• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 12908
تعداد نظرات : 583
زمان آخرین مطلب : 4005روز قبل
سخنان ماندگار

زنـدگـی ...



زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی

زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چوگل، که بنوشی اش چو شهد

زندگی، بغض فـروخورده نیست

زندگی، داغ جگـــر گـــوشه نیست

زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است

زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است

زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ

زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است

زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست

زندگی، شـــوق وصال یار است

زندگی، لحظه دیدار به هنگامـــه یاس

زندگی، تکیه زدن بر یــار است

زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است

زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است

زندگی، قطعه ســرودی زیباست که چکاوک خواند

که به وجدت آرد به ســــرشاخه امید و رجا

زندگی، راز فـروزندگی خورشید است

زندگی، اوج درخشندگـــی مهتــاب است

زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است

زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است

زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است

به، چقدر شیـــرین است

زندگی، خاطــــره یک شب خوش، زیـــر نور مهتاب،

روی یک نیمکت چـــوبی سبـــز، ثبت در سینـــه است

زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه

زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است

زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق

زندگی گاه شده است که برد بیراهم

زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد

زندگی را باید، قدر بدانیم همه

دوشنبه 10/11/1390 - 8:49
شعر و قطعات ادبی

گزیده‌ای از شعرهای آنتوان دوسنت اگزوپری

گزیده‌ای از شعرهای آنتوان دوسنت اگزوپری
تو از سرزمین اسرار آمده ای و من از تو می‌ترسم ... آری، آدمی همیشه از اسرار می‌ترسد...

چند دقیقه دیگر
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
به من، به چشمانم،
و به قلبی که برای تو می تپد
این شب و این باران
و تو
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
پیش از آن که کاملا ً تمام شوم ...

ای سپیده دم

ای سپیده دم
ای خورشید
یاری کن
تا امروز را بسازم ...
امروز،
فقط امروز
برای ساختن دنیا
کافی است ...

مسافر سرزمین اسرار

تو از سرزمین اسرار آمده ای
و من از تو می ترسم ...
آری، آدمی همیشه از اسرار می ترسد ...
باید به موقع می خوابیدم
برای چشم به خوبی زیبایی
برای گوش به خوبی لالایی
و برای دل به خوبی هدیه ...
تو از کجا می آیی ای پری؟
راه گم کرده ای بر این خاک،
یا مسافری؟
و من باید به موقع می خوابیدم
تا خواب تو را می دیدم ...

باد و گیسوانت

باد
همیشه یکسان خواهد ورزید
اما نه برای تو ...
آنجا که تو باشی
باد همیشه بی قرار و نابسامان
به فریاد بدل می شود
به سوز دل
و هیاهو
و گم می شود در خرمن بی کرانه گیسوانت ...

گنج

در زیر سکوت تو گنجی است
خاموش و مغرور
همچون میراث یک دهکدۀ دور
گنجی پنهان
در خطر هجوم غارتگران
گنجی که من دیده ام
و خود را به ندیدن می زنم ...

آرامش فاتحان

ما هم اکنون شکست خوردیم
اما من آرامش فاتحان را حس می کنم
همچنین آرامش دانه ای در دل خاک ...
      
دوشنبه 10/11/1390 - 8:48
شخصیت ها و بزرگان

میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کنید!

میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرد!
او را زنده در آتش انداختند، گوشتهایش را با شانۀ آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند....
                                         
مورد استفاده و استناد عبارت مثلی بالا هنگامی‌است که مخاطب در انتخاب مطلوبش بی سلیقگی نشان دهد و آنچه را که کم فایده و بی مایه تر باشد بر سر اشیا مرجح شمارد. اما ریشۀ این عبارت:

جرجیس نام پیغمبری است از اهل فلسطین که پس از حضرت عیسی بن مریم به پیغمبری مبعوث گردیده است. بعضی وی را از حواریون می‌دانند ولی میرخواند وی را از شاگردان حواریون نوشته است و برخی نیز گویند که وی خلیفه داود بوده است.

جرجیس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف می‌کرد. در سرزمین موصل به دست حاکم جباری به نام داذیانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذیانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را می‌کشتند اما به فرمان الهی زنده می‌شد تا آنکه عذابی در رسید و همۀ کافران را از میان برداشت.

عطار می‌نویسد: "او را زنده در آتش انداختند، گوشتهایش را با شانۀ آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشی که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند."


اما جرجیس را چرا ضرب المثل قرار داده اند از آن جهت است که در میان چند هزار پیامبر مرسل و غیرمرسل که برای هدایت و ارشاد افراد بشر مبعوث گردیده اند گویا تنها جرجیس پیغمبر صورتی مجدر و نازیبا داشت. جرجیس آبله رو بود و یک سالک بزرگ بر پیشانی- و به قولی بر روی بینی- داشت که به نازیبایی سیمایش می‌افزود.

با توجه به این علائم و امارات، اگر کسی در میان خواسته های گوناگون خود به انتخاب نامطلوبی مادون سایر خواسته ها مبادرت ورزد به مثابۀ مومنی است که در میان یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به انتخاب جرجیس اقدام کند و او را به رسالت و رهبری برگزیند.

راجع به این ضرب المثل روایت دیگری هم در بعض کتب ادبی ایران وجود دارد که فی الجمله نقل می‌شود.

گویند روباهی خروسی را از دیهی بربود و شتابان به سوی لانۀ خود می‌رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت: "صد اشرفی می‌دهم که مرا خلاص کنی." روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت:"حال که از خوردن من چشم نمی‌پوشی ملتمسی دارم که متوقع هستم آن را برآورده کنی." روباه گفت:"ملتمس تو چیست و چه آرزویی داری؟" خروس گرفتار که در زیر دندانهای تیز و برندۀ روباه به دشواری نفس می‌کشید جواب داد: "اکنون که آخرین دقایق عمرم سپری می‌شود آرزو دارم اقلاً نام یکی از انبیای عظام را بر زبان بیاوری تا مگر به حرمتش سختی جان کندن بر من آسان گردد."

البته مقصود خروس این بود که روباه به محض آنکه دهان گشاید تا کلمه ای بگوید او از دهانش بیرون افتد و بگریزد و خود را به شاخۀ درختی دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرخیل مکاران بود به قصد و نیت خروس پی برده گفت: جرجیس، جرجیس و با گفتن این کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهایش بیشتر فشرده شد و استخوانهای خروس به کلی خرد گردید. خروس نیمه جان در حال نزع گفت: "لعنت بر تو، که در میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کردی."
دوشنبه 10/11/1390 - 8:46
ورزش و تحرک


حاشیه بازی پرسپولیس و ذوب آهن

علیرضا حقیقی با حضور در ورزشگاه آزادی بازی پرسپولیس و ذوب آهن را از نزدیک تماشا کرد.


 تیم‌های پرسپولیس و ذوب آهن در چارچوب هفته بیست و سوم لیگ برتر ایران از ساعت 18 امروز در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر رفتند و تساوی بدون گل رضایت دادند.

  حاشیه‌های این بازی را در زیر می‌خوانیم. 

  *علیرضا حقیقی، دروازه بان سابق پرسپولیس پس از گذشت 20 دقیقه از بازی در ورزشگاه آزادی حضور پیدا کرد و پس از اینکه تصویرش از اسکوربرد ورزشگاه پخش شد به شدت مورد تشویق قرار گرفت. وی در میان نیمه دقایقی با هواداران به گفت و گو پرداخت.

 

 * در دقیقه 30 بازی علیرضا نور محمدی و محمد قاضی با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردند. درگیری طوری بود که تا پایان نیمه اول به طول انجامید.

 * هواداران علیه قاضی، مهاجم ذوب آهن شعار سر دادند.

 * وقتی که سوت نیمه اول زده شده، علی کریمی خیلی سریع به سمت ابراهیم زاده رفت و با سرمربی ذوب آهن به خوش و بش پرداخت.

 * محمد منصوری، هافبک سابق پرسپولیس که به تازگی به تیم ذوب آهن رفته در بین نیمه تشویق شد.

 * زاید مهاجم ایرلندی پرسپولیس برای اولین بار بالاخره برای قرمز پوشان به میدان رفت. وی وقتی وارد زمین شد سریعا به سمت کریمی رفت و پس از در آغوش گرفتن او در پست اصلی خود قرار گرفت.

 * چند درگیری در کنار جایگاه VIP بین هواداران دیده شد. اظهار نظر‌های مختلف عامل اصلی این درگیری بود.

 * دنیزلی اواسط بازی دقایقی با حمید عسگر اختصاصی به گفت و گو پرداخت.

 * حسن زاده رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نیز در جایگاه VIP حضور پیدا کرد و بازی را از نزدیک تماشا کرد.

يکشنبه 9/11/1390 - 20:38
بهداشت روانی
چطور یک فرد خاص را مجذوب خود کنید؟

یکی از سوالای که مکرراً پرسیده می‌شود این است که "آیا می‌توانید با استفاده از قانون جاذبه یک فرد خاص را مجذوب خود کرد؟" خوشبختانه پاسخ آن مثبت است.

عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان می‌آید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمی‌شوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که می‌خواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی می‌شوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمی‌تواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما می‌توانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.


میل و ناامیدی – باید ناامیدی را کنار بگذارید

بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی می‌آید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد می‌کند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را می‌سازد. وقتی عاشق می‌شوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته می‌شود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد می‌شود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدی‌ها را دور بریزید.

چطور ناامیدی‌ها را از بین ببرید؟

ساده‌ترین راه برای از میان برداشتن ناامیدی‌ها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری 100 درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق می‌شوید این نور خیلی آرام به شما می‌گوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آینده‌ای روشن برایتان بسازد.
وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع می‌شود.

ساختن یک زندگی زیبای عاشقانه

وقتی هر نوع وابستگی به آن فرد را از خود دور کردید، یک پیام بسیار قوی به جهان فرستاده‌اید که برای شروع یک زندگی زیبای عاشقانه آماده‌اید. اگر قبلاً عشقتان یک‌طرفه بود، الان وقت آن رسیده که رابطه‌ای دو‌طرفه را تجربه کنید. شما قهرمان تئاتر ذهن خودتان هستید. فیلم شما در ذهن خودتان است و فیلمتان واقعیت شما را می‌سازد. شما کنترل 100 درصد روی تخیلاتتان دارید و از آن برای ساخت واقعیتی به انتخاب خود هوشمندانه استفاده می‌کنید.

حالا تصور کنید که معشوقتان عاشق شماست. قبلاً این شما بودید که عاشق او بودید و حالا تصور کنید که این اوست که عاشق شماست. "معشوقتان عاشق شماست" و می‌بینید که اشتیاق و میلتان برآورده شده است. چه حسی دارید؟ هزار مرتبه با خودتان تکرار کنید، "..... منو دوست داره". ببیند در 7-5 روز آینده چه اتفاقی می‌افتد. تغییر انرژی را در خود مشاهده کنید. ببینید چه حسی دارید. معشوقتان را عاشق خودتان تجسم کنید. احساساتتان را بررسی کنید. در ذهنتان با معشوقتان صحبت کنید. چه حسی دارد؟


اگر این مرحله را به درستی انجام دهید، به خودتان می‌خندید که برای چه اینقدر ناامید بودید. و آنوقت است که دنیا به رویتان لبخند می‌زند. احساس قدرت بیشتری می‌کنید. با خودتان فکر می‌کنید که چرا همه چیز را اینقدر سخت می‌دیده‌اید و چرا قبلاً نمی‌توانسته‌اید فراموش کنید؟


بررسی عشق

این روش‌ها که شما را از احساسات ناامیدانه‌تان بیرون می‌کشد و باعث می‌شود احساس کنید برنده هستید. این افکار و احساسات مثبت می‌آیند و باعث می‌شوند فکر کنید که آیا آن فرد را بخاطر عشق می‌خواسته‌اید یا فقط به این خاطر که نفستان را ارضا کنید. در بسیاری از موارد، ناامیدی که برمی‌گردد، به دلیل عشق نیست، بلکه به دلیل پیروزی است. حالا در اعماق قلب خود می‌دانید که آیا آن فرد را واقعاً دوست می‌دارید یا نه.

اگر متوجه شدید که عشقتان واقعی است، مرحله زیر خیلی برایتان مهم است:


عشق – قدرت پشت خلقت

درک کنید که عشق قدرتمندترین انرژی در جهان است. با عشق می‌توانید هر چیزی خلق کنید، قلب، روح و فکر هر کسی را به دست آورید. هر روز حدقل 10 دقیقه بنشینید و افکاری عاشقانه به عشقتان بفرستید. با خودتان تصور کنید که با او رابطه‌ای عاشقانه دارید. معشوقتان کاملاً عاشق شماست. چه نوع افکار عاشقانه‌ای برای او می‌فرستید؟

یک گوی صورتی رنگ از انرژی بین دستان خود تجسم کنید که در آن رابطه عاشقانه‌تان را با آن فرد می‌بینید. این گوی فقط انرژی پاک و مثبت عشق را در خود دارد. افکار، احساسات و نوع رابطه‌ای که با معشوقتان دارید را یادداشت کنید. حالا گوی صورتی رنگ را فراموش کنید. بگذارید به هوا برود. هر وابستگی را رها کنید. و اگر اینکار را به درستی انجام دهید، دیگر هیچ وابستگی برایتان نمی‌ماند زیرا الان جایی هستید که می‌توانید حس رابطه را احساس کنید. اگر تردیدی داشتید با خودتان تکرار کنید، "من تسلیم نور معنویم هستم." "فقط باید نور معنویم را دوست داشته باشم و از آن سپاسگذار باشم."


دقت کنید که این هدف فقط و فقط زمانی اتفاق می‌افتد که ارتعاشات احساسات شما بالا باشد. ناامیدی مثل چاهی عمیق است که ارتعاشات آن بسیار پایین است. عشق و حق‌شناسی بالاترین حد ارتعاشات را دارند.

اگر اینکار را درست انجام دهید، احساساتتان در این مرحله باید اینگونه باشند:

1. ناامیدی صفر. متعجب می‌شوید که آنهمه ناامیدی به کجا رفته است.

2. شدیداً احساس شادی می‌کنید زیرا رابطه‌ای زیبا و عاشقانه ساخته‌اید و به روشنی آن را دیده و حس کرده‌اید.
3. یک رابطه کامل و شاد بین شما و جهان که فقط و فقط شکرگذار آن هستید.

رابطه ایدآل شما خود را نشان خواهد داد. 60،000 فکر در روز کارمای (karma) فکر شماست. اگر در 80 درصد از این افکار عشق و حق‌شناسی باشد، رابطه زیبایی که خلق خواهید کرد فرای تصورتان خواهد بود.

يکشنبه 9/11/1390 - 20:36
آلبوم تصاویر
عکسهای دیده نشده از مراسم موسیقی در ماههای اخیر... بخش اول
يکشنبه 9/11/1390 - 20:35
آلبوم تصاویر
حاشیه های موزیک ایران در ماههای اخیر قسمت دوم
يکشنبه 9/11/1390 - 20:34
آلبوم تصاویر
يکشنبه 9/11/1390 - 20:31
آلبوم تصاویر
بدون شرح!
يکشنبه 9/11/1390 - 20:31
ورزش و تحرک

خسرو حیدری داربی را از دست داد

هافبک تیم فوتبال استقلال داربی هفته‌ی آینده مقابل پرسپولیس را به دلیل سه کارته شدن از دست داد.


   تیم فوتبال استقلال تهران در هفته‌ی بیست وسوم لیگ برتر استقلال میهمان تراکتورسازی تبریز است که آبی پوشان پایتخت با یک گل از حریف پیش افتاده‌اند.


خسرو حیدری که پیش از این دیدار دو کارته بود، در دقیقه‌ی 60 بازی به دلیل تکل از پشت از محسن ترکی کارت زرد گرفت و بازی حساس هفته‌ی آینده مقابل پرسپولیس را از دست داد.

 
 

يکشنبه 9/11/1390 - 20:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته