• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2200
تعداد نظرات : 159
زمان آخرین مطلب : 4030روز قبل
سخنان ماندگار

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.
هر كه خیر جوید سرگردان نشود، و كسى كه مشورت نماید پشیمان نگردد.

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:59
فلسفه و عرفان

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

اَلْمَنِیَّةُ وَ لاَ الدَّنِیَّةُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ یَوْمانِ: فَیَوْمٌ لَكَ وَ یَوْمٌ عَلَیْكَ فَإِذا كانَ لَكَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا كانَ عَلَیْكَ فَلا تَحْزَنْ فَبِكِلَیْهِما سَتُخْتَبَرُ.
مردن نه خوار شدن! و بى باكى نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزى به نفع تو، و روزى به ضرر تو! چون به سودت شد شادى مكن، و چون به زیانت گردید غم مخور، كه به هر دوى آن آزمایش شوى.

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:57
اخلاق

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

مَنْ ضُیِّقَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ، فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِكَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَیَّعَ مَأْمُولاً.
وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِكَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفًا.
هر كه تنگدست شد و نپنداشت كه این از لطف خدا به اوست، یك آرزو را ضایع كرده و هر كه وسعت در مال یافت و نپنداشت كه این یك غافلگیرى از سوى خداست، در جاى ترسناكى آسوده مانده است.

 

منبع: http://www.emamali.net

 

دوشنبه 7/5/1392 - 22:55
عقاید و احکام

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

«لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدیقِكَ صَدیقًا فَتَعْدى صَدیقَكَ.»
با دشمنِ دوستت دوست مشو كه [با این كار] با دوستت دشمنى مىكنى.

«أَلصَّبْرُ ثَلاثَةٌ: أَلصَّبْرُ عَلَى الْمُصیبَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَىالطّاعَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَعْصِیَةِ.»
صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترك] معصیت.

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:54
اخلاق

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

«إِنَّما أَخْشى عَلَیْكُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»
همانا بر شما از دو چیز مىترسم: درازى آرزو و پیروى هواى نفس. امّا درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود، و امّا پیروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد.

 

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:52
اهل بیت

ـ در جریان شوراى شش نفرى كه به دستور عمر براى انتخاب خلیفه بعد از او تشكیل شد، عبدالرّحمان بن عوف كه خود را از خلافت معذور داشته بود ظاهراً در مقام بى طرفى قرار گرفت و نامزدى خلافت را در امام على و عثمان منحصر دانست و بر آن شد تا در میان آنان یكى را برگزیند.
از على خواست تا با او به كتاب خدا و سنّت رسول الله و روش ابوبكر و عمر بیعت كند.
امّا امام على(علیه السلام) فرمود: «من بر اساس كتاب خدا و سنّت رسول خدا و طریقه و روش خود در این كار مىكوشم.»امّا همین مسأله چون به عثمان پیشنهاد شد، در دم پذیرفت و به آسانى به خلافت رسید!
2 ـ امام على(علیه السلام) پس از قتل عثمان آن گاه كه بنا به درخواست اكثریت قاطع مردم مسلمان، ناچار به پذیرش رهبرى بر آنان گردید، در شرایطى حكومت را به دست گرفت كه دشوارى ها در تمام زمینه ها آشكار شده بود، ولى امام با همه مشكلات موجود، سیاست انقلابى خود را در سه زمینه: حقوقى، مالى وادارى، آشكار كرد.
الف ـ در عرصه حقوقى:اصلاحات او در زمینه حقوقى، لغو كردن میزان برترى در بخشش و عطا و یكسانى و برابر دانستن همه مسلمان ها در عطایا و حقوق بود و فرمود: «خوار نزد من گرامى است تا حقّ وى را باز ستانم، و نیرومند نزد من ناتوان است تا حقّ دیگرى را از او بگیرم.»
ب ـ در عرصه مالى:امام على(علیه السلام) همه آنچه را كه عثمان از زمین ها بخشیده بود و آنچه از اموال كه به طبقه اشراف هبه كرده بود، مصادره نموده و آنان را در پخش اموال به سیاست خود آگاه ساخت، و فرمود: «اى مردم! من یكى از شمایم، هر چه من داشته باشم شما نیز دارید و هر وظیفه كه بر عهده شما باشد بر عهده من نیز هست.
من شما را به راه پیغمبر مىبرم و هر چه را كه او فرمان داده است در دل شما رسوخ مىدهم.
جز این كه هر قطعه زمینى كه عثمان آن را به دیگران داده و هر مالى كه از مال خدا عطا كرده باید به بیت المال باز گردانیده شود.
همانا كه هیچ چیز حقّ را از میان نمىبرد، هر چند مالى بیابم كه با آن زنى را به همسرى گرفته باشند و كنیزى خریده باشند و حتّى مالى را كه در شهرها پراكنده باشند آنها را باز مىگردانم.
در عدل، گشایش است و كسى كه حقّ بر او تنگ باشد، ستم بر او تنگتر است.»
ج ـ در عرصه ادارى:امام على(علیه السلام) سیاست ادارى خود را با دو كار عملى كرد:
1 ـ عزل والیان عثمان در شهرها.
2 ـ واگذاشتن زمامدارى به مردانى كه اهل دین و پاكى بودند.
به همین جهت فرمان داد تا عثمان بن حنیف، والى بصره گردد و سهل بن حنیف، والى شام، و قیس بن عباده، والى مصر و ابو موسى اشعرى، والى كوفه، و درباره طلحه و زبیر كه بر كوفه و بصره ولایت داشتند نیز چنین كرد و آنها را با ملایمت از كار بر كنار ساخت.
امام(علیه السلام) معاویه را عزل نمود و حاضر به حاكمیّت چنان عنصر ناپاكى بر مردم شام نبود.
موضع امام در آن شرایط و اوضاع، هجوم به معاویه و پاكسازى او از نظر سیاسى بود.
او خویشتن را مسئول مىدید كه مسقیماً انشعاب و كوشش در تمرّد و سر پیچى غیر قانونى را از بین ببرد و این خلل را معاویه و خطّ بنى امیّه به وجود آورده بودند.
امام(علیه السلام)مىبایست این متمرّدان را پاكسازى كند; زیرا پاكسازى كالبد اسلام از آن پلیدى ها، وظیفه امام بود; هر چند امرى دشوار مىنمود.
به عبارت دیگر علّت عزل معاویه و اعلان جنگ بر ضدّ او، انگیزه مكتبى بود كه انگیزه اى بزرگ به شمار مىرفت.
و بدین گونه امام على(علیه السلام)در دو میدان نبرد مىكرد: میدانى بر ضدّ تجزیه سیاسى و میدانى بر ضدّ انحراف داخلى در جامعه اسلامى، انحرافى كه در نتیجه سیاست سابق از جبهه گیرى غیر اسلامى شكل گرفته بود.
و از اینجا ارزش كارهاى امام(علیه السلام) در پاكسازى آن اوضاع منحرف و باز ستاندن اموال از خائنان، بى هیچ نرمى و مدارا، آشكار مىگردد.
امام على(علیه السلام) مىفرمود: «همانا كه معاویه خطّى از خطهاى اسلام و مكتب بزرگ آن را نشان نمىدهد بلكه جاهلیّت پدرش ابوسفیان را مجسّم مىسازد.
او مىخواهد موجودیّت اسلام را به چیزى دیگر تبدیل سازد و جامعه اسلامى را به مجمعى دیگر تغییر دهد، مىخواهد جامعه اى بسازد كه به اسلام و قرآن ایمان نداشته باشند.
او مىخواهد «خلافت» به صورت حكومت قیصر و كسرى در آید.»با همه مشكلاتى براى كه امام(علیه السلام) پیش آمد آن حضرت از مسیر خویش عقب نشینى نكرد، بلكه در خطّ خویش باقى ماند و كار ضربه زدن به تجزیه طلبان را تا پایان زندگانى شریف خود ادامه داد و تا آن دم كه در مسجد كوفه به خون خویش در غلطید، براى از بین بردن تجزیه، با سپاهى آماده حركت به سوى شام بود تا سپاهى را كه از باقى سپاهیان اسلام جدا شده بود و به رهبرى معاویه اداره مىشد از بین ببرد.
بنابراین امام(علیه السلام) در چشم مسلمانان آگاه تنها كسى بود كه مىتوانست پس از عمیق شدن انحراف و ریشه دوانیدن آن در پیكره اسلام، دست به كار شود و با هر عامل جور و تبعیض و انحصار طلبى بجنگد.
از میان سخنان سازنده امام(علیه السلام)، چهل حدیث را كه هر كدام درسى از معارف پربار آن «انسان كامل» است برگزیدم، باشد كه در پرتو اشعّه تابناك آن خورشید هدایت و ولایت، فضاى تاریك جهل و ضلالت را بشكافیم و به رشد و تعالى كاملِ انسانى خویش نائل آییم.

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:50
فلسفه و عرفان

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُكْرَهُ.
زاهد در دنیا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند، و حلال از شكرش باز ندارد.

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:49
اخلاق

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ كِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهاى بهشت; نیكى كردن و پنهان نمودن كار[نیك] و صبر بر مصیبتها و نهان كردن گرفتاریها (یعنى عدم شكایت از آنها) است.

 

منبع: http://www.emamali.net

دوشنبه 7/5/1392 - 22:47
اهل بیت

تالیفات امیرالمومنین ع
 
.ـ جمع القرآن و تاویله یا جمع آوری آیات قرآن براساس ترتیب نزول
ـ كتابی كه آن حضرت در آن شصت نوع از انواع علوم قرآنی را جمع كرده و برای هر نوع از آنها
.مثالی زده است
.ـ الجامعه
.ـ الحفر
.ـ صحیفه الفرائض
.ـ كتابی درباره زكات چارپایان
.ـ كتابی در ابواب فقه
.ـ كتابی دیگر در ابواب فقه
.ـ نامه آن حضرت به مالك اشتر
.ـ وصیت وی به محمد حنفیه
ـ دعاها و مناجاتی كه از آن حضرت به جا مانده است و برخی از دانشمندان آنها را جمع كرده و .بدان صحیفه علویه گفته اند .
ـ مسند آن حضرت كه توسط نسایی جمع آوری شده است. این كتاب حاوی احادیث و روایاتی .است كه از آن حضرت نقل شده است .
ـ جنه الاسماء در كشف الظنون در این باره آمده است جنه الاسماء نوشته امام علی بن ابیطالب است .كه امام محمد غزالی متوفا در 505 ه بر آن شرحی نوشته است .

---------------------------------------

منبع: http://217.25.48.35

دوشنبه 7/5/1392 - 22:34
اهل بیت

وصیت امیر مومنان علی ع


طبری در تاریخ و ابوالفر اصفهانی در مقاتل الطالبیین وصیت نامه امیر مومنان ع را ذكر كرده اند. این وصیت نامه چنین است .
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت نامه علی بن ابیطالب است. گواهی می دهد كه معبودی جز خدای بی شریك نیست و محمد بنده و پیامبر اوست كه وی را با هدایت و آیین حق فرستاد كه بر همه دینها چیرگی دهد اگرچه مشركان آن را ناخوش دارند. نماز و عبادت و زندگی و مرگ من برای خدای بی شریك و پروردگار جهانیان است. چنین مامور شده ام و من از مسلمانانم. شما دو تن حسن و حسین ع را به تقوای الهی سفارش می كنم. درجست و جوی دنیا نباشید اگر چه دنیا در جست و جوی شما باشد و بر چیزی از دنیا كه از دست شما می رود دریغ مخورید. جز حق مگویید و برای پاداش كار كنید برای آخرت كار كنید. دشمن ستمگر و یاور مظلوم و ستمدیده باشید. شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هركس را كه این وصیت نامه من به دست او می رسد به تقوای الهی و رعایت نظم در كارها و اصلاح میان خودتان سفارش می كنم. زیرا از رسول خدا ص شنیدم كه می فرمود اصلاح میان مردم برتر از تمام نماز و روزه است و دشمنی مكنید كه باعث زوال دین است و نیرویی نیست مگر به استعانت خدا. به خویشاوندان خود بنگرید. پس با آنها رفت و آمد. كنید كه خداوند محاسبه را بر شما سبك می كند .خدا را ا در مورد یتیمان رعایت كنید. گرسنه شان نگه ندارید تا در محضر شما در  خواری نیفتند. زیرا از رسول خدا ص شنیدم كه می فرمود هركس یتیمی را سرپرستی كند تا بی نیاز شود .
خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند. و اگر كسی مال یتیمی را بخورد جهنم را بر او واجب
می كند. خدا را خدا را در مورد قرآن منظور دارید تا مبادا دیگران در عمل بدان از شما پیشی گیرند خدا رادر مورد همسایگانتان پیش نطر آورید كه سفارش شدگان پیامبرتان هستند. خدا را خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان منظور دارید. پس تا زمانی كه باقی هستید نباید از وجود شما خالی باشد كه اگر متروك شود نتوانید همتایی برای آن قرار دهید و كوچك ترین چیز برای كسی كه از آن بازگردد   آمرزش تمام گناهانی است كه پیش از آن مرتكب شده بود. خدا را خدا را درباره نماز رعایت كنید كه آن بهترین كردارها و ستون دین شماست. خدا را خدا را درباره زكات پیش چشم آورید كه آن خشم .پروردگارتان را فرو می نشاند. خدا را خدا را درباره جهاد در راه خدا با مالها و جانهایتان منظور دارید .
جز این نیست كه دو تن در راه خدا جهاد می كنند, پیشوای هدایت كننده و كسی كه مطیع او و پیرو هدایت اوست. خدا را خدا را درباره ذریه پیامبرتان ص رعایت كنید و مبادا پیش روی شما به آنان ستم كنند. خدا را خدا را در مورد یاران پیامبرتان ص منظور دارید كسانی كه بدعتی از آنان سر نزده و بدعتگذاری را پناه نداده اند. زیرا رسول خدای به آنان سفارش كرده و بدعتگذاران آنان و پناه دهندگان به آنان را لعنت فرموده است. خدا را خدا را در مورد مستمندان و مسكینان پیش چشم .آورید. پس آنان را در زندگی خود سهیم كنید .
سپس فرمود نماز. نماز. در راه خدا از سرزنش سرزنشگران بیم مدارید خداوند شما را از شر كسانی كه بر ضد شمایند كفایت كند. با مردم به نیكویی سخن بگویید چنان كه خداوند شما را بدان فرموده است و امر به معروف و نهی از منكر را كنار مگذارید كه در این صورت خداوند بدان شما را بر شما حاكم كند. آن گاه دعا می كنید ولی به استجابت نمی رسد. بر شما باد دوستی و بخشندگی و از جدایی و دشمنی و پراكندگی بر حذر باشید. در كار نیك و پرهیزگاری .یار همدیگر باشید و بر گناه و ستم همدلی مكنید. پروای خدا پیشه كنید كه خدا سخت مجازات است.

خداوند دودمان شما را حفظ كند و پیغمبر را در میان شما بر جای دارد و شما را به خدا می سپارم كه  بهترین نگهدارنده است و سلام و رحمت و بركات الهی را بر شما می خوانم .

-----------------------------------------------------------------

منبع: http://217.25.48.35

دوشنبه 7/5/1392 - 22:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته