• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 907
تعداد نظرات : 488
زمان آخرین مطلب : 4465روز قبل
آلبوم تصاویر

صفحه‌ای از قرآن کتاب مقدس مسلمانان که متعلق به سدهٔ هشتم یا نهم میلادی و دورهٔ حکومت عباسیان است. برروی این صفحه سورهٔ فتح به خط کوفی نوشته شده‌است. این برگ متعلق به نگارخانه آرتور سکلر در شهر واشنگتن دی.سی. است.

سه شنبه 10/1/1389 - 7:1
ادبی هنری
ستایش برای خداست كه به نیروی خود شب و روز را پدید آورد،
و به نیروی خود میان آن دو تفاوت نهاد،
و برای هر یك اندازه و زمانی حساب شده قرار داد.
از هر یك از آن دو می‌كاهد و بر دیگری می‌افزاید، و آن گاه آنچه را كاسته، باز می‌گرداند تا روزیِ بندگان و مایه‌ی پرورش ایشان كه مقدّر شده، فراهم آید.
پس شب را برای آنان بیافرید تا در آن از رنج و كوشش بیاسایند، و آن را همچون پوششی گردانید تا در آن به خواب راحت روند و با آن به آسایش و نیرو رسند و از لذّتِ شبانگاهی برخوردار شوند.
و روز را برای آنان پدید آورد تا در روشنایی‌اش فضل و بخشش او را جستجو و وسیله‌ی روزی جستن را فراهم نمایند و در زمینِ خدا به تكاپو درآیند تا از نعمت‌های این جهان بهره‌مند شوند و سعادت آن جهان را دریابند.
و خداوند بدین وسیله، كارشان را سامان می‌دهد و از كردارشان با خبر می‌شود و می‌نگرد كه در هنگامه‌های فرمانبرداری از او و به جا آوردن واجبات و فرمان‌هایش چگونه‌اند، تا بدكاران را كیفر بد رساند و نیكان را پاداش نیك دهد.
خدایا، ستایش برای توست كه پرده‌ی تاریك شب را به روشنایی صبحگاهان شكافتی و ما را از روغ روز برخوردار كردی و جاهای جُستنِ روزی را نشانمان دادی و از آسیب پیشامدهای ناگوار در امان داشتی.
ما و همه‌ی چیزها، جملگی، چون به خود آمدیم، خویشتن را از آنِ تو دیدیم: آسمان و زمین و آنچه در آن دو پراكنده ساختی، آرمیده و جنبنده، ایستاده و رونده، و هر چه در هواست، و هر چه زیرِ زمین است.
خود را در پنجه‌ی قدرت تو یافتیم. همه از آن تو و در قلمرو فرمانروایی توایم. خواست و اراده‌ی تو ما را در بر گرفته، و هر چه می‌كنیم، به فرمان تو و در سایه‌ی تدبیر توست.
ما را هیچ كاری نیست جز آنچه تو فرموده‌ای، و هیچ بهره‌ی نیكی نداریم جز آنچه تو بخشیده‌ای.
این روز، روزی نو و بر ما گواهی آماده است. اگر نیكی كنیم، ما را با ستایش بدرود گوید، و اگر بدی كنیم، با نكوهش از ما جدا گردد.
خدایا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و روزی‌مان كن كه به شایستگی با چنین روزی همراه گردیم، و مگذار از آن جدا شویم در حالی كه گناهی كوچك یا بزرگ از ما سر زده باشد.
و در این روز، نیكی‌های فراوان به ما عطا فرما و ما را از گناهان به دور دار. بامداد و شامگاهش را برای ما از سپاس و ستایش و پاداش و ذخیره‌ی آن جهان و بخشش و نیكی آكنده ساز.
خدایا، رنجِ‌نوشتنِ كارهای بد را از فرشتگان بزرگواری كه كارهای ما را می‌نویسند، بردار، و كارنامه‌های ما را از نیكی‌ها پُر ساز، و زشتكاری‌هایمان را وسیله‌ی بی‌آبرویی نزد فرشتگان قرار مده.
خدایا، در همه‌ی ساعاتِ این روز، از سوی بندگانت برای ما بهره‌ای نیك، و از سپاسگزاری نصیبی عنایت فرما، و از جمله‌ی فرشتگانت گواهی راستین بر ما بگمار.
خدایا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از پیش رو و پشت سر، و از راست و چپ، و از همه سو، نگهبان باش؛ آن گونه كه از گناه در امان مانیم و به فرمانبرداری تو راه یابیم، و این همه، در راه محبت تو باشد.
خدایا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را در این روز و شب، و در همه روز، موفق گردان كه نیكی كنیم و از بدی بپرهیزیم و نعمت را سپاس گوییم، و پیرو سنّت‌ها باشیم و بدعت‌ها را كنار نهیم. و به كارهای پسندیده فرمان دهیم، و از ناپسندی‌ها باز داریم، و اسلام را پاسداری كنیم، و در نكوهش باطل سخن گوییم و آن را كوچك شماریم، و حق را یاری دهیم، و آن را گرامی بداریم و گمراه را به راه آوریم، و مراه را به راه آوریم، و ناتوان را مدد رسانیم، و ستم دیده را فریادرس باشیم.
خدایا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و این روز را فرخنده‌ترین روزی قرار ده كه تا حال دیده‌ایم، و نیكوترین همدمی كه با وی بوده‌ایم، و بهترین وقتی كه در آن به سر برده‌ایم.
و ما را از پسندیده‌ترین بندگانی قرار ده كه شب و روز بر آنان گذشته است، و از سپاسگزار ترین‌شان در برابر نعمت‌هایی كه عطا كرده‌ای، و از پایدارترین ایشان در عمل به آیین تو، و از خوددارترین آنان در برابر آنچه از آن دورشان داشته‌ای.
خدایا، تو را گواه می‌گیرم، و گواهی تو ما را بس است. و آسمان و زمین تو را و فرشتگانت را كه در آن دو مسكن داده‌ای و همه‌ی آفریدگانت را در این روز و این ساعت و این جایگاه گواه می‌گیرم كه من شهادت می‌دهم تو آن خدایی هستی كه جز او خدایی نیست، به پا دارنده‌ی عدالت، در داوری دادگر، بر بندگان مهربان، فرمانروای جهان و دلسوز همه‌ی آفریدگان هستی.
شهادت می‌دهم كه محمد بنده‌ی تو و فرستاده‌ی تو و برگزیده‌ی آفریدگانِ توست. رسالت خویش بدو سپردی و او به خوبی از عهده‌ی آن برآمد، و فرمانش دادی كه خیرخواهی امت كند، و او همان كرد.
خدایا، اینك بر محمد و خاندانش دورد فرست، بیش از آنچه بر یكی از آفریدگان خود فرستاده‌ای، و از سوی ما بهترین چیزی را كه به یكی از بندگانت داده‌ای، به او عطا فرما، و برترین پاداشی را كه به پیامبران خود از سوی مردمشان ارزانی داشته‌ای، به او ارزانی كن.
بی‌گمان، این تویی كه نعمت‌های سترگ می‌بخشی و گناهان بزرگ را می‌آمرزی، و تو از هر مهربانی مهربان‌تری. پس بر محمد و خاندانش كه پاكان و پاكیزگان و نیكانِ برگزیده‌اند، درود فرست.
سه شنبه 10/1/1389 - 6:55
ادبی هنری
ای کسی که وعده ی خود را به انجام رسانی و به هرچه گویی وفا کنی ؛ ای که بدی ها را تا چندین برابر به خوبی ها دگرگون سازی؛ همانا تو دارای بخشش بزرگی هستی
سه شنبه 10/1/1389 - 6:51
خانواده
خدایا ، هر کس که تو یاورش باشی ، یاوری نکردن دیگران زیانش ندهد، و هر کس که تو عطایش بخشی ، تنگ چشمی دیگران از او نکاهد ، هرکس هدایتش به دست تو باشد ، فریب گمراهان پای او را نلغزاند.
سه شنبه 10/1/1389 - 0:43
آلبوم تصاویر
يکشنبه 8/1/1389 - 6:8
آلبوم تصاویر
يکشنبه 8/1/1389 - 6:8
آلبوم تصاویر
يکشنبه 8/1/1389 - 6:5
آلبوم تصاویر
يکشنبه 8/1/1389 - 6:2
دانستنی های علمی

قربون کبوترای حرمت

قربون این همه لطف وکرمت

از روزی که با تو آشنا شدم

مورد مرحمت خدا شدم

گفته ای هر کی بیاد به پا بوسم

تو گرفتاریش به دادش می رسم

گفته ای هر کی بیاد به دیدنم

من میام سه جا بهش سر می زنم

منم امروز به زیارت اومدم

به امیدی در خونت اومدم

توی قبرم آقا جون منتظرم

که کف پاتو بذاری روی سرم

آقا از گناه پرم سوخته شده

چشم من به گنبدت دوخته شده

آقا جون جان جوادت رام بده

هر چی که امروز ازت می خوام بده

دوریم از بدی و زشتی بده

بیا با خدا منو آشتی بده

دل عاشقات برات پر می زنه

گدا رو ببین داره در می زنه

آنقدر در می زنم این خانه رو

تا ببینم روی صاحب خانه رو

یه روزی میاد که زیر خاک باشم

کِی میشه که از گناهام پاک بشم

تو که از بیچارگیم خبر داری

چرا می پرسی با هام چیکار داری

صاحبخونه مثل سگا ولم نکن

پشت در اِنقده معطلم نکن

اومدم با دل پر خون سوی تو

اومدم تا که ببینم روی تو

اومدم تا عقده ی دل وا کنم

اومدم اینجا تو رو پیدا کنم

چی میشه به قلب خسته جون بدی

خودتو امشب به من نشون بدی

بیا ای نور دو چشمان ترم

می دونی جز تو کسی رو ندارم

یه کناری روی خاک ها می شینم

صحن با صفاتو مولا می بینم

دوست دارم تو هم روی چشمم بشینی

عاشقت رو روی خاکها ببینی

با وجودیکه تو رو ندیدام

درد عشقت رو به جون خریده ام

تو به سرمایه من نکن نظر

بیا و امشب منو ندید بخر

قطره ام که دل به دریا زده ام

خودمو تو زوّارت جا زده ام

اومدم به دیدنت اباالحسن

دست من به دامنت اباالحسن

مکنم رد زدرت اباالحسن

جان زهرا (س) مادرت اباالحسن

 

 

 

 

جمعه 6/1/1389 - 2:26
شعر و قطعات ادبی
 

یدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد     

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

وه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

ساقیا جام می ام ده که نگارندهی غیب

نیست معلوم که در پرده ی اسرار چه کرد

آنکه پر نقش زد این دایره ی مینایی

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

فکر عشق آتش غم در دل  حافظ زد و سوخت

یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

جمعه 6/1/1389 - 2:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته