• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1616
تعداد نظرات : 49
زمان آخرین مطلب : 4165روز قبل
اهل بیت

 

بدعت در نحوه عزاداری

 

آسیب هایی كه تاكنون برشمردیم ، آفاتی بود كه محتوای مجالس عزاداری سید الشهدا را تهدید می كنند ، اما شماری از آفات مربوط به شكل و چگونگی عزاداری می شوند .

از نظر فقهی ، عبادات اعم از واجب و یا مستحب ، توقیفی است ، بدین معنا كه اصل عبادت و چگونگی آن باید توسط ادله شرعی اثبات شود ، در غیر این صورت ، عملی كه به عنوان عبادت انجام می شود ، بدعت محسوب می گردد و نه تنها مطلوب نیست بلكه ممنوع و محرم است .

استحباب عزاداری برای سالار شهیدان بر پایه ادله قطعیه ثابت است و با عنایت به آثار و بركات فردی و اجتماعی آن از بزرگترین عبادات محسوب می گردد ، اما در مورد چگونگی انجام این عبادت ، معیار ، عزاداری های مرسوم در عصر صدور و روایات مربوط به عزاداری است . بلكه می توان گفت : اطلاق این روایات ، شامل انواع عزاداری های مرسوم در اعصار مختلف نیز می گردد ، مشروط به این كه آن چه رایج شده صدق عزاداری كند و موجب وهن مكتب اهل بیت و یا همراه با انجام عملی نامشروع نباشد .

بنا بر این ، آن چه در شماری از مجالس عزاداری به تدریج مرسوم شده ، مانند : استفاده از ابزار موسیقی ، آهنگ های مبتذل ، تشبه مرد به زن ، و همچنین قمه زدن ، بدعت در عزاداری محسوب می شود . به ویژه قمه زدن كه در عصر حاضر موجب تبلیغات سوء بر ضد پیروان اهل بیت و وهن مكتب تشیع است ، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیة الله خامنه ای در این باره می فرماید :

قمه زدن هم از كارهای خلاف است . . . نمی شود در مقابل این كار غلط سكوت كرد ، . . . كار غلطی است كه عده ای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند . كجای این حركت عزاداری است ؟ ! البته ، دست بر سر زدن عزاداری است . شما بارها دیده اید ، كسانی كه مصیبتی برایشان پیش می آید ، بر سر و سینه خود می كوبند . این نشانه عزاداری است ، اما شما تا به حال كجا دیده اید كه فردی به خاطر رویكرد مصیبت عزیزترین عزیزانش با شمشیر بر مغز خود بكوبد و خون جاری كند ؟ كجای این كار عزاداری است ؟ ! قمه زدن سنّتی جعلی است . از اموری است كه مربوط به دین نیست و بلاشك ، خدا هم از انجام آن راضی نیست ، علمای سلف دستشان بسته بود و نمی توانستند بگویند : « این كار غلط و خلاف است » .

امروز روز حاكمیت اسلام است و روز جلوه اسلام است . نباید كاری كنیم كه آحاد جامعه اسلامی برتر ، یعنی جامعه محب اهل بیت ( علیهم السلام ) كه به نام مقدس ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ به نام حسین بن علی ( علیه السلام ) و به نام امیر المؤمنین ( علیه السلام ) مفتخرند در نظر مسلمانان و غیر مسلمانان عالم ، به عنوان یك گروه آدم های خرافی بی منطق معرفی شوند . . . قطعاً این یك بدعت است . (93)

و آخرین سخن در این باب ، این كه فرهنگ عاشورا اگر آن گونه كه هست و بدون تحریف به جهانیان عرضه شود ، از قدرت اعجازآمیزی برخوردار است كه می تواند به نظام سلطه و استكبار در جهان ، پایان دهد و بدینسان نه تنها امت مسلمان ، بلكه همه مستضعفان جهان را از ستم چپاولگران ، زورمداران و غارتگران بین المللی رهایی بخشد و به گفته رهبر انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای :

امروز حسین بن علی ( علیه السلام ) می تواند دنیا را نجات دهد ، به شرط آن كه با تحریف ، چهره او را مغشوش نكنند . (94)

یادم نمی رود در دوران ریاست جمهوری ، ایشان شبی نخستین رهبر جهاد اسلامی فلسطین شهید دكتر فتحی شقاقی را به منزل خود دعوت كردند ، جمعی از روحانیون و مسئولان كشور نیز حضور داشتند ، یكی از حضار از شهید دكتر فتحی شقاقی پرسید كه تا چه اندازه به موفقیت راه خود اطمینان دارید ؟

وی با این كه پیرو مذهب اهل سنت بود پاسخی داد كه همه را در بهت و شگفتی فرو برد .

پاسخ او این بود كه :

ما اصولاً به این موضوع فكر نمی كنیم ! ما موفقیت و پیروزی خود را در انتخاب راه حسین بن علی ( علیه السلام ) می دانیم ، هدف ما انجام تكلیف الهی است !

باری ، همه پیروان راستین اهل بیت و علاقمندان آگاه سید الشهداء در پاسداری از فرهنگ اصیل عاشورا در برابر توطئه دشمنان آگاه و تحریف دوستان ناآگاه ، مسئولند . اما بی تردید ، مسئولیت مراجع تقلید ، فرهیختگان ، عالمان دین باور ، گویندگان ، نویسندگان و مرثیه سرایان متعهد ، سنگین تر است . ( ثُمَّ لَتُسْـَلُنَّ یَوْمَـلـِذ عَنِ النَّعِیمِ ) . (95)

------------------------------

93 . مقتل الحسین ( علیه السلام ) ، موفّق بن أحمد المكّی الخوارزمی ( م 568 ق ) ، تحقیق : محمّد السماوی ، قم : مكتبة المفید .

94 . الملل والنحل ، محمّد بن عبد الكریم الشهرستانی ( م 548 ق ) ، بیروت : دار المعرفة ، 1406 ق .

95 . الملهوف علی قتلی الطفوف ، علی بن موسی الحلّی ( السیّد ابن طاووس ) ( م 664 ق ) ، تحقیق : فارس تبریزیان ، تهران : دار الاُسوة ، 1414 ق ، اوّل .

فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء ( ع )

محمّد محمّدی ری شهری

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:16
اهل بیت

 

سوء استفاده از زبان حال

 

بهره گیری از زبان حال در مرثیه سرایی با دو شرط بی اشكال ، و در واقع نوعی هنرمندی در ذكر مصیبت است :

شرط اول این كه : مرثیه سرا ، توان تشخیص حال كسی را كه می خواهد زبان حال او را بیان كند داشته باشد ، و این توان در صورتی تحقق می یابد كه سراینده زبان حال ، اطلاع كافی از هدف نهضت حسینی ، تاریخ عاشورا ، و خصوصیات روحیِ كسی كه حال او را می خواهد بازگو نماید داشته باشد .

شرط دوم این كه : سخنی را به امام حسین ( علیه السلام ) و اهل بیت او نسبت ندهد ، بلكه تصریح كند آن چه می گویم تشخیص من است .

متأسفانه بدون در نظر گرفتن دو شرط یاد شده ، بسیاری از مرثیه سرایان مطالبی را خصوصاً به صورت شعر به امام و اهل بیت آن بزرگوار نسبت می دهند كه واقعیت ندارد . به نظر می رسد سوء استفاده از زبان حال در مرثیه سرایی یكی از عوامل راه یافتن دروغ به مقتل های مكتوب باشد .

از باب نمونه شعر معروف منسوب به امام حسین ( علیه السلام ) :

إن كانَ دینُ مُحَمَّد لَم یَستَقِم * * * إلاّ بِقَتلی یا سُیوفُ خُذینی

این شعر البته از نظر مضمون ایرادی ندارد ولی انتساب آن به امام دروغ است ، این سخن بخشی از قصیده ای است از یكی از شعرای عرب به نام شیخ محسن الهویزی ، كه در رثاء امام حسین ( علیه السلام ) ضمن این ابیات آمده :

أعطَیتُ رَبِّیَ مَوثِقاً لا یَنتَهی * * * إلاّ بِقَتلی فَاصعَدی وذَرینی

إن كانَ دینُ مُحَمَّد لَم یَستَقِم * * * إلاّ بِقَتلی یا سُیوفُ خُذینی

هذا دَمی فَلتُروَ صادِیَةُ الظُّبا * * * مِنهُ وهذا لِلرِّماحِ وَتینی (89)

با پروردگارم عهدی بسته ام كه انجام نمی شود

جز با كشته شدنم ، پس مرا بالا ببر و بیفكن

اگر دین محمد استوار نماند

جز به كشته شدن من ، ای شمشیرها مرا برگیرید

این خون من است ، پس شمشیرهایی تشنه از آن سیراب شوند

و این رگ گردنم آماده برای نیزه هاست .

بدیهی است كه شاعر ، این ابیات را به عنوان زبان حال امام گفته ، لیكن به تدریج به عنوان سخن امام رواج یافته است .

همچنین ، جمله مشهور منسوب به آن حضرت :

إنَّ الحَیاةَ عَقیدَةٌ و جِهادٌ

همانا زندگی عقیده و جهاد است .

این جمله مصرعی از سروده شاعر متأخر احمد شوقی است و تمام بیت چنین است :

قِف دونَ رَأیِكَ فِی الحَیاةِ مُجاهِداً * * * إنَّ الحَیاةَ عَقیدَةٌ وجِهادُ (90)

در راه باورت ایستادگی و مجاهدت كن

كه زندگی ، باور و مجاهدت است

گفتنی است كه این بیت شعار روزنامه « الجهاد » در مصر بوده است . (91)

----------------------------

89 . معالی السبطین ، محمّد مهدی مازندرانی ( م 1344 ق ) ، تبریز : مكتبة القرشی ، 1356 ق .

90 . مفتاح الجنان فی الأدعیة والأعمال ، مجهول المؤلّف .

91 . مقاتل الطالبیّین ، علی بن الحسین الأصبهانی ( أبوالفرج ) ( م 356 ق ) ، تحقیق : السیّد أحمد صقر ، قم : منشورات الشریف الرضی ، 1405 ق ، اوّل .

فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء ( ع )

محمّد محمّدی ری شهری

 

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:15
اهل بیت

 

منابع قابل استناد

 

خوشبختانه منابع متعدد و قابل اتكایی از پنج قرن نخست به دست ما رسیده كه به گزارش نهضت عاشورا پرداخته اند . این منابع را می توان به دو دسته مستقل و مشتمل تقسیم نمود : منابعی كه ویژه گزارش دهی نهضت عاشورا و حماسه سازان این واقعه بی نظیر است و منابعی كه تنها بخش و فصل هایی از آنها ، درباره قیام امام حسین ( علیه السلام ) است . ما در اینجا همه این منابع را به ترتیب تاریخی گزارش می كنیم . گفتنی است این منابع از اعتبار یكسانی برخوردار نیستند ، اما همه آنها قابلیت ارجاع و استناد را دارند و به وسیله پژوهش های تاریخی روشمند قابل بررسی و پذیرش اند :

1 . طبقات الكبری ، ابن سعد ( متوفی 230 )

2 . انساب الاشراف ، بلاذری ( متوفی 279 )

3 . اخبار الطوال ، دینوری ( متوفی 283 )

4 . تاریخ طبری ( متوفی 310 ) این كتاب از مهمترین منابع قیام حسینی است .

5 . الفتوح ، ابن اعثم كوفی ( متوفی حدود 314 )

6 . مقاتل الطالبیین ، ابوالفرج اصفهانی ( متوفی 356 )

7 . معجم الكبیر طبرانی ( متوفی 360 )

8 . شرح الأخبار ، قاضی نعمان ( متوفی 363 )

9 . كامل الزیارات ، ابن قولویه ( متوفی 368 )

10 . امالی شیخ صدوق ( متوفی 381 )

11 . ارشاد ، شیخ مفید ( متوفی 413 )

12 . روضة الواعظین ، ابن فتال نیشابوری ( متوفی 508 )

13 . اعلام الوری ، طبرسی ( متوفی 548 )

14 . مقتل الحسین خوارزمی ( متوفی 568 )

15 . تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساكر ( متوفی 571 )

16 . مناقب ابن شهر آشوب ( متوفی 588 )

17 . الكامل فی التاریخ ، ابن اثیر ( متوفی 630 )

18 . مثیر الأحزان ، ابن نما ( متوفی 645 )

19 . تذكرة الخواص ، سبط ابن جوزی ( متوفی 653 )

20 . الملهوف علی قتلی المطفوف ( لهوف ) سید بن طاووس ( متوفی 664 )

21 . كشف الغمة ، اربلی ( متوفی 692 )

22 . سیر اعلام النبلاء ، ذهبی ( متوفی 748 )

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:14
اهل بیت

 

منابعی كه باید با بررسی از مطالبشان استفاده كرد

1. مقتل منسوب به ابومخنف

ابو مخنف ، لوط بن یحیی بن سعید ، در گذشته به سال 158 هجری قمری ، از مورّخان مورد اعتماد و از اصحاب امام صادق ( علیه السلام ) است ، او به احتمال فراوان شیعه و مقبول مورّخان فریقین است و از این رو تاریخ نگاران و سیره نویسان متعدد از كتاب او درباره قیام امام حسین ( علیه السلام ) نقل كرده اند . از این میان می توان به محمد بن عمر واقدی ( م 207 ) و محمد بن جریر طبری ( م 310 ) در تاریخش ، ابن قتیبه ( م 322 ) در الامامة والسیاسة ، ابن عبدربّه ( م 328 ) در العقد الفرید ، علی بن حسین مسعودی ( م 345 ) شیخ مفید ( م 413 ) در الارشاد و نیز النصرة فی حرب البصرة ، شهرستانی ( م 548 ) در الملل والنحل ، خوارزمی ( م 568 ) در مقتل الحسین و در آخرین حلقه ها به ابن عساكر ( م 571 ) (104) ، در تاریخ دمشق ، ابن اثیر ( 630 ) در الكامل ، سبط ابن جوزی ( م 654 ) در تذكرة الخواص و ابوالفداء ( م 732 ) اشاره كرد(105) . سوگمندانه اصل كتاب ابومخنف ناپیدا شده و ما تنها می توانیم از جمع آوری گزارش های این مورّخان ، به بخشی از كتاب او دست بیابیم .

در دوره معاصر آقای حسن غفاری و محمد هادی یوسفی غروی به این كار همّت گماشته و آن بخش از كتاب ابو مخنف را كه طبری در تاریخ خود گزارش كرده ، گردآورده و با نام های « مقتل الحسین » و « وقعة الطّف » منتشر ساخته اند .

پیشتر از این دو ، كتابی به نام مقتل ابی مخنف منتشر شده است كه نه تنها دلیلی بر صحّت انتساب آن به مؤلف در دست نیست ، بلكه تفاوت فراوان و آشكار مطالب آن با نقل طبری از ابومخنف ، قرینه نادرستی این انتساب است . دلیل دیگر ، وجود برخی مطالب موهن به شخصیت بزرگوارانه امام حسین ( علیه السلام ) است كه تألیف آنها از نویسنده ای مشهور و موثّق همچون ابومخنف ، بسی بعید است . جالب توجه آن كه میان این كتاب چاپ شده ناشناخته ، با متن برخی نسخه های خطی آن تفاوت بیش از حدّ متعارفی به چشم می آید و اعتماد به آن را از میان می برد . (106)

متأسفانه ، نیاز به مقتل أبی مخنف ، موجب شده ، بسیاری به همین نسخه متداول و رایج روی آورده و بیشتر مطالب آن را نادانسته به أبو مخنف نسبت دهند .

گفتنی است كه در دو سده اخیر ، بسیاری از محدثان ، مورخان و كتابشناسان ، پس از تأیید ابو مخنف و كتاب اصلی او ، كتاب كنونی ، متداول و در دسترس « مقتل ابومخنف » را بی اعتبار و غیر قابل استناد دانسته اند . از این میان می توان به محدّث نوری (107) ، میرزا محمد ارباب (108) ، حاج شیخ عباس قمی (109) ، سید عبدالحسین شرف الدین (110) ، سید حسن امین (111) و شهید قاضی طباطبایی (112) اشاره كرد . (113)

 

2 . نور العین فی مشهد الحسین ( علیه السلام )

نور العین ، مقتلی منسوب به ابو اسحاق اسفرائنی است و این عنوان منصرف به ابراهیم بن محمد بن ابراهیم اسفرائنی ، فقیه شافعی و در گذشته به سال 417 یا 418 هجری است ، اما هیچ یك از منابع كهن ، تألیف چنین كتابی را در شرح حال او گزارش نكرده اند (114) . در میان كتابشناسان متأخر ، ابتدا اسماعیل پاشا (115) و پس از او شیخ آقا بزرگ تهرانی (116) و یوسف الیان سركیس (117) این كتاب را به او منسوب داشته اند . آنچه نظر اسماعیل پاشا را كم اعتبار می كند ، اشاره وی به مأخذ خود ، وفیات الاعیان است ، حال آن كه ما چنین مطلبی را در وفیات الاعیان نیافتیم و اسماعیل پاشا خود در كتاب دیگرش ، ایضاح المكنون ، كتاب را بدون ذكر مؤلف آن معرفی كرده است . (118)

كتابشناسان معاصر مانند سید عبدالعزیز طباطبایی ( رحمه الله ) نیز بر اعتقادند كه این كتاب را بر اسفرائنی بربسته اند ؛ زیرا اسلوب و سبك آن با كتاب های تألیف شده در قرن چهارم ، یعنی سال های تدریس و تألیف اسفرائنی ، همسان نیست . (119) و نكته آخر آن كه مطالب كتاب ، بدون سند و مأخذ است و گاه چنان غیر معتبر و دور از عقل است (120) كه تألیف آن را از سوی یك فقیه دانشمند ، بعید می سازد واز این رومحققان خبره در سیره و تاریخ امام حسین ( علیه السلام ) را به انكار آن سوق داده است . (121)

 

3 . روضة الشهداء

كمال الدین حسین بن علی واعظ كاشفی ( م 910 ) مبتكر سبك قصه پردازی و پردازش پندگونه از وقایع تاریخی است . او كه سنی بودن و یا شیعه بودنش معلوم نیست شیفته اهل بیت ( علیهم السلام ) بود و برای جذب عوام ، حوادث تاریخی بویژه ، حادثه عاشورا را با نثری دلپسند به داستان درآورد و در این میان مطالب معتبر و غیر معتبر و مستند و بدون سند را با هم درآمیخت . سبك جدید ، فارسی بودن و انگیزه مؤلف برای خواندن كتاب در مجالس عزا ، موجب شد تألیف كاشفی نه یك اثر تاریخی كه یك اثر تبلیغی و حتی تخیّلی ، شمرده شود . متأسفانه عدم توجه به این مطلب و قرائت و استنساخ متكرر آن - تا آنجا كه سخنرانان مجالس سوگواری امام حسین ( علیه السلام ) را ، « روضه » خوان نامیدند- ، زمینه ورود بسیاری از اطلاعات نادرست این كتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت و در موارد متعددی « زبان حال » ، جانشین « زبان قال » حماسه سرایان كربلا گشت .

مصحّح و حاشیه نگار كتاب ، علامه ابوالحسن شعرانی نیز در مقدمه اش بر كتاب به این موضوع اشاره كرده است : « از نقل ضعیف در روضة الشهداء عجب نباید داشت ، چون در ادای مقصود واعظ ، قوی است ، اگر چه برای مقصود مورّخ كافی نیست » (122) . پیش از شعرانی ، نیز ، میرزا عبدالله افندی ، همكار عالم و كتابشناس علامه مجلسی ( رحمه الله ) ، اكثر روایات این كتاب و بلكه همه آن را مأخوذ از كتب غیر مشهوره و غیر قابل اعتماد دانسته (123) ، سید محسن امین نیز این سخن را تأیید نموده است . (124) محدّث نوری برخی گزارش های كتاب را بدون پشتوانه تاریخی خوانده (125) و شهید مطهری آن را پر از دروغ ، و تألیف و نشر این كتاب را مانع مراجعه به منابع اصلی و مطالعه تاریخ واقعی امام حسین ( علیه السلام ) دانسته است . (126) شهید قاضی طباطبایی نیز مطالب آن را در مقام تعارض با مقاتل معتبر ، ساقط و بی ارزش می داند . (127) نمونه های متعددی از این گونه اخبار غیر قابل باور را می توان در جای جای كتاب دید . (128)

 

4 . المنتخب فی جمع المراثی و الخطب

فخرالدین بن محمد علی بن احمد طریحی ( م 1085 ) مؤلف مجمع البحرین ، مجموعه ای از احادیث و مراثی درباره امام حسین ( علیه السلام ) و برخی دیگر از امامان را گرد آورد و به قصد گریاندن مؤمنان و تشویق به سوگواری ، آنها را به صورت جُنگ سامان داد . المنتخب تاریخ نگاری علمی زندگی یا قیام امام حسین ( علیه السلام ) نیست ، اكثر مطالب كتاب بدون ذكر مأخذ و احادیث آن به صورت مرسل آمده و غث و سمین در آن به هم درآمیخته است . واز این روآن را متناسب با هدف و شیوه مؤلف ، المجالس الطریحیه و یا المجالس الفخریه نیز نامیده اند . ضعف دیگر كتاب ، اختلافات موجود در نسخه های متفاوت آن است كه می تواند نشانگر تصرّفات بعدی در آن باشد . (129)

محدّث نوری منتخب طریحی را مشتمل بر مطالب موهون و غیر موهون می داند (130) و میرزا محمد ارباب قمی ، مسامحات فراوان در آن را گوشزد كرده و روایات مختص آن را معتبر ندانسته است . (131) برخی مطالب ضعیف كتاب قابل تردید و ردّ هستند كه خوانندگان را به صفحات ذیل ارجاع می دهیم . (132)

 

5 . محرق القلوب

محرق القلوب ، نوشته ملا مهدی نراقی ( م 1209 ق ) است . او با اقتباس از روضة الشهداء ، به عرضه مطالبی دست یازید كه به گونه ای شورانگیز ، عواطف و احساسات مردم را به سوی واقعه كربلا سوق دهد ، اما چون مأخذ نراقی ، روضة الشهداء ، كتابی ضعیف و مخلوط از مطالب درست و نادرست بود ، نوشته او نیز بر اخبار ضعیف و غیر معتبر مشتمل گشت . نراقی خود به ضعیف بودن برخی گزارش های كتابش تصریح كرده (133) و از این رو مورد انتقاد برخی از عالمان پس از خود قرار گرفته است . میرزا محمّد تنكابنی برخی از اخبار آن را مظنون یا مقطوع الكذب دانسته (134) و محدث نوری با ابراز شگفتی از تألیف چنین كتابی از چنان عالم بزرگی ، برخی مطالب آن را منكر نامیده است . (135)

شهید مطهری نیز نراقی را فقیه بزرگی خوانده ولی او را در تاریخ عاشورا ، صاحب اطلاع نمی داند و برخی مطالب او را نقد كرده است . (136) گفتنی است انتساب كتاب به نراقی ، مشهور و تردیدی در آن نرفته (137) ، اما محتمل است كه آن را در اوایل سنّ تحصیل و پیش از رسیدن به مراتب كمال علمی ، نوشته باشد .

 

6 . اكسیر العبادات فی اسرار الشهادات « اسرار الشهادة »

آغا بن عابد دربندی شیروانی مشهور به فاضل دربندی ( م 1285 یا 1286 ) از نویسندگانی است كه افزون بر رشته تخصصی خود ، فقه ، در دیگر رشته ها ، مانند تاریخ عاشورا نیز كتاب نوشت . او با جمع اخبار قوی و ضعیف و به قصد حل اختلاف و تحلیل آنها یكی از بزرگ ترین نگاشته ها را درباره واقعه عاشورا سامان داد . او شیفته امام حسین ( علیه السلام ) بود و انگیزه زیبایی در نگارش این كتاب داشت ، اما به دلیل استفاده از منابع ضعیف در كنار منابع اصلی و نقل برخی گزارش های بدون سند نتوانست مقتل معتبری ارائه دهد . او همچنین مبنای نادرستی برگزید و براساس آن از كتاب هایی كه مشتمل بر اخبار مظنون الكذب بودند نیز نقل كرد . مبنای او این بود كه نشانه های كذب هر چند به درجه ظنّ برسد ، مانع نقل نیست و نقل چنین اخباری در بیان سیره و تاریخ ، بی اشكال است . محدّث نوری یكی از منابع ضعیف دربندی را نسخه بدون سروته ، مجهول و پر از دروغی می داند كه سید عربِ روضه خوانی برای كسب تأیید نزد عالمان نجف آورده و سپس به دست دربندی می رسد . نسخه ای كه به گفته محدث نوری ، از كثرت اشتمال بر اكاذیب واضحه و اخبار واهیه احتمال نمی رود كه از مؤلّفات عالمی باشد . (138)

سخن محدّث نوری را بسیاری از عالمان دیگر تأیید كرده اند و بسیاری از نقل های نادرست و غیر قابل باور كتاب را به عنوان گواه ارائه كرده اند . از این میان می توان به میرزا محمد تنكابنی (139) ، شاگرد فاضل دربندی ، محدّث نوری(140) ، شیخ ذبیح الله محلاتی(141) ، سید محسن امین(142) ، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی (143) ، شیخ آقا بزرگ تهرانی(144) و استاد علامه شهید مرتضی مطهری(145) ، اشاره نمود .

گفتنی است بسیاری از تحلیل های نویسنده كتاب برای قابل پذیرش كردن گزارش هایی است كه به سادگی قابل قبول نیستند . (146)

 

7 . ناسخ التواریخ

میرزا محمدتقی سپهر ، مشهور به لسان الملك ( م 1297 ق ) از شاعران و منشیان دربار قاجار است . او در كنار كار دیوانی ، مأمور شد تا كتابی را درباره تاریخ جهان از آدم ( علیه السلام ) تا آن زمان ، بنگارد . (147) كتابی كه همه آنچه را گفته اند و امكان وقوع دارد ومحال نیست ، در خود جای دهد هر چند دور از ذهن باشد . او این تفصیل را در بخش مربوط به امام حسین ( علیه السلام ) حفظ كرده و از این رو « هر قصّه را كه در كتب معارف مورّخین و محدّثین » (148) دیده ، آورده است . او هر چند ، گاه به گاه به نقد پاره ای منقولات دست می یازد ، اما خود نیز اشتباهات تاریخی دارد و مطالب ضعیف به كتابش راه یافته است و از این رو با وجود استفاده اهل منبر و مرثیه از آن ، نمی توان متفردات آن را معتبر دانست . شهید قاضی طباطبایی اشتباهات آن را فراوان دانسته و محتویات بدون مدرك آن را قابل اعتماد ندانسته است . (149) شهید مطهری نیز هر چند مؤلّف را متدین خوانده ، اما تاریخش را چندان معتبر نداشته و برخی از اشتباهات تاریخی او را گوشزد كرده است . (150)

 

8 . عنوان الكلام

ملا محمد باقر فشاركی ( م 1314 ) از فقیهان قرن سیزدهم و چهاردهم اصفهان است . رشته اصلی او فقه اما صاحب منبر وعظ و خطابه نیز بوده است . او بدون آن كه قصد بیان تاریخ عاشورا را داشته باشد در پایان سخنرانی هایش چند جمله ای ذكر مصیبت می كرد . او سپس بخشی از این سخنرانی ها را كه در شرح دعاهای هر روز ماه مبارك رمضان بود به نگارش درآورد و سپس دو عشریه كه نوشته های ویژه مصائب امام حسین ( علیه السلام ) و در قالب مجالس دهگانه بود به آن افزود . فشاركی در مقام تاریخ نویسی نیست و قصدش ذكر مصیب و گریاندن مردم است ، از این رو در بسیاری از موارد سندی برای گفته های خود ارائه نمی دهد و حتی گاه با وجود تصریح به نبودن برخی مطالب در كتب معتبر و مشهور (151) ، تنها به گمان و احتمال ، آن را نقل می كند .

كتاب عنوان الكلام مرجع و مستند كتاب های پژوهشی و تاریخی واقع نشده ، اما به دلیل ذكر برخی مواعظ حدیثی و داستانی گاه مورد استناد اهل منبر قرار می گیرد . تأخر زمانی مؤلف ، نقص ارجاع علمی به كتب و منابع و گزارش های منفرد و بدون شاهد (152) كتاب را می توان دلیل عدم استفاده علمی از آن دانست . (153)

 

9 . تذكرة الشهداء

ملا حبیب شریف كاشانی ( م 1340 ق ) از عالمان و فقیهان پر نویس قرن چهاردهم است . او نزدیك به 200 نوشته دارد كه از جمله آنها ، تذكرة الشهداء است . كار اصلی شریف كاشانی فقه و علوم وابسته به آن بوده ، اما به دلیل شیفتگی به امام حسین ( علیه السلام ) تاریخ مفصّلی در شرح حال شهیدان عاشورا نگاشت . شریف كاشی در این كتاب از همه گونه منابع قوی و ضعیف ، نقل كرد و از این رو با وجود ردّ برخی اخبار از سوی مؤلّف ، تعدادی از روایت های ضعیف در كتاب باقی مانده است . این اخبار پشتوانه تاریخی ندارند وقرائن دیگری در كنار آنها وجود ندارد و از این رو همه گزارش های كتاب قابل اعتماد نیست . نمونه های گزارش های متفرّد و تأیید ناشده این كتاب را می توان در صفحات متعددی مشاهده كرد . گفتنی است برخی از این اخبار محال و یا خارق العاده نیستند ، اما سند و منبع قابل اتكایی ندارند . (154)

 

10 . معالی السبطین

محمد مهدی حائری مازندرانی از نویسندگان قرن چهاردهم ( م 1385 ) دو كتاب دیگر نیز درباره اهل بیت ( علیهم السلام ) دارد كه یكی با نام « شجره طوبی » و دیگری « الكوكب الدرّی فی احوال النبیّ والبتول والوصیّ » است . مرحوم حائری مازندرانی در كتاب « معالی السبطین » اندكی به شرح حال امام حسن و بقیه كتاب را به امام حسین ( علیه السلام ) پرداخته است . او مطالب كتاب را با داستان و شعر درهم آمیخته و آن ها را به شكل مطالب مناسب مجالس سوگواری عرضه كرده است . او مطالب تاریخی ، حدیثی و گوناگون را نقل می كند تا زمینه مناسبی برای گزارش مقتل و وقایع عاشورا ، فراهم آورد و در این میان از نقل مطالب ضعیف و استفاده از كتب و منابع غیر قابل اعتماد ـ مانند روضةالشهداء ، اسرار الشهادات ، منتخب طریحی و . . . ـ خودداری نمی كند . شهید قاضی طباطبایی كه با مؤلف آشنایی و مكاتبه داشته نیز نقلیات كتاب را چندان قابل اعتماد نمی داند و آن را آمیخته از صحیح و ضعیف خوانده و از این رو ناظر كتاب را به دقت در آن فرا می خواند . (155)

--------------------

104 . نفس المهموم ، حاج شیخ عبّاس قمّی ( ت 1359 ق ) ، قم : ذوی القربی ، 1421 ق .

105 . نور العین فی مشهد الحسین ( علیه السلام ) ، لأبی اسحاق الاسفراینی ( ت قرن 10 ق ) ، تونس ـ چاپخانه منار .

106 . وفیات الأعیان ، أحمد بن محمّد البرمكی ( ابن خَلِّكان ) ( م 681 ق ) ، تحقیق : إحسان عبّاس ، بیروت : دار صادر .

107 . هدیة الأحباب فی ذكر المعروف بالكنی والألقاب والأنساب ، حاج شیخ عباس قمّی ، تهران : امیر كبیر ، 1363 ش .

108 . هدیة العارفین ، إسماعیل پاشا البغدادی ( 1839 ـ 1920 م ) ، بیروت : دارالكتب العلمیة ، 1413 ق .

فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء ( ع )

محمّد محمّدی ری شهری

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:13
عقاید و احکام

 

كیفیت عزاداری
س)حكم چاك زدن گریبان و بر سر و صورت زدن در مصیبت امام حسین علیه‌السلام چیست؟
ج) بر سر و صورت زدن و گریبان چاك زدن در مصیبت آن بزرگوار مانعی ندارد.
س)برخی در جلسات سینه زنی و عزاداری معصومین علیه‌السلام در حال عزاداری صورت خود را خراش انداخته و به صورتشان خون جاری می‌شود؛ عزاداری به این شكل چه حكمی دارد؟
ج) معلوم نیست كه این كارها به عنوان ابراز شدت تألم بر مصائب اهل‌بیت علهیم السلام و عزاداری برای آن بزرگواران وهن باشد؛ بلی اگر موجب ضرر معتنی به شود جائز نیست.
س)بعض عزاداران به خود گِل می‌مالند و یا اینكه با پای برهنه راه می‌روند. این نحوه عزادارای چه حكمی دارد؟
ج) این گونه امور كه در محلّی طبق مرسوم آن محل بوسیله آن اظهار حزن و عزا نسبت به سالار شهیدان علیه‌السلام بنمایند چنانچه ضرر معتد به برای جسم و جان نداشته باشد مانعی ندارد.
س)سینه‌زنی به صورتی‌كه دور می‌چرخند و جست و خیز دارند، چه حكمی دارد؟
ج) اشكال ندارد ولی مواظب باشید وقار عزاداری مخدوش نشود.
س)آیا سینه زنی به صورتی كه از كمر به بالا برهنه شوند، در عزاداری سیّدالشهدا علیه‌السلام جائز است؟
ج) اگر مستلزم نگاه نامحرم نباشد اشكال ندارد.
س)سینه‌زنی، زنجیرزنی و یا به سر و صورت كوبیدن در خلال عزاداری، به طوری‌كه موجب صدمه، مثلاً مجروح‌ شدن و یا سرخ ‌شدن می‌شود، چه حكمی دارد؟
ج) اگر صدمه معتد به نباشد اشكال ندارد.
س)در مراسم سینه زدن، در آوردن لباس در صورتی كه معرض تحریك باشد چه حكمی دارد؟
ج) اگر معرض تحریك باشد اشكال دارد و بهتر است با لباس عزاداری شود.
س)در مراسم عزاداری ائمه معصومین علیهم السلام سینه زدن یا چنگ زدن به صورت به طریقی كه خون بیاید چه حكمی دارد؟
ج) عزاداری بر آن بزرگواران به هر نحوی كه موجب ضرر معتدّ به به بدن نباشد و مشتمل بر خلاف شرع از هر جهت نباشد مطلوب است.
س)«هروله» در جلسات عزاداری چه صورتی دارد و حال آن كه مظنه هتك عزاداری و لوث شدن آن و پایین آمدن حزن و تأثر عزاداران بسیاری است؛ لطفاً علاوه بر جواب قاعده و نصیحتی راجع به عزاداری عنایت بفرمایید؟
ج) گاه می‌شود كه اشخاص مصیبت زده از شدّت تأثر از جا بر می‌خیزند و می‌روند و می‌آیند و خود را می‌زنند و فریاد می‌كنند؛ اگر كسی در مصیبت حضرت سید الشهدا سلام الله علیه كه اعظم مصائب است واقعاً چنین حالی پیدا كند یا مثل تباكی چنین حالی را دارد نمی‌توان این حالات را اهانت دانست. در این موارد سلیقه‌ها مختلف است؛ بحسب ازمنه و امكنه فرق پیدا می‌كند و عرف عام را باید ملاك دانست. آنچه لازم است این است كه همه بر حفظ و شكوه و عظمت و حقیقت و وقار قدس و ملكوتی این برنامه و نشان دادن كمال حزن و اندوه خود اهتمام نمایند. خداوند تأیید فرماید.
س)نظرتان راجع به اینكه به هنگام عزاداری و سینه زدن بعضی به نیت اینكه در موسم حج هستند و یا اینكه با یاد حضرت زینب سلام الله علیها كه در حال هروله بود، هروله می‌كنند و سینه می‌زنند را بیان فرمایید؟
ج) نیّت اینكه در موسم حج هستم و هروله می‌كنم صحیح نیست ولی به عنوان شدّت تأثر و ناراحتی از آن مصائب عظمی اشكال ندارد.
س)در برخی از جلسات مذهبی و عزاداری برای اظهار نهایت تذلّل در برابر اهل بیت علیهم السلام عدّه‌ای صدای حیوانات مانند سگ از خود در می‌آورند. حكم شرعی آن را بیان فرمایید؟
ج) چون در انظار بعضی موهن است سزاوار است اظهار ارادت و ولایت خود را در صورت‌های جالب و تحسین‌آمیز انجام دهید.
س)تشكیل هیأت در كوی و خیابانی كه اهالی آن به شعائر دینی مقید نبوده، بلكه سینه زنی و نظائر آن نزد ایشان، كاری عجیب و غریب می‌نماید و احیاناً باعث تمسخر مجالس عزاداری و یا هتك حرمت می‌شود، چه حكمی دارد؟
ج) باید در مسجد و حسینیه واقع در محل‌های مذكور هیئت و مجالس مذهبی به صورت شایسته تشكیل شود و از وعاظ و علمای با فضل جهت اداره مجلس دعوت بشود كه آنها دین مبین اسلام را آن چنان كه هست برای مستمعین بیان كنند؛ در این صورت گمان نمی‌رود باعث تمسخر بشود؛ مضافاً بر اینكه در تبلیغ دین، به تمسخر یك عده جاهل و نادان نباید اعتنا كرد.
آیین‌ها و نمادهای عزاداری
س)در مراسم عاشورا مراسمی چون علم‌گردانی، چهل چراغ كشی و نخل گردانی چه حكمی دارند؟
ج) مانع ندارد.
س)استفاده از عَلَم چه صورتی دارد؟
ج) در مراسم عزاداری سالار شهیدان حضرت ابی عبد الله الحسین علیه‌السلام استفاده از عَلَم كه تعظیم شعائر محسوب می‌شود به شرط اینكه مشتمل بر مجسّمه ذیروح كه حرام است نباشد، اشكال ندارد؛ بلكه مطلوب است.
س)در ایام عاشورا ضریح مانندی به نام نخل را به اسم و رسم عزاداری ملبّس به البسه و اقمشه فاخره می‌كنند ، با عنایت به فتوای مرحوم حضرت آیت الله العظمی بروجردی كه فرموده‌اند: « عزاداری در ایام عاشورا برحسب متعارف بلاد مختلف است وآنچه درهر بلدی مصداق عزاداری است مانعی ندارد.» نظر حضرتعالی در این‌باره چیست؟
ج) آنچه استاد عظیم الشان ما اعلی الله مقامه در پاسخ سؤال مذكور فرموده‌اند مورد تأیید اینجانب است.
س)آیا شمع روشن كردن در شام غریبان سیدالشهداء علیه‌السلام را بلا اشكال می‌دانید؟ آیا از مصادیق بدعت نمی‌باشد؟
ج) اشكال ندارد.
س)در بعضی از مراسم‌ها، شبیه‌سازی انجام می‌شود، مثل درست‌كردن قبر مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها و تابوت حضرت رقیه سلام الله علیها، حكم آن چیست؟
ج) اشكال ندارد.
س)نظرتان راجع به تعزیه خوانی چیست؟
‌ ج) تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد، لباس زنان را نپوشد اشكال ندارد.
س)بعضی افراد در تعزیه نقش امام معصوم علیه‌السلام یا نقش شخصیت‌هایی مثل حضرت عباس علیه‌السلام را اجرا می‌كنند و حال آنكه صاحب سابقه درخشانی نیستند و فقط به جهت اینكه خوب برنامه اجرا می‌كنند آن نقش را به عهده می‌گیرند نظر مبارك را بیان نمایید.
ج) درخشان بودن سابقه تعزیه خوان شرط نیست ولی اگر سوء سابقه خصوصا سوء حال فعلی عرفاً توهین باشد نباید آن اشخاص، مجری باشند. اصولاً مناسب است عزاداری حضرات ائمه طاهرین علیهم‌السلام به صورت مجلس روضه‌خوانی برگزار شود تا سخنرانان عالِم و وعاظ و روضه‌خوان‌های متعهد ضمن ذكر مصائب آن بزرگواران با ذكر فضائل و مناقب و تاریخ زندگی ایشان و بیان احادیث و احكام و تبلیغ معارف اسلام و دفع بدع و شبهات، مردم را آگاه و به مكتب اهل بیت علیهم السلام هدایت و ارشاد نمایند.
س)‌اخیراً مطرح می‌شود كه مجالس عزاداری خصوصاً عزای سید الشهدا علیه‌السلام از صورت سنّتی و روضه خوانی و استماع آن خارج بشود و به صورت نمایشی و تئاتری تبدیل‌گردد، بلكه به‌این مطلب اصرارمی‌ورزند. نظرمباركتان را بیان‌فرمایید.
ج) اقامه عزای آن بزرگوار باید با ذكر مصائب از كتب صحیحه معتبره توسط ذاكرین و علمای محترم با حفظ شئون اهل بیت علیهم السلام باشد و به صورت تئاتر در آوردن معمولاً خالی از لوازم فاسده و غیر شرعی نیست.
س)حكم خرید، فروش، چاپ، تولید و یا استفاده از عكس ها و پوسترهایی كه از چهره ائمه معصومین علیهم السلام تهیه شده است، چگونه است؟
ج) عكس‌ها و پوسترهای مذكور، مستند صحیحی ندارند؛ خوب است از این عمل خودداری شود.
آداب و اخلاق عزاداری
س)اگر شخصی در حین عزاداری برای خودنمایی بلند بلند گریه كند و یا خیلی سنگین زنجیر و یا سینه بزند، آیا ریا كرده و عزاداری او باطل است؟ اگر به قصد گریانیدن دیگران باشد، چگونه است؟
ج) ریا در هیچ عملی صحیح نیست ولی تباكی به نحو عزاداری و به قصد تعظیم امر شعائر، ریا نیست.
س)گاهی در مجالس عزاداری سالار شهیدان علیه‌السلام، كه پر جمعیت نیز می‌باشند، دیده شده كه خادمین و نوكران ابی عبدالله علیه‌السلام رفتار ناشایستی با عزاداران دارند، (مثل فریاد زدن، هُل دادن و غیره) این كارها از حیث شرعی چه حكمی دارد؟
ج) باید با عزاداران و مستمعین با ادب رفتار و با احترام پذیرایی شود.
س)آیا رضایت پدر و مادر در رفتن به مجالس عزایِ سید الشهداء علیه‌السلام واجب است؟ و بدون رضایت ایشان می‌توان در این مجالس شركت كرد؟
ج) موارد، مختلف است.
س)حكم شوخی و خنده در ماه محرم خصوصاً روز عاشورا چیست؟
ج) صحیح نیست.
س)راه اندازی دسته‌های عزاداری در كوچه و خیابان كه باعث ترافیك می‌شود، چه حكمی دارد؟
ج) در حد متعارف ایام عزاداری اشكال ندارد.
س)بعضی عزاداری‌ها و هیئات به صورت چادر و خیمه در كوی و خیابان بر پا می‌شود و برخی از همسایگان به این كار، رضایت ندارند، و اقامه مجلس به این شكل و شركت در آن چه حكمی دارد؟
ج) این مراسم را به نحوی برگزار كنند كه موجب زحمت عابرین و همسایگان نشود.
س)ایجاد سر و صدا، كم یا زیاد، در هنگام عزاداری، در صورتی كه از رضایت همسایگان بی اطلاع هستیم، چه حكمی دارد؟ (آیا رضایت تك تك همسایه‌ها كافی است یا اغلب ایشان)؟
ج) عزت و شأن این برنامه خود مقتضی است كه مزاحمت فراهم نشود.
س)عزاداری در نیمه شب كه موجب بر هم زدن آسایش و خواب مردم می‌شود از نظر شرعی چه حكمی دارد؟
ج) به طور كلی مزاحمت و آزار اشخاص چه در خواب باشند چه در بیداری جائز نیست؛ این مراسم باید در حدّ معمول و متعارف انجام شود. و در بعض موارد مثل شب عاشورا، صدق اذیت نمی‌كند.
س)آیا این‌كه مؤسس یك مجلس عزای امام حسین علیه‌السلام بخواهد این مراسم، جمعیت بیشتری داشته باشد، صحیح است؟
ج) مجالس مذكور هرچه باشكوه‌تر و پر جمعیت‌تر باشد اثرش در قلوب بیشتر و آثار مثبتش زیادتر است و اگر به این مسئله اهمیت داده نمی‌شد دشمنان دین و مسلمانان فریب خورده و ظاهربین و غرب‌زده اصل حادثه كربلا را انكار می‌كردند.
البته همگان متوجه باشند كه اجر و ثواب بسیار زیادی را كه بر اقامه عزای حضرت و شركت در مراسم آن بزرگوار است با وارد نمودن محرّمات از بین نبرند، و از هر چیزی كه موجب وهن مذهب و وهن مراسم سوگواری می‌گردد باید اجتناب شود.
س)گاهی ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام با بعضی از مناسبت‌ها مثل نوروز تقارن پیدا می‌كند، نظر مباركتان را در مورد برگزاری مراسم این گونه مناسبت‌ها در زمان عزای حسینی بیان فرمایید.
ج) واضح است كه مؤمنین و محبین اهل بیت علیهم السلام در ایام محرم و صفر از برگزاری مراسم و تظاهر به اعمالی كه مناسب شأن محبّ اهل‌بیت سلام الله علیهم نباشد خودداری می‌نمایند و مراسم و سیره سوگواری را حفظ می‌نمایند.
نماز و عزاداری
س)وظیفه كسی كه مردّد است امور عزاداری را تا دیر وقت انجام دهد یا مراقبت بر قضا نشدن نماز صبح كند چیست؟
ج) مراقبت بر قضا نشدن نماز، واجب است.
س)اگر كسی نماز نخواند و روزه نگیرد و برای امام حسین ‌علیه‌السلام احسان كند و سینه و زنجیر بزند و گریه كند و نیز كسی كه خمس و زكات مالش را ندهد، آیا می‌تواند از این مال در راه امام حسین علیه‌السلام احسان كند؟ آیا اجر و ثوابی بر این شخص است؟
ج) نمازوروزه واجب است ولی‌عزاداری و گریه بر امام حسین علیه‌السلام مستحب است. انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد و عزاداری هم بكند و پولی كه متعلّق خمس شده واجب است اول، خمس آن ادا شود آن‌گاه در راه امام حسین علیه‌السلام و كار خیر دیگر مصرف شود و مصرف نمودن پولی كه خمس به آن تعلّق‌گرفته قبل از ادای خمس درهركاری اگرچه خیر باشد حرام است.
س)در ظهر عاشورا عزاداران برای شور و اظهار حزن، آماده می‌شوند و از طرفی وقت نماز ظهر می‌شود؛ وظیفه مؤمنین چیست؟
ج) در این موارد باید جمع بین اغراض و كسب فضائل نمود؛ هم برنامه‌ای را كه به صورت عزاداری برای حضرت سید الشهداء علیه‌السلام انجام می‌شود، انجام دهید و هم نماز ظهر را در اول وقت بجا آورید.
عزاداری بانوان
س)آیا گریه كردن زن‌ها با صدای بلند در مجالس عزای ائمه اطهار علیهم السلام بخصوص حضرت سید الشهداء علیه‌السلام با توجه به حضور مردان نامحرم در مجلس مذكور جایز است.
ج) اشكال ندارد.
س)ایستادن و نگاهِ خانم‌ها به مردانی كه در خیابان مشغول عزاداری هستند، چه حكمی دارد؟ و مسئولیت دست اندركارانِ هیئت در این مورد چه مقدار است؟
ج) نگاه كردن خانم‌ها به بدن مردان نامحرم جایز نیست.
س)راه رفتن خانم‌ها در عقب دسته های عزاداری چه حكمی دارد؟
ج) اگر مستلزم ارتكاب معصیت نباشد اشكال ندارد.
سخنرانان و مداحان مجلس عزاداری
س)نظر حضرتعالی در مورد مدّاحی چیست؟ و یك مدّاح اهل بیت علیهم السلام چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
ج) مدّاحی اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین چنانچه برای خدا باشد عبادت است و اجر عظیم دارد و به همین جهت مداح باید اهل تقوا و مقیّد باشد اشعاری كه می‌خواند خلاف واقع و دروغ نباشد و این عبادات را تا می‌تواند به قصد قربت انجام دهد تا از مثوبات آن برخوردار شود هر چند گرفتن مزد در برابر آن اشكال ندارد.
س)بعضی از مداحان به گونه‌ای ذكر حسین حسین می‌گویند كه موجب شور و هیجان می‌گردد و همراه با سینه زدن و گریه كردن، جست و خیزی در جمعیت، ایجاد می‌شود. آیا این كار صحیح است؟
‌ ج) اگر نوحه خوانی و مداحی به صورت غنا باشد حرام است.
س)آیا مداحی كه با ریتم موسیقی و به صورت غنا‌ خوانده شود حرام است؟
ج) بلی؛ حرام است.
س)آیا دریافت وجه توسط مدّاح و سخنران در عوض مداحی و سخنرانی در مجالس عزاداری سیدالشهداء علیه‌السلام جائز است؟
ج) جائز است.
س)مداحان در اثنای دعای كمیل و ندبه و زیارت عاشورا، اشعار یا روضه می‌خوانند، این كار چه حكمی دارد؟
ج) بهتر است دعاهای وارده را بدون این كه در اثنای آنها شعر و یا چیز دیگری خوانده شود بخوانند ولی خواندن روضه صحیح در بعضی مواضعی كه مناسب دعاست اشكال شرعی ندارد؛ بلی اگر طوری در این كار، افراط شود كه از صورت دعا خواندن خارج شود معلوم نیست ثواب آن دعا را داشته باشد.
منابع روایی عزاداری
س)آیا كتاب روضه الشهداء مرحوم ملا حسین كاشفی و اسرار الشهادة ملا آقای دربندی دارای گزارش‌های تحریف شده از واقعه كربلاست؟
ج) ما حق نداریم نویسندگان دو كتاب مذكور را متهم به تحریف حادثه كربلا كنیم؛ نسبت به مطالبی كه در آنها درج شده آنچه كه محتمل الوقوع است و دلیلی بر عدم آن نباشد نمی‌توان انكار كرد و نویسنده را رمی به دروغ نویسی كرد و آنچه كه بر حسب دلیل، مقطوع العدم باشد نباید نقل شود.
س)مقاتل معتبر اعم از فارسی و عربی از نظر حضرتعالی كدام‌اند؟
ج) از كتبی كه در این زمینه مرحوم محدّث آقای حاج شیخ عباس قمی تألیف نموده‌اند استفاده نمایید.
س)خواندن‌روضه‌ بی‌اساس، یا مشكوك‌توسط مدّاح ویا سخنران، چه‌حكمی دارد؟
ج) خواندن روضه بی اساس جائز نیست و خواندن چیزی كه احتمال صحت آن را می‌دهد اگر به صورت احتمال باشد اشكال ندارد.
س)اگر روضه بی اساس خوانده شد ما چه وظیفه‌ای داریم؟
ج) اگر دروغی از ذاكرین بشنوید بر حسب وظیفه شرعی باید به عنوان نهی از منكر به خود گوینده تذكر دهید و همه مكلّفین این وظیفه را دارند.
اموال مربوط به اقامه عزا
س)اگر برای برپایی هیأت، بنا به فرض از مالی استفاده شود كه صاحب آن راضی نیست، اقامه و شركت در آن مجلس چگونه است؟ و درصورت عدم اطلاع از رضایت صاحب مال، حكم مسئله چیست؟
ج) اگر عین مالی كه صاحبش راضی نیست مورد استفاده قرار گیرد تصرف در آن حرام است و ضمان دارد.
س)آیا وجوهی را كه برای منظوری خاص در عزاداری هدیه شده است می‌توان در موارد دیگری غیر از آن، در عزاداری مصرف نمود؟ (مثل پولی كه برای غذا و اطعام داده شده ولی به مصرف خرید لوازم برسد)
ج) صرف وجوهی كه مصرفشان مورد خاص است در غیر آن مورد جائز نیست و موجب ضمان است.
س)حكم استفاده شخصی از وسایل و لوازمی كه بدون خواندن صیغه وقف، فقط به منظور استفاده در عزاداری سیدالشهداء علیه‌السلام تهیه شده است چگونه است؟ و در صورتی كه كسی چندین بار جاهلاً این كار را می‌كرده وظیفه اش چیست؟
ج) استفاده شخصی از وسائل مذكور جایز نیست و كسی كه استفاده شخصی نموده باید توبه كند و در برخی موارد، موجب ضمان است.
س)آیا اطعام و نذری را كه برای ظهر عاشورا در نظر گرفته شده می‌توان در روزهای دیگر محرّم، انجام داد؟
ج) درفرض سؤال نمی‌توان اطعام و نذر مذكور را درغیر روز عاشورا انجام دهد.
س)گاهی پیشنهاد می‌شود هدایا و نذورات مربوط به عزاداری كه برای روضه‌خوانی حضرت سید الشهدا علیه‌السلام تعیین می‌شود در قالب عزاداری‌های نمایشی و تئاتری مصرف شود، آیا این امر جایز است؟
ج) هدایا و نذور باید در مواردی كه مورد نظر هدیه دهنده و نذر كننده است مصرف شود و به همان روش معمول سابق نه به صورت نمایش و تئاتر.
آلات موسیقی در عزاداری
س)استفاده از آلات موسیقی مثل طبل، صنج، نی، ارگ و مانند آنها در خلال عزاداری چه حكمی دارد؟
ج) جائز نیست.
س)در زمان عزاداری سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام استفاده از طبل و صنج جهت هماهنگی عزاداران چه حكمی دارد؟
ج) اشكال دارد.
برگرفته از كتاب « گفتمان عاشورایی» اثر آیت الله العظمی صافی

 

استفتائی پیرامون پوشیدن لباس مشكی در عزای امام حسین علیه السلام

محضر مبارك حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی‌مدظله العالی
السلام علیكم و رحمة الله؛
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام عزای حسینی‌علیه‌السلام، بفرمایید آیا پوشیدن لباس مشكی در طول ماه محرّم جهت عزاداری حضرت سید‌الشهدا علیه‌السلام وارد شده است یا بطور مطلق كراهت دارد؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم
علیكم السلام و رحمة الله
پوشیدن لباس سیاه به عنوان عزاء برای سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه آلاف التحیة و الثناء مطلوب است ولو در تمام ماه محرّم باشد.والله العالم
لطف الله صافی
3محرم الحرام

 

استفتائی پیرامون تعزیه‌خوانی در عزای امام حسین علیه السلام

بسمه تعالی
مرجع گرانقدر حضرت آیت‌الله ‌العظمی صافی
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سید وسالار شهیدان حضرت امام حسین علیه‌السلام، بفرمایید آیا عزاداری به نحو تعزیه‌خوانی مطلوب است یا خیر؟

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
علیكم السلام و رحمة الله
‌تعزیه و شبیه‌خوانی، اگر مشتمل بر آلات لهو، از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد، و اشعار دروغ و غنا و مطالب غیرمعتبر نخوانند و مرد، لباس زنان را نپوشد، اشكال ندارد. والله العالم

لطف الله صافی

5 محرم الحرام

 

 

استفتائی پیرامون برگزاری مراسم عاشورای حسینی‌ علیه‌السلام به تاریخ شمسی و پاسخ معظم له

بسمه تعالی
محضر محترم فقیه بزرگوار حضرت آیت الله العظمی صافی‌ادام الله ظلكم علی رؤوس المسلمین
سلام علیكم؛
اخیراً برخی از مردم مطرح می‌كنند كه می‌توان در سالروز واقعه‌ی عظیم عاشورا، به روایت تاریخ هجری شمسی نیز عزاداری نمود و اعمال مربوط به این روز را انجام داد. خواهشمند است جهت رفع شبهه از مؤمنین، نظر حضرتعالی در این باره را بیان فرمایید.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
علیكم السلام و رحمة الله
اقامه عزاداری و ذكر مصائب حضرت سیدالشهداء علیه السلام در هر روز و هر زمان و مكان اجر و ثواب دارد، ولی به عنوان روز عاشورا كه در روایات دستورات خاصی دارد، و مراسم عزاداری و تعظیم شعائر حسینی برقرار می‌شود، همان روز 10 محرم الحرام به سال هجری قمری معتبر است و منشأ آثار و بركات عظیمه می‌باشد.
لطف الله صافی
25ذی القعده

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:11
عقاید و احکام

 

 

حکم قمه زنی از دیدگاه هشت نفر از مراجع عظام شیعه


1) استفتاء از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله)

سؤال 1460: در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مى‏شود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنى عشرى در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مى‏شود، ضررهاى جسمى و روحى هم به این اشخاص وارد مى‏کند و همچنین موجب توهین به مذهب مى‏گردد، نظر شریف حضرتعالى در این‌باره چیست؟
پاسخ: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفى نیست که بیشتر این امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بیت(علیهم‌السلام) مى‏شود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.
سؤال 1461: آیا قمه زدن به‌طور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟
پاسخ: قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه(علیهم‌السلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم(علیه‌السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنا بر این در هیچ حالتى جایز نیست.


2) استفتاء از آیت الله العظمی فاضل لنکرانی قدس سره
سوال 2173: آیا قمه زنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، وظیفه چیست؟
جواب: با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّ القراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین (علیه السلام)به گونه اى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین (علیه السلام) از آن خوددارى کنند. و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.


3) استفتاء از آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)
سؤال: حکم ضرب و جرح بدن در عزاداری اباعبدا... چیست؟ لطفا نظر خود را راجع به سینه زنی ، زنجیر زنی و
قمه زنی به طور مجزا و شفاف بیان کنید.
پاسخ: عزاداری خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینی و رمز بقای تشیع می باشد ولی بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می کند خودداری کنند.


4) استفتاء از آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)
سؤال: نظر آیت الله سیستانی نسبت به قمه زنی چیست؟
پاسخ: باید از کارهایی که عزاداری را خدشه‌دار می‌کند اجتناب شود.


5) استفتاء از آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)
سؤال 597 – آیا قمه زدن جایز است چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟
پاسخ: اشکال دارد.


6) استفتاء از آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)
سؤال: قمه و زنجیر چاقویی زدن و تیغ کشیدن در مجلس عزای اهل‌بیت چه حکمی دارد اگر خصوصی باشد و عمومی چه حکمی دارد؟
جواب1: چیزی که در شرایط کنونی مایهٴ وهن اسلام است مانند قمه زدن و.. جایز نیست.
جواب2: چیزی که مایهٴ تعظیم شعائر اسلام یا سبب هتک نیست مانند زنجیر زدن جایز است.


7) استفتاء از آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)
سؤال: آیا قمه زنى در زمان حاضر جایز است یا خیر؟
پاسخ: جایز نیست. والله العالم


8) استفتاء از آیت الله العظمی مظاهری (مدظله)
سؤال: آیا می شود در خفا و دور از چشم بقیه قمه زد؟
پاسخ: چون در جمهوری اسلامی ممنوع است باید عمل نشود
سؤال: قمه‌ زدن‌ از نظر فقهی‌ چه‌ حکمی‌ دارد؟
پاسخ: چون‌ ولایت‌ فقیه‌ نهی‌ از آن‌ کرده‌اند همه‌ باید از این‌ کار پرهیز کنند گر چه‌ مقلّد کسی‌ باشند که‌ جایز بداند.


خراسان نیوز

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:9
فلسفه و عرفان

 

 

مرتبه اول عزاداری

در این مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصیبت وارده بر سیّدالشهدا(ع) غمگین و ناراضی است؛ بدون اینكه غم و نارضایتی خود را معمولاً بروز دهد. این مرتبه كمترین درجه عزاداری است؛ و پایین تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است یعنی مرتبه ای كه شخص به مصیبت های حسینی اگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضی باشد. درباره این گروه در زیارت وارث چنین می خوانیم:

لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِیَتْ بهِ

خداوند لعنت كند امّتی را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتی را كه خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند

(مفاتیح الجنان)

كسانی كه در مرتبه اول عزاداری هستند، از هر دین و آیینی كه باشند به خاطر اندوه قلبی شان برای مصیبت امام حسین(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشی به تناسب عقیده شان برخوردار می شوند.

عظمت مقام اهل بیت (علیهم السلام) به قدری است كه كوچكترین كاری كه برای آنها صورت گیرد، با پاداش های بزرگی از ناحیه آنها جبران خواهد شد. حال اگر یك كافر هم خدمتی به آنها كند یا ادبی را نسبت به آنها رعایت نماید، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نیست، پاداش او را در دنیا به او می دهند و اگر شخص، كوچكترین سنخیت و آمادگی را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بیت(علیهم السلام) موجب هدایت او نیز می شود.


مرتبه دوم عزاداری

در این مرتبه عزادار غم و نارضایتی خود را به شكل هاى گوناگون از قبیل گرفتگی چهره،گرفتن حالت بغض و گریه(تباكی)، گریه كردن، پوشیدن لباس عزا، به سینه و سر زدن و ... بروز می دهد و در این كار گاهی تنها و گاهی به همراه دیگران عزاداری می كند.

عزادار در این مرتبه نوعی انس و الفت و نیز نوعی كشش و نیاز به آن حضرت پیدا می كند و همین یافت درونی و نیز انس غریب، او را وادار می كند كه برای آن حضرت گریه كند و در عزاداری ایشان شركت كند.

گرایش عزاداران كلیمی، مسیحی و پیروان سایر مذاهب ـ كه برای امام حسین(ع) گریه می كنند ـ همچنین احساسی كه نسبت به آن حضرت دارند، نشان دهنده این حقیقت است كه حضرت برای آنها یك "غریب آشنا" است.

معمولاً نفوذ این "غریب آشنا" به درون قلب عزادار و ایجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوی مرتبه سوم عزاداری می كشاند.


مرتبه سوم عزاداری

در این مرتبه كه شیعیان حضرت بیشترین اعضای آن را تشكیل می دهند، عزادار تنفّر و اعتراض خود را به املین مصیبت و جنایتكاران در حق سیدالشهدا (ع) و یارانش و بطور كلی همه اهل بیت(علیهم السلام) اظهار می كند و بر آنها لعن و نفرین نثار می كند؛ آنچه موجب شده كه عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی كند، شناخت و معرفتی است كه عزادار به وجود مقدس سیدالشهدا (ع) پیدا كرده و اعتقاد بالاتری است كه نسبت به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبی درباره قیام ایشان در برابر یزید و یزیدیان یافته است.

همچنین علاوه بر موارد ذكر شده، شدت یافتن محبت به آن حضرت، عواطف عزادار را رقیق تر نموده است تا جائی كه عزادار در درون خود از یك سو به عنایت حضرت و از سوی دیگر به گریه و آه و سوز برای ایشان و نیز اعلان برائت از قاتلان او احساس نیاز بیشتری می كند. در این مرتبه عزاداری به نیّت كسب ثواب، برآورده شدن حاجات و عرض ادب صورت می گیرد.

عزادار در مرتبه سوم با تجلیات گوناگونی از عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود. در این حال احساس می كند كه ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضی نمی كند و به همین خاطر در این مزتبه عطش و ظرفیت بیشتری برای درك عظمت محمد و آل محمد (علیهم السّلام) و به خصوص سیّدالاشهدا (ع) در خود احساس می كند، كه دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان كه خود نیز در مرحله سوم قرار دارند، روح تشنه او سیراب و قانع نمی كند، چرا كه هركس به اندازهء فهم خود از امام حسین و سایر معصومین (علیهم السّلام) می گویند و می خوانند ولی عزادار به خوبی احساس می كند كه حقیقت، بالاتر از چیزی است كه آنها می گویند.


مرتبه چهارم عزاداری

اساساً آنچه عزادار را از مرتبه سوم كه مرتبه "مشترك" بین مسلمین و غیرمسلمین است، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین (علیهم السلام) وارد می سازد، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است.

چگونه ممكن است درباره وجود با عظمت این انوار طیّبه (علیهم السلام) آن طور كه شایسته است بگویند و بنویسند. هیچكس به جز خداوند عظیم و اعلی نمی تواند وجود معصومین (علیهم السلام) را آن طور كه شایسته است معرفی و توصیف نماید. بنابراین پس از مدتی كه از سلوكش در مرتبه سوم می گذرد و مجهولات و پرسشهایش به اوج می رسد، و او را تحت فشار قرار می دهد، به سراغ خداوند تبارك و تعالی كه خالق محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) است و نیز به سراغ خود ایشان می رود تا او را به معرفت جدید برسانند و عطش او را برطرف كنند. او پس از جستجو و پرهیز از كسالت و تلاش پیگیر و نیز مشورت با اهل علم و دانش، به خصوص روحانیّت و علمای دین، كه آشناترین مردم به خدا و دین خدا و معصومین (علیهم السلام) هستند ـ و خود مراتب چهارم و پنجم را طی كرده اند ـ به منابع معرفتی و اطلاعاتی مهمی دست می یابد.

 

مهمترین منابع شناخت معصومین (علیهم السلام) :

قرآن كریم، زیارت عاشورا، جامعه كبیره، زیارت ناحیه مقدسه

 

عزاداری در این مرتبه وسیله ای برای احیا و حفظ ازرش های مقدّس است كه اهل بیت (علیهم السلام) به خاطر آنها به شهادت رسیدند. این مراسم از دروغ، حرام، تحریف و اختلافات به دور است و مردم با شركت در این مجالس بیش از پیش با دین و وظایف خود آشنا می شوند.

همچنین، مجالس عزاداری در این مرتبه محل "شناخت و نیز پیدا كردن روح انتقام" است.مراسم عزاداری در این مرحله، رنگ و بوی سیدالشهدا (ع) دارد. روح و حقیقت سیدالشهدا (ع) بر آن حاكم است. این نوع مجالس از طرفی مردم را با حقیقت و جایگاه سیدالشهدا (ع) آشنا می كند و از طرفی همان كاری را می كند كه ایشان در كربلا كردند؛ یعنی آثار وجودی حضرت (نجات مردم از جهالت و خروج از گمراهی و تاریكی، مهمترین توصیه بزرگان دین به برپائی مجالس عزای حسینی) را منتقل می كند و بین مردم و حضرت شباهت بوجود می آورد.

گریه برای عزادار در این مرتبه صرفاً یك عمل احساسی نیست؛ بلكه وسیله ای برای زنده نگه داشتن پیام عاشورا برای نسل امروز، بالا بردن سطح معرفت مردم و پیوندشان با اهل بیت (علیهم السلام) ، تبعیت از گریه های حضرت زهرا(س) (گریه ای سیاسی و جهت دار) و آزار و تهدید غاصبین خلافت و دشمنان امیرالمؤمنین است.

به فرموده شهید مطهّری كه خود بسیار اهل گریه و عزاداری حقیقی بود؛ " گریه بر شهید شركت در حماسه او است" .


مرتبه پنجم عزاداری

عزادار در این مرتبه که کامل شدهء مرتیه چهارم است از صفای باطن بالاتر و معرفتی عمیق تر برخوردار است، به مودّت نسبت به اهل بیت (ع) و نیز به برائت از دشمنان ایشان دست یافته است و بیشتر به " عمل " روی می آورد؛ در این مرحله عزادار ، نه تنها بر آنچه در کربلا بر حسین بن علی (ع) و یارانش گذشته است متأثر ،گریان و .... می باشد بلکه در اعمالش آنچه را که دین مبین اسلام و اهل بیت(ع) برای کمال انسانی بیان کرده اند در وجود خویش بالفعل می سازد، گویی همگام با امامش در کربلا و روز عاشورا در برابر ظلم ، فساد و جهل زمانه به پا می خیزد و

مراحل سه گانه احیای خون امام حسین (ع):

1 ) لعن و برائت زبانی ، از آنجا که قطع یا ضعیف کردن رابطهء انسان ها با خداوند و معصومین علیهم السلام بزرگترین جنایت و خیانت در زندگی آدمیان است ، تمامی کسانی که در طول تاریخ تاکنون در این جنایت دست داشته اند ، مورد لعن خداوند و فشته های الهی و پیامبران قرار می گیرند.

معانی لعن : 1) دور بودن از رحمت و هدایت الهی و جدا بودن از راه خوشبختی

2) طلب عذاب و نفرین برای عاملین چنین ظلمی

در زیارت عاشورا سه گروه از دشمنان ، مورد لعن و برائت زبانی قرا گرفته اند که عبارتند از :

1) دشمنانی که با تغییر مسیر خلافت و غصب آن، ظلم های بعدی از جمله جنایات در روز عاشورا را پایه گذاری کردند.

2) دشمنانی که امام حسین (ع) و اصحابش را به شهادت رساندند و یا مقدّمه آن جنایت را با سکوت و یا همکاری با لشکر دشمن فراهم کردند.

3) دشمنانی که بعد از عاشورا به وجود خواهند آمد تا روز قیامت.

2 ) لعن و برائت عملی : دوری از فرهنگ تسلط و تسلطِ فرهنگی دشمنان اسلام و پرهیز از اخلاق و عقاید آنان .

امام صادق (ع) فرمودند : دروغ می گوید کسی که ادعای دوستی ما را می کند و از دشمنان ما برائت نمی جوید.

بحار الانوار،ج 27 ، ص 58

3 ) جهاد با دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السّلام و حداقل، محدود کردن قدرت آنان تا نابودی کاملشان ؛ دفاع از حق فطری انسانها ـ که همان توحید است ـ لازم و مبارزه با عامل کفر و شرک ضروری است. در آیات قرآن نیز وجوب جهاد در برابر کسانی که درصدد خاموش کردن نور الهی هستند مورد توجه قرار گرفته است ( سوره توبه، آیه 32 ـ سوره انعام ، آیه 26 و ...).

در این مرحله، عزادار با نگاه ابدی و صحیحی که به انسان از یک طرف، و به دین و رهبران معصوم (ع) از سوی دیگر دارد و در سایه آگاهی دقیق نسبت به زمان خود ، دشمنان حیات انسانی و ابدی انسان ها و موانع حقیقی رشد و سعادت آنها را می شناسد و جهادی مبتنی بر محبت همیشگی به انسان ها را برای نابودی آفات و موانع حیات الهی و انسانی ، آغاز می نماید.

پیوند عزادار حقیقی با منتقم خون امام حسین (ع)

دو عامل عاطفی و معرفتی که در وجود عزادار در این مرحله ، شدت گرفته است، در او کششی مستمر به سوی وجود مقدّس امام زمان (عج) ایجاد می کند؛ چرا که انتقام خون امام حسین (ع) جز با ظهور منتقم اصلی ممکن نخواهد بود و عزادار به یکی از مهم ترین و بالاترین مقاماتی که ممکن است یک انسان به آن برسد ، نایل می شود و آن مقام " انتظار" است.

و اینجاست که برای عزادار " کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا " معنا پیدا می کند؛ بدان معنی که در هر مکان و زمانی از گناه، ظلم و ... دوری می جوید و با ظالم و مفسد مبارزه می کند. از سپیده دم تا شامگاهان در اندیشهء احوال بشریت بوده و آزادگی را سرلوحهء حیات خویش قرار می دهد.

 

بر گرفته از كتاب عزادار حقیقی ، اثر: محمد شجاعی

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:8
فلسفه و عرفان

 

اشاره :

موضوع زیارت قبور مطهر و مقدّس معصومین(ع) توسل به آن‌ها و سوگواری در ایّام شهادت‌شان، به ویژه در مورد حضرت مقدّس سیدالشهدا(ع)، از موضوعاتی است كه در فرهنگ اسلامی، جایگاه رفیعی دارد. از ناحیه ذات اقدس الهی در احادیث قدسی و نیز از سوی چهارده معصوم(ع) سفارش زیادی به عزاداری سیدالشهدا(ع) شده است، كه این مطلب حاكی از نقش عظیم این امر در احیای دین و زنده نگه داشتن آن است. به عبارت دیگر می توان چنین مجالسی را از مهم‌ترین وسایل صیانت از كیان دین و جامعه اسلامی و نیز بسط روح دین و دینداری دانست. متأسفانه عزاداری‌ها با همه اهمیت و جایگاه مهمی كه در فرهنگ اسلامی دارند، در طول زمان دچار آفات، خطرات و انحرافاتی شده است كه نقش این وسیله مهم را تا حدودی كم‌ رنگ كرده است.در این مطلب، نویسنده می‌كوشد تا بعضی از شرایط ظاهری و باطنی عزاداری یك منتظر را ارائه نماید. باشد كه مورد استفاده قرار گیرد.

وظیفه عزادار در قبال امام زمان (عج)

عزادار حقیقی به خوبی می‌داند كه سوگواری و برپایی مجالس بزرگداشت برای اهل بیت(ع) فقط قسمت كوچكی از وظایف الهی او نسبت به آنان است بلكه وظیفه بالاتر، توجه به درس‌ها و عبرت‌های عاشورا و عمل به آن‌ها است. عمل به تكالیف از جمله درس‌هایی است كه عزادار حقیقی از عاشوراییان فرا گرفته است. او خود را نسبت به امام زمانش مكلف و مسئول می‌داند. (1)

عزادار، نیك می‌داند كه باید به تنهایی در دادگاه عدل الهی نسبت به رفتار خود با امام زمانش پاسخگو باشد لذا، برای عمل به وظیفه‌اش منتظر هیچ‌كس نمی‌ماند؛ او منتظر سازمان‌ها، نهادها و اشخاص نیست. او خودش به تنهایی برای خارج كردن امام زمان(ع) از تنهایی، غیبت، اضطرار و آوارگی تلاش می‌كند. او مانند شهدای كربلا كه هرگز به كمی نفرات شان توجه نكردند و هر یك فقط و فقط به فكر انجام وظیفه در قبال امام مظلوم و تنهاییش بود و كاری به نتیجه و تأیید دیگران نداشت، عمل می‌كند. مانند «عبدالله بن حسن(ع)» كه وقتی دید عمویش تنها و مجروح به روی زمین افتاده است و دشمن دور او را گرفته، خود را به عمویش رساند و هنگامی كه «ابجربن كعب» (لعنة الله علیه) شمشیرش را فرود آورد كه امام را بكشد، دست خود را در مقابل شمشیر او گرفت تا از امامش دفاع كند و دستش قطع شد و در آغوش عمویش حسین(ع) افتاد تا این كه «حرمله» (لعنة الله علیه) او را با تیر به شهادت رساند.(2)

2) عزادار حقیقی یا «منتظر حقیقی» در این مرحله می‌داند كه اگر بخواهد رضایت خدا را جلب كند و به هدف خلقت و كمال نهایی و غایی وجودش نایل شود، باید به این «تنها موعظه» خداوند متعال در قرآن كریم عمل كند كه فرمود:

قل إنّما أعظكم بواحدةٍ أن تقوموا لله مثنی و فرادی.(3)
ای رسول ما،‌ به امت بگو كه من به یك سخن شما را موعظه می‌كنم و آن سخن این است كه شما، خالص دو نفری، و یا به تنهایی برای خدا قیام كنید.

امام خمینی(ره) دربارهء ‌این موعظه خداوند چنین می ‌فرمایند:
خدای تعالی در این كلام شریف، از سر منزل تاریك طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان كرده و بهترین موعظه‌هایی است كه خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یك كلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این كلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خدا است كه ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خُلّت رساند و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهاند.

خلیل آسا در علم الیقین زن

ندای لا اُحبّ الآفلین زن

قیام الله است كه موسای كلیم را با یك عصا بر فرعونیان چیره كرد و تمام تخت و تاج آن‌ها را به باد فنا داد. و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحرا كشاند. قیام برای خدا است كه خاتم‌النبیّین(ص) را یك تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانة خدا بر انداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسین او أدنی» رساند. خودخواهی و ترك قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده، همه جهانیان را بر ما چیره كرده، و كشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران در آورده... موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را كه پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترك نفع شخصی كرده، تا به همه سعادت‌های دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید.»(4)
آری، خودخواهی ما و ترك قیام برای خدا است كه ما را به روز سیاه غیبت امام زمان(ع) و تنهایی و غربت حضرت كشانده و مستكبران را بر كشوهای اسلامی حاكم كرده است. همان‌طور كه خود آن حضرت فرمود:
اگر شیعیان نسبت به ما وفادار و هم‌دل بودند، ظهور ما به تأخیر نمی‌افتاد(5).
راه چاره همان است كه امام خمینی(ره) فرمود، یعنی موعظه خدای جهان را بخوانیم و یگانه راه اصلاحی را كه پیشنهاد فرموده، بپذیریم و ترك نفع‌های شخصی كنیم و با منتقم اصلی حسین(ع) آشتی كنیم، و با وفاداری نسبت به او، برای رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قیام لله كنیم و از این حالت دنیازدگی و انفعال خارج شویم و با كنار گذاشتن نفع‌های شخصی و جیفه گندیده دنیا، برای ظهورش عملیاتی شویم.(6) امام خمینی(ره) در جای دیگر می ‌فرمایند: نگویید تنها هستیم،‌ تنهایی هم باید قیام بكنیم، اجتماعی هم باید قیام كنیم، باید قیام كنیم، با هم باید قیام كنیم، همه موظفیم به اینكه برای خدا قیام كنیم.(7)
برای خدا قیام كنید و از تنهایی و غربت نهراسید.(8)
در زیارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنیان‌گذاران ظلم به اهل بیت(ع) و نیز كسانی كه آن‌ها را از مقامشان كنار زدند و همچنین كسانی كه مقدمات جنایات ظالمان را فراهم كردند. نسبت به پیروان و تابعین و دوستان آن‌ها نیز اعلام برائت می‌شود، یعنی از همه كسانی كه در طول تاریخ در مصیبت اعظم، به خصوص در غیبت امام زمان(ع) نقش داشته و كار آن‌ها به نحوی مانعی بر سر راه ظهور منجی بشریت بوده است. برای همین است كه بلافاصله خطاب به سیدالشهدا(ع) چنین عرض می‌كنیم:
ای اباعبدالله، من تا قیامت با كسانی كه با شما در سلم و صلح هستند در صلحم و با كسانی كه با شما در جنگ هستند، در جنگم.(9)
به این ترتیب نظام دوستی و دشمنی عزادار حقیقی به طور كامل روشن و مشخص است. او با همه كسانی كه شیعه و محبّ اهل بیت(ع) هستند و با آن‌ها دشمنی ندارند، در صلح و دوستی است و با همه كسانی كه دشمن اهل بیت(ع) و به خصوص امام زمان(ع) هستند، در جنگ است. و این دوستی و دشمنی تا قیامت ادامه دارد. اگر دشمنان امام زمان تا قیامت هم حضرت مخالفت و دشمنی داشته باشند، عزادار حقیقی هرگز از مبارزه و جهاد علیه آن‌ها خسته و ناتوان نمییشود. لذا پس از اعلام جنگ با دشمنان آن‌ها، ابتدا بنیان‌گذاران ظلم بر آن‌ها را مورد لعن قرار می‌دهیم و پس از این كار انتقام حسین(ع) را به همراه امام زمان(ع) آرزو می‌كنیم. چرا كه مبارزه با دشمنان اهل بیت بدون همراهی با امام زمان(ع) فایده ندارد و انتقام از آنان بدون آن حضرت ممكن نیست. بنابراین عنصر جهاد و مبارزه هرگز از زندگی عزادار حقیقی حذف نمی‌شود. او تا وقتی كه با مصیبت اعظم غیبت امام زمان(ع) آن هم در اوج غربت و مظلومیت و تنهایی رو به روست، هرگز آرام و قرار ندارد. او تا لحظه‌ با شكوه ظهور و از بین رفتن این مصیبت اعظم به مبارزه با دجّال و موانع ظهور ادامه مییدهد. و پس از ظهور نیز به جهاد در راه امامش برای انتقام امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) ادامه می‌دهد و رمز این كه این مبارزه و جهاد همیشگی و طولانی است،‌ این است كه قرآن كریم به همه مسلمین دستور داده است كه تا رفع فتنه و حاكمیت دین خدا در سراسر جهان به جهاد مقدس خود ادامه دهند:
و قاتلوهم حتّی لا تكون فتنةٌ و یكون الدّین كلّه لله.(10)
با كافران جهاد كنید كه دیگر فتنه‌ای باقی نماند و آیین همه ما در دین خدا باشد.
كدام فتنه و مصیبت برای جامعه انسانی بالاتر از غیبت امام زمان(ع) و محرومیت جامعه جهانی از رهبر معصوم و متخصص الهی و مظهر خدا است. عزادار حقیقی در این مقطع حساس و سرنوشت‌ساز با تشخیص وظیفه الهی جهاد، بدون فوت وقت تا رفع این بزرگ‌ترین فتنه، و تا رسیدن به امام خود و جهاد در ركاب او، به مبارزه می‌پردازد. او نیك می‌داند بهترین زمان برای سربازی و خدمت و تقرّب نسبت به امام زمان(ع) زمانی كنونی است. نه زمان ظهور كه زمان پیروزی است. چنان كه قرآن كریم می‌فرماید:
لا یستوی منكم من أنفق من قبل الفتح و قاتل أولئك أعظم درجةً من الذّین أنفقوا من بعد و قاتلو و كلاً وعدالله الحسنی و الله بما تعملون خبیرٌ.(11)
آن مسلمانانی كه پیش از فتح مكه در راه دین انفاق و جهاد كردند با دیگران برابر نیستند آنان درجه‌ای عظیم‌تر دارند، تا كسانی كه بعد از فتح انفاق و جهاد كردند. البته خدا به هر دو طایفه وعده احسان داد. و خدا به آنچه می‌كنید آگاه است.
قیام و جهاد برای برطرف كردن موانع ظهور ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به سربازی و جهاد در ركاب آن حضرت را دارد، زیرا قرآن كریم همراهی با امام را قبل از پیروزی با ارزش‌تر و مهم‌تر می‌داند. بزرگ‌ترین گناه برای عزدار در مرتبه پنجم، تنها گذاشتن امام زمان(ع) است. عزادار كه در این مرتبه آگاهی زیادی نسبت به درس‌ها و پیام‌های عاشورا دارد، به وفاداری و هم‌دلی نسبت به امام زمانش بیشترین توجه و اهتمام را دارد. او از اصحاب عاشورا درس بزرگ وفاداری نسبت به امام زمان خویش را به خوبی آموخته است. وفاداری یعنی پای‌بند بودن به عهد و پیمانی كه بسته‌ایم. وفای به عهد، به خصوص نسبت به امام و رهبر معصوم از بزرگ‌ترین واجبات است و پیمان شكنی و بی‌وفایی از بزرگ‌ترین محرمات می‌باشد. قرآن كریم و روایات معتبر اسلامی مملوّ از توصیه اكید به رعایت عهد و وفاداری و پرهیز از عهد شكنی و بی وفایی است. سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا درباره دو گروه دوستان و دشمنان سخن گفت. دوستان خویش را به وفاداری ستود و دشمنانش را به خاطر بی‌وفایی‌شان مورد نكوهش و سرزنش قرار داد. آن حضرت(ع) در مورد دوستان خود فرمودند:
من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحابم نمی‌شناسم. (12)
در روز عاشورا وقتی بر بالین «مسلم بن عوسجه» آمد، این آیه شریفه را خواند:
فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.(13)
از مؤمنین مردانی هستند كه با عهد خویش با خدا صادق بودند، برخییشان به عهد خود وفا كرده و جان باختند، برخی هم منتظرند و عهد و پیمان را هیچ دگرگون نساختند.
امام(ع) درباره دشمنان خود نیز چنین فرمودند: «اهل وفا به پیمان نیستند، عهد خویش را شكسته و بیعت مرا از گردن خود كنار نهاده‌اید. به جانم سوگند، با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین كار را كردید».(14)
در «زیارت اربعین» خطاب به خود آن حضرت چنین عرض می‌كنیم:
شهادت می‌دهم كه تو به عهد خود وفا كردی و تا رسیدن به یقین (شهادت) در راه او جهاد كردی.(15)


پی نوشت ها:
٭ برگرفته از: كتاب عزادار حقیقی، نوشته محمد شجاعی.
1. یوم ندعوا كلّ اناسٍ بامامهم؛ روزی كه ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان دعوت می‌كنیم. (سوره اسراء (17)، آیه 71)
2. مجلسی، بحارالأنوار، ج 45، ص 53.
3. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج 1، ص 3.
4. سوره سبأ (34)، آیه 46.
5. مجلسی، همان، ج 53، ص 177.
6. برای آشنایی بیشتر با كیفیت عملیاتی شدن به بخش چهارم كتاب آشتی با امام زمان(ع) مراجعه شود.
7. امام خمینی(ره)، همان، ج 16، ص 201.
8. همان، ج 20، ص 127.
9. زیارت عاشورا؛ یا اباعبدالله سلمّ لمن سالمكم و حربٌ لمن حاربكم الی یوم القیامة
10. سوره انفال (8)، آیة 39.
11. سوره حدید (57)، آیة 10.
12. موسوعه كلمات الامام الحسین، ص 395؛ فإنّی لا اعلم اصحاباً أوفی و لا خیراً من اصحابی
13. سوره احزاب (33)، آیه 23.
14. موسوعه كلمات الامام الحسین، ص 363.
15. محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین. أشهد أنّك وفیت بعهدالله و جاهدت فی سبیله حتّی أتیـٰك الیقین.

احمد شجاعی

و برگرفته از ماهنامه موعود ، شماره 72

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:7
عقاید و احکام

 

اقامه عزای امام حسین (ع)

علت ترغیب ائمه به اقامه عزای حسین (ع)
ثواب بكاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء

عزادار حقیقی چه كسی است؟
داخل شدن کمیت بر امام صادق(ع)
فرموده امام رضا (ع)
آشامیدن آب ، یاد کردن امام حسین(ع) و لعن ِ قاتل او
کسانی که تا آخر عمرشان مدام می گریستند

 

علت ترغیب ائمه به اقامه عزای حسین (ع)

هیچیك از تكالیف شرعی بدون حكمت نیست و منظور از عزاداری هم این نبوده كه همدردی با حضرت زهرا(س) و پیامبر(ص) كنیم. هر اندازه گریه و زاری كنیم تسلّی خاطر آنها نیست، چرا كه آرزوی همگی آنها شهادت بوده و اینطور نیست كه آنها هم هنوز در اندوه و ماتم باشند، البته منتظر قیام حضرت ولی(عج) می باشند تا انتقام ظلم را بگیرند. لذا اگر به آن نیت بگوئیم آنها و عقاید اسلام را كوچك شمرده ایم بلكه مقصود این است كه كربلا به صورت یك مكتب تعلیمی و ترتیبی زنده بماند و تا این روحیه شهادت طلبی زنده است، اسلام و انسانیت زنده خواهد ماند.


در بیان ثواب بكاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء برای آن حضرت

شیخ جلیل كامل جعفر بن قولویه در كامل از ابن خارجه روایت كرده است كه گفت روزی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم و جناب امام حسین علیه السلام را یاد كردیم حضرت بسیار گریست و ما گریستیم، پس حضرت سر برداشت و فرمود كه امام حسین علیه السلام می‌فرمود: كه منم کشتهء گریه و زاری، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی كند مگر آنكه گریان می‌گردد. و نیز روایت كرده است كه هیچ روزی حسین بن علی علیه السلام نزد جناب صادق علیه السلام مذكور نمی‌شد كه كسی آن حضرت را تا شب متبسم بیند و در تمام آن روز محزون و گریان بود و می‌فرمود كه جناب امام حسین علیه السلام سبب گریة هر مؤمن است.

و شیخ طوسی و مفید از ابان بن تغلب روایت كرده‌اند كه حضرت صادق علیه السلام فرمود كه نفس آن كسی كه به جهت مظلومیت ما مهموم باشد تسبیح است، و اندوه او عبادت و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان در راه خدا جهاد است. آنگاه فرمود كه واجب می‌كند این حدیث به آب طلا نوشته شود.

و به سندهای معتبرة بسیار از ابوعمارة منشد یعنی شعرخوان روایت كرده‌اند كه گفت روزی به خدمت جناب صادق علیه السلام رفتم حضرت فرمود كه شعری چند در مرثیة حسین علیه السلام بخوان چون شروع كردم به خواندن حضرت گریان شد و من مرثیه می‌خواندم و حضرت می‌گریست تا آنكه صدای گریه از خانة آن حضرت بلند شد.

و به روایت دیگر حضرت فرمود: به آن روشی كه در پیش خود می‌خوانید و نوحه می‌كنید بخوان، چون خواندم حضرت بسیار گریست و صدای گریه زنان آن حضرت نیز از پشت پرده بلند شد چون فارغ شدم حضرت فرمود كه هر كه شعری در مرثیه حضرت حسین علیه السلام بخواند و پنجاه كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه سی كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه بیست كس را. و هر كه ده كس را و هر كه پنج كس را. و هر كه یك كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه مرثیه بخواند و خود بگرید بهشت او را واجب گردد.

و هر كه او را گریه نیاید پس تباكی كند بهشت او را واجب گردد.

و شیخ كشی (ره) از زید شحام روایت كرده است كه من با جماعتی از اهل كوفه در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم كه جعفر بن عفان وارد شد حضرت او را اكرام فرمود و نزدیك خود او را نشانید، پس فرمود یا جعفر عرض كرد لبیك خدا مرا فدای تو گرداند، حضرت فرمود بَلَغَنی اَنَكَ تَقُولُ الشّعِر فیِ الْحُسَیْنِ وَ تَجیدَ به من رسید كه تو در مرثیه حسین علیه السلام شعر می‌گویی و نیكو می‌گوئی عرض كرد بلی فدای تو شوم فرمود كه پس بخوان. چون جعفر مرثیه خواند حضرت وحاضرین مجلس گریستند و حضرت آنقدر گریست كه اشك چشم مباركش بر محاسن شریفش جاری شد. پس فرمود به خدا سوگند كه ملائكه مقربان در اینجا حاضر شدند و مرثیة تو را برای حسین علیه السلام شنیدند و زیاده از آنچه ما گریستیم گریستند. و به تحقیق كه حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمتهای آن از برای تو واجب گردانید و گناهان ترا آمرزید. پس فرمود ای جعفر می‌خواهی كه زیادتر بگویم؟ گفت بلی ای سید من، فرمود كه هر كه در مرثیة حسین علیه السلام شعری بگوید و بگرید و بگریاند البته حق تعالی بهشت را برای او واجب گرداند و بیامرزد او را.


 

داخل شدن کمیت بر امام صادق (ع)

حامی حوزة اسلام سید اجل میر حامد حسین طاب ثراه در عبقات از معاهده التنصیص نقل كرده كه محمد بن سهل صاحب كمیت گفت كه من و كمیت داخل شدیم بر حضرت صادق علیه السلام در ایام تشریق كمیت گفت فدایت شوم اذن می‌دهی كه در محضر شما چند شعر بخوانم فرمود این ایام عظیم و محترم است،‌ كنایت از آنكه شایسته نیست در ایام شریفه خواندن شعر. عرضه داشت كه این اشعار در حق شما است فرمود بخوان و حضرت فرستاد بعض اهلبیتش را حاضر كردند كه آنها هم استماع كنند، پس كمیت اشعار خویش بخواند و حاضرین گریه بسیار كردند تا به این شعر رسید:

یَصیبَ بِهِ الرّامُونَ عَنْ قَوْسِ غَیْرِهِم فَیا اخِراً اَسْدی لَهُ الْغَیَّ اَوَّلَهُ

حضرت دستهای خود را بلند كرد و گفت:

اَلّلّهُمَّ اْغفِرْ لِلْكُمَیْتِ ماقَدًَّمَ وَ ما اَخًَّرَ وَ ما اَسَرَّ وَ ما اَعْلَنَ وَ اَعْطِهِ حَتّی یَرْضی.


 

روایتی از امام رضا (ع) در باره محرم

و شیخ صدوق (ره) در امالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت كرده كه حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند همانا ماه محرم ماهی بود كه اهل جاهلیت قتال در آن ماه را حرام می‌دانستند و این امت جفا كار خونهای ما را در آن ماه حلال دانستند و هتك حرمت ما كردند و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر كردند و آتش در خیمه‌های ما افروختند و اموال ما را غارت كردند و حرمت حضرت رسالت (ص) را در حق ما رعایت نكردند، همانا مصیبت روز شهادت حسین علیه السلام دیده‌های ما را مجروح گردانیده است و اشك ما را جاری كرده و عزیز ما را ذلیل گردانیده است و زمین كربلا مورث كرب و بلاء ما گردید تا روز قیامت، پس بر مثل حسین باید بگریند گریه كنندگان، همانا گریه بر آن حضرت فرو می‌ریزد گناهان بزرگ را. پس حضرت فرمود كه پدرم چون ماه محرم داخل می‌شد تا عاشر محرم چون روز عاشورا می‌شد آن روز مصیبت و حزن و گریة او بود و می‌فرمود امروز روزی است كه حسین «ع» شهید شده است.

و ایضاً شیخ صدوق از آن حضرت روایت كرده كه هر كه ترك كند سعی در حوائج خود را در روز عاشورا حق تعالی حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هر كه روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد حق تعالی روز قیامت را روز شادی و سرور آن گرداند و دیده‌اش در بهشت به ما روشن باشد و هر كه روز عاشورا را روز بركت شمارد و برای بركت آذوقه در آن روز در خانه ذخیره كند بركت نیابد در آنچه ذخیره كرده است و خدا او را در روز قیامت با یزید و عبدالله بن زیاد و عمر بن سعد لعنهم الله در اسفل درك جهنم محشور گرداند.

 

و ایضاً به سند معتبر از ریان بن شبیب كه خال معتصم خلیفه عباسی بوده است روایت كرده كه گفت در روز اول محرم به خدمت امام رضا علیه السلام رفتم، فرمود كه ای پسر شبیب آیا روزه‌ای گفتم نه فرمود كه این روزی است كه حق تعالی دعای حضرت زكریا را مستجاب فرمود در وقتی كه از حق تعالی فرزند طلبید و ملائكه او را ندا كردند در محراب كه خدا بشارت می‌دهد تو را به یحیی پس هر كه این روز را روزه دارد دعای او مستجاب گردد چنانكه دعای زكریا مستجاب گردید.

پس فرمود كه ای پسر شبیب محرم ماهی بود كه اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را در این ماه حرام می‌دانستند برای حرمت این ماه پس این امت حرمت این ماه را نشناختند و حرمت پیغمبر خود را ندانستند، و در این ماه با ذریت پیغمبر خود قتال كردند و زنان ایشان را اسیر نمودند و اموال ایشان را به غارت بردند پس خدا نیامرزد ایشان را هرگز! ای پسر شبیب اگر گریه می‌كنی برای چیزی پس گریه كن برای حسین بن علی علیهماالسلام كه او را مانند گوسفند ذبح كردند و او را با هیجده نفر از اهل بیت او شهید كردند كه هیچیك را در روی زمین شبیه و مانندی نبود. و به تحقیق كه گریستند برای شهادت او آسمانهای هفتگانه و زمینها و به تحقیق كه چهار هزار ملك برای نصرت آن حضرت از آسمان فرود آمدند چون به زمین رسیدند آن حضرت شهید شده بود. پس ایشان پیوسته نزد قبر آن حضرت هستند ژولیده مو گردآلود تا وقتی كه حضرت قائم آل محمد (ص) ظاهر شد، پس از یاوران آن حضرت خواهند بود و در وقت جنگ شعار ایشان این كلمه خواهد بود:

یا لَثاراتِ الْحُسِیْن عَلَیْهِ السَّلام.

ای پسر شبیب خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدش كه چون جدم حسین علیه السلام كشته شد آسمان خون و خاك سرخ بارید ای پسر شبیب اگر گریه كنی بر حسین علیه السلام تا آب دیده بر تو بر روی تو جاری شود حق تعالی جمعی گناهان صغیره و كبیره ترا بیامرزد خواه اندك باشد و خواه بسیار. ای پسر شبیب اگر خواهی خدا را ملاقات كنی و هیچ گناهی بر تو نباشد پس زیارت كن امام حسین علیه السلام را.

ای پسر شبیب اگر خواهی كه در غرفة عالیه بهشت ساكن شوی با رسول خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام پس لعنت كن قاتلان حسین «ع» را. ای پسر شبیب اگر خواهی كه مثل ثواب شهدای كربلا را داشته باشی پس هرگاه كه مصیبت آن حضرت را یاد كنی بگو:

یا لَیْتَنی كُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماَ.

یعنی ایكاش من بودم با ایشان و رستگاری عظیمی می‌یافتم.

ای پسر شبیب اگر خواهی كه در درجات عالیات بهشت با ما باشی پس برای اندوه ما، اندوهناك باش. و برای شادی ما شاد باش و بر تو باد به ولایت و محبت ما كه اگر مردی سنگی دوست دارد حق تعالی او را در قیامت با آن محشور می ‌گرداند.

ابن قولویه به سند معتبر روایت كرده از ابی هرون مكفوف یعنی نابینا، كه گفت به خدمت حضرت صادق علیه السلام مشرف شدم آن حضرت فرمود كه مرثیه بخوان برای من پس من شروع كردم به خواندن فرمود نه این طریق بلكه چنان بخوان كه نزد خودتان متعارفست و نزد قبر حسین علیه السلام می‌خواند پس من خواندم:

اُمْرُرْ عَلی جَدَتِ الْحُسَیْنِ فَقُلْ لِاَعْظُمِهِ الزَّكِیَّه.

تتمة این شعر در آخر باب در ذكر مراثی خواهد آمد. حضرت گریست من ساكت شدم فرمود: بخوان من خواندم آن اشعار را تا تمام شد، حضرت فرمود باز هم برای من مرثیه بخوان من شروع كردم به خواندن این اشعار:

یا مَرْیمُ قوُمی فَانْدُبی مَوْلاكِ وَ عَلَی الْحُسَیْنِ فَاسْعَدی بِبُاكِ

پس حضرت بگریست و زنها هم گریستند و شیون نمودند. پس چون از گریه آرام گرفتند حضرت فرمود ای ابا هرون هر كه مرثیه بخواند برای حسین علیه السلام پس بگریاند ده نفر را از برای او بهشت است پس یك یك كم كرد از ده تا آنكه فرمود هر كه مرثیه بخواند و بگریاند یك نفر را بهشت از برای او لازم شود، پس فرمود كه هر كه یاد كند جناب امام حسین علیه السلام را پس گریه كند بهشت او را واجب شود.


 

ثواب بیاد حضرت بودن

و نیز ابن قولویه به سند معتبر از داود رقی روایت كرده است كه گفت روزی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم كه آب طلبید چون بیاشامید آب از دیده‌های مباركش فرو ریخت و فرمود ای داود خدا لعنت كند قاتل حسین علیه السلام را، پس فرمود هر بنده‌ای كه آب بیاشامد و یاد كند آن حضرت را و لعنت كند بر قاتل او البته حق تعالی صد هزار حسنه برای او بنویسد و صد هزار گناه از او رفع كند و صد هزار درجه برای او بلند كند و چنان باشد كه صد هزار بنده آزاد كرده باشد و در روز قیامت با دل خنك و شاد و خرم مبعوث گردد.

کسانیکه تا آخر عمرشان مدام می گریستند

مادر امام سجاد(ع) شهربانو دختر بزرگردشاه ایران بن شهریار بن كسری بود كه هنگام زایمان امام سجاد(ع) رحلت نمود .
مادر حضرت علی اكبر(ع) لیلی دختر ابی مره بن مسعود ثقفی بود.
مادر حضرت علی اصغر(ع) رباب دختر امرء القیس بن عدی كلبی است كه بعد از شهادت امام حسین(ع) یكسال بیشتر زندگی نكرد و حتی یكبار هم زیر سایه نرفت یا ننشست تا اینكه رحلت نمود.
در تاریخ شش نفر تا آخر عمرشان دائم الگریه بودند؛ آدم از پشیمانی می نگریست، نوح برای گمراهی قومش، یعقوب در فراق فرزندش یوسف، یحیی از ترس آتش جهنم، حضرت زهرا (س) در فراق مرگ حضرت رسول اكرم (ص) و امام سجاد(ع).

برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:6
عقاید و احکام

 

مشخصات عزاداری حقیقی

 

مرتبه اول عزاداری

در این مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصیبت وارده بر سیّدالشهدا(ع) غمگین و ناراضی است؛ بدون اینكه غم و نارضایتی خود را معمولاً بروز دهد. این مرتبه كمترین درجه عزاداری است؛ و پایین تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است یعنی مرتبه ای كه شخص به مصیبت های حسینی اگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضی باشد. درباره این گروه در زیارت وارث چنین می خوانیم:

لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِیَتْ بهِ

خداوند لعنت كند امّتی را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتی را كه خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند

(مفاتیح الجنان)

كسانی كه در مرتبه اول عزاداری هستند، از هر دین و آیینی كه باشند به خاطر اندوه قلبی شان برای مصیبت امام حسین(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشی به تناسب عقیده شان برخوردار می شوند.

عظمت مقام اهل بیت (علیهم السلام) به قدری است كه كوچكترین كاری كه برای آنها صورت گیرد، با پاداش های بزرگی از ناحیه آنها جبران خواهد شد. حال اگر یك كافر هم خدمتی به آنها كند یا ادبی را نسبت به آنها رعایت نماید، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نیست، پاداش او را در دنیا به او می دهند و اگر شخص، كوچكترین سنخیت و آمادگی را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بیت(علیهم السلام) موجب هدایت او نیز می شود.


مرتبه دوم عزاداری

در این مرتبه عزادار غم و نارضایتی خود را به شكل هاى گوناگون از قبیل گرفتگی چهره،گرفتن حالت بغض و گریه(تباكی)، گریه كردن، پوشیدن لباس عزا، به سینه و سر زدن و ... بروز می دهد و در این كار گاهی تنها و گاهی به همراه دیگران عزاداری می كند.

عزادار در این مرتبه نوعی انس و الفت و نیز نوعی كشش و نیاز به آن حضرت پیدا می كند و همین یافت درونی و نیز انس غریب، او را وادار می كند كه برای آن حضرت گریه كند و در عزاداری ایشان شركت كند.

گرایش عزاداران كلیمی، مسیحی و پیروان سایر مذاهب ـ كه برای امام حسین(ع) گریه می كنند ـ همچنین احساسی كه نسبت به آن حضرت دارند، نشان دهنده این حقیقت است كه حضرت برای آنها یك "غریب آشنا" است.

معمولاً نفوذ این "غریب آشنا" به درون قلب عزادار و ایجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوی مرتبه سوم عزاداری می كشاند.


مرتبه سوم عزاداری

در این مرتبه كه شیعیان حضرت بیشترین اعضای آن را تشكیل می دهند، عزادار تنفّر و اعتراض خود را به املین مصیبت و جنایتكاران در حق سیدالشهدا (ع) و یارانش و بطور كلی همه اهل بیت(علیهم السلام) اظهار می كند و بر آنها لعن و نفرین نثار می كند؛ آنچه موجب شده كه عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی كند، شناخت و معرفتی است كه عزادار به وجود مقدس سیدالشهدا (ع) پیدا كرده و اعتقاد بالاتری است كه نسبت به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبی درباره قیام ایشان در برابر یزید و یزیدیان یافته است.

همچنین علاوه بر موارد ذكر شده، شدت یافتن محبت به آن حضرت، عواطف عزادار را رقیق تر نموده است تا جائی كه عزادار در درون خود از یك سو به عنایت حضرت و از سوی دیگر به گریه و آه و سوز برای ایشان و نیز اعلان برائت از قاتلان او احساس نیاز بیشتری می كند. در این مرتبه عزاداری به نیّت كسب ثواب، برآورده شدن حاجات و عرض ادب صورت می گیرد.

عزادار در مرتبه سوم با تجلیات گوناگونی از عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود. در این حال احساس می كند كه ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضی نمی كند و به همین خاطر در این مزتبه عطش و ظرفیت بیشتری برای درك عظمت محمد و آل محمد (علیهم السّلام) و به خصوص سیّدالاشهدا (ع) در خود احساس می كند، كه دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان كه خود نیز در مرحله سوم قرار دارند، روح تشنه او سیراب و قانع نمی كند، چرا كه هركس به اندازهء فهم خود از امام حسین و سایر معصومین (علیهم السّلام) می گویند و می خوانند ولی عزادار به خوبی احساس می كند كه حقیقت، بالاتر از چیزی است كه آنها می گویند.


مرتبه چهارم عزاداری

اساساً آنچه عزادار را از مرتبه سوم كه مرتبه "مشترك" بین مسلمین و غیرمسلمین است، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین (علیهم السلام) وارد می سازد، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است.

چگونه ممكن است درباره وجود با عظمت این انوار طیّبه (علیهم السلام) آن طور كه شایسته است بگویند و بنویسند. هیچكس به جز خداوند عظیم و اعلی نمی تواند وجود معصومین (علیهم السلام) را آن طور كه شایسته است معرفی و توصیف نماید. بنابراین پس از مدتی كه از سلوكش در مرتبه سوم می گذرد و مجهولات و پرسشهایش به اوج می رسد، و او را تحت فشار قرار می دهد، به سراغ خداوند تبارك و تعالی كه خالق محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) است و نیز به سراغ خود ایشان می رود تا او را به معرفت جدید برسانند و عطش او را برطرف كنند. او پس از جستجو و پرهیز از كسالت و تلاش پیگیر و نیز مشورت با اهل علم و دانش، به خصوص روحانیّت و علمای دین، كه آشناترین مردم به خدا و دین خدا و معصومین (علیهم السلام) هستند ـ و خود مراتب چهارم و پنجم را طی كرده اند ـ به منابع معرفتی و اطلاعاتی مهمی دست می یابد.

 

مهمترین منابع شناخت معصومین (علیهم السلام) :

قرآن كریم، زیارت عاشورا، جامعه كبیره، زیارت ناحیه مقدسه

 

عزاداری در این مرتبه وسیله ای برای احیا و حفظ ازرش های مقدّس است كه اهل بیت (علیهم السلام) به خاطر آنها به شهادت رسیدند. این مراسم از دروغ، حرام، تحریف و اختلافات به دور است و مردم با شركت در این مجالس بیش از پیش با دین و وظایف خود آشنا می شوند.

همچنین، مجالس عزاداری در این مرتبه محل "شناخت و نیز پیدا كردن روح انتقام" است.مراسم عزاداری در این مرحله، رنگ و بوی سیدالشهدا (ع) دارد. روح و حقیقت سیدالشهدا (ع) بر آن حاكم است. این نوع مجالس از طرفی مردم را با حقیقت و جایگاه سیدالشهدا (ع) آشنا می كند و از طرفی همان كاری را می كند كه ایشان در كربلا كردند؛ یعنی آثار وجودی حضرت (نجات مردم از جهالت و خروج از گمراهی و تاریكی، مهمترین توصیه بزرگان دین به برپائی مجالس عزای حسینی) را منتقل می كند و بین مردم و حضرت شباهت بوجود می آورد.

گریه برای عزادار در این مرتبه صرفاً یك عمل احساسی نیست؛ بلكه وسیله ای برای زنده نگه داشتن پیام عاشورا برای نسل امروز، بالا بردن سطح معرفت مردم و پیوندشان با اهل بیت (علیهم السلام) ، تبعیت از گریه های حضرت زهرا(س) (گریه ای سیاسی و جهت دار) و آزار و تهدید غاصبین خلافت و دشمنان امیرالمؤمنین است.

به فرموده شهید مطهّری كه خود بسیار اهل گریه و عزاداری حقیقی بود؛ " گریه بر شهید شركت در حماسه او است" .


مرتبه پنجم عزاداری

عزادار در این مرتبه که کامل شدهء مرتیه چهارم است از صفای باطن بالاتر و معرفتی عمیق تر برخوردار است، به مودّت نسبت به اهل بیت (ع) و نیز به برائت از دشمنان ایشان دست یافته است و بیشتر به " عمل " روی می آورد؛ در این مرحله عزادار ، نه تنها بر آنچه در کربلا بر حسین بن علی (ع) و یارانش گذشته است متأثر ،گریان و .... می باشد بلکه در اعمالش آنچه را که دین مبین اسلام و اهل بیت(ع) برای کمال انسانی بیان کرده اند در وجود خویش بالفعل می سازد، گویی همگام با امامش در کربلا و روز عاشورا در برابر ظلم ، فساد و جهل زمانه به پا می خیزد و

مراحل سه گانه احیای خون امام حسین (ع):

1 ) لعن و برائت زبانی ، از آنجا که قطع یا ضعیف کردن رابطهء انسان ها با خداوند و معصومین علیهم السلام بزرگترین جنایت و خیانت در زندگی آدمیان است ، تمامی کسانی که در طول تاریخ تاکنون در این جنایت دست داشته اند ، مورد لعن خداوند و فشته های الهی و پیامبران قرار می گیرند.

معانی لعن : 1) دور بودن از رحمت و هدایت الهی و جدا بودن از راه خوشبختی

2) طلب عذاب و نفرین برای عاملین چنین ظلمی

در زیارت عاشورا سه گروه از دشمنان ، مورد لعن و برائت زبانی قرا گرفته اند که عبارتند از :

1) دشمنانی که با تغییر مسیر خلافت و غصب آن، ظلم های بعدی از جمله جنایات در روز عاشورا را پایه گذاری کردند.

2) دشمنانی که امام حسین (ع) و اصحابش را به شهادت رساندند و یا مقدّمه آن جنایت را با سکوت و یا همکاری با لشکر دشمن فراهم کردند.

3) دشمنانی که بعد از عاشورا به وجود خواهند آمد تا روز قیامت.

2 ) لعن و برائت عملی : دوری از فرهنگ تسلط و تسلطِ فرهنگی دشمنان اسلام و پرهیز از اخلاق و عقاید آنان .

امام صادق (ع) فرمودند : دروغ می گوید کسی که ادعای دوستی ما را می کند و از دشمنان ما برائت نمی جوید.

بحار الانوار،ج 27 ، ص 58

3 ) جهاد با دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السّلام و حداقل، محدود کردن قدرت آنان تا نابودی کاملشان ؛ دفاع از حق فطری انسانها ـ که همان توحید است ـ لازم و مبارزه با عامل کفر و شرک ضروری است. در آیات قرآن نیز وجوب جهاد در برابر کسانی که درصدد خاموش کردن نور الهی هستند مورد توجه قرار گرفته است ( سوره توبه، آیه 32 ـ سوره انعام ، آیه 26 و ...).

در این مرحله، عزادار با نگاه ابدی و صحیحی که به انسان از یک طرف، و به دین و رهبران معصوم (ع) از سوی دیگر دارد و در سایه آگاهی دقیق نسبت به زمان خود ، دشمنان حیات انسانی و ابدی انسان ها و موانع حقیقی رشد و سعادت آنها را می شناسد و جهادی مبتنی بر محبت همیشگی به انسان ها را برای نابودی آفات و موانع حیات الهی و انسانی ، آغاز می نماید.

پیوند عزادار حقیقی با منتقم خون امام حسین (ع)

دو عامل عاطفی و معرفتی که در وجود عزادار در این مرحله ، شدت گرفته است، در او کششی مستمر به سوی وجود مقدّس امام زمان (عج) ایجاد می کند؛ چرا که انتقام خون امام حسین (ع) جز با ظهور منتقم اصلی ممکن نخواهد بود و عزادار به یکی از مهم ترین و بالاترین مقاماتی که ممکن است یک انسان به آن برسد ، نایل می شود و آن مقام " انتظار" است.

و اینجاست که برای عزادار " کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا " معنا پیدا می کند؛ بدان معنی که در هر مکان و زمانی از گناه، ظلم و ... دوری می جوید و با ظالم و مفسد مبارزه می کند. از سپیده دم تا شامگاهان در اندیشهء احوال بشریت بوده و آزادگی را سرلوحهء حیات خویش قرار می دهد.

 

بر گرفته از كتاب عزادار حقیقی ، اثر: محمد شجاعی

پنج شنبه 23/9/1391 - 15:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته