دانستنی های علمی
رازداری :
حضرت محمد(ص) :
درکارهای خود از رازپوشی کمک بجویید.
کسی که نتواند راز خود را بپوشاند ازنهفتن رازدیگران ناتوان تراست.
کسی که رازخود را بپوشاند اختیاردردست اوست.
حضرت علی ( ع) :
اسرارخویش را به کسی مگو زیرا سینه که ازحفظ رازخود به ستوه آید نباید ازحوصله بیگانگان انتظارامانت داشته باشد.
سعدی :
رازی که پنهان خواهی با کسی درمیان منه ، اگرچه دوست مخلص باشد که مرآن دوست را نیزدوستان مخلص باشد.
شوپنهاور:
اسرار شخص حال زندانیان را دارند که چون رها شود تسلط برآنها غیرمیسراست.
فرصت:
وین دایر: گذشته ها را گذرانده ایم وعده آینده را به هیچ یک ازما نداده اند. پس ما تنها زمان حال را دراختیار داریم.
وین دایر:
روزهای عمر ما ، ذخایرگرانبهای زندگی ما هستند.
لحظات بین رویدادهای شیرین و دلپذیر، به اندازه همین رویدادها ارزش زیست و لذت بردن را دارند.
مقام جادویی زمان حال را دریابید که زمانی یگانه ومنحصربه فرد است و شما با غرقه شدن درآن، مجالی برای افکارمسموم و رنج آورنمی یابید.
فوربس :
منتظر نباشید که شانس درخانه شما را بزند، اگرمایل هستید که به خانه شانس بروید و فرصت را بیابید به سراغ خانه اش بروید و درش را بکوبید.
جان باروز:
به دنبال فرصت ها عازم بلاد دور و صعود ازکوه مشکلات نشوید. اطراف خود را بنگرید گاهی بهترین فرصت ها جلوی دست شماست.
تقوا و پرهیزگاری:
کنفوسیوس:
آیا کسی را دیده ای که یک روز تمام فکرو خیال خود را صرف تقوا کند، البته چنین کسانی هستند اما من ندیده ام.
تقوا درآن است که عمل نیک را ازنتیجه آن والاتربشماریم.
مرد بزرگ را می توان به راهی واداشت اما به پستی نمی رود. می توان اورا اغفال کرد اما ابله نمی شود.
زنون :
با تقوا و خوبی می توان عالم را خرید.
افلاطون:
به تقوا و پرهیزگاری عادت کنید که درآن توشه آخرت ونجات دنیاست.
امام صادق (ع) :
نگاه به زیادی نماز و روزه مرد نکنید بلکه به پرهیزگاری وامانت داری وی توجه کنید.
قضاوت درباره دیگران :
دکترجانسون:
حتی خداوند هم به قضاوت نمی پردازد مگرپس ازآن که انسان عمرخود را به پایان برساند.
وین دایر:
تفاوت گل زیبا و علف هرز درداوری و قضاوت شما نهفته است.
کنفوسیوس:
مرد بزرگ یکطرفه قضاوت نمی کند.
به قضاوت عمل بس نکن. ببین انگیزه عمل چه بود تا هرکس چنان که هست خود را به تو بنماید.
شخصیت :
وین دایر:
شخصیت هرکس با رفتارش شناخته می شود نه با کلماتی که برزبان می آورد.
اوضاع و شرایط زندگی ، شخصیت انسان را نمی سازد، بلکه نقاط ضعف وقوت او را آشکارمی کند.
وین دایر:
اعتبارو خوشنامی ازدریچه چشم دیگران معنی می شود؛ کنترل آن دردست شماست. تنها چیزی که عنان اختیارش را دردست دارید، شخصیت شماست.
وین دایر:
دارندگان شخصیت سالم نه تنها دربرابرتغییرمقاومت نمی ورزند بلکه می کوشند هرروز زندگی را با تغییرو تحول بیامیزند.
هربرت کاسون:
دربین مردم سه نوع افراد وجود دارد.
1- آنهایی که همیشه به عقب نشینی می پردازند.
2- آنهایی که درجا می زنند.
3- آنهایی که دایم پیش می روند.
موفقیت :
وین دایر:
آسانسوری که بتواند شما را به بالاترین طبقه موفقیت برساند، ازکارافتاده است و شما ناگزیرید که راهروی موفقیت را پله پله بالا بروید.
موفقیت زمانی به دست می آید که با اطمینان و عزمی راسخ جهت تحقق آرزوهای خود گام برداریم و زندگی خود را آن طورکه مایلیم بسازیم.
اگرمی خواهید درهرکاری پیروزمند باشید، باید این طرز فکررا که شکست خوردن بازنده بودن است ازسربه درکنید.
برای انجام هرکاربرجسته وموفقیت آمیز، آرامش خیال، آشتی با خویش، اعتماد به نفس، انعطاف پذیری و چابکی و زیرکی لازم است.
کنفوسیوس:
مطالعه عمیق، ثبات قدم ، پرسش و تحقیق، اندیشه و تخیل مرد را به سوی کمال وموفقیت می کشاند.
مرد فرزانه وموفق ازاین چیزها نفرت دارد: صحبت ازاعمال زشت دیگران ، بدگویی زیردستان ازبالادستان ، بی اعتنایی به آداب ازطرف بزدلان ، تصمیم سریتع ازطرف کم هوشان.
مهرداد مهرین :
هرموفقیتی ازدرون شروع شده است . تا انسان موفقیت را نخواهد و درراه تحصیلش جد وجهد نکند، محال است آن را به دست آورد.
اعتماد به نفس:
وین دایر:
رابطه ای که ازدو نفر، یک نفربسازد ، هریک ازآنها نیم انسانی خواهد بود.
درعزت نفس سخن از نفس درمیان است نه ازمال و مکنت و تایید و تحسین.
امرسون :
من می خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم ؛ او نمی تواند سرمرا دربرابر زندگانی خم کند.
سهل بن عبدالله :
هرکس که برنفس خود مالک شد عزیزشد و برنفوس دیگران نیزمالک و مستولی شد.
ارسطو:
کسانی که عزت نفس ندارند الم ذلت واهانت را درک نمی کنند، لیکن صاحبان نفوس شریفه با یک سخن کوتاه و یا یک کلمه ، ملول و متاثرمی شوند.
ایمان به هدف:
وین دایر:
اگربه هدف خود ایمان داشته باشید، فرصت ها دربرابرتان رژه خواهند رفت واگربراین باورید که کارها درست ازآب درنمی آیند، موانع یکی یکی دربرابرتان قد علم خواهند کرد.
توماس کارلایل :
یک انسان بی هدف مثل یک کشتی شکسته و بی سکان است.
ناپلئون هیل :
ظاهرا" جهان فقط به کسانی ماوا می بخشد که قول و فعلشان حاکی است که می دانند چه می خواهند و به کجا می روند.
هربرت کاسون:
مرد اخلاق مردی است که مانند دینام دارای نیروی محرکه است . یک چنین شخصی درزندگی مقصدی دارد و با نیروی اراده خارق العاده خود به طرف مقصد پیش می رود.
مهرداد مهرین :
هروقت اراده ات سست می شود به هدفی بیندیش که به دنبال آنی ، سپس با قدرت تمام برای به دست آوردن آنچه مایلی به دست آوری، تلاش کن.
وین دایر:
قصد ونیت، جوهرروح شماست که وجود فیزیکی شما را به تحرک وا می دارد.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:29
دعا و زیارت
عدل و عدالت
حضرت محمد (ص) :
بالا ترین جهادها ، سخن عدل است که درنزد پیشوای ستمگر گفته شود.
عدالت یک ساعت ازشصت سال عبادت بهتراست.
دکتر مارون :
درراه اجرای عدالت اگرفحش و صدمه خوردید ، به خاطرخدا نرنجید و شاد باشید.
صبر:
امام صادق(ع) :
اگرصبر کنی صرفه می بری ، و اگرصبر نکنی خدا مقدرات خود را خواهد کرد، خواه تو راضی باشی خواه نباشی .
پاستور:
تحمل و بردباری بالاترین جرات و جسارت است.
شیخ احمد:
هرکسی که صبر کند و شکیبا بود او صابر است ، نه آن کس که صبر کند وشکایت کند.
گشاده رویی :
حضرت محمد (ص) :
محبوبترین اعمال درنزد خدا شادی دردل مومن وارد کردن است.
اسمایلز:
دنیا متعلق به کسانی است که ازآن استفاده و لذت می برند و مردم مسرور و شادمان صاحبان و مالکان حقیقی آن به شمار می روند.
شکسپیر:
شادمانی درخانه ای است که مهر و محبت درآن مسکن دارد.
راستی و درستکاری :
بوعلی سینا:
چیزی که دانش بیاراید راستی است .
تولستوی :
نزدیک ترین راه ها برای رسیدن به مقصد راه راست است .درزندگی نیز هرکس طریق راستی و درستی بپیماید، زودتر به مقصد خویش می رسد.
گاندی:
راستی نخستین چیزی است که انسان باید به جستجویش بپردازد . وسایل شناختن راستی همان قدرساده است که سخت می نماید.
امیدواری :
هوگو:
امید بشر مثل بال برای فرشتگان است.
اسمایلز:
هروقت درآسمان حیات قطعه ابدی را مشاهده کردیم، نباید همه چیز را سیاه و ظلمانی پنداریم و بایستی متوجه آفتاب روشنایی کامل هم که درپس آن ابرهای موقت موجود است ، بشویم.
حضرت علی (ع) :
امیدوارترین مردم کسی است که اگرزشتی درکارش پدید آید بی تامل درراه اصلاحش بکوشد.
قدرت کلام :
حضرت محمد(ص) :
زیبایی مرد شیوایی سخن اوست.
انسان وقتی به رشد فکر و بلوغ عقل می رسد که زبانش کاملا" مقهور اراده صحیح و اندیشه روشن او باشد.
جواهرالاخلاق :
سخن گفتن نیکو دلیل برکمالات صوری و معنوی و معرفت قدر و قیمت متاع و دانش خردمندان است و نیکویی جمال مرد به فصاحت کلام او بود.
دانش و علم:
کنفوسیوس:
دانش بی اندیشه دام است و اندیشه بی دانش بلا.
مرد صاحب فکر اول به تحقیق می پردازد، اگر نتیجه نگرفت راه صواب آسان است.
مهرداد مهرین:
مطالعه و تحقیق به منزله کلنگی است که با آن منظما" جاده نادانی خود را صاف می کنیم.
همت بلند:
حضرت علی (ع) :
بلندی همت آنست که ازهرچه دردست مردم است نظربرگیری.
ابراهیم زرقی :
قیمت آدمی بسته به مقدارهمت اوست.
دهخدا :
بالش خردمند به همت های بلند باشد نه به پدران ارجمند
شور و شوق :
ویلیام هازلیت:
اشتیاق سوزان وسیله ای است لازم و ضروری برای رسیدن به هدفی که درزندگی دنبال می کنیم.
دیل کارنگی :
اگر می خواهید مردم را نسبت به خود علاقه مند کنید ، با آنان با شوق و حرارت برخورد نمایید.
ناپلئون هیل:
درجهان هیچ چیز غیرممکن نیست و طبیعت واژه ای به نام شکست را نمی پذیرد.
امرسون:
برای آدم های مصمم و جدی همیشه وقت و فرصت فراهم است.
رشد و کمال:
مک دوگلاس :
کسی که تمام نیروهای خود را برای خدمت به جامعه اش و برآورده ساختن نیازهای خانواده مصرف کرده است، انسان موفقی است.
توماس ادیسون :
اگرراه بهتری برای انجام کاری هست، سعی کنید آن را بیابید.
دکترمارون :
باشکوه ترین کارکه انسان دراین جهان می تواندبکند این است که والاترین چیز ممکن را، ازهمان وسایلی که دراختیاردارد خلق کند، این است موفقیت و جزاین نیست.
قدرت اراده:
مهرداد مهرین:
هرگاه عزم خود را جزم کند که کاری را صورت بدهد، موجبات عملی شدن آن کاربه خودی خود فراهم می شود.
اهمیت اشخاص منحصرا" در هوش آنها نیست بلکه دراراده آنها هم هست زیرا چیزی که به انسان توانایی می دهد ازهوش خود استفاده کند نیروی اراده است.
برای تقویت اراده به کارهای زیردست بزنید:
1- همیشه آماده یاد گرفتن باشید و هرگزخود را درعالم خیال دانشمند تصورنکنید.
2- ازمطالعه کتابی که مفید تشخیص داده اید، خودداری کنید، به دقت بخوانید تا به ژرفای معنای آن برسید.
3- هیچ چیز را به طور ناقص فرا نگیرید، سعی کنید هرفنی را به طورکامل فرا گیرید.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:26
موبایل
با سلام وخسته نباشید به تمام تبیانی های عزیر امیدوارم كه از مطالب ارایه شده راضی باشید امروز سایتی را برای شما معرفی می كنم كه به خوبی می توان تمام آیه های قرآن مجید را برای شما ترجمه ی فارسی كند:آدرس سایت:www.qurran-farsi.net
با تشكر محمد حسین شعبانی
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:19
آموزش و تحقيقات
راز نامریی بودن هواپیماهای استیلت (Stealth)
راز نامریی بودن هواپیماهای استیلت (Stealth)
هواپیمای استیلت با هدف جذب و انحراف امواج رادار با استفاده از تکنولوژی ای بنام استیلت (stealth) طراحی شده است. استیلت، تکنیکی است که در هواپیما، کشتی و موشک به منظور جلوگیری از ردیابی توسط رادار یا دیگر روش های تشخیص، مورد استفاده قرار می گیرد.
در واقع هواپیماهای استیلت - یا سایر ادواتی که از این ویژگی بهره می گیرند - کاملا نامرئی نیستند، بلکه با به کارگیری تکنولوژی های خاصی، شناسایی آنها سخت تر است. به طور کلی می توان گفت هدف اصلی این است که به هواپیما اجازه داده شود تا عملیات مورد حمله خود را بدون شناسایی شدن و با موفقیت به انجام برساند. این سیستم طی جنگ خلیج فارس در سال 1991 مورد استفاده بسیار قرار گرفت و کارایی خود را نشان داد هرچند از آن زمان به بعد کمتر به کار رفته است، اما کشورهایی چون آمریکا، روسیه، چین و چند کشور دیگر کماکان به توسعه هواپیماهای استیلت ادامه داده اند.
روش اصلی به کار گرفته شده در تکنولوژی استیلت در هواپیماهای مدرن، پوشاندن سطح بیرونی آنها با لایه ای از یک ماده جذب کننده بسیار قوی است. لازم به ذکر است که استفاده از این ماده هزینه نگهداری هواپیما را چندین برابر می کند. طراحی بدنه هواپیما نیز خود تاثیر بسیاری در منحرف کردن امواج رادار دارد بطوری که برخی از انوع خاص هواپیماها، مانند F-117 به دلیل شکل ظاهری که دارند سیگنالهای رادار را به طور عمودی از منبع منحرف می کنند، با این کار سیگنال ها به سمت گیرنده رادار منعکس نخواهند شد.
در هواپیماهای استیلت امروزی از روش های متفاوتی برای مشکل تر کردن عملیات تعقیب و ردیابی آنها، استفاده می شود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از :
- بخارات خروجی گرم، درون محفظه ای، قبل از حرکت هواپیما خنک می شوند در نتیجه، علائم مادون قرمز هواپیماهای استیلت به حداقل می رسد.
- هواپیماهای استیلت به منظور مخفی ماندن، معمولا به رنگ تیره هستند و شب ها به پرواز در می آیند.
- هواپیماهای استیلتی از قبیل F-117 و بمب افکن B-2، مافوق صوت نیستند، موتور کمکی ندارند و دهانه آنها طوری تنظیم شده که سر و صدای کمتری داشته باشند و از طریق امواج صوتی نیز قابل شناسائی نباشند.
در حالیکه گفته می شود اولین هواپیمای استیلت ساخته شده احتمالا Horten Ho 229 و بمب افکن Avro Vulcan ساخت کشور انگلستان در سال دهه 1960 بوده اند، اما نسل اول هواپیماهای استیلت مدرن طراحی شده، شامل F-117 Nighthawk و MBB Lamypridae هستند که ماده جذب کننده ای که در آنها استفاده شده باعث تقلیل سیگنال رادار و انحراف امواج آن از فرستنده می گردد.
نسل دوم هواپیماهای استیلت مدرن که از میان آنها می توان به B-2 Spirit و F-22 Raptor اشاره کرد، از یک سیستم کامپیوتری بسیار پیچیده برای واکنش به رادارها استفاده می کنند و قادرند سطوح منحنی را نیز در برگیرند. به همین دلیل هواپیماهای نسل دوم آیرودینامیک تر از نسل اول که تنها دربرگیرنده سطوح صاف بودند، هستند.
تا کنون روش های بسیاری برای شناسایی این هواپیماها مورد بررسی قرار گرفته است، کشورهای استرالیا و روسیه اعلام کرده اند که موفق به توسعه تکنیک هایی شده اند که تکان های هواپیما را در مسیرهای طولانی شناسایی کرده و تکنولوژی استیلت را خنثی می کند. رادارهای Passive که فرستنده آنها مانند رادارهای معمولی در خود رادار قرار ندارد به عنوان بهترین شناسائی کننده هواپیماهای استیلت ، شناخته شده اند.
از آنجائیکه تکنولوژی استیلت انرژی امواج رادار را از افق دید فرستنده به بیرون منعکس می کند و باعث افزایش مسیرهای انعکاسی سیگنال رادار (Radar Cross Section) در چندین جهت می شود لذا رادارهای Passive با داشتن تعداد بیشتری گیرنده در مکانهای مختلف قادر به تشخیص آنها هستند. (در واقع خاصیت اصلی این رادارها آن است که انعکاس های غیر هم مسیر رفت را هم می توانند تشخصی دهند.) به علاوه بنظر می رسد چنانچ از سیگنالهای تلویزیونی فرکانس پایین و یا سیگنال های FM رادیویی و یا حتی منابع تولید نوری بعنوان سیگنال رادار استفاده شود جسم استیلت RCS بیشتری نسبت به آن نشان می دهد و لذا شناسایی آن بسیار ساده تر خواهد شد.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:14
ادبی هنری
شیطان جنس کهنه می فروشد
شیطان می خواست که خود را با عصر جدید تطبیق بدهد، تصمیم گرفت وسوسههای قدیمی و در انبار ماندهاش را به حراج بگذارد. در روزنامهای آگهی داد و تمام روز، مشتری ها را در دفتر کارش پذیرفت.
حراج جالبی بود: سنگهایی برای لغزش در تقوا، آینههایی که آدم را مهم جلوه میداد، عینکهایی که دیگران را بیاهمیت نشان میداد. روی دیوار اشیایی آویخته بود که توجه همه را جلب میکرد: خنجرهایی با تیغههای خمیده که آدم میتوانست آنها را در پشت دیگری فرو کند، و ضبط صوتهایی که فقط غیبت و دروغ را ضبط می کرد.
شیطان رو به خریدارها فریاد می زد: نگران قیمت نباشید! الان بردارید و هر وقت داشتید، پولش را بدهید.
یکی از مشتریها در گوشهای دو شیء بسیار فرسوده دید که هیچکس به آنها توجه نمیکرد. اما خیلی گران بودند. تعجب کرد و خواست دلیل آن اختلاف فاحش را بفهمد.
شیطان خندید و پاسخ داد: فرسودگیشان به خاطر این است که خیلی از آن ها استفاده کردهام. اگر زیاد جلب توجه می کردند، مردم میفهمیدند چه طور در مقابل آن مراقب باشند. با این حال قیمت شان کاملاً مناسب است. یکی شان شک است و آن یکی عقدة حقارت. تمام وسوسههای دیگر فقط حرف میزنند، این دو وسوسه عمل می کنند.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:12
ادبی هنری
زن کامل
ملا نصرالدین با دوستی صحبت میکرد.
- خوب ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتادهای؟
ملا نصرالدین پاسخ داد: فکر کردهام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بیخبر بود. بعد به اصفهان رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی درباره آسمان داشت، اما زیبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کردهای ازدواج کنم.
- پس چرا با او ازدواج نکردی؟
- آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی میگشت!
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:11
ادبی هنری
چگونه جهنم را پر نگه میدارند
در قصهای قدیمی آمده است که وقتی حضرت عیسی روی صلیب درگذشت، بی درنگ به دوزخ رفت تا گناهکاران را نجات دهد.
شیطان بسیار ناراحت شد و گفت:
- دیگر در این دنیا کاری ندارم. از حالا به بعد همهی تبهکارها، خلاف کارها، گناهکارها، بی ایمانها همه یک راست به بهشت میروند!
عیسی به شیطان بیچاره نگاه کرد و خندید:
- ناراحت نباش. تمام آنهایی که خودشان را بسیار با تقوا میدانند و تمام عمرشان، کسانی را که به حرفهای من عمل نمیکنند، محکوم میکنند، به اینجا میآیند. چند قرن صبر کن و میبینی که دوزخ پر تر از همیشه میشود.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:10
ادبی هنری
باران رو به جلو
جنگ بر علیه مسائل خاصی که با گذر زمان حل میشود، فقط نیروی شما را به هدر میدهد. یک داستان چینی بسیار کوتاه، این موضوع را به تصویر میکشد:
ناگهان در میان دشتی، باران گرفت. مردم به دنبال سرپناه میدویدند، به جز مردی که همان طور آرام به راهخود ادامه میداد.
کسی پرسید: چرا نمیدوی؟
مرد پاسخ داد: چون جلوی من هم باران میبارد!
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:7
ادبی هنری
پنجره و آینه
جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید:
- پشت پنجره چه می بینی؟
- آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.
بعد آینهی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید:
- در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی.
- خودم را میبینم.
- دیگر دیگران را نمیبینی! آینه و پنجره هر دو از یک مادهی اولیه ساخته شدهاند، شیشه. اما در آینه لایهی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شیئ شیشهای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده میشود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقرهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:7
ادبی هنری
لاینل واترمن داستان آهنگری را میگوید که پس از گذران جوانی پر شر و شور تصمیم
گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیاش چیزی درست به نظر نمیآمد حتی مشکلاتش مدام بیشتر میشد.
یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: واقعاً عجیب است. درست بعد از این که تصمیم گرفتهای مرد خدا ترسی بشوی، زندگیات بدتر شده. نمیخواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده.
آهنگر بلا فاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بود و نمی فهمید چه بر سر زندگیاش آمده است. اما نمیخواست دوستش را بیپاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن و سرانجام پاسخی را که میخواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:
- در این کارگاه فولاد خام برایم میآورند و باید از آن شمشیر بسازم. میدانی چطور این کار را میکنم؟ اول تکهی فولاد را به اندازهی جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم تا این که فولاد شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در ظرف آب سرد فرو میکنم و تمام این کارگاه را بخار آب میگیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد. باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم. یک بار کافی نیست.
آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری آتش روشن کرد و ادامه داد:
- گاهی فولادی که به دستم می رسد نمیتواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد تمامش را ترک میاندازد. میدانم که از این فولاد هرگز تیغهی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد.
باز مکث کرد و بعد ادامه داد:
- میدانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو میبرد. ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده، پذیرفتهام و گاهی به شدت احساس سرما میکنم، انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها چیزی که میخواهم این است: خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو میخواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که میپسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بیفایده پرتاب نکن
چهارشنبه 27/3/1388 - 20:7