• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5671روز قبل
دعا و زیارت

امام صادق علیه السلام فرمود: شیطان آمد پیش حضرت موسى علیه السلام در حالى كه مشغول مناجات بود. فرشته اى به شیطان گفت : چه امیدى از حضرت موسى دارى زمانى كه او به مناجات ایستاده است ؟
شیطان جواب داد: همان امیدى كه از پدرش حضرت آدم داشتم و حال آن كه او در بهشت بود.
(511)
از معصومان علیه السلام نقل شده : روزى حضرت موسى علیه السلام نشسته بود، شیطان بر او وارد شد در حالى كه كلاهى رنگارنگ بر سر داشت . آن را از سر خود برداشت كنارى گذاشت و رفت نزدیك حضرت موسى (ع ) سلام كرد. آن حضرت فرمود: تو كیستى ؟ گفت : شیطانم . فرمود: خدا خانه ات را خراب كند و تو را از مردم مؤمن دور دارد، این كلاه راه راه رنگارنگ چیست ؟ گفت : دلهاى مردم را وسیله آن جذب مى كنم . موسى به او فرمود: به من خبر بده كه وقتى فرزند آدم گناه مى كند، چه موقع بر او مسلط مى شوى ؟ گفت : زمانى كه عجب او را بگیرد و عمل خود را بزرگ و زیاد حساب كند و گناه خود را كوچك به حساب آورد.

حق تعالى گفت با موسى به راز
كافر از ابلیس روزى جوى باز
چون باید ابلیس را موسى به راه
گشت از ابلیس موسى رمز خواه
گفت دائم یاددار این یك سخن
من مگو تا تو نگردى مثل من
گر به موئى زندگى باشد تو را
كافرى نى بندگى باشد تورا
بعد گفت :اى موسى ! - مى خواهم تو را نصیحت كنم و آن این كه - با زنى كه بر تو حلال نیست در جایى خلوت نكن ، چون اگر مردى با زنى نامحرم خلوت كند، من خودم رفیق او هستم - و این قدر وسوسه مى كنم تا آنها را به گناه بكشانم - دیگر اینكه اگر با خدا عهد و پیمان بستى فورا به آن وفا كن ، چون اگر كسى با خدا عهد كند، من میان او وعهدى كه كرده واقع مى شوم - و نمى گذارم كه به عهد خو وفا كند و هم چنین اگر تصمیم گرفتى كه صدقه دهى ، آن را زود بده ، چون اگر كسى قصد صدقه كند من رفیق او خواهم شد و او را از صدقه دادن باز مى دارم .(512)

جمعه 8/9/1387 - 16:16
دعا و زیارت

شیطان در تولد پیغمبر (ص ) 

از امام صادق علیه السلام روایت شده : شیطان به هفت آسمان بالا مى رفت و اخبار آسمانها را مى شنید. هنگامى كه حضرت عیسى علیه السلام زاده شد او را از سه آسمان باز داشتند و تا چهار آسمان بیشتر بالا نمى رفت . وقتى حضرت رسول صلى الله علیه و آله متولد شد. او را از همه آسمانها منع كردند، و شیاطین را با تیرهاى شهاب از رفتن به آسمان ها راندند. قریش ‍ گفتند: باید عمر دنیا به سر آمده و هنگام قیامت باشد كه اهل كتاب مى گفتند و ما مى شنیدیم ! عمرو بن امیه كه داناترین مرد عرب جاهلیت بود، گفت : بنگرید اگر ستاره هاى معروفى كه مردم به وسیله آنها هدایت مى شوند و به واسطه آنها زمستان و تابستان را ارزیابى مى كنید، اگر یكى از آنها بیفتد، بدانید وقت آن است كه همه اهل دنیا نابود مى شوند و اگر آنها به حال خود هستند و ستاره هاى دیگرى ظاهر شده پس باید منتظر حادثه اى غیر از این باشید.
نیز امام صادق علیه السلام فرمود: در آن شب ، شیطان در میان اولاد خود فریاد زد تا همه دور او جمع شدند. گفت :اى سید و بزرگ ما چه چیز تو را این قدر آشفته كرده است ؟
گفت : واى بر شما، از آغاز شب تا كنون احوال آسمانها را دگرگون مى یابم . باید حادثه عظیمى در زمین رخ داده باشد، از زمانى كه عیسى علیه السلام به آسمان بالا رفت مانند آن واقع نشده است !
بروید بگردید و جست و جو كنید كه چه رخداد مهمى شده است ؟ رفتند و همه جا را گشتند. برگشتند و گفتند: چیزى نیافتیم . آن ملعون گفت : به دست آوردن این خبر كار من است . آن گاه در زمین به كاوش پرداخت . تمام دنیا را زیر پا گذاشت تا به حرم رسید، دید ملائك اطراف حرم را گرفته اند، خواست به حرم رود كه ملائك بر او بانگ زدند، او برگشت .
مانند گنجشك ، كوچك شد و مى خواست از جانب كوه حرا داخل شود، گفتند اى ملعون ! برگرد.
گفت :اى جبرئیل ! یك حرف از تو سؤال مى كنم ، بگو امشب چه خبر مهمى واقع شده است ؟
جبرئیل گفت : محمد صلى الله علیه و آله كه بهترین پیامبران خداست امشب متولد شد. پرسید: آیا مرا در او بهره اى هست ؟ جبرئیل گفت : خیر، پرسید: آیا در امت او بهره اى دارم ؟ گفت : بلى ، شیطان گفت : راضى شدم
(525)
هنگام ولادت آن حضرت ، شیطان را به زنجیر بستند و چهل روز او را در قلعه اى زندانى نموند، تخت او را چهل روز در آب شناور كردند، بت ها همه سرنگون شدند و صداى واویلا از شیطان بلند شد.(526)

جمعه 8/9/1387 - 16:14
دعا و زیارت
شیطان باز هم به عیسى طمع دارد 

روزى شیطان جلوى حضرت عیسى علیه السلام ظاهر شد و عرض كرد:اى كسى كه آدم هاى كور را شفا مى دهى ! مریض ها را از بیمارهاى كشنده مى رهانى و مرده ها را زنده یم كنى ! - اگر راست مى گویى - خود را از كوهى بلند بینداز و خود را حفظ كن كه صدمه به تو و جان تو نرسد. حضرت عیسى علیه السلام فرمود: مى خواهى مرا بفریبى كه اقدام به خودكشى كنم و مورد غضب خداوند واقع شوم و مخلد در آتش باشم . بعد فرمود: تمام كارهایى كه از من صادر مى شود به اذن خدا است و از خود نمى توانم كارى انجام دهم .(522)
در این جا شیطان لعین از روى فریب و شیطنت خود به زبان خیرخواهى و نصیحت به آن حضرت چنین گفت : اگر این كار را انجام دهى و خود را از بالاى كوه پرت كنى ، مردم به تو علاقه بیشترى پیدا مى كنند و ایمان آنها محكم تر مى شود و آنان كه هنوز ایمان نیاورده اند، ایمان خواهند آورد.
با این نیرنگ مى خواست عیسى بن مریم (ع ) را وادار به خودكشى كند و در نتیجه ، به عقوبت الهى گرفتار شود و اگر كشته نشد، لااقل یك عمل غیر عقلانى و خلاف دستور خدا انجام داده باشد. (شیطان را همین بس كه پیغمبرى از پیامبران الهى را وادارد كه كه اگر شده كار پسندیده اى را ترك نماید.)

جمعه 8/9/1387 - 16:12
دعا و زیارت

عمر شیطان را رها مى كند 

خواجه عبدالله در تفسیر خود حكایت كرده : عمر بن خطاب روزى را دید، گریبان او را گرفت و گفت : مدتى است من در پى تو بودم تا به خانه ببرم ، كودكان با تو بازى كنند و خوشحال باشند.
شیطان گفت : اى عمر! احترام پیران را داشته باش ! من در هفت آسمان خدا را عبادت كرده ام ، در هر آسمان صد هزار سال بالا رفتم و پنداشتم آن بالا رفتن از براى من سعادت و كرامتى است .
چون نیك اندیشیدم ، در یافتم هر چه بالاتر روم عروج نمایم ، وقتى بیفتم سخت تر به زمین مى خورم و استخوانم خوردتر خواهد شد.
اى عمر! تو عبادت هزار ساله مرا ندیدى ولى من تو را پیش بت در سجده دیده ام . عمر خجالت كشید و دست از وى بداشتن و او را رها كرد.(563)

شیطان مى خواهد به عمر بگوید: به مسلمانى خودت مغرور نشو، تو مدتى از عمر خود را بت پرست بودى . (حدود 28 یا 35 سال ) ولى من یك لحظه بت نپرستیدم . اگر تو مدتى است كه ظاهرا عبادت مى كنى ، ولى من صدها هزار سال خدا را واقعا عبادت كردم ، ولى با یك خودپسندى و خود بینى و با یك تكبر همه چیز را از دست دادم . شیطان به یحیى مى گوید: اى یحیى ! من وقتى در میان ملائكه بودم ، یك سجده من چهار هزار سال طول كشید.(564)
حضرت امیر علیه السلام مى فرماید: ابلیس شش هزار سال خدا را بندگى كرد معلوم نیست از سالهاى دنیا یا از سالهاى آخرت است

جمعه 8/9/1387 - 16:10
دعا و زیارت

شیطان و آمدن آیه توبه  

امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى كه این آیه نازل شد
و الذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذكرو الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله ؛
(نیكوكاران كسانى هستند كه هرگاه كار ناشایسته اى انجام دهند یا ظلمى به نفس خویش كنند خدا را به یاد آورند و از گناهان خود به درگاه خدا توبه مى كنند - و مى دانند - جز خدا هیچ كس نمى تواند گناهان خلق را بیامرزد).(566)

شیطان بالاى كوهى در مكه رفت كه آن را (ثور) مى نامند، و با صداى بلند فرزندان خود را صدا كرد. همه آنها دورش جمع شدند و گفتند: اى بزرگ ما! براى چه ما را صدا زدى ؟ جواب داد: این آیه نازل شده چه باید كرد؟ یكى از آنها گفت : من چنین و چنان مى كنم . گفت : خیر، تو اهل آن نیستى ، دیگرى بلند شد و گفت : من چنان مى كنم . شیطان گفت : تو هم اهلش نیستى . (وسواس الخناس ) بلند شد و گفت : من اهل آن هستم . گفت : با چه وسیله ؟ جواب داد: به وسیله وعده ! فرزندان را وعده مى دهم تا آنها را به خطا و گناه وادار كنم . وقتى آنها به گناه افتادند، توبه كردن را از یاد آنها مى برم و نمى گذارم استغفار كنند.
شیطان گفت : تو سزاوار چنین كارى هستى و او را مؤ كل بر اولاد آدم نمود تا روز قیامت .
(567)

جمعه 8/9/1387 - 16:10
كودك

شاگردان

 با توجه به اینکه ایشان به خاطر شهرت گریزی عمدتاً در منزل خود تدریس می کردند، با وجود این افراد بسیاری از محضر آن جناب استفاده کرده و می کنند. که برخی از آنان خود صاحب رساله و فتوی می باشند، اینک نام بعضی دیگر از آنان را با حذف القاب ذکر می کنیم:

1. محمد تقی مصباح یزدی.
2. عبدالمجید رشید پور.
3. سید مهدی روحانی.
4. علی پهلوانی تهرانی.
5. مختار امینیان.
6. محمدهادی فقهی.
7. هادی قدس.
8. محمود امجد.
9. محمد ایمانی.
10. محمد حسن احمدی فقیه یزدی.
11. محمد حسین احمدی فقیه یزدی.
12- مسعودی خمینی
13- سید رضا خسروشاهی.
14- اسماعیل عابدی.
15- حسن لاهوتی
16- عزیز علیاری
17- سید محمد مؤمنی
18- حسین مفیدی
19- محمد کریم پارسا
20- جواد محمد زاده تهرانی
21- سید صابر مازندرانی
22- شهید نمازی شیرازی
23- مهدی هادوی

جمعه 8/9/1387 - 16:7
دعا و زیارت

 تألیفات

حضرت آیت الله بهجت دارای تألیفات متعددی در فقه و اصول هستند که خود برای چاپ اکثر آنها اقدام نکرده اند، و گاه به کسانی که می خواهند آنها را حتی با غیر وجوه شرعیه چاپ کنند، اجازه نمی دهند و می فرمایند: هنوز بسیاری از کتابهای علمای بزرگ سالهاست که به گونه خطی مانده است، آنها را چاپ کنید نوبت اینها دیر نشده است.

فهرست عمده تألیفات ایشان که برخی نیز با اصرار و پشتکاری برخی از شاگردانشان به چاپ رسیده، عبارتند از:
 


الف) کتابهای چاپ شده:

1. رساله توضیح المسائل ( فارسی و عربی )

2. مناسک حجّ
دو کتاب فوق توسط برخی از فضلا بر اساس فتاوی ایشان تألیف و پس از تأیید آقا به چاپ رسیده است.

3. وسیله النجاة
این کتاب در بردارنده نظرات فقهی ایشان در اکثر ابواب فقه است که در متن وسیله النجاه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره) گنجانده شده و نهایتاً جلد نخست آن با تأیید ایشان به چاپ رسیده است.

4. جامع المسائل
این کتاب مجموعه حواشی ایشان بر کتاب « ذخیره العباد» استادش آیت الله العظمی محمد حسین غروی اصفهانی، و نیز تکمیل آن تا آخر فقه می باشد، که قسمتهایی از آن ابتدا با نام « ذخیره العباد» با حروفچینی نه چندان زیبا و در تعداد نسخه اندک در اختیار برخی از شاگردان و خواصّ ایشان قرار گرفت، و بعداً جلد اول از این مجموعه که قرار است در پنج مجلد به چاپ برسد، به خاطر کثرت فروع فقهی که توسط حضرت آیت الله بهجت بر اصل کتاب افزوده شده و جامعیت آن « جامعُ المسائل » نام گرفته و به همت برخی از شاگردان ایشان به چاپ رسید.

جمعه 8/9/1387 - 16:6
دعا و زیارت
استاد خسرو شاهی می گوید:
« بنده در درس فقه خارج خیارات آیت الله العظمی شیخ مرتضی حائری شرکت می کردم. ایشان اواخر عمر مریض بودند و درسشان تعطیل شد. یک روز وقتی که آیت الله حایری از حرم بیرون می آمدند، به خدمتشان رفتم و پس از سلام عرض کردم: ان شاء الله درس را شروع می فرمایید؟
 فرمودند: نه. بعد فرمودند:
« شما که جوان هستید من یک ضابطه ای را در اختیار شما قرار بدهم، و آن اینکه درس کسانی شرکت بکنید که فقط نقل اقوال نکنند، بلکه اقوال را بررسی کرده و نکاتی را در درس بیان کنند که در فعلیت رساندن ملکه اجتهاد خیلی سودمند باشد. چون درسی برای شما مفید است که این ملکه اجتهاد را از قوه به فعلیت برساند، و تنها به نقل اقوال کفایت نکند. »
من همان جا به ایشان عرض کردم: جناب عالی کسی را با اسم برای ما معرفی بفرمایید. فرمودند: « من از اسم بردن معذورم. » عرض کردم: من در درس آیت الله العظمی بهجت شرکت می کنم. ایشان اظهار رضایت نمود و تبسم کردند و فرمودند: « درس ایشان از نظر دقت و محتوا همین قاعده و ضابطه ای را که به شما گفتم دارد، خوب است که در درس ایشان شرکت می کنید. درس ایشان از هر جهت سازنده است هم از جهت علمی هم از جهت اخلاقی، این درس را ادامه بدهید. »
 
جمعه 8/9/1387 - 16:6
دعا و زیارت
تشویق بزرگان به شرکت در درس ایشان

آیت الله مصباح می گوید:
« اولین چیزی که ما را جذب کرد آن جاذبه معنوی و روحانی ایشان بود. ولی تدریجاً متوجه شدیم که ایشان از لحاظ مقامات علمی و فقاهت هم در درجه بسیار عالی قرار دارد. این بود که سعی کردیم خدمت ایشان درسی داشته باشیم تا وسیله ای باشد هم از معلومات ایشان بهره ای ببریم، و هم بهانه ای باشد که هر روز خدمت ایشان برسیم و از کمالات روحی و معنوی آقا بهره مند شویم. کتاب طهارت را در خدمت ایشان شروع کردیم، ابتدا در یکی از حجرات مدرسه فیضیه چند نفر از دوستان شرکت می کردند، و بعد از گذشت یک سال، یکی دو سالی هم در حجره ای در مدرسه خان (مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی) خدمت ایشان درس داشتیم، و بعدها که ضعف مزاج ایشان بیشتر شد از آن به بعد در منزل، خدمتشان می رفتیم که یک دوره طهارت را خدمت ایشان خواندیم، و بعد یک دوره هم مکاسب و خیارات را که تقریباً حدود 15 سال ادامه پیدا کرد. ما در درس ایشان استفاده هایی می بردیم که در بسیاری از درسها کمتر یافت می شد. »

شهید بزرگوار استاد مطهری(ره) نیز به درس ایشان عنایت خاصّی داشتند. آیت الله محمد حسین احمدی یزدی در این رابطه می گوید:
« آیت الله شهید مطهری درباره درس آیت الله بهجت به ما خیلی سفارش می کرد و می فرمود: حتماً در درس ایشان شرکت کنید مخصوصاً در اصول، چون آقای بهجت درس آقا شیخ محمد حسین اصفهانی را دیده حتماً در درس ایشان شرکت کنید.»

جمعه 8/9/1387 - 16:5
دعا و زیارت
حجة السلام و المسلمین امجد می گوید:
« ایشان در علمیت در افق اعلی است. فقیهی است بسیار بزرگ، و معتقدم که باید مجتهدین پای درسشان باشند تا نکته بگیرند و بفهمند، و حق این است که درس خارج را باید امثال آیت الله بهجت بگویند نه آنهایی که به نقل اقوال بسنده می کنند. »

جمعه 8/9/1387 - 16:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته