• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1774
تعداد نظرات : 506
زمان آخرین مطلب : 3557روز قبل
ورزش و تحرک
تاریخچه ژیمناستیک در ایران
ژیمناستیک نخستین بار و بطور غیر رسمی در سال 1252 توسط شخصی به نام امان اله پادگرنی که یک روسی بود به ایران آورده شد . پادگرنی در ورزشهای دبستانی ، با حرکات ریتمیک و ژیمناستیک ، کار خود را در شهر تبریز آغاز نمود . وی از همان ابتدای کار با مقاومت و کارشکنی برخی از اهالی مجبور به ترک محل و حضور در تهران شد . در تهران نیز افرادی چون محمود اسحاقی ، میر احمد صفوی و عده ای دیگر برای نخستین بار ژیمناستیک را آغاز کردند . فعالیتهای اولیه ژیمناستها در محل غورخانه (پارک شهر فعلی) انجام می‌شد . بعدها در استان خراسان استاد علی یزداد ، دکتر بنایی و منوچهر مهران در آن خطه ژیمناستیک را پی گرفتند . آقای سپاس پور اولین سرپرست فدراسیون ژیمناستیک بود که در سال 1321 تنها به مدت 3 ماه عهده دار این مسئولیت شد . پس از وی نصرت اله حاج عظیمی به عنوان نخستین رئیس فدراسیون آغاز به کار کرد . روسای بعدی فدراسیون تا به امروز در مسئولیتهای محوله تا حد توان به تلاش و کوشش پرداخته‌اند .
درباره ورزش ژیمناستیک و مختصری از تاریخچه بین المللی

 

ژیمناستیک (به انگلیسی: Gymnastic) به عنوان یک ورزش فعال دارای سابقه‌ای در حدود ۲۰۰۰ سال می‌باشد ولی به عنوان یک ورزش رقابتی دارای عمری در حدود ۱۰۰ سال می‌باشد. مسابقات فردی و کلی توسط باشگاه‌های گوناگون مانند solcols Turveveins برگزار شده‌است، درحالی که این ورزش دارای رشد آهسته‌ای در محیط باشگاهی است ولی در محیط Turvevens solcos دارای رشد سریعی بود. در دهه 1830 ورزش ژیمناستیک به آمریکا معرفی شد و سیستم مدرسه ژیمناستیک توسط مهاجران از قبیل frang , lchaales, follel, chorles,beik تأسیس گردید.
در سال ۱۸۸۱ فدراسیون بین‌المللی ژیمناسیک تأسیس گردید که بعدها به نام هیئت فدراسیون ژیمناستیک اروپا تغییر یافت. این سازمان پیشقدم در مسابقات بین‌المللی بود. اتحادیه ورزشکاران غیر حرفه‌ای در سال ۱۸۸۳ در آمریکا تأسیس گردید. این سازمان مسئولیت کنترل و مراقبت از ژیمناستیک کاران را در آمریکا بر عهده داشت. رقابت‌ها و مسابقات گوناگونی توسط باشگاه‌ها و سازمان‌ها برگزار شدند و در دهه ۱۸۸۰ این مسابقات بسیار شدت گرفت.
اولین مسابقه بزرگ در المپیک آتن یونان در سال ۱۸۹۶ برگزار شد و که در آن آلمان به عنوان قهرمان برگزیده شد و تقریباً همه مدال‌ها را از آن خود کرد. ۵ کشور در این مسابقات شرکت کردند. مسابقات مردان شامل میله افقی، میله پارالل، خرک، حلقه و پرش از خرک بود.

 

اولین مسابقه بین‌المللی بعد از مسابقات المپیک در سال ۱۹۵۳ در بلژیک برگزار شد که در آن ژیمناستیک کارانی از نقاط مختلفی از قبیل بلژیک، فرانسه، لوکامبورگ و هلند شرکت داشتند. این مسابقات در حال حاضر به عنوان اولین مسابقات جهانی شناخته می‌شود.

اولین مسابقه تیمی مردان در سال ۱۹۵۴ در سن لویس برگزار شد. در آن هنگام، نهمین دوره مسابقات جهانی در سال ۱۹۳۰ در لوکامبورگمسابقات ژیمناستیک برگزار شد که شامل مسابقات دو و میدانی، پرش با نیزه، پرش طول، بال رفتن از طناب، تیراندازی و دوی صد متر بود. بعد از آن مسابقات دو و میدانی از بخش مسابقات ژیمناستیک حذف شدند. در مسابقات جهانی ۱۹۵۴ ورزش دو و میدانی به طور کامل از ژیمنا ستیک جدا شد.

در سال ۱۹۲۴ در فرانسه المپیک پایه‌های اصلی خود را که مشابه المپیک امروزی می‌باشد شکل داد. در این المپیک مردان ابتدا در مسابقه در رشته‌های مختلف ژیمناستیک پرداختند. اولین تیم ژیمناستیک زنان در المپیک سال ۱۹۲۸ شامل مسابقات تیمی بود که توسط کشور هلند اجرا شد. اولین تیم ژیمناستیک زنان آمریکایی در المپیک ۱۹۳۶ در آلمان حضور یافت. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک منظم توسط فدراسیون بین‌المللی ژیمناستیک به عنوان یک ورزش شناخته شد. در سال ۱۹۶۳ در بوداپست مجارستان اولین مسابقات جهانی ژیمناستیک موزون انجام گرفت. این مسابقات دارای ۲۸ ورزشکار از ۱۰ کشور مختلف دنیا بود در سال ۱۹۷۳ آمریکا به مسابقات جهانی ژیمناستیک موزون وارد شد. در حین انجام المپیک ۱۹۷۴ در لس آنجلس آمریکا مسابقات ژیمناستیک موزون فردی برای اولین بار اجرا شد. در جشن صد ساله المپیک امسال در آتلانتا، مسابقات گروهی موزون به عنوان ورزش دارای مدل برای اولین بار معرفی خواهند شد. در سال ۱۹۷۵ فدراسیون ژیمناستیمک آمریکا که در حال حاضر نام آن ژیمناستیک USA شناخته می‌شود افتتاح شد. به عنوان یک ورزش مستقل در آمد و همچنان نیز این فدراسیون کار خود را امروزه ادامه می‌دهد.

پنج شنبه 1/4/1391 - 9:7
جهانگردی

ی فنلاند

http://www.rozanehonline.com

جمهوری فنلاند کشوری است در شمال اروپا روی طول جغرافیایی ۲۲ تا ۳۲ درجه و عرض جغرافیایی ۶۰ تا ۷۰ درجه. فنلاند از شمال با نروژ، از شرق با روسیه، از غرب با سوئد همسایه است. خلیج بوتنی در غرب، خلیج فنلاند در جنوب و دریای بالتیک در جنوب غربی آن قرار دارد.



فنلاند سرزمینی است پست، مشتمل بر چندین دریاچه (کشور هزار دریاچه) و بیش از ۸۰ درصد کشور پوشیده از جنگل است. بزرگ‌ترین دریاچه فنلاند سایمای بزرگ نام دارد که ۴۳۷۷ متر مربع مساحت آن است. بلندترین رود فنلاند نیز کمی یوکی با ۴۸۳ کیلومتر درازا است. این کشور ۲۰۰۰۰ جزیره با وسعتی بیش از ۱۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع دارد. تابستان فنلاند بسیار درخشنده و زمستانش بسیار تاریک است. تابستان گرم و کوتاه و زمستان سرد و بسیار بلند دارد. در لاپلند در شمال فنلاند به مدت دو ماه تمام در زمستان خورشید طلوع نمی‌کند و در تابستان نیز دو ماه غروب را نمی بینید.

به علت نامساعد بودن آب و هوای شمال فنلاند، جمعیت بسیار کمی در این مناطق زندگی می کند.



* حکومت: جمهوری
* مساحت: ۳۳۸۱۴۵ کیلومترمربع( پنجمین کشور پهناور اروپایی)
* جمعیت: ۵۲۱۴۵۱۲ نفر
* رشد سالانه جمعیت: ۱۸ درصد
* پایتخت: هلسینکی
* زبان رسمی: فنلاندی (۵۹٪) و سوئدی (۳۶٪) - { 5٪ زبان محلی}
* خط: لاتین با الفبای مخصوص
* دین: مسیحی ۸۹٪ پروتستان شاخه لوتراناوانجلیک
* واحد پول :یورو
* اقوام و نژادها: ۹۳درصد فنلاندی، ۶درصد سوئدی و ۱درصد اقوام دیگر
* اقلیتها: کولی ها، کاریالایی ها، سامه ها، سوئدی زبان

 

پنج شنبه 1/4/1391 - 9:6
تغذیه و تناسب اندام

روشهای کوچک کردن شکم

وسایلی نظیر شکمبندهای لاغری به تنهایی هیچ تاثیری در تناسب اندام شما ندارند همه ما دوست داریم شکمی صاف و کوچک داشته باشیم، شاید به همین دلیل هر سال هزینه های هنگفتی صرف تحقیقات در زمینه یافتن روش های جدید برای از بین بردن چربی های اطراف شکم می شود. در حال حاضر بیش از 200 مدل دستگاه مختلف برای کوچک کردن شکم وجود دارد، دستگاههای غلطکی، ضربه زننده، لرزاننده و ... . شعارهای تبلیغاتی تمام این دستگاهها ادعا می کنند که با استفاده از آنها می توانید شکم خود را کوچک کرده و به سایز مطلوب برسانید.

 

اگر فکر می کنید استفاده از این دستگاه ها به تنهایی برای کوچک کردن سایز اندام های مختلف بدن کافی است، سخت در اشتباهید. این قبیل وسایل تنها کمک ناچیزی برای رسیدن به هدف مورد نظر شما هستند. به منظور کوچک شدن شکم، لایه های چربی موجود در اطراف شکم باید از بین برود و از آنجا که این دستگا ههای ابتکاری قادر به انجام این کار نیستند، استفاده از آنها به تنهایی کافی نیست.
داشتن اطلاعات اولیه در مورد طرز کار عضلات اطراف شکم و این که چگونه بدن شما چربی را می سوزاند، قدم اول برای موفقیت در صاف کردن شکم و باریک کردن سایز دور کمرتان است.
به طور کلی عضله یا ماهیچه را می توان بافتی دانست که در هنگام حرکت منقبض می شود. همانطور که عضله هیچگاه به چربی تبدیل نمی شود، چربی نیز هیچگاه به عضله تبدیل نخواهد شد. اما اضافه وزن و چربی زیادی باعث کم شدن حجم عضله های شما و گاهی از بین رفتن تدریجی آنها می شود. در اکثر افرادی که پا به سن می گذارند این اتفاق ناخودآگاه می افتد.
بنابراین اگر هدف شما داشتن اندامی متناسب و شکمی صاف است، اولین قدم از بین بردن لایه های چربی موجود روی عضله های شکمتان است. در واقع به طور طبیعی شکم همه افراد صاف است اما در مواردی که با چربی اضافی پوشیده شده، به نظر بزرگ می رسد.
موثرترین روش برای کوچک کردن شکم ترکیبی است از حرکات ورزشی متمرکز روی شکم و کمر و نیز تلاش برای ثابت نگه داشتن قند خون. ثابت بودن میزان قند خون شما از چاق تر شدن و افزایش چربی های اضافی در بدنتان جلوگیری می کند و کمک می کند که بدن شما آسانتر بتواند چربی های اضافی را بسوزاند.
(1) باید یک سری حرکات ورزشی تصاعدی را شروع کنید. عضله های شکم عمدتا برای خم کردن و چرخاندن بالاتنه به جلو، عقب و یا طرفین مورد استفاده قرار می گیرند. هدف اصلی حرکاتی شبیه دراز و نشست که در اکثر دستگا ههای مخصوص کوچک کردن شکم انجام می شود، استفاده و فعال کردن از این عضلات است.
برای قوی کردن عضلات شکم حرکات زیر را به صورت ترکیبی انجام دهید :
- خم شدن به سمت جلو، عقب و پهلو
- چرخاندن کمر به حالت دورانی
عضله های شکم شما مانند همه عضلات بدن لازم است حداقل سه بار در هفته فعالیت داشته باشند. اگر می خواهید از پیشرفت کارتان مطمئن شوید هر بار ورزش ها را با جدیت بیشتری انجام دهید.
(2) سوخت و ساز بدنتان را با تمرینات کوتاه و سنگین شکم افزایش دهید. ورزش های شکم اگر درست انجام شوند به راحتی می توانند سوخت و ساز بدن شما را به مقدار زیادی افزایش دهند. این کار باعث می شود چربی اضافی در بدن شما مصرف شده و ذخیره نشود.در زیر مدت زمان لازم برای انجام حرکات تناوبی در هر نوع حرکت ورزشی اعم از : دوچرخه سواری، پیاده روی و شنا ذکر شده :
- 2 تا 5 دقیقه با حرکات آرام بدن خود را گرم کنید
- مدت 30 ثانیه حرکات سنگین تر را با حداکثر سرعت ممکن انجام دهید
- مدت 1 دقیقه حرکات ملایم تر انجام دهید. در واقع این زمان برای نفس گیری و شروع مجدد لازم است
حرکات فوق را به تناوب 6 الی 10 دقیقه تکرار کنید.
(3) ثابت نگهداشتن میزان قند خون کلید موفقیت است. زیرا همانطور که قبلا گفته شد مهمترین فاکتور در از دست دادن چربی اضافی بدن و جلوگیری از بازگشت آن است.
به منظور اینکه قند خونتان ثابت بماند باید به طور مداوم هر 3-2 ساعت یک بار بدنتان را تغذیه کنید. در این مرحله رمز کار این است که در هر وعده تنها همان مقدار غذایی که در آن لحظه نیاز دارید بخورید نه بیشتر. بدن شما در کل روز کالری مصرف می کند، پس چرا باید خود را مجبور کنید که تنها 2 یا 3 وعده در روز غذا بخورید ؟
به بدنتان سوخت مورد نیاز: میوه جات، غلات، سبزیجات، آجیل و پروتئین (ماهی،گوشت لخم، مرغ، تخم مرغ و ...) را برسانید.
اکثر مردم به اشتباه توجه زیادی به میزان چربی موجود در غذایشان می کنند. کالری کالری است، فرقی هم نمی کند که از چه مواد غذایی آمده باشد. اگر بیش از میزان لازم مصرف شود، در هر صورت در بدن شما تبدیل به چربی خواهد شد.
البته مسلما غذاهایی که می خوریم مهم هستند. اما وقتی چربی ها را می سوزانید تاثیر چندانی ندارند. پس تا جایی که ممکن است غذاهای سالم تر بخورید، در عین حال هیچ وقت فکر نکنید که خوردن یک چیزبرگر حتما به بدن شما چربی اضافه می کند.
(4) از یک مربی حرفه ای مشورت بگیرید و از او کمک بخواهید. مشکل اکثر ما این است که راجع به تغذیه صحیح و تمرینات ورزشی مفید برای رسیدن به سلامتی و تناسب اندام، اطلاعات کافی نداریم.
اگر بدون مربی ورزش می کنید، از خودتان سئوال کنید : " آیا از شرایط فعلی فیزیکی ام راضی هستم یا خیر؟ آیا پیشرفتی در این زمینه حاصل شده ؟ "
اگر جواب خیر است، بهتر است حتما با یک مربی ورزش حرفه ای مشاوره کنید. به اطلاعاتی که از مجلات مربوط به تناسب اندام دریافت می کنید بسنده نکنید. یک مربی حرفه ای به شما کمک می کند که در مدت زمانی خیلی کمتر از آنچه تصور می کنید به اهداف مورد نظرتان برای تناسب اندام دست یابید.
اگر برای داشتن اندامی متناسب، شکمی کوچک و کمری باریک، عزم خود را جزم کرده اید، پیشنهاد می کنم با 4 روش بالا کار خود را شروع کنید. این راهکارها به شما کمک می کند که سوخت و ساز بدن خود را افزایش دهید و چربی های اضافی را بسوزانید، نتیجه این کار احساس شادابی و سلامت به همراه داشتن ظاهری متناسب خواهد بود
پنج شنبه 1/4/1391 - 9:3
ورزش و تحرک

ورزش و اوقات فراغت كودكان و نوجوانان

فراغت شامل فعالیت هایی جدا از اجبار‌های شغلی، خانوادگی و اجتماعی است كه در آن فرد فقط به میل خود عمل می‌كند. در نتیجه فراغت، كار یا بیكاری نیست، بلكه یك تجربه با ارزش زندگی است و به قول ارسطو، فراغت جدی‌ترین مشغله انسان است.‏
پركردن اوقات فراغت دانش‌آموزان در فصل تابستان گاه به معضلی جدی برای والدین تبدیل می‌شود. اگر از اوقات فراغت تابستان به خوبی استفاده شود، می‌تواند به دورانی اثرگذار در زندگی حال و حتی آینده كودكان و نوجوانان‏ تبدیل شود، ولی در بسیاری از مواقع چنین اتفاقی نمی‌افتد.‏.‏ تا نیمه های شب پای تلویزیون نشستن، ساعت ها بی‌هدف پشت رایانه بودن، صبح ها تا دیر وقت خوابیدن و بخش عمده روز را با كسالت سپری كردن یك مشكل بارز از نحوه گذران اوقات فراغت‏ دانش‌آموزان در شهرهاست.

تحقیقات اجتماعی نشان می‌دهد یكی از عوامل مهم بزهكاری در نوجوانان خالی بودن اوقات فراغت آنهاست و در این ایام است كه زمینه های پذیرش رفتارهای ناهنجار، اعتیاد و انجام جرایم شكل می‌گیرد. كمال مطلوب اجتماعی در این مورد آن است كه تمام وسایل مادی، معنوی و فضای سالم جهت بهره‌جویی عمومی آماده شود و با حذف زمینه های فقر اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، انگیزه‌های سالم در میان طبقات مختلف جامعه پرورش یابد. جهت پر كردن اوقات فراغت بچه ها نباید آنها را با اصرار به كلاس فرستاد، بلكه می‌توان از خودشان پرسید كه چه چیزی خستگیشان را برطرف می‌كند و آنها را به سمت كارهای مورد علاقه‌شان سوق می‌دهد. اوقات فراغت به نظر بعضی از والدین و مسئولان چیزی زاید‏ است .طبیعی است كه اگر برای اوقات فراغت بچه‌ها هدف‌گذاری نشود، به طور حتم این اوقات زاید به نظر می‌رسد و والدین روزشماری می‌كنند كه تابستان هرچه زودتر به پایان برسد.
برنامه‌ریزی اوقات فراغت نمی‌تواند چیزی مستقل و بی‌ارتباط با سایر اوقات باشد، بلكه باید در كنار برنامه كلان زندگی، مفید، راهگشا و زمینه‌ساز باشد. در غیر این صورت خواه ناخواه بخش هایی از عمر پر ارزش انسان در وادی پوچی و بی‌ثمری از بین می‌رود و صرف كارهای بیهوده می‌گردد.‏
یكی از روش هایی كه می‌تواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار داده و بسیاری از ضعف ها و كمبودهای جسمانی و روانی را رفع و درمان كند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیت بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی افراد، آنان را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترك آماده می‌سازد. استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی را برای پیشرفت فرد فراهم می نماید.
یكی از مهم‌ترین نعمت ها، نعمت تندرستی و سلامت است كه می‌تواند در موفقیت انسان عامل مهمی باشد. خانواده و یا در واحد بزرگتر جامعه تنها زمانی قادر خواهد بود راه ترقی و تكامل را طی كند كه متشكل از افرادی سالم، باارزش و پاك باشد. نكته مهم این است كه همه افراد جامعه از كودكان تا بزرگسالان باید بیاموزند كه تندرستی پدیده‌ای است كه عوامل مختلفی در حفظ، بقاء و یا از بین رفتن آن دخالت دارند و تربیت بدنی عامل بسیار مهم و ارزنده‌ای است كه می‌تواند به عنوان یك وسیله آموزش عملی و واقعی مفهوم و اعتقاد به تندرستی را در افراد ایجاد نماید.‏
در آموزش و پرورش نیز نخستین هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصیت فرد از جنبه های جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است. ورزش و هدف تربیتی آن، یادگیری مهارت‌های رفتاری را باعث می‌شود و با چنین تعبیری ورزش به عنوان یك وسیله كمك‌كننده عملی، پیوسته با تربیت همراه است. معلمان ورزش باید كودكان و نوجوانان را تشویق كنند تا در اوقات فراغت به فعالیت های ثمربخش و سودمند بپردازند. مربی علاوه بر آموزش بازی و انواع مهارت های ورزشی به دانش‌آموزان، باید فعالیت های ورزشی را برای آنها لذت بخش كند، زیرا لذت‌بخش بودن ورزش موجب می‌شود كه كودكان در اوقات فراغت، خود بخود بدان روآورده و بدین ترتیب در آنها انگیزه استمرار فعالیت های ورزشی ایجاد می‌شود. به هنگام اجرای فعالیت های ورزشی در اوقات فراعت، باید كودكان و نوجوانان را با ورزش های گروهی آشنا كرد تا در موقعیت های مختلف بتوانند از آن استفاده كنند. آشنایی كودكان و نوجوانان به مقررات ورزشی و اجرای آن در بازی های ایام فراغت ضروری است، زیرا لازم است فرصت استقلال فكری و تصمیم‌گیری به كودكان داده شود تا در چنین فعالیت های مهمی شركت كنند و اِعمال مدیریت و همكاری با دیگران را به طور عملی تمرین كنند.‏
كودك یا نوجوان باید خود را بشناسد، او می‌تواند از طریق تجربه های صحیح ورزشی، خود را بشناسد و به قدرت ذهنی و جسمی خود پی ببرد. در امر تربیت، نه تنها شناخت كودك از دیدگاه مربی مهم است بلكه "خویشتن‌شناسی" كودك از نظر خود و در ارتباط با دیگران اهمیت خاصی دارد. خود‌شناسی موجب می‌شود كودك بتواند به موفقیت خود در اجتماع و ارتباط با دیگران، بیشتر پی برده و دریابد دیگران او را چگونه می‌بینند، در نتیجه نسبت به حدود توانایی، استعدادها، قدرت های ذهنی و جسمی خود شناخت صحیح‌تری پیدا می‌كند؛ به عبارت دیگر، در شناخت خود به واقعیت نزدیكتر می‌گردد و این خودشناسی عامل مهم در امر یادگیری است. زمانی كه كودك احساس كند او را دوست دارند، به او احترام می‌گذارند، مورد قبول اطرافیان و نزدیكان است و موفقیت هایش بر شكست هایش فزونی دارد، در راه استقرار و پی ریزی خودشناسی مفید و مطلوب قرار گرفته است. هیچ چیز به اندازه موفقیت، موجبات پیشرفت كودك را فراهم نمی‌آورد و موجب خودشناسی مطلوب او نمی‌شود.
تربیت‌بدنی فرصت های زیادی برای كودك فراهم می‌سازد تا او بتواند خود را نشان دهد، در انجام كارها توفیق یابد، حس ابتكار در او تقویت شود و در محدوده تواناییهای ذهنی، جسمی، عاطفی و اجتماعی خود تجارب و پیشرفت هایی به دست آورد. كودكان و نوجوانان از طریق ورزش و تربیت بدنی در برابر صفت های منفی ایستادگی پیدا خواهند كرد. از آنجا كه سراسر زندگی مبارزه و مسابقه است، اجرای مسابقه و گنجاندن آن در برنامه های ورزشی كودكان، نباید نادیده گرفته شود. مسابقه با همسالان اگر بر مبنای صحیحی برنامه ریزی شده باشد از نظر تربیت و پرورش كودك، مهم و مفید است. كودكان به طور طبیعی میل دارند خود را با دیگران مقایسه كنند و نه تنها از آنان باز نمانند بلكه از دیگر همسالان و همكلاسان خود چندین گام جلوتر قرار بگیرند. این برتری باید در مسیر تربیتی قرار گیرد تا از رقابت‌های نادرست، مخرب و مضر جلوگیری به عمل آید. كامیابی هر كودك باید با توجه به تواناییهای خود او سنجیده شود نه نسبت به دیگر كودكان همسن او. باید به كودكان یاد داد در انجام مسابقه های ورزشی، بدون توقع پیروزی حتمی، بیشترین سعی خود را به كار گیرند. این امر باعث می‌شود، كودكان در صورت باخت مسابقه، زیاد مأیوس نشوند.
تمرین های منظم فعالیت بدنی به كودكان و نوجوانان كمك می‌كند تا استخوان ها، عضلات و مفاصل سالمی داشته باشند؛ وزن بدنشان متناسب باشد و نیز فعالیت های بدنی در عملكرد قلب و ریه نیز تاثیر بسزایی دارد. این امر در ایجاد هماهنگی حركت مشاركت نموده و به پیشگیری و تنظیم اضطراب و افسردگی كمك می‌كند.‏
بازیها و سایر انواع فعالیت ‌های بدنی به نوجوانان این فرصت را می‌دهد كه خود باوری و اتكاء به نفس داشته باشند و لذت موفقیت و مشاركت و اتحاد جمعی را احساس كنند. این اثرات مثبت همچنین به كاهش خطرات ایجاد شده به وسیله روش‌های زندگی پر استرس و بی‌تحركی كه در نوجوانان امروزی بسیار شایع است كمك می‌كند. پرداختن به فعالیت بدنی هدایت شده می‌تواند باعث پرورش سایر رفتارهای بهداشتی مثل پرهیز از سیگار، مواد مخدر و رفتارهای خشونت‌بار گردد و نیز كودكانی كه فعالیت بدنی بیشتری دارند نتایج تحصیلی بالاتری نیز كسب كرده‌اند. همچنین بازیهای گروهی باعث تعامل اجتماعی مثبت می‌شود. الگوهای فعالیت بدنی كه در دوران كودكی و بلوغ كسب می‌شوند بیشتر در طول زندگی هر فرد باقی می‌مانند بنابراین باعث فراهم آمدن پایه‌ای فعال و سالم در زندگی می‌شوند؛ برعكس، عادات غیر سالم مثل زندگی بی‌تحرك، تغذیه نامناسب و سوءمصرف مواد كه در دوران نوجوانی به وجود بیایند در دوران بزرگسالی نیز معمولاً ادامه می یابند. تربیت بدنی و ورزش راه گریختن از ناتوانی و تنبلی و در نتیجه كسب شادمانی است.‏
برنامه فعالیت‌های ورزشی، باید با در نظر گرفتن استعدادهای ذهنی، جسمی و نیازهای تربیتی كودكان، انتخاب شود تا بیشترین تأثیر تربیتی را در پی داشته باشد. برنامه تدوینی ورزش باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1 .
متناسب با رشد، نمو و آمادگی جسمانی كودك باشد.
2 .
همه‌جانبه و وسیع باشد و مهارت‌های لازم را در كودكان ایجاد كند.‏
‏3 .اوقات فراغت كودكان را در برگیرد تا چنین فرصت هایی را به بیهودگی نگذرانند.‏
‏4 .متنوع و متناسب با نیازها، خصوصیات، قدرت و طبیعت كودكان تدوین شود و حركت های پایه و اصلی، حركت هایی همراه با آهنگ، شیرینكاریها، بازیهای گروهی و مسابقه های ورزشی را شامل شود.‏
5 .
با توجه به اختلافهای فردی و استعدادهای مختلف كودكان تنظیم شود، به طوری كه كودكان ماهر، متوسط، ضعیف و حتی عقب مانده را در بر گیرد.‏
‏6 .معنویت، صفات انسانی و ارزشهای تربیتی را در افراد تقویت كند.‏
‏7 .متناسب با كارایی بدن و همراه با ایجاد مهارت های لازم در افراد باشد.‏
‏8 .متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم كودكان باشد، چرا كه موفقیت و پیشرفت عامل اساسی تداوم زندگی است.‏
‏9 .برنامه آموزش بهداشت و تربیت بدنی باید در كنار هم تدریس شوند زیرا آموزش بهداشت ورزشی در برنامه های آموزشی اهمیت ویژه‌ای دارد.

 

 

 

مارینا دانغیان   -  کارشناس ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی
پنج شنبه 1/4/1391 - 9:1
كودك

مقدمه:

بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می‌رودحتی در تمام مراحل عمرجریان داردوالبته که در دوران کودکی از شدت بیشتری  برخوردار است ومهم‌ترین و اساسی‌ترین فعالیت کودک به شمار می‌رود که در عین سرگرم کردن کودک کارکردهای مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه‌ای از زندگی کودک مربوط می‌شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می‌سازند. از این لحاظ شرایط بازی ، آزادی کودک در بازی ، اسباب بازیهای مورد استفاده کودک و مدت زمانی که به بازی با کودک اختصاص داده می‌شود اهمیت شایان توجهی دارد.

مهم است بدانیم این یک روند است که باید طی شود بطوری که تاهفت سالگی بازی کار کودک محسوب می شود. اگرفرزند در سنین کودکی خوب بازی نکند نمی تواند خوب تعلیم ببیند.

خداوند نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است.در اسلام نیزدستور است که فرزندتان را 7 سال رها کنید تا بازی کند . این دستور نشانگر تاثیر بازی در تربیت کودک است بعد می فرماید در 7 سال دوم  او را تعلیم دهید و ادب به او بیاموزید و باید فرمانبردار باشد و در 7 سال سوم وزیراینکه می فرماید فرزندتان را رها کنید تا بازی کند منظور این نیست که اصلا به او کار نداشته باشید و او را تربیت نکنید بلکه منظور اینست که خیلی از آموزشهای تربیتی را می‌توان در خلال بازیها به کودک نشان داد و به راحتی کودک را در مسیر درست تربیت نمود زیراکودک در این سن حرف شنوی چندانی ندارد و نمی توان با امر و نهی او را تربیت کرد .

از خلال بازیهای کودک نیز می‌توان به شرایط عاطفی کودک ، احساسات و افکار کودک می‌توان پی برد بنابراین محروم کردن کودک ازاین نیازطبیعی موجب خسارت های روحی وروانی است که جبران آن غیرممکن یامشکل است.

بازی وسیله ای برای رشد همه جانبه ی کودک است چراکه بازی انواع واقسام گوناگون داردوهرکدام مناسب با دوره ی سنی کودک است.بازی وسیله ای برای شناخت از خود وشناخت از دیگران است.بازی ارزش آموزشی دارد,کودک پیش از مدرسه خیلی از مسائل راازطریق کاره های عملی یادمی گیرد این یادگیری عملی در ضمن بازی صورت می گیرد.

لذابسیار لازم است که علاوه بروالدین, مربیان نیز به اهمیت بازی در زندگی کودک توجه داشته و شرایط مناسب را برای بازیهای مناسب فراهم سازند.

 

تعریف بازی وتربیت:

بازی :انگیزه ای درونی است که ازروان کودک تاثیر می گیردونیز برآن تأثیر می گذارد(زیور ورزش–1385-صفحه 24)13

تربیت:عبارتست از پرورش مهارت های مختلف زندگی درکودکان وبرسه عامل:حواس,تخیل وشخصیت فرد اثر می گذارد.

یا در تعریفی دیگر:انتخاب رفتار وگفتار مناسب ایجاد شرایط و عوامل لازم وکمک به شخص موردنظر تا بتواند استعدادهای نهفته اش درتمام ابعاد وجود وبه طور هماهنگ پرورش داده شکوفاسازدوبه تدریج به سوی اهداف وکمال مطلوب حرکت کند. (امینی 1384.صفحه 27)12

تربیت از راه آموزش صورت گرفته واین کار به دوشیوه مستقیم وغیر مستقیم انجام  می شود,که طبیعتاً تربیت ازاین طریق غیر مستقیم  تأثیر گذارتر است وبر شیوه اول به مراتب ارجحیت دارد.


 

 

 

 

 

 

تعریف بازی از نظراندیشمندان وبزرگان:

زیمل Simmel)):بازی را فرآیندی برای آماده ساختن کودکان جهت ایفای نقش های بزرگسالان به شمار می رود.

هویزینگا(Huizinga),مورخ هلندی:به بررسی مفهوم بازی از دیدگاه اجتماعی پرداخته ومی گوید:بازی عبارتست ازهر گونه فعالیت آزاد که با آگاهی کامل,دربیرون از حیطه زندگی عادی انجام می گیرد وخصوصیات زیر را داراست:

1-غیر جدی2-با علایق مادی پیوند ندارد3-در حدودومرزهای متناسب با خودش محدوداست4- طبق قواعد مشخص انجام می گیرد.

کایواCaillois)):درتوصیف و تعریف بازی شزایط زیر را می گنجاند:

1-فرد آزاد ومسقل باشد2-پایبند به قیود خاصی نباشد3-زسیدن به نتیجه خاصی رادنبال نکند4-مدعی(متظاهر و وانمودگرا)باشد5-ازقواعداز پیش مشخص شده ای تبعیت نکند.

پل ویزP.Weiss)):ضمن بحث وبررسی شرط آزادی و استقلال عمل فرد بازی کننده به این مطلب اشاره می کند که کودک گاه بازی را به زور شروع می کند.

نیومنNeuman)): بازی رفتاری است که مشخصات وشناسه های زیر را داشته باشد:

1-تصمیم درونی برای بازی(یعنی صرفاًبه خواست واراده خود بازی کند).

2-دنیایی از تخیلات خاص(هر کودکی دنیای تخیلی خاصی برای بازی دارد).

3-انگیزش حقیقی(انگیزه های روانی کودک را به بازی وا می دارد).

دوتری و لویس(Daugatrey&Lewis):بازی غالباً به معنای حرکت به کار می رود ویکی از چهار انگیزه بنیادینی است که فعالیت انسان را رهبری می کند.این چهارانگیزه عبارتند از:جنس ,خود,تجمع وبازی

(ورزش وجامعه-1383-صفحه25-26)20

کاپلان در موردتأثیربازی بررشداجتماعی کودک می گوید :بسیاری ازتعاملات فردی کودک پیش دبستانی درچارچوب بازی روی می دهد ودر روابط کودک با والدین خواهران وبرادران وهم سالانش تأثیر می گذارد.20

ویلیام استون می گوید: بازی غریزه‌ای برای رشد و نمو استعدادها و یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی است.9

امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به اوادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب او باش

 

 

بازی وسیله است نه هدف

 

عصر حاضر  آمیخته ای از پیشرفت علم و تکنولوژی و زندگی ماشینی است و نیازمندی ها، احتیاجات و شرایط جدیدی را برای انسان به وجود آورده است. در همین راستا خانواده ها یا پدیده جدیدی به نام بازی های رایانه ای مواجه هستند که سلامت جسم و روح کودکان آن ها را هدف قرار داده است. هر چند اخیراً بازی های رایانه ای براساس رده های مختلف سنی و از بعد محتوایی تحت نظام (ESRA) قرار گرفته و به منظور راهنمایی و رفاه حال خانواده ها دسته بندی و نشانه گذاری شده اند، اما با این حال تهدیداتی جدی از این ناحیه متوجه کودکان خردسال و نوجوانان می باشد و موجبات نگرانی خانواده ها را فراهم نموده است. بنابراین به منظور کاهش آسیب ها و افزایش اطمینان به خانواده ها ضرورت توجه به نقش بازی و ورزش به عنوان یکی از ابزارها و راه حل های مناسب از سوی خانواده ها انتخاب مناسبی خواهد بود.

 

آنچه حائز اهمیت است توجه به این نکته است که بازی برای کودک هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای پرورش قوای درونی او و آماده شدنش برای سازندگی آینده. دوران بازی کودک بهترین دوران تعلیم و تربیت  است. نباید این دوران حساس به بطالت بگذرد، یا اسباب پرورش غیرصحیح کودک را فراهم سازد. اولیا و مربیان از بازی کودکان می توانند برای پرورش صحیح آن ها نتایج ارزنده ای را به دست آوردند. بازی را نباید به صورت بیهوده و سرگرمی محض تلقی کرد، بلکه  امریست جدی که برای آینده کودک زندگی ساز است این درست نیست که ما بازی را هدف قرار بدهیم و کودکان را صرفاً به بازی و سرگرمی تشویق کنیم و وسایل بازی را در اختیارشان قرار دهیم. والدین و مربیان با توجه به زندگی آینده کودک و نوع نیازمندی هایش باید بازی های آموزنده و سودمندی را برایش انتخاب کنند و در این بازی ها کودکان را تشویق نمایند بازی هایی که سازنده باشد و کودک را برای زندگی آینده و قبول مسئولیت ها آماده گرداند، تا در ضمن تفریح و سرگرمی بهترین نتیجه را از این دوران حساس بگیرند.

بهترین بازی برای کودک، آن است که با توجه به استعدادهای درونی و زندگی آینده اش و محیط کارش و همه امکاناتش تنظیم شود تا همه نیروهای جسمانی و عقلانی او را به کار گیرد. باید به کودک آزادی داد و تشویق کرد، تا برای خودش اسباب بازی بسازد. اسباب بازی های خریداری شده را به کار گیرد، تکمیل کند، خراب کند و تعمیرش کند تا از هم بپاشد و دوباره بسازد.

باید به کودک آزادی داد و تشویق کرد، تا برای خودش اسباب بازی بسازد. اسباب بازی های خریداری شده را به کار گیرد، تکمیل کند، خراب کند و تعمیرش کند تا از هم بپاشد و دوباره بسازد.

لازم به یادآوری است که تمام کودکان در استعداد بازی و در انتخاب اسباب بازی یکسان نیستند. هر کودکی ذوق و استعداد مخصوصی دارد. بعضی کودکان در بعضی بازی ها استعداد و علاقه مخصوصی دارند، اما در بازی های دیگر ندارند. مربی می تواند از همین راه استعدادها را شناسایی کند و در همان جهت پرورش دهد مربی می تواند در ابتدا اسباب بازی های گوناگون را در اختیار کودکان قرار دهد و آنها را به بازی تشویق نماید ولی در انتخاب اسباب بازی و نوع بازی باید کودک را آزاد بگذارد و خود نظاره گر باشد و بدین وسیله ذوق ها و استعدادهای آن ها را تشخیص بدهد. سپس آن ها را جدا سازد و بر طبق استعداد و علاقه شان اسباب بازی های مختلف در اختیارشان قرار دهد.

والدین و مربیان باید توجه داشته باشند که هر نوع بازی و سرگرمی برای کودکان سودمند نیست. بازی هایی که خوی حیوانیت را در کودکان بیش ار حد لازم پرورش  دهد و به زندگی روحانی و معنوی آن ها لطمه وارد سازد، به صلاح آن ها نیست.

عصر حاضر  آمیخته ای از پیشرفت علم و تکنولوژی و زندگی ماشینی است و نیازمندی ها، احتیاجات و شرایط جدیدی را برای انسان به وجود آورده است. در همین راستا خانواده ها یا پدیده جدیدی به نام بازی های رایانه ای مواجه هستند که سلامت جسم و روح کودکان آن ها را هدف قرار داده است. هر چند اخیراً بازی های رایانه ای براساس رده های مختلف سنی و از بعد محتوایی تحت نظام (ESRA) قرار گرفته و به منظور راهنمایی و رفاه حال خانواده ها دسته بندی و نشانه گذاری شده اند، اما با این حال تهدیداتی جدی از این ناحیه متوجه کودکان خردسال و نوجوانان می باشد و موجبات نگرانی خانواده ها را فراهم نموده است. بنابراین به منظور کاهش آسیب ها و افزایش اطمینان به خانواده ها ضرورت توجه به نقش بازی و ورزش به عنوان یکی از ابزارها و راه حل های مناسب از سوی خانواده ها انتخاب مناسبی خواهد بود.

 

 

آنچه حائز اهمیت است توجه به این نکته است که بازی برای کودک هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای پرورش قوای درونی او و آماده شدنش برای سازندگی آینده. دوران بازی کودک بهترین دوران تعلیم و تربیت  است. نباید این دوران حساس به بطالت بگذرد، یا اسباب پرورش غیرصحیح کودک را فراهم سازد. اولیا و مربیان از بازی کودکان می توانند برای پرورش صحیح آن ها نتایج ارزنده ای را به دست آوردند. بازی را نباید به صورت بیهوده و سرگرمی محض تلقی کرد، بلکه  امریست جدی که برای آینده کودک زندگی ساز است این درست نیست که ما بازی را هدف قرار بدهیم و کودکان را صرفاً به بازی و سرگرمی تشویق کنیم و وسایل بازی را در اختیارشان قرار دهیم. والدین و مربیان با توجه به زندگی آینده کودک و نوع نیازمندی هایش باید بازی های آموزنده و سودمندی را برایش انتخاب کنند و در این بازی ها کودکان را تشویق نمایند بازی هایی که سازنده باشد و کودک را برای زندگی آینده و قبول مسئولیت ها آماده گرداند، تا در ضمن تفریح و سرگرمی بهترین نتیجه را از این دوران حساس بگیرند.

بهترین بازی برای کودک، آن است که با توجه به استعدادهای درونی و زندگی آینده اش و محیط کارش و همه امکاناتش تنظیم شود تا همه نیروهای جسمانی و عقلانی او را به کار گیرد. باید به کودک آزادی داد و تشویق کرد، تا برای خودش اسباب بازی بسازد. اسباب بازی های خریداری شده را به کار گیرد، تکمیل کند، خراب کند و تعمیرش کند تا از هم بپاشد و دوباره بسازد.

باید به کودک آزادی داد و تشویق کرد، تا برای خودش اسباب بازی بسازد. اسباب بازی های خریداری شده را به کار گیرد، تکمیل کند، خراب کند و تعمیرش کند تا از هم بپاشد و دوباره بسازد.

لازم به یادآوری است که تمام کودکان در استعداد بازی و در انتخاب اسباب بازی یکسان نیستند. هر کودکی ذوق و استعداد مخصوصی دارد. بعضی کودکان در بعضی بازی ها استعداد و علاقه مخصوصی دارند، اما در بازی های دیگر ندارند. مربی می تواند از همین راه استعدادها را شناسایی کند و در همان جهت پرورش دهد مربی می تواند در ابتدا اسباب بازی های گوناگون را در اختیار کودکان قرار دهد و آنها را به بازی تشویق نماید ولی در انتخاب اسباب بازی و نوع بازی باید کودک را آزاد بگذارد و خود نظاره گر باشد و بدین وسیله ذوق ها و استعدادهای آن ها را تشخیص بدهد. سپس آن ها را جدا سازد و بر طبق استعداد و علاقه شان اسباب بازی های مختلف در اختیارشان قرار دهد.

والدین و مربیان باید توجه داشته باشند که هر نوع بازی و سرگرمی برای کودکان سودمند نیست. بازی هایی که خوی حیوانیت را در کودکان بیش ار حد لازم پرورش  دهد و به زندگی روحانی و معنوی آن ها لطمه وارد سازد، به صلاح آن ها نیست.

همچنین به وسیله بازی می توان فشارهای روحی و استرس های کودک را تخلیه کرد و از نیازها و آرزوهای سرکوب شده او مطلع شد که به بعد درمانی کودک مربوط می شود. در دنیای کودک هیچ چیز به اندازه بازی هیجانات و احساسات مختلف را به کودک نشان نمی دهد. نشاط و شادی، بیم و امید، محبت و نفرت، عصبانیت و کنجکاوی حالاتی هسبتند که کودک حین بازی آنها را تجربه می کند و به رشد عاطفی می رسد که به آن بعد عاطفی می گویند.

نقش و تأثیر بازی بر کودک در ابعاد مختلف آنقدر واضح و روشن است .هوش او را بالا ببرد و مهارت های کلامی او را توسعه می دهد و یا قوای ذهنی او را پرورش می دهد یا مشکلات مربوط به روابط اجتماعی کودک را حل می کند. تنها چیزی که شاید کودک را ناآگاهانه و با اراده خود به سوی بازی می کشاند لذت و سرگرمی است که در خود بازی نهفته است. از آنجایی که دوران کودکی از بازی جدا نیست. بازی جز لاینفک از زندگی کودک است تا این حد که برخی بازی کردن برای کودک را همانند سخن گفتن برای بزرگسالان می دانند در واقع همان قدر که بزرگسالان نیازمند کار کردن هستند به همان میزان کودک نیز نیازمند به بازی کردن است.

بازی هایی را طرح بریزید و تبلیغ و تشویق کنید که احساس تعاون و خیرخواهی  و نوع دوستی و گذشت و فداکاری و خلاقیت را در کودکان خردسال پرورش دهد و از بازی هایی که خوی حیوانیت را در کودکان پرورش می دهد بکاهید و از افراط کاری در آن ها جلوگیری به عمل آورید.

والدین و مربیان می بایستی به این نکته توجه جدی نمایند که بین بازی هایی که کودک خودش انتخاب، سازماندهی و هدایت می کند و بازی هایی که والدین و مربیان برای کودک انتخاب می کنند تفاوت اساسی وجود دارد، چرا که از بازی هایی که کودک خودش انتخاب می کند بیشتر لذت می برد. بازی هایی که والدین یا مربیان انتخاب می کنند شاید لحظاتی نشاط و شادی برای کودک داشته باشد. اما به علت اینکه انتخاب توسط دیگران صورت گرفته و برآمده از تمایلات درونی کودک نیست بنابراین بسیاری از جنبه های وجودی کودک را تحت تأثیر قرار نمی دهند. البته لازم به توضیح است که بازی هایی که جنبه آموزش دارند و به نوعی به عنوان ابزار و وسیله انتخاب می شوند یا بازی هایی که بیشتر جنبه درمانی یا رشد و پرورش قوای خاصی از وجود کودک برنامه ریزی می شوند یا هم فرق دارند. لذا توصیه اکید می شود که والدین و مربیان باید فرصت هایی در اختیار کودکان قرار دهند تا آزادانه به انتخاب بازی های مورد نیاز و علاقه خود اقدام کنند. البته گاهی اوقات کودک در انتخاب بازی سردرگم می شود که در صورت درخواست کمک می بایستی او را یاری رساند. فراموش نکنیم که بازی حق کودک است و بازی زندگی کودک است

پس این فرصت و  دوران طلایی را از آن ها دریغ نکنیم، زیرا که بازی بچه ها در ابتدا برای:

1- آشنایی با محیط است.

2- تجربه برای کارگیری و کاربردهاست.

3- فرهنگ پذیری است.

4- بالاخره هم تعلیم است و هم تربیت.

باید به کودک آزادی بدهیم و او را تشویق کنیم تا برای خودش اسباب بازی بسازد. اسباب بازی های خریداری شده را به کار گیرد، تکمیل کند، خراب کند و تعمیرش نماید، تا از هم بپاشد و دوباره بسازد. با ماشین های برقی می تواند بار ببرد، مسافر کشی کند، تعمیر و تکمیلش نماید .دختر بچه را تشویق کنیم تا برای عروسکش لباس بدوزد و به او بپوشاند، لباس هایش را بشوید، حمامش ببرد، به مهمانیش ببرد، با او سخن بگوید، در گهواره اش بگذارد و خوابش کند، بیدارش کند و غذا و آبش بدهد و امثال این کارها که نیروی فکری کودک را پرورش خواهد داد و او را به کار و کوشش علاقه مند خواهد ساخت. شرایط امروزی ایجاب می کند که کودکان همراه با سایر پیشرفت ها، همزمان از پیشرفت تکنولوژی در جهت رشد و تعالی بهره مند گردند. پاتریک از اولین کسانی بود که بین بازی بچه ها و بازی بزرگسالان تفاوت قائل شد او متوجه شد که بازی بچه ها حالت و جنبه استراحت ندارد اما از لحاظ رشد اجتماعی و تخلیه تمایلات غریزی عامل بسیار مهمی می باشد.

 

پاتریک تعریف معتبری از بازی در زندگی مدرن ارائه می دهد. او شدیداً بازی را از کار که دارای هدف و منظور خارجی است و الزاماً کوشش های عضلانی را به همراه دارد جدا کرده است. این تقسیم بندی قاطع بین کار و بازی مورد قبول کارشناسان نهضت توسعه تفریحات سالم قرار گرفت و در اثر آن بود که به حمایت از نیاز انسان به بازی پرداخته و چنین عنوان کردند که تنها به وسیله بازی است که انسان می تواند از اثرات مضر و زیان آور خستگی ناشی از کار جلوگیری کند و با پرداختن به آن خود را برای کار مجدد آماده و مهیا سازد

پنج شنبه 1/4/1391 - 8:59
اخبار

داستان نجات یك بنگاه ازگرداب بحران


در زمان اوج بحران اقتصادی، جان مك، مدیر اجرایی مورگان استنلی حساس‌ترین دوران مدیریت خود را سپری می‌كرد. در آن زمان مورگان استنلی تقریبا هیچ پول نقدی در اختیار نداشت.


از دست رفتن اعتماد سرمایه‌گذاران به بخش مالی نیز سبب شده بود كه قیمت سهام این بانك سرمایه‌گذاری ناگهان یك رقمی شود.
در آن زمان مك از سوی تیموتی گایتنر وزیر خزانه‌داری فعلی (كه در آن زمان رییس فدرال رزرو نیویورك بود) و مقامات بالاتری مانند هنری پاولسون وزیر خزانه‌داری وقت و همچنین بن برنانكه رییس فدرال رزرو به شدت تحت‌فشار قرار داشت. پیشنهاد آنها این بود: مورگان استنلی را از راه ادغام با یك بانك سرمایه‌گذاری دیگر مثل جی پی مورگان چیس و به قیمتی در حد تنها یك دلار نجات دهید.
اما مك كه در سخنرانی اخیر خود در وارتون (دانشكده بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا) به این موضوع پرداخته بود، استرات‍ژی كاملا متفاوتی را دنبال می‌كرد. هدف اصلی این استرات‍ژی این بود که نجات مورگان استنلی به گونه‌ای انجام شود كه نه شغل هزاران نفر كاركنان این بانك در سراسر جهان به خطر بیفتد و نه خدشه‌ای به وجهه مورگان استنلی كه برای سال‌های متمادی یكی از نام‌های شناخته شده وال استریت بوده است، وارد شود.
نكته محوری این برنامه این بود كه راهی برای ورود پول نقد از سوی سرمایه‌گذاران خارجی پیدا شود، اما در یك عصر یكشنبه، زمانی كه مك تلاش می‌كرد در مورد چنین معامله‌ای با یكی از بانك‌های قدرتمند ژاپن به نام میتسوبیشی یو اف جی فایننشال گروپ گفت‌وگو كند، بارها مجبور شد به تماس‌های تلفنی گایتنر و پاولسون پاسخ گوید كه به مك التماس می‌كردند با جیم دیمون مدیر اجرایی جی پی مورگان چیس تماس بگیرد، اما با وجود تمام این مزاحمت‌ها مك صحبت تلفنی خود را با میتسوبیشی به پایان رساند و در آخر این بانك را متقاعد كرد كه 4/8 میلیارد دلار در مورگان استنلی سرمایه‌گذاری كند. این معامله بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی یك بنگاه مالی ژاپنی در طول تاریخ بوده است.
اقدام بعدی مك این بود كه از نظر حقوقی مورگان استنلی را از یك بانك سرمایه‌گذاری به یك شركت هولدینگ بانكی تبدیل كند؛ اقدامی كه به این بنگاه امكان انعطاف پذیری به مراتب بالاتری را برای مقابله با بحران در حال رشد، می‌داد. اكنون پس از اندكی بیش از یك سال از زمان اوج بحران، مورگان استنلی از موقعیت مستحكمی برخوردار است و بار دیگر بر كار خرید و فروش خود متمركز شده است. جان مك تصمیم دارد تا پایان سال از مقام مدیریت اجرایی كناره بگیرد، اما همچنان مقام خود را به عنوان رییس هیات‌مدیره شركت حفظ خواهد كرد.
مك می‌گوید از زمان آغاز بحران همواره اولین و مهم‌ترین هدف وی حفظ مورگان استنلی به صورت كامل و دست نخورده بوده است. وی بار دیگر آنچه در آن یكشنبه سرنوشت ساز به پاولسون، گایتنر و برنانكه گفته بود را یادآوری كرد: «لطفا به این سوال من پاسخ دهید: تعداد كاركنان من 45000 نفر است. در شهر نیویورك شما ‌ای آی جی، لمون برادرز، بیر استیرز، مریل لینچ و دیگر بنگاه‌های مالی را دارید كه تعدیل نیرو داشته اند (این بنگاه‌ها تعدادی در حد 45000 شغل را از دست داده‌اند). از دید یك سیاست‌گذار دولتی آیا به نظر شما ادغام مورگان استنلی با جی پی مورگان چیس عاقلانه است؟
جدا كردن واقعیت از شایعات
در حالی كه سخنرانی یك ساعته مك پر بود از داستان‌هایی در مورد تلاش‌های دولتی و غیر‌دولتی افراد و بنگاه‌های قدرتمند برای توطئه علیه وی، مك گفت: مهم‌ترین درسی كه من در زمینه رهبری، در زمان بحران 2008 آموختم این بود كه كاركنان چه در سطح مقام‌های اجرایی و مدیریتی و چه كاركنان رده پایین‌تر باید همواره كاملا از اوضاع بنگاه مطلع نگه داشته شوند و باید بدانند كه نگرانی‌ها و مشكلات آنها اولویت اصلی شركت است.
مك گفت: «ما چندین جلسه برگزار كردیم و در این جلسات سعی من این بود كه به افراد بگویم وضعیت كنونی شركت این است و شما باید این مسائل را بدانید. تلاش كردم برای آنها روشن كنم كه كدام اخبار، شایعه است و كدام واقعیت دارد.» در اولین جلسه ملاقات در زمانی كه پس از انتشار گزارش درآمدها، سهام ما به شدت در حال سقوط بود من سخنان خود را این‌گونه شروع كردم: «اگر می‌خواهید سهام خود را بفروشید این كار را بكنید. ما هیچ فهرستی از اسامی كسانی كه سهام را می‌فروشند یا نگه می‌دارند نگهداری نمی‌كنیم. شما باید در تصمیم‌گیری خود احساس راحتی كنید.» مورگان استنلی مانند سایر بانك‌های وال استریت به علت سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار با پشتوانه وام مسكن و سایر سرمایه‌گذاری‌های پرریسك، بدهی بسیار زیادی برای خود ایجاد كرده بود. تا سپتامبر 2008 این بنگاه 7/15 میلیارد دلار وام بد و سرمایه‌گذاری را به ثبت رسانده بود.
اما محرك اصلی برای بحران جهانی، فروپاشی بنگاه رقیب یعنی لمون برادرز بود. در روز جمعه 12 سپتامبر مك طی یك تماس تلفنی از سوی گایتنر دعوت شد كه در یك جلسه اضطراری با حضور مدیران سایر بنگاه‌های بزرگ مالی در منهتن شركت كند. این جلسه برای بحث در مورد فروپاشی قریب‌الوقوع لمون برادرز برگزار شد. مك گفت: ترافیك سنگین بود و من به راننده‌ام گفتم از مسیر دوچرخه‌ها عبور كند و با وجود اینكه چند دوچرخه سوار عصبانی چیزهایی به ما پرتاب كردند، اما من توانستم در عرض 5 دقیقه خود را به جلسه برسانم.
اما در آن جلسه مك به همراه سایر روسای بانك‌های خصوصی، درخواست وزیر خزانه‌داری را رد كردند. درخواست این بود: یک به اصطلاح «بانک بد» ایجاد کنید و دارایی‌های سمی لمون برادرز را موقتا در آنجا نگهداری کنید. معنای چنین درخواستی برای بانکداران واضح بود. در واقع پاولسون پس از خرید بدهی‌های بنگاه «فردی و فنی» و بدهی‌های «بیر استیرز» از سرمایه سیاسی لازم برای درخواست پول بیشتر از دولت برخوردار نبود، به همین خاطر پاولسون دست به دامن وال استریت شده بود. درونمایه بحث همه حاضران این بود؛ اگر ما این کار را انجام دهیم، زمانی که بنگاه بعدی مثلا ای آی جی دچار مشکل شود، چه خواهید کرد؟»
اما اعلام ورشکستگی لمون برادرز در شنبه شب 14 سپتامبر، بازارهای جهان را گرفتار یک روند نزولی مداوم کرد و اعتماد سرمایه‌گذاران را به بنگاه‌های مالی از جمله مورگان استنلی به شدت خدشه دار کرد. مک می‌گوید: «در آغاز آن هفته ما 181 میلیارد دلار پول نقد داشتیم. ما می‌دانستیم که طی آن هفته با یک هجوم گسترده به سوی بانک مواجه خواهیم شد، به همین دلیل هم این دارایی را به صورت پول نقد نگه داشته بودیم نه به صورت اوراق بهادار یا اوراق قرضه خزانه یا سهام IBM. اما در اولین روز تجاری پس از سقوط لمون برادرز سهام مورگان استنلی تقریبا 30 درصد از ارزش خود را از دست داد. جالب آنکه با وجود همه اینها مورگان استنلی هنوز سوددهی بالایی داشت.
در واقع مک و سایر مدیران رده بالا تصمیم گرفتند انتشار گزارش درآمدهای سالم شرکت را یک روز جلو بیندازند، اما این اقدام هیچ‌گونه تاثیر‌گذاری مثبتی به همراه نداشت. مک می‌گوید: «تمام ماجرا عبارت از این بود که مقاومت کنیم، سقوط نکنیم و منابع سرمایه ای دیگری پیدا کنیم.» بنابراین مورگان استنلی به تنها کسانی که استطاعت این کار را داشتند، از جمله بانکداران و مقامات رده بالای چینی و همچنین میتسوبیشی گروپ در ژاپن روی آورد. زمانی حتی مورگان استنلی به میلیاردر آمریکایی، وارن بافت نیز برای تامین مالی روی آورد. مک همچنین با تعدادی از بانکداران عمده در وال استریت وارد گفت‌وگو شد و زمانی که احساس کرد دیمون مدیر جی پی مورگان چیس با کارکنان تحت‌مدیریت مک پشت سر او صحبت کرده است، با وی درگیری لفظی پیدا کرد. مک در یک گفت‌وگوی تند به دیمون گفت: «در روابط کاری باید صریح بود، من تحمل نمی‌کنم که کسی من را دور بزند.» مک گفت: «اما اگر دیمون می‌خواست صرفا اطلاعات جمع کند، من او را سرزنش نمی‌کردم، ممکن است خود من هم تاکنون چنین کاری کرده باشم.»
شوخی‌ها و کنترل فشار خون
مک در اوج بحران تلاش می‌کرد با خوش خلقی و شوخی، یک فضای اعتماد را در محیط کار ایجاد کند و تنش‌های بسیار ایجاد شده، را تا حدی تخفیف دهد. او می‌گوید: «آنچه من می‌دانم این است که مهم‌ترین نکته‌ای که تیم کاری من نباید به آن پی ببرند، شدت نگرانی من است و فکر می‌کنم که در این کار موفق بوده‌ام و آنها هرگز متوجه نگرانی شدید من در آن دوران نشدند. من غالب اوقات سعی می‌کردم بر وجوه مثبت آنچه اتفاق می‌افتاد تاکید کنم.»
مک و دیگر مدیران همکار او در زمان‌های بحرانی از دستگاه فشار خونی که مک همواره روی میز خود داشت برای شوخی استفاده می‌کردند (البته مک یادآوری کرد که یکی از مدیران اجرایی یک بار به علت استرس بالا به بیمارستان منتقل شد.)
مک معتقد است سخنان امیدوارکننده، دور هم جمع شدن و شوخی کردن در عبور بنگاه تحت‌مدیریت او از بحران، نقش اساسی داشته‌اند. تاکید وی بر اهمیت کارکنان مهم‌ترین موضوع مجادلات وی با پاولسون، گایتنر و برنانکه بود. مک می‌گوید: «من با آنها مخالفت کردم، اما این بدان معنا نیست که عملکرد آنها را ناامید‌کننده می‌دانم. شغل آنها این است که ثبات مالی را حفظ کنند، در حالی که شغل من این است که از بنگاه محافظت کنم و کاری کنم که بنگاه به حیات خود ادامه دهد. پیشنهادات آنها از روی بدخواهی نبود، آنها تنها تلاش می‌کردند پیشنهادات قابل اجرا و کاربردی ارائه دهند و در آخر نیز عملکردی درخشان داشتند.
مک گفت آخرین حرفی که به آنها زده این بوده که: «من احترام زیادی برای شما سه نفر قائلم، آنچه شما برای این کشور انجام می‌دهید از شما شخصیت‌هایی میهن پرست می‌سازد، اما من در قبال 45000 کارمند مسوولم و به خاطر آنها حاضر به انجام این کار(قبول پیشنهاد فروش یک دلاری مورگان استنلی به جی پی مورگان) نیستم. من شرکت را حفظ خواهم کرد.» و سپس تلفن را قطع کردم. امروز پس از گذشت یک سال مورگان استنلی زنده است و اوضاع مساعدی نیز دارد. در اول ژانویه، جان مک 64 ساله مدیریت اجرایی را به معاون کنونی شرکت یعنی جیمز گورمن منتقل خواهد کرد.
هرچند وی دیدگاه خود را در مورد آینده این شرکت نجات یافته از بحران اظهار نکرد، اما اشاره‌ای به این نکته داشت که به طور کلی بازار مالی در حال برداشتن قدم‌های بلندی برای کاهش میزان بدهی‌ها در بخش مالی است. امری که در بحران 2008 مهم‌ترین عامل تاثیر‌گذار بود. وی همچنین گفت که بازارهای مالی در حال اقدام برای تاکید بیشتر بر مدیریت ریسک هستند.
وی گفت، از سال‌های 1990 به این سو، میزان پاداش‌ها در وال استریت از کنترل خارج شده بود؛ چراکه بنگاه‌های مالی می‌خواستند از پیوستن کارکنان مستعد به صندوق‌های تامین سرمایه جلوگیری کنند. مک افزود: باید تاکید بیشتری بر موفقیت بلندمدت شود. این تاکید می‌تواند با استفاده از روش‌هایی چون استفاده از سهام شرکت به عنوان پاداش یا نظارت‌هایی که در صورت مشاهده عملکرد ضعیف، امکان بازپس‌گیری پاداش‌های پیشین را به شرکت بدهد، صورت پذیرد.
اما مک همچنان به عملکرد بازارها اعتماد دارد. وی در پاسخ به یکی از حضار که پرسید آیا بحران مالی دیگری اتفاق خواهد افتاد یا خیر، گفت: «دارایی‌های من در حال حاضر شامل طلا و مالکیت یک شرکت نفتی است، شراکتی هم در صنایع گاز دارم و البته در مورگان استنلی نیز صاحب سهام هستم. اگر هم بحران دیگری اتفاق بیفتد، در دوران زندگی من نخواهد بود.»
چهارشنبه 31/3/1391 - 14:19
مد و لباس

نمایشگاه کفش های جالب و قدیمی در بریتانیا

http://www.rozanehonline.com

یکی از کاملترین مجموعه های کفش در نمایشگاهی در شهر ساوتهمپون بریتانیا به نمایش درآمده است. این شهر در گذشته یکی از مراکز مهم تولید کفش بود. در این عکس یک جفت کفش مربوط به دهه ۷۰ میلادی را که "جان فلوواگ" طراحی کرده می بینیم.

در این عکس یک جفت کفش مربوط به دهه ۷۰ میلادی را که "جان فلوواگ" طراحی کرده می بینیم.

در این نمایشگاه ۱۲ هزار جفت کفش به نمایش درآمده از جمله این کفش ها که تری دی هاویلاند طراحی کرده. همه عکس های این آلبوم از سوی دست اندرکاران این نمایشگاه ارائه شده و تمام حقوق مربوط به این عکس ها برای جان روآن محفوظ است.

این کفش توسط ویوین وست وود در دهه ۹۰ میلادی طراحی شده است. بسیاری این کفش را از هنگامی که مانکن مشهور نائومی کمببل آنها را به پا کرد، به یاد دارند.

چکمه های جیر که توسط کرت گایگر، شرکت تولید کننده کفش آمریکایی، در دهه ۷۰ عرضه شد.

کفش های چرمی و براق در اندازه ۴۶ که احتمالا برای یک مرد طراحی شده است.

طراحی و تولید از تیا کادابرا و جیمز روک در سال ۱۹۷۸.

این کفش ها مربوط به دهه ۱۹۲۰ است که در طراحی آنها جواهرات به کار رفته است.

 

طراحی از رودولفو آزارو در سال ۱۹۷۸.

کفشی با طرح پرچم بریتانیا، تولید شرکت شرلیز در سال ۱۹۹۸.

کفشی با پاشنه های بسیار بلند در سایز بزرگ که مربوط به اوایل دهه ۱۹۸۰ است. بزرگی این کفش نشان می دهد که احتمالا یک مرد از آن استفاده کرده است.

منبع: بی بی سی

چهارشنبه 31/3/1391 - 14:13
اخبار

کوکاکولا با ضرر آغاز کرد


در سال 1863 نوشابه‌ای تولید شد که استفاده از برگ‌های کوکا را برای مصارف دارویی باب کرد. این نوشیدنی «ون ماریانی» نام داشت.


در سال 1863 نوشابه‌ای تولید شد که استفاده از برگ‌های کوکا را برای مصارف دارویی باب کرد. این نوشیدنی «ون ماریانی» نام داشت.
در ماه مه 1886، کوکاکولا برای اولین بار توسط دکتر جان پمبرتن داروسازی اهل آتالانتا تهیه شد. او بعد از جنگ شروع به عرضه سایر داروها نظیر قرص‌ها و شربت‌های سرفه کرد. او در سال ۱۸۸۵ تغییراتی در ترکیب یک نوشیدنی فرانسوی به وجود آورد و آن را کوکـاکولا نامید و شروع به توزیع آن در شیشه‌های مخصوص کرد. پمبرتن به ترکیب جدید، نه به عنوان یک نوشابه، بلکه مسکن سردرد برای کسانی که پرخوری کرده‌اند، نگاه می‌کرد و در این راستا به عنوان یک داروساز برحسب تصادف کشف کرد که طعم شربت موقعی که با آب کربنیک دار مخلوط شود، بهتر می‌شود. کوکاکولا در ابتدا به عنوان یک شربت تقویتی مصرف داشت و به تدریج جای خود را در میان نوشابه‌ها باز کرد و به یکی از معروف‌ترین نوشیدنی‌های آمریکا تبدیل شد.
نام و شعار كارخانه توسط فردی به نام فرانک رابینسون که كتابدار جدید كارخانه بود، پیشنهاد داده شد. او از شعار تجاری و مناسب «خوش طعم و شادابی آفرین» استفاده نمود. او خطاط خوبی بود و لوگوی دست نویس کوکاکولا را خطاطی کرد که تا به امروز به عنوان لوگوی این شرکت و این نوشیدنی مورد استفاده است.
جان پمبرتن مواد اولیه کوکاکولا را در یک کتری برنجی در حیاط پشتی خانه‌اش ترکیب کرد.
نوشابه کوکاکولا برای اولین بار در داروخانه ژاکوب در آتالانتا در 8 مه 1886 عرضه شد. در آن ایام روزانه حدود 9 عدد از این نوشیدنی به فروش می‌رفت و مجموع فروش آن سال کوکاکولا فقط حدود 50 دلار بود. نکته جالب این است که در کل این نوشیدنی برای تولیدکننده‌اش بیش از 70 دلار هزینه در برداشت؛ یعنی سال اول، برای جان پمبرتن سال ضرر بود. حضور «آسا گرییگزکاندلر» داروسازی دیگر از آنتالانتا، در شرکت کوکا و همکاریش با پمبرتن تولید این نوشابه را در سال‌های 1890 تا 1900 تا بیش از 40 برابر افزایش داد. تبلیغات، عامل مهمی در موفقیت پمبرتن و کاندلر بود. تا پایان قرن 19 کوکاکولا طرفداران بسیاری در آمریکا و کانادا به دست آورد. در سال 1925 کوکاکولا فروش میلیونی‌اش را آغاز کرد و در سال 1940 در 40 کشور عرضه شد.
در سال ۱۹۴۰، یعنی درست در اوایل شروع جنگ جهانی دوم، شرکت کوکاکولا فرمول جدید و میوه‌ای خود را با نام تجاری فانتا معرفی نمود که معطر به اسانس پرتقال و ترنج بود و در سال‌های بعد، یعنی در سال ۱۹۶۱ محصول دیگر خود به نام اسپرایت را با طعم لیمو عرضه نمود.
در سال ۱۹۴۱ کشور آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد و هزاران نفر از زنان و مردان به خارج از کشور فرستاده شدند و ژنرال دوایت آیزنهاور خواستار ارسال ترکیبی گیاهی از کوکاکولا به خط مقدم برای سربازان توسط شرکت کوکاکولا شد که بعدها مورد توجه و استقبال قرار گرفت و در نهایت با پایان یافتن جنگ و پیروزی متفقین مسیر موفقیت و پیشروی کوکاکولا هموارتر شد، ولی بین سال‌های ۱۹۷۶ و ۱۹۷۹ نرخ رشد فروش نوشابه‌های کوکاکولا از ۱۳ درصد به دو درصد تنزل کرد. بنابراین پپسی کولا راه خود را برای رشد، هموار یافت و با آگهی و شگردهای تبلیغاتی، نظر جوانان را جلب کرد و با تداوم تبلیغات گسترده و ارائه تصویر مطلوب در بازار وسیع نوشابه، سهم بازار نوشابه خود را از ۶ درصد به ۱۴ درصد افزایش داد. با کاهش سهم بازار در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به‌رغم تبلیغات قوی، کمپانی شروع به بازنگری در محصول خود کرد، زیرا شواهد حاکی از این بود که موضوع طعم، مهم‌ترین عامل برای کاهش فروش کوکاکولا است. شاید فرمول محرمانه اصلی، نیاز به کنار گذاشتن داشت و به همین منظور پروژه‌ای در دانشگاه کانزاس اجرا گردید و فرمول جدید ابداع شد. در عرض ۲۴ ساعت ۸۱ درصد جمعیت آمریکا از موضوع طرح کوکای جدید اطلاع پیدا کردند که این به مراتب بیشتر از افرادی بود که در ژوئیه ۱۹۶۹ از پیاده شدن نیل آرمسترانگ در کره ماه اطلاع یافتند. نتایج اولیه بسیار امیدوارکننده بود؛ زیرا حدود ۱۵۰ میلیون نفر کوکای جدید را نوشیدند. بخش اعظمی طعم جدید را تایید کردند و میزان فروش به بالاترین درصد خود در ۵ سال افزایش یافت و به نظر می‌رسید که این تصمیم مشکلی نداشته باشد، ولی به تدریج خشم سرتاسر کشور را فـراگرفت و رسانه‌های جمعی نیز این موضوع را دامن زدند. فرمول ۹۹ ساله کوکا و نوشابه آن به اسطوره میهنی تبدیل گردیده بود و از نظر مردم به مقدسات آنها توهین شده بود. به این ترتیب مدیران کمپانی از روند رو به بایکوت مشتریان، احساس نگرانی کردند. نتایج فروش بعدی کوکا جالب نبود و به همین خاطر تصمیم بر این شد که کوکای قبلی را تحت عنوان تجارتی کوکای کلاسیک مجددا عرضه کرده و نوشابه جدید را در کنار آن با عنوان «کوک جدید» حفظ کنند. در ۲۳ آوریل ۱۹۸۵ روبرتو گایزوتا رییس کوکاکولا طی یک بیانیه تاریخی اعلام کرد: بعد از ۹۹ سال کمپانی کوکاکولا تصمیم گرفته است، فرمول اصلی در ماده نوشابه‌ها را با هدف اصلاح طعم به نام کوک جدید کنار بگذارد. اوایل سال 2008 کوکاکولا اعلام کرد: به خاطر گران شدن مواد خام نوشابه از جمله شکر و همچنین قوطی‌های آلومینیومی، قیمت این نوشابه افزایش خواهد داشت. با این وجود در حال حاضر، فروش سالانه کوکا کولا در جهان بالغ‌بر 31 میلیارد دلار می‌شود و کوکا بیش از 92000 کارمند در سراسر جهان دارد. شرکت کوکاکولا با افتخار اعلام می‌کند که به رکورد فروش ۴/۱ میلیارد عدد از انواع نوشیدنی کوکاکولا در جهان دست یافته است. هم‌اکنون کوکاکولا شناخته شده‌ترین نام تجاری دنیا و دومین کلمه شناخته شده زبان انگلیسی است. ارزش این نام تجاری بیش از ۶۷ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
چهارشنبه 31/3/1391 - 14:10
خودرو

راه نجات کارخانه اتومبیل‌سازی نیسان


در سال ۱۹۱۴ کارخانه اتومبیل‌سازی کوچکی، آغاز به کار تولید وسیله نقلیه ۲ سیلندری نمود که تنها ۱۰ اسب بخار قدرت داشت. نام این اتومبیل DAT بود که از اولین حروف نام شرکای آن گرفته شده بود. کنجیرو دن Den، روکورو آیویاما Aoyama و میتارو تاکوچی Takeuchi سه تولید‌کننده این وسیله نقلیه کوچک بودند.


در سال ۱۹۱۴ کارخانه اتومبیل‌سازی کوچکی، آغاز به کار تولید وسیله نقلیه ۲ سیلندری نمود که تنها ۱۰ اسب بخار قدرت داشت. نام این اتومبیل DAT بود که از اولین حروف نام شرکای آن گرفته شده بود. کنجیرو دن Den، روکورو آیویاما Aoyama و میتارو تاکوچی Takeuchi سه تولید‌کننده این وسیله نقلیه کوچک بودند.
سال‌ها گذشت تا در سال ۱۹۳۰ اتومبیل DAT دستخوش تغییر شد. اتومبیل کوچک جدیدی به نام پسر دات Son of DAT تولید شد و چندی بعد به DATSON و سپس به DATSUN تغییر نام یافت.
در سال ۱۹۳۴ داتسون اقدام به مشارکت با اتومبیل‌ساز دیگری به نام نهونسانگ نمود و پس از آن نام داتسون به نیسان تغییر پیدا کرد. موسس آن که طرح عظیمی برای تولید انبوه 10 تا 15 هزار خودرو در هر سال داشت شروع به عملی کردن پروژه خود کرد. یک سال بعد و پیش از جنگ جهانی دوم، اولین داتسون‌های سایز کوچک در شرکت یوکوهاما به خط مونتاژ فرستاده شد. در طول جنگ جهانی دوم تولید این وسیله نقلیه به کامیون‌های نظامی و موتور هواپیما و قایق‌های اژدرافکن تغییر پیدا کرد. شرکت نیسان تولید وسایل غیرنظامی را در سال 1945 از سر گرفت و 2 سال بعد سفارش تولید خودروهای داتسون را دریافت کرد.
نیسان به‌عنوان یک کمپانی خودروسازی موفق ژاپنی در یوکوهاما در سطح جهانی مطرح شده بود. با پیشرفت صنایع خودروسازی، زمان ساخت اتومبیل الکتریکی فرارسید. دولت ژاپن بهره‌گیری از انرژی دوگانه را مدنظر قرارداد، سپس نیسان اقدام به تولید خودروی الکتریکی تاما نمود و آن را روانه بازار کرد. به منظور جوابگویی به احتیاجات ارتش ژاپن، در سال ۱۹۵۱ اولین خودروی دودیفرانسیل کمپانی نیسان به نام پاترول از خط تولید نیسان خارج ‌شد. این خودرو از بسیاری جهات مورد توجه ژاپنی‌ها قرار گرفت و از نظر ظاهری نیز بسیار شبیه به اتومبیل جیپ ساخت آمریکا بود.
در دهه 1960 و اوایل 1970 نیسان صادرات خودروهای خود را به ایالات متحده ادامه داد و بازاری برای خود فراهم کرد که با فروش سالانه بیش از 255 هزار دستگاه خودرو در سال 1971 ادامه یافت، ولی بحران عظیم سوخت در آمریکا به عنوان یک کشور مصرفی باعث شد که این کشور درخواست خودروهای کوچک‌تر، ارزان‌تر و با سوخت مناسب‌تری که همانند محصولات نیسان، هوندا و تویوتا بود را بدهد.
در سال 1973 یک میلیون دستگاه داتسون در آمریکا به فروش رسیده بود و دو سال بعد از آن شرکت نیسان بزرگ‌ترین شرکت صادر‌کننده وسیله نقلیه به شمال آمریکا بود. در دهه 1980 دو مرکز بزرگ تولید خودرو را در آمریکا و بریتانیا ایجاد کرد و در سال 1983 خودروهایی مانند sunny را تحت نام نیسان به بازار ارائه کرد. تا سال 1987 صادرات رو به افزایش این شرکت به بیست میلیون دستگاه در سال رسید. در اوایل دهه 1990 نیسان خودروی میکرا (Micra)را تولید کرد که طراحی زیبایی داشت و سه سال بعد به عنوان خودروی سال اروپا انتخاب شد.
‌در خلال‌ دهه‌ 1990 هر ساله‌ نیسان‌ ضرر می‌داد. فورد و كرایسلر از دادن‌ سفارش‌ خودداری‌ كردند، ولی‌ رنو موافقت‌ كرد كه‌ در برابر پذیرش‌ 4/5 میلیارد بدهی، 8/36 درصد دارایی‌های‌ خالص‌ شركت‌ را دریافت‌ كند. كارخانجات‌ نیسان‌ ظرفیت‌ تولید بیش‌ از یك‌ میلیون‌ خودرو را داشت‌ كه‌ قادر به‌ فروش‌ آنها بود. هزینه‌های‌ خرید 10 تا 20 درصد بیش‌ از رنو بود و با 11 میلیارد بدهی، كمبود نقدینگی‌ شدیدی‌ وجود داشت. نیسان‌ مبتلا به‌ فقدان‌ شفافیت‌ در توجیه‌ سود، تمركز ناكافی‌ روی‌ مشتری‌ها، تمركز زیاد برای‌ بیرون‌كردن‌ رقبا، فقدان‌ فرهنگ‌ كار همراه‌ عملكرد، مرزها یا خطوط‌ سلسله‌ مراتب‌ (به‌دلیل‌ وجود بوروكراسی‌ موجود) و عدم‌ وجود دید همكاری‌ بین‌ افراد بود. در چنان‌ وضعیت‌ نابسامانی،‌ ‌نیسان‌ برای‌ نجات‌ خود به‌دنبال‌ یك‌ ناجی‌ می‌گشت.
کارلوس گوسن در ژوئیه‌ 1999 نیسان را تحویل‌ گرفت، چندین گروه‌ درست‌ كرد كه‌ برای‌ كمك‌ به‌ او در تهیه‌ طرح‌ احیا در مورد عملكرد حیاتی‌ مانند ساخت، خرید و مهندسی‌ كندوكاو كنند. او جهت‌ افزایش‌ همكاری، كارمندان‌ نمونه‌ را در راس‌ گروه‌ها قرار داد و تیم‌ها را به‌ یك‌ مدیر كلیدی‌ سپرد كه‌ از رنو با او به‌ ژاپن‌ آمده‌ بود. طرح‌ گوسن‌ در نیسان‌ برای‌ ژاپن‌ مثل‌ یك‌ زلزله‌ بود كه‌ آن‌ را دگرگون‌ ساخت.
‌گوسن‌ قول‌ داد مخارج‌ اضافی‌ را نصف‌ كرده‌ و تعداد فروشندگان‌ را به‌ 20 درصد برساند، ولی‌ زمینه‌های‌ كاری‌ را به‌ احیای‌ نیسان‌ موكول‌ كرد. او دست‌ طراحان‌ را در طراحی‌ بدون‌ دغدغه‌ و نگرانی‌ درباره‌ قابلیت‌ ساخت‌، آزاد گذاشت. او، «شیرو ناكامورا» را از «ایسوزو» برای‌ شخصیت‌ بخشیدن‌ و هویت‌دادن‌ به‌ ماشین‌ها و كامیون‌های‌ نیسان‌ استخدام‌ كرد. گوسن‌ همین‌طور از یك‌ پروژه‌ مشترك‌ با رنو برای‌ تولید اتومبیل‌های‌ كوچك‌ خبر داد و گفت‌ كه‌ این‌ ماشین‌ جایگزین‌ خط‌ تولید نیسان‌های‌ اروپایی‌ خواهد شد. با افزایش سرعت ‌‌تولیدات‌، فروش‌ نیسان‌ به‌ 27 سال‌ پیش‌ برگشت. فروش 17 درصدی در سال‌ 2000 نیسان را قادر ساخت‌ تا جلوتر از هوندا بایستد كه‌ فروش‌ 8/13 درصد داشت، ولی‌ در مقایسه‌ با تویوتای‌ 2/42 درصدی‌ خیلی‌ عقب‌ بود. ‌نیسان‌ با هشت‌ مدل‌ جدید به‌سوی‌ نمایشگاه‌ 2003 پیش‌ رفت. نیسان‌ دارای‌ پتانسیلی‌ است‌ كه‌ می‌تواند ستاره‌ ماشین‌سازان‌ ژاپنی‌ باشد. «تاكیرو فوجی‌ موتو» از دانشگاه‌ توكیو و معاون‌ سردبیر روزنامه‌ خودروسازهای‌ متحد می‌گوید: «داشتن‌ استراتژیست‌ درجه‌ یك‌ به‌عنوان‌ مدیرارشد، موثرترین‌ راه‌ برای‌ انتقال‌ توانایی‌ها است.»
‌انتقال‌ كارلوس‌ گوسن‌ از رنو به‌ نیسان‌ ممكن‌ است‌ كلیدی‌ برای‌ موفقیت‌ این‌ اتحاد باشد، در حالی‌ كه‌ نام‌ گوسن‌ برای‌ پست‌های‌ شغلی‌ خالی‌ «مدیر ارشد اجرایی» در صنایع‌ خودروسازی‌ ذكر می‌شود. او عهد كرده‌ است‌ كه‌ حداقل‌ برای‌ 2 سال‌ دیگر در نیسان‌ بماند. او درصدد است‌ كه‌ یك‌ مدیر اجرایی‌ ژاپنی‌ برای‌ جایگزین‌ كردن‌ خود بیابد و سپس‌ قرار است‌ كه‌ او جانشین‌ «شواتیزر» مدیر رنو شود.
اكنون‌ نیسان‌ دومین‌ تولیدكننده‌ اتومبیل، مجددا تویوتا را در بازار جهانی‌ و نیز اروپا و آمریكای‌ شمالی‌ به‌ چالش‌ می‌طلبد و هوندای‌ قدرتمند را به‌طور چشمگیری‌ پشت‌ سر گذاشته‌ است.‌ كوریر ماتسومورا، معاون‌ اجرایی‌ و عضو هیات‌مدیره‌ می‌گوید: بزرگ‌ترین‌ موفقیت‌ گوسن آن‌ است‌ كه‌ می‌تواند در عقاید مردم‌ تغییرات‌ ساختاری‌ ایجاد كند.
نیسان‌ در سال گذشته میلادی درآمدی‌ بالغ بر 80 میلیارد دلار داشت و با بیش از 175 هزار کارمند در سراسر جهان از بزرگ‌ترین خودروسازان به شمار می‌رود.
کوشان غلامی
چهارشنبه 31/3/1391 - 14:9
اخبار

حکایت زندگی گیتس و سیمپلوت دو تن از موفق‌ترین کارآفرینان جهان


گیتس و سیمپلوت دو تن از موفق‌ترین کارآفرینان جهان هستند. حکایت زندگی این دو نفر سوالات سحرآمیزی را برای روانشناسان ایجاد می‌کند.


گیتس و سیمپلوت دو تن از موفق‌ترین کارآفرینان جهان هستند. حکایت زندگی این دو نفر سوالات سحرآمیزی را برای روانشناسان ایجاد می‌کند.
این دو نفر که از دو نسل کاملا متفاوت هستند و در دو محیط متفاوت پرورش یافته‌اند، دارای چه وجوه اشتراکی هستند؟ مساله مهم‌تر این که‌،چه چیزی آنها را نسبت به اکثر مردمی‌که هرگز تجارتی را شروع نکرده به تماشای موفقیت آن تجارت ننشسته و به طور باور نکردنی ثروتمند نشده‌اند متمایز کرده است؟
پس از دهه‌‌ها انجام کار حدسی‌، دانشمندان اطلاعاتی جمع‌آوری کردند که به کمک آنها می‌توانند به این پرسش‌ها پاسخ دهند. سرنخ‌هایی اغواکننده نشانگر این مطلب هستند که نظرات آشکار روانشناسی ممکن است به نوعی تحریک‌کننده انسان‌ها برای شروع یک تجارت باشد و حتی کمکی باشد برای تعیین کردن کسانی که به موفقیت می‌رسند و کسانی که با شکست مواجه می‌شوند. سرمایه‌داران ریسك‌پذیر آینده برای انتخاب کارآفرینی که درصد احتمال موفقیتش بیشتر است، ممکن است از مشخصات روانشناسی یک فرد کمک بگیرند.
اولین قدم‌‌های روانشناسان برای شناخت بیشتر کارآفرینان بر اساس اتفاق پایه‌گذاری شده بود، نه تجربه. الکساندر زلازنیک، استاد ممتاز مدرسه عالی بازرگانی ‌هاروارد، می‌گوید: سال‌ها مصاحبه با کارآفرینان نتیجه چشمگیری برای او در پی داشته است‌، او متوجه شد آنها نه احساس خطر می‌کنند و نه مانند بقیه افراد نتیجه کار خود را سبک سنگین می‌کنند. در سال 1986 زلازنیک در مصاحبه‌ای با روزنامه نیویورک تایمز اعلام داشت: «برای درک کار آفرینان باید ابتدا درک کاملی از روانشناسی نوجوانان بزهکار داشته باشیم.»
کلی شیور، استاد روانشناسی کالج ویلیام‌اند ماری_که امروزه در این زمینه کار می‌کند_ در مورد نظریه زلازنیک می‌گوید: «این یک جمله فوق‌العاده است‌، اما اصلا حقیقت ندارد.»
شواهد اتفاقی‌،کاریکاتوری از یک کارآفرین معمولی به وجود آورد: مردی با شخصیتی مجاب‌کننده که میل به خطر کردن دارد‌، یک فروشنده مستقل با استعداد. شیور اظهار داشت: این نظریه که کارآفرینان دارای خصوصیات منحصر به فرد هستند‌، به هیچ‌وجه قانع‌کننده نیست.» با این حال او معتقد است‌، اطلاعاتی که در دهه اخیر جمع‌آوری شده این امکان را برای روانشناسان فراهم آورده تا قسمت‌هایی از این تصویر را تایید یا تکذیب کنند.
به عنوان مثال‌، این نظریه که کارآفرینان خطرپذیر هستند، رابرت بارن روانشناس موسسه پلی تکنیک رنسلر ثابت می‌کند که کارآفرینان مجاب‌گر که از مهارت‌های اجتماعی برخوردار هستند موفق‌ترند‌، به بیان دیگر- برای یک فروشنده برخورداری از جاذبه می‌تواند کمک بزرگی باشد. جای تعجب نیست اگر استیو جابز مدیر عامل شرکت كامپیوتری اپل که به خاطر روحیه متقاعدکننده‌اش مشهور است‌، به نظر واقعیت را به طور موقتی تحریف کرده باشد.
با این وجود در اینجا مشکل جدیدی پدیدار می‌شود. بیشتر مطالعات در مورد کارآفرینان موفق صورت می‌گیرد. کسانی را انتخاب می‌کنند که از قبل تجارتی ثابت داشته‌اند. به جای اینکه ابتدا کارآفرینان را پیدا کنند و بعد در مورد چگونگی موفقیتشان بپرسند‌، حداقل اگر بخواهیم به طور نسبی صحبت کنیم، محققان همواره به دنبال گروه موفق هستند.
چیزی که مشکلات را حادتر می‌کند این است که محققان معمولا از کارآفرینان می‌خواهند که توصیفی از خودشان در ابتدای راه‌اندازی حرفه‌شان ارائه دهند. این امر برای تمام افراد کاری غیرممکن بود. همه ما انسان‌ها با مهارت کامل داستان‌هایی راجع به زندگیمان می‌سازیم، در حالی که در مورد بعضی از اتفاقات اغراق و بعضی از آنها را کاملا حذف می‌کنیم. آیا لری الیسون می‌تواند یک ارزیابی دقیق در مورد زمانی که اراکل را تاسیس کرد ارائه دهد‌، حتی اگر واقعا بخواهد؟
در سال 1995 شیور و برخی از همکارانش سعی کردند از طریق یک زمینه‌یابی با عنوان میزگرد مطالعات پویشی کارآفرینی اطلاعاتی در مورد این مطلب به دست آورند. لذا‌، به این منظور آنها 64622 خانوار را به طور تصادفی فراخواندند. در میان این گروه بزرگ 800 نفر کارآفرین وجود داشتند که تنها 3 ماه در آن حرفه فعالیت کرده بودند. همچنین آنها یک گروه نمونه 400 نفری دیگر نیز گرد هم آوردند تا به عنوان گروه گواه از آنها استفاده کنند.
هریک از شرکت‌کنندگان در این تحقیق باید به یک پرسشنامه 15 صفحه‌ای پاسخ می‌داد. با استفاده از این اطلاعات، شیور و همکارانش می‌توانستند به یک سری نتایج اولیه دست پیدا کنند. به عنوان مثال کارآفرینان انسان‌های نرمالی هستند که به ‌اندازه مردم معمولی نگران استقلال مالی هستند یا در کارشان انگیزه دارند. نه نیاز مالی و نه استقلال فردی، هیچ‌یك باعث نشده آنها کسب و کارشان را راه‌اندازی کنند.
همچنین شیور معتقد است، آنها به هیچ‌وجه افراد بی‌باکی نسبت به ریسك‌پذیری نیستند. تنها یک تفاوت زیرکانه در نحوه پذیرش خطرات دارند. کارآفرینان نمی‌توانند در مورد دلایلی که ممکن است باعث شکستشان شود صحبت کنند. شیور می‌گوید: «توانایی عمومیت دادن به احتمالات ناخوشایند باعث ایجاد وحشت در افرادی می‌شود که خودشان پایه‌گذار یک حرفه نیستند.» و این چیزی است که ما از آن بی‌خبر هستیم.
به گفته شیور‌، یک تفاوت دیگر نیز بین افرادی که پایه‌گذار حرفه‌ای هستند و افرادی که نیستند وجود دارد. کارآفرینان به این که مردم چه فکری در موردشان می‌کنند، اهمیت نمی‌دهند.شیور می‌گوید: «آنها واقعا توجه نمی‌کنند و فقط دوست دارند پیشروی کنند و کاری را که می‌خواهند انجام دهند.»
طبق آمار گیتس و سیمپلوت، کارآفرینان دو وجه اشتراک دارند: «آنها نمی‌توانند شکست را تصور کنند و به این که شما چه فکری در مورد آنها می‌کنید اهمیت نمی‌دهند.»
مترجم: مهسا آمالی خامنه
چهارشنبه 31/3/1391 - 14:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته