رمضان
آغاز هم سفرگی با آسمانیها
پارسال نفهمیدم چطور روزه گرفتم. انگار برایم تمرین بود. چند روزی را کله گنجشکی گرفتم. چند باری اصلا یادم رفت روزهام و بعد از این که یک دل سیر ناهار خوردم، تازه یادم افتاد که دیگر کار از کار گذشته بود.
آب خوردن را دیگر نگویید. راه به راه فراموش میکردم و آب میخوردم.
پارسال اولین باری بود که سعی میکردم روزه بگیرم، اما امسال موضوع جدیتر است. بعد از جشن تکلیف، باید روزههایم را درست و حسابی بگیرم.
مامان قرار است سحر بیدارم کند. قرار گذاشتهام بیشتر طول روز را خواب باشم و بعد با کمک مامان افطاری را آماده کنم. برنامه مطالعه ادامه دارد، کلاسهای تابستانی را کمتر میکنم که در طول روز بیرون از خانه نباشم و در عوض کارهایم را شب بعد از افطار و عبادت انجام میدهم. بعد هم با مامان، کارهای سحری را انجام میدهیم. انشاءالله خدا کمک کند امسال بهتر روزهداری کنم.
اینها صحبتهای مهدیه 9 ساله است که برای اولین بار قرار است روزهداری کند.
مبارزه نکنید
روزهداری مانند نماز اگرچه از واجبات است و به همه مسلمانان توصیه شده، اما عبادتی است که هر کسی به آن عمل نمیکند. بعضیها مشکلی دارند و انجامش نمیدهند. بعضیها بیمارند و بعضیها هم کاهلی میکنند، اما انجام این فریضه موروثی نیست. یعنی عبادتی است که برای انجامش بهتر است فرزندتان خودش تصمیم بگیرد.
اگر شما از عاملان این فریضه واجب هستید که چه بهتر، خود الگویی عملی برای فرزندتان به شمار میروید، اما اگر به دلیل بیماری عامل به این فریضه نیستید، اجازه دهید فرزندتان به عنوان کسی که تازه به جمع مکلفان دینی وارد شده، از همان ابتدا فرایضش را به جا بیاورد و سعی کنید در این راه او را یاری کنید.
سهیلا و سهیل خواهر و برادری هستند که هر دو امسال تکلیف عبادت بر آنان واجب شده است. یکی 9 ساله و دیگری 15 ساله میشود.
این خواهر و برادر از والدین خود شکوه میکنند و میگویند: آنها گاهی زیاد دلسوزی میکنند و میگویند ما کودکیم و نمیتوانیم. میگویند ضعیف میشوید و رشدتان متوقف میشود. آنها میگویند ما کفارهاش را میدهیم، شما روزهتان را بخورید.
حمید سمیعی، کارشناس امور مذهبی در این باره میگوید: درست است که نوجوانان در سن رشد هستند و بیتوجهی به تغذیه آنان میتواند روی رشد و سلامتشان اثر منفی بگذارد و قدرت روزهداری را از آنان سلب کند، اما این دلیل برای ممانعت والدین کافی نیست و هر چیز راهی دارد.
سمیعی تاکید میکند: خداوند چیزی که طاقتش را نداریم بر ما بندگان تحمیل نمیکند و شرایط روزهداری مشخص است. وقتی روزهداری به شخص آسیب برساند، دیگر بر او واجب نیست و میتواند آن را تا زمانی که شرایط لازم برای روزه گرفتن داشته باشد، عقب بیندازد و آن گاه روزه قضا را به جا آورد، اما مادام که روزهداری را تجربه نکند، نمیتواند بفهمد به او آسیبی میرسد یا خیر و طاقتش را دارد یا نه.
این کارشناس مذهبی به آن دسته از والدین که خود تقید بسیار به عبادات دارند و فرزندان را به زور لگد هم که شده سحرگاه بیدار میکنند تا روزه بگیرند و نماز بخوانند، میگوید: عبادت با زور و اجبار قابل جمع نیست. انسان خداوند را پرستیدنی مییابد و او را عبادت میکند و این نوع از عبادت با حسی درونی همراه و همیشگی است، اما وقتی با زورو اجبار فرزندان را به روزهداری تشویق کنیم، به محض این که ازچشم ما دور باشند، عبادت را کنار میگذارند.
وی میافزاید: اگر خودتان نمیتوانید فرزندان را راهنمایی کنید، آنها را به جلسات مذهبی ببرید و با کسانی که بیشتر از شما اطلاعات دارند، آشنا کنید.
سمیعی تاکید میکند: دین اسلام دین رحمت است. اگر میخواهید فرزندان را برای عبادت صدا کنید، باید با مهر و محبت و نوازش باشد تا خاطرات خوشی از اولین روزهداری برای آنان به وجود بیاید.
وی به روزه اولیها توصیه میکند: با توجه به این که زمان استراحت، بدن انرژی کمتری صرف میکند، بهتر است این روزها که مدرسهها تعطیل است، بعد از سحر تا ظهر استراحت کنید و بعد برای عبادت برخیزید و دوباره تا حوالی افطار از انجام کارهای سخت پرهیز کنید و در عوض افطار و سحری به میزان مناسبی غذا بخورید و سپس شب زندهداری کنید. خواب روز سبب میشود بتوانید بخوبی عبادات شبانه را به جا بیاورید و به خاطر بیداری، مشکل کمتری برای هضم غذاهایی که خوردهاید خواهید داشت.
خورد و خوراک روزه اولیها
متخصصان تغذیه معتقدند، وعده سحری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، چون در صورت مصرف نشدن این وعده غذایی بخصوص در روزهای بلند تابستان، طول مدت ناشتایی بسیار زیاد میشود و عوارضی چون سردرد، افت فشار خون و ضعف شدید به همراه خواهد داشت. برای آن که بتوانید نوجوان خود را به خوردن سحری ترغیب کنید، مهمترین نکته این است که تلاش کنید حداقل هشت ساعت در شبانهروز بخوابید. این کار باعث میشود با کمبود خواب مواجه نشده، با رغبت هنگام سحر بیدار شود.
دکتر حامد پورآرام، متخصص علوم تغذیه درباره تغذیه این افراد میگوید: کودکان و نوجوانانی که به سن تکلیف رسیده و توان جسمی کامل دارند و به عبارت دیگر وزن و قد متناسب با سن خود دارند، براساس تکلیف دینی باید روزه کامل بگیرند.
وی درباره تغذیه این افراد در ماه رمضان توصیه میکند، از مصرف بالای مواد قندی ساده خصوصا در وعده سحری دوری کنند زیرا مصرف این مواد سبب افت قند خون میشود و توانایی یادگیری را در طول روز کاهش میدهد.
در این افراد یک افطار سبک و سپس گنجاندن وعده شام توصیه میشود.
همچنین رعایت تنوع و تعادل در استفاده از تمام گروههای غذایی بسیار مهم و ضروری است و منابع خوب پروتئینی مثل انواع گوشت، ماهی و حبوبات باید در برنامه غذایی آنها گنجانده شود.
این متخصص تغذیه استفاده از میوههای پرانرژی چون خرما و موز و منابع غنی کلسیم مانند شیر و لبنیات به میزان دو وعده در روز را توصیه میکند.
بعد از افطار، طبق تجویز متخصص تغذیه یا پزشک میتوان از شربتها و قرصهای مولتی ویتامین مناسب سن دانشآموز براساس توصیه پزشک و متخصص تغذیه استفاده کنند تا نگرانی والدین در ارتباط با کمبودهای تغذیهای در این ماه برطرف شود.
حفظ کالریها
وعده سحری مناسب بهتر است شبیه ناهار باشد. از آنجا که دریافت کالری و پروتئین نوجوانان نباید در طول ماه رمضان تغییر کند، بهتراست وعده ناهار در سحر و صبحانه در افطار میل شود و بعد از حدود یک تا دو ساعت پس از افطار نیز شام سبکی صرف شود.
مصرف ترکیبی گوشت و حبوبات، مصرف زیاد سبزیجات، سالاد قبل از غذا بدون سس و پرهیز از سرخ کردنی در این ایام توصیه میشود.
سوپ گزینه مناسبی برای وعده سحری است.
مصرف آب زیاد هنگام سحر نهتنها از تشنگی شما در طول روز نمیکاهد، بلکه میتواند با رقیق کردن آنزیمهای گوارشی، باعث بروز مشکلات گوارشی فراوان شود.
من داور نیستم
دعوا بالا میگیرد. بچه یک بار سرش را به سمت شما میچرخاند، یک بار به سمت همسرتان. بعد که متوجه میشوید، او را هم در دعوای خود به بازی میگیرید: بچه از صدایت میترسد (یعنی از صدای خودتان نمیترسد!)
بچهات هم مثل خودت ناز نازیه. تا «پخی» کنی، میترسد. حالا یکی شما درباره نقش بچه در این دعوا میگویید و یکی همسرتان و بعد بچه را شاهد میگیرید و او را به قضاوت میطلبید. بچه که گوشه خانه کز کرده با گریه فریاد میکشد: نمیخوام بگم! به من چه؟! من که داور نیستم!
تازه یادتان میافتد اینجا کی به کیه!
راست میگوید. او داور مسابقه لجبازی شما نیست و حتی قرار نیست این مسابقه خشونتبار را تماشا کند، اما شما او را وادار کردهاید تماشا کند و بعد قضاوت این بازی را به عهده بگیرد؛ آن هم یک بچه شش ساله.
به اعتقاد روانشناسان، دعوا در حضور بچهها درست نیست. ترسهای شبانه، الگوبرداری از رفتار، حرکات و کلمات نادرست و زشت پدر و مادر هنگام دعوا از اولین پیامدهای دعوا مقابل فرزندان است.
حتی تذکر همسران به یکدیگر و یادآوری و اصلاح خطاهایشان باید دور از چشم فرزندان صورت بگیرد.
بچهها خشونت آموخته شده را به شما و همسالان خود برمیگردانند.این کار باعث میشود شما یک الگوی مخدوش در ذهن کودک بسازید و او فرق درست و نادرست را تمیز ندهد. پدر و مادر نباید اختلافنظر خود را جلوی بچهها مطرح کنند. با این کار، بچهها از موقعیت پیشآمده، سوءاستفاده میکنند و از یک والد، جلوی والد دیگر به نفع خودشان بهره میبرند.
دوشنبه 9/4/1393 - 21:31
رمضان
جام جم سرا:امروز اولین روز از ماه رمضان است . از آنجا که امسال هم مانند چند سال قبل ماه رمضان در فصل تابستان است، روزهای بلند و گرما ممکن است که روزه داران را اذیت کند. از این رو توصیه هایی برای روزه داران وجود دارد.
از سوی دیگر همانطور که بیماران و کسانی که توانایی روزه گرفتن ندارند نباید روزه بگیرند اما مطالعات متعدد نقش موثر روزه داری را در بهبود بیماریهای مختلف نشان داده است. در جدول زیر کسانی که باید روزه بگیرند و نگیرند آورده شده است؛
روزه برای چه بیمارانی مفید است؟ | چه کسانی روزه نگیرند؟ |
- روزه گرفتن برای مبتلایان به چربی خون بالا بسیار مفید است و میزان چربیهای نامطلوب موجود در خون را تنظیم میکند و موجب افزایش میزان چربیهای مفید خون میشود.
| - بیماران گوارشی مثل کسانی که سابقه زخم فعال معده دارند نیز نمیتوانند روزه بگیرند، چون این افراد با نخوردن غذا دچار دردهای گوارشی میشوند، یا زخم گوارشی آنها عود میکند. |
- افرادی که با گرسنگی طولانیمدت دچار خونریزی معده میشوند صلاح نیست که روزه بگیرند. |
- کسانی که به بیماری دیابت دچار هستند، به دلیل اینکه قند خونشان باید به طور مرتب مورد بررسی و کنترل قرار بگیرد، در خطر عوارض روزهداری هستند. علاوه بر این کسانی که از انسولین استفاده میکنند، با توجه به اینکه نوع انسولین میتواند تاثیر سریع و طولانی مدت داشته باشد و بیماران هر دو آنها را با هم مصرف میکنند، گاهی موجب افت شدید قند خون در آنها میشود. |
- در مورد بیماران قلبی، مصرف دارو به طور منظم و سر ساعت بسیار اهمیت دارد. قرصهای نیتروکانتین یا کپسولهای زیرزبانی - که به طور معمول برای بیماران قلبی تجویز میشوند- باید سر ساعت خورده شوند. |
- بیمارانی که فشار خون بالا یا پایین دارند و باید تحت کنترل پزشک قرار گیرند، نیز صدق میکند. چنین افرادی باید داروهایشان را به موقع مصرف کنند تا دچار مشکل نشوند. |
در جدول زیرتوصیه هایی تغذیه ای برای روزه داران آورده شده است؛
تغذیه ماه رمضان | تغذیه سحر | تغذیه افطار |
- در ماه مبارک رمضان بهتر است از غذاهای سرخ شده و پرچرب استفاده نشود زیرا علاوه بر افزایش چربی های خون موجب سوء هاضمه، ورم معده، اضافه وزن و چاقی می شوند. | - بسیاری از تصور میکنند هنگام سحر باید غذاهای پرچربی و پرکالری بخورند که در طول روز احساس گرسنگی نکنند. اما مصرف مواد غذایی پرچربی بخصوص در هوای گرم موجب تشنگی شدید و کم آبی بدن می شود. | - آش رشته غلیظ همراه با پیاز داغ که حاوی روغن زیادی است و به وفور در افطار مصرف می شود غذای مناسبی برای افطار نیست زیرا موجب سوءهاضمه و اختلالات گوارشی دیگر می شود به جای آن بهتر است از آش رشته رقیق و کم روغن در وعده افطار استفاده شود. |
- مصرف زیاد چای بخصوص در وعده سحری توصیه نمی شود زیرا چای مدر است و باعث از دست دادن آب بدن شما می شود. | - در وعده سحری از غذای کم چرب مواد غذایی پرفیبر مثل میوهها و سبزی ها استفاده کنید چون مواد غذایی پرفبیر آب زیادی در خود جذب میکنند و بدن میتواند آن را به آهستگی جذب کند و احساس تشنگی دیرتر عارض شود. | - بهتر است روزه داران کمی پس از صرف افطار بسیار ساده و سبک (مثلاً 30 دقیقه بعد) اقدام به صرف شام نمایند و تا پیش از خوابیدن 2 لیوان چای کم رنگ، یک لیوان شیر کم چرب (کمتر از 2.5 درصد چربی) و حداقل 2 عدد میوه نیز میل کنند. |
- مصرف زیاد مواد قندی و شیرین مثل کیکهای خامهای، شکلات، شیرینیهای خامه دار، زولبیا و بامیه، باقلوا، حلوای خیلی شیرین و چرب، شله زرد شیرین و چرب در ایام ماه مبارک رمضان اضافه وزن و چاقی و خطر بالا رفتن قند خون را به دنبال دارد. | - مصرف آب به مقدار زیاد در وعده سحری و مخصوصاً بین غذا توصیه نمیشود چون موجب رقیق شدن شیره معده و آنزیمهای گوارشی شده و روند هضم غذا مختل می شود. | - مصرف شیر گرم، فرنی و یا شیر برنج در هنگام افطار مناسب است. استفاده از مواد غذایی آبکی مثل سوپ، آش، حلیم بدون روغن و همچنین مایعات به هنگام افطار و سحر موجب حفظ تعادل آب و املاح فرد روزه دار می شود. |
- مصرف غذاهای سبک و مختصر شامل گروه های غذایی شیر و لبنیات (مانند شیر و ماست و پنیر) میوه ها و سبزی ها و نان و غلات (مانند برنج و نان) توصیه می شود مانند نان و پنیر و سبزی که یکی از عادات خوب غذایی هموطنان در این ایام است. | - مصرف مایعات مثل آب آشامیدنی، آب میوه، شیر کم چربی، دوغ بدون نمک در فاصله پس از افطار تا هنگام خوابیدن کمک میکند که تعادل آب و الکترولیت های بدن شما در هنگام روزه داری حفط شود. | - روزه داران عزیز از مصرف تنقلات زیاد در فاصله افطار تا سحر پرهیز کنند. این قبیل مواد دیر هضم هستند و سبب می شوند که به هنگام سحر به دلیل پری معده میل به غذا کاهش پیدا کند. |
- علاوه بر آن مصرف خرما در ماه مبارک رمضان در تنظیم قند خون بسیار مفید است لذا توصیه می شود که در وعده افطار حتی المقدور 5-3 عدد خرما مصرف شود و البته از مصرف بیش از حد خرما نیز مانند سایر شیرینی ها پرهیز شود. | - برخلاف تصور برخی افراد، روزه بدون سحری نه تنها موجب کاهش وزن نمی شود بلکه بدلیل افت شدید قند خون در طی روز موجب می شود تا شخص روزه دار در زمان افطار تمایل بیشتری برای خوردن غذاهای شیرین و چرب پیدا کند و همین موضوع در نهایت منجر به اضافه وزن و چاقی می شود. | - استفاده از سبزیها و میوهها در هنگام افطار و همچنین در فاصله زمانی بین افطار تا سحر به دلیل اینکه منبع خوبی از فیبر هستند برای دستگاه گوارش بسیار مفید است و مانع بروز یبوست می شود. توصیه می شود در وعده سحری مقدار مناسبی سبزی های مختلف مصرف شود. سبزیها با دارا بودن مواد مغذی مختلف و آب، علاوه بر تامین ویتامین ها و املاح مورد نیاز بدن، از تشنگی فرد در طول روز جلوگیری می کنند. |
- مصرف مواد غذایی شیرین در وعده سحری توصیه نمی شودچون با تحریک انسولین موجب ورود قند خون به داخل سلول ها و در نتیجه کاهش قند خون می شوند. به این ترتیب مصرف مواد غذایی شیرین و حاوی قندهای ساده در وعده سحری موجب می شود شخص زودتر گرسنه شود. از آنجا که میوه ها نیز حاوی قندهای ساده هستند توصیه می شود در وعده سحری کمتر مصرف شوند. انواع میوه را که حاوی ویتامین ها و املاح معدنی است و بسیار مفید برای سلامت بدن می باشد، بهتر است در وعده افطار و یا در فاصله افطار تا سحر مصرف کرد. | - توصیه می شود برای تامین آب مورد نیاز پس از صرف افطار و تا قبل از خواب به تدریج انواع میوه، چای کمرنگ و سایر مایعات به ویژه آب برای جبران کم آبی بدن نوشیده شود. |
- از نوشیدن بیش از اندازه چای در وعده سحری اجتناب کنید چون چای باعث افزایش دفع ادرار و از دست رفتن نمک های معدنی که بدن شما در طول روز به آن احتیاج دارد می شود. | - یکی از عادات غذایی نادرست روزه داران این است که به دلیل تشنگی زیاد افطار را با آب سرد و یا نوشیدنیهای سرد شروع می کنند که توصیه می شود افطار را با نوشیدنیهای گرم و یا ولرم مانند آب ولرم، چای کمرنگ و شیر گرم آغاز کنند. |
- مصرف آب زیاد به هنگام صرف افطار سبب اختلال در هضم مواد غذایی می شود. بعد از صرف سحری نیز بسیاری از روزه داران از بیم تشنگی در طول روز به مقدار فراوان آب می نوشند که عادت صحیح غذایی نیست. |
- مصرف مواد غذایی سنگین، دیر هضم، پر چرب و سرخ شده به هنگام افطار مناسب نیست. به طور کلی توصیه می شود به جای غذاهای چرب و سرخ کرده از غذاهای آب پز و بخارپز، کم چرب و کم نمک استفاده شود. |
دوشنبه 9/4/1393 - 21:30
بهداشت روانی
با افراد خجالتی در خانواده چگونه رفتارکنیم؟
حتما تا به حال به افرادی برخوردهاید که وقتی با شما صحبت میکنند، حتی سرشان را بالا نمیگیرند، عرق میکنند و رنگشان سرخ میشود؛ البته شاید خود شما هم از همین دسته آدمها باشید!
این ویژگی که مختص سن و سال خاصی هم نیست و در همه دورههای سنی دیده میشود، مساله تازه و عجیبی نیست، اما مساله اصلی اینجاست که خجالتی بودن و کمرویی افراطی مشکلات زیادی را در زندگی ایجاد میکند.بیشتر افراد خجالتی به علت اضطراب و نگرانی که دارند، تواناییهای خودشان را دست کم میگیرند و این امر باعث میشود تا بیشتر فرصتهای کاری و موقعیتهای خوب اجتماعی را از دست بدهند. به هر حال این حس در روابط شخصی و خانوادگی، در محیط کار و در تمام ابعاد زندگی حتی وقتی که به کمک دوستان، همکاران و… احتیاج دارند، مشکل ایجاد میکند.
اما بد نیست خجالتیها بدانند کمتر کسانی هستند که تا سنین سالمندی این خصلت خود را کاملاحفظ کرده باشند و بیشتر خجالتیها در مقاطع مختلف زندگی و تحت شرایط گوناگون خجالت کشیدنهایشان کمتر و کمتر شده و در بعضی موارد هم کاملا از بین رفته است؛ پس خیلی هم نگران نباشید.
ترس از جمع
خجالت از نوع حسهای پایهای است که رفتار انسان را هدایت میکند. حس خجالت باعث نبود تطبیق فرد با اجتماع شده، ارتباط ناقص افراد را سامان میدهد و باعث طرد آنها از سوی جامعه میشود.
خجالت همیشه منشأ اجتماعی دارد. خجالتزدگی معمولا با حس مورد بیاعتنایی و بیاعتمادی قرار گرفتن و حس دوستداشتنی نبودن و طرد شدن آغاز میشود. فرد خجالتزده فکر میکند رفتاری متفاوت از معیار رایج در جامعه دارد و در نتیجه برآورده نشدن توقع و انتظار فراتر از توان خود سبب خجالت میشود.علامتهای مشخصه ظاهری خجالت، قرمز شدن، عرق یا بغض کردن و بالا رفتن ضربان قلب میباشد. در این حالت فرد خجالتزده از ترس اینکه طرد شود شخصا از جمع کنارهگیری میکند. این مساله میتواند در نهایت باعث بیماری «ترس از جمع» گردد.اما باید به این نکته توجه کرد که خجالتی بودن یا همان چیزی که باعث میشود فرد در ارتباط برقرارکردن با دیگران راحت نباشد، تنها یک احساس است؛ احساسی که تنها در درون فرد وجود دارد و فقط خود فرد آن را میفهمد.
در مهدکودک چه میکنند؟
کودکان خجالتی رویشان را از دیگران برمیگردانند، به پایین نگاه می کنند و حرکات و سخنانشان بسیار احتیاطآمیز است. صدای آنها حین گفتوگو خیلی آهسته، لرزان و مردد است. همچنین در خردسالی ممکن است انگشت دستشان را بمکند، حرکات محجوبانه از خود نشان دهند، لبخند بزنند و خودشان را به کناری بکشند.
کودکان زیر دو سال، نسبت به افراد غریبهای که در اطراف خود میبینند، احساسی از دوری گزیدن و امتناع از روبهرو شدن دارند. برخی از کودکان سه، چهار ساله نیز ممکن است بازیهای آرام و دور از جمع را که کمترین نیازی به تعاملات اجتماعی دارد، به بازیهای گروهی و جمعی ترجیح دهند.دکتر کتایون خوشابی، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، با بیان اینکه هر یک از ما با ویژگیهای سرشتی خاص خود به دنیا میآییم، میگوید: کودکان خجالتی محتاط، ترسو و محافظه کار هستند. آنها نسبت به هر نوع تغییر حتی تغییر در برنامه غذاییشان حساساند. به طور مثال این کودکان ممکن است به غذاهای جدید حتی اگر بارها آن را دیده باشند تمایلی نشان ندهند.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان با اشاره به این که اغلب والدین ویژگی سرشتی خود را به بچهها منتقل میکنند، یادآور شد: والدین میتوانند با صحبت از تجربیات مثبت خود مانند سختیهایی که روزهای اول مهد کودک داشتند و چیزهایی که بعد از آن یاد گرفتند تعامل اجتماعی کودک دیرجوش خود را تقویت کنند یا در هنگام رفتن به مغازه پول را به او بدهند تا به مغازهدار بپردازد و در مرحله بعد بخواهند که خودش چیزی را که میخواهد به مغازهدار بگوید.خوشابی با بیان اینکه کودکان دیرجوش مستعد ابتلا به انواع اختلالات اضطرابی مانند اضطراب جدایی از مادر و اضطراب حضور در جمع میشوند، اظهار کرد: سن حضور در مهدکودک بویژه برای کودکان دیرجوش سهسالگی است و معمولا یکی دو سال هم به آنها فرصت داده میشود تا سازگاری آنها با محیط مهد تقویت شود، اما اگر بعد از این مدت هنوز اختلال ارتباطی در کودک وجود داشته باشد، از حضور در فعالیتهای جمعی خودداری کند، با همسالان ارتباط خوبی نداشته باشد و نتواند جواب مربی را بدهد باید از یک روانشناس کمک گرفت.وی به مربیان مهد و مدرسه توصیه کرد با کودکان دیرجوش ملایمتر و با ملاطفت بیشتری تعامل و برخورد کنند و افزود: هرچه افراد بزرگسال روی برقراری رابطه با کودکان دیرجوش وقت بیشتری بگذارند، مهارتهای ارتباطی آنها تقویت میشود، اما یک مربی سختگیر باعث افزایش اضطراب و کاهش اعتماد به نفس آنها میشود و مشکلات این کودکان را تشدید میکند.
ازدواج درونگراها
واقعیت این است که بهترین شکل ازدواج، پیوند دو فرد مثل هم است، اما اگر افراد این دو گروه دچار افراط در خصوصیت شخصیتیشان شوند، یعنی مثلا ویژگیهای درونگرایی در یکی و خصوصیتهای برونگرایی در دیگری در حد بسیار بالایی وجود داشته باشد، نمیتوانند با فردی از گروه مقابل زندگی راحت و موفقیتآمیزی داشته باشند.افراد برونگرا افرادی هستند که بیشتر به دنیای اطرافشان توجه میکنند. ارتباطات پیرامونی این افراد زیاد است، یعنی اهل معاشرت، تفریح و شلوغیاند، اما افراد درونگرا و خجالتی درست عکس این شخصیت را دارند.
گاهی اتفاق میافتد که دو نفر که یک نفرشان خجالتی و دیگری یک برونگرای معمولی و منطقی است؛ ازدواج میکنند، در این حالت شاید زندگی به شکست صددرصد و در نتیجه طلاق منجر نشود، اما به طور حتم عرصه بر فرد برونگرا بشدت تنگ خواهد بود و وی باید از بسیاری از حقوق طبیعی و مسلم خود در زندگی بگذرد که معمولا پس از چند سال از حوصله و توان افراد خارج میشود و زندگی مشترک را به سمت تنش و اختلاف سوق میدهد.
کود کان خجالتی در مدرسه
به طور کلی خجالتی بودن عیب و عار نیست. کودکان خجالتی، اغلب اوقات شنوندههای خوبی هستند؛ خجالتی بودن وقتی بحرانزا میشود که کودک را به فردی افسرده و گوشهگیر تبدیل کند.
بیشتر کودکان در شرایط مختلف قدری احساس خجالت و کمرویی میکنند، اما کودکانی که این مشکل را به صورت حاد دارند، در تمام اوقات زندگیشان احساس خجالت و شرمساری میکنند. این احساس نه تنها میتواند بر رشد اجتماعی کودک تاثیری منفی به جا گذارد، بلکه میتواند موجب کاهش عملکرد تحصیلی و افت آموزش و یادگیری او شود. خجالتی و ساکت بودن اغلب اوقات مشکلساز نیست و طبیعی تلقی میشود، اما توجه داشته باشید که یکی از نشانهها خطوط قرمز محسوب میشود و نیازمند درمان است. اگر فرزند شما به صورت مرتب پیش از مدرسه و در مدرسه گریه یا کجخلقی میکند، همواره منزوی است، نگاهش را از نگاه دیگران میدزدد یا در مدرسه با کودکان و معلم با خشونت رفتار میکند، نمیتواند در مدرسه دوست پیدا کند، حوصله مهمانی رفتن یا دیدن مسابقات ورزشی را ندارد، این موضوع را با پزشک مربوطه یا روانشناس مطرح کنید.
راهکارهای از بین بردن خجالت
ممکن است فکر کنید بهترین راه برای رفع خجالت این است که فرد به طور مرتب به خود تلقین کند که دلیلی برای خجالت نیست و نباید خجالت بکشد، اما باید گفت این نوع تلقین وضع شخص خجالتی را به مراتب بدتر میکند.
اگر فرد خجالتی قبل از روبهرو شدن با موقعیت جدیدی به طور مثال شرکت در جمعی ناآشنا یا صحبت با افرادی که تاکنون با آنها آشنایی نداشته و... به خود تلقین کند، من خجالت نخواهم کشید دست و پای خود را گم نمیکنم رنگم سرخ نمیشود، مطمئن باشید که به محض روبهرو شدن با موقعیت دچار خجالت همیشگی خواهد شد.
راههای زیادی برای غلبه بر احساس خجالت وجود دارد؛ اما نخست باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها و ویژگیهای شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید؛ معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در جمع میترسید، در کلاسهایی که به همین منظور برگزار میشود، ثبتنام کنید.
قبل از شرکت در یک جمع یا مهمانی اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که میخواهید یا میشود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید؛ هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلفهای بیمورد نسازید و ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید؛ تا حد ممکن از انزوا و گوشهگیری دوری کنید.
یکی دیگر از راههای رفع خجالت این است که با افراد فعال و پرتحرکی که احساس خجالت نمیکنند، بیشتر مانوس باشید؛ همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید و در جاهایی که کمتر احساس کمرویی میکنید و شبیه کلاس است، فعالتر باشید.
توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفتوگو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از همصحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است. باور کنید!
پذیرش محدودیتها و توانمندیها در کنار هم نکتهای است که نباید آن را نادیده گرفت چرا که هر فردی حداقل یک یا چند نقطه ضعف دارد، اما مهم این است که نقاط ضعف خود را بدون نگرانی و ناراحتی بپذیریم و از آنها احساس گناه و شرمساری نکنیم چرا که هیچ فردی نمیتواند انسانی کامل باشد.
در واقع یک فرد موفق با آگاهی و پذیرش نقاط مثبت و ضعف خود احساس رضایت و خشنودی میکند و اجازه نمیدهد تا محدودیتها و نقاط ضعف جلوی موفقیتهای او را بگیرد . چرا که همواره درصدد برطرف کردن نقاط ضعف خود است.
شغلهای مناسب
افراد ساکت، خجالتی و درونگرا میتوانند در زمینههای مختلف کسب و کار، علم، آموزش، سیاست و هنر موفق باشند.شغلهایی را پیدا کنید که با تواناییهای شما درخواندن، پژوهش، نگارش، تمرکز و توانایی حل مساله سروکار دارند.اگر خجالتی هستید و شخصیتی گوشهگیر دارید شغلی مناسب شماست که نیاز به ارتباط وسیع با افراد دیگر نداشته باشد چون هر قدر هم که سعی کنید با روحیهتان جور درنمیآید؛ همینطور نیاز به خلاقیت بالا دارد چون معمولا افراد خجالتی خلاقیت بالایی دارند ولی به دلیل کمرو بودن مجال بروز آن را پیدا نمیکنند.
با انتخاب شغلهایی مانند نقاشی، طراحی گرافیک، نویسندگی و... بهخوبی میتوانید بدون نیاز به برقرار کردن ارتباط مستقیم با دیگران، حس خود را به آنها منتقل کنید.
اگر به رشتههای هنری علاقه ندارید؛ ولی خلاقیتتان نسبت به اطرافیانتان بیشتر است. سراغ رشتههای کامپیوتری بروید و طراحی سایتهای اینترنتی را به عنوان گرایش شغلی اصلی انتخاب کنید.
و نکته بعدی اینکه افراد خجالتی باید به دنبال شغلهایی باشند که نیاز به تمرکز بالایی دارد چون در شغلهایی مانند حسابداری و مسئول بایگانی تمرکز شرط اول است.
نقش خانواده در خجالتی شدن فرزندان
یکی از مهمترین عوامل خجالتی شدن جوانان، محیط خانه و نیز طرز برخورد افراد خانواده بخصوص والدین با آنها است. بیشتر کودکانی که مورد محبت و توجه پدر و مادرشان قرار نگیرند، در سن جوانی اعتماد به نفس خویش را از دست میدهند و دچار خجالت میشوند.
متاسفانه اغلب والدین وقتی فرزندشان اشتباه میکند، او را سرزنش میکنند و نیز رفتار و گفتار او را مایه خجالت خود میدانند و از هر کاری که او انجام میدهد، انتقاد میکنند. آیا میدانید سرزنشها و انتقادهای شما چه ضربه بزرگی بر روح و روان فرزندتان میگذارد؟ و چگونه او را بیاعتماد به خویشتن میکند؟ بنابراین والدین آگاه و دانا بهتر است به جای انتقاد و سرزنش فرزند خویش با لحنی دوستانه و صمیمی با او صحبت کنند و علت رفتارش را جویا شوند.خانوادهها باید از مسخره کردن یا سربهسر گذاشتن فرزند خجالتی خود دوری کنند و هیچگاه عملکرد کودک دیگری بخصوص برادر یا خواهرش را به رخ او نکشند، زیرا این کار علاوه بر ایجاد حس کینه در فرد به خجالت بیشتر او منجر میشود.
بهترین راه این است که به فرزندتان کمک کنید تا گروهی از همسالانش را دعوت و با آنها گفتوگو کند؛ این کار سبب میشود فرزندتان از ارتباط برقرار کردن نترسد یا به بیانی دیگر ترسش بریزد.
به فرزندانتان اجازه دهید از مهارتهای اجتماعیشان در موقعیتهای گوناگون استفاده کنند، مثلا از کودکتان بخواهید تا با صندوقدار فروشگاه حرف بزند و پول پرداخت کند یا هنگامی که به رستوران رفتهاید، از او بخواهید غذا سفارش دهد. از تجربه پیروزی خود بر کمرویی برای او صحبت کنید و در کل به او عشق بورزید و تائیدش کنید تا بر خجالت خود پیروز شود و حس خجالت به مرور در او از بین برود.
نبود اعتماد به نفس
مهمترین علت خجالت کشیدن در مقابل دیگران یا موقعیتهای تازه این است که فرد بیش از حد به محدودیتها، کمبودها و نقطه ضعفها فکر میکند. یک فرد خجالتی قبل از روبهرو شدن با کسی که او را نمیشناسد، به طور مرتب با خود فکر میکند که اگر از من چیزی بپرسد که ندانم چه کنم؟ اگر از من کاری را بخواهد که بلد نباشم، چه کنم؟ و... به این ترتیب میبینیم که تمام فکر شخص خجالتی روی ناتواناییها متمرکز میشود. به طور مسلم در افراد ناتوانایی و ضعفهایی وجود دارد. باید توجه داشت که در وجود انسان، نیرو، توانمندیها و استعدادهای فراوان نهفته شده که باید آنها را کشف کرد، به آنها بها داد و برای تقویت آنها تلاش کرد. برای موفقیت در رفع احساس خجالت باید قبل از هر چیز خود را قبول داشته و درواقع خود را درست همانگونه که هستیم، بپذیریم. برای این منظور لازم است نگاهی بیطرفانه و دقیق به خود بیندازیم و ببینیم که دارای چه قابلیتهایی هستیم.
در این حال با کشف خود و توانمندیهای فراوان، احساس خجالت بتدریج محدود و نابود میشود. هرچه شناخت از توانمندیها و استعدادها بیشتر باشد، اعتماد به نفس بیشتر خواهد بود و جایی برای خجالت کشیدن باقی نمیماند.
تربیت بچههای خجالتی
اولین گام در پرورش کودک خجالتی، پذیرش اوست. کودک خود را آنطور که هست، بپذیرید، نه آنطور که دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. کودک با دانستن این مطلب که «همینطور که هست» بسیار دوستداشتنی است، اعتماد به نفساش ترمیم خواهد شد؛ البته این مطلب در مورد بزرگترها نیز صدق میکند.سعی در تغییر رفتار خجالت کودکتان داشته باشید، با تاکید بر این نکته که مجبور نیست کاری را که دوست ندارد، انجام دهد؛ زیرا اصرار بر انجام کار، روحیه تدافعی در کودک را افزایش میدهد.احساسات کودک خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او میتواند بر ترسهای خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.کودک خود را در یافتن فرصتهای زمانی که میتواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد، یاری دهید. همه ما در موقعیتهای سخت و مبهمی برای تصمیمگیری درباره مسائل قرار گرفتهایم. ما دوست داریم کاری را انجام دهیم، ولی میترسیم و همین ترس ما را منصرف میکند. زمانی که چنین موقعیتهایی هم برای کودکتان پیش میآید، او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود کنید. اگر او سعی کرد، از او تقدیر کرده و تشویق کنید، ولی اگر سعی نکرد، مشکلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترسهایش درگیر است، به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشقورزی و تشویق از نکات کلیدی پرورش کودک خجالتی است. بنابراین درک این نکته که موفقیت یا شکست او در رفع خجالت و کمرویی آنقدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روی آوردن به اینترنت
بسیاری اوقات مردم اینترنت را به عنوان راهی برای گریز از واقعیات یا راهی برای برقراری ارتباط با دیگران بدون نگرانی درباره پیامدهای اجتماعی آن برمیگزینند. مطالب بسیاری درباره اعتیاد اینترنتی منتشر شده است. بسیاری از محققان مطالبی درخصوص رابطه میان اعتیاد اینترنتی و مشکلات اجتماعی از قبیل اضطراب و افسردگی منتشر کردهاند؛ اما یافتن رابطه میان کمرویی و اعتیاد اینترنتی مشکل است.شکی نیست که اینترنت در حال گرفتن جای زندگی فعال واقعی است. اینترنت از نظر اجتماعی کاملا امن است. افرادی که از نظر روابط اجتماعی، حال به دلیل کمرویی و کمبود اعتماد به نفس یا هر دلیل دیگری موفق نیستند در اینترنت میتوانند هر جا که دوست دارند با هر هویتی که میخواهند بروند؛ میتوانند خیلی راحت وانمود کنند که جوان، زیبا و خوشهیکل هستند، دخترها و پسرهای خجالتی میتوانند روابط اینترنتی داشته باشند بدون ترس از اینکه پس زده شوند.
تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است نوجوانان بیشتر از افراد بزرگسال در معرض خطرند، دخترها و پسرهای خجالتی در مدرسههای بزرگ در معرض مشکلات زیادی هستند آنها از مدرسه به خانههایشان پسزده میشوند و بیصبر و ناراحت میشوند؛ جای تعجب نیست که خیلی از آنها دنیای مجازی اینترنت را به دنیای واقعی که در آن تنها هستند، ترجیح دهند.استفاده از اینترنت الزام سنی ندارد و بسیاری از نوجوانان در دسترسی به آن محدودیتی ندارند. این نوجوانان در معرض تغییرات متعددی هستند که هم فیزیکی و هم عاطفی است و عموما در دوره بسیار کمرویی قرار داشتهاند بویژه هنگامی که آنان میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند. لذا خجالتی بودن عاملی است کهزمینه را برای اعتیاد نوجوانان به اینترنت فراهم میکند.
تحقیقات نشان داده است که افزایش محبوبیت اینترنت و امکانات ارتباطی آن میتواند برای آنهایی که مشکلاتی با جنبههای خارج از اینترنت دارند زیانآور بوده و بویژه موجب انزوای اجتماعی آنهایی شود که از سطح کمرویی بالایی برخوردارند. همچنین این نکته حائز اهمیت است که اعتیاد به اینترنت یک پدیده فرهنگی نیست و سرانجام اینکه گرچه برخی کارشناسان کمرویی را به عنوان عاملی کمکی در استفاده نادرست از اینترنت نشناختهاند، اما آنها فرضیاتی را تنظیم کردند که براساس آن کمرویی به استفاده مفرط از اینترنت برای برقراری ارتباط کمک میکند. همانطور که اعتیاد به اینترنت زیادتر میشود، به منزوی شدن و رفتار نابهجا از نظر اجتماعی بیشتر کمک خواهد کرد. برخی دیگر هم برای اینکه بر احساس خجالتی بودن خود غلبه کنند به موادمخدر یا الکل روی میآورند که این شرایط از اوایل نوجوانیشان شروع میشود. آنها به خیال خود اینگونه شهامت حضور در جامعه را پیدا میکنند، اما متاسفانه با این نوع رفتار آنها مهارتهای اجتماعی واقعی و دانش برخورد با دیگران را نمیآموزند و نهفقط در روابطشان با افراد جامعه بهبودی مشاهده نمیشود، بلکه سرخوردهتر از پیش به موادمخدر بیشتری پناه میآورند.
جام جم
دوشنبه 9/4/1393 - 21:20
خانواده
زیر چشمی میپایمش. متین و موقر است. از آن دخترها که مامانها بیحرف و بحث قبولشان میکنند. وقتی با انگشتان کوچکش قلم را روی صفحه میگذارد و مینویسد ناخودآگاه دستانش را دنبال میکنم. ضرباهنگ صدای تایپ کردنش انگار ضربان قلب مرا کنترل میکند.
ظریف و دوستداشتنی است. نمیدانم فهمیده دوستش دارم یا نه. انگار سایه او شدهام. همیشه صد قدمی پشت سرش یواشکی میروم ببینم کسی او را دوست دارد و قبل از من از او خواستگاری میکند یا نه. وقتی با تلفن حرف میزند میمیرم و زنده میشوم. به هر دری میزنم که بفهمم کسی که آن طرف خط بوده زن است یا مرد و دوست است یا غریبه، رقیب است یا مراجعهکننده.
وقتی میخواهد نگاهم کند دست و پایم را گم میکنم. قلبم میآید توی دهانم و حس میکنم الان قیافهام آنقدر تابلو میشود که جلوی او آبرویم میرود.
راستش خیلی دوستش دارم، اما هنوز جرات نکردهام به او بگویم. در موردش تحقیق کردهام. درست همانی است که دلم میخواهد زن زندگیام باشد، اما میترسم این یکی را هم به سبب این کمرویی و خجالتم از دست بدهم.
نه میتوانم درست و حسابی چهار کلمه حرف با او بزنم و نه میتوانم به یک ناهار دعوتش کنم تا خواستهام را برایش مطرح کنم حتی جرات ندارم از او بخواهم قبول کند به خواستگاریاش بروم.
میترسم جوابش منفی باشد، میترسم همه چیز را خراب کنم. نمیدانم چرا هرکاری میتوانم انجام دهم جز مطرح کردن خواستهام.
کمرویی با شما چه میکند؟
روانشناسان معتقدند کمرویی گرچه بیسروصدا و بیادعاست، اما دشمنی است که میتواند راحت پشت شما را به خاک بمالد، چنانکه دیگر از جای خود برنخیزید.
کمرویی جلوی تشکیل خانواده را میتواند بگیرد، امکان پیشرفت تحصیلیتان را سلب کند و موقعیتهای اجتماعی شما را از بین ببرد.
این عادت یا احساس بد میتواند شما را در همه امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی عقب بیندازد.
سیما دختری خجالتی بود. او از گذشته خود چنین میگوید: وقتی به خانهمان مهمان میآمد، فرار میکردم و در یک اتاق پنهان میشدم. اگر یکی از مهمانها پسری هم سن و سال خودم بود محال بود جلویش آفتابی شوم. از درخانه بیرون نمیرفتم و اگر میخواستم برای خرید یا چیز دیگر بیرون بروم دچار دلهره میشدم.
آنقدر این روند ادامه داشت که کمکم از خودم بدم آمد. وقتی بعد از کلی تلاش وارد دانشگاه شدم به خودم نهیب زدم که نمیگذارم این موقعیت را از من بگیری. تصمیم گرفتم همیشه ردیف اول کلاس بنشینم، جوابهایی را که به ذهنم میرسد بیمحابا بگویم و پرسشهایم را بیرودربایستی مطرح کنم.
انگار دوشخصیتی شده بودم. یکی خجالتی و فراری و آن یکی قلدر که اولی را پرت میکرد وسط معرکه. اما واقعا آن شخصیت قلدر بسیار به من خدمت کرد و حالا ایندو با هم یکی شدهاند. با این روش نهیبزدن به خود کمکم دیده شدم و دری به دنیایی جدید به رویم باز شد، کار پیدا کردم، گل سر سبد بحثها شدم، محبوب استادان و البته مورد حسادت خیلیها!
بعدها از میان همکاران خواستگار خوبی پیدا کردم و آنقدر زندگیام متحول شد که هرگز فکرش را نمیکردم.
خیلی از خجالتیها شخصیت قابل توجهی دارند، اما جرات مطرحکردن خود را ندارند و این خجالت در مقابل دختر مورد علاقهشان اغلب باعث خجالتشان میشود.
از ترسهای خود استقبال کنید
شما باید با دختر مورد علاقهتان نزدیکترین ارتباطی را داشته باشید که هر انسان با همنوع خود دارد. پس باید آنقدر جسارت در خود ایجاد کنید که یک رابطه عمومی و سطح اولی با او برقرار کنید. چیزی در حد سلام و علیک و گفتوگو بر سر موضوع سیاسی یا اقتصادی روز، شرایط حقوق و دستمزد یا آب و هوا.
از هر هفته از یک موضوع شروع کنید و بعد از اندکی صحبتها را بیشتر کنید.
لازم نیست این تمرین را فقط با دختر مورد علاقهتان انجام دهید. میتوانید از خانه خارج شده و با مردم واقعا معاشرت کنید. در خیابان به اولین بانوی سالمندی که رسیدید وسایلش را برایش حمل کنید، در صف نانوایی با مردم سر صحبت را باز کنید، به گروههای داوطلبانه بپیوندید تا ارتباط خود را گسترده کنید.
در انجمن و کلاسهای مورد علاقهتان ثبتنام کنید و هروقت فکر میکنید درست است و جا دارد چیزی را مطرح کنید با اجبار خود را وسط بحث بیندازید و آن حرف را در گوش بغل دستیتان نزنید.
معاشرت، معاشرت و بازهم معاشرت. بزودی خواهید دید با این یک کلمه توانستهاید جسارت لازم برای مطرحکردن حرف دلتان با همسر آیندهتان را به دست آورید.
مگر چه میشود
این سوال را از خودتان بپرسید: مگر چه میشود اگر سوال کنم؟
ما این را از چند نفر خجالتی پرسیدهایم.
حسین ـ الف که تاکنون رویش نشده است به خواستگاری برود میگوید: میترسم حرفی بزنم که مسخره به نظر برسم و دخترشان را به من ندهند و کوچک شوم.
از او میپرسم فرض کن به خواستگاری یک دختر رفتی و هرچه خوب و مناسب بود گفتی و به نظر آنها خندهدار بود و دخترشان را به تو ندادند. مگر چه میشود؟ وقتی تو پا پیش میگذاری یعنی آنقدر اعتماد به نفس داری که خود را آماده میبینی. اگر آنها تو را آماده نبینند چه میشود؟
میگوید: خجالت میکشم.
میگویم: این که همین حالا هم اتفاق افتاده پس عملا فرقی نمیکند.
حمیدرضا در پاسخ همین پرسش میگوید: اگر مرا تحقیر کنند، اعتمادبه نفسم را از دست میدهم.
سعید میگوید: خشمگین میشوم و ترجیح میدهم ازدواج نکنم.
احمد میگوید: شاید دختر از من بدش بیاید و هرگز به او نرسم.
اما اگر خواسته را مطرح کنید چه میشود؟
حسین میگوید: شایداز من خوششان بیاید.
حمیدرضا میگوید: شاید از حرفهایم خوششان نیاید و دخترشان را به من ندهند، شاید هم بدهند.
سعید میگوید: شاید خشمگین شوم و یک حرف تند بزنم که منجر به دعوا شود. شاید هم چیز بدی نگویند و عروس از من خوشش بیاید.
احمد هم میگوید: شاید بالاخره متاهل شوم و همه چیز بخوبی انجام شود.
زندگی برد و باخت
وقتی قرار است پا به دنیا بگذارید معلوم نیست واقعا چقدر زنده میمانید و سالم به دنیا میآیید یا نه. اگر سالم باشید معلوم نیست سالم بمانید. اگر سالم بمانید معلوم نیست والدینتان بالای سرتان بمانند یانه. اگر آنها بمانند معلوم نیست زندگی بخوبی پیش برود یا نه و وقتی به مدرسه بروید معلوم نیست موفق شوید یا نه. همینطور در مورد همه چیز دیگر زندگی. زندگی مثل یک بازی است که یک روی آن برد و روی دیگرش باخت است. هیچ اطمینانی به موفقیت صددرصد وجود ندارد، پس چرا در چنین دنیایی شما میخواهید اینقدر کامل و موفق باشید؟ شکست ابتدای هر پیروزی است، بنابراین از جوابهای رد نهراسید. این قاعده زندگی است و هیچ اتفاقی هم نمیافتد. اگر اولین بار جواب رد شنیدید، یا در اثر بهبود شرایط خود و ایجاد تغییرات نظر دختر هم تغییر میکند یا نظر شما به سمت دختر دیگری تغییر میکند. پس هیچ اتفاق مرگباری نمیافتد اگر شما خواستگار موفقی نباشید.
دختر مورد علاقه شما هم حق دارد خواستههای خود را داشته باشد و دنبال ایدهآلهایش باشد، اما تا وقتی نظرتان را به او نگویید هرگز نمیفهمید شما هم جزو ایدهآلهایش هستید یا نه.
هنگام گفتوگو افکارتان را سراسر به شخصی که در حال گفتوگو با او هستید متمرکز کنید نه کاستیهای خود.
گوش دادن را بیاموزید و از پرسشهای کلی شروع کنید تا صحبت گل کند، هرگاه گفتوگو در حال از آب و تاب افتادن بود موضوع جدیدی را آماده داشته باشید.
من حق ندارم
یک انسان حق زندگی، همسر گزینی و رقابت دارد. فراموش نکنید وقتی دارید با ترس از پا پیش گذاشتن فرصت را به دیگران میسپارید تلویحا به خودتان میگویید: تو حق نداری این چیزها را داشته باشی. تو لیاقت کافی برای داشتن این همسر، این شغل، این موقعیت و... را نداری. یکبار دیگر به خودتان و آنچه دارید نگاه کنید. آیا بازهم به خودتان حق زندگی کردن نمیدهید؟! پس همین امروز بیایید یک قدم بردارید.
جام جم
دوشنبه 9/4/1393 - 21:20
رمضان
از آنجا که کودکان و نوجوانان در سن رشد هستند و والدین آنها بویژه مادران مرتب نگران تغذیه آنها میباشند، روزهداری آنها نیز میتواند بیش از پیش به این نگرانیها دامن بزند، اما متخصصان تغذیه راهکارهایی را پیشنهاد میکنند که با رعایت آنها هیچ آسیبی از روزه گرفتن به کودک و نوجوان وارد نخواهد شد.
همانطور که میدانید، استخوانهای کودک و نوجوان در حال رشد مرتب، در حال طویل شدن است، و کلسیم یکی از املاح حیاتی برای آنها به شمار میرود، بنابراین در طول ماه مبارک رمضان نیز، مصرف منابع غنی کلسیم نظیر شیر، ماست و کشک باید بهعنوان جزء جداییناپذیر رژیم غذایی در نظر گرفته شود.
استفاده از شیر و لبنیات غنی شده با تلفیق غلات و بادام پوستکنده و مصرف ترکیباتی همچون فرنی و شیربرنج غنی با خلال بادام؛ همچنین سوپهای سبکی که محتوی سبزیجات، غلات سبک، حبوباتی همچون عدس و لپه و لوبیا با آب گوشت و مرغ چربی گرفته شده باشند میتوانند غذاهای مناسبی برای کودکان روزهدار محسوب شوند.
حتما بعد از افطار 8 لیوان آب، 2 لیوان شیر یا فرآوردههای کلسیمی دیگر، ویتامین به صورت مکمل غذایی، غذاهای پروتئینی شامل گوشت، مرغ و حبوبات و سبزیجات با فاصله به کودکان داده شود.
تلفیق مواد باهم و مصرف غذاهایی همچون کوکوی سیبزمینی، شامی و کتلت که شامل مجموعهای از تخممرغ، سیبزمینی، گوشت و حبوبات هستند و در روغن زیتون سرخ میشوند میتواند انرژی کاملی که ارزش بیولوژیکی پروتئینی بالایی دارند را به این کودکان بدهند.
استفاده از سوپهای تره فرنگی، جو، شیر، قارچ و غذاهایی که حاوی مغزها و دانههای خام تازه هستند در فاصله افطاری تا خوابیدن مفید است و این دسته از غذاها اسید چرب لازم و مواد معدنی را در اختیار کودکان قرار میدهد. حذف و کاهش مصرف موادی چون زولبیا، بامیه، شیرینیهای تر و خشک در این ایام ضروری است و نکته مهم این است که استفاده از این مواد میتواند در طول روزهداری در کودکان احساس گرسنگی، خستگی شدید و خوابآلودگی همراه با افت قند خون، افت فشار و کمطاقتی را به بار بیاورد.
کودکان باید در وعده سحری از سالاد غنی شده استفاده کنند و از افطار تا سحر نیز 2 تا 3 واحد میوه مصرف کنند تا بتوانند فشار روزهداری را خنثی کنند.
بعد از افطار و شام تا زمان خوابیدن آب کافی بنوشند و از خوردن کولا، چای و قهوه که آب بدن را
دفع میکند، بپرهیزند.
درباره نوجوانانی که اشتهای کمی دارند یا کمی ضعیف به نظر میرسند، مصرف مغزها توصیه میشود. مادران عزیز میتوانند مغزهای مختلف را همراه کمی شکر آسیاب کرده و در هنگام سحر یا افطار به فرزندان خود بدهند یا با مخلوط آنها با شیر، یک حریره مغذی و سرشار از پروتئین برای آنها تهیه نمایند. ضمنا ممکن است برخی از نوجوانان روزهدار نیاز به مصرف مکملهای ویتامین یا املاح داشته باشند که بهتر است با مشورت متخصص تغذیه در این خصوص اقدام نمایید.در کل اگر کودکتان روزه میگیرد مواظب باشید تا غذای او کیفیت و کمیت داشته باشد، کالری مورد نیاز بدنش تامین شود، بعد از افطار، آب سرد ننوشد تا در هضم غذا دچار مشکل نشود، سوپ خیلی داغ نخورد تا دستگاه هاضمهاش صدمه نبیند و دیواره مری و معده او دچار التهاب نشود، زیاد شیرینی نخورد، هنگام سحر از مواد تند و تیز مانند فلفل سیاه و قرمز پرهیز کند تا در طول روز تشنه نشود.
کارشناسان تغذیه معتقدند: کاهش وزن یک الی دو کیلویی فرزندانی که سالهای اولیه روزه گرفتن خود را تجربه میکنند، طبیعی است و این میزان افت وزن پس از ماه مبارک رمضان قابل جبران است. اگر وعده غذایی مصرفی در افطار و سحر مناسب و کافی باشد، کاهش وزن بدن به سوزاندن چربیهای بد بدن مربوط میشود به طوری که با مصرف این چربیها در بدن پس از اتمام این ماه، چربی مفید جایگزین آنها میشود.
جام جم
دوشنبه 9/4/1393 - 21:20
رمضان
آسمانیترین مهمانهای خدا
شاید همه ما روزهایی را که بسختی، اما با غرور و حس خوشایند بزرگ شدن، اولین روزههای کودکی خود را گرفتهایم به یاد میآوریم و بعضی هم حتی آن احساس را با تمام وجود، با شروع هر ماه رمضان مزهمزه میکنیم؛ شاید هم بعضی از ما جایزههای رنگارنگ و متنوعی را که برای هر روز روزه گرفتن، بعد از افطار از پدر خود گرفتهایم، به یادگار نگه داشته باشیم.
بیشک اینکه ما در تمام طول عمرمان چه حسی نسبت به ماه رمضان و روزهداری داشته باشیم، بیشتر از همه به رفتار و طرز برخورد والدین ما در مواجهه با این ماه و آداب آن برمیگردد و اینکه در سالهای اولیه روزهداری ما در کودکی و نوجوانی، چه رفتاری را در پیش گرفتهاند.
از روزهداری کودک خود نترسید
بسیاری از کودکان 9 تا 12 ساله به تبعیت از والدینشان علاقهمندند روزه بگیرند و به این ترتیب پدر و مادرها نگرانند از اینکه فرزندشان میتواند در این روزهای گرم سال، نزدیک به 17 ساعت گرسنگی و تشنگی را تحمل کند یا خیر.
کودکان درباره ماه مبارک رمضان سوالهای بسیاری دارند و پاسخ هرکدام از این سوالات میتواند تصویری عمیق در ذهن آنها ایجاد کند. اگر این پاسخها حساب شده باشد، در پرورش این مفاهیم در ذهن کودک موثر خواهد بود و اگر پاسخها سطحی و غیرواقعی باشد، تاثیری منفی بر جا خواهد گذاشت. روزه گرفتن و یک روز تمام چشم روی خوراکیها بستن از نظر یک کودک، واقعهای سخت و ناممکن است و عکسالعمل والدین و بزرگترها میتواند ذهنیت کودک را تغییر دهد. متاسفانه برخی افراد با لحنی دلسوزانه و ترحمبرانگیز به کودک روزهدار عبارات نامناسبی میگویند: برای تو خیلی زود است و... که در این مواقع والدین باید با قاطعیت از فرزند خود حمایت و با آرامش و بیانی ساده از او دفاع کنند.
هرچند اول و آخر این شما هستید که به ذهن اعتقادی فرزندتان جهت میدهید، اما نمیتوان نقش اطرافیان و دوستان را بیاثر دانست. با خانوادههایی رفت و آمد داشته باشید که انجام فرائض دینی برایشان مهم است و به بهانه گرما و طولانی بودن ساعت روزهداری از زیر بار آن شانه خالی نمیکنند. سعی کنید دوستان فرزندتان اهل روزه باشند و او احساس تنهایی نکند و تحت تاثیر آنها قرار نگیرد.
چه کودکانی میتوانند روزه بگیرند
روزهداری برای کودکان و نوجوانان به وضع جسمانی و سلامت آنها بستگی دارد؛ یعنی کودکانی با وزن متعادل که از هر نظر سالم باشند و به دریافت مواد مغذی یعنی ترکیبات کلسیمی، میوه و سبزیها و مواد پروتئینی در وعده سحر و افطارشان توجه و دقت شود، مشکلی برای روزهداری ندارند.
اما باید به این نکته توجه کرد که اول از همه سن کودک برای روزه کامل، باید بالای 8 سال باشد، وزن او با توجه به قدش کم نباشد که این قسمت با نظر متخصصان تغذیه باید تائید شود.
در زمان روزهداری، کودک باید استراحت کامل داشته باشد و در نهایت قبل از آغاز به روزه گرفتن حتما وضع بدنی او زیر نظر پزشک مورد بررسی قرار گیرد و اگر احتمال وجود بیماری هست، پیش از شروع روزه، کاملا درمان شود.
سیما راغبیان، کارشناس حوزه کودک و نوجوان درباره اینکه چه کودکانی میتوانند روزه بگیرند میگوید: توانایی روزه گرفتن کودکان به جنسیت و سن آنها بستگی دارد؛ اینکه در اسلام سن روزه گرفتن دختران 9 سال تمام و پسران 15 سال تمام است، بدون حکمت و دلیل نیست، اما همه اینها به تواناییهای خود کودک یا نوجوان نیز بستگی دارد.
راغبیان با اشاره به اینکه پدر و مادر بهتر از هر کسی میتوانند تشخیص دهند که کودک یا نوجوان واقعا توانایی روزه گرفتن دارد یا خیر، میگوید: مهمترین مساله چگونگی برخورد والدین با توانایی یا ناتوانی کودک یا نوجوان در روزه گرفتن است؛ مثلا اگر والدین مطمئن هستند که او قادر به روزه گرفتن نیست یا اینکه پزشک در این مورد تشخیص داده است که کودک یا نوجوان نباید روزه بگیرد، باید او را توجیه کنند که بیدلیل روزه خود را نمیخورد یا اینکه اگر امکان این فراهم باشد که او را تا مسافتی که مسافر محسوب میشود و میتواند روزهاش را بخورد، ببرند و برگردانند و برایش فلسفه روزه مسافر را توضیح دهند.
نکته مهم دیگر درباره کودکان و نوجوانانی که نمیتوانند روزه بگیرند این است که والدین باید به آنها آموزش دهند که حداقل تظاهر به روزهخواری نکنند، چون این روزهخواریهای هرچند موجه، اما در ملاءعام و زیر پا گذاشتن برخی قید و بندها تاثیر بسیار بدی را بر روی آینده اعتقادی کودکان میگذارد.
روزهداری را جذاب کنید
سعی کنید اولین تجربه روزه گرفتن را برای فرزند خود به یادماندنی و جذاب کنید. اگر او خاطره خوبی از اولین روزه خود داشته باشد، بهطور مسلم سالهای آینده به استقبال از روزهداری خواهد رفت.
بهترین مشوق برای کودکان، لطافت و محبت بیشتر والدینشان در زمان روزهداری به آنهاست. والدین گاهی با برخوردهای نامناسب، کودکان را نسبت به روزه دچار احساس منفی میکنند. مثلا اگر والدین به علت استراحت خود در زمان روزهداری با تندخویی مانع بازی کودک شوند یا اگر به صورت افراطی و با برخورد نامناسب او را از خوردن و آشامیدن منع نمایند، باعث ایجاد دیدگاهی منفی نسبت به این ماه در آنها خواهند شد.
فراهم کردن زمان خواب و استراحت مناسب برای کودکان و استفاده از الفاظ مناسب هنگام بیدار کردن برای سحر، باعث شیرینتر شدن روزه برای آنها میشود. تکان دادنهای شدید یا استفاده از الفاظ نامناسب موجب میشود کودک با دلسردی آماده سحری خوردن شود.
با عبارات نامناسب برای بیان ضعف و گرسنگی، مشکل دانستن سحرخیزی و شکایت از انجام امور ماه مبارک رمضان به فرزندان خود انرژی منفی ندهید تا احساسات و نگرشهای نامناسب در آنها شکل نگیرد.
توصیههایی به والدین
روزهداری در صورتی که الگوی رژیم غذایی سحر و افطار رعایت شود، نهتنها زیانی ندارد، بلکه برای سلامت جسم و روان مفید نیز هست؛ لذا والدین از فعالیتهای سنگین بدنی کودکان روزهدار خود بویژه در ساعات میانی روز جلوگیری کنند. همچنین ساعات استراحت شبانه را به نحوی تنظیم کنند که کودکان هنگام سحر بتوانند با نشاط از خواب برخیزند و ضمن خوردن سحری کامل، از برکات معنوی سحرهای ماه رمضان نیز بهرهمند شوند. کودکان روزهدار نباید از خوردن افطار و سحری خودداری کنند، اجتناب از خوردن سحری عوارض جدی را در پی خواهد داشت. خوردن وعده غذایی سحر از اهمیت ویژهای برخوردار است و همه اقشار بویژه نوجوانان باید با مصرف گروههای غذایی متنوع نیاز روزانه بدنشان را دریافت کنند.
کودکان و نوجوانان روزهدار سعی کنند در طول روز در محیطهایی قرار گیرند که خنک باشد و در ساعات گرم از منزل خارج نشوند.
نکته دیگر این است که در طول روز بهتر است از فعالیتهایی که باعث خستگی و تشنگی نوجوان میگردد، جلوگیری شود. هرچند پیادهروی و فعالیتهای سبک میتواند در طول ماه مبارک ادامه یابد، اما به دلیل تقارن ماه رمضان امسال با روزهای گرم ماه تیر و مرداد احتمال تشنگی، کمبود آب و ضعف زیاد میباشد، بنابراین در صورتی که نوجوان تمایل به انجام فعالیت ورزشی دارد بهتر است آن را به بعد از ساعات افطار موکول نماید.
جام جم
دوشنبه 9/4/1393 - 21:17
رمضان
وقتی تازه به سن تکلیف رسیده بودم ماه مبارک، در چله زمستان بود، روزها کوتاه بود، آنقدری که من تازه مکلف شده با کلی افتخار روزه کامل میگرفتم، اما تا میآمدم کمی ذوق کنم، پدرم که همیشه دنبال بهانهای بود تا سر به سرم بگذارد، میگفت «الان که روزه گرفتن کاری ندارد وقتی در سن تو بودم، ماه رمضان در تابستان بود، سالها گذشت و گذشت تا دوباره ماه رحمت الهی سر از تابستان درآورد، حالا پدرم به رحمت خدا رفته است و نوبتی هم که باشد نوبت من است تا ماه رمضانهای تابستانی را تجربه کنم و شکرگزار خداوندی باشم که در این ماه جان و توان روزهداری و عبادتم بخشیده است.
باتوجه به اینکه سی روز، روزهداری انتظارمان را میکشد و هر روز باید نزدیک هفده هجده ساعت ناشتا بمانیم، مهمانتان میکنیم به این خانه، تا ضمن انتظار کشیدن برای لحظات شیرین افطار، کمی برنامهریزی کنید، بیگدار به آب نزنید و کار و بارتان را عقب نیندازید. فراموش نکنید، هر چیزی راه و رسمی دارد حتی روزه گرفتن در تابستان.
کمی قبل از سحر: با صدای مادرتان از خواب بیدار میشوید، جدا شدن از پتو و متکا آن هم در این ساعات خیلی سخت است، اما وقتی به بلندی روز و داغی آفتاب فکر میکنید، دیگر تردیدتان برای بیدار شدن تبدیل به یقین میشود. قرار است یک سحری کامل بخورید، اما منظور من از سحری کامل، کباب و جوجه و ماهی نیست، حتی غذاهای سبکتری مثل کوکو و کتلت هم برای سحری مناسب نیستند، چراکه خشکی این غذاها سبب میشود از همان ساعات ابتدای روز احساس عطش کنید، بهترین انتخاب برای سحریها میوه، سبزیجات آبدار، کاهو، هندوانه و خربزه است و غذاهای دیرهضمی که تا 8 ساعت در دستگاه گوارشتان باقی میماند؛ مثل چی؟ مثل عدس، غلات، خرما، ذرت. حالا راز آن صفهای بلند جلوی در حلیمفروشیها را فهمیدید، بیعلت نیست که حلیم در ماه مبارک این همه خریدار دارد؟!
کمی بعد از سحر: اگر خواب نمانده باشید، حالا دیگر وعده سحری را نوش جان کردهاید و حسابی انرژی دارید، البته اگر چشمک زدنهای متکا و پتو بگذارند! کلی دلیل علمی وجود دارد برای اینکه بگوید نخوابیدن در این زمان بهتر است، اما فعلا وقت گفتنشان نیست، پس همین نصیحت پدرانه را گوش کنید و فکر خوابیدن دوباره را از سر بیرون کنید، که بیشتر شما را کسل و بیحوصله میکند، در عوض در همین ساعات ابتدایی روز کمی قرآن بخوانید و مناجات کنید، و روزی پر از خیر و برکت و آرامش را آغاز کنید، در ماهی که نفس کشیدنش هم تسبیح پروردگار است.
اول صبح: فعلا پر از انرژی هستید، چراکه غذای سحری کار خودش را کرده است، میتوانید در این زمان به کارهایی رسیدگی کنید که نیازمند فسفر سوزاندن یا چربی سوزاندن است؛ یعنی کارهای ذهنی و عملی. پس اگر میخواهید درس بخوانید همین ساعات صبح را غنیمت بشمرید، اگر هم شغلتان نیازمند فعالیت فیزیکی است، بخش اصلی کار را در همین ساعات انجام دهید، چراکه چند ساعت دیگر نای انجام دادن فعالیتهای فکری و جسمی را نخواهید داشت، ضمنا به خودتان رحم کنید و همه انرژیتان را در این زمان مصرف نکنید کمی هم برای ساعات بعدی ذخیره نگه دارید. نکته دیگر اینکه در این ساعات کمتر حرف بزنید، چراکه زیاد حرف زدن، علاوه بر سوزاندن انرژی، شما را زودتر از موعد تشنه میکند.
سر ظهر: آن غذاهای دیرهضم سحری را که به یاد دارید، دیگر همهشان سوختهاند و چیزی برای این ساعات به بعد باقی نمانده است، باتوجه به اینکه معده انسان همیشه در این ساعات میزبان یک غذای سنگین بوده، پس تحمل گرسنگی در این ساعات شاید از بعدازظهر هم کمی سختتر باشد، چراکه مغزتان پیغام گرسنگیتان را مدام تکرار میکند و در انتظار غذاست. در این زمان دور کارهای مهمی که نیازمند فسفر سوزاندن است را خط بکشید، به جای آن کمکم آماده نماز ظهر شوید، دعای ماه رمضان را بخوانید و با خدا مناجات کنید، معدهتان کمکم خودش را با شرایط وفق میدهد.
اوایل بعدازظهر: دیگر 12 ساعت از روز گذشته و احتمالا ساعت کار اداریتان هم به پایان رسیده است، امیدوارم قبل از ماه مبارک دقت کرده باشید و برای این ساعات کلاس، باشگاه، اضافهکاری و خلاصه اموری از این دست ثبتنام نکرده باشید. به خاطر بسپارید که تاکسی نسبت به مترو، مترو نسبت به اتوبوس و اتوبوس نسبت به پای پیاده اولویت دارد، از خیر خریدهای غیرضروری بگذرید و سعی کنید هر چه زودتر خود را به خانه برسانید. ضمن اینکه خودتان را برای مواجه با یک ترافیک عصرگاهی آماده و سعی کنید با زبان روزه به جان زمین و زمان غر نزنید. اگر کارهای مهمتان را برای این ساعت تلمبار نکرده باشید، وقت خوابیدن زیر باد کولر است.
اواخر بعدازظهر: چیزی به اذان مغرب نمانده است. تلویزیون را که روشن کنید، یک عالمه برنامه ویژه رمضان است که پخش میشود، اگر آقا پسر خانه هستید، بدون غر زدن بروید و نان بربری افطاری را بخرید، اگر هم دختر خانم خانه هستید تنبلی نکنید، دست به کار شوید و کمی به مادرتان کمک کنید. فراموش نکنید که ماه رمضان است و تمام این کارها وقتی برای خدا باشد، عبادت محسوب میشود، ضمن اینکه سرگرم شدن با این کارها، سبب میشود زمان راحتتر بگذرد. برای افطار شیر یا چای گرم درست کنید. سوپ و آش هم مناسب است، خرما و کشمش هم قند خونتان را کمی بالا میآورد، صبور باشید و برای افطاری غذای سنگین نخورید، به فکر معدهای باشید که ساعتهاست رنگ غذا ندیده است. کمی نان، پنیر، سبزی، گوجه و خیار آماده کنید، این افطاری خیلی سالمتر از غذاهای سرخ شده و سنگین است، بد نیست وعده شام را هم کمی دیرتر صرف کنید.
وقت افطار: صدای اللهاکبر اذان را که میشنوی، برای چند لحظه انگار از آن تشنگی و گرسنگی شدیدی که تمام وجودت را فرا گرفته بود خبری نیست، انگار حالا تو هستی و پروردگارت و یک خلوت چند ثانیهای. وقت افطار شده، قبول باشد، ما را هم از دعای خیرتان بینصیب نکنید.
یک مهمانی استثنایی
راستش را بخواهی برای حساب و کتاب روز اولت نیازی نیست به تقویم نگاه کنم یا از دیگران بپرسم چقدر تا رمضان مانده است؟ به حال و هوای درونم که بنگرم میبینم دیگر وقت آمدنت است، وقت آن است که درهای آسمان گشوده شود و دعاهای من راهی برای بالا رفتن پیدا کند. نمیدانم ایراد از این دوران است یا از جوانی ما که مهلت یک ساعت خلوت به دلمان نمیدهد. پروردگارا! رمضانت از راه رسیده است ماهی که بلندی و کوتاهی روزهایش، رحمت تو را کم و زیاد نمیکند.
ماهی که از پس یازده ماه انتظار دیر میآید و زود میرود. آغاز که میشود با خودم قرار میگذارم قرآن ختم کنم، دعا بخوانم، شب قدر را شبزندهداری کنم و پایانش که میرسد دستم خالی و دلم پر از حسرت است. در مهمانی توست که تنهاییام بیاعتبار میشود و بیهمزبانیام رنگ میبازد امید در وجودم جوانه میزند و تازه باور میکنم که در تمام لحظههای عمرم با منی، نزدیکتر از رگ گردن و این منم که یازده ماه غفلت میکنم و با شروع ماه رمضان باز هم به رحمتت امید میبندم. راستی خودت بگو من بنده، به جز امید به مهربانیات، چیز دیگری هم دارم؟
حالا این منم در آغاز یک مهمانی بزرگ، گذشتهام را نگاه نکن، پر است از کاشهای پر از حسرت، نبایدهای تاریخ گذشته، توبههای شکسته و عهدهای فراموش شده. اکنونم را ببین که از پشیمانی لبریزم. ترس دوریات را با امید نزدیکیات همراه کردهام. من در میانه این خوف و رجا به ماه رمضانت چنگ زدهام، به انتظار شب قدرت نشستهام. من تو را وکیل خودم کردهام، که رحم کنی و ببخشی و آزادم کنی از آتش.
جام جم
دوشنبه 9/4/1393 - 21:17
رمضان
جام جم سرا:اصلا میتوانید وقتی بوی هوسانگیز کلهپزی به مشامتان میرسد ذهنتان را به موضوع دیگری معطوف کنید و منکر این بوی جاذب و محرک شوید؟ البته شاید در یک لحظه تمام مضرات این غذا به فکرتان خطور کند و به کلهپاچه نه بگویید، ولی مگر میشود آن تلیت پر مغز، آن چشم و بنا گوش چرب و چیل و آن زبان نرم و لذیذ را از یاد ببرید؟
حالا تصور کنید نزدیک به زمان افطار است و شما در حال برگشت به خانه و حسابی گرسنه هستید. بوی کلهپزی و افکار وسوسهانگیز و این که چون ساعتها محروم از خوردن بودهاید حق مسلمتان است که شکمتان را با غذای محبوبتان پر کنید، شما را بدون تامل وادار به خرید یک دست کلهپاچه میکند.
اما پرسش اینجاست آیا میتوان کلهپاچه را یکی از غذاهای مقوی و تامینکننده نیاز بدن در ساعات روزهداری به شمار آورد؟ بهترین زمان خوردن کلهپاچه در ساعات میان افطار تا سحر چه موقع است؟ چرا میگویند این غذا باعث تشدید تشنگی در ساعات روزهداری میشود؟ مضرترین قسمت کلهپاچه کدام قسمت است؟ چربی کلهپاچه تا چه میزان میتواند خطرناک و آسیبزا باشد و عوارض آن چیست؟
کلهپاچه انرژیزاست نه مقوی
با توجه به این که چند سالی است ساعات بین افطار و سحر کوتاه و افراد فرصت زیادی برای خوردن مواد غذایی مورد نیاز بدن ندارند، برخی خانوادهها بر این باورند که چون کلهپاچه در مقایسه با دیگر غذاها یک غذای مقوی و مغذی است، میتواند قدرت و قوای بدن را در ساعات روزهداری تامین کند و جلوی ضعف و گرسنگی را بگیرد. در نتیجه در ایام رمضان به دفعات بیشتر و به میزان زیاد از این غذا استفاده میکنند، اما باید بدانید گرچه کلهپاچه پروتئین باکیفیتی دارد و غنی از یک سری ریز مغذیها بویژه ویتامینهای گروه B بویژه ویتامین B12 است، اما خواصی همچون گوشت قرمز دارد و نباید بر این باور بود که کلهپاچه در مقایسه با دیگر غذاها مقویتر است.
آن عاملی که موجب میشود افراد پس از خوردن کلهپاچه دیرتر گرسنگی را تجربه کنند میزان بالای چربی این غذا نسبت به دیگر غذاهاست. چربیها در مقایسه با پروتئینها ارزش تغذیهای چندانی ندارند و تقریبا دیرتر از دیگر درشت مغذیها هم معده را ترک میکنند و دیر هضم هستند. در نتیجه دیرتر فرد را گرسنه کرده و این به دلیل پرکالری بودن این غذاست و ربطی به مغذی و مقوی بودن آن ندارد. این را هم بدانید کلهپاچه در میان انواع غذاها خطرناکترین نوع چربی را دارد و بشدت بر سلامت مصرفکننده تاثیر منفی میگذارد.
مصرف بیش از حد این غذا در ایام ماه رمضان بخصوص امسال که گرمی هوا نفسگیر است به هیچ عنوان توصیه نمیشود؛ چون وقتی هوا بشدت گرم میشود تحرک و فعالیت افراد به حداقل رسیده بنابراین بدن نمیتواند چربی این غذا را به نحو مطلوبی بسوزاند و بدون شک مصرفکننده با مشکلات گوارشی و افت سلامتی مواجه خواهد شد.
کلسترول کلهپاچه بالاست
اما پرسشی که بیشتر افراد میپرسند آن که کلسترول کلهپاچه بالاتراست یا تریگلیسیرید آن و آسیبزایی کدام یک بیشتر است؟ کلسترول و تریگلیسیرید از انواع چربیهای خون است. تریگلیسیرید نوعی چربی ذخیرهای است؛ یعنی وقتی غذاهای چرب میخوریم مازاد چربی در برخی بافتهای بدن تجمع یافته و وقتی بدن به انرژی نیاز دارد آن را تجزیه و مورد استفاده قرار میدهد و معمولا هر چه فرد چاقتر باشد توده چربی و تریگلیسیرید زیادتری دارد. مقادیر زیاد تریگلیسیرید در بدن باعث سختی و سفتی رگهای خونی و در نهایت سکته قلبی و مغزی میشود.
اما کلسترول نوعی ترکیب شیمیایی چرب است که سازنده و محافظتکننده سلولها و هورمونهاست و در افراد لاغر هم احتمال افزایش کلسترول وجود دارد. با اندازهگیری کلسترول خون میزان HDL و LDL خون محاسبه میشود. HDL همان کلسترول خوب است که از رسوب کردن LDL یا کلسترول بد بر دیواره داخلی عروق جلوگیری میکند و میتواند در برابر حمله قلبی و سکته مغزی از شما محافظت کند. وقتی پزشک بخواهد میزان چربی خون را محاسبه کند تریگلیسیرید یکی از این آزمایشهاست که به همراه آن نیز میزان کلسترول به منظور محاسبه خطرهای احتمالی اندازهگیری میشود.
با این تفاسیر لازم است بدانید کلهپاچه بخصوص بناگوش، چشم و بیشتر از همه مغز حاوی کلسترول بالایی است و سرشار از اسیدهای چرب اشباع و ترانس است و باعث افزایش تریگلیسیرید بویژه کلسترول بد و در کل افزایش چربی خون میشود. ضمن این که زبان و گوشت صورت گوسفند در مقایسه با گوساله چربی بیشتری دارد؛ ولی پاچه در مقایسه با دیگر اجزای کلهپاچه چربی کمتری دارد، اما کیفیت پروتئین آن به گوشت قرمز نمیرسد. البته باید توجه داشته باشید که چربی قلم گوسفند و گاو بسیار بالاست و بیشتر این چربی در زمان طبخ وارد آب کلهپاچه میشود. همان مایع غلیظ و لذیذی را میگوییم که بیشتر به همراه مغز له شده و نان سنگک به صورت تلیت مصرف میشود. در نتیجه کلهپاچهخورهای حرفهای با جان خود بازی نکرده و برای تقلیل چربی دریافتی دستکم آب کلهپاچه را بدون مغز میل کنند!
چاشنی یا ادویه خنثیکننده چربی نداریم
بهتر است کلهپاچه با چه چاشنی یا ادویهجاتی مصرف شود تا زودتر هضم شود؟ آیا ادویه یا افزودنی خاصی وجود دارد که بتوان با آن از میزان کالری و چربی کلهپاچه کاست؟ ادویهجات بیشتر با تحریک شیره معده خاصیت هضمکنندگی دارد و ضد نفخ و ضدعفونیکننده است. دارچین، زیره سبز و سیاه، زردچوبه و فلفل از ادویهجاتی است که میتوان به همراه کلهپاچه استفاده کرد که البته ادویه اختصاصی که بتواند چربیسوز باشد، نداریم. در میان چاشنیها نیز سرکه، آبلیمو، آبغوره و انواع ترشی تا حدودی با اسیدی کردن به هضم سریع و بهتر غذا کمک میکند و تا حدودی میتواند التهابات و حرارت ناشی از پرخوری را التیام بخشد، ولی خنثیکننده اثرات مضر و زیانبار تریگلیسیرید و کلسترول خون و کاهنده کالری دریافتی نیست.
بهترین زمان خوردن کلهپاچه
برخی افراد از ترس این که در ساعات روزهداری گرسنه نشوند، کلهپاچه را در وعده سحر میخورند که البته خوردن این غذا، کله سحر آن هم به همراه جمع خانواده حسابی میچسبد، اما لازم است بدانید چون چربی و پروتئین کلهپاچه و همچنین سیراب شیردان برای هضم، نیاز به جذب آب زیادی دارد، اگر آب مورد نیاز خود را از ذخیره آب بدن تامین کند موجب بروز تشنگی شدید در همان ساعات اولیه روزهداری میشود و فرد را کمطاقت و کمحوصله میکند .
اگر هم این غذا آخر شب خورده شود غذا بهخوبی هضم نمیشود و احساس سنگینی و پری ناشی از آن موجب خواب آشفته، اضطراب و تنگی نفس میشود، ضمن آن که اشتهای شما را برای خوردن یک سحری کامل کور میکند، اما اگر میخواهید کلهپاچه را در وعده شام بخورید باید حتما فاصله زمانی دو ساعته تا خواب رعایت شود، ولی بهتر است یک ساعت پس از صرف یک افطار سبک به مقدار متعادل از این غذا تناول و قبل از سیر شدن سفره را ترک کنید. مصرف بیش از دو بار این غذا در ماه مبارک میتواند برای سلامت زیانبار باشد.
کلهپاچه برای کودکان و افرادی که سوخت و ساز بالایی دارند یا دچار ضعف عمومی بدن هستند در صورتی که چربی، قند و فشار خون بالایی نداشته باشند مناسب است. در مقابل کلهپاچه به دلیل میزان بالای مواد پورینی باعث افزایش اسید اوریک شده و برای مبتلایان به نقرس و نارسایی کلیوی منع مصرف دارد، ضمن آن که برای افراد با کلسترول بالا، مبتلایان به دیابت و بیماران قلبی و عروقی محدودیت مصرف دارد.(فاخره بهبهانی / گروه سلامت)
دوشنبه 9/4/1393 - 21:17
رمضان
جام جم سرا: دکتر فرزاد اشرافی با تاکید بر این که بیماران مبتلا به سکته مغزی که فشار خون بالا نیز دارند، باید فقط با تائید پزشکشان روزه بگیرند، در گفتوگو با جامجم افزود: مبتلایان به صرع نیز از آن جایی که مصرف داروهایشان طی دورههای خاصی باید صورت بگیرد وگرنه در خطر بروز تشنج قرار میگیرند برای گرفتن روزه باید با پزشکشان مشورت کنند، اما مبتلایان به سردردهای میگرنی، اماس، آلزایمر و پارکینسون در صورت کنترل بیماریشان با دارو و در صورتی که مشکل یا بیماری داخلی دیگری نداشته باشند، میتوانند تحت نظر پزشکشان روزه بگیرند.
وی تاکید کرد: البته مبتلایان به سردرد باید با مصرف مواد قندی و کربوهیدراتها در وعده سحر و افطار از افت قند خونشان که به تشدید حملات میگرنی منجر میشود، جلوگیری کنند.
دوشنبه 9/4/1393 - 21:17
رمضان
نسخه
این روزها یکی از پرسشهای رایج که از پزشکان پرسیده میشود خطرات روزهداری برای بیماریهای مختلف است. در مورد دیابتیها که درصد بالایی از جامعه بزرگسال ایران و جهان را در برمیگیرد، این پرسش بسیار شنیده میشود و حتما باید به آن پاسخ داد.
جام جم سرا: دیابت طیف وسیعی دارد، از یک طرف شامل بیماران با قندهای اندکی بالا و با حال عمومی خوب است و از سوی دیگر بیمارانی هستند که قند خون بسیار بالایی دارند و دچار بیماریهای متعدد دیگر مثل بیماریهای قلبی، کلیوی و... هستند.
واضح است که خطر روزهداری در هر بیمار با بیمار دیگر متفاوت است و نمیتوان نظر یکسانی در مورد همه داد.
نکته مهمتری که باید به آن اشاره کرد این که پزشک فقط میتواند خطرات روزهداری در بیمار را بیان کند و قادر به دادن حکم انجام یا معافیت از روزه نیست.
برای نمونه سه گروه بسیار پرخطر، پرخطر و کمخطر در اینجا بیان میشود:
1 ـ درمورد بیماران با دیابت خفیف و تحت کنترل (قند خون ناشتا کمتر از 130 و بعد از غذا کمتر از180) حتی اگر این دسته از بیماران داروهایی مثل متفورمین یا اکاربوز بخورند در صورتی که بیماری سخت دیگری نداشته باشند و به شرط اینکه در طول روز مجبور به فعالیت بدنی نباشند، خطر روزهداری کم است.
2 ـ در مورد بیماران دیابتی که سن بالا دارند بخصوص اگر تنها زندگی میکنند و آنهانی که بیماریهای همزمان دیگری مثل فشار خون یا قلبی ـ ریوی دارند خطر روزهداری بالاست. اگر دیابت بیمار به هر دلیلی تحت کنترل نباشد و متوسط قند خون در حد 150 تا 300 باشد نیز خطر اینکه بیمار حین روزهداری بدحال شود زیاد است.
3 ـ بیمارانی که روزهداری در آنها بسیار خطرناک است شامل این موارد هستند:
بیمارانی که دچار دیابت تیپ یک هستند، بیماران دیابتی که بارداری را تجربه میکنند، دیابتیهایی که مجبورند کار سخت بدنی انجام دهند، دیابتیهایی که دیالیز میشوند، بیماران دیابتی که همزمان دچار بیماری حاد هستند و بیمارانی که در ماههای اخیر حمله افت قند خون داشتهاند.
همانگونه که در ابتدا بیان شد، روزهداری در صورتی با خطر کم همراه است که فرد قند خونش کاملا تحت کنترل باشد و به بیماریهای دیگر مبتلا نباشد و ضمنا در طول ساعات گرم مجبور به کارکردن یا فعالیت در خارج از منزل نباشد.(دکتر رضا کریمی - فوق تخصص بیماریهای غدد)
دوشنبه 9/4/1393 - 21:17