• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1267
تعداد نظرات : 1077
زمان آخرین مطلب : 5580روز قبل
فلسفه و عرفان

گفته شد: مؤ منان و ظالمان ، از همان لحظه مرگ از هم جدا مى شوند، نتایج اعمال و عقائدشان ، از همان لحظه ظاهر و آشكار مى گردد.
ظالمان و بدكاران ، به خلاف مؤ منان كه به آن ها گفته مى شود داخل بهشت شوید، به آنان هم گفته مى شود، شما داخل جهنم شوید و جاودانه در آن بمانید قرآن درباره آنان چنین مى فرماید:
ععع الذین تتوفاهم الملائكه ظالمین انفسهم فالقوا السلم ما كنا نعمل من سوء بلى ! الله علیم بما كنتم تعملون
ظالمان بدكار و كافران كسانى هستند كه فرشتگان (قابض ارواح ) هنگام مرگ روحشان را مى گیرند، در حالى كه آن ها به خود ظلم و ستم كرده اند، در این هنگام تسلیم مى شوند و اظهار ایمان مى كنند(ایمانى كه فرعون حین غرق شدن به وحدانیت خدا آورد) و مى گویند(خدایا ما در دنیا) كار بدى انجام نمى دادیم . گفته مى شود (چنین است ) بلكه خداوند دانا است به آن چه انجام مى دادید.)) سپس به آن ها گفته مى شود:
فادخلوا ابواب جهنم خالدین فیها فلبئس مثوى المتكبرین
حال كه دروغ مى گویید و با این همه گناه و جنایت ، منكر گناهان خود مى شوید) از درهاى جهنم داخل آن شوید و جاودانه در آن بمانید آنجا چه جاى بدى براى متكبران و ظالمان است )
آرى ، وقتى كه خود را در آستانه مرگ مى بینند و پرده هاى غرور و غفلت از مقابل چشمانشان كنار مى رود، فورا تسلیم مى شوند و مى گویند: ما كار بدى انجام نمى دادیم ! آن ها هر گونه كار بد و زشت را كه در دنیا انجام مى دادند انكار مى كنند آنان دروغ مى گویند به خاطر این كه دروغ بر اثر تكرار، صفت ذاتى آنها شده است یا مى خواهند بگویند، ما مى دانیم این اعمال را انجام داده ایم ولى اشتباه كرده ایم و سوء نیتى نداشته ایم ؟

بگویند آن مردم بد سرشت

 

كه هرگز نكردیم اعمال زشت

 

ملایك برآرند آن گه ندا

 

كه دوزخ شما راست اكنون سرا

 

ز هر در، در آیید اكنون در آن

 

معذب بمانید در آن مكان

 

كه دوزخ بود جاى مستكبرین

 

بگردند در بد مكانى قرین

در آیه دیگر در همین باره مى فرماید:
فكیف اذا توفتهم الملائكه یضربون وجوههم و ادبارهم
منافقان و ظالمان بعد از آن كه حق براى آن ها ثابت شد و باز مخالفت كردند درباره ایشان گفته مى شود: حال آن ها مرگ چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان مرگ روحشان را قبض مى كنند در حالى كه بر صورت و پشت آن ها مى زنند
آرى ، این فرشتگان ، ماءمورند كه در آستانه مرگ ، مجازات و جزاى آن ها را شروع كنند تا طعم تلخ كفر و نفاق و لجاجت و عناد خود را بچشند.
لذا هنگام مرگ به صورت آن ها مى كوبند، براى این كه رو به سوى دشمنان خدا رفته اند، بر پشت آنها مى زنند به خاطر این كه به آیات الهى و پیامبرش پشت كرده اند.
این كیفر و عذاب ها به خاطر آن است كه ایشان از آن چه خداوند را به خشم مى آورد پیروى مى كردند. به همین جهت فرشتگان الهى با سیلى و مشت بر صورت و پشتشان مى زنند و به این وسیله از آن ها استقبال مى نمایند.

در این گه كه خود از دو رویان پست

 

ملائك ستانند جان را به دست

 

به پشت و بر و روى آنان زنند

 

بسى تازیانه ز قهر و گزند

 

دوشنبه 12/12/1387 - 11:46
فلسفه و عرفان

1- شهیدان در راه حق پس از كشته شدن زنده اند و زنده بودن آنان به گونه اى است كه براى او مشخص نیست .
2- شهیدان راه خدا نه تنها زنده اند، بلكه نزد پروردگار روزى مى خورند و از سرنوشت مؤ منانى كه هنوز نمرده اند دل خوش اند؛ زیرا مى دانند براى آنان بیم و اندوهى وجود ندارد.
3- این آیات فقط زنده بودن شهیدان را در عالم برزخ با صراحت بیان مى كند. لكن از آیات نمى توان زنده بودن همه مردم را در برزخ اثبات كرد.
4- در جاى دیگر مى فرماید: (به حبیب نجار گفته شد( داخل بهشت شو. او گفت : اى كاش ! قوم من مى دانستند كه پروردگارم مرا آمرزید و از اكرام شده گانم گردانید
آیه درباره مرد مؤ منى (حبیب نجار) نازل شده است كه او از رسولان و نمایندگان (حضرت عیسى ) دفاع كرد و سرانجام به دست كافران كشته شد.
از این آیه به خوبى به مى آید كه حبیب نجار به محض كشته شدن ، داخل بهشت شد و آرزو كرد، اى كاش ! قوم او از این ماجرا مطلع مى شدند، و نیز روشن مى شود: بهشتى كه وى داخل آن شد بهشت برزخى است . آیه مورد بحث هم ، مانند آیه گذشته ، درباره كسى است كه در راه خدا كشته شده و عموم مردم را شامل نمى شود.
5- نیز مى فرماید: عذاب بدى به خاندان و طرفداران فرعون رسید، آتشى كه هر صبح و شام به آنان عرضه مى شود و روز قیامت ، آل فرعون را به سخت ترین عذاب داخل كنید
این آیه ، كه عرضه داشتن آتش را از داخل شدن در آن جدا كرده است روشن مى كند كه عرضه شدن دودمان فرعون به آتش در عالم برزخ و قبر است .
از آیه یاد شده چند نتیجه دیگر نیز به دست مى آید.
1- آیه به طور صریح مى گوید: ابتدا به دودمان فرعون هر صبح و شام آتش ‍ سوزان عرضه مى شود و آنان سپس در آن داخل مى شوند. بنابر این عرضه شدن آتش بر آل فرعون پیش از قیامت است ؛ زیرا در پایان آیه مى فرماید: روز قیامت آنان را به سخت ترین عذاب درآورید.
3- عذابى كه در عالم برزخ و قیامت به دودمان فرعون مى رسد به وسیله آتش است . لكن اهل برزخ از دور به وسیله آن ، عذاب مس شوند و اهل آخرت با داخل شدن در آن .
تا این جا چهار آیه درباره برزخ آوردیم . سه آیه اول در رابطه با زندگى برزخى شهدا و آیه چهارم در خصوص برزخ كفار بود.
نتیجه آنكه ، شهیدان در عالم برزخ در ناز و نعمت اند و كفار در عذاب و شكنجه . در حالى كه عذاب كفار با بیم و هراس همراه است كه از نزدیك شدن به آتش حاصل مى شود. مانند كابوس هاى وحشت ناك و خواب هاى پریشان و هراس انگیز كه خواب بیننده با آن روبرو مى شود و گاهى فریاد مى زند و خود و دیگران را بیدار مى كند.
5- سوره واقعه اهل قیامت را به سه دسته تقسیم كرده است . 1 - سابقون . 2 - اصحاب یمین . 3 - اصحاب شمال . آن گاه درباره قیامت هر یك ، به تفضیل سخن مى گوید: هنگامى كه حیات و روح به گلوى محتضر رسید شما نگاه مى كنید در حالى كه ما به او از شما نزدیك تریم ولى شما نمى بینید و اگر درباره مرگ مجبور نبودید حتما روح را به بدن بر مى گرداندید. و به دنبال آن مى فرماید: اگر محتضر از مقربان باشد پس ‍ (براى اوست ) راحتى و ریحان و بهشت پر نعمت ، و اگر از اصحاب یمین باشد، سلام بر او از اصحاب یمین و اگر از تكذیب كنندگان گمراه باشد پذیرایى او با آب گرم و ورود به آتش جهنم است .
از این كه روح و ریحان از بهشت پر نعمت و هم چنین آب گرم و سوزان از داخل شدن در آتش جدا شده است به دست مى آید كه روح و ریحان و همین طور آب سوزان ، در عالم برزخ است و بهشت پرنعمت و داخل شدن در آتش مربوط به قیامت است .
آیات ذكر شده عمومیت دارد به خلاف سه آیه اى كه درباره شهیدان نازل شده است . نیز آیه اى كه درباره تكذیب كنندگان نازل شده است عمومیت دارد، به خلاف آیه اى كه درباره تكذیب كنندگان نازل شده است عمومیت داد، به خلاف آیه اى كه درباره آل فرعون نازل شده بود.
6- در آیه دیگر مى فرماید: قوم نوح ، همگى به سبب گناهانشان غرق شدند و در آتش وارد گشتند و جز خدا یاورانى براى خود نیافتند
این آیه نیز با صراحت مى گوید: قوم نوح ، بعد از غرق شدن بدون فاصله وارد آتش شدند. عجیب است كه آنان بعد از غرق شدن در آب ، فورا داخل آتش شدند!
این آتش ، همان آتش برزخى است ؛ زیرا طبق آیات گذشته كه درباره قوم فرعون و دروغ گویان گمراه نازل شده بود آنان بعد از مرگ در عالم برزخ مجازات شدند. قوم نوح هم ، بعد از غرق شدن در آب ، بدون فاصله داخل آتش شدند
7- در آیات دیگرى چنین آمده است : اى نفس و روح آرام یافته ، به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى كه تو از خدا خشنودى و خدا هم از تو خشنود ، در میان بندگانم داخل شو و در بهشتم در آى
مقصود آیه اى كه مى فرماید: در میان بندگانم داخل شو آن است كه در برزخ به بندگانم ملحق شود زیرا بندگان خدا در آن جا اجتماع مى كنند و در قیامت داخل بهشت مى شوند. آیه هم مى فرماید: اول در میان بندگان داخل شوید و بعد از آن داخل بهشت گردید.
8- در آیه دیگر مى فرماید: كفار بعد از آن كه داخل آتش شدند به فغان آیند و گویند:
پروردگارا! ما دو بار میراندى و دوبار زنده كردى ! ما اعتراف به گناهان خود مى كنیم . آیا راه خارج شدن (از آتش جهنم ) براى ما مى باشد
بعضى از مفسرین مى گویند: دوبار مردن ممكن نیست مگر به زنده شدن در قبر.
بعضى دیگر چنین مى گویند: مردن دوباره در برزخ ، وقتى است كه براى سئوال (پیش ) از بر انگیخته شدن و قیامت ) انسان زنده شود
9- در آیه دیگر مى فرماید: چگونه به خدا كافر مى شوید و حال آن كه مرده بودید او شما را زنده كرد و دوباره میراند و باز زنده كرد و عاقبت به سوى او باز مى گردید
بعضى از مفسرین مى گویند: انسان ها قبل از آنكه در پشت پدران و رحم مادران وارد شوند نطفه مرده اى بودند. بعد خداوند آنان را زنده كرد و به عالم دنیا فرستاد باز آنها را میراند و دو مرتبه در قبر زنده كرد و پس از آن به سوى خدا رجوع مى كنند.
اما اثبات برزخ از راه روایات و خواب ها، در لابه لاى مطالب بیان مى شود.

 

دوشنبه 12/12/1387 - 11:28
دعا و زیارت

در تعریف برزخ چنین گفته اند: فاصله بین دو چیز را برزخ مى گویند: مانند پرده اى كه بین زن ها و مردها زده شود، دیوار بین دو خانه ، مرز بین دو ملك ، فاصله بین دو نهر آب یا دو دریا، كسى كه بین دو نفر واقع مى شود كه با هم نزاع نكنند، همه این ها را برزخ مى نامند.
برزخ عالمى بین دنیا و آخرت است كه آن را عالم قبر هم مى گویند: فاصله بین مرگ تا قیامت ، بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا برانگیخته شدن در روز قیامت را برزخ گویند
برزخ نه مربوط به دنیا است و نه مربوط به آخرت . مربوط به دنیا نیست ؛ چون زندگى آن جا مانند زندگى دنیا نمى باشد؛ زیرا روح در دوران برزخ ، در قالب مثالى نازك و هوایى نرم تر از بدن فعلى قرار مى گیرد كه در آن ، جرم و تیرگى مادى و لطافت مجردات نیست . بلكه جسمى بین بدن و روح است .
عالم برزخ از نظر وسعت نسبت به دنیا، مانند دنیا نسبت به رحم مادر است بدین جهت نمى توانیم ویژگى هاى عالم برزخ را تصور كنیم ، چنان چه كودك در رحم مادر نمى تواند ویژگى هاى دنیا را بفهمد با این كه به زودى به عالم دنیا وارد مى شود.
كلمه برزخ سه مورد در قرآن وجود دارد و در هر سه مورد به معناى فاصله بین دو چیز آمده است . آن موارد از این قرارند:
1- مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبقیان
خداوند، دو دریا را به هم آمیخت و میان آن دو، فاصله اى قرار داد تا هیچ كدام از مرز و حد خود خارج نشوند
2- و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا
و خداوند بین دو دریا (دریاى شیرین و خوش گوار و دریاى شور و تلخ ) فاصله و حایلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند
3- و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون
فاصله و برزخى قرار داده شده است
در این سه آیه ، برزخ به معناى فاصله بین دنیا و آخرت و بین دو دریا و دو آب آمده است :
در نهج البلاغه هم كلمه برزخ در دو مورد آمده است :
1- سلكوا فى بطون البرزخ سبیلا
حضرت على در رابطه با پادشاهان و كسانى كه در دنیا داراى مقام و عزت ، اعتبار و افتخار، قدرت و شوكت بودند مى فرماید: آن ها پس از مرگ در درون برزخ )قبرها) خزیدند و زمین بر آنها مسلط شد، از گوشت هایشان خورد و از خون هایشان آشامید، در حفره هاى گورستان صبح كردند در حالتى كه به صورت درختى خشك و بدون رشد بودند.
آن حضرت در این جا برزخ را به معناى قبر گرفته اند؛ چون مى فرماید: در درون برزخ آرمیدند و قبر را دوزخ نامیده است ؛ زیرا فاصله بین میت و اهل دنیا یا بین دنیا و آخرت است .
2- در رابطه با اهل ذكر مى فرماید:
فكانما اطلعموا غیوب اهل البرزخ فى طول الاقامه
خداشناسان و اهل ذكر چنان به آخرت ایمان و یقین دارند كه گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت وارد شده اند، امور آخرت را كه دیگران از آن ها آگاه نیستند مشاهده نموده و به چشم دیده اند تا جایى كه مى فرماید:
گویا آنان از پشت دیوار این جهان سر بر آورده و بر احوال پنهان برزخیان اطلاع یافته و آن ها را مى نگرند

 

دوشنبه 12/12/1387 - 11:14
دعا و زیارت

براى این كه متوجه شویم : زیارت اهل قبور بى فایده نیست و اثراتى دارد و حتى اهل قبور خوشحال شده و بعضى اوقات از زائرین و میهمانان خود پذیرایى كرده اند! داستان یكى از علما كه ابتدا به زیارت اهل قبور معتقد نبود و بعدا معتقد شده بود را نقل مى كنیم :
مرحوم آیه الله حاج شیخ محمد جواد انصارى همدانى فرموده اند: من سابقا به زیارت قبر غیر پیامبر و امام نمى رفتم و به آن كار معتقد نبودم ؛ زیرا تصور مى كردم كه فقط از قبور ائمه هدى و معصومین علیهم السلام كه به مقام قرب و طهارت مطلقه رسیده اند گشایش حاصل مى شود و انسان به حاجات خود مى رسد و فقط آن ها اطلاع پیدا مى كنند و زائرین خود را مورد لطف و توجه قرار مى دهند و از قبور غیر معصوم و مقربین اثرى مترقب نیست و كارى از دست آنها ساخته نمى باشد.
تا در سفرى كه براى اولین بار به همراه جمعى از علما و شاگردان روحانى خود به عتبات عالیات به جهت زیارت مشرف شدیم . در ایام اقامتمان در كاظمین ، روزى براى تماشاى بناى ایوان شكسته مدائن كه به حقیقت موجب عبرت بود از بغداد به سوى آن جا رهسپار شدیم .
پس از تماشاى شهر و ایوان معروف و طاق كسرى ، و پس از به جاى آوردن دو ركعت نماز كه مستحب است در ایوان خوانده شود، به سمت قبر سلمان فارسى و حذیفه یمانى كه در كنار آن قرار دارد به راه افتادیم .
در كنار قبر سلمان ، نه به جهت زیارت بلكه براى رفع خستگى و استراحت ،
با دوستان و رفقا نشسته بودیم ، ناگهان سلمان خود را به صورت واقعیشنشان داد و به حقیقت خود تجلى نمود و از همه ما پذیرایى كرد، چنان روح او لطیف و صاف و بدون ذره اى از كدورت بود كه ما را در عالمى از لطف و محبت و صفا فرو برد، چنان در فضاى وسیع و لطیف و بدون مانع از عالم معنى ما را داخل كرد كه بدون شك مانند فضاى بهشت پر از لطف و صفا بود.
آیه الله شیخ محمد جواد مى گوید: من از این كه به جهت زیارت در كنار قبر او نیامده بودم شرمنده شدم و خجالت كشیدم ! سپس به زیارت قبر او پرداختم . از آن زمان من نیز به زیارت قبور غیر ائمه طاهرین علیه السلام (از قبیل قبور علما و صلحا و مقربان و اولیاء خدا) مى روم و از آنان مدد مى گیرم ، حتى به زیارت قبور مؤ منان ، و مردم عادى در قبرستان ها مى روم و به شاگردان خود هم سفارش كرده ام كه از این فیض الهى محروم نمانند

 

دوشنبه 12/12/1387 - 11:6
فلسفه و عرفان

بعد از آن كه روح انسان از بدن جدا شد و جسد بى جان او را داخل قبر نمودند. روح ، جسد را فراموش نمى كند و گاه گاهى به دیدن آن مى آید و حالاتش را مشاهده مى كند، از وضع تاءسف بار آن حسرت مى خورد، گریه مى نماید و سخنانى با بدن مى گوید.
حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: وقتى روح از جسد انسان جدا شد و جنازه او را دفن كردند، سه روز بعد از آن ، از خدا اجازه مى خواهد و مى گوید: خدایا! به من اذن بده تا بروم و جسد خود را مشاهده كنم و دیدارى از او نمایم و ببینم چه بر سرش آمده است .
خداوند اذن مى دهد: روح كنار قبرش مى آید و از دور نظر مى كند مى بیند، آب از بدن و دهان و بینى او روان شده است . مدتى طولانى گریه مى كند و مى گوید: اى جسد بیچاره ! و اى دوست صمیمى من . آیا در زمان حیات و زندگى خود چنین روزى را به یاد مى آوردى ؟ آیا این منزل وحشتناك و پر بلا و غم و اندوه و پر ندامت را به یاد داشتى ؟ بعد از آن از كنار قبر جدا مى شود و مى رود.
وقتى پنج روز از زمان دفن میت گذشت . باز مى گوید: خدایا! به من اذن بده تا بروم و جنازه خود را مشاهده كنم . خداوند به او اجازه مى دهد: مى آید به سوى قبر و از دور به بدنى كه داخل قبر است نظر مى كند، در حالى كه خون از بینى و دهان و دو گوش او بیرون مى آید و سر و صورت او را چرك و خون فرا گرفته است . باز گریه طولانى مى كند به حال او حسرت مى خورد و مى گوید: اى جسد من ! آیا در زمان حیات خود به فكر این منزل پر از غم و غصه و پر از مار و عقرب و كرم هایى كه بدن ترا مى خورند بودى ؟ آیا به فكر از هم پاشیدن بدن و اعضاء و جوارح خود بودى ؟ بعد از آن به مكان خود باز مى گردد.
پس از آن هفت روز كه از دفن بدن گذشت روح از خدا اذن مى خواهد كه بیاید و جسد خود را ملاحظه كند. وقتى مى آید و جسد را از دور ملاحظه مى كند، مى بیند بدن كرم افتاده است . باز گریه طولانى مى كند و مى گوید: اى جسد مسكین و بیچاره من ! آیا در زمان حیات خود كه با فرزندان و خویشان ، عزیزان و همسایگان به سر مى بردى ، به یاد این روز تنهایى و غربت خود بودى ؟ كجا هستند برادران و دوستان و همسایگان تو، تا در جوارشان به سر مى برى و مسرور باشى ؟ ولى امروز آنان باید باید تا روز قیامت براى من و تو گریه كنند.
یك ماه كه از هنگام دفن گذشت روح ، اطراف قبر مى آید تا مشاهده كند، مال و اولادى كه از او باقى مانده است چه اعمالى برایش انجام مى دهند؟ چگونه اموال او را تقسیم مى كنند و بدهكارى هاى او را مى پردازند؟ او را چگونه از گرفتارى خلاص مى كنند؟
روح تا یك سال اطراف قبر مى گردد و نظر مى كند، كه چه كسانى براى او طلب استغفار مى نمایند؟ چه كسانى براى او محزون و ناراحتند؟ بعد از تمام شدن سال ، روح به جایى كه همه ارواح ، در آن جا اجتماع كرده اند مى رود تا روزى كه در صور دمیده شود و همه مردگان دومرتبه زنده شوند

 

دوشنبه 12/12/1387 - 10:52
فلسفه و عرفان

بعد از آن كه روح انسان از بدن جدا شد و جسد بى جان او را داخل قبر نمودند. روح ، جسد را فراموش نمى كند و گاه گاهى به دیدن آن مى آید و حالاتش را مشاهده مى كند، از وضع تاءسف بار آن حسرت مى خورد، گریه مى نماید و سخنانى با بدن مى گوید.
حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: وقتى روح از جسد انسان جدا شد و جنازه او را دفن كردند، سه روز بعد از آن ، از خدا اجازه مى خواهد و مى گوید: خدایا! به من اذن بده تا بروم و جسد خود را مشاهده كنم و دیدارى از او نمایم و ببینم چه بر سرش آمده است .
خداوند اذن مى دهد: روح كنار قبرش مى آید و از دور نظر مى كند مى بیند، آب از بدن و دهان و بینى او روان شده است . مدتى طولانى گریه مى كند و مى گوید: اى جسد بیچاره ! و اى دوست صمیمى من . آیا در زمان حیات و زندگى خود چنین روزى را به یاد مى آوردى ؟ آیا این منزل وحشتناك و پر بلا و غم و اندوه و پر ندامت را به یاد داشتى ؟ بعد از آن از كنار قبر جدا مى شود و مى رود.
وقتى پنج روز از زمان دفن میت گذشت . باز مى گوید: خدایا! به من اذن بده تا بروم و جنازه خود را مشاهده كنم . خداوند به او اجازه مى دهد: مى آید به سوى قبر و از دور به بدنى كه داخل قبر است نظر مى كند، در حالى كه خون از بینى و دهان و دو گوش او بیرون مى آید و سر و صورت او را چرك و خون فرا گرفته است . باز گریه طولانى مى كند به حال او حسرت مى خورد و مى گوید: اى جسد من ! آیا در زمان حیات خود به فكر این منزل پر از غم و غصه و پر از مار و عقرب و كرم هایى كه بدن ترا مى خورند بودى ؟ آیا به فكر از هم پاشیدن بدن و اعضاء و جوارح خود بودى ؟ بعد از آن به مكان خود باز مى گردد.
پس از آن هفت روز كه از دفن بدن گذشت روح از خدا اذن مى خواهد كه بیاید و جسد خود را ملاحظه كند. وقتى مى آید و جسد را از دور ملاحظه مى كند، مى بیند بدن كرم افتاده است . باز گریه طولانى مى كند و مى گوید: اى جسد مسكین و بیچاره من ! آیا در زمان حیات خود كه با فرزندان و خویشان ، عزیزان و همسایگان به سر مى بردى ، به یاد این روز تنهایى و غربت خود بودى ؟ كجا هستند برادران و دوستان و همسایگان تو، تا در جوارشان به سر مى برى و مسرور باشى ؟ ولى امروز آنان باید باید تا روز قیامت براى من و تو گریه كنند.
یك ماه كه از هنگام دفن گذشت روح ، اطراف قبر مى آید تا مشاهده كند، مال و اولادى كه از او باقى مانده است چه اعمالى برایش انجام مى دهند؟ چگونه اموال او را تقسیم مى كنند و بدهكارى هاى او را مى پردازند؟ او را چگونه از گرفتارى خلاص مى كنند؟
روح تا یك سال اطراف قبر مى گردد و نظر مى كند، كه چه كسانى براى او طلب استغفار مى نمایند؟ چه كسانى براى او محزون و ناراحتند؟ بعد از تمام شدن سال ، روح به جایى كه همه ارواح ، در آن جا اجتماع كرده اند مى رود تا روزى كه در صور دمیده شود و همه مردگان دومرتبه زنده شوند

 

دوشنبه 12/12/1387 - 10:45
فلسفه و عرفان

مؤ منانى كه از دنیا رحلت مى كنند، در عالم برزخ به صورت هاى برزخى كه شبیه صورت انسان است مثل و مصور مى شوند نه به صورت هاى دیگر.
ابن ظبیان مى گوید: من در خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بودم كه فرمود:
مردم درباره ارواح مؤ منان پس از مرگ چه مى گویند؟
عرض كردم : مى گویند: آنها پس از مرگ در حواصل (سنگدان و چینه دان ) مرغان سبز رنگ قرار مى گیرند.
فرمود: سبحان الله مؤ من در نزد خدا گرامى تر از آن است كه روح او را در سنگدان مرغى قرار دهد، لكن چون وقت ارتحال مؤ من مى رسد، رسول خدا صلى الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام به نزد او مى آیند، در حالى كه با آنها ملائكه مقرب پروردگار هم هستند.
اگر خداوند زبان مؤ من را با شهادت به توحید پروردگار و به نبوت پیامبر صلى الله علیه و آله و ولایت اهل بیت علیه السلام گویا كند، آنها به نفع او شهادت مى دهند و فرشتگان مقرب هم با شهادت آنها شهادت خواهند یافت .
و اگر زبان مؤ من در آن حال بسته باشد! خداوند پیامبر خود را از ضمیر و قلب او آگاه مى كند، پس رسول خدا بر ایمانش گواهى مى دهد، بر اساسشهادت پیامبر صلى الله علیه و آله على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و فرشتگانى هم كه حضور دارند نیز گواهى خواهند داد.
پروردگار چون روح مؤ منان را به سوى خود قبض مى كند، آنها را در بهشت مى برد. و در صورتى مانند صورت آنها قرار مى دهد، به طورى كه در بهشت مى خورند و مى آشامند، چون روح شخصى كه تازه از این دنیا رفته بر آنها وارد مى شود، ایشان را به همان صورت هایى كه در دنیا داشتند مى شناسند.
ابوبصیر نیز از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده : ارواح مؤ منان در بهشت كنار درختى به صورت اجساد بشر قرار دارند و بدین صورت ها شناخته مى شوند، یكدیگر را مى شناسند و با هم گفت و گو مى كنند.
چون روح تازه اى بر آنها وارد مى شود، مى گویند: فعلا او را پرسش ‍ واگذارید؛ چرا كه از مقام هولناك و ترس عظیمى رهایى یافته است .
سپس از او مى پرسند: فلان كس چه كرد؟ و فلان كس كجا است ؟ اگر در پاسخ بگوید: او زنده بود، ارواح امید خیر و رحمت و سعادت را درباره او دارند. اگر بگوید: مرده است ، ارواح مى گویند: واى به حال او به پستى گرایید و سقوط كرد.
اگر او از اهل بهشت مى بود مسلما با بهشتى ها بوده است ، چون در میان آنها نیامده معلوم مى شود كه به جهنم رفته است

 

دوشنبه 12/12/1387 - 10:37
فلسفه و عرفان

به واسطه علاقه اى كه بین ارواح مؤ منان و بازماندگانشان وجود دارد آنها به دیدن اهل و عیال خود مى آیند و با آنان ملاقات مى كنند؛ روح مؤ من با همان صورتى كه مصور شده به دنیا نزول نموده . اقوام و ارحام و اهل بیت و افرادى را كه به آن ها علاقمند است ملاقات كرده و از حالات و سرگذشت آنان اطلاع مى یابد.
حفص بن بخترى از امام صادق علیه السلام روایت مى كند كه فرمود: مؤ من ، اهل خود را مى بیند و آن چه را كه موجب محبت او است مشاهده مى نماید، لیكن چیزهایى كه موجب كراهت او مى گردد از نظر او پوشیده مى شود.
نیز فرمود: بعضى از مؤ منان در هر هفته یك بار، روز جمعه به زیارت و ملاقات اهل خود مى آیند، بعضى دیگر بر حسب مقدار عمل خود مى توانند آنان را ملاقات و زیارت كنند
ابوبصیر نیز از آن حضرت نقل مى كند: هیچ روح مؤ منى نیست مگر آن كه در هنگام ظهر به دیدار اهل خود مى رود، اگر دید اهلش به اعمال نیك مشغول است ، حمد و سپاس خداى بر این نعمت به جاى مى آورد.
در حدیث دیگرى آمده است : اسحق بن عمار از موسى بن جعفر درباره ارواج گذشتگان سؤ ال مى كند: آیا آنها اهل خود را ملاقات و دیدار مى كنند؟ فرمود: آرى ، گفتم : در چه مقدار از زمان ؟ فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یك یار بر حسب مقام و منزلت مؤ من .
گفتم : به چه صورتى آن ها براى دیدار اهل خود مى روند، فرمود: به صورت پرنده لطیفى كه خود را به دیوارها مى زنند و از اهل خود آگاه مى شوند پس اگر آن ها را در خیر و خوبى مشاهده كنند خوشحال مى شوند، و اگر در حال بد و حاجت مندى و اندوه بنگرند غم ناك و ناراحت مى گردند.
عبدالرحیم قیصر مى گوید: به آن حضرت عرض كردم : آیا مؤ من اهل خود را دیدار و زیارت مى كند، فرمود: بلى از پروردگارش اذن مى طلبد. خداوند هم ره او اذن مى دهد و دو فرشته نیز همراه او گسیل مى نماید، آنها به سراغ اهل او به صورت بعضى از پرندگان آمده و بر خانه او قرار مى گیرند، به طورى كه آن مؤ من ، كلام اهلش را مى شنود و به آنها نگاه مى كند.
البته در این جا كه حضرت فرمود: روح مؤ من به صورت پرنده اى بر دیوارها مى نشیند، مراد این نیست كه واقعا روح به صورت مرغى در مى آید، (ممكن است انسان بعضى اوقات مرغى را كه بر روى دیوار خانه مى بیند واقعا فكر كند كه روح مرده او باشد!؟)
بلكه حضرت مى خواهد بفرماید: همان طور كه مرغها بر روى دیوارهاى شما مى نشیند و به آسانى رفت و آمد مى كنند روح مؤ من هم از خانه خود سركشى مى كند و از اهل و عیال خود و احوال آن ها اطلاع پیدا مى كند.

 

دوشنبه 12/12/1387 - 10:28
فلسفه و عرفان

همان طور كه ارواح مؤ منان به صورت انسان در مى آیند و به دیدن اهل خود مى روند، ارواح كفار هم ، به صورت شیاطین و ملكاتى كه در آنها بوده اند درد مى آیند (مانند صورت سگ ، خوك ، میمون ، مار، عقرب ، مورچه و غیره ) و در حجره هایى از آتش منزل مى كنند و از خوراكى ها و آشامیدنى هاى اهل آتش مى خورند و مى آشامند
هیچ روح كافرى نیست مگر آن كه هنگام ظهر به دیدار اهل و عیال خود مى رود، اگر ببیند اهلش به اعمال نیك مشغول اند براى او موجب حسرت و ندامت خواهد شد؛ چرا كه فرزندان و اهل بیت او به كارهاى نیك و شایسته مشغول اند و او از آنها غافل بوده و كارى براى نجات خود انجام نداده است .
در روایت دیگرى وارد شده : وقتى كافر اهل خود را زیارت مى كند، كارهاى نیكى كه خانواده اش انجام مى دهند از او پوشیده و مخفى مى شود و كارهاى زشت و ناپسند آنان براى او آشكار و هویدا مى گردد

 

جمعه 9/12/1387 - 15:18
فلسفه و عرفان

بعضى از آن كه دوران عمر انسان به پایان رسید و روح از بدن جدا شد، عالم برزخ شروع مى شود. روح داخل بدن مثال و برزخى مى شود و به فعالیت خود ادامه مى دهد، بدن مثالى از لحاظ شكل و قیافه مانند بدن خاكى است . فرق آن با بدن خاكى این است كه بدن مثالى جسم و ماده نیست ، سنگینى ندارد، لطیف تر از هوا است ، چیزى مانع آن نخواهد شد، هر نقطه اى كه قرار بگیرد همه چیز و همه جا را مى بیند، این طرف و آن طرف دیوار و راه دور و نزدیك برایش تفاوتى ندارد، به یك چشم بر هم زدن همه جهان را سیر مى كند و در آسمان ها پرواز مى نماید.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است : بدن مثالى (و برزخى ( را اگر ببینید مى گویید، این همان بدن دنیایى است .
اگر شما پدر یا یكى از بستگان خود را در خواب ببینید با همان مى بینید! اگر چه آن بدن ده ها سال گذشته در خاك پوسیده شده است . اما در قالبى سالم به خواب شما مى آید و مطالب واقعیت داراى را براى شما مى گوید كه : بعد از بررسى معلوم مى شود همه ، مو به مو درست و واقعیت داشته است .
گاهى روح در بدن سالمى به خواب انسان مى آید و از آینده خبرهایى مى دهد كه بدون كم و زیاد بعدا واقع مى شود.
هر انسانى در همین دنیا، دو بدن دارد یكى سنگین و دیگرى سبك ، بدن سنگین همین بدنى است كه در بیدارى با هم گفت و گو مى كنیم و رفت آمد داریم .
بدن سبك آن است كه ، در حالت خواب با هم دیگر برخورد مى نماییم ، مسافرت مى كنیم ، به آسمان مى رویم ، جاهایى را كه نرفته و ندیده ایم مى رویم و مى بینیم .
آرى ، هنگام خواب و مرگ روح از بدن مفارقت مى كند. ولى در حالت خواب به كلى قطع علاقه نمى كند، هنوز علاقه جزیى به بدن دارد. و در هنگام مرگ روح علاقه خود را بسیار كم مى كند به طورى كه فقط از دور آن را مشاهده مى نماید؛ زیرا قصد ندارد تا روز قیامت به بدن برگردد. اما در قیامت بعد از آن كه ذرات انسان به هم متصل شد و از قبر بیرون آمد، باز روح ، قالب مثالى را رها كرده و به همین بدن خاكى برمى گردد
بدن باید با آلتى كه در دنیا داشته و با آن اعمال خیر و شر را انجام مى داده وارد شود؛ چرا كه هر مجرمى را با آلت جرم به دادگاه مى برند و محاكمه مى نمایند.
زندگى عالم برزخ مانند زندگى در عالم خواب است ! انواع شادى ها و غمها، لذت ها و شكنجه ها را، در عالم خواب داریم همان گونه كه در بیدارى داریم ، در عالم خواب روح خوشحالى مى كند جسم و بدن هم لذت مى برد، روح ناراحت و خسته مى شود، از كوه پرت مى شود، در بدن هم اثر مى گذارد و آن را خسته و ناراحت مى كند.

 

جمعه 9/12/1387 - 15:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته