• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5623روز قبل
دعا و زیارت
. دستور العمل ششم

العبد محمد تقی البهجه
بسمه تعالی
هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از « ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. »
و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون « مراقبه دائمیه »، صورت نمی گیرد.

والله الموفق
العبد محمد تقی البهجة

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:54
دعا و زیارت
5. دستور العمل پنجم

بسمه تعالی
کسی که به خالق و مخلوق، متیقن و معتقد باشد، و با انبیاء و اوصیاء صلوات الله علیهم، جمیعاً مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد، و مطابق دستور آنها حرکت و سکون نماید، و در عبادات، «قلب» را از غیر خدا، خالی نماید، و فارق القلب، نماز را که همه چیز تابع آن است انجام دهد، و با مشکوکها، تابع امام عصر عجل الله له الفرج باشد، و هر که را امام، مخالف خود می داند با او مخالف باشد، و هر که را موافق می داند با او موافق، [و] لعن نماید ملعون او را، و ترحم نماید بر مرحوم او و لو علی سبیل الاجمالی؛ هیچ کمالی را فاقد نخواهد بود و هیچ وِزر و بالی را واجد نخواهد بود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
العبد محمد تقی البهجة

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:53
دعا و زیارت
4. دستور العمل چهارم

 الأقل محمد تقی البهج
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله وحده، و الصلاة علی سید انبیائه و علی آله الطیبین، و اللعن أعدائهم اجمعین.
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند؛ بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:
1. نصیحت در جزئیات است، و موعظه، اعمّ است از کلیات و جزئیات؛ ناشناسها و همدیگر را نصیحت نمی کنند.

2. « من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم »؛ « [ من عمل بما علم] کفی ما لم یعلم » ؛ ( والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا ).
آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن شد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید؛ طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است؛ و قطعاً مواعظی را شنیده اید و می دانید، عمل نکردید، و گرنه روشن بودید.

3. همه می دانند که « رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ و همچنین مدارک شرعیه [را] اگر اهل استنباط باشند؛ پس نمی توانند بگویند:
« ما نمی دانیم چه بکنیم و چه نکنیم. »

4. کسانی که به آنها عقیده دارید، نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه می کنند از روی اختیار، بکنید، و آنچه نمی کنند از روی اختیار، نکنید؛ و این، از بهترین راه های وصول به مقاصد عالیه است؛ « کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم »؛
مواعظ عملیه، بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است.

5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:
« جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله. »

6. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی نیاز می کند از غیر آن؛ یعنی غیر، محتاج است به آن، و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است:
( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. )
عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل.
بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف، إیذاءِ محرم است؛ [و] تبسم به عاصی، برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبین شده اند. دوری از علما و صلحا، سبب می شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهای بَخس و غیر مبارک، همه اینها مجرب و دیده شده است.
از خدا می خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به
« عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت » قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است، یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی شد.
« و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت، و إلیه انیب ».
و الحمدلله أولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی
أعدائهم أجمعین »
17 ربیع المولود 1419 

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:53
دعا و زیارت
3. دستور العمل سوم

بسمه تعالی
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند. »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:52
دعا و زیارت
2. دستور العمل دوم

مشهد ربیع الثانی 1420.
بسمه تعالی
کوچک و بزرگ باید بدانیم: راه یگانه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی خدای بزرگ است؛ و بندگی، در ترک معصیت است در اعتقادیات و عملیات.
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین، واللعن علی أعدائهم أجمعین

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:51
دعا و زیارت
. دستورالعمل اول

بسمه تعالی
الحمدلله رب العالمین، و الصلاة علی سید الأنبیاء و المرسلین، و علی آله سادة الأوصیاء الطاهرین و علی جمیع العترة المعصومین، واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست.
و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.
پس عرض می کنم که غرض از خلق، عبودیت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56 ) و حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.
و ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت « ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه ».

ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛ وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.
پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم.
دیگر توضیح نخواهید و آنکه عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت [کنید]، خودش توضیح خود را می دهد.
اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می گویم: « اگر بنا بود که باید بگوییم ما عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی شدیم »؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ « ما أخذ الله علی العباد أن یتعلّموا حتی أخذ علی العماء أن یعلّموا ».
مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملّیه بالاتر است از نصایح قولیه « کونوا دعاة إلی الله بغیر أاسنتکم »

وفقّنا الله و ایاکم لما یرضیه و جنبنا جمیعاً عن ما یسخطه و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته والحمدلله أولاً و آخراً والصلوة علی محمد و آله الطاهرین واللعن علی أعدائهم أجمعین.
مشهد، ربیع الثانی 1420

چهارشنبه 6/9/1387 - 22:51
دعا و زیارت
بزرگترین مقام، بندگی است

روزی یکی از مشایخ صوفیه، با گروهی از مریدان خویش به محضر کل احمد آقا رسید.
ایشان هم بر طبق خلق و خوی جوانمرادانه ای که داشتند، با کمال انبساط و خوشرویی آنها را پذیرفتند.
درویش در همان مقدمه، با حالت خاصی به کل احمد آقا عرض کرد که: حضرت آقا، من از راه دوری به اینجا آمده ام، تا ببینم که چه چیزی در چنته داری! ( شاید منظور او، همان خوارق عادات و باصطلاح کراماتی است که متأسفانه گروهی چشم عنایت به آن دوخته اند.)
کل احمد آقا نیز در پاسخ فرمودند:
« بگو تا بدانم، که به دنبال چه می گردی؟
اصلا" چه می خواهی؟
غیر از آنکه باید عبد و خاکسار خداوند باشیم، چه چیز دیگری هست، که باید مالک آن شویم؟

در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس!
 

شبی در خواب، شیخ رجبعلی خیاط را مشاهده کردم.
از او پرسیدم که در آن عالم چه چیزی به دردمان می خوری؟
ایشان در حالی که با مشت به سینه اش می کوبید، فرمود: سنگ خداوند را به سینه زدن.
درویش، خداوند التماس بنده اش را دوست دارد.
اگر هم بخواهد که به کسی لطفی کند، حالی در وجود او می نشاند که دائما" التماسش را کند؛ و از عمق وجود، او را طلب کند. دوای ما گدایی است.
مخ العباده، گدایی است. من جّد و جد. برو!
اگر استعدادش را نداری، از خودش استمداد کن!»

چهارشنبه 6/9/1387 - 14:13
دعا و زیارت
حقیقت بندگی

کل احمد آقا در بیان یکی از تفاسیر بندگی و سرسپردگی به فرامین الهی،  می فرمودند:
« بندگی تنها، در بجای آوردن نماز و روزه و احکام شرعی خلاصه نمی شود.
حقیقت بندگی که این چیزها نیست. بندگی یعنی، عبد در برابر مولایش هیچگونه اراده ای از خود نداشته باشد؛ و هر چه صاحبش اراده کند، بنده نیز همان را اطاعت کند.
بنده آن باشد که بند خویش نیست /   جز رضای خواجه اش در پیش نیست
شخصی غلامی خرید.
بعد از آنکه به خانه رسیدند، از او پرسید: چه می خوری؟
غلام جواب داد: هر چه شما بدهید. پرسید چه می پوشی؟
جواب داد: هر چه تو بپوشانی. پرسید چه کاری انجام می دهی؟
جواب داد: هر کار که شما واگذار کنید.

چهارشنبه 6/9/1387 - 14:12
دعا و زیارت
میوه های توحیدی

در یکی از مجالس کل احمد آقا در حالی که از شدت بغض و گریه، دائما" کلامشان قطع می شد، دستها را بالا برده و فرمودند:
« خداوندا، حضرت موسی به تو عرض کرد که: یا الهی، من در کشکولم چیزی دارم، که تو در هت آسمانت آنرا نداری؛ من در کشکولم خدایی مثل تو دارم. پس، بارالها، از آن میوه توحیدیت که روزی دوستان خود کرده ای، در دامن ما هم بریز!»

الهی، وصل خود را سهل گردان! /  دل نا اهل ما را اهل گردان!

چهارشنبه 6/9/1387 - 14:12
دعا و زیارت
توجه به خدا

جناب کل احمد آقا نقل می کردند :

« یکی از مؤمنین مفاتیح را باز کرد؛ و نگاهش به مناجات گناهکاران افتاد. یک لحظه به خود گفت که: من، اهل مراقبه هستم؛ و تا بحال به دنبال معاصی کبیره هم نرفته ام.
پس احتیاجی نیست که این مناجات را بخوانم. در این خیالات بود که همانجا ندا آمد: فلانی، دنبال گناه می گردی؟
هر نفسی که برای غیر خدا بکشی، معصیت است.
 یک معنی تقوی نیز همین است، یعنی دلت را همیشه و در هر آن، پیش خدا نگه داری و حتی برای لحظه ای هم، از آنجا منفک نشوی.

یک بار در عالم معنا به من حالی کردند که: سلمان فارسی در زمان خودش، حتی لحظه ای هم از امام زمانش، منفک نشد. پس باید مثل سلمان رفتار کنیم تا اهل بیت علیهم السلام ما را بپذیرند.»
 و باز در جایی دیگر می فرمودند:
« آیا می دانی قیمت تو چقدر است؟
قیمت هر انسان، به همان اندازه ای است که به خداوند توجه دارد. آمیرزا تقی، همیشه می گفت: قلعه گیری خیلی راحت است، اما قلعه داری است که مشکل می باشد. عاشق شدن خیلی راحت تر از این حرفهاست، اما عاشق ماندن و عاشق مردن است که مرد راه می خواهد.
خداوند در قرآن می فرماید: ( ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ...)

چهارشنبه 6/9/1387 - 14:11
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته