• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3465روز قبل
ازدواج و همسرداری
  • لزوم مشاوره و آموزشهای پیش از ازدواج...

  • پاسخ صریح و کوتاه به این پـرسش چـیزی نیـست جـز یـک "بـله" قاطع. ازدواج کردن آن هم بدون در نظر گرفتن آموزش های مقدماتی ، درست مانند شروع یک کار تجاری بدون درنظر گرفتن سود و زیان است. همانطور که مطلع هستید نیمی از ازدواج ها به طلاق ختم می شوند و می توان گفت که از این نیمه باقی مانده که برای مدت زمان زیادی در ازواج های دائمی باقی می مانند تنها 50% از آنها از زندگی خود رضایت داشته و خوشحال هستند.
  • متاسفانه بسیاری از خـانم ها و آقایونی کـه با هـم آشنـا می شونـد و پـس از مدتی تصـمیم بـه ازدواج بـا یکدیگـر را می گیرند، هیچ گونه توجهی به این آمار و ارقام نمیکنند. حقیقـت ایــنجاست که اگـر نخواهیـد ایـن حـقـایق را در نـظر بـگیـرید و فـقـط از روی شـانس و اقـبـال انتظار داشته باشید که ازدواج موفقـی در پیش روی داشته باشید، باید بدانید که احتمال موفقیت شما در رابطه یک به چهار است. به هر حال تکنیک ها و شیوه های متنوع زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها می توان موفقیت زندگی مشترک را تضمین نمود.
  • اکثر زوج ها متوجه نیستند که کلاس های آموزشی پیش از ازدواج می توانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بکاهند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که شرکت در این دوره های آموزشی می توانند تا 30% احتمال بروز نفاق و جدایی را کاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شاد تری هدایت نمایند. شرکت در این قبیل کلاس های مشاوره همچنین می تواند از استرس های شایع زمان پیش از ازدواج نیز بکاهد. تنها کمی تلاش می تواند احتمال موفقیت شما را در دراز مدت افزایش بخشد. شما باید هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید تا بتوانید رویاهایتان درباره یک ازدواج موفق را به حقیقت مبدل کنید، زندگی فوق العاده ای برای خود ایجاد نمایید و برای بقای آن از هیچ تلاشی مضایقه نکنید.
  • آمادگی های پیش از ازدواج وابسته به حقیقت است و برای تداوم بخشیدن به ارتباط ضروری می باشد. این کار شما را به طور ضمنی برای رویارویی با چالش های آتی که هر زوجی بطور اجتناب ناپذیر با آن مواجه خواهد شد، آماده می کند. بهتر است اینکار را در همین ابتدای رابطه که هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید. در اینیک مورد بخصوص نباید سرتان را در برف ها فرو کنید و خودتان را به بیراهه بزنید. پژوهش های اخیر حاکی از آنند که در حدود یک سال پیش از ازدواج و یا حتی 6 ماه قبل از آن فرصت بسیار مناسبی است که به مراکز مربوطه مراجعه کنید و در کلاس ها و دوره های آموزشی آمادگی برای ازدواج شرکت کنید. در این زمان میزان استرس و عادات منفی در پایین ترین حد خود قرار دارد و می توان از همان لحظه الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است که مشکلات خیلی راحت تر به نظر می آیند و قابل حل می باشند.
  • زوجین در بدو شروع رابطه با درخواست های بیشتری روبرو هستند. با توجه به زندگی مکانیکی عصر اخیر شرایط به گونه ای است که برقراری ارتباط قدری دشوار می نماید. این روزها اغلب مشاهده می شود که زوجین هر دو نفر مشغول به کار هستند و بچه دار شدن را برای بعد موکول می کنند. واقعاً شرایط سختی را دارند. در این شرایط هر دو نفر باید از شیوه های ارتباطی بسیار قوی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات متفاوت را حل کنند، صمیمت موجود را حفظ کرده و اهدافی را تنظیم نموده و برای رسیدن به آن ها تلاش کنند. بدون وجود یک چنین ساختاری طرفین خیلی راحت مغلوب استرس و فشار شده و خود را می بازند.
  • مشکلات خیلی راحت تر از آنچه فکرش را می کنند وارد زندگی آنها شده و ریشه ی ارتباطشان را می خشکاند. البته اغلب افراد در ابتدای رابطه انتظارات مثبت غیر واقعی ای را در سر می پرورانند که به ندرت کم و کمتر خواهد شد. افرادی که در خانواده ی های طلاق به دنیا آمده اند و یا شاهد زندگی ناموفق والدینشان بوده اند، ممکن است خواهان انتظارات غیر واقعی و غیر منطقی از زندگی زناشویی خود باشند که همین مطلب باعث می شود در زندگی مشترک خود به موفقیت دست پیدا نکنند. آمادگی های پیش از ازدواج به عنوان یک فاکتور مصون کننده عمل کرده و شما را قادر می کند که قابلیت هایتان را ارتقا بخشیده و کمکتان می کند که راحت تر بتوانید از عهده مقابله با مشکلات بالقوه بر آیید. برای اینکه بتوان در زندگی موفق شد زوجین باید از
  • تمام مزایای موجود بهره بگیرند.

  • مشاوره و آموزش پیش از ازدواج چیست؟
  • باید اذعان داشت که در بیشتر موارد زوجین به ندرت اتفاق می افتد که در این جلسات شرکت کنند، اما به هر حال در این میان عده ی انگشت شماری نیز هستند که در جلسات آمادگی پیش از ازدواج شرکت می کنند. تعداداین جلسات می تواند از یکی دو جلسه شروع شده و تا چندین مرحله ادامه پیدا کند. گاهی اوقات دفتر ارزیابی و آموزش مهارت ها نیز به آن اضافه می شود. به هر حال محتوی و مدت زمان این نوع جلسات مشاوره به جهت گیری زوجین ومشاوران بستگی دارد؛ اما متاسفانه همیشه نمی توان در یکی دو جلسه کلیه مواردی را که زوجین باید نسبت به آن آگاهی پیدا کنند را مطرح کرد و در یکی دو جلسه همه ی مطالب مهم را تحت پوشش قرار داد.
  • جلسات مشاوره و کلاس های آموزشی آمادگی ازدواج را می توان به عنوان نوعی رویکرد مکمل و یا متناوب در نظر گرفت که خانم ها و آقایون نامزد کرده را با مهارت ها، عادات، و نگرش های یک زندگی موفق آشنا کرده و با آموزش تکنیک های غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار می سازد. زوجین همچنین با بهره گیری از این روش ها می توانند انتظار یک زندگی موفق و طولانی مدت راداشته باشند. باید توجه داشت که این نوع جلسات در ردیف کلاس های آموزشی قرار می گیرند و نه درمانی.
  • برخی از این جلسات آموزشی وابسته به ارگان های مذهبی هستند و برخی دیگر از سوی گروهک های غیر مذهبی برگراز می گردند. در این جلسات مباحث عامی که ممکن است هر زن و مرد تازه ازواج کرده ای با آن برخورد کنند، مطرح می گردد. برخی از افراد تصور می کنند که این نوع آموزش ها مانند تعلیم رانندگی یا آمادگی برای امتحان معمولی و پیش پا افتاده هستند اما باید به این افراد گوشزد کرد که چنین نیست,کتاب اخیر "سوزان پیور" با عنوان: "سوال سخت: 100 سوال که باید پیش از گفتن "بله" از خود بپرسید" در میان پرفروش ترین کتاب های سال قرار دارد. خواندن این کتاب می تواند به افرادی که قصد ازوداج دارند کمک کند تا وارد یک فضای حمایت کننده شده و چهارچوبی خاص را در نظر بگیرند که به واسطه ی آن بتوانند این سوالات را از خود پرسیده و ببینند با پاسخ هایی که به آنها می دهند آیا می توانند در زندگی با فرد مورد نظر به موفقیت دست پیدا کنند یا خیر.
  • هر نوع آموزش های مقدماتی که زوجین برای خود انتخاب می کنند – چه مذهبی و چه انواع غیر مذهبی – به هر حال باید شامل فعالیت هایی باشد که به آنها توانایی ها و مهارت های بالایی را می دهد تا بتوانند با چالش های اجتناب ناپذیر زندگی مواجه شده و آنها را در یک رابطه ی سرسپرده قرار داده و قابلیت زندگی مشترک را به آنها اعطا کند.

  • در این جلسات باید به دنبال چه بود؟
  • در اینجا لیست مختصری از 7 نوع مهارت ارتباطی که وابستگی مستقیم آن با موفقیت در ازدواج ثابت شده است را برایتان ذکر کرده ایم:
  • • سازش
  • • انتظارات
  • • شخصیت و اصالت خانوادگی
  • • نحوه ی برقرای ارتباط
  • • نحوه تجزیه و تحلیل مشکلات و تعارض ها
  • • صمیمیت و رابطه
  • • اهداف بلند مدت
  • باید مطمئن باشید که در جلسات مشاوره کلیه این مباحث مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. در این قسمت سوالاتی را مطرح میکنیم که میتواند به شما کمک کند تا کلاس های آموزشی مفیدی را برای کسب آمادگی پیش از ازدواج برای خود انتخاب کنید:
  • آیا کلاس های مورد نظر حامل پرسشنامه ارزیابی فردی هست که شما بتوانید به واسطه ی آن نقاط ضعف و قوت خود را دریابید و ببینید باید بر روی چه قسمت هایی بیشتر کار کنید؟ چند زوج دیگر مانند شما در آن کلاس ها شرکت می کنند؟ اگر کلاس ها در گروه های کوچکتری برگزار شوند، کیفیت بالاتر خواهد بود و مشاوران این امکان را پیدا می کنند که به صورت ویژه با هر یک از زوج ها کار کنند. از سوی دیگر هر چقدر تعداد شرکت کنندگان در یک کلاس کمتر باشند، کلاس می تواند خیلی جامع تر، فراگیرتر، و سیستماتیک تر برگزار شده و بیش از پیش شما را درگیر کشمکش های روزانه کند.
  • آیا کلاس ها به طور اخص بر روی نیازهای زوج هایی که به تازگی با هم نامزد کرده اند و تازه عروس و دامادها و نیازهایشان متمرکز شده است؟ گاهی اوقات برخی از این کلاس ها هستند که مشکلات زوج های جوان را با سایر مشکلاتی که که ممکن است زوجین در سال های بعدی ازدواج با آن روبرو شوند را با هم مخلوط می کنند و در یک کلاس به بحث و بررسی در مورد آنها می پردازند.
  • این امر ممکن است تا حدی زوج های جوان را از مسیر اصلی اهدافشان دور کند. آیا کلاس و یا رویکردهای مشاوره ای آنقدر انعطاف پذیر هستند تا به شما اجازه دهند که مهارت های فردی یادگیریتان کار کنند و برای همه افراد مفید واقع شود، و یا تنها قشر خاصی را تحت پوشش قرار می دهد؟ بهترین گزینه این است که ابتدا کلیه ی تکنیک های ارتباطی و شیوه های حل کشمکش ها را آموزش ببینید و بعد مهارت ها و استراتژی هایی را انتخاب کنید که با رابطه شما همخوانی و هماهنگی بیشتری داشته باشد و نیازهایتان را براورده سازند.
  • آیا مباحثی که در این کلاس ها به شما آموزش داده می شوند برگرفته از تحقیقات مخصوص در زمینه ازدواج و زندگی مشترک هستند؟
  • آیا این کلاس ها و جلسات مشاوره به شما و همسرتان کمک می کند که بر روی اهداف و استراتژی های مدیریت تمرکز کرده و مباحث مشکل آفرین زندگی تان را که تا کنون راه حلی برایشان نداشتید را حل نمایید.
  • پاسخ به این قبیل سوالات می تواند به شما کمک کند تا با دید بازتری، کلاس هایی را انتخاب کنید که از هر نظر برایتان مفید تر است و کاربردی تر خواهند بود.
  • اگر احساس کردید که در این جلسات مربیان و یا مشاوران، برخی از نکات مهم و و ضروری و حائز اهمیت را از قلم انداخته اند، زوجین باید در برنامه های تکمیلی که به این منظور برگزار می شوند نیز شرکت کنند. اکثر زوج ها ابتدا در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج شرکت می کنند و سپس هم از نقطه نظر مذهبی و هم غیر مذهبی و به تحلیل و بررسی ارتباط خود می پردازند.
دوشنبه 14/6/1390 - 10:45
نوجوان و جوان
  • نحوه برقراری ارتباط والدین با نوجوان در سن بلوغ...

  • کاملاً روشن است که وقتی کودک شما به سنین نوجوانی می رسد، استقلال بیشتری طلب می کند. در این زمان برقراری ارتباط با او دیگر مانند گذشته کار ساده ای نخواهد بود؛ باید توجه داشته باشید که در این برهه از زمان ارتباط برقرار کردن با او از هر زمان دیگری مهم تر است.
  • شاید تصور کنید که او همچنان باید پایبند خانه باشد، اما او در حال حاضر مشغول انجام فعالیت های جدید در مدرسه است. برای خود سرگرمی های جدیدی درست می کند، و تمایل شدیدی به پیوستن به فعالیت های اجتماعی بزرگ از خود نشان می دهد. در این حالت وظیفه شما حمایت و پشتیبانی از اوست. در این میان محبت ورزیدن از اهمیت ویژه ای برخودار می باشد.
  • اگر موفق شوید یک چنین ارتباطی را با او برقرار کنید، یک حس اطمینان را در وجود او ایجاد می کنید و فرزند شما این اطمینان را پیدا می کند که می تواند پستی ها و بلندی های زندگی را در کنار شما و با وجود پشتیبانی و حمایت شما طی کند.

  • انتظارات صحیح:
  • شاید در ابتدای دوره ی بلوغ، نوجوان حس خوبی نسبت به توصیه های شما نداشته باشد و احساس کند که نیازی به نصیحت هایتان ندارد. این احتمال وجود دارد که حتی گاهی اوقات زمانیکه مسئله ی مهمی را به او گوشزد می کنید، خوشش نیامده و ناراحت شود. در صورت بروز یک چنین شرایطی، کودک بیش از پیش به همکلاسی هایش اعتماد می کند و از شما تقاضای فضا و حریم خصوصی بیشتری می کند. به عنوان مثال ممکن است این تمایل را پیدا کند که در اتاقش بیش از هر زمان دیگری بسته باقی بماند.
  • شاید قبول یک چنین تغییراتی برای شما کار آسانی نباشد و نتوانید همه ی این دگرگونی های رفتاری را سریعاً هضم کنید، اما نگران نباشید انجام همه ی این کار ها صرفاً نشانه ای از افزایش حس استقلال طلبی در فرزند شما است و کاملاً طبیعی است. شما هم باید بندها را کمی آزادتر کنید و به او فضای بیشتری برای رشد بدهید. البته حتماً لازم نیست که به آنها اجازه دهید که به طور کامل از قید و بند محدودیت ها آزاد شوند و یکمرتبه خود را رها شده تصور کنند.
  • شما هنوز هم نقش تاثیر گذاری در تعیین مسیر زندگی آنها دارید. فقط باید این مطلب را همواره در ذهن داشته باشید که نوجوان نابالغ شما بیشتر از روی کارهایی که انجام میدهید الگو برداری می کند تا از روی آموزش های مستقیمی که به او می دهید. بنابراین هر زمان که تصمیم به موعظه ی او می گیرید، سعی کنید کارهایی که مد نظرتان هستند را به عینه در مقابل او انجام دهید و سخنرانی را به زمان دیگری موکول نمایید.
  • برای او الگو باشید و زمانیکه انتظار دارید او کاری را انجام دهد، ابتدا خودتان آن کار را انجام دهید. در حین گفتگو با او اصل احترام متقابل را رعایت کنید، با او مهربان باشید، آداب غذایی سالم را برایش روشن کنید، و کارهای روزمره خانه را بدون گله و شکایت انجام دهید تا او هم یاد بگیرد که باید یک چنین برخوردی از خود نشان دهد. اگر برای او یک الگوی زنده و سالم باشید، دختر یا پسر نونهال از شما تبعیت کرده و مطابق خواسته هایتان عمل خواهند کرد.

  • برخورد صحیح:
  • انجام برخی از کارهای کوچک و ساده می توانند ارتباط عمیقی میان شما و فرزندتان ایجاد نمایند. در برنامه های روزانه خود زمان کوتاهی را به انجام برخی کارهای خاص اختصاص دهید. کارهایی را انتخاب کنید که می توانید به کمک نوجوانتان انجام دهید و به آنها نشان دهید که برایشان اهمیت قائل هستید.
  • در این قسمت به چند نکته ی کاربردی در همین زمینه اشاره می کنیم:

  • غذای خانوادگی:
  • شاید غذا درست کردن کار آسانی نباشد، به ویژه پس از گذراندن یک روز بلند کاری. ولی صرف یک شام خانوادگی که در آن تک تک اعضای خانواده دور هم جمع شوند، ارزش زیادی دارد. بنابراین مانند تمام کارهای دیگری که در طول روز برای آنها برنامه ریزی می کنید، انجام این کار را نیز در اولویت قرار داده و ترتیب یک غذای خوشمزه را بدهید، حتی اگر امکان غذا درست کردن را هم ندارید و از بیرون غذای آماده تهیه می کنید، حداقل همه دور هم بنشینید و آن را میل کنید.
  • در حین صرف غذا، تلویزیون را خاموش کنید و سعی کنید تلفن ها را جواب ندهید. اگر انجام روزانه ی این کار امکان پذیر نیست، سعی کنید در طول هفته یکی دو مرتبه کل افراد خانواده را در کنار هم جمع کنید. می بایست انجام این کار را جالب و جذاب جلوه دهید و همه ی افراد را در آماده سازی و تمیز کردن شریک کنید. انجام کارهای مشترک می تواند نزدیکی و اتصال بیشتری میان افراد خانواده ایجاد کند و برقراری ارتباط را تسهیل نماید. در این حال همه افراد نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت پیدا می کنند و خود را در یک کار تیمی شریک احساس می کنند.

  • وقت خواب و شب بخیر:
  • شاید دیگر لازم نباشد که فرزندتان را تا رختخواب بدرقه کنید. البته فراموش نکنید که خواب کافی در این زمان از اهمیت بالایی برخوردار است و به عنوان تضمین کننده ی رشد مناسب و سلامت جسمی نوجوان به شمار می رود. می توانید پیش از خاموش کردن چراغ ها در کنار هم بنشینید، کتاب بخوانید، اتفاقات مهمی که در طول روز برایتان رخ داده است را برای هم تعریف کنید، و در مورد برنامه هایی که برای فردا در ذهن دارید صحبت کنید. اگر احساس کردید که نوجوان نسبت به این مسئله حس خوبی ندارد، می توانید کل کارهای ذکر شده را به یک بوسه قبل از خواب و شب بخیر گفتن محدود کنید. اگر باز هم از این کار خوشش نمی آمد، فقط دستی به پشت او بکشید و بگویید شب بخیر.

  • صرف وقت روزمره در کنار یکدیگر:
  • نقاط مشترکی را پیدا کنید که به شما اجازه می دهند در کنار هم باشید. می توانید از او بخواهید تا با شما برای بیرون بردن حیوان خانگی به پارک بیاید. در حین شستن ماشین، درست کردن شیرینی، اجاره ی فیلم، تماشای برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه از او دعوت کنید که در کنارتان قرار بگیرد. همه ی این کارهای فرصت هایی هستند که به شما اجازه می دهند از وجود یکدیگر لذت ببرید.
  • علاوه بر این زمانیکه نوجوان در یک چنین موقعیت هایی قرار می گیرد، احساس آرامش بیشتری پیدا می کند و این امر سبب می شود که چیزهایی را که در ذهن دارد راحت تر با شما در میان بگذارد و اگر مشکلی برایش پیش آمده با اعتماد بیشتری در مورد آن با شما صحبت می کند. دلیلش هم این است که وقتی شما مشغول انجام کاری هستید، لازم نیست نوجوان با شما ارتباط چشمی برقرار کند و این امر به نوبه خود سبب می شود که راحت تر حرف های دلش را با شما در میان بگذارد.

  • خلق لحظات خاص و فراموش نشدنی:
  • این رسم را در خانواده بوجود بیاورید که سالانه موقعیت های خاص خانوادگی را جشن بگیرید - البته بجز تعطیلات و تولدها - در این زمان کلیه ی افراد خانواده را در کنار هم جمع کنید و سالگرد آن اتفاق بخصوص را جشن بگیرید. این جشن می تواند به خاطر یک کارنامه درخشان یا بردن تیم فوتبال مدرسه باشد؛ به هر حال مسئله ای است که می تواند پیوند های عاطفی خانوادگی را محکم تر کند.

  • اظهار علاقه :
  • فکر نکنید که نشان دادن و گفتن این مطلب که به فرزند خود علاقمند هستد هیچ ارزشی برای او ندارد. انجام این کار به فرزندتان این اطمینان را می دهد که دوستش می دارید و از او مراقبت و محافظت می کنید. البته باید راهای درست نشان دادن علاقه را یاد بگیرید. این بدان معناست که ممکن است دختر و یا پسر شما نسبت به ابراز علاقه ی شدید آن هم در جمع و به صورت عمومی حس مثبتی نداشته باشد . شاید دوست نداشته باشد که مانند گذشته او را بغل کنید و یا ببوسید اما شما نباید این مسائل را به خودتان بگیرید، چراکه مواردی نیستند که نشات گرفته از کاستی های فردی شخصیت شما باشند، به هر حال اگر می خواهید به این شکل نسبت به او ابراز علاقه کنید بهتر است این کار را به زمانی موکول کنید که دوستانش آن اطراف نباشند و برای ابراز علاقه در جمع راههای دیگری پیدا کنید.
  • یک لبخند و یا حتی دست تکان دادن می تواند با حفظ همه ی محدودیت های ذهنی نوجوان، عشق و علاقه ی شما را نسبت به او به ثابت کند. توانایی های منحصر بفرد نوجوان را تشخیص دهید و به آنها ارزش دهید. به عنوان مثال زمانیکه یک نقاشی زیبا می کشد بگویید: "کارت عالی است، خیلی هنرمندی" یا "تو در تمرین فوتبال خوش درخشیدی، از دیدنت در بازی تیم لذت می بردم"

  • باقی ماندن در صحنه:
  • در روند رشد فرزندتان حضور پرشوری از خود نشان دهید. با او همکاری و هماهنگی کنید تا بتوانید مدت زمان بیشتری در کنار هم بمانید و پیوندهای عاطفی محکم تری ایجاد کنید. لازم نیست حتماً مربی ورزش یا معلم ریاضی باشید تا بتوانید با او ارتباط برقرار کنید. شاید خود نوجوان هم ترجیح دهد که آموزش های تخصصی تر را از کسی به غیر از شما یاد بگیرد. هر چند وقت یکبار می توانید او را در انجام فعالیت های جانبی همراهی کنید، اما بقیه ی زمان ها که او تنها به تمرین می رود از او بخواهید در مورد تمریناتش با شما صحبت کند و با توجه کامل به حرف هایش گوش بدهید.
  • باید به او کمک کنید تا در مورد ناراحتی ها و ناامیدی هایش خیلی راحت با شما صحبت کند. در مورد کوچک ترین شکست هایی که در زندگی برایش اتفاق می افتد با او همدردی کنید حتی اگر احساس می کنید مسئله ی مورد نظر هیچ ارزشی ندارد. نگرش و طرز برخورد شما نسبت به شکست ها سبب می شود که او راحت تر آنها را بپذیرد و به این ایدئولوژی برسد که شکست را باید پذیرفت و با آن کنار آمد. این امر جرات تلاش دوباره را در وجود او زنده می کند.

  • خود را مشتاق نشان دهید:
  • نسبت به ایده ها، احساسات و تجربیاتی که نوجوان در زندگی بدست می آورده علاقه نشان دهید و کنجکاوی کنید. اگر شما به حرفی که او می زند گوش بدهید، بهتر می توانید حمایت و هدایتی را که از شما طلب می کند، در اختیارش قرار دهید. البته کلیه این امور را باید بدون قضاوت های ناآگاهانه و هیچ گونه جبهه گیری خاصی انجام دهید. زمانیکه کودک با یک چنین واکنشی از جانب شما روبرو می شود، دفعه های بعدی که با مشکلی روبرو شد، خیلی راحت تر نزد شما می آید و مشکلاتش را با شما در میان می گذارد.


  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:44
    ازدواج و همسرداری
    • 10 خصوصیت زوجهای خوشبخت...

    • عشق راهی برای ابراز احساسات است....اما برای ابراز عشقتان نباید حتماً منتظر مناسبات و فرصت های خاص باشید. با به کار بستن این عادات ساده اما مهم در زندگی خود، رابطه عشقیتان را بیش از پیش رونق بخشید تا شما نیز جزء زوج های خوشبخت به حساب بیایید.

    • 1. حداقل روزی یکبار به همسرتان بگویید "دوستت دارم." مطمئن باشید که همسرتان به شنیدن این کلمات نیاز دارد.

    • 2. موقع سلام و خداحافظی همدیگر را در آغوش بگیرید.

    • 3. تا پایان عمرتان، قرار ملاقات های عاشقانه تان فقط با همسرتان باشد.  یادتان باشد که همیشه باید عاشق و معشوق باقی بمانید. پس وقتی برای شام بیرون می روید، درب را برای خانمتان باز کنید، صندلی را برای وی بیرون بکشید، و موقع قدم زدن دست های همدیگر را بگیرید.

    • 4. مسائل پیش پا افتاده را جدی نگیرید. می توانید اجازه دهید که عادات بد همسرتان اعصابتان را به هم بریزد و اذیتتان کند. می توانید هم این عادات را بپذیرید و برای بهبود وضعیت تلاش کنید. آیا همسرتان عادت دارد در خمیردندان را موقع مسواک زدن باز بگذارد؟ خمیردندانتان را جدا کنید. آیا شوهرتان عادت دارد لباسهایش را در همه جای خانه پخش کند؟ توجه نکنید، یا اگر هم خیلی اذیتتان میکند آنها را جمع کنید، و همیشه به خاطر داشته باشید که در قبال این گذشت شما، همسرتان هم کارهای فوق العاده ای برایتان خواهد کرد.

    • 5. به جنبه مثبت قضیه فکر کنید. به جای اینکه در مورد راه هایی که همسرتان موجب یاس و ناراحتی شما می شود فکر کنید، در مورد همه چیزهای مثبتی درمورد او فکر کنید که همیشه نظرتان را جلب می کرده است.

    • 6. وقتی عصبانی می شوید، کمی صبر کنید. وقتی هر دوی شما عصبانی هستید، اصلاً با هم صحبت نکنید. چند دقیقه صبر کنید، بیرون رفته و کمی قدم بزنید، یا روی تخت دراز بکشید. برای مدتی از همدیگر دور شوید. یک مکث کوتاه به هر دو شما این امکان را می دهد که به جای ناراحت کردن و رنجاندن همدیگر، عاقلانه درمورد چیزی که موجب ناراحتیتان شده است با یکدیگر صحبت کنید.

    • 7. هیچوقت از اسرار و ضعف های همسرتان برعلیه او استفاده نکنید. آنچه که به نظر غیر مهم، جزئی، و پیش پا افتاده می آید ممکن است در نظر همسرتان بسیار جدی و پراهمیت باشد. باید تشخیص دهید که چه چیز برای همسرتان مهم است و به هیچ عنوان درمورد آن با دوستانتان، مادرتان، خانواده همسرتان و یا هیچ کس دیگر صحبت نکنید. همچنین سعی نکنید موقع دعوا آن مسائل را به رخ او بکشید. یک رابطه عاشقانه رابطه ای است که طرفین بتوانند به همدیگر اعتماد کنند و رازهای درونیشان را برای هم مطرح کنند.

    • 8. اول به همسرتان فکر کنید. اگر هر دوی شما اینکار را انجام دهید، مطمئن باشید رابطه ای بسیار لذت بخش در انتظارتان خواهد بود. تا می توانید در جواب درخواست های همسرتان پاسخ مثبت بدهید و تلاش کنید که زندگی را برای او راحت تر کنید و مطئن باشید او نیز همین کار را برای شما خواهد کرد.

    • 9. به همسرتان احترام بگذارید. به هیچ عنوان درمورد همسرتان پیش کسی بدگویی نکنید. وقتی درمورد او صحبت می کنید، بگذارید عشق و احترام شما برای همه آشکار شود.

    • 10. هر روز زمانی را به باهم بودن اختصاص دهید. ببینید چه کاری برای هر دو شما بهتر است....با هم غذا بخورید، آخر شب وقتی کنار هم روی تخت دراز کشیده اید فیلم تماشا کنید، با هم برای قدم زدن بیرون بروید و کارهایی از این قبیل. حتی می توانید کارها را باهم مخلوط کرده و برنامه تان را متنوع کنید. اگر یکی از شما در مسافرت به سر می برد، شب ها به همسرتان زنگ بزنید و صدایش را بشنوید. فقط مهم این است که زمانی را کنار هم بگذرانید.

    • یادتان باشد...هرچه بیشتر برای رابطه تان وقت بگذارید، بیشتر عایدتان می شود. بگذارید عشق و عاشقی بخشی از زندگی روزانه شما را از آن خود کند.

    دوشنبه 14/6/1390 - 10:44
    ازدواج و همسرداری
    • همسرتون به شما بی وفایی کرده؟

    • مـتـوجه مـی شوید که همسرتان خیانتکار و بی وفا است. ایـن امر شما را واقعا ناراحت کرده و ضربه سختی به شمـا وارد می سازد. تصـور می کردید که ازدواج سبب می شود تا همسرتان دیگر هیچ گاه به خود اجازه بدعهدی و خیانت ندهد، اما کارها مطابق میل شـما پیـش نـرفـت. هنوز هم زمـانیـــکه یاد کارهایی که او انـجام داده است، می افتید، احساس ناراحتی میکنید. چـگونـه مـی تـوانید آزار و اذیـت ها را به دست فراموشی سپرده، همسر بی وفای خود را ببخشید و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟
    • میزان دشواری: خیلی شدید
    • مدت زمان لازم: بسیار زیاد

    • نحوه انجام:
    • 1- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسائل دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف نکنید.

    • 2- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.

    • 3- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل: حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال بیش از پیش از خود مراقبت کنید.

    • 4- خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید، به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است که به شما وارد شده است.

    • 5- خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.

    • 6- گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک بنشینید.

    • 7- برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.

    • 8- با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.

    • 9- به دنبال مشاوره بروید. سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنید، باید تحت آزمایش HIV (ایدز)(منو میگه ها) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید.

    • 10- حداقل یک روز به خود فرصت دهید.

    • 11- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.


    • 12- سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

    • 13- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسائل کوچک داد و بیداد راه بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید، بی شک دچار استرس بعد از ضربه روحی شده اید و باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.

    • 14- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید و به سرسپردگی خود ادامه دهید به راحتی از بین برود. از بین رفتن دردورنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.

    • 15- واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.

    • توجه:
    • 1- بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود داشته باشد و ... به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه نخواهید شد.

    • 2- نوع خیانت، معمولا فهم و درک آنرا راحت تر می کند. آیا به یک شب ختم می شود؟ به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده؟ آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟

    • 3- به خاطر داشته باشید که زندگیتان با گذشته فرق کرده و باید ناراحتی به وجود آمده را تسکین دهید.

    • 4- به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسائلی بدین معنا نیستند که زندگی به پایان رسیده است و شما دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا که در اصل شما این توانایی را در وجود خود دارید و تنها مشکل به کارگیری ان است که کمی دشوار می باشد.

    • 5- پیش از اینکه خانواده خود و یا همسرتان را در جریان بد عهدی او قرار دهید، مجددا بر روی این امر فکر کنید. افراد خانواده می توانند کینه ها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند.

    • به چه چیزهایی نیاز دارید:
    • خواب
    • رژیم غذایی سالم
    • ورزش
    • نوشیدن آب، به میزان کافی
    • خنده
    • زمان
    دوشنبه 14/6/1390 - 10:43
    ازدواج و همسرداری
  • 10 نشونه بر هم خوردن زندگی مشترک...

  • آمار جدید را شنیده اید: 10 مرد ازدواج کرده را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. آمار وحشتناکی است، اما حقیقت دارد. این روزها طلاق به صورت یک شغل پر در آمد برای کسانی که ازدواج را به هم جوش می دهند و وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند در آمده است و بازار آن حسابی گرم است.
  • در این جا یک حقیقت دیگر هم وجود دارد: مردها خیلی کمتر از زن ها به طلاق فکر می کنند. بر اساس تحقیقات در حدود 66 تا 75 درصد از کل درخواست های طلاق از جانب خانم ها ارائه داده می شود.
  • به عبارت دیگر آقایون خیلی کمتر از خانم ها به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی فکر نکنیم، و سعی کنیم با چنگ و دندان به رابطه زناشویی خود ادامه دهیم تا خدای نکرده اتفاق ناگواری پیش نیاید.

  • فرسایش تدریجی..
  • رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نا محسوس روی می دهد. درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آنکه متوجه این مطلب شوید، شکافی عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می اید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین می باشد.
  • در زیر 10 نشانه از طرز برخوردی است که باید آنها را به عنوان نوعی احضاریه به سمت دادگاه خانواده تلقی کرد.

  • شماره 1: دور هم جمع نمی شوید:
  • هر سال در مراسم روز شکرگذاری صندلی کناری خود را برای خانمتان رزو می کردید، اما امسال پسر خواهرتان در کنار شما نشسته است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی در پی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟

  • شماره 2: خونسرد و بی تفاوت می شوید:
  • تمام تلاش و کوششی که برای حفظ رابطه می کردیدی کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی در می آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید. زمان سلام و خداحافظی با یکدیگر رو بوسی نمی کنید. او دیگر عکس شما را درون کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همینطور.
  • می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید.

  • شماره 3 :  اوقات فراغتتان را در کنار هم نمی گذرانید:
  • اگر نمی توانید آخرین مرتبه که با هم به مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید و بی سراغ مواد مخدر یا مشروبات الکلی می روید.

  • شماره4 : خانم با دقت دخل و خرج را حساب می کند:
  • آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درامد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر در بیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد.

  • شماره 5 : به دنبال استقلال است:
  • یک خانم ناراضی سعی می کند تا آنجا که ممکن است فاصله خود را از همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم نماید. او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد، و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امور نشان دهنده شکاف عمیقی هستند که در رابطه فعلی شما به وجود آمده است.

  • شماره 6 : به خانه نمی روید:
  • آیا قدم گذاشتن به خانه به جای اینکه مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری در آمده است؟ سعی می کنید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیر وقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟
  • حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابط زناشویی فرار کنید. اگر برای ساعت ها متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید.

  • شماره7 : تمام صحبت ها به دعوا ختم می شود:
  • هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شوند. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید.
  • شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیر ذره بین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می اید و هر دو خشمگین می شوید.

  • شماره 8: وظایفی که به عهده داشتید:
  • زمانی که می خواهید پای خود را از مزرهای رضایت جنسی فراتر بگذارید، اطمینان خاطر دارید که وضعیت خوبی در خانه انتظار شما را نمی کشد. اگر در گذشته خود را مجاب به انجام دادن یک چنین کاری کرده بودید، حال از خود می پرسید که چرا نباید بتوانم این کار را انجام دهم. اگر می دانید که خانمتان نیز به این اصول پایبند نیست پس دیگر چه دلیلی وجود دارد که تا این حد خود را به زحمت بیندازید.

  • شماره 9 : حرمت ها شکسته می شود:
  • ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا اتش خشم شما را شعله ور سازد.

  • بازی نیست..
  • طلاق مسئله ای کاملا جدی است.اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سرو کله زدن با درد و رنج می شود، تازه ما مسائل اقتصادی را نیز نادیده می گیریم.
  • تسلیم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید. کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی. حتی پیش از اینکه تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی نمایید.
  • در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او را دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:43
    ازدواج و همسرداری
    • 10 واقعیت اساسی در رابطه با ازدواج...

    • 1- شما نمی توانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد و هیچ کس توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.

    • 2- هر چه میخواهید تلاش کنید، شما هیچگاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.

    • 3- اشخاص با اشخاص ازدواج نمیکنند، بلکه آنها با توهمات و خیالپردازیهای خودشان ازدواج میکنند.

    • 4- یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز میگردد که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.

    • 5- عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر میگزینیم. (برخی اوقات مهمترین فاکتور نمیباشد).

    • 6- به احتمال زیاد، خصلتها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند.

    • 7-این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید.

    • 8-بزرگترین هدیه ای که میتوانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز میباشد.

    • 9-موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل میگردد که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان میباشد.

    • 10- ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی میباشد.
    دوشنبه 14/6/1390 - 10:42
    ازدواج و همسرداری
    2 انگیزه غلط برای ازدواج...




  • متاسفانه %80 ازدواجها از انگیزه های غلط و خود خواهانه نشات میگیرند توجه کنید:

  • - فشار اطرافیان:

  • تـاثیراتی است که دوستان،خانواده، جـامـعه و حتی عقاید شما بر شما تحمیل مـی کنند. پیامی که مضمون آن اینچنین است: "تو باید در یک رابـطه بـا جــنس مخــــالف خود باشی و یا حتما ازدواج کنی، اگر رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نکرده باشی حتما عیبی در تـو وجــود دارد." در جــامعه فـــشار زیادی به افراد مجرد تـحمـــیل میگردد اما دیگر زمان آن فرا رسیده است که آنها را بـه حـــــال خود رها کنیم و بیاموزیم که تجرد آنها را درک کــرده و ارج نـهـــیم. هر فردی مختار است مجرد بماند و یا ازدواج کند.


  • 2- رهایی از تنهایی و افسردگی:

  • بسیاری از افراد تنها به این خاطر که تنها هستند( و یا از تنها ماندن هراس دارند) و یا مایوس میباشند تن به ازدواج میدهند. آنها تصور میکنند که ازدواج مشکل آنها را مرتفع میکند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یک گزینش صحیح نمیباشد و احتمال آنکه فرد با شخص نامناسبی ازدواج کند زیاد است. یک انسان ناامید و تنها پس از ازدواج نیز تنها خواهد ماند. برخی افراد تا آن حد از لحاظ عاطفی تهی میباشند که امیدی به یک ازدواج موفق با هیچ فردی را احتمال نمیدهند. در نهایت نیز اینگونه افراد گرفتار روابط محنت زا و غم انگیزی میشوند.


  • 3- عطش غرایز:

  • برخی افراد آنقدر غرق در غرایض خود میبانشد که جز به چیزی دیگری نمی اندیشند. آنها ارضای غریزه  را به یک رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدهند. اینگونه ازدواجها نیز پس از مدتی به سردی گراییده و از هم میپاشد. این انگیزه معمولا در مردان مشاهده میشود و تعداد آنها هم کم نیست.


  • 4- گریختن از واقعیات زندگی خود:

  • بسیاری از افراد ازدواج میکنند نه به این خاطر که شخص مناسبی را برای ازدواج یافته اند، بلکه به جهت آنکه عذری برای دوری گزیدن از مشکلات و واقعیات زندگی خود تراشیده باشند. زندگی اینگونه افراد عاری از شور و اشتیاق و هدف مشخص میباشد. اما جای آنکه راه حل را درون خودشان بیابند ازدواج کرده و تصور میکنند با ورود فرد دیگری در زندگیشان، زندگی آنها نیز از سکون و کسالت آوری بیرون خواهد آمد.


  • 5- گریختن از رشد و بالندگی:

  • اینگونه افراد تنها به این منظور ازدواج میکنند که فرد دیگری مسئولیت مراقبت از انها را به عهده گیرد. اینگونه افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریک خود وابسته میشوند. اینگوه ازدواجها در موارد زیر نمود بیشتری دارند:

  • ازدواجهایی که اختلاف سنی فاحشی میان دو فرد وجود دارد.

  • در ازدواجهایی که اختلاف فاحشی در قدرت مالی و یا موفقیت شغلی دو فرد وجود دارد.

  • ازدواجهایی که مغایرت محسوسی در سبک زندگی دو فرد وجود دارد.


  • 6- احساس گناه:

  • برخی افراد که پیش از ازدواج با فردی رابطه دراز مدت داشته اند تن به ازدواج با فرد میدهند به این خاطر که از ترک کردن شریک خود هراس دارند که پس از رفتن آنها چه بر سر شریکشان خواهد آمد. همچنین احساس گناه میکنند زیرا که تصور میکنند آنطور که باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریک خود نداشته اند و یا متقابلا لطفهایی که شریکشان در حق آنها روا داشته را جبران نکرده اند. هنگامی که فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با فردی دیگر میدهد ثمری جز ناکامی و نابودی هر دو فرد در پی نخواهد داشت.


  • 7- پر کردن خلاء احساسی و معنوی:

  • اینگونه افراد دارای حس پوچی و بی ارزشی میباشند و میخواهند توسط فرد دیگری خلاء وجودی خود را به گونه ای پر کنند اما باید آگاه باشند که هر میزان هم که فرد مقابلشان آنها را دوشت داشته باشد قادر به پر کردن خلاء های زندگی آنها نمیباشد.


  • 8- پذیرش اجتماعی:

  • جامعه به افراد مجرد به چشم یک انسان متهم مینگرد. این جمله را در درب ورودی بسیاری از رستورانها و یا مراکز دیگر زیاد دیده اید: "ورود افراد مجرد ممنوع" و یا بسیار از موسسات و ادارات افراد مجرد را به استخدام خود در نمیاورند. بنابراین ازدواج انگیزه ای میگردد برای جوانان تا در جامعه مورد پذیرش قرار گیریند.


  • 9- تامین مخارج زندگی:

  • اینگونه ازدواجها در زنان بیشتر به چشم میخورد که به منظور تامین نیازهایشان با مرد ثروتمندی تن به ازدواج میدهند.


  • 10- اعتماد بنفس پایین:

  • برخی افراد با نخستین فردی که به آنان پیشنهاد ازدواج میدهد میپذیرند و ازدواج میکنند. اینگونه افراد به لحاظ اعتماد بنفس پایینشان میپندارند قابل دوست داشتن نبوده و یا ارزش، زیبایی، محاسن و هنر کافی در خود سراغ ندارند که فردی شیفته آنان گردد. آنان از ترس آنکه نکند فرد دیگری آنان را نپسندد و شاید این آخرین فرصتی باشد که در زندگی برایشان ایجاد گشته، شتابزده تن به ازدواج میدهند.(مانند دخترانی که خیلی زود ازدواج میکنند).


  • 11- اخذ تابعیت کشور دیگر:

  • اینگونه افراد برای اخذ تابعیت کشور خاصی تن به ازدواج میدهند که یک ازدواج مصلحتی محسوب میگردد.


  • 12- بی ارزش شمردن ارزش خود:

  • اینگونه طرز تفکر در زنان به چشم میخورد. اینگونه زنان و یا دختران چنین میپندارند که وظیفه یک فرد تامین مخارج معیشتی و وظیفه یک زن تنها برآورده ساختن نیازهای جنسی مرد میباشد. آنها ارزش زن را در سطح یک همخوابه صرف میدانند. یکی از عللی که دختران جوان با مردان مسن ازدواج میکنند همین مسئله میباشد.

  • با دید گشوده شریک زندگی خود را برگزینید. همچنین سعی کنید پیش از بچه دار شدن حداقل 2 سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطه شما با فرد مقابل به ثبات مطمئنی رسیده باشد
  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:42
    خواستگاری و نامزدی
    5 نکته ای که پیش از ازدواج باید بدونید...

  • 1- ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: "پیش از اینکه بله بگویید" نویسنده نورمن رایت، "خیلی زود، خیلی صمیمی" نویسنده جیم تالی.

  • 2- به نظر من بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید. مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد. سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.

  • 3- زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد. به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: "چرا من اینکار را کردم؟" برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که کاغذ توالت باید از کدام سمت قرار بگیرد، با هم جر و بحث می کنید. به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردید های مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.

  • 4- برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است. اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است. باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج، و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید. با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.

  • 5- این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید. همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟

  • 6 - باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند. همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند. در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟ اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟ این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چراکه هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.

  • 7- در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید. مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چراکه درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند. هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپریز کند. اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.

  • 8- هیچ گاه سازش نکنید. درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: "من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم"، و یا "دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای "بله" گفتن به شمار روند. از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.

  • 9- از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید. زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کند: "زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت..."
  • در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام "1000 سؤال برای زوج ها"

  • 10- قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید. برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید. شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند. پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد.
  • اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد. در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: "زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!" مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.

  • 11- نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید. آیا شریکتان تا کنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تا کنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند. کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نسیت که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود. خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.

  • 12- زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید. ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی 3 طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.

  • 13- نکته اضافی: افراد مجردی که بچه دارند.زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی "قبل از ازدواج مجدد"

  • 14- نکته اضافی: ازدواج با کسی که بچه دارد.از خود این سؤالات را بپرسید: آیا من با احساسات کودکان می توانم هماهنگ شوم؟ آیا می توانم به حرف های آنها گوش دهم؟ ایا آنقدر انعطاف پذیری دارم که بتوانم با آنها سازش کنم؟ آیا می توانم کلاس ها، کتب و مشاوره های لازم در این زمینه را پشت سر بگذارم؟ و برای آقایون: آیا می توانم مردانگی خود را وقف کنم و نکات منفی بچه ها را تحمل نمایم؟ آیا تصور می کنید که همسرتان بتواند از پس بچه ها بربیاید؟

  • 15- تست های پزشکی:
  • پیش از ازدواج توصیه می شود آزمایشات زیر را انجام دهید:
  • تست HIV، هپاتیت C، هپاتیت B و آزمایش خون

  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:42
    ازدواج و همسرداری
    0 روش عاشقانه (1)...

  • عجب باشکوه است "عشق"...
  • عشق نیرو می دهد ، عشق زندگی می‌دهد، عشق شهامت و قدرت می‌بخشد. عشق بزرگ‌ترین ودیعه ای است که خداوند بزرگ در نهاد بشر به امانت گذاشته است. اگر عشق نبود زندگی هم نبود . کسی که عاشق می‌شود باید خود را برای پرداخت بهای آن عشق آماده سازد که عشق همان‌طور که لذّت و شادکامی در پی دارد، غم و سردرگمی هم به دنبال خواهد داشت. امّا غم عشق چه غم شیرینی است و چه گوارا به‌کام دل عاشق می ریزد حتی اگر دل عاشق را بشکند. زیرا هر چیز شکسته اش بی خریدار است، مگر دل که شکسته اش قیمتی‌تر است و خدایش دوست تر دارد.
  • با خواندن 20 مورد زیر، وموارد دیگر در مقالات آتی ، خواهید توانست به راه هایی دست بیابید که هر چند برخی بسیارساده و شاید بی اهمیت به نظر می‌رسند ، امّا مسیر خوشبختی شما را چندین گام پیش می راند:

  • 1- از هر راهی برای ابراز عشق به همسرتان بهره بگیرید.

  • 2- در عذرخواهی کردن از هم سبقت بگیرید.

  • 3- همیشه همدیگر را «عزیزم»، «معشوقم»، «محبوبم» و ... خطاب کنید.

  • 4- همیشه و در همه جا به هم احترام بگذارید.
  • در زندگی هیچ لذّتی اصیل تر و شیرین تر از عشق وجود ندارد.

  • 5- همیشه صبور و شکیبا باشید.

  • 6- در اماکن عمومی بسیار محتاطانه به ‌همدیگر ابراز عشق کنید.

  • 7- نازش را به جان بخرید.

  • 8- بگذارید به اندازه کافی استراحت کند.

  • 9- از گفتن کلمه «دوستت دارم» دائم استفاده کنید.

  • 10- از عطر مورد علاقه‌اش استفاده کنید.

  • 11- کمد لباس هایش را با اشعار و جملات عاشقانه تزئین نمایید.
  • هر کس که عاشق می شود باید برای تحمل و چشم پوشی خطاهایی که میبیند امّا نمی تواندعکس العمل نشان دهد، صبور و آرام باشد.

  • 12- با او مانند شاهزاده‌ای زیبا برخورد کنید.

  • 13- هر روز به یکدیگر سخنان محبت‌آمیز بگویید.

  • 14- هنر برقراری ارتباط دوستانه با همسرتان را بیاموزید. هر چند ممکن است در ابتدا با کمی مشکل مواجه باشید، ولی پس از آن از زندگی لدّت خواهید برد.

  • 15- به قدری در هم غرق شوید تا مسائل دیگر زندگی را فراموش کنید.

  • 16- پاهای خسته همسرتان را ماساژ بدهید.

  • 17- موها ی همسرتان را آرایش کنید.

  • 18- در تمام لحظاتی که در کنار هم هستید به او ابراز عشق کنید و گاهی احساستان را روی یک لیوان شیشه ای بنویسید

  • 19- از عشق تان دفاع کنید.

  • 20- روی برف هایی که روی زمین باریده است برای هم پیام‌های عاشقانه بنویسید.

  • اگر قادر نیستید شخص مورد علاقه تان را هیجان زده کنید او را از عشق سرشار سازید و ایننکته را نیز بدانید که در ذات او چیزهایی نهفته است که با شما هم خوانی دارد.

  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:41
    ازدواج و همسرداری
    روش عاشقانه (2)...

  • 1- سعی کنید همیشه جواب‌تان در برابر او «چشم» باشد.

  • 2- همیشه در اتفاقات خوب زندگی او را سهیم کنید قبل از اینکه دیگران را در جریان بگذارید.

  • 3- سعی کنید همیشه در مقابل اشتباهی که مرتکب شده‌اید به او بگویید: «متأسفم»
  • (به همسرتان دقیقاً همان نکاتی که دوست دارد بشنود و درباره خودش فکر می‌کند بگویید.)

  • 4- لازم است بیاموزید که چطور باید احساستان را کنترل کنید تا طرف مقابل‌تان مستأصل نشود. 5- با هدایای کوچک و ارزنده او را هیجان‌زده و غافلگیر نمایید.

  • 6- هدایایی را که به شما ‌می‌دهد هرگز با چیزی عوض نکنید.

  • 7- یک قاعده ی مهم و اساسی درباره عشق: «هرگز در عشق صرفه‌جویی نکنید».

  • 8- هرگاه کسی به شما هدیّه داد، آن را با همسرتان قسمت کنید.

  • 9- هرگز چیزی را از او پنهان نکنید.

  • 10- او را در جمع دوستانتان بهترین همسر دنیا معرفی کنید.

  • 11- رو در روی هم بنشینید و درباره مشکلات صحبت کنید.

  • 12- از همدیگر دلجویی کنید.

  • 13- برای هم‌خاطره بسازید.

  • 14- در مسائل مالی یاور و پشتیبان هم باشید.

  • 15- نکات منفی اخلاقش را درنظر نگیرید.

  • 16- هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید.

  • 17- به جای صد در صد، صد و پنجاه درصد عاشق هم باشید.

  • 18- پس از مشاجرات لفظی، یک دوجین کارت متأسفم برایش بفرستید.

  • 19- او را فقط برای دوست داشتن دوست بدارید.

  • 20- پیش از رفتن به مسافرت وسایل‌تان را با هم جمع‌آوری کنید و تمام زحمات را به عهده همسرتان نگذارید.
  • دوشنبه 14/6/1390 - 10:41
    مورد توجه ترین های هفته اخیر
    فعالترین ها در ماه گذشته
    (0)فعالان 24 ساعت گذشته