• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 14221
تعداد نظرات : 3204
زمان آخرین مطلب : 3703روز قبل
آلبوم تصاویر

ای قوم به حج رفته

دیدن همیشه خوب است

خواه دیدن آن زیبا یی ها باشد

خواه دیدن این زیبایی ها

شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم ویران تر باشد


کلاس درس ما


شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم
از این هم کهنه تر باشد



شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد



شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد



شاید صفای کودکیمان را اینجا ، جا گذاشته ایم



شاید خانه آخرتمان از این بدتر است



شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی ماشین هایشان ،
زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند



شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود



و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد



چشمها را باید شست





دل خوش از آنیم که حج میرویم /غافل از آنیم که کج میرویم


دل خوش از آنیم که حج میرویم


غافل از آنیم که کج میرویم


کعبه به دیدار خدا میرویم


او که همینجاست کجا میرویم


حج بخدا جز به دل پاک نیست


شستن غم از دل غمناک نیست


دین که به تسبیح و سر و ریش نیست


هرکه علی گفت که درویش نیست


 

صبح به صبح در پی مکر و فریب

شب همه شب گریه و امن یجیب


طبق آمار بانک جهانی در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توریسم یا به زبان ساده از : دکان زیارت مسلمین خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار یا قریب سی میلیارد دلار بوده است.



زائرین ایرانی که بصورت تمتع ویا عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار یا بعبارتی قریب به مبلغ پنج میلیارد دلار درآمد تقدیم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در میان تمام کشورهای اسلامی مقام اول را به خود اختصاص داده اند.


نظر باینکه هواپیمائی جمهوری اسلامی قدرت جابجائی این همه زائر را نداشته است شرکت هواپیمائی عربستان قریب به 54 درصد از زائران ایرانی را به خود اختصاص داده است....


طبق گزارش مقامات دیپلماتیک ایران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند و ایران از لحاظ توهین ماموران عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است.


علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند.


طبق یک گزارش دیپلماتیک دیگر زائران ایرانی ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در عربستان محسوب می شده اند.
با یک حساب سرانگشتی بوسیله پولی که ایرانیان سالانه به عربستان (دشمن شیعه ایرانی) تقدیم می کنند می توان تعداد 170.000 مسکن روستائی احداث کرد...


یا میتوان 714.286 فرصت شغلی کشاورزی یا 200.000 فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد


یا میتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشی در کشور ایجاد کرد


ویا میتوان با پول حجاج دوسال یک پالایشگاه سوپر مدرن با ظرفیت 75000 بشکه احداث کرد


ویا با پول پنج سال حجاج میتوان ایران را به صادر کننده بنزین مبدل ساخت و دیگر برای واردات بنزین محتاج اعراب نبود....


اما افسوس که با پول حجاج ایرانی قمارخانه های فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بیزنس حج را در اختیار دارند آباد میشود.....و تا رسیدن ایرانیان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهینه هزینه کردن پول برای نزدیکی به خدا راه بسیار درازی در پیش است


يکشنبه 4/4/1391 - 22:52
طنز و سرگرمی
همسر فدا کار


يکشنبه 4/4/1391 - 22:48
شعر و قطعات ادبی
مرژانو - تصاویر جالب و دیدنی

خوشا از دل نم اشکی فشاندن

به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یاد کردن

زبان را زخمه فریاد کردن

خوشا از نی، خوشا از سر سرودن

خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است

بگو از سر بگیرد، دلنشین است

نوای نی، نوای بی نوایی است

هوای ناله هایش، نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ

شفای خواب گل، بیماری سنگ

قلم، تصویر جانگاهی است از نی

علم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح و قلم زد

سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز

از آن روز است نی را ناله پر سوز

چه رفت آن روز در اندیشه ی نی

که اینسان شد پریشان بیشه ی نی؟

سری سرمست شور و بی قراری

چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه ی او

غم غربت، غم دیرینه ی او

غم نی بند بند پیکر اوست

هوای آن نیستان در سر اوست

دلش را با غریبی، آشنایی است

به هم اعضای او وصل از جدایی است

سرش بر نی، تنش در قعر گودال

ادب را گه الف گردید، گه دال

ره نی پیچ و خم بسیار دارد

نوایش زیر و بم بسیار دارد

سری بر نیزه ای منزل به منزل

به همراهش هزاران کاروان دل

چگونه پا ز گل بر دارد اشتر

که با خود باری از سر دارد اشتر؟

گران باری به محمل بود بر نی

نه از سر، باری از دل بود بر نی

چو از جان پیش پای عشق سر داد

سرش بر نی، نوای عشق سر داد

به روی نیزه و شیرین زبانی!

عجب نبود ز نی شکر فشانی

اگر نی پرده ای دیگر بخواند

نیستان را به آتش میکشاند

سزد گر چشم ها در خون نشیند

چو دریا را به روی نیزه بیند

شگفتا بی سر و سامانی عشق!

به روی نیزه سرگردانی عشق!

ز دست عشق عالم در هیاهوست

تمام فتنه ها زیر سر اوست

قیصر امین پور

يکشنبه 4/4/1391 - 22:41
شعر و قطعات ادبی
راز دل را با خدا گویم
خدایا! مرا در وقت‏های غفلت و بی‏خبری،

برای یاد خودت هوشیار و بیدار كن

و در روزگار فرصت و فراغت، به عبادت و بندگی بگمار.


خدایا! نیت و عبادتم را از ریا و خودنمایی خالص گردان

وشیرینی مناجات با خودت راهمواره نصیبم گردان.

خدایا! مرا بنده خودت ساز ولی

عبادتم را باعجب فاسد مگردان،

مرا عزیز کن ولی به تکبر مبتلا مساز

====================

خدایا خودت میدانی خواسته هایم چیست،،

بارها باگریه وصدای بلند ازت در خواست کردم ،،

خواسته هایم را جامه عمل بپوشان............( امین)

 


يکشنبه 4/4/1391 - 22:38
شعر و قطعات ادبی
آموخته ام که...

آموخته ام که...

هیچ کس برای ما کامل نیست مگر اینکه عاشق شویم!!

و آموخته ام که...

این عشق است که زخم ها را التیام می دهد نه زبان!!

[جبران خلیل جبران]


يکشنبه 4/4/1391 - 22:32
شهدا و دفاع مقدس

 

اذان نماز رو که گفتن رفتم سراغ فرمانده

 

بهش گفتم روحانی نداریم

بچه ها دوست دارن پیش سر شما نماز رو به جماعت بخونن

فرمانده مون قبول نمی کرد

می گفت: پاهام ترکش خورده و حالم مساعد نیست

یه آدم سالم بفرستین جلو تا امام جماعت بشه

بچه ها گوششون به این حرفا بدهکار نبود

خلاصه با هر زحمتی شده فرمانده رو راضی کردند که امام جماعت بشه

فرمانده نماز رو شروع کرد و ما هم بهش اقتدا کردیم

بنده خدا از رکوع و سجده هاش معلوم بود پاهاش درد می کنه

وسطای نماز بود که یه اتفاق عجیب افتاد

وقتی می خواست برا رکعت بعدی بلند بشه

انگار پاهاش درد گرفته باشه ، یهو گفت یا ابالفضل و بلند شد

نتونستیم خودمون رو کنترل کنیم ، همه زدیم زیر خنده

فرمانده مون می گفت: خدا بگم چیکارتون کنه !

نگفتم من حالم خوب نیست یکی دیگه رو امام جماعت بذارین...

 

 

به بهانه ی روز جانباز:

بهره ای را که باید از جانش برده
دست ، پا و حتی اعصابش را در راه او به بازی گرفته

من هم که فکر می کنم دست ، پا ، ریه و حتی اعصابم سالم است
مدام برای سلامتی ، خدا را شکر می کنم .

حالا اگر “باز” بن مضارع باختن است
من جانبازم یا او ؟
او جانباز است یا جانبرد ؟

باید به چه کسی تبریک گفت
روز جانباز رو ؟

 

میلاد با سعادت ابالفضل العباس علیه السلام بر همه ی شیعیان جهان بالاخص جانبُردهای عزیز و سرافرازمون مبارک باد

 

يکشنبه 4/4/1391 - 5:49
شهدا و دفاع مقدس

رزمنده ی فداکار ......... طنز جالبیه ، حتما بخونین

 

موقع خواب بهمون خبر دادن که امشب رزم شب دارین ، آماده بخوابین

همه به هول و ولا افتادیم و پوتین به پا و با لباس کامل و تجهیزات نظامی خوابیدیم

تنها کسی که از رزم شب خبر نداشت حسین بود

آخه حسین خیلی زودتر از بچه ها خوابیده بود...

 

... نصفه های شب بود که رزم شب شروع شد

با صدای گلوله و انفجار از جا پریدیم

بچه ها مثل قرقی از چادر پریدند بیرون و به صف شدیم

خوشحال هم بودیم که با آمادگی کامل خوابیدیم و کارمون بی نقص بوده

اما یهو چشامون افتاد به پاهای بی پوتینمون

تنها کسی که پوتیش پاش بود حسین بود

از تعجب داشتیم شاخ در می آوردیم

آخه ما همه شب موقع خواب با پوتین خوابیده بودیم و حسین بی پوتین

به بچه ها نگاه کردم ، داشتن از تعجب کُپ می کردند

فرمانده با عصبانیت گفت: مگه نگفتم آماده بخوابین و پوتینهاتون رو دم در چادر بذارین؟

این دفعه رو تنبیه تون می کنم که دفعه دیگه خواستون جمع باشه

زود باشین با پای برهنه دنبالم بیاین...

 

... صبح روز بعد همه داشتیم پاهامون رو از درد می مالیدیم

مدام هم غُر می زدیم که چطور پوتین از پاهامون در اومده

یهو حسین وارد شد و گفت: پس شما دیشب از قصد با پوتین خوابیده بودین؟

همه با حیرت نگاش کردیم و گفتیم:

آره! مگه خبر نداشتی قراره رزم شب بزنن و ما تصمیم گرفتیم آماده بخوابیم؟

حسین با تعجب گفت: نه! من خواب بودم ، نشنیدم

بچه ها که شاکی شده بودند گفتند:

راستی چرا دیشب همه ی ماها پاهامون برهنه بود جز تو؟

حسین که عقب عقب راه می رفت گفت: راستش من نصف شب بیدار شدم

خواستم برم بیرون چادر که دیدم همه با پوتین خوابیدن

گفتم حتما خسته بودین و از خستگی خوابتون برده و نتونستین پوتیناتون رو در بیارین

واسه همین اومدم ثواب کنم و آروم پوتین هاتون رو در آوردم ، بد کاری کردم؟

آه از نهاد بچه ها در نمی یومد

حسین رو گرفتیم و با یه جشن پتوی حسابی حالشو جا آوردیم

 

منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک ، صفحه ۴۲

 

ولادت امام حسین علیه السلام رو به همه ی شیعیان جهان بالاخص پاسدارهای عزیزمون تبریک میگم

شنبه 3/4/1391 - 6:18
شعر و قطعات ادبی

سه گل روئیده اندر باغ احساس
گل سوسن گل لاله گل یاس
گل اول که ماه عالمین است
عزیز فاطمه نامش حسین است
گل دوم نگر غرق است درفضل
امیر مرتضی نامش اباالفضل
گل سوم گل میعاد است
امام چهارمین سجاد است
اسعد الله ایامکم
یا علی حیدر مدد

جمعه 2/4/1391 - 23:58
سخنان ماندگار

ولادت با سعادت حماسه سازان دشت کربلا بر تمامی دوستداران ولایت مبارک باد

شب فرار غمه . م.......کریمی الا یا ایهاالناس شکوفا شد ......طاهری

صلوات شعبانیه

ام‏ایمن، تمام دیشب را نخوابیده است. این شب‏ها، مدینه فرشته‏باران است و هوا بوی بشارتی سبز و سرخ می‏دهد؛ بوی مراتع سبزی که غروب، به تماشایشان نشسته باشی.
زمین، شانه‏هایش را برای قدوم آسمانی
فرزند خورشید، تکانده .................

ادامه اینجا کلیک نمائید

گلاب بیاورید، اسپند و عود...». تا می‏روم دنبالِ گلاب، زنی دیگر فریاد برمی‏آوَرَد: «امیرالمؤمنین علیه‏السلام در مسجد است، یک نفر برود...».از خانه بیرون می‏روم. می‏دوم...

لبخند علی علیه‏السلام ، دلم را آرامش می‏بخشد......................

ادامه اینجا کلیک نمائید

کسی غوغای دل مرا به چنگ و دف می‏زند.

نمازم رنگ موسیقی گرفته.

دو صد قیام آواز می‏خوانم؛ دو صد نیاز در سماع آمده و دو صد سجده در ترنم ...........

ادامه اینجا کلیک نمائید

 

+ نوشته شده در ;ساعت 0:32; توسط هیئت نویسندگان; | 4 عاشق مهدی

...............................::::::::::::::::::::::::::............................

تصویر زیبای رهبری هدیه پایگاه

جهت دیدن تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک نمائید

..................:::::::::::::::::::::..................

امام خامنه ای http://molaim.blogfa.com/

جمعه 2/4/1391 - 12:25
اهل بیت
برخورد الهی با مرد تندخو
مردی از نزدیکانش به آن حضرت دشنام داد و ناسزا گفت،حضرت جواب وی را نداد تا به بدگوییش پایان داد و رفت.آنگاه آن منبع فیض به دوستانش رو کرد و فرمود:شنیدید به من چه گفت؟من دوست دارم مرا همراهی کنید تا پاسخ مرا به وی بشنوید.
عرضه داشتند:با تو می آییم.
حضرت حرکت کرد و در حالی که قدم برمی داشت این آیه را قرائت می کرد:
وَالکاظِمینَ الغَیظَ وَالعَافِینَ عَن ِ النّاسِ وَ اللّهُ یُحِبُّ المُحسِنینَ*
و خشم خود را فرو می برند و از (خطاهایِ) مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
برای ما معلوم شده که حضرت کاری به دشنام دهنده ندارد.چون به خانه ی آن مرد رسیدیم،حضرت فرمودند:به صاحب خانه بگویید علی بن الحسین است.
صاحب منزل در حالی که نگران تلافی بود، به در خانه آمد.حضرت به او فرمودند:
لحظاتی قبل مطالبی را درباره ی من گفتی،اگر در من وجود دارد،به خاطر آن از حضرت حق طلب مغفرت می کنم،اگر در من نیست و تو اشتباه کردی،برای تو عفو و بخشش می خواهم!
صاحب خانه پیشانی حضرت سجاد علیه السلام را بوسید و عرضه داشت:یابن رسول الله!آنچه گفتم در تو نبود، این منم که باید مورد عفو حق قرار بگیرم.


*سوره آل عمران آیه 134


جمعه 2/4/1391 - 11:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته