوع نگرش منسجم و عاقبت نگرانهاى كه نسبت به زندگى و مرگ دارند، و هم به دلیل آنكه از حمایت اجتماعى و روانى صمیمانهترى در جامعه مذهبى خود برخوردار مىشوند، توانایى روانى بیشترى در مقابله با ناگوارىها و مشكلات زندگى از خود نشان مىدهند.
نقش امید به آینده و اعتقاد به عادلانه وهدفمند بودن نظام خلقت، در جلوگیرى از بسیارى بدبینىها و ناامیدىهاى شدید كه گریبانگیر افراد و جوامع غیر دینى است، انكار ناپذیر است. مفاهیم و آموزههاى دینى، همچون توكل، تقدیر الهى و... فرد دیندار را در دو راهىها و تصمیمگیرىهاى مشكل، از استرسها و اضطرابهاى بیمارىزا دور نگه مىدارد.
علاوه بر این، تأثیر هر یك از اعمال عبادى از قبیل نماز، روزه، حج و... در تقویت اراده و بالا بردن سطح اعتماد به نفس، و در نتیجه حفظ آرامش و سلامت روانى فرد و جامعه قابل توجّه است. امّا اینكه چگونه روزه به صورت خاص، در كاهش اضطراب و ناراحتىهاى درونى فرد تأثیر گذار است، به تحقیقات مستقل نیاز دارد.
وسواس چیست؟
یكى از بیمارىهاى رایج كه در ادبیات روانشناسى امروز، از اختلالات اضطرابى به شمار مىآید، وسواس فكرى و عملى است، وسواسهاى فكرى شامل اندیشهها، تكانهها، و عقاید ناخواسته و مداومى هستند كه شخص احساس مىكند، نمىتواند از آنها دورى كند، اما وسواسهاى عملى رفتارهاى آشكارا نامعقولى را در بر مىگیرد كه به صورتى ثابت و تكرارىانجام مىشوند.(8) در مواردى كه فرد تشخیص مىدهد وسواسهاى فكرى و عملى غیر منطقى هستند، ممكن است تمایل یا كوشش براى مقاومت در برابر آنها داشته باشد، ]امّا [هنگام تلاش براى پیشگیرى از یك وسواس عملى، فرد ممكن است احساس اضطراب یا تنش شدید داشته باشد كه غالباً با تسلیم در برابر وسواس عملى از آن رها مىشود.(9)
روزه و درمان وسواس
براى درمان وسواسهاى فكرى و عملى، شیوههاى متعددى چون دارو درمانى (كه تنها مىتواند به طور موقت و براىزمینهسازى درمان اصلى مورد استفاده قرار گیرد)، روان درمانىهاى شناختى، روان تحلیلى و... ارائه شده است. در اینجا مىتوان تأثیر روزه در مقابله با بروز یا پیشرفت وسواس را از دو جهت مورد ملاحظه قرار داد:
1. كاهش اضطراب:
بسیارى از وسواسها در نتیجه استقرار اضطرابى مزمن در روان فرد پدید مىآید و تشدید مىشود؛ حال با توجه به نقش دیندارى و به خصوص اعمال عبادى در كاهش اضطرابها ـ چنان كه ذكر شد ـ مىتوان از روزهدارىِ، این انتظار را داشت كه تأثیر مثبتى بر كاهش یا پیشگیرى از وسواسها داشته باشد؛ البته كشف تجربى تأثیر روزهدارى بر كاهش وسواس، به تحقیق آزمایشى مستقل نیاز دارد.
2. تقویت اراده
همانطور كه در توضیخ اختلال وسواس گفته شد، یكى از عوامل اصلى در تداوم عمل وسواسى، ناتوانى فرد در مقابله و مقاومت در برابر اضطراب ناشى از ترك عمل وسواسى خویش است؛ به گونهاى كه فرد تصور مىكند، هیچ گاه نمىتواند آن را ترك نماید؛ بنابراین، به هر طریق كه ممكن است قدرت اراده و اعتمادبهنفس شخص را تقویت نمود، مىتوان به درمان واقعى و اساسى وسواس كمك نمود.
در فرهنگهاى مختلف، عناصرى وجود دارد كه مىتواند با فراهم آوردن زمینههاى مناسب، به شكوفایى و تقویت نیروىاراده كمك كند، یا با از بین بردن زمینههاى مناسب و ایجاد شرایط محیطى نامناسب، رشد و شكوفایى آن را به تأخیر بیندازد. این عناصر فرهنگى به شكل برنامههاى تربیتى، دستورالعملهاى اخلاقى و حقوقى، و آداب و رسوم اجتماعى، در جوامع مختلف به صورت هاى گوناگون ظهور مىیابد.
فرهنگ اسلام مشحون از مباحث نظرى و برنامههاى تربیتى و اخلاقى است كه بر محور اختیار و اراده انسان استوار است؛ به علاوه بعضى فرایض مذهبى چون روزه كه ماهیت آنها خوددارى از ارضاى فورى برخى تمایلات و نیازهاى سطح پایین است، به تقویت این نیرو كمك مىرساند.(10) روزهدارى را مىتوان به عنوان یك روش روان درمانى از نوع رفتار درمانىقلمداد كرد كه براى تقویت اراده و ایجاد تغییر در رفتارها، روش تمرین عملى روزانه در طى یك برنامه مستمر یك ماهه را بكار گرفته است.(11)
افسردگىها
اختلالات افسردگى از جمله شایعترین اختلالات روانى است كه در بیماران به صورتهاى مختلف با شدّت و ضعف وجود دارد؛ اختلالات مهم افسردگى را مىتوان به دو نوع زیر تقسیم نمود:
1. افسردگى شدید؛ افرادى كه دستخوش یك یا چند حمله افسردگى عمیق، بدون وجود حملههاى مانى مىشوند، تحت عنوان افسردگى شدید معرفى شدهاند. به نحوى كه تخمین زده شده است، درصد بالایى از بیماران روانى بسترى نشده در بیمارستان را بیماران افسرده ]شدید [تشكیل مىدهند.(12) از مهمترین نشانههاى افسردگى شدید، به بىخوابىشدید، كاهش سطح انگیزه و انرژى ، احساس بىارزشى، مشكل در تفكر و تمركز، احساس مداوم اندوه و ناامیدى و... است.
2. افسردگى دو قطبى: اختلال افسردگى دو قطبى بر اساس نامى كه براى آن انتخاب شده است، هم شامل حمله "مانى" و هم حملات افسردگى است. حمله مانى نوعى تغییر خلق ناگهانى است؛ به طورى كه فرد مبتلا، ناگهان شادى بىحد و حصرىنسبت به آنچه انجام مىدهد یا در فكر انجام دادن آن است، احساس مىكند. این شادى افراطى معمولاً با تحریكپذیرى شدید همراه است و غالباً با پرگویى، بیش فعالى، پرش اندیشه، بىخوابى، حواس پرتى و رفتار بىملاحظه و بىپروا همراه مىشود.
روزه و مداواى افسردگى
قرائن و شواهدى وجود دارد كه نشان مىدهد، روزهدارى در تسریع امر بهبود بیماران مبتلا به اختلال افسردگىاساسى، نقش كلیدى دارد.(13) دكتر ایوب مالك در كتاب روزه دارى اسلامى و مسائل روانپزشكى، دو ویژگى درمانى كه در روزه دارى مسلمانها وجود دارد و مىتواند به بهبود بیماران افسردگى كمك نماید، اینگونه معرفى كرده است:
1. تغییر برنامه خواب بیدارى
« گزارش شده كه جلو كشیدن زمان خواب بیمار به مدت 3 تا 5 ساعت در طى 2 تا 4 روز، مىتواند آثار ضد افسردگى ایجاد كند. ... بیدار شدن براى سحرى و انجام فرائض عبادى در سحرگاهان در روزهدارى اسلامى، مىتواند بر مبناى تغییر برنامه خواب در طول یك ماه، تأثیرات ضد افسردگى خود را اعمال نماید كه اگر تا مدتى دوام یابد، و در صورتى كه با سایر توصیههاىاسلام در زمینه خواب و بیدارى در طول ماههاى دیگر سال توأم شود، موجب استمرار آثار حاصل شده مىگردد؛ ... به ویژه وقتى كه به عنوان یك عامل كمكى، با دارو درمانى، مورد استفاده قرار گیرد.»(14)
2. مسأله محرومیت از خواب:
«امروزه یكى از روشهاى درمانى در بیماران افسرده، محرومیت از خواب است، كه مىتواند به دو شكلِ محرومیت كامل از خواب و محرومیت از خواب رِمْ REM)) صورت گیرد؛ بیش از 61 گزارش (با بررسى 1700 بیمار) ثابت كرده است كه محرومیت كامل یا نسبى از خواب، منجر به بهبود قابل ملاحظهاى در 30 تا 50 درصد بیماران افسرده شدید مىگردد؛ اگرچه تأثیرات حاصله ممكن است موقتى باشد.»(15) «بیدارى سحرگاهان در روزهدارى براى سحرى خوردن و انجام فرائض عبادىكه ساعاتى را به خود اختصاص مىدهد، در اصل نوعى محرومیت از خواب رِمْ به شمار مىآید، كه ادامه آن در طول یك ماه، مىتواند تأثیرات بارز ضد افسردگى داشته باشد».
يکشنبه 23/5/1390 - 15:5
رمضان
میهمان خوب خدا
نویسنده:حجتالإسلام والمسلمین شریفزاده
روزه گرفتن یعنی «بازداشتن خویش از برخی امور همچون خوردن و آشامیدن». هدف
از این تكلیف،همچنانكه خداوند در قرآنكریم فرموده است،پیدایش تقوی
است؛(1) چراكه پرهیز از امور پیشگفته،شیوه مؤثری برای رام ساختن نفس سركش
آدمی است.زیادهخواهیهای نفس آدمی-كه او را از رشد و تعالی باز دارد و به
پستی میكشاند-به اموری مربوط میشود كه روزهدار را از آن برحذر
داشتهاند. چه بسیار افرادی كه در بند خواهشهای شكم و شهوت بوده و از
كمالات انسانی بازماندهاند؛هم از اینرو تنها راه رشد آدمی را باید در
گسستن بند اسارت از پای دل و جان،جستوجو كرد كه روزهداری، بهترین شیوه
برای این منظوراست. كسی كه با اراده و اختیار خویش از آنچه برایش حلال
است،پرهیز كند، تمرینی به غایت شایسته برای پرهیز از حرام كرده است. فرد
روزهداری كه از مال خویش به خاطر فرمان خدا نمیخورد و نمیآشامد، از دست
آلودن به مال دیگران،دور میشود.
اكنون اگرحكمت والای روزهداری،
رهیدن از بند هوای نفس و دورماندن از گناه است،ارتكاب گناه به ویژه در زمان
روزهداری،سبب نابودی این حكمت والا میشود و با نابودی حكمت پیشگفته،ارزش
روزه ازبین رفته و فرصت رشد و تعالی ازدست میرود،اگرچه به صحّت آن از
منظر فقهی لطمه نمیخورد. در روایت آمده است: روزی رسولخدا«ص» دستور دارد
كه مسلمانان روزه بگیرند و بدون اجازه او افطار نكنند.هنگام مغرب،همه برای
افطار كردن، از حضرت اجازه گرفتند. در این بین، شخصی عرضه داشت: ای
رسولخدا! دو دختر من روزه گرفتهاند، به آن دو اجازه دهید كه افطار كنند.
حضرت پاسخی نداد.او برای بار دوم درخواستش را تكرار كرد؛ ولی از پیامبر
پاسخی نشنید. بار سوم كه درخواست كرد، حضرت فرمود: «آن دو روزه
نبودهاند،چگونه روزه بوده كسی كه دراین روز،گوشت مردم را خورده است؟!»(2)
منظور حضرت از خوردن گوشت مردم،غیبت است كه خداوند در قرآنكریم،آن را به
خوردن گوشت برادر مرده تشبیه فرموده است.(3)
غیبت كردن اگرچه روزه را
باطل نمیكند؛ولی مانع از تأثیر مثبت روزه بر روح انسان شده و فایدهای
برای آن باقی نمیگذارد؛زیرا حكمت روزه گرفتن را، درهم شكسته
و انسان
را از تقوا دور میسازد. دروغ گفتن،تهمت زدن، مسخره كردن،ناسزا گفتن، خیانت
كردن و دیگر لغزشها نیز با حكمت روزهداری در تضاد بوده و از ارزش آن
میكاهد. روزهدار واقعی،كسی است كه به حكمت روزهداری توجه تام داشته و
برای تحصیلش میكوشد،او افزون بر پرهیز از اموری كه سبب بطلان روزه
میشوند،از گناهان گوناگون كه حقیقت ارزنده روزه را نابود میكند،
میپرهیزد و به این ترتیب به هدف روزه نایل میشود؛ هم از اینروست كه
روزهاش نزد پروردگار پذیرفته میشود؛چنانكه رسولخدا«ص» میفرماید: «كسی
كه گوش و چشم و زبانش را از مردم باز دارد،خداوند روزهاش را میپذیرد.(4)»
حال برای تحقق این حقیقت در درون خویش،سفارش میشود به هدف و حكمت
روزه بیندیشیم و آن را از برابر دیدگان ذهن و دل خویش دورنسازیم كه توجه به
آن،انگیزهساز بوده و عزم را بر ترك گناهان درهنگام روزهداری استحكام
میبخشد. روزهدارباید پیوسته دراین اندیشه باشد كه برای كسب تقوا به روزه
مكلّف شده،پس نباید به ارتكاب گناه از این هدف دور شود و تلاش خویش را
بیثمرسازد. همچنین، توصیه میشود از فكرو خیال گناه هم بپرهیزد كه
زمینهساز لغزیدن به دام گناه است.باید توجه داشت كه ارتكاب هرگناهی،نخست
از فكری هوسآلود آغاز میشود، پس باید مراقب بود.
اكنون،ماه ضیافت
خدا،فرصتی طلایی و بلكه طلاییترین فرصت برای دست یافتن به تقوا و نزدیك
شدن به خدا، پیش روی ماست.ماهی كه رسولخدا«ص» در توصیفش فرمود: «ای مردم!
ماه خدا به همراه بركت و رحمت و مغفرت، روی به شما آورده است،ماهی كه نزد
خدا، برترین ماه، روزهایش برترین روزها، شبهایش برترین شبها، و ساعاتش
برترین ساعات است» پس بنا به سفارش امیر دلها،امیرمؤمنان علی«ع»:
«انْتَهِزُوا فُرَصَ الَخَیْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»:
فرصتهای خوب را غنیمت شمرید كه همچون گذر ابرها میگذرند.توجه داشته باشیم
كه هر میهمانی،به اندازه آمادگیاش،از ضیافت بهره خواهد برد،كسی كه فقط لب
بر خوردن و آشامیدن ببندد و از معدود مبطلات روزه پرهیزكند، در شمار
میهمانان عادی جای داده میشود؛چنانكه پیامبر فرمود:«آسانترین چیزی كه
خداوند بر روزهدار واجب فرمود، نخوردن و نیاشامیدن است» و آنكه دراینماه
از گناهان دوری گزیند،به جایگاه خواص میهمانان راه یابد؛چراكه برترین
آمادگی را كسب كرده است؛چنانكه حضرتش فرمود: «برترین اعمال در این
ماه،پرهیزاز حرامهای خدا است». اندك میهمانانی هم هستند كه افزون بر ترك
مبطلات و نیالودن خویش به گناه، دل و جان خود را ازهرچه غیر خداست،
بازداشته و فقط هوای او در سر میدارند كه به مرتبت ویژگان از خواص
رسیدهاند، پس بكوشیم میهمان خوب و ویژهی خدا باشیم.
يکشنبه 23/5/1390 - 14:58
رمضان
عبادت بیهمتا
هرعبادتی، پاداش مشخصی دارد جز روزه كه اجر آن قابل شمارش نیست؛و این
مسئله، بینظیربودن روزه را اثبات میكند.درحدیثی آمده است كه ابیامامه به
یكی از یاران پیامبر«ص» میگوید:به پیامبرعرض كردم: ای رسولخدا! مرا به
عملی شایسته راهنمایی كن. حضرت فرمودند: «روزه بگیر؛زیرا روزه همتا ندارد و
ثوابش بیاندازه است». بار دیگر،عرض كردم:یا رسولالله! مرا به عملی
شایسته هدایت فرما. باز فرمود: «برتو باد به روزه گرفتن؛ زیرا روزه ازنظر
ثواب و فضیلت،مشابه ندارد». برای بار سوم عرض كردم: یا رسولالله! مرا به
عملی نیك راهنمایی فرما. فرمودند: «بر تو باد به روزه گرفتن؛زیرا مثل و
مانندی (درعبادت) برای روزه نیست».
تساوی غنی و فقیر
روزه،سبب میشود كه تمام انسانها،اعم از غنی و فقیردر پیشگاه الهی حاضر
شوند و ثروتمندان،درد مردم محروم جامعه محروم را چشیده و به فریاد آنان
برسند. با روزه، نوعی مشاركت اجتماعی نیز روی میدهد. اغنیا،محرومان را
میهمان سفرههای الهی خویش میكنند و حداقل برای ساعاتی باهم صمیمی
میشوند.هشامبن حكم گوید: از علّت روزه از حضرت امامجعفرصادق«ع»
پرسیدم،فرمود: «علّت روزه این است كه فقیر و ثروتمند درآن برابر باشند؛زیرا
توانگر رنج گرسنگی را نمیداند.لذا خداوند خواست با روزه گرفتن،میان
آفریدگان برابری بوجود آورد و رنج گرسنگی و سختی را بر توانگر بچشاند،تا او
بر ناتوان دل بسوزاند و به گرسنه رحم كند»
نامهای رمضان
در قرآن و احادیث و نیز برخی دعاها، 64نام برای ماهرمضان بیان شده است كه
نشان از ویژگیها و عظمت این ماه دارد. برخی از آنها عبارت است از: ماه
انابه، ماه توبه، ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه قرآن، ماه خدا، ماه بركت، ماه
دعا، ماه احسان،ماه صبر،ماه رضوان،ماه رزق، ماه امان، ماه صدقه، ماه ایمان،
ماه استغفار، ماه حسنات، ماه سلامت، ماه میهمانی، ماه كرامت، ماه صلوات،
ماه خوشاخلاقی، ماه مبارك، ماه پاكیها، ماه اطاعت، ماه عبادت و ماه تلاوت
قرآن.
من پاداش میدهم
برنامههای عبادی،هركدام نزد خداوند
پاداشی دارد و به عنوان تكلیف برای انسان قرار داده شده است. همانطور كه
ماه رمضان و شبها و روزها و ساعتهایش بر دیگر ماههای سال،برتری
دارد،روزه آن نیز جزء اعمال عبادی برتر و جدای از آنها محاسبه
میشود.پیامبراكرم«ص»:«خدا� �ند فرمود كه روزه گرفتن برای من است و من خود
پاداش آن را میدهم».
عوامل كاهش ارزش روزه
افكار ناپسند
روزه ظاهری،همان خود داری ارادی از خوردن غذاها و دیگر كارهای منع شده
است؛ولی روزه نفس،عبارت است از خودداری حواس پنجگانه از افعال ناستوده و
خودداری دل از نیتهای پلید.قلب انسان روزهدار،باید همسو با خود او
روزهدار باشد.انسان كه روزهدار از انجام كارهای زیادی خودداری میكند؛
قلب او هم باید برای حفظ حریم روزه، از افكار آلوده و عصیانآمیز بپرهیزد و
هرگونه افكار ناپسند را از سرخود بیرون كند.امیرمؤمنان علی«ع» فرمود:
«روزه قلب از اندیشه رویآوری به گناه،از روزه شكم از خوردن غذا برتر است».
همچنین،آن حضرت فرمود: «روزه قلب بهتر از روزه زبان، و روزه زبان بهتر از
روزه شكم است».
بداخلاقی
اخلاق بد و خوی ناپسند،باعث تضعیف
ارزش و منزلت شخص روزهدار میشود.بنابراین،روزهدار باید بكوشد تا در پرتو
اراده خود،خلق و خوهای ناپسند را از خود دور سازد و از اینراه، بر ارج و
بهای خود بیفزاید. روزهدار،نه تنها باید از اخلاق بد بپرهیزد،بلكه لازم
است خود را به اخلاق شایسته بیاراید. پیامبر«ص» درضمن خطبهای میفرماید:
«ای مردم! هركس در ماهرمضان،اخلاق خود را نیكو گرداند، روزی كه پاها در
صراط میلرزد،پای او استوار میماند».
غیبت
غیبت،یكی از
عواملی است كه باعث سقوط ارزش روزه میشود و شخص روزهدار را از دستیابی
به پاداش بهتر و سزاوارترمحروم میسازد.پیامبراكرم«ص» فرمود:
«روزهدارعبادتكننده شمرده میشود، اگرچه درمیان رختخواب و درحال استراحت
باشد؛البته تا زمانیكه به غیبت از این و آن روی نیاورد. كسیكه
درماهرمضان از مرد یا زن مسلمانی غیبت كند،خدا نماز و روزه او را تا
چهلروز نمیپذیرد، مگرآنكه فرد مورد غیبت از او راضی شود. كسی كه در
ماهرمضان غیبت كند،درمقابل روزه خود، پاداشی بدست نمیآورد».
عوامل ارتقای ارزش روزه
تلاوت قرآن و ذكر
رمضان،ماه دعا، نیایش و بهار قرآن است. تلاوت قرآن و خواندن دعاهای مستحبی
دراین ماه، روزهدار را بیشتر به خداوند نزدیك میكند و ارزش روزه او را
بالا میبرد. امامباقر«ع» میفرماید: «هرچیز،بهاری دارد و بهارقرآن، ماه
رمضان است».
عفو و گذشت
عفو و گذشت ازخطاهای دیگران،از
فضیلتها و كمالهای اخلاقی به شمار میرود. درماه رمضان كه ماه فضیلتها و
نیكیهاست. برما لازم است تا از خطاها و اشتباههای دیگران بگذریم تا خدا
نیز به كرم و لطف بینهایت خویش،از گناهان فراوان ما درگذرد. روحیه عفو و
چشمپوشی، دل را لطیف و نورانی میكند و باعث افزایش ارتباط بین افراد
میشود و همچنین،زمینه صلهرحم را فراهم میآورد. حضرت علی«ع» میفرماید:
«شریفترین عملكرد انسان بزرگوار،چشمپوشی از خطاها و نامهربانیهای دیگران
است». پیامبراكرم«ص» نیز در خطبه شعبانیه تأكید نمود تا روزهداران در این
ماه، بیشتر اهل عفو و گذشت باشند.
توبه
توبه و بخششخواهی
از درگاه خداوند، سبب افزایش درجه روزه میشود. در این ماه، روزهداران،
دعاهای بسیاری میخوانند و در آنها، بخشش گناهان خود را از خداوند
میخواهند. در بخشی از دعای روز بیستوسوم ماه مباركرمضان میخوانیم:
«خدایا! گناهان ما را بشوی و ما را از عیبها پاك و پاكیزه بساز».
صله رحم
صله رحم ارتباط با خویشان، موجب تحكیم پیوند بین افراد میشود.دراسلام نیز
به این برنامه، اهمیت بسیاری داده شده است و روایات فراوانی در اینباره
وجود دارد. پیامبراكرم«ص» در بخشی از خطبه شعبانیه میفرماید: «با
خویشاوندان و نزدیكان خود پیوند برقرار سازید». ماهرمضان و سفرههای زیبای
افطار،فرصتی است برای دیدار خویشاوندان؛این برنامه پیشنهادی، زمینه
بهرهوری از دو عمل معنوی یعنی صله رحم و افطاری دادن را فراهم میكند،
چنانچه امامصادق«ع» درباره ثواب افطاری دادن میفرمایند: «هركه روزهداری
را افطار دهد، اجرش همانند اجر اوست» و این برنامه،میتواند پیش از همه،
درباره خویشاوندان عملی شود.
گرهگشایی از كار دیگران
گرهگشایی از گرفتاریهای مردم،دستگیری از نیازمندان و رسیدگی به كار
اربابرجوع،دراین ماه مبارك و ماههای دیگر، از عوامل نزدیكی به خدا و
ارتقای درجه و منزلت روزه در نزد خداوند است.به موازات آن،كنارهگیری و
شانه خالی كردن ازحلّ مشكلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهی
است.امامحسین«ع» فرمود:«بدون تردید،نیازهای مردم به شما،ازنعمتهای خداوند
است،پس،از انجام آنها خسته نشوید كه به دیگران روی خواهد آورد».
امربهمعروف و نهیازمنكر
یكی از برنامهها و وظیفههای روزهدار در این ماه، خیرخواهی برای دیگران
است. این ماه، ماه پندپذیری و پنددهی است و زمانی مناسب برای انجام وظیفه
نظارت همگانی،یعنی امربهمعروف و نهیازمنكر به شمار میآید. رسولخدا«ص»
در آستانه این ماه، مردم را پند میداد و به رعایت تقوا و حرمت ماه
رمضان،سفارش مینمود و با عمل خویش، همه را به معروف فرا میخواند و از
منكر باز میداشت.
دعای سحر
ازدعاهای پرمحتوای ماهرمضان كه
از امامباقر«ع» روایت شده است،دعای سحراست. امامخمینی«ره» در مقدمه شرح
عارفانهای كه برآن نوشته،درباره عظمت و والایی این دعای پرفیض چنین
مینگارد:«این دعا كه از ائمه اطهار در سحرگاهان برای توسل به نورالاأنوار
نقل شده، از دعاهایی است كه قدرش جلیلتر و منزلتش رفیعتر است. پس خواستم
كه آن را از بعضی جهات به مقدار آمادگی خویش، با توانی اندك و آگاهی ناچیزی
كه دارم شرح كنم،ولی آفتابپرست را چه رسد كه بخواهد خورشید تابان را
توصیف كند و یا بیمار چشم،كجا تواند كه قصد نگاه كردن به تابش نور آن را
نماید».
آخرین دعا
دردعای روز سیام ماه مبارك رمضان از
خداوند میخواهیم كه:«خدایا!روزه مرا در این ماه قبول بفرما». استجابت این
دعا،به معنای اهدای همه خوبیها به روزهداران ازسوی میزبان ماهرمضان
است؛زیرا روزه پذیرفته شده، خیر و نیكیهای فراوانی برای انسان به ارمغان
میآورد و بالاترین نیكیها،برخوردار شدن از روحیه پرهیزكاری است.
بنابراین، اگرانسان درنتیجه روزه تقوا پیدا كرده باشد، همه فضیلتها را
درخود جمع كرده است.
يکشنبه 23/5/1390 - 14:57
رمضان
كاركردهای متعدد روزه
روزه با رمضان پیوند خورده است و این نیز به سبب حكم واجب روزه دراین ماه
براساس آیات قرآنی است كه خداوند به صراحت بیان داشته كه مسلمانان دراین یك
ماه روزه بگیرند تا شاید اهل تقوا شوند و با تمرین عملی روزه داری به تقوا
دست یابند (بقره آیه 183 و 185) به ویژه این كه در این ماه قرآن به عنوان
آخرین كتاب هدایت وحیانی فرو فرستاده شده است، ولی این گونه نیست كه روزه
تنها دراین ماه و برای دست یابی به این هدف از جایگاه و ارزش و اهمیت
برخوردار می باشد.
بلكه با توجه به آیات قرآنی می توان به این نتیجه
قطعی دست یافت كه انسان برای دفع هر بلا و گرفتاری و یا رفع هر درد و عذاب و
رنجی و حتی برای جلب مهر و محبت و نعمت الهی می تواند از روزه به عنوان
بهترین راه و ابزار استفاده كند.
به سخن دیگر قرآن برای روزه كاركردها
و نقش های دیگری افزون بر دست یابی به تقوا بیان داشته است كه برای انسان
ها در زندگی روزمره خویش كه با هزاران مشكل و درد و رنج و گرفتاری مواجه
هستند و ده ها خواسته از خداوند دارند می تواند مفید و سازنده باشد.
اگر كسی نعمتی چه بزرگ و چه كوچك مانند فرزند و مال و غیره بخواهد و از
خداوند درخواست كند كه به او نعمت و روزی و رزق حلال عنایت كند، می تواند
از روزه برای دست یابی به این هدف استفاده كند. براین اساس روزه می تواند
نقش سازنده ای در كنار دعا و نیایش و استغفار ایفا نماید و موجبات دست یابی
بشر به خواسته های مختلف را فراهم آورد.
برپایه گزارش های قرآنی،
حضرت زكریا(علیه السّلام) برای برآورد آرزوی دیرین خویش كه داشتن فرزند
صالح و نیكوكار بود با بهره گیری از روزه سه روزه توانست به هدف خویش دست
یابد و هم چنین حضرت مریم(س) برای رهایی از اتهام فساد و بی عفتی، توانست
با بهره گیری از روزه به هدف خود برسد.
كمك گرفتن از روزه برای رفع گرفتاری ها
خداوند در آیات 45 و نیز 153 سوره بقره روزه را راهی برای دست یابی به
حوائج و خواسته ها برمی شمارد و چنان كه امام صادق بیان می دارد خداوند
دراین آیات روزه را به صبر تعبیر كرده است تا نشان دهد روزه چگونه موجب می
شود تا آدمی خود را بسازد و در جرگه صابران درآید و از فواید این مقام بهره
مند شود.
از امام صادق(علیه السّلام) روایت شده كه مراد از صبر، روزه
است. آن حضرت(علیه السّلام) می فرماید هنگامی كه سختی یا گرفتاری شدید به
شخص وارد شد، روزه بگیرد، زیرا خدای- عزوجل- می فرماید:
از صبر یعنی از روزه یاری بجویید. (تفسیر نورالثقلین، ج1، ص76، ح182)
در حقیقت هر كسی بخواهد از امدادهای غیبی خداوند بهره مند شود می تواند با گرفتن روزه عنایت خاص خداوندی را به سوی خویش جلب كند.
از آن جایی كه بسیاری از گرفتاری ها و عذاب ها و بلاها و سختی ها و
تنگناها در زندگی بشر به سبب گناهان و خطاها و اشتباهات آدمی بر سر او
تلنبار می شود خداوند روزه را راهی برای توبه واقعی قرار داده تا شخص با
بهره گیری از روزه، به سوی خداوند بازگردد و از پیامدهای سخت گناه و خطا در
امان ماند. آیه 92 سوره نساء هر چند درباره قتل خطایی است ولی می توان با
توجه به ادله دیگر دریافت كه كاركرد روزه عام بوده و اختصاص به قتل خطایی
ندارد؛ بلكه انسان می تواند برای رهایی از هر گناهی و توبه از آن به دامن
روزه چنگ آویزد و از فواید آن بهره مند شود.
روزه تماماً خیر دنیا و آخرت است
اگر در زندگی خواهان دست یابی به موفقیت و كام روایی هستید می توانید
براساس آیات 45 و 135 سوره بقره از روزه بهره مند شوید؛ زیرا روزه عامل
موفقیت و رهایی از گرفتاری ها و شدایدی است كه هر از گاهی دامن گیر بشر می
شود.
ازنظر قرآن روزه عملی تماماً خیر است و هركسی اگر طالب خیر دنیا و
آخرت است باید به این ابزار و وسیله محكم خداوندی چنگ زند. در این باره
خداوند در آیه 184 سوره بقره از روزه به عنوان خیر یاد می كند.
خداوند
در آیات چندی از بشر می خواهد كه به دستاویزها و وسایل محكم الهی كه در
میان ایشان است چون امامان(علیهم السّلام) و پیامبران(صلّی الله علیه و آله
و سلّم) و اولیای الهی چنگ زنند و با وساطت و توسل و شفاعت ایشان از نعمت
های مختلف بهره مند شوند و یا از عواقب و پیامدهای گناه و عذاب برهند. در
این راستا در آیه 35 سوره مائده می فرماید: وابتغوا الیه الوسیله؛ به سوی
او از وسایل بهره جویید. یكی از این وسایل روزه است كه ابزار كارآمدی برای
خاشعین است. اهل فروتنی و خشوع در برابر خداوند و آموزه های تعبدی آن، بی
چون چرا به اطاعت پرداخته و روزه را كه امساك از خوردن و آشامیدن و ارتباط
جنسی است با نیت تقرب و تعبد به خدا انجام می دهد و خود را عبد و عبید
خداوند می كند. این گونه است كه محبت و مهر خداوندی را به سوی خویش جلب می
كند و از نعمت های مادی دنیوی و اخروی در كنار نعمت های معنوی چون آرامش
نیز بهره مند می شود.
خداوند برای كسانی كه روزه دار هستند پاداش های
دنیوی و اخروی متعدد و بی شماری را بیان می كند كه از جمله آن ها آمرزش و
پاداش بزرگ (احزاب آیه35) و نیز بهشت برین (توبه آیات 111و 112) است.
به هرحال خداوند دست های روزه داران را از نعمت های مادی و معنوی و هم چنین
دنیوی و اخروی پر می كند و همواره دست های ایشان پر از خیر و بركت است.
يکشنبه 23/5/1390 - 14:56
رمضان
روزه در لغت به معنی امساك و
كف (خود نگهداری و پرهیز) و در اصطلاح دین عبارت است از امساك و خودداری
ویژه با كیفیت ویژه از سوی كسی كه دارای حالات ویژه است. 1
آری روزه
فقط اجتناب از خوردن و آشامیدن ظاهری نیست. در پشت این مسائل ظاهری، اسرار
ظریفی نهفته است، بهطور مثال با نخوردن و نیاشامیدن نه تنها صبر آدمی بالا
میرود، بلكه تا حدی میتواند با فقرا همدردی كند. همچنین روزه به عنوان
افضل عبادات باعث دوری از گناه و موجب تزكیه و طهارت نفس میشود و غرض
نهایی آن كف نفس از شهوترانیهای حیوانی است كه سبب تكامل آدمی میشود.
بحثهای روایی در باب روزه
از تفحص در لابهلای احادیث و روایات بزرگان دین در زمینه روزه آنچه حاصل
میشود، غالباً مربوط به اهمیت و فلسفه روزه است كه از اسرار این فریضه
مهم پردهگشایی كردهاند. در ذیل به چند نمونه از آن اشاره شده است:
در اهمیت ماه رمضان
رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «لو یعلم العبد ما فی رمضان لَوُدَّ أنیكون رمضان السنه»2
«اگر بنده خدا میدانست كه ماه رمضان چیست [ چه بركتی دارد] دوست میداشت كه تمام سال رمضان باشد.»
در فضیلت ماه رمضان:
پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «ان ابواب اسما تفتح فی اول لیله من شهر رمضان و لا تغلق الی آخر لیله منه». 3
«درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده میشود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد».
در پاداش روزه:
ایشان فرمودند: «الصوم لی و انا اجزی به»4
«روزه برای من است و من پاداش آن را میدهم.»
در روزه واقعی:
امام علی (علیه السّلام) فرمود: «الصیام اجتناب المحارم كأنیمتنع الرجل من الطعام و الشراب»
«روزه پرهیز از حرامهاست، همچنان كه شخص از خوردنیها و نوشیدنیها پرهیز میكند»
در روزه و یادآوری قیامت
امام رضا(علیه السّلام) فرمودند: «انما امروا بالصوم لكی یعرفوا الم الجوع و العطش فسیتدلو (علی فقر الآخر) 5
«مردم به روزه امر شدند تا درد گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را بیابند.»
برای روشنتر شدن بحث به ذكر شرح پارهای از آن روایات میپردازیم. نخست
با كلامی از پیامبر عظیمالشأن (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آغاز
میكنیم، «المعده بیت كل داء، الحمئه رأس كل دواء.»6
معده مركز و خانه هر دردی است و پرهیز از غذاهای نامناسب و زیاد خوردن اساس هر دارویی است.
همچنین در جایی دیگر فرمودهاند: صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا؛ روزه بگیرید تا سلامت شوید و سفر نمایید تا مالدار شوید.
حضرت علی (علیه السّلام) در مورد روزه میفرماید: و مجاهده الصیام فی
الایام المفروضات، تسكیناً لاطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و
تخفیفاً لقلوبهم و اذهاباً للخیلاء عنهم و لما فی ذلك من تعفیر عتاق
الوجوه بالتراب تواضعاً و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاعزا و لحقوق
البطون بالمتون من الصیام تذللاً. 7
با تلاش برای روزه در ایام واجب،
اندامهایشان با این كار آرام میگیرد و دیدههاشان خاشع و نفسهاشان
خوار میگردد و دلهاشان سبك میشود و خودبینی از ایشان به وسیله این
عبادتها زدوده میگردد و با گذاردن چهرههای شاداب و با تواضع برخاك و با
نهادن مواضع سجده به زمین خود را در مقابل خدا خرد مینمایند و با
روزهداری شكمها به پشت میرسند.
در جای دیگر امام میفرمایند:
همانطور كه نماز با سجده نمودنش اظهار كوچكی و ذلت به پیشگاه عظیمی را در
بر دارد، روزه نیز با رسیدن شكمها به پشتها برای خضوع و ناچیز دانستن
خویش میباشد، چراكه نماز و روزه فلسفهاش سازندگی و تزكیه و تذلل به
پیشگاه حضرت حق است.
همچنین امیرالمومنین در نهجالبلاغه در رابطه با
روزه به نكته ظریفی اشاره میكنند كه: «و الصیام ابتلاء لإخلاص الخلق»8
روزه برای آزمایش اخلاص مردم است.»
همچنین درخطبه 109 نهج البلاغه
میفرمایند: «و صوم شهر رمضان فانه جنه من العقاب»9 یعنی روزه موجب غفران و
آمرزش گناهان و معاصی انسان است.»
ابعادی در فلسفه روزه از بیان امام صادق (علیه السّلام)
هشام بن حكم درباره علت روزه از امام صادق(علیه السّلام) میپرسد، امام
(علیه السّلام) میفرماید «انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی والفقیر و
ذلك ان الغنی لم یكن لیجد من الجوع، فیرحم الفقیر، لان الغنی كلما اراد
شیئاً قدر علیه، فأرادالله تعالی ان سیری بین خلقه، و ان یذیق الغنی مس
الجوع و دلالم لیرق علی الضعیف ویرحم الجائع» 10
آری، خداوند روزه را واجب نمود تا بین بندگانش از فقیر و غنی برابری به وجود آورد، تا فقرا از ترحم اغنیا برخوردار شوند.
امام رضا (علیه السّلام) درباب روزه فرمودند: «عله الصوم لعرفان مس الجوع
والعطش لیكون العبد ذلیلاً مستكینا مأجوراً و محتسباً و صابراً فیكون ذلك
دلیلاً علی شدائدالآخره»
فلسفه روزه شناخت احساس گرسنگی و تشنگی است
تا اینكه بنده ذلیل و متواضع و مأجور و صابر شود. آنگاه دلیل بر
گرفتاریهای قیامت میباشد.
امام رضا(علیه السّلام) در این روایت،
ابتدا فلسفه روزه گرفتن را شناخت احساس گرسنگی و تشنگی میداند و پس از آن
میپردازد به اینكه چرا آدمی باید گرسنگی و تشنگی را در طول یك ماه احساس
نماید؟ كه در این بخش 4 علت را ذكر میكند: 12
1) ذلت بنده:
منظور از ذلت بنده این است كه آدمیزادیكه گرفتار عالم مادی شده و شاید
گرفتار دامهای شیطانی با این روش (روزه) به او درس مبارزه با غرور و نخوت و
كبر داده میشود تا اینكه نفس شیطانی بشر به ذلت واقعی خویش اعتراف كند.
ذلت عبد در برابر خدا بار مثبت دارد نه منفی، چرا كه این ذلت موجب پیدایش
ارزشهای انسانی میشود.
2) تواضع:
تواضع یكی از صفاتی است كه شخص
روزهدار باید با آن عجین باشد، روزهدار در برابر حقتعالی متواضع است،
چرا كه تشنگی و گرسنگی برای خداوند، چشمه جوشان آنان را صاف و زلال نگه
میدارد.
3) مأجوریت:
مأجور از اجر مشتق شده و به معنی كسی است
كه به پاداش و مزدی رسیده و فرد روزهدار هم یكی از افرادی است كه به
وظیفهاش عمل كرده و پاداش خود رادریافتكرده، پس یكی از دلایل تحمل تشنگی و
گرسنگی در هنگام روزه، دریافت اجر اخروی آن است كه امام رضا(علیه السّلام)
از آن یاد میكند.
4) صبور بودن:
صبور بودن یكی دیگر از عللی است
كه امام رضا(علیه السّلام) برای افراد روزهدار در ماه رمضان معرفی
میكند؛ چرا كه روزهدار باید بر تمایلات نفسانی خود صابر باشد و با
خواهشهای نفسانی خود ستیزه كند. این مسأله كه امام آن را ذكر میكند آن
قدر مهم است كه گاهی اوقات در روایات صبر همان روزه ترجمه شده؛ آنجا كه
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود همه اعمال بنی آدم ده تا
هفتصد برابر پاداش دارد جز صبر، چون پاداش صبر نزد من است و من پاداش صبر
را میدهم، پس ثواب صبر در علم خداست و صبر همان روزه است.
با این شرح
دقیق امام رضا به اولین منشأ و فلسفه تشریع روزه كه همان تحمل و شناخت
انگیزه گرسنگی و تشنگی است واقف شدیم. دیگر موارد منشأ و فلسفه تشریع روزه
عبارتند از:
1- تقویت تقوا:
روزه در آدمی روحیه پرهیزگاری را
تقویت میكند، روزه تقوا را كه سر سلسله كمالات است بر میانگیزد و به
گفته امام صادق، روزه از اسباب تقویت كننده تقواست، به این دلیل كه روزه
روحیه خداگرایی و گرایش به مسائل معنوی را در انسان تحكیم میكند و از سوی
دیگر قوای شهوانی توسط روزه تضعیف میشود. 13
2- تقویت صبر و پایداری:
امام صادق فرمودند، هنگامی كه مشكل در زندگی انسان وجود دارد باید روزه
بگیرد، زیرا كه خداوند فرموده: «استعینوا بالصبر و صلاه»14 یعنی از صبر و
نماز استعانت بخواهید. این صبر توسط غالب مفسران به روزه تعبیر شده، پس
روزه روح آدمی را تقویت میكند و صبر و ثبات را در انسان پدید میآورد.
3- بیداری عواطف بشری:
بدون شك روزه یكی از عوامل بیداری عواطف انسانی است، چرا كه آدمی از طریق
روزه در مییابد كه بر مستمندان چه میگذرد. امام صادق (علیه السّلام)
درمقام بیان فلسفه روزه به این حقیقت اشاره كردند و فرمودند: «خدا روزه را
واجب گرداند تا ناتوان و توانگر مساوی باشند و توانگران طعم گرسنگی را
بچشند.»15
4- تجلی خلوص:
روزه زمینهساز خلوص آدمی است. 16 روزه
رابطهای مستقیم با اخلاص دارد. چنانكه علی (علیه السّلام) فرمودند:
«والصیام ابتلاء للخلاص الخلق» روزه برای آزمایش حدود اخلاص مردم است.
5- تعدیل غرایز:
از آنجا كه خداوند غرایز را در بعد حیوانی بشر نهاده و اگر جنبه حیوانی او
را آزاد بگذارند مخرب بعد انسانی او میشود، ابزاری برای تعدیل وجود دارد
كه انسان بتواند مراتب كمال را طیكند و از بعد حیوانیاش فاصله بگیرد.
یكی از آن ابزار عقل و دیگری عباداتی همچون روزه است. با تعدیل غرایز،
اجتناب از گناه مهیا میشود و روزهدار به عابدی واقعی مبدل میشود. تعدیل
شهوات، حفاظت از رذائل اخلاقی و تمایلات شیطانی را به همراه دارد و زمینه
ظهور كمالات انسانی را فراهم میكند.
از دیگر منشأها، تقویت روحیه غفرانطلبی، آرامش روانی، پاكسازی دل و افزایش نور معرفت و... است.
چرا روزه سی روز است؟
این سوال را یكی از یهودیان مدینه در محضر پیامبر مطرح كرد. آن حضرت
فرمود: «اثر غذایی كه آدم و حوا خوردند، سی روز در آنها باقیمانده بود.»
البته قابل ذكر است كه سیروز بودن روزه بیشتر یك امر تعبدی است تا یك امر
علمی و تحقیقی. به آدم وحوا خطاب شده بود كه از آن شجره ممنوعه نخورید كه
اگر بخورید به نفس خود ظلم خواهید كرد و خود را به زحمت افكنده و گرفتار
دشواریها خواهید نمود. غذایی كه خوردند سی روز طول كشید تا اثر آن از جسم و
جانشان بیرون آید. (سوره بقره آیه 35)
سیر تاریخی روزه
در
كنكاشی كه در تاریخ میشود، وجود روزه در ادیان دیگر ملاحظه میشود. هر چند
كه اشكال آن متفاوت است، اما از آنجا كه روزه ناشی از مبدأ ایمان است و
نیروی مقاومت را افزایش میدهد تا انسان را به مقام تقوا برساند در میان
اقوام وجود داشته است.
آری روزه در میان ادیان الهی تاریخی بس طولانی
دارد و از جمله عبادات دیرینی است كه پیدایش آن با رانده شدن حضرت آدم و
حوا از بهشت مقارن است.
باید گفت روزه ضمن وجوب در ادیان دیگر، انگیزه
فطری نیز داشته، زیرا بشر كه طالب كمال است نمیخواست محكوم تمایلات
شهوانی حیوانی گردد، پس روزه را وسیلهای برای اینگونه تمایلات قرار داد تا
خود را به كمال برساند.
يکشنبه 23/5/1390 - 14:32
رمضان
ارزندهترین اثر هر عبادتی،
همان اطاعت از دستور خداوند بزرگ است و آثار دیگر به دنبال آن نصیب شخص
عابد میگردد. اما انسان روزهدار علاوه بر تمام آثار گرانبهایی كه از این
رهگذار به دست میآورد، مشمول لطف ویژه الهی میگردد. خداوند درباره آن
چنین فرموده است:
«الصوم لی و انا اجزی به» روزه برای من است و من به آن پاداش میدهم.
به راستی در این جا سوالی پیش میآید كه اولا همه اشیا و موجودات جهان
امكان از آن خدا است، چیزی در جهان خلقت نیست كه مال خدا نباشد. چون همه
اشیاء مخلوق و مملوك او است. چشم و گوش ما هم مال او است. پس چرا خداوند
میفرماید روزه از برای من است و من به آن پاداش میدهم باید در پاسخ به
چنین سوالی گفت: چون روزه عبادتی است مخفی كه (بین بنده و خداوند) و خداوند
متوجه روزهداری او میشود حتی اگر به دروغ بگوید روزه هستم اگر كسی متوجه
دروغ او نشود ولی خداوند از سر درون او آگاه است.
با توجه به اینكه
همه فقها با توجه به آیه لعلكم تتقون؛ و لعلكم تفلحون به این نتایج رسیدند
مهمترین سر روزه تقواست. و تقوا باطن روزه است چون هر انسان با تقوی، كریم
است، و هر كه تقوای او برتر است، اكرم است. پس باطن روزه گرفتن، انسان را
كریم میكند.
مراحل نهایی مشاهده معبود همان است كه از علیبنابیطالب
(علیه السّلام) رسیده است: «ما كنت اعبد ربا لم اره» من آن نیستم كه خدایی
را كه با چشم جان و باطن نبینم عبادت كنم. درجات ابتدایی آن است كه ببیند
چه میخواهد. آیا خدا را برای خود میطلبد یا خود را برای خدا میخواهد؟
خدا را عبادت میكند كه خدا به وسیله رفاه او را فراهم بكند و خدا و عبادت
او را وسیله قرار میدهد كه به بهشت برود و متنعم بشود یا خود و عبادتش را
برای رضای خدا میطلبند دوست دارد؟
خلاصه كلام آنكه: ماه مبارك رمضان
برای سالكان الی الله، ماه محاسبه است. لذا امام سجاد (علیه السّلام)
فرمود: هیچ كسی در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نكرد.
بزرگان فقه همچون صاحب جواهر و سید محمدكاظم صاحب العروه الوثقی در
كتابهایشان در فضیلت روزه گرفتن كه انسان از نظر ترك بسیاری از كارها شبیه
فرشته میشود. همین كه انسان از شكم رها شد یك مقدار به فرشته شدن نزدیك
میشود.
بنابراین سر نهایی هر عبادتی از جمله روزهداری برای عرفا
محاسبه نفس است و برای دیگر افراد این است كه به لقای الله برسد كه همین
رسیدن به خدا دركی است كه انسان به آن میرسد و در آن زمان است كه خداوند
را با قلب خود مشاهده میكند كه تمام این سرها در سایه تقوا میباشد.
و
كرامت از اوصاف برجسته فرشتگان است. فرشته مكرم است. كرامت مخصوص فرشتگان
است اما در قرآن خطاب به ما فرمود روزه بگیرید تا كریم بشوید یعنی تا با
تقوا شوید، كه تقوی محور كرامت است. آن گاه انسان كریم گناه نمیكند برای
اینكه با كرامت او سازگار نیست نه برای اینكه جهنم میرود نه برای اینكه
بهشت برود، بلكه چون انسان است گناه نمیكند.
اینكه در عنوان گفتم كه
روزه با ادراكات فوق حسی در ارتباط است باید بگویم چون روزه انسان را به
تقوا نزدیك میكند و تقوا به معنای خودداری است و از نظر بیشتر عرفا
خودداری كردن از بعضی از گناهان یك نوع ریاضت است و ریاضت موجب به وجود
آمدن یك نوع درك میشود كه ورای حواس پنجگانه انسان است.
برای توضیح
بیشتر باید بگوییم انسان وقتی به سر عبادت میرسد كه معبود را مشاهده
میكند. سر یعنی باطن، باطن پرستش معبود، مشاهده معبود است. انسان برای این
كه از نظر عبادت فقط احكام و آداب را رعایت میكند یا از احكام و آداب
عبادت گذشته به اسرار عبادات هم رسیده است یا خیر باید ببیند معبود را
مشاهده میكند یا نه چون مشاهده معبود درجاتی دارد آن درجات ابتدایی را
انسان میتواند محاسبه كند.
درجات نهایی مشاهده معبود، حساب را از دست انسان میگیرد.
انسان وقتی به آن مرحله رسید دیگر حساب و كتابی در اختیار او نیست. درجات
ابتدایی مشاهده معبود آن است كه انسان سری به قلبش بزند و تامل در قلب كند
كه آیا در این قلب غیر از خدا احدی هست یا خیر، به چه چیزی علاقهمند است.
اگر به خودش و لذایذ شخصی خود علاقهمند است و به تعلقات جزئی خود دل سپرده
است معلوم است در قلب او خدا خالصا نسبت به این سر روزه نرسیده است.
يکشنبه 23/5/1390 - 14:32