• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 762
زمان آخرین مطلب : 4087روز قبل
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

امروزه تاثیر فناوری های نوین در زندگی انسانی بر كسی پوشیده نیست. از جمله این موارد می توان به پیشرفت در فناوری رسانه اشاره كرد كه تاثیر شگرفی بر لایه های پنهان و پیدای انسان امروزی گذاشته است. یورش ایده ها و فرهنگ های متعدد و گوناگون چه از طریق امواج الكترومغناطیسی دریافتی از ماهواره باشد و چه از طریق فیبر نوری شبكه اینترنت ، انسان معاصر را به طور مداوم به تعامل و تقابل فرهنگی می خواند. حجم این ایده ها و یا به عبارت بهتر فرهنگ ها ، به گونه ای ایست كه فرد حتی اگر كوچكترین علاقه ای به تقابل یا تعامل فرهنگی هم نداشته باشد ، خوه ناخواه با آن درگیر می شود. یعنی در هر لحظه فرد در برابر یك تصمیم گیری دیجیتال قرار می گیرد. آیا این اعتقاد را می پذیرد یا خیر؟  این پدیده البته جنبه های فراوانی دارد . از مسائل سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و هنری گرفته تا مسئله بسیار كلیدی مذهب و اعتقادات دینی. نكته تاسف بار درباره این پدیده این است كه در چنین فضایی نمی توان توقع داشت اطلاعات مطرح شده در رسانه از اعتبار كافی برای پذیرفتن برخوردار باشد. فرهنگ بازتاب شده از رسانه های جمعی سو و هدف مورد نظر خود را دنبال می كنند و به طور معمول اخلاق رسانه ای را نمی پذیرند. در مورد رسانه های جمعی نیز وضعیت مطلوبی بر قرار نیست. در بیشتر موارد فرد اطلاعات محدود و بعضا بی پایه و اساس خود را از طریق وبلاگ ها منتشر كرده و از آن دفاع می كند . برخی مطالب خود را به شگردهای رسانه ای می آرایند تا تاثیر بیشتری داشته باشد  و برخی دیگر حتی از اندك ادب رسانه ای هم بهره ای نمی برند. در چنین فضایی نخستین و واپسین قربانی فرد پذیرنده اطلاعات است كه اگر برخی عقاید و اعتقاداتش را از دست ندهد ، حداقلش این است كه وقتش را به هدر داده است.

وبلاگ هایی كه موضوعات مذهبی را بررسی می كنند ، نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به ویژه در جوامع اینترنتی (از جمله كلوب)‌این مسئله در نقد اسلام خودش را نشان می دهد. در این باره می توان به نكات زیر اشاره كرد:

1- مباحث مربوط به مكتب الهی اسلام  از گستردگی و پیچیدگی فراوانی برخوردار است. به همین دلیل است كه برای تسلط بر آنها دانشمندان دین تاپایان عمر به علم آموزی محتاج هستند. حتی این مقدار هم كفاف نمی دهد و اغلب آنان معترف هستند كه در برخی از شاخه های معارف اسلامی وقوف علمی كامل را ندارند . البته این مسئله دور از ذهنی نیست و درباره سایر علوم طبیعی و انسانی و حتی مكتب های بشری هم صدق می كند. به طور خاص فرد هر چه از مقطع لیسانس به سمت بالا حركت می كند دایره علم پژوهی اش محدودتر یا به عبارتی تخصصی تر می شود تا اینكه در یك مبحث مشخص به استادی می رسد . در چنین شرایطی ممكن است  البته وقوف كلی به دیگر گرایشات رشته متبوعش داشته باشد یا نداشته باشد. در مورد استفاده تخصصی از دانشهای گوناگون برای هیچ  كس شبهه ای وجود ندارد و بدون شك فرد در هنگام نیاز به تحلیل مبحث مورد نظر به سراغمتخصص مربوطه می رود. اما در مورد مباحث دینی و به ویژه اسلام هیچ كس چنین لزومی را حس نمی كند و هر كس سعی می كند با علم و قدر ت تحلیل محدود خود احكام و دستورات اسلام را (بدون گذراندن پیش نیازهایش)‌ نقد نماید. طبیعی است كه در نهایت فرد منكمری كه با این شرایط به سراغ نقد دین می رود در چشم به همزدنی نتیجه دلخواهش را از آغاز بحث می گیرد!

2-  برای این كه در هنگام نقد شریعت با مشكل مطرح شده بالا مواجه نشد باید چه كرد؟ جواب بسیار ساده است. باید نحوه نقد تغییر كند . باید به جای توجه به جزییات (احكام و دستورات و ...)‌ به كلیات توجه كرد . یعنی دین پژوهی را از كل به جزء آغاز كرد . یعنی از اثبات وجود خدا تا فلسفه خلقت و معاد و نبوت كار بررسی را آغاز كرد و در صورت پذیرش هركدام به سراغ مرحله بعدی رفت . چنین رویكردی در آموزش سازمانی معارف دینی در كشور ما وجود دارد. اما به دلایلی از جمله بی علاقه گی افراد به كلیات و عدم رعایت پیوستگی مباحث (با دید از كلیات به جزییات )‌ ، این آموزش در اغلب افراد ناكام می ماند.

3- در چنین شرایطی است كه فرد مسلمان زاده ، هنگامی كه با یورش های رسانه ای مواجه می شود ، با اندك پرسشی و  یا ایجاد شبهه ای در راستای امیال نفسانی اش ،‌ نتیجه می گیرد كه دینی كه تا بحال داشته غیر معقولانه و خرافی است و احتمالا تبلیغ آن توسط دولت، بهره مندی سیاسی و اقتصادی مبلغان را به همراه دارد.

4- البته این مشكل تنها در جامعه اسلامی امروز دیده نمی شود. بلكه روند تحریف دین های گذشتگان تا كنون از چنین مسئله ای سرچشمه می گیرد. یعنی عدم تدبر افراد در علل و كلیات و قطع پیوستگی آن با فرایض مسئله ای است كه ابلیس در برهه های مختلف زمان از آن بهره كافی را برده است. اصولا این مشكل انسانیت است كه قرآن به ظرافت در بیان داستان های قوم بنی اسرائیل آن را متذكر شده است. بنی اسرائیل نماد انسان گمراه شده پس از هدایت است. آن ها پس از نجات از دست فرعون و به محض فراموشی نعمت مورد اشاره ، شروع به تردید در حقانیت پیامبر و  نافرمانی از او می كنند. انگار نه انگار كه آن همه معجزه (دلیل روشن) در مقابل دیدگان آن ها اتفاق افتاده است. البته قرآن داستان آن ها را در كنار داستان دیگرانی قرار می دهد كه به محض شنیدن ادعای پیامبری ، از او طلب معجزه می كنند تا بگوید كه بشر تابع نفس به هیچ صراطی مستقیم نیست!

5- چنین وضعیتی برای پیروان سایر ادیان هم پیش آمد . اندك زمانی پس از خاموشی فروغ عیسوی (ع) در اثر عروج وی به آسمان،‌ پس از فوت نسل اول حواریون ،‌ شاگردان آن ها به تكاپوی جمع  آوری انجیل افتادند و در گام اول ، شاگرد یكی از یهودیان ناگهان مسیحی شده ! شروع به ثبت و ضبط عقاید او به عنوان یكی از انجیل های چهارگانه می كند . حال آن كه نه او و نه استادش هیچ كدام عیسی را ندیده بودند و او را از نظر زمانی درك نكرده بودند. بدین ترتیب عقاید شخصی به تدریج وارد مسیحیت می شود تا اینكه با فرمان جمع آوری و یكسان سازی اناجیل توسط امپراتور روم ، دین جدید نیز كاملا با هوای نفس بشری منطبق می شود. پس از آن است كه نظریه پردازان مسیحی به این نتیجه می رسند كه برای دینداری صرفا ایمان به عیسی مسیح خداوند (نعوذ بالله )‌ كافیست و دیگر لازم نیست كاری انجام داد! در باره اسلام هم انحراف به نحو دیگری خودنمایی می كند . هنوز پیكر رسول خدا بر زمین است كه در آخرین فرمان او تشكیك می شود . حدود 30 سال بعد یگانه یاورش به جرم بی دینی به ترور می شود و چندی بعد نوه درستكار پیامبر به طرز فجیع و غیر انسانی  در صحرای كربلا به خاك و خون كشیده می شود. بدیهی است كه پایان كار این اسلام نیز ، جامعه اسلامی حال حاضر است كه نماد های مسلمانی اش افرادی چون بن لادن و صدام هستند!

6- البته جامعه ایرانی مشكی از این اضافه تر هم دارد ! نژاد پرستی به عنوان یك راه فرار برای برخی انسان های بی هویت كه برای یافتن هویت دنبال راه میانبر می گردند ، دستاویز خوبی است. این چنین است كه دامان آیین زرتشت پیام آور نیكی ها (پندارنیك ، گفتار نیك و كردار نیك) چنگ می زنند و می خواهند او را در برابر اسلام علم كنند. حال اندك تعالیم باقیمانده از زرتشت را كه با امیال انتقال دهندگانش آمیخته شده (گویا نسخه اصلی اوستا در حمله اسكندر به تخت جمشید از بین رفته است {البته اطلاع موثق ندارم}) را به عنوان راه نجات بشریت معرفی می كنند . جالب است كه تمامی این مسیحیان و زرتشتیان مبلغ نمی گویند كه مكتب فعلی آن ها كه توسط پیروانشان به طور دقیق در حال اجرا است چرا نتوانسته مشكلات بشری را حل كند! فقط می دانند برای انتقام از اخلاق بد پدران مسلمان زاده (در حقیقت نامسلمانشان) باید دین جدیدشان را در بوق و كرنا تبلیغ كنند و تعالیم اسلامی را به استهزاء بگیرند. این چنین است كه بدون توجه به مطلب بیان شده در بند 1 در صف منتقدین اسلام می آیند و می خواهند اسلام را به روشی غیر اصولی (با توجه به بند2) روش نقد كنند.

آری این چنین است برادر! بدیهی است اسلام با نقد این افراد مشكلی ندارد. این خود این افراد هستند كه دل خود را به چنین نقد های بی ارزشی خوش كرده اند. باید بدانند تاریخ اسلام پر است از چنین ایراد شبهاتی و پاسخ گویی به آنان توسط دانشمندان اسلامی . البته آن ایرادها را متخصصان وارد كرده بودند و به شیوه تخصصی جواب خود را گرفتند. اما می شود به شیوه تخصصی به دوستان منتقد وبلاگ نویس جواب گفت؟ یا هرچه بگویی با منطق آنان نمی سازد. چون آن ها منطق را جایی نیاموخته اند . از فلسفه اندكی بیش نمی دانند. ریشه های كلمات را در عربی نمی فهمند و از همه مهمتر نمی خواهند شكست را بپذیرند . آخر كسی را كه خوابیده است می توان بیدار كرد ولی كسی كه خود را به خواب زده است هرگز.  جالب است قرآن هیچ ادعایی درباره هدایت این افراد ندارد. قرآن تاكید می كند مثل این افراد مانند مثل كسانی است كه پنبه در گوش خود كرده اند و صدای پیامبر را نمی فهمند. قرآن بارها گفته خداوند هرگز ظالمان را هدایت نمی كند! حال چه در حق دیگری ستم كند ، چه در حق خود چه در حق خدا

والسلام علی من اتبع الهدی  

 

پنج شنبه 19/6/1388 - 11:44
دعا و زیارت

من جوان هستم ونماز می خوانم و نمازم خالی از هر گونه احساس است در نماز خود گاهی به معانی آن می اندیشم  گاهی به خود می گویم چرا من نماز می خوانم با این کار خود چه چیز را به معبودم می خواهم نشان دهم روح من هنوز باطن نماز را نمی شناسد نمی دانم چرا هرگاه به نماز می ایستم در افکار دنیایی و مادی خود غرقم اما وقتی لباس های زیبا می پوشم لذت می برم وقتی آهنگ های دوست داشتنی ام را گوش می دهم لذت می برم اما اکنون جگرم آتش گرفته. چرا ... چرا نباید عملی را که معبودم، اویی که عاشق من است اویی مرا با روح خود آفریده اویی که هنگامی که مرا می آفرید، باتمام روح خود باتمام عشق خود فقط  توجهش به من بود، را انجام دهم . امروز من شرمنده خدای خودم ، وجودم سرشار از شرم است خدایا به سویت آمده ام  امروز آمده ام ، با تمام وجودم آمده ام و عشق دنیا را کنار گذاشته ام همه چیز گذشت و رفت دنیا بر من خیانت کرد آیا تو مرا می پذیری ؟ می گویند تو توبه پذیری ... خدای مهربان من ،  خدایا  امروز می خواهم سوره ناس را در نمازم بخوانم نمی دانم چرا وقتی این سوره را می خوانم گویی در کنار منی ، خدایا  امروز چشمان عاشقم به این خاطر اشک می ریزد که چرا تا کنون تو را   داشته ام و نداشته ام  خدایا از تو می خواهم مرا آگاهی دهی و هیچگاه غافل از تو نیاشم.

پنج شنبه 19/6/1388 - 11:27
دعا و زیارت

با وجود آن كه وهابیان آثار اسلامی را در عربستان تخریب كرده‌اند، عكسهایی از مقبره حضرت حوا، مادر همه انسانها در برخی موزه‌ها نگهداری می شود.


به گزارش «آینده»، از جمله عکسها یی در وزارت فرهنگ فرانسه نگهداری می شود که مربوط به سال 1918 میلادی می باشد و یکی از مستشاران نظامی غربی به نام winchelsen در مناطق عربی گرفته است

1425_415.jpg

در حال حاضر هیج اثری از مقبره وجود ندارد و محل را با بتون آرمه مسطح کرده اند.
در توضیح تاریخ تخریب این مقبره، گفته می شود سعودی ها بعد از گرفتن قدرت در سرزمین حجاز به بهانه مبارزه با شرک به تخریب آنها پرداخته اند.در طریقه وهابیت احترام به قبور شرک محسوب می شود.

1426_457.jpg

مجله لوپوئن فرانسوی هم در مورد وجود چنین مقبره ای در ایام حج نوشت: قبرستانی در نزدیکی جده وجود دارد که حاجیان ایرانی برای زیارت به آن مراجعه می کنند، ولی از مقبره حضرت حوا اثری به جز یک دیوار باقی نماده است و ایرانیان با خواندن دعاهایی در آن جمع می شوند.


تاریخ طبری به نقل از"عبدالله بن عباس" آورده: که حضرت آدم در هند فرود کرده است و حضرت حوا در جده ولی بسیاری از مورخان درخصوص محل دقیق قبر حوا تردید دارند . ظاهراً نخستین «مقبره حوّا» را ایرانیان ساخته اند

1427_889.jpg

يکشنبه 15/6/1388 - 13:46
دعا و زیارت
اهل بیت
يکشنبه 15/6/1388 - 13:43
دانستنی های علمی
fv9ptw.jpg
يکشنبه 15/6/1388 - 11:41
دانستنی های علمی

یک دقیقه سکوت به خاطر کودکی که سالهاست زنده است اما زندگی نمی کند.

یک دقیقه سکوت به خاطر به دنیا آمدن کسانی که رفتن را به ماندن ترجیح می دهند.

یک دقیقه سکوت به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه و ابلهانه باقی ماند.

یک دقیقه سکوت به خاطر امیدهایی که به نا امیدی مبدل شد.

یک دقیقه سکوت به خاطر ستاره ی کوچکی که همیشه در آسمان پر ستاره و بی انتها تنها ماند.

یک دقیقه سکوت به خاطر به خاطر همه ی سال هایی که دروغ شنیدم.

یک دقیقه سکوت به خاطر روزها و لحظه هایی که ادامه دادن ناممکن می نمود اما عبور ناگریز بود.

یک دقیقه سکوت به خاطر همه ی کسانی که به جرم دیگری محاکمه شدند.

یک دقیقه سکوت به خاطر پرنده ی کوچک خوشبختی که هر گاه بر بامی نشست با سنگ از او پذیرایی کردند.

یک دقیقه سکوت به خاطر شب هایی که با اندوه سپری شدند.

یک دقیقه سکوت به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشت له شد.

یک دقیقه سکوت به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند.

یک دقیقه سکوت به خاطر سال ها آرامش از دست رفته.

یک دقیقه سکوت به خاطر خاطر اطرافیانی که بود و نبودشان مطلقاً فرقی نمی کند.

یک دقیقه سکوت به خاطر همه ی کسانی که فکر می کردند دنیا روزی بهتر خواهد شد.

یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که معتقدند یک روز همه چیز تغییر خواهد کرد.

به احترام کسانی که زندگیشان را وقف کمک کردن به انسان های دردمند می کنند در حالی که خود دردمندترین اند.

یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که شادی خود را به بهای ناراحت کردن یکدیگر به دست می آورند.

یک دقیقه سکوت به احترام دوستانی که که هر گاه به آن ها احتیاج داشتم بهترینشان تنهایی بود.

یک دقیقه سکوت به احترام دفتری که فقط برای نوشتن دردها گشوده می شود.

یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که گمان می کنند زنده بودن زندگانی را کافیست.

یک دقیقه سکوت برای رویاهای شیرین کودکی، که هرگز باز نخواهند گشت.

یک دقیقه سکوت برای صداقت که این روز ها وجودی فراموش شده است.

یک دقیقه سکوت برای محبت که بیشتر از همه مورد خیانت واقع می گردد.

یک دقیقه سکوت برای پروانه ی کوچکی که با بال شکسته اش تمام عمر در تلاش بیهوده برای پرواز بود.

یک دقیقه سکوت به احترام انسانیت.یک دقیقه سکوت به خاطر انسان بودن.یک دقیقه سکوت به خاطر حرف های نگفته.

یک دقیقه سکوت به خاطر همه ی کسانی که مجبورند یکدیگر را تحمل کنند.

یک دقیقه سکوت برای زندگی.

یک دقیقه سکوت به احترام کلمه ی "دوست" که هیچ کس معنی آن را درست نفهمید.

یک دقیقه سکوت برای ظلمت و تاریکی شب، که با دستان سخاوتمند سیاهش همه ی تفاوت ها را می پوشاند.

یک دقیقه سکوت برای بالشی که تنها همدم غصه ها بود.

یک دقیقه سکوت برای همه ی کسانی که هرگز نفهمیدند کسی آنان را دوست دارد.

یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که سعی کردند صلح را برقرار سازند.

یک دقیقه سکوت برای دل گرفته ام.

یک دقیقه سکوت برای سینه های تنگی که از غربت در حال ویرانی اند.

یک دقیقه سکوت به خاطر کودکی که از پشت پنجره ی غبار گرفته باران را نظاره می کند.

یک دقیقه سکوت برای تمام لحظه های از دست رفته ی عمر.

یک دقیقه سکوت برای سال ها زندگی پوچ و بی حاصل.

یک دقیقه سکوت برای رویاهای باطل.یک دقیقه سکوت برای زیبایی گل هایی که همیشه با خار همراه بود.

یک دقیقه سکوت برای کسانی که از فرط مشکلات به جنون می رسند.

یک دقیقه سکوت برای ورق هایی که با نوشته هایی این چنین سیاه می شوند.

یک دقیقه سکوت برای گوشی که همیشه شنوا بود ولی هرگز شنیده نشد.

یک دقیقه سکوت برای اشک هایی که همگان سعی در پنهان کردن لطافتشان دارند.

برای احساساتی که همواره نادیده گرفته می شوند.یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند لبخند بزنند.

یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند گریه کنند.

یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که از ناراحتی دیگران اندوهگینند در حالی دیگران هرگز آنان را باور نخواهند کرد.

برای کسانی که تنها برای آسیب رساندن ملاقات می شوند.

یک دقیقه سکوت به احترام کودکانی که امروز متولد شدند.

یک دقیقه سکوت به احترام تمام کسانی که امروز زندگانی را وداع گفتند.

یک دقیقه سکوت به احترام تمام لحظه هایی که احساس وحشت کردم.

یک دقیقه سکوت به احترام قلب هایی که از سنگ اند.یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که هرگز درک نشدند.

یک دقیقه سکوت به احترام احساس هایی که هرگز بیان نشدند.

یک دقیقه سکوت به احترام تمام کسانی که سکوت کردند.

یک دقیقه سکوت ...

و یک دقیقه سکوت به احترام تمام سکوت هایم...

يکشنبه 15/6/1388 - 11:37
دعا و زیارت
نماز از جمله عباداتی است كه علاوه بر این كه در قرآن در آیات زیادی بر آن تأكید شده، همراه با عبادات و دستورات دینی مختلفی نیز آمده است. كه در این مطلب به آن اشاره می كنیم.

 

 نماز و انفاق

 در سوره بقره از جمله صفات پرهیزكاران را اقامه نماز و انفاق بر می شمارد... و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون"(1)... و نماز به پای دارند و از هر چه روزی شان كردیم ( به فقیران) انفاق كنند."

 نماز و زكات

 در آیات زیادی از قرآن، نماز همراه با زكات مطرح شده است. زیرا نماز رابطه با خالق را محكم می كند و زكات به استحكام رابطه های بین خلق كمك می كند: " واقیمواالصلوة و اتواالزكوة..."(2) و نماز به پا دارید و زكات بدهید... ."

  

 نماز و روزه

 " واستعینوا بالصبر و الصلوة..."(3) و از صبر و نماز یاری جویید... .

در تفاسیر و روایات مختلف، مراد از صبر را در این آیه، روزه دانسته اند.(4)

 نماز و حج

 " واذ جعلناالبیت مثابة للناس و امناً واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی ..."(5) ( و به خاطر بیاورید) هنگامی را كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان برای مردم قرار دادیم ( و برای تجدید همین خاطره) از مقام ابراهیم نمازگاهی برای خود انتخاب كنید... ."

  

نماز و عدالت

 " قل امر ربی بالقسط و اقیموا وجوهكم عند كل مسجد..." (6) بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و توجه خویش را در هر مسجد به سوی او كنید..." خداوند به پیامبر فرمان داده است كه هر چیز را در مورد صحیح خود به كار برده و به جای خود بنهید و فقط به سوی او و برای او و خالصانه عبادت كنید.

  

نماز و جهاد

 در آیه40 سوره حج، یكی از فلسفه های جهاد را جلوگیری از تخریب نمازخانه ها و عبادتگاهها بیان می كند. " الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربناالله و لولا دفع الله بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذكر فیها اسم الله كثیراً..." همانا كه به ناحق از خانه خود بدون هیچ دلیلی اخراج شدند جز این كه می گفتند پروردگار ما الله است و اگر خداوند بعضی از آنها را به وسیله بعضی دیگر دفع نكند، دیرها، صومعه ها و معابد یهود و نصارا و مساجدی را كه نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد... ." به این ترتیب حتی به قیمت خون دادن، باید از مكان نماز و عبادات حفاظت و حراست كرد.

  

نماز و امر به معروف و نهی از منكر

 لقمان ضمن بیان سفارشاتی به پسرش، به او توصیه می كند كه : " یا بنی اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنكر..."(7) ای فرزند عزیزم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منكر كن..."

با برپایی نماز كه انسان را از زشتی ها و منكرات باز می دارد، روح و جان خود را از همه آلودگی ها پاك و به صفات پسندیده آراسته كنید و آنگاه مردم را به خوبی ها امر و از بدی ها و منكرات نهی نمایید.

 نماز و تلاوت قرآن

 " ان الذین یتلون كتاب الله و اقامواالصلوة..."(8)؛ آنها كه كتاب خدا را تلاوت كرده و نماز به پا می دارند...

 نماز و مشورت

 "والذین استجابوا لربهم و اقامواالصلوة و امرهم شوری بینهم..."(9) و آنان كه امر خدا را اجابت كردند و نماز را به پا داشتند و كارشان را به مشورت یكدیگر انجام دهند... . مؤمنان به وسیله نماز ارتباط خود را با خدا محكم تر كرده و با مشورت با یكدیگر، موجبات دلگرمی دیگران را فراهم آورده و وحدت بیشتری را در جامعه اسلام سبب می شوند.

 نماز و اعطای وام

 "... و اقیمواالصلوة و اتواالزكوة و اقرضواالله قرضاً حسناً..."(10)؛ ... و نماز به پا دارید و زكات بدهید و به خدا قرض نیكو دهید و برای خدا به محتاجان قرض الحسنه دهید... . هرگاه انسان نماز را با نیت خالص و با حفظ تمام اركان آن و با مداومت اقامه كرد آنگاه همه چیز را از خدا و به سوی او می داند و لذا می تواند زكات مال خود را بپردازد و چون به مالكیت روز جزای خداوند معتقد است و پاداش آن روز را باور دارد، مال خود را انفاق می كند و به نیازمندان قرض الحسنه می دهد. حال چون از همه بدی ها پیراسته شده، در جهت آراسته شدن جامعه به صفات انسانی، تلاش و كوشش می كند و حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی ورزد. نیز هرگاه از او در امری نظر بخواهند، بدون سوء نیت، تمام اطلاعات و دانسته های خود را بدون كم و كاست در اختیار آنها قرار می دهد و به این ترتیب در برقراری عدالت در تمام شئونات آن كمك می كند.

  

پی نوشت ها:

1. بقره/ 3 و نیز در آیه 29 سوره فاطر و آیه 38 سوره شوری این دو همراه آمده اند.

2. بقره/43 و در آیات زیاد دیگری از جمله در آیات83، 110، 177و 277 همین سوره، این دو همراه ذكر شده اند.

شنبه 14/6/1388 - 14:4
دعا و زیارت

خدای منان از روی لطف بی پایان بر آدمیان منّت نهاده، به آنها اجازه معراج به عالم ملک و ملکوت عطا فرموده و نماز را نردبان ترقی و ابزار ارتقاء به عالم بالا قرار داده است.

انسان خاکی که همواره اسیر امیال نفسانی و غرایز حیوانی است، به هنگام نماز پرده های ظلمانی جهان ماده را کنار می زند، جاذبه دست و پاگیر کره خاکی را می شکند، موانع نیرومند عالم شغلی را از جلوی پایش بر می دارد و به جهان بالا راه می یابد، با خدای خود بی واسطه سخن می گوید، و درد دل می نماید و خود را از چنگال نفس و شیطان می رهاند.

نماز اوج معراج انسان، راز و نیاز با خدای سبحان، موجب نزول رحمت یزدان، سنگر مبارزه با نفس و شیطان، بازدارنده انسان از خطا و عصیان، وسیله ی تقرب پارسایان و رمز بندگی مخلصان است.

نمازگزاران چه کسانی هستند؟

در قرآن کریم  ضمن آیاتی خدای متعال نمازگزاران واقعی را معرفی می نماید و اینکه اقامه نماز چه تأثیری در زندگی مادی و معنوی انسان دارد را ذکر می کند که بدین وسیله اهمیت اقامه نماز را بیان می دارد.

نماز؛ نشانه مومن

" قل لعبادی الذین امنوا یقیمواالصلوة و ینفقوا مما رزقناهم سراً و علانیة من قبل ان یاتی یوم لا بیع فیه ولا خلال." (ابراهیم / 31)

بگو به بندگان من که ایمان آورده اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق کنند، پیش از آن که روزی فرا رسد که نه چیزی توان خرید و نه دوستی کسی "جز خدا" به کار آید .

در این آیه خداوند به وسیله پیامبراکرم(ص) به بندگانی که ایمان آورده اند دستور می دهد که تا روز قیامت او را رها نکنند که در آن روز هیچ مجالی برای جبران از دست داده ها نیست و از میان تمام راههایی که به خدا می رسد، اقامه نماز و انفاق – یقیمواالصلوة و ینفقوا – را بیان می کند. چرا که تمام دستورات دیگر (که اصلاح بین خدا و بندگان و بنده با بندگان دیگر است) از این دو رکن منشعب می شود و این تاکیدی دیگر بر اهمیت نماز است.

در جای دیگر می فرماید:

"انما المومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و… . الذین یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (انفال / 2- 3)

مومنان کسانی هستند که چون ذکری از خدا شود، "از عظمت و جلال خدا " دلهایشان ترسان می شود و … . کسانی که نماز را به پا می دارند و از هر چه روزی آنها کردیم انفاق می کنند.

در این آیه از جمله صفات بارز مومنان را اقامه نماز می داند. چرا که وقتی ایمان در دل مستقر گردید، انسان به سوی عبودیت معطوف شده و با اخلاص و خضوع، پروردگار خود را عبادت می کند که از بهترین مظاهر آن نماز است. "وجل" همان حالت خوف و ترسی است که به انسان دست می دهد که سرچشمه آن یکی از این دو چیز است: گاهی به خاطر درک مسئولیتها و احتمال عدم قیام به وظایف لازم در برابر خدا می باشد، و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بی انتهای او است. مومنان در پرتو احساس مسئولیت و درک عظمت پروردگار و همچنین ایمان فزاینده و بلندنگری توکل، از نظر عمل دارای دو پیوند محکمند، پیوند و رابطه نیرومندی با خدا و پیوند و رابطه نیرومندی با بندگان خدا.

تعبیر به اقامه نماز (به جای خواندن نماز) اشاره به این است که نه تنها خودشان نماز می خوانند بلکه کاری می کنند که این رابطه محکم با پروردگار همیشه و در همه جا بر پا باشد.

خدای متعال در آیه دیگر می فرماید:

"والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة …" (توبه / 71)

و مردان و زنان با ایمان یار و یاور یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز برپا می دارند… مؤمنین علاوه بر این که به خاطر دوستی و محبتی که نسبت به یکدیگر دارند، همدیگر را به نیکی ها دعوت و از بدیها و منکرات باز می دارند و بر خلاف منافقان که دلهایشان را گرد سیاه نسیان یاد حق فرا گرفته، دلهایشان از یاد حق سرشار بوده و به نور ذکر خدا جلا یافته است و برای محکم شدن رشته یاد خدا نماز را بر پا می دارند و قرآن را وسیله هدایت و بشارت برای مومنانی می دانند که (هدی و بشری للمومنین. الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم بالاخرة هم یوقنون. – قرآن – وسیله هدایت و بشارت برای مومنان است. کسانی که نماز را بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و به آخرت یقین دارند.)

خدای متعال در سوره مومنون / آیه 1 و 2 می فرماید:

"قد افلح المومنون. الذین هم فی صلاتهم خاشعون."

مومنان رستگار شدند. آنها که در نمازشان خشوع دارند.

در این آیات رستگاری را برای مومنان می داند، کسانی که نه تنها ایمان در قلوبشان وارد شده بلکه به صفات حسنه ای نیز متصفند. اولین آنها خشوع در نماز است. قرآن با بیان این ویژگی، این نکته را یادآوری می کند که نماز الفاظ و حرکات بی روح نیست بلکه به هنگام نماز مومنان آن چنان متوجه پروردگار می شوند که خود را ذره ای می بینند در برابر وجود بی پایان. قرآن در واقع نماز را اولین شرط ایمان ذکر می کند. لذا مومنان برای حفظ ارتباط خود با این وجود بی پایان، بر نمازهایشان مواظبت می کنند. "والذین هم علی صلواتهم یحافظون." (مومنون / 9) و آنها که بر نمازهایشان محافظت دارند.

مومنان واقعی از نماز تنها به ادای الفاظ بسنده نمی کنند بلکه با محافظت و مراقبت بر اوقات نماز، حفظ خشوع و خضوع در نماز و درک مفاهیم نماز و این که در پیشگاه چه کسی اقامه می شود، نمازی با روح و روح بخش برپا می دارد.

نماز؛ از ویژگیهای متقین

"ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین. الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (بقره / 2 و 3)

این کتاب – قرآن – بی هیچ شک راهنمای پرهیزکاران است. کسانی که به جهان غیب ایمان آورند و نماز به پای دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.

از نشانه های پرهیزکاران، ایمان به غیب است و این نخستین نقطه جدایی مومنان از غیر آنهاست، ویژگی دیگر آنها، برپا داشتن نماز است. نماز که رمز ارتباط با خدا است، مومنانی را که به جهان ماوراء طبیعت راه یافته اند در یک رابطه دائمی و همیشگی با آن مبدا بزرگ آفرینش نگه می دارد، آنها تنها در برابر خدا سر تعظیم خم می کنند، و تنها تسلیم آفریننده بزرگ جهان هستی هستند، و به همین دلیل دیگر خضوع در برابر بتها، و یا تسیلم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.

چنین انسانی احساس می کند از تمام مخلوقات دیگر فراتر رفته، و ارزش آن را پیدا کرده که با خدا سخن بگوید، و این بزرگترن عامل تربیت او است.

کسی که شبانه روز حداقل پنج بار در برابر خداوند قرار می گیرد، و با او به راز و نیاز می پردازد، فکر او، عمل او، همه خدایی می شود، و چنین انسانی چگونه ممکن است برخلاف خواست او گام بردارد. مشروط بر اینکه راز و نیازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گیرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد.

نماز از علامتهای اولوالالباب

"… انما یتذکر اولوالالباب. الذین یوفون بعهدالله  ولا ینقضون المیثاق. والذین یصلون ما امرالله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب. والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوة … (رعد / 19 تا 22)

به درستی که صاحبان خرد متذکر می شوند – کسانی که به عهد خدا وفا می کنند و پیمان نمی شکنند – و کسانی که آنچه را خدا به پیوند آن امر کرده اطاعت می کنند و از خدا می ترسند و به سختی هنگام حساب می اندیشند و کسانی که در طلب رضای خدا راه صبر پیش می گیرند و نماز به پا می دارند…

در این آیات برای اولوالالباب (صاحبان مغز و اندیشه) صفاتی را بر می شمارد. از جمله صفات آنان - که پایان نیک و باغهای جاویدان بهشت به آنان وعده داده شده است – برپا داشتن نماز است و با این که در این آیات، وفای به عهد الهی، پیوندهای الهی و صبر را ذکر کرده و نماز را می توان از مصادیق آنها برشمرد ولی به طور جداگانه به آن اشاره شده و این به علت نقش فوق العاده ای است که نماز در طهارت روح و روان انسانها دارد و اهمیت فوق العاده ای را که خداوند برای آن قائل است می رساند.

نماز از نشانه های محسنین

"… هدی و رحمة للمحسنین. الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکوة و هم بالاخرة هم یوقنون." (لقمان / 3 و4)

…(قرآن) مایه هدایت و رحمت برای نیکوکاران است. کسانی که نماز بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و به آخرت یقین دارند.

در این آیه خدای متعال، قرآن که هیچ سخن باطلی در آن راه نداشته و محتوای مستحکمی دارد را مایه هدایت و رحمت نیکوکاران می داند و سپس نشانه های آنها را بیان می کند که اولین آنها برقراری پیوند محکم با خدا (اقامه نماز) است.

نماز، ویژگی مصلحان

"والذین یمسکون بالکتاب و اقامواالصلوة انا لا نضیع اجرالمصلحین." (اعراف / 170)

و کسانی که به کتاب (خدا) تمسک جویند و نماز را بر پا دارند، پاداش بزرگی خواهند داشت زیرا ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد.

اجر و پاداش برای کسانی است که کمترین مخالفتی با کتاب خدا انجام نداده بلکه دستورات آن را مو به مو انجام داده و برای  تحقق مفاهیم آن از جان و دل می کوشند؛ که از جمله آنها امر به نماز است. آنها با نماز، یاد خدا و خضوع در برابر او – که جان همه دستورات دینی است – را حفظ کرده و با استحکام پیوند با خدا، در هر کار و برنامه ای او را حاضر و ناظر بر اعمال خود می بینند و بنابراین با دستورات حق تعالی مخالفت نمی کنند. اینکه می بینم از میان فرمانهای خدا خصوصاً روی نماز تکیه شده است به خاطر آن است که نماز واقعی پیوند انسان را با خدا چنان محکم می کند که در برابر هر کار و هر برنامه او را حاضر و ناظر می بیند و مراقب اعمال خویش می باشد.

مولفه ای از مخبتین

"… و بشرالمخبتین. الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم  والصابرین علی ما اصابهم  والمقیمی الصلوة و مما رزقناهم ینفقون." (حج / 34 و 35)

و بشارت ده متواضعان را. کسانی که وقتی نام خدا برده می شود دلهایشان مملو از خوف پروردگار می شود و در برابر مصائب شکیبا هستند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند.

فروتنان، نه تنها هنگام یاد خدا درونشان از خوف خداوند سرشار می شود و بر مصائب صبورند بلکه آثار تواضع دراعمال آنها نیز ظاهر می شود و در برابر یکتای بی همتا به سجده می افتند و پیشانی بر خاک می سایند.

نشانه ای از دانشمندان

"…انما یخشی الله من عباده العلماء انّ الله عزیز غفور. ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلوة…" (فاطر / 28 و 29)

از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند، خداوند عزیز و غفور است. کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را برپا می دارند.

از میان بندگان، دانشمندانند که به مقام عالی خشیت یعنی ترس از مسئولیت توام با درک عظمت مقام پروردگار نائل می گردند، این حال "خشیت" مولود سیر در آیات آفاقی و انفسی و آگاهی از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرینش است.

"راغب" در "مفردات" می گوید: خشیت به معنی ترسی است آمیخته ی با تعظیم، و غالباً در مواردی به کار می رود که از علم و آگاهی به چیزی، سرچشمه می گیرد و لذا در قرآن مجید این مقام مخصوص عالمان شمرده شده است.

در قرآن کریم یکی از ویژگی های دانشمندان، تلاوت کتاب خدا و اقامه نماز مطرح شده است.

قابل ذکر است که منظور از تلاوت قرآن، قرائت سرسری و نیز منظور از اقامه نماز، خواندن صرف نیست.

و اما نشانه ای از یاران خدا

"… ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز. الذین ان مکناهم فی الارض اقامواالصلوة …"(حج / 40-41)

و خداوند کسانی را که او را یاری کنند، یاری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است. (یاران خدا) کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا می دارند.

در این آیات به یاوران خدا وعده یاری داده می شود و سپس ویژگی آنها را بر می شمرد. اولین ویژگی آنها این است که بعد از این که در زمین به قدرت برسند نماز را بر پا می دارند. آنها پس از پیروزی، آن را از خود نمی دانند بلکه لطفی از جانب خدا می دانند و برعکس شاهان و ستمگران از باده پیروزی سرمست و مغرور نمی شوند، بلکه با برپایی نماز، ارتباطشان را با خدا محکمتر کرده و تشکر او را به جا می آورند.

شنبه 14/6/1388 - 14:2
دعا و زیارت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


اللَّهُمَّ 1 إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا كَرِیمُ یَا مُقِیمُ یَا عَظِیمُ یَا قَدِیمُ یَا عَلِیمُ یَا حَلِیمُ یَا حَكِیمُ سُبْحَانَكَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ

2 یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ یَا وَلِیَّ الْحَسَنَاتِ یَا غَافِرَ الْخَطِیئَاتِ یَا مُعْطِیَ الْمَسْأَلاتِ یَا قَابِلَ التَّوْبَاتِ یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا دَافِعَ الْبَلِیَّاتِ

3 یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ یَا خَیْرَ الْفَاتِحِینَ یَا خَیْرَ النَّاصِرِینَ یَا خَیْرَ الْحَاكِمِینَ یَا خَیْرَ الرَّازِقِینَ یَا خَیْرَ الْوَارِثِینَ یَا خَیْرَ الْحَامِدِینَ یَا خَیْرَ الذَّاكِرِینَ یَا خَیْرَ الْمُنْزِلِینَ یَا خَیْرَ الْمُحْسِنِینَ

4 یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْقُدْرَةُ وَ الْكَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الْجَلالُ یَا مَنْ هُوَ الْكَبِیرُ الْمُتَعَالِ یَا مُنْشِئَ السَّحَابِ الثِّقَالِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ یَا مَنْ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْعِقَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ أَمُّ الْكِتَابِ

5 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ

6 یَا مَنْ تَوَاضَعَ كُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ یَا مَنِ اسْتَسْلَمَ كُلُّ شَیْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ ذَلَّ كُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ یَا مَنْ خَضَعَ كُلُّ شَیْ‏ءٍ لِهَیْبَتِهِ یَا مَنِ انْقَادَ كُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ خَشْیَتِهِ یَا مَنْ تَشَقَّقَتِ الْجِبَالُ مِنْ مَخَافَتِهِ یَا مَنْ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ بِأَمْرِهِ یَا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِإِذْنِهِ یَا مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ

7 یَا غَافِرَ الْخَطَایَا یَا كَاشِفَ الْبَلایَا یَا مُنْتَهَى الرَّجَایَا یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا یَا وَاهِبَ الْهَدَایَا یَا رَازِقَ الْبَرَایَا یَا قَاضِیَ الْمَنَایَا یَا سَامِعَ الشَّكَایَا یَا بَاعِثَ الْبَرَایَا یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى

8 یَا ذَا الْحَمْدِ وَ الثَّنَاءِ یَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ یَا ذَا الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ یَا ذَا الْعَهْدِ وَ الْوَفَاءِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضَاءِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْعَطَاءِ یَا ذَا الْفَصْلِ وَ الْقَضَاءِ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ یَا ذَا الْجُودِ وَ السَّخَاءِ یَا ذَا الْآلاءِ وَ النَّعْمَاءِ

9 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مَانِعُ یَا دَافِعُ یَا رَافِعُ یَا صَانِعُ یَا نَافِعُ یَا سَامِعُ یَا جَامِعُ یَا شَافِعُ یَا وَاسِعُ یَا مُوسِعُ

10 یَا صَانِعَ كُلِّ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقَ كُلِّ مَخْلُوقٍ یَا رَازِقَ كُلِّ مَرْزُوقٍ یَا مَالِكَ كُلِّ مَمْلُوكٍ یَا كَاشِفَ كُلِّ مَكْرُوبٍ یَا فَارِجَ كُلِّ مَهْمُومٍ یَا رَاحِمَ كُلِّ مَرْحُومٍ یَا نَاصِرَ كُلِّ مَخْذُولٍ یَا سَاتِرَ كُلِّ مَعْیُوبٍ یَا مَلْجَأَ كُلِّ مَطْرُودٍ

11 یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی یَا رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی یَا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی یَا صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی یَا وَلِیِّی عِنْدَ نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی عِنْدَ كُرْبَتِی یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَ افْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ اضْطِرَارِی یَا مُعِینِی عِنْدَ مَفْزَعِی

12 یَا عَلامَ الْغُیُوبِ یَا غَفَّارَ الذُّنُوبِ یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ یَا كَاشِفَ الْكُرُوبِ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ الْقُلُوبِ یَا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ یَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ

13 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَكِیلُ یَا كَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیلُ

14 یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ یَا عَوْنَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاكِینِ یَا مَلْجَأَ الْعَاصِینَ یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ

15 یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الامْتِنَانِ یَا ذَا الْأَمْنِ وَ الْأَمَانِ یَا ذَا الْقُدْسِ وَ السُّبْحَانِ یَا ذَا الْحِكْمَةِ وَ الْبَیَانِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ یَا ذَا الْحُجَّةِ وَ الْبُرْهَانِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ وَ السُّلْطَانِ یَا ذَا الرَّأْفَةِ وَ الْمُسْتَعَانِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الْغُفْرَانِ

16 یَا مَنْ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ إِلَهُ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ صَانِعُ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ قَبْلَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ بَعْدَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ فَوْقَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ قَادِرٌ عَلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ یَبْقَى وَ یَفْنَى كُلُّ شَیْ‏ءٍ

17 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُؤْمِنُ یَا مُهَیْمِنُ یَا مُكَوِّنُ یَا مُلَقِّنُ یَا مُبَیِّنُ یَا مُهَوِّنُ یَا مُمَكِّنُ یَا مُزَیِّنُ یَا مُعْلِنُ یَا مُقَسِّمُ

18 یَا مَنْ هُوَ فِی مُلْكِهِ مُقِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی سُلْطَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی جَلالِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى عِبَادِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ كَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی صُنْعِهِ حَكِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِكْمَتِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ قَدِیمٌ

19 یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا فَضْلُهُ یَا مَنْ لا یُسْأَلُ إِلا عَفْوُهُ یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلا بِرُّهُ یَا مَنْ لا یُخَافُ إِلا عَدْلُهُ یَا مَنْ لا یَدُومُ إِلا مُلْكُهُ یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلا سُلْطَانُهُ یَا مَنْ وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ یَا مَنْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ لَیْسَ أَحَدٌ مِثْلَهُ

20 یَا فَارِجَ الْهَمِّ یَا كَاشِفَ الْغَمِّ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ یَا قَابِلَ التَّوْبِ یَا خَالِقَ الْخَلْقِ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ یَا مُوفِیَ الْعَهْدِ یَا عَالِمَ السِّرِّ یَا فَالِقَ الْحَبِّ یَا رَازِقَ الْأَنَامِ

21 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا عَلِیُّ یَا وَفِیُّ یَا غَنِیُّ یَا مَلِیُّ یَا حَفِیُّ یَا رَضِیُّ یَا زَكِیُّ یَا بَدِیُّ یَا قَوِیُّ یَا وَلِیُّ

22 یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ یَا مَنْ سَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ یَا مَنْ لَمْ یَهْتِكِ السِّتْرَ یَا عَظِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى یَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى

23 یَا ذَا النِّعْمَةِ السَّابِغَةِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ یَا ذَا الْمِنَّةِ السَّابِقَةِ یَا ذَا الْحِكْمَةِ الْبَالِغَةِ یَا ذَا الْقُدْرَةِ الْكَامِلَةِ یَا ذَا الْحُجَّةِ الْقَاطِعَةِ یَا ذَا الْكَرَامَةِ الظَّاهِرَةِ یَا ذَا الْعِزَّةِ الدَّائِمَةِ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَةِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ الْمَنِیعَةِ

24 یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ یَا جَاعِلَ الظُّلُمَاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ یَا سَاتِرَ الْعَوْرَاتِ یَا مُحْیِیَ الْأَمْوَاتِ یَا مُنْزِلَ الْآیَاتِ یَا مُضَعِّفَ الْحَسَنَاتِ یَا مَاحِیَ السَّیِّئَاتِ یَا شَدِیدَ النَّقِمَاتِ

25 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُصَوِّرُ یَا مُقَدِّرُ یَا مُدَبِّرُ یَا مُطَهِّرُ یَا مُنَوِّرُ یَا مُیَسِّرُ یَا مُبَشِّرُ یَا مُنْذِرُ یَا مُقَدِّمُ یَا مُؤَخِّرُ

26 یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ یَا رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ یَا رَبَّ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ یَا رَبَّ الْقُدْرَةِ فِی الْأَنَامِ

27 یَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِینَ یَا أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ یَا أَصْدَقَ الصَّادِقِینَ یَا أَطْهَرَ الطَّاهِرِینَ یَا أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ یَا أَشْفَعَ الشَّافِعِینَ یَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِینَ

28 یَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ یَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یَا غِیَاثَ مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ یَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ یَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ یَا مُعِینَ مَنْ لا مُعِینَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ

29 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا عَاصِمُ یَا قَائِمُ یَا دَائِمُ یَا رَاحِمُ یَا سَالِمُ یَا حَاكِمُ یَا عَالِمُ یَا قَاسِمُ یَا قَابِضُ یَا بَاسِطُ یَا عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ یَا مُكْرِمَ مَنِ اسْتَكْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا مُعِینَ مَنِ اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ

31 یَا عَزِیزا لا یُضَامُ یَا لَطِیفا لا یُرَامُ یَا قَیُّوما لا یَنَامُ یَا دَائِما لا یَفُوتُ یَا حَیّا لا یَمُوتُ یَا مَلِكا لا یَزُولُ یَا بَاقِیا لا یَفْنَى یَا عَالِما لا یَجْهَلُ یَا صَمَدا لا یُطْعَمُ یَا قَوِیّا لا یَضْعُفُ

32 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا أَحَدُ یَا وَاحِدُ یَا شَاهِدُ یَا مَاجِدُ یَا حَامِدُ یَا رَاشِدُ یَا بَاعِثُ یَا وَارِثُ یَا ضَارُّ یَا نَافِعُ

33 یَا أَعْظَمَ مِنْ كُلِّ عَظِیمٍ یَا أَكْرَمَ مِنْ كُلِّ كَرِیمٍ یَا أَرْحَمَ مِنْ كُلِّ رَحِیمٍ یَا أَعْلَمَ مِنْ كُلِّ عَلِیمٍ یَا أَحْكَمَ مِنْ كُلِّ حَكِیمٍ یَا أَقْدَمَ مِنْ كُلِّ قَدِیمٍ یَا أَكْبَرَ مِنْ كُلِّ كَبِیرٍ یَا أَلْطَفَ مِنْ كُلِّ لَطِیفٍ یَا أَجَلَّ مِنْ كُلِّ جَلِیلٍ یَا أَعَزَّ مِنْ كُلِّ عَزِیزٍ

34 یَا كَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا كَثِیرَ الْخَیْرِ یَا قَدِیمَ الْفَضْلِ یَا دَائِمَ اللُّطْفِ یَا لَطِیفَ الصُّنْعِ یَا مُنَفِّسَ الْكَرْبِ یَا كَاشِفَ الضُّرِّ یَا مَالِكَ الْمُلْكِ یَا قَاضِیَ الْحَقِّ

35 یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ شَرِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ

36 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا كَافِی یَا شَافِی یَا وَافِی یَا مُعَافِی یَا هَادِی یَا دَاعِی یَا قَاضِی یَا رَاضِی یَا عَالِی یَا بَاقِی

37 یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاضِعٌ لَهُ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاشِعٌ لَهُ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ كَائِنٌ لَهُ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ مَوْجُودٌ بِهِ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ مُنِیبٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ خَائِفٌ مِنْهُ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ قَائِمٌ بِهِ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ صَائِرٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ كُلُّ شَیْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ

38 یَا مَنْ لا مَفَرَّ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَقْصَدَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْغَبُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُسْتَعَانُ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُتَوَكَّلُ إِلا عَلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلا هُوَ

39 یَا خَیْرَ الْمَرْهُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَرْغُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَطْلُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ یَا خَیْرَ الْمَقْصُودِینَ یَا خَیْرَ الْمَذْكُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَشْكُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَحْبُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَدْعُوِّینَ یَا خَیْرَ الْمُسْتَأْنِسِینَ

40 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا غَافِرُ یَا سَاتِرُ یَا قَادِرُ یَا قَاهِرُ یَا فَاطِرُ یَا كَاسِرُ یَا جَابِرُ یَا ذَاكِرُ یَا نَاظِرُ یَا نَاصِرُ

41 یَا مَنْ خَلَقَ فَسَوَّى یَا مَنْ قَدَّرَ فَهَدَى یَا مَنْ یَكْشِفُ الْبَلْوَى یَا مَنْ یَسْمَعُ النَّجْوَى یَا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقَى یَا مَنْ یُنْجِی الْهَلْكَى یَا مَنْ یَشْفِی الْمَرْضَى یَا مَنْ أَضْحَكَ وَ أَبْكَى یَا مَنْ أَمَاتَ وَ أَحْیَا یَا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثَى

42 یَا مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ سَبِیلُهُ یَا مَنْ فِی الْآفَاقِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی الْآیَاتِ بُرْهَانُهُ یَا مَنْ فِی الْمَمَاتِ قُدْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقِیَامَةِ مُلْكُهُ یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُهُ یَا مَنْ فِی الْمِیزَانِ قَضَاؤُهُ یَا مَنْ فِی الْجَنَّةِ ثَوَابُهُ یَا مَنْ فِی النَّارِ عِقَابُهُ

43 یَا مَنْ إِلَیْهِ یَهْرُبُ الْخَائِفُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَقْصِدُ الْمُنِیبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَلْجَأُ الْمُتَحَیِّرُونَ یَا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُرِیدُونَ یَا مَنْ بِهِ یَفْتَخِرُ الْمُحِبُّونَ یَا مَنْ فِی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخَاطِئُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَسْكُنُ الْمُوقِنُونَ یَا مَنْ عَلَیْهِ یَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

44 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا حَبِیبُ یَا طَبِیبُ یَا قَرِیبُ یَا رَقِیبُ یَا حَسِیبُ یَا مَهِیبُ [مُهِیبُ‏] یَا مُثِیبُ یَا مُجِیبُ یَا خَبِیرُ یَا بَصِیرُ

45 یَا أَقْرَبَ مِنْ كُلِّ قَرِیبٍ یَا أَحَبَّ مِنْ كُلِّ حَبِیبٍ یَا أَبْصَرَ مِنْ كُلِّ بَصِیرٍ یَا أَخْبَرَ مِنْ كُلِّ خَبِیرٍ یَا أَشْرَفَ مِنْ كُلِّ شَرِیفٍ یَا أَرْفَعَ مِنْ كُلِّ رَفِیعٍ یَا أَقْوَى مِنْ كُلِّ قَوِیٍّ یَا أَغْنَى مِنْ كُلِّ غَنِیٍّ یَا أَجْوَدَ مِنْ كُلِّ جَوَادٍ یَا أَرْأَفَ مِنْ كُلِّ رَءُوفٍ

46 یَا غَالِبا غَیْرَ مَغْلُوبٍ یَا صَانِعا غَیْرَ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقا غَیْرَ مَخْلُوقٍ یَا مَالِكا غَیْرَ مَمْلُوكٍ یَا قَاهِرا غَیْرَ مَقْهُورٍ یَا رَافِعا غَیْرَ مَرْفُوعٍ یَا حَافِظا غَیْرَ مَحْفُوظٍ یَا نَاصِرا غَیْرَ مَنْصُورٍ یَا شَاهِدا غَیْرَ غَائِبٍ یَا قَرِیبا غَیْرَ بَعِیدٍ

47 یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ كُلِّ نُورٍ یَا نُورا قَبْلَ كُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ كُلِّ نُورٍ یَا نُورا فَوْقَ كُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ كَمِثْلِهِ نُورٌ

48 یَا مَنْ عَطَاؤُهُ شَرِیفٌ یَا مَنْ فِعْلُهُ لَطِیفٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ مُقِیمٌ یَا مَنْ إِحْسَانُهُ قَدِیمٌ یَا مَنْ قَوْلُهُ حَقٌّ یَا مَنْ وَعْدُهُ صِدْقٌ یَا مَنْ عَفْوُهُ فَضْلٌ یَا مَنْ عَذَابُهُ عَدْلٌ یَا مَنْ ذِكْرُهُ حُلْوٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ

49 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُسَهِّلُ یَا مُفَصِّلُ یَا مُبَدِّلُ یَا مُذَلِّلُ یَا مُنَزِّلُ یَا مُنَوِّلُ یَا مُفْضِلُ یَا مُجْزِلُ یَا مُمْهِلُ یَا مُجْمِلُ

50 یَا مَنْ یَرَى وَ لا یُرَى یَا مَنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَقُ یَا مَنْ یَهْدِی وَ لا یُهْدَى یَا مَنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى یَا مَنْ یَسْأَلُ وَ لا یُسْأَلُ یَا مَنْ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ یَا مَنْ یُجِیرُ وَ لا یُجَارُ عَلَیْهِ یَا مَنْ یَقْضِی وَ لا یُقْضَى عَلَیْهِ یَا مَنْ یَحْكُمُ وَ لا یُحْكَمُ عَلَیْهِ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ

51 یَا نِعْمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْمَ الطَّبِیبُ یَا نِعْمَ الرَّقِیبُ یَا نِعْمَ الْقَرِیبُ یَا نِعْمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْمَ الْحَبِیبُ یَا نِعْمَ الْكَفِیلُ یَا نِعْمَ الْوَكِیلُ یَا نِعْمَ الْمَوْلَى یَا نِعْمَ النَّصِیرُ

52 یَا سُرُورَ الْعَارِفِینَ یَا مُنَى الْمُحِبِّینَ یَا أَنِیسَ الْمُرِیدِینَ یَا حَبِیبَ التَّوَّابِینَ یَا رَازِقَ الْمُقِلِّینَ یَا رَجَاءَ الْمُذْنِبِینَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْعَابِدِینَ یَا مُنَفِّسَ عَنِ الْمَكْرُوبِینَ یَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ

53 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا رَبَّنَا یَا إِلَهَنَا یَا سَیِّدَنَا یَا مَوْلانَا یَا نَاصِرَنَا یَا حَافِظَنَا یَا دَلِیلَنَا یَا مُعِینَنَا یَا حَبِیبَنَا یَا طَبِیبَنَا

54 یَا رَبَّ النَّبِیِّینَ وَ الْأَبْرَارِ یَا رَبَّ الصِّدِّیقِینَ وَ الْأَخْیَارِ یَا رَبَّ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ یَا رَبَّ الصِّغَارِ وَ الْكِبَارِ یَا رَبَّ الْحُبُوبِ وَ الثِّمَارِ یَا رَبَّ الْأَنْهَارِ وَ الْأَشْجَارِ یَا رَبَّ الصَّحَارِی وَ الْقِفَارِ یَا رَبَّ الْبَرَارِی وَ الْبِحَارِ یَا رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا رَبَّ الْأَعْلانِ وَ الْأَسْرَارِ

55 یَا مَنْ نَفَذَ فِی كُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمْرُهُ یَا مَنْ لَحِقَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ بَلَغَتْ إِلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ قُدْرَتُهُ یَا مَنْ لا تُحْصِی الْعِبَادُ نِعَمَهُ یَا مَنْ لا تَبْلُغُ الْخَلائِقُ شُكْرَهُ یَا مَنْ لا تُدْرِكُ الْأَفْهَامُ جَلالَهُ یَا مَنْ لا تَنَالُ الْأَوْهَامُ كُنْهَهُ یَا مَنِ الْعَظَمَةُ وَ الْكِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تَرُدُّ الْعِبَادُ قَضَاءَهُ یَا مَنْ لا مُلْكَ إِلا مُلْكُهُ یَا مَنْ لا عَطَاءَ إِلا عَطَاؤُهُ

56 یَا مَنْ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى یَا مَنْ لَهُ الصِّفَاتُ الْعُلْیَا یَا مَنْ لَهُ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى یَا مَنْ لَهُ الْجَنَّةُ الْمَأْوَى یَا مَنْ لَهُ الْآیَاتُ الْكُبْرَى یَا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یَا مَنْ لَهُ الْحُكْمُ وَ الْقَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْهَوَاءُ وَ الْفَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْعَرْشُ وَ الثَّرَى یَا مَنْ لَهُ السَّمَاوَاتُ الْعُلَى

57 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا عَفُوُّ یَا غَفُورُ یَا صَبُورُ یَا شَكُورُ یَا رَءُوفُ یَا عَطُوفُ یَا مَسْئُولُ یَا وَدُودُ یَا سُبُّوحُ یَا قُدُّوسُ

58 یَا مَنْ فِی السَّمَاءِ عَظَمَتُهُ یَا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی كُلِّ شَیْ‏ءٍ دَلائِلُهُ یَا مَنْ فِی الْبِحَارِ عَجَائِبُهُ یَا مَنْ فِی الْجِبَالِ خَزَائِنُهُ یَا مَنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْجِعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ یَا مَنْ أَظْهَرَ فِی كُلِّ شَیْ‏ءٍ لُطْفَهُ یَا مَنْ أَحْسَنَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ یَا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الْخَلائِقِ قُدْرَتُهُ

59 یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ

60 یَا كَافِیَ مَنِ اسْتَكْفَاهُ یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ یَا كَالِیَ مَنِ اسْتَكْلاهُ یَا رَاعِیَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ یَا شَافِیَ مَنِ اسْتَشْفَاهُ یَا قَاضِیَ مَنِ اسْتَقْضَاهُ یَا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاهُ یَا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ یَا مُقَوِّیَ مَنِ اسْتَقْوَاهُ یَا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ

61 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا خَالِقُ یَا رَازِقُ یَا نَاطِقُ یَا صَادِقُ یَا فَالِقُ یَا فَارِقُ یَا فَاتِقُ یَا رَاتِقُ یَا سَابِقُ [فَائِقُ‏] یَا سَامِقُ

62 یَا مَنْ یُقَلِّبُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ یَا مَنْ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ الْأَنْوَارَ یَا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ یَا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ یَا مَنْ قَدَّرَ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ یَا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ لَیْسَ لَهُ شَرِیكٌ فِی الْمُلْكِ یَا مَنْ لَمْ یَكُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

63 یَا مَنْ یَعْلَمُ مُرَادَ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ یَا مَنْ یَسْمَعُ أَنِینَ الْوَاهِنِینَ یَا مَنْ یَرَى بُكَاءَ الْخَائِفِینَ یَا مَنْ یَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ یَا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التَّائِبِینَ یَا مَنْ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ یَا مَنْ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ لا یَبْعُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ

64 یَا دَائِمَ الْبَقَاءِ یَا سَامِعَ الدُّعَاءِ یَا وَاسِعَ الْعَطَاءِ یَا غَافِرَ الْخَطَاءِ یَا بَدِیعَ السَّمَاءِ یَا حَسَنَ الْبَلاءِ یَا جَمِیلَ الثَّنَاءِ یَا قَدِیمَ السَّنَاءِ یَا كَثِیرَ الْوَفَاءِ یَا شَرِیفَ الْجَزَاءِ

65 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا سَتَّارُ یَا غَفَّارُ یَا قَهَّارُ یَا جَبَّارُ یَا صَبَّارُ یَا بَارُّ یَا مُخْتَارُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتَاحُ

66 یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ رَبَّانِی یَا مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی یَا مَنْ قَرَّبَنِی وَ أَدْنَانِی یَا مَنْ عَصَمَنِی وَ كَفَانِی یَا مَنْ حَفِظَنِی وَ كَلانِی یَا مَنْ أَعَزَّنِی وَ أَغْنَانِی یَا مَنْ وَفَّقَنِی وَ هَدَانِی یَا مَنْ آنَسَنِی وَ آوَانِی یَا مَنْ أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی

67 یَا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ یَا مَنْ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلا بِإِذْنِهِ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ یَا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ یَا مَنْ لا رَادَّ لِقَضَائِهِ یَا مَنِ انْقَادَ كُلُّ شَیْ‏ءٍ لِأَمْرِهِ یَا مَنِ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ یَا مَنْ یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ

68 یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهَادا یَا مَنْ جَعَلَ الْجِبَالَ أَوْتَادا یَا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجا یَا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُورا یَا مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاسا یَا مَنْ جَعَلَ النَّهَارَ مَعَاشا یَا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُبَاتا یَا مَنْ جَعَلَ السَّمَاءَ بِنَاءً یَا مَنْ جَعَلَ الْأَشْیَاءَ أَزْوَاجا یَا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصَادا

69 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا سَمِیعُ یَا شَفِیعُ یَا رَفِیعُ یَا مَنِیعُ یَا سَرِیعُ یَا بَدِیعُ یَا كَبِیرُ یَا قَدِیرُ یَا خَبِیرُ [مُنِیرُ] یَا مُجِیرُ یَا حَیّا قَبْلَ كُلِّ حَیٍّ یَا حَیّا بَعْدَ كُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی لَیْسَ كَمِثْلِهِ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یُشَارِكُهُ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یَحْتَاجُ إِلَى حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُمِیتُ كُلَّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یَرْزُقُ كُلَّ حَیٍّ یَا حَیّا لَمْ یَرِثِ الْحَیَاةَ مِنْ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُحْیِی الْمَوْتَى یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ

71 یَا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا یُنْسَى یَا مَنْ لَهُ نُورٌ لا یُطْفَى یَا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ یَا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا یَزُولُ یَا مَنْ لَهُ ثَنَاءٌ لا یُحْصَى یَا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا یُكَیَّفُ یَا مَنْ لَهُ كَمَالٌ لا یُدْرَكُ یَا مَنْ لَهُ قَضَاءٌ لا یُرَدُّ یَا مَنْ لَهُ صِفَاتٌ لا تُبَدَّلُ یَا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَیَّرُ

72 یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا مَالِكَ یَوْمِ الدِّینِ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ یَا ظَهْرَ اللاجِینَ یَا مُدْرِكَ الْهَارِبِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ

73 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا شَفِیقُ یَا رَفِیقُ یَا حَفِیظُ یَا مُحِیطُ یَا مُقِیتُ یَا مُغِیثُ یَا مُعِزُّ یَا مُذِلُّ یَا مُبْدِئُ یَا مُعِیدُ

74 یَا مَنْ هُوَ أَحَدٌ بِلا ضِدٍّ یَا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ یَا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَیْبٍ یَا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ قَاضٍ بِلا حَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزِیرٍ یَا مَنْ هُوَ عَزِیزٌ بِلا ذُلٍّ یَا مَنْ هُوَ غَنِیٌّ بِلا فَقْرٍ یَا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ یَا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبِیهٍ

75 یَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِینَ یَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِینَ یَا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحَامِدِینَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ یَا مَنْ بَابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبِینَ یَا مَنْ سَبِیلُهُ وَاضِحٌ لِلْمُنِیبِینَ یَا مَنْ آیَاتُهُ بُرْهَانٌ لِلنَّاظِرِینَ یَا مَنْ كِتَابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ یَا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّائِعِینَ وَ الْعَاصِینَ یَا مَنْ رَحْمَتُهُ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ

76 یَا مَنْ تَبَارَكَ اسْمُهُ یَا مَنْ تَعَالَى جَدُّهُ یَا مَنْ لا إِلَهَ غَیْرُهُ یَا مَنْ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَا مَنْ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ یَا مَنْ یَدُومُ بَقَاؤُهُ یَا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهَاؤُهُ یَا مَنِ الْكِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تُحْصَى آلاؤُهُ یَا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمَاؤُهُ

77 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُعِینُ یَا أَمِینُ یَا مُبِینُ یَا مَتِینُ یَا مَكِینُ یَا رَشِیدُ یَا حَمِیدُ یَا مَجِیدُ یَا شَدِیدُ یَا شَهِیدُ

78 یَا ذَا الْعَرْشِ الْمَجِیدِ یَا ذَا الْقَوْلِ السَّدِیدِ یَا ذَا الْفِعْلِ الرَّشِیدِ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ یَا ذَا الْوَعْدِ وَ الْوَعِیدِ یَا مَنْ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ یَا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ یَا مَنْ هُوَ قَرِیبٌ غَیْرُ بَعِیدٍ یَا مَنْ هُوَ عَلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ بِظَلامٍ لِلْعَبِیدِ

79 یَا مَنْ لا شَرِیكَ لَهُ وَ لا وَزِیرَ یَا مَنْ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ وَ لا نَظِیرَ یَا خَالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ الْمُنِیرِ یَا مُغْنِیَ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ یَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ یَا رَاحِمَ الشَّیْخِ الْكَبِیرِ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِیرِ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ یَا مَنْ هُوَ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ

80 یَا ذَا الْجُودِ وَ النِّعَمِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الْكَرَمِ یَا خَالِقَ اللَّوْحِ وَ الْقَلَمِ یَا بَارِئَ الذَّرِّ وَ النَّسَمِ یَا ذَا الْبَأْسِ وَ النِّقَمِ یَا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ یَا كَاشِفَ الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ یَا عَالِمَ السِّرِّ وَ الْهِمَمِ یَا رَبَّ الْبَیْتِ وَ الْحَرَمِ یَا مَنْ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنَ الْعَدَمِ

81 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا فَاعِلُ یَا جَاعِلُ یَا قَابِلُ یَا كَامِلُ یَا فَاصِلُ یَا وَاصِلُ یَا عَادِلُ یَا غَالِبُ یَا طَالِبُ یَا وَاهِبُ

82 یَا مَنْ أَنْعَمَ بِطَوْلِهِ یَا مَنْ أَكْرَمَ بِجُودِهِ یَا مَنْ جَادَ بِلُطْفِهِ یَا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ یَا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبِیرِهِ یَا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ یَا مَنْ تَجَاوَزَ بِحِلْمِهِ یَا مَنْ دَنَا فِی عُلُوِّهِ یَا مَنْ عَلا فِی دُنُوِّهِ

83 یَا مَنْ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُصَوِّرُ فِی الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ

84 یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا یَا مَنْ لا یُشْرِكُ فِی حُكْمِهِ أَحَدا یَا مَنْ جَعَلَ [مِنَ الْمَلائِكَةِ] الْمَلائِكَةَ رُسُلا یَا مَنْ جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجا یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارا یَا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرا یَا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمَدا یَا مَنْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْما یَا مَنْ أَحْصَى كُلَّ شَیْ‏ءٍ عَدَدا

85 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ

86 یَا خَیْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ یَا أَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ یَا أَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ یَا أَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ یَا أَعْلَى مَحْمُودٍ حُمِدَ یَا أَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ یَا أَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ یَا أَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ یَا أَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ یَا أَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ

87 یَا حَبِیبَ الْبَاكِینَ یَا سَیِّدَ الْمُتَوَكِّلِینَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَنِیسَ الذَّاكِرِینَ یَا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفِینَ یَا مُنْجِیَ الصَّادِقِینَ یَا أَقْدَرَ الْقَادِرِینَ یَا أَعْلَمَ الْعَالِمِینَ یَا إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ

88 یَا مَنْ عَلا فَقَهَرَ یَا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ یَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یَا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ یَا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ یَا مَنْ لا تَحْوِیهِ الْفِكَرُ یَا مَنْ لا یُدْرِكُهُ بَصَرٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ أَثَرٌ یَا رَازِقَ الْبَشَرِ یَا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ

89 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا حَافِظُ یَا بَارِئُ یَا ذَارِئُ یَا بَاذِخُ یَا فَارِجُ یَا فَاتِحُ یَا كَاشِفُ یَا ضَامِنُ یَا آمِرُ یَا نَاهِی

90 یَا مَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَخْلُقُ الْخَلْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُتِمُّ النِّعْمَةَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَبْسُطُ الرِّزْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُحْیِی الْمَوْتَى إِلا هُوَ

91 یَا مُعِینَ الضُّعَفَاءِ یَا صَاحِبَ الْغُرَبَاءِ یَا نَاصِرَ الْأَوْلِیَاءِ یَا قَاهِرَ الْأَعْدَاءِ یَا رَافِعَ السَّمَاءِ یَا أَنِیسَ الْأَصْفِیَاءِ یَا حَبِیبَ الْأَتْقِیَاءِ یَا كَنْزَ الْفُقَرَاءِ یَا إِلَهَ الْأَغْنِیَاءِ یَا أَكْرَمَ الْكُرَمَاءِ

92 یَا كَافِیا مِنْ كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا قَائِما عَلَى كُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ لا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَزِیدُ فِی مُلْكِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَنْقُصُ مِنْ خَزَائِنِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ هُوَ خَبِیرٌ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَیْ‏ءٍ

93 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُكْرِمُ یَا مُطْعِمُ یَا مُنْعِمُ یَا مُعْطِی یَا مُغْنِی یَا مُقْنِی یَا مُفْنِی یَا مُحْیِی یَا مُرْضِی یَا مُنْجِی

94 یَا أَوَّلَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ آخِرَهُ یَا إِلَهَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مَلِیكَهُ یَا رَبَّ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ صَانِعَهُ یَا بَارِئَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ خَالِقَهُ یَا قَابِضَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بَاسِطَهُ یَا مُبْدِئَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُعِیدَهُ یَا مُنْشِئَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُقَدِّرَهُ یَا مُكَوِّنَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُحَوِّلَهُ یَا مُحْیِیَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُمِیتَهُ یَا خَالِقَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ وَارِثَهُ

95 یَا خَیْرَ ذَاكِرٍ وَ مَذْكُورٍ یَا خَیْرَ شَاكِرٍ وَ مَشْكُورٍ یَا خَیْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ یَا خَیْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ یَا خَیْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ یَا خَیْرَ مُجِیبٍ وَ مُجَابٍ یَا خَیْرَ مُونِسٍ وَ أَنِیسٍ یَا خَیْرَ صَاحِبٍ وَ جَلِیسٍ یَا خَیْرَ مَقْصُودٍ وَ مَطْلُوبٍ یَا خَیْرَ حَبِیبٍ وَ مَحْبُوبٍ

96 یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعَاهُ مُجِیبٌ یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ أَطَاعَهُ حَبِیبٌ یَا مَنْ هُوَ إِلَى مَنْ أَحَبَّهُ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ كَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِكْمَتِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی إِحْسَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ أَرَادَهُ عَلِیمٌ

97 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ یَا مُسَبِّبُ یَا مُرَغِّبُ یَا مُقَلِّبُ یَا مُعَقِّبُ یَا مُرَتِّبُ یَا مُخَوِّفُ یَا مُحَذِّرُ یَا مُذَكِّرُ یَا مُسَخِّرُ یَا مُغَیِّرُ

98 یَا مَنْ عِلْمُهُ سَابِقٌ یَا مَنْ وَعْدُهُ صَادِقٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ ظَاهِرٌ یَا مَنْ أَمْرُهُ غَالِبٌ یَا مَنْ كِتَابُهُ مُحْكَمٌ یَا مَنْ قَضَاؤُهُ كَائِنٌ یَا مَنْ قُرْآنُهُ مَجِیدٌ یَا مَنْ مُلْكُهُ قَدِیمٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ یَا مَنْ عَرْشُهُ عَظِیمٌ

99 یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ یَا مَنْ لا یَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ یَا مَنْ لا یُلْهِیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ یَا مَنْ لا یُغَلِّطُهُ سُؤَالٌ عَنْ سُؤَالٍ یَا مَنْ لا یَحْجُبُهُ شَیْ‏ءٌ عَنْ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ لا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ یَا مَنْ هُوَ غَایَةُ مُرَادِ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى هِمَمِ الْعَارِفِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِینَ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ ذَرَّةٌ فِی الْعَالَمِینَ

100 یَا حَلِیما لا یَعْجَلُ یَا جَوَادا لا یَبْخَلُ یَا صَادِقا لا یُخْلِفُ یَا وَهَّابا لا یَمَلُّ یَا قَاهِرا لا یُغْلَبُ یَا عَظِیما لا یُوصَفُ یَا عَدْلا لا یَحِیفُ یَا غَنِیّا لا یَفْتَقِرُ یَا كَبِیرا لا یَصْغُرُ یَا حَافِظا لا یَغْفُلُ سُبْحَانَكَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَب

شنبه 14/6/1388 - 14:0
دعا و زیارت

برخی مسایل مربوط به نماز جماعت
اهمیت نماز جماعت

در قرآن كریم سفارش زیادی به نماز جماعت شده است. به عنوان مثال خداوند متعال در سوره مباركه بقره در آیه شریفه 43 می‌فرماید:
"و نماز را به پا دارید، و زكات را بپردازید، و همراه ركوع‌كنندگان ركوع كنید (نماز را با جماعت بگزارید)."
همچنین در سوره مباركه آل عمران در آیه شریفه 43 می‌فرماید:
"اى مریم! براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده به جا آور و با ركوع‏كنندگان ركوع كن."
در سوره مباركه نساء آیه شریفه 102 نماز جماعت را حتی در جنگ مهم می‌شمارد و می‌فرماید:
"و هنگامی كه در میان آن‌ها باشی، و (در میدان جنگ) برای آن‌ها نماز را برپا كنی، باید دسته‏ای از آن‌ها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاح‌هایشان را با خود برگیرند; و هنگامی كه سجده كردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند، و آن دسته دیگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پیكار بوده‏اند)، بیایند و با تو نماز بخوانند; آن‌ها باید وسایل دفاعی و سلاح‌هایشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند; (زیرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاح‌ها و متاع‌های خود غافل شوید و یك‌باره به شما هجوم آورند و اگر از باران ناراحتید، و یا بیمار (و مجروح )هستید، مانعی ندارد كه سلاح‌های خود را بر زمین بگذارید; ولی وسایل دفاعی (مانند زره و خود را) با خود بردارید خداوند، عذاب خواركننده‏ای برای كافران فراهم ساخته است."
در روایات و احادیث نیز تاكید بسیار زیادی بر نماز جماعت به خصوص برای همسایه مسجد و نیز كسی كه صدای اذان را می‌شنود، شده و ثواب فوق‌العاده‌ای برای آن ذكر كرده‌اند؛ به گونه‌ای كه اگر یك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت آن ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كند هر ركعت ثواب 600 نماز و هر قدر عدد نمازگزاران بیشتر شود ثواب نمازشان بیشتر خواهدشد و اگر عدد آنان از ده نفر بگذرد اگر تمام آسمان‌ها كاغذ و تمام دریاها مركب و تمام درخت‌ها قلم و تمام ملائكه و انسان و جن نویسنده شوند، نمی‌توانند ثواب حتی یك ركعت آن را بنویسند.
احكام مربوط به اهمیت نماز جماعت
برخی مسایل و احكام مربوط به اهمیت نماز جماعت مطابق با فتاوای مراجع معظم تقلید -حفظهم الله- به قرار زیر است.
1- مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت غیر اول وقت از نماز فرادای اول وقت بهتر است. همچنین نماز جماعتی كه مختصر بخوانند از نماز فرادای طولانی برتر است. از آن‌جایی كه نماز اول وقت بدون حضور قلب از نماز غیر اول وقت با حضور بهتر است و نماز جماعت غیر اول وقت از نماز فرادای اول وقت بالاتر است، نتیجه می‌گیریم كه نماز جماعت بدون حضور قلب نیز از نماز فرادای با حضور قلب بهتر است و لذا جماعت بودن نماز بر حضور قلب در نماز كه خود از تاكیدشده‌ها است، برتری دارد. می‌توان مرتبه ثواب نمازها را به این صورت بیان كرد: نماز جماعت اول وقت با حضور قلب، نماز جماعت اول وقت بدون حضور قلب، نماز جماعت غیر اول وقت با حضور قلب، نماز جماعت غیر اول وقت بدون حضور قلب، نماز فرادای اول وقت با حضور قلب، نماز فرادای اول وقت بدون حضور قلب، نماز فرادای غیر اول وقت با حضور قلب، نماز فرادای غیر اول وقت بدون حضور قلب.
2- هرگاه جماعت برپا شود مستحب است كسی كه نمازش را فرادا خوانده دوباره با جماعت بخواند.
3- كسی كه در نماز وسواس دارد و وسواس او اسباب اشكال در نماز می‌شود، چنان‌چه بداند در صورتی كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت می‌شود، باید نماز را به جماعت بخواند.
4- شایسته و یا مستحب است انسان با كسانی كه از روی بی‌اعتنایی، در مسجد مسلمان‌ها حاضر نمی‌شوند رابطه دوستی برقرار نكند، با آن‌ها غذا نخورد، در كارها با آن‌ها مشورت ننماید، از آن‌ها زن نگیرد و به آن‌ها زن ندهد.
5- همسایه مسجد، اگر عذری نداشته باشد، مكروه است در غیر از مسجد نماز بخواند.
6- مستحب است نمازگزار هنگامی كه به تشهد ركعت آخر رسید، نیت نماز جماعت یومیه مورد نظر را كند و تكبیره‌الاحرام بگوید و بعد بدون ركوع و سجده برای تشهد به حالت تجافی (حالتی بین نشستن و ایستادن) بنشیند و پس از سلام امام جماعت بدون پایان دادن نماز خود، برخیزد و نماز را بدون نیت و تكبیره‌الاحرام با سوره حمد آغاز كند. در این صورت ثواب تشهد و سلام جماعت را برده است. شایان ذكر است كه در حالت تجافی تشهد و سلام را نباید به عنوان ذكر خاص بگوید؛ اما به عنوان ذكر مطلق می‌تواند بگوید. همچنین هر ذكر دیگری نیز در این حالت می‌تواند بگوید. ذكر خاص ذكری است كه به قصد آن موقعیت خاص گفته می‌شود (مثلا به قصد تشهد و سلام) و ذكر مطلق ذكری است كه بدون توجه به آن موقعیت خاص و به طور عمومی و كلی گفته می‌شود. مثلا ذكر تشهد و سلام را می‌گوید، اما به عنوان فقط یك ذكر می‌گوید و نه به عنوان تشهد و سلام.
7- اگر كسی هنگامی كه امام جماعت در ركوع است، به نماز رسید می‌تواند بلند یا الله بگوید تا امام جماعت ركوع را قدری طول دهد و ماموم به ركوع برسد. همچنین امام جماعت مستحب است فقط برای اولین نفری كه دیر به ركوع امام می‌رسد، ركوع را دو برابر اندازه معمول طول دهد، تا او به نماز برسد.
هماهنگی با امام جماعت
ثواب و وجوب هماهنگی با امام در نماز جماعت از اذكار اضافه‌ای كه نمازگزار می‌گوید، بسیار بالاتر و مهم‌تر است. به عنوان مثال اگر امام جماعت از سجده بلند شد، ماموم اگر ذكر واجب سجده (سبحان ربی الاعلی و بحمده و یا سه مرتبه سبحان الله) را گفته، باید همان لحظه از سجده بلند شود و گفتن ذكر اضافه و مستحب را رها كند. در واقع ثواب بلند شدن ماموم از سجده بسیار بیشتر از صلواتی است كه ماموم در حالتی كه امام جماعت از سجده بلند شده، در سجده می‌فرستد. زیرا اگر ماموم در حالتی باشد كه در آن لحظه امام جماعت در آن حالت نیست، از ثواب جماعت خارج شده است و بدیهی است كه ثواب ذكر فرادا از جماعت پایین‌تر است. هماهنگی با امام به قدری مهم است كه ماموم گاهی باید برای هماهنگی با امام حتی ركنی نیز به نماز خود اضافه كند و نماز او باطل نمی‌شود. مثلا اگر ماموم به اشتباه زودتر از امام از سجده برخاست باید دوباره به سجده برود و این افزودن ركن نه تنها نماز او را باطل نمی‌كند، بلكه سفارش هم شده است. و یا اگر ركعت اول یا دوم ماموم با ركعت سوم یا چهارم امام یكی بود، ماموم باید حمد و سوره را بخواند، اما هرجا امام به ركوع رفت حمد و سوره را رها كند و با امام به ركوع برود، ولو وسط حمد و سوره باشد و این نصفه خواندن حمد و سوره نماز را باطل نمی‌كند و بلكه سفارش هم به آن شده است.
بعضی از نمازگزاران در برخی سجده‌ها و ركوع‌ها زودتر از امام جماعت برمی‌خیزند و یا گاهی در حال ركوع نگاه می‌اندازند ببینند آیا امام از ركوع بلند شده یا نه. در حالی كه نقش مكبر در نماز جماعت همین است. در واقع انسان نباید بخواهد خود را با امام جماعت هماهنگ كند، زیرا نمی‌تواند درست تشخیص دهد كه او چه زمانی از سجده یا ركوع بلند می‌شود. چراكه طول مدت سجده‌ها و ركوع‌ها با هم یكی نیست و برخی از سجده‌های امام از برخی سجده‌های دیگر او طولانی‌تر است و همچنین در مورد ركوع‌ها هم همین‌طور است. بهترین راه برای ایجاد هماهنگی بیشتر با امام جماعت این است كه انسان بدون توجه به امام، هرگاه مكبر اعلام كرد از سجده و ركوع بلند شود. رعایت این مساله به خصوص برای كسی كه در صف اول نماز جماعت می‌ایستد، مهم است. زیرا برقراری اتصال نماز جماعت به صف اول است و هربار كه انسان مثلا دیر یا زود از سجده و ركوع بلند شود، ممكن است اتصال را قطع كند. همچنین زودتر بلند شدن حواس سایر نمازگزاران را نیز پرت می‌كند. هنگامی كه كسی زودتر بلند می‌شود، بغل‌دستی او یا پشت سری او گمان می‌كند امام نیز بلند شده و لذا او هم بلند می‌شود، اما متاسفانه بعد می‌بیند كه امام هنوز بلند نشده است.
چرا با برخی احكام مشكل داریم؟
بنده دیده‌ام متاسفانه برخی از مردم با برخی مسایل شرعی مشكل دارند. مثلا وقتی می‌گویی گفتن اذان و اقامه قبل از نماز مستحب حرام است، از تعجب شاخ در می‌آورند و می‌پرسند چرا؟ حال من سوالی را می‌خواهم مطرح كنم. آیا شما نماز ظهر و عصر را با صدای آهسته می‌خوانید یا بلند؟ آهسته؟ مگر نماز ظهر و عصر با سایر نمازها چه تفاوتی دارند كه باید آهسته خوانده شوند؟ آیا عقلانی و منطقی است كه یك نماز را بلند و دیگری را آهسته بخوانیم؟ سوال دیگر این كه آیا شما در اعیاد فطر و قربان كه علما و مراجع تقلید می‌گویند روزه گرفتن در آن‌ها حرام است، روزه می‌گیرید؟ خیر؟ چرا؟ مگر این روزها با سایر روزها چه تفاوتی دارند كه نباید در آن‌ها روزه گرفت؟ آیا عقلانی و منطقی است كه در یك روز بتوان روزه گرفت و در روز دیگر روزه گرفتن كه یك عمل مستحب است، حرام باشد؟
در مورد گفتن اذان و اقامه قبل از نماز مستحب نیز همین‌طور است. به همان دلیلی كه مثلا روزه در عید فطر حرام است، اذان و اقامه قبل از نماز مستحب نیز حرام است.
اما علت چیست؟ می‌بینید كه پس از 1400 سال بحمدالله دین و سنت پیامبر (ص) بدون تغییر به ما رسیده و دلیل آن همین تحریمات بوده است. اگر مثلا یك نفر به اختیار خود تصمیم می‌گرفت نماز ظهر و عصر را بلند بخواند، دیگری تصمیم می‌گرفت در روز عید فطر هم روزه بگیرد و فرد دیگر نیز تصمیمات دیگری اتخاذ می‌كرد، آن‌وقت به مرور سنت پیامبر (ص) فراموش می‌شد. به همین دلیل علما می‌گویند هرگونه تغییر در سنت پیامبر (ص) كه نگفتن اذان و اقامه قبل از نماز مستحب نیز از جمله آن‌ها است، بدعت در دین محسوب شده و حرام است تا دین پیامبر (ص) تا روز قیامت بدون تغییر باقی بماند، ان شاء الله تعالی. اگر بنده قبل از نماز مستحب اذان و اقامه بگویم، فردا فرزندان و نوه‌های من نیز این كار را به تبع من تكرار می‌كنند و آن‌ها نیز به فرزندان و نوه‌های خود این كار خواه ناخواه یاد می‌دهند و بدین ترتیب یك نسل تا روز قیامت با این بدعت در دین نماز می‌خواند و مسوول آن من هستم و برجای گذاشتن بدعتی در دین پیامبر (ص) تا روز قیامت، گناه بسیار بزرگی است كه بعید است با هزار سال نماز شب خواندن نیز جبران شود.
نكته دیگر این است كه ما به اشتباه احكام شرعی را با عقل خود می‌سنجیم. در صورتی كه اشتباه است. احكام سنجی باید با علم فقه سنجیده شوند و نه چیز دیگر. همان‌گونه كه شما اگر پزشك نباشید و نزد دكتر بروید، دستورات، توصیه‌ها و داروهای او را با عقل خود نمی‌سنجید و بدون كلامی آن‌ها را قبول می‌كنید، دستورات شرعی نیز نباید با عقل انسان سنجیده شوند. بلكه این دستورات هم مانند توصیه‌های پزشك كه تنها با علم پزشكی سنجیده می‌شوند، باید تنها با علم فقه مورد سنجش قرار گیرند. در حدیث «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل» نیز مراد از عقل، عقل سلیم و كامل است كه بعید است در غیر اوصیا و انبیای الهی موجود باشد.
اللّهُمَّ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ
وَ صَلِّ عَلی سَیِّدِ الْاَنْبِیاءِ وَ الِهِ الطّاهِرینَ


 

شنبه 14/6/1388 - 13:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته