• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1378
تعداد نظرات : 171
زمان آخرین مطلب : 3845روز قبل
كودك

امین جلالوند,رئیس فرهنگستان علوم پزشکی

مثل سنگ‌ریزه‌های کوچک مسیر رود، هر روز کنار یکدیگر جمع می‌شوند و اگر فکری به حالشان نشود، یک روز به خودتان می‌آیید و می‌بینید که صخره‌ای بزرگ، جلوی حرکت و جوشش آب روان را گرفته است.

زخم های دوران کودکی هم مثل همان سنگریزه ها هستند که رفته رفته جمع شده و بعدها در سنین بزرگسالی به عقده ای بزرگ مبدل می شوند البته شاید گمان کنیم که این زخم های روحی و روانی با بالغ شدن از یادمان می رود و برای همیشه به فراموشی سپرده می شود، اما به اعتقاد اغلب روان شناسان، هیچ آسیب روانی در هیچ دوره سنی از ذهن انسان پاک نمی شود و حتی اگر عمق مشکلات تلنبار شده، گسترده تر از ظرفیت ذهن انسان باشد، عواقب ناگوار این آسیب های دوران کودکی، دیر یا زود به سراغ آن فرد بالغ خواهد آمد.

همه اینها را گفتیم تا بگوییم هم اکنون 24 درصد از کودکان این سرزمین، هر روز با این سنگ ریزه های روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنند و دچار اختلال در رشد عاطفی و اجتماعی هستند.

این آمارها هم نه از سوی منتقدان، بلکه روز گذشته از سوی وزارت بهداشت منتشر شده است.

به گفته رئیس اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت، همچنان ۱۸ درصد والدین به خشونت و تنبیه کودکان اعتقاد دارند و همین اعتقاد برخی خانواده ها به استفاده از خشونت علیه کودک، دلیل روشنی است که چرا 24 درصد از کودکان ایرانی با آسیب روانی رشد می کنند.

همچنین وقتی از هر چهار کودک ایرانی، حدود یک نفر با اختلال عاطفی و اجتماعی به بزرگسالی می رسد، بدیهی است که نباید انتظار داشت این کودکان که قرار است آینده کشور را بسازند، در بزرگسالی به یک شخصیت روحی متعادل دست پیدا کنند.

حتی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی نیز معتقد است که بین 20 تا 40 درصد کودکان ایرانی، اصلا فرصت رسیدن به تکامل مطلوب را ندارند.

مجموع این اطلاعات تامل برانگیز بروشنی حکایت از این دارد که همچنان نهادهای فرهنگ ساز نتوانسته اند دین خود را به کودکان ایرانی ادا کنند؛ در حالی که می شود با آموزش خانواده ها، توجه به سلامت روانی و اجتماعی کودکان و اطلاع رسانی درباره حقوق کودک، دنیای شیرین تری را برای کودکان امروز و بزرگسالان فردا فراهم کرد.

جام جم

شنبه 2/9/1392 - 16:40
معرفی کتاب و بازی های آموزشی

چاپ سوم کتاب «طوفان بلا در کربلا» به همت انتشارات موسسه ولاء منتظر روانه بازار شد.

خبرگزاری فارس: چاپ سوم کتاب «طوفان بلا در کربلا» منتشر شد

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، مباحثی مانند فلسفه عزاداری و روضه‌خوانی و تاریخچه مجالس حزن و اندوه اباعبدالله‌الحسین (ع)، مجلس عزاداری پیش از خلقت، دامنه تاثر حادثه غمبار کربلا و ناهمخوانی با روح نهضت حسینی در کتاب «طوفان بلا در کربلا» مطرح شده است.

مداح‌محوری، نذر یا تغییر نذر در مراسم عزاداری، برهنه شدن در مراسم سینه‌زنی، گریه در دوران طفولیت، گریه خوف، گریه اظهار درد، گریه در حال مناجات، عبادات، قرائت قرآن و ادعیه، ایفای اجر و مزد رسول خدا (ص)، نصرت و اجابت دعوت امام حسین (ع)، عمل به پیمان الهی، نامگذاری کربلا و حکمت زینبی از مباحث دیگر این کتاب است.

علم و فقاهت عبدالله بن جعفر، ویژگی‌های اختصاصی حضرت علی اکبر (ع)، حق‌محوری، آمادگی برای مرگ و امتحانات محدود به زمان و مکان نیستند، برداشتن موانع پیشرفت اسلام، سحرگاه عاشورا، تنهایی امام حسین (ع) و تهاجم به خیمه از مباحث دیگر این کتاب است که می‌توان به آن اشاره کرد.

محرم نخسیتن ماه سال هجری قمری و یکی از چهار ماه حرام (محرم، رجب، ذی‌القعده و ذی‌الحجه) است و در این چهار ماه جنگ حتی در بین اعراب جاهلی ممنوع بود و مجرمان کیفر نمی‌شدند که این رسم به پیروی از سیره درخشان حضرت ابراهیم باقی مانده بود.

بر اساس شواهد تاریخی معتبر، انبیا و اولیایی که به گونه‌ای از واقع شدن واقعه کربلا مطلع شدند، محرم را ماه عزا می‌دانستند ولی در سال 61 هجری قمری این امر به صورت ظاهری نیز محرم را ماه حزن و اندوه به شمار آورد و جریانات متعددی در خصوص اقامه عزای سیدالشهدا (ع) در ماه محرم توسط ائمه معصومین و محبین اهل‌بیت (ع) بیان شده است.

فلسفه عزاداری‌ها، احکام ویژه عزاداری، آفات و آسیب‌ها، تاریخچه مجالس عزای امام حسین (ع)، دامنه تاثیر حادثه غمبار کربلا، اقسام گریه و مناسبت‌های مختلف دهه اول محرم می‌تواند تا حدودی وظیفه ما را در ایام عزا معین کند.

کتاب «طوفان بلا در کربلا» توسط غلامرضا ادبی تالیف و به همت موسسه ولاء منتظر برای سومین بار منتشر شد.

شنبه 2/9/1392 - 16:39
شخصیت ها و بزرگان

آل‌احمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیزهایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود. و ای کاش آل‌احمد چند سال دیگر هم می‌ماند.

خبرگزاری فارس: آل‌احمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند/ جلال روشنفکران را توبه داد

خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات: جلال آل احمد که امروز سالگرد نود و یکمین روز تولدش است، نویسنده صاحب سبک و تاثیر گذاری است که کمتر نویسنده امروزی پیدا می‌شود که از او و ادبیاتش تاثیر نپذیرفته باشد. جلال آدم صریحی است، جایی که باید، فریاد می‌زند و جایی هم که حس می‌کند باید یقه کسی را بگیرد، حتما این کار را می‌کند. او خوب دیده و خوب فریاد زده است و همین خوب دیدن باعث شده که در دوران حیات خودش شاگردانی را تربیت کند که بخواهند قصه این مردم را بنویسند، قصه مردمی که دهه 30 و 40 در این مملکت زندگی می‌کردند.

او از اطرافیانش می‌خواست که بنویسند و خودش هم می‌نوشت. بعدها هم کتاب‌های او یادگاری شد برای  خوب دیدن و خوب نوشتن. او سفرهایش را کتاب کرد از سفر به سرزمین وحی که او خود را نه کسی بلکه خسی در میقات می‌بیند تا سفر به سرزمین عزرائیل. او همه چیز را نوشته و حتی اشتباهات خودش را بی محابا ذکر کرده و خیلی جاها حتی یقه خودش را هم گرفته است.

او هم داستان دارد، هم سفرنامه و هم مقاله تحلیلی و تاریخی چون در خدمت و خیانت و روشنفکران و این صراحت و فعالیت و صداقت او در روایت، از او نویسنده منحصر به فردی ساخته است که رهبر معظم انقلاب و بارها و بارها از او یاد کرده است. آنچه در ادامه می آید، مروری است بر چندی از سخنان رهبر انقلاب که به صحبت درباره این نویسنده معاصر پرداخته است: 

یکی از مهم‌ترین و البته صریح‌ترین نظرات رهبر انقلاب درباره جلال آل احمد به پاسخ نامه ایشان در سال 1358 به انتشارات رواق بر می‌گردد که سوالاتی را پیرامون این نویسنده از آیت الله خامنه‌ای پرسیده بودند.

**آمدم تهران و به ولایت اسرائیل اعتراض کردم

1ـ دقیقاً یادم نیست که کدام مقاله یا کتاب مرا با آل احمد آشنا کرد. دو کتاب «غربزدگی و دست‌های آلوده» جزء قدیمی‌ترین کتاب‌هایی است که از او دیده و داشته‌ام. اما آشنایی بیشتر من به وسیله و برکت مقاله «ولایت اسرائیل» شد که گله و اعتراض من و خیلی از جوان‌های امیدوار آن روزگار را برانگیخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً برای این کار) تلفنی با او تماس گرفتم. و مریدانه اعتراض کردم. با اینکه جواب درستی نداد از ارادتم به او چیزی کم نشد. این دیدار تلفنی برای من بسیار خاطره‌انگیز است. در حرف‌هایی که رد و بدل شده هوشمندی، حاضر جوابی، صفا و دردمندی که آن روز در قلّه‌ی «ادبیات مقاومت» قرار داشت، موج می‌زد.

**دوستانش مواضع اسلامی او را بعد از سال 42 تحمل نمی‌کردند

2ـ جلال قصه‌نویس است (اگر این را شامل نمایشنامه‌نویسی هم بدانید) مقاله‌نویسی کار دوّم او است. البته محقّق و عنصر سیاسی هم هست. اما در رابطه با مذهب؛ در روزگاری که من او را شناختم به هیچ‌وجه ضد مذهب نبود، بماند که گرایش هم به مذهب داشت. بلکه از اسلام و بعضی از نمودارهای برجسته‌ی آن به‌عنوان سنت‌های عمیق و اصیل جامعه‌اش، دفاع هم می‌کرد. اگرچه به اسلام به چشم ایدئولوژی که باید در راه تحقق آن مبارزه کرد، نمی‌نگریست. اما هیچ ایدئولوژی و مکتب فلسفی شناخته‌شده‌‌ای را هم به این صورت جایگزین آن نمی‌کرد. تربیت مذهبی عمیق خانوادگی‌اش موجب شده بود که اسلام را ــ اگرچه به‌صورت یک باور کلی و مجرد ــ همیشه حفظ کند و نیز تحت تأثیر اخلاق مذهبی باقی بماند. حوادث شگفت‌انگیز سال‌های 41 و 42 او را به موضع جانبدارانه‌تری نسبت به اسلام کشانیده بود. و این همان چیزی است که بسیاری از دوستان نزدیکش نه آن روز و نه پس از آن، تحمّل نمی‌کردند و حتی به رو نمی‌آوردند!

اما توده‌‌ای بودن یا نبودنش؛ البته روزی توده‌ای بود. روزی ضد توده‌ای بود. و روزی هم نه این بود و [نه] آن. بخش مهمی از شخصیت جلال و جلالت قدر او همین عبور از گردنه‌ها و فراز و نشیب‌ها و متوقّف نماندن او در هیچکدام از آنها بود. کاش چند صباح دیگر هم می‌ماند و قله‌های بلندتر را هم تجربه می‌کرد.

3ـ غربزدگی را من در حوالی 42 خوانده‌ام. تاریخ انتشار آن را به یاد ندارم.

**جلال روشنفکران را توبه داد

4ـ اگر هر کس را در حال تکامل شخصیت فکری‌اش بدانیم و شخصیت حقیقی او را آن چیزی بدانیم که در آخرین مراحل این تکامل بدان رسیده است، باید گفت «در خدمت و خیانت روشنفکران» نشان دهنده و معیّن کننده‌ی شخصیت حقیقی آل احمد است. در نظر من، آل احمد، شاخصه‌ی یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران است. تعریف این جریان، کار مشکل و محتاج تفصیل است. امّا در یک کلمه می‌شود آن را «توبه‌ی روشنفکری» نامید. با همه‌ی بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه «توبه» هست.

جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل «آل احمد» توانست خود را از خطای کج‌فهمی، عصیان، جلافت و کوته‌بینی برهاند و توبه کند: هم از بدفهمی‌ها و تشخیص‌های غلطش و هم از بددلی‌ها و بدرفتاری‌هایش.

آل احمد، نقطه‌ی شروع «فصل توبه» بود. و کتاب «خدمت و ...» پس از غربزدگی، نشانه و دلیل رستگاری تائبانه. البته این کتاب را نمی‌شود نوشته‌ی سال 43 دانست. به گمان من، واردات و تجربیات روز به روز آلاحمد، کتاب را کامل می‌کرده است. در سال 47 که او را در مشهد زیارت کردم؛ سعی او در جمع‌آوری مواردی که «کتاب را کامل خواهد کرد» مشاهده کردم. خود او هم همین را می‌گفت.

**ناشری که سخنان جلال را تحریف کرد

البته جزوه‌‌ای که بعدها به نام «روشنفکران» درآمد، با دو سه قصه از خود جلال و یکی دو افاده از زید و عمرو، به نظر من تحریف عمل و اندیشه‌ی آل احمد بود. خانواده آل احمد حتی در «نظام نوین اسلامی» هم، تاکنون موفق نشده‌اند ناشر قاچاقچی آن کتاب را در محاکم قضایی اسلامی محکوم یا تنبیه کنند. این کتاب مجمع‌الحکایات نبود که مقداری از آن را گلچین کنند و به بازار بفرستند. اثر یک نویسنده‌ی متفکر، یک «کل» منسجم است که هر قسمتش را بزنی، دیگر آن نخواهد بود. حالا چه انگیزه‌‌ای بود و چه استفاده‌‌ای از نام و آبروی جلال می‌خواستند ببرند بماند. ولی به هر صورت گل به دست گلفروشان رنگ بیماران گرفت...

**آل احمد به راستی نعمت بزرگی بود

5 ـ به نظر من سهم جلال بسیار قابل ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع می‌شود. روشنفکر درست آن کسی است که در جامعه‌ی جاهلی، آگاهی‌های لازم را به مردم می‌دهد و آنان را به راهی‌نو می‌کشاند. و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است؛ با طرح آن آگاهی‌ها، بدان عمق می‌بخشد.

برای این کار، لازم است روشنفکر اولاً جامعه‌ی خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند. ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در این صورت است که می‌شود: العلماء ورثة الانبیاء.

آل احمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوّم و سوّم هم بی‌بهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملّت که به سوی انقلابی تمام‌عیار پیش می‌رود، نعمت بزرگی است. و آل احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست.

**مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست

6 ـ ... آل‌احمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیزهایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود. و ای کاش آل‌احمد چند سال دیگر هم می‌ماند.

7ـ آن روز هر پدیده‌ی ناپسندی را به شاه ملعون نسبت می‌دادیم. درست هم بود. امّا از اینکه آل احمد را چیز‌خور کرده باشند، من اطلاعی ندارم، یا از خانم دانشور بپرسید یا از طبیب خانوادگی.

8 ـ مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست ـ شمایی که او را می‌شناسید و نسبت به او انگیزه دارید. از طرفی مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب، حکم پرچم را داشتند. همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر است. و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست. اگر جلال هم چند سال دیگر می‌ماند ... افسوس.

سخنان دیگر رهبر انقلاب درباره جلال آل احمد به تاریخ 1377/02/22 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران‏ بر می‌گردد. ایشان در میانه‌های سخنانشان به تاریخ ایران و سران حزب توده اشاره می‌کنند و سپس تحلیل بسیار جالب درباره تاریخ روشنفکری در ایران و کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» می‌فرمایند:

**صادق‌ترین و مخلص‌ترین روشنفکران

شما به خاطرات «کیانورى» و دیگر رؤساى توده‌‏ای‌ها که در جمهورى اسلامى گیر افتادند، نگاه کنید! خاطرات اینها چاپ شده است؛ از پنجاه سال قبل، شصت سال قبل صحبت مى‏‌کنند. با آن‏که اینها شاید همه حقایق را هم نمى‏‌خواستند بگویند، اما کاملاً از گوشه و کنار حرفهایشان مشخّص مى‏‌شود که آن روز حقیقت حزب توده چه بود. درعین‏ حال، باز صادقترین و مخلصترین روشنفکران در همین مجموعه جمع شده بودند. یکى از آنها «جلال آل احمد» بود که من در این بحث، از حرف‌هاى او براى شما نقل خواهم کرد. مرحوم جلال آل احمد، جزو حزب توده بود. «خلیل ملکى» و دیگران، اوّل در حزب توده بودند.

من یادم نیست که این حرف را از خودش شنیدم، یا دوستى براى من نقل مى‏‌کرد. سال چهل و هفت ایشان به مشهد آمده بود. در جلسه‏‌اى که با آن مرحوم بودیم، از این حرفها خیلى گذشت. احتمال مى‏‌دهم خودم شنیده باشم، احتمال هم مى‏‌دهم کسى از او شنیده بود و براى من نقل مى‏‌کرد. مى‌‏گفت: ما در اتاقهاى حزب توده، مرتّب از این اتاق به آن اتاق جلو رفتیم - منظورش این بود که مراحل حزبى را طى کردیم و به جایى رسیدیم که دیدیم از پشت دیوار صدا مى‏‌آید! گفتیم آن‏جا کجاست؟ گفتند این‏جا مسکو است! گفتیم ما نیستیم؛ برگشتیم. یعنى به مجرّد این‏که در سلسله مراتب حزبى احساس کردند که این وابسته به خارج است، گفتند ما دیگر نیستیم. بیرون آمدند و با خلیل ملکى و جماعتى دیگر، نیروى سوم را درست کردند؛ مخلص‌ها آن‏جا بودند. این دوره، تا حدود دوران «دکتر مصدق» و بعد 28 مرداد 1332 ادامه یافت.

**سال 47 فهمیدیم که کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» را می‌نویسد

بعد از 28 مرداد، از لحاظ نشان دادن انگیزه‏‌هاى یک روشنفکر در مقابل یک دستگاه فاسد، سکوت عجیبى در فضاى روشنفکرى هست. خیلى از کسانى که در دهه بیست مورد غضب دستگاه قرار گرفته بودند، در دهه سى به همکاران مطیع دستگاه تبدیل شدند! آل احمد در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران»، از همین روشنفکرى دهه سى حرف مى‏‌زند. آل احمد این کتاب را در سال چهل و سه شروع کرده، که تا سال چهل و هفت ادامه داشت. سال چهل و هفت که آل احمد به مشهد آمد، ما ایشان را دیدیم. به مناسبتى صحبت از این کتاب شد، گفت مدّتى است به کارى مشغولم؛ بعد فهمیدیم که از سال چهل و سه مشغول این کتاب بوده است. او از ما در زمینه‏‌هاى خاصى مطالبى مى‏‌خواست، که فکر مى‏کرد ما از آنها اطّلاع داریم. آن‏جا بود که ما فهمیدیم او این کتاب را مى‌‏نویسد. این کتاب بعد از فوتش منتشر شد. یعنى کتابى نبود که در رژیم گذشته اجازه‏ پخش داشته باشد؛ کتابِ صددرصد ممنوعى محسوب مى‏شد و امکان نداشت پخش شود.

البته در این‏جا آل احمد مواضع خیلى خوبى را اتّخاذ مى‏‌کند؛ اما درعین‏ حال شما مى‏بینید که همین آل احمدِ معتقد به مذهب و معتقد به سنّتهاى ایرانى و بومى و شدیداً پایبند به این سنّتها و معتقد به زبان و ادب فارسى و بیگانه از غرب و دشمن غربزدگى، باز درباره مسائل روشنفکرى، در همان فضاى روشنفکرى غربى فکر کرده، تأمّل کرده، حرف زده و قضاوت نموده است! این که مى‏‌گویم روشنفکرى در ایران بیمار متولّد شد، معنایش همین است. تا هرجا هم ادامه پیدا کرده، بیمارى ادامه پیدا کرده است.

**روشنفکری در ایران بیمار متولد شد

و اما این بیمارى چه بود؛ یعنى کجا بروز مى‏کرد؟ این را از زبان آل احمد براى شما ذکر مى‏‌کنم. آل احمد در مشخصات روشنفکر مى‏‌گوید: یک مشخصات، مشخصات عوامانه روشنفکر است. او مى‏‌گوید معناى «عوامانه» این نیست که عوام، روشنفکر را این‏گونه تصوّر مى‏‌کنند؛ بلکه خود روشنفکر هم گاهى همین‏طور فکر مى‏‌کند. این خصوصیات سه تاست: اوّل، مخالفت با مذهب و دین - یعنى روشنفکر لزوماً بایستى با دین مخالف باشد! - دوم، علاقه‏ مندى به سنن غربى و اروپارفتگى و این‏طور چیزها؛ سوم هم درس خواندگى. این دیگر برداشت‌هاى عامیانه از روشنفکرى است؛ ممیّزات روشنفکر این است. یعنى اگر کسى متدیّن شد، چنانچه علّامه دهر باشد، اوّلْ هنرمند باشد، بزرگترین فیلسوف باشد؛ روشنفکر نیست! بعد مى‏‌گوید این سه خصوصیتى که برداشت عامیانه و خصوصیات عامیانه روشنفکرى است، در حقیقت ساده ‏شده دو خصوصیت دیگرى است که با زبان عالمانه یا زبان روشنفکرى مى‏‌شود آنها را بیان کرد. یکى از آن دو خصوصیت، عبارت است از بى‏‌اعتنایى به سنّت هاى بومى و فرهنگ خودى - که این دیگر بحث عوامانه نیست؛ این حتمى است - دیگرى، اعتقاد به جهان‏بینى علمى، رابطه علمى، دانش و قضا و قدرى نبودن اینها؛ مثالهایى هم مى‏‌زند.

این در حالى است که در معناى روشنفکرىِ ساخته و پرداخته فرنگ - که اینها آن را از فرنگ گرفتند و آوردند - به‏هیچ‏وجه این مفهوم و این خط و جهت و این معنا نیست! یعنى چرا باید یک روشنفکر حتماً به سنّتهاى بومیش بى‌‏اعتنا باشد؛ علت چیست؟ روشنفکرى، عبارت است از آن حرکتى، شغلى، کار و وضعى که با فعّالیت فکر سر و کار دارد. روشنفکر، کسى است که بیشتر با مغز خودش کار مى‏کند، تا با بازویش؛ با اعصاب خودش کار مى‏کند، تا با عضلاتش؛ این روشنفکر است. لذا در طبقات روشنفکرى که سپس در فصل هاى بعدى کتابش ذکر مى‏‌کند، از شاعر و نویسنده و متفکّر و امثال اینها شروع مى‌‏کند، تا به استاد دانشگاه و دانشجو و دبیر و معلم و روزنامه ‏نگار - که آخرین آنها روزنامه ‏نگار و خبرنگار است - مى‏‌رسد.

چرا باید کسى که با تفکر خودش کار مى‏کند، لزوماً به سنّتهاى زادگاه و کشور و میهن و تاریخ خودش بیگانه باشد، حتّى با آنها دشمن باشد، یا بایستى با مذهب مخالف باشد؟ پاسخ این سؤال در خلال حرفهاى خود این مرحوم، یا بعضى حرفهاى دیگرى که در این زمینه‏ها زده شده، به دست مى‏‌آید. علّت این است که آن روزى که مقوله روشنفکرى - مقوله «انتلکتوئل» - اوّل بار در فرانسه به وجود آمد، اوقاتى بود که ملت فرانسه و اروپا از قرون وسطى‏ خارج شده بودند؛ مذهب کلیسایىِ سیاهِ خشنِ خرافىِ مسیحیّت را پشت سر انداخته و طرد کرده بودند...

**قلمت را هرگز...

همچنین ایشان در تاریخ 1384/10/29 در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه‌السّلام) نیز وقتی سراغ موضوع روشنفکر و روشنفکری می‌روند، گریزی به موضوع جالا و اندیشه‌هایش می‌زنند و می‌فرمایند:

در طول این سال‌ها، از طرف دستگاه استکبار، براى خریدن نخبگان اقداماتى انجام شد؛ نخبگانى که اگر چه از لحاظ علمى یا سیاسى نخبه بودند؛ اما ارزش درونى‌شان، خیلى پایین بود و خیلى راحت خریده شدند؛ قلم‌ها و زبان‌هایشان را فروختند، حتى فکرها و وجودشان را فروختند؛ این از زمان‌هاى خیلى قدیم شروع شد؛ یعنى از قدیمِ در دوران معاصر؛ از زمانى که روشنفکرى غربى در این کشور به وجود آمد - که من یک وقتى گفتم روشنفکرى در کشور ما بیمار متولد شد -. از آن روز اینها سراغ این نخبه‌ها رفتند و با پول تطمیع‌شان کردند. اینها هم حقیر، ضعیف و اسیر بودند و تن دادند و خودشان را به پول فروختند. چهل سال قبل از این، مرحوم آل احمد مى‌نویسد: «اگر مى‌فروشى، همان به که بازوى خود را؛ اما قلم خود را هرگز.» این را آل احمد در دهه‌ى چهل، در یکى از کتاب‌هایش نوشته است. انسان بازو و تنش را بفروشد؛ اما قلمش را - یعنى جان و فکرش را - نفروشد. اما آنها فروختند و دیگران هم خریدند؛ نخبگان را گرفتند. لذا حرکت‌هاى عمومى مردمى در بسیارى از جاها، نه فقط از سوى نخبگان همراهى نشد؛ بلکه حتى نخبگان مثل یک دیوارى در مقابل آن ایستادند. آن وقت بهانه‌ى نخبگان در مقابل حرکت‌هاى اسلامى، پیش خودشان چه بود؟ مى‌گفتند اینها قدیمى است، اینها متحجّرانه است، اینها آخوندبازى است، اینها نمى‌دانم فلان است...

**زبانى که من با آن حرف مى‌زنم، زبان من است

 رهبر انقلاب همچنین در دو مورد دیگر به اندیشه آل احمد اشاره دارد و آن درباره زبان و ادبیات فارسی است و ادعایی که عده‌ایی درباره پیراستن زبان فارسی از کلمات عربی دارند. ایشان در تاریخ 1370/09/18در دیدار اعضاى شوراى عالى ویرایش زبان فارسى در صدا و سیما می‌فرمایند:

من از آن آدمهایى نیستم که معتقد باشم چون کلمه عربى است، باید آن را کنار گذاشت؛ نه، کلمه عربى است، اما به قول مرحوم آل احمد، جزو زبان من است. او مى‌گفت، به من اعتراض مى‌کنند که چرا کلمات عربى به کار مى‌برى؟ در پاسخ مى‌گفت که این جزو زبان من است؛ عربى نیست، بیگانه نیست؛ حالا اصلش متعلق به هرجا باشد. من آن اعتقاد را ندارم؛ اما چرا زبان ما با این سعه‌ى عظیم و با این گسترش فراوان - که بلاشک از این جهت، از زبان عربى بازتر و پُرکشش‌تر است و ترکیب‌پذیرى خوبى دارد - بایستى در یک کلمه گیر کند؟ به‌هرحال، ما معادل فارسى «ملت» را هم نداریم؛ چاره‌یى نداریم؛ بایستى کلمه‌ى «ملت» را بگذاریم. غرض، مى‌خواهم عرض بکنم که مسأله‌ى ویراستارى، این‌قدر حساس است.

یا در تاریخ1369/12/21 در دیدار با مدیران و مسؤولان بخشهاى خبرى صدا و سیما می‌فرمایند:

فارسى صحیح، زبان شیرین و پُروسعتى است. الان زبان ما، از زبان عربى وسیعتر است. البته زبان درى اصلى که ما تا امروز بر آن اساس حرکت کرده‌ایم، از عربى وسیعتر نیست؛ لیکن امروز هرچه که در زبان ماست - تقریباً شصت‌درصد زبان ماست و چهل درصد از عربى لغت آورده‌ایم - متعلق به ماست و به قول مرحوم آل احمد، زبانى که من با آن حرف مى‌زنم، زبان من است. مثلاً بگوییم «حرف»، عربى است و آن را تلفظ نکنیم! نه، این‌طور نیست. «حرف»، فارسى است و ما با هم حرف مى‌زنیم.

شنبه 2/9/1392 - 16:37
آموزش و تحقيقات

پزشکان آمریکایی معتقدند که بسیاری از حملات ناگهانی قلبی مدتی قبل از اینکه اتفاق بیافتند با علائم هشداردهنده همراه هستند.

31-23.JPG

به گزارش سرویس «سلامت» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به گفته پزشکان آمریکایی بیش از نیمی از مردان میانسالی که ایست قلبی ناگهانی را تجربه می‌کنند از یک ماه قبل علائم آن را دارند که اگر زودتر معاینه شده باشند می‌توان در بیشتر موارد از حمله قلبی جلوگیری کرد.

 

ایست قلبی زمانی اتفاق می‌افتد که قلب عمل پمپاژ را به طور ناگهانی متوقف می‌کند و در صورتی که بیمار سریعا احیای قلبی ریوی دریافت کند به سرعت از شوک الکتریکی برای بازگرداندن ضربان طبیعی قلب او استفاده شود، از مرگ جان سالم به در خواهد برد.

 

هر ساله در آمریکا حدود 360 هزار مورد حمله قلبی خارج از بیمارستان‌ها گزارش می‌شود که تنها در 9.5 درصد از این موارد بیماران جان سالم به در می‌برند.

 

«ایلوی ماریجون»، محقق ارشد این مطالعه از لس‌آنجلس گفت: در این بررسی علائم و سوابق پزشکی 567 مرد 35 تا 65 ساله که در فاصله سال‌های 2002 و 2012 میلادی در خارج از بیمارستان دچار حمله قلبی ناگهانی شده بودند بررسی و مشخص شد که 53 درصد آنان از قبل علائم حمله را داشته‌اند.

 

به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری شینهوا، متخصصان قلب و عروق تاکید دارند که این علائم شامل درد قفسه‌سینه، تنگی نفس، سرگیجه و بی‌حالی هستند که به گفته «ماریجون»، تقریبا 80 درصد این علائم چهار هفته تا یک ساعت پیش از حمله قلبی قابل تشخیص هستند.

جمعه 1/9/1392 - 15:56
پوست و مو

یک متخصص پوست و مو، استفاده از کرم‌های ضد آفتاب در روزهای ابری را همانند روزهای آفتابی برای محافظت بهینه از پوست ضروری دانست.

111-45.jpg

دکتر علی ابراهیمی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کرمانشاه، با اشاره به اینکه همواره میزانی از اشعه ماوراء بنفش خورشید از ابر عبور می‌کند، اظهار داشت: به همین علت توصیه می‌شود در روزهای ابری و زمستانی نیز همانند روزهای آفتابی استفاده از کرم ضد آفتاب ادامه پیدا کند.

 

وی با بیان اینکه می توان از سن یک سالگی به بعد برای کودکان از کرم ضد آفتاب استفاده کرد، خاطرنشان کرد: برای پوست کودکان در این زمینه کرم‌های ضد آفتاب مخصوصی وجود دارد که باید از آنها به جهت تفاوت پوست کودکان با افراد بزرگسال استفاده شود.

 

وی همچنین توصیه کرد: افراد دارای پوست‌های مختلف از جمله پوست چرب، خشک و آکنه دار نیز متناسب با ویژگی‌های پوست خود از کرم‌های مخصوص استفاده کنند.

 

ابراهیمی در ادامه میزان قدرت محافظت کرم ضد آفتاب از پوست را دو تا سه ساعت عنوان و اظهار داشت: چنانچه فرد از منزل به مکانی مسقف می رود باید کرم ضد آفتاب استفاده کرده و بعد از مراجعت از آن مکان نیز می‌تواند دوباره کرم ضد آفتاب را مصرف کند.

 

این متخصص پوست معتقد است: چنانچه کرم ضد آفتاب به طو پیوسته برای مدت طولانی روی پوست بماند برای پوست ایجاد مشکل نخواهد کرد.

جمعه 1/9/1392 - 15:54
آموزش و تحقيقات

محققان می گویند: انجام دیالیز در شب به سلامت کلیه ها کمک می کند و خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی را کاهش می دهد.

به گزارش ایرنا به نقل از هلث، دکتر ˈکریستوفر اورگاردˈ و همکارانش در بیمارستان ˈتورنتوˈ در کانادا اعلام کردند: بیمارانی که در مراحل پایانی بیماری کلیه قرار دارند خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی در آنها پنج برابر بیشتر است. 

آنها افزودند: دیالیز طولانی به خصوص در هنگام شب که بیمار در زیر دستگاه دیالیز به خواب می رود به افزایش سلامت کلیه و کاهش خطر بیماری قلبی عروقی کمک می کند. 

محققان خاطر نشان کردند: از آنجا که مدت زمان و تعدد دیالیز های شبانه بیشتر است، سموم خون در این نوع دیالیز بیشتر و بهتر دفع می شود و به سلامت کلیه کمک می کند. 

آنها ادامه دادند: همچنین در دیالیز های شبانه خطر ابتلای بیمار به بیماری های قلبی عروقی کاهش می یابد. 

به گفته محققان، بطور معمول دیالیزهای شبانه شش بار در هفته انجام می شود و فواید زیادی برای بیمار دارد. 

دیالیز در مبتلایان به نارسایی حاد کلیه که سطح نیتروژن اوره در سرم خون آنها به 100 - 70 میلیگرم در دسی لیتر می رسد، انجام می شود. 

به مجموعه نشانه ها و علایمی که به علت آثار سمی افزایش مواد نیتروژنی و دیگر مواد زاید در خون ایجاد می شود ˈسندرم اورمیˈ گویند. 

جمعه 1/9/1392 - 15:47
شخصیت ها و بزرگان

ایرنا - «جلال آل احمد » یکی از شخصیت های تاثیر گذار در حوزه ادبیات داستانی و مستند نگاری است، او از نویسندگان صاحب سبک دوران معاصر به شمار می رود، جلال توانست با تامل در خود و اضاع اجتماعی مردم و با نثر و زبان خاص آثار ارزشمندی از خود بر جای گذارد.

آل احمد نویسنده و مقاله نویس معاصر و صاحب سبکی است که علاوه بر نویسندگی می توان او را یک منتقد اجتماعی نامید و در میان آثارش وضعیت حاکم بر جامعه زمان او را دریافت. 

او بیش از آنکه داستان نویس باشد منتقد بود و با سلاح داستان برای تقابل با جامعه نابهنجار زمانه خود استفاده می کرد، داستان های وی در دو گونه اجتماعی و سیاسی می گنجید. 

آنچه شخصیت و آثار جلال را نزد بسیاری متمایر می سازد نگاه چند وجهی او به وقایع اطراف و توجه به لایه های زیرین و متفاوت اجتماع است. تلاطم های زندگی از او شخصیتی متمایز و متفاوت از دیگران ساخت، او دارای روحیه ای جست و جو گر بود . 

از مهمترین ویژگی های نثر وی می توان به موجز بودن آنها اشاره کرد. 

«شمس آل احمد» برادر جلال معتقد است ، جلال به نویسندگی به عنوان یک فریضه روزانه نگاه می کرد، وی روزی چند نوبت خلوت می گزید و می نوشت، او متجاوز از ده ساعت در اتاق کارش به نوشتن مشغول بود . 

وی در مورد روحیات و خصوصیات اخلاقی جلال نیز می گوید: او در همه کارش شتاب داشت و تند می رفت، یکی از حاضر جواب ترین افرادی بود که می شناختم، برای او هر پدیده ای تازگی داشت . 

«سیمین دانشور» همسر جلال هم در جایی می گوید: جلال حسابگر و سازشکار نبود ، هیچ وقت تحمل دست های آلوده را نداشت و نوکری و نان به نرخ روز خوردن و مجیز دیگران را گفتن در او دیده نمی شد. 

او در مورد آثار همسرش معتقد بود: اگر جلال در نوشته هایش تلگرافی، حساس و دقیق ، تیز بین، افراطی ، خشن ، صمیمی و حادثه آفرین است و اگر کوشش می کند خانه ظلم را ویران کند و اگر در نوشته هایش میان سیاست و ادب، ایمان و کفر در جدال است در زندگی روزمره هم همینطور است . 

استواری مدوام، صراحت بیان، صلابت سخن، حکایت از روح تسلیم ناپذیر او دارد، آنجا که باید بی پروا و دشمن ستیز بگوید هیچ ترسی ندارد و بدون گریز حقایق را باز گو کرده و هشدار می دهد. 

«فیروز زنوزی جلالی» نویسنده معاصر نیز به فرهنگی ایرنا در مورد ویژگی های جلال آل احمد می گوید: جلال نویسنده ای صاحب سبک و هنرمندی عمل گرا بود.جلال را می توان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد او قصه نویس، منتقد و مقاله نویسی است که شاید کمتر نویسنده ای را بتوان در ردیف وی قرار داد. 

خالق رمان « قاعده بازی » می افزاید: جلال از روحیه ای جست وجو گر برخوردار و همواره به دنبال افکار و عقاید دیگر بود، او هیچگاه در مسایل جاری جامعه حل نمی شد. 

این نویسنده معاصر، کتاب «خسی در میقات» را بهترین اثر جلال برشمرد و گفت : به نظر هیچ اثری را نمی توان با آن مقایسه کرد. 

وی در پاسخ به این پرسش که نویسندگان چطور می توانند از سبک جلال پیروی و آثار ماندگاری همچون وی خلق کنند،می گوید: او سبک خاص خود را داشت و از کسی تقلید نمی کرد اگر امضا و اسم او از اثرش برداشته می شد سبک او به گونه ای بود که اهل فن می دانستند این نوشته قلم جلال است، امروز نویسدگان ما نیز باید بگونه ای بنویسند که سبک آنها شناخته شده و ماندگار باشد . 



* زندگینامه جلال آل احمد 

« جلال الدین سادات آل احمد » معروف به جلال آل احمد در دوم آذر ماه سال 1302 در محله سید نصر الدین پاچنار تهران دیده به جهان گشود، پدر او سید احمد حسینی طالقانی و مادرش آمنه بیگم اسلامبولچی نام داشت. 

وی در خانواده ای مذهبی رشد یافت و پس از پایان دوره دبستان و دبیرستان پدر جلال او را به نجف فرستاد تا به تحصیل در علوم دینی بپردازد اما چند ماه بیشتر دوام نیاورد و به ایران بازگشت. 

او دوران کودکی خود را در محیطی کاملا مذهبی سپری کرد، در آن دوران سرنوشت ساز هیچ کس نتوانست بر روح جلال تاثیر بگذارد. حضور در مدرسه دارالفنون سبب شد بر خلاف نظر پدر با اندیشه ها و باورهای زمان خود آشنا شود، در سال 1318 متوجه علاقه شدید خود به نوشتن شد، او بنا به توصیه پدر زبان و ادبیات عرب و همچنین زبان فرانسه را فرا گرفت و توانست پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته باشد . 

در سال 1324 به طور جدی به سمت داستان نویسی روی آورد، اولین اثر وی داستان کوتاهی به نام «زیارت » بود . در همان سال، چند داستان کوتاه دیگر از وی در مجموعه

«دید و بازدید» به چاپ رسید. 

در سال 1326 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و کتابی با عنوان «از رنجی که می بریم» را به رشته تحریر در آورد و پس از آن اثر «سه تار» را خلق کرد. 

او در حوزه ترجمه نیز ورود کرد و آثاری همچون «ژید» ،«کامو» و «داستایوفسکی» را ترجمه کرد، در همان سال بود که با « سیمین دانشور» ازدواج کرد. آنها هچیگاه صاحب فرزند نشدند. 

در سال 1333 و 1334، «اورازان»، «هفت مقاله» و « ترجمه مائده های زمینی » را منتشر کرد و سه سال بعد « مدیر مدرسه» و « سرگذشت کندوها» را به چاپ رساند . 

وی در سالهای 1340 تا 1345 آثاری به نام های « کارنامه سه ساله» ، «غرب زدگی» ، «سنگی بر گوری» و «خسی در میقات» را نوشت. 

«کرگدن» نمایشنامه ای از اوژان یونسکورا، « در خدمت و خیانت روشنفکران» ، «نفرین زمین » و ترجمه «عبور از خط» از دیگر آثار جلال به شمار می رود. 

جلال در صحنه مطبوعات نیز حضوری فعال داشت و در روزنامه ها و نشریات فعالیت می کرد؛ وی در اواخر عمر به جنگل های اسالم رفت و در آنجا ساکن شد. 



* آثار 

اثار جلال آل احمد را می توان در 5 شاخه قصه و داستان، ترجمه ، مشاهدات و سفرنامه ، مقالات و کتب تحقیقی و خاطره ها و نامه ها طبقه بندی کرد . 

دید و بازدید، از رنجی که می بریم ،سه تار ، زن زیادی ، سرگذشت کندوها ، مدیر مدرسه ،نون والقلم ، نفرین زمین ، پنج داستان ،چهل طوطی اصل و سنگی بر گوری از آثار وی در حوزه داستان و قصه به شمار می رود. 

اورازان ، جزیره خارک، در یتیم خلیج فارس ، خسی در میقات ، تات نشینهای بلوک زهرا ، سفر به ولایت عزرائیل ، سفر روس از آثار او در حوزه مشاهدات و سفرنامه است . 

هفت مقاله ، غرب زدگی ، کارنامه سه ساله ، ارزیابی شتابزده ، یک چاه و دو چاله ، در خدمت و خیانت روشنفکران از مقالات و کتابهای تحقیقی جلال به شمار می رود. 

عزاداری های نامشروع ، محمد آخرالزمان نوشته بل کازانوا نویسنده فرانسوی، بیگانه و سوء تفاهم از آلبرکامو، دست های آلوده از ژان پل سارتر، بازگشت از شوروی از آندره ژید، مائده های زمینی اثر ژید، کرگدن از اوژن یونسکو، عبور از خط از یونگر ، تشنگی و گشنگی نمایشنامه ای از اوژن یونسکو نیز ازآثار ترجمه جلال محسوب می شود. 

نامه های جلال آل احمد به کوشش علی دهباشی درحوزه خاطره ها و نامه های این نویسنده جای دارد . 

این نویسنده مشهور در غروب هفدهم شهریور ماه سال 1348 در چهل و شش سالگی در اسالم بدرود حیات گفت و در مقبره آیت الله فیروز آبادی در شهر ری به خاک سپرده شد. 

جمعه 1/9/1392 - 15:45
ازدواج و همسرداری

ایرنا - شش ماه اول امسال روزانه 412 زوج از یکدیگر طلاق گرفته اند، هر فرد با شنیدن این آمار طلاق مات و مبهوت می ماند از غفلت مسئولان. این خبر به استناد آمار اعلام شده توسط احمد تویسرکانی معاون رئیس قوه قضاییه و رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور بدست می آید.

الف در گزارش خود افزوده است: معاون رئیس قوه قضاییه و رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور آخرین آمار ثبت واقعه حیاتی ازدواج را در شش ماه نخست امسال، 626 هزار و 395 واقعه اعلام کرد که بیانگر پنج درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال 1391 است، در حالیکه طلاق با 76 هزار و 644 مورد در مدت مورد بررسی در مقایسه با نیمه اول سال قبل هفت درصد افزایش یافته است.

تویسرکانی 9 دلیل زیر را علت بروز طلاق در شش ماه نخست امسال اعلام کرده است: 

- دخالت خانواده ها 15.4 درصد

- تحقق نیاقفتن شرط ضمن عقد 14.8

- ترک زندگی توسط یکی از زوجین 7.7

- اعتیار 6.5

- استنکاف شوهر از دادن نفقه 4.1

- فقرمالی به صورت مشخص 4 

- ضرب و شتم و سوءرفتار 3.2

- اختلالات روانی 1.3

- محکومیت یکی از زوجین به حبس بیش از 5 سال یک درصد

آمار بالا نشان می دهد که طلاق دیگر در بین زوج های ایرانی عادی شده است و زوج ها با کوچک ترین مشکلی جدایی را بهترین راهکار می دانند. زوج هایی که اغلب زیر 30 سال سن دارند و طلاق ها در 5 سال اول زندگی شان اتفاق می افتد.

گلزاری معاون ساماندهی امور جوانان وزارت وزرش و جوانان با بیان اینکه 20 درصد میانگین ازدواج های کشور به طلاق منجر می شود می گوید : خیانت همسران، کودک آزاری و همسر آزاری بر زوال خانواده موثر است، در کشور ما یکی از مشکلات اساسی در ارتباط با خانواده تشکیل نادرست آن، نبود زندگی مناسب در طی زندگی زوجین و درست جدا نشدن در هنگام طلاق است و در ارتباط با این سه مورد در کشور با مشکل مواجهیم. 

رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس می گوید: یکی از دلایل افزایش طلاق گرایش به مصرف فرهنگ غرب و گسترش فساد و بی بند و باری های جنسی و آزادی های افسارگسیخته دانست. بر اساس بررسی هایی که مشاوران بنده بر اساس اطلاعات به دست آمده از مطالعات میدانی در دادگاه های خانواده در این خصوص انجام داده اند، در حال حاضر اصلی ترین علت طلاق، اعتیاد به مواد مخدر است. اعتیاد به شیشه اولین رتبه را بین عوامل طلاق ناشی از اعتیاد به خود اختصاص می دهد.

عزیزی با بیان اینکه حق طلاق نباید در دست زنان باشد می گوید :دومین عامل، مشکلات اقتصادی است که زوج های جوان در زمان تشکیل خانواده از عهده تأمین هزینه های زندگی برنیامده و راه حل را در طلاق می یابند. بالا رفتن توقع زنان و و تنوع خواهی مردان، نفوذ آداب و رسوم غربی و پیچیده تر شدن زندگی مشترک از دلایل دیگر افزایش طلاق در ایران است



**ثبت 2 ازدواج موقت به ازای هر 10 ازدواج رسمی

دکتر علی مظفری نایب رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق از ثبت 2 ازدواج موقت به ازای هر 10 ازدواج رسمی خبر می دهد و اعتقاد دارد: نرم افزار جامعی که علل طلاق را ثبت می کند نشان می دهد در 6 ماهه اول امسال دلایل طلاق عبارت بودند از نبودن تناسب میان دختر و پسر و خانواده ها، تفاوت های اعتقادی، رعایت نکردن مسائل شرعی از سوی یکی از زوجین، عدم شناخت کافی از یکدیگر و مشکلات زناشویی است. 

مظفری می افزاید: بر اساس تحقیقات ما مثلثی سه ضلعی برای دلایل طلاق تعریف کرده ایم که اول مشکلات اقتصادی، دوم مشکلات فرهنگی و اجتماعی و سوم مسائل اعتقادی دلایل طلاق را در جامعه امروز تشکیل می دهند. البته نباید غافل بود از اینکه سریال های خارجی و تغییر فرهنگ و دیدگاه هم تأثیرگذار بوده است به عنوان مثال در دهه اول انقلاب طلاق بسیار زشت و زننده بود و خانواده از اینکه فرزندش طلاق گرفته آفتابی نمی شد ولی امروز طلاق در جامعه مد شده است.

نایب رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق با بیان اینکه 66 درصد از مردان ایرانی بعد از ازدواج دنبال این می روند که چگونه با همسرشان رابطه زناشویی داشته باشند، گفت : 92 درصد طلاق ها در 8 سال نخست زندگی رخ می دهد، مجلس نمی تواند مسئولی را احضار کرده و از او سؤال کند چرا طلاق افزایش داشته است؟

محمدتقی حسن زاده رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های وزارت جوانان درباره علل اصلی طلاق در ایران اعتقاد دارد: آخرین پژوهش های انجام شده در مورد گروهی از زوج های متقاضی طلاق به عنوان جامعه آماری، نشان می دهد که ارتباط ناسالم و فساد اخلاقی، مهم ترین علت طلاق در میان جوانان ایرانی است. دلایل دیگری همچون اختلال روانی، ترک نفقه، اجرا گذاشتن مهریه، بیکاری و نداشتن شغل مناسب به ترتیب در مقام های دیگر علل افزایش طلاق عنوان شده است.

اعظم پورخاتون کارشناس ارشد مطالعات زنان به ایسنا می گوید : عمده دلایل طلاق به دوران قبل از ازدواج برمی‎گردد که زوجین شناخت کافی نسبت به یکدیگر ندارند. وی تصریح کرد: زوجین بین 24 تا 29 سال بیشتر به طلاق پرداخته و عمر ازدواج آن ها 2 تا 5 سال است.



**افزایش طلاق های عاطفی 

طلاق عاطفی یا طلاق خاموش حالتی است که در آن هرچند زن و مرد همچنان به زندگی در زیر یک سقف ادامه می دهند، اما از نظر عاطفی نسبت به یکدیگر سرد شده و اعتماد به هم و جذابیت برای یکدیگر را از دست می دهند. هر چند آمار رسمی از میزان طلاق عاطفی در ایران وجود ندارد، اما کارشناسان تخمین می زنند که میزان طلاق عاطفی دو برابر میزان طلاق رسمی در کشور باشد.

پروفسور حسین باهر جامعه شناس و بنیانگذار مکتب رفتار شناسی در ایران در ارتباط با تعداد طلاق های عاطفی ای که به نسبت هر ازدواج صورت می گیرد می افزاید: تقریباً 25 درصد ازدواج ها به طلاق رسمی می انجامد، 25 درصد در مسیر صحیح ادامه می یابد و مابقی زوج ها از درجاتی از طلاق عاطفی رنج می برند. از مجموعه دلایل این پدیده می توان به مشکلاتی از قبیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در جامعه به مرور زمان به وجود می آید و بر خانواده ها نیز اثر می گذارد؛ اشاره کرد. 

دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه در رابطه با طلاق عاطفی می گوید : آمار دقیقی را نمی توان در این زمینه ارائه داد اما این روشن است که از هر 10 ازدواج صورت گرفته دو مورد آن به طلاق رسمی ختم شده و چهار مورد آن نیز گرفتار خاموشی روابط زناشویی و طلاق عاطفی می شوند.

تعداد طلاق های عاطفی در خانواده ها همیشه به دلایل عرفی و فرهنگی جامعه بیشتر از طلاق های رسمی است. طلاق های عاطفی نه تنها برای خود افراد نتایج سوئی را به دنبال دارد بلکه برای جامعه هم مشکل ساز می شود زیرا تأثیر خاموشی روابط زن و مرد در فعالیت های خارج از خانه هم دیده می شود و زن و شوهری که مدتی است دچار اختلاف شده اند از لحاظ روانی نیز آمادگی لازم را برای فعالیت های خارج از خانه ندارند.

جمعه 1/9/1392 - 15:42
آموزش و تحقيقات

پژوهشگران اعلام کردند میزان کافئین موجود در یک فنجان قهوه به عملکرد بهتر رگ‌های خون کمک می‌کند.
دکتر ماساتو تسوتسویی سرپرست محققان و استاد پزشکی قلب در دانشگاه ریوکیوس در اوکیناوا ژاپن، اعلام کرد میزان کافئین موجود در یک فنجان قهوه عملکرد رگ‌های خونی در یک انگشت-- معیاری برای اندازه‌گیری چگونگی عملکرد رگ‌های کوچک خونی در سرتاسر بدن-- را بهبود می‌بخشد.
پژوهشگران در این تحقیقات شرایط سلامت و تاثیرات نوشیدن قهوه حاوی کافئین و بدون کافئین را در 27 بزرگسال سالم بررسی کردند.
تسوتسویی با انتشار بیانیه‌ای تصریح کرد میزان جریان خون در رگ‌های شرکت‌کنندگانی که قهوه حاوی کافئین نوشیدند نسبت به افرادی که قهوه بدون کافئین مصرف‌ می‌کردند، 75 درصد بیشتر بود.
وی در ادامه تصریح کرد نوشیدن قهوه حاوی کافئین به افزایش فشار خون در رگ‌ها و همچنین بهبود عملکرد رگ‌های خونی منجر شد؛ اما سرعت تپش قلب شرکت‌کنندگان دو گروه با یکدیگر همسان بود.
تسوتسویی گفت هنوز مشخص نیست که قهوه دقیقا چگونه بر عملکرد رگ‌های کوچک تاثیر می‌گذارد، اما این تاثیر احتمالا از باز شدن رگ‌ها و کاهش التهاب‌ ناشی می‌شود.
وی افزود نتیجه این تحقیقات می‌تواند در آینده به کشف شیوه‌های جدید درمانی برای بیماری‌های قلبی منجر شود.
طبق تحقیقات پیشین، نوشیدن قهوه همچنین خطر مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی و سکته مغزی را کاهش می‌دهد.
به گزارش یونایتدپرس از دالاس، نتایج این تحقیقات در جلسات علمی «انجمن قلب آمریکا» در شهر دالاس-ایالت تگزاس ارائه شد.

واحد مرکزی خبر

جمعه 1/9/1392 - 15:40
تغذیه و تناسب اندام

فلوشیب سم‌شناسی گفت: مواد غذایی با ماندگاری بالا به دلیل داشتن مواد افزودنی و شیمیایی باعث عوارض گوارشی و آلرژی در کودکان زیر ۲ سال می‌شود.

خبرگزاری فارس: مواد غذایی با ماندگاری بالا به آلرژی و مشکلات گوارشی در کودکان زیر ۲ سال می‌انجامد

فریبا سرنقی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس گفت: به طور کلی برای تغذیه کودکان زیر 2 سال باید از غذاهای تازه یا مواد غذایی بسته‌بندی که تاریخ مصرف کوتاه و چند روزه دارند استفاده کرد.

فلوشیب سم‌شناسی گفت: موادی که دارای ماندگاری بیش از یکی دو روز هستند برای آنکه بتوانند ماندگاری بیشتری داشته باشند مسلماً در ساخت آنها از مواد شیمیایی و مواد افزودنی استفاده شده است که در آینده باعث عوارض گوارشی و آلرژی در کودکان خواهد شد.‌

متخصص کودکان تصریح کرد: از طرفی در بسیاری از آب میوه‌های صنعتی از مواد شیرین‌کننده زیاد استفاده می‌کنند که هم در ذائقه کودک تأثیر‌ می‌گذارد و هم مانع از خوردن غذاهای اصلی در کودک و به اسهال منجر می‌شود.

وی وجود مواد رنگی و افزودنی در مواد بسته‌بندی شده را زمینه بروز آلرژی و آسم در کودکان دانست.

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: ما به مادران کودکان 6 ماهه توصیه می‌کنیم که برای کودک فرنی درست کنند اما متأسفانه می‌بینیم که از پودرهای فرنی آماده در بازار استفاده می‌کنند که باید به این مادران بگویم که اگر در بسته‌بندی هر چقدر بهداشت رعایت شود باز هم امکان آلودگی عفونی وجود دارد.

سرنقی به بسته‌بندی فلزی در کنسرو و کمپوت‌‌ها اشاره داشت و گفت: مواد غذایی موجود در این بسته‌بندی‌ها فلزات سنگین را به همراه دارند.

متخصص کودکان توصیه کرد: در کودکان زیر 2 سال از مواد غذایی تازه استفاده شود تا سلامت کودکان بیش از پیش حفظ شود.

جمعه 1/9/1392 - 15:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته