• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 425
تعداد نظرات : 176
زمان آخرین مطلب : 5603روز قبل
ازدواج و همسرداری

جوان صحرا نشینی، سرگردان در صحرا می رفت تا این كه خود را در كنار چاهی یافت. دختری بسیارچون قرص ماه، از آن، آب می كشید.

به او نزدیك شد و گفت:« دیوانه وار عاشق تو هستم!»

دختر جوان پاسخ داد:« كنار چشمه، زن دیگری هم هست، چنان زیباست كه من حتی لایق خدمتكاری او هم نیستم.»

جوان روی برگرداند، كسی نبود.

پس دخترك ندا سر داد :« صداقت چه زیباست و دروغ چه زشت! می گویی واله و شیدای منی اما همین بس كه از زن دیگری با تو سخن گویم تا روی از من برگردانی!»

سه شنبه 22/11/1387 - 21:37
دانستنی های علمی

1234003986_khataye_did1.jpg

هر چه حرکت بیشتری در تصویر ببینید استرس بیشتری دارید .

 

 

 

 

1234004054_khataye_did2.jpg

وقتی سرتان را در هنگام دیدن تصویر حرکت میدهید به نظر میرسد که موجی در حرکت است .

 

 


 

آیا دایره های خاکستری بین مربع ها میبینید ؟

 

1234004034_khataye_did3.jpg

 

چنین چیزی وجود ندارد !! چشمتان شما را به بازی میگیرد .

 

 


 

1234004075_khataye_did4.jpg

این شکل تو رفته به نظر میرسد ولی کاملا مسطح است! چشمتان شما را به بازی میگیرد .

 


 

1234004055_khataye_did5.jpg

ممکن است فکر کنید که این خطوط خمیده و غیر موازی هستند ولی همگی آنها موازی و مستقیم هستند باور نمیکنید پس مطلب زیر و بخونید .

 

 

 

 

 

 

 

در این عکس ها با استفاده از تکنیک های گرافیکی و نظم و ترتیب های اشکال و چیدن آنها ، خطاهایی برای چشم در دیدن به وجود می آید و شاید حتی بعد از این که آنها را دیده باشید با خود فکر میکنید که واقعا بعضی از آنها همان طور که میبینید هستند ! یک آزمایش ساده برای برخی از گزینه ها :

 

 

 

مثلا در گزینه ی آخر : ابتدا روی عکس کلیک راست کرده و گزینه ی save picture as … را انتخاب کنید . سپس درایو مور نظر خود را انتخاب کرده و کلید save بزنید . بعد به درایو مورد نظر رفته و عکسی را که ذخیره کرده اید open کنید و با دکمه ی zoom عکس خود را نزدیک کنید . با نزدیک شدن به مربع ها میبینید که دیگر خطای چشم از بین رفته و آنها موازی و صاف هستند .

سه شنبه 22/11/1387 - 21:24
طنز و سرگرمی

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمیرسید.
از همون اول كم نیاوردم، با ضربه دكتر چنان گریه ای كردم كه فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شكستم بدهد، پی درپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمیكردم!
این شد كه وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب می بردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد كه برم پای تخته زنگ می خورد. هر صفحه ای از كتاب را كه باز میگردم، جواب سوالی بود كه معلمم از من می پرسید. این بود كه سال سوم، چهارم دبیرستان كه بودم، معلمم كه من را نابغه می دانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!



تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یكی از ورقه ها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفت بنویسم!
بدون كنكور وارد دانشگاه شدم هنوز یك ترم از نگذشته بود كه توی راهروی دانشگاه یه دسته عینك پیدا كردم، اومدم بشكنمش كه خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این كه دسته عینكش رو پیدا كرده بودم حسابی تشكر كرد و گفت: نیازی به صاف كردنش نیست زحمت نكشید این شد كه هر وقت چیزی از زمین برمی داشتم، یهو جلوم سبز میشد و از این كه گمشده اش را پیدا كرده بودم حسابی تشكر میكرد. بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجی اش شده، تازه فهمیدم كه اون دختر كیه و اون ناجی كیه!
یك روز كه برای روز معلم برای یكی از استادام گل برده بودم یكی از بچه ها دسته گلم رو از پنجره شوت كرد بیرون، منم سرك كشیدم ببینم كجاست كه دیدم افتاده تو بغل اون دختره! خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما و الان هم استاد شمام!
كسی سوالی نداره؟

سه شنبه 22/11/1387 - 21:22
محبت و عاطفه

 

chocolate20graphics20valentine.jpg 

 

 

zkg5jq.jpg 

  

 

3571-C1.jpg 

 

  

 

2czv5ed.jpg 

 

 

desingwar.jpg 

 

 

2002791278858409905_fs.jpg 

 

 

happy_valentine_diamond_watch.jpg 

 

 

 

6o2ybh5.jpg

يکشنبه 20/11/1387 - 22:49
ازدواج و همسرداری

                            

Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید


Why do you like me..? Why do you love me?
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

I can"t tell the reason... but I really like you
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم

You can"t even tell me the reason... how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟

How can you say you love me?
چطور میتونی بگی عاشقمی؟

I really don"t know the reason, but I can prove that I love U
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم

Proof ? No! I want you to tell me the reason
ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی





Ok..ok!!! Erm... because you are beautiful,
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،

because you are caring,
همیشه بهم اهمیت میدی،

because you are loving,
دوست داشتنی هستی،

because you are thoughtful,
با ملاحظه هستی،

because of your smile,
بخاطر لبخندت،

The Girl felt very satisfied with the lover"s answer
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت

The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون



Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk?
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم

Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم



If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

Does love need a reason?
عشق دلیل میخواد؟

NO! Therefore!!
نه!معلومه كه نه!!

I Still LOVE YOU...
پس من هنوز هم عاشقتم



True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره

Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است كه كمتر و كمتر میشه و از بین میره

Immature love says: "I love you because I need you"
"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

Mature love says "I need you because I love you"
"ولی عشق كامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم

"Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays"
"سرنوشت تعیین میكنه كه چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حكم می كنه كه چه شخصی در قلبت بمونه"

دوست خوب تبیانی من نظر تو چیه تو چطور تفسیرش میکنی؟؟

 

يکشنبه 20/11/1387 - 22:15
محبت و عاطفه

راز گل رز

 

روزی كشیش جوانی با استادش كه بسیار باتجربه و دانا بود،در باغی قدم می زدند. او در مورد خداوند و آن چه برایش مقدر كرده بود، كمی تردرد داشت. بدین منظور از استادش راهنمایی خواست. كشیش دانا سكوت كرد، تا این كه به بوته ی گل رزی رسیدند. در آن زمان، او غنچه ی گلی را به شاگردش داد و از او خواست آن را بدون این كه گلبرگ هایش پاره شود، باز كند.

كشیش جوان بسیار متعجب شد و در این فكر بود كه باز كردن غنچه ی گل، چه ربطی به سؤال او دارد ولی به خاطر احرتام زیادی كه برای استادش قائل بود، سعی كرد آن كار را انجام دهد.

به زودی با وجود تمام تلاشش، متوجه شد كه از عهده ی این كار بر نمی آید.

استاد دانا با ملاحظه ی درماندگی او، شروع به زمزمه ی ابیات زیر كرد.

آن فقط یك غنچه است

گلی از طرح خدا

كه بسی مرموز است.

راز بشكفتن گل، بر من و تو پیدا نیست

می گشاید آن را به چه زیبایی و

افسوس

كه در دست من آن می میرد.

گل، نشانی ست ز اسرار خدا.

می ستایم او را در همه وقت و زمان

هم چنان یك غنچه كه به آرامی و ناز

در سكوتی سنگین، می شود یك گل ناز

يکشنبه 20/11/1387 - 22:7
دانستنی های علمی

 

كل زندگی، مانند یك لطیفه كسهانی است، زندگی پدیده ای جدی نیست- اگر آن را جدی بگیر، در واقع آن را از كف می دهی. درك زندگی تنها از طریق خنده ممكن است. آیا تا به حال توجه كرده ای كه انسان تنها جانوری است كه می خندد. ارسطو می گفت كه انسان تنها جانورِ صاحب منطق است. ولی این حرف كاملاً صحت ندارد، چون كه مورچه ها و زنبورها هم موجوداتی منطقی هستند. در واقع، در مقایسه با مورچه و زنبور انسان موجودی غیر منطقی به نظر می رسد. كامپیوتر هم وسیله ای است بسیار منطقی و در مقایسه با ان نیز، انسان بسیار غیر منطقی است.

تعریف من از انسان این است كه انسان تنها جانوری است كه می خندد. زنبورها،مورچه ها و كامیپوترها هیچ كدام نمی خندند. فقط انسان از چنین موهبتی برخوردار است. خنده نقطه اوج رشد انسان است، از طریق خنده است كه انسان به خدا نزدیك می شود، زیرا فقط به وسیله بالاترین صفت انسانی است كه می توان به نهایت دست یافت.

خنده مانند پلی بین انسان و خداوند است.

يکشنبه 20/11/1387 - 21:59
محبت و عاطفه

 

راز دریا

راز دریا را بیاموز

دریا با آنكه عمیق است اما امواجی را كه در سطحش هستند، سركوب نمی كند بلكه اجازه می دهد به ساحل برسند.

تو هم مثل دریا امواج سطحی و زودگذر زندگی ات را به سمت بهترین ها هدایت كن!

دریا هم سطح دارد و هم عمیق...

راز دریا در نگه داشتن تعادل بین این دو است!

تو هم این تعادل را حفظ تا سالم به مقصد برسی!

در عین حالی كه به سلامت بدن فكر می كنی به دنبال سلامت جان هم باش!

مثل دریا پر باش از بیكرانگی.

اجازه بده تا رودخانه های معرفت در تو بریزند، تا تمام نشدنی باشی.

تا هرگز تمام نشوی!

مثل دریا پر از  تلاطم باش و از سكون بپرهیز.

از تندباد حوادث بیم نداشته باش! مگذار كه مرداب شوی!

مثل دریا ثروتمند باش و سخاوتمند!

سفره ات را برای همه پهن كن!

بگذار تا هر كس هر چه نیاز دارد از تو برگیرد! به ماهیگیر ماهی بده و به مرد گوهری، مروارید!

مثل دریا كه دلش رنگ آسمان را به خود گرفته، تو هم آبی باش.

انعكاس باش از آسمان ها، از خدا!

خداگونه باش

يکشنبه 20/11/1387 - 21:55
محبت و عاطفه

 

كمی فكر كن!

در دهكده  شیوانا آهنگر خسیسی بود كه از صبح زود كه خورشید سر می زد تا ساعات ها بعد از غروب در مغازه اش كار می كرد و برای مردم دهكده های اطراف شمشیر و چاقو و ظروف فلزی درست می كرد. این آهنگر با وجودی كه وضع مالی خوبی داشت و صاحب زن و چندین فرزند قد و نیم قد بود اما همیشه وقت خود را در مغازه می گذارند و حتی روزهای تعطیل هم دست از كار كردن بر نمی داشت. یك شب سرد شیوانا مرد فقیری را دید كه بیرون مغازه آهنگری روی پله نشسته و منتظر است تا او از مغازه اش بیرون آید. شیوانا با تعجب از فقیر پرسید:"اینجا چه می كنی و منتظر چه هستی؟"

مرد فقیر در حالی كه از سرما می لرزید گفت:"امروز دیدم كه مرد آهنگر مقدار زیادی از اجناسش را به مردمان دهكده های دیگر فروخت و پول زیادی به دست آورد. منتظرم تا كارش تمام شود از مغازه بیرون آید و مرا در این حالت ببیند و دلش به رحم آید و سكه ای به من كمك كند!"

شیوانا با خنده به مرد فقیر گفت:"برخیز و بیا به مدرسه برویم و كاسه اشی داغ بخور. این آهنگر زن و بچه اش را كه عزیزترند و پاره وجودش هستند بی رحمانه به خاطر پول بیشتر، تنها رها كرده و برای مال دنیا حرص می زند. تو چگونه انتظار داری آدمی كه حتی به عزیزان خودش رحم نمی كند دلش برای تو كه غریبه هستی بسوزد!؟ برخیز و با من بیا و از این به بعد هر قوت كه انتظار رحم و مروت از كسی داری اول كمی فكر كن!"

     

يکشنبه 20/11/1387 - 21:48
دانستنی های علمی

 

مثل كدام یك می اندیشید؟

بازشكاری، خفاش یا زنبور

اگر باز شكاری را در قفسی بدون سقف به ابعاد نیم متر در یك و نیم متر قرار دهید، عیل رغم قابلیت پروازش، او را كاملاً زندانی كرده اید، زیرا باز شكاری همواره پرواز را از روی زمین و پس از دویدن مسافتی به طول 3 متر یا 5/3 متر آغاز می كند. اگر چنین فضایی برای باز شكاری موجود نباشد، او كمترین تلاشی برای پرواز نمی كند، و در تمام عمر، در یك قفس كوچك بدون سقف، زندانی خواهد بود.

خفاش كه موجودی بسیار چابك است و شب هنگام پرواز می كند، قادر نیست در سطح صاف به پرواز درآید. اگر او در زمینی مسطح قرار دهند، تنها كاری كه می تواند انجام دهد این است كه بدون كنترل روی حركاتش، جست و خیز كند، تا آنكه بالاخره به مكان بلندی دست یابد تا خود را در هوا رها كند. سپس در یك لحظه، به سرعت به پرواز در می آید.

اگر زنبور عسل، داخل لیوانی بدون در پوش بیفتد، آنقدر آنجا می ماند تا بمیرد، مگر اینكه آن را بیرون بیاورید. هیچ گاه راه فرار از بالا را نمی بیند و همچنان در جست و جوی یافتن راهی از كناره لیوان اصرار می ورزد. راه را از جایی می جوید كه وجود ندارد، تا اینكه كاملاً از بین برود.

اكثر مواقع، افراد زیادی هستند كه مانند باز شكاری، خفاش و زنبور می اندشیند. آنها با تمام مسایل و موانع در حال كشمكش اند، بدون اینكه بفهمند راه حل آن مساله درست بالای سرشان قرار دارد.

يکشنبه 20/11/1387 - 21:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته