اخبار
انعکاس
دوئل مختار با جومونگ!
بعد از مدت ها به همت سایت ایام یک کار فرهنگی خوب برای کودکانمان انجام دادیم .سرو سامان دادن لوازم التحریر کودکانمان که سالهاست مسئولین فرهنگی کشور از آن غفلت کرده اند و کودکان ما عشقشان شده بت من و مرد عنکبوتی و این آخری ها هم جومونگ و بانو سوسانو .امیدوارم این سر آغازی باشد بر حرکت مسئولین ما در راه فرهنگ سازی برای کودکانمان از سنین کودکی تا یک وقت از خواب بیدار نشویم و ببینیم که دل کودکان ما را خارجی ها برده اند و ما سرمان در زیر برف است.
هدفم از نوشتن این مطلب این بود که اولا تشکری کرده باشم از سایت ایام و نیز تبلیغ کوچکی برای کار بزرگشان ، و دوما ایراد پیشنهاداتی برای این سایت ،مردم ،تولیدکنندگان و مسئولین زیربط داشته باشم.
امیدوارم دست اندرکاران این سایت به همین مقدار اکتفا نکنند و فعالیت ایشان مثل دیگر کارهای فرهنگی مقطعی نباشد .دوستان ایام تلاش کنند از نشانه هی معنا دار دیگر نیز در تولیداتشان استفاده کنند تا این محصولات جامعه مخاطب بیشتری پیدا کند .المان های همچون عمو پورنگ و ….و در این راه ثابت قدم باشند.
تولیدکنندگان داخلی با حمایت از این طرح اقدام به تولید این گونه تولیدات کنند.البته نباید همیشه ما تقصیر از گردن تولید کننده بیاندازیم .پدر و مادر های عزیز هم باید در خرید لوازم التحریر کمی تامل کنند و با خرید تولیدات داخل تولید کنندگان داخلی را برای تولید بهتر ترغیب نمایند.در ضمن دستگاه های نظارتی هم از واردات بی رویه وعرضه لوازم التحریر خارجی که رسما فرهنگ جوانان آینده مارا نشانه رفته اند جلوگیری کنند .البته بعضی از تولید کنندگان داخلی هم آگاهانه یا کورکورانه به تقلید از تولیدکنندگان خارجی پرداخته و در زمین دشمن بازی می کنند.استفاده از المان های همچون باربی و هری پاتر و … از نظایر این موضوع هستند.
از سوی دیگر تولید کنندگان داخل هم باید حق بدهیم چرا که با واردات بی رویه لوازم التحریر و نوسانات قیمت دلار به کلی برنامه ریزی های آنان را مختل کرده است و باید به مسئولین امر فکری به حال تولید کنندگان هم بکنند.چرا که بعضی تولید کنندگان مجبور به واردات این لوازم التحریر خارجی شده و رسما اقدام به مونتاژ این اقلام می کنند.
بر کسی پوشیده نیست سنین کودکی در شخصیت افراد در سنین بالاتر تاثیرات به سزایی دارد.و دیدن عکس های عریان و انتخاب الگو های غربی چه تاثیرات مخربی بر روح و روان کودکان ما می گذارد .لذا پدر و مادر های عزیز را به این نکته جلب می نمایم .همه این مسائل به ظاهر کوچک تاثیرات چه بسا بزرگی بر کودکان ما خواهد گذاشت . پدر و مادر های عزیز باید به این نکته توجه کنند که در پیشگاه خداوند در قبال کودکان خود مسئولند و فردای قیامت باید پاسخگوی چگونه تربیت کردن کودکان خود باشند.
مسئولین در سال حمایت از تولید ایرانی از این طرح ایرانی حمایت کرده اقدامات لازم جهت تولید پیش از پیش این محصولات با قیمت پایین تر و کیفیت بالاتر و نیز با کمک به این اقدام مقدمات تولید دیگر لوازم التحریر همچون مدا و کیف و … را فراهم کنند.
خییرین گرامی با خرید این دفاتر و هدیه دادن آن به کودکان باعث ترویج این حرکت شوند.
و در آخر به فعالان فضای مجازی هم توصیه میکنم در تبلیغ هر چه بهتر این محصولات در سال تولید ملی کم کاری نفرمایند.
جمعه 24/6/1391 - 13:19
آموزش و تحقيقات
گزارشی هولناك پیرامون اعتیاد جدید دنیای مدرن
شاید اگر بگوییم اینترنت به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین ابزار و رسانه بهخصوص در نسل جوان امروز جهان است سخن به گزاف نگفته باشیم. از زمانی که این تکنولوژی وارد فضای زندگی انسان شده تا به امروز که به یک تکنولوژی بین المللی تبدیل شده است علی رغم تمام محاسن و مزایای آن، یکسری دغدغهها و نگرانیهایی را نیز بر خانوادهها تحمیل نموده است. انسانها و بهطور خاص نوجوانان و جوانان میتوانند ساعتها در مقابل رایانه بنشینید و در دنیای wwwها به سیر و سفر بپردازند و به هیچوجه هم گذر زمان را احساس نكنند.
انسانها در فضای مجازی با هر کس که بخواهند میتوانند دوست شوند. میتوانند به هر کجا که میخواهند سر بزنند و هر اطلاعاتی كه دوست دارند كسب كنند. فضای مجازی در حقیقت نوعی فرا فضا و فضای ذهنی است. دنیای مجازی دنیایی است که همه جا هست اما هیچ کجا نیست. فضای سیال و بیحدودی است که به سادگی، همیشه در دسترس همگان است اما به همان سادگی که ایجاد می شود از بین می رود و محو می شود.
در کشور ما ایران نیز شاید هیچ پدیدهی دیگرى در طول سالهاى اخیر به اندازهی اینترنت رشد نداشته است. افزایش تصاعدى ضریب نفوذ اینترنت در ایران و در كنار آن افزایش تعداد سایتها، وبلاگها و پایگاههاى اطلاعرسانى روى این شبكهی جهانى، نیازمند بررسىهاى جامعهشناسى از منظر آسیبهاى فردى و اجتماعى است.
در كتاب «روزنامهنگاری سایبر» دكتر یونس شكرخواه اشاره شده است: «ظهور پدیدهای بهنام اینترنت گردش اطلاعات را در سطح جهان افزایش داده است. تا اواسط دههی 90 بیشتر شبكههای اجتماعی به اینترنت منتقل شدند. پیدایی صور نوین ارتباط در شبكههای بزرگ رایانهای زمینهساز فضاهای اجتماعی جدید گشته و مجموعهی گستردهای از اجتماعات مجازی را به وجود آورده است. فضاهای بدون مرز كه روابط اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهند.»
دامنه و میزان اهمیت این رسانهی دنیای مدرن را میتوان حتی از روی تعداد كاربران آن كه هر روز بر مقدار آن نیز افزایش می یابد متوجه شد. كاربران اینترنت به ویژه از سال 2000 میلادی رو به فزونی بوده است. برای مثال، تعداد كاربران اینترنت در آمریكای شمالی بین سالهای 2000 تا 2008 میلادی، 129.6 درصد افزایش یافته است و تقریبا 74 درصد جمعیت این منطقه از اینترنت استفاده میكنند.
در ایران نیز اینترنت در سال 1373 وارد کشور شد، از آن به بعد، آمار تعداد كاربران اینترنت همهساله رشد تصاعدی داشته است. بطوری كه براساس گزارش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تنها در فاصلهی بین سالهای 82 تا 86، تعداد کاربران اینترنت در کشور 25 برابر شده است. در سال 1386 نیز کاربران ایرانی به 18 میلیون افزایش یافت. این روند در سال 1388 حتی به رشدی 44.5 درصدی هم دست یافت كه در مقایسه با سایر كشورهای منطقهی خاورمیانه و خلیجفارس، رشد بیمانند و غیرمنتظرهای محسوب میشود.
نتایج مطالعات سازمان ملی جوانان، در سالهای 1376، 1381 و 1384 نیز نشان میدهد كه بیشترین تعداد كاربران اینترنتی جوانان 18 تا 28 ساله هستند بهطوری كه در سال 1376، 10درصد، در سال 1381، 19درصد و در سال 1384، 29 درصد جوانان از اینترنت استفاده میكردهاند. بر طبق آخرین آمار سایت Internet World State نیز تعداد كاربران ایرانی در سال 2011، 36 میلیون و 500 هزار نفر بوده است كه نسبت به یك سال گذشته، 3میلیون و 300 هزار نفر افزایش داشته است و پیشبینی میشود با افزایش واگذاری خطهای پر سرعت و خطوط اینترنتی بیسیم (وایرلس) این میزان همینطور سیر تصاعدی خود را طی کند.
از ویژگیهای منحصر به فرد اینترنت از جمله سهولت دسترسی به آن، 24 ساعته بودن، سادگی كار، هزینهی پایین، گمنام ماندن كاربران آن و... همگی موجب استقبال عظیم مردم در سراسر جهان از آن شده است. گرچه اینترنت، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمكننده است، اما برای افرادی كه استفادهی بیش از حد از آن را دارند، این منافع، به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری تبدیل میشود. از نقطه نظر فرهنگی نیز اینترنت به دو شیوه موجب تغییر فرهنگی می شود:
1- فرهنگ خودش را عرضه میکند: اینترنت و زندگی در دنیای مجازی، مقتضیات خاص خودش را دارد تا آنجا كه حتی نوع ادبیاتی كه كاربران اینترنتی در گفتگوهای مجازی یا بهاصلاح «چت» استفاده میكنند نیز در پارهای از مواقع متفاوت از دنیای واقعی است. بسیاری از كارشناسان حتی اینترنت را تهدیدكنندهی آداب و رسوم و زبان ملی و مادری میدانند.
2- گذرگاهی برای سایر فرهنگها تدارک میکند: از طریق دنیای اینترنت، انسانها بهراحتی و تنها با فشار دادن یك دكمه و یا كلیك كردن بر روی موشواره (موس) میتوانند به دنیای سایر فرهنگها سفر كرده و با آداب و رسوم آنان آشنا شوند.
از طرف دیگر اینترنت از این جهت که رسانهای دوسویه به شمار میرود و همگان میتوانند ضمن دریافت اطلاعات، اطلاعاتی را نیز به شکلهای گوناگون و حتی غیراستاندارد، در آن منتشر کنند، فاقد ساختار نظاممند و منطقی در طبقهبندی اطلاعات است. از سوی دیگر، هر روزه دهها میلیون صفحهی اطلاعات به این مخزن چند میلیارد صفحهای افزوده میشود. در این صورت، مشخص است که فرآیند جستجو و بازیابی اطلاعات بهمراتب، سخت و نیازمند مهارت بسیار خواهد بود. از این رو است که برخی از کارشناسان، این فرآیند را به یافتن سوزن در انبار کاه تشبیه کردهاند. این مطلب در كنار این مسأله سختتر خواهد شد كه بدانیم در اینترنت هر كسی میتواند هر چیزی اعم از راست یا دروغ را بنویسد و هزینهای بر شخص نویسنده نیز از جهت صحت و سقم مطلب وجود ندارد. هر چند در ایران با تأسیس پلیس فضای مجازی (فتا) این مسأله تا حدودی مورد بررسی قرار گرفته اما حجم مطالب موجود در اینترنت آنقدر است كه نمیتوان در لحظهی ممكن به همهی آنها رسید. از طرف دیگر بخش زیادی از حجم اطلاعات موجود در اینترنت در وبلاگها و شبكههای مجازی بارگذاری میشود كه بر آنها نیز نمیتوان بهدرستی نظارت داشت.
برآیند چنین ساختاری این است که بیشتر کاربران و جستجوگران، راه را در اینترنت گم میکنند و با وجود صرف زمان طولانی و روبهرو شدن با دنیایی از اطلاعات گوناگون، مطالب مورد نیاز خود را به طور رضایتبخش به دست نمیآورند. به این مسأله، اصطلاحا «بازیابی بیش از حد اطلاعات» گفته میشود. بدیهی است که بازیابی بیش از حد اطلاعات به خودی خود مشکلساز نیست، بلکه آن چه این موضوع را به یک مشکل تبدیل میکند، وجود اطلاعات نامرتبط یا کم مرتبط بسیاری در بین نتایج پژوهش است.
نتایج یکی از تحقیقات در زمینهی مشکلات دسترسی به اطلاعات از طریق وب نشان میدهد که بازیابی بیش از اندازهی اطلاعات، بسیاری از کاوشگران را ناراحت و عصبانی میکند. بهطوری که بهطور متوسط پس از گذشت 12 دقیقه چنانچه کاوشگران به نتایج مورد نظر دست نیابند و جستجوی ناموفقی داشته باشند، شروع به عصبانی شدن میکنند.
از دیگر سو، قرار گرفتن عباراتى نظیر موزیك، چت و كلمات مبتذل در صدر كلمات جستجو شده، دغدغهی كاربران ایرانى را به گونهاى دیگر نشان مىدهد. این كلمات همچنین نشان مىدهند كه بیشتر وقت كاربران ایرانى در سایتهاى گروه تفریح و سرگرمى سپرى مىشود و بسیارى از آنها جزو سایتهاى زرد هستند. شناسایى این سایتها نیز چندان مشكل نیست: سایتهایى پر از لینك در صفحهی ورودى كه در چندین چارچوب مختلف دسته بندى شدهاند و لینكهاى آنها همگى در صفحهاى جدید باز مىشوند.
شیوع اعتیاد جدیدی در دنیای مدرن به نام اعتیاد اینترنتی
در كنار انواع و اقسام اعتیادهایی كه تا به حال نام آن را شنیدهاید، اعتیادی كه شاید سرعت رشد آن بیشتر از همهی انواع اعتیادها است اعتیاد به اینترنت است. متأسفانه آثار زیانبار این نوع اعتیاد به دلیل آنكه مانند دیگر اعتیادها محسوس و ملموس در كوتاه مدت نیست، خطرناكتر است.
بنا بر یک گزارش، برخی از آمریکاییها تا جایی اعتیاد به اینترنت پیدا کردهاند که روزانه بیش از 18 ساعت از وقت خود را صرف اینترنت میکنند. این بیماری در آمریکا به قدری فاجعهبار است که کلیساها، پیشوایان مذهبی با فریادهای کمکخواهی زن و شوهر، یا یکی از آنها، برای رهایی از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسههای مشاورهای مسیحی در حال تدوین مشاورههای اعتیاد به اینترنت هستند.
اعتیاد به اینترنت مفهومی است كه از سال 1995 میلادی مورد توجه قرار گرفت و به تدریج انواع مختلف این اعتیاد مانند به چت، اعتیاد به قمار از طریق شبكه و غیره شناخته شد. برخی از ویژگیهای بینظیری كه در ظرفیت اعتیاد به اینترنت مثمرثمر هستند، شاید تا حدودی با سرعت، در دسترسبودن و حجم انبوه اطلاعاتی كه به صورت برخط رد و بدل میشوند، مرتبط باشند.
اعتیاد به اینترنت یا استفاده بیش از حد از دیگر آسیبهای فردی، و تا حدودی اجتماعی اینترنت است که گاهی از این بیماری تحت عنوان اعتیاد مجازی و مشهورتر از آن با عنوان «اختلال به اعتیاد اینترنت» نام برده میشود. اختلال اعتیاد به اینترنت یک پدیدهی بین رشتهای است و علوم مختلف پزشکی، رایانهای، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق و روانشناسی هر یک از زوایای مختلف این پدیده را مورد بررسی قرار دادهاند و در هر یک از این علوم مختلف نظریههایی برای این اختلال مطرح شده است. اما به رغم تحقیقات زیاد برای شناختن عوامل اصلی اعتیاد به اینترنت، ابهامات بسیاری در بین دانشمندان این حوزه وجود دارد.
آمار معتادان اینترنت
انجمن روانپزشکی آمریکا در گزارش سالانهی خود، اعتیاد به اینترنت در میان نوجوانان و جوانان را از مهمترین اختلالات روانی و رفتاری سال2012 عنوان کرده است. این مسأله بیش از همه در میان کسانی که به گونههایی از اختلالات رفتاری و اجتماعی مبتلا هستند، مشاهده میشود.
تحقیقاتی که بر روی دو هزار و162 دانش آموز نوجوان در مدت دو سال صورت گرفت، نشان داد 11 درصد از شرکتکنندگان در این تحقیق تقریبا به اینترنت اعتیاد دارند. پس از دو سال بررسی، محققان دریافتند که مهمترین عامل اعتیاد دختران به اینترنت، ترس از اجتماع و استرس و اضطراب در میان آنها بوده است. همچنین در پسران نیز خصومت، عامل اصلی گرایش آنها به بازیهای آنلاین و استفاده از اینترنت بیش از 20ساعت در هفته بوده است.
نتایج این بررسی نشان داد که مردان بیش از زنان در مرض ابتلا به اعتیاد به اینترنت قرار دارند و اعتیاد آنلاین موجب لطمه زدن به وضعیت درسی دانشآموزان، کاهش روابط خانوادگی و عدم بهبود روابط عاطفی میان افراد میشود که باید به عنوان یک نگرانی جدی تلقی شود.
روزنامه «دیلی میل» نیز چندی پیش نوشت که اعتیاد به اینترنت در میان انگلیسیها به ویژه در میان بزرگسالان این کشور وارد ابعاد تازهای شده است. بر اساس برآوردهای صورت گرفته، برخی افراد بزرگسال انگلیسی، در هفته 15 ساعت به صورت آنلاین در اینترنت میچرخند. این آمار در مقایسه با شش سال پیش، 5 برابر شده است. در نظرسنجی که توسط اداره ارتباطات انگلیس (آفکام) صورت گرفته، مشخص شده است از هر ده فرد بزرگ سال، هشت نفر از طریق دستگاههای مختلف آنلاین میشوند که این رقم 20 درصد در مقایسه با سال 2005 افزایش داشته است. محققان همچنین دریافتهاند که 59 درصد از کاربران بزرگسال اینترنت، در شبکههای اجتماعی پروفایل دارند و دو سوم آنها، هر روز، از صفحهی خود بازدید میکنند که این میزان در سال 2007، یک سوم بود. کارشناسان همچنین دریافتهاند که افراد میانسال، به شدت گوشیهای هوشمند میخرند.
در ادامهی این تحقیقات آمده است که استفاده از اینترنت در هفته، به طور میانگین از 14.2 ساعت در سال 2010 به 15.1 ساعت در سال گذشته، افزایش یافته است. علیرغم وجود دستگاههای مختلف برای اتصال به اینترنت، اتصال از خانه، همچنان با روندی افزایشی در صدر قرار دارد.
در ایران نیز بر طبق آمارها ۲۴ درصد از کاربران به اینترنت معتادند. رییس انجمن جامعهشناسان ایران در اینباره گفت: اعتیاد به اینترنت بین سنین ١٥ تا ١٨ سال در مقایسه با سایر سنین بیشتر است و معتادان به اینترنت، در مجموع ٣/٢٤ درصد یا یك چهارم كاربران اینترنت را تشكیل مىدهند.
دكتر «سعید معیدفر» در نشست بررسى اعتیاد به اینترنت در بین نوجوانان ١٥ تا ٢٥ سال كه در دانشكدهى علوم اجتماعى علامه برگزار شد، با اشاره به گزارش وزارت ارتباطات مبنى بر رشد ٢٥ برابرى تعداد كاربران، آن را نشان دهندهى رشد پرشتاب این پدیده و عمومیت پیدا كردن اینترنت دانست و اظهار داشت: اینترنت در جوامعى كه در آغاز راه هستند، آسیبهاى متعدد و قابل تأملى را به همراه دارد و آسیبهایى نظیر نابههنجارىهایى كه از طریق مبادلات اطلاعات غیر اخلاقى در فرد ایجاد مىشود، همراه با دخالت هكرها و ویروسها در اقتصاد در سالهاى اخیر حتى در جوامع غربى اهمیت ویژهاى پیدا كرده است.
تشخیص اعتیاد به اینترنت
تشخیص اعتیاد به اینترنت از مواردی است که بحثهای زیادی درباره آن صورت گرفته است. سرپرست مرکز درمانی اعتیاد به الکل و مواد مخدر در دانشگاه استنفورد در این مورد میگوید: «اگر فردی متوجه شد که قادر نیست یک روز را بدون استفاده از اینترنت سپری کند، شکی نیست که این فرد به استفاده از اینترنت معتاد شده است». البته حق این است که زمان به تنهایی نمیتواند معیار کامل و دقیقی برای تشخیص اعتیاد به اینترنت باشد؛ بلکه در کنار آن باید شاخص های دیگری نظیر این که شخص استفاده کننده چه کسی است، در نظر گرفته شود، باید توجه شود. که آیا کاربر دانشجو و استاد دانشگاه است که هر روز برای تهیه برخی مطالب و آمارها به اینترنت مراجعه میکند؟ آیا تاجری است که هر روز چندین ساعت وقت خویش را صرف تجارت الکترونیکی می کند؟ یا اینکه فردی است که عادت کرده است تا بخشی از وقت خویش را برای چت و گپ زنی و ایجاد روابط اینترنتی سپری کند؟ بی شک، در مورد اوّل و دوم به سختی میتوان برچسب معتاد اینترنتی را برای کاربران آن حرفه روا دانست.
دکتر یانگ معتقد است که اگر چه زمان، تنها عامل تعیینکننده در تعریف اعتیاد به اینترنت نیست ولی عموما معتادان بین 40 تا 80 درصد از وقت خود را با جلساتی که ممکن است هر کدام حتی تا 20 ساعت طول بکشد، صرف میکنند و این کار باعث میشود اختلالاتی در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید. در موارد شدید حتی قرصهای کافئین برای تسهیل زمان طولانیتری در اینترنت بودن مصرف میشود. این اختلال، خستگی بیش از اندازه در بدن ایجاد میکند که کارکرد درسی و شغلی را تحث تأثیر قرار میدهد و ممکن است نظام ایمنی بدن را ضعیف کند و فرد آسیبپذیری بیشتری به بیماریها پیدا کند. افزون بر این، به علت عدم ورزش و حرکات مناسب، مشکلات عصبهای مچ و درد پشت، چشم درد و مانند آن به وجود میآید.
ریشههای اعتیاد به اینترنت
علت و ریشهی اعتیاد به اینترنت از مباحث داغی است که نظریهپردازان مختلفی را به خود مشغول کرده است و نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد. دکتر «جان گروهول» که گفته میشود توسط وی تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام گرفته است، معتقد است چیزی که باعث اعتیادآور شدن اینترنت گردیده، «اجتماعی شدن» است. به عقیدهی گروهول جنبههایی از اینترنت که کاربران بیشترین وقت خود را در آنها سپری میکنند، با تعامل اجتماعی مرتبط است؛ به عنوان مثال، کاربران با انسانهای همانند و دلخواه خود از طریق پست الکترونیکی، گروههای مباحثه یا خبری، چت، بازی آنلاین و مانند آن وارد تعامل اجتماعی میشوند.
البته انسانها و مخصوصا جوانان ساعتها وقت خویش را برای کتاب خواندن، تماشای تلویزیون و مکالمه تلفنی صرف میکنند، و حتی گاهی از خانواده و دوستان و محیط خویش غافل میشوند، ولی آیا میتوان گفت که آنها معتاد تلفن و تلویزیون هستند؟ البته نه. سرّ اختلاف اینترنت با دیگر رسانهها و خصیصهی اعتیادزای آن در این است که جوان هنگام کار با اینترنت به دنبال «هویت یابی» و «تعامل اجتماعی» است و این فرایند اجتماعی شدن است که آن را اعتیادآور میسازد.
دکتر کیمبرلی اس. یانگ یکی دیگر از متخصصان و محققان مسائل اینترنت، ریشهی فریبندگی و اعتیادآور بودن اینترنت را در مدلی تحت عنوان ACE به سه عامل پیوند میدهد. این سه عامل عبارتند از:
گمنامی: آیا تا به حال اصطلاح «شما به اندازه رازهایتان نگران هستید» را شنیده اید؟ مسئله اعتیاد به اینترنت نیز چنین است. نه از روی قبض های تلفن می شود فهمید و نه کسی از کلیسا شما را در حال خروج از کتاب فروشی مخصوص بزرگسالان خواهد دید. فقط کاربر و گیرنده پیام از این موضوع آگاهی دارند. کسی نمی تواند بفهمد شخصی که به اینترنت متصل است، مشغول چه کاری است.
راحتی و آسودگی: شما درخانه خود می توانید با نوک انگشتانتان با دنیا ارتباط داشته باشید. با چند ضربه انگشت می توانید داستان های عاشقانه، رابطه جنسی اینترنتی، بازی ها و کتاب های بزرگسالان و دیگر چیزها را به داخل خانه خود بیاورید.
گریز: دکتر یانگ می نویسد: «اگر افراد در زندگی روزمره روز بدی داشته باشند، می توانند با مراجعه به اینترنت به تسکین و آسودگی برسند. بعضی از افراد معتاد، اینترنت را به عنوان یک مسکن و بعضی دیگر به عنوان آزاد شدن یکباره هورمون آدرنالین می دانند. بالاتر از این شما در اینترنت می توانید هر چیزی یا شخصی باشید. شما می توانید وزنتان را کمتر بگویید، اگر چه سنگین وزن باشید. خود را مجرد معرفی کنید، اگر چه متاهل باشید. و شما می توانید یک زندگی تخیلی و خیالی داشته باشید. از این جهت، اینترنت می تواند باعث گمراهی افراد شود.»
انواع اعتیاد اینترنتی
محققان پنج نوع اعتیاد اینترنتی را از هم شناسایی کردهاند:
1ـ اعتیاد به بازیهای شبکهای: شامل بسیاری از فعالیتهای مختلف اینترنتی است. افراد ممکن است در بازیهای روی خط شرکت کنند، قمار کنند و یا در حراج شرکت کرده و یا خرید کنند. این اعتیاد بخصوص میتواند برای کاربران بسیار گران تمام شود و یا صورت حساب اتصال به اینترنت و هزینه کارتهای اینترنت را که توسط والدین تأمین میشوند را افزایش دهد.
2ـ اعتیاد به روابط انسانی روی شبکه: ارتباطات روی خط در اتاقهای گفتگو، اهمیت بیشتری نسبت به روابط فامیلی پیدا کردهاند. به علاوه گفتگوهای روی خط با آشنایان اینترنتی، به دنبال خود، هزینهی ارتباطات در دنیای حقیقی را نیز افزایش میدهد. به این نکته توجه کنید که کاربران پس از دیدار کسی روی اینترنت مشتاق دیدن (واقعی) او میشوند که بالطبع هزینههای مرتبط را خواهد داشت. دیدن کسی که معلوم نیست همان کسی است که روی اینترنت خود را معرفی کرده است یا خیر؟
3ـ اطلاعات نامحدود: میزان اطلاعات در دسترس اینترنت، نامحدود و بی شمار است. بعضی کاربران ممکن است دچار وسوسهی دستیابی به اطلاعات و طبقهبندی آنها شوند. حرکت روی «وب جهانی» و استفاده از جستجوهای گسترده در بانکهای اطلاعاتی ممکن است تمام فعالیتهای یک کاربر را شامل شود و البته بروز مراحل بحرانی شوق و وسوسه برای جستجوی بیشتر.
4ـ اعتیاد به رایانه: زمانی که اعتیاد به اینترنت وجود ندارد، بحث اعتیاد به رایانه بسیاری از موارد ذکرشده را میپوشاند. بازیهای رایانهای غیر شبکهای میتواند برای بسیاری از افراد وابستگی شدید به همراه بیاورد. البته این مشکل در هنگام استفاده از انواع وسایل بازیهای رایانهای نیز رخ میدهد.
5ـ اعتیاد به عکس و فیلمهای اینترنتی: عکسها و فیلم های مستهجن و شهوتآور بر روی اینترنت به سادگی قابل دستیابیاند. زمانی که نرمافزارهای کنترلکننده جهت محدود ساختن دسترسی کودکان به پایگاههای اینترنتی طراحی شدند، بسیاری از پایگاههای غیر اخلاقی نیز راههایی جهت عبور از این موانع به وجود آوردند. یک کاربر کارکشته اینترنت نیز میتواند به راحتی از سد این نرمافزارها عبور کند. نوجوانان از جمله کسانی هستند که معمولا وقت زیادی را صرف دیدن یا جمعآوری و مبادله عکسهای مستهجن میکنند. حتی ممکن است در اتاق گفتگوی بزرگسالان و یا اتاقهایی که در آنها هر کس نقش یکی از طرفین رابطهی جنسی را بازی میکند وارد شوند که عموما از نظر سنی بسیار مسنتر هستند. این کودکان و نوجوانان ممکن است برای ارسال عکس و فیلم نامناسب افراد سوء استفادهگر به دیگران فریفته شوند.
نتایج یک تحقیق در ایران نشان میدهد که از ۱۱۰ كلمهی كلیدى جستجو شده به وسیلهی كاربران ایرانى فقط در یك ماه از سال ۲۰۰۴، بیش از ۳۷ عنوان از آن مربوط به لغات، اصطلاحات و تصاویر مستهجن بوده است. مهم آن است كه ۱۰ عنوان نخست جستجوى كاربران اینترنتى، همگى به این لیست تعلق داشتهاند و میزان جستجوى این ۳۷ كلمه به نسبت ۷۳ كلمه دیگر به مراتب بیشتر بوده است.
علایم اعتیاد اینترنتی
اعتیاد به اینترنت مانند هر نوع بیماری و اعتیاد دیگری، همراه با علائم و ویژگیهایی است. برخی از مهمترین این علائم را میتوان چنین بر شمرد:
ـ عدم احساس گذشت زمان، در زمان روی خط بودن
ـ استفاده از ساعات خواب و استراحت برای اتصال به اینترنت
ـ آشفتگی و عصبانیت در زمان بروز وقفه بین زمانهای اتصال به اینترنت
ـ کنترل چندباره و مرتب پست الکترونیکی در هر روز
ـ کجخلقی کردن در صورت منع شدن از اتصال به اینترنت
ـ استفاده از زمان انجام تکالیف و کارهای روزمره برای استفاده از اینترنت
ـ ترجیح اینترنت بر بودن با خانواده
ـ سرپیچی از زمان تعیین شده جهت استفاده از اینترنت
ـ دروغ گفتن در خصوص مدت زمان اتصال به اینترنت و یا اتصال دزدکی، زمانی که کسی در اطراف نیست!
ـ ایجاد رابطه با کسانی که روی اینترنت هستند
ـ افزایش خستگی و بداخلاقی نسبت به زمان پیش از اعتیاد به اینترنت
ـ اشتیاق فراوان جهت اتصال به اینترنت در زمان دوری از رایانه
ـ از دست دادن شوق شرکت در فعالیتهایی که قبلا مورد توجه قرار داشتهاند
ـ وجود حالت آشفتگی، عصبانیت و افسردگی در زمانهایی که امکان اتصال به اینترنت وجود ندارد. در زمانی که این امکان فراهم می شود حالات فوق از بین می روند.
پیامدهای اعتیاد به اینترنت
یکی از پیامدهای فردی و اجتماعی اعتیاد و کار زیاد با اینترنت، انزوا و کنارهگیری اجتماعی است. «پوت نام» معتقد است که در طی 35 سال گذشته کاهش چشمگیری در ارتباطات اجتماعی افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به رأی گیری و کلیسا میروند، به ندرت موضوعات سیاسی را با همسایهها در میان گذاشته یا عضویت گروههای دواطلبانه را قبول میکنند، مهمانی شام کمتری دارند و کمتر به منظورهای اجتماعی دور هم جمع میشوند. این موضوع پیامدهای عمدهای برای جامعه و فرد دارد؛ زیرا وقتی مردم از نظر اجتماعی درگیر باشند، سالمتر و خوشبختتر زندگی میکنند.
از دیگر پیامدهای اعتیاد اینترنتی مشکلات خانوادگی و تأثیر آن بر روی روابط زناشویی، والدین و فرزندان است. امروزه اصطلاح «بیوه اینترنتی» برای همسر معتاد به اینترنت اطلاق میشود. آمار نشان میدهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشی خانواده و طلاق منجر شود. شاید باور کردن اینکه شخصی همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک میکند، برای کسانی که به اینترنت اعتیاد پیدا نکردهاند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولی این مسئله هر روز در دنیای اینترنت اتفاق میافتد.
نتایج یک بررسی در ایران و در شهر مشهد نیز نشان میدهد استفادهی نادرست و اعتیادگونه از اینترنت سبب شده میانگین گفتگوی اعضای خانوادههای مشهدی در شبانه روز به کمتر از 20 دقیقه برسد که این زمان برای تعامل و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر بسیار کم و محدود است.
غلامحسین اورعی، کارشناس حوزهی فرهنگ و رسانه معتقد است: استفادهی صحیح و کنترلشده از فضاهای مجازی همچون اینترنت در نوع خود مثبت است اما زمانی این وضع نگرانکننده میشود که اعتیاد به این فضاها انسان را از زندگی عادی خود، دور و منزوی کند.
وی ادامه میدهد: بسیاری از جوانان و نوجوانان مشهد به دلیل نداشتن آگاهی نسبت به کارکرد این فضاها و عدم کنترل صحیح خانوادهها با ورود به اینترنت دچار نوعی سردرگمی و اعتیاد اینترنتی میشوند و تمام زندگیشان تحتالشعاع استفادهی نادرست از فضاهای مجازی قرار میگیرد.
وی با اشاره به استفادهی افراطی از اینترنت در مشهد بیان میکند: مطابق برخی از گزارشهای ارائه شده، استفادهی افراطی و خارج از برنامه از اینترنت در پایتخت معنوی سبب کاهش روابط خانوادگی، احساس تعلق، همیاری و کمک شده؛ پس بهتر است که با ارائهی تعریف دقیق و صحیح فضای مجازی از علم روز و اطلاعات مفید این فضا به درستی بهره گرفته شود.
شاهین صیاد، کارشناس علوم ارتباطات نیز اعتقاد دارد: استفادهی بیرویه و تعریف نشده از اینترنت فرهنگپذیری را در میان جوانان مشهدی کاهش داده و همچنین سبب شده که میزان مشارکت، کارگروهی و حس همدردی این جوانان نسبت به جامعه نیز کاسته شود.
وی میافزاید: معمولا کاربران اینترنت در مشهد تابع ضابطه و قانون در استفاده از این فضا نیستند و حتی بسیاری مواقع نیز اوقات فراغت خود را بدون برنامه ریزی در اینترنت سپری می کنند.
دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی
در هر یك از علوم مختلف نظریههای زیاد برای اختلال اعتیاد به اینترنت مطرح شده است ولی هنوز هیچ نظریه و دیدگاهی كه قادر به تبیین كلیه رفتارهایی اعتیادگونه باشد مطرح نشده است. مواردی از مهمترین این نظریهها عبارتند از:
1- نظریهی زیستی- پزشكی: این نظریه بر عواملی ارثی و مادرزادی در زمینهی بیتوازنی مغزی و انتقالدهندههای عصبی تاكید دارد. بنابراین ممكن است یك كروموزوم، هورمون، افزایش یا كاهش مواد شیمیایی با اشكال در انتقالدهندههای عصبی كه تنظیمكنندهی فعالیتهای مغز و بقیه نظام عصبی است، باعث شود فرد آسیبپذیری به اعتیاد داشته باشد كه در زمینهی اینترنت نیز صدق میكند.
2- نظریهی روانكاوی: این نظریه اعتیاد را در آسیبهای دورهی كودكی و در ارتباط با صفات شخصیتی معین با اختلالات دیگر و آمادگیهای روانشناختی ارثی در نظر میگیرد. (سو، 1994) در این زمینه سو (1994) الگوی آمادگی- استرس را مطرح میكند. بعضی افراد به علت عوامل گوناگون ممكن است آمادگی بیشتری را برای اعتیاد به یك چیز مثلا الكل، هروئین، قماربازی، خرید كردن، بازیهای رایانهای و بالاخره اینترنت داشته باشد. اگرچه بعضی از این افراد ممكن است در تمام عمر به چیزی معتاد نشوند، اما اگر عوامل استرسزا در زمان معین آنها را تحت فشار قرار دهد، ممكن است به اعتیاد روی بیاورند. بنابراین اگر تركیب مناسبی از زمان ، شخص و واقعه فراهم شود، فرد ممكن است به اینترنت معتاد شود.
3- نظریهی رفتاری: این نظریه براساس مطالعات اسكینر و براساس شرطیسازی كنشگر تكیه دارد، كه در آن شخص، رفتار معینی را انجام میدهد و برای انجام این رفتار پاداش دریافت میكند و تقویت میشود. اگر فرد یاد بگیرد كه چیزی مانند اینترنت میتواند برای او شرایطی فراهم كند كه از واقعیت فرار كند، احتمالا در آینده نیز به این كار مبادرت خواهد ورزید. این كار برای او عامل تقویت كننده خواهد بود و به صورت چرخهای عمل كرده و باعث افزایش رفتار خواهد شود. براون و همكاران (1989) با توجه به اصول تقویت مثبت كه در نظریهی شرطی شدن فعال مطرح است. پس از بررسی 21 بازی، به این نتیجه حاصل رسیدند كه طراحان بازیهای رایانهای به اصول شرطی كردن توجه داشتهاند و در جریان یادگیری بازی دست به تقویت و پاداش بازیگران میزنند.
4- نظریهی شناختی: این دیدگاه تاكید ویژهای بر شخص به عنوان پردازش كننده اطلاعات دارد و اختلال اعتیاد به اینترنت برآمده از شناختهای معیوب و یا پردازش معیوبشناختی است و درمان آن مبتنی بر تصحیح فرآیند شناختهای معیوب است.
5- نظریهی شناختی رفتاری: در دههی گذشته، درمان شناختی- رفتاری توجه زیادی را به خود جلب نموده است. رویكردها و فنون درمانی جدید، به نحو مستمر گسترش یافته است و به جهان بالینی معرفی شدهاند. در این دیدگاه اعتیاد بر این است كه اختلال اعتیاد به اینترنت از مشكل شناختی فرد همراه با رفتارهایی كه یا پاسخ غیر سازشی را حفظ میكند یا شدت آن را افزایش میدهد، ناشی میشود. بهنظر دیویس (1999) اگرچه نشانههای مسلط اختلال عاطفی و رفتاری است اما نشانهای شناختی در واقع تأثیر فراوانی دارند و میتوانند نشانههای رفتاری و عاطفی را ایجاد نمایند. برعكس باورهای غیر منطقی و غیر سازشی مانند این موضوع كه فرد فقط در اینترنت قدرت كنترل دارد، فقط در آنجا برای خود كسی است و فقط در آنجا قابل احترام است نمونههایی از افكار شناختی مشكل زا در زمینهی «خود» هستند.
6- نظریهی كنترل اجتماعی: هیرشی واضح این نظریه میگوید: «عاملی كه باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان میشود، «پیوند اجتماعی» است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مشغولیت و اعتقادات. ضعف هر یك از این چهار عنصر در فرد میتواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.
نتایج یکی از تحقیقات انجام شده در ایران
یکی از تحقیقاتی که دربارهی اعتیاد به اینترنت در ایران انجام شده مربوط است به پروژهی «دکتر سعید معیدفر»، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، که به همراه دو تن دیگر، آقایان «کرم حبیبپور گتابی» و «احمد گنجی» در سال 86 انجام شده است. نتایج این پروژه که در مقالهای با نام «مطالعهی پدیدهی استفاده اعتیادی از اینترنت در بین نوجوانان و جوانان (25-15 سال) شهر تهران» متشر شده میتواند جالب باشد.
در این این تحقیق که به روش پیمایشی انجام شده، جامعهی آماری شامل نوجوانان و جوانان در فاصله سنی 25-15 سال شهر تهران است كه به اینترنت دسترسی دارند. از میان آنان، نمونهای به حجم 800 نفر در نظر گرفته شده است. روش نمونهگیری به دو شكل بوده است. در روش اول، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، در مجموع 600 نفر در گروه سنی مزبور از طریق مراجعه به خانوار انتخاب شدهاند. در روش دوم، از بین كافی نتهای سطح شهر تهران تعداد 200 نفر كاربر در گروه سنی مزبور به شیوه تصادفی انتخاب و با آنان مصاحبه شده و پرسشنامه تكمیل شده است.
بخش اول: یافته های توصیفی
یافته های توصیفی این تحقیق در سه بخش ارائه شده است:
الف) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب استفاده از اینترنت
1- اكثریت پاسخگویان (8/94 درصد) اظهار داشتهاند كه درمنزل خود كامپیوتر دارند.
2- بیش از یک سوم (8/39 درصد) پاسخگویان اظهار داشتهاند كه بین 4 تا 6 سال كامپیوتر در اختیار دارند؛ 37 درصد از افراد نیز بر داشتن كامپیوتر در مدت كمتر از 3 سال اشاره داشتهاند. در مجموع، متجاوز از سه چهارم (8/76 درصد) از پاسخگویان به مدت کمتر از 6 است که از کامپیوتر استفاده میکنند.
3- نزدیك به دو سوم پاسخگویان (6/61 درصد) اظهار داشتهاند كه كمتر از 3 سال است كه به اینترنت دسترسی دارند. 5/30 درصد از آنها به مدت 4 تا 7 سال و 3/5 درصد از آنها نیز به مدت 8 سال از زمان دسترسی خود به اینترنت اشاره کردهاند.
4- بیش از دو سوم پاسخگویان (1/68 درصد) كمتر از 10 ساعت در هفته به اینترنت دسترسی دارند.
5- نزدیك به سه پنجم پاسخگویان (5/72 درصد) اظهار داشتهاند كه كمتر از 2 ساعت در هر ارتباط به اینترنت متصل میشوند.
6- 2/42 درصد از پاسخگویان اشاره داشتهاند كه كمتر از 40 درصد از استفاده از اینترنت را به امور تحصیلی و كاری اختصاص میدهند.
7- درخصوص اولویت اول پاسخگویان در استفاده از اینترنت، یك سوم (1/33 درصد) از آنها از اینترنت برای چككردن ایمیل، 1/19 درصد برای چتكردن، 4/14 درصد به منظور استفاده از سایتهای خبری و رسانهای و 3/11 درصد برای بازیكردن استفاده مینمایند.
8- منزل (4/76 درصد) و کافینتها (5/9 درصد) مکانهایی هستند که پاسخگویان بیشترین میزان استفاده از اینترنت را در آنها دارند.
ب) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب اعتیاد به اینترنت
در این مطالعه، پدیدهی اعتیاد به اینترنت از سه بعد عاطفی، رفتاری و شناختی تشکیل شده است که هر یک مشتمل بر گویههای خاصی بودهاند. در این قسمت، تنها به شرح نتایج حاصل از سنجش شاخص ترکیبی هر یک از این سه بعد اشاره شده است.
![](https://www.bultannews.com/files/fa/news/1391/5/9/96681_168.jpg)
ج) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب متغیرهای تأثیرگذار و تبعات استفاده از اینترنت
پدیدهی استفادهی اعتیادی از اینترنت حامل متغیرهای تأثیرگذار و پیامدهای اجتماعی گوناگونی است که در این مطالعه سعی گردید تا مهمترین این متغیرها سنجش و مورد مطالعه قرار گیرند: كه پیامدها شامل 5 مورد: 1- عدم مسئولیتپذیری اجتماعی 2- انزوای اجتماعی 3- ناكامی تحصیلی و كاری 4- فقدان حمایت اجتماعی و 5- احساس خودارزشی بودهاند، که نتایج حاصل از مطالعه هر یک در زیر مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است:
بخش دوم: نتایج تحلیلی- تبیینی
در این قسمت، نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق ارائه میشود:
![](https://www.bultannews.com/files/fa/news/1391/5/9/96683_633.jpg)
نتایج جدول فوق نشانگر نتایج حاصل از آزمون رابطه بین اعتیاد به اینترنت و متغیرهای تأثیرگذار و پیامدی آن میباشد که براساس آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و عدم مسئولیتپذیری اجتماعی، رابطهی آماری معنیداری با اطمینان 99/0 و سطح خطای كمتر از 01/0 وجود دارد. از سوی دیگر، مقدار ضریب همبستگی «كندال تاوی بی» (38/0) نیز مؤید همبستگی متوسط و تغییر همزمان دو متغیر اعتیاد به اینترنت و میزان عدم مسئولیتپذیری اجتماعی است. بدین معنی كه هرچه شخص از اعتیاد به اینترنت بیشتری برخوردار باشد، به همان میزان عدم مسئولیتپذیری اجتماعی وی نیز بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر عدم مسئولیتپذیری اجتماعی نیز در سوق دادن افراد به سمت اعتیاد اینترنتی مؤثر است.
2- رابطهی آماری معنیداری بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و انزوای اجتماعی با اطمینان 99/0 و سطح خطای كمتر از 01/0 وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی كندال تاوی بی (36/0) نیز مؤید همبستگی متوسط و تغییر همزمان دو متغیر اعتیاد به اینترنت و میزان انزوای اجتماعی میباشد. بدین معنی كه هرچه شخص از اعتیاد به اینترنت بالاتری برخوردار باشد، در مقابل انزوای اجتماعی وی نیز بیشتر خواهد بود. به نوبهی خود انزوای اجتماعی نیز در گرایش افراد به سمت اعتیاد اینترنتی دخیل است.
3- با اطمینان 99/0 و سطح خطای کمتر از 01/0، رابطهی آماری معنیداری بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و ناكامی تحصیلی و كاری وجود دارد. بعلاوه، مقدار ضریب همبستگی كندال تاوی بی (34/0) نیز دلالت بر همبستگی متوسط و تغییر همزمان دو متغیر اعتیاد به اینترنت و ناكامی تحصیلی و كاری دارد. بدین معنی كه هرچه شخص از اعتیاد به اینترنت بالاتری برخورداری باشد، در مقابل میزان ناكامی تحصیلی و كاری وی نیز بیشتر خواهد بود. و به همان میزان ناكامی تحصیلی و كاری در شكل دادن اعتیاد اینترنتی در افراد مؤثر است.
4- بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و فقدان حمایت اجتماعی، مطالعه نشان داد که رابطه آماری معنیداری با اطمینان 99/0 و سطح خطای كمتر از 01/0 وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی كندال تاوی بی (28/0) نیز مؤید همبستگی نسبی و تغییر همزمان دو متغیر اعتیاد به اینترنت و میزان فقدان حمایت اجتماعی است. بدین معنی كه هرچه شخص از میزان اعتیاد به اینترنت بالاتری برخورداری باشد، در مقابل فقدان حمایت اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر، فقدان حمایت اجتماعی نیز در سوق دادن افراد به سمت اعتیاد اینترنتی نقش دارد.
5- با اطمینان 99/0 و سطح خطای كمتر از 01/0 رابطهی آماری معنیداری بین دو متغیر اعتیاد به اینترنت و احساس خودارزشی وجود دارد. افزون بر این، نتیجه ضریب همبستگی كندال تاوی بی (29/0-) نیز مؤید همبستگی نسبی و تغییر معكوس دو متغیر اعتیاد به اینترنت و احساس خودارزشی میباشد. بدین معنی كه هرچه شخص از میزان اعتیاد به اینترنت پایینتری برخورداری باشد، در مقابل احساس خودارزشی وی نیز بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر، احساس خودارزشی پایین نیز در اعتیاد اینترنتی افراد مؤثر است.
جمع بندی مطالب
1- در مجموع میتوان گفت آن دسته از افرادی كه استفادهی اعتیادی از اینترنت میكنند، احساس مسئولیت كمتری نسبت به جامعه و محیط پیرامون خود دارند، بیشتر دچار انزوای اجتماعی میگردند، دچار ناكامی تحصیلی و كاری بیشتری میشوند، از حمایت اجتماعی كمتری برخوردار هستند و احساس خودارزشی آنان نیز پایینتر است.
2- براساس نتایج تحقیق حاضر، آن دسته از افرادی كه استفادهی اعتیادی از اینترنت میكنند، احساس مسئولیت كمتری نسبت به مسائل و جامعه دارند. بنابراین، میتوان گفت كه اعتیاد به اینترنت باعث میشود تا افراد نسبت به مسئولیتهای خود کمتر احساس مسئولیت کرده و از زیر بار آن شانه خالی کنند. از سوی دیگر، این عامل مجددا موجب تشدید اعتیاد اینترنتی خواهد شد.
3- مطالعه نشان داد که آن دسته از افرادی كه دچار اعتیاد به اینترنت هستند، بیشتر دچار انزوای اجتماعی میگردند. بنابراین با توجه به نتیجه بدست آمده، میتوان گفت كه یكی از پیامدهایی كه از پدیدهی اعتیاد به اینترنت نشات میگیرد، انزوای اجتماعی است. كرات در تحقیق خود در سال 1999 بدین نتیجه رسید كه نوجوانانی كه از تماسهای اجتماعی كنارهگیری میكنند، از اینترنت بعنوان ابزاری برای فرار از واقعیت استفاده میكنند. تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند یكی از آثار وابستگی به اینترنت این است كه افراد وابسته زمان كمتری را با خانواده خود میگذرانند. علائم آن بیوفایی مجازی، گوشهگیری، اختلال در الگوی خواب، احساس نیاز به تنها بودن، و فراموشكردن مسؤولیتهای خانوادگی هستند. از سوی دیگر، باید به این امر اذعان داشت كه همین عامل انزوای اجتماعی باعث تشدید اعتیاد اینترنتی در بین افراد میگردد.
4- آن دسته از افرادی كه معتاد به اینترنت هستند، دچار ناكامی تحصیلی و كاری نیز هستند. براساس نتایج این مطالعه، یكی از پیامدهایی كه از پدیدهی اعتیاد به اینترنت ناشی میشود، ناكامی تحصیلی و كاری است. یونگ ( 1996 ) نیز در تحقیقات خود دریافت 58 درصد دانشآموزان پس از استفادهی زیاد از حد اینترنت در عادتهای مطالعهی خود دچار افت شدند و نمرات آنها بطور قابلملاحظهای كاهش و میزان غیبتهای این دانشآموزان افزایش یافت. اگر چه شایستگیهای اینترنت این ابزار را بعنوان یك وسیلهی ایدهآل آموزشی قرار داده است، اما دانشآموزان بجای انجام فعالیت خلاقانه، اغلب در سایتهای نامربوط، اتاقهای گپ، سرویسهای دوستان نامهای و نرمافزارهای بازی به گشت و گذار میپردازند. همچنین، بردی ( 1996) در تحقیقاتش به این نتیجه رسید كه استفادهی بیش از حد تا دیر وقت از خطوط اینترنت دانشگاه، دانشجویان را با خطرات استفادهی نامناسب از اینترنت و مشكلات تحصیلی و عدم مشاركت در برنامههای درسی مواجه ساخته است كه به تدریج همین امر باعث تشدید اعتیاد اینترنتی بین این افراد میگردد.
5- آن دسته از افرادی كه معتاد به اینترنت هستند دچار فقدان حمایت اجتماعیاند. از سوی دیگر، همین عامل بعنوان عامل تأثیرگذار بر تشدید اعتیاد اینترنتی تبدیل خواهد شد.
6- براساس نتایج، آن دسته از افرادی كه معتاد به اینترنت هستند، احساس خودارزشی پایینی دارند. بنابراین میتوان گفت كه یكی از پیامدهایی كه از پدیدهی اعتیاد به اینترنت منشأ میگیرد ضعف احساس خود ارزشی است. اورزاك طی مطالعهای كه به سال 1999 انجام داد، دریافت كه افرادی كه مستعد اعتیاد اینترنتی هستند، كسانی هستند كه به سادگی خسته و ملول میشوند، تنها هستند، كمرو و خجالتی هستند، افسرده هستند، و دچار سایر انواع اعتیاد هستند.
7- واقعیت این است که جامعهی کاربران میلیونی اینترنت کشور در 10 سال آینده، امروز تعلیم می بینند. بنابراین اگر نگاهی آیندهنگر و استراتژیک به مقولهی اینترنت داشه باشیم باید از همین حالا به فکر طرحهای جامعهای جهت استفادهی صحیح نوجوانان و جوانان از اینترنت باشیم. و گرنه ممکن است خطرات و مشکلات اجتماعی که در بالا ذکر شد بیش از پیش دامنگیر جوانان آیندهی این کشور که قرار است پستها و مسئولیتهای اجتماعی آینده را بر عهده گیرند، شود.
بیتردید هر اندازه این تعلیم، بر اساس درک بیشتر و توجه به قابلیت های کودکان استوار شده باشد، خطر آسیب پذیری نوجوانان و جوانان کشور از فعالیت های مبتذل فرهنگی غرب از طریق فنّاوری روز، کاهش می یابد و راه حضور صحیح و روشمند نوجوانان ایرانی در اینترنت هموارتر می گردد.
پینوشتها:
[1] - کوشا، کیوان، ابزارهای کاوش اینترنت، ص 15
[2] - مختاری نبی، ابراهیم، «سازماندهی منابع اینترنتی؛ چالش ها و ضرورت ها»
[3] - Internet addiction
[4] - جهانگیر، عیسی؛ آسیب های روان شناختی اینترنت، ماهنامه ره آورد نور، شماره 7
[5] - Virtual Addiction
[6] - Internet Addiction Disorder (IAD)
[7] - سایت خبری جام نیوز کد خبر : 72551
[8] - خبرگزاری ایسنا، 23 آذر 1384
[9] - حسن صادقی، اینترنت و تاثیرات اجتماعی آن، مجله اصلاح تربیت، شماره 22
[10] - جهانگیر، عیسی؛ همان
[11] - John M. Grohol
[12] - جهانگیر، عیسی؛ همان
[13] - Kimberly S. Young
[14] - ضیائی پروز، مثبت و منفی اینترنت در ایران
[15] - Putnam
[16] - امیدوار، احمد و صابری، علی اکبر، اعتیاد به اینترنت، ص 58
[17] - Internet Widow
[18] - نادمی، فرح انگیز و سعیدی رضوانی، مصطفی، بررسی میزان استفاده از اینترنت و پیامدهای روانی اجتماعی آن در دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد، سایت باشگاه پژوهشگران دانشجو، کد مقاله: 907
[19] - معیدفر، سعید، همان جمعه 24/6/1391 - 13:15
اخبار
ثروت های تاراج شده خاور میانه به وسیله آنگلوساکسون ها
موقعیت های سوق الجیشی منطقه خاور میانه و ثروت های فراوان و کثرت مخازن و منابع نفتی خاور میانه دشمنان ناپاک و جنایتکار اسلام را از سیصد سال قبل و از شروع انقلاب های صنعتی به این طمع ورزی واداشته که با ایجاد تفرقه بینداز و حکومت کن در میان ملل حکومت های مسلمان خاور میانه آنان را به خود مشغول دارند و خود به چپاول و تاراج منابع عظیم نفتی و غنایم معدنی این منطقه پر ارزش بپردازند و حاکمان این دولت ها را در صورت مقاومت با تهدیدات و کشتارهای بسیار خشن از سر راه برمیداشتند و یا به تطمیع آنان مشغول میشدند و با املاک زیاد در بهترین مناطق دنیا و زنان بسیار زیبا و پول های بی حساب و کتاب به هدف خود دست پیدا میکردند ، دشمنان اسلام از همان اول نمیخواستند و الان هم نمیخواهند کشورهای اسلامی از آرامش و آسایش و رفاه و تعالی و شکوفائی و پیشرفت و ارزش و شرافت انسانی برخوردار باشند و در این راه از اقدام های تفرقه افکنانه و استعماری بهره میگیرند و این در حالی بود که متاسفانه خود باختگی قریب به اتفاق اکثر حاکمان و روسای کشورهای مرتجع عرب و مسلمان که به دنبال منافع نامشروع خود منافع آمریکا و صهیونیسم را بر منافع مردمشان و پیشرفت کشورشان مقدم میداشتند و هنوز هم منافع بیگانگان متجاوز را بیشتر از منافع و پیشرفت مردم خودشان پاس میدارند تا جائی که باعث شده همین موضوع نوعی خود باوری منفی و باز دارنده را در میان مردم این کشورها ترویج کنند که به تازگی بیداری انقلاب اسلامی ایران مرزهای چهار تا از کشورهای این مزدوران را درنوردیده و شاهد نابودی این سگ سپردگان به وسیله مردم شان شدند و به لطف خدا باقی کشورها هم در حال بیداری اسلامی هستند و انشاالله نابودی اینها را هم خواهیم دید و در این میان نظام جمهوری اسلامی ایران که از پشتوانه بی نظیر مردمی برخوردار هستند باعث نا امیدی دشمنان اسلام شده است و اتحاد ملی مورد تاکید مقام معظم رهبری متضمن وحدت عملی همه اقوام و قومیت ها و مذاهب ایرانی در دفاع از منافع مشترک در جبهه ای واحد علیه دشمنان ایران زمین و دفاع از این سرزمین دوست داشتنی شده است و حالا دشمنان ایران اسلامی به رهبری آمریکائیان محورهای زیر را برای ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته اند که عبارتند از هجوم همه جانبه به اذهان مردم و افکار عمومی و تلاش جدی برای متقاعد سازی و تغییر نگرش مردم به نظام و مسئولان به منظور مهار قدرت ایدئولوژیک ایران در منطقه و جهان از طریق رسانه های دیداری و شنیداری و مطبوعاتی که ماهواره ها نقش اصلی را در این جنگ رسانه ای بر عهده دارند و در مرحله بعدی هم ایجاد بحران آفرینی داخلی و خارجی برای تعارض و دوگانگی در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و القای ناکارآمدی دولت در اداره کشور و بعد هم افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی و حتی تهدید نظامی به طریق گوناگون تا بتوانند بنیه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایران اسلامی را تضعیف کنند و دست آخر اینکه تلاش بی وقفه ای را کلید زده اند تا ایران برای رسیدن به انرژی هسته ای و فناوریهای نوین و پیشرفته ما را ناکام بگذارند به خصوص در این مورد حساسیت زیادی به خرج میدهند از همین رو آمریکا با هدف ارعاب تصمیم گیران هسته ای و ایجاد شکاف و تعارض در حاکمیت و همچنین تضعیف مقاومت بی نظیر مردمی و اتحاد ملی و انسجام و یکپارچگی ملت غیور ایران که از نوعی غرور ملی حکایت میکند در صدور قطعنامه های بی خاصیت در ده سال اخیر اصرار زیادی به کار برد هر چند به نتیجه دلخواه نرسیده چرا که پیشرفت ایران اسلامی به دست جوانانی که باور توانائی آنان را بارور کرده بود تداوم یافته است که به لطف خدا تداوم هم خواهد داشت اینک آمریکا بعد از شکست فضاحت بارش در سوریه تمام توان خود را به کار بسته اند تا جلوی قطار پیشرفت ایران اسلامی را که به دست توانای جوانان برومند ایرانی در حال پیشرفت و اقتدار میباشد را بگیرند تا مسیر این قطار را منحرف کنند و اینک که آمریکائیان نا امید شده اند جنگ نرم بزرگی را علیه ما آغاز کرده اند جنگ روانی و پر دامنه ای که در سوریه آغاز کرده اند و میخواهند با پیروزی در این جنگ پشت ایران و خط مقاومت را خالی کنند که این آرزو را به گور خواهند برد چرا که بوی مشمئز کننده شکست آمریکا و سگ سپردگانش دنیا را فرا گرفته و در توجیه این شکست شان همین قدر باید گفت که دیدار دو طرفه پادشاه عربستان با دکتر احمدی نژاد در دو کشور ایران و عربستان آن هم در این زمان نشان از ناکامی و شکست مفتضحانه آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه دارد و عربستان هم از ترس انتقام ایران برای همین پیشقدم شده که با ایران روابط دوستانه برقرار کند و شکست آمریکا و سگ سپردگانش در این جنگ از ترکیه و عربستان و قطر و سگ سپردگان دیگرشان در این جنگ یعنی نابودی سرمایه داری امپریالیسم یعنی نابودی دولت نو محافظه کار کاخ سفید یعنی اینکه دیگر کشورهائی مثل ترکیه و عربستان و قطر با طناب پوسیده آمریکا و رژیم صهیونیستی به هیچ چاهی نخواهند رفت ، حالا که دشمنان اسلام در سوریه به دست توانای دولت جمهوری اسلامی و خط مقاومت و خواست خدای منان به شکست کامل رسیده اند از طریق رسانه های وابسته به خودشان بر افکار عمومی جهان و همچنین شایعات بسیاری با هدف تردید نسبت به آینده و بحران آفرینی و تشنج زدایی و القای ناامیدی و یاس و نیز تلاش برای کاهش مشارکت مردمی و همبستگی ملی دامن میزنند و موضوعات مختلف دیگری که از قبل هم در رسانه های جهانی به شدت تبلیغ میشد الان با شدت بیشتری تبلیغ میشود ایجاد اختلاف میان ایران اسلامی با کشورهای منطقه استراتژیک خاور میانه و بزرگ نمائی تهدید نظامی ایران برای کشورهای منطقه همچنین موضوع جعلی و ساختگی خودشان با عنوان هلال شیعی و گسترش فرقه گرائی و دامن زدن به اختلافهای مذهبی شیعه و سنی و همچنین تحریک قومیت های ایرانی با هدف ایجاد تقابل قومی و فرقه ای صورت میدهند ، همچنین القا کردن دخالت ایران به امور داخلی کشورهای عربی و اسلامی به خصوص عراق ، حالا وظیفه ما چیست: ما باید بدانیم که این تبلیغات مسخره و همه این اقدامات فقط برای کاهش قدرت بازیگری جمهوری اسلامی ایران در مناسبات منطقه ای و جهانی و انزوای سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران صورت میگیرد هر چند دیگر اینها نقشه های نخ نما شده ای بیش نیست ، حالا وظیفه مردم ایران باید حضور همیشگی در صحنه ها و مسئولان نظام و دستگاه دیپلماسی کشورمان در این روز ها که عملیات روانی دشمن در ابعاد گسترده ای منافع و هویت ملی و مذهبی ایرانیان را مورد هجوم بی امان خود قرار داده است باشند و از هیچ حرکت دشمن غافل نشوند چرا که دشمنان این مرز و بوم و در راس آن آمریکا و صهیونیسم بین الملل با بزرگ نمایی تهدید های نظامی و ارعاب جوامع اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران را هدف اصلی خود قرار داده اند و از هیچ تلاشی چه مادی و چه معنوی در این راه کوتاهی نمیکنند آمریکائیان بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی به جنگ سرد دیگری روی آورده اند که آن هم مبارزه با بیداری اسلامی به خصوص در منطقه خاور میانه است که در حال حاضر خوشبختانه مردم منطقه به خود باوری رسیده اند و شعور و بینش سیاسی پیدا کرده اند و حکومت های فاسد یکی بعد از دیگری در حال فرو پاشی میباشد و آنها برای این کار عملیات روانی جدیدی به کار گرفته اند که از غلبه رویکرد فرهنگی در مقابله با بیداری مسلمانان و مستضعفان جهان حکایت میکند تا بلکه بتوانند با بهره گیری از درسهای گذشته همراه با تغییر دادن نگرش مردم از طریق جنگ رسانه ای و نبرد تبلیغاتی با وسایل ارتباط جمعی بین المللی و منطقه ای خود قدرت نرم و نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان اسلام و حتی سایر کشورهای جهان سومی که الگوی جمهوری اسلامی ایران را مورد پذیرش خود قرار داده اند مهار نمایند و برای این ادعا فشارهای سیاسی و غیر حقوقی بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ما با اهرم شورای امنیت و آژانس انرژی هسته ای در دهه اول قرن بیست و یکم در همین راستا قابل ارزیابی میباشد و همه توطئه های آمریکائیان بر علیه جمهوری اسلامی ایران همین ها نیستند و چند نکات مهم دیگری هم وجود دارد که عبارتند از راه اندازی شبکه های متعدد ماهواره ای فارسی زبان و غیر فارسی زبان برای ارسال پیامهای متقاعد سازی جهت گیری شده برای مردم ایران با هدف تغییر نگرش به نظام و مسئولین و دولت منتخب و حمایت های همه جانبه از اپوزسیون داخلی و خارجی و سفرهای جهت داده شده برای جاسوس های خودشان که به عنوان جهانگرد وارد ایران میشوند و دعوت برنامه ریزی شده از فعالان سیاسی ضد نظام ایران اسلامی برای شرکت در سمینارهای خاص و استفاده از سفارتخانه های خارجی برای جاسوسی در داخل ایران و همچنین تلاش بین المللی بی سابقه ای برای انزوای جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته اند پس اگر میبینیم مقام معظم رهبری پنج سال را پشت سر هم سال های اقتصادی و تو لید ملی و سرمایه ایرانی نام گذاری کرده اند نشان از درایت و هوشیاری و شجاعت ایشان در همه زمینه ها دارد و ما ایرانیان که پیشتاز بیداری اسلامی در منطقه هستیم باید با درایت و هوشیاری خاص خودمان از ابزارهای لازم و برگ های برنده خودمان حداکثر بهره برداری را انجام دهیم و نفوذ خودمان را با تمام قوا در منطقه و جهان افزایش دهیم و همچنان که تا حالا این مهم را به کار می بستیم از حالا به بعد هم با درایت و هوشیاری مقام معظم رهبری مقامات ارشد نظام و مسئولان و مردم همیشه در صحنه این مهم را با صلابت تر از گذشته باز هم همین راه را ادامه دهیم و به باورهای خودمان ایمان داشته باشیم چرا که خداوند به ما مسلمانان وعده پیروزی داده است و چه وعده ای محکم تر از وعده های خدا ، البته مطمئن هستیم که آمریکا آخرین دست و پای خودش را هم خواهد زد و مثل همیشه شکستی دیگری را بر شکست های 33 ساله خودش خواهد افزود و ما هم به انرژی هسته ای و حق خودمان در تمام زمینه ها خواهیم رسید و تمام مستضعفان جهان را که چشم امید شان به جمهوری اسلامی ایران است خوشحال خواهند شد. به امید پیروزی حق بر باطل. انشاالله جمعه 24/6/1391 - 13:14
اخبار
فروش 80 درصد سلاح دنیا به نام مبارزه با تروریسم!
دیده بان: بر اساس گزارشی که بهتازگی توسط مرکز تحقیقات کنگره آمریکا منتشر شده در سال گذشته کل صادرات سلاح توسط ایالات متحده به خارج از کشور ۶۶ میلیارد و ۳ میلیون دلار بوده که سه چهارم کل فروش تسهیلات نظامی در دنیاست. پس از آمریکا روسیه با ۴ میلیارد و ۸ میلیون دلار بیشترین فروش سلاح در دنیا را دارد.
به گزارش موسسه دیده بان به نقل از فردا، مدعی همیشگی مبارزه با تروریسم و جنگ در سال گذشته ۸۰ درصد کل فروش سلاح در دنیا را داشته است. فروش سلاح در سال ۲۰۱۱ توسط آمریکا سه برابر شده این در حالی است که این مقدار صادرات سلاح در تاریخ آمریکا بیسابقه است. بخش عمدهای از این صادرات به کشورهای خاورمیانه و متحدان آمریکا در حاشیه خلیج فارس تحت عنوان «جلوگیری از قدرت گرفتن ایران» صورت گرفته است.
بر اساس گزارشی که بهتازگی توسط مرکز تحقیقات کنگره آمریکا منتشر شده در سال گذشته کل صادرات سلاح توسط ایالات متحده به خارج از کشور ۶۶ میلیارد و ۳ میلیون دلار بوده که سه چهارم کل فروش تسهیلات نظامی در دنیاست. پس از آمریکا روسیه با ۴ میلیارد و ۸ میلیون دلار بیشترین فروش سلاح در دنیا را دارد.
روزنامه نیویورک تایمز که این گزارش را منتشر کرده میگوید فروش سلاح توسط آمریکا به سایر کشورها از سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۲۱ میلیارد و ۴ میلیون دلار افزایش داشته است. بیشترین مقدار سلاحی که قبل از سال ۲۰۱۱ فروخته شده در سال ۲۰۰۹ بوده که مبلغ آن تنها ۳۱ میلیارد دلار بوده است.
کشورهای مثل عربستان سعودی، امارات و عمان از خریداران اصلی سلاحهای آمریکایی هستند. این در حالی است که هیچ یک از این سه کشور با ایران مرز مشترک ندارند و این مقدار خرید تنها بخشی از برنامه آمریکا با هدف موهوم ایجاد سیستم یکپارچه دفاعی علیه ایران است.
بنا به این گزارش عربستان سعودی سال گذشته ۳۳ میلیارد دلار پول صرف خرید مهمات، موشک و هلیکوپترهای آپاچی کرده است. پس از عربستان، عمان بیشترین مبلغ خرید سلاح از آمریکا را داشته است. کشورهایی نیز هند و تایوان نیز در سال گذشته از ایالات متحده سلاح خریدهاند که البته این دو کشور در جدول مشتریان آمریکا رتبههای آخر را دارند.
هدف آمریکا از فروش این مقدار سلاح به کشورهای حاشیه خلیجفارس ایجاد یک سیستم دفاع موشکی از طریق متحدانش در کشورهای عربی علیه ایران است.
در این گزارش چین یکی دیگر از صادرکنندگان اصلی سلاح در دنیا معرفی شده است که البته پس از آمریکا و روسیه در مقام سوم قرار میگیرد. البته صادرات سلاح توسط این کشور در سال ۲۰۱۱ نسبت به سال ۲۰۱۰ کاهش داشته و از ۶ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۳ درصد در سال ۲۰۱۱ رسیده است.
جمعه 24/6/1391 - 13:8
اهل بیت
ماجرای پاسخ قاطع امام صادق به منصوردوانقی/ جایگاه «مستضعفین» در بیان رئیس مذهب جعفری
![](https://www.fardanews.com/files/fa/news/1391/6/21/109291_953.jpg)
امام صادق (ع) گذشته از مزایای عامه امامت و ولایت، ویژگی خاصی دارد که همانند هر یک از ائمه، مظهر نامی مخصوص از اسماء حسنای حق اند.
حضرتش که به صادق ملقّب شد، انسانها را به فراگیری صدق دعوت میکند و چنین میگوید: تَعَلَّمُوا الصِّدقْ قَبلَ الحَدیث (1). قبل از سخن گفتن، ادب صداقت را بیاموزید. خواه سخن مربوط به امور نظری باشد، حقّ بگوئید؛ خواه مربوط به امور عملی باشد، صادق باشید. تا انسان میزان صدق نشد، به صداقت آگاه نیست. وقتی به صداقت آگاه نشد، معیار سخن در اختیار او نیست. نه می تواند سخن بگوید، نه میتواند سخن سخنوران را بسنجد. زیرا معیار سخن، صدق است و این صدق با جان انسان صادق عجین است. و تا روح صادق نبود، هرگز انسان میزان سخن نخواهد داشت.
رابطه روح و جسم
حضرت صادق(ع) فرمود: دُعامَهُ الإنسانِ اَلعَقلْ (2). یعنی زیر بنای حیات انسان اندیشه است. امام ششم هم ستون اندیشه را عقل می داند، و هم ستون عمل را عقل می داند که عقل چیزی است؛ بِهِ یُعبَدُ الرَّحمن وَ یُکتَسَبُ الجِنانْ (3). و این امامان، عقل منفصل امّت اسلامی اند که در زیارت جامعه به پیشگاه ایشان عرض میکنیم: بِکُمْ یُعبَدُ الرَّحمن(4). اگر عقل هر انسانی معیار عبادت اوست، امامان معصوم (ع) عقل امّت اسلامیاند، و اگر امّت اسلامی توفیق عبادت دارند، در پرتو ارتباط با امامان است.
آنگاه برای اینکه انسان هم در بُعد نظر عاقلی نیرومند و هم در بُعد عمل صاحب ارادهای قوّی باشد، به همة ما آموخت: اَصلُ المَرءِ لُبُّهُ (5). یعنی انسان مرکّب از دو حقیقت همسان به نام جسم و روح نیست. انسان یک حقیقت دارد که اصلش را روح و فرعش را بدن میسازد. ممکن نیست بدن همتای روح باشد تا در تصمیم گیری های انسان همانند روح نقشی داشته باشد. برای اینکه به ما بفهماند انسان مرکّب از دو حقیقت نیست، چنین فرمود: اَصلُ المَرءِ لُبُّهُ وَ مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیهِ النِیَّه(6). یعنی اگر روح تصمیم گرفت، بدن اظهار ضعف نمیکند. ممکن نیست روح دارای ارادة نیرومند باشد و بدن در پیکار بماند! اگر بدن اظهار ضعف کرد، محصول ضعف ارادة روح است. اینچنین نیست که بدن همتای روح در تصمیم گیری نقش مؤثر داشته باشد! این از غُرر روایات ماست که فرمود: مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیهِ النِیَّه. اگر ارادة یک ملّتی مستحکم شد، هرگز بدن آن ملّت اظهار وَهن نمی کند. اگر جان یک ملّتی قوی شد، بدن در نمیماند.
اگر در بلندای سخن امیر سخن علیّ بن أبیطالب (ع) می خوانید که: مَا قَلَعْتُ بابِ خِیبَر بِقُوَّهٍ جَسَدانِیَّهٍ وَ لا قُوَّهٍ غِذائِیَهٍ وَ لکِنْ بِقُوَّهٍ مَلَکوتِیَهٍ وَ نَفسٍ بِنُورِ رَبِّها مُضِیئَه(7)؛ روی قدرت اراده است. اگر حضرتش فرمود: من دَر خیبر را با نیروی بدن نکندم، با قدرت اراده این در را از جای کندم؛ یعنی اگر اراده نیرومند شد، بدن توانمند می شود. قدرت روح است که بدن را نیرومند می کند، چه اینکه ضعف روح است که در بدن پیدا می شود.
این بیان امام صادق (سلام الله علیه) به هر انسانی دستور تقویّت اراده می دهد که چیزی جز خدا نیاندیشد. قدرت اراده در مسائل کمّی او نیست. آنکه در مسائل مادّی نیرومند است، این گرفتار ضعف اراده و قدرت بدن است. اینکه در گناه نیرومند است، چون اسیر است و انسان اسیر، ذلیل. آنکه سَتم می کند، خواه ستم به خود، خواه ستم به غیر، او فرو مایه است و انسان فرومایه از قدرت اراده محروم! فرمود: اَلظالِمُ ذَلِیلْ. فرمود: ستمکار فرومایه است. ذلّت در ظلم ظهور می کند و عزّت در اطاعت جلوه می کند. آنکه نتواند غرائض را رام کند، انسان ذلیل است. آنکه نتواند هوس را مهار کند، انسانی است ذلیل. إنَّ الذَّلِیل هُوَ الظالِمْ (8). چه اینکه ستم پذیر جز فرومایه اَحدی نخواهد بود. مثلث استقلال امت پیامبر(ص)
دستوراتی از امام ششم رسیده است که برخی از آن دستورات را قرائت می کنیم تا روشن شود که حضرت در اصلاح امّت اسلامی چه قدر مهربان و کوشا و دلسوز است؛
امام باقر دربارة امام صادق فرمود: هذا خِیرُ البَرِیَه(26). بعد از امامان معصوم از تمام مردم ... ما را خیر برسان. اینها را از نیاز به دیگران مستغنی کن! امام ششم می گوید: وصیّت پدرم در من آنچنان اثر گذاشت که سوگند به خدا تا می توانم در استقلال امّت ام می کوشم. وَاللهِ لا اَدَعُنَّهُمْ حَتّی یَکُونَ رَجُلُ مِنْهُمْ فِی المِثلْ لا یَسئَلُ اَحَداً. فرمود: قسم به خدا من نمی گذارم در بین امّت ما کسی نیازمند به دیگری باشد؛ در مسائل علمی مستقل، در مسائل سیاسی مستقل؛ نیازی به غیر نداشته باشند. این سخن امام ششم است.
آنگاه می گوید: مردم! شما اگر بخواهید یک جامعة فاضله داشته باشید، چاره جز این نیست که این اصول را رعایت کنید؛ بخشی از این اصول مربوط به مسائل رفاهی است، بخش دیگر این اصول که زیر بناست مربوط به مسائل اعتقادی و تمدّن اصیل است.
امّا آنچه که مربوط به مسائل رفاهی است؛ فرمود: ثَلاثْ لا تَطِیبُ السُّکنی إلا بِهِنَّ؛ اَلهَوَی الطَّیِبْ، وَ المَاءِ الغَزیر، وَ الأرضِ الخَوّارِه(27). فرمود: سه امر است که زندگی مردم بدون آن سه امر گوارا نیست؛ داشتن هوای سالم، داشتن آب فراوان، داشتن زمین نرم، آمادة کشت و کار. یعنی بکوشید محیط زیست تان سالم باشد. بکوشید در تولید آب، در صرف آب از آبهای فراوانی برخوردار باشید. بکوشید سرزمینی مهیا کنید که آمادة کشاورزی و باغداری باشد؛ اینها مربوط به مسائل رفاهی.
امّا آنچه زیر بنای تمدّن یک جامعة اسلامی است که اگر یک ملّتی فاقد این اصول بود، دیگر متمدّن نیست از نظر امام صادق این است؛ فرمود: ثَلاثْ لا یَستَغنِی اَهلُ کُلِّ بَلَدٍ عَنها؛ سه چیز است که هیچ گروهی از آنها بی نیاز نیست. اوّل: فَقِیهٌ عالِمٌ وَرِعْ. دوّم: اَمیرٌ خَیِّرٌ مُطاع. سوّم: طَبیبٌ بَصیرٌ ثِقِه. فَإنْ عَدِمُوا ذلِکَ کانُوا هَمَجً رِعاعْ (28). فرمود: اگر یک ملّتی از راهنمائی فقیه عادل محروم بود، اگر یک ملّتی از داشتن یک ارتش نیرومند و فرمانروایان مهربان و خیر خواه محروم بود، اگر یک ملّتی از یک سلسله اطبّای حاذق مورد اعتماد محروم بود، آنها از سعادت و تمدّن سهمی ندارند. اوّل: داشتن مقام شامخ فقاهت است که احکام و حِکم دین را به مردم بیاموزاند. دوّم: داشتن یک فرمانروایان خیرخواه مُطاع که مردم از آنها اطاعت کنند. سوّم: داشتن اطبّای بینای بیدار دل پاک، اینها را امام ششم به ما آموخت که فراهم کنیم.
برای اینکه مردم به این اصول آشنا بشوند، فرمود: یا لِیتَ السِیاطْ عَلی رُئُوسِ اَصحابی حَتّی یَتَفَقَّهُوا (29). وقتی شاگردان خاصّ اش را میدید، می گفت: اَشکُوا إلَی الله وَحدَتِی وَ تَقَلقُلِی(30). یا لِیتَ هذِهِ الطاّغِیَه اذِنَ لِی فَأتَّخِذُ فِی الطائِفِ قَصراً، فَسَکنْتُ وَ اَسکَنْتُکُمْ مَعِیَ (31). فرمود: من از اینکه حوزة علمیّة من، من از اینکه دانشگاه الهی من بسته است، شکایت به خدا می برم! ای کاش این طاغوت به من اجازه میداد، من در طائف که از آب و هوای خوبی برخوردار است حوزة علمیّه میساختم، خودم به طائف میرفتم و شما شاگردانم را به طائف دعوت می کردم، آنجا شما را به علوم و اصول اسلامی آشنا میکردم! این خواستة امام صادق است. اگر کسی امکانات دارد، جوان هست، از یک آب و هوای معتدلی برخوردار است، به خودش اجازة بیکاری و تن پروری ندهد، که اگر به خود اجازة تعطیلی داد، رابطة او با امامش مستحکم نیست! امام فرمود: میدانید چه گروهی میتوانند به امامت برسند؟ چه گروهی می توانند وارثان انبیاء باشند، چه گروهی می توانند خلف صالح پیامبران باشند؟ آنها که گرچه در زمین مستضعفاند، ولی در باطن عالم عظیم باشند. در مکتب امام صادق آن مستضعفی می تواند پیروز بشود که فقط مستضعف در زمین باشد. اگر کسی هم مستضعف در زمین بود، هم مستضعف در آسمان، او پیروز نمیشود! تنها کسی پیروز می شود که استضعافاش فقط در زمین باشد. مؤمن اگر مستضعف است، استضعافاش در زمین است، وگرنه در ملکوت عالم او عظیم است. حضرت فرمود: آنکه برای خدا عالم بشود، برای رضای خدا به علم عمل کند، برای رضای خدا علم را فرا راه دیگران نصب کند با قلم و بنان و بیان، او در باطن عالم عظیم است. این انسان عظیم می تواند وارث پیغمبر بشود! اینچنین نیست هر مستضعفی بتواند امام زمین بشود!
مسلمان اگر مستضعف است، فقط در منطقة زمین استضعاف به سراغ او آمده است وگرنه در آسمانها او عزیز است. در باطن عالم عزیز است، در جان جهان گرانمایه است. انسانی که در جان عالم گرانمایه است، پیروز است. و ممکن نیست یک مستضعف غیر الهی به مقصد برسد! و ممکن نیست یک مستضعف غیر دینی به مقصد برسد! اگر از گودالی در آمده است، به گودال دیگر میافتد، چه اینکه دیدهاید. امّا امام صادق شاگردان اش را از گودال حکومت مروانی در آورد، و اجازه نداد وارد گودال حکومت عباسیان بشوند. فرمود: نه مروانی و نه عباسی! نه بنی امیّه، نه بنی عباس. آن مستضعف فی الأرض است که میتواند امام بشود. و اگر کسی مستضعف فِی الأرضِ وَ فِی السَّماء شد، روزی اگر در این گودال بود و از این گودال بیرون آمد، به گودال دیگر می افتد.
*
وقتی نامة منصور دوانقی به پیشگاه امام ششم رسید که لِمَ لا تَخشانا کَمَا یَخشانَا النّاس، «چرا مانند دیگر وعاظّ و سلاطین به دربار ما بار نمییابی؟»، فرمود: نه من دنیائی دارم که برای صیانت او به سراغ تو بیایم، و نه تو آخرتی داری که در اثر اشتیاق به آن معارف اُخروی با تو رفت و آمد کنم! آمدنم سودی ندارد. این بیان قاطع را امام صادق وقتی میگوید که دربارة بنی مروان هم آن بیان قاطع را داشت. آنگاه از راه فریب و نیرنگ منصور دوانقی نوشت: تَذهَبُنَا لِتَنصَحَنَا. به سراغ ما بیائید تا ما را نصیحت کنید، چون دیگر وعاظ. فرمود: أمّا مَنْ أرادَ الآخِرَه فَلا یَصْحَبُکْ وَ أمّا مَنْ أرادَ الدُّنیا فَلا یَنصَحُکْ (37). آنکه اهل دنیاست که به میل تو سخن میگوید، نه اینکه تو را نصیحت کند.
نصیحت و موعظه جَذبُ الخَلقِ إلَی الحَقّ است، نه جَذبُ الخَلقِ إلَی الطَّبِیعَه، نه جَذبُ الخَلقِ إلَی الخَلق! ناصح کسی است که مردم را به الله جذب کند. جذب کردن غیر از تبلیغ است. جذب کردن غیر از سخنرانی و گفتن و نوشتن و درس گفتن است! واعظ کسی است که هنر جذب داشته باشد. وعظ جَذبُ الخَلقِ إلَی الحَقّ است. ممکن است کسی سخنرانی کند، کتاب بنویسد، امّا نتواند جاذبه ایجاد کند. جذب کردن کاری است دشوار! تا انسان خود مجذوب نباشد، اهل جذب نیست. تا خود الهی نباشد، سخنش در دلها کشش ایجاد نمی کند.
اینکه خدای سبحان فرمود: أنَّمَا أعِظُکُمْ بِواحِدَه(38)، پیغمبر را واعظ معرفی کرد؛ چون رفت، دیگران را می برد. آنکه اهل رفتن است، به همراه می برد. بالأخره یا می برند، یا می رود. دیگران را بردند، دیگران رفتند، و پیغمبر ما را به تعبیر صدر المتألّهین (رضوان الله علیه) بردند. خدا وقتی دربارة دیگر انبیاء سخن می گوید، می گوید: اینها آمدند. وقتی دربارة خاتم انبیاء (ص) سخن میگوید، میگوید: من آوردمش! دربارة انبیای دیگر سخن از رفتن است. دربارة خاتم انبیاء سخن از بردن است. اگر دربارة موسی است، می گوید: فَلَمّا جآءَ مُوسی لِمیقاتِنا (39). و اگر سخن از سیر جهانی و الهی ابراهیم است، می گوید: إنّی ذاهِبٌ إلی رَبّی.
امّا وقتی سخن از سیر ملکوتی پیغمبر است، می گوید: سُبحانَ الَّذِی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إلَی المَسجِدِ الأقصَی اَلَّذی بارَکنا حُولَه (40). فرمود: آن خدائی منزّه است که پیغمبرش را با کشش برد. عَلی أیُّ حال انبیاء رفته اند. پیروانش را می برند. آنکه توان بردن دارد، واعظ است. آنکه می تواند به همراه عدّه ای را ببرد، واعظ است. آنکه فقط حرف می زند، سخنگو است، نه واعظ!! آنکه حرف می زند، توان جذب ندارد.
امام ششم در جواب فرمود: من کسی را وعظ می کنم که او اِخلاد إلَی الأرض نداشته باشد. آنکه در دل اش می گوید: سَوآءٌ عَلِینا وَ عَظَلْتَ أمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الواعِظین(43)، من چگونه او را جذب کنم ؟! أمّا مَنْ أرادَ الآخِرَه فَلا یَصْحَبُکْ، وَ أمّا مَنْ أرادَ الدُّنیاء فَلا یَذهَبُکْ.
آنگاه دستور دادند، دیدند امام صادق نه با پول جذب نمی شود، زیرا در برابر پول می گوید: نه بنی مروان، نه بنی عباس! اگر شما امروز می گوئید: نه شرق و نه غرب، چون شاگرد امامی هستید که آنروز گفت: نه بنی مروان، نه بنی عباس. دید با پول جذب نمی شود، دید با نیرنگ و دعوت به سلسلة وعّاظ و سلاطین شدن جذب نمی شود، دستور داد خانة امام صادق را آتش زدند! مرحوم کُلینی نقل می کند: ناظران دیدند امام ششم پا روی امواج آتش خانه می گذارد، می گوید: أنَا ابنُ اَعراقِ الثَّری، أنَا ابنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ الله (44). دیدند پا روی امواج آتش می گذارد، می گوید: ما فرزندان ریشة زمین هستیم. ما فرزند ابراهیم هستیم! یعنی گرچه نُمرود رفت و توی منصور دوانقی جای نُمرود نشسته ای؛ گرچه ابراهیم رفت و من جای ابراهیم نشسته ام، ولی حقّ همان است که ما بر نار مسلّط هستیم. من فرزند همان ابراهیم هستم.
----------------------
پی نوشت ها:
(1) کافی / جلد 2 / صفحة 104 / بابُ الصِدق وَ اَداءِ الاَمانَه
(2) کافی / جلد 1 / صفحة 25 / کتابُ العقل والجَهل
(3) کافی / جلد 1 / صفحة 11 / کتاب العقل والجهل ـ با تلخیص
(4) مفاتیح الجنان / زیارت جامعة کبیره
(5) امالی لِلصدوق / صفحة 240 ـ با تلخیص
(6) امالی لِلصدوق / صفحة 329
(7) بحار الأنوار / جلد 40 / صفحة 318
(8) بحار الأنوار / جلد 75 / صفحة 203
(26) کافی / جلد 1 / صفحة 307 / بابُ الإشاره وَالنَّص عَلی أبی عبدالله (ع)
(27) بحار الأنوار / جلد 75 / صفحة 232 / مواعِظُ الصادِق جعفر بن محمّد (ع)
(28) بحار الأنوار / جلد 75 / صفحة 235 / مواعِظُ الصادِق جعفر بن محمّد (ع) ؛ با تلخیص
(29) بحار الأنوار / جلد 1 / صفحة 213
(30) کافی / جلد 8 / صفحة 215
(31) کافی / جلد 8 / صفحة 215
(37) بحار الأنوار / جلد 47 / صفحة 184
(38) سورة سباء / آیة 46
(39) سورة اعراف / آیة 143
(40) سورة اسراء / آیة 1
(43) سورة شعراء / آیة 136
(44) کافی / جلد 1 / صفحة 473
جمعه 24/6/1391 - 12:47
اخبار
رسانه؛ تهدید یا فرصت
![](https://www.ammariyon.ir/files/fa/news/1391/6/20/13711_525.jpg)
پس از جنگ جهانی دوم، تغییر و تحول در عرصههای مختلف، به ویژه در حوزه ارتباطات، موجب رشد و توسعه علوم انسانی شد. تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و حمایت از آزادی بیان، انتشار نشریات و مجلات گوناگون، استفاده از اینترنت و طرح ایده دهکده جهانی، موجب به هم پیوستگی انسانها در سراسر جهان شد.
در این میان، نقش رسانهها به ویژه در فضای مجازی، در حوزه اطلاعرسانی، آموزش و سرگرمی فوقالعاده بوده است؛ به نحوی که از مطبوعات به عنوان یکی از ارکان دموکراسی یاد میشود. در همین راستا، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با پیشبینی اصولی، حمایتی همهجانبه از آزادی مطبوعات به عمل آورده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد کمی و کیفی مطبوعات و باز شدن فضای سیاسی کشور، شاهد انتشار دهها نشریه و مجله در حوزههای مختلف بودهایم، اما به مرور زمان و با افزایش تهدیدهای خارجی و داخلی و سرمایهگذاری دشمنان انقلاب بر روی رسانهها، بین نظام و برخی رسانهها چالشهایی رخ داد که به عنوان واقعیتی تداومیافته باید بررسی شود.
این چالش ناشی از عملکرد رسانههایی بود که با استفاده از ظرفیتهای داخلی و با حمایت برخی سیاستمداران، گاه در قامت عامل ضد انقلاب ظاهر میشدند و عرصه را بر وفاداران انقلاب تنگ میکردند. افزایش نشریات و تحول کیفی آنها، مدیون حمایت قانون اساسی و مسؤولان نظام است؛ اما گاه مشاهده میشود که مقامات ارشد کشور از وضعیت مطبوعات و شیوههای کاری آنها انتقاد میکنند.
گره کار در کجاست؟ آیا مسئولان کشوری از سعه صدر برخوردار نیستند و تاب تحمل انتقاد را ندارند؛ یا آنکه نشریات در قالب اصلاح امور و انتقاد، به فضای یأس و ناامیدی دامن میزنند؟ تذکر هر چند یک بار مقام معظم رهبری و برخی مسئولان به مطبوعات و انذار جراید، از وجود مشکلاتی در این زمینه حکایت دارد. برای واکاوی نقش رسانهها در ایران، با نگاه اجمالی به قانون مطبوعات، مهمترین چالش مطبوعات و رسانهها و نقش دادستانی در این زمینه را بررسی میکنیم:
1. مبانی قانونی
قانون اساسی در بند دوم از اصل سوم، بر بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی تأکید کرده است. این اصل که الگوی یک جامعهی اسلامی را ترسیم میکند، به نقش مطبوعات در ساخت یک جامعه سالم و ایمن اشاره دارد. اصل بیست و چهارم این قانون نیز بر آزادی مطبوعات تأکید کرده است.
قانون مطبوعات مصوب 1379 در بخش رسالت مطبوعات، اهم وظایف رسانهها را به شرح زیر احصاء کرده است:
الف) روشن ساختن افکار عمومی؛
ب) پیشبرد اهداف قانون اساسی؛
ج) تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب و تفرقهانگیز؛
د) مبارزه با نظام فرهنگ استعماری مانند اسراف و تبذیر؛
هـ) حفظ و تحکیم سیاست نه شرقی نه غربی.
تأکید این قانون بر حق نظارت اصحاب رسانه بر امور کشور از ظرفیت قابل توجه رسانهها در این مهم حکایت دارد؛ این در حالی است که مطبوعات کشور تا کنون از این ظرفیت بهرهی چندانی نبردهاند؛ در مقابل با خلط میان انتقاد و اهانت، بروز چالشهای جدی را موجب شدهاند؛ این در حالی است که در قانون مذکور مرز انتقاد با تحقیر و یا اهانت روشن شده است.
2. چالشهای رسانهها
حساسیت نقش مطبوعات به ویژه در کشورهای مبتنی بر نظام ارزشی و مکتبی مانند ایران، معضلات و چالشهایی را به همراه دارد که اهم آن به شرح زیر است:
1-2. حمایت از مخالفان و معاندان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بارها مشاهده شد که برخی نشریات از مبانی و عوامل مخالف و معاند جمهوری اسلامی حمایت کردهاند. از جمله میتوان به روزنامهی آیندگان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد.
2-2. حمایت از ارزشهای غیردینی
شکلگیری حلقه کیان در دوره اصلاحات و انتشار برخی نشریات مروج سکولاریسم جلوهای از این معضل است. توسعه سیاسی در دوره اصلاحات، با تعدد و تنوع مطبوعات در این دوره همراه شد؛ در این دوره، نشریاتی مانند جامعه، توس و صبح امروز در قالب انتشار گزارش و مقاله، مبانی دینی را زیر سؤال بردند؛ به گونهای که یکی از عناصر متواری خارج از کشور، در مطلبی برخی وقایع دوران صدر اسلام را ناشی از خشونت در دوره پیامبر (ص) تلقی کرد.[2]
3-2. القای ناامیدی و ناکارآمدی
مطالب برخی نشریات بر محور بزرگنمایی مشکلات، سیاهنمایی، ایجاد اختلاف بین قوا، هجمه به ارکان نظام و زیر سؤال بردن اقدامات نهادها و سازمانهای کشور متمرکز است. هماهنگی در انتشار مطالب یکسان و با اهداف خاص، استفاده از تیترهای مشابه و بعضاً واحد در مطبوعات، از دیگر چالشهای کنونی مطبوعات است.
4-2. توقیف مطبوعات
یکی از چالشهای کنونی، توقیف مطبوعات است. اگرچه مصادیق و موارد آن در قانون مطبوعات پیشبینی شده است؛ اما از آنجا که توقیف یک نشریه حتی در کوتاهمدت، بیکاری برخی از اصحاب رسانه را به دنبال دارد، به عنوان چالشی فراروی اهل رسانه تلقی میشود.
5-2. عدم رعایت موازین قانونی در انتشار مطالب
از دیگر معضلات رسانهها، عدم رعایت موازین قانونی در انتشار مطالب است. برای نمونه ماده 188 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و تبصره ذیل آن، رسانهها را مکلف ساخته است از انتشار اسامی متهمان در دادگاه علنی خودداری کنند، اما به کرات دیده میشود که رسانهها بهرغم تذکرات رؤسای دادگاهها و مسؤلان قضایی، از انجام این وظیفه قانونی طفره رفته و برای تخریب افراد، از اسامی و مشخصات کامل آنان استفاده میکنند؛ یا در برخی موارد بدون مجوز قانونی، تصاویر افراد را منتشر مینمایند.
برخی رسانهها و سایتهای خبری، با استناد به حق دانستن برای مردم، خود را در انتشار هرگونه مطلبی مجاز میدانند؛ این در حالی است که با وجود صراحت مقرره فوق، این اقدام میتواند مشکلات بسیاری را برای اصحاب رسانه درپی داشته باشد. به عنوان مثال در محاکمات اخیر در پرونده فساد بزرگ اقتصادی و همچنین دادگاه موسوم به پروندهی بیمه، اسامی بسیاری از مسؤلان که در جلسات علنی دادگاه مطرح شد، برخلاف موازین قانونی در رسانهها انتشار یافت؛ اقدامی که انتقاد و گلایه برخی مسؤلان دولتی را موجب گردید و حملاتی را نیز متوجه قوه قضاییه کرد.
6-2. انتشار مطالب خلاف واقع
به رغم آنکه به موجب بند 11 از ماده 7 قانون مطبوعات، انتشار مطالب خلاف واقع جرمانگاری شده است، بارها مشاهده شده است که برخی رسانهها، مطالب و موضوعاتی را مطرح میکنند که تکذیب بعدی را به دنبال دارد.
این رویه موجب شده است رسانهها در موارد متعددی، با انتشار اخبار و مطالب خلاف واقع، فضای تخریبی علیه افراد و مسؤلان کشور و جریانهای سیاسی ایجاد نمایند؛ امری که به ویژه در دوره انتخابات تشدید میشود؛ و برخی نشریات برای پیروزی داوطلبان مورد نظر، بر انتشار مطالب واقع خارج از موازین قانونی اصرار میورزند.
7-2. ورود به حریم خصوصی
مدیران و مسؤلان کشور تمایل ندارند امور خصوصی و محرمانه آنها در رسانهها منتشر شود؛ امری که نسبت به تمامی افراد جامعه صادق است؛ چرا که برای مثال، انتشار عکس افراد در وضعیتهای نامناسب به ویژه تصاویری از بانوان، موجب هتک حیثیت و آبروی آنان میشود.
این حق در قالب حقِ بر حریم خصوصی، در قوانین داخلی و اسناد بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. متأسفانه، رسانههای جمعی به ویژه سایتهای خبری در این عرصه بدون توجه به موازین شرعی و مبانی قانونی حق بر حریم خصوصی، مبادرت به چاپ و انتشار مسائل و تصاویر خصوصی افراد مینمایند؛ امری که در موارد بسیاری تعقیب مدیران مسؤل رسانههای متخلف را در پی داشته است.
به طور مثال، انتشار عکس یکی از مسؤلان سوار بر اسب که مربوط به سالهای خیلی دور بوده است و ارتباطی با مسؤلیتهای کنونی وی ندارد، چه امری را ثابت میکند؟ در حال حاضر استفاده ابزاری از تصاویر افراد در نشریات به چالشی جدی بدل شده است؛ آنگونه که مطبوعات موسوم به نشریات زرد، از تصاویر نامناسب افراد در حدی افراطی بهره میگیرند؛ امری که تعقیب برخی از این نشریات را از سوی دادستانی موجب شده است. همچنین استفادهی ابزاری از عکسهای زنان به همراه آرایشهای زننده، از مصادیق مجرمانه است.
8-2. اطلاعرسانی و پیامدهای ناشی از آن
رسانهها در انتشار مطالب و اخبار با مشکلات بسیاری مواجه هستند. گاهی اخبار منتشره متضمن مطالب غیرواقعی است؛ انتشار چنین اخباری واجد وصف مجرمانه بوده و موجبات تعقیب قضایی نویسنده و مدیر مسئول نشریه را فراهم میآورد. براین اساس، احتمال کذب بودن اخبار موجب شده است اهالی مطبوعات در انتشار آنها با احتیاط بیشتری عمل کنند. هر چند در عمل مطبوعات توانستهاند با اتکاء به توانمندی و تجارب رسانهای، عملکرد خود در انتشار مطالب را به گونهای کنترل کنند تا کمتر مورد تعقیب قرار گیرند، اما در کنار انتشار مطالب کذب، گاه نیز انتشار مطالب و اخباری برخلاف سیاستهای کلی نظام، زمینه تعقیب مدیران مسئول را فراهم میآورد؛ از این رو دقت و مراقبت مدیران مسئول مطبوعات در انتشار اخبار به نحو صحیح، در جلوگیری از پیگردهای قضایی، نقش مهمی را ایفاء میکند.
9-2. فیلترینگ سایتها
از جمله چالشهای جدی رسانههای الکترونیکی، موضوع فیلترینگ است؛ ضمانت اجرایی که به صراحت در قانون جرایم رایانهای از آن یاد شده است. تعدد و تنوع پایگاهها، رصد و پیگیری انتشار اخبار، این رسانهها را به معضل و چالشی جدی بدل کرده است.
انتشار اخبار محرمانه، انتشار مطالب مخالف موازین اسلامی و خلاف عفت عمومی، تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر، ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه با طرح مسائل قومی و نژادی، ایجاد اختلاف بین قوا، فاش کردن اسرار کشور و انتشار اسناد و مسایل محرمانه، اهانت به مقامات و مسئولان ارشد کشور، وارد کردن افترا به مقامات، نهادها و ارگانها، پخش مطالب متضمن توهین در قالب انتشار اخبار و انتقاد از مسئولان، نقل مطلب از گروهها و احزاب غیرقانونی و مخالف اسلام، استفاده ابزاری از تصاویر افراد، تحقیر افراد و توهین به دیگران، انتشار شایعات و مطالب خلاف واقع، سرقت ادبی، ورود به حریم خصوصی دیگران، تخریب و هتک آبروی افراد، انتشار مطلب علیه قانون اساسی و ضربه زدن به امنیت ملی کشور، از جمله موارد مجرمانهای است که مدیران مسئول رسانهها و سایتهای خبری را در آستانه تعقیب و پیگرد قضایی قرار داده و پایگاههای مذکور را نیز با معضل فیلترینگ مواجه میسازد.
با آشکار شدن نخستین نشانههای پیگرد قضایی، مدیران مسئول این رسانهها نیز مدعی استفاده از حقوق مطبوعاتی خود و حق بنیادینشان مبنی بر انتقاد سازنده و اطلاعرسانی میشوند؛ در حالی که طبق قانون مطبوعات، انتقاد سازنده به شرط دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین و تحقیر و تخریب، از حقوق نشریات اعم از نشریات کاغذی و الکترونیکی محسوب میشود.
10-2. سروکار داشتن رسانهها با سازمانهای متعدد
یکی از مشکلات پیش روی رسانهها، نهی و امر آنان از مجاری مختلف است. طبق قانون مطبوعات، نهاد اصلی ناظر بر رسانهها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما به لحاظ مشکلات ساختاری موجود، نهادها و سازمانهای متعدد در امور مطبوعات مداخله میکنند.
این وضعیت در دورانهای بحران تشدید میشود. به عنوان مثال در اثر بروز تنشهای اجتماعی، شورش یا وقوع حوادث امنیتی، برخی نهادها برای مدیران مسئول مطبوعات و پایگاهها خبری جلسات توجیهی برگزار میکنند. اصل تشکیل اینگونه جلسات، مفید و مؤثر است، اما از آنجا که از وظایف ذاتی برخی نهادها خارج است، مدیران مسئول را دچار سردرگمی میکند.
بهترین شیوه آن است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وظایف خود نسبت به مطبوعات که در قوانین و مقررات بر آن تصریح شده است، عمل کند؛ آنگونه که با نظارت مداوم و مستمر، هرازگاهی مدیران نشریات و سایتهای خبری را دعوت کرده و مطالب ضروری را به آنان یادآوری کند. این در حالی است که در عمل دیده شده است که دعوت مدیران مسئول نشریات و سایتهای خبری از سوی چند مرجع مختلف و گاه غیرمسئول، مواجهه اصحاب رسانه با تذکرات یا توصیههای متناقض را درپی داشته است.
برای سامان بخشیدن به این مشکل، پیشنهاد میشود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان طرف اصلی مطبوعات با تشکیل جلسات و دادن تذکرات لازم، در راستای مرتفع کردن مشکلات گام بردارد؛ در این میان مداخله قوهقضاییه نیز در موارد مصرح قانونی ضروری است؛ با اتخاذ این روند، از یک سوی رسانهها بهتر میتوانند تکالیف قانونی خود را به انجام رسانند و از سوی دیگر، از اقدامات تکراری و اضافی سایر نهادها جلوگیری میشود؛ مهمتر آنکه، وظیفه هدایتبخشی نشریات نیز به محاق فرو نمیرود.
دادستانی تهران با تأسیس دادسرای فرهنگ و رسانه تلاش کرده است تا در مرحله اول با تذکر و اقدامات پیشگیرانه، اصحاب رسانه را به رعایت مقررات توصیه و هدایت کند و در صورت ارتکاب جرایم مطبوعاتی، از اختیارات قانونی خود در این زمینه استفاده کند. در هر حال انتظار میرود رسانهها با احساس مسئولیت بیشتر و درک وضعیت کنونی، از سیاهنمایی و بزرگ جلوه دادن مشکلات خودداری کرده و فضای امید و شادابی را فراهم کنند و ثابت کنند که میتوان رسانهها را به یک فرصت بزرگ برای دفاع از انقلاب اسلامی تبدیل کرد.
جمعه 24/6/1391 - 12:46
سياست
تاکید رهبر انقلاب در مورد کنفرانس اسلامی و غیر متعهدها
حضرت آیت الله خامنه ای پس از شرکت در اجلاس سران کشورهای جنبش
عدم تعهد در حراره پایتخت زیمباوه در سال 1365 و در دوران ریاست جمهوری خود به
وزارت امور خارجه تاکید نمودند که امور مربوط به سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم
تعهد در وزارت امور خارجه در یک بخش و به صورت متمرکز پیگیری شود.
در نیمه سال 1369 هنگامی که مسئولیت معاونت امور بین المللی
وزارت خارجه را پذیرفتم با ملاحظه یادداشت فوق پیشنهاد تاسیس اداره مستقلی در
حوزه معاونت تحت عنوان «اداره مجامع اسلامی و غیر متعهد ها» را ارائه داده که مورد
تصویب قرار گرفت. با این اقدام نمادین حضور و مشارکت موثر جمهوری اسلامی ایران در
این دو مجموعه مهم جهان اسلام و کشورهای در حال توسعه افزایش یافت.
یک سال بعد یعنی در سال 1370 پیشنهاد ایران در اجلاس سران
کشورهای اسلامی در سنگال برای میزبانی سران این کشورها در تهران تصویب شد و شش سال
بعد و در دوره ی ریاست جمهوری آقای خاتمی ایران با برگزاری این اجلاس، ریاست سازمان
کنفرانس اسلامی را به مدت سه سال در دست گرفت.
شانزده سال بعد یعنی در سال 1385 همزمان با برگزاری اجلاس
سران جنبش عدم تعهد در هاوانا، پایتخت کوبا، ایران پیشنهاد خود را برای میزبانی
اجلاس سران جنبش عدم تعهد بعد از کشورمصر ارائه کرد و نهایتا این اجلاس شش سال بعد
یعنی شهریور ماه 1391 در تهران برگزار و جمهوری اسلامی ایران به مدت 3 سال عهده
دار ریاست جنبش عدم تعهد شد.
تحقق دو رخداد مهم سیاسی فوق یعنی تصویب میزبانی و ریاست
کشورمان در سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد در دو دوره معاونت امور بین
المللی و وزارت نگارنده این ستون بر اساس طراحی سناریوهای دقیق، دیپلماتیک و
پیگیریهای مستمر در کنار همکارانم صورت پذیرفت که ان شاءالله در یادداشت های بعدی
به جزئیات آن خواهم پرداخت.
این مهم، از آن روی مطرح و تقدیم مخاطبین گردید که نگرش هوشمندانه و دوراندیش رهبر فرزانه انقلاب را تداعی می کند.
جمعه 24/6/1391 - 12:43
اخبار
بررسی یک مطلب تاریخی؛
کوروش «ذوالقرنین» نیست
گاهی در متون تاریخی به جای درج نام، ویژگی را عنوان میکردند، اما به نظر میرسد «ذوالقرنین» ذکر شده در قرآن، اسم یک شخص است و ویژگی نیست که بتوان بر دیگران از جمله کوروش تطبیق داد.
نشست تخصصی کوروش و ذوالقرنین عدر تالار اجتماعات حوزه هنری با حضور غلامرضا معصومی، پرفسور عریان، سیدمحمدعلی قدیری اصل و حجتالاسلام علی ریاحی
* فریدون شاهنامه اولین کسی است که به ذوالقرنین نسبت داده شد
حجتالاسلام ریاحی اظهار داشت: از زمانی که آیات مربوط به ذوالقرنین در عصر نبوی نازل شد، مفسران گوناگون در مورد ذوالقرنین صحبت کردند.
وی افزود: یکی از قدیمیترین افرادی که به ذوالقرنین منتسب میکنند، فریدون پادشاهی است که در شاهنامه فردوسی آمده است.
ریاحی ادامه داد: مفسرین اهل تسنن، اسکندر مقدونی را ذوالقرنین معرفی کردند. 10 قرن پس از اسلام مفسران شیعه به سراغ تفاسیر روایی رفتند و بعد از آن کوروش را به ذوالقرنین نسبت دادند.
وی ادامه داد: افراد بسیاری مانند داریوش، کوروش، پادشاهان یمنی و امپراطور چینی که دیوار چین را ساخت را منتسب به ذوالقرنین میکردند و نخستین کسی که کوروش را به عنوان ذوالقرنین اعلام کرد، «ابوکلام آزاد» مبارز هندی بود. علامه طباطبایی نیز مطابق نظر ابوکلام، اینکه کوروش همان ذوالقرنین قرآنی باشد را محتمل میدانست.
قدیری اصل: شاهان گوناگون در طول تاریخ ذوالقرنین نامیده میشدند
از دیگر سخنرانان این نشست محمدعلی قدیری اصل مورخ و تاریخپژوه بود که در ابتدای سخنانش به بیان معنی ذوالقرنین پرداخت و گفت: معنی نخست ذوالقرنین این است فردی با دو شاخ است. برخی شاهان از جمله شاهان قاجار تا شاهان چین را به ذوالقرنین منتسب میکردند. گاهی اوقات ناچار میشویم از این افرادی که منتسب به ذوالقرنین شدند یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.
ریاحی افزود: «قرن» در لغتنامه عربی چند نوع معنی شده است. نخست اینکه به معنای موهای مجعد است، دیگری به معنای کسی است که دو شاخ بر کلاه دارد. همچنین به دورههای معین تاریخی معنی شده است و بعد از آنکه عربها با فرهنگ عربی آشنا شدند قرن را به معنای سده فارسی پذیرفتند.
قدیری ادامه داد: از امیر مؤمنان پرسیدند ذوالقرنین پادشاه یا پیغمبر بوده است؟ حضرت امیر فرمودند: بنده صالح خداوند بوده است که هم خدا را دوست میداشت و هم خدا او را دوست داشت.
وی ادامه داد: البته به امیرمؤمنان نیز ذوالقرنین میگفتند به این دلیل که امام حسن و امام حسین در دو طرف حضرت مینشستند.
قدیری گفت: به کوروش از این جهت که سرزمین ماد و پارس را متحد کرده بود ذوالقرنین میگفتند.
*نامهای تاریخی براساس کارکردها دچار دگردیسی میشوند
از دیگر سخنران برنامه پرفسور عریان بود که گفت: آنچه برای مورخان مهم است بررسی پدیده تاریخی در نهایت منطق و عقلانیت صورت گرفته باشد.
وی افزود: برای من مهم اینست که براساس «فکت» تاریخی آیا ذوالقرنین میتواند همان کوروش باشد یا خیر؟ چرا که بر اساس حقایق تاریخی ذوالقرنین نمیتواند کوروش باشد.
عریان گفت: در بررسی متون تاریخی زمان و مکان سیال است و به هیچ وجه با زمان و مکانی که ما امروز درک میکنیم، شباهتی ندارد. اسمهای تاریخی دارای بار معنایی اسطورهای و حماسی بودند و بعدها به مرور زمان و براساس کارکردها دچار دگردیسی شدند.
وی ادامه داد: مسئله دیگر کلیت در مفاهیم است. من در بررسی تاریخی عدالت کوروش را با تسامح میپذیرم اما نمیتوانم دو شاخ و دستیافتن به شرق و غرب عالم را بپذیرم، اگر اینگونه بود میتوان بسیاری از امروزیها را ذوالقرنین نامید چون به شرق و غرب عالم دسترسی دارند!
*کوروش شخصیت مبهم و رازآلود اسطورهای است
عریان، کوروش را شخصیتی مبهم و آمیخته به اسطوره معرفی و تأکید کرد: داریوش بسیار متشرعتر و متدینتر و همچنین بسیار عادلتر از کوروش بود. داریوش بدون اجازه اهورا مزدا آب هم نمیخورد!
وی افزود: ایرانیان خیلی علاقه داشتند که کوروش را ذوالقرنین واقعی مطرح کنند، من اینکه کوروش ذوالقرنین است را نه در روایات ائمه و در متن قرآن دیدهام.
عریان گفت: علامه طباطبایی در مقایسه اینکه کوروش و یا اسکندر مقدونی ذوالقرنین است، کوروش را احتمال نزدیکتر به ذوالقرنین میداند.
*هرودت مورخ یونانی با وجود کینه نسبت به پارسیان از کوروش با بزرگی یاد میکند
به گزارش فارس، غلامرضا معصومی نیز در این میزگرد تخصصی گفت: در زمان حضرت رسول، یهود و نصاری نزد ایشان آمدند که خواستند حضرت را امتحان کنند و از او در مورد ذوالقرنین پرسیدند. آیهای که در مورد ذوالقرنین آمده است نیز بعد از این پرسش نازل شد. یهودیان نیز به صحت سخن حضرت رسول پی بردند اما ایمان نیاوردند.
در ادامه این میزگرد هریک از اساتید حاضر به اظهار نظرهای کوتاه درباره کوروش و ذوالقرنین پرداختند. ریاحی گفت: گاهی در متون تاریخی به جایی که از اسم نام ببرند از ویژگی نام میبرند به نظر من ذوالقرنین قرآنی اسم یک نفر بوده البته ذوالقرنین کوروش نیست.
قدیری نیز معتقد بود: آنقدر کوروش بزرگ است و سجایای اخلاقی دارد و دوست و دشمن از او تعریف کردند که نیازی به این نیست که ثابت کنیم کوروش همان ذوالقرنین است.
وی افزود: هردوتی که از پارسیان خصمانه صحبت میکرد از کوروش پارسیان به نیکی یاد میکند.گزنفون شاگر سقراط است که میگفت نوری از آسمان به دو شاخ ذوالقرنین میخورد و به آسمان برمیگردد.
*کوروش بنیانگذار نخستین امپراتوری توتالیتر جهان است
عریان گفت: دوره هخامنشی و ساسانیان متفاوت است کوروش بنیانگذار نخستین امپراتوری توتالیتر جهان است و هگل در کتابی از ایرانیان به عنوان نخستین قوم تاریخی یاد میکند که پا به تاریخ گذاشتند.
وی با طرح این پرسش که چرا منابع غیر ایرانی در مورد کوروش صحبت میکنند و چرا منابع ایرانی در این باره وجود ندارد، این میزگرد را به پایان برد.
جمعه 24/6/1391 - 12:32
اخبار
استراتژی براندازان در جنگ نرم
استراتژی دشمنان در جنگ نرم بر دو محور اصلی و اساسی استوار است :
الف) ایجاد نارضایتی عمومی.
ب ) همگام کردن افراد ناراضی با خود و در نهایت به معارضه کشاندن آنان.
دشمن برای دسترسی به اهدافش از روش های زیر در جنگ نرم تا کنون استفاده کرده است:
1) دشمن می خواهد نام و عکس شهدا باشد ولی راه و روش و منش آنان نباشد ! زیرا روحیه ایثارگری و گذشت از منافع برای اعتلای کشور و انجام تکلیف بزرگترین سد در مقابل نارضایتی مردم می باشد.
2) طراحان براندازی نرم می خواهند به هر روش ممکن مردم را ناراضی کنند . سوء استفاده از غفلت های نیروی های خودی بهترین هدیه برای آنان است.
3) نفوذ عناصر بدلی در موقعیت های اجرایی که ارتباط بی واسطه با مردم دارند ، به منظور ایجاد شائبه ی فساد اخلاقی و مالی در بدنه مدیریت اجرایی کشور در نزد اذهان عمومی.
4) سلب امنیت روانی از جامعه با افزایش سرقت ، زور گیری ، تجاوز به نوامیس و گسترش اخبار مربوطه .
5) ترغیب مدیران اجرایی به پرداختن به معلول به جای برخورد اصولی با ریشه و علت ناهنجاری ها. مانند : به جای جلوگیری از قاچاق رسیور و ال ام بی به داخل کشور ، با مصرف کننده برخورد کنند . و...
6) تبلیغ گسترش بی دینی در بین مردم مانند تبلیغ گسترش روزه خواری در جامعه . در حالی که این امر با توجه به صف های روزه داران در هنگام افطار در مقابل نانوایی ها و توجه به نشانه های دیگر از اساس دروغ بوده و تنها دشمن می خواهد با این روش عملیات روانی خود را پیش ببرد.
7) قدرت نمایی ظاهری نیروهای انتظامی و امنیتی برای مردم ! به جای آنکه در مقابل دشمن و افراد بزه کار و هنجار شکن این قدرت نمایی صورت گیرد.
8) ترور سیاسی افراد تأثیرگزار و کسانی که نتوانسته اند آنان را در طرح براندازی نرم با خود همراه کنند ، با بد نام کردن و خانه نشین کردن آنان و تلاش جهت به عناد کشاندن اینگونه افراد که جان و جوانی خود را برای اعتلای نظام اهدا کرده اند.
9) برانگیختن حس انتقامجویی در بین مردم با ارایه اطلاعات غلط به آنان و یا زخمی نمودن آنان با پرونده سازی و جریمه های واهی.
10) جایگزینی افراد بدلی و نفوذی به جای افراد با تجربه معتقد .
11) در براندازی نرم دشمن هرگونه اعتراض حتی صنفی . احقاق حق و ... را می خواهد اقدام بر علیه امنیت ملی قلمداد کند .
12) در براندازی نرم دشمن می خواهد مردم در نهادها ، ارگان ها و سازمان های عام المنفعه و ارزشی ، با وعده های امتیاز و سهمیه و مادیات عضو شوند تا جنبه ارزشی اینگونه نهادهای ارزشی و ارزشمند با مادیات خدشه وارد شده و هر رزل و ژست و منفعت طلب و بی فرهنگی به طمع مادیات و امتیاز ها وارد این تشکل های ارزشی شده تا بدینوسیله روحیه خدمت گزاری وایثار از بین برود.
13) دشمن با تقسیم بندی مردم کشور به دستجات ، گروه ها، قوم و قبیله های مختلف ، سعی در جدایی آنان از هم دارد . درست به مانند تقسیم بندی کرد ، لر ، ترک ، بلوچ و...
ویا قرمز و آبی ... چپ و راست ...
14) در براندازی نرم دشمن می خواهد شور باشد اما بی شعور !
بصیرت باید از مردم گرفته شود تا شور مردم به راهی هدایت شود که دشمن
می خواهد از آن بهره ببرد!
استراتژی دشمن ،غبار آلود کردن فضای جامعه است تا حق از نا حق نشاخته
نشود تا عناصر بدلی بتوانند شور مردم بی بصیرت را به راهی هدایت کنند که به جز
خسران هیچ عایدی برای کشور ندارد.
15) در براندازی نرم دشمن میخواهد دین را در مقابل ملیت قرار دهد . در حالی که هر کدام از این دو در جای خود ارزشمند و مفید هستند ولی براندازان با تفکیک دین از ملیت و در مقابل هم قرار دادن این دو گاهی به اسم دین به ملیت می
تازند تا مردم را به دو دستگی و نارضایتی سوق دهند و گاهی به نام ملیت به دین حمله می کنند!
16) دشمن می خواهد افراد نفوذی و بدلی عکس بزرگان را بزنند و به نام بزرگان حرف خود را بزنند و کار خود را بکنند و بدنامی حرف ها و اعمال آنان متوجه آن بزرگان شود.
17) دشمن می خواهد باج گیران در مناسب اجرایی حاکم شوند تا زورگیری و فساد مالی اوج نارضایتی را ایجاد کند.
فراموش نکرده ایم که در زمان طاغوت یک پاسبان با درجه پایین از یک محله باج می گرفت . بیچاره آن کس که نمی خواست تمکین کند ! آنقدر در گیر انواع و اقاسم حاشیه های می شد که ...
در کل دشمن تمام تلاش خود را معطوف کرده است تا به هر شکل ممکن اکثر مردم در گیر پرونده های مختلف قضایی ، مالیاتی ، اجرایی و غیره باشند ، و در این راستا امید خود را به اشتباهات و غفلت های نیروهای داخلی بسته است تا نا آگاهانه و نا خواسته مردم را ناراضی ، معترض و در نهایت به عناد و دمشنی با نظام خود بکشاند. دشمن می داند که چه می کند و امیدش به نا امیدی مردم است تا بتواند از غفلت ها و حتی اشتباهات سهوی نیروهای خودی ، طرح براندازی نرم خود را اجرا کند.
جمعه 24/6/1391 - 12:24
اخبار
![](https://www.ammariyon.ir/files/fa/news/1390/4/16/7853_815.jpg)
غرب از نگاه غرب
مهدی خرمی
---------
هژمونی نظام سلطه بر روابط جهانی که تا درونی ترین لایه های زندگی بشر
امروزی نفوذ کرده است، طراحی پیچیده و عمیقی دارد که از تولد تئوریهای
ژئوپلیتیکی تا تولد صنعت فرهنگ مراحل محاسبه شده و برنامه ریزی شده خاصی
دارد که ریشه و اساس تمام این مراحل بر مبنای دو اصل دروغ سازی و دروغ
باوری می باشد. نوام چامسکی استاد بازنشسته دپارتمان فلسفه و زبان شناسی
موسسه تکنولوژی ماساچوست آمریکا و از افراد بانفوذ در سیاستهای آمریکا و از
مخالفان سرسخت انقلاب اسلامی ایران، در کتاب خود –پروپاگاندای رسانه ای-
با زبانی واضح و روشن رابطه بین حاکمان غرب و مردم غرب را به تصویر می کشد و
این رابطه را امری اجتناب ناپذیر می داند. آنچه در زیر می خوانید خلاصه ای
است از کتاب حاکمیت رسانه ها، نوشته نوام چامسکی است که امید می رود
خواننده محترم با مطالعه آن غرب را از نگاه یک غربی بشناسند.
کتاب حاکمیت رسانه ها
Media Control
1991
نوام چامسکی
...وودرو ویلسون در سال 1916 توسط برنامه حزبی صلح بدون پیروزی به ریاست
جمهوری انتخاب شد. در این دوران توده های مردم عمیقا جنگ ستیز Pacifistic
بودند. ویلسون، کمیسیون کریل را پایه گذاری کرد که در عرض شش ماه موفق شد
توده های جنگ ستیز را به جماعتی جنگ فروش تبدیل کند. درست در همین زمان و
پس از پایان جنگ، شیوه های مشابهی برای تحریک و ایجاد تشنج وحشت سرخ به کار
گرفته شد که با موفقیت کامل، اتحادیه ها را نابود کرد و معضلات خطرناکی
چون آزادی رسانه ها و عقاید سیاسی را ریشه کن نمود. هیاهوی سیاسی دولتی، آن
زمان که از سوی طبقات تحصیل کرده به نحوی مورد حمایت قرار گیرد که هیچ
چرخشی در آن امکان پذیر نباشد، تاثیرات به سزایی به جای می گذارد.
...توده ها، ناآگاهند. اگر برای اداره امور، از خود تلاشی نشان دهند، ایجاد
دردسر می کنند که نوعی اصل اخلاقی الزام آوراست. گله گمشده باید رام شود
که این همان انقلاب نوین در هنر مردم سالاری است و باید تولید رضایت شود.
رسانه ها، مدارس و فرهنگ عمومی می باید تقسیم بندی شود و طبقه خاص باید آن
را تحمل کند.
...قشری که قدرت واقعی را در دست دارند همان هایی هستند که صاحبان جامعه
اند. حواس گله گمشده را باید از موضوعات منحرف کرد و توجه شان را باید به
مسائل دیگر جلب کرد.
...نای بور، استاد جورج کنان و روشن فکر پیرو جان کندی، معتقد است عقلانیت
کارورزی بی اندازه ظریفی است. فقط گروه کوچکی از مردم از آن برخوردارند.
...در سال های 1920 و اوایل سال های 1930 هارولد لاسول پایه گذار جهان نوین
ارتباطات و یکی از عالمان برجسته علوم سیاسی آمریکا، توضیح می دهد که ما
نمی باید به جزم گرایی مردم سالارانه ای که انسان را بهترین داور منافع خود
به شمار می آورد. تسلیم شویم چرا که چنین نیستند. بهترین داوران منافع
عمومی،ما هستیم. فقط یک چماق بالای سرشان نگه می دارید و اگر از خط خارج
شدند محکم بر سرشان می کوبید.ولی با گذشت زمان که جامعه آزادتر و دموکراتیک
تر شد، این قابلیت را از دست می دهد از این روی باید به فن آوری های
هیاهوی سیاسی روی آورد. هیاهوی سیاسی در یک مردم سالاری، همان چماق در در
نظام تمامیت خواه است.
...ایالات متحده در روابط عمومی پیشتاز بوده. تعهد این صنعت همانطور که رهبرانش عنوان می کنند، اعمال نظارت بر افکار عمومی است.
این روابط عمومی در دهه 1920، موفق شد که طی دوره ای، نوعی فرمانبرداری
تقریبا بی چون و چرا در مردم نسبت به قوانین سرمایه داری ایجاد کند.
مسئله مهم در تبلیغات کارآمد این است که باید شعاری خلق کنید که هیچ کس
نتواند با آن مخالفت کند و همه در مسیر آن قرار گیرند. هیچ کس نمی داند که
این شعار چه معنایی دارد، چرا که در واقع معنایی ندارد. ارزش اساسی آن در
این است که توجه شما را از سوالی که واقعا معنا دارد یعنی آیا از سیاست ما
حمایت می کنید؟ دور می کند.
...همه با هم هستیم. باید نظامی باشد که طبقه متخصص تربیت شود تا در خدمت
اربابان، یعنی آنها که صاحبان واقعی جامعه اند، قرار گیرند. اما اساس این
است که در داخل گله گمشده اصلا امکان سازمان دهی داخلی وجود نداشته نباشد.
گله گمشده مشکل آفرین است. از خروش و لگدپرانی آن باید جلوگیری کرد.بهتر
است به تماشای مسابقات فوتبال، نمایشات تلویزیونی یا فیلم های پر از خشونت،
مشغول باشند. هر جا که لازم باشد باید این گله را وحشتزده کرد. این یک
ادراک از مردم سالاری است.
...مغز متفکر صنعت روابط عمومی ادوارد برنانز است. او عضو کمیسیون کریل
بود. در آنجا درس های خود را فرا گرفت و دست به کار توسعه پدیده ای شد که
آن را عصاره مردم سالاری و ساخت و پرداخت رضایت نامید. افرادی پردازندگان
رضایتهستند که قادرند از منابع و قدرت لازم – یعنی حمایت سرمایه داری ای که
در خدمتش قرار دارد – برای انجام کار خود برخوردار شوند.
...تحریک مردم جهت حمایت از ماجراجویی هایی در خارج از مرزها نیز کاملا
ضروری است باید آنها را تحریک کرد و برای تحریکشان باید آن ها را وحشتزده
کرد.
از آنجایی که گله گمشده هیچ گاه بصورت مطلوب رام نمی شوند. این نبردی است
مدام. گله گمشده در سال های 1930، دوباره سر برآوردند ولی سرکوب شد. در سال
1960 موج دیگری از مخالفت خوانی به وجود آمد. بر آن نامی گذاشتند. از سوی
طبقه متخصص به آن نام بحران مردم سالاری دادند. بحران به این دلیل بود که
گروه عظیمی از مردم در حال سازمان یافتن بودند، فعال شده برای حضور در صحنه
سیاسی تلاش می کردند. در تعریف موجود در واژه نامه، این یک پیشرفت در مردم
سالاری است. در ادراک حاکم این یک معضل است و توده های مردم باید به
وازدگی، عبودیت و وانهادگی باز گرداند. یعنی موضع واقعی شان.
پس از سالهای 1960، برای وارونه کردن و تحت انقیاد آوردن این بیماری تلاش
های عظیمی صورت گرفت. یک زاویه از این بیماری عملا عارضه ویتنام Vietnam
Syndrome نامیده شد که در سال 1970 بر سر زبانها افتاد. نرمان پد هورتز
روشنفکر طرفدار ریگان، آن را ممنوعیت های بیمارگونه در استفاده از نیروی
قهری نامید. به زبان ساده، گروه کثیری از مردم، طرفدار این ممنوعیت های
بیمار گونه در استفاده از نیروهای قهری شده بودند. مردم قادر به درک این
مطلب نبودند که چرا باید به دور دنیا بچرخیم، ملتها را قتل عام کنیم، شکنجه
کنیم و فرشی از بمب بر سرشان بگستریم.
... واشنگتن پست طی تشنج جنگ خلیج فارس، با لحنی تقریبا غرور آفرین، مطرح
کرد؛ القای احترام برای ارزش های نظامی گری یک ضرورت است. اگر می خواهید از
جامعه ای وحشی برخوردار شوید، که در سراسر جهان برای دستیابی به اهداف
فرهیختگان داخلی اش از نیروی قهری بهره می گیرد، ضروری است که بصورتی
مناسب، از فضیلت های نظامی گری تقدیر به عمل آورده و در مورد استفاده از
نیروی قهری این ممنوعیت های بیمارگونه را کنار بگذارید.
...راه دیگر برای پیروزی بر این ممنوعیت های بیمارگونه این است که وانمود
کنیم زمانی که به دیگران حمله کرده و نابودشان می کنیم، در حقیقت در حال
دفاع در برابر مهاجمان، هیولاها و ... هستیم.
...بجای سخن گفتن از آخرین جنگ بگذرید از جنگ آتی بگوییم. چرا که برخی از
اوقات آمادگی، کارسازتر از عکس العمل صرف است. این شیوه توسعه بسیار ویژه
ای است که در حال حاضر در ایالات متحده در حال شکل گیری است. در واقع در
ابعاد فاجعه آمیز، مشکلات فزاینده اجتماعی و اقتصادی ای وجود دارد. اگر به
برنامه های داخلی آمریکا در ده سال اخیر نگاه کنید در راس هرم هیچ تمایلی
برای رسیدگی به این مشکلات وجود ندارد. در چنین شرایطی که گله گمشده را
باید سرگرم نگه دارید چرا که اگر توجه شان به این مسائل جلب شود، امکان
دارد از خود نارضایتی بروز دهند. باید وحشت از دشمنان را در میان آنها
تقویت کرد.
...در ماه می 1986، خاطرات یک زندانی آزاد شده کوبایی به نام آرماندو والا
دارس به چاپ رسید و سریعا تبدیل به عامل شورش و هیجان در رسانه ها شد.
رسانه ها از عباراتی استفاده کردندکه افشاگری او در مقام تایید بی قید و
شرط از وجود یک نظام گسترده شکنجه و زندان که بوسیله آن کاسترو مخالفان
سیاسی خود را مجازات و نابود می کند، معرفی کردند. این گزارشی چندش آور و
تکان دهنده بود از اسارت گاهی غیر انسانی شکنجه حیوانی در حاکمیت جلادان
آدمکش. استبداد نوینی خلق کرده و شکنجه را به عنوان ساز و کار یک نظارت
اجتماعی، در جهنمی به نام کوبا، بنیانگذاری کرده که والا دارس در آن زیسته.
این نقطه نظرات واشنگتن پست و نیویورک تایمز است که در مقالات به کرات
تکرار می شود. به کاسترو لقب آدمکش مستبد می دهند. واشنگتن پست می نویسد:
صرفا سبک مغزترین و خونسردترین روشنفکران غربی خواهند توانست به دفاع از
این مستبد برخیزند.
...در مراسم تشریفات روز حقوق بشر در کاخ سفید، این فرد از جانب رونالد
ریگان مورد تقدیر قرار گرفت و به سمت نمایندگی ایالات متحده در کمسیون حقوق
بشر سازمان ملل درآمد.
...واقعیت این است که در نظامی با هیاهوی سیاسی که کاربردی مناسب داشته
باشد، زمانی که گستره ای از نمونه ها را متذکر می شویم، هیچ کس نباید بداند
که از چه چیزی سخن می گوییم. یعنی فقط برخی از نمونه ها مناسبند.
...مردم معتقدند که، زمانی که بر علیه عراق و کویت نیروی نظامی بکار می
بریم، به این دلیل است که واقعا خواستار رعایت این اصل هستیم که در برابر
اشغال غیر قانونی و تعرض به حقوق بشر باید عکس العمل قهری نشان دهیم. این
نمایانگر یک موفقیت تبلیغاتی است و از نوع بسیار چشمگیر آن.
جمعه 24/6/1391 - 12:20