• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1378
تعداد نظرات : 171
زمان آخرین مطلب : 3841روز قبل
بیماری ها

پوست یكی از حساس ‌ترین مناطق بدن به شمار می‌ رود و با كوچك‌ ترین فشاری، عكس‌العمل نشان می ‌دهد و این واكنش‌ها به صورت ‌های مختلفی همچون تورم، قرمزی، تاول و ... بروز می کنند.

میخچه هم به عنوان یك ضایعه پوستی، نوعی واكنش طبیعی بدن برای حفاظت از خود است.

گاهی توجه نكردن به پوشش و حفظ بهداشت پاها كه قلب دوم ما هستند، می ‌تواند باعث ایجاد ناراحتی و درد در آن ناحیه شود. بنابراین اگر شما هم از آن دسته آدم‌هایی هستید كه به دنبال كفش‌های تنگ و نوك ‌باریك هستید، حتما با واژه میخچه آشنایی دیرینه‌ ای دارید.



میخچه ضایعه‌ ای پینه ‌‌ای ‌شكل از پوست مرده است كه معمولا در سطوح نازك و بدون موی پوست به خصوص در قسمت پشتی پنجه پا یا انگشتان یا در قسمت ضخیم‌ تر پوست كف دست و پا ایجاد می ‌شود. میخچه زمانی به وجود می ‌آید كه فشار وارده بر پوست حالتی بیضوی یا شبیه بیضی در پوست ایجاد كند كه مركز آن کانون فشار است و به مرور زمان گسترده می ‌شود. اگر تحریك به طور مستمر روی بافت ‌های تولید كننده میخچه ادامه یابد، حتی پس از حذف آن، پوست مجددا تولید میخچه می ‌كند. مكانی كه میخچه ایجاد می ‌شود، باعث ایجاد میخچه های نرم و سخت می‌ شود. انواع سخت معمولا در سطوح خشك و مسطح پوست و انواع نرم آن بین انگشت‌ های نزدیك ایجاد می ‌شوند.

آیا میخچه همان پینه است؟

خیر. میخچه و پینه دو ضایعه پوستی مشابه هستند، ولی تفاوت‌هایی میان آن ها وجود دارد. پینه زمانی ایجاد می‌ شود كه لایه‌ های پوست به دلیل فشارها و سایش ‌های پی ‌در پی ضخیم و سخت می‌ شود. این حالت بیشتر در زیر مفاصل انگشتان پا یا در پاشنه پا و دست‌ها و هر نقطه‌ ای از بدن كه تحت فشار باشد ظاهر می ‌شود. پینه ‌ها در واقع راه طبیعی بدن برای محافظت از خود بوده و معمولا دردناك نیستند. زمانی كه پینه گسترده شده و در مركز آن سلول‌ های مرده پوست تجمع می ‌كنند، تبدیل به میخچه می ‌شود. بهترین مثالی كه برای پینه می ‌توان زد در انگشت دانش‌آموزان است كه به مدت طولانی مداد را در دست می‌ گیرند یا افرادی كه كارهای دستی خشن را زیاد انجام می ‌دهند. پینه در این گونه افراد بسیار شایع است.

اما میخچه معمولا در قسمت بالایی انگشتان پا و یا در كناره و جاهای برجسته پاها ایجاد می ‌شود و عموما به دلیل این كه اعصاب پوست را درگیر می ‌كند دردناك می‌ شود. به علاوه میخچه كوچك تر از پینه است.

به طور كلی میخچه و پینه، راه‌های طبیعی هستند كه بدن برای حفاظت از خود استفاده می‌ كند.

 

چه افرادی بیشتر به میخچه مبتلا می‌ شوند؟

میخچه در میان زنان شایع ‌تر از مردان است. زن ‌ها به دلیل پوشیدن كفش ‌های نوك ‌تیز و پاشنه‌ بلند و تحت فشار قرار گرفتن پاها و انگشتان بیشتر به این ضایعه مبتلا می ‌شوند. این ضایعه معمولا با درد و تورم همراه است. پوشیدن كفش‌ های تنگ یا شل هم به دلیل سایش پا با كفش ممكن است باعث بروز میخچه شود.

افرادی كه دچار ناهنجاری‌ های استخوانی هستند هم در معرض خطر ابتلا به میخچه قرار دارند.

افراد دیابتی در مقابل مشكلات پوستی بسیار آسیب ‌پذیرند و به سرعت از این ناحیه دچار دردسر می‌ شوند. پس توصیه می ‌شود این بیماران از كفش‌ های مناسب و اندازه پای خود استفاده كنند و همیشه مراقب بهداشت پای خود باشند.

علاوه بر این، ورزشكاران از جمله فوتبالیست‌ها، كوهنوردان و نیز كسانی كه دچار انحراف كف پا هستند، استعداد بیشتری برای ابتلا به میخچه دارند.

چه كنیم تا به میخچه مبتلا نشویم؟

همیشه می ‌گویند علاج واقعه قبل از وقوع باید كرد، اما كو گوش شنوا؟! همه ما آنقدر دست روی دست می ‌گذاریم و آن قدر سهل ‌انگاری می ‌كنیم تا بیماری به سراغ مان می ‌آید و آن وقت به دنبال راه چاره می ‌گردیم. بیایید یك بار هم شده، قبل از درمان، پیشگیری كنیم.

میخچه از آن دست بیماری ‌هایی است كه اگر مراقب باشید هیچ وقت به سراغ تان نمی‌ آید.

میخچه در اثر قرار گرفتن در معرض فشار و سایش ایجاد می ‌شود پس در اولین قدم سعی كنید از پوشیدن كفش‌ های تنگ و نوك تیز و پاشنه بلند خودداری كنید.

همیشه جوراب مناسب به پا كنید و پاهای خود را با نرم‌ كننده‌ها و مرطوب‌ كننده‌ها نرم نگه دارید. شستن مرتب پاها و خشك كردن آن ها را فراموش نكنید. این راهكارها شاید در ظاهر بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند، ولی نقش بسیار موثری هم در پیشگیری و هم در درمان میخچه دارد. مطمئن باشید به امتحانش می‌ ارزد.

بریدن میخچه با چاقو، ناخن‌ گیر یا سوزاندن آن می‌ تواند موثر باشد؟

گهگاه شاهد آن هستیم كه افراد با وسایل ذكر شده به جان میخچه پای خود می ‌افتند و به تصور خود می‌ خواهند از شر آن خلاص شوند. غافل از این كه با این كار نه تنها از این بیماری  رها نمی ‌شوند، بلكه ممكن است خطر ابتلا به عفونت را در خود افزایش دهند. بریدن میخچه، كاری حرفه ‌ای است كه فقط توسط پزشك و در مطب می‌ تواند صورت گیرد و درنتیجه اقدام خودسرانه نه‌ تنها سودی نخواهد داشت، بلكه مطمئنا برای بیمار مضر هم خواهد بود.

آیا استفاده از سنگ ‌پا می‌ تواند در رفع قسمت ‌های خشن میخچه موثر باشد؟

كشیدن سنگ‌ پا یا كیسه حمام در حالی كه پوست با آب نرم شده، اگرچه می ‌تواند باعث برداشته شدن پوست ضخیم ناحیه میخچه شود، ولی می ‌تواند خطر عفونت را بالا ببرد، مخصوصا در افراد مبتلا به دیابت این كار بسیار خطرناك است. به همین دلیل پزشكان هرگز چنین كاری را توصیه نمی‌ كنند.

چسب ‌های میخچه چقدر در درمان آن موثرند؟

یكی از روش‌های درمانی كه امروزه بسیار رایج شده، استفاده از چسب ‌های میخچه است كه می ‌توان آن ها را از داروخانه تهیه كرد. این روش درمانی، به ظاهر ساده بوده و چون چسب‌ها حاوی اسید سالیسیلیك است ممكن است پوست را تحریك كرده و باعث ایجاد عفونت شود، به خصوص در افرادی كه جریان خون ضعیفی دارند. از سویی، این چسب‌ها تنها در مواردی كه میخچه بسیار خفیف و سطحی باشد موثر است. بنابراین پزشكان استفاده از چسب‌ های میخچه را خیلی توصیه نمی‌ كنند، مگر در موارد سطحی.

درمان‌ های مناسب میخچه كدام است؟

در صورت باقی ماندن میخچه و دردناك شدن آن، باید به پزشك مراجعه كنید تا از خطر عفونت آن جلوگیری كنید. پزشك در مطب، میخچه را با یك چاقوی جراحی برمی ‌دارد. این كار باید توسط افراد متخصص انجام شود، چون انجام آن توسط افراد ناوارد، باعث عفونت و عود مجدد میخچه می ‌شود.

به عنوان یكی از درمان‌های موثر میخچه به فریز كردن می ‌توان اشاره كرد كه در این روش پزشك میخچه را با نیتروژن مایع فریز می ‌كند كه ممكن است به خاطر انجماد پا، كمی دردناك باشد.

یكی دیگر از درمان‌ هایی كه موثر بودن آن به اثبات رسیده است، استفاده از درمان سنتی سیر است. در این روش توصیه می ‌شود یك حبه سیر را له كرده و به صورت مرهم روی ضایعه میخچه قرار دهید و این كار را چندین بار انجام دهید. در صورت تداوم این عمل، میخچه به كلی از بین می ‌رود.

البته در كنار همه این درمان ‌ها، اصلاح راه رفتن، استفاده از كفش مناسب و رعایت بهداشت پاها هم به درمان میخچه كمك می ‌كند.

با تمام این حرف‌ ها، گاهی برخی از افراد ترجیح می ‌دهند با این ضایعه كنار بیایند. البته درست است كه میخچه برای سلامتی انسان خطری ندارد، ولی به مرور زمان می ‌تواند دردناك شده و باعث ناراحتی فرد شود.

علاوه بر این، در صورتی كه پس از مدتی، درمان صورت نگیرد، با ضخیم شدن پوست، به تدریج بدن، محل میخچه را بیگانه تلقی می‌ كند و باعث ایجاد زخم‌ هایی در آن ناحیه می‌ شود و در نهایت منجر به عفونت آن می ‌گردد. پس بهتر است تا كار به جاهای وخیم ‌تر نرسیده است، دست به كار شوید.

منبع: مجله پزشکی دکتر سلام
سه شنبه 12/6/1392 - 19:5
خواص خوراکی ها
زغال‌اخته و انار، سرشار از آنتی‌اکسیدان‌های فوق‌العاده‌ای‌ هستند که با بیماری‌ها مقابله می‌کنند و سلامت شما را بالا می‌برند. اگر می‌خواهید کمی بیشتر با خواص این دو میوه‌ی خوش‌رنگ آشنا شوید مطالعه‌ی این مطلب را از دست ندهید.

این روزها پا در هر میوه فروشی یا بازار میوه و تره باری که بگذارید با دانه‌های کوچک و خوش‌رنگ زغال‌اخته مواجه خواهید شد. باید بدانید که زغال‌اخته و انار، این یاران سرخ‌پوش، سرشار از آنتی‌اکسیدان‌های فوق‌العاده‌ای‌ هستند که با بیماری‌ها مقابله می‌کنند و سلامت شما را بالا می‌برند.

دو یار سرخ‌پوش: برای تقویت مفاصل شما

به محض اینکه اولین انار فصل به دستتان رسید آن را پوست کنده و دانه کنید و نصف آن را داخل سالاد ناهارتان بریزید. با همین کار ساده ۱۴ درصد نیاز روزانه‌ی خود به ویتامین k را تامین کرده‌اید. باید بدانید که کمبود ویتامین K در بدن می‌تواند باعث افزایش آرتروز در دست‌ها و زانوها شود. پس تا می‌توانید از خواص فوق‌العاده‌ی این دانه‌های یاقوت استفاده کنید.

دو یار سرخ‌پوش: برای افزایش کلسترول خوب خون

حتماً می‌دانید که دو نوع کلسترول داریم: کلسترول بد و کلسترول خوب. کلسترول بد همانی است که مدام تکرار می‌کنیم باید میزان آن را کاهش دهید. اما هر چه کلسترول خوب خونتان بالا باشد به نفع قلب و عروقتان خواهد بود. اگر دنبال یک دلیل منطقی برای نوشیدن آب زغال‌اخته هستید همین بالا بردن میزان کلسترول خوب خون بهترین دلیل است. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که کلسترول خونشان بالاست با نوشیدن روزانه سه فنجان (۷۵۰ میلی‌لیتر) آب زغال‌اخته می‌توانند میزان کلسترول HDL یا همان کلسترول خوب خون خود را بالا ببرند.

دو یار سرخ‌پوش: برای مقابله با عفونت‌های ادراری

معمولاً خانم‌ها بیشتر از عفونت‌های ادراری رنج می‌برند. اگر شما هم جزو ۱۱ درصد خانم‌هایی هستید که حداقل یک بار در سال با این مشکل روبه رو می‌شوند بهتر است بدانید که خواص آب زغال‌اخته درمان مشکلتان است. محققان آمریکایی معتقدند که این آب میوه‌ی قرمز خوش‌رنگ در مرحله‌ی اول از تکثیر باکتری ای.کولای که به جداره‌های مجاری ادرار می‌چسبد و باعث این عفونت می‌شود جلوگیری می‌کند. در مرحل دوم نیز به بدن کمک می‌کند تا به طور طبیعی از طریق دفع از شر این باکتری‌ها خلاص شود. اما باید بدانید که در صورت عفونت‌های جدی و شدید کاری از دست آب زغال‌اخته بر نمی‌آید و اگر تصور می‌کنید که عفونتتان شدید است حتماً به پزشک مراجعه کنید.

دو یار سرخ‌پوش: دوست دندان‌های شما

نتایج پژوهش‌های آمریکایی نشان می‌دهد افراد بزرگ‌سالی که روزانه سه مرتبه و به مدت چهار هفته دهانشان را با عصاره‌ی انار شستشو می‌دهند خطر بروز ورم لثه را کاهش می‌دهند. ورم لثه التهابی است که لثه‌ها را مبتلا می‌کند و ناخوشایند است. پس علاوه بر خوردن انار و استفاده از خواص بی‌شمار آن می‌توانید سلامت دهان و دندان‌هایتان را نیز به دست این یاقوت‌های قرمز بسپارید.

دو یار سرخ‌پوش: برای مقابله با سلول‌های سرطان‌زا

محققان دانشگاه ماساچوست به این نتیجه رسیده‌اند ترکیبی در زغال‌اخته وجود دارد که از متاستاز یعنی تکثیر سلول‌های سرطانی در بخش‌های دیگر بدن جلوگیری می‌کند. علاوه بر این نتایج یک پژوهش جدید که در فرانسه انجام شده حاکی از آن است که پروآنتوسیانیدین موجود در زغال‌اخته قدرت سلول‌های سرطانی پروستات را کاهش می‌دهد.

دو یار سرخ‌پوش: رفیق قلب نازنین شما

حیف قلبتان نیست که اجازه دهید با فشارخون بالا دچار زحمت شود و خدای نکرده سکته کنید! حتماً می‌دانید که فشارخون بالا یکی از عواملی است که خطر بیماری‌های قلبی عروقی را بالا می‌برد. بر اساس نتایج پژوهش‌های متعدد، فشارخون سیستولیک در بیمارانی که دچار سفتی عروق هستند و به مدت یک سال به طور مرتب آب انار نوشیده‌اند به میزان ۱۲ درصد کاهش یافته است.  به عقیده‌ی محققان پولیفنول‌های موجود در انار که آنتی‌اکسیدان‌های بسیار قوی محسوب می‌شوند چنین خاصیتی دارند و شما را از بیماری‌های قلبی عروقی دور می‌کنند.

منبع: میهن فال

سه شنبه 12/6/1392 - 19:2
خواص خوراکی ها

اگرچه قهوه جایگاه مستحکمی در میان مردم ایران ندارد اما بهتر است بدانید قهوه دارای خاصیتهایی متنوع و مفید است که میتواند باعث شود استفاده از آن به عنوان یک دارو ، مورد بازبینی قرار گیرد. بسیاری از تحقیقات نشان میدهد خواص فوق العاده قهوه بسیار بیشتر از مضرات شناخته شده آن است.

2-2560x1600[1]m

کاهش ابتلا به دیابت نوع ۲

نوشیدن قهوه خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را کاهش میدهد. طبق تحقیقات هرچه قهوه بیشتری بنوشید خطر ابتلا به دیابت در شما کاهش بیشتری پیدا میکند.

محافظت در مقابل پارکینسون

استفاده مرتب از قهوه خطر ابتلا به پارکینسون را کاهش میدهد. گزارشات نشان میدهد استفاده از ۲ تا ۳ فنجان قهوه در روز خطر ابتلا به این بیماری را تا ۲۵ درصد کاهش میدهد.

کاهش خطر ابتلا به آلزایمر

پژوهشها نشان میدهد که آنتی اکسیدانهای موجود در قهوه زمانیکه با کافئین همراه میشود از بروز آلزایمر جلوگیری میکند. بنابراین توصیه میشود افراد مسن روزانه حداقل ۳ فنجان کوچک قهوه میل کنند.

بهبود مهارتهای شناختی

قهوه میتواند مهارتهای شناختی را افزایش دهد. منظور از مهارتهای شناختی یاد آوری گذشته نزدیک است . به عبارت دیگر نوشیدنی قهوه میتواند حافظه کوتاه مدت شما را تقویت کند.

کاهش مشکلات قلبی

مصرف روزانه ۲ فنجان قهوه خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد. قهوه باعث جلوگیری از سکته مغزی و اختلالات ریتمیک قلب میشود.

کاهش خطر ابتلا به سرطان

شانس ابتلا به سرطان در افرادی که قهوه مصرف میکنند به مراتب کمتر از دیگران است. قهوه خطر ابتلا به سرطان دهان، مری و حلق را کاهش داده و در بعضی موارد حتی میتواند در ابتلا به سرطان پروستات نیز تاثیر گذار باشد.

جلوگیری از یبوست

قهوه از بروز یبوست جلوگیری میکند. این نوشیدنی باعث تحریک روده بزرگ شده و سبب حرکات ملایم و آرام آن میگردد. این عمل باعث راحتی اجابت مزاج و در نهایت جلوگیری از یبوست شود.

کاهش ابتلا به افسردگی

کافئین موجود در قهوه در خلق و خو تاثیر گذار است. قهوه مستقیما روی مغز تاثیر میگذارد و همچنین خطر ابتلا به افسردگی را در زنان کاهش میدهد.

کاهش دردهای عضلانی

بهترین راه رسیدن به آرامش نوشیدن قهوه است. این نوشیدنی میتواند دردهای عضلانی را تا حد چشمگیری کاهش دهد و خستگی را رفع کند. اگر میخواهید هنگام ورزش دچار درد و گرفتگی ماهیچه نشوید قبل از شروع حتما یک فنجان قهوه بنوشید.

برگرفته از دکتر من

منبع: میهن فال

سه شنبه 12/6/1392 - 19:1
اهل بیت

مردم مدینه شب‌ها بر در خانه‌های خود انفاقی از یک ناشناس دریافت می‌کردند که پس از رحلت امام قطع شد و مردم دریافتند که حامی پنهانی فقرای مدینه جعفربن محمد(ع) بوده است.

خبرگزاری فارس: فضایل و سه نمونه از علم امام جعفر صادق(ع)

خبرگزاری فارس ـ حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو (مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم):

1- دوران امامت و شمه‌ای از فضایل

الف) دوران امامت

حضرت امام جعفر صادق ـ علیه‌السّلام ـ به سال 83 ه‍ . ق در مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت به سال 114 ه‍ . ق به امامت رسید و در سال 148 ه‍ . ق به شهادت رسید.

ایشان بر اساس وظیفه‎ الهی، امر امامت خود را آغاز کرد و از نظر فضل و دانش از همه اهل زمان برتری داشت و همه دانشمندان از وی به عظمت یاد می‌کردند.

منزلت و مقامش از همه عالی‌‎تر و در میان عامه و خاصه به جلالت قدر معروف بوده و اهل سنت، علوم و اطلاعات بسیاری از وی نقل کرده‌‎اند و طالبان علم و دانش از اطراف و اکناف برای فیض کمالات او بر در سرای او بار افکندند و آوازه او در شهرها پیچیده بود و از هیچ یک از اهل بیت او به اندازه‌‎ای که دانشمندان از خرمن فضائل او استفاده کرده‌‎اند، بهره‌‎مند، نشده‎‌اند.

دانشمندان به قدری که از آثار و اخبار آن حضرت نقل کرده‎‌اند از دیگر کسی نقل نکرده‎‌اند. برخی از رهبران وموسسان مکاتب فقهی اهل سنت به شاگردی خود درمکتب امام افتخار می‌کردند.

ب) شمه‌ای از  فضائل

برای امام صادق - علیه‌السلام - فضائل زیادی نقل شده که به برخی از آنها اشاره می‌‎شود؛

1- بخشش و بزرگواری آن حضرت

مردی خدمت حضرت صادق ـ علیه‌السّلام ـ رسید و عرض کرد پسر عمویت فلان اسم جناب تو را برد و نگذاشت چیزی از بد‎‎گوئی و ناسزا مگر آن که برای تو گفت.

حضرت کنیز خود را فرمود که آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد، راوی گفت من در دلم گفتم که حضرت نفرین خواهد کرد بر او، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: ای پروردگار من این حق من بود من بخشیدم برای او، و تو جود و کرمت از من بیشتر است پس ببخش او را و مگیر او را به کردارش و جزا مده او را به عملش؛ پس رقّت کرد آن حضرت و پیوسته برای او دعا کرد و من تعجب کردم از حال آن جناب.

2. صدقات پنهانی و امداد از بیچارگان

مردم مدینه شبها بر در خانه‌های خود انفاقی از ناشناسی دریافت می‌کردند پس از رحلت امام قطع شد و مردم دریافتند که حامی پنهانی فقرای مدینه جعفربن محمد (ع) بوده است.

راوی می‌گوید امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ مقداری زر به من داد و فرمود این را بده فلان مرد هاشمی و مگو کدام کسی داده. راوی گفت آن مال را چون به آن مرد دادم گفت خدا جزای خیر دهد به آن که این مال را برای من فرستاده که همیشه برای من می‌‎فرستد و من به آن زندگانی می‌‎کنم و لکن جعفر صادق یک درهم برای من نمی‎‌دهد با آن که مال بسیاری دارد.

3. عطوفت و مهربانی امام

وجود همه ائمه از آنرو که انسان کاملند لبریز از مهر وعطوفت به انسانهاست، منشاء تمام زیبائی‌ها و خوبی‌های عالم، در وجود آنان نهفته اگر چه شرایط زمانه و حاکمان جور اجازه ندادند تا مردم از این برکات الهی بهره‌مند شوند. اما هر کس در شعاع این انوار قرار گرفت سعادتمند شد.

روزی مردی از یاران  به خدمت آن حضرت رسید آن جناب را متغیّرانه دیدار کرد سبب تغّیر رنگ را پرسید آن حضرت فرمود: که من نهی کرده بودم که در خانه کسی بالای بام برود، این وقت داخل خانه شدم یکی از کنیزان را که مسئول تربیت فرزند من بود دیدم که طفل مرا در بر دارد و بالای نردبان است چون نگاهش به من افتاد متحیر شد و لرزید و طفل از دست او افتاد بر زمین و مُرد و تغییر رنگ من از جهت غصّه مردن طفل نیست بلکه به سبب آن ترسی است که آن کنیزک از من پیدا کرد و با این حال آن کنیزک را فرموده بود تو را به جهت خدا آزاد کردم، باکی بر تو نیست، باکی نباشد تو را. 

4. احیاگر دین

دین و فرهنگ اسلام در دوره امویان با رفتارهای بدعت آلود آنان در معرض رنگ باختن و در لبه پرتگاه بود؛ با امامت حضرت امام صادق (ع) و فعالیت‌های علمی و فرهنگی حضرت دین اسلام و سنت نبوی احیا شد به همین روی نقش فرهنگی امام توسط امام باقر(ع) پیش‌بینی شد.

روزی حضرت دست بر پشت مبارک امام صادق زده فرمود سوگند به خدا این همان کسی است که باید آئین آل محمد ـ علیهم‌السّلام ـ را احیا کند. از این روی امام دین را به تمامه احیا کرد و سیره و سنت نبوی را زنده نمود.

روایاتی که امام صادق علیه‌السلام از زبان پیامبر و در تفسیر قرآن فرموده گواهی روشن بر این حقیقت است.

روایات و مکتب علمی و فقهی امام صادق علیه‌السلام راهی نوین برای نجات اسلام در مقابل شبهات فکری زمان بود که از هر سو به طرف دین نشانه گرفته می‌شد؛ از طرفی رفتار علمای درباری وابسته به امویان و عباسیان و از سویی رفتارهای جاهلانه و بدعت آمیز خلفا و از سوی دیگر شبهات مطرح توسط ملحدین و زنادقه، جمعی از تلاشها بود که دین را در معرض تحریف قرار داده بود؛ نهضت علمی امام در مقابل این تحرکات سد دفاعی بود تا دین را نجات دهد.

5. بهترین آفریده

طاهر، مصاحب امام ابوجعفر ـ علیه‌السّلام ـ گفت حضور حضرتش شرفیاب بودم، جعفر وارد شد حضرت باقر علیه‌السلام فرمود: این آقا، بهترین آفریده خداست. 

6. سه نمونه از دامنه علم امام صادق علیه‌السّلام

دامنه علوم امام بسط شده و متصل به علم الهی است؛ امام میراث همه پیامبران را که علم وحیانی است در دست دارد و هر چه عمل کند و بگوید و تدریس کند از این منبع لایزال است.

1. ابوبصیر گوید روزی خواستم به حمام بروم دیدم اصحاب ما که شیعیان حضرت صادق علیه‌السلام بودند بدیدن آن حضرت متوجه‏‌‎اند. من ترسیدم هرگاه به حمام بروم و بر‎گردم ممکن است از زیارت آن جناب و تشریف به خدمتش محروم بمانم.

به همین مناسبت از رفتن به حمام منصرف شده و همراه آنان وارد منزل حضرت صادق شدم چون برابر آن جناب رسیدم به من توجهی کرده فرمود: ای ابوبصیر مگر نمی‎‌دانی آدم جُنب حق ندارد به حال جنابت به خانه انبیاء و فرزندان آنان وارد شود.

من از این فرموده شرمنده شده عرض کردم چنان است که می‎‌فرمائید لیکن هنگامی که می‌‎خواستم به حمام بروم یاران خود را در راه ملاقات کردم که آهنگ حضور حضرت شما را دارند ترسیدم هرگاه به حمام بروم و مراجعت کنم از زیارت شما محروم شوم و اکنون متعهد می‌‎شوم  بار دیگر با این حال، حضور حضرتت شرفیاب نشوم و مرخص شدم.

2. شیخ طوسی از داود بن کثیر رقّی روایت کرده که گفت: نشسته بودم خدمت حضرت صادق ـ علیه‌السّلام ـ که ناگاه ابتدا از پیش خود به من فرمود ای داود به تحقیق که عرضه شد بر من عمل‎‌های شما روز پنجشنبه پس دیدم در بین اعمال تو صله و احسان تو را به پسر عمّت فلان پس این مطلب مرا خشنود گردانید. همانا صله تو سبب شود که عمر او زود فانی و اجل او منقطع شود.

داود گفت مرا پسر عمّی بود معاند و دشمن اهلبیت و مردی خبیث، خبر به من رسید که او و عیالاتش بد می‎‌گذرانند، پس برای نفقه او براتی نوشتم و نزد او فرستادم پیش از آن که بسوی مکّه توجه کنم چون به مدینه رسیدم خبر داد مرا بدین مطلب حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام

3. مفضل بن عمر گفته در مکه همراه امام بودم با زنی مواجه شدیم  که در مقابل او ماده گاو مرده‌‎ای بود و آن زن و بچه‌‎هایش می‌‎گریستند.

حضرت فرمود: چه شده؟ آن زن گفت که من و کودکانم از این گاو امرار معاش می‎‌کردیم اما مرده و من متحّیر مانده‌‎ام که چه کنم؛ فرمود دوست می‎‌داری که حق تعالی او را زنده گرداند، گفت ای مرد ما را تمسخر می‌‎کنی؟ فرمود: چنین نیست من قصد تمسخر نداشتم. پس دعائی خواند و پای مبارک خود را به گاو زد صیحه زد به او پس آن گاو مرده زنده شد و برخاست.

آن زن گفت به پروردگار کعبه این عیسی است. حضرت خود را در میان مردم داخل کرد که شناخته نشود. 

اوضاع سیاسی جهان اسلام معاصر با امام صادق علیه‌السلام

اوضاع سیاسی معاصر امام بویژه در دهه‌های آخر، بسیار آشفته بود. خلفای اموی با چالشهای قومی و قیامهای متعدد مواجه بودند که اقتدار سیاسی آنان را کاهش داده و مشروعیت سیاسی و اجتماعی آنان آسیب جدی دیده بود.

از این روی فشار و جو اختناقی که در دوران ائمه پیشین بود در این دوره از کاهش نسبی برخوردار شده بود. به هر روی در این دوره امام شاهد تغییر قدرت سیاسی از بنی امیه به  بنی عباس بود.

وضعیت درون حاکمیت

با مرگ هشام، ولید بر مسند خلافت می‌‌‌نشیند او فردی می‌گسار و زن‌‌باره، است.

لذا کارهایش بر مردم و لشکریانش گران آمد پس طی شورشی کشته شد. همچنان‌که سال بعد وقتی یزید بن ولید در شرف مرگ بود ابراهیم، پسرش، جانشین او می‌‌شود اما به سرعت توسط مروان بن محمّد و در طی یک لشکرکشی از خلافت خلع می‌‌شود. 

مدتی بیش نگذشته بود که سلیمان بن هشام که بیش از ده هزار تن در اختیار داشت مروان را مخلوع اعلام نمود و بین آن دو جنگ سختی درگرفت که در نهایت به بقاء مروان انجامید.

اختلاف قبایل هم چشمگیر بوده است، قیسیان با عبدالملک بن مروان درافتادند اما بعد با پسرش هشام همراه شدند همچنان‌‌که در خونخواهی ولید بن یزید کوشیدند و بعد به مروان بن محمّد یاری رساندند در مقابل قبایل یمنی به عباسیان متمایل بودند و در نهایت آنان را به خلافت رساندند.

درگیری‌های خارجی

تعداد این جنگ‌‌ها زیاد بوده که به نمونه‌هایی اشاره می‌شود:

1. جنگ با ترکان خزری در سال 114ه‍ ق و ادامه آن در سال 119ه‍ ق که مسلمین موفق به کشتن خاقان ترک در حوالی بلخ و طخارستان گردیدند.

2. جنگ با رومیان در سال 115ه‍ ق و 118 ه‍ ق و 119 ه‍ . ق.

3. جنگ در ماوراء النهر در سال 121 ه‍ ق که تا تاشکند رسیده بود.

ناآرامی‌‌های داخلی

ناآرامی‌ها دراین دوره چالش جدی برای امویان بود که نتوانستند آنها را سرکوب و بکلی ریشه کن کنند. از این رو بعدها در زوال قدرت امویان و پیروزی عباسیان بسیار موثر افتاد.

شورش‌ها را به دو دسته اجتماعی و سیاسی می‌توان تقسیم کرد، شورش‌های سیاسی با انگیزه سیاسی و دارای رهبری بودند و شورش‌های اجتماعی غالبا بدون برنامه قبلی و بدون رهبری خاص صورت می‌گرفت.

الف) شورش‌های اجتماعی

1ـ شورش مردم حمص پس از کشته شدن ولید که توسط یزید بن ولید سرکوب شد.

2ـ شورش مردم فلسطین و بیرون راندن والی اموی به سال 126 ه‍ . ق.

3ـ در همین سال در خراسان نزاری‌‌ها و یمانی‌‌ها به جان هم افتادند. چون فرمان حکومت به نام نصر بن سیار آمد. مصری‌‌ها از او حمایت کردند و عده‌‌ای به پیروی از شخصی به نام جُدیع کرمانی پرداختند.

4ـ شورش مردم یمامه علیه کارگزار اموی به سال 126.

5ـ شورش مردم حمص بار دیگر در دورة خلافت مروان بن محمّد.

ب) قیام‌‌های سیاسی

1. در سال 126 خوارج اباضیه در یمن خروج کردند و مدت سه ماه بر مدینه تسلط یافتند.

2. در سال 127 ه‍ . ق ضحاک بن قیس خارجی قیام کرد و وارد کوفه شد مردم موصل نیز از او پیروی کردند. او با سپاهی صد هزار نفری به جنگ با سپاه خلیفه رفت اما کشته شد. پس از او شیبان حروری رهبری شورشیان را به عهده گرفت بالاخره شیبان گریخت.

3. قیام زید بن علی بن حسین به سال 123 ه‍ . ق در کوفه که مردم بسیاری با او بیعت کردند اما چون او از لعن شیخین امتناع کرد شیعیان کوفه او را رها کردند. بالاخره در جنگ با سپاه اموی زید شکست خورد و اعدام گردید.

در مورد عقاید او اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در هر صورت چون زید کشته شد پسرش یحیی به خراسان رفت و در آنجا قیام نمود. امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ کشته شدن او را از قبل پیش بینی فرموده بود.

قیام عباسیان

نهضت عباسی به سال 129 ه‍ . ق در خراسان توسط ابو مسلم رسماً اعلام موجودیت کرد. قبل از این فعالیت‌‌های آنان از سال 118 توسط امام محمّد به طور کاملاً مخفیانه رهبری می‌‌شد، ابو مسلم توانست همکاری اقوام یمنی و ربیعه و نیز خوارج حروریه را جلب کند و به زودی بر سرزمین شرق تسلط یابد.

بالاخره به سال 132 نیروهای عباسی وارد کوفه شدند و ابو سلمه مسئولیت کوفه را عهده‌‌‌دار گردید.  در این زمان بنی عباس که با «شعار الرضا من آل محمّد» همکاری علویان را نیز جلب کرده بودند و حتی با محمّد بن نفس زکیه به خلافت بیعت کرده بودند، به تصفیه کسانی که به عباسیان اخلاص نداشتند پرداختند و بالاخره با ابو العباس سفّاح به عنوان خلیفه بیعت شد.

نا آرامی‌‌ها و شورش‌‌های دوره عباسی (132 ـ 148)

عده‌‌ای به فکر اعاده حکومت اموی بودند از جمله آنها:

1. شورش حبیب بن مرّه در بثیفة فلسطین.

2. ابو الورد در قنّسرین و اسامة بن مسلم در جزیره.

این سه حرکت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان می‌‌نامیدند زیرا عباسیان به سیاه جامگان معروف بودند.

3. شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حرکت اموی)

4. شورش عبدالله بن علی، عموی سفاح، که ادعا داشت او جانشین سفاح خلیفه اول عباسی و ولیعهدش بوده است لذا با سپاهی که برای جنگ علیه روم تهیه شده بود، شورید، منصور دوانیقی که برادر سفاح و جانشین او بود، ابو مسلم را برای دفع او اعزام داشت.

چون منصور از قدرت یافتن ابو مسلم خراسانی وحشت داشت با طرح توطئه‌ای او را ـ که می‌‌توان بنیان‌‌گذار حکومت عباسی نام نهادش ـ از سر راه خود برداشت. با قتل ابو مسلم، در مناطقی شورش‌هایی به عنوان خونخواهی ابومسلم در گرفت که به آنها اشاره‌‌ای می‌‌شود:

1ـ حرکت سنباد در نیشابور و قومس وری، او زردشتی بود و اعلام کرد که کعبه را ویران خواهد نمود به سال 137 سرکوب شد.

2ـ حرکت راوندیه در سال 141 ه‍ . ق.

3ـ حرکت استا ذسیس در سال 150 ه‍ . ق.

علویان

1. نخستین حرکت علوی علیه عباسیان، حرکت محمّد بن عبدالله نفس زکیه بود. آنان که در حاکمیت یافتن عباسیان تلاش کرده بودند اکنون به غصب آنها ناراضی بودند. او با گرفتن فتوا از مالک بن انس مبنی بر جواز شکستن عهد عباسیان و نیز از ابوحنیفه مبنی بر به حق بودن محمّد، در مدینه قیام خود را آغاز کرد. با هجوم لشکر عباسیان به مدینه، این قیام (به سال 145 ه‍ . ق) سرکوب شد.

2. قیام ابراهیم، برادر نفس زکیه، او بر بصره و اهواز و فارس و مدائن تسلط یافت و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت شد. جنگ بین آنها و عباسیان در باخرا صورت گرفت که به پیروزی بنی عباس انجامید.

استقلال طلبی‌‌ها:

1ـ حکومت بنی مدرار که توسط خوارج صفریه در مغرب الاقصی (سجلماسه) شکل گرفت به سال 145ه‍ ق.

2ـ حکومت خوارج اباضیه در مغرب الاوسط به سال 144ه‍ ق پا گرفت.

3ـ حکومت اموی در اندلس توسط عبدالرحمان بن معاویه در سال 138 ه‍ . ق که سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد.

مواضع سیاسی امام در برخورد با حاکمان و قیام‌ها

با توجه به آشفتگی و نابسامانی وضع سیاسی و اجتماعی معاصر امام، امام در مواجه با این شرایط روشی در پیش رو داشت که از وظایف الهی خود که امامت و هدایت امت سلام و حفظ اسلام اصیل بود ذره‌ای کوتاهی نکرد.

در این دوره حاکمیت دوگانه که مغایر بودند اقتضا می‌کرد که امام روشی در پیش گیرد که متعارض باشد اما برعکس امام به اصولی تاکید کرد که بنیان دین با این اصول حفظ می‌شد و درگیری اموی و عباسی را از آن جدا می‌کرد که هیچ ربطی به دین نداشت بلکه نزاعی در راه نیل به حکومت بود که از حقوق مسلم امامت بود که در سقیفه بر سر آن اولین نزاع در گرفت و از صاحبان اصلی دور ماند.

خلفای عصر امام صادق علیه‌السلام

امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ از بدو تولد تا شهادت با چند تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای عباسی معاصر بود که خلفای معاصر اموی عبارتند از:

1ـ هشام بن عبدالملک (105 ـ 125)

2ـ ولید بن یزید بن عبدالملک (125 ـ 126)

3ـ یزید بن ولید بن عبدالملک (126 ه‍ . ق)

4ـ ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (126 ه‍ . ق) (75 روز)

5ـ مروان بن محمّد (مروان حمار) (126 ـ 132)

از خلفای عباسی:

1ـ عبدالله سفاح (132 ـ 137)

2ـ منصور دوانیقی (137 ـ 158)

امام صادق و حاکمان (ع)

با توجه به اینکه دوره امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ ، دوره ضعف و تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود و این دو گروه مدتی در حال مبارزه با یکدیگر بودند، از زمان هشام بن عبد الملک تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و سرانجام در سال 132 هجری به پیروزی رسید و از آنجا که بنی امیه در این مدت گرفتار مشکلات و قیامهای اجتماعی و سیاسی فراوان بودند لذا فرصت تعرض و برخورد با امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ را نداشتند، در زمان خلافت خلفای بنی عباس، خلیفه اول، ابو العباس سفاح آن حضرت را از مدینه به عراق طلبید و بعد از مشاهده معجزات بسیار و علوم بی شمار و مکارم اخلاق آن امام عزیز نتوانست اذیتی به آن جناب رساند و حضرت را مرخص ساخت و به مدینه مراجعه نمود.  بیشترین برخورد حضرت با خلیفه دوم عباسی، منصور دوانیقی بوده است.

1. منصور در سالی به حج آمد و به ربذه رسید و بر حضرت صادق ـ علیه‌السّلام ـ خشم گرفت و ابراهیم بن جبله را گفت که: برو جعفر بن محمد را نزد من بیاور، ابراهیم گفت رفتم و حضرت را در مسجد ابوذر یافتم به آستین حضرت چسبیدم و گفتم بیا که خلیفه تو را می‌‌طلبد.

حضرت فرمود که: «انا لله و انا الیه راجعون» حضرت را به نزد منصور بردم در حالی که جزم داشتم که حکم به قتل او خواهد کرد، چون نزدیک‌ پرده اتاق منصور رسیدیم امام دعائی خواند و چون نگاه منصور به امام افتاد گفت: به خدا سوگند که تو را به قتل می‌‌رسانم.

حضرت فرمود: دست از من بردار که از زمان مصاحبت من با تو چندانی نمانده است و روز مفارقت واقع خواهد شد، منصور چون این سخن را شنید حضرت را مرخص کرد و عیسی بن علی را از عقب آن حضرت فرستاد و گفت: برو از آن حضرت بپرس که مفارقت من از او به فوت من خواهد بود یا به فوت او؟ چون از حضرت پرسید فرمود که: به وفات من، برگشت و به منصور نقل کرد و آن ملعون از این خبر شاد شد.

2. از محمد بن عبدالله اسکندری نقل کرده‌‌اند که گفت: من از جمله ندیمان منصور دوانیقی بودم، روزی به نزد او رفتم، او را بسیار غمگین یافتم، علت را پرسیدم، گفتم: صد نفر از اولاد فاطمه را هلاک کردم و بزرگ ایشان جعفر بن محمد مانده است امروز نیز او را خواهم کشت، پس جلّادی را طلبید و گفت: چون امام صادق ـ علیه السّلام ـ را طلب نمایم و مشغول سخن گردانم و کلاه خود را از سرم بردارم او را گردن بزن، در همان ساعت حضرت را طلبید، چون حضرت داخل قصر منصور شد، دیدم که قصر به حرکت درآمد مانند کشتی که در میان دریا مضطرب باشد دیدم که منصور با سر و پای برهنه به استقبال امام دوید و بندهای بدنش می‌‌لرزید و ساعتی سرخ و ساعتی زرد می‌‌شد و آن حضرت را اکرام بسیار می‌‌کرد و روی تخت خود نشانید و گفت: یابن رسول الله به چه سبب در این وقت تشریف آوردی؟ حضرت فرمود که: برای اطاعت خدا و رسول و فرمانبرداری تو آمده‌‌ام، گفت: شما را من نطلبیدم، حتماً اشتباهی شده است، حال هر حاجت که داری بخواه، حضرت فرمود: حاجت من آن است که مرا بی ضرورت طلب ننمائی، گفت: چنین باشد.

دوشنبه 11/6/1392 - 18:53
اهل بیت
شیخ کلینى از امام کاظم(ع) روایت کرده است که فرمود: پدر بزرگوار خود را در دو جامه سفید مصرى که در آن‏‌‌ها احرام مى‌‌‏بست و در پیراهنى که مى‌‌‏پوشید و در عمامه‏‌‌اى که از امام زین العابدین(ع) به او رسیده بود و در برد یمنى کفن کردم.
خبرگزاری فارس: آخرین ساعات حیات امام جعفر صادق(ع) چگونه گذشت

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حضرت صادق علیه‌السّلام در ماه شوّال، سال یکصد و چهل و هشت به سبب انگور زهرآلود که منصور دوانیقی به آن حضرت خورانیده بود به شهادت رسید. (نک: الکافى، ج 1، ص 472؛ التهذیب، ج 6، ص 78؛ فرق الشیعة، ص 78؛ جلاء العیون، ص 883)

در وقت شهادت امام ششم، از سنّ مبارکش، شصت و پنج سال گذشته بود. (نک: الکافى، ج 1، ص 472؛ الارشاد مفید، ج 2، ص 180؛ جلاء العیون، ص 883)

در کتب معتبر معیّن نکرده‌‏اند که شهادت ایشان کدام روز از شوال بوده است ولی صاحب جنّات الخلود که متتبّع ماهرى است بیست و پنجم آن ماه گفته است. (جنات الخلود، ص 29)

گزارش‌هایی از آخرین ساعات عمر امام صادق (ع)

از مشکاة الأنوار نقل شده که یکی از اصحاب امام ششم، نزد حضرت رفت و دید حضرت صادق (ع) بسیار لاغر شده است گویا هیچ از آن بزرگوار نمانده جز سر نازنینش! آن مرد به گریه در آمد. حضرت فرمود: براى چه گریه مى‌‏‌کنى؟

گفت: گریه نکنم، با آن که شما را به این حال مى‌‌‏بینم؟!

فرمود: چنین مکن، همانا مؤمن چنان است که هر چه عارض او شود خیر اوست و اگر بریده شود اعضاى او براى او خیر است؛ و اگر مشرق و مغرب را مالک شود براى او خیر است. (مشکاة الانوار، ص 75، باب اوّل، فصل سابع در «رضا»؛ بحار الأنوار، ج 71، ص 109)

شیخ طوسى از سالمه کنیز حضرت صادق علیه‌السّلام روایت کرده که گفت: نزد حضرت صادق علیه‌السّلام در وقت احتضارش بودم که حال اغماء پیدا کرد، چون به حال خود آمد فرمود: به حسن بن على بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم‌السّلام که افطس باشد هفتاد اشرفى بدهید و به فلان و فلان، فلان مقدار بدهید. 

من گفتم: به مردى که بر شما با کارد حمله کرد و مى‏‌خواست شما را بکشد، عطا مى‌‌‏کنید؟!

فرمود: مى‏‌خواهى من از آن کسان نباشم که خدا مدح کرده ایشان را به صله کردن رحم و در وصف آنها فرموده: «وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» (سوره رعد، آیه 21)

سپس فرمود: اى سالمه به درستى که حقّ تعالى خلق کرد بهشت را و خوش بو گردانید آن را و بوى آن تا دو هزار سال مى‌‏رسد و بوى آن را عاق والدین و قطع کننده رحم نمى‌‌‏شنوند. (کتاب الغیبة شیخ طوسى، ص 197؛ جلاء العیون، ص 884)

شیخ صدوق از ابو بصیر روایت کرده که گفت: مشرّف شدم خدمت امّ حمیده، امّ ولد حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام براى تعزیت حضرت صادق- صلوات الله علیه- آن بانو گریست و من نیز به جهت گریه او گریستم.

پس از آن فرمود: اى ابو محمّد! اگر مى‏‌‌دیدى حضرت صادق علیه‌السّلام را در وقت موت، همانا امر عجیبى مشاهده مى‌‌‏کردى.

چشم‌‏هاى خود را گشود و گفت: جمع کنید به نزد من هر کسى که مابین من و او قرابت و خویشى است. ما نگذاشتیم احدى را از خویشان او مگر آن که به نزد او آوردیم.

آن جناب به سوی همه نظرى افکند و فرمود: «انّ شفاعتنا لا تنال مستخفّا بالصّلاة» (ثواب الاعمال، ص 228)

(همانا شفاعت ما نخواهد رسید به کسى که نماز را خوار و سبک بشمارد و اعتنا و اهتمام به آن نداشته باشد)

کفن امام صادق علیه‌‌السلام

شیخ کلینى از امام موسى کاظم علیه‌السّلام روایت کرده است که گفت: پدر بزرگوار خود را در دو جامه سفید مصرى که در آن‏‌‌ها احرام مى‌‌‏بست و در پیراهنى که مى‌‌‏پوشید و در عمامه‏‌‌اى که از امام زین العابدین علیه‌السّلام به او رسیده بود و در برد یمنى که به چهل دینار طلا خریده بود کفن کردم.  (الکافى، ج 7، ص 55)

روشن کردن چراغ در محل شهادت امام صادق علیه‌السلام

همچنین کلینی روایت کرده است که بعد از وفات حضرت صادق علیه‌السّلام، حضرت امام موسى کاظم علیه‌السّلام مى‌‏فرمود که: هر شب در حجره‌‏‌اى که آن حضرت در آن حجره وفات یافته بود چراغ برافروزند. (الکافى، ج 1، ص 251)

اوضاع سیاسی و اجتماعی در سال‌های آخر عمر مبارک امام صادق (ع)

ابوجعفر منصور دوانیقی از تحرک و فعالیت سیاسى امام صادق (ع) سخت نگران بود. محبوبیت عمومى و عظمت علمى امام بر بیم و نگرانى او مى‌‏افزود. به همین جهت هر از چندى به بهانه‌‏اى امام را به عراق احضار مى‏‌کرد و نقشه قتل او را مى‌‏کشید، ولى هر بار به نحوى خطر از وجود مقدس امام بر طرف مى‏‌‌شد.

منصور، شیعیان را در مدینه به شدت تحت کنترل و مراقبت قرار داده بود، به طورى که در مدینه جاسوسانى داشت که کسانى را که با شیعیان امام صادق (ع) رفت و آمد داشتند، گردن مى‌‌‏زدند.

امام یاران خود را از نزدیکى و همکارى با دربار خلافت باز مى‌‏داشت. روزى یکى از یاران امام پرسید: برخى از ما شیعیان گاهى دچار تنگدستى و سختى معیشت مى‏‌شود و به او پیشنهاد مى‌‏شود که براى اینها (بنى عباس) خانه بسازد، نهر بکند (و اجرت بگیرد)، این کار از نظر شما چگونه است؟

امام فرمود: من دوست ندارم که براى آن‌‏ها (بنى عباس) گرهى بزنم یا در مشکى را ببندم، هر چند در برابر آن پول بسیارى بدهند، زیرا کسانى که به ستمگران کمک کنند در روز قیامت در سراپرده‌‌‏اى از آتش قرار داده مى‌‏‌شوند تا خدا میان بندگان حکم کند.

امام، شیعیان را از ارجاع مرافعه به قضات دستگاه بنى عباس نهى مى‏‌کرد و احکام صادر شده از محکمه آنها را شرعاً لازم الاجرا نمى‌‌‏شمرد.

امام همچنین به فقیهان و محدثان هشدار مى‌‏داد که به دستگاه حکومت وابسته نشوند و مى‌‏‌فرمود: فقیهان امناى پیامبرانند، اگر دیدید به سلاطین روى آوردند (و با ستمکاران دمساز و همکار شدند) به آنان بدگمان شوید و اطمینان نداشته باشید.

پاسخ کوبنده امام صادق (ع) به منصور دوانیقی

روزى منصور دوانیقی به امام صادق (ع) نوشت: چرا مانند دیگران نزد ما نمى‌‌‏آیى؟

امام در پاسخ نوشت: ما (از لحاظ دنیوى) چیزى نداریم که براى آن از تو بیمناک باشیم و تو نیز از جهات اخروى چیزى ندارى که به خاطر آن به تو امیدوار گردیم. تو نه داراى نعمتى هستى که بیاییم به خاطر آن به تو تبریک بگوییم و نه خود را در بلا و مصیبت مى‏‌بینى که بیاییم به تو تسلیت دهیم، پس چرا نزد تو بیاییم؟!

منصور نوشت: بیایید ما را نصیحت کنید!

امام پاسخ داد: اگر کسى اهل دنیا باشد تو را نصیحت نمى‏‌کند و اگر هم اهل اخرت باشد، نزد تو نمى‌‏آید! (بحارالانوار، ج 47، ص 184 ؛ سیره پیشوایان ص 118)

وصیت مصلحتی امام صادق (ع) و برداشت زیبای ابوحمزه ثمالی

جماعتى از اهل خراسان نزد شخصی بنام ابو جعفر رفتند و از او درخواست کردند که برخی از  اموالشان را به حضرت صادق علیه‌السّلام برساند و از امام مسائلی بپرسد. 

ابو جعفر آن اموال و سؤالات را با خود برداشت و حرکت کرد. بین راه چون وارد کوفه شد به زیارت قبر امیرالمؤمنین علیه‌السّلام رفت.

در ناحیه قبر، شیخى را دید که نشسته و جماعتى دور او حلقه زده‌‌‏اند. همین که از زیارت خود فارغ شد به قصد ایشان رفت و مشاهده کرد آنها فقهاى شیعه هستند و از آن شیخ، استماع فقه مى‌‏کنند.

از آن جماعت پرسید که این شیخ کیست؟ گفتند: ابو حمزه ثمالى است.

آن مرد خراسانى مى‌‏گوید: در این بین که ما نشسته بودیم مردى‏ اعرابى وارد شد و گفت: «جئت من المدینة و قد مات جعفر بن محمّد علیه‌السّلام.»

یعنى من از مدینه مى‌‏آیم و جعفر بن محمّد (ع) وفات کرد.

ابو حمزه از شنیدن این خبر، نعره زد و دو دست خود را بر زمین زد. آن وقت، از آن اعرابى سوال کرد: آیا شنیدى که کى را وصىّ خویش کرد؟

گفت: پسرش عبداللّه و پسر دیگرش موسى (علیه‌السّلام)، و منصور خلیفه را وصی خود قرار داد.

ابو حمزه ثمالی گفت: حمد خدا را که ما را هدایت کرد و نگذاشت که گمراه شویم! «دلّ على الصّغیر، و بیّن على الکبیر، و ستر الأمر العظیم.»

ابو حمزه، نزد قبر امیر المؤمنین علیه‌السّلام رفت و مشغول نماز شد. ما نیز مشغول به نماز شدیم. من رفتم نزد او و گفتم: تفسیر کن براى من این چند کلمه را که گفتى.

ابو حمزه ثمالی گفت: وصیّت منصور، ظاهر است که براى تقیّه است که وصىّ، او را به قتل نرساند. و فرزند کوچک که امام موسى است با فرزند بزرگ‏‌تر که عبد اللّه است ذکر کرد تا مردم بدانند که عبداللّه قابل امامت نیست! زیرا که اگر فرزند بزرگ، علّتى در بدن و دین نداشته باشد مى‏‌باید که او امام باشد ولی عبد اللّه در بدن فیل پاست و دینش ناقص است و به احکام شریعت، جاهل است. اگر او علّتى نمى‌‏داشت به او اکتفا مى‌‏کرد، پس از آنجا دانستم که امام موسى علیه‌السّلام است و ذکر آن‏ها براى مصلحت است. (الخرائج، ج 1، ص 328- 329)

چگونه وصیت امام صادق(ع) مانع از قتل امام کاظم(ع) شد؟

یکی از نزدیکان خلیفه (منصور) می‌گوید: شبى منصور دوانیقى مرا طلبید، چون رفتم دیدم که بر کرسى نشسته و شمعى در پیش او نهاده‏‌اند و نامه در دست دارد و مى‏‌خواند.

چون سلام کردم نامه را پیش من انداخت و گفت: این نامه محمّد بن‏ سلیمان است و خبر وفات جعفر بن محمد را نوشته است. گفت: مثل جعفر کجا به هم مى‌‌‏رسد؟ سپس گفت: بنویس که اگر یک کس را به خصوص، وصىّ کرده است او را بطلب و گردن بزن!

بعد از چند روز جواب نامه رسید که پنج نفر را وصىّ کرده است: خلیفه (خود منصور) و محمّد بن سلیمان والى مدینه و دو پسر خود عبد الله و موسى و حمیده مادر موسى را. چون منصور نامه را خواند گفت: این‏ها را نمى‌‏توان کشت!  (الکافى، ج 1، ص 247)

دوشنبه 11/6/1392 - 18:52
اهل بیت

شیخ مفید درباره نقش واقعی امام صادق(ع) در تمدن و علوم اسلامی می‌نویسد: به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است، از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علم و دانش نقل نشده است.

خبرگزاری فارس: نقش امام صادق(ع) در پیشرفت علوم/ پدر علم شیمی جهان شاگرد مکتب جعفری است

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، امام ششم شیعیان جهان، امام صادق(ع) با توجه به برهه‌ای که در آن زندگی می کردند، در تاریخ تمدن و علوم اسلامی نقش اساسی داشتند. تأسیس دانشگاه بزرگ علوم اسلامی، تربیت اساتید برجسته در رشته‌های مختلف، برگزاری مناظرات علمی جهت اثبات برتری علوم اسلامی بر سایر علوم و فعالیت‌های متعددی از این قبیل، از جمله آن‌هاست، برای روشن‌تر شدن موضوع مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات به چند نمونه به طور گذرا اشاره کرده است که در ادامه می‌آید:

*کلام بزرگان در مورد امام صادق(ع)

اگر بخواهیم نقش واقعی آن حضرت را در تمدن و علوم اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، بی‌تردید بهترین راه، توجه به فرمایشات بزرگان است. شیخ مفید می‌نویسد: به قدری علوم از آن حضرت(ع) نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علم و دانش نقل نشده است. 

مالک پیشوای فرقه مالکی می‌گوید: در علم و عبادت و پرهیزگاری، برتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است، ابوحنیفه پیشوای مشهور فرقه حنفی که دو سال از کلاس درس امام صادق(ع) بهره‌مند شده بود، در این باره می‌گوید: «لولا السنتان لهلک نعمان»؛ اگر آن دو سال نبود، نعمان (ابوحنیفه) هلاک می‌شد و نیز در مناسبت‌های مختلف می‌گفت: من دانشمندتر از جعفر بن محمد ندیده‌ام. 

«ابو بحر جاحظ» از دانشمندان قرن سوم، می‌گوید: جعفر بن محمد کسی است که علم و دانش او جهان را پر کرده است، کلامی که نقل شد تنها گوشه‌ای از فرمایشات بزرگان بود که بنا به اختصار بحث، بیان شد، با توجه به این گفته‌ها و نوشته‌ها، به خوبی می‌توان نقش امام صادق(ع) را نه تنها در تمدن اسلامی بلکه در تمدن جهانی جویا شد.

*مناظرات پیشوای مذهب جعفری

مناظرات آن حضرت بهترین عامل رشد علمی بود که منجر به پویایی تمدن اسلامی می‌شد، زیرا عصر امام صادق(ع) عصر برخورد اندیشه‌ها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف بود و در اثر تلاقی تمدن اسلامی با سایر تمدن ها،شبهات و اشکالات گوناگونی پدید آمده بود.

از این رو امام(ع) جهت حفظ و حراست از مرزهای فرهنگی تمدن اسلامی و معرفی معارف و علوم اصیل اسلامی، مناظرات متعددی با سران و پیروان این فرقه‌ها و تمدن‌ها داشت و طی آن‌ها با استدلالی استوار و منطقی متین، پوچی عقاید آنان و برتری مکتب اسلام را ثابت می‌کرد و به این ترتیب تمدن اسلامی را از گزند این گونه تهاجمات محافظت می‌کرد.  

*دانشگاه بزرگ امام صادق(ع) 

به عنوان مرکز تولید علوم مختلف در شکوفایی تمدن اسلامی نقش مهم داشت، امام صادق(ع) با توجه به فرصت سیاسی مناسبی که به وجود آمده بود، حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی تأسیس کرد و در رشته‌های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روزه شاگردان بزرگ و برجسته‌ای تربیت کرد که تعداد آن‌ها را بالغ بر 4 هزار نفر نوشته‌اند.  

هر یک از این شاگردان، شخصیت‌های بزرگ علمی و چهره‌های درخشان بودند. به عنوان نمونه «هشام بن حکم» 31 جلد کتاب نوشته و «جابر بن حیان» نیز بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون به خصوص رشته‌های عقلی و طبیعی و شیمی تصنیف کرده بود که به همین خاطر، به عنوان پدر علم شیمی مشهور شده است. کتاب‌های جابر بن حیان ـ که بر گرفته از کلاس‌های درس امام(ع) بود ـ به زبان‌های گوناگون اروپایی ترجمه شد و نویسندگان تاریخ علوم همگی از او به بزرگی یاد می‌کنند.

امام صادق(ع) چنان که اشاره شد، در علوم طبیعی بحث‌هایی کرد و رازهای نهفته‌ای از خلقت را باز کرد که برای دانشمندان امروز نیز مایه اعجاب است. گواه روشن این امر کتاب پر ارج «توحید مفضل» است که امام(ع) آن را طی چند روز به «مفضل بن عمر کوفی» املا کرد، در دانشگاه امام صادق(ع) تنها کسانی که بعدها مذاهب فقهی را تأسیس کردند، شرکت نمی‌کردند، بلکه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دور و نزدیک در آن حاضر می‌شدند.

«حسن بصری» مؤسس مکتب فلسفی بصره و «واصل بن عطاء» مؤسس مذهب معتزله، از شاگردان این دانشگاه بودند که از زلال چشمه دانش آن حضرت سیراب می‌شدند، شاگردان امام صادق(ع) چنان که روشن شد، منحصر به شیعیان نبود، بلکه از پیروان سنت و جماعت و سایرین نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می‌شدند.

از آنجایی که در این مختصر امکان بیان شرح حال یکایک این دانشمندان پرورش یافته دانشگاه عظیم امام صادق(ع) وجود ندارد، به ذکر اسامی بعضی از آن‌ها بسنده می کنیم. سفیان ثوری، شعبه، سفیان بن عیینه ابن جریح، موسی پسر ابو حنیفه، وهیب بن خالد، قطان، ابوعاصم، مؤمن طاق، هشام بن سالم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب و ... . 

با توجه به بحثی که مطرح شد می‌توان نتیجه گرفت که امام صادق(ع) سه نقش اساسی در تمدن و علوم اسلامی بر عهده داشتند.

1. معرفی و تبیین علوم اسلامی که برای این منظور دانشگاه بزرگی تأسیس کردند.

2. حفظ و حراست از حریم علمی و فرهنگی اسلام که برای نیل به این هدف از مناظرات آن حضرت می‌توان یاد کرد.

3. نشر و گسترش علوم اسلامی که در این راستا نیز پرورش 4 هزار شاگرد برجسته نقش بسزایی ایفا کرد.

*معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

1. هشام بن حکم مدافع حریم ولایت نوشته سید احمد صفایی.

2. اعلام الوری باعلام الهدی نوشته طبری.

3. الصواعق المحرقه نوشته ابن حجر هیتمی.

4. وفیات الأعیان، تحقیق دکتر احسان عباس.

5. فهرست مصنفی الشیعه، از نجاشی.

دوشنبه 11/6/1392 - 18:50
اهل بیت

رییس دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: امام صادق(ع) پایه‌گذار یک مکتب بزرگ فقهی است، ایشان فقه را برای شیعه پایه‌گذاری کرد و از ذکر آن در تعامل با اهل سنت دریغ نمی‌کرد و آن را در یک چرخه تعاملی و ارایه به کل جامعه اسلامی قرار ‌داد.

خبرگزاری فارس: امام صادق(ع) فقه را در یک چرخه تعامل با کل جامعه اسلامی قرار داد

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ابوعبدالله جعفربن محمد الصادق امام ششم شیعیان معروف به امام جعفر صادق(ع) در 25 شوال 148 هجری در سن 65 سالگی به شهادت رسید. به مناسبت سالروز شهادت این امام همام گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام احمد مبلغی، رییس دانشگاه مذاهب اسلامی انجام دادیم.

*به صورت مقدماتی بفرمایید که اخلاق در اسلام دارای چه جایگاهی است؟

-اصولا اخلاق در اسلام از جایگاه اساسی، زیرساختی، جوهره‌ای و کاملاً تشکیل دهنده حقیقت نه حاشیه‌ای و عادی برخوردار است که این در کلام پیامبر اسلام (ص) که هدف بعثت خود را تکمیل اخلاق معرفی کردند، کاملاً منعکس شده است، اگر سیره خود پیامبر (ص) را که به وضوح دارای یک اخلاق متعالی، متمایز و متکامل است مطالعه کنیم به صحت این قول مطمین می‌شویم.

تأکید قرآن کریم نیز با همه ابزار و تکنیک‌های پیامبر (ص) به صورت نسبتاً مکرر حاکی از این است که اخلاق در اسلام از یک نقش پایه‌ای و زیرساختی به یک معنی و جوهره‌ای به تعبیر دیگر برخوردار است. معنای اخلاق زیرساختی است، به این معناست که اگر اخلاق گرفته شود یا تضعیف شود گویی زیرساخت منهدم شده و با انهدام اخلاق روبنا که تعالیم دیگر اسلام است، مسخ شده و درونش از ماهیت تهی شده است و رویکردها و کارکردهای دیگری پیدا کرده یا فاقد کارکرد است.

*بنابراین این اخلاق در مکتب اهل بیت (ع) چطور متجلی شده است؟

-در مکتب اهل بیت (ع) این اخلاق اسلامی به صورت تفصیلی بسط داده شده و برجسته تر است. پیداست خود اخلاقی که امام علی بن ابی‌طالب (ع) رعایت می‌کردند در جامعه جهان را مبهوت کرده و کسانی که این سیره را مطالعه کنند چه سیره حضرت در جنگ‌ها، جامعه یا مواجه با افراد مشاهده می‌کنند که اخلاق یک کارکرد اساسی در حکومت حضرت (ع) داشته و قوی‌ترین و اساسی‌ترین جایگاه‌ها و غیرقابل اغماض‌ترین حوزه را برخوردار بوده است، در سیره امام سجاد (ع) نیز به خصوص وقتی که ایشان فرصتی را پیدا می‌کنند در جامعه که مناسب است، گزینه‌های فراوانی در مقابلشان است که این فرصت در اختیار را مصروف انجام یکی از آن گزینه‌ها کند در میان این گزینه‌ها حضرت اولویت را به مکارم اخلاق می‌دهد و این حاکی است که اخلاق در مکتب اهل بیت (ع) از برترین جایگاه برخوردار است و اهل بیت را نمی‌توان از اخلاق جدا کرد و اهل بیت منهای اخلاق درک واقعی اهل بیت نیست و یا نزدیک شدن اهل بیت (ع) بدون اخلاق به معنایی دور شدن از آنها است.

*پس می‌توان بیان کرد که عصر طلایی امام صادق از تلاش‌های امام سجاد (ع) ناشی شده است؟

-بله می توان بیان کرد که دوره امام سجاد دوره استثنایی و طلایی است که بعد از انقلاب امام حسین (ع) شکل گرفت چرا که ایشان تلاش خود را مصروف مکارم اخلاقی کرد، حضرت می‌داند که یک جامعه آسیب‌دیده و انحطاطی به لحاظ اخلاقی و فرهنگی بیشترین نیازمندی‌اش اخلاق اجتماعی است پس اخلاق زیرساختی‌ترین مقوله‌ای است که دین در پی ایجاد آن بوده و حیات و حرکت خود و استقرار آموزه‌های فرهنگی و فکری را تنها در شرایط استقرار اخلاق اجتماعی می‌بیند.

این حرکت در عصر امام صادق (ع) تجلی اجتماعی بیشتری پیدا کرد چرا که در عصر امام علی (ع) جنگ‌ها فرصت استقرار یک مناسبت اجتماعی را که اخلاق اهل بیت (ع) در آن انعکاس پیدا کند به صورت حداکثری و گسترده نداد، در عصر امام سجاد (ع) هم تأسیس یک نظام اخلاقی صورت گرفت، در زمان امام باقر و امام صادق (ع) وضعیت اجتماعی مناسب است ازاین حیث که یک نوع بستر برای تشکیل مناسبات بین آحاد جامعه ایجاد و یک نوع آرامش در مناسبات اجتماعی برقرار شد.

*این آرامش اجتماعی توسط حاکمان تحت تأثیر منفی قرار نمی‌گرفت؟

-البته این آرامش توسط حاکمان تحت تأثیر منفی قرار می‌گرفت ولی جامعه یک نوع استقرار از حیث نظم مناسباتی فی ما بین شیعه و سنی برقرار کرد و آمد و شدهای مکرر بین علمای شیعه و سنی با یکدیگر و علمای اهل سنت و امامانشان با امام باقر و امام صادق (ع) و در آمیختگی فعالیت‌های علمی این حوزه، مطالعات و بحث‌های علمی بین اصحاب امامان، خود امامان و علمای اهل سنت همه بر یک واقعیت حکایت و دلالت دارد و آن این است که این عصر، عصری است که نوعی از مناسبات اجتماعی سالم بین اجزای امت برقرار شده است.

در چنین شرایطی اهل بیت (ع) که همیشه یکی از کارویژه‌های آنها تزریق اخلاق اجتماعی به جامعه بود و از مختصات آنها این بود که فضاها و فرصت‌های پیش‌ آمده در جامعه را به نفع اخلاق که گوهر اسلام است مصادره کنند و گام‌های جامعه را به سمت اخلاقی‌تر کردن پیش ببرند امام صادق (ع) و سیره او از حیث تمرکز بر اخلاق و توفیق در توسعه اخلاق و اخلاق اجتماعی و برقراری یک ارتباط پرعاطفه و محبت ‌زا بین اجزا امت اسلامی یک حقیقتی است که به خوبی منعکس شده است.

*آیا مناسبات اخلاقی در دوران امام صادق (ع) برگرفته از شیوه تعلیم ایشان بوده است؟

-تعالیمی که امام صادق (ع) ارایه دادند به چند دسته تقسیم می شود یک تعالیمی که بنیه فکری و اعتقادی شیعه را تقویت می کرد دوم تعالیمی که می‌کوشید تا فقه اهل بیتی را بین شیعه مستقر سازد و سوم تعالیمی که می کوشید تا اخلاق اسلامی را به بین شیعه ایجاد کند، با رویکرد تقریب و نزدیک شدن به اهل سنت و تلطیف هرچه بیشتر شدن مناسبات و نزدیک شدن هرچه بیشتر به آنها، تعالیم اخلاقی صادر از امام صادق (ع) نسبت به شاگردانشان یک فصل مشعشع شیرین و سند پرافتخاری است که راه اهل بیت را نشان می‌دهد.

امام صادق (ع) دستوراتشان به شیعیان اخلاقی به ویژه اخلاق مناسباتی است دستوری که دارند این است که شما با اهل سنت معاشرت کنید با آنها مخلوط شوید و مریض‌های آنها را عیادت و با آنها در مساجد شرکت کنید حتی در مسجدها اذان بگویید و در صف‌های اول نمازشان باشید.

همه اینها حکایت از این دارد که آن مکارم اخلاقی ذخیره شده در مکتب اهل بیت (ع) که از حرکت امام سجاد (ع) می تراود و از گذر و سیره امام علی(ع) به جامعه منتقل شد چرا که جامعه قابلیت دریافتش را نداشت، آن اخلاق در زمان امام صادق (ع) وضعیتی دارد که مثل روح می‌تواند در جامعه جریان یابد و جامعه را اخلاقی و متحد و منسجم کند و امت اسلامی را از حیث مناسباتی در بهترین وضع خود قرار دارد، زمان امام صادق (ع) یکی از بهترین زمان‌های تقریب مذاهب اسلامی است و اتباع مذاهب در بهترین شرایط قرار دارند و مذاهب در بهترین وضعیت به سر می‌بردند ولی کمتر این دوره مورد مطالعه قرار گرفته است.

*توضیحی درباره وضعیت مناظرات در دوره امام صادق (ع) بفرمایید و اینکه آیا این سنخ مناظرات در آن دوره بر مدار اخلاق بوده است؟

-برای اینکه در جریان مناظرات آن دوره قرار بگیریم باید بدانیم که ما در آن دوره دو سنخ مناظرات را می‌توانیم رصد کنیم یک سنخ مناظراتی که حاکمان و خلفای بنی عباس برای ایجاد نوعی تحکم و سلطه در بین علما چه علمای مکتب اهل بیت چه علمای اهل سنت و به نوعی کنترل علما را در ایجاد مناظره‌ها شدنی می دیدند پس این دسته مناظرات رقابتی بود و جنبه علم و توسعه علم را نداشت و بیشتر برای قالب شدن و مغلوب کردن با این هدف شکل می‌گرفت.

یک نوع مناظره دیگر نیز در همان زمان از دسترس حاکمان به دور بود و در میان علما رخ می‌داد و بیشتر عرضه انتقال کالاهای علمی و گاه با هدف شناخته شدن مجهولات و تبدیل آنها به معلومات بود و یک نوع زورآزمایی علمی که در هر مدرسه و مکتبی اگر شکل گیرد آن فضا و جامعه را به سوی پیشرفت سوق می‌دهد، از این دست بود. دراین نوع مناظرات که فضای بین شیعه و سنی یا بین خود اهل سنت هم رخ می‌داد در مساجد بود که نمونه‌های آن در تاریخ زیاد است در این میان طبعاً مناظرات بین مکتب‌های اهل سنت مثلا مکتب رأی و مکتب حجاب مثلاً ابوحنیفه و دیگران بیشتر محتوای علمی را بازمی‌تاباند و یک نوع صحنه زورآزمایی علمی بود.

بنابراین این مناظرات جنبه اختلاف افکنی و دشمنی نداشت، صحنه‌ای بود که هر کسی کالاهای خود را عرضه می‌کرد اهل بیت هم بهترین کالاهای فرهنگی و علمی و اندیشه‌ای و اخلاقی را داشتند و از این فرصت استفاده می‌کردند بدون اینکه بخواهند مناسبات را بهم بزنند یا عداوتی ایجاد کنند،  فضای آن روز فضای عداوت نبود،  البته گاهی اگر خلفا می‌خواستند از امام  استفاده کنند و او را در یک فضای رقابتی قرار بدهند  از فضای رقابتی استفاده می‌کردند، به طور مثال در مناظره‌ای که تحت کنترل منصور دوانیقی شکل گرفت و ابوحنیفه تحت فشار قرار گرفته شد که چهل سوال سخت و پیچیده را در یک جلسه‌ از امام صادق بپرسد تا امامصسادق به صورت ناگهانی با چهل سوال مواجه بشود و در تصور منصور امام نتواند پاسخ دهد و مغلوب شود، امام وقتی در این مناظره شرکت می کند کاملا جواب های هوشمندانه می‌دهد ، ایشان نوع تعاملش طوری است که خنثی کننده هدفی است که منصور در پی آن است به طوریکه هر پاسخی متضمن سه جواب است، یکی رای حجازی‌ها، عراقی ها و رأی اهل بیت یعنی هر سوالی سه جواب داشت و ایشان نه تنها مغلوب نشد آن رقابتی که منصور می خواست بین شیعه و سنی ایجاد کند باعث شد تا ابوحنیفه در این مناظره به همگرایی با امام صادق (ع) پی ببرد.

*در نهایت مهمترین گامی که باید در راستای ترویج اندیشه‌های اخلاقی امام صادق (ع) در جامعه برداشت، چیست؟

-ما باید از حیث علمی اندیشه‌های حضرت را به چند دسته اعتقادی، مناسباتی (اخلاق و مناسبات شیعه و سنی) و فرهنگی تقسیم کنیم که هر یک در جامعه باید استقرار پیدا کند و در نهایت اندیشه‌های فقهی را ترویج دهیم چراکه امام صادق پایه گذار یک مکتب بزرگ فقهی است البته او فقه را برای شیعه پایه گذاری کردند ولی از ذکر آن در تعامل با اهل سنت دریغ نمی‌کردند و آن را در یک چرخه تعاملی و ارایه به کل جامعه اسلامی قرار می‌دادند، پس جامعه باید این اندیشه‌ها را مورد توجه قرار دهد این نشان می‌دهد که جامعه به سمت علم دینی و همینطور بشری در فضاهای مادی و دنیوی حرکت می‌کند.

دوشنبه 11/6/1392 - 18:49
آموزش و تحقيقات

تحقیقات جدید در آمریکا نشان داد خوردن میوه با کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ موثر است.

خبرگزاری فارس: خوردن میوه خطر ابتلا به دیابت را کاهش می‌دهد

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از یو‌پی‌آی، محققان آمریکایی دریافتند که خوردن میوه ـ به خصوص زغال اخته، انگور و سیب ـ با کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 در ارتباط است.

«چی‌سون» نویسنده ارشد و دستیار استاد دانشگاه هاروارد و بریگهام و بیمارستان زنان در بوستون و همکارانش، داده‌های جمع‌آوری شده بین سالهای 1984-2008 از میان 187382 شرکت‌کننده در سه تحقیق طولانی مدت بررسی کردند.

شرکت کنندگانی که به تشخیص دیابت، بیماری‌های قلبی عروقی یا سرطان گزارش شده‌ بودند، از مطالعه حذف شدند.

شرکت‌کنندگان در این مطالعه پرسشنامه‌ای را درخصوص اینکه اغلب چه نوع غذایی می‌خورند،‌ پر کردند.

این مطالعه نشان داد که دیابت در 12198 شرکت‌کننده یا 6.5 درصد درطول دوره تحقیق، توسعه یافت.

محققان مصرف خوردن میوه‌‌ها را به طورکلی و همچنین مصرف یک میوه واحد را از قبیل انگور یا کشمش، هلو، آلو، زردآلو، موز، گرمک، سیب یا گلابی، پرتقال، گریپ فروت، توت فرنگی و زغال اخته بررسی کردند.

آنها همچنین مصرف سیب، پرتقال، گریپ فروت، و دیگر آب میوه‌ها را بررسی کردند.

این تحقیقات که در مجله پزشکی انگلیس منتشر شده است، نشان داد که افرادی که حداقل 2 وعده در هر هفته از تمام میوه‌های خاص ـ به خصوص زغال‌اخته، انگور و سیب ـ خوردند، در مقایسه با افرادی که کمتر از یک وعده در هر ماه میوه خوردند، 23 درصد خطر ابتلا به دیابت نوع 2 در آنها کاهش یافت.

از سویی دیگر افرادی که یک یا چند وعده از آب میوه در هر روز مصرف کردند،‌21 درصد در آنها خطر ابتلا به دیابت نوع دوم افزایش یافته است.

محققان دریافتند که جایگزین کردن سه وعده آب میوه در هفته با یک میوه کامل می‌تواند 7 درصد خطر ابتلا به بیماری دیابت را کاهش دهد.

دیابت نوع 2 شرایط مزمنی است که در آن بدن قادر به استفاده و ذخیره گلوگز نمی‌باشد و گلوکز به جای تبدیل به انرژی به جریان خون بازگشته و سبب ایجاد علایم مختلف می‌شود.

دیابت نوع 2 (یا دیابت بزرگسالی یا غیر وابسته به انسولین) در نتیجه عدم توانایی بدن در تولید انسولین کافی و یا ناتوانی از استفاده بهینه از انسولین تولیدی رخ می‌دهد. (به این حالت مقاومت به انسولین گفته می‌شود). این نوع دیابت اغلب در افراد بالای 40 سال، چاق و دارای سابقه خانوادگی دیابت رخ می‌دهد ولی متاسفانه باید اذعان کرد که امروزه آمار ابتلا افراد جوان‌تر نیز به دلیل شیوه زندگی امروزی افزایش یافته ‌است.

يکشنبه 10/6/1392 - 16:54
اطلاعات دارویی و پزشکی

 

 

 

باردار است و نگران. پزشکش دیروز به او گفته دیابت بارداری دارد و حالا غم عالم به دلش نشسته. می‌ترسد؛ هم از این‌که خودش مبتلا به دیابت باقی بماند و هم بچه‌اش عمری با دیابت و دردسرهایش دست به گریبان باشد و از آن مهم‌تر این‌که حالا جنین او در خطر باشد.

می گوید: من هیچ وقت دیابت نداشته ام، پس چرا باید این بلا سرم بیاید؟ انگار نگرانی او چندان هم بیجا نیست، چون دکتر طاهره فروغی فر، متخصص زنان و زایمان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران به جام جم می گوید: دیابت مادر در دوران بارداری و اثری که روی جنین می گذارد، بعدها آثار خود را در زندگی کودک نشان می دهد، یعنی وقتی قند خون خانم باردار بالا می رود، در بدن جنین هم انسولین و سلول های چربی افزایش می یابد و سرانجام چاقی، مقاومت به انسولین و دیابت در دوران کودکی و بزرگسالی او اتفاق خواهد افتاد.

دیابت، شایع ترین عارضه بارداری

شایع ترین عارضه طبی در دوران بارداری ابتلا به دیابت است. دکتر طاهره فروغی فر این عارضه را این گونه تعریف می کند: دیابت بارداری یعنی خانم باردار برای اولین بار بدون سابقه قبلی، دچار دیابت شود، ولی اگر خانمی قبل از بارداری دچار دیابت باشد و در حالی که مبتلا به آن است، باردار شود، به این وضع، «دیابت آشکار» یا «قبل از بارداری» می گویند.

تشخیص دیابت بارداری

دکتر فروغی فر در پاسخ به این پرسش که دیابت بارداری چگونه تشخیص داده می شود، می گوید: در اولین مراجعه خانم باردار به پزشک و در اولین درخواست آزمایش خون، تست قند خون ناشتا هم درخواست و انجام می شود تا اگر مشکلی وجود داشت، خیلی زود اقدام های لازم انجام شود.

وی ادامه می دهد: در مواردی هم بررسی قند خون ناشتا ضرورت و اهمیت ویژه ای می یابد و حتما باید انجام شود. این متخصص زنان و زایمان تاکید می کند: در صورت چاقی خانم باردار، سابقه خانوادگی دیابت در بستگان نزدیک، سابقه دیابت در بارداری قبلی، سابقه زایمان نوزاد با وزن زیاد، سقط های مکرر و غیرقابل توجیه قبلی، مرگ جنین در هفته های آخر بارداری، زایمان طبیعی بسیار سخت که باعث آسیب به نوزاد شده باشد، در اولین و زودترین زمان ممکن، آزمایش قندخون انجام می شود، حتی اگر قند خون اولیه طبیعی باشد، بین هفته های 24 تا 28 بارداری لازم است دوباره قندخون بررسی شود.

اگر مادر از قبل دیابت داشته باشد

دکتر فروغی فر با اشاره به این که اگر خانمی از قبل، مبتلا به دیابت بوده است، باردار شود، احتمال بروز مشکلات جنینی مثل ناهنجاری در اندام ها، نقص دستگاه عصبی مرکزی، ناهنجاری های قلبی، کلیوی و اختلالات مغزی در فرزندش شایع است، می افزاید: در زنان دیابتی که با وجود دیابت باردار می شوند، احتمال مرگ جنین بویژه طی یک تا دو ماه آخر بارداری افزایش می یابد. این زنان بیشتر از بقیه خانم های باردار دچار مشکل افزایش فشارخون و افزایش احتمال سزارین می شوند. این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکید می کند: سقط های مکرر، زایمان زودرس، درشت بودن جنین، مرگ های غیرقابل توجیه، افزایش میزان مایع آمنیوتیک و همچنین مشکلات قلبی نوزادان از عوارض بارداری زنان دیابتی است.

دیابتی که باقی می ماند

به گفته این متخصص زنان و زایمان، از هر دو خانمی که در دوران بارداری به دیابت مبتلا می شوند، یک نفر طی 20 سال بعدی دچار دیابت دائم خواهد شد. همچنین فرزندان این زنان با احتمال بیشتری چاق یا دچار دیابت خواهند شد. دکتر فروغی فر به نکته مهمی اشاره می کند و می گوید: فرزند زن دیابتی یک تا 3 درصد احتمال دارد به دیابت مبتلا شود و در صورتی که هم پدر و هم مادر دچار دیابت باشند، فرزند به احتمال 20 درصد به دیابت مبتلا خواهد شد.

اول رژیم و ورزش، دوم انسولین

معمولا خانم های دیابتی، چه از قبل به دیابت مبتلا شده باشند و چه در دوران بارداری مبتلا باشند، نگرانی زیادی در این باره دارند، ولی خبر خوب این که این مشکل راه حل دارد.

دکتر فروغی فر در این باره می گوید: برای درمان خانم بارداری که دچار دیابت شده است، ابتدا رژیم غذایی، ورزش و کنترل مکرر قند خون توصیه می شود، ولی سرانجام در صورت بی تاثیر بودن این رژیم غذایی و ورزش، درمان با انسولین برای او در نظر گرفته می شود.

کنترل و مراقبت پس از زایمان هم لازم است

دکتر فروغی فر درباره وضع این خانم ها و فرزندانشان پس از زایمان می گوید: پس از زایمان، در مرحله اول، یک تا سه روز پس از زایمان قندخون بررسی می شود. سپس حدود شش هفته پس از زایمان و دوباره یک سال پس از آن و سپس هر ساله قند خون باید بررسی شود و در صورت مختل بودن آن، تشخیص دیابت پابرجا و ماندگار مطرح می شود. به گفته این متخصص زنان و زایمان، خانم باردار مبتلا به دیابتی که پس از زایمان دچار مشکل دیابت نباشد، می تواند از هریک از روش های جلوگیری از بارداری بدون محدودیت استفاده کند، اما در خانم های دچار دیابت پابرجا استفاده از روش های هورمونی (قرص های خوراکی یا تزریقی) ممکن است، مشکل ساز باشد.

زهرا سادات صفوی سهی / جام جم

يکشنبه 10/6/1392 - 16:52
سلامت و بهداشت جامعه

 

 

جام جم آنلاین: «کارگران ساختمانی، بیشترین قربانیان حوادث شغلی»؛ این خبر هر چند وقت یکبار در رسانه‌ها مطرح می‌شود، اما در واقعیت کمتر کسی است که به اصل موضوع توجه داشته باشد و متاسفانه هر سال تعداد زیادی از کارگران ساختمانی در اثر آسیب‌های شغلی یا دچار معلولیت می‌شوند یا جانشان را از دست می‌دهند.

در واقع، اگر بخواهیم به مشکلات مرتبط با سلامت شغلی کارگران ساختمانی اشاره کنیم با تنوع چشمگیری مواجه خواهیم شد. کارگران ساختمانی بویژه گچکارها و نقاش ها در معرض خطر مواجهه با گرد و غبار همیشگی قرار دارند به طوری که آسم و حتی سرطان ریه از جمله مشکلات تنفسی شایع این افراد محسوب می شود. این در حالی است که استفاده از ماسک و شست وشوی مرتب بینی با آب نمک تا حد زیادی از بروز این بیماری ها پیشگیری می کند.

از کمردرد تا آرتروز

کارگران ساختمانی در طول روز مجبور به جابه جایی مصالح هستند و در بیشتر مواقع نیز بارهای سنگینی را حمل می کنند و ادامه این روند به مرور زمان به بروز کمردردهای مزمن و همچنین آرتروز منجر می شود.

به همین علت به کارگران ساختمانی توصیه می شود مصالح سنگین را دونفره حمل کنند و اگر شرایط به گونه ای بود که فرد باید به تنهایی بار مورد نظر را بلند یا حمل کند باید هنگام بلندکردن تا حد امکان بار را به سطح بدن نزدیک نگه دارد تا فشار وارد شده بر همه قسمت های بدن تقسیم شود و نقطه خاصی مثل گردن یا کمر آسیب نبیند، اما در بهترین شرایط هم نباید بار بیش از ۱۵ کیلوگرم را بلند یا حمل کرد؛ چرا که آسیب های جسمی ناشی از این کار قابل پیشگیری نیست.

همچنین کارگرانی که بنابه شرایط کاری شان مجبورند ساعت های طولانی ایستاده کار کنند باید در ازای هر یک ساعت کار به مدت 10 دقیقه بنشینند و استراحت کنند و دو تا سه دقیقه از این 10 دقیقه را به نرمش های ساده گردن، کمر، شانه و مچ دست و پا اختصاص دهند.

انبار کردن غیراصولی

رعایت نکردن استاندارد های مربوط به انبارکردن مصالح ساختمانی از جمله نکاتی است که جان کارگران ساختمانی و حتی دیگر شهروندان را تهدید می کند.

به عنوان مثال، انبارکردن مصالح ساختمانی در کنار دیوار یا تیغه باید طوری انجام شود که فشار بیش از اندازه به دیوار یا تیغه وارد نکند.

همچنین نباید بیش از ده کیسه شن و ماسه، سیمان، آهک یا گچ روی هم قرار گیرد مگر آن که محل های مخصوصی برای انبارکردن آنها در نظر گرفته شده باشد.

الوارها، تیرآهن ها، ورق ها و لوله های فلزی، آجرها و سفال ها نیز باید با ارتفاع کم، طوری روی هم چیده شود که امکان غلتیدن و ریزش آنها روی کارگران وجود نداشته باشد.

خطر سقوط را جدی بگیرید

طبق استانداردها، افرادی که در ارتفاعی بیش از ۱۸۰ سانتیمتر مشغول به کار هستند باید از طناب و وسایل حمایتی برای جلوگیری از سقوط استفاده کنند، اما متاسفانه این قانون از سوی کارگران ساختمانی جدی گرفته نمی شود و سقوط از ساختمان های در حال ساخت به دلیل اشتباهات فردی و ایمن نبودن داربست ها یکی از عمده ترین دلایل مرگ و میر میان کارگران است بنابراین به همه کارگران ساختمانی توصیه می شود نکات ایمنی را رعایت کنند، چرا که حادثه خبر نمی کند.

فرزاد ابوطالبی - کارشناس بهداشت حرفه ای

يکشنبه 10/6/1392 - 16:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته