سارقان مسلح بانک صادرات در استان بوشهر دستگیر شدند
سایت پلیس نوشت: فرمانده انتظامی استان بوشهر از دستگیری سارقان مسلحی که چند روز قبل در شهر شبانکاره استان بوشهر دست به سرقت مسلحانه از بانک صادرات زده بودند، خبر داد.
سردار رضا محمدی یگانه در تشریح جزییات این سرقت افزود: در آذر ماه سال جاری طی تماسی با پلیس 110 اعلام می شود که سه سارق با ورود به بانک صادرات شهر شبانکاره، مبلغ 22 میلیون تومان از این بانک را به سرقت برده اند. وی با بیان این که این سارقان مسلح بودند ابراز داشت: بلافاصله اکیپی از همکاران وارد عمل شده و با استفاده از تصاویر دوربین مداربسته بانک نسبت به شناسایی و دستگیری سارقین اقدام کردند.
محمدی یگانه با اشاره به دستگیری سارقان طی یک عملیات غافلگیرانه توسط پلیس افزود: در بازجویی از این سارقان آنها علاوه بر اعتراف به این سرقت به سه فقره سرقت مسلحانه دیگر در شهرستانهای تنگستان و گناوه نیز اعتراف کردند.
بازداشت نوجوانی به اتهام سرقت از حساب بانکی مادرش
ایسنا نوشت: پسر 16 سالهای که به طور مخفیانه از عابربانک مادرش برداشت کرده بود، دستگیر شد. اوایل آذرماه امسال زنی به یکی از کلانتریهای بوشهر مراجعه کرده و مدعی شده در چهار مرحله، مبلغ چهار میلیون و ششصد هزار ریال از حسابش برداشت شده است. در ادامه پس از شنیدن اظهارات مالباخته، ماموران کلانتری پرونده وی را به پلیس فتا ارجاع دادهاند و ماموران در انجام تحقیقات پس از مشاهده تصاویر ضبط شده توسط دستگاههای عابربانک، متوجه شدند فرد برداشتکننده یک پسر نوجوان است.
پس از شناسایی و احضار متهم با هویت «مسعود 16 ساله» به اداره پلیس در رویارویی وی با مالباخته مشخص میشود که شاکی مادر وی است که این نوجوان پس از رویارویی به کرده خود معترف شده و علت آن را برداشت پول برای مسائل شخصی عنوان کرد.
تصادف بستانآباد ـ تبریز 7 کشته و زخمی برجای گذاشت
فارس نوشت: سانحه رانندگی در جاده قدیم بستانآباد - تبریز هفت کشته و زخمی برجای گذاشت.
حبیب حسینقلیزاده مسئول روابط عمومی مرکز فوریتهای پزشکی آذربایجانشرقی ، اظهار داشت: صبح امروز ساعت 7:15 دراثر برخورد یک دستگاه خودرو پیکان با یک دستگاه خودرو پرشیا به صورت رو در رو، در 10 کیلومتری جاده بستان آباد ـ تبریز، یک زن سرنشین پیکان در دم جان باخت و شش نفر از سرنشینان دو خودرو نیز مصدوم شدند. آمبولانسهای مرکز فوریتهای پزشکی بستانآباد، شبلی و هلالاحمر به این حادثه اعزام و مصدومان را به بیمارستان بستانآباد منتقل کردند.
حسینقلیزاده افزود: در سانحهای دیگر شب گذشته در پی واژگونی یک دستگاه پژو آردی بعد از تونل دوم جاده قدیم میانه ـ تبریز، سه نفر مصدوم و توسط آمبولانسهای مرکز فوریتهای پزشکی منطقه به بیمارستان میانه منتقل شدند.
شرور مسلح پس از شش ماه فرار دستگیر شد
ایسنا نوشت: رییس پلیس اطلاعات استان بوشهر از دستگیری یکی از اراذل و اوباش تحت تعقیب پس از شش ماه خبرداد. سرهنگ خسروانی با اعلام این خبر افزود: متهم دستگیرشده از شش ماه پیش تاکنون به اتهام تیراندازی به سوی پلیس و مردم، اوباشگری و سرقت مسلحانه تحت تعقیب بوده است.
رییس پلیس اطلاعات استان بوشهر با بیان اینکه متهم با هویت «علی» 21ساله دارای مدرک تحصیلی دوم راهنمایی است گفت: ماموران انتظامی شهرستان گناوه پس از انجام تحقیقات برای شناسایی وی سرانجام در یک عملیات متهم را دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
به گفته خسروانی، متهم پس از دستگیری در بازجوییها به دو فقره تیراندازی به سوی مردم و پلیس، یک مورد سرقت مسلحانه موتورسیکلت و چندین فقره اوباشگری و ایجاد مزاحمت اعتراف کرده است.
رویارویی هووها پای مرد را به دادگاه باز کرد
فارس نوشت: زنی در دادگاه خانواده گفت: حدود 6 سال در کنار شوهرم زندگی کردم تا اینکه چند وقت پیش او را در کنار زنی در حال خرید دیدم؛ دیگر نمیتوانم به این زندگی ادامه دهم.
این زن با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه 245 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد و در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه شوهرم یک زن دیگر دارد و من این موضوع را میدانم ولی به روی او نیاوردهام، اظهار داشت: میخواهم جدا شوم و به تنهایی به زندگیام ادامه دهم. از اینکه شوهرم با خونسردی این کار را انجام داده و اصلاً به عشق و علاقهمان به زندگی مشترک توجه نکرده، عصبی میشوم و لحظهای نمیتوانم تحملش کنم. نمیتوانم درک کنم که چرا شوهرم به این شکل رفتار کرده و بر سر من هوو آورده، وقتی که من در زندگی مشترک هیچ چیزی برایش کم نگذاشتهام. یک فرزند دو ساله دارم که بعد از طلاق حضانت او را بر عهده خواهم گرفت چون دوست ندارم فرزندم در کنار پدری که قدر مادرش را ندانسته، زندگی کند.
زن ادامه داد: نمیدانم شوهرم چه چیزی در زندگی مشترک کم داشت که اقدام به چنین کاری کرد. در حقیقت شوهرم قدر مرا ندانست و مطمئن هستم در زندگی با آن زن دچار مشکل خواهد شد.میخواهم از شوهرم جدا شوم چون با چشم خودم حضور زنی دیگر در کنار او را دیدم و دیگر نمیتوانم با این موضوع کنار بیایم.
قاضی این شعبه بعد از صحبتهای زن، او را به مصالحه دعوت کرد ولی به دلیل اصرار زیاد او در خصوص طلاق خواهان حضور مرد در جلسه بعد شد.
جوان 22 سالهای که نوای "ممد نبودیاش..." سالهاست برگی از تاریخ حماسه ایران شده امروز هم در سن 53 سالگی هنوز با خاطرات دفاع مقدس زندگی ساده و بی آلایشی دارد و به گفته خودش تاکنون نان صدایش را نخورده است.
ساعت حدود 5 عصر بود و من در کوچه پس کوچه های شهرک ژاندارمری به دنبال خانه ای می گشتم که در آن خالق بهترین حماسه سرایی های دوران دفاع مقدس ساکن بود. ظاهر خانه آپارتمانی بود. چندین بار زنگ خانه را زدم ولی با اینکه قرار داشتیم پاسخی نشنیدم. پس از 10 دقیقه دوباره زنگ خانه را زدم و این بار غلام کویتی پور با همان صدای خاصش گفت بفرمائید بالا...
وقتی وارد آپارتمان کوچکش شدم تعجب کردم. تصور میکردم خانه یکی از معروف ترین حماسه سرایان دوران دفاع مقدس"محمد نبودی ببینی..." و مبتکر مرثیه سرایی محرم با موسیقی آیینی، مجلل و بزرگ باشد ولی آنچه دیدم خانه ای ساده و اجاره ای بود. نگاهم به تلویزیون گراندیک 21 اینچ قدیمی که روی میزی چوبی کنار اتاق بود افتاد. نگاه پرسشگرم را متوجه شد گفت آنتنش فعلا خراب است.شروع به صحبت که کردیم گفت: به هیچ عنوان نمی خواهم وارد زندگی شخصی ام شوید. بهتر است در مورد حماسه سرایی گفتگو کنیم.
غلام کویتی پور متولد اردیبهشت ماه 1337 در محله ایران نوین خرمشهر است. پدرش از آژانهای قدیمی بود که در بهبوحه سال 1342 او را ناجوانمردانه مسموم کردند تا نکند نا جنایتهای رژیم را گزارش دهد. از آن روز مادرش در سن 33 سالگی برای 9 پسر و پنج دختر هم مادر بود و هم پدر. غلام پس از گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان راهی خدمت سربازی شد و در ایام پیروزی انقلاب خدمت سربازیاش هم به پایان رسید.
"محمد نبودی ببینی ..." بغض گلویم بود که در مسجد جامع خرمشهر ترکید
اولین پرسشی که به ذهنم رسید داستان خواندن نوحه "محمد نبودی..." بود. گفت: آن زمان شهید محمد جهان آرا را همه می شناختند. این جوان در آن دوران به تمام آنهایی که برای دفاع از خرمشهر آمده بودند اعم از کرد، بلوچ و آذری اعتماد کرد و اسلحه داد تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند و نتیجه این اعتمادش را هم دید.
وقتی که خرمشهر آزاد شد یاد آرزوی محمد افتادم که آرزو داشت دروازه های شهر خرمشهر را ببیند در حالی که مردمانش آزادانه زندگی می کنند. این مساله خیلی ذهن من را با خود درگیر کرده بود تا اینکه "جواد عزیزی" شاعر و نویسنده ذهنیاتم را به شعر تبدیل کرد و ناگهان بغضی که در گلو داشتم در مسجد خرمشهر ترکید و خواندم" محمد نبودی ببینی... شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته... آه و واویلا..."
قبل از آغاز جنگ صدای گلوله از شلمچه شنیده می شد
کویتی پور در مورد حضورش در دوران دفاع مقدس می گوید: سال 59 بود و هنوز خبری از جنگ نبود. یادم هست وقتی روی پشت بام خانه می خوابیدیم صدای گلوله از مرز شلمچه به گوش می رسید. ولی هیچیک از نظامیان خبر درستی به ما نمی دادند. تا اینکه من برای درمان چشم یکی از دوستانم به شیراز رفته بودم که راننده تاکسی به من گفت: شنیدم به خرمشهر حمله شده! من دیگر چیزی یادم نمی آید به سرعت خودم را با اولین اتوبوس به خرمشهر رساندم و از روز سوم جنگ تا آزادی خرمشهر آنجا بودم.
22 ساله بودم که در آزادی خرمشهر حضور داشتم
وقتی از کویتی پور پرسیدم در کدام گردان مستقر بودید لبخندی زد و گفت: نه گردانی بود و نه گروهانی ما بودیم و دست خالی و کاروانی از بعثیها... برای همین است که امام خمینی(ره) فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد. آن زمان 22 سال بیشتر نداشتم. گاهی در نیمه های شب صدای پچ پچ به گوشم می رسید هر چه گوش میدادم نمی فهمیدم چه می گویند. فکر می کردم خارجی هستند ولی وقتی نزدیک تر می شدم می دیدم آذری، کرد، بلوچ و همه آمده بودند تا خرمشهر را آزاد کنند.
در دوران جنگ مربی آموزشی بودم
کویتی پور در مورد فعالیتش در جنگ گفت: بر خلاف برخی از مداحان من در دوران دفاع مقدس هیچگاه در تبلیغات جنگ نبودم. بلکه 6 سال مربی آموزشی به نیروهای بسیجی بودم تا آماده و ورزیده شده و به خط مقدم اعزام شوند.
روایت ازدواج کویتی پور در محضر امام خمینی(ره)
از غلام کویتی پور در مورد تشکیل خانواده و ازدواجش پرسیدم که پاسخ داد: اواخر جنگ بود. درست 6 ماه مانده بود به امضای قطعنامه 598 که فرمانده زرهی ارتش شهید عظیمی به شهادت رسید و به دستور آقای شمخانی به تهران آمدم تا دعای کمیل این شهید را در مراسمش بخوانم. همانجا بود که به واسطه دوستان با خانواده همسرم آشنا شدم.
پس از صحبتهای اولیه قرار شد خطبه عقدمان را حضرت امام(ره) بخواند ولی این مستلزم ماهها و شاید سالها انتظار بود. تا اینکه در یک مراسم که داماد امام (ره) شرکت داشتند من این موضوع را مطرح کردم و وی به نوعی پارتی ما شد تا ما خدمت امام رسیدیم. خطبه عقد با مهریه 50 هزار تومان در فضای معنوی خوانده شد. یادم هست که سید احمد آقا وکیل داماد بودند و امام هم وکیل عروس. آنجا آقای انصاری به امام گفتند آقای کویتی پور از حماسه سراهای جبهه ها هستند.
امام (ره) که سرشان پایین بود به بنده نگاهی کردند و گفتند: "خدا شما را حفظ کند" البته این دعا را هم برای آقای آهنگران هم فرمودند. این دعا تا امروز ما را حفظ کرده و به مادیات دنیوی دل نبستم. این ازدواج خوش یمن را با دیدن دخترم که دانشجوی رشته گرافیک است همیشه در یاد دارم.
دوران دفاع مقدس بدون صدای گرم مداحان و حماسه سرایان رنگ و بویی نداشت
کویتی پور در مورد مداحی در دوران دفاع مقدس می گوید: مداحان و حماسه سرایان در دوران دفاع مقدس آنقدر تاثیر گذار بودند که گویی بدون صدای گرم آنها جبهه ها رنگ و بویی نداشت. البته بسیاری از مداحان تاثیر گذار هنوز هم هستند ولی همانند دوران دفاع مقدس در گمنامی به سر می برند و کسی حالی از آنها نمی پرسد.
یادش بخیر شبهای عملیات یک سنگر من بودم، یک سنگر حاج صادق آهنگران و سنگر دیگری شهید ناظم زاده، سازگار، مهدی منصوری، اصفهانی، علی اصغر زنجانی، کلامی، مردانیها، برادران طاهری و... به قول معروف عملیات بدون زیارت عاشورا و دعای کمیل آغاز نمی شد.
به دخترم گفتم: ویرانه ماندن خرمشهر از بی وفایی ها است
یادم هست حدود 6 یا 7 سال قبل بود که دست دخترم را گرفتم تا خرمشهر را به او نشان بدهم. برای خودم هم تجدید خاطرات تلخ و شیرین بود. نمی توانستم به درستی این فضای سنگین را هضم کنم زیرا عمرم را در این شهر جا گذاشته بودم. دخترم پرسید: بابا اینجا خرمشهر است پس چرا اینقدر ویران شده؟ گفتم: دخترم اینجا روزی عروس خاورمیانه بوده است و اگر میبینی پس از سالها هنوز ویرانه است از بی وفایی ها است.
مردم برای مداحی دلنشین برادرم نمک می ریختند
از کویتی پور در مورد اینکه چگونه به مداحی گرایش پید ا کرد پرسیدم. گفت: برادر بزرگم جاسم نخستین مداح از خانواده ما بود که در سنین کودکی آنقدر زیبا مداحی می کرد که مردم نمک می ریختند تا نکند چشم بخورد. من با اینکه کودکی بیش نبودم با هزار زحمت خود را به هیئت می رساندم تا مداحی برادرم را ببینم و شاید در همان دوران بود که این علاقه در من شکل گرفت. در دوران جوانی دوره های موسیقی را فراگرفتم و حتی برخی از آلات موسیقی را تک نوازی می کردم. این علاقه موجب شد تا برخی از مداحیها و مرثیه سراییها را با موسیقی پاپ اجرا کنم.
مقلدان صدایم را حلال می کنم
کویتی پور در مورد افردای که صدای وی را تقلید میکنند گفت: من آنها را حلال می کنم حتی برخی از آنها بهتر از خود من می خوانند ولی مراقب باشند که به شان ائمه اطهار توهین نشود.
قرار نبود آلبوم غریبانه منتشر شود/ پولی بابت این آلبوم نگرفتم
غلام کویتی پور برای اجرا هیچ پولی دریافت نمی کند. می گوید: این آلبوم کار آزمایشی بود و با صدایم خیلی بازی شده بود. قرار نبود به بازار بیاید ولی عرضه شد. برای آن هیچگونه پولی نگرفتم اما برای تهیه کننده منفعت خوبی داشت!
توسل به حضرت زینب را بیشتر می خوانم
کویتی پور می گوید: زیاد عشق خواندن ندارم یا اینکه هر سال CD یا آلبوم منتشر کنم ولی متاسفانه امروزه برخی از هیئتها رنگ و بوی دیگری گرفته است من هم کمتر هیئت می روم. البته اگر یادوراه شهدا باشد قبول می کنم و بابت آن پولی نمی گیرم زیرا مزدش را صاحب عزا می دهد.
وی در مورد روزهای محرم می گوید: هر روز محرم برای یک عزیز نامگذاری شده است. من بیشتر توسلم به حضرت زینب است. "بنشین تا به تو گویم زینب.. غم دل با تو بگویم زینب... بعد من غافله سالار تویی خواهر من... دختر حیدر کرار تویی خواهر من"
در عزاداریها جذب جوانان مهمترین اولویت است
کویتی پور در مورد عزاداریها می گوید: به نظر من عزاداری میتواند شکل متفاوتی داشته باشد؛ نه اینکه برویم در خیابانها و شلوغ کنیم. اگر قرار است سنج و دمام بزنیم، باید درست و با ریتم آرام بزنیم و مثل مارش عزا باید سنگین زده شود نه با سرعت زیاد. ما در دین اسلام صوتی مهمتر از اذان نداریم. امام خمینی(ره) میفرمودند: «زمان اذان، بلندگوها را روشن کنید ولی نه آنقدر که صدایش همسایهها را اذیت کند. بلندگوها را به طرف داخل مسجد کج کنید که اطرافیان اذیت نشوند».
من همیشه پیشنهاد میکنم که عزاداریها در مسجد باشد. آدم از دیوارهای مسجد انرژی میگیرد. عزاداری باید به شکلی انجام شود که حرمت روزهای تاسوعا و عاشورا حفظ شود. برگزاری مراسم عزاداری در روزهای محرم خیلی تاثیرگذار است. برایم مهم نیست که کسی با صدایم اشک بریزد؛ جذب جوانها برایم مهم است. یک بار یکی از نوجوانان مسیحی آمد به دوستانم گفت : "من شلوار جین پوشیدهام با لباس تنگ. فقط میخواهم با حاجآقا عکس بگیرم. حاج آقا میگذارند؟"
دوستم گفته بود: "اتفاقاً حاج آقا به قول تهرانیها "کر" شماست؛ مثل خودتان است. شما را دوست دارد". کم کم آن نوجوان به مراسم عزاداری آقا اباعبدالله آمد و بعد از مدتی مسلمان شد وحالا کسی است که میاندار یکی از هیئتهای بزرگ است.
به "میم مثل مادر" نرسیدم
غلام کویتی پور گفت: مرحوم رسول ملاقلی پور برای ساختن آهنگ باکلام "میم مثل مادر" بارها با من تماس گرفت. ولی آن وقت من مشغول کاری بودم و نتوانستم. در حالی که ارادت زیادی به این کارگردان داشتم و زمانی که فیلم را نگاه کردم ساعتها می گریستم.
بنابراین گزارش غلام کویتی پور هیچ پرونده و سندی از دوران حضورش در جنگ ندارد و تاکنون حقوق یا دستمزدی از نهادی نگرفته و تحت پوشش سازمان دولتی نیست.
/
وریا فیاضی با 18 سال سن جوانترین بازیکن جام جهانی والیبال بود.
به گزارش خبرآنلاین؛ فیاضی در اولین تجربه اش، چشمها را خیره کرد.او برای اینکه خودش باشد،خیلی زود با جو مسابقه با بزرگان هماهنگ شد.خودش هم این قضیه را دلیل بازی خوبش می داند، البته جدای از اعتماد به نفسی که ولاسکو به او داده بود. ملی پوش جوان، بازیهای خوبش را سورپرایز می داند. به نظر او تنها بازی کم با تیمهای مطرح برای ایران دردسرساز شد. او معتقد است والیبال ایران هم میتواند مقابل تیمهای بزرگ برنده شود اما فعلا باید صبر کرد.
*سایت fivb در گزارشی نوشته بود که پوریا فیاضی از بازی با بزرگان والیبال انرژی می گیرد. واقعا همینطور است؟
این اولین دوره ای است که به تیم ملی آمده ام و البته پا به معتبرترین جام fivb گذاشته ام. در اینجا مقابل بازیکنانی توپ می زنم که تا قبلا بازی انها را از تلویزیون می دیدم.چه والیبالیست های ایرانی و چه خارجی. بهترین های دنیا در اینجا جمع شده اند.فکر می کنم نه من که همه بازیکنان جوان با بازی مقابل ستاره های والیبال انگیزه می گیرند.
*وقتی قرار بود برای بازی اول به زمین بیایی،ولاسکو به تو گفت نترس ،این حرف ولاسکو روی تو تاثیر گذاشت؟ واقعا نترسیدی؟
ولاسکو گفت وارد زمین که شدی از اشتباه کردن نترس،انصافا بچه ها هم خیلی مرا حمایت کردند تا خودم را در بازی پیدا کردم.
*یعنی دیگر استرس هم نداشتی؟
البته این طبیعی است، همه بازیکنان حتی با تجربهها هم در بازی نگرانند تا خودشان را پیدا کنند، چه برسد به من که برای اولین بار بازیام را با قهرمان اروپا شروع کردم. اگر قرار باشد وارد جو شوی باید خودت را کنترل کنی. فکر می کنم در این قضیه ولاسکو نقش بسزایی داشت.
*تو تجربه بازی در قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان را هم داری ،تجربه این دو مسابقه چقدر به تو کمک کرد؟
جام جهانی تفاوت زیادی با قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان دارد.جام جهانی،یکی از تورنمنتهای بزرگ والیبال است و البته بازی در آن هم تجربه بزرگی محسوب می شود. در حالی که مسابقه نوجوانان و جوانان سطح پایین تری از جام جهانی دارد،هرچند همه تیم ها از بازیکنان جوانشان هم استفاده کرده اند . درخشش جوانان ایران هم دست مربیان را برای استفاده از آنها باز گذاشت.
* با 18 سال سن جوانترین بازیکن این دوره جام جهانی بودی. با بازیهایی که انجام دادی بازیکنان یا کادر فنی بقیه تیم ها چه عکس العملی داشتند؟
عکس العمل Fivb در قبال بازی من خاص بود.آنها با من برای سایت مصاحبه کردند. بازی خوب من هم یک جور سورپرایز بود.البته بردهایی که از صربستان،لهستان و آرژانتین گرفتیم هم یکی از سورپرایزها بود. تقریبا بعد از بازیهایم همه به من تبریک می گفتند.
*فکر می کنی باختهای ایران حد والیبال ایران را نشان داد یا به بی تجربگی بازیکنان ایران برمی گردد؟
این مساله بحث بزرگی است. تیم ما خودش را در آسیا تثبت کرده. اگر بخواهیم جلوی برزیل خوش شانس باشیم باید سالی یک بار با تیم های بزرگ مثل برزیل و روسیه بازی کنیم تا بازی مقابل تیم های مطرح برای ما عادی شود و پا به پای آنها پیش برویم. بازیهای کم با تیمهای قدر، ما را به دردسر انداخت . فکر می کنم این رقابتها محک جدی برای تیم بود تا ولاسکو هم بازیکنانش را بشناسد.
*یعنی جام جهانی برای شما دیدار تدارکاتی محسوب می شد؟
محک جدی بود اما به چشم دیدار دوستانه به آن نگاه نمی کردیم. تا آنجا که توانستیم خوب بازی کردیم و اگر شانس برد هم داشتیم همه تلاشمان را بکار بردیم تا برنده شویم. به نظر من ایران به قدرت می رسد اما زمان لازم دارد. باید تیم را بسازیم تا پیروزیهای اصلی را بگیرد. پیروزی اصلی هم گرفتن سهمیه و برد در المپیک است. امیدوارم در مسابقه انتخابی این اتفاق بیفتد.
*از بازی خودت راضی هستی؟
احساس می کنم بد نبودم. آن هم با مصدومیت کتفم. هر وقت ولاسکو مرا به زمین می فرستاد همه تلاشم را می کردم تا بهترین کمک را به تیمم بکنم. به نظر من برد و باخت مهم نیست. مهم نکته هایی است که از بازی با این تیم ها یاد می گیریم.
*فکر می کردی در جام جهانی برای تیم ملی والیبال بازی کنی؟
همه بازیکنانی که من کنارشان قرار گرفتم، بهترین های ایران هستند. وقتی انتخاب شدم منتظر بودم تا بیشترین استفاده را از این حضور ببرم و با دستی پر از تجربه برگردم. دلم نمی خواست فقط مسافر باشم. کنار آنها بودن تجربه خیلی خوبی بود.
*فکر می کنی نهمی بهترین نتیجه برای ایران بود؟
بهترین نتیجه نکته هایی است که از این بازیها یاد گرفتیم. همه گفتند تلاش می کنیم تا یاد بگیریم. اگر شانس برد داشتیم هم دریغ نمی کردی
یران به دنبال جنگ مصر و اسراییل!/انتقال کروبی به خانه جدید/عکس ماهوارهای آمریکا از ملارد
دیپلماسی - ایران هر روز از جانب دهها رسانه فارسی زبان از خارج از کشور رصد میشود.
در ادامه خلاصه برخی از آخرین اخبار رسانههای خارجی فارسی زبان میآید:
*رادیو اسراییل *
ایران برای کشاندن مصر به جنگ با اسرائیل تلاش می کند
ژنرال یوآو گالانت یک مقام ارشد در ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل گفت ایران برای کشاندن مصر به یک جنگ با اسرائیل تلاش می کند. وی گفت «ایران درک کرده که نباید با اعراب وارد جنگ شود و لذا در تکاپوست تا وضعی فراهم آورد که اسرائیل و مصر با یکدیگر درگیر شوند و از طریق حزب الله، حماس و تروریست های کرانه باختری رود اردن و سفارتخانه های خود در کشورهای دیگر، و بسیج کردن اعراب اسرائیل، عملا اسرائیل را تهدید می کند».
*رادیو فردا *
آخرین وضعیت مهدی کروبی
محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی، گفته است که ماموران امنیتی سرانجام اجازه داده اند پدرش برای گذراندن دوران حبس خانگی، به محل سکونت جدیدی انتقال یابد که از امکانات بیشتری برخوردار است و اوضاع حصر مهدی کروبی بهتر شده است.
محمد حسین کروبی گفته که ماموران امنیتی روز شنبه از طریق تلفن به مادرش فاطمه کروبی خبر دادند که قرار است مهدی کروبی را در خانه جدید ملاقات کنند و به همین دلیل وی توانسته است به مدت نیم ساعت با پدرش ملاقات کند.
محمدحسین کروبی گفته است:« به سرعت خود را به خانه رساندم و امکان دید و بازدید و گفت وگویی برای نیم ساعت مهیا شد. پدر را کمی بشاشتر و سلامتتر از قبل یافتم، مشخص بود که اوضاع حصر او به نسبت ماههایی که در آپارتمانی کوچک به همراه ماموران امنیتی در شرایط سخت و دشواری به سر میبرده، بهتر شده است.»
*رادیو فرانسه*
غرب در تدارک تحریم نفتی ایران
گونتر اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیۀ اروپا گفته است "کشورهای اتحادیۀ اروپا در مورد لزوم تحریم نفت ایران به تفاهم رسیدهاند"...این جملۀ وی تا اندازهای مبهم و پرسش برانگیز است. آقای اوتینگر نگفته که اروپاییان این تحریم را اعمال خواهد کرد و فقط توضیح داده که در قبال این مسئله به تفاهم دست یافتهاند.
وی در عین حال میافزاید: "به نظر من تحریم نفتی ابزار بسیار مهمی است، اما ما باید کشورهای دیگر- بدون شک آمریکا و البته روسیه را- هم با این سیاست همراه کنیم"...
*بی بی سی *
مقام سازمان ملل در عراق خواستار مهلت بیشتر برای تخلیه اشرف شد
مارتین کوبلر فرستاده سازمان ملل در امور عراق روز سه شنبه در شورای امنیت از دولت عراق خواست در تصمیم خود برای بستن اردوگاه اشرف تجدید نظر کند.از مهلتی که دولت عراق به سازمان مجاهدین خلق برای بستن اروگاه اشرف داده، کمتر از یک ماه مانده است.آقای کوبلر نماینده ویژه سازمان ملل به شورای امنیت سازمان ملل گفت که باید از جان ساکنان اردوگاه اشرف محافظت شود و اخراج اجباری آنها "توصیه ای غیرمعقول و غیرقابل قبول" است.دولت عراق می گوید که خاک آن کشور نباید پایگاه گروههایی باشد که علیه همسایگان آن کشور اقدام می کنند.
*صدای آمریکا*
انفجار ملارد برنامه موشکی ایران را از فعالیت انداخته است
نیویورک تایمز به نقل از مقامات اطلاعاتی و کارشناسان تکنولوژی موشکی آمریکا و اسراییل نوشته است انفجاری که سه هفته پیش در پایگاه موشکی ملارد رخ داد، پیشرفته ترین برنامه تولید موشک های دوربرد ایران را تقریباً به طور کامل از فعالیت انداخته است. این روزنامه می نویسد عکس های ماهواره ای از پایگاه موشکی ملارد نشان می دهد این تأسیسات، که محل آزمایش موشک های پیشرفته با سوخت جامد بود، با خاک یکسان شده است.
*دویچه وله*
مجمع منحله مدرسین حوزه علمیه قم: حمله به سفارت بریتانیا خواست عموم ملت نبود
مجمع منحله مدرسین و محققین حوزه علمیه قم طی بیانیهای حمله جمعی «به عنوان دانشجو» به سفارت بریتانیا و محل سکونت کارکنان آن در تهران را محکوم کرد و این حرکت را «غیر مسئولانه» خواند.
در این بیانیه آمده است که این حرکت که «به محکومیت ایران در جهان منجر شد.... برآمده از خواست عموم مردم ایران نبود، جمعیت عظیم دانشجویان هیچ نقشی در آن نداشتند و پشتیبانی همه مسئولان ایران را به دنبال نداشت.»
مجمع از مسئولان جمهوری اسلامی خواست، «با درایت و هوشیاری بیشتر سیاستهای خارجی را در جهت مصالح کشور و ملت و کسب اعتبار بینالمللی و لغو تحریمها و دور از جنگافروزی تنظیم کنند.»