قرآن
و) تلاش و کوشش یگانه راه پیروی از امام
امام علی(ع)، در نامهای خطاب به عثمان بن حنیف که کارگزار آن حضرت در بصره بود، پس از اشاره به ضرورت پیروی از امام و اعلام مشیء خود در زندگی، همگان را به پرهیزکاری و تلاش فراوان، به عنوان یگانه راهی که میتوان با آن، تا حدّی به امام و پیشوای خود نزدیک شویم، فرا میخواند:
«آگاه باش! هر پیروی را، امامی است که از او پیروی میکند و از نور دانشش روشنی میگیرد، آگاه باش! امام شما، از دنیای خود به دو جامة فرسوده و دو قرص نان، رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، ولی با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید.»8
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:15
قرآن
ز) ترک گناهان، بزرگترین تلاش و کوشش
نکتة دیگری که در زمینة تلاش و کوشش در راه اطاعت و بندگی خدا در روایات بر آن تأکید شده، اهمّیت و اولویت ترک گناهان است.
رسول گرامی اسلام(ص) در این زمینه میفرماید:
«در کار [اطاعت خدا] سخت بکوشید و اگر ناتوانی شما را [از عمل] درمانده کرد، از گناهان خودداری کنید.»9
آن حضرت در روایت دیگری میفرماید:«سختکوشترین مردم کسی است که از گناهان خودداری کند.»10
امام صادق(ع) نیز تلاش و کوشش در راه اطاعت خدا، بدون پرهیزکاری را بیفایده میداند و میفرماید:
«تلاش و کوششی که در آن ورع و پاکدامنی نباشد، سودی ندارد.»11
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:15
قرآن
ه) تلاش و کوشش، شرط توفیق الهی
امام رضا(ع) در روایتی، درخواست توفیق از خداوند، بدون تلاش و کوشش را در حکم مسخره کردن خود میداند و میفرماید:
«هفت چیز است که بدون هفت چیز دیگر مسخرهآمیز است. کسی که به زبان خود طلب آمرزش کند، ولی در دلش [از گناه] پشیمان نباشد، خودش را مسخره کرده است. کسی که از خدا توفیق بخواهد، ولی نکوشد، خودش را مسخره کرده است... .»
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:15
قرآن
د) تلاش و کوشش، شرط پذیرش اعمال
امام ششم شیعیان(ع) به هنگام برشمردن شروط پذیرش اعمال بندگان از سوی خدا، یکی از این شروط را تلاش و کوشش آنها در راه اطاعت خدا میداند و خطاب به یارانش میفرماید:
«آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای صاحب عزّت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمیپذیرد؟ گفتم: آری. فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ شایستة پرستشی جز خداوند نیست و اینکه محمّد(ص) بنده و فرستادة اوست و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنانمان ـ یعنی دشمنان امامان ـ و تسلیم شدن به آنان و پرهیزکاری و تلاش و اطمینان و انتظار قائم(ع).»6
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:9
قرآن
ج) تلاش و كوشش، پایة اساسی كارها
امام صادق(ع) در پاسخ این پرسش كه «شما كار خود را بر چه پایهای استوار كردید؟» میفرماید:
«بر چهار چیز؛ دانستم كه كار مرا كسی جز خود من انجام نمیدهد، از این رو كوشیدم؛ دانستم خدای عزّوجلّ از حال من آگاه است، پس حیا پیشه كردم؛ دانستم روزی مرا كسی جز خودم نمیخورد، پس اطمینان پیدا كردم و دانستم سرانجام كار من مرگ است، پس خودم را آماده كردم.»5
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:9
قرآن
ب) تلاش و کوشش تنها واسطة میان خدا و بندگانش
آن حضرت در روایت دیگری، با نفی همة واسطهها میان خدا و آفریدگانش، تنها راه رسیدن به خدا را اطاعت و بندگی معرفی کرده و همه را به تلاش و کوشش در این راه فراخوانده است:
«بدانید که میان خدا و هیچ یک از آفریدگانش، چه فرشتة مقرّب، چه پیامبر مرسل و چه دیگر آفریدگانی که پایینتر از آنها هستند، جز فرمانبرداری آنها از او واسطه نمیشود، پس در راه طاعت خدا بکوشید.»4
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:9
قرآن
در این زمینه، به برخی روایات اشاره میشود:
الف) تلاش و کوشش شرط رسیدن به پاداشهای الهی
در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، آن حضرت، تنها شرط رسیدن به پاداشهای الهی را تلاش و کوشش در راه اطاعت او اعلام میکند و میفرماید:
«از جانهایتان، تلاش و کوشش در راه فرمانبری خدا را به او ارزانی دارید، زیرا هیچیک از خوبیهایی که نزد اوست، به دست نمیآید، مگر با فرمانبرداری او و دوری از حرامهایش.»3
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:6
قرآن
برای آشنایی با این موضوع، در این مقاله برخی از روایاتی را که در این زمینه بیان شده است، بررسی میکنیم.
1. تلاش و کوشش در فرمانبرداری از خدا
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:5
قرآن
به کم نباید قانع بود
«در کارهای اخروی و معنوی هم همین جور است. در حرکت توحیدی هم همینجور است. به کم نباید قانع شد. در طلب ثواب الهی هم همینجور است. به کم نباید قانع شد.»1
بسیاری از ما که معمولاً اسلام و ایمانمان را بیهیچ تلاش، مجاهده، تحمّل رنج و سختی و تنها بر اساس پیروی از پدران و مادرانمان به دست آوردهایم، گمان میکنیم تا آنجا باید در راه فرمانبرداری از خدا و اطاعت از فرامین او پیش رفت که اندک خللی به روند جاری و معمول زندگی ما وارد نشود و خدای ناکرده سختی و مرارتی برای ما پدید نیاید. به بیان دیگر تا بدانجا به آموزههای اعتقادی، اخلاقی و فقهی اسلام پایبندیم که نخواهیم برای آنها هزینهای کنیم. برای نمونه، اگر قرار باشد برای انجام یک تکلیف شرعی، مانند امر به معروف و نهی از منکر به سختی بیفتیم یا برای پایبندی به یک حکم شرعی، مانند رعایت حجاب و پوشش اسلامی با طعنه و مسخره دیگران روبهرو یا برای دفاع از یک اصل اعتقادی، مانند علم و عصمت امامان با انکار و استبعاد مخالفان مواجه شویم، یا برای رعایت یک واجب اخلاقی، مانند دوری از شنیدن بدگویی دیگران، خویشان و دوستان و نزدیکانمان را رنجیده خاطر سازیم؛ از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنیم، با این توجیه که اسلام فرموده است: «... خود را با دست خود به هلاکت میفکنید.»2 از عمل به تکلیف شرعی خود سر باز میزنیم.
این در حالی است که در آموزههای اسلامی، همواره از تلاش و سختکوشی و فرمانبرداری از خدا سخن به میان آمده است و در بسیاری روایات، مؤمنان به «اجتهاد» (تلاش و کوشش) در راه اطاعت و بندگی خدا و پیروی از پیشوایان معصوم(ع) فراخوانده شدهاند.
پنج شنبه 31/6/1390 - 17:3
قرآن
<
۱) عام و خاص
خداوند نیز آمر به معروف و ناهى از منكر است. این امر و نهى را مى توان در دو گروه جاى داد: الف: امر و نهى عام: این نوع از امر و نهى دقیقا مشابه اوامر و نواهى بسیارى است كه در آیات گوناگون آمده و خداوند به تمامى «مومنین و مومنات» سفارش بیان آنها را نموده است. این اوامر و نواهى شكل وعظ و نصیحت عام دارد. مثل آن كه گفته شود: عدالت بورز، به خویشان و نزدیكانت احسان كن، از فحشا دورى كن و غیره: «ان الله یأمرو بالعدل و الاحسان و ایتا ذى القربى و ینهى عن الفحشاء و المنكر و البغى یعظكم لعلكم تذكرون» (بقره، ۹۳). به درستى كه خداوند امر مى كند به عدل و نیكویى و عطا كردن به خویشان نزدیك و نهى مى كند از كار زشت و كردار بد و ستم.
ب: امر و نهى خاص: هر چند این نوع از امر و نهى نیز به عموم «مومنین و مومنات» سفارش شده است، اما از آنجا كه فراوان تكرار شده و اساسا علت اصلى ارسال رسل این امر ونهى بنیادین است، مى توان آن را امر و نهى خاص (بلكه خاص الخاص) نامید. «و لقد بعثنا فى كل امه رسولاً ان اعبدوالله واجتنبوا الطاغوت» (نحل، ۳۶). به میان هر ملتى پیامبرى مبعوث كردیم كه خدا را بپرستید و از طاغوت دورى جویید. بنابراین روشن گردید كه خاص ترین امر به معروف همانا امر به توحید و خاص ترین نهى از منكر، نهى از طاغوت (غیر خداوند) است. كافى است به آیات زیر دقت كنید تا خاص بودن و اساسى بودن این امرو نهى برجسته گردد:
دوشنبه 28/6/1390 - 17:57