• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3839
تعداد نظرات : 784
زمان آخرین مطلب : 4440روز قبل
اهل بیت

مبارزه خونینی که حسین بن علی (ع) در سال 60 هجری- به همراه گروهی که شمار آنان از مرد و زن و پیر و جوان و کودک به کمتر از صد نفر میرسید- با جنگجویان مزدور یزید بن معاویه برپا کرد و در یک نیمروز عاشورا، به شهادت او و اسارت زنان و کودکان همسفرش انجامید، توفانِ خشم مقدسی را برانگیخت که از آن زمان تا همارة تاریخ، کاخهای ستم بنیاد حاکمان را میلرزاند و نابود میسازد.
«عاشورا، با شوری که بهپا کرد و شعوری که گسترد و خروشی که درانداخت و تحولی که آفرید و آتشی که در ارواح افکند و تحرکی که به جانها بخشید، و بیداریای که در ملت اسلام ایجاد کرد، و حرکتی که به آبادیها و شهرهای اسلام داد، و انقلابهایی که پدید آورد، اسلام را بیمه کرد و قرآن را برای بشریت نگاه داشت و تداوم اسلام را تضمین نمود... . مطّلعان میدانند و اعتراف میکنند که امروز بشریت هرچه دارد، از راه تمدن اسلامی و دانش و فرهنگ مسلمانان دارد، و تمدن اسلامی مرهون عاشورا است. زیرا اگر عاشورا- با فوران عظمت و طنین حماسه، و صلابت حضور در ژرفای رسالت خویش- جلوِ سیل بنیانکن جاهلیت اموی را نگرفته بود، و دسیسههای دربار بیزانس در همکاری با دربار دمشق را خنثی نکرده بود، اسلام در همان سدة نخست و دهههای آغاز سدة دوم، با آن عملکردها و دسیسهها نابود میگشت و آثار سازندة قرآن کریم از میان برداشته میشد، و علم و فرهنگ و اخلاق و تحولی که اسلام آورده بود، از میان میرفت و قرآن به صورت چند نسخة قدیمی درآمده، از دسترس خارج میگشت و جاهلیت عود میکرد، و چیز چندانی از اسلام و آثار تربیت اسلامی برجای نمیماند تا به سدة سوم و چهارم و پنجم برسد، و آن همه مسجدها و مدرسهها و کتابخانهها و دانشمندان پدید آیند، و آن تمدن شکوفای غنی ظهور کند، و هزاران جلد کتاب در رشتههای مختلف علوم گوناگون تألیف گردد، و سپس اینها همه به دست آیندگان افتد، و نخستین کتابی که پس از اختراع چاپ، در شهر رُم- مرکز یکی از بزرگترین امپراتوریهایی که تأثیری جاوید در تمدن مادی و معنوی جهان داشته است- به چاپ برسد، کتاب قانون در طب باشد، از یک طبیب و دانشمند بزرگ مسلمان، حسین بن عبدالله بن سینا. پس درست است اگر بگوییم این تمدن کنونی، در وجوه مثبت خود، زاییده عاشورا است یا دستکم، مدیون و مرهون عاشوراست. اگرچه خود، متأسفانه عاشورا را نمیشناسد و از آفرینندة حماسه عاشورا آگاهی ندارد. پس همین انسان غربی که امروز اینگونه از مظاهر و تمدن نو، و از وسایل صنعتی و طبّی و علمی و فنی و رفاهی و تهاجمی استفاده میکند، مرهون تاریخ اسلام و علم و تمدن اسلامی است. و تاریخ کنونی، تداوم خود را به برنگشتن کلّی به اوضاع جهل و جاهلیت عربی و ارتجاع اموی را، مرهون قیام بیدارگر و آفتابآفرین عاشورای حسین و شهادت امام حسین (ع) و خاندان و یاران اوست. بنابراین انسان تمدن جدید نیز باید به «واقعة عاشورا» اهمیت دهد و حق آن را پاس دارد.»
«اما از سر درد و دریغ میگویم، افسوس که شیعه بیشتر بر مصائب عاشورا گریست و کمتر در مسائل عاشورا اندیشید. شیعه عاشورا را نگاه داشت لیکن درست نشناساند. آفرین بر او که نگاه داشت و دریغا از او که نشناساند.... هر قطرهای از اقیانوس عاشورا، یک شعور ناب قوی و یک محتوای ژرف غنی، و یک مکتب آموزندة انسانی، و یک ترتیل خونبار آیات قرآنی، و یک سجدة مترنم نورانی، و یک سیال حیاتآفرین اخلاقی، و یک حماسة پویا در صیرورت آهنگ بشری است. »2
عاشورا و روانشناسی
نهضت حسینی را میتوان از جنبههای گوناگون در علوم انسانی معاصر مطالعه کرد: زمینههای فرهنگی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان اسلام در قرن اول هجری، تبیین رفتار مردم کوفه، شام، مدینه و مکه و بهخصوص شرکتکنندگان مستقیم در آن رویداد بزرگ از نظر روانشناسی اجتماعی و تحلیل و بازشناسی شخصیت و اختلالهای شخصیتی سران کفر از دیدگاه روانشناسی بالینی بخشی از کارهایی است که انتظار میرود پژوهشگران دینباور و ژرفاندیش دانشگاه و حوزه به آن بپردازند.
از سوی دیگر، عاشورا عرصة رویارویی فضیلتهای انسانی و رذیلتهای بشری است. در گروه کفر، بیپروایان آلودهدامنی همچون فرزند مرجانه، که پدرش شناخته شده نبود و امام حسین (ع) او را زنازادة فرزند زنازاده می-نامید، جای داشت، و یا ده نفری که بعد از شهادت امام والاییها، سینه و پشت آن حضرت را لگدکوب سم اسبان خود کردند و به گواهی ابوعمر زاهد، نسبشناس آن زمان، همه حرامزاده بودند! و در مقابل، در گروه خداباوران نستوه، فرزندان دامنهای پاک و مستوری که پرآزرم، پارسا و آزاده تربیت شده بودند. یک طرف ، کسانی همچون «شبث بن ربیعی» قرار داشتند: مظهر بیثباتی شخصیت که در هر زمان با اندک نسیمی از سوی قدرت حاکم، به آنسو میرفتند و در مقابل، دلاورمردانی که در راه دفاع از حق، لحظهای تردید و سستی به خود راه ندادند و سرانجام شهید شدند. بررسی علمی و امروزین این مطالب، غیر از عصری کردن تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، دریچههای جدید و جذابی را بر دانش روانشناسی میگشاید و آن را از بنبست مادینگری می رهاند.
عاشورا و روانشناسی مثبت
روانشناسی مثبت که رویکرد اصلی روانشناسی در هزاره سوم میلادی نام گرفته است، بر این باور است که نگاه منفی و بیمارمدارانه به آدمی، هم باعث غفلت از جنبه بیشتر سالم و روشن انسان میشود و هم بسیاری از مردم را نسبت به این علم مفید و راهگشا، بیمهر و دلزده میکند. «مارتین سلیگمن» و «چیک سنت میهای» دو نفر از پایهگذاران اصلی این رویکرد، در شمارة 55 مجله «روانشناس آمریکایی» (2000) برای روانشناسی مثبت سه سطح یا حوزه تعریف کردهاند:
1- هیجانهای مثبت مانند: شادی، لذت، رضایت از زندگی، عشق، آرامش، صمیمیت، امید، خوشبینی، نشاط، خنده و شوخی
2- فضیلتها و صفات فردی مثبت که حالات و الگوهای رفتاری پایداری هستند. مانند: شجاعت، پشتکار، صداقت، خرد....
3- نهادها و سازمانهای مثبت چگونگی پایهگذاری و نگهداری نهادها و مؤسسههای مثبت نظیر خانواده، مدرسه، اداره و شهر و گسترش کارکردهای مثبت آنها.
سلیگمن در کتاب « شادکامی اصیل» با استناد به پژوهشهای روانشناختی نشان میدهد که برخورداری از هیجانهای مثبت، سلامت جسمی، روابط دوستانه، روحیه یاریرسانی به مردم، گشودگی ذهن، معنویت و کارآمدی را افزایش و گسترش میدهد. علاوه بر اینها، هر هیجان مثبت، هیجانهای مثبت دیگری را نیز تقویت میکند. شادیها به دو گروه بزرگ شادیهای حسی و گذرا و شادیهای اصیل و پایدار تقسیم میشوند. شاید گذرا یا نشاط، از طریق رفع نیازهای جسمی، پیوند با طبیعت، ارتباط با دوستان صمیمی، شوخی و خنده و نیایش با خداوند، بهدست میآید. شادیهای پایدار که به مفهوم خوشبختی نزدیک است، ترکیبی است از شادیهای حسی، برخورداری از صفات مثبت، غرقه شدن در فعالیتهای سازنده و هدفمندی و معناداری در زندگی.
شادی و آرامش ناشی از فضیلتهای انسانی، بسیار ژرف، گسترده و بادوام است. روانشناسان مثبتگرا، شش فضیلت اصلی و بیست و چهار صفت را که به آنها نیرومندیهای منش میگویند، مشخص کردهاند. 3
نگاهی گذرا به تاریخ عاشورا
معاویه در پانزدهم رجب سال60 هـ.ق در سن هفتاد و پنج سالگی در دمشق درگذشت و بنا به وصیتش، یزید پسر هوسران و شرابخوارش جانشین او شد. یزید به پسرعموی خود ولید که فرماندار مدینه بود نامهای نوشت که از امام حسین (ع) بیعت یا تعهد پذیرش و فرمانبری بگیرد. امام حسین (ع) نپذیرفت و برای نجات جان خویش، در 28 رجب سال 60، شبانه با همسر، فرزندان، برادران و برادرزادگان خود به سوی مکه حرکت کرد. امام در روز جمعه، سوم شعبان وارد مکه شد و بارها در اجتماع مسلمانان به بیان بیکفایتیها و انحرافهای اخلاقی یزید پرداخت.
از آن طرف، بسیاری از مردم کوفه که از زمان حکومت علی (ع) در آن شهر پیرو آن حضرت بودند، نامههای زیادی برای امام حسین (ع) نوشتند و او را برای فرماندهی مخالفان بنیامیه و پذیرفتن رهبری جهان اسلام به کوفه دعوت کردند. حضرت بعد از دریافت بیش از دوازده هزار دعوتنامه، پسرعموی خود، مسلم بن عقیل، را برای سامان دادن اوضاع کوفه و مدیریت مبارزه به آن دیار فرستاد. در آغاز ورود مسلم به کوفه، چون پیش از بیست هزار نفر با او پیمان همراهی بستند، نامهای به امام نوشت و درخواست کرد که به شتاب خود را به آن شهر برساند. کمی بعد یزید، حاکم ضعیف کوفه را عزل کرد و عبیدالله بن زیاد را- که به خاطر بدکاره بودن مادرش، مرجانه، و مشخص نبودن دقیق هویت پدر، به ابنمرجانه معروف بود- به فرمانداری کوفه منصوب کرد.
ابن زیاد با حیلهگری، تطمیع، خریدن مخالفان و خشونت بسیار زیاد، مردم را از دور مسلم پراکنده ساخت. مسلم خبر پیمانشکنی کوفیان را به امام نوشت و آن نامه را به «عبدالله یقطر» داد که به مکه ببرد و به امام تحویل دهد. عبدالله در راه دستگیر شد و به شهادت رسید. کمی بعد ابن زیاد، مسلم و هانی میزبانش، را دستگیر کرد و به شهادت رساند. امام حسین هم در پاسخ به دعوت شیعیان کوفه و هم به این خاطر که متوجه شد یزید کسانی را برای ترور او فرستاده است، برای جلوگیری از ریختهشدن خونش در حرم امن الهی، حج خود را ناتمام گذاشت و پس از سخنرانی افشاگرانه، در میان انبوه زائران خانه خدا، به سوی کوفه حرکت کرد. سپس در نامهای خطاب به مردم کوفه نوشت که بهزودی به آن شهر وارد میشود و آن را به «قیس بن مُسهّر» داد که به آنها برساند. مأموران ابن زیاد، قیس را دستگیر کردند و به وضع دردناکی به شهادت رساندند. کمی بعد، چون حضرت، از شهادت مسلم و پشتکردن کوفیان به او آگاه شد، موضوع را با صراحت به همراهان خود توضیح داد و از آنها خواست که تکلیف خویش را مشخص کنند. گروه زیادی برگشتند و تنها عده کمی از اعضای خانواده، خویشان و یاران وفادارش با او به حرکت ادامه دادند. کاروان کوچک حسینی روز دوم محرم سال 61 به کربلا رسید و بهوسیله حُرّ و سپاهیانش از ادامه راه باز ایستاد. ابن زیاد بیش از سی هزار مرد مسلح را به فرماندهی عمربنسعد. به جنگ آن گروه کوچک فرستاد. سرانجام در روز دهم محرم سال 61 (عاشورا) امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از برادران، فرزندان، خویشان و یاران فداکارش، پس از مبارزهای سخت و نابرابر، با بدترین وضعی به شهادت رسیدند.
بعد از حادثه خونبار عاشورا، مأموران ابنزیاد، زنان، کودکان و امام سجاد(ع) را که در آن روزها بیمار بود، بهعنوان اسیران جنگی نخست به کوفه، محل حکومت ابن مرجانه و سپس به شام (دمشق) پایتخت حکومت امویان بردند. خاندان پیامبر پس از ایراد سخنرانیهای آتشین و روشنگرانه حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) و بیش از یکماه توقف در شام، به مدینه منوره بازگشتند.
عاشورا جلوهگاه هیجان ها و صفات مثبت
بعد از شهادت مظلومانة مسلم بن عقیل و یک ماه پیش از عاشورای خونین، علاوه بر امام حسین (ع) - که با عالم غیب پیوندی ناگسستنی داشت و باور داشت زنده نگهداشتن و استوار ساختن دین جدش، جز با کشته شدن او در راه خدا فراهم نمیشود- همراهان آن حضرت نیز که سی و دو نفر سواره و بقیه پیاده و یا جزو زنان، نوجوانان و کودکان بودند، نیز میدانستند که بهزودی با مزدوران سیهدرون و خونخوار یزید روبهرو میشوند.
در چنین شرایطی، اضطراب عادیترین هیجانی است که به سراغ افراد میآید و پس از آن بروز حالاتی از تحریکپذیری، گمگشتگی و پرخاشگری. تا دیروز شمار زیادی از مردان به ظاهر مبارز و حقطلب همراهت بودند، با دورنمایی از چهره گشاده و آغوش باز مسلم بن عقیل و استقبال گرم هزاران نفر از دوستداران خود در کوفه و بصره، و اینک گروهی کمتر از صدنفر در راه بین مکه و عراق، آرام آرام حرکت میکنند با داغی که از خبرکشته شدن مسلم و هانی و عبدالله بر دل دارند. چگونه میتوان شب را زیر این آسمان غمزده، بدون اندوه و هراس به روز آورد و روز را آرام و بانشاط با حرکت به سوی قتلگاه نامعلوم خود سپری کرد؟
مرا در منزل جانان چه امن عیش؟چون هردم
جرس فریاد میدارد که: بربندید محملها
به واقع، هیچ میدان و زمان آزمایشی برای درک و ابراز هیجانهای منفی نمایانتر از مسیر مکه و کوفه و فاصله زمانی عید قربان و عاشورا نیست. اما امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایش اینجا نیز همة معادلات علمی بشر را به هم میریزند و با گفتار و کرداری، فراتر از تبیینهای روانشناختی انسان مدار، مثبتترین حالتها و فرایندهای توحیدی را به نمایش میگذارند.

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:11
اهل بیت

رستگاری، تنها به ادعای دیانت و انباشتگی عبادت نیست. رستگاری، تنها به ادعای دیانت و انباشتگی عبادت نیست.

رستگاری، محتاج برافروختن شمع درونی انسان و شعله کشیدن چیزی در عالم ضمیر است. آن شمع فروزان، وجدان آدمی است. حسین(ع) وقتی از آزادگی سخن می گوید به واقع، وجدان دشمنان خویش را مورد خطاب قرار می دهد. گرچه او می داند که از آنان، مردمی، برنیاید..
1- گویی آزادگی و وجدان، دو رویه ی یک سکه اند. هر یک بدون دیگری معنا نمی یابد. آزادگی، نتیجه و ثمره ی وجدان است. "فرانکل"، وجدان را در تحلیل وجودی، پدیده ای پیشا اخلاق و پیشا منطق می داند. همان گونه که امام حسین، آزادگی را موضوع پیشا دین برمی شمرد. از نظر فرانکل، وجدان، حس تشخیص خوب و بد است. توانایی درونی تشخیص خوب و بد، نه بر اساس اخلاق مرسوم و یا منطق تعریف شده، بلکه وجدان آن هنگام که هنوز منطق و اخلاقی در میان نیست، رخ می نماید.. از این رو فرانکل، وجدان را پیشا اخلاق و پیشا منطق می داند. در این رویکرد" وجدان ( حس تشخیص بدی و خوبی) اصولا شهودی، حضوری یا الهامی است." حس تشخیص خوب و بد معطوف است به آن دسته از فهم آدمی که مقدم بر هر فهمی از ارزش ها است و مشروط به اخلاقیات نیست. "به عبارت دیگر، ارزیابی از ارزش ها و اخلاقیات بر اساس فهم ما از معنی و مفهوم و عنایت بودنمان صورت می گیرد و به این معنا ماقبل اخلاق است." وجدان، پدیده ای درونی - ذهنی است و آزادگی، همان وجدان تعین یافته بیرونی و قابل رویت است. وجدان، منشاء و منبع آزادگی است و آزادگی همان وجدان به رفتار تبدیل شده است. وجدان، زبان مشترک و دغدغه ی انسان هایی است که می خواهند خوب زندگی کنند.
2- از کسانی که زیرین ترین و پنهانی ترین لایه های درون شان تیره و تباه شده است و غنچه ی وجودشان، قبل از شکوفه کردن و گل دادن، پژمرده شده و به خارستان پر از خارهای زهر آگین تبدیل گشته است و بودن شان به تعفن بی وجدانی آلوده شده است ، و از کسانی که حس تشخیص خوب و بد را از دست داده اند، طلب آزادگی کردن، آب در هاون کوبیدن است.؟ آنان که خورشید وجدان شان غروب کرده است و در پس ابرهای سنگین و زهرآلود، مسموم شده اند، چگونه می توانند آزاده باشند.؟ کسانی که وجدان را از مملکت وجود خویش بیرون کرده اند، و شمع لرزان اخلاق را در سرزمین هستی شان کشته اند، مستعد هرگونه بی پروایی و زشت کاری اند، از اینان انتظاری جز رفتار بی مقدار، توحش بی مهار، خشونت بی حساب و درنده خویی، نمی توان داشت؟. خوشبخت، آنان که دشمنان شان، اگر دین ندارند، دست کم آزاده اند. چه شور بخت اند کسانی که دشمنان شان (و بلکه حاکمانشان)، وجدان را در برهوت مزبله ی قدرت و کویر وحشت، گم کرده اند. کسانی که دست تطاول بر همه چیز می گشایند و هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسند. شعاع دایره ی رفتارشان را نه اخلاق و وجدان، بلکه قدرت و توانایی شان معلوم می کند. تا جایی که توان دارند دیگران را می کوبند و ستم می کنند. اسب سرکش خشم را بر جان آدمیان می رانند و تازیانه بر معصومیت کودکانه ی آواره در صحرای سوخته ی انسانیت می زنند. تعرض، ستم و خشونتی به شعاع دایره ی قدرت و ظرفیت توانستن، رفتاری سیاه و رنج آمیز است .
3- آدمیان را با دو معیار دیندار بودن و آزاده بودن، می توان به چهار گروه تقسیم کرد:
الف- انسان هایی که هم دیندارند و هم آزاده اند
ب- انسان هایی که (به ظاهر)دیندارند ولی آزاده نیستند
ج- انسان هایی که دیندار نیستند اما آزاده اند
د- انسان هایی که نه دیندارند و نه آزاده اند
عاشورا، نمایش جانسپاری کسانی است که دین را به زیور آزادگی و گلستان وجودشان را به شکوفه های وجدان آراسته و درون پاکشان را به خدا سپرده بودند. در یک سوی آن نبردی که در دشت غریب انسانیت درگرفت، باغ مصفایی از گل هایی آزادگی و عشق و دینداری، به دست آنانی که آزاده نبودند، لگدکوب جور و نامردمی شد. چه سخت است با کسانی روبرو شدن که گوهر انسانی و یا همان وجدان و آزادگی را فراموش کرده باشند. رنج حسین از جنگ و تشنگی نبود، بل از مواجه شدن با از کسانی بود که از انسان بودن، جز همین جسم خاکی برای شان باقی نمانده بود. در آن هیاهو، آنان را به آزادگی دعوت می کرد و می دانست که آزادگی از آنان بر نیاید. حسین تشنه ی آزادگی بود و نه جرعه یی آب. راستی چرا لبان خشک او را می بینیم و جان مصفای او را نمی نگریم؟ حسین می دانست اگر چشمه ی زلال آزادگی خشکیده گردد، جان ها در فراق آن خواهد سوخت و تیرگی و ظلمت حاکم خواهد شد. عزت مندانه و سرفرازانه زیست و شجاعانه با مرگ مواجه شد و توجه ما را و همه را به مروت و آزادگی جلب کرد.
 

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:10
اهل بیت

تردیدی نیست سه سوگواری به صورت یکی از پایدارترین رسوم مذهبی در میان شیعیان در آمده و این امر البته از پیشینه تاریخی قابل ملاحظه ای برخوردار است.

این گفتگو پاسخ کوتاه به چند پرسش در باره پیشینه عزاداری است
1-چه تعریفی از عزاداری و شیوه های آن دارید؟ با توجه بر اینکه مردم در عزاداری بیشتر از فرهنگ عامیانه پیروی می کنند آیا اساسا می شود تعریف جامع ارائه داد؟
آنچه در روایات ما آمده است، توصیه به عزاداری است اما هر منطقه ای به شیوه خود عزاداری خواهد کرد. مهم آن است که در شیوه ها کارهای نامعقول صورت نگیرد، اضرار به نفس نباشد، خارج از ادب نباشد و خلاف شرع نباشد. در موارد دیگر لازم نیست شکل تعیین یا تعریف شود.
2- عزاداری چه تاریخی را پشت سر گذاشته است؟ اگر بخواهید مقاطع تاریخی برای عزاداری تعیین کنید این مقاطع چیست و با لحاظ چه معیاری تعیین شده است؟
در روایات اسلامی اشاره به عزاداری انبیاء برای امام حسین شده است. اما صرف نظر از آن، شاید نخستین سوگواری، عزاداری امام سجاد و حضرت زینب (علیهما السلام) باشد. با این همه، توصیه به سوگواری در روایات امام باقر و امام صادق (ع)‌ مطرح شد. بعد از آن سایر امامان هم توصیه کردند. شعرای شیعه هم در رثای امام حسین (ع) شعر گفتند. حدس قوی آن است که در محافل خاص شیعی مراسم سوگواری محدودی بوده است. به علاوه آمدن سر قبر امام حسین هم از زمان امام باقر به بعد رواج یافته است. آنچه شکل عزاداری به معنای امروزی است، زمان آل بویه رواج یافته و بعدها در بغداد و سپس در شهرهای ایران و شام ادامه یافته و به مرور زیاد شده است.
3- صفویه چه تاثیری در رونق عزاداری داشته است؟ انگیزه آنها چه بوده است؟ نقاط ضعف و قوت این تاثیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
عزاداری بر امام حسین (ع) بیشتر در دوره تیموری و در خراسان باب شد. این میراث به صفویه رسید روضه الشهداء اواخر دوره تیموری حوالی 910 نوشته شده است. 913 شاه اسماعیل به خراسان آمد. در دوره صفویه سوگواری برای امام حسین مطرح بود اشاراتی در سفرنامه های فرنگی به عزاداری شده است که سالها قبل مقاله ای در باره آن مطالب نوشتم. دیگران هم در این باره نوشته اند. مهم متونی بود که متن های روضه خوانی بود. کتاب لهوف یکی از قدیمی ترین کتابها از قرن هفتم است. بعد از آن مثیر الاحزان هم نوشته شده. در دوره صفوی هم آثاری در این زمینه نوشته شد. منتخب طریحی یکی از انهاست. متاسفانه مملو از دروغ و مطالب خلاف است. آثار فراوان دیگری هم نوشته شد. این آثار تاریخی به معنای دقیق نیست، بیشتر روضه خوانی است. حجم کارهایی که در این باره در دوره قاجاری شد، چندین برابر دوره صفوی ا ست. در دوره قاجاری حسینیه ساخته می شود. تعزیه رواج می یابد و کتابهای داستانی بیشتر نوشته می شود. عاشورا به لحاظ شکل عزاداری بیشتر در دوره قاجاری به طور گسترده وارد زندگی مردم شد. خیلی بیشتر از عصر صفوی.
4- هدف عزاداری برای امام حسین (ع) را فردی می‌دانید یا اجتماعی؟ برای توضیح بیشتر؛ اینکه از سوی امامان بعدی دعوت به عزاداری شده است هدف برای مثال تزکیه مومنین، آمرزش گناهان آنها یا رفع گرفتاری های فردی بوده یا اینکه هدف ابلاغ یک پیام اجتماعی و سیاسی بوده است؟
به نظرم اوائل خیلی کسی روی پیام عاشورا توجهی نداشته است. در کتابهای فقهی و سیاسی ما در قرون نخست به این مطلب اشاره ای نمی شود. البته روی عزاداری و گریه و ثواب آن خیلی تکیه می شود. مهم ترین بحث سیاسی این است که چرا امام حسین (ع) با این که می دانسته شهید می شود به میدان نبرد رفته است. آیا این مصداق تهلکه است که در قرآن آمده یا نه. اما خیلی به پیام ها عنایتی نبوده است. در قرون بعد هم همین طور. البته این توجه بوده است که امام حسین برای احیای دین مبارزه کرده است. اما این که کسی بخواهد یک تکلیف سیاسی و شرعی از آن در بیاورد در فقه مورد بحث قرار نگرفته است. بیشتر الهام بخش بوده است. در دوره صفوی و قاجاری هم همواره به پیام های معنوی و گریه و ثواب بیشتر اشاره شده است. اما گاه اشاره به رسوا کردن ظالمان هم شده است. بیشتر سیاسی شدن امام حسین از حوالی نهضت مشروطه مطرح شد. بعدها در دوره پهلوی اول این معنا در عراق و ایران و حتی مصر از نهضت حسینی برداشت شد. در دوره مبارزات ضد استعماری ملتها از جمله ایران این برداشت بیشتر شد. در ایران هم همین طور بود و در دوره انقلاب ایران بیشتر و بیشتر شد. حالا اندکی دوباره قدری به وضعیت قبلی بازگشته است.
5- بزرگترین هدف نهضت امام حسین (ع) را "اعتراض به ظلم و ستمی" دانسته اند که در جامعه اسلامی رواج یافته بود و اسلام را از مسیر اصلی منحرف ساخته بود آیا پیام نهضت امام حسین (ع) در تاریخ جریان دارد یا مختص همان مقطع بوده است؟
هدف امام حسین (ع) در درجه اول دینی بود. امام حسین از این که کسی مثل یزید بر جامعه اسلامی حکومت می کند و فردی فاسق و قاجر است نگران بود. بحث احیای شریعت محمدی (ص) مطرح بود. البته ستم هم یکی از کارهای خلاف شرع است. این مطالب همیشه در داستان عاشورا مطرح بوده است. اما در باره پیام لطفا به توضیحاتی که در پاسخ سوال قبل دادم مراجعه کنید.
6- چرا امروز شاهد هستیم که عزاداری اگر چه در شکل گسترش یافته ولی در محتوا از پیام اصلی نهضت امام حسین (ع) که مبارزه با ظلم است فاصله گرفته است؟ سهم مبلغان دینی را در آنچه امروز شاهدش هستیم چه میزان می‌دانید اینکه اغلب از سوی مبلغان دینی تاکید به گریستن و گریاندن به هر طریقی و اینکه در بیان دستاورد عزاداری برای امام حسین (ع) تاکید روی دستاوردهای فردی بوده تا اجتماعی و سیاسی، چه مقدار در این رویداد موثر بوده است؟
به هر حال وقتی به شکل بیش از محتوا پرداخته شود همین نتیجه را به دست می دهد. باید کاری کرد که شکل و محتوا به موازات هم جلو برود. جنبه های هنری عزاداری و سوگواری و ادبیات عاشورا باید توسعه یابد اما شعارها باید منبطق بر شعورها باشد. یک دلیل آن این است که این قبیل کارها در اختیار افراد عادی و کم سواد است. اگر افرادی که این قبیل کارها را رواج می دهند اهل علم و دانش باشند اوضاع بهتر از این خواهد بود. این که علما هم از این قبیل کارها فاصله می گیرند اشتباه دیگری است. آنها از این که با افرادی عادی و کم سواد درآمیخته شوند نگران می شوند غافل از آن که به تدریج به جایی خواهد رسید که امروز در برخی از نقاط شاهد آن هستیم.

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:9
ورزش و تحرک

از اول هم قرار نبود ما در لیگ قهرمانان آسیا دو سهمیه مشروط داشته باشیم. طبق برنامه کنفدراسیون فوتبال آسیا ما دو سهمیه کامل داشتیم و یک سهمیه مشروط هم برای ما در نظر گرفته شد. به این ترتیب دو تیم جامانده ایران که به دلیل چهر سهمیه همیشگی، به لیگ قهرمانان آسیا امیدوار شده بودند، ابتدا باید با هم بازی می‌کردند تا نماینده ایران برای بازی پلی‌آف (بازی با الاتفاق عربستان) مشخص شود. گروهی که قرار است برنده بازی نماینده ایران با الاتفاق عربستان وارد آن شود، نه تیمی از عربستان دارد و نه تیمی از ایران. یعنی از اول هم قرار نبود ما دو سهمیه مشروط داشته باشیم. چون برنده آن بازی پلی‌آف (بین تیم‌های اماراتی و ازبکستانی) به گروه پرسپولیس می‌رود و دیگر گروهی وجود ندارد که تیمی به آن راه یابد.
داستان خیلی واضح است. ما دو تیم جامانده داشتیم که باید با هم بازی می‌کردند و برنده آنها تبدیل به نیم سهمیه ما می‌شد؛ اما از آنجا که فدراسیون فوتبال ایران دو سهمیه‌اش را یکجا پریده دید، مجبور شد بگوید دو سهمیه قطعی و دو سهمیه مشروط داریم. این دروغ بزگی بود که هواداران فوتبال شنیدند تا امیدوار شوند که ذوب آهن و استقلال می‌توانند با بازی‌های پلی‌آف به لیگ قهرمانان آسیا برگردند. دروغی که حالا حال همه را بد می‌کند چون هواداران فوتبال در این روزها آنقدر دروغ شنیده‌اند که از فوتبال هم بدشان آمده.
حق این مردم این نیست که فقط دروغ بشنوند. برخی مدیران فوتبال و ورزش ما عادت کرده‌اند در این روزها فقط به مردم دروغ بگویند و روی ایرادهای فنی کار خود را بپوشانند. فوتبال ما با این همه درد و مشکل، فقط دارد دور خود می چرخد و مدام به مردم غم هدیه می‌کند. حقیقت بزرگ این روزهای فوتبال آسیا این است که امارات که تمامی تیم‌های آن در همان مرحله اول گروهی لیگ قهرمانان حذف می‌شوند و هیچ افتخاری ندارند، 5/3 سهمیه دارد و فوتبال ما با کوهی از افتخار و پیشینه، 5/2 سهمیه.
این نتیجه خواب فدراسیونی است که هنوز در این هزاره سرعت و تکنولوژی، افتخار می‌کند که دارد لیگش را با عنوان «برتر» برگزار می‌کند. بی آنکه امکاناتی باشد، بی آنکه تاسیساتی وجود داشته باشد، بی آنکه این فوتبال از نظر سخت افزاری تجهیز شده باشد و بی آنکه فوتبال ما به فوتبال روز دنیا نیم نگاهی داشته باشد.

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:8
سياست

روزنامه حامی دولت درشت تیتر می‌زند؛ فلان مقدار به متروی تهران کمک مالی کرده، فردای آن روز روزنامه منسوب به شهرداری تهران تیتر می‌زند؛ دولت ریالی به متروی تهران پرداخت نکرده است. تکلیف من و شمای مخاطب چیست؟

من و شمایی را عرض می‌كنم كه هیچ تعلقی به هیچ گروه و دسته سیاسی‌ای ندارد. عابر پیاده‌ای را عرض می‌كنم كه عمری است پیاده است و از ماشین‌های مونتاژ شده وطنی و غیروطنی بی‌بهره. ساده‌دلی را می‌گویم كه فكر می‌كند هر چه توی روزنامه‌ها و كتاب‌ها می‌نویسند عین حقیقت است و اصلاً نمی‌تواند تصور كند مسئولی دروغ می‌گوید. چنین مخاطبی چه باید كند؟ حقیقتاً به او چه مربوط است كه دولتی‌ها و شهرداری‌چی‌ها با هم مشكل دارند؟ و اصلاً مشكل داشته باشند چرا باید دق‌دلی‌اش را سر او خالی كند؟ او كه شهروند مطیعی است و تا به حال هیچ كاری هم كه نكرده باشد، دست‌كم بیش از سی بار حماسه آفریده است و باز هم قرار است در آینده‌ای نزدیك حماسه‌آفرینی كند، پس چرا با او چنین می‌كنند؟ خدا را گواه می‌گیرم كه من نمی‌دانم كدام‌یك از طرفین دروغ می‌گوید و كدام راست وگرنه در همین سایت خبرآنلاین حقیقت ماجرا را می‌نوشتم تا به سهم خودم عده‌ای را از سرگردانی و بلاتكلیفی نجات دهم. الان هم قرار نیست كسی را متهم كنم. ان‌شاء‌الله كه هر دو طرف دعوا راست می‌گویند و دروغگو من و امثال منیم كه با هم تا شام سیاه‌نمایی می‌كنیم و خدمات بی‌شمار مسئولان خدوم و زحمتكش و مؤمن و انقلابی را ناچیز جلوه می‌دهیم اما اگر خدای ناكرده، زبانم لال، نعوذبالله، استغفرالله، شیطان در جلد یكی از طرفین رفت و موفق شد او را برای لحظاتی بفریبد و وادار به دروغگویی‌اش كند تكلیف چیست؟ منظورم این است كه اصلاً سازوكاری وجود دارد تا راست و دروغ را از یكدیگر تمییز دهیم؟ و گیرم تمییز دادیم، باید به كدام دادرسی مراجعه كنیم؟ فرمود:
از دشمنان برند شكایت به دوستان
چون دوست دشمن است شكایت كجا بریم؟
وقتی مراجعی كه قرار است پناه و ملجأ مردم بی‌پناه باشند در وظیفه خود كوتاهی می‌كنند، باید به كه روی آورد؟! داستان مترو فقط یك مثال بود. مثالی كه سال‌هاست محل مناقشه است و ظاهراً قرار هم نیست به این زودی‌ها پایان بیابد. تا اینجا كه من دستگیرم شده «مردم» صرفاً مفهومی فانتزی و خیالی‌اند. دو طرف با واژه‌هایی مثل مردم و مترو دارند سیگنال‌هایی به هم می‌دهند كه فقط خودشان می‌فهمند اصل قضیه چیست. درواقع این تیترها مخاطبان‌شان من و شما نیستیم. نوعی بازی رمزی و زبانی است كه مخاطبان خاص خودش را دارد اما متأسفانه این بازی تلفاتش اصلاً متوجه بازیكنان نمی‌شود، این تماشاچی‌ها هستند كه در این بازی مجروح و مصدوم و گاه معدوم می‌شوند. بازی غریبی است، نه؟

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:7
اخبار

آمار سازمان هواشناسی از آلودگی هوا نشان می دهد که سال 90 ناسالم‌ترین سال از سال 78 تاکنون بوده است. این درحالی است که امیدواری به بارندگی ها هم از بین رفته است و البته سازمان هواشناسی هم از سکون هوا در تهران و شهرهای بزرگ خبر داده است.

به گزارش خبرآنلاین در ماه‌های آذر و دی به دلیل پدیده‌ای که از آن به وارونگی هوا یاد می‌شود تهران شدیدترین روزهای آلوده را به خود می‌بیند. یوسف رشیدی مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا شهر تهران در این باره به خبرآنلاین می گوید: تعداد خودروها و موتورسیکلت‌ها زیاد شده و به تبع آن نیز آلودگی رشد کرده است.
وی با بیان اینکه برای سایر آلاینده‌ها مشکل خاصی وجود ندارد، می گوید: اما برای اینکه ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون در حد استاندارد باشد حتما باید یک بازنگری در بحث ناوگان، نوع خودروها داشته باشیم در غیر این صورت مشکلات عدیده‌ای ایجاد می‌شود.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا شهر تهران با بیان اینکه قرار بود استاندارد یورو3 از سال گذشته اجباری شود می گوید: خودروسازان و وزارت نفت اعلام کردند چون سوخت متناسب باخودروها نیست این طرح را به تعویق انداخته و قرار است در سال‌های بعد اجرایی شود.
به گفته رشیدی اگر وارونگی هوا در هفته آینده افزایش یابد کمیته اضطراری آلودگی هوا تشکیل جلسه می دهد تا تصمیمات لازم را در این باره اتخاذ کند.

اما در شرایطی تهرانی ها این شرایط را سپری می کنند که طرح معاینه فنی خودروها هم 5 ساله شد و به گفته صدرالدین علیپور رئیس ستاد معاینه فنی خودرو تهران وقتی خودروسازان گارانتی خودروی تولید شده خود را یک سال اعلام می کنند بدین معناست که تولید کننده خود می گوید خودروی من تنها به مدت یک سال یا 30 هزار کیلومتر گارانتی دارد چطور می شود که امید داشت خودرویی در مدت زمان 5 سال بدون مشکل باشد؟
آلودگی هوا به ویژه در نیمه دوم سال هر سال مطرح می شود اماهیچ گاه هیچ برنامه ریزی ها و طرح ها برای کاهش آن، دنباله دار نمی شود و تنها وقتی آلودگی هوا به مرحله اضطرار می رسد کمیته اضطراری آلودگی هوا با تشکیل جلسه به تعطیلی و سخت گیری در تردد خودروها اکتفا می کند.
در همین حال مطابق اطلاعات رسیده از ایستگاه های سنجش هوا، میزان غلظت تمام آلاینده ها به غیر از دی اکسید گوگرد نسبت به روز گذشته افزایش داشته است. به این ترتیب میانگین غلظت آلاینده ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون فراتر از حد مجاز بوده و شاخص کیفیت هوا هم اکنون در شرایط ناسالم است.
همچنین رئیس سازمان هواشناسی هم اعلام کرده است که به علت ساکن بودن هوای تا آخر هفته آلودگی هوا ادامه دارد و برای هفته آینده هم پیش بینی می شود که این شرایط ادامه داشته باشد و نسیمی در تهران نوزد.

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:5
سينمای ایران و جهان

101 منتقد و کارشناس سینما در نظرسنجی نشریه بریتانیایی سایت اند ساند شرکت و بهترین‌ فیلم‌های سال 2011 را انتخاب کردند.

به گزارش خبرآنلاین، در نظرسنجی سالانه این نشریه معتبر فیلم «درخت زندگی» ساخته ترنس مالیک کارگردان آمریکایی که ماه مه پیش برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن شد، مقام اول را به خود اختصاص داد.

«درخت زندگی» با بازی براد پیت، شان پن و جسیکا جاستین داستان یک خانواده‌ در جنوب آمریکا در دهه 1950 را روایت می‌کند.

«جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی در رده دوم بهترین فیلم‌های سال قرار گرفت.

در این نظرسنجی 18 منتقد و کارشناس از جمله چهار نفر از مسئولان موسسه فیلم بریتانیا، وندی آید نویسنده مجله تایمز، نیک جیمز نویسنده سایت اند ساند، درک مالکوم نویسنده ایونینگ استاندارد و تیم رابی نویسنده تلگراف به فیلم فرهادی رای دادند.

لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کریمی، شیرین یزدان‌بخش، کیمیا حسینی و مریلا زارعی در «جدایی نادر از سیمین» بازی می‌کنند که به نمایندگی از ایران در بخش فیلم خارجی‌زبان هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار حضور دارد
.

این فیلم پارسال در جشنواره برلین برنده جوایز خرس طلایی بهترین فیلم و خرس‌های نقره‌ای بهترین گروه بازیگران زن و بهترین گروه بازیگران مرد شد.

همچنین در نظرسنجی سایت اند ساند، «این فیلم نیست» جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب به طور مشترک با فیلم «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس» ساخته توماس آلفردسون به عنوان دهمین فیلم برتر سال انتخاب شد.

فهرست فیلم‌های برتر سال 2011 به انتخاب سایت اند ساند به شرح زیر است:

1- «درخت زندگی»، ترنس مالیک، آمریکا
2- «جدایی نادر از سیمین»، اصغر فرهادی، ایران
3- «پسری با دوچرخه»، ژان پی‌یر و لوک داردن، بلژیک / فرانسه / ایتالیا
4- «ملانکولیا»، لارس فون تریر، دانمارک / سوئد / فرانسه / آلمان / ایتالیا
5- «هنرمند»، میشل هازاناویسیوس، فرانسه

6- «روزی روزگاری در آناتولی»، نوری بیلگه جیلان، ترکیه / بوسنی و هرزگوین
7- «اسب تورین»، بلا تار، مجارستان / سوییس / آلمان / فرانسه / آمریکا
8- «باید درمورد کوین صحبت کنیم»، لین رمزی، بریتانیا / آمریکا
9. «Le quattro volte
»، میکل‌آنجلو فرامارتینو، ایتالیا / آلمان / سوییس
10- «این فیلم نیست»، جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، ایران
10- «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس»، توماس آلفردسون، بریتانیا / فرانسه / آلمان

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:4
اخبار

ر شب شهادت امام سجاد (ع)، مراسم عزاداری، با حضور خضرآیت​الله خامنه​ای، مردم و مسئولان برگزار شد.

 
 
پنج شنبه 17/9/1390 - 12:3
سينمای ایران و جهان

دویست و نوزدهمین نشست هفتگی باشگاه فیلم تهران به نمایش، نقد و بررسی فیلم سینمایی «گلوگاه شیطان» ساخته حمید بهمنی اختصاص دارد.

به گزارش روابط عمومی مراکز فرهنگی هنری منطقه 3 و فرهنگسرای ارسباران، این فیلم یکشنبه 20 آذرماه ساعت 17:30 در فرهنگسرای ارسباران روی پرده می‌رود.
«گلوگاه شیطان» که داستان آن  بین سال‌های 1362 تا 1364 روی می‌دهد، درباره گروهی از غواصان است که برای شناسایی و آماده‌سازی عملیات والفجر 8اقدام می‌کنند و...
امین زندگانی، جمشید هاشم‌پور، جعفر دهقان، محمد حاتمی، علیرضا کمالی، محمد ربانی، مهدی محمدزاده، سید مهدی حیدری و بهروز می‌رلو در این فیلم بازی می‌کنند.
جلسه نقد و بررسی «گلوگاه شیطان» پس از نمایش فیلم با حضور حمید بهمنی کارگردان، سعید شرفی‌کیا تهیه‌کننده، زندگانی، دهقان و کمالی بازیگران و حمید شهیری طراح صحنه و لباس برگزار خواهد شد.
اعضای باشگاه فیلم به منظور شرکت در این برنامه می‌توانند به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان شریعتی، بالا‌تر از پل سید خندان، خیابان جلفا مراجعه کنند.

پنج شنبه 17/9/1390 - 12:0
اخبار

محمدحسین کروبی در یادداشتی که در یک شبکه اجتماعی منتشر کرده، برخلاف سخنان چندی پیش فاطمه کروبی مبنی بر شدت گرفتن بیماری مهدی کروبی، خبر از ملاقات با پدرش در حالتی بشاش‌تر و سالم‌تر از قبل داده است.
او در یادداشت خود اضافه کرده است: پدرم گفت که هر روز روزنامه‌های “جام‌جم” و “اطلاعات” را برای مطالعه در اختیار دارد و از امکان هواخوری و قدم زدن هر روزه برخوردار است.
 محمدحسین کروبی همچنین پدرش را به مرحوم منتظری تشبیه کرده و نوشته است: اگرچه در حصر بودن پدر و محرومیت از زندگی و همراهی با ایشان برای من ناراحت‌کننده و دلگیرکننده است اما مسرور و خوشحالم از اینکه اکنون با تجربه چنین حصری، نام پدرم در کنار نام نیک روحانیون بزرگوار، همچون آیت‌الله العظمی منتظری قرار می‌گیرد.

پنج شنبه 17/9/1390 - 11:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته