• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 609
تعداد نظرات : 775
زمان آخرین مطلب : 4202روز قبل
آلبوم تصاویر

اکنون اطلاعات دقیقی از تعداد زنان و فرزندان «أسامه بن لادن»، رهبر کشته شده سازمان تروریستی القاعده در دست نیست، ولی روایت های گوناگونی در این باره هست که ما در این گزارش به بیان یکی از آنان می پردازیم.

به گزارش تابناک، «رشاد محمد سعید»، معروف به «أبو الفداء»، یکی از نزدیکترین اعضای سابق شبکه القاعده بوده که برخی ها او را محافظ شخصی و گروهی دیگر او را راننده شخصی بن لادن می دانستند؛ او که یک یمنی تبار است، چند سال پیش به دست نیروهای آمریکایی بازداشت و به زندان گوانتانامو انتقال داده شد.
 



 

وی پس از مدتی حبس در آنجا توبه کرد و در چندین گفت وگو به بیان برخی اسرار و اطلاعات محرمانه از زندگی شخصی أسامه بن لادن پرداخت.

او در یکی از گفت وگوهای خود اظهار داشت: بنده سال ها پیش از حوادث 11 سپتامبر در کنار أسامه بن لادن بودم و پس از 11 سپتامبر نیز چند سال او را همراهی کردم.

وی در ادامه گفت: همه زنان بن لادن به جز همسر سوریه ای او، در افغانستان زندگی می کنند و تا جایی که من می دانم، او پنج همسر دارد، به نام های «نجوا غانم»، «أم علی»، «أم خالد»، «أم حمزه» و «أم صداح».

او أم علی را طلاق داده، زیرا حاضر به سفر با او و خروج از عربستان سعودی نشد. أم خالد هم متولد مدینه منوره و أم حمزه متولد منطقه نجد است. همسر یمنی او «أمل الساده» نام دارد. وی پس از خروج از یمن، هیچ گاه به کشورش بازنگشت؛ او پنجمین همسر بن لادن است. همسر سوریه ای او «نجوی غانم» نام دارد.

او همچنین افزود: بنده اخباری در برخی رسانه های غربی شنیده بودم، مبنی بر اینکه بن لادن با یک شاعر سودانی و یک هنرمند غربی نیز ارتباط داشته، ولی در دوران همراهیم با وی، چنین چیزی ندیده و احساس نکردم؛ اما می دانم که یکی از همسران سعودی وی، «أم حمزه» است که نزدیکترین همسر به بن لادن به شمار می رود، زیرا او تحصیل کرده تر و آگاهترین همسر او به مسائل روز دنیاست.

زنان او که در افغانستان زندگی می کردند، در مناطق مختلفی بودند. دو تن در قندهار، یکی در کابل و چهارمی در کوه های تورا بورا بود. او هر هفته به یکی از آنان سر می زد و مدتی می ماند. البته پیش از حادثه 11 سپتامبر، پس از آن کمتر به آنان سر می زد. شاید دو هفته یا سه هفته یک بار و گاهی هم ماهی یک بار می رفت.

گفتنی است، أسامه بن لادن، یازده پسر دارد که بزرگترین آنها «عبدالله» است. او نزدیک ده سال است در جده زندگی می کند.
 


عبدالله بزرگترین پسر بن لادن
 

دیگر فرزندان وی عبارتند از: عبدالرحمن، سعد، عمر، عثمان، علی، محمد، خالد، حمزه، عامر و لادن.

درباره تعداد و نام دختران أسامه بن لادن اطلاعاتی در دست نیست، ولی تنها عکس منتشر شده در رسانه های جهان عرب، عکس دو تن از دختران اوست که در سفر به لبنان با «الیسا»، خواننده سرشناس مصری دیدار و گفت وگو کردند.

 


دختران بن لادن در کنار الیسا


عمر اسامه بن لادن ـ سال 1992، سودان


سعد و عثمان و محمد سه فرزند دیگر بن لادن

 

عمر و همسرش «رشا»
 


 

عمر و فرزندش احمد ـ شهر جده در عربستان


 

محمد بن لادن، پدر اسامه بن لادن


 

تصویر اسامه بن لادن در سن 16 سالگی ـ سال 1973


 

اسامه بن لادن در افغانستان ـ سال 1982
يکشنبه 18/2/1390 - 14:52
بهداشت روانی
8 نوع شخصیت که باید از آنها دوری کرد:
همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدم هایی متعادل ، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیبایی ها و نعمت هایش شکر می کنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می آورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین این نوع شخصیت ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
 

 

● خودشیفته ها

این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین می پندارند که دنیا گرد آنها می چرخد. این افراد مانند کنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشکار خواسته های خود را بیان می کنند. گاهی به نظر می رسد باید به آنها گفت: « فقط خودت مهم نیستی که!»

این افراد فقط خواسته های خود را در نظر می گیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته می شود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا می کنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواسته ها و امیال خود می کنند که دیگر چیزی برای خودتان باقی نمی ماند.

● منفی گراها

این دسته قادر به درک خوبی ها و شادی ها نیستند. اگر به آنها بگویید که امروز روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر می دهند؛ اگر از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات نهایی به شما هشدار می دهند.

آنها شادی را نابود می کنند. دید مثبت شما به زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی می دهد. قبل از آنکه متوجه شوید، منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادی ها پشت شیشه های خاکستری پنهان می شود

● افرادی که همیشه در مورد دیگران قضاوت می کنند

مواردی که شما زیبا و دلفریب می بینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است. اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به کل اشتباه می شمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش کنید، آنها آن را بد یا مایه نگرانی قلمداد می کنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند. اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمی کشد که شما هم یکی از آنها خواهید شد.

● خود رای ها

تخصص این عده کنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممکن است چنان مهارتی هم داشته باشند که شما اصلا متوجه کنترل آنها نشوید تا زمانی که دیگر دیر شده است. این افراد نقطه ضعف های شما را پیدا می کنند و از این طریق به خواسته های خود می رسند.

این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف قرار می دهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام کاری پیدا می کنند که لزوما انجام نمی دهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویت های شخصی و توانایی درک واقعیت مساله را ازدست می دهید و به ناگاه دنیا حول محور خواسته ها و اولویت های آنها قرار می گیرد.

● همیشه ناامیدها

اگر طرح جدید و بکری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان می دهند که با شکست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی که موفق می شوید، شما را دلتنگ و افسرده می کنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار می دهند که دستیابی به آرزویتان غیرممکن است.

این افراد «آنچه هست» را باور دارند و نسبت به «آنچه خواهد شد» مشکوک و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب می شود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالی که پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت گذاری است، رویای ناممکن ها و تلاش برای دستیابی به دوردست ها.

● آنهایی که نمی توانند صممیمی شوند

در کنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید کرد؛ داستانی خنده دار تعریف می کنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل می دهند. در پی بی توجهی آنها، شما غمگین و افسرده می شوید. یکی از مهیج ترین اتفاقاتی را که برایتان پیش آمده تعریف می کنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تکان می دهند.

روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی معنی است. زمانی که شما واقعا به یک دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی که نیازمند انتقادی سازنده هستید، از همانی که هستید تعریف می کنند و اگر حمایت بخواهید، شما را محکوم به شکست می دانند.

● حرمت شکن ها

این افراد در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن حرفی می زنند یا کاری انجام می دهند؛ در یک کلمه حرمت نگاه نمی دارند. شاید این فرد کسی باشد که به او اعتماد کرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده کرده ورازتان را برملا می کند. شاید یکی از نزدیکان تان باشد که در کارهایی که به او ارتباط ندارد دخالت می کند، یا شاید همکاری باشد که رفتاری تحقیرآمیز پیشه کرده است.

● آنهایی که همیشه متوقع هستند

هیچ وقت نمی توان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را نمی دانند و خواسته هایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمی کنند.

يکشنبه 18/2/1390 - 14:40
اخبار

پس از انتشار خبر پرتاب جسد رهبر القاعده به دریا، یک رسانه غربی در ادامه بهره برداری تبلیغی با پخش یک فیلم ویدئویی مدعی شد جسد بن لادن در دهان یک کوسه است.

به گزارش مهر، پس از آنکه "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا از کشته شدن رهبر القاعده در عملیات نیروهای آمریکایی در پاکستان خبر داد، هر روز گزارشهای ضد و نقیضی درباره مرگ اسامه بن لادن منتشر می شود.

گفته می شود در عملیات نیروهای آمریکایی که در نیمه شب دوشنبه انجام شد و 38 دقیقه به طول انجامید یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا موسوم به Navy Seals متشکل از 6 تفنگدار به خانه بن لادن در ابت آباد یورش بردند و او را کشتند.

بر این اساس زمانی که نیروهای آمریکایی در حال ترک خانه مذکور بوده اند، بن لادن در اثر برخورد گلوله به سر و سینه اش کشته شده است و نظامیان آمریکایی پس از کشتن بن لادن، جسد وی را با بالگرد از این مکان خارج کردند.

اما در این بین خبری که دوشنبه گذشته منتشر شد و شگفتی همگان را به دنبال داشت، پرتاب جسد رهبر القاعده در دریا بود و گویا سرنشینان بالگرد پیش از رسیدن به ناوآمریکایی اقدام به پرتاب جسد بن لادن به درون دریا کرده اند، این در حالی است که دلایل ارائه شده از سوی آمریکائی ها برای انجام این عمل عجیب، به هیچ وجه قانع کننده نیست.

پس از آنکه یک مقام آمریکایی از انداختن جسد اسامه بن لادن به دریا خبر داد، سوالات بسیاری درباره صحت خبر مرگ رهبر القاعده مطرح شد و هم اکنون شبکه خبری سی ان ان در ادامه خبرسازی خود یک فیلم ویدئویی را منتشر کرد که نشان می دهد یک کوسه جسد بن لادن را می خورد.

این فیلم ویدئویی همچنین کشتی های آمریکایی را در هنگام انداختن جسد بن لادن به دریا نشان می دهد.


سی ان ان همچنین تصاویری را منتشر کرد که نیروهای آمریکایی را درحال تماشای این ویدئو نشان می دهد.

سی ان ان همچنین خبر داده که اثر سوختگی و کبودی روی جسد بن لادن دیده می شود و چشم چپ رهبر القاعده سیاه است، این درحالیست که این تصویر شفاف نبوده و مشخص نیست که آیا جسد فردی که در کام کوسه است جسد بن لادن می باشد یا نه؟

 

تصویر ادعایی مربوط به جسد بن‌لادن قبل از انداخته شدن به‌دریا

يکشنبه 18/2/1390 - 13:59
بهداشت روانی

خود را مجبور به پیشرفت کنید …در گذشته های نه چندان دور آدمهایی که دنبال آب باریکه بودند یا یه شغل مطمئن دولتی داشند ،خیلی آدمهای منطقی و موفقی محسوب می شدند.

آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه را به عنوان یک روش زندگی خیلی از خانواده ها به فرزندانشان یاد می دادند ….
اما گذشته ها گذشته … این روزها برای موفقیت باید جسور بود …باید خطر کرد …باید مسولیت همه ی چیز را بر عهده گرفت …
این روزها شما شخصا خودتان باید خودتان را مجبور به پیشرفت کنید …در همه چی ! در سطح زندگی شخصی ، در سطح زندگی اجتماعی ، در زندگی حرفه ای و …و…
نوشته ی زیر از جمله نوشته های بسیار زیبایی که به کسانی که تصمیم دارند فرصت کوتاه حیات را “زندگی” کنند پیام شفافی می دهد …

شما هم از همین دسته اید ؟؟

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید.
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آن ها ماهی ها را می گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.

اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند. ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.
باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می کردند.


آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟


اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟


برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند.کوسه چندتایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند….



شما هم می توانید ..


- به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید .

- از بازی لذت ببرید.

- اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید .

- عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.

- اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .

- زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید .

- پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید

- در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می توانید دورتر بروید شنا کنید.

يکشنبه 18/2/1390 - 13:55
سلامت و بهداشت جامعه

برای ریلکس شدن، انرژی گرفتن و ترمیم بدنتان، باید یاد بگیرید چطور درست نفس بکشید.

 

تاریخچه

هزاران سال است که سالکین و عارفین به قدرت ذاتی و معنوی تنفس پی برده‌اند. اگر فقط برای چند لحظه دست از نفس کشیدن برداریم، می‌میریم. پس نیروی حیات در هوایی که تنفس می‌کنیم نهفته است. سال‌هاست که مرتاضان هندی از قدرت تنفس برای انتقال هوشیاری استفاده می‌کنند که درواقع بااستفاده از این تکنیک‌های تنفس، یک واکنش شیمیایی اتفاق می‌افتد. تغییر وضعیت‌های هوشیاری و شفای عمیق فقط با استفاده از تنفس مقدور بوده است. امروزه این امکان را داریم که مدرسینی برای تعلیم نحوه استفاده صحیح از تنفس برای اهداف مختلف وجود دارد.

تونی رابینز که یک فرد موفق جهانی است که از هیچ به همه‌چیز دست یافته است، تحقیقاتی درمورد چیزهای که انرژی بسیار زیادی به ما می‌دهد تا بتوانیم هرآنچه که لازم است برای رسیدن به موفقیت انجام دهیم را به دست آوریم. با بررسی و آزمایش همه‌چیز از قهوه گرفته تا محرک‌های مصنوعی ورزشی، او به این نتیجه رسیده است که 15 دقیقه تمرین تنفس عمیق همه انرژی لازم برای روزمان را در اختیارمان قرار می‌دهد. واقعاً شگفت‌انگیز است.

و جالب‌ترین نکته آن این است که کاملاً هم رایگان است.

 

فواید

تنفس صحیح تاثیرات شگرفی بر سلامت ما دارد. بیش از 70 درصد موادفرعی زائد بدن از طریق تنفس و پوست دفع می‌شوند. وقتی اکسیژن خونمان زیاد می‌شود، رشد ویروس‌ها و باکتری‌ها در بدن سخت می‌شود. تنفس خوب رشد عضلانی را تقویت کرده و انرژی بیشتری به ما می‌دهد. خیلی‌اوقات مکانیزم تنفس برای خیلی از ما درنتیجه ترومای تنفسی که در زمان به‌دنیا آمدن متحمل شده‌ایم نیازمند ترمیم است. بندناف خیلی از ما ممکن است زود کنده شده باشد. اولین تنفس ما پر از مایع، دردناک و وحشت‌آور بوده است و زمانی اتفاق می‌افتد که به پشت ما می‌کوبند. الان هم هروقت اتفاقات سختی برایمان می‌افتد نفسمان بند میآید. این مسئله ترتیب و ساختار کل مکانیزم را برهم می‌زند.  اتفاقات مثل این زیاد رخ می‌دهد و خیلی زود می‌بینیم که فقط از 20 درصد ظرفیت تنفسمان و درنتیجه 20 درصد ظرفیت انرژی خود استفاده می‌کنیم. تنفس‌درمانی می‌تواند همه این مشکلات را حل کند.

 

تنفس‌درمانی

در تنفس‌درمانی از ترکیبی از تکنیک‌های مختلف که توسط ژن دیلمان (Gene Dillman) در 20 سال گذشته درنتیجه سالها تجربه او در نوزایی گشتالت درمانی، یکپارچه‌سازی تنفسی سوماتو و یوگا به دست آمده، استفاده می‌کند. این تکنیک‌ها به ما این امکان را می‌دهد هم آسیب‌های جسمی و هم احساسی خود را با مکانیزم نفس کشیدن از بین ببریم. زمانی که در این تکنیک‌ها مهارت پیدا کنیم، دری از لذت، عشق و انرژی به روی ما باز می‌شود. در زیر به برخی از این تکنیک‌ها اشاره می‌کنیم.

این تکنیک‌ها فقط به 15 دقیقه در روز زمان نیاز دارد. سه مورد از این تکینک‌ها در زیر آموزش داده می‌شوند.

 

تنفس سه مرحله‌ای – ساده‌ترین و عمیق‌ترین نوع تنفس که در هر زمان و هر مکان قابل انجام است. (این تنفسی است که تونی رابینز توصیه می‌کند).

1. در محلی راحت بنشینید یا بایستید، نفسی عمیق از طریق بینی به سمت شکمتان داخل کنید، طوریکه شکمتان مثل بادکنک باد شود.

2. حالا عمل دم را برای باد کردن قفسه‌سینه‌تان و پر کردن آن از هوا ادامه دهید.

3. سپس عمل دم را برای باد کردن سینه و بالاسینه ادامه دهید.

حالات این فرایند را به عقب برگردید. یعنی اول هوا را از سینه، سپس از قفسه‌سینه و در آخر از شکم بیرون دهید.

در آخر عضلات شکم را به داخل کشیده تا همه هوا به طور کل از بدن خارج شود. حالا فرایند را دوباره با عمل دم تکرار کنید. تصور کنید که بالاتنه‌تان یک لیوان است و این لیوان از پایین به بالا پر می‌شود و بعد از بالا به پایین خالی می‌شود. این تنفس را 15 دقیقه تکرار کنید.

 

تنفس بادکشی – برای بالا بردن سطح انرژی بدن یا از بین بردن استرس عالی است.

1. بهتر است این نوع تنفس در حالت نشسته (البته نه در حال رانندگی) انجام شود. پشتتان کاملاً صاف باشد.

2. تصور کنید که مقداری خاک را با فشار آوردن روی شکم و بیرون آوردن هوا از بینی بدمید.

3. ریلکس شوید و یک نفس طبیعی برای پر کردن دوباره ریه خودبه‌خود انجام می‌شود.

4. دوباره هوا را به تندی از بینی خارج کنید. این چرخه را آنقدر ادامه دهید که شکمتان درست مثل یک بادکش عمل کند و هوا را بیرون دهد.

5. این چرخه را 22 مرتبه تکرار کنید، بعد مکث کرده و یک نفس عمیق بکشید و استراحت کنید. سه دور این 22 تکرار را انجام دهید.

 

تنفس آگاهانه – اگر به درستی انجام شود، قابلیت شفابخشی و تغییردهندگی جدی دارد. این تکنیک را می‌توان با اطمینان کامل در زمان‌های کوتاه برای ریلکس شدن و خالی کردن استرس انجام داد.

1. این نوع تنفس فقط در حالت خوابیده انجام می‌شود و 15 دقیقه طول می‌کشد.

2. با یک دم کامل به سمت سینه از طریق دهان شروع کنید.

3. بدون مکث بلافاصله اجازه بدهید که بازدم هوا را از دهان بیرون دهد. یک بازدم خیلی ساده و آرام.

4. سپس بدون مکث دوباره عمل دم را شروع کنید و هوا را به سمت سینه بکشانید.

5. دوباره به‌محض تمام شدن دم، یک بازدم آرام و ریلکس انجام دهید.

دقت کنید که درطول این عمل، هیچ مکثی نباید صورت گیرد.

 

يکشنبه 18/2/1390 - 13:51
دانستنی های علمی

 

 آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ...

 

در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شوند حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال یک ماه را جشن می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.

يکشنبه 18/2/1390 - 13:43
دانستنی های علمی

قاسم‌آباد یکی از روستاهای اصیل و تاریخی ایران، واقع در شرق گیلان و از توابع شهرستان رودسر است.

قاسم آباد ، از دو بخش قاسم آباد علیا  و قاسم آباد سفلی تشکیل می‌شود.

منطقه قاسم آباد در شهرستان رودسر و در شرق گیلان دارای ویژگی فرهنگی خاصی است،

لباس قاسم‌آبادی ، از قدیمی ترین و اصیل ترین لباس‌های ایران و مشرق زمین است که در جشنواره‌های بین المللی مختلف مد و لباس ، حائز جوایز ویژه شده‌است  لباس زنان قاسم آباد به دلیل تنوع رنگی زیاد و جذابیت بالابسیار معروف بوده و عمومیت پیدا کرده است به طوری که نشانه هایی از این لباس در نقاط دیگر جلگه شرق گیلان دیده می شود.

این لباس شامل یک روسری زیرین به نام (مندیل) که به جای آن از کلاه نیز استفاده شده و با تعداد زیادی سکه در قسمت پیشانی تزیین می شود البته این کلاه مختص قاسم آباد نیست، جلیقه این لباس به مانند جلیقه های دیگر بوده با فرق این که با سکه تزئین شده است. پیراهن لباس قاسم آبادی تفاوت خاصی با پیراهن های نقاط مختلف گیلان دارد.

دامن آن از پارچه ساده و یا گل دار که روی آن با فرم استانداردی نواردوزی شده تشکیل می شود. البته این فرم نواردوزی در روستاهای مختلف متغیر است و در واقع تکمیل دهنده لباس های مجلسی روستاهای همجوار قاسم آباد شده است.

همچنان ، مردان قاسم آبادی ، با لباسی مرکب از پیراهن قرمز جگری و شلوار سیاه ، در مسابقات کشتی گیله مردی شرکت می‌کنند.

لباس محلـی گیـلان میـراث جهـانـی ایرانیان با زیبایی که از روح نیاکان این خاک در آن به امانت مانده اسـت باید به عنوان یک هویت ملی حفظ شود.

 

زنان روزگاران کهـن گیـلان بـا لـطافـت روحشان بهشت چشم را به تار و پـود پـارچـه رسوخ دادند و رنگ در رنگ در هم تنیدنـد و با عشقی به پهنای طبیعت زیبای گیلان پوششی تهیه کردند، رنگین و پرنشانه.

آنها سینه به سینه آموختند، طرح زدنـد، به تن کردند، گوشه گوشه بقچه های جهیزیه را با آن زینت کردند و نسـل بـه نسـل بـه یکدیگر «رنگ» هدیه کردند.

 قدمتـی بیـش از چهار هزار سال

هم اکنون باید برای دیدن شلیته های پرچین و بلند لباس زن گیلان باید کیلومترهـا دشـت را پیمود تا شاید زنی را ببینی که با طره‌ های خاکستری مو لباسی محلی به تن کرده و خاطره ای از گذشته باشد که به گفته محققان این طرح لباس قدمتـی بیـش از چهار هزار سال دارد.

روسری و سربند (لچک) پیراهن یا جمه، جلیقه کت، الجاقبا، دامن، شلیته، شلوار و چادر کمر از بخشهای اصلی لباس محلی زنان گیلان است.

"الجاقبا" پوشش دوخته شده ای از مـخمـل یـا پارچه چادر شـب اسـت کـه پـوشـش زنـان در کوهستانهای شرقی و قاسم آباد بوده است.

"شلیته" یا کوتاه تومان (تـنبـان) دامنـی کوتاه و پرچین است که به آن "گرد تومان" نیز می گویند، دامن، دراز تومان (تنبان) واژه ایسـت که برای دامن بلند چین دار در مرکز و شرق گیلان استفاده می شود درغرب گیلان تالشیها آن را "شلار" می گویند.

چادر کمر، پوششی است که بانوان گیـلانـی آن رابه کمر می بندند بانوان ساکن جلگـه به آن "کمردبد" می گویند همچنین در گویش محلی به چادرشب "چارشـو"  گفته می شود و رنگ اصلی زمینه آن مـعمـولا قرمز است.

بانوان چادر را هنگام کـار کشـاورزی مثـل چیدن برگ سبز چـای نشـاء و جیـن وچیـدن مرکبات در هوای سرد و هنگامی که مجبورنـد ساعتها به شکل خمیده کار کنند به دور کمـر می بـننـد زیـرا بـستـن آن هـم از کمـردرد جلوگیری می کند و هم موجب گرم نگـه داشتـن آنان می شود همچنین از آن برای بستن کودک به پشت هنگام کار کردن استفاده می شود.

یک پژوهشگر گیلانی درباره اهمیت و کاربرد لباسهای محلی گیلان می گوید: روسری و سربند (لچک)، پیراهن یا جمه، جلیقه کت، الجاقبا، دامن، شلیته، شلوار و چادر کمر از جمله بخشهای اصلی لباس محلی زنان گیلان است.

فرشته انسان دوست افزود: هر تکه از لباس زن گیلانی کاربردی داشته که با تغییر شرایط نیاز به آن از بین رفته و کم کم حذف شده است.

وی عنوان کرد: در گیلان مردم به دلیل وجود طبیعتی زیبا و مملو از رنگ کمتر از رنگ مشکی استفاده می‌کردند مگر زنان مسن که آنان نیز تنها لچک خود را که زیر روسری بسته می‌ شد از این رنگ تیره انتخاب می‌کردند.

انسان دوست ادامه داد: مردم گیلان در گذشته برای عزا نیز لباسهای کهنه و مندرس خود را به تن می‌کردند و از پوشیدن لباس سیاه امتناع می‌کردند.

این پژوهشگر گیلانی یادآورشد: امروزه با گذشت زمان لباسهای محلی دیگر از رونق افتاده ‌اند و رنگهای شاد آن که امید به زندگی را در دلها زنده می‌کرد به خزان بی‌هنگام نشسته و به کنج پستوها، صندوقها و بقچه‌ها خزیده و در پشت بامها جای گرفته اند.

بدین ترتیب لباسهای محلی زنان گیلان را می توان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم بندی کرد که لباس زن شرق گیلان به لباس "قاسم آبادی" ، زن غرب گیلان "تالشی" و از لباس مرکزی گیلان با عنوان "رسوخی" معروف است.

لباس رسوخی بیشتر در شهر ماسوله دیده می‌شود که یادگار زمان قاجار است و از شهرهایی مانند زنجان به گیلان رسوخ کرده‌ است.

پارچه‌هایی که در لباس زن شرق و غرب زن گیلانی به کار می‌رفت نیز متفاوت است، در لباس زنان غرب گیلان متن پارچه‌های لباسی دارای گلهای رنگارنگ و درشت است حال آنکه لباس شرق گیلان زمینه پارچه ساده و یکرنگ است و تزئینات آن مانند نوار دوزیها از رنگهای مختلف تشکیل شده ‌است.

در بافته‌های قدیمی بدست آمده در غرب گیلان که به آنها " دارایی" می‌گویند تنوع رنگ به صورت بافته‌های نامشخص است ولی در شرق گیلان از همان نوع رنگ استفاده شده اما بافته‌ها مشخص است.

پیش سینه، زیگزاگ و ناخنک ( نوارهایی که به شکل زیگزاگ دوخته می شود) را از دیگر نشانه‌های لباس محلی گیلان است با توجه به تغییر و تحولات در نوع تزئینات در بازار وسایل تزئینی لباسها نیز تغییر کرده اما نشانه‌ها تغییر نکرده‌ است.

هرچه به کوهپایه‌های گیلان نزدیک‌ تر می‌شوید نوع پارچه ضخیم تر می شود، مثلا آنهایی که در دیلمان زندگی می‌کنند بیشتر از پارچه مخمل استفاده می‌کنند و آنهایی که در جلگه زندگی می‌کنند لباسهایشان از جنس ابریشم است.

در بخش مرکزی پیژامه یا شلوار، دامن، پیراهن روی دامن و روسری که به فرم متداول در شرق و غرب نیست در واقع همان چارقد سنتی کشور است، استفاده می شد.

لباس زنان غرب گیلان دارای زیبایی خاص و منحصر به فردی است

لباس زنان غرب گیلان دارای زیبایی خاص و منحصر به فردی است، لباس زنان تالشی در نمای کلی و در غربی ترین منطقه تالش شامل روسری یکدست سفید، جلیقه که گاهی با سکه های درشت تزئین می شود، پیراهن بلند تا مچ پا و دامنی که در فارسی شلیته و در زبان محلی شلار نامیده شده که زنان تالشی چند تا از این شلار را روی هم می پوشند.

بلندی پیراهن و شلیته مشخص کننده بخشهای مختلف غرب گیلان است به طور مثال در غربی ترین منطقه تالش یا همان هشتپر مشخصات ذکر شده در بالا، در ماسال پیراهن کوتاه تا بالای زانو بوده است.

در یک روستا لباس افراد یک شکل بوده و به وضوح لباس ارباب و رعیت قابل تشخیص نبوده و جنس، تعداد لباس و دفعات پوشیدن آنان را از هم متمایز می ساخته است.

معروفیت لباس قاسم آبادی

منطقه قاسم آباد در شهرستان رودسر و در شرق گیلان دارای ویژگی فرهنگی خاصی است، لباس زنان قاسم آباد به دلیل تنوع رنگی زیاد و جذابیت بالابسیار معروف بوده  و عمومیت پیدا کرده است به طوریکه نشانه هایی از این لباس در نقاط دیگر جلگه شرق گیلان دیده می شود.

این لباس شامل یک روسری زیرین به نام (مندیل) که به جای آن از کلاه نیز استفاده شده و با تعداد زیادی سکه در قسمت پیشانی تزئین می شود البته این کلاه مختص قاسم آباد نیست، جلیقه این لباس به مانند جلیقه های دیگر بوده با فرق این که با سکه تزئین شده است. پیراهن لباس قاسم آبادی تفاوت خاصی با پیراهنهای نقاط مختلف گیلان دارد.

لباسهای دیلمان نیز بسیار زیبا دوخته می شود، ویژگی های این لباس عبارتند از استفاده از دوختهای ابتدایی که سطح لباس را به حالت گسترده ای با نخهای رنگی و از سوی دست بخیه ساده می زدند، طرح گل و گلدان و طرح ماه و ستاره که در معماری ایران استفاده می شده از جمله طرحهایست که به همراه طرح زیگزاگ در این لباس وجود دارد همچنین در دیلمان نوعی از دامن زنانه با حفظ نشانه های تاریخی آن از پارچه مخمل دوخته می شود.

 لباس دیلمانی سراسر سکه دوزی شده است

"چادر شب " جزیی از لباس زنان گیلانی است که در برخی روستاها به ویژه  روستاهای مرکزی از پارچه چادر نمازی استفاده و به تدریج در بخش شرق گیلان چادر شب جایگزین می شود.

چادر شب جزیی از صنایع دستی شرق گیلان است که از سوی زنان بافته می شود دارای تنوع زیادی است، چادر شب کمردبله را از نخهای رنگی به شکل چهارخانه می بافند اما از چادر شب طرحدار برای مصارف دیگری مانند جهیزیه عروس استفاده می شود.

طرحهای چادر شب دارای تنوع زیادی است، طرح بز کوهی، مرد اسب سوار، میز، قندان، چنگال و طرح ماکو (یکی از وسایل بافت چادر شب) از جمله طرحهایست که در بافت چادر شب از آنها استفاده می شود.

در گذشته چادر شب را از نخ به دست آمده از پیله درجه سه ابریشم می بافتند اما امروزه بافت چادر شب با نخ ابریشم تقریباً منسوخ شده است.

کلاه ترک دار تالشی و کلاه نمدی و پوستین کلاه که از پوست بره تهیه می شد انواع کلاه برای مردان گیلانی است، برای چوپان ها نیز پوششی به نام "باشلاق" تهیه می شد که آب را از خود عبور می داد، باشلاق، پوششی بلند است که از برش زدن پارچه ای بافته شده (پشم شال) به دست می آید.

چوپانان در روز از پوشش کوتاه تر استفاده می کنند که به "کولاگیر" معروف است و در شب از نوع دیگری به نام " شولا " که هر دو به صورت نمد مالی ساخته می شود.

در شرق گیلان لباسی ویژه داماد مرسوم بوده که پیراهن آن در قسمت چپ یقه باز بوده، پیژامه (شلوار) آن مشکی ساده و از شال کمر قرمز طرحدار استفاده می کردند.

یک کارشناس لباس محلی گیلان در این باره گفت: برگزاری نمایشگاههای مختلف، اطلاع رسانی در صدا و سیما و مطبوعات، پخش فیلمهای مستند و داستانی و کاربرد صحیح از لباسهای محلی اصیل در ترویج، فرهنگ سازی و احیای  لباسهای محلی گیلان موثر است.

سیده زهرا همتی سراوانی افزود: اگر برنامه ای مدون درباره معرفی و طراحی لباسهای محلی ارائه شود مطمئناً این لباس جایگاه واقعی خود را به دست خواهد آورد.

ضرورت ایجاد موزه تخصصی  لباسهای محلی گیلان

وی خواستار ایجاد موزه تخصصی از لباسهای محلی گیلان شد و اظهار داشت: ترویج فرهنگ استفاده از لباسهای سنتی در کشور ایده ‌ای برای طرحهای جدید پوشاک جامعه امروز است.

همتی با اعلام اینکه بدون معرفی این فرهنگ، استفاده از این نوع لباسها ممکن است مورد استقبال جوانان واقع نشود، افزود: تلفیقی از لباسهای سنتی ایران با شیوه های مدرن نه تنها موجب استقبال جوانان کشور بلکه طرحی برای ارائه به دیگر کشورهای جهان خواهد شد.  

با این توصیف، سابقه تاریخی لباسهای محلی استان گیلان به اشیای کشف شده در چراغعلی تپه رستم آباد (مارلیک) بازمی گردد. در تکه های یافت شده در این اکتشاف طرحی از بانوی گیلانی وجود دارد که هنوز هم در لباس زنان گیلان به ویژه در کوهپایه های شرق گیلان این نشانه ها را می توان یافت، این نشانه ها شامل بلندی لباس تا مچ پا، طرح جلوی لباس، طرح زیگزاگ در پای دامن و نحوه بستن روسری است.

در مجسمه سلاطین آن دوره طرح یقه ای که در لباس بوده هنوز در لباسهای مردم گیلان وجود دارد اما بعد از آن نشانه هایی که بیانگر ویژگی لباس گیلان باشد  تا زمان تسلط صفویه بر کشور وجود نداشته است.

به هرحال لباس محلی زن گیلانی به واسطه تنوع رنگ و نوع پوشش یکی ازبهترین انواع لباسهای محلی ایران است که باید به عنوان یکی از نشانه‌های هویت ملی حفظ و ماندگار شود.

 

يکشنبه 18/2/1390 - 13:25
آلبوم تصاویر
آنها آنجا می آیند تا ساعاتی که فارغ از کار در خیابان و کارگاه ها هستند سواد هم بیاموزند تا بدانند بالاخره علم بهتر است یا ثروت!



 

يکشنبه 11/2/1390 - 21:3
ایرانگردی
جنگل ابر شاهرود، رؤیایی دست یافتنی

از شاهرود، نگین چهارفصل استان سمنان؛ استانی كه خود بیشترین، پرجاذبه‌ترین و متنوّع‌ترین اندوخته‌گاه‌های زیست‌سپهر ایران را در خود جای داده است، اگر فقط 50 كیلومتر دیگر به سمت شمال شرق حركت كنی، پس از عبور از آرامگاه بایزید بسطامی و شیخ خرقان، ناگهان احساس خواهی كرد كه سوار بر لوبیای سحرآمیز آسمان را شكافته‌ای و بر روی فرش پنبه‌ای سفید‌رنگی قرار داری كه تاكنون نه نظیرش را دیده‌ای و نه گمان می‌كردی چنین چشم‌انداز بدیعی را می‌توانی در ایران، سرزمینی كه با كویرهایش شهرت جهانی یافته، ببینی!

جنگل زیبا و خوش آب‌وهوای ابر در 50 کیلومتری شمال شرق شاهرود و در مسیر جاده شاهرود به آزادشهر استان گلستان و در روستای ابر قرار دارد و ادامه جنگل‌های سرسبز شمال کشور است.

راه رفتن روی ابرها رؤیایی است، دست یافتنی. بدون جدا شدن روح از بدن می‌شود میان ابرها راه رفت، خوابید و بر ابر سوار شد. لازم نیست حتما به آسمان بروی.

در جنگل ابر آسمان به زمین می‌آید. از قبل خبر نمی‌كنند. هر وقت دلشان بخواهد می‌آیند هر وقت هم كه دلشان بخواهد می‌روند. مجاورت دو ناحیه كم فشار و پرفشار (دشت گرگان و منطقه ابر) باعث شده هر وقت زمین انرژی می‌گیرد ابرها جابه‌جا شوند.

ابرها چنان دیواری ساخته‌اند كه نور كه می‌افتد سایه‌ات را مقابلت می‌بینی. ابرها در حال جوششند. انگار كه زمین سماوری است بزرگ و جوش آمده، كه بخار آب با فشار از آن بیرون می‌زند. سرد سرد است.

مناظر اطراف با پوشش سراسر سبز و گاه رنگی‌اش آدمی را وادار می‌كند به بیشتر دیدن.

پیشتر كه می‌روی درخت‌ها شروع می‌كنند به سبز شدن. یكی، دو تا، هزار تا. آنچه زیاد است چنار است و بلوط و آنچه چشم به دنبال آن می‌گردد اورس است. درخت خاص منطقه ابر كه مثل ابر روی زمین می‌خزد. نمی‌شود گفت مه غلیظ، در این جنگل، ابر گردا گردت را می‌پوشاند. خنكی و طراوت و بوی خوشی همراه ابر روی صورتت می‌نشیند.
منبع: شاهوار و میراث ما
يکشنبه 11/2/1390 - 20:50
آلبوم تصاویر



يکشنبه 11/2/1390 - 20:30
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته