تبیان، دستیار زندگی

زمستان با آخرین دانه های برف کم کم سفره سفید دلش را بر می چیند و زمین را برای یک تحول بزرگ آماده می کند

بهار...

اما آرزو که عیب نیست،ما تشنه آنیم که سفره دلمان را کنجی آرام،زیر نگاه ظلال تو پهن کنیم و خدا خدا می کنیم با این کارها از ما دور نشوی

حالا هر وقت دلمان بگیرد سر به شانه های انتظار می گذاریم و به تو می اندیشیم که نجات دهنده مردمان روزگاری و می آیی عینا شبیه بهار

سلام علی آل یاسین

زمزمه انتظار از علی احمدی

اللهم عجل لولیک الفرج

لینک تصویری

وقتی پرنده درونمان،غمین گوشه ایی کز می کند

با هزار امید او را در آسمان انتظار پرواز می دهیم

وقتی این دل پریشان در جمعه بازار بهم ریخته خیال مچاله می شود

به پایش صبر می ریزیم

و ما به این همه دل خوشیم که فرمود:خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم بر محبت

 و ولایت ما و بیزاری از دشمنمان پایدار ماندند

آنها از ما و ما از آنهاییم

اگر روزی گذرت به کوچه چشمهای ما افتاد

این حرفهای بریده بریده را جمع می کنیم و آفتاب در دست،مشق این همه دلتنگی را خط می زنیم

اللهم عجل لولیک الفرج

خبر نویس:علی احمدی

زمزمه انتظار

سلام آقای خوبم

نمی دانم این چندمین شب جمعه ایست که برایت نامه می نویسم

نمی دانم چندمین بار است که با شکوه های روزگار هر هفته سرتان را درد می آورم

ببخشید

ببخشید که همیشه شبهای جمعه از خدا می خواهم بیایی

آخر قرار آمدنت در تقویم دل های ما یکی از همین جمعه هاست

خدا کند که بیایی

اللهم عجل لولیک الفرج

خبر نویس:علی احمدی

زمزمه انتظار

چه می کنی روزگار!!!

می خواهی در این سرمای زمستان بنشینیم و دلتنگی هایمان را برای هم تعریف کنیم،هم تو آرام

 شوی هم من

اصلا بیا به خودمان خیره شویم

بعضی دنبال نشانه ظهور می گردند

برخی دیگر نشسته اند ببینند موعود کی می رسد

بعضی هم فقط دعا می کنند

انتظار یعنی بندگی خدا

یعنی تلاش

یعنی امید

ببین من و تو چه کرده ایم

خبر نویس علی احمدی

اللهم عجل لولیک الفرج

زمزمه انتظار

به نظر شماا گزینه روی میز آمریکا چیست؟

1:غلط کردیم

2:پذیرش حق انرژی اتمی ایران

3:تعظیم در مقابل عزم و اراده ایرانیان

4:تمام موارد بالا 

سلام حضرت خورشید

باز هم نیامدی و من این دل تب کرده را با اشکهای فراق پاشویه می دهم

و زیر لب برایش آرام می خوانم:

سلامٌ علی آل یاسین

باور کن این فراق ویرانمان کرده

منم واین بغضهای کهنه که هر جمعه تازه می شوند وقتی تو دیر می کنی من دلم برایت تنگ

 می شود حضرت خورشید

دارم به آن روزی فکر می کنم که می آیی  و من برای آنکه بیشتر ببینمت کمتر پلک می زنم

اللهم عجل لولیک الفرج

خبرنویس علی احمدی

زمزمه انتظار

این انتظار چه اضطرابی به دامن جاده ها انداخته

اما ما که ادعا می کنیم حوالی نفسهای تو نفس می کشیم خیلی دوست داریم عطر تو لابهلای حرفهایمان جاری شود،نمی شود

آه از این ثانیه های بی قرار

ما زبان عشق را نمی فهمیم

کاش می دانستیم تا آفتاب چقدر مانده است

اللهم عجل لولیک الفرج

خبر نویس علی احمدی

زمزمه انتظار