• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3465روز قبل
ازدواج و همسرداری
  • اسرار ازدواج موفق...

  • جـزء کسانی هستید که نامزد دارنـد؛ پس بـایـد تا کنون به خوبی متوجه شده باشید که خانمها اصولاً ترجیح میدهند در زمان شادی یا اندوه و .... به دوستان هم جنس خود روی می آورند تا به پسرها. و نکته جالب اینجاست که آقـایـون نیز کاملا راضی هستنـد و ایـن کـار خـانم ها آنها را خوشحال تر می کند.

  • چه کسانی گوش شنوای بهتری دارند؟
  • چند روز پیش از برگزاری مراسم جشن عروسی، یکی از دوستانم به من نصیحتی کرد که تا آخر عمر قدردان او خواهم بود. او به من گفت: "من با علی ازدواج نکردم که بهترین دوستم باشد، چرا که من یک دوست صمیمی داشتم!" شاید باورتان نشود، اما این گفته او تاثیر شگرفی بر روی من گذاشت و سبب شد تا احساس آرامش و آسایش پیدا کنم. من هم یک دوست صمیمی داشتم که از سه سالگی در تمام مراحل زندگی با هم بودیم. همیشه نگران بودم که آیا دوستی ما می تواند بدون مشکل در کنار زندگی مشترکم دوام داشته باشد، و درست زمانیکه دوستم به من این حرف را زد، فهمیدم که: "بله؛ می شود."
  • اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند در آن شرکت کنند را انجام دهند - - شرکت در گپ های ماراتون، تاسف خوردن بر روی ناعدالتی های جزئی، حل مشکلات عدیده خود بر سر خرید کیف کتان یا شال پوست تمساح و امثال اینها - - معلوم نیست که این طبیعت خانم ها است با تربیت آنها، اما به هر حال خانم ها خیلی بیشتر از آقایون تمایل دارند تا زندگی خود را زیر میکروسکوپ قرار دهند .
  • این بدان معنا نیست که آقایون هیچ تمایلی به در میان گذاشتن زندگی خود با دیگران ندارند، بلکه فقط به اندازه خانم ها دوست ندارند وارد جزئیات شوند. اگر تا کنون به نقشه های کامپیـوتری نـگاه کـرده بـاشید، متوجه خواهید شد که تـمـامی آنـها هـم شـامل کـلـیـد "zoom in " (درشت نمایی) و هم "zoom out " (کوچک نمایی) می باشند. خوب همسر من هر چند یک انسان فوق العاده است، اما ترجیح می دهد تصاویر را بدون بزرگ نمایی نگاه کند. اگر به خاطر دوست صمیمی ام "سارا" نبود، آنوقت او مجبور می شد تا هر روز به خاطر تصاویر درشت نمایی شده من از هر اتفاق خوب یا بد، و پیروزی یا شکست رنج بکشد. اگر بگویم که او مجبور نیست دست کم 98% از این چیزها تحمل کند، بیراهه حرف نزده ام.
  • بر طبق مطالعات و بررسی های فزاینده، اکثریت غریب به اتفاق خانم ها نیاز دارند حداقل یک دوست دختر داشته باشند تا به او تکیه کنند و این امر حقیقتاً زندگی مشترک آنها با همسرانشان را بهبود خواهد بخشید. با استناد به یک تحقیق دانشگاهی که بر روی خانم های 20 تا 40 ساله انجام شده است، می توان گفت که تقریبا 90% از کل افراد تحت آزمایش اذعان داشتند که به طور کلی در مورد مشکلات روابط نامزدی با دوست های دختر خود صحبت می کنند.
  • 75% از خانم هایی که متاهل بودند نیز اظهار داشتند که زمانیکه به یک مشکل در زندگی مشترک برخورد می کنند، پیش از آنکه آنرا با همسر خود در میان بگذارند با دوستان صمیمی خود پیرامون آن مشکل بخصوص بحث می کنند. دکتر "استیسی الیکر" (جامعه شناس) که هدایت تحقیق فوق را به عهده داشت، اظهار می دارد که : "خانم ها معمولا شیوه های متفاوتی را برای کنار آمدن با مشکلات زناشویی امتحان می کنند. یکی از این تکنیک های فردی از این قرار است که با برشمردن خصوصیات مثبت همسر خود سعی در پوشاندن عیوب و اشتباهات آنها می کنند تا حتی الامکان از بروز هر گونه مشاجره و درگیری جلوگیری نمایند." خانم ها همچنین معتقدند که همدلی و انتقال فکر با دوستان صمیمی می تواند به آنها کمک کند تا با مواردی که به نظرشان در زندگی مشترک غیر قابل قبول است، بهتر کنار بیایند.
  • یکی از دلایلی که موجب می شود تا خانم ها برای رفع مشکلات خود به دوست های دختر خود روی آورند این است که دیدگاه آقایون پیرامون مبحث "حل مشکل"، به طور کلی با دیدگاه خانم ها متفاوت است و تاکتیک های مردها عملا با شیوه های خانم ها در تضاد می باشد. خانم ها به راحتی می توانند با اندکی گفتگو به آرامش دست پیدا می کنند، اما اولین عکس العمل آقایون در خصوص رفع مشکل، پیدا کردن راه حل است. آنها پس از یافتن راه حل، سریعا بر طبق آن عمل می کنند. "سندی شیهی" متخصص ارتباطات و نویسنده معتقد است که "اگر شما به شوهرتان بگویید که با مادر خود دچار مشکل شده اید، او می خواهد بلافاصله مشکل شما را حل نماید، به همین دلیل شروع می کند به نصیحت کردن و شما هم اصلاً به او گوش نمی دهید و بالطبع او حق دارد که ناراحت شود."
  • در حقیقت می توان گفت که رفتار و واکنش های او تا حدی قابل درک است: او می بایست با شما و در کنار مشکلات شما زندگی کند، اما دوست های دخترتان مجبور نیستند با شما و در کنار مشکلات خصوصی تان زندگی کنند؛ اما به هر حال راه و روش حل مشکل توسط یک دوست دختر، کاملا متفاوت است و مسلماً برای خانم ها نتیجه بهتری را در بر دارد. "شیهی" معتقد است: "دوست دختر از شما دلجویی کرده و با شما اظهار همدردی می نماید و می گوید: " آره متوجه می شوم. من خودم هم یک چنین مشکلی را با مادرم داشتم." با این گفتگوها شما فرصت لازم را به دست می آورید و می توانید با فراخ بال بر روی مشکل خود تمرکز کرده و بالاخره خودتان راه حل مناسب را پیدا کنید و مشکل را همانطور که می خواهید حل کنید."

  • به نفع ما:
  • اما دوستی میان بانوان تنها به ایجاد آرامش و دلجویی محدود نمی شود. این امر همچنین سلامت ذهنی و جسمی خانم ها را نیز تامین می کند. دکتر "شیلی تیلور" روانشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس تحقیق جامعی را در سال 2000 بر روی استرس انجام داده است. او در طی مطالعات خود، تئوری پردازی کرده است که خانم ها زمانیکه خودشان و یا دوستانشان در درد سر می افتند، گرایش ذاتی به "مراقبت و همراهی" دارند؛ اما آقایون درست بر عکس آنها هستند و یکی از گزینه های "جنگیدن یا فرار کردن" را انتخاب می کنند. این واکنش خانم ها در نتیجه آزاد شدن هورمن "آکس توسین" ایجاد می شود که ماهیت آرام بخش دارد. یکی از دلایل دیگری که سن خانم ها نسبت به آقایون بیشتر است، همین میل به دوست یابی و درد دل کردن و نهایتاً تجربه استرس کمتر می باشد. بر اساس تحقیقات در دست اجرای پرستاران دانشگاه هاروارد، هر چه تعداد دوست های یک خانم بیشتر باشد، ناراحتی های فیزیکی او در زمان کهولت کمتر می شود.
  • به طور مستدل می توان گفت که خانم ها به وضوح قدرت "دوستی" را کشف کرده اند. به همین دلیل است که در هر کجا از اداره، و جلسه های مدرسه گرفته تا مسجد و پارک به سمت هم کشیده می شوند و با یکدیگر طرح دوستی می ریزند. خانم ها در مورد همه چیز با هم تبادل اطلاعات می کنند؛ چه در مورد سطحی ترین مسائل (کدام آرایشگاه می تواند زیباترین مانیکور را انجام دهد) و چه در مورد مسائل جدی تر(تجهیزات پزشکی کدام بیمارستان پیشرفته تر است ). آقایون به اندازه ما خانم ها نیازمند ارتباطات اجتماعی نیستند. دکتر "الیکر" می گوید: "آنها به اندازه خانم ها تمایل ندارند در مورد زندگی خصوصی شان با دیگران صحبت کنند و احساسات خود را با کسی در میان بگذارند." و از آنجایی که به اندازه خانم ها نیاز به پرستاری و مراقبت ندارند به همین دلیل زماینکه از آنها یک چنین درخواست هایی داشته باشید ممکن است گیج شده و احساس آزردگی نمایند، و یا اینکه تصور کنند خانم ها بیش از اندازه نیازمند و محتاج هستند. دکتر "الیکر" در ادامه صحبت های خود اضافه می کند که نه تنها آقایون بدشان نمی آید خانم ها برای درد دل و دلجویی به دوستان دختر خود اتکا کنند؛ بلکه ای امر موجبات خوشحالی آنها را نیز فراهم می آورد.
  • در این قسمت مثالی مشابه از جمیله و شوهرش نیما را برایتان بازگو می کنیم. نیما از موقعی که موقیت شغلی اش در خطر افتاده بود به شدت عصبی و عبوس شده بود. او برای 30 سال متخصص بازدید از سرویس های پستی بود و ناگهان از کار بی کار میشود. جمیله می گوید: "زمانیکه او به سن 45 سالگی رسید، شرکت شخص دیگری را به جای او جایگزین کرد و او به جایی رسیده بود که باید بسته های پستی را در حیاط خلوت خاک می کرد." آنها به نیما پیشنهاد بازنشستگی زودتر از موعد دادند، او اگر میتوانست 10 سال دیگر نیز کار کند، حقوق بازنشستگی بیشتری دریافت می کرد. وی تصور می کرد که درست زمانیکه مشکلات اقتصادی خانواده اش بیش از اندازه شدید شده از کار بی کار شده، اما جمیله مخالف او بود: "خودم در یک شرکت بیمه کار میکردم، اما یک دختر هم داشتیم که به مدرسه غیر انتفاعی می رفت و در کنار آن خرج و مخارج زندگی را نیز باید پرداخت می کردیم که کار را برای مشکل تر می کرد."
  • در همین زمان جمیله با یکی از دوستان صمیمی خود قرار ملاقات نهار گذاشت. در این روند او به خوبی توانست خود را از نظر روحی تخلیه کامل نماید. بدینوسیله او به خوبی درک کرد که نیما در این شرایط تا چه حد ناراحت بوده و دچار احساس پستی و پوچی شده است. دوستش به او پیشنهاد کرد که بر روی یک کاغذ بنویسد که اگر به طور مثال نیما 10 سال دیگر هم در آن شرکت کار می کرد چه اتفاقی ممکن بود بیفتد. او این کار را انجام داد و نتیجه واقعا شگفت انگیز بود؛ هزینه بازنشتگی دردی را دوا نمی کرد و از آنجایی که صحبت های او تماما بر پایه استدلال های منطقی شکل گرفته بودند و احساسات و عواطف در آن نقشی بازی نمی کردند، نیما آنها را پذیرفت و تصمیم گرفت تا از نو شروع به کار کند.
  • جمیله به نیما گفت که تمام مدت قصد داشته همین حرف ها را به او بزند، اما طریقه انتقال آنها را نمی دانسته، و دوستش کمک کرده تا بتواند با آرامش کامل این مسئله را به همسزش منتقل کند. پس از مدتی نیما در شغل جدید خود به موفقیت های تازه ای دست پیدا کرد و سپس برای ادامه تحصیل فرزندشان به شهر دیگری نقل مکان کردند. جمیله تا آخر عمر از دوستش قدردان خواهد بود که در دوران متطلاطم زندگی و در سخت ترین شرایط ، توانسته بود به او کمک کند و زندگی اش را از خطر نابودی نجات دهد.
  • لازم به ذکر است که با جود تمام حمایت هایی که فرد از سوی دوستان خود دریافت می دارد، هیچ گاه نباید نقش حامی و محافظ همسر خود را در زندگی به دست فراموشی بسپارد. " امی یولسون " رواندرمانگر مشهور نیویورک معتقد است که: " اگر خانم ها بیش از اندازه به این مسئله عادت کنند که برای حل مشکلات زناشویی خود همواره به دوستان مونث خود روی آورند، این احتمال وجود دارد که دیگر هیچ گاه تمایلی به مطرح کردن و درمیان گذاشتن مشکلات با همسر خود نداشته باشند". این عمل به دلایل مختلف، صحیح نیست. چنین واکنشی شما را به طور حتم از صمیمت لازم در زندگی مشترک دور خواهد کرد. حال چون آنها مرد هستند به این معنا نیست که به هیچ وجه قادر به درک شرایط روحی خانم ها نیستند. اگر آقایون هم به درستی توجیه شوند که همسرانشان نیاز دارند تا با آنها در مورد مشکلات خود صحبت کنند، مطمئنا وقت و توجه لازم را در اختیار آنها قرار می دهند و بدون شک با پی گیری این روش، صمیمت میان آنها نیز بیش از پیش افزایش پیدا خواهد کرد.
  • خیلی مشکل است اگر بخواهیم میان دوست های دختر وهمسرانمان تفاوت قائل شویم و تنها یکی از آنها را به عنوان بخش اصلی زندگی خود بپذیریم. زمانیکه با مشکلات شدیدی درگیر هستید خیلی خوب است که احساسات خود را با دوستان صمیمی در میان بگذارید، اما در عین حال به کسی نیاز دارید که از پشت شما را حمیات کند، به همین دلیل لازم است که در تمام مراحل زندگی هر دوی آنها را در کنار خود داشته باشید
دوشنبه 14/6/1390 - 10:38
كودك
  • اصول اخلاقی مهم در تربیت فرزندان...

  • تـعداد کمی از اصـول و عقـایـد رفتاری وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقی مانده اسـت. ایـن اصـول و عـقاید، در همه ی فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ی اینها، فقطجـلوگیری از رفتـارهـای بـد و نـاشـایسـت نیست، بلکه این اصول و عقاید، جامعه ای را به وجود می آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بی عاطفه نیستند، بلکه فارغ از خود پسـندی، بسیـار مـهربان، مؤدب و همدل میـباشند، یعنی همان کودکانی که ما در خیالاتمان آرزوی داشتنشان را داریم.
  • مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب های معنوی برای بیان این اصـول و عـقاید زنــدگی، راه مخصوص به خود دارند. در این مقاله قصد داریم، شما را با اصلی ترین و بنیادی ترین این عقاید آشنا کنیم، تا با بکار گیری آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعالیت هایتان، به جامعه آرمانی خود دست یابیم.

  • 1. با محبت باشید. محبت بزرگترین نعمت خداوندی است که پایه و بنیاد همه ی روابط و اخلاقیات به آن وابسته است. هرچه شما بیشتر به اطرافیانتان محبت کنید، در عوض محبت بیشتری نیز دریافت خواهید کرد. این بهترین هدیه ای است که می توانید تقدیم فرزندتان کنید.

  • 2. ثابت قدم باشید. نظم، قاعده و محدودیت های مشخص، ایجاد اعتماد می کند. این همان چیزی است که فرزندتان برای احساس امنیت و آرامش به آن نیاز دارد.

  • 3. الگوی خوبی باشید. اگر میخواهید فرزندتان به کاری که شما دوست دارید گرایش پیدا کند، شما خود الگویی برای آن رفتار باشید. فرزند شما به کسی نیاز دارد تا از او سرمشق بگیرد.

  • 4. قابل اعتماد باشید. دروغ نگویید و سعی کنید رفتارهای ساختگی از خود نشان ندهید. فرزندان باید خودِ واقعی شما را ببینند و بشناسند.

  • 5. حضور داشته باشید. سعی کنید وقتی کودکتان به شما نیاز دارد، کنار او باشید و به خواسته های او رسیدگی کنید. نگذارید کار یا مسائل دیگر بین شما و فرزندتان فاصله بیندازد.

  • 6. خوش بین باشید. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغییر می کنند. اگر مثبت گرا و به آینده خوشبین باشید، از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.

  • 7. صبور باشید. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو روید. زندگی به خودی خود سیع می گذرد، پس چرا خودتان هم سعی می کنید سرعت آن را بیشتر کنید؟ و یادتان باشد، تغییر زمان می برد.

  • 8. ایستادگی کنید. زندگی دویدن در مسیری بسیار طولانی است. پشتکار و استقامت از لزومات پیمودن این راه است. پس هیچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشید، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.

  • 9. خودپسند نباشید. از لاک خودپسندیتان بیرون آیید و انرژیتان را صرف دیگران کنید. و فرزندانتان را در این راه طولانی با خود همسفر کنید.

  • 10. فعال باشید. فقط یکجا ننشینید. اگر ایده خوبی دارید، یا فکر می کنید کاری اشتباه است، دست به فعالیت بزنید. عملکردهای شما به فرزندانتان نشان می دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.

  • 11. ساده باشید. کودک شما برای خوشبخت بودن نیاز به چیزهای زیادی ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. این کار باعث می شود او یاد بگیرد برای داشتن کوچکترین وسیله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.

  • 12. بااعتقاد باشید. هر انسانی برای زندگی کردن نیاز به مجموعه ای از اصول و قوانین دارد که از طریق آن خوب را از بد تشخیص دهد. شما باید جایگاه اعتقادیتان را محکم کنید، تا فرزندتان هم فرصت پیروی از شما را داشته باشد.

  • 13. سازگار باشید. انعطاف پذیری امر بسیار مهمی در زندگی است. یاد گرفتن چیزهای تازه، داشتن ایده های جدید و کشف دیدگاه های مختلف، را باید تجربه کنید و به فرزندانتان نیز منتقل کنید.

  • 14. همدل باشید. فرای همه ی این مسائل، یکی از مهمترین فضیلت های انسانی، توانایی درک دیگران و فهمیدن احساسات آنهاست. همدلی پادزهری برای رفتارهای خودپسندانه، بیرحمانه و عاری از عاطفه و احساس است. و بهترین راهی که فرزندانمان می توانند این خصوصیت برجسته را بیاموزند، از طریق همدلی کردن ما با آنهاست.

  • با اینکه گفتن این مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در این زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نیست. رفتارهایی که ما در کودکانمان مشاهده می کنیم، فقط انعکاسی از آنچه در خانواده خود می بینند نیست، بلکه انعکاسی از دنیای بزرگ پیرامون آنهاست. خطرات بسیاری پیش پای آنهاست، خطراتی که گاهی ما توانایی کنترل آنها را نداریم. تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که پدر یا مادرانی صالح باشیم.
  • هر کاری که ما انجام می دهیم، تاثیری مستقیم بر فرزندانمان و دنیای آنها دارد. پس دست از بهانه تراشی و انداختن تقصیر بر گردن همدیگر برداریم و همه ی انرژیمان را صرف تربیت آنها کنیم. موفق شدن آنها در زندگی به این نیست که همیشه در مدرسه نمره بیست بگیرند، یا تحصیلات دانشگاهی کنند یا در کار و تجارت موفق شوند. موفقیت آنها، نفسِ خوشبخت زندگی کردن در این دنیای پر هرج و مرج و شلوغ است .
دوشنبه 14/6/1390 - 10:36
كودك
  • آموزش کودکان برای احترام گذاشتن به دیگران...

  • راه های مختلفی وجود دارد تا از طریق آن به کودکان یاد بدهیم که چطور به سایرین احترام بگذارند. والدین عادت دارند همه چیز را به فرزندانشان امر کنند: "همانطور که من می گویم باید رفتار کنی"، "باید به مادرت احترام بگذاری." و .... در واقع، والدین میتوانند دستورات خود را به کودکان تحمیل کنند، اما نمی توانند آنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما می توانیم فرزندانمان را وادار کنیم آنطور که ما می خواهیم رفتار کنند، اما نمی توانیم مجبورشان کنیم که به ما و بقیه مردم احترام بگذارند. احترام را باید به دست آورد.
  • احترام فقط با خوب و مهربان بودن به دست نمی آید. البته خوب بودن هیچ اشکالی ندارد، اما پدر یا مادری که با خوبی و مهربانی بیش از حد با فرزندانش رفتار می کند، مطمئناً فرزند یکدنده و سخت گیری بار خواهد آورد. کسب احترام به چیزی فرای خوب و مهربان بودن صِرف نیاز دارد.
  • ترفند دیگری برای کسب احترام وجود دارد: والدین سعی می کنند با گوشزد کردن خطاهای فرزندانشان باعث شوند آنها بهتر رفتار کنند. این اصلاً روش مناسبی نیست. کودکان وقتی احساس میکنند از آنها انتقاد شده و طرد شده اند، هیچ انگیزه ای برای بهتر شدن ندارند. وقتی کودکان مورد انتقاد قرار می گیرند، به جای اینکه بهبود یابند، سعی می کنند خودشان یا دیگران را محکوم کنند.
  • کودکان یاد می گیرند به کسانی احترام بگذارند که به آنها احترام می گذارند. افرادی که بیشتر مورد احترام هستند، از ترکیبی منحصر به فرد از دوست داشته شدن و ایجاد محدودیت به طریقی محکم اما مهربانانه استفاده می کنند. بااینکه کودکان تصور می کنند هیچ نیازی به پند و اندرز ندارند، اما اگر این نصیحت ها در قالب یک رابطه ی محبت آمیز و حمایت کننده باشد، می تواند آنها را به داشتن رفتارهای مناسب و خوب تحریک کند. کودکان به محدودیت نیز احتیاج دارند، اما این محدودیت ها هم می تواند با نرمی، مهربانی و احترام برای آنها گذاشته شود.
  • مثلاً اگر کودکی شروع به آزار و اذیت و زدن خواهرش می کند، پدر یا مادر می تواند به طرق مختلف عکس العمل نشان دهد. می تواند کودک را زده و بگوید: "وحشی چی کار داری می کنی؟ ول کن خواهرت را...". مطمئناً این روش به کودک احترام گذاشتن را یاد نمی دهد. از طرف دیگر، پدر یا مادر فهمیده می تواند دست کودک را بگیرد و به او بگوید: "ما هیچوقت نباید به کسی صدمه بزنیم و بقیه را آزار بدهیم. می شه به من بگی چه چیز تو را ناراحت کرده است؟" والدین عاقل و فهمیده برای فرزندانشان محدودیت ایجاد میکنند اما این کار را بدون کتک زدن و آزار دادن کودک انجام می دهند.
  • کودکان زمانی یاد میگیرند به سایرین احترام بگذارند که افرادی که برایشان مهم هستند، الگویی از احترام گذاشتن باشند. اگر کودکان ببینند که ما که نزدیک ترین افراد به آنها هستیم، به دیگران و ارزشهایمان احترام می گذاریم، به نفعشان خواهد بود. ما می توانیم مدام درمورد چنین الگوهایی با کودکانمان صحبت کنیم و این نمونه های اخلاقی را تحسین کنیم. و برعکس می توانیم افرادی را که اذیتمان می کنند یا با ما فرق دارند—مردمانی از کشوری دیگر، با اعتقادات یا باورهایی متفاوت-- را پیش آنها نکوهش کنیم. احترام گذاشتن ما به افرادی که با ما فرق دارند خود می تواند نمونه ای برای الگوپذیری کودکان باشد.
  • این به آن معنا نیست که با آنچه بقیه مردم انجام می دهند یا باور دارند هم عقیده ایم. باید برای آنها توضیح دهیم که هر انسانی می تواند باور خاص خود را داشته باشد، و با اینکه کاملاً متضاد باور ماست ما باید به او و اعتقاداتش احترام بگذاریم.
  • برای یاد دادن طریقه ی احترام گذاشتن، ما باید عیوب و اشتباهات خود را به راحتی قبول کنیم. اگر بی دلیل کودکمان را تنبیه کردیم، یا اگر کوتاهی در حق او انجام دادیم، از او معذرت خواهی کنیم و بخواهیم که ما را ببخشند.
  • احترام مبنای رابطه های مستحکم و پردوام است و می تواند نتیجه طبیعی برخورد و رفتار صحیح والدین با کودکانشان باشد.
  • افرادی که بیش از همه به آنها احترام میگذارید چه کسانی هستند؟ چه کرده اند تا توانسته اند احترام شما را جلب نمایند؟
  • به چه راه هایی به کودکانتان احترام می گذارید؟ (آیا به حرف هایی که می زنند با احترام گوش می دهید؟ آیا سعی میکنید با آنها وقتتان را بگذرانید؟ آیا سعی می کنید به علایق آنها احترام بگذارید؟)

  • بهترین راه نشان دادن احترام به فرزندتان چیست؟
  • وقتی مردم بیش از آنچه هستند ادعا میکنند که خوب هستند، ما اشکالات آنها را بیشتر می بینیم. وقتی به قصور و اشتباهاتشان اعتراف می کنند، ما بیشتر از آنها چشم پوشی می کنیم، به خصوص وقتی میدانیم سعی میکنند بهتر باشند. آیا شما هم کوتاهی ها و اشتباهاتتان را با کودکانتان درمیان می گذارید و از آنها درخواست کمک می کنید؟ مثلاً ممکن است بگویید: "من وقتی خسته ام خیلی زود عصبانی میشوم و سرت داد می زنم و آنطور که باید و شاید به تو محبت نمی کنم. امیدوارم تو من را ببخشی و کمی تحملم کنی."
  • گاهی برخی والدین آنقدر فهمیده اند که مشکلاتشان را نیز با فرزندانشان مطرح میکنند. "من روز بدی داشتم، کاش کمی مراعاتم کنی تا من چیزی نگویم که ناراحت شوی." اما والدین نباید کودک را از وضعیت سلامتی خود نگران کنند. پس بهتر است بعد آن بگویند: "اگر چند ساعت استراحت کنم حالم خوب می شود و با هم به کارها می رسیم."
دوشنبه 14/6/1390 - 10:35
ازدواج و همسرداری
  • آیا آقایون باید تمام انتظارات خانمها را برآورده سازند؟
  • پاسخ به نامه خانمی که رابطه دو ساله او با نامزدش در حال بر هم خوردن است. او تصور می کند که راه دست یابی به قلب خانم ها از گوششان می گذرد و متاسفانه هیچ گاه نامزدش حرف هایی که را که او انتظار شنیدنش را دارد، نمی زند.

  • سوال خواننده:
  • مشاور عزیز,
  • من و همسرم الان تقریبا نزدیک به دو سال است که با هم نامزد کرده ایم. او بسیار دوست داشتنی، مودب، مهربان، خونگرم و بامزه است. او همچنین همواره از یک "سیستم منسجم ارزشی" که مورد تایید شما نیز هست، برای دوست داشتن استفاده می کند و مشکلی در این رابطه ندارد. من کاملا با نظریات شما موافق هستم اما در میان آنها به نکته ای برخوردم که کمی برایم ابهام ایجاد کرده.
  • به نظر می رسد که عبارت " خانم ها عاشق چالش هستند" مبنای نصایح شما در امر دوست داشتن می باشد. با در نظر گرفتن این جمله، شما همیشه به آقایون گوشزد می کنید که در آغاز ارتباط حرف های عاشقانه نزده و بیش از اندازه از خانم ها تعریف و تمجید نکنند. من تا حد بسیار زیادی با این مقوله موافقم. اگر مردی که من به تازگی با او آشنا شده ام شروع کند به سرودن شعرهای حماسی در مورد زیبایی هایم و اظهار کند که من عشق حقیقی گمشده او بوده ام، من احساس می کنم که با این کارها به نوعی قصد گمراه کردنم را دارد. او به اندازه کافی با خصوصیات من آشنا نیست که از من تعریف کند و عاشق من بشود.

  • و حالا مشکل من:
  • واما زمانی که رابطه جدی تر شده و مدت زمان زیادی از آن گذشت، من فکر می کنم که طرز صحبت کردن آقایون باید نسبت به خانم ها تغییر کند. این معمایی است که من می خواهم هم برای خودم و هم برای سایر خوانندگان آقا که به تازگی از خانمی خوششان آمده روشن شود. باور کنید که ما خانم ها هم مواقعی برایمان پیش می آید که به اندازه آقایون در مورد احساسات و نیازهایمان گیج و آشفته می شویم. برای خود من که سال ها طول کشید تا متوجه شدم نیازهای واقعی ام را چگونه می توانم در مقابل یک مرد بروز دهم.
  • یک حقیقت بسیار ساده که من در مورد خانم ها کشف کردم این است که خانم ها نسبت به کلمات شفاهی عاشقانه و صادقانه پاسخ مثبت از خودشان نشان میدهند و اگر بر روی این مطلب تمرین شود می توان فضای رمانتیک و عاشقانه را برای مدت زمان طولانی برقرار نگه داشت. چرا؟ زیرا بازتاب فکری خانم ها نشات گرفته از اطرافیانشان می باشد. شما ذهن خود را بر روی هر چه که متمرکز کنید و هر احساساسی که نسبت به او بروز دهید، او مستقیما همان ها را نسبت به شما بازتاب می دهد.
  • به عنوان مثال اگر بر روی زیبایی های خاص او دست بگذارید و مدام از آنها تعریف کنید او نه تنها سعی می کند آن زیبایی خاص را نگه دارد بلکه تلاش می کند تا از همه نظر زیباتر شده و مطابق میل شما شود. هر چقدر شما بیشتر بگویید که جذاب و خواستنی تر است او خیلی پر حرارت تر و مطلوب تر در نظر شما ظاهر می شود. هر چه بیشتر از توانایی های خاصش قدردانی کنید، آنها بزرگ تر شده و زندگی مبارکی را برایتان به ارمغان می آورد.

  • تعریف کردن کار خود را انجام می دهد:
  • زمانی که شما درجه سپاس و قدردانی خود را به طور شفاهی به زبان می آورید برای خانم ملموس تر جلوه کرده و در نظرش حقیقی تر می شود. راه دست یابی به قلب خانم ها مستقیما از گوش هایشان می گذرد! و همچنین از پوستشان؛ بهتر است زمان صحبت کردن همسرتان را لمس کنید. به جای اینکه زمان خروج از در با بیمیلی یک "دوستت دارم" تحویلش بدهید، بهتر است او را در آغوش بگیرید، مستقیما در چشم هایش نگاه کنید و با قاطعیت بگویید "دوستت دارم." این عبارت را باید به طور خاص بیان کنید. به او بگویید که چقدر پیچ و خم های لب هایش را دوست دارید، وقتی کمرش را لمس می کنید چه احساسی دارید و اینکه تا چه حد لباس های آبی به او می آید.
  • و نکته آخر اینکه: دست نوشته های عاشقانه برای خانم ها، مقدس هستند. تعداد بسیار زیادی از خانم هایی که من می شناسم ترجیح می دهند از همسرانشان یک دست نوشته عاشقانه و یا یک کارت تبریک که در آن دست خط آقا وجود داشته باشد را به جای یک گردنبند جواهر به عنوان هدیه از او دریافت کنند.
  • خلاصه اینکه بهتر است تا جایی که می توانید احساسات خود را به زبان بیاورید (به علاوه ی تمام راههای شگفت انگیزی که شما برای عشق ورزی به کار می گیرید) البته با صدق و صفا، صمیمیت، و به طور اختصاصی و شما یک ملکه پر حرارت و بخشنده دارید که در سراسر زندگی برایتان طنازی کند.

  • رومینا – کسی که عاشق پوچی شیرینش است:
  • پاسخ مشاور
  • سلام رومینا
  • نامه ات بسیار عالی بود و باید به تو تبریک بگویم چرا که با مردی هستی که برای دوست داشتن خود از یک "سیستم ارزشی" خاص پیروی می کند. مردی که با اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر است، به تو اهمیت می دهد و می تواند خوشحات کند. یک مرد واقعی که نه زن ذلیل است و نه به طور افراطی مرد سالار.
  • بیشتر خانم ها زمانی که برای خود یک شریک انتخاب می کنند باید به نحوی با او به مصالحه بپردازند. آنها باید از بین یک مرد قوی که هیچ گونه احساسی ندارد و یک مرد پر احساس که با کمبود تستسترون مواجه است، یکی را انتخاب کنند. اما به این دلیل که تو در رابطه خود با یکی از پسرهایی هستی که من سیستم او را قبول دارم، میتوانم به جرات بگویم یکی از بهترین ها را انتخاب کرده ای. خوشا به حالت!

  • اما تو یک مشکل داری:
  • از اونجایی که تو این همه وقت گذاشتی و در مورد نیاز خانم ها به تعریف و تمجید شفاهی، برای من نوشتی، معلوم می شود که این مطلب جزء مشکلات خودت هم هست. من تصور می کنم که نامزد تو صرفا می خواهد همواره تو را در چالش نگه دارد چراکه یکی از راههای عملی نفوذ به قلب خانم ها همین مورد است. برای من کاملا قابل درک است که او با خودش می گوید: "برای چه زمانی که می توانم او را با به چالش انداختن دوستدار خود نگه دارم چرا بیش از اندازه احساساتی شوم؟ همین چالش ها بوده که امروز مرا به این جایی که الان در آن هستم رسانده: یعنی برقراری رابطه با یک خانم رویایی و فوق العاده."
  • اما به عنوان یکی از پیروان "سیستم ارزش" او همچنین باید در ذهن داشته باشد که اگر بخواهد شما را برای مدت زمان زیاد در کنار خود نگه دارد باید به تو احترام بگذارد، توجه خودش را معطوف تو کند و با این کارها یک فضای رمانتیک ایجاد نماید. تا اونجایی که من متوجه شدم تو به اندازه کافی احترام و توجه را از او میگیری اما چیزی که تو را آزرده ساخته، نبودن آن فضای رمانتیک دلخواهت است تا بتوانی خوشحال باشی.
  • همسر تو باید متوجه شود که عشق واقعی در نظر تو چه معنایی دارد. آنطور که من متوجه شده ام او اغلب عشق خودش را به طور عملی به تو ثابت می کند اما از نظر گفتاری کمی ناکافی برخورد می کند. او باید بر اساس یک قاعده منظم به طور کلامی از تو تعریف کند، اما به خاطر داشته باش که تو هم باید این کار را در قبال او انجام دهی.

  • تو تقریبا درست می گی:
  • او باید هر چند وقت یکبار با یادداشت های روشنفکرانه و عاشقانه ای که برای تو مینویسد سورپرایزت کند (البته باید بدانی که دفعات انجام این کار از طرف او باید کمتر از دفعات انجام آن از طرف تو باشد، برای اینکه اگر او بیشتر از تو این کار را انجام دهد آنوقت چالش ها از بین می رود و تو علاقه کمتری را نسبت به او از خودت بروز میدهی. از سوی دیگر اگر او هیچ گاه چنین کاری را برایت نکرده او به طور کامل از "سیستم ارزش" دنباله روی نمی کند.)
  • و از اونجایی که من خودم هم "دوستت دارم ها" را دوست می دارم، هر چند وقت یکبار باید این جمله را به تو بگوید. یک خانم نیاز دارد که چنین حرف هایی را از طرف همسرش بشنود. می توان گفت که این قسمت یکی از ضروری ترین بخش های هر رابطه عاشقانه ای است. اما یکبار دیگر باید بگویم که او این عبارت را باید کمتر از شما به زبان بیاورد. و نکته دیگر این است که هر موقع که شما به او می گویید دوستت دارم برای رفع بدهی نباید این جمله را به خودتان برگرداند. این کار اصلا رمانتیک نیست.

  • برآوردن مقداری از خواست ها:
  • بعد از همه این حرف ها باید به خاطر داشته باشی که مرد زندگی تو نباید تمام چیزهایی را که از او می خواهی برایت برآورده کند چرا که در این حالت هیچ چیزی برای او باقی نمی ماند تا بتواند آنها را تعقیب و کشف کند و این یعنی یکنواختی. اگر تو حرف مرا قبول نمی کنی خیلی راحت می توانی بروی از مردهایی که از همسر خود جدا شده اند دلیل اصلی جدایی شان را جویا شوی. من مطمئن هستم که آنها جوابی جز این به تو نخواهند داد: "من اصلا خودم هم نفهمیدم که چی شد، تمام چیزهایی که می خواست رو بهش داده بودم!"
  • همانطور که دیدی خیلی خوبه که تا حدودی در میزان کمی نا امیدی به سر ببری. کاری که همسر تو انجام می دهد این است که یک تعادل بین دادن و نگه داشتن خواست های تو برقرار کند تا در این صورت تو هم دوست داشته شدن و احترام را احساس کنی هم اینکه تمام نیازهایت به طور کامل ارضا نشوند. شاید این امر برای تو چندان قابل درک نباشد (چون خودت نوشته بودی که خانم ها در شناختن خودشان هم با مشکل مواجهند) این تنها کاری است که می تواند توجه تو را برای مدت زمان طولانی نسبت به او در یک حد بالا نگه دارد.
  • حرف ها خیلی تاثیر گذار هستند و می توانند فضای رمانتیک ایجاد کنند و اگر با قاطعیت و در زمان مناسب مورد استفاده قرار بگیرند به طور حتم میزان صمیمیت موجود را تا حد زیادی افزایش می دهند. نکته این جاست که آقایون هیچ گاه نباید از الفاظ پر زرق و برق و شهوت برانگیز برای جلب توجه خانم ها استفاده کنند و زمانی باید آنها را به کار بگیرند که علاقه خانم در حال نابود شدن باشد. کلام بیشتر باید در راه ارائه عشق بیان شود تا تلاش برای کسب تایید.
  • و آقایون باید به خاطر داشته باشند که این دلیل آن است که چرا خانم ها برای مردهای " محکم و آرام" غش و ضعف می کنند.
دوشنبه 14/6/1390 - 10:35
ازدواج و همسرداری
  • آیا او مرد ایده آل شماست؟

  • آیا می خواهید مطمئن شوید که نامزد فعلی تان مرد ایده آلی برای شروع یک زندگی مشترک به حساب می آید؟ در این قسمت پاسخ مناسب را به برخی از جدی ترین سوال هایی که هر کس در این زمینه باید از خود بپرسد، را برایتان تشریح می کنیم. پاسخ ها کاملا صادقانه هستند؛ این هم 10 سوال برای شروع:

  • 1- آیا او تصور می کند مرد خوش شانسی است؟
  • خانم ها بدشان نمی آید که مرد زندگیشان به درستی درک کرده باشد که نیمی از زندگی بر طبق شانس و نیمه دیگر آن بر اساس سخت کوشی پیش می رود، و هر دوی این عوامل تا حدی می تواند زندگی را تحت الشعاع قرار دهد. مردی که خود را خوش شانس فرض می کند به راحتی انرژی مثبت از خود ساطع می کند، و جزء افراد قدردان به شمار می رود، همین عوامل باعث می شوند تا فضای شاد و خوشی را برای خود و اطرافیانش ایجاد کنند. تمام این موارد جزء نکات مثبت یک مرد به حساب می آیند. اما از تمام این حرف ها که بگذریم مطلبی که واقعا اهمیت دارد این است که او حداقل مردی باشد که از داشتن شما احساس خوش شانسی و خوش اقبالی کند. هیچ شکی وجود نخواهد داشت که مردی که چنین احساسی داشته باشد شما را از صمصیم قلب دوست می دارد؛ و این خود نشان دهنده خوش شانس بودن اوست.

  • 2- آیا می توانید اشتباهات او را نادیده بگیرید؟
  • به هر حال هر کسی دارای یک سری خصوصیات ناپسند می باشد. آیا او مایعات را با پاکت سر می کشد؟ و یا روزنامه های باطله را انبار می کند؟ تا همین حد کافی است. همیشه آقایون عادات بدی دارند که می تواند خانم ها را به راحتی دیوانه کرده، از خانه فراریشان داده و باعث شود سر به بیابان بزنند. اما اشتباهات کوچک از قبیل مواردی که ذکر شد، شیرینی زندگی هستند و به راحتی قابل چشم پوشی می باشند. شما باید در این حالت تصاویر بزرگتری را در ذهن خود مجسم کنید: اجازه ندهید عادات بدی مانند جویدن یخ داخل لیوان، دید شما را نسبت به مردی که با اهمیت، مؤدب، صادق و دوست داشتنی است، تغییر داده و تیره و تار کند. همچنین نباید هیچ وقت فراموش کنید که خودتان هم عادت دارید پوست پایتان را بکنید و فنجان های نیمه کاره چای و قهوه را در همه جای خانه جا بگذارید.

  • 3- آیا می توانید اعضایی از بدنتان را که در نظر او زیباترین هستند، نام ببرید؟
  • اگر همین حالا و بدون اینکه خودتان از او سوال کنید، بدانید که او کمرتان را دوست دارد، و یا وقتی به پهلو می خوابید از برآمدگی شکمتان خوشش می آید و یا اینکه به شما گفته لپ هایتان لطیف ترین قسمت صوررتان هستند، به طور حتم این مطالب را بیش از یک بار تکرار کرده که به یاد شما مانده است. و این مسئله زیباست.

  • 4- آیا او تا آخرین قطره شیر را خودش می خورد؟
  • اگر مردی بیخوابی کشیده باشد، کارش دیر شده باشد، نتواند کراوات مورد علاقه اش را پیدا کند، اما با وجود تمام این مسائل و مشکلات هنگام مصرف شیر، مقداری از آنرا برای شما باقی بگذارد، نشان می دهد که مرد با ملاحظه ای است. اما اگر فقط حرفش را بزند و برای مثال بگوید: "من به تو فکر می کنم" و در عمل چیزی از او مشاهده نکنید، باید کمی دقیقتر بر روی انتخاب خود فکر کنید.

  • 5- آیا او راز دار است؟
  • همه ما می دانیم که تمام رازها مثل هم نیستند. برخی از افراد حرف هایی را به ما می زنند و از ما انتظار دارند که آنها را در همان نقطه خاک کنیم. اگر مرد مورد نظر شما زمانیکه بیش از اندازه نوشیده باشید، رازهای شما را به راحتی به صورت یک داستان مسخره برای دیگران تعریف کنید، باید کمی محتاط تر نسبت به او عمل کنید. به عنوان مثال اگر شما دارای بیماری آمیزشی باشید، شاید این موضوع جزء یکی از آن رازهایی باشد که دلتان بخواهد طرف مقابل آنرا تا ابد در قلب خود مخفی نگه دارد. چیزی که خیلی اهمیت دارد، این است که هر دوی شما رازهایتان را به شیوه مشابه برای یکدیگر دسته بندی کنید، حال چه کوچک باشند، چه بزرگ.

  • 6- آیا از دارایی های او آگاه هستید؟
  • منظور ما تا آخرین قران نیست، بلکه یک حساب سر انگشتی کفایت می کند. او باید خودش صادقانه و با روی باز در مورد این مسئله با شما صحبت کند، نه اینکه شما زمانیکه او در اتاقش نیست، فایل های کامپیوترش را زیر و رو کنید.

  • 7- آیا تا به حال شما را در بدترین حالت دیده است؟
  • منظور ما چیزی بدتر از زمانی است که هیچ آرایشی نداشته اید و یا موهایتان ژولیده بوده است. ما در حقیقت در مورد روی شیطانی شما صحبت می کنیم؛ وقتی افسردگی شدیدی دارید، بیش از اندازه تند خوی شده اید، و به بالاترین حد بی ادبی رسیده اید! رویی که هیچ کس تحمل آنرا ندارد؛ شما می دانید ما در مورد کدام بخش از وجودتان صحبت می کنیم. بله درست است همانی که حدسش را می زنید! اگر او شما را در آن وضعیت دیده و بدون اینکه با 110 تماس بگیرد، موقعیت را تحت کنترل خود در آورده باشد، بنابراین یک محافظ واقعی است.

  • 8- آیا شما را با قاطعیت می بوسد؟
  • بوسه ای که از روی تعهد و میل باطنی نباشد، کاملا سرد و بی روح است. درست مثل زمانی که شما با بی میلی با کسی دست می دهید (و می گویید: "از دیدنت خوشحال شدم") فقط به این دلیل که به نحوی از دست او راحت شوید. حتی آرام و لطیف ترین بوسه نیز باید احساسی را در شما به وجود آورد که انگار می دانید رابطه به کجا ختم خواهد شد.

  • 9- آیا از کمربند استفاده می کند؟
  • بستن کمربند یک نکته ریزی است که شما به واسطه آن می توانید متوجه شوید که آیا او به خود و وضعیت ظاهری اش اهمیت می دهد یا خیر. مانند مصرف سبزیجات و استعمال کرم ضد آفتاب، شاید زمان کوتاهی برای انجام آن لازم باشد، اما اثر آن یک عمر در زندگی شما تاثیر خواهد گذاشت.

  • 10- آیا شوخ طبع و با صفا است؟
  • یک مرد شوخ طبع کسی است که از زندگی لذت می برد. به جوک ها می خندد، از یک غذای مطبوع لذت می برد، سرگرمی های زیادی برای خود پیدا می کند، و اگر شرایط ایجاب کند، می رقصد. نوعی نیروی جوانی خاص در این دسته از مردها وجود دارد، آنها در لحظه حال زندگی می کنند، موقعیت و شرایط محیط پیرامون خود را همواره در نظر دارند، و از امکانات بهترین استفاده را می کنند. واقعا جالب است.
دوشنبه 14/6/1390 - 10:35
ازدواج و همسرداری
  • آیا برای بچه دار شدن آمادگی دارید؟

  • برخی زوجها با درایت و برنامه ریزی دقیق صاحب فرزند میشوند، عده ای از زوجین هم بدون اندیشه و غیر مسئولانه، و برخی هم تصمیم میگیرند تا هیچگاه صاحب فرزندی نشوند. صرف نظر از اینکه شما در کدام دسته جای میگیرید، یک چیز مسلم است، و آن اینست که داشتن فرزند و پرورش آن یک شغل و مسئولیت 24 ساعته و مادام العمر است، و البته پر هزینه و طاقت فرسا. ما در این مقاله به چند پارامتر که به شما کمک میکند تا دریابید آیا آمادگی خوش آمد گویی به عضو جدیدی را در خانواده ی خود دارید یا خیر، اشاره کرده ایم:

  • 1- آیا رابطه ای با ثبات با شریک خود دارید: آیا بچه دار شدن توانایی ترمیم و یا تحکیم یک زندگی زناشویی ی متزلزل را دارد؟ خیر. این یک افسانه است. شما بایستی قبل از اینکه صاحب فرزندی شوید خود و شریکتان را بخوبی بشناسید، باید خالصانه به یکدیگر علاقه مند بوده و رابطه ی میان شما صمیمی و کاملاً با ثبات باشد. باید آینده ی رابطه ی شما روشن، مطمئن، قابل پیش بینی و نوید دهنده باشد.

  • 2- آیا از توان مالی برخوردار میباشید: یک کودک با وابستگی های مالی فراوانی به این دنیا وارد میشود، که این وابستگی ها با گذشت زمان افزایش نیز می یابند. هزینه های نگهداری و پرورش کودک بی شماراست، از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: هزینه زایمان، هزینه های درمانی (مراجعه به پزشک و تهیه دارو)، نیازهای تغذیه ای و پوشاک، اسباب بازی، مدرسه و شهریه های متعدد دیگر، اوقات فراغت، دانشگاه، ازدواج و...بنابراین لازم است تا شما از یک پشتوانه مالی، یک شغل با درآمد مکفی و پایدار و پس انداز خوبی برخوردار باشید (برخورداری از امنیت شغلی و مالی).

  • 3- آیا وقت کافی در اختیار دارید: بسیار خوب، شما از لحاظ مالی تامین میباشید. اما پول نمیتواند نیازهای احساسی و عاطفی فرزند شما را برآورده سازد. کودک شما نیازمند حضور شماست، که هیچ چیز را نمیتوان جایگزین آن کرد، حتی گرانقیمت ترین و مجلل ترین لباسها و اسباب بازیها را. این در مورد پدر و مادر هر دو به یک اندازه صدق کرده و حائز اهمیت است. چنانچه مشغله کاری زیادی دارید بهتر است از بچه دار شدن صرفنظر کنید.

  • 4- آیا به مسایل بالقوه ی آینده اندیشیده اید: چنانچه شما و شریکتان متعلق به دو مذهب، فرهنگ، کشور و یا حتی طبقه ی اجتماعی ی متفاوت باشید، این تفاوتها میتواند طی پرورش کودک زمینه ساز مشاجرات و کشمکش های فراوانی گردد. نیازی نیست شما در مورد همه چیزهم عقیده باشید، اما ضروری است بر سر اینکه چگونه در آینده مصالحه و سازش خواهید کرد توافق حاصل کرده باشید.

  • 5- آیا از سلامت کامل جسم و روان برخوردار میباشید: شما و شریکتان قبل از بارداری باید کاملا سالم باشید. پیش از بارداری بایستی تحت یک چک آپ کامل قرار گیرید، و وجود بیماریهای خطرناک از قبیل اچ آی وی در شما منتفی گردد. چنانچه به دیابت و فشار خون بالا مبتلا هستید، بایستی تحت نظر متخصص زنان فرزند خود را بدنیا آورید. همچنین انجام آزمایشات ژنتیک قبل از بارداری از اقدامات بسیار ضروری و حیاتی است. سلامت روان شما و شریکتان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

  • 6- آیا از دانش کافی در زمینه پرورش کودک بهره مند میباشید: فرزند پروری یک علم است. شما بایستی از مراحل رشد و تکامل کودک، نحوه مراقبت از کودک، و روانشناسی کودک و نوجوان آگاهی کامل داشته باشید. شما باید بدانید چگونه با یک کودک خردسال و یا نوجوان رفتار کرده و تعامل داشته باشید. شما بمنظور تادیب و تربیت فرزندتان باید از صلاحیت و دانش کافی برخوردار باشید.

  • 7- آیا شما از حمایت اجتماعی و عاطفی کافی برخوردار هستید: پرورش کودک بدون یاری دوستان و خانواده کاری بس دشوار و طاقت فرسا است. بنابراین مطمئن گردید از حمایت اجتماعی کافی در رابطه با نگهداری و پرورش فرزندتان بهره مند میباشید.

  • 8- آیا شما آمادگی ظهور تغییرات جسمی در بدنتان را دارید: حاملگی و زایمان با اضافه وزن در مادران همراه است (به ویژه در ناحیه شکم). این اضافه وزن ممکن است همیشگی و یا گذرا باشد. به هر صورت برای بازگشت به وضعیت اولیه حداقل 9 ماه زمان لازم است. بنابراین زوجهای جوان باید آمادگی پذیرش این تغییرات ظاهری را داشته باشند.

  • 9- آیا برای بی خوابیهای شبانه آمادگی دارید: بی خوابی های شبانه، از هم گسیختگی در الگوهای خواب، نبود وقت کافی برای رسیدگی به خودتان، رابطه ی جنسی کمتر، تفریح و اوقات فراغت کمتر، ازجمله مشکلات پیش روی شماست که باید با آنها کنار آیید. هشیار باشید که بچه دار شدن در ماههای نخست زندگی ی مشترک میتواند استرس و فشار روحی ی زیادی به شما و شریکتان تحمیل کند. بنابراین سعی کنید تا 3 سال پس از ازدواجتان صاحب فرزندی نشوید.

  • 10- آیا میتوانید فرزند خود را همانگونه که هست بپذیرد: شما باید احتمال تولد نوزادی با نقصهای جسمی و روانی را نیز مد نظر داشته باشید ( هر چند اغلب آنها قابل پیشگیری است). ممکن است نوزاد شما، آن طور که در رویاهایتان می پروراندید، نباشد، ممکن است از زیبایی ی دلخواه شما برخوردار نباشد، و یا حتی ممکن است مرده متولد شود. چنانچه پسر و یا دختر بودن کودک برایتان مهم است، بهتر است قید بچه دار شدن را بزنید، چون ممکن است چیزی بر خلاف آرزویتان رقم بخورد.

  • چند توصیه دیگر:
  • 1- چنانچه بر مبنای دلایل غلط و غیر منطقی صاحب فرزند شوید، لذت شیرین پدر و مادر شدن به پشیمانی و عذابی ابدی برای شما و فرزندانتان بدل خواهد شد.

  • 2- برای آینده خود برنامه ریزی کنید و ببینید حضور فرزند در آن چه تغییراتی ایجاد میکند.

  • 3- فرزند با خود شادی های بسیاری به همراه می آورد، اما در عین حال چالشهای فراوانی نیز پیش روی شما قرار میدهد. فرزند روابط، فعالیتهای روزمره، شغل، وضعیت مالی، و سبک زندگی شما را دستخوش تغییر خواهد کرد.

  • 4- پیش از بچه دار شدن درباره نحوه ی پرورش کودک با شریکتان صحبت کرده و به توافقات اصولی دست یابید. هر دوی شما در این زمینه باید از آمادگی جسمی، روحی و مالی کافی برخوردار باشید.

  • 5- شما و شریکتان باید قادر به فرآهم آوردن محیط و فضایی سالم، امن، مطمئن و عاری از تنش برای رشد و بالندگی فرزندتان باشید.

  • 6- بسیاری از مادران پس از تولد فرزندشان دچار افسردگی پس از زایمان میگرند. از دلایل عمده آن عدم آمادگی برای مادر شدن، ناتوانی در درک حقایق زندگی، توقعات نامعقول و عدم برنامه ریزی قبلی میباشد. به عبارت ساده تر آنها نمی دانند چه میکنند و چه باید بکنند.

  • 7- سطحی نیادیشید. از افرادی که به تازگی صاحب فرزند شده اند، مشکلات مرتبط با نگهداری کودک را جویا شده و صادقانه ببینید میتوانید از عهده آنها بر آمده و با آنها کنار آیید

دوشنبه 14/6/1390 - 10:34
خواستگاری و نامزدی
  • آنچه که زنان هنگام ملاقات با مردان به آن توجه میکنند...

  • وقتی مردی یک زن را مورد توجه قرار میدهد، قوه تخیلـش بکار می افتد. در اغلب موارد اینکه او چه چیـزی پوشـیـده است اهمیت ندارد. برای مردان، قوه تــخیـل باعـث ایـجـاد پیش بینی ها و امید به آشنایی میگردد!
  • از طرف دیگر هنگامی کـه یـک زن مـردی را مـورد توجه قرار مــی دهــد، بــندرت در وحله اول تفکرات جنسی در مورد او بـه ذهـنـش خطور میکند. بیـشتر احتمال دارد که وی او را مورد توجه قرار دهد به این دلیـل که شبـیه مردی است که میتواند از خود به لـحاظ جسمانی، احساسی و مالی مراقبت نماید و بـنــظر میرسد که میتواند بر اغلب چالشها و سختی های زندگی فائق آید.
  • متاسفــانـه بـرخـی از مــردان بسیاری از ارزشـهـای والای انسانی را نادیده گرفته و وقـتـی زنـی را مـورد تـوجـه قـرار می دهند.

  • هنگامی کـه زنـان مـردی را مورد توجه قرار می دهند، معمولا سه فکر از ذهنشان عبور میکند:
  • 1- آیا شاغل است؟

  • 2- آیا شغل خوبی دارد؟

  • 3- آیا او میتواند شغل خوبی را تـا مـدتی کـافی حفظ کند تا هر دو بتوانیم از مـنفعت آن بهرمند شویم؟

  • شاید این دلیل آن باشد که چرا مردان احـساس میکنند پذیرفته شدن آنها توسط یک زن منوط به گذراندن یک تست مشکل در مورد وضعیت جسمانی و مالیشان است.

  • مردها نگاهی سر سری دارند، زن ها موشکافانه میبینند:
  • بـرخـلاف بـاور عـمومی، زنـها بـیشتر از مردان به مسائل دیداری اهمیت می دهند. آنـها تـمایل دارنـد آنچه را که دوست دارند ببینند. این دیدن لـزوما همـراه با خـیـره شـدن و زل زدن نیست و لزومی ندارد که آن چیز کاملا واضح و آشکار باشد. یک نـگـاه گذرا کافیست که تمام جزئیات در ذهن آنها ثبت گردد. مردان تحسین می کنـنـد زنـان تـفتیش؛ یک زن ممکن است قبل از اینکه چشم در چشم یک مرد دوخته باشد و یـا ایـنـکه توجهش را به خود جلب نموده باشد، بخواهد تصمیم به علاقمند شدن به آن مرد بگیرد.
  • زنان به چشمها، دستها، دندانها، لبـخـند و کلاس مردان نـیـز توجه می کـنـنـد. زنهایی که بیشتر به خصوصیات وجودی مردان اهمیت می دهنـد، به مردان صادق، اهل گردش روی، قابل اعتماد و با استیل، زیرک، خوش مشرب و باکلاس توجه میکنند. چنین مردانی به عـنـوان افرادی دوست داشـتـنی، مـهربان و علاقمـنـد بـه دیـگران درنظر گرفته می شوند. آنها محدوده وسیعی از تماسها و بـرخـوردهای شـخـصی را ایجاد و نگهداری میکنند.
  • زن ها از چشمهایشان بـرای برقراری ارتبـاط با مـرد مورد علاقه خود استفاده میکنند. از طرف دیگر مردها، از تماسهای چشمی و دیداری در مورد زن مورد علاقه خود اجتناب مینمایند.
  • با اینکه زنها می گویند که دوست ندارند یک مرد به بدن آنها خیره شود، وقتی مـردی که ممکن اسـت به او عـلاقمند باشند عمیقا در چشمهایشان نگاه میکند، بدون اینـکه ابراز کنند، احساس شعف و شادمانی بسیار می نمایند. مردی که میداند برای انتقال علاقه خود به همسر آینده اش چگونه باید از چشمهایش استفاده کند موفقتر از مردی خواهد بـود که از نگاه کردن مستقیم به چشمهای زن مورد علاقه اش خودداری می کند. تبادل تماسهای چشمی مرحله آغازین ابراز علاقه محسوب میگردد.

  • چگونه میتوانید او را علاقمند نگهدارید؟
  • راز چشم ها:
  • موثرترین روش نگاه کردن به همسر آینده تان چیست؟ از او می خواهید برق دلربـایی را در چشمهای شما ببیند؟ مستقیما در چشمهایش نگاه کرده، گویی که می خـواهید او را هیپنوتیزم کنید، لبخند بزنید و با خود بیندیشید: " آنچه را که میبینم دوسـت دارم. " توجه داشته باشید که نگاه شما باید عاری از شهوات نفسانی باشد چراکه زنها خیلی راحت میتوانند به این موضوع پی ببرند و پیامدش کاملا مشخص است.
  • بکار بردن موثر و صحیح چـشمها در مـورد یک زن دو هدف را دنبال میکند. اول اینکه شما علاقه خود نسبت به او را ابراز می دارید. دوم اینکه میتوانید آنچکه او از طریق تماسهای چشمی سعی در بیانش دارد را تشخیص داده و حدس بزنید. روی بـرگـردانـدن از یک زن بعد از اینکه با او تماس چشمی برقرار نمودید، بیانگر ضعف و سستی می باشد. وقتی برای اولین بار با زن مورد علاقه خود تماس چشمی برقرار کردید، اجازه دهیـد کـه او این تماس را قطع کند. ممکن است احساس ناراحتی کنـید، امـا امـتـحان کـنـیـد؛ این روش جواب میدهد!
  • اغلب زنها می توانند بگویـند که آیا یـک مـرد چشم های خـائن، چشم های دروغگو، چشم های متقلب، چشم هـای مـتــاهل، چشمهای منحرف و چشمهای صادق دارد یا خیر.
  • چنانچه مردی از چشمهایش به صـورتی نادرست استفـاده کند، مـمـکن اسـت شـانس موفقیت در برگزیدن همسر مورد علاقه اش را از دست بدهد. زنها قوه درک بالایی دارند. آنها می تـوانند از نگاه یک مرد احساس کنند که آیا او صادق و قابل اعتماد است یا خیـر.
  • اگر مردی از بـرقرای تـمـاس چشمـی بـا زن مـورد عـلاقـه اش خـودداری کـنـد، پـیـغـامـی میفرستد مبنی بر نداشتن تجربه کافی درمورد زنها،خجالتی بودن و عدم اعتماد بنفس و اگر خیلی شدید به وی خیره شود، باعث ناراحتی او خواهد شد. مـردانـی کـه تـجـربـه زیادی در مورد زن ها ندارند بصورت شهوانی و نادرست به آنها نگاه میکنند. مردانی کـه نگاهی مطمئن حاوی پیغام " میتوانم ترا داشته باشم!" ، بـه همسر آینده اشان دارند، او را مجذوب خودشان میکنند.
  • بغیر از اینکه زن هـا دستان یـک مـرد را برای اینکه ببیند آیا حلقه ازدواج دارد یا خیر، نگاه میـکنند، یک دلیل دیگر را نیز دنبال میکنند. اگر انگشت انگشتر یک مرد از انگشت سبابه او بلندتر باشد، مفهومش این است که سطح تستوسترون ( تستوسترون هورمونی در بدن است که برای تحرکات جنسی، تنظیم مقدار چربی، نگهداری عضلات، تعدیل قند و فشار خون و جلوگیری از افسردگی مورد نیاز است ) بـالایی دارد. اگـر انـگشـت انـگشتر کوتاه تر از انگشت سبابه باشد، مقدار تستوسترون کمتر از میزان متوسط آن است.
  • مـردها به سادگی و به اندازه زنها لبخند نمی زنـنـد. اگـر یـک زن خـوشـحـال بـاشـد و یـا احساسات مسرت بخشی را تجربه کند، لبخند میزنـد. در میـهمـانی های فامیلی خود اگر دقت کنید کمتر مردی را میـبینید که لبخند بر چهره اش باشد. اغلب آنها طوری بنظر میرسند که گویی از حضورشان در میهمانی خوشنود نیستند.
  • افرادیکه دارای چهره ای مـعمولی هستـند و لبخند میزنند اغلب جذاب تر از مردان خوش قیافه و زنـان زیـبـایی هستند که لبخند نمیزنند.
  • لبخند یک مرد نشان دهنده دلربایی، خوش بینی، مهربـانـی و با احـسـاسی او اسـت و بیانگر آن است که آنچه را که می بینـد دوسـت دارد و از هـمه مـهمتر شخصی است که می توان با او ارتباط برقرار نمود. هنگامیکه ما لبخند میزنیم عضـلات صـورتمان سیستم عصبی را برای تولید هورمون خاصی بنام "مورفین مغزی" تحریک میـنماید. ایـن هورمون در ما احساسی دلپذیر و آرامش بخش ایجاد میکند. ترشح آن یک اثر بی حـسی نـیز به دنبال خواهد داشت.

  • اکنون وقت آن رسیده که بیشتر از یک مرد معمولی باشید.
  • از نقطه نـظر زنها اغلب مردان افرادی معمولی می باشنامـا برخی از مردان از لحاظه درجه و رتبه ارجحـیـت دارنـد. زنان کلاس یک مرد را چگونه تعریف میکنند؟ کلاس مانـنـدیک رنگین کمان است. زنها نمی دانند که کلاس را چـطـوربـایـد تـعـریف کنند، اما وقتی آنرا می بـیـنـنـد مـتـوجه اش میـگردند. یـک تـجـلی خاص بهمراه هر مرد با کلاس وجـود دارد. او طوری رفتار می نماید که توجه هر زنی را به خـود معطوف میکند.
  • یـک مرد باکلاس هر چیزی را با استیل انجام می دهـد. در عین حال متظاهر و خودنما نمی باشد. او مجبـور نیـست بـه خـودش عـلاقه دارد، بـه دیـگران نیز علاقمنـد اسـت. او میتواند متواضع و فروتن باشد.از همه مهمتر او با همه زنها با احترام و عزت رفتار میکند.

  • قیافه زیبا همه چیز نیست:
  • این باور که زنها فقط به مردهای خوش تیپ و خوش اندام توجه میکنند افسانه ای بیش نیست. مردانی که خود را برای تحت تاثیر گذاشتن دیگران آماده میـکنند، مـهربان و اهل گردش هستند و خوش مشربی خویش را به نمایش می گذارند، کـسـانی هــستند که برای زنان دیگر جنبه رقابتی پیدا می کنند. وقـتـی در مورد آن فـکر کـنید، بـه بـسیاری از مسائل پی خواهید برد.
  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:34
    ازدواج و همسرداری
    • آیا شانسی برای مردان خسیس وجود دارد؟

    • در جــایی که برخی مثل ریگ پول خرج می کـنند ( در برابر مـردهای کم خرج) حتی غیر واقع بین ترین خانم هم قبول نمـی کـــند که با یک آقای خسیس ارتباط برقرار کند. دلیل ایـن امـر مطـمــئنا شما را شگفت زده می کند، چون هیچ ارتـبـاطـی بــه پـول نـدارد بـلـکـه بـه وجـوه مـخـتـلـفـی کـه "خرج کردن" می تواند نمودار سازد، بستگی پیدا میــکند.

    • دست و دلبازی:
    • خـانم هـا، مردها را از روی پول خرج کردنشان دسته بندی میـکنـند. هر چه مردی بیشتر پول خرج کند، این امر نشان می دهد که او دست و دلبازتر است و روح سخاوتمند تری دارد. الـبـتـه مـنـظور ما این نیست که خانم ها عشق را با پـول یـکی می دانند؛ بلکه خانم ها به طور طبیعی بیشتر به سمت مردی تمایل پیدا می کنند که چه از نظر عاطفی و چه از نظر اقتصادی سخاوتمندتر و دست و دلبازتر باشد.

    • خانمها فقط بدنبال شاد بودن هستند:
    • یکی دیگر از دلایلی که خانم ها خواستار برقراری ارتباط با آقایون کم در آمد و یا ناخن خشک، نیستند، این است که معمولا دختر خانم ها دوست دارند از رابطه خود لذت ببرند. برقراری ارتباط با مردی که خرج کردن پول اصلا برایش مهم نیست خیلی بهتر از داشتن رابطه با کسی است که حساب قران آخر پول هایش را هم دارد. متاسفانه کارهایی که برای خانم ها جذاب و فرح بخش هستند قدری هزینه بر می باشند. نگاه کردن یک مسابقه کشتی در تلویزیون را با رفتن به میدان مسابقه و تماشای زنده کشتی مقایسه کنید! کدامیک لذت بیشتری در بر دارد؟

    • برآوردن نیمی از خواست ها:
    • اغلب خانم ها به طور ذاتی سخاوتمند هستند و لذت می برند هر کاری که از دستشان بر می آید برای دیگران به ویژه آنهایی که دوستشان می دارند، انجام دهند. تهیه یک شام خوشمزه و فراموش نشدنی یکی از نمونه های آن می باشد. طبیعی است که چنین خانمی از همسر خود انتظار داشته باشد که او نیز گاهی کارهایی را از روی سخاوت برایش انجام دهد. مثلا یک شب او را برای گردش و صرف شام به بیرون ببرد و یا برای سوپرایز کردنش کمی زود تر از محل کار به خانه باز گردد. اغلب خانم ها زمانی که متوجه شوند همسرانشان برای خوشحالی آنها هیچ قدمی بر نمی دارند و فقط خودشان باید برای آنها کار انجام دهند، خیلی سریع خسته می شوند و پس از مدتی دست از انجام اینگونه کارها بر می دارند.

    • بیش از حد کم خِرَد نشوید:
    • به هیچ وجه شما وظیفه ندارید که تمام هزینه ها و صورتحساب ها را پرداخت کنید. هیچ خانمی حق ندارد که به شما به چشم یک پرداخت کننده صورتحساب ها نگاه کند، هرگز! تنها راه شما این است که بین خساست و سوء استفاده مالی، تعادل نسبی برقرار کنید. در این قسمت شیوه انجام کار را برایتان شرح می دهیم:

    • کم کم شروع کنید:
    • در آغاز رابطه، یکراست به سراغ بحث کردن در مورد مسائل مالی نروید. اگر تصمیم میگیرید که روز اول خودتان برای او غذا درست کنید تا مجبور نشوید پولی را که به سختی بدست می آورید به آسانی برای کسی که او را به خوبی نمی شناسید، خرج کنید؛ این امر کاملا منطقی و قابل قبول است اما باید توجه داشته باشید که خود او از این قضیه بویی نبرد. برای این کار به او بگویید که برایش می خواهید یک شام دو نفره رمانتیک درست کنید - من به شما قول می دهم که او باشنیدن این حرف نرم میشود.
    • همچنین نباید برای او لباس و جواهرات گران قیمت خریداری کنید. اما با کارهای کوچک و متفکرانه که انجام می دهید (مثل خریداری بلیط کنسرت) او را جذب خود کنید. او متوجه می شود که در ورای این عمل شما یک دید کاملا روشنفکرانه وجود داشته و ذهن او به طور کلی از روی ارزش مادی مسئله منحرف می شود. البته اگر شما عادت داشته باشید با خانم های پول دوست و مادی ارتباط برقرار کنید این مطلب برای شما صادق نیست. چون در این کیس شما باید نگران چیزهای دیگری باشید.

    • او ارزشش را دارد:
    • بعد از اینکه مدتی از آشنایی گذشت، شما باید به او نشان دهید که برایش ارزش قائل هستید و در نظر شما اهمیت دارد. اگر برای مشخص شدن این مطلب مجبور شدید مقداری پول خرج کنید (رفتن به رستوران و یا پیک نیک آخر هفته) مانعی ندارد. شما با این کار به او ثابت می کنید که برایتان ارزشمند است و با کمال میل وقت و پول خود را صرف او می کنید.
    • اگر برای رابطه خود سرمایه گذاری نکنید او تصور می کند که هیچ ارزشی برای شما ندارد. به همین دلیل سعی می کند جایی برود که برایش اهمیت قائل باشند. او نیاز دارد که بداند شما قدردان هستید و تمام تلاش خود را می کنید تا معقول ترین حد آسایش و راحتی را برایش فراهم سازید.
    • علاوه بر این اگر شما از نظر مادی ناخن خشک باشید، پس از گذشت مدت زمان معینی او به این نتیجه می رسد که شما در بیان احساسات خود نیز خساست به خرج می دهید و جرات این را ندارید تا به او بگویید که از صمیم قلب و صادقانه دوستش میدارید. این مسئله به نوبه خود یکی از قطعی ترین دلایل برهم خوردن روابط است.

    • چیزهای جزئی:
    • در آخر باید گفت که تنها انتظار خانم ها این است آقایون ارزش واقعی آنها را در نظر بگیرند، به ویژه زمانی که خانم برای همسر خود کارهایی انجام می دهد. خانم ها دوست دارند با مردهای دست و دلباز ارتباط برقرار کنند حال چه در مورد مسائل مالی و چه در سایر موارد مثل در اختیار گذاشتن وقت و یا معاشقه ای که از روی خودخواهی انجام نپذیرد. مجددا اگر شما با خانم ها مادی ارتباط دارید این مورد شامل حال شما نمی شود.

    • رعایت تعادل:
    • در اولین قرار های ملاقات این صورتحساب ها هستند که سیرت واقعی آقایون را برای خانم ها آشکار می کنند. اگر یک خانم در اولین قرار ملاقات به آقا پیشنهاد کند که گاهی او نیز صورتحساب ها را پرداخت نماید، این سخاوتمند بودن خانم را می رساند و باعث می شود تا آقا نیز خود را در مقابل او دست و دلباز نشان دهد. چنین چیزی در بیشتر روابط کمیاب و یا حتی نایاب است، اما همه ما برای رسیدن به یک چنین رابطه ای باید تلاش کنیم. حال اگر شما یکدفعه به چنین خانمی برخوردید تصور نکنید که همسر ایده آل خود را پیدا کرده اید. در این حالت خونسردی خودتان را حفظ کنید و خسیس بازی در نیاورید و هیچ گاه به خودتان اجازه ندهید که از دیگران بهره کشی اقتصادی کنید .
    دوشنبه 14/6/1390 - 10:34
    ازدواج و همسرداری
    • آیا همه چیز را باید با همسرتان در میان بگذارید؟

    • حریم شخصی:
    • سونیــــا و همـسرش طـی 10 ســـــالی کــه از ازدواجشان می گذرد مسائل بسیاری را با هم سهیم شده اند: تـغییر شغل،ساختن خانه،بیماری مادرش،بزرگ کردن دخترشان، و...اما اخیراً مسئله ای پیش آمد که سونیا حاضر به سهیم کـردن شـوهرش در آن نشده است. ایمیل شوهرش از کـار افتاده بود و می خواست که از ایـــمیل او استفاده کند. بعد از اینکه شوهرش وارد سیستم شد،از او رمز عبور ایمیلش را خـواست امـا سونیا گفت کـه بـاید خودش آن را وارد کند. شوهرش فکر میکرد که شوخی می کند و دوباره تقاضایش را مطرح کرد. امـــا سونیا لام تـــــا کــــــام حرف نزد. و وقتی مـی خواست رمـز عبور را وارد کند شوهرش را مـجبور کـرد جای دیگری را نگاه کند.
    • سونیا درمورد احساس شوهرش در آن لحظه میگوید، "او گیج و بسیار عصبانی بود. من برایش توضیح دادم که چیزی در ایمیلم وجود ندارد که باعث ناراحتی او شود اما فکر هم نمی کنم که چون متاهل هستم باید خصوصی ترین مسائلم را هم با او درمیان بگذارم."
    • دو نفر یکی میشوند...من به ما تبدیل می شود و دو طرف همه چیزشان را با هم شریک می شوند. این یک ایده آل در ازدواج رمانتیک است. اما بعد از حرف زدن با زنانی مثل سونیا حیرت می کنم: آیا این کار واقع بینانه است؟ آیا حتی برای ما خوشایند است؟
    • یک روانشناس، می گوید، "توازن و تعادل بین جدایی و پیوستگی یکی از مهمترین مسائل در ازدواج است. همه ی زوج ها تلاش می کنند راهکاری را پیش گیرند که هر دو طرف با آن راحت باشند. گاهی اوقات یک زوج دوست دارد در رابطه پیوستگی بیشتری داشته باشد، درحالیکه زوج دیگر ممکن است جدایی بیشتر طلب کند."
    • اکثر دوستانم در عقیده ی خود راسخند که زن و شوهر باید در همه چیز باهم شریک باشند. اما وقتی کمی فکر میکنند، می بینند که خیلی وقت ها بعضی مسائل را از همسرشان پنهان می کنند—مثل کیفیت رابطه ی جنسیشان با یکدیگر یا چیزهایی درمورد خانواده ی همسرشان. یکی از همسایگانم روزی به من گفت، "من همه چیز را به شوهرم می گویم." اما کمی از گفتن این ادعا نگذشته بود که حرفش را پس گرفت، "نمی دانم، شاید همه چیز نه..." لحظه ای صبر کرد و بعد گفته اش را اینطور تکمیل کرد، "باشه باشه قبول می کنم، همه چیز را نمی گویم، فقط چیزهایی را که فکر میکنم لازم است بداند با او درمیان می گذارم."

    • کمی جدایی:
    • اما متخصصین چندان هم از این مسئله تعجب نمی کنند، آنها معتقدند که جمله ی "هیچ رازی بین ما نیست" بیشتر شعار و خیالبافی است تا واقعیت. ترنس رآل روانشناس اعتقاد دارد، "هیچ زوجی همه چیز را باهم درمیان نمی گذارند، و نباید هم بگذارند. هر انسانی نیاز به مرز و محدوده دارد و در یک ازدواج دو طرف باید اینقدر انعطاف پذیر باشند که اجازه دهند طرف مقابلشان مرز و محدوده ای برای خود تعیین کند. کلید آن تعادل است: اگر این مرزها خیلی ثابت و محکم باشند، احتمال بسیاری وجود دارد که دوطرف از هم دور شده و جدا شوند. و اگر هم هیچ مرز و حدودی برای خود تعیین نکنید، دوطرف بیش از حد با هم قاطی خواهند شد که به این هم رابطه ی سالم نمی توان اطلاق کرد."
    • به عبارت دیگر، ترکیب شدن دو طرف در ازدواج کمی حالت مجازی دارد نه واقعی. زن و شوهر همیشه افرادی جدا از هم خواهند بود، و درون هر فردی فضایی است که نیاز به حفاظت دارد—یعنی شما این حق را ندارید که ایمیل ها، کمدها، یا حتی کیف همدیگر را بدون اجازه ی طرفتان چک کنید. درواقع، همه ی کارشناسانی که مسئله ی بین سونیا و همسرش را مطالعه کردند، اتفاق نظر داشتند که سونیا کاملاً حق داشته که بخواهد رمز عبور ایمیل خود را از همسرش پنهان کند.
    • اما شناخت از نیاز به داشتن حریم درونی در دنیای واقعی چگونه شکل می گیرد؟ در بهترین ازدواج ها، زوجین به هم اجازه می دهند که از حد خود فراتر بروند، و به طور ضمنی به هم اعتماد می کنند که هر چه را که باید به همدیگر بگویند. این مسئله به ویژه در مورد مسائل مالی بسیار اتفاق می افتد—همانطور که در اکثر مواردی که از خانم ها سؤال می کنم که چه چیز را از همسرانشان پنهان می کنند، به همن نکته اشاره میکنند.
    • ترتیبات مالی معمولاً در روابطی که بازجویی های هر روزه از دخل و خرج طرفین انجام نمی شود، معمولاً بهتر صورت می گیرد. زوجی را می شناختم که بین خود قرار گذاشته بودند که درمورد خرج های بالای 200 هزار تومان با هم مشورت کنند، و تا زیر این قیمت خودشان مختار بودند. وقتی یکی از طرفین در ازدواج عادت داشته باشد تا یک ریال خرج و مخارج طرف مقابل را هم حساب کند، تمایل به پنهان کردن خرج ها در طرف مقابلش بیشتر خواهد شد—مشکلی که ریشه و بنیاد آن از بی اعتمادی نشات می گیرد.
    • بله، مسئله ی حریم شخصی نیز در ازدواج مثل خیلی از مسائل دیگر به مسئله ی اعتماد برمی گردد. طرفین رابطه چقدر باید به هم آزادی عمل بدهند؟ چه وقت پنهان کردن یک مسئله، یا برعکس آن، تجاوز به حریم شخصی طرف مقابل، خیانت در اعتماد به شمار می رود؟ خودِ من، بااینکه چیزی برای پنهان کردن ندارم، اما اگر می فهمیدم شوهرم بدون اجازه ام وارد ایمیلم شده است مطمئناً آزرده خاطر می شدم و مطمئنم او هم اگر من چنین کاری می کردم همین احساس را داشت. شوهر من که یک عکاس است زمان زیادی را در سفر می گذراند و گفتن همه ی جزئیات زندگیش وقتی پیش من نیست کمی دشوار است. و اگر همه ی اتفاقاتی که برایش می افتد را برای من تعریف نکند مطمئناً من ناراحت یا ناامید نمی شوم چون می دانم که قادر به نفوذ به همه ی شکاف های مغزش نیستم. او هم درعوض از رازهای کوچکی که برای خودم دارم ناراحت نمی شود.
    • درواقع من فکر می کنم داشتن این حریم شخصی باعث می شود بتوانم خودم را در رابطه هر از گاهی احیاء کنم. اگر من مجبور بودم که همه ی کارها و افکارم را با شوهرم درمیان بگذارم، آنقدر از انرژی خالی می شدم که دیگر چیزی برای سایر قسمت های زندگیم مثل کار و بچه ها نمی ماند.

    • حفظ ظاهر:
    • علاوه بر این مسائل، آشکار کردن همه ی افکاری که از ذهنتان می گذرد ممکن است گاهاً خطرناک باشد. دکتر جاکوبز اعتقاد دارد، "طبیی است که گاهی اوقات افکار منفی داشته باشیم—حتی گاهی از همسرمان متنفر می شویم...اما به زبان آوردن آن برای همسرمان چندان خوشایند نخواهد بود، به خصوص اگر روز بعد دیگر چنین حسی به او نداشت باشید. اگر بخواهید هر وقت که از همسرتان متنفر یا آزرده خاطر شدید به او بگویید، ازدوجتان خیلی زود به هم خواهد خورد."
    • سعی کنید کمی از احساسات طرف مقابلتان چشمپوشی کنید: آیا این بهترین دلیل برای نگه داشتن بعضی چیزها پیش خودتان نیست؟ یکی از دوستانم روزی به من گفت که از سکس با همسر قبلیش بیشتر احساس رضایت می کرده است اما هیچوقت جرات گفتن این مطلب را به همسر فعلیش که بسیار برایش قابل احترام است ندارد. او به درستی این مسئله را برای حفظ احترام همسرش، پیش خود پنهان کرده است—مثل وقتی که بعضی چیزها را برای حفاظت از خودتان پیش خود مخفی می کنید.
    • دوست من لیزا از گفتن وزنش به همسرش ابا می کند. او می گوید، "من خیلی سبک تر از وزنم به نظر می آیم پس چرا باید همسرم را با گفتن این واقعیت همسرم را از خودم نامید کنم؟" حفظ این حریم شخصی، از شما محاظت می کند؛ باعث می شود در نظر فردی که برایتان قابل ارزش و احترام است، رقت انگیز و ناتوان به نظر نیایید. زنی را می شناختم که می گفت "وقتی یکبار کودکم از روی میز به پایین پرت شد به همسرم نگفتم، کودک آسیبی ندیده بود خودم هم به اندازه ی کافی ناراحت بودم پس چرا باید فکر همسرم را هم آشفته می کردم؟"
    • یکی از دوستانم می گفت که چند وقتی از طرف یکی از دوست پسران سابقش نامه های عاشقانه ای به دفتر کارش می رسد. او این نامه ها را جواب نمی داد اما لزومی هم نمی دید که این مسئله را با همسرش درمیان بگذارد چون احساس می کرد بی دلیل باعث رنجش او خواهد شد. چه کسی می تواند این زن را از کتمان حقیقت از همسرش متهم کند؟ همه ی ما به تجربه دریافته ایم که صداقت همیشه هم خوب نیست و گاهی خانه خراب کن می شود.

    • حقیقت و دروغ:
    • البته بین حق مشروع برای داشتن حریم شخصی و فریب و نیرنگ تفاوت وجود دارد. اما چه مسائلی را می توانید شرعاً و بدون رسیدن هیچگونه آسیب به کسی، پیش خود نگه دارید؟ کدام مسائل اگر برملا شود، باعث ایجاد شکاف و جدایی عمیق بین شما و همسرتان خواهد شد؟
    • دکتر رآل اعتقاد دارد که همه ی ما ذاتاً و غریزتاً می دانیم که این حد و حدود تا کجاست. بااینحال مقیاسی برای ما عنوان میکند: از خودتان بپرسید، اگر کسی از این کار شما فیلم بگیرد و آن را به همسرتان نشان دهد، آیا ناراحت یا عصبانی می شود؟ آیا می توانید جلوی آینه بایستید و رودردرو به خودتان گویید که بیگناه و بی تقصیرید؟ اگر نتوانید اینکار را کنید حتماً کارتان مشکل دارد.
    • در این حالت باید بفهمید که پنهان کردن این مسئله به خاطر حق طبیعی شما برای داشتن حریم شخصی نیست، بلکه به این خاطر است که می دانید کارتان اشتباه بوده است. و اینجاست که همسرتان را فریب می دهید. دکتر رنی کوهن اعتقاد دارد، "فعالیت های بزرگسالانه ای هست که گزارش جزء به جزء آن به همسر الزامی ندارد. شما دیگر بچه نیستید که بخواهید برای کارهایتان اجازه بگیرید. باید اینقدر اعتماد و اطمینان در ازدواجتان باشد که این آزادی عمل را به شما بدهد."
    • در پایان باید بگویم اینکه چه چیزهایی را باید از همسرتان پنهان کنید و چه چیزهایی را نباید، بستگی به نوع رابطه ی شما وهمسرتان دارد. شناختی که از همسرتان دارید می تواند کمک خوبی برایتان باشد و از آن طریق بفهمید که دوست دارد چه چیزهایی را با او میان بگذارید. و اگر در موردی تردید داشتید، صراحت را انتخاب کنید: گاهی اوقات برملا کردن حقایق بهتر از نگه داشتن راز است. دکتر جاکوبز اعتقاد دارد هر چه دو طرف رابطه مسائل بیشتری را از هم پنهان کنند، ازدواجشان بی ثبات تر و ناپایدارتر خواهد شد. "وقتی درمورد آنچه که هستید رک و صادق باشید، و همزمان فردیت خودتان را حفظ کنید، همسرتان تمایل بیشتر برای پذیرش و قبول شما آنطور که هستید پیدا خواهد کرد."
    دوشنبه 14/6/1390 - 10:34
    ازدواج و همسرداری
    • بهترین دوست برای همسر خود باشید...

    • بهترین دوست کسی است که شما دوست دارید بیشترین وقت خود را با او بگذرانید و دقایق صمیمی خود را در کنار او سپری کنید. دکتر گری سمالی در کتاب خود با نام "رازهای پنهان ازدواج عاشقانه و ابدی" برای خانمها دیدگاههای جدیدی در این زمینه که چگونه می توانند دوست صمیمی همسرانشان باشند را معرفی کرده است.

    • در میان گذاشتن تجربیات عمومی:
    • دکتر سمالی به این نتیجه رسیده است که خانواده هایی که از زندگی خود راضی هستند برای در کنار هم بودن ارزش قائل می باشند. چنین خانواده ای از یک زن و یک مرد تشکیل می شود که تمام فعالیت های خود را در غالب برنامه های خانوادگی جای می دهند. البته باید توجه داشت که آنها از علائق فردی خود نیز غافل نمی شوند بلکه تا آنجا که می توانند تمام تلاش خود را برای یکی شدن به کار می گیرند. دکتر سمالی به این نتیجه رسیده است که چنین خانواده هایی به پیک نیک رفتن نیز علاقه خاصی دارند. اردو زدن به آنها اجازه می دهد که در حالی که از زیبایی های طبیعت لذت میبرند در یک جمع واحد رشد کنند.

    • تراژدی حمله و غلبه به عنوان یک زوج:
    • بر طبق گفته های دکتر سمالی: " هیچ کس به دنبال تراژدی نیست، اما اگر در خانه شما را بزند شما می توانید زندگی مشترک خود را از طریق همکاری با یکدیگر پیرامون مشکل موجود محکم تر و نیرومند تر سازید." اگر شما و یا همسرتان در زندگی با یک بحران مواجه شدید باید حتما با هم و با اتحاد کامل نسبت به رفع آن اقدام کنید و نه به طور فردی.

    • تصمیم های مهم را با هم اتخاذ کنید:
    • اگر باید در مورد چیزی که در زندگی هر دوی شما تاثیر می گذارد تصمیم بگیرید، این کار باید با اتفاق نظر هر دو طرف انجام پذیرد. دکتر سمالی اظهار می دارد که این اصل تاثیر بسزایی بر روی زندگی شخصی او گذاشته است. او معتقد است که رسیدن به اتفاق نظر در مورد مسائل حیاتی در زندگی باعث می شود که زوجین به سطوح عمیق تر شخصیت فردی یکدیگر دست پیدا کنند و در نتیجه نقطه نظرات یکدیگر را بهتر درک کنند و در برخی موارد می توانند به راحتی به ریشه اندیشه های یکدیگر دسترسی یابند.

    • شوخ طبعی خود را افزایش دهید:
    • به زندگی مشترک خود قدری نمک خنده اضافه کنید. به روزهای اولیه آشنایی خود فکر کنید و سعی کنید باز هم مانند ایام خوش گذشته زنده دلی و شادابی را به رابطه خود باز گردانید. برای شروع می توانید از مطالب فکاهی روزنامه ها استفاده کنید. و حتما پس از اینکه شوهرتان برایتان جوک تعریف کرد، شروع کنید به خندیدن. از زمانی که در کنار هم هستید استفاده کنید و لذت ببرید.

    • شخصیت خود و شوهرتان را بیشتر بشناسید:
    • شخصیت هر کس منحصر به فرد می باشد و هرکس با خلق و خو و شخصیت های متفاوت ازدواج می کند. تست های تعیین شخصیت را امتحان کنید و یا کتاب هایی در این مورد بخوانید. وجوه تفاوت خود و همسرتان را ارزیابی کنید و ببینید که چگونه میتوانید ضعف ها را از بین برده و بر روی نقاط قوت یکدیگر کار کنید. به جای آنکه در مقابل ضعف های او از خود عکس العمل نشان دهید، راهی برای از میان برداشتنشان پیدا کنید.
    • "تبدیل شدن به بهترین دوست، یک پروسه اتوماتیک نیست که با خود بگویید چون ما با هم زندگی می کنیم پس بهترین دوست یکدیگر هستیم. شما باید یاد بگیرید که چگونه می توانید در زندگی روزمره، زمانی که با ضعف ها و کاستی های همسر خود مواجه شدید، سعی در جبران و از بین بردن آنها بکنید. اگر می خواهید "بهترین دوست" او باشید باید پشتکار، صبر، درک، و عشق واقعی داشته باشید."
    دوشنبه 14/6/1390 - 10:33
    مورد توجه ترین های هفته اخیر
    فعالترین ها در ماه گذشته
    (0)فعالان 24 ساعت گذشته