كودك
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
مجله سیب سبز بازدید:
۱۸
نوشیدنیها
شیر
کودکان
کد
L183314
احتمالا میدانید که کمبود کلسیم و ویتامین D میتواند به مرور
دندانها را نرم کرده و آنها مستعد پوسیدگی و بیماریهای لثه کند بنابراین
اگر فرزندتان نمیخواهد یا نمیتواند شیر مصرف کند باید نگران دریافت کلسیم
کافی برای ساخت دندانها باشید.
احتمالا میدانید که کمبود کلسیم و ویتامین D میتواند به مرور
دندانها را نرم کرده و آنها مستعد پوسیدگی و بیماریهای لثه کند بنابراین
اگر فرزندتان نمیخواهد یا نمیتواند شیر مصرف کند باید نگران دریافت کلسیم
کافی برای ساخت دندانها و لثههای سالم باشید. براساس آمار تنها یکپنجم
کودکان به اندازه کافی کلسیم مصرف میکنند. پس بهتر است درباره میزان مورد
نیاز کلسیم روزانه کودک و راههای دریافت آن بیشتر بدانید.
فرزندتان چه مقدار کلسیم نیاز دارد؟
طبق
استاندارد جهانی سال ۲۰۱۳ میزان کلسیم مورد نیاز در سنین مختلف در کودکان
یک ساله (۵۰۰ میلیگرم در روز) یا معادل ۲لیوان شیر، در کودکان ۴-۸ ساله
(۸۰۰ میلیگرم در روز) یا معادل ۳ لیوان شیر و کودکان بین سنین ۱۸-۹ ساله (
۱۳۰۰میلی گرم در روز) یا معادل ۴ لیوان شیر در روز است. ۲۲۵ گرم شیر حاوی
۳۰۰ میلیگرم کلسیم است و ۲۲۵ گرم ماست ۴۰۰میلیگرم کلسیم دارد. بیشتر
افراد برای دریافت نیاز روزانه کلسیمشان به لبنیات و شیر تکیه میکنند اما
اگر فرزند شما طعم و مزه شیر را دوست نداشته باشد یا حتی به آن حساسیت
داشته باشد، راههای زیادی برای افزایش کلسیم دریافتی وجود دارد.
شکلات داغ به کودک ندهید
پنیر
و دیگر محصولات لبنی هم کلسیم دارند. گاهی اوقات امتناع کودک از خوردن شیر
تنها به دلیل طعم و مزه آن است بنابراین میتوانید شیرکاکائو یا شیر موز
را امتحان کنید یا از دوغی که حاوی کلسیم است، استفاده کنید. استفاده از
شکلات داغ برای ترغیب کودک به مصرف شیر یک اشتباه بزرگ است. صرف اینکه کودک
دوست ندارد شیر بخورد به این معنا نیست که دیگر محصولات لبنی را هم
نمیخورد. پنیر، ماست پودینگ، برنج هم حاوی کلسیم هستند. در واقع ۳۰۰ گرم
پنیر مانند پنیر چدار به اندازه ۱۶۰۰ گرم شیر کلسیم دارد.
از مکملها استفاده کنید
استفاده
از مکملهای مخصوص نیز راهی دیگر برای رساندن کلسیم کافی به بچههای
بهانهگیری است که از مصرف شیر طفره میروند. یک مکمل میتواند به یک فنجان
آبمیوه تا ۵۰۰ میلیگرم کلسیم بیفزاید. البته قبل از استفاده، حتما به طور
دقیق راهنمای روی بسته مکمل را بخوانید. توجه داشته باشید میزان کلسیم
مورد نیاز روزانه برای افراد به سن آنها وابسته است و در صورت دریافت کلسیم
اضافه، بدن افراد آن را دفع میکند. به هر حال هیچکس کتمان نمیکند که یک
لیوان آب پرتقال جذابیت بیشتری نسبت به یک لیوان شیر دارد.
البته
یک لیوان آب پرتقال تازه به خودی خود حدود ۵۰ میلیگرم کلسیم دارد. اگر
هنوز مطمئن نیستید فرزندتان به اندازه کافی کلسیم دریافت میکند شاید نیاز
باشد از مکمل کلسیم برای او استفاده کنید. البته باید بدانید قبل از هر چیز
با پزشک کودکتان مشورت کنید تا هم میزان مورد نیاز و هم لزوم استفاده از
آن را برایتان مشخص کند.
دوشنبه 15/2/1393 - 22:28
کامپیوتر و اینترنت
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
روزنامه جام جم بازدید:
۳
فایرفاکس
کد
L183317
هنگامی که افزونهای جدید را روی مرورگر فایرفاکس نصب میکنید،
گزینهای برای ریاستارتکردن مرورگر برای شما بهنمایش درمیآید.
هنگامی که افزونهای جدید را روی مرورگر فایرفاکس نصب میکنید،
گزینهای برای ریاستارتکردن مرورگر برای شما بهنمایش درمیآید. همچنین
زمانی که افزونهای را غیرفعال کرده یا یک افزونه از پیش نصب شده و
غیرفعال را فعال میکنید، این گزینه برای شما بهنمایش درمیآید و
میتوانید با انتخاب آن مرورگر را ریاستارت کنید.
گاهی
اوقات ممکن است کاری به افزونه ها نداشته باشید، اما بخواهید مرورگر را ری
استارت کنید. به عنوان مثال ممکن است مرورگر هنگ کند یا حافظه اشغال شده
توسط آن بیش از حد افزایش یابد و بخواهید با ری استارت کردن مرورگر، ضمن
حفظ تب های فعال، آن را ری استارت کنید. (بستن مرورگر و بازکردن مجدد آن به
طور دستی ممکن است موجب بسته شدن تب های فعال یا از دست رفتن تنظیمات
ذخیره شده در مرورگر شود)
برای ری استارت کردن مرورگر فایرفاکس در زمان دلخواه می توانید از دو روش استفاده کنید که عبارت است از:
روش اول: ابزارهای توسعه دهندگان
۱ ـ مرورگر فایرفاکس را اجرا کنید.
۲
ـ کلیدهای Shift+F۲ را فشار دهید یا کلید Alt را فشار داده از منوی Tools
روی Web Developer کلیک کرده و سپس Developer Toolbar را فعال کنید.
۳
ـ از حالا به بعد هر زمان که بخواهید مرورگر را ری استارت کنید باید در
نوار به نمایش درآمده در پایین مرورگر عبارت restart را تایپ کنید.
روش دوم: افزونه ری استارت
۱ ـ اگر دوست دارید به روشی ساده تر مرورگر را ری استارت کنید، می توانید از افزونه Restart کمک بگیرید.
http: / / goo. gl / ESE۵۳۰
۲
ـ پس از نصب افزونه می توانید با فشردن کلیدهای Ctrl+Alt+R مرورگر را ری
استارت کنید. همچنین می توانید با مراجعه به منوی View، انتخاب گزینه
Toolbars و در نهایت کلیک روی Customize گزینه Restart را به هریک از
منوهای موجود در مرورگر اختصاص داده و هر زمان که قصد ری استارت کردن
مرورگر را داشتید، روی آیکون مربوطه کلیک کنید.
دوشنبه 15/2/1393 - 22:27
اطلاعات دارویی و پزشکی
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
روزنامه جام جم بازدید:
۵
بیماریها
فشار خون
کد
L183318
حدود ۸۰ درصد بیماران مبتلا به فشار خون بیماری خاصی به عنوان علت
فشار خون پیدا نمیشود و به این دسته بیماران فشار خون اولیه اطلاق میشود.
حدود ۸۰ درصد بیماران مبتلا به فشار خون بیماری خاصی به عنوان علت
فشار خون پیدا نمیشود و به این دسته بیماران فشار خون اولیه اطلاق میشود.
در
واقع این گروه کسانی هستند که به دلیل استعداد ژنتیکی در معرض این بیماری
هستند و در سن بالاتر از ۳۰ سال به دلایلی مثل چاقی، کم تحرکی، خوردن نمک
زیادی و دلایل ناشناخته دیگر فشار خونشان بالا می رود و بیمار می شوند.
این
نوع فشار خون فقط کنترل می شود و درمان کامل ندارد. در مقابل این نوع فشار
خون نوع دیگری از این بیماری وجود دارد که در آن عامل مشخصی برای ابتلا به
فشار خون وجود دارد.
به این دسته فشار خون ثانویه گفته می شود که در این بیماران می توان با مداوای بیماری اصلی، فشار خون را کاملا درمان کرد.
فشار
خون به مفهوم بالاتر بودن فشار درون رگ های بزرگ بدن از حد طبیعی است. در
فردی که بیماری مهم دیگری ندارد، اگر فشار خون ماکزیمم از ۱۴۰ میلی متر
جیوه و فشار خون مینیمم از ۹۰ میلی متر جیوه بالاتر باشد اصطلاح فشارخون یا
به عبارت صحیح تر پرفشاری خون به آن اطلاق می شود البته از قدیم این
مقادیر به سانتی متر جیوه بیان شده اند و اعداد ۱۴ و ۹ به ترتیب به عنوان
مقادیر حداکثر نرمال ماکزیمم و مینیمم فشار خون تلقی می شود.
مهم
ترین عامل درمیان بیماری های عامل فشار خون بیماری های کلیه است. تنگی
سرخرگ هایی که خونرسانی کلیه ها را به عهده دارند باعث ترشح هورمون رنین از
کلیه ها شده و به دنبال آن یکسری از هورمون ها در بدن افزایش می یابد که
باعث زیاد شدن فشار خون می شود.
بیماری نارسایی کلیه هم باعث زیاد شدن فشار خون شده و این فشار خون خود باعث پیشرفت بیشتر نارسایی کلیه می شود.
بعد
از بیماری های کلیه که شایع ترین دلیل فشار خون ثانویه هستد، بیماری های
غده آدرنال عامل فشار خون است. مهم ترین این بیماری ها شامل زیادی هورمون
آلدوسترون و سندرم کوشینگ است.
هورمون
الدوسترون که مهم ترین هورمون تنظیم کننده نمک در بدن است وقتی زیاد ترشح
شود باعث جمع شدن نمک و پرشدن رگ ها می شود و به دنبال آن فشار خون بالا می
رود.
علت اصلی این بیماری وجود تومور خوش خیم یا تکثیر بیش از حد سلول های قشر غده فوق کلیه است که هورمون آلدوسترون را تولید می کند.
بیماری
کوشینگ هم از بیماری های غده فوق کلیه است که در بیشتر موارد به سبب وجود
تومور خوش خیم در غده هیپوفیز ایجاد می شود این تومور هورمونی ترشح می کند
که با تحریک غده فوق کلیه به افزایش سطح کورتیزول خون و علائم بیماری
کوشینگ منجر می شود. ازجمله علائم مهم این بیماری فشار خون است.
فشار خون های ثانویه خصوصیاتی دارند که آنها را از نوع اولیه که نوع شایع و معمول است متمایز می سازد.
سن شروع این نوع از فشار خون ها یا در جوانی و کمتر از ۳۰ سال است یا خیلی دیرتر از معمول مثلا در بالای ۶۰ سال شروع می شوند.
نکته
مهم دیگر شدت این نوع از فشار خون و سرسختی در برابر درمان های رایج است.
در نهایت آنچه مهم است این که در برخورد با فشار خون بخصوص انواع شدید و
مقاوم باید به فکر بیماری های عامل فشار خون ثانویه و درمان آنها باشیم.
دکتر رضا کریمی
فوق تخصص بیماری های غدد
دوشنبه 15/2/1393 - 22:26
تغذیه و تناسب اندام
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
روزنامه آرمان بازدید:
۱۱
اگر از جمله افرادی هستید که تمایل دارید در روزهای گرم بهار وزن خود
را کم کنید میتوانید با انتخاب موادغذایی مناسب سوخت و ساز بدنتان را
افزایش دهید.
اگر از جمله افرادی هستید که تمایل دارید در روزهای گرم بهار وزن خود
را کم کنید میتوانید با انتخاب موادغذایی مناسب سوخت و ساز بدنتان را
افزایش دهید.فاکس نیوز در مطلبی تازه به برخی مواد خوراکی اشاره کرده که
میزان سوخت و ساز بدن را بالا برده و به کاهش وزن کمک میکند. این
خوردنیهای لاغرکننده عبارتند از:
مرکبات
میوههایی
مثل پرتقال، گریپ فروت و لیموها به دلیل آنکه حاوی ویتامین C هستند کمک
میکند تا سوخت و ساز چربیها سریعتر انجام شود. بدن روزانه تنها به ۶۰
میلیگرم ویتامین C برای برطرف ساختن نیازهای اساسی خود احتیاج دارد اما
افزودن آن به مقدار ۵۰۰ میلیگرم همراه با ورزش کردن، چربیسوزی را تا ۳۹
درصد افزایش میدهد.
توتها
توتها
سرشار از فیبر خوراکی هستند. بدن نمیتواند فیبر را هضم کند اما به هر
شیوه تلاش میکند تا کالری موجود در بدن را بسوزاند. همچنین فیبر باعث
میشود چربی و کالریها پیش از آنکه توسط بدن جذب شوند از طریق دستگاه
گوارش خارج شوند.
غلات با فیبر بالا
نتایج
یک بررسی نشان میدهد زنانی که از غلات مصرف میکنند ۳۰ درصد کمتر احتمال
دارد به اضافه وزن مبتلا شوند. غلات با فیبر بالا نه تنها سوخت و ساز بدن
را بالا میبرند بلکه به آرامی هضم میشوند به طوری که برای ساعتها احساس
سیری میکنید. همچنین فیبر کمک میکند سطح انسولین بدن ثابت بماند.
پروتئینهای گوشتی
این
نوع پروتئینها سوخت و ساز بدن را افزایش میدهند و چربی بیشتری را
میسوزاند زیرا برای هضم کامل آنها انرژی بیشتری نیاز است. نتایج یک بررسی
نشان میدهد افرادی که رژیم غذایی با پروتئین بالا دارند نسبت به افرادی که
از رژیم کربوهیدرات بالا پیروی میکنند، بیشتر کالری میسوزانند.
سیر
این
ماده مغزی سرشار از فوائد گوناگونی برای سلامتی است که شامل تقویت ایمنی
بدن تا مقابله با پیری و بیماریها میشود. افزودن سیر به رژیم غذایی حتی
به میزان بسیار پایین به فرد کمک میکند تا وزن خود را از دست بدهد. همچنین
طبق بررسیهای انجام شده سیر ممکن است تعداد کالریهای سوزانده شده در طول
فعالیتهای روزانه را افزایش میدهد در حالی که از تولید چربی بدن
میکاهد.
دوشنبه 15/2/1393 - 22:25
داستان و حکایت
![داستان زندگی حضرت سلیمان the story of prophet sulaiman1 داستان زندگی حضرت سلیمان](https://img.asemooni.com/the-story-of-prophet-sulaiman1.jpg)
آسمونی
: حضرت سلیمان یکی از پیامبران عظیم الشان بنی اسرائیل است که از نظر
مقامات مادی و معنوی، در تاریخ پیامبران بی نظیر میباشد. نام وی در قرآن
کریم ۱۶ مرتبه در سوره های بقره، نسا، انعام، انبیا، نمل، سبا و ص آمده
است. او از مقربان درگاه الهی و بسیار شکرگزار خدا بود. مردی عالم و
دانشمند که علم حکمت و قضاوت را به خوبی میدانست. او وارث همه مقامات حضرت
داود علیه السلام، پدر خود است.
حضرت سلیمان از نوجوانی کاردان و لایق و
نبوغ در او مشهود بود، بطوریکه میتوانست به درستی قضاوت و داوری کند و چون
این شایستگی و وارستگی برای همه و مخصوصا پدرش، محرز و آشکار بود، لذا داود
علیه السلام در آخر عمر خود، او را که سیزده سال بیشتر نداشت، به فرمان
خداوند، به خلافت و جانشینی خود معین کرد. از این رو، حضرت سلیمان، مانند
پدرش، هم به مقام نبوت و هم به مقام سلطنت و پادشاهی رسید.
حضرت سلیمان پس از رسیدن به چنین مقامی، از
خداوند خواست که حشمت و جاه و جلالی به او بدهد که تا آن زمان به کسی
نداده باشد. خداوند هم دعای او را مستجاب کرد و نعمات و موهبات زیادی به او
داد. باد را مسخر او کرده بود که به فرمانش، حرکت میکرد. گاهی به صورت
توفنده و شدید و گاهی به صورت آرام و ملایم. جن و گروهی از شیاطین جزو
کارگران او و تحت اختیارش بودند. علم منطق الطیر داشت که زبان همه حیوانات
را می فهمید و مرغان همه زیر فرمان او بودند. ماجرای گفتگوی سلیمان با
مورچه و هدهد در منابع دینی ذکر شده است.
این پیامبر خدا در دوران زندگیش، شهر بیت
المقدس را با کمک جنیان و شیاطین بنا کرد و برای آن دوازده قلعه ساخت و بعد
از اتمام آن شهر، ساختمان مسجد الاقصی را با سنگهای سفید و زرد و سبز بنا
نمود و ستونهای آنرا از مرمر بلورین و با انواع جواهرات، مزین کرد. به غیر
از این بناها، معابد و حوض های سنگی و ساختمان های مهم دیگری هم ساخت. قصر
سلطنتی او که از چوبهای گرانبها و مزین به طلا و مرصع و جواهر، فراهم شده
بود بسیار زیبا و باشکوه بود. هم اکنون آثار بعضی از این بناها، مانند
«معبد هیکل سلیمان» در فلسطین هنوز هم هست و گردشگران و توریست ها برای
دیدن آن آثار شگفت انگیز به آنجا میروند.
حضرت سلیمان و ملکه سبا
از حساس ترین فرازهای زندگی حضرت سلیمان علیه السلام، داستان او و ملکه سبا است.
او در دوران پیامبری و فرمانروائی خود، بعد
از اتمام بنای بیت المقدس، با عده ای به زیارت خانه خدا رفت. در راه بازگشت
از کعبه به سوریه، در نزدیکی یمن، به جستجوی آب برای سپاه خود بود و از
این رو، سراغی از هدهد گرفت، اما دید که اوغایب است. گفت: اگر عذر غیبتش
موجه نباشد، اورا شدیدا تنبیه می کنم.
هدهد بعد از تاخیری طولانی حاضر شد و گفت که
غیبتش موجه است، زیرا به سرزمینی به نام سبا رفتم و از آنجا خبر مهمی برای
شما آورده ام. آنجا زنی بنام بلقیس بر مردم حکومت می کند، او قدرت و عظمت
زیاد و تخت با شکوهی دارد. اما شیطان بر آنها مسلط شده و از راه راست آنها
را باز داشته است. آنها آفتاب را به جای خدا می پرستند و در مقابل خورشید
سجده می کنند.
حضرت سلیمان از این داستان تعجب کرد و گفت:
در این باره تحقیق می کنم. بعد نامه ای نوشت و به هدهد داد و گفت: این نامه
را به نزد او ببر و پاسخ آن را بیاور.
هدهد نامه را گرفت و به سرزمین سبا برد و
نزد بلقیس انداخت و خود در گوشه ای منتظر ماند تا از ماجرا آگاه شود. بلقیس
که ملکه ای با حشمت و متین بود، نامه را باز کرد و چنین خواند:
“این نامه از سلیمان و بنام خدای بخشاینده و مهربان است. با من از سر ستیز بر نخیزید و مطیع و تسلیم نزد من آئید”.
ملکه سبا، موضوع را با بزرگان مملکتی در
میان گذاشت که باید چه کنیم؟ آنها گفتند که ما به درایت و لیاقت تو اعتماد
داریم، هرچه خود صلاح میدانی همان کن. ملکه مدتی به فکر فرو رفت و بعد گفت:
این نامه از طرف فرمانروائی مقتدر است. تا کسی به قدرت خود ایمان نداشته
باشد، اینطور حرف نمیزند. من مصلحت می بینم که ما هدایائی برای او بفرستیم،
و ببینیم که آیا هدایای ما را می پذیرد یا خیر؟
مفسرین گفته اند که بلقیس با این کار
میخواست بفهمد که سلیمان، پادشاه است یا پیغمبر و فرستاده الهی، زیرا عادت
پادشاهان معمولا اینست که هدایا را می پذیرند و آنرا دوست دارند، ولی
پیامبران الهی آنرا نپذیرفته و آنرا بر میگردانند.
همینکه هدهد از مسائل آگاه شد، خود را به
سلیمان رساند و همه ماجرا را تعریف کرد. سلیمان، پیش از اینکه حاملان هدایا
از طرف بلقیس برسند، دستور داد تا قصر او را بسیار بسیار باشکوه و زیبا و
مجلل و لشگریانش هنگام ورود آنها، صف آرائی کنند تا حشمت و شوکتش، نمایان
شود.
وقتی که فرستادگان بلقیس، به قصر سلیمان
رسیدند از آنهمه شکوه و جلال، تعجب کردند و وارد قصر شدند و هدایای خودشان
را تقدیم حضرت کردند. این پیامبر خدا مقدم آنهارا گرامی داشت، ولی هدایای
آنها را نپذیرفت و به آنها گفت: آنچه که خداوند به من از نعمت هایش داده،
بهتر از اینهاست. او به من پادشاهی و نبوت عطا کرده است. خواهشمندم هدایارا
برگردانید. من هرگز به مال شما چشم طمع ندارم و از دعوت به خدا و پرستش او
دست بر نمی دارم. با احترام میگویم که بلقیس و همه مردمش باید به خدا
ایمان بیاورند و او را بپرستند. در غیراین صورت، با لشگری فراوان، به آن
سرزمین می آیم و او را با خواری از آن شهر بیرون می کنم.
فرستادگان ملکه سبا، پیام سلیمان را به او رسانده و هدایا را برگرداندند و ماجرا را تعریف کردند.
بلقیس دانست که در مقابل سلیمان و حشمت و
جاه و جلال او تاب مقاومت و نبرد ندارد. لذا تصمیم گرفت که با سران و
بزرگان مملکتی، راهی دربار سلیمان و بیت المقدس شود. چون سلیمان شنید که
بلقیس و همراهان او میایند به یاران خود گفت:
چه کسی میتواند تخت اورا، پیش از اینکه او
بیاید، نزد من حاضر کند؟ عفریتی از جن گفت: من تخت او را پیش از اینکه تو
از جایت بلند شوی می آورم.
ولی یکی از یاران نزدیک او که حکمت و علمی ازکتاب داشت گفت: من آنرا در کمتر از یک چشم بر هم زدن میاورم. (از روایات بدست میایدکه،این شخص آصف بن برخیا خواهرزاده و وصی سلیمان بود.)
ناگهان سلیمان آنرادر برابرخود دید. فورا
شکر خدا به جای آورد و گفت: این کرامتی است از جانب خدا. سپس دستور داد تا
آن تخت را در کنار تخت خودش بگذارند تا ببیند که آیا ملکه سبا، تخت خود را
میشناسد یاخیر؟
بلقیس با همراهان وارد قصر سلیمان شدند. او
تخت خود را با تمام تزئینات و ریزه کاریهای آن درکنار تخت سلیمان دید و
گفت: ما قبلا به درستی دعوت سلیمان آگاه و مطیع او شده ایم. سپس خواست تا
فضای قصر را بپیماید.
در هنگام عبور تصور کرد که زمین آنجا آب است
و او باید از آب نمائی کوچک بگذرد. از این رو پوشش پاهای خود را کنارزد.
اما سلیمان به او گفت که این قصری است از بلور صاف و آب نیست.
در همین موقع ملکه سبا بسیار تعجب کرد و به
نیروی الهی و نشانه های قدرت خدا پی برد، پس به سلیمان و خدای او قلبا
ایمان آورد و گفت: خدایا، من تاکنون به خود ستم کردم و خود را از رحمت تو
محروم ساختم. اینک با سلیمان در برابر تو، ای خدای جهانیان ایمان آوردم و
تسلیم می شوم. تو مهربانترین مهربانان هستی.
وفات حضرت سلیمان
حضرت سلیمان در یکی از روزهای پرشکوه
فرمانروائی و پیامبری، دستور داد تا هیچکس مزاحم او نشود و او ساعتی را از
بالای قصر، به تماشا بنشیند، به عصای خود تکیه زد و با خوشحالی به اطراف
قصر نگاه میکرد و از آنچه که خداوند به او داده بود، مسرور بود که ناگهان
در کنار خود جوان خوشروئی دید که به او لبخند میزند. سلیمان گفت: تو با
اجازه چه کسی به اینجا آمده ای و کیستی؟ جوان گفت: من با اجازه صاحب اصلی
قصر به اینجا آمده ام. پیامبر خدا فهمید که، او عزرائیل است که از طرف خدا
برای قبض روح او آمده است.
از این رو به او گفت: ماموریت خود را انجام
بده که این روز خوشی و سرور من بود و خدا نخواست که من جز به وسیله دیدار و
لقائش، خوشی و سروری داشته باشم. سلیمان از دنیا رفت، اما همچنان تکیه زده
بر عصا، کسی اجازه نداشت تا به ایوان برود و بداند که او
مرده است تا به امر خدا موریانه ها عصای او را جویدند و سلیمان با آن حشمت
بی مثال بر ایوان قصر افتاد. اکثر مورخین، مدت عمر او را، پنجاه و چند سال
ذکر کرده اند.
- منبع، سایت آسمونی
دوشنبه 15/2/1393 - 22:22
سلامت و بهداشت جامعه
با۴۰ نکتهای که از رازهای مهم حفظ سلامت دندانها هستند و معمولا دندانپزشکان در مطب خود فرصت و فراغتی برای گوشزد کردن آنها به شما ندارند، آشنا میکنیم.
۱٫ لااقل روزی ۲ بار، اول صبح و شب، لازم است دندانها مسواک زده شوند.
۲٫ لااقل روزی یک بار قبل از مسواکزدن باید با نخ دندان حاوی فلوراید، بین دندانها تمیز شوند.
۳٫ هفته ای ۲ تا ۳ بار باید از دهانشویه فلوراید ۲/۰ درصد استفاده شود.
۴٫ هفتهای ۱ تا ۲ بار باید از دهانشویه کلرهگزیدین ۱۲/۰درصد استفاده شود.
۵٫ افراد با ریسک بالای پوسیدگی دندان، باید هر ۳ تا ۴ ماه یک بار به دندانپزشک مراجعه کنند و افراد با ریسک کمتر، هر ۶ تا ۹ ماه یک بار.
۶٫ افراد با ریسک بالای پوسیدگی دندان باید هر ۱۲ تا ۱۸ ماه یک بار از دندانهای خود کلیشه رادیوگرافی تهیه کنند و افراد با ریسک کمتر، هر ۲۴ تا ۳۶ ماه یک بار.
۷٫ استفاده از آدامسهای فاقد قند پس از مصرف غذاهای حاوی ساکارز یا تنقلات به مدت ۵ تا ۳۰ دقیقه توصیه میشود.
۸٫ استفاده از خمیر دندانهای حاوی فلوراید مناسب و مواد ساینده کم همراه با مسواک توصیه میشود.
۹٫ دهانشویه آبنمک ممکن است مفید باشد اما جایگزین روشهای پیشگیری فوقالذکر نمیشود.
۱۰٫ دندانهای شیری کودکان تا سن ۱۱ تا ۱۲ سالگی باید تحت کنترل باشند و بدون حفظ فضایشان نباید آنها را کشید.
۱۱٫ کشیدن دندانهای شیری منجر به از دست رفتن فضای دندانهای دایمی زیرین میشود و نیاز به درمانهای ارتودنسی را واجب میکند.
۱۲٫ به محض رویش اولین دندان دایمی در سن ۶ تا ۸ سالگی باید شیارهای آن از نظر ابتلا به پوسیدگی مورد معاینه قرار گرفته و در صورت لزوم بسته شوند.
۱۳٫ در صورتی که به صورت ژنتیکی ناهنجاریهای دندانی یا فکی در والدین یا بستگان کودک وجود داشته باشد، بهتر است کودک از سنین ۱۰ سالگی تحت کنترل دندانپزشک متخصص کودکان یا ارتودنسی قرار گیرد.
۱۴٫ وجود فاصله بین دندانهای شیری معمولا طبیعی است و نباید موجب نگرانی والدین شود.
۱۵٫ مقادیری بینظمی و درهمرفتگی دندانهای پایینی در سنین ۸ تا ۹ سالگی معمولا طبیعی است و به مرور برطرف میشود.
۱۶٫ درد نداشتن دندانها الزاما بیانگر سالم بودن آنها و نداشتن پوسیدگی نیست.
۱۷٫ در صورتی که دندانی درد شدید داشته باشد، نشاندهنده تخریب وسیع عاج و عصب دندان است و احتمال نیاز به درمان ریشه را مطرح میکند.
۱۸٫ قسمتهایی از دندان که در معرض پوسیدگی بودهاند، در صورت بهبود بهداشت، موادمعدنی جذب میکنند و پوسیدگی را متوقف میکنند.
۱۹٫ نواحی متوقف شده فوقالذکر میتوانند رنگ جذب کنند و قهوهای باشند و احتیاجی به ترمیم نیست.
۲۰٫ هر تغییر رنگی روی سطح جونده دندانها، الزاما پوسیدگی نیست و نیاز به ترمیم ندارد.
۲۱٫ در صورت ترمیم دندان با مواد فلزی غیرهمرنگ (آمالگام)، احتمال حساس بودن دندان به سرما و سایر محرکها ظرف مدت ۴۵ روز تا ۲ ماه وجود دارد.
۲۲٫ در صورت ترمیم دندان با مواد همرنگ، حساسیت دندانها بیش از یک هفته قابلتوجیه نیست و باید بررسی شود.
۲۳٫ در صورتی که پس از ترمیم دندان خود احساس بلندی میکنید، در اولین فرصت به دندانپزشک خود مراجعه کنید.
۲۴٫ بلندی ترمیم میتواند سبب حساسیت به سرما و گرما شده یا سبب شکستگی ترمیم یا دندان شود.
۲۵٫ در مراحل اولیه پوسیدگی دندان که بیشتر به صورت حساسیت به شیرینی یا سرما نشان داده میشود، به دندانپزشک خود مراجعه کنید.
۲۶٫ پس از بروز درد شدید، خودبهخود و شبانه که بعضا با داروهای مسکن نیز آرام نمیشود، دندان نیاز به درمان ریشه پیدا میکند.
۲۷٫ ظرف مدت ۳ هفته پس از پایان درمان ریشه حتما باید پانسمان با مواد ترمیمی دایمی جایگزین شود.
۲۸٫ دندانهای درمان ریشه شده به دلیل از دست دادن بیشتر بافتهای خود، بسیار ضعیف شده و مستعد شکستن هستند.
۲۹٫ پس از درمان ریشه، خوردن غذاهای سفت ممکن است سبب شکستن دندان شود.
۳۰٫ بافتها و دیوارههای دندان درمان ریشه شده باید تقویت شود تا احتمال شکستن کاهش یابد.
۳۱٫ درصورتی که دندان درمان ریشه شده دچار شکستگی شود، لبه آن معمولا به زیر لثه امتداد یافته و نیاز به جراحی لثه را نیز مطرح میکند.
۳۲٫ ریشه دندانهای درمان ریشه شده در رادیوگرافی بهصورت نوارهای سفیدی دیده میشوند.
۳۳٫ این نوارهای سفید باید به صورت متراکم و یکنواخت تا نوک ریشه امتداد یافته باشد.
۳۴٫ هر دندان درمان ریشه شدهای نیاز به روکش ندارد.
۳۵٫ دندانهایی که درمان ریشه نشدهاند نیز ممکن است به دلایل دیگری مانند تخریب وسیع یا زیبایی نیاز به روکش داشته باشد.
۳۶٫ در مواردی که چند دندان در کنار هم به صورت جداگانه قرار گرفتهاند و لازم است همه آنها روکش شوند، به هیچ عنوان نباید به یکدیگر چسبانده شوند بلکه باید به صورت جداگانه روکش شوند تا امکان تمیز کردن نواحی بین دندانی و حفظ سلامت لثهها میسر شود.
۳۷٫ در صورتی که دندانی کشیده شده است، برای جایگزینی دندان از دست رفته، دو دندان مجاور ناحیه بیدندانی پایه گرفته شده و ناحیه وسط پر شود. به این روش که یکپارچه بوده و ۳ دندان (۲ دندان پایه و یک دندان وسط) متصل به هم هستند، بریج یا پل گفته میشود.
۳۸٫ زیر بریج باید به وسیله نخهایی که از نخ دندان ضخیمتر است و «سوپر فلاس» نامیده میشود، تمیز شود.
۳۹٫ عبور دادن دهانشویه با فشار از زیر بریج به پاکسازی بیشتر کمک میکند.
۴۰٫ در صورتی که دندانهای دو طرف ناحیه بیدندانی سالم هستند، برای پرهیز از آسیب دیدن این دندانها میتوان به کمک ایمپلنت فضای بین دو دندان را جایگزین کرد.
منبع : دلگرم دوشنبه 15/2/1393 - 22:21
داستان و حکایت
به نام خدا
هر سال که نزدیک عید می شود یاد ماهی قرمزهایی می افتم که یک روز تمام بخاطر آنها غصه خوردم و اشک ریختم . حالا که چند سالی گذشته به یاد آنروز می خندم و گاهی هم خجالت زده می شوم….
یک
هفته به عید مانده بود و بعد از خانه تکانی و خرید مایحتاج روزهای عید ,
تصمیم گرفتم به بازار رفته تا چیزهایی را که برای سفره هفت سین احتیاج
داشتم را خریداری کنم .
صبح زود دخترم را به مدرسه فرستادم و قرمه سبزی بار گذاشتم تا اگر خرید دیر شد برای درست کردن نهار عجله نداشته باشم .
ساعت ده صبح بود که به همراه همسرم که قرار بود به شرکت برود راهی بازار شدم .
باورم نمیشد تا این حد بازار شلوغ باشد می دانستم که صبح سختی را خواهم داشت.
بوی عید را میشد در کوچه پس کوچه های بازار احساس کرد .
بچه
های خوشحال که در حال پوشیدن لباس بودند و در حالیکه یکی از لباس ها را بر
تن داشتند چشم شان باز هم به اطراف می چرخید تا لباسی دیگر را هم انتخاب
کنند.
بعد از گرفتن وسائل هفت سین , بین راه چشمم به سنبل یاسی زیبا رنگی افتاد که زیبایی عید را صدچندان میکرد.
ساعت دوازده و نیم شده بود که خریدهایم تمام شد . بنابراین به سمت خیابان اصلی رفتم تا تاکسی بگیرم .
موقع
گرفتن تاکسی ناگهان یادم افتاد که ماهی قرمز نگرفته ام , بنابراین کنار
یکی از ماهی فروشی های کنار خیابان ایستادم و چهار تا ماهی ریز و ناز گرفتم
که قرمزی آن را همیشه سر سفره هفت سین دوست دارم .
بالاخره بعد از گرفتن تاکسی با کلی خرید به سمت منزل رفتم .
عجله داشتم تا سریع تر به خانه برسم بعد از اینکه کرایه تاکسی را دادم با دقت داخل تاکسی را دیدم تا همه وسائل را برداشته باشم .
با
احتیاط خریدهایم را داخل آسانسور گذاشتم تا به طبقه پنجم رسیدم , در
آسانسور را نیمه باز گذاشتم تا کلید را به قفل بیندازم ولی همین که در خانه
را باز کردم ناگهان در آسانسور بسته شد و تمام خرید که در آسانسور بود به
همکف رفت .
نمی دانم چه کسی دکمه آسانسور را زده بود ولی بالاخره
آسانسور بالا آمد ولی همین که در آنرا باز کردم یک گربه چاق و تپلی ناگهان
از زیر پایم در رفت که داخل آسانسور بود.
با دیدن گربه که شوکه شده بودم ترسیدم و فریادی کشیدم .
بالاخره به خیر گذشت و توانستم تمام خریدهایم را به داخل منزل ببرم .
کلی کار داشتم حالا باید خریدهایم را جمع و جور میکردم .
یک ساعتی گذشت که دختر و همسرم به خانه برگشتند .
دخترم که با دیدن وسائل هفت سین ذوق زده شده بود گرسنگی اش را فراموش کرده بود .
ساعت یک و نیم بود که نهار حاضر شد و مشغول خوردن بودیم که ناگهان دخترم چیزی گفت که از کنار میز نهار خوری پریدم .
-مامان ! چرا ماهی قرمز نگرفتی ؟ دوستام میگن ماماناشون چند روزه که ماهی خریدن !
باورم نمیشد ! ماهی ها را چه کار کردم ؟
همسرم که تازه متوجه شده بود ماهی کوچولوهای نازم گم شدند گفت :
نگران نباش فدای سرت خودم فردا صبح برات می خرم .
ولی مگر میشد فراموش کنم که ناگهان گفتم :
تازه فهمیدم همش تقصیر اون گربه چاقه است !
همسر و دخترم با گفتن این جمله شروع کردند به خندیدن و گفتند :
چی ! گربه چاقه ؟؟؟؟؟؟؟؟
من که خیلی عصبانی بودم به سمت در رفتم تا به پارکینگ برم شاید که آن گربه چاق هنوز نتوانسته باشد مشمای ماهی را پاره کرده باشد .
تمام
پارکینگ را گشتم ولی اثری از آن گربه بدجنس نبود خیلی ناراحت بودم از
اینکه در موقع مرگ نتوانسته بودم آن بی گناهان را نجات دهم .
چشمانم کمی خیس شده بودند ولی سریع اشکم را پاک کردم تا کسی مرا نبیند.
شب شد .
هنوز از کار خودم دلگیر بودم که به همسرم گفتم زباله ها را دم در ببرد .
روی مبل نشسته بودم که دقایقی بعد همسرم بعد از گذاشتن زباله ها دم در برگشت و در حالیکه می خندید گفت:
خانم خانما ! مهمون داریم .
برگشتم و با تعجب به همسرم نگاهی انداختم !!!!
در دست همسرم مشمای ماهی قرمزهای ناز بود با خوشحالی گفتم :
کجا بودن ؟
همسرم باز هم خندید و گفت :
توی زباله ها تشریف داشتن !!!!!!!!!!
باورم نمی شد که ماهی های خوشگل قاطی آشغال ها شده باشند .
هر سال عید به یاد آنروز , ابتدا ماهی ها را داخل تنگ می گزارم سپس به کارهای دیگرم میرسم .
- منبع، سایت آسمونی :
دوشنبه 15/2/1393 - 22:20
اطلاعات دارویی و پزشکی
نجات یافتگان از یکبار سکته باید فشارخون، کلسترول ، وزن را مرتب کنترل
کنندو فعالیت ورزشی روزانه را برای جلوگیری از بوجود آمدن سکته بعدی جدی
بگیرند. آنها باید معالجان خاصی مبتنی بر شواهد بالینی مربوط به خود را که شامل آسپیرین درمانی و یا عمل جراحی برای باز نگه داشتن سرخرگ گردن است، دریافت کنند.
انجمن قلب آمریکا دستورالعمل جدیدی برای پیشگیری از سکته در بیمارانی که سابقه ی سکته یا حمله ی گذرای ایسکمیک (TIA ) داشته اند را در مجله ی Stroke منتشر نمود.
به گفته ی دکترKernan : تعداد زیادی
از تحقیقات در حال حاضر بروی راههای جدید و موثرتری برای مراقبت از
بیمارانی که قبلا سکته ی مغزی یا حمله ی ایسکمی گذرا را تجربه کرده اند و
برای جلوگیری از وقوع مجدد این رویدادها و جلوگیری از آسیب بیشتر مغزی
متمرکز شده اند.
مهمترین عامل، درمان فشارخون بالا برای جلوگیری از سکته ی
ایسکمیک ثانویه است. بر اساس تحقیق های جدید حدود 70 درصد از افرادی که
اخیراٌ سکته ی ایسکمیک داشته اند همچنان دارای فشارخون بالایی هستند.
همچنین در دستورالعمل مذکور بروی درمان سختگیرانه ی کنترل
کلسترول تأکید شده است زیرا در بقا یافتگان از سکته، بالا بودن کلسترول
عامل مهمی در سخت شدن سرخرگ ها است. با این وجود در این دستورالعمل به
استفاده از نیاسین و داروهای Fibrate تأکید نشده
است، این داروها میزان کلسترول خوب را افزایش می دهند اما با توجه به
پراکندگی اطلاعات درباره ی میزان تأثیر آنها در کاهش وقوع سکته دوم، در این
دستورالعمل درباره ی توصیه ی مصرف این داروها مطلبی آورده نشده است.
برای بازماندگان از سکته ی مغزی و TIA انجام
فعالیت بدنی بین 3 تا 4 جلسه در هفته با شدت متوسط تا شدید نظیر فعالیت
های ایروبیک توصیه شده است که شامل دویدن سریع یا دوچرخه سواری می شود. در
این دستورالعمل بخش دیگری افزوده شده است که مربوط به تغذیه، آپنه خواب،
تصلب شرایین قوس آئورت و پیش دیابت می باشد.
دستورالعمل جدید شامل موارد زیر است :
· غربالگری دیابت و چاقی در بازماندگان از سکته و TIA
· غربالگری برای آپنه ی خواب
· ارزیابی تغذیه ای
· نظارت بر ضربان قلب غیرطبیعی ( فیبریلاسیون دهلیزی ) به میزان 30 روز، برای افرادی که سکته مغزی بی علت داشته اند.
· استفاده از ضد انعقادها ( آنتی کوآگولانتها ) در شرایط خاص
· رعایت رژیم مدیترانه ای و تأکید بر مصرف سبزیجات و
میوه جات تازه ، غلات کامل و گوشت های کم چرب نظیر ماهی و ماکیان مصرف
لبنیات کم چرب، استفاده از حبوبات ، آجیل و محدود کردن مصرف شیرینی و گوشت
قرمز.
آزمایش های بالینی مزایای استفاده از رژیم غذایی مدیترانه ای را پس از سکته ی مغزی یا TIA ثابت
نکرده اند ، بنابراین توصیه ی رعایت رژیم مدیترانه ای بر اساس تحقیقات
چندانی صورت نگرفته است. سالانه در آمریکا 690 هزار فرد بالغ دچار سکته ی
ایسکمیک می شوند که به دلیل ایجاد لخته ی خون و ممانعت از عبور جریان خون
در مغز یا در یکی از رگهای منتهی به مغز بروز می کند.
سالانه 240 هزار نفر در آمریکا دچار TIA می شوند، اگر چه TIA ایجاد
اختلال فوری در عملکرد مغز ایجاد نمی کند اما فرد را در معرض خطر بیشتری
برای سکته ی مغزی در آینده قرار می دهد. بطورمتوسط خطر سکته ایسکمیک در
آینده برای افرادی که یک بار دچار سکته ی ایسکمیک یا TIA شده اند حدود 3 تا 4 درصد است.
کلید حفظ سلامت پس از سکته ی ایسکمیک یا TIA ،
ارزیابی دقیق و سریع علل واقع این حوادث و شناسایی عوامل خطر سکته بطوریکه
اقدامات پیشگیرانه ی مناسب به سرعت برای فرد اجرا شود. به گفته ی دکتر Kernan پس
از وقوع این حوادث بیمار باید بطور منظم با پزشک خود در تماس باشد و از
برنامه های پیشگیری که به او توصیه می شود استقبال کند، به این ترتیب می
تواند به آینده ی سالم تری امید داشته باشد.
دوشنبه 15/2/1393 - 22:17
خانواده
بدون در نظر گرفتن ازمسافتی كه پدر و مادر
با بچه هایشان دارند ، ولی باز هم وضعیتی بوجود میآید كه پدرومادر متوجه
خطاهایی در جوانانشان میشوند كه انتقاد از آنها کار خوبی است د.
جوانی دوران شیرین و البته سرنوشتسازی
برای همه آدمها محسوب میشود. وقتی به دنیای یك جوان نگاه میكنی با
كولهباری از دغدغههای متعدد مواجه میشوی. پدرها و مادرها در مدیریت
این دوران از زندگی فرزندشان به واقع نقشی محوری بازی میكنند و به نوعی
جهت دادن به این دغدغههای جوانان تا حد زیادی بر عهده والدین است.
صرفنظر از فاصلهای كه والدین با فرزندانشان دارند و البته تاكید
میكنیم كه باید با اتخاذ راهكارهایی این فاصله به نوعی كم شود، اما باز هم
شرایط و موقعیتهایی پیش میآید كه والدین بر پایه تجربهای كه دارند،
متوجه اشتباهاتی در جوانانشان میشوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی
میشود.
برای این که تذکر و موعظه شما در سازندگی جوان موثر باشد، ضروری است نکاتی را رعایت کنید:
* انتقادات باید منصفانه باشند :
این جمله را قطعا همه ما به دفعات شنیدهایم كه پدر و مادر خیر و صلاح
فرزندانشان را میخواهند، اما مگر پذیرفتن این اصل كافی است؟ قطعا پاسخ این
سوال منفی است. چرا كه مفهومی كه همه ما به عنوان خیر از آن تلقی میكنیم
تقریبا یکسان است،ولی روش رسیدن به آن می تواند کاملا متفاوت باشد. تصور
كنید كه مادری از انتخاب همسر آینده دخترش كه در دانشگاه همكلاس اوست
ناراضی است و با این دیدگاه كه خیر و صلاح دخترش را میخواهد، سعی میكند
او را از انتخابش منصرف كند و ابتدا با یك انتقاد و سپس با اعمال فشار
روانی به مقاصدش میرسد. در واقع مادر گمان میكند كه به صلاح دخترش فكر
میكند و نه چیز دیگری، اما همه ما قطعا میدانیم وی سخت در اشتباه است.
پس نتیجه میگیریم كه در قدم اول انتقادها باید اصولی و منطقی و از همه
مهمتر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر باید این واقعیت را بپذیریم
كه زمانه كاملا تغییر كرده و ایدهآلهای جوان امروز با دوران جوانی ما
كاملا متفاوت است و نمیتوانیم همه دیدگاههای خودمان را به عنوان راههای
طلایی به جوانانمان دیكته كنیم و از آنها تنها اطاعت بیچون و چرا طلب
كنیم.
*در انتقاد کردن، مواظب شخصیت جوانتان باشید : در
انتقاد هرگز شخصیت جوان را زیر سوال نبرید، بدین معنا كه اگر مرتكب فعلی
اشتباه شده دلیلی ندارد كه شخصیت و شعور وی كوچك شمرده شود و با رفتاری خشن
وی را محكوم كرده و شخصیتش را پیش بقیه اعضای خانواده خرد كنیم.
همچنین از مقایسه جوانمان جدا پرهیز كنیم. بزرگترین سرمایه جوانان
غرورشان است و هرگز نباید با یك مقایسه ساده غرور وی را خدشهدار كنیم.
باید بپذیریم كه فرزندمان در حقیقت یك شخصیت مستقل از همه جوانان عالم است و
باید با او مستقل از همه آدمهای دیگر برخورد كنیم، چرا كه فرزندمان جزئی
از وجود خودمان است.
با دادن اعتماد به نفس، به جوانان شجاعت دهید و حل مشکلات را در نظر
ایشان راحت و ممکن سازید و با اعطای اعتبار و عزت و کرامت بر روحیه شان
بیفزایید.
*سعی کنید در جمع دوستان به جوان تذکر ندهید:
در انتقاداتتان تنها باشید و سایر اعضای خانواده را وارد موضوع نكنید.
اینكه به طبع شما هر كسی به خودش اجازه دهد كه جوان را مورد نصیحت و پند
قرار دهد برای جوان دشوار است و به همین دلیل هم هرگز انتقاداتتان كارساز
نخواهد بود، چه بسا سبب شرمندگی و شکستن غرور و ایجاد عقده در او می شود.
بنابراین برای این که موعظه و پند، مفید باشد، باید به دور از حضور جمع و
با زبان نرم و مهربان صورت پذیرد تا لجاجت جوان را به دنبال نداشته باشد.
*بکوشید خود، الگوی عمل آن چیزی باشید که مورد توجه و نظر شماست :
نیکوست که فرد موعظه کننده خود، نمونه کاملی از محتوای پند و اندرز خویش
باشد و به عبارت دیگر، خود نیز به آنچه به دیگران سفارش می کند، عامل باشد.
* از در دوستی و محبت وارد شوید تا جوان با علاقه و آسودگی خاطر بیشتر به موعظه شما گوش دهد و احساس امنیت کند.
* برای این که توجه جوان به سوی شما و سخنانتان جلب شود، نخست ارزش ها و نکات مثبت او را با احترام بازگو کنید.
مثلا بگویید شما کسی هستی که در امتحان سراسری رتبه آن چنانی کسب کردی،
پشتکار و استعداد درخشان شما ستودنی است. ازاین رو، سزاوار نیست در کلاس
شرکت نکنی یا نمره کم بگیری.
* شفقت و خیراندیشی موعظه گر، با موعظه اش نمودار است و از تذکر آمرانه پرهیز شود و به صورت تبادل نظر و رهنمود خواستن، صحبت شود . صبورانه به حرف هایش گوش فرا دهید و بدون تحقیر نظر و افکارش (هر چند ناپسند باشد) به اندیشه اش جهت داده شود.
* دیدگاه های خود را به گونه ای بیان کنید که جوان در گفت و گو با شما، احساس نکند شما می خواهید نظر خودتان را بر او تحمیل کنید:
چنانچه به صورت غیر مستقیم موعظه کنید، قطعا سازنده تر و دارای نتیجه
بهتری خواهد بود. چه بسا، موعظه ای که با یک اشاره و یا در قالب کلمه و
عبارتی کوتاه و کلیدی (در صورت دارا بودن شروط لازم) بیشتر از پند و
اندرزهای طولانی و خسته کننده مفید و موثر باشد.
*
جایگاه و ویژگی های خاص او را برایش تعیین کنید تا با انگیزه و شتاب بیشتری
در مسیر شکوفایی استعدادها و توانمندی هایش گام بردارد. مثلا بگویید: در شان شما نیست که وقت اذان یا زمان امتحان، سرگرم بازی رایانه باشی
* به فردی باید پند و اندرز داد که پندپذیر باشد و در موقعیتی به او پند دهید که از نظر روانی آمادگی آن را داشته باشد.
به اعتقاد بسیاری از روانشناسان وقتی از كسی انتقاد میكنی گویی شخصیت
وی را جراحی میكنی، پس قبول كنید در نگاه اول هیچكس از انتقادكردن خوشش
نمیآید، بنابراین هرگز در انتقاد از جوان به شخصیت وی یورش نبرید و تنها
همان مورد خاص را كالبدشكافی كنید و مورد بحث و بررسی قرار دهید
* موعظه باید رسا و بلیغ باشد و از شرایط بلیغ بودن موعظه این است که سنجیده و بجا و متناسب با وضعیت فکری و حساسیت های روحی جوان باشد.
منبع:ravanagahi.i دوشنبه 15/2/1393 - 22:16
دانستنی های علمی
یکی از سختی های اصلی نوجوانان و جوانان، نداشتن تمرکز زمان مطالعه
است. چنانچه تمرکز اشخاص دچار اختلال شود حتی با وجود مطالعه در طولانی
مدن، بازهم قدر نخواهند شد نتیجه مطلوب را کسب کنند. فاکتورهای خارجی
وداخلی سبب بوجود آمدن حواس پرتی در شخص میشود و نهایتا تمرکز او را از
بین میبرد.
افکار، غم، ناراحتی، گرسنگی، تشنگی، نگرانی، ترس، خشم، شادی و مواردی از
این قبیل جزو عوامل درونی حواس پرتی هستند و سر و صدای محیط، تلفن همراه،
تلویزیون و دیگر لوازم صوتی، نور شدید یا ضعیف و ازدحام جزو عوامل بیرونی
است که ایجاد حواس پرتی میکند. عوامل بیرونی را راحتتر میتوان کنترل کرد
و برای افزایش تمرکز بهتر است ابتدا عوامل حواس پرتی به حداقل برسد.
این تکنیکها برای افزایش تمرکز در حین مطالعه توصیه میشود:
ایجاد رغبت: با ارائه اطلاعات کافی درباره مطلبی که
فرد مطالعه میکند و کاربرد آن میتواند در وی ایجاد انگیزه کند و او را به
سوی تمرکز سوق دهد.
تعیین زمان مطالعه: زمان مطالعه با توجه به کارهای ضروری و غیرضروری تعیین میشود و بهتر است فرد در فواصل بین مطالعه به استراحت نیز بپردازد.
تعیین مکان مطالعه: مکان مطالعه بهتر است از قبل تعیین شود تا
حالتی را در فرد ایجاد کند که بداند آن مکان فقط مختص به مطالعه بوده و
بهتر است آنجا بههم ریخته و آشفته نباشد و از نورکافی برخوردار باشد.
تکرار جمله تاکیدی: لازم است فرد بارها به خود متذکر
شود که الان زمان مطالعه است و قرار نیست به مطلب دیگری فکر کند. جملههای
این چنینی میتواند بارها از سوی فرد تکرار شود.
خواندن اجمالی: فرد ابتدا به صورت اجمالی مطلب را میخواند و با این کار درک اولیه از مطلب پیدا میکند و سپس شروع به خواندن جزئیات میکند.
سریع خواندن: ذهن انسان این توانایی را دارد که در یک
زمان به چند مطلب مختلف فکر کند. بنابراین برای افزایش تمرکز لازم است
سریعخوانی صورت بگیرد تا ذهن فرصت پرداختن به چند مساله را نداشته باشد.
تقسیم انرژی: بهتر است مطالب سخت و دشوار در زمانی خوانده شود که فرد در اوج انرژی است.
خط کشیدن زیر مطالب مهم: این روش ذهن فرد را درگیر تمرکز بیشتر و دقت کردن و پیدا کردن مطالب مهم و از حواس پرتی جلوگیری میکند.
استفاده از راهنما و ابزار: بهعنوان مثال استفاده از
مداد یا انگشت هنگام مطالعه میتواند تمرکز را افزایش دهد و به نوعی ذهن به
سوی نگاه کردن و توجه کردن به مطلب موردنظر هدایت میشود.
یادداشتبرداری و نکتهبرداری: این روش کمک میکند مطالب مهم تر و عناوین کلیتر از سوی فرد دوبارهنویسی شود و برای مرور، دسترسی بهتری به نکات داشته باشد.
کنترل افکار مزاحم: بسیاری از افکار، مانع تمرکز ما
میشود. توصیه میشود فرد، افکار مزاحم تکرار شونده خود را یادداشت کند.
سپس برای این افکار و پرداختن به آنها زمان در نظر بگیرد. یعنی در طول روز
زمان مشخصی را در نظر داشته باشند که به این افکار نیز بپردازند و این روش
باعث میشود کنترل افکار در اختیارش قرار گیرد.
دکتر مهرنوش دارینی – روانشناس و مشاور
منبع : جام جم سر
دوشنبه 15/2/1393 - 22:15