بیوگرافی و تصاویر بازیگران
در نگارخانه آثار هستیم و شاهد جلوه هایی از هنرهای اصیل ایرانی تذهیبهای خانم فاطمه پناهیان پور و مامک آزرمگین، تابلوهای نگارگری از خانم ماهرخ وحیدنیا و تابلوهای خوشنویسی و تذهیب خانم زینت قاجار دولّو، همچنین ترکیبی از چوب و مینا و نقاشی کار آقای احمد کاکاوند و معرقهای
آقای مرتضی نبی پور.
به گفتگو می نشینیم با بعضی از شرکت کنندگان در این نمایشگاه:
خواهش می کنم خلاصه ای از سوابق کاری خود را بفرمایید.
خانم آزرمگین: من از سال 68 نقاشی رنگ و روغن را شروع کردم. از سال 71 به نگارگری پرداختم. در سال 72 وارد دانشگاه سوره شدم و ضمن ادامه تحصیل در رشته صنایع دستی، در سال 76 با گرایش نگارگری و تذهیب فارغ التحصیل شدم. بعد از اتمام تحصیلات، به شکل کاملاً حرفه ای وارد کار تذهیب شدم.
چطور شد تا این حد به تذهیب علاقه مند شدید؟
خانم آزرمگین: من اصولاً به گرافیک علاقه داشتم. چون در گرافیک، از فرمهای خلاصه و استیلیزه استفاده می شود. تذهیب هم به همین فرمها می پردازد. در واقع، فرمهای آنالیزشده و تجریدی را به آنچه در طبیعت شاهد آن هستیم، ترجیح می دهم.
با توجه به اینکه گرافیک، هنری امروزی است و تذهیب کاری قدیمی است، شما که از نسل جوان هستید، چطور وارد این رشته شدید.
ـ فکر نمی کنم هنری که مفهوم و معنا داشته باشد. قدیمی شده باشد؛ به خصوص تذهیب که به حقیقت اشیاء توجه دارد و نه ظاهر آن. در عین حال، شروع کار تذهیب با آرایش کتاب بوده و خود این موضوع می تواند تذهیب را به عنوان یکی از شاخه های گرافیک مطرح کند.
تذهیب، از جهت دیگر هم دارای اهمیت است؛ چون همیشه آرایش کتابهای مذهبی با تذهیب بوده است. نه تنها کتاب مذهبی ما، بلکه کتابهای مقدس دیگر مذاهب مثل انجیل هم با شیوه تذهیب کار شده و من فکر می کنم تا زمانی که کتاب و کتاب آرایی هست، تذهیب هم باشد.
آیا به تذهیب فقط به عنوان زمینه آرایش کتاب نگاه می کنید یا به عنوان هنری مستقل؟
ـ اصولاً شروع تذهیب برای کتاب آرایی بوده؛ زیرا برای تزیین خط کتابها و تزیین حاشیه ها به کار می رفته؛ همچنین در اطراف تابلوهای نگارگری نیز از تذهیب استفاده شده؛ اما من خودم شخصا تذهیب را به عنوان هنر مستقل در کارهایم مطرح کرده ام.
اینکه گفتید تذهیب به حقیقت اشیاء توجه دارد، این مطلب را بیشتر باز کنید.
ـ مثلاً ما پنجاه نوع گل شاه عباسی داریم. در طبیعت، شاید فقط بعضی از انواع این گل را پیدا کنیم. و نمی توانیم بگوییم چه گلی است. در واقع، گل شاه عباسی یا گلهای دیگر تذهیب، حقیقت گل را به ما می نمایاند؛ بدون اینکه برای ما مشخص کند چه نوع گلی است.
خانم آزرمگین، در بعضی از کارهای شما حرفی تازه حس می شود. اگر ممکن است در مورد این کارها بیشتر توضیح دهید؟
ـ انگیزه همان است که تذهیب معنای اصلی را نشان می دهد. سعی کردم هم از کارهای قدیمی ایده بگیرم و هم نوآوری در آن باشد و با روحیات این دوره و زندگی امروزی همگونی داشته باشد.
این طور که من می بینم، شما از رنگهای محدودی استفاده کرده اید.
ـ البته خودم دوست ندارم از رنگهای محدود استفاده کنم ولی در اصل تذهیب از دو رنگ طلا و لاجورد استفاده شده است. طلا نشانه نور است و خورشید. لاجورد هم که نشانه کاینات است. اصل تذهیب، همین دو رنگ است ولی در دوره های بعدی رنگ سیاه و رنگهای دیگر هم اضافه شد. خود من همین دو رنگ طلا و لاجورد را ترجیح می دهم.
یکی دیگر از هنرمندان که در زمینه خوشنویسی و تذهیب، کارشان را ارائه داده اند، خانم زینت قاجاردولّو می باشند. از ایشان خواهش می کنم در مورد سوابق کاری خود توضیح دهند.
ـ من از سال 48 در آموزش و پرورش مشغول به کار بوده ام. سی و یک سال سابقه کار فرهنگی دارم. از همان سال در هنرستان حرفه ای دختران، نقاشی و دینی را تدریس می کردم. بعد از زمانی که در کتابهای هنر، خوشنویسی مطرح شد، به من گفتند می بایست خوشنویسی هم درس بدهی. این یک توفیق اجباری بود که از سال پنجاه رفتم در زمینه خوشنویسی آموزش دیدم. آن وقت در شهرستان قزوین ساکن شدیم. خانه فرهنگ قزوین بسیار فعال بود. من در همان وقت به کلاس استاد ابوالحسن محصص مستشاری رفتم. ایشان خیلی مرا تشویق کردند و گفتند چون سالها نقاشی کرده ای، دست روانتری داری. بعدها، طوری شد که شیفته خوشنویسی شدم و نقاشی را گذاشتم کنار؛ انگار که گمشده خود را در خوشنویسی یافتم.
من، در سال 62 در انجمن خوشنویسی مشغول تدریس شدم. در اولین کنگره ای که در سال 63 رفتیم، فقط پنج خانم خوشنویس آمدند؛ ولی حالا فکر می کنم تعداد خانمهای خوشنویس خیلی زیاد شده است. الان 22 سال است که در انجمن خوشنویسی مشغول تدریس هستم؛ در حالی که به صورت موازی،
مدت سی سال در آموزش و پرورش به تدریس پرداخته ام. اینها را فضل و رحمت الهی می دانم و فکر می کنم خداوند توفیقی به من داده که بتوانم خدمت کنم. با اینکه از سال 77 بازنشسته شدم، اصلاً احساس بازنشستگی نمی کنم؛ چون کار من دو برابر شده است. من فکر می کنم کسانی که تجربه ای اندوخته اند، در این زمان باید احساس مسؤولیت بیشتری بکنند و بخصوص آنچه را آموخته اند در اختیار جوانان بگذارند. وقتی دیدم اولین قرآن به خط نستعلیق نوشته شد، پیش خود گفتم نوشتن قرآن، زمینه بسیار خوبی است برای کار و شروع کردم. الان نزدیک به نیمی از قرآن را به خط نستعلیق نوشته ام. سال گذشته که نگارش قرآن در یک روز بود، من و خیلی از دوستان شرکت داشتیم.
در مورد نگارش قرآن در یک روز برای ما بیشتر توضیح دهید.
ـ حضرت علی(ع) فرموده اند: «علیکم بحسن الخط». برای اینکه خط خوش عزتی است برای مسلمین و خودش بزرگترین تبلیغ است.
آن روز چه حال و هوایی داشت؟
ـ فکر می کنم عظیم ترین همایش بود، حتی در تاریخ همایشهای فرهنگی ایران. زیرا عمیق ترین عشقهایی که در دل مردم و هنرمندان وجود دارد، آنجا حضور داشت.
آیا این برنامه نگارش قرآن در یک روز
به اهداف خودش رسید یا خیر؟
ـ بله رسید. چون از یک ماه قبل، ما را در کلاسهای کارگاهی شرکت دادند.
خانم آزرمگین، شما هم در همایش
حضور داشتید؟
ـ بله، من هم در زمینه تذهیب کار می کردم.
خانم قاجار، تقسیم کار در زمینه خوشنویسی چگونه بود؟
ـ اول به هر کس چهار صفحه داده بودند، بعد متقاضی زیاد شد و به دو صفحه رسید و حتی یک صفحه. من خودم چهار صفحه کار کردم. برای من خیلی جالب بود که جوانان و افراد مسن در کنار هم نشسته بودند. منیّتها از میان رفته بود. مثلاً من متولد 1317 هستم. آن وقت یک دختر هفده ساله پهلوی من نشسته بود.
خانم آزرمگین، شما از آن روز تعریف کنید؟
ـ واقعا فضای آن روز را نمی توانم تصور کنم. وقتی سرود جمهوری اسلامی خوانده شد و آقای اخوین بسم اللّه را نوشت، حالت به خصوصی در آن فضا ایجاد شد. روز خیلی خوبی بود. ما هم در رشته تذهیب از یک ماه قبل شروع کرده بودیم. منتها در آن روز تمامش کردیم.
آیا این قرآن به چاپ رسیده است؟
ـ نه متأسفانه. مثل اینکه مسایلی در مورد چاپ آن پیش آمده است.
خانم قاجار، می بینم کسانی از جمله خود شما قرآن را به خط نستعلیق می نویسند. سؤال من این است که من خودم، وقتی قرآن را با این خط می خوانم خسته می شوم. بیشتر به همان خط قدیمی عادت دارم.
ـ این همان خط ثلث است که عثمان طه می نویسد. در مورد قرآن عثمان طه، یکی از استادان گفتند شاید بیشتر از سیصد اشکال وجود دارد، بعد من فکر کردم چرا قرآن به خط نستعلیق که عروس خطها است نباید نوشته شود. رفتم از آقایان سؤال کردم. آقایان در این زمینه سکوت کردند و تقریبا اجازه ندادند. گفتند بهترین قرآن توسط استاد میرخوانی نوشته شده است. این قرآن، وقتی به عربستان فرستاده شد، گویا با مشکل روبه رو شد. با توجه به اینکه عده ای از خوانندگان قرآن، مبتدی و کم سواد هستند؛ قرآن هم کتابی است که برای بشریت آمده؛ اگر یک حرکت و نقطه اش عوض شود، خیلی مهم است؛ چون کلام الهی است. برای همین وقتی این کتاب رفت به عربستان، آنها گفتند در ایران قرآنی تحریف شده، نوشته شده است. خیلی زود آن را جمع کردند؛ تا اینکه برنامه همایش را اجرا کردند. ابتدا خواستند قرآن را به خط عربی بنویسند اما در سراسر ایران بیست نفر را هم پیدا نکردند که بتواند نسخ و ثلث را بنویسد؛ اما گفتند نستعلیق نویس داریم و این اقبالی بود برای من که آرزو داشتم قرآن را به خط نستعلیق بنویسم و اشکال هم نداشته باشد. موقعی که مقام معظم رهبری این دستور را دادند ما هم شروع کردیم. در یک ماهی که آموزش می دیدیم به ما یاد دادند که نستعلیق قرآنی را کار کنیم و هنگامی که این قرآن را دیدند، اهلاً و سهلاً گفتند چون از نظر زیبایی کم نداشت. من از خدا می خواهم اگر یک روز هم به عمرم مانده این قرآن را بنویسم و بعد بمیرم.
می بینم که اطراف تابلوهای خوشنویسی شما تذهیب و تشعیر وجود دارد. آیا اینها کار خودتان است؟
ـ بله. حتی نگارگری هم هست. بعضی کارهایم مربوط می شود به سال امام علی(ع). این تابلو هم که از اشعار امام هست، صفحه پردازی آن کار خودم است. البته من هم این کارها را جلو شاگردان انجام می دهم تا بتوانند آثارشان را به خوبی عرضه کنند؛ زیرا همه هنرها یک ظاهری دارد ولی پشتش مال همه یکی است و آن اتصال به عالم بالا است.
خانم قاجار، از میان تذهیب و تشعیر ونگارگری و خوشنویسی، کدام یک را ترجیح می دهید؟
ـ خوشنویسی را؛ ولی در زمینه های یادشده هم تجربه دارم. به شاگردانم هم می گویم اول هدف را برای خودتان مشخص کنید، بعد به کار هنری بپردازید؛ چون واقعا این ریاضت است و به راحتی به دست نمی آید. الان بیشتر، کار خوشنویسی می کنم و ترجیح می دهم برای تذهیب از جوان ترها کمک بگیرم. برای جشنواره جهان اسلام، دنبال یک رباعی مناسب می گشتم. در روزنامه کیهان این رباعی را دیدم و همین کارم هم قبول شد.
این رباعی ترکیب بندی زیبایی دارد:
گلواژه ناب انقلاب است حسین
آیینه و آب و آفتاب است حسین
هستی چو کتاب است و محمد ختمش
دیباچه سبز این کتاب است حسین
من این رباعی را به شیوه دفتری نوشته ام.
خانم قاجار، از حالات روحی خودتان
هنگام نوشتن قرآن بگویید.
ـ من وقتی قرآن را می نویسم، انگار دستم به یک جای بلندی رسیده و دیگر به این پایین ها کار ندارم.
فکر می کنید هنر چه تأثیری به
خصوص روی خانها دارد و اصولاً آیا وجه تمایزی میان خانمهای هنرمند و دیگر خانمها می بینید؟
خانم آزرمگین: فکر می کنم هنرمندان حساس تر و دقیق و نسبت به اتفاقاتی که می افتد دقت بیشتری دارند.
خوب این دنیای درونی شان است.
آثار بیرونی این دقت و حساسیت چیست؟
خانم آزرمگین: من فکر می کنم، بیشتر خانمها هنرمندند. حتما نباید نقاشی کنند یا بنویسند. یادم است یک دفعه آقای قمشه ای حرف جالبی زدند. گفتند آدمهای وسواسی خوب است بروند هنرمند شوند!
حرف من این است که بسیاری از
خانمها را می بینیم که وقتشان را صرف کارهای بیهوده می کنند.
خانم آزرمگین: من فکر می کنم آن هم هنر است منتها در راه دیگری مصرف می شود، مثلاً خانمی که مدل مو برایش مهم است، این هم خودش هنر است منتها هنری که مفید نیست.
آیا در مورد این همه آرایشی که
خانمهای ایرانی می کنند و گویا در مقایسه با دیگر کشورها، بیشتر است، آیا این هنر است؟
خانم آزرمگین: من فکر می کنم اعتماد به نفسشان کم است و می خواهند با این همه آرایش شخصیت برای خودشان درست کنند یا شناختشان نسبت به خودشان کم است. یک چیز جالب اینکه آقایان هم که کار هنری می کنند روحیاتشان به خانمها نزدیک تر است. اینکه گفتم بیشتر خانمها هنرمند هستند، به این دلیل است که مثلاً خانمهایی که معمارند یا گرافیست، حساسیت و ظرافتهای بیشتری را در کار خود مطرح می کنند.
خانم قاجار، شما فکر می کنید
خانمهای هنرمند، ضمن اینکه مثل بقیه خانمها به وظایف خود می پردازند، دارای چه ویژگی می باشند؟
خانم قاجار: خانمها در خانواده نقش کلیدی دارند، در نتیجه وقتشان از آقایان کمتر است. البته این ویژگیهای زنانه کمک می کند تا خانمهای هنرمند به هر دو جنبه بپردازند. خانمهای هنرمند آگاهی بیشتری دارند. ما در دعاها می گوییم: خداوندا در دنیا و آخرت ما را با صالحانت محشور کن. این را بیهوده نگفته اند. همین حشر و نشری که الان با شما داریم از همدیگر انرژی می گیریم. حالا انرژی را امروزیها می گویند. در تمام این دعاها همین انرژی با اصطلاح دیگر آمده است ما به اینها می گوییم باطن. این انرژیها تأثیر متقابل دارند. من خودم خوب جوان بودم و حالت جوانی را تجربه کرده ام. حالا به جایی رسیده ام که می بینم خیلی بهتر است. وقتی یک صفحه قرآن را می نویسم، حتی یک آیه. حضور فرشتگان را حس می کنم. از خودم نمی گویم. ولی هر جا که بودم در خدمت دوستانی که اهل هنر بودند، یعنی هنر واقعی می بینم که آنها نشاط خاصی دارند. همین که چهار نفر می نشینند قرآن می خوانند یا مثنوی می خوانند حتما نباید نقاشی باشد. همین زنان هنرمند تفکر دارند. نشاط دارند. همین ها می توانند در تربیت بچه هایشان یا شاگردهایشان مؤثر باشد.
اصولاً وقتی با افراد اندیشمند می نشینیم فکر می کنیم اینها وضعشان خیلی خوب است؛ وقتی به خانه هایشان می رویم می بینیم اصلاً خبری نیست ولی آرامش دارند. خداوند توفیقی به آنها داده که انعکاس اعمالشان را می بینند. این تجربه ای است که سعی می کنم برای شاگردهایم این را شفاف کنم.
خانم آزرمگین: در مورد اینکه خانه هنرمندان چه تفاوتی با خانه بقیه دارد، فکر می کنم هنرمندان با دید وسیعی که به نظام هستی و طبیعت دارند، همان نظمی را که خداوند در طبیعت قرار داده، چه از نظر فرم، چه از نظر تقارن و چه از نظر رنگ، در خانه هایشان هم همین نظم وجود دارد.
در مورد رابطه هنر و زن، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. از نظر باستان شناسی آغاز بیشتر هنرها با زنان بوده است. کشف آتش، سفالگری، بافندگی و ریسندگی، کشاورزی و حتی معماری را ابتدا از زنها شروع کردند. در انسانهای اولیه تنها وظیفه مرد شکار بوده و بقیه کارها با زنها بوده است.
خانم قاجار، از آنجا که سالهای سال به
کار تعلیم و تربیت مشغول بودید، در مورد تربیت جوانان چه شیوه ای را می پسندید؟
ـ متأسفانه در امر تربیت، عده ای به افراط و تفریط افتاده اند. به خصوص که باب شده که مسایل اسلامی را به شکلی تلخ به جوانان می آموزند؛ در حالی که اسلام، دین جوانان است. هنگام ظهور اسلام، بیشتر جوانان بودند که به اسلام می گرویدند. کسانی که شناخت واقعی از مذهب دارند، بیشتر می توانند جوانان را جذب کنند. من خودم روی این قضایا، یک دور زده ام و می توانم بگویم گرایش جوانان به معنویات بیشتر از افراد مسن است، چون آنها به فطرت نزدیکترند؛ ولی هنگامی که این به شکل پوستین وارونه عرضه می شود، طبعا واکنشهای منفی هم به وجود می آورد.
حضرت رسول(ص) خیلی تأکید می کردند به اعتدال و حضرت علی(ع) تأکید داشتند به دو بال علم و هنر و چقدر احاطه دارند به هنر و زیبایی و می فرمودند: «لیس الدین الا الحب» یعنی دین چیزی جز محبت نیست و دین یعنی چه. یعنی همین خمیرمایه هنر. علم هم همین طور. خودش نور است و نمی تواند غیر از دین باشد.
با تشکر فراوان از خانمهای قاجار و آزرمگین و تأسف از عدم حضور خانم فاطمه پناهیان پور و خانم ماهرخ وحیدنیا، از حضور آقایان کاکاوند و نبی پور استفاده کرده و از دیدگاه آنا به عنوان هنرمند و نگاهی که به زن دارند، سؤال می کنیم.
آقای احمد کاکاوند: همان طور که می بینید در همه کارهایم خورشید خانم را آورده ام، که سمبل زن است. یعنی نور و گرمای زندگی و خانمها جز این نمی توانند باشند. در حقیقت اصل همان خانمها هستند. مادر، کسی نیست که انسان بتواند منکرش شود. فلاسفه دنیا می گویند پدر را می شود انکار کرد ولی مادر را نمی توان. من قبلاً نمایشگاهی داشتم در دفاع از خانمها. در اساطیر هم که نگاه کنید اکثر الهه ها زن هستند. در فرهنگ کردی کلمه «دا» یعنی مادر و در لغت فارسی یعنی آفریننده. پس منشأ مادر است.
من خودم یادم نمی آید جلو مرحوم مادرم نشسته باشم تا وقتی اجازه نمی داد.
مادر، مقدس است. در همه مذاهب به خصوص اسلام که بهشت را زیر پای مادران قرار داده، پس باید پای مادر را بوسید.
بعضی وقتها خود خانمها هم مقصرند چرا که خود را آن گونه که هستند نمی نمایانند. البته در این دیدگاه نباید راه افراط پیمود نه فرم طالبانی درست است و نه اروپایی.
آقای مرتضی نبی پور: نگاه هنرمند، نگاه مجزایی نیست. شاید یک مقدار ملاحظه و دقت بیشتری دارند. همان طور که اشاره شد، تبلیغ اثر خودش را می کند. کمانه زدن و کشتی گرفتن فرهاد و رستم معیاری شده برای قوی بودن مردان ولی روی حلم مادر و صبر مادر، تبلیغ کافی نشده است. خداوند، زن را جوری خلق کرده که همیشه فکر جمع آوری و گرم کردن کانون خانواده است. این صفات، اگر رویش کار بشود کاملاً قابل مقایسه است با دلاوریهای مردان و خداوند که بزرگترین طراح است زن و مرد را لازم و ملزوم آفریده و چیزهایی را در زن به ودیعه گذاشته که یک مرد از عهده انجام آن برنمی آید. مثل زایش و چیزهای دیگری که به قدر کافی وارد فرهنگ نشده و وارد حوزه ادبیات و زبان هم نشده به طوری که من خودم از بیان فکر خودم در مورد زنان عاجزم و فکر می کنم اگر خانمها در این زمینه ها فعالیت کنند می توانند به ما مردها یاد بدهند که چگونه زندگی کنیم.
با تشکر از هنرمندان
شنبه 19/10/1388 - 14:22
سياست
استاد شهید مرتضی مطهری پیشگام تجزیه و تحلیل مسایل مربوط به «زن» در عصر ماست، در دوران سیاهی که زنان جامعه ما را با اسم «تمدن و تجدد»، به فساد و تباهی سوق می دادند و از سوی دیگر، قوانین حیات بخش اسلام، مورد هجوم خودباختگان قرار گرفته بود، استاد فقید با استفاده از مایه های عمیق علمی و بینش گسترده، با زبان و قلم خویش، به تبیین دیدگاههای اسلام پرداخت و این راه باریکتر از مو را در میان امواج «تحجرگرایی» و «تجددمآبی» با استواری و موفقیت پیمود، نتیجه این تلاشهای ارزشمند، آثار گرانقدری است که به صورت کتاب، مقاله، نوار سخنرانی و یادداشتهای متفرقه به جای مانده است.
«مجله پیام زن» افتخار دارد که برای نخستین بار و به مناسبت سالگرد شهادت استاد ارجمند، تحت عنوان «زن و جامعه» به ارایه بخشی از مباحث استاد، در زمینه مسایل «قضایی»، «سیاسی» و «اجتماعی» زنان که از آثار «منتشره» و «منتشر نشده» ایشان گردآوری نموده است، بپردازد.
گفتنی است که هر چند در طول دو دهه اخیر و بخصوص در اثر «انقلاب اسلامی»، این گونه مسایل روند تکاملی خود را طی کرده اند، ولی هنوز هم اندیشه های استاد، طراوت خود را حفظ نموده است و البته دقت در آن، زمینه تحقیق و تفحص بیشتر از سوی پژوهشگران را فراهم خواهد آورد و نیز یادآور می شویم که آن بخش از مطالب استاد که در این مقالات بدون ذکر منبع آمده است، همه از متن سخنرانیهای استاد شهید است که در دسترس خوانندگان ارجمند قرار می گیرد.
* * * *
زن و دخالت در امور سیاسی
آیا زن می تواند مسؤولیتهای سیاسی جامعه را به عهده بگیرد؟
آیا اسلام اجازه داده است که زنان اداره اجتماع را عهده دار شوند؟
قبل از پرداختن به پاسخ، توضیح چند مقدمه لازم است:
1ـ طرح اصل مسأله و ترسیم مرزهای بحث:
آیا فعالیت زنان در خانه محصور است و آنان اجازه هیچ گونه فعالیت بیرون از خانه را ندارند؟
اگر چه در تصور برخی، فعالیت مجاز زن در خانه، و به خانه داری، شوهرداری و بچه داری، محدود می گردد، ولی هرگز این نظریه را به اسلام نمی توان نسبت داد:
«اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد.»(1)
«آنچه اسلام می گوید، نه آن چیزی است که مخالفان اسلام، اسلام را بدان متهم می کنند، یعنی محبوسیت زن در خانه ... حبس کلی زن در خانه، نوعی مجازات بود که به طور موقت در اسلام برای زنان بدکاره مقرر شد»(2)
فعالیتهای بیرون از خانه زنان را در چند مرحله باید مورد بررسی قرار داد:
مرحله اول:
فعالیتهای غیر اجتماعی، مثل تأسیس یک مؤسسه خیاطی. در این مرحله استاد شهید با صراحت فرموده اند:
«به طور قطع به این مفهوم عام نمی شود گفت که هر کار غیر از خانه داری برای زن ممنوع است. مثلاً زنی بخواهد یک مؤسسه خیاطی داشته باشد، این هم ممنوع باشد! نه، احدی چنین حرفی را نزده است و نخواهد زد».
مرحله دوم:
فعالیتهای اجتماعی، مثل خدمت در مؤسساتی که فعالیت اجتماعی دارند. در این مرحله نیز مسأله روشن است:
«به طور قطع و یقین هر کار اجتماعی را نمی شود برای زن ممنوع دانست، ما دلیلی نداریم که اگر کاری از جنبه شخصی خارج و اجتماعی شد، برای زن جایز نیست، و در عصر حاضر هم کسی را پیدا نمی کنید که بگوید کارهای اجتماعی به طور کلی ممنوع است».
مرحله سوم:
کارهای دولتی. آیا می توان قسمتی از کار یک دولت و نظام حکومتی را به زنها سپرد هر چند آن کار جنبه سیاسی نداشته باشد؟ مثل فعالیت در پست و تلگراف یا آموزش و پرورش؟ در این مرحله نیز استاد فرموده اند:
«صرف اینکه یک کار دولتی باشد، دلیل بر ممنوعیتش نمی شود.»
مرحله چهارم:
کارهای اجتماعی که به عنوان «ولایت» و سرپرستی جامعه تلقی می شود. این گونه امور ولایی، دو گونه است:
الف) ولایت خاصه یعنی سرپرستی برخی اموال یا افراد، مثل اینکه یک زن، متولی و سرپرست اوقاف باشد و یا سرپرستی صغار (بچه های بی سرپرست) را به عهده بگیرد، استاد در این باره فرموده اند:
«آیا می شود زن را وصیّ یا قیّم بر صغار، یا ولی بر اموال قرار داد؟ این قطعی است که هیچ مانعی ندارد، نمی شود گفت که چون زن است، زن بودن مانع است که او «قیم» بر صغار یا «ولیّ» بر اموال باشد، کما اینکه مسأله تولیت اوقاف هم همین طور است.»
ب) ولایت عامه یعنی سرپرستی عمومی جامعه. تنها در این قسمت است که مسأله نیازمند بحث و بررسی است و ادله مختلفی مطرح است و ما نیز تنها در همین مورد به بحث خواهیم پرداخت.
2ـ شیوه بحث:
دخالت در امور سیاسی به معنایی که مطرح نمودیم یعنی ولایت عامه، از دو جنبه قابل بحث است:
الف) جنبه عقلی.
ب) جنبه شرعی.
از آن رهگذر که در بحثهای بعدی، مسأله را از جنبه شرعی پی گیری خواهیم نمود، و ادله موافق و مخالف را ارزیابی خواهیم کرد، لذا در این مقدمه به جنبه عقلی آن نیز اشاره می کنیم، آنچه در این باره اهمیت دارد، این است که پاسخ این سؤال را بیابیم.
«آیا زن و مرد هیچ گونه تفاوتی از نظر دخالت در امور سیاسی ندارند؟»
در برخی از حقوق، از نظر عقل تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد، مثلاً در «حق تحصیل» تبعیضی نمی توان قایل شد، بیان استاد چنین است:
«واقعا انسان وقتی حساب می کند می بیند که حق درس خواندن چیزی نیست که کسی بتواند میان زن و مرد تبعیض قایل بشود و بگوید مرد این حق را دارد و زن ندارد. خداوند، فکر و استعداد درس خواندن را و میل و شوق به آن را همان طور که در مرد قرار داده، دز زن هم قرار داده، و منع او (زن) چیزی جز جلوی استعداد خدادادی را گرفتن نیست.»
ولی آیا در مورد دخالت در امور سیاسی هم مسأله به همین روشنی است؟ یعنی به صورت قطعی و ضروری می توان ادعا کرد که هیچ تفاوتی در این جهت بین زن و مرد وجود ندارد؟
بسیاری از دانشمندان، نه تنها این «تساوی» را مشکوک تلقی کرده اند، بلکه حتی صریحا آن را «نفی» نموده اند. مثلاً «ویل دورانت» می نویسد:
«توجه زن به امور خانوادگی است و محیط او معمولاً خانه خویش است. اگر گاهی در سالهای جوانی مفتون عبارات اصلاحات سیاسی می گردد و احساس خود را به همه جنبه های انسانی بسط می دهد، پس از یافتن شوهر وفاداری، از تمام آن فعالیتها چشم می پوشد و به سرعت خود و شوهرش را از این فداکاری عمومی بیرون می کشد و به شوهرش یاد می دهد که حس وفاداری شدید خود را به خانه محدود کند ... زن، آنجا که مرد خیالی سرگردان را به مرد فداکار و پای بست به خانه و کودکان خود، تبدیل می سازد، عامل حفظ و بقای نوع است.
طبیعت (زن) به قوانین و دولتها اعتنایی ندارد. عشق او به خانواده و کودک است، اگر در حفظ اینها موفق باشد به دولتها و دودمانهای سلطنتی بی قید و بی علاقه است و به کسانی که سرگرم تغییر قوانین اساسی هستند می خندد»(3)
به هر حال، عده ای بر تواناییهای سیاسی زن، به دیده تردید می نگرند و شاهد آن را حضور کم رنگ آنان در صحنه سیاست جهان می دادنند. در حالی که در بسیاری از کشورهای به اصطلاح پیشرفته، هیچ مانعی برای ورود آنها به صحنه سیاست وجود ندارد، ولی آنها یا خود «نخواسته» و یا «نتوانسته اند» به صورت فعال در این صحنه، حضور داشته باشد و این امری است که باید در جای دیگر به تفصیل بدان پرداخت.
البته برخی از تفاوتهای روانی بین مرد و زن وجود دارد که این تفاوتها در مسایل سیاسی بدون تأثیر نخواهد بود، استاد شهید، در کتاب نظام حقوق زن در اسلام، به این تفاوتها اشاره نمودند:
«میل مرد به کارهای پرحرکت و جنبش بیشتر از زن است، احساسات مرد مبارزانه و جنگی و احساسات زن صلح جویانه و بزمی است. احساسات زن از مرد جوشانتر است. زن از مرد سریع الهیجان تر است. یعنی زن در مورد اموری که مورد علاقه یا ترسش هست، زودتر و سریعتر تحت تأثیر احساسات خویش قرار می گیرد؛ مرد سرد مزاج تر از زن است.»(4)
در باره دخالت بانوان در مدیریت سیاسی جامعه از حیث محدوده «توانایی» و نیز محدوده «خواهش و رغبت زن» به صورت روشن نمی توان نظر داد؛ بیان استاد چنین است:
«اگر تمام منعهای قانونی چه دینی و چه غیر دینی را بردارند، و به زن و مرد متساویا، حق دخالت در امور سیاسی را بدهند، پیش بینی نمی شود که زنها عملاً بخواهند و یا بتوانند دوش به دوش مردها، سیاست دنیا را اداره کنند و یا بر مردها پیشی گیرند.»
البته این مسأله خود مستقلاً درخور بحث و بررسی است و ما در این مقدمه هرگز در صدد بررسی همه ابعاد آن نبوده و نیستیم، تنها، مقصودمان توجه به این نکته است که حضور زنان در مرحله مدیریت سیاسی، از نظر استاد شهید:
«از جنبه عقلی و فطری در حدی نیست که ما مجبور باشیم آن را بپذیریم و بعد به دنبال آن برویم که آیا چنین حرفی را که برخلاف عقل و فطرت است، اسلام گفته یا نه».
ناگفته نماند چنان که در این سلسله مقالات ملاحظه خواهید نمود، استاد شهید در بررسی فقهی مسأله و ارزیابی ادله موافقین و مخالفین، استدلالهای فقهی مخالفین مدیریت سیاسی زن را کافی نمی داند.
3ـ شرط فقاهت و افتاء:
از آنجا که محور بحث در زمینه «زن و سیاست»، سرپرستی و مدیریت جامعه در سطح وسیع است و از سوی دیگر، ولایت در این سطح، نیاز به «اجتهاد و فقاهت» دارد، از این رو توانایی زن، در رسیدن به این مرحله، باید مورد ارزیابی قرار گیرد، و مشخص گردد که آیا برای زنان در دستیابی به این شرط محدودیت و مانعی وجود دارد؟
به تعبیر دیگر، «حاکم شرعی» که دارای «ولایت» است باید «فقیه جامع الشرایط» باشد؛ آیا زن نیز می تواند «فقیه واجدالشرایط» بشود؟
اگر در این مرحله پاسخ مثبت باشد، آنگاه نوبت به بحث اصلی می رسد که آیا ولایتی که برای «فقیه مرد» قرار داده شد است، «فقیه زن» نیز همان ولایت را داراست؟
سؤال اول را به دو شکل می توان مطرح کرد:
الف) آیا زن می تواند فقیه و مجتهد باشد؟
استاد در پاسخ به این سؤال فرموده اند:
«در اینکه زن می تواند مجتهد باشد، رأیش برای خودش معتبر باشد، هیچ شک و بحثی نیست.»
پس برای فقاهت، به معنی استنباط احکام، مرد بودن شرط نیست، و زنان نیز با طی مراحل علمی می توانند مجتهد و صاحب نظر باشند، و در این صورت، به رأی خود عمل خواهند کرد، و اجازه «تقلید» نخواهند داشت.
ب) آیا زن می تواند مرجع تقلید شود و دیگران از او تقلید کنند؟
استاد پاسخ داده اند:
«به طور قطع هیچ دلیلی نداریم بر اینکه «افتاء» منحصر به مرد است. بلکه اگر زن، شرایط دیگر را دارا باشد، مساوی با مرد است، و مانند مرد می تواند مرجع تقلید باشد، و اگر فرض کنیم در شرایطی هستیم که یک زن «اعلم» از مردها و عادل است، و دیگر شرایط را هم داراست، روی ادله فقهی باید بگوییم تقلید از آن زن جایز است و بلکه تقلید آن زن واجب است.»
البته در بحثهای بعدی مسأله افتاء و مرجعیت فقیه زن را از دیدگاه استاد شهید به صورت مبسوط تر مطرح خواهیم کرد.
برخی از مراجع اخیر مثل آیت اللّه العظمی حکیم نیز همه ادله شرط «مرد بودن» در مرجع تقلید را نفی کرده اند.(5) همچنین برخی از محققین معاصر بر این نظر اظهار تمایل نموده اند.(6)
اینک، پس از طی این مقدمات، نوبت بدان می رسد که ببینیم آیا ولایتی که برای مُفتی و مرجع واجد شرایط قرار داده شده است، زن مجتهد نیز همان ولایت را داراست؟ همچنین باید به این مسأله بپردازیم که زنان تا چه حدی می توانند در سرنوشت سیاسی جامعه دخالت داشته باشند؟ اجمال سخن این است که به تعبیر استاد شهید:
«جامعه اسلامی و جمهوری اسلامی، بدون شرکت زنها قابل دوام نیست.»(7)
تفصیل آن را در بحثهای آینده ملاحظه خواهید نمود.
پاورقیها:
1ـ مسأله حجاب، ص87.
2ـ مسأله حجاب، ص224.
3ـ لذات فلسفه ویل دورانت، ص149.
4ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص206.
5ـ مستمسک عروة الوثقی، ج1، ص43.
6ـ زن در آینه جلال و جمال، آیت اللّه جوادی آملی، ص376.
7ـ پیرامون جمهوری اسلامی، استاد مطهری،
شنبه 19/10/1388 - 14:20
اخبار
جام جم آنلاین: مریم مراداف متخصص تغذیه گفت: سیر خلط آور است و در درمان بیماریهای تنفسی میتواند ، موثر باشد.
این متخصص تغذیه در گفتگو با فارس، افزود: سیر از نظر طب قدیم ایران گرم و خشك است و حاوی ویتامینهای A ،B ،C است و میتواند اشتها را افزایش دهد.
وی گفت: مصرف سیر محرك دستگاه ایمنی بدن است، ضد باكتری، قارچ و انگلهای رودهای، ضدسرطان، خلط آور و ضد اسهال است، باعث كاهش خطر بروز بیماریهای قلبی-عروقی میشود و از تجمع پلاكتها در خون جلوگیری میكند. مصرف آن برای دیابتیها مفید است.
این متخصص تغذیه اضافه كرد: سیر دارای تركیبات سولفور شامل آلیسین است كه یك آنتیاكسیدان قوی محسوب میشود.
بیمارانی كه از داروهای ضد انعقاد استفاده میكنند، باید در مصرف سیر احتیاط كنند و از این رو افرادی كه جراحی میكنند، باید 7 تا 10 روز پیش از جراحی از خوردن سیر خودداری كنند، چرا كه سیر زمان خونریزی را طولانی تر میكند.
مراداف افزود: مصرف سیر معده را ضدعفونی میكند ، رسوبات خون را حل میكند و مصرف آن به كسانی كه درد مفاصل، نقرس و روماتیسم دارند، توصیه میشود.
وی گفت: مصرف سیر مصونیت بدن را در مقابل بیماریها افزایش میدهد ، سیر خون را رقیق میكند و اثر خوبی در درمان تنگی نفس دارد، سیر ضد انعقاد و لخته شدن خون است ، مصرف سیر برای كاهش چربی خون به خصوص كلسترول موثر است. پایین آورنده فشار خون بالا است و از بروز سرطانها جلوگیری میكند.
این متخصص تغذیه اضافه كرد: اثر سمی نیكوتین حاصل از دود سیگار را برطرف میكند و افراد معتاد به سیگار كه به علت نیكوتین دچار ناراحتیهای هاضمه و قلب شده باشند ، با مصرف سیر احساس بهبود میكنند.
شنبه 19/10/1388 - 14:17
ایرانگردی
یکی از مسایل دشواری که در تشکیل خانواده جوانان وجود دارد، موضوع تهیه جهیزیه برای دختران می باشد. در جامعه عشایر قشقایی تهیه لوازم زندگی برای شروع زندگی مشترک (جهیزیه) بیشتر به عهده داماد است. در گذشته، خانواده عروس مبلغ وجه نقدی را به عنوان باشلق از خانواده داماد برای خرید لوازم زندگی دریافت می کردند. گرچه امروزه به علت شبهه ای که در مصرف این وجه وجود دارد، در اکثر طوایف و تیره ها، این رسم تا حدودی منسوخ شده، اما در مواردی ممکن است زمینه آن همچنان وجود داشته باشد.
در زیر دو نمونه از صورت جهیزیه ای که با وجه باشلق تهیه شده و وسایلی که از طرف خانواده داماد به عنوان جهیزیه فراهم شده را می آوریم. ضمن اینکه در اینجا توجه به مردمی بوده است که زندگی متوسطی داشته و به اصالت و ارزشهای فرهنگی خود پایبند بوده اند و در حفظ آن نیز کوشیده اند.
اسباب و اثاثیه تدارک دیده شده
برای نوعروس در سال 1338
مبلغ باشلق
12 رأس گوسفند+1500 تومان پول نقد
اسباب و اثاثیه ای که خانواده عروس از
پول باشلق تهیه کردند
2 تخته پتو ـ 3 عدد اشرفی ـ گردنبند از ملهو و میخک ـ گردنبند از منجوق عقیق و مرجان
ظروف:
یک عدد کاسه زردرنگ
لباس:
چارقد و دستمال از هر کدام یک عدد ـ شلیته اعلا یک عدد ـ پیراهن یک عدد ـ اَرخالق (کُلجَه) یک عدد
گلیم یک تخته ـ جاجیم یک تخته ـ آبکش یک عدد ـ بند چاتما (سه پایه چوبی) 6 عدد ـ دم افسار اسب 7 عدد ـ خورجین یک عدد ـ طناب 8 لایه یک عدد ـ نمکدان و قنددان بافته شده از هر کدام یک عدد ـ نان دان و سفره بافته شده از هر کدام یک عدد ـ پلاس یک تخته
لو. که خانواده داماد به غیر از پول
باشلق تهیه کرده اند
ارخالق (کلجه) یک عدد ـ پیراهن یک عدد ـ شلیته اعلا و متوسط از هر کدام یک عدد ـ دویاغ یک عدد ـ چارقد و دستمال از هر کدام یک عدد ـ کفش یک جفت ـ نمد یک تخته
اسباب و اثاثیه تدارک دیده شده
برای نوعروس در سال 1359
مبلغ باشلق
15 هزار تومان وجه نقد
اسباب و اثاثیه ای که خانواده عروس از پول باشلق تهیه کرده اند
طلا:
سنجاق چارقد یک عدد ـ انگشتر یک عدد ـ گردنبند یک عدد ـ گوشواره یک جفت
اسباب و اثاثیه ای که خانواده عروس از پول باشلق تهیه کرده اند
ظروفات:
سرویس غذاپزی (روی) ـ سرویس غذاخوری و پذیرایی (ملامین)
لوازم خانگی:
چرخ خیاطی ـ اجاق گاز با کپسول ـ چمدان 2 عدد ـ قالی دستباف 6 متری یک تخته ـ رختخواب 2 دست ـ متکا 5 عدد
لباس:
پیراهن 3 عدد ـ شلیته 5 عدد ـ ارخالق (کلجه) 2 عدد ـ چارقد و دستمال از هر کدام 2 عدد ـ روسری 2 عدد ـ دویاغ یک عدد ـ کفش 2 جفت
لوازمی که خانواده داماد به غیر از پول
باشلق تهیه کرده اند:
یک تخته گلیم ـ یک تخته قالی 4 متری ـ 2 تخته جاجیم
امروزه تهیه لوازم زندگی مشترک یا جهیزیه به این صورت است که خانواده عروس و داماد قبل از مراسم عروسی، توافق می کنند که در یک روز معین که معمولاً روز شیرینی خوران است با حضور چند تن از بزرگان فامیل، صورت لوازم مورد نیاز را به خانواده داماد تحویل دهند. آنگاه طرفین با سلیقه یکدیگر در یک روز آنها را تهیه می کنند.
خانواده های اصلی قشقایی بر این باورند که می توان ساده زندگی کرد. می توان با نبود فریزر و یخچال و تلویزیون رنگی زندگی کرد و حتی با یک رادیو به سر برد. می توان به جای جاروبرقی از جاروی دستی استفاده کرد. می توان به جای ماشین، لباسها را با دست شست. آنها معتقدند که زینت آلات و طلا و جواهرات ارزش نیست و می توان به مقدار کم آنها اکتفا نمود. به طور کلی می دانند که می توان تجمل گرا نبود و ساده زندگی کرد.
از طرف دیگر بر این عقیده اند که با تهیه لوازم ابتدایی و بسیار ضروری قبل از ازدواج و واگذاری تهیه لوازم مورد نیاز زندگی بر عهده زوج جوان بعد از تشکیل زندگی مشترک، زندگی را پرشورتر و با معنویت
بیشتر می سازند و یک همکاری، هماهنگی، یکرنگی، یکدلی، تفاهم و صمیمیت خاصی بر زندگی زوجهای جوان سایه می افکند.
تنها چیزی که عروس از خانواده پدرش به عنوان جهیزیه می برد چند تخته صنایع دستی مثل گلیم و جاجیم و در صورت امکان قالی و غیره می باشد که خود با همکاری خانواده اش آن را تدارک دیده است که مقدار آن نیز بسته به وضعیت اقتصادی خانواده شان متفاوت است. ناگفته نماند که خانواده داماد هم از این گونه صنایع دستی به پسرشان می دهند.
مرد خانواده از آغاز تشکیل زندگی مشترک نقش مدیریتی خود را مخصوصا در یک جامعه مردسالار به خوبی ایفا می کند. اگر این نقش بر عهده زن بود هر آن ممکن بود لوازم تهیه شده از طرف عروس، مانند پتکی بر سر مرد فرود آید و زن، مرد را زیر منّت و دین خود قرار دهد و این خود یکی از عواملی می باشد که پایه های زندگی مشترک را سست می گرداند. شاید این یکی از عواملی است که طلاق را در جامعه قشقایی به صفر یا به درصد بسیار ناچیزی می رساند.
اسباب و اثاثیه تدارک دیده شده
برای نوعروس در سال 1377
لوازم صورت داده شده از طرف خانواده
عروس و خریداری شده توسط خانواده داماد:
آینه شمعدان ـ شاخه نبات و کلام اللّه مجید
طلا:
یک جفت النگو ـ 4 عدد انگشتر ـ یک عدد گردنبند
لباس:
3 دست لباس ترکی و 2 دست لباس شهری ـ چادر سفید و مشکی از هر کدام یک عدد ـ روسری 2 عدد ـ چارقد یک عدد ـ دستمال یک عدد ـ دویاغ 1 عدد ـ لوازم آرایشی به مقدار کم ـ کفش و دمپایی از هر کدام یک جفت
لوازم خانگی:
کمد زیرخانه ـ چوب لباسی ـ یک تخته فرش ماشینی 12 متری ـ موکت 12 متری یک تخته ـ رختخواب 4 دست ـ پشتی 2 جفت ـ چمدان 2 عدد ـ سرویس کامل غذاپزی (نسوز) ـ سرویس غذاخوری و پذیرایی (ملامین و بلوری) ـ گاز غذاپزی و گاز نان پزی با کپسول (سیلندر) ـ تلویزیون رنگی 14 اینچ پارس با زیرتلویزیونی ـ یخچال مولد ـ اتوبخاری ناسیونال ـ چرخ خیاطی مارشال ـ سماور برقی ـ چراغ علاءالدین
لوازمی که خانواده عروس به عنوان
جهیزیه تهیه کرده اند:
گلیم 2 تخته ـ جاجیم یک تخته ـ پلاس یک تخته ـ بالش 4 عدد (پشتی 2 جفت ـ موکت 6 متری یک تخته ـ چمدان یک عدد ـ گوشواره یک جفت ـ طناب 8 لایه یک عدد
لوازمی که خانواده داماد به عنوان هدیه تهیه کرده اند:
قالی دستباف 6 متری یک تخته ـ جاجیم یک تخته ـ بالش 8 عدد ـ طناب 8 لایه 2 عدد
*چارقد:
روسری نازک و توری که به صورت سه گوش بوده و با سنجاقی به زیر گلو می بندند. اندازه آن بلند است و تا قوس کمر را فرا می گیرد.
* دستمال:
معمولاً در تبریز تهیه می شود و آن را با شکل خاصی بر روی چارقد می بندند.
* آرخالق (کلجه):
نوعی کت زنانه کوتاه با آستینهای بلند که با زایده ای که جلو آستین وجود دارد روی دست را تا نوک انگشتان می پوشاند
* شلیته:
لباس مخصوص زنان قشقایی می باشد که از کمر تا برآمدگی کنار پا را فرا می گیرد و اندازه آن از 6 متر تا 12 متر بسته به جنس پارچه متفاوت است.
* دویاغ:
نوعی دستمال هفت رنگ می باشد که هنگام خارج کردن عروس از خانواده پدرش به طرف خانه داماد بر روی سر و صورتش می اندازند تا کاملاً پوشیده باشد.
* پایه بند:
طناب رنگی بلند با آویزهایی به نام گمپل با رنگهای متنوع و زیبا که چادر یا اتاق عروس را با آن مزین می کنند.
* پلاس:
بافته ساده ای است که زیر سفره نان پزی می اندازند.
منبع: ــــــــــــــــــــــــــ
فصلنامه عشایری ذخایر انقلاب ـ دوره جدید ـ سال دوم ـ شماره 4 ـ شماره پیاپی 24
تهیه جهیزیه و تحول آن در ایل قشقایی ـ زیور رحمانی نژاد
شنبه 19/10/1388 - 14:16
اخبار
پژوهشگران ژاپنی در تحقیقات جدید خود نشان دادهاند كه مردان و زنان مسنی كه در روز یك یا چند فنجان چای سبز مینوشند ، كمتر دچار احساس پیری و افسردگی میشوند.
به گزارش ایسنا، این محققان با مطالعه روی گروهی از زنان و مردان 70 سال یا مسنتر دریافتهاند ؛ سالمندانی كه روزانه دست كم چهار فنجان چای سبز مینوشند ، 44 درصد كمتر از همسالان خود علائم افسردگی را نشان میدهند.
این در حالی است كه در مطالعات اولیه روی یك هزار و 58 سالمند نسبتا سالم نیز معلوم شد كه مصرف چای سبز ، باعث كاهش اضطرابها و تنشهای روانی میشود.
این گزارش میافزاید: از كل افرادی كه در این تحقیق شركت كرده بودند حدود 34 درصد از مردان و 39 درصد از زنان علائمی از افسردگی داشتند كه این علائم در 20 درصد مردان و 24 درصد زنان شدید بود.
با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، محققان تاكید كردند كه تاثیرات مشخص پیشگیرانه و محافظتی حاصل از مصرف چای سبز برای مقابله با افسردگی تحت تاثیر شرایط فردی همچون وضعیت اقتصادی، جنسیت، رژیم غذایی یا سابقه مشكلات پزشكی، مصرف داروهای ضد افسردگی، مصرف دخانیات و فعالیتهای ورزشی قرار نمیگیرد.
از سوی دیگر، در این تحقیق هیچ رابطهای از تاثیر مصرف چای سیاه یا قهوه در كاهش علائم و نشانههای افسردگی مشاهده نشده است.
به گفته پژوهشگران؛ در چای سبز اسید آمینههای تیانین وجود دارد كه نقش یك آرامبخش را برای مغز ایفا میكند.
از آنجا كه انجام مطالعات و بررسیهای بیشتر برای تایید و اثبات خاصیت ضد افسردگی چای سبز الزامی و حائز اهمیت است ، محققان توصیه میكنند كه باید از مصرف بیرویه و بیش از حد این نوشیدنی برای به حداقل رساندن افسردگی خودداری كرد.
شنبه 19/10/1388 - 14:15
بیماری ها
یک بررسی تازه نشان میدهد که واکسن سرخجه و سرخک و اوریون (MMR) با افزایش خطر ابتلا به اوتیسم همراه نیست
.به گزارش رویترز هلث، طبق بررسیهای محققان انگلیسی در یک دهه گذشته نگرانیهای زیادی مبنی بر ارتباط واکسن MMR و اوتیسم وجود داشت. این یافتهها که حاصل از مطالعه 12 کودک بود ارتباط بین این واکسنها و بیماریهای رودهای و اوتیسم مورد بررسی قرار گرفت. بسیاری از مطالعات برای کشف ارتباط بین MMR و اوتیسم با شکست مواجه شده است. آخرین تحقیق شامل بررسی 96 کودک ایرلندی 2 تا 15 سال است که با تشخیص اوتیسم تحت پیگیری بودند. محققان هر کودک با دو کودک سالم در همان سن و با همان جنس مقایسه کردند. برخی از این کودکان واکسن MMR دریافت کرده بودند و در حالی که سایرین واکسن دریافت نکرده بودند یا تنها یک واکسن علیه سرخجه گرفته بودند.در مجموع مطالعات نشان داد که کودکانی که واکسن MMR دریافت کرده بودند کمتر در معرض خطر اوتیسم در مقایسه با همسن و سالانشان که واکسن نزده بودند قرار داشتند.همچنین هیچ مدرکی دال بر افزایش خطر اوتیسم در کودکانی که تنها واکسن سرخجه را دریافت کرده بودند مشاهده نشد.سرخجه میتواند به پنومونی یا التهاب مغز منجر شود و از هر هزار کودکی که به این ویروس مبتلا شوند یک تا دو نفرشان میمیرند.این واکسن میتواند از تورم دردناک بیضه، التهاب مغز و نابینایی جلوگیری کند.
شنبه 19/10/1388 - 14:14
بیماری ها
دانشمندان آمریكایی در پژوهش جدیدی هشدار دادهاند كه معضل چاقی امروزه حتی بیش از سیگار برای سلامت مردم خطرناك و تهدید كننده شده و مضرات آن برای سلامتی با سیگار برابری میكند.
این پژوهش نشان داده است كه امروزه افزایش اندازه دور كمتر حتی بیش از دخانیات سبب بروز بیماریهای مختلف میشود و طول عمر را نیز كوتاهتر میكند.
در این تحقیق پژوهشگران دانشگاه كلمبیا و كالج نیویورك سیتی كاهش كیفیت زندگی ناشی از هر دو عامل سیگار و چاقی را مورد ارزیابی قرار دادند.
نتایج به دست آمده از این تحقیق حاصل مصاحبههایی است كه با 5/3 میلیون فرد بالغ انجام گرفته است.
این پژوهش كه بین سالهای 1993 تا 2008 انجام شده نشان میدهد؛ در این مدت نسبت افراد سیگاری 5/18 درصد كاهش یافته در حالی كه نرخ افراد چاق 85 درصد افزایش یافته است.
این تحقیق نشان داد: سیگار مهمترین عامل مرگ و میر و چاقی مهمترین عامل ابتلا به بیماریهاست.
این محققان هشدار دادهاند كه افزایش چاقی میتواند منجر به كاهش قابل توجه طول عمر ظرف 200 سال شود.
شنبه 19/10/1388 - 14:13
دانستنی های علمی
عارف، گشادهرو، خوش برخورد و خندان است.
در تواضع، کودکان را همچون بزرگسالان محترم میشمارد.
از گمنام، همچون آدم مشهور با گشادهرویی استقبال میکند.
چگونه گشادهرو نباشد،
در حالی که به حق، مسرور و شاد است و در هر چیزی خدا را میبیند؟
ابوعلی سینا
﷼ زخم زبان
شیر بیماری در جنگل به یک شکارچی رسید و چون خواست به او حمله کند، شکارچی گفت: «شیر، ما را نخورد، حالا هم که خواست بخورد، شیرگر!»
شیر، کنار کشید و گفت: «با شمشیرت محکم به سرم بکوب و برو شش ماه دیگر بیا که با تو حرفی دارم.»
شکارچی این کار را کرد، رفت و ششماه دیگر برگشت. شیر سرش را به شکارچی نشان داد و گفت: «چه میبینی؟»
شکارچی گفت: «زخمش خوب شده است.»
شیر گفت: «زخم شمشیرت خوب شد؛ امّا زخم زبانت هنوز خوب نشده است.»
قند و نمک- جعفر شهری
﷼ بعد از ظهرهای ماه رمضان
یکی از کارهای رایج، گردش در بازارها بود. مردم، بهخصوص اعیان، بعد از نماز ظهر و عصر و شنیدن موعظه، برای گذراندن وقت به بازار میرفتند، خریدهایی هم میکردند و به بعضی دکانهای خرازی و بزازی بهخصوص دکان حاجیابوالفتح بلور فروش حُکماً سری میزدند.
در دورههای سابق بر این، تجار، حجرههای صحن امامزاده زید را در ماه رمضان موقتاً اجاره کرده، هر یک شعبهای از دکان خود را به آنجا برده، نمایشگاهی ترتیب میدادند و این بهترین تدبیر برای فروش کالاها بود. مردم بر فرض که چیزی نمیخواستند بخرند، در صحن امامزاده گردشی میکردند و وقت میگذراندند و انگارهی کار را طوری میگرفتند که وقتی به خانه برسند، وقت افطار و سرسفرهی گسترده بروند؛ البته، گردشی هم در مسجد شاه میکردند.
شرح زندگانی من- عبدالله مستوفی
﷼ اوّلین روزنامههای فارسی
نخستین روزنامهی فارسی جهان را «راممُهانروی» منتشر ساخت. او که یکی از روشنفکران هندی و استاد فرهنگ فارسی و اسلامی و همچنین ناشر دیوان حافظ و از پیشروان عالیقدر افکار جدید در هندوستان بهشمار میرود، یکی- دو شماره از روزنامهی خود را انتشار داد و به ایران هم فرستاد؛ امّا هیچ اثری از آن روزنامه در دست نیست.
دومین روزنامهی فارسی را «میرزا محمدعلی شیرازی» در کلکته منتشر کرد. اوّلین شمارههای این روزنامه که «احسنالاخبار و تحفةالاخیار» نام داشت، در رمضان سال 1267ه.ق. به ایران رسید. این روزنامه از سیاست انگلستان و رفتار مردم آن انتقاد تند میکردو به همین سبب سفیر انگلیس در تهران پیشنهاد کرد از ارسال آن به ایران جلوگیری شود.
امّا روزنامهی وقایع اتفاقیه که در واقع دومین روزنامهی چاپ تهران پس از روزنامهی میرزا صالح بود، در نخستین شمارهی خود به تاریخ 18 بهمن 1229ه.ش. بدون نام انتشار یافت و از شمارهی دوم، وقایع اتفاقیه نامیده شد.
سرگذشت تهران- حسین شهیدیمازندرانی
﷼ فرمانروایی نوین
کوروش، این نفخهی تازه را در عالم دمید و الگوی یک فرمانروایی نوین را که مبتنی بر اخلاق و عدالت و نجابت بود به عالم عرضه کرد. او میانهروی را لازمهی امپراتوری میدانست؛ امّا بنیاد فرمانروایی را بر رأفت و محبت قرار میداد و به همین سبب حتی دشمنانش هم که از این نرمخویی او آگاه بودند در جنگ با او مانند کسی که باید بکشد یا کشته شود، نمیجنگیدند.
بیانیهی او در بابِل که یک نسخهی آن بر روی یک استوانهی گلی از دستبرد حوادث مصون مانده است، اوّلین پیشنویس اعلامیهی حقوق بشر را در آن دنیای ظلم و تبعیض و هرج و مرج عَرضه میدارد، و این خود، نبوغ سیاسی را نیز در وجود این جنگجو و این فاتح بیمانند، قابل ملاحظه نشان میدهد.
صفات عالی اخلاقی او موجب شد تا در نزد مورخان و فلاسفهی یونان به عنوان نمونهی پادشاهی مورد تحسین واقع شود. در هر جا که به عنوان فاتح وارد میشد بر خلاف فاتحان آشور و بابل نسبت به عبادتگاهها تکریم و احترام نشان میداد و از هرگونه کوتاهی نسبت به پیروان ادیان، دوری میکرد. هر چند، اجازه نمیداد این احترام، بهانهای شود برای قدرتطلبی کاهنان.
روزگاران- عبدالحسین زرینکوب
﷼ هر چه هستی
دوش(1)، چشمت به خواب غفلت بود
غافل از خویشتن، چو دوش مباش
چون شغالان به لانهات تازند
کم زمُرغ اَر نِهای، خموش مباش
میشوی سهم شعله، خار مشو
میشوی صید گربه، موش مباش
اهل هوشت دهند، پند، همی
غافل از پند اهل هوش مباش
حامی رنجبر اگر هستی
روز و شب، گرم عیش و نوش مباش
هر چه هستی، عدو(2) پرست مَگرد
هر چه هستی، وطنفروش مباش
رهی معیّری
1) دیشب
2) دشمن
شنبه 19/10/1388 - 14:11
بیماری ها
روغن بادام تلخ سرفه را بهبود بخشیده و ضدسرماخوردگی است اما در مصرف آن باید دقت کرد.
بادام میوهای است که به دو شکل تلخ و شیرین یافت میشود ولی بادام تلخ دارای خواص بیشتری است. روغن بادام تلخ برای تنگی نفس، سرفه و ورم ریه مفید است.
بادام تلخ، سنگ کلیه و قولنج را برطرف میكند. همچنین در درمان سرماخوردگی و سرفه موثر است.
ریختن یک قطره روغن بادام تلخ در گوش برای رفع زنگ زدن گوش مؤثر است.
روغن بادام خاصیت مسهلی دارد و ضد سرماخوردگی است و خشکی و چین و چروک پوست را برطرف میکند. ریشه درخت بادام برای پاک کردن طحال و کلیه و دفع کرم روده موثر است.
مغز بادام تلخ مخلوط شده با سرکه، درمانی موثر برای بیماریهای پوستی و تقویت موها است. از آن جا كه بادام تلخ دارای اسید سیانیدریک است باید در مصرف آن دقت کرد.
شنبه 19/10/1388 - 14:10
ورزش و تحرک
آیا فعالیت فیزیکی را که هر روز انجام میدهید موثر است؟ برای آنکه تاثیر آن را افزایش دهید به پیشنهادهای زیر عمل کنید:
1- ماهیچههای صورتتان را ورزش دهید شل کردن فک، باد کردن لپها، شل کردن عضلات پیشانی، گوشها و چشمها میتواند سبب آزاد شدن نفس و نرم شدن باقی حرکات شما شود. کشیدن ماهیچههای صورت تا حدی که به آنها آسیب نرساند هم میتواند مناسب باشد. 2- به موسیقی گوش دهید هرگز خیلی روی حرکات ورزشی خود متمرکز نشوید. از ورزش خود لذت ببرید و در کنار آن به موسیقی گوش دهید یا آواز بخوانید. 3- به ماهیچههایی که کار میکنند نگاهی بیندازید وقتی در حین ورزش تاثیر حرکات را روی ماهیچههایتان ببینید از نظر روانی برای ورزش مشتاقتر میشوید. در نتیجه حرکات را بهتر، داوطلبانه و با شوق انجام میدهید. 4- تنفس ورزشی را بیاموزید آیا میدانستید همیشه بازدم باید دو برابر طولانیتر از دم باشد؟ نفس کشیدن درست سبب ورود اکسیژن بیشتر به ریهها شده و مانع از گرفتگی عضلات میشود. 5- قبل از آغاز تمرینات با آنها آشنا شوید وقتی وارد سالن ورزشی میشوید، احساس میکنید سردرگم هستید و نمیدانید هر دستگاهی به چه دردی میخورد؟ قبل از آغاز تمرین سعی کنید اطلاعات لازم را از مربی بگیرید و روی هر دستگاه به مدت دو دقیقه به شما کار آن را بیاموزد. بهتر است کار با تمام دستگاهها را بیاموزید زیرا در غیر این صورت کار تنها با یک دستگاه سبب ماهیچهای شدن یک یا دو عضو شما شده و هیکلتان را بد نشان خواهد داد. 6- حداقل 45 دقیقه ورزش کنید اگر به طور مرتب و منظم ورزش نکنید، تمرینات شما موثر نخواهند بود. اگر میخواهید چربی آب کنید، حداقل در هر جلسه 45 دقیقه ورزش کنید. اگر با دستگاه ورزش میکنید، بدون استراحت فیمابین دستگاهها را عوض کنید! 7- به خودتان کمی زحمت دهید اگر ورزش میکنید با قاطعیت این کار را انجام دهید. سرسری گرفتن تمرینات درنهایت برای شما ثمری نخواهد داشت. دنبال تمرینات آسان نباشید. تمرینات طاقتفرسا را انتخاب کنید و هر چند وقت یک بار پایه دستگاهی را که با آن کار میکنید، بالاتر ببرید. 8- پا را از گلیم درازتر نکنید قبل از آنکه از دستگاههایی مثل دوچرخه یا تردمیل استفاده کنید، به سن و میزان ضربان قلبتان توجه کنید. حداکثر میزان ضربان قلب 220 است. برای چربیسوزی باید فعالیت شما سبب شود به 60 تا 70 درصد این میزان برسید و برای تقویت قلب به 70 تا 80 درصد. بیش از آن تلاش نکنید. 9- هر از گاهی داد بزنید اگر اهل تنیس یا ورزشهای رزمی هستید، انرژی خود را با فریاد خارج کنید و با شدت هوا را از درون ریهها بیرون برانید. 10- لباسهای خوب بخرید یک دست کفش ورزشی زیبا، یک بلوز و شلوار ورزشی خوشرنگ و اندازه سایزتان بخرید. لباسهایی که به تن میکنید در عین زیبا بودن باید راحت هم باشد. پوشیدن لباس زیبا از نظر روانی در موفقیت شما موثر است منبع: Femme Actuelle
شنبه 19/10/1388 - 14:8