• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1616
تعداد نظرات : 49
زمان آخرین مطلب : 4165روز قبل
شعر و قطعات ادبی

 

از خون حجاب صورت خود کرده یا حسین

هرگز کسی ندیده به عالم زن این‌چنین
خون خوردن آن‌چنان و سخن گفتن این‌چنین
در قصر ظالمان به تظلّم که دیده است
شیرآفرین زنی که کند شیون این‌چنین
هرگونه‌اش پناه یتیمی دگر شده‌ست
آری بوَد کرامت آن دامن این‌چنین
زندان به عطر نافله خود بهشت کرد
زینب چراغ نامه کند روشن این‌چنین
پیش حسین اشک و به قصر یزید لعن
با دوست آن‌چنان و بَرِ دشمن این‌چنین
در دشت بیند آن تن دور از سر آن‌چنان
بر نیزه خواند آن سر دور از تن این‌چنین
آه، ای سر حسین! چو سر در پی توام
خورشید من! به شام مرو بی من این‌چنین
از خون حجاب صورت خود کرده یا حسین
جز خواهرت که بوده به عفت زن این چنین؟

 

 

محمد سعید میرزایی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:43
شعر و قطعات ادبی

 

وقتی پلک صبوری می‌گشایی

پلک صبوری می‌گشایی
و چشم حماسه‌ها
روشن می‌شود
کدام سرانگشت پنهانی
زخمه به تار صوتی تو می‌زند
که آهنگ خشم صبورت
عیش مغروران را
منغض می‌کند
می‌دانیم
تو نایب آن حنجره مشبکی
که به تاراج زوبین رفت
و دلت
مهمان‌سرای داغهای رشید است
ای زن!
قرآن بخوان
تا مردانگی بماند
قرآن بخوان
به نیابت کل آن سی‌جزء
که با سرانگشت نیزه
ورق خورد
قرآن بخوان
و تجوید تازه را
به تاریخ بیاموز
و ما را
به روایت پانزدهم
معرفی کن
قرآن بخوان:
تا طبل هلهله
از های و هوی بیفتد
خیزران
عاجزتر از آن است
که عصای دست
شکستهای بزک‌شده باشد
*
شاعران بیچاره
شاعران درمانده
شاعران مضطر
با نام تو چه کردند؟
*
تاریخ زن
آبرو می‌گیرد
وقتی پلک صبوری می‌گشایی
و نام حماسی‌ات
بر پیشانی دو جبهه نور می‌درخشد
زینب!

 

سید حسن حسینی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:43
شعر و قطعات ادبی

 

هفت پشت فرشتگان لرزید، از صدای شکستن بالت

شب، سکوت است و بازتاب غمت، آسمان آسمان بیابان است
مرگ در کوچه می وزد امشب، باز تنهایی ات پریشان است
کاسه‌های گرسنه می آیند، کودکانی یتیم و بغض آلود
دست‌های ت پُر است از ایمان، سفره امّا گرسنه نان است
شانه‌های ت پرنده زخمند، در فضای کدورتی جاری
در نگاهت ستاره ای پنهان، پشت اعماق درد سوزان است
هفت پشت فرشتگان لرزید، از صدای شکستن بالت
بازوان نحیفت، ای بانو، تکیه گاه عصای ایمان است
پشت احساس گرم نخلستان، بوی مردی غریب می آید
عطر زخم شقیقه اش گویی، بوی تاریخ رنج انسان است
کوفه در کوفه بی‌وفایی را، با غروری شکسته تاب آورد
با سکوتی که در مناجاتش، حزن داوودی نیستان است

 

صادق رحمانی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:42
شعر و قطعات ادبی

 

گلوی شورشی تو

سکوت
سنگین و پرهیاهو
صف می‌آراست
گلوی شورشی تو
_
در خط مقدم فریاد_
بر یال ذوالجناح باد
دستی دوباره می‌کشید
و زیر تابش خورشید
آه از نهاد علقمه برمی‌خاست!

***
سکوت
سنگین و پرهیاهو
درهم می‌شکست
گلوی شورشی تو
بر یال ذوالجناح باد
شتک می‌زد
علقمه _سرخ و سیراب_
در زیر زانوان تو می‌غلتید
و خورشید
بر کوهان کوه‌های برهنه
به اسارت می‌رفت...

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:41
شعر و قطعات ادبی

 

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

نسیم پنجرهء وحی! صبح زود بهشت

"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو

تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد

شکوه عرش خدا، شانه های محکم تو

 

به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟

به راز عِزّةُ للّه نقش خاتم تو

من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته ایم سر سفرهء مُحرم تو

چقدر جملهء"احلی من العسل " زیباست

و سالهاست همین جمله است مرهم تو

هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می نویسد از غم تو

گریز می زند از ماتمت به عاشورا

گریز می زند از کربلا به ماتم تو

مربع

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو.


شاعر: سید حمیدرضا برقعی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:40
شعر و قطعات ادبی

 

سالها بود که من راه نمی دانستم


هوالجمیل

سالها بود که من راه نمی دانستم
مست میرفتم و از چاه نمی دانستم
چیزی از معجزه والله نمی دانستم
نیمه شب بود ودلم... آه نمیدانستم

گوییا قلب من ازدرد کسی خون شده بود
خسته بودازهمه ویک شبه مجنون شده بود

رفتم ازخانه که شبگرد خیابان بشوم
اصلاً انگار بنابود که انسان بشوم
مثل مردم شوم و لایق باران بشوم
غرق دریای غم حضرت جانان بشوم

دسته ای رد شد ازاین کوچه دلم غوغاشد
چرخ می زد علم و سینه زنی برپاشد

تازه فهمیده ام ازچیست دلم غم دارد
کوچه درکوچه جهان شور محرم دارد
بازاین شور عظیمیست که آدم دارد
نوحه خوان گفت که این قافله حُر هم دارد

من به مولای خود ازحیله ی گندم گفتم
بی خود ازخود شدم وبا دَمِ مردم گفتم:

امشبی را شه دین درحرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است
((مکن ای صبح طلو...)) سینه ی ما ویران است
((مکن ای صبح طلو...)) چشم جهان گریان است

"ماتم کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعیست که جانها همه پروانه ی اوست"



ناگهان دردل من شعشعه زد نورحسین
سینه ام سرخ شد ازهروله و شورحسین
به دلم زد که غمم بوده به دستورحسین
باید آدم بشود وصله ی ناجورحسین

"دوش وقت سحر ازغصّه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند"

بی خبرغرق غمی مبهم وآرام شدم
محو سنج وکتل وبیرق و دمّام شدم
آنقدر مست شدم تا که خودم جام شدم
بعد ازآن بود که یک نوکرخوشنام شدم

قسمت این بود که همگام مسیرش بشوم
قسمت این بود ظهیرانه اسیرش بشوم

قسمت این بود که من مثل هزاران دیگر
به خودم آیم وعاشق بشوم تا آخر
باید ازخود بروم سمت خودی زیباتر
باید ازخودبروم... آه شده وقت سفر

بعد یک عمرخودش خواست نباشم گمراه
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله...

شاعر:محسن کاویانی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:39
شعر و قطعات ادبی

 

چادر که بغض مشکیِ یک دختر نزار

چادر که بغض مشکیِ یک دختر نزار
در کوچه های خاکی ایام بی بهار ،
دنبال رد پای عقیم تو گشته است
پشت سر تمام علم های سوگوار
این گریه ها که هی به سر و سینه میزنند
این نذرهای ده شب و ده روز آزگار ،
سوگند می دهند زمین را به اسم تو
(پر کرده اند جان مرا عقده های تار...)
* * *
سر می رسد کسیکه شبیه صبورِ توست
هل می دهد نگاه مرا سمت نیزه زار
گل کرده بر عداوت بی سرنوشتِ نی
لب های سرخ آیه ی پرهیز و اقتدار
قرآن فراز نیزه دعایی ندیدنی ست
پیشانی بلند خداخواه روزگار !
در من تمام مرثیه ها شعله می کشند
رگ های بی مضایقه ام تنگ و بیقرار
دستم نمی رسد به تو آنسوی نیزه ها
" از دور بوسه بر رخ مهتاب" ...ناگوار ...
. . .
برگشته ام . . . هنوز تو در من روایتی
خورشید من! به ظلمت ویرانه ها ببار!
دنیا هنوز در به در خون بهای توست
من قرن های بعد توام : تلخ و سوگوار ...

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:38
شعر و قطعات ادبی

 

تضمینی از لسان الغیب

آن بهشتی رو كه عزم سیر در گلزار داشت

بر لبش شهد شكر در ذكر یا غفّار داشت

با زبان عشق رمز عشق را اظهار داشت

بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت

و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

 

گفتم ای جان عاشقی را منشا ارشاد چیست

این بنای جاودان را بانی و استاد كیست

گفت مرغ روح در زندان تن آزاد نیست

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست

گفت ما را شوق وصل یار بر این كار داشت

 

لاله رخسار گلگونش چو آتش بر بیاض

دولت بیدار عشقش را نباشد انقراض

رهروی كوی وفایش را نباشد ارتحاض

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض

پادشاه كامران بود از گدایان عار داشت

 

ای خوش آن چشمی كه باشد آشنا با حسن دوست

می دهد آیینه ی دل را جلا با حسن دوست

محفل عشاق را باشد صفا با حسن دوست

در نمی گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست

خرم آن كز نازنینان بخت برخوردار داشت

 

گر قبول افتد كه طوف كعبه ی جانان كنیم

فخر بر خورشید و ماه و انجم و كیوان كنیم

بهر قربان در منای دوست جان قربان كنیم

خیز تا بر كلك آن نقاش جان افشان كنیم

كاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

 

ای دل از دنیا حذر كن پخته شو خامی مكن

خاك راه اهل دل می باش و خودكامی مكن

سر به پای راستان بگذار و نمامی مكن

گر مرید راه عشقی فكر بدنامی مكن

شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

 

جلوه ی عشق است یوسف را چراغ راه خیر

گر به چاه افكند خویشش ور برون آورد غیر

دل كه با حق آشنا شد خواه مسجد خواه دیر

وقت آن شیرین قلندر خوش كه در اطوار سیر

ذكر تسبیح ملك در حلقه زنّار داشت

 

از مقامش بر مشام جان وزد بوی بهشت

چون به گلگشت آمد آن گلچهر در گلزار و كشت

كلك مردانی به تضمینش خوش این طغرا نوشت

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت

شیوه ی جنات و تجری تحتها الانهار داشت


محمد علی مردانی

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:37
شعر و قطعات ادبی

 

غروب شصت و یك


حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش

امروز نه، غروب همان سال شصت و یك
مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش

این دستمال گـریه پر از نـور می شود
وقتی به دست روضـهء خورشید می دمش

چشمی كه از برای تو گریان نمی شود
باید حـواله داد به دست جـهنمش

جانم فدای ِ محتشم خانواده ات
با این چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش

علی اكبر لطیفیان

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:37
شعر و قطعات ادبی

 

كفش مجروح

كفش مجروح

روی بالم یكی دو پر بكشید

 

دست مرهم بر این جگر بكشید

پای ساعات گریه های شما

چشممان را شكسته تر بكشید

محضر سبزتان نشد ، عكس

یك گدا را به پشت در بكشید

كفش مجروح سرنوشت مرا

تا دم خیمه ات اگر بكشید ...

.... راضی ام ، از خدام هم باشد

 

تن من را بدون سر بكشید

پنج شنبه 23/9/1391 - 23:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته