قیر، سنگینترین برش نفت خام و یكی از پیچیدهترین اجزای آن، به رنگ تیره، به اشكال جامد، نیمه جامد یا ویسكوز و با منشاء طبیعی یا تولیدی میباشد. عمدة اجزای سازندة قیر از تركیبات هیدوركربوری با وزن مولكولی بالا تشكیل شده كه شامل مواد روغنی، رزین و آسفالتینها میباشد. این ماده از نظر شیمیایی دارای تركیبی بسیار پیچیده است و دارای خواص فیزیكی از جمله چسبندگی و ضد رطوبتی بوده و در دیسولفید كربن و CO2 حل میشود. چون در قیر مواد ناخالصی زیادی وجود دارد که نیازی به تصفیه ی آن نیست و قسمت عمده ی قیر نیز کربن می باشد، رنگ قیر سیاه رنگ است. رنگ آسفالت در تمام دنیا سیاه است و در كیفیت آن نقشی ندارد. ولی در كشورهای بلژیك و فرانسه و دیگر كشورهای اروپایی محل عابر پیاده، دوچرخهسوارها با آسفالتهای قرمز رنگ مشخص میشود. این رنگ با افزودن مواد رنگی به آن به دست می آید و بدون افزودن مواد رنگی نمی توان قیر رنگی به دست آورد. همچنین قیر به رنگ سفید وجود ندارد. در برخی از كشورها، واژة آسفالت(Asphalt) معادل با واژه قیر (Bitumen) به كار برده میشود، اما در ایران، آسفالت بیشتر به معنی مخلوطی از قیر و ماسه كه در راهسازی كاربرد دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. انواع قیر قیر را از نظر منشا تولید، میتوان به سه دستة قیرهای طبیعی، قطرانی و نفتی تقسیمبندی كرد: الف) قیرهای طبیعی (Native Asphalts or Natural Bitumens)، دستهای از مواد قیری هستند كه تحت تاثیر عوامل جوی و گذشت زمان به طور طبیعی ایجاد شده و بدون نیاز به روشهای تقطیر بهكار میروند و از لحاظ تركیب و خواص بسیار متنوع میباشند. ب) قیرهای قطرانی (Coal Tar Pitches)، موادی سیاه رنگ و سخت هستند كه باقیماندة تقطیر قطران زغال سنگ میباشند. سطح تازه شكستة آنها براق بوده و به هنگام حرارت دادن، با افت سریع گرانروی، ذوب میشوند و دمای ذوبشان به روش تولید آنها وابسته است. ج) قیرهای نفتی (Petroleum Asphalts)، آن دسته از قیرهایی هستند كه منشاء آنها نفت خام میباشد. این قیرها، قیرهای جامد و نیمه جامدی هستند كه به طور مستقیم از تقطیر نفت خام و یا با عملیات اضافی دیگری نظیر دمیدن هوا به دست میآیند و نسبت به انواع دیگر قیر، كاربردهای بیشتر و مصرف بالاتری را دارا هستند. در تمام دنیا بیش از 7 نوع قیر تولید میشود كه بسته به نوع آب و هوا و شرایط منطقه مورد استفاده قرار میگیرد ولی در كشور ما پس از انقلاب تولیدات قیر به دلیل هزینه بالا به دو نوع محدود شد. در حال حاضر قیر 100/85 با نفوذپذیری بالا و 70/60 با نفوذپذیری كمتر تولید میشود. طبق این دستهبندی در مناطق سردسیر قیر 100/85 و مناطق گرمسیر قیر 70/60 به كار میرود.» نحوة تولید قیر نفتی نفت خامی كه توسط لولههای قطور و از مراكز بهرهبرداری به پالایشگاه منتقل میگردد، پس از تصفیه و انجام مراحل مختلف عملیاتی (در همین مراكز)، تبدیل به فرآوردههای گوناگونی میشود كه قیر نفتی نیز از جملة این فرآوردهها میباشد. این قیر در فرآیند تقطیر در برج خلاء به دست میآید كه ته ماندة برج تقطیر در خلاء (V.B) نام داشته و تحت تاثیر دو متغیر تقطیر و نفت خام قرار دارد. این تهمانده، پایة ساخت قیرهای مختلف میباشد كه در برخی موارد بهطور مستقیم قیری با مشخصات قیرهای راهسازی به دست میآید ولی در عمدة موارد، موجب تولید قیری میگردد كه بسیار نرم بوده و برای تهیة قیرهای مناسب راهسازی و بام ساختمانها، نیازمند بالا بردن نقطة نرمی از طرق مختلف نظیر هوادهی میباشد. در فرایند هوادهی كه اكسیداسیون نیز خوانده میشود، مجموعهای از فعل و انفعالات پیچیدة شیمیایی، نظیر هیدوروژنزدایی، پلیمریزاسیون و كنداوسیون صورت میپذیرد كه بالابردن نسبت كربن به هیدورژن، قیر رقیق را به تدریج سفتتر ساخته و امكان ساخت قیرهای مختلف را میدهد. اقسام قیر مصرفی قیر را از حیث نوع مصرف به دو نوع قیرهای راهسازی یا قیر رقیق و قیرهای ساختمانی و (عایق بام) یا قیر سفت تقسیمبندی مینمایند. حدود 90 درصد از قیرهای تولیدی در راهسازی و 10 درصد آن برای مصارف عایقكاری به كار برده میشود. در كشور ما، عمدة مصرف قیر توسط وزارت راه و ترابری جهت ساختن جادهها و همچنین شهرداریها به منظور روكش خیابانها صورت میگیرد. قیرهای راهسازی را معمولاً بر اساس درجة نفوذ یا نفوذپذیری (Penetration) دستهبندی مینمایند. درجة نفوذ یك مادة قیری، بیانگر قوام و استحكام آن میباشد كه به صورت تعداد واحد نفوذ (یك دهم میلیمتر) یك سوزن استاندارد قائم در یك نمونة قیر و در شرایط معینی از زمان و وزن روی سوزن و دما تعریف میگردد. معمولاً درجة نفوذپذیری قیرها را 25 درجة سانتیگراد با وزنة 100 گرمی و در مدت 5 ثانیه اندازهگیری مینمایند. قیرهای راهسازی كه در ایران ساخته میشود، "60 به 70" و "85 به 100" میباشد كه این اعداد بیانگر محدودة درجة نفوذ قیرها میباشد.
غیب کردن پوشه با روشی جدید و مطمئن
زحل یا کیوان، ششمین سیاره از جانب خورشید، در زبانهای اروپایی به نام ساترن، یا رب النوع رومی کشاورزی نامیده شده است که مبنای آن کرونوس، رب النوع یونانی است. این دومین سیاره بزرگ منظومه خورشیدی، دارای قطر استوایی تقریبی 1206000 کیلومتر است. زحل به رغم اندازه بزرگش، کم چگالترین سیارات است. این سیاره، تقریباً سی درصد کم چگالتر از آب است یعنی اگر در ظرف آبی که به اندازه کافی بزرگ باشد، قرار داده شود، غوطه ور می ماند. چرخش محوری زحل بسیار سریع است و طی 10/5 ساعت زمینی کامل می شود. قطبهای سیاره بر اثر این چرخش سریع، تخت شده است. اندازه دور تا دور آن در استوا، ده درصد بزرگتر از اندازه دور تا دور قطب به قطب آن است. بر عکس طول روز، سال زحل بسیار طولانی است. هر دور گردش کامل سیاره پیرامون خورشید، به دلیل فاصله متوسط 1/4 میلیارد کیلومتری آن از خورشید، 29/5 سال زمینی طول می کشد. زحل بیشتر از گاز تشکیل شده است. ابرهای زرد و کدر آن از آمونیاک متبلورند و با بادهایی شرق وزان که در استوای سیاره سرعتی بیش از 1770 کیلومتر در ساعت دارند، به درون نوارهایی روبیده می شوند. بادهای نزدیک دو قطب ملایمترند. پوشش زحل دریایی از هیدروژن و هلیوم مایع است که رفته رفته با پیش روی در عمق به شکل هیدروژن فلزی در می آید. این دریا جریانهای الکتریکی بسیاری قوی را هدایت می کند که تولید کننده میدان مغناطیسی پرتوان سیاره اند. هسته زحل، که چندین برابر زمین است، از سنگ و یخ تشکیل شده است. جو سیاره دارای حدود 97 درصد هیدروژن، 3 درصد هلیوم و مقادیری متان و آمونیاک است. دانشمندان دمای سطح سیاره را حدود منهای 168 درجه سلسیوس برآورد می کنند. در حدود هر سی سال، با سپری شدن تابستان زحل، توفان عظیمی در سیاره اتفاق می افتد. این توفان که به لکه سفید بزرگ شهرت دارد، بهمدت یک ماه قابل مشاهده است و مانند نورافکنی بر سیمای سیاره می درخشد. سپس لکه شروع به شکستن می کند و به شکل نوار پهن سفیدی به دور سیاره کشیده می شود. این تصور وجود دارد که توفان یاد شده، حاصل گرم شدن جو، کف کردن آمونیاک، منجمد و سپس پراکنده شدن آ« با بادهای سهمگین سیاره باشد. حلقه های زحل برجسته ترین ویژگی زحل حقله های آن است. سه سیاره بزرگ دیگر (مشتری، اورانوس، نپتون) هم دارای حلقه اند، اما زحل چشمگیرترین حلقه ها را دارد. اخترشناسان قرنها فکر می کردند که حلقه ها قمرهای سیاره اند، در سال 1658، اخترشناس هلندی، کریستیان هویگنس، تشخیص داد که ساختارهای اطراف زحل، حلقه هستند. در سالهای بعد، که استفاده از تلسکوپهای قوی تر امکان پذیر شد، اخترشناسان به تعداد حلقه های بیشتری در پیرامون سیاره پی بردند. در سالهای 1980 و 1981، کاوشگرهای فضایی ویجر1 و ویجر2 نخستین عکسهای تفصیلی از زحل و حلقه های تماشایی آن را به زمین ارسال کردند. کاوشگرها نشان دادند که حدود 1000 طره در فاصله 80450 کیلومتری از سطح سیاره دور آن را احاطه کردند. حلقه ها، که تقریباً 1/6 کیلومتر ضخامت دارند، به سه قطعه اصلی تقسیم می شوند : حلقه های روشن A و B و حلقه کم فروغ C. حلقه های A و B با فاصله ای موسوم به شکاف کاسینی جدا شده اند. حلقه A دارای شکافی به نام اِنکه است که یوهان اِنکه، اخترشناس آلمانی در سال 1837 آن را کشف کرد، شکاف اِنکه هیچ ماده ای در بر ندارد، اما ماموریتهای ویجر مشخص کرد که بخش کاسینی حداقل صد حلقه ریز دارد که هر یک، از خرده هایی غیرقابل شمارش ساخته شده اند. دانشمندان از ترکیب دقیق حلقه ها آگاه نیستند، اما می دانند که حلقه ها از غبار و مقادیر بسیار زیاد آب تشکیل شده اند. آب به شکلهای گوناگونی از جمله دانه های برف، گلوله های برفی، دانه های تگرگ، و کوه های یخی منجمد شده است. گستره قطر این شکلها از 7/6 سانتی متر تا 9 متر است. دانشمندان از چگونگی شکل گرفتن حلقه های نیز اطلاع کاملی ندارند. یک نظریه بیانگر آن است که آنها قمرهای بزرگتری بوده اند که بر اثر برخورد با دنباله دارها یا شهابسنگها خرد شده اند. نظریه دیگر این تلقی را مطرح می کند که حلقه ها، مواد پیش از شکل گیری قمر یا اجرامی کیهانی اند که هرگز به قمر تبدیل نشده اند. قمرهای زحل زحل دارای 50 قمر شناخته شده تا کنون می باشد. اکثر این اقمار دارای ترکیب 30 الی 40 درصد سنگ و 60 الی 70 درصد یخ هستند. کرستیان هویگنس در سال 1655 نخستین قمر زحل به نام تیتان را کشف کرد. تیتان تنها قمر منظومه خورشیدی است که جو وقاعی دارد. این جو عمدتا از نیتروژن تشکیل شده است. منبع : دانشنامه همگانی نجوم ـ انتشارات بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی
دو کلمه حرف حساب 2
دنیا: مالک دنیا باشید نه مملوک آن. بعد از موت، خداوند انسان را مالک آسمان و زمین می کند. انسان قبل از موت مملوک است. مرحوم اسماعیل دولابی
وصیت نامه كتبى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
وصیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
نقل فى كتب المعتبره : ان فاطمه الزهرا سلام الله علیها لم تزل بعد وفات ابیها (ص ) مهمومته مغمومته محزونته مكروبته باكیته ثم مرضت مرضا شدیدا فى مرضها اربعین لیلته الى ان توفیت صلوات الله علیها فلما نعیت الیها نفسها دعت ام ایمن و اسماء بنت عمیس و وجهت خلفت على (ع ) فاحضرته فقالت یابن عم انه قد نعیت الى نفسى و اننى لا ارى ما بى الا اننى لا حقته بابى ساعته بعد ساعته و انا اوصیك باشیاء فى قلبى قال لها على (ع (اوصینى بما احببت یا بنت رسول الله فجلس عند راسها و اخرج من كان فى البیت ثم قالت یابت عم ماا عهدتنى كاذبته و لاا خائنته و لا خالفتك منذعا شرتنى فقال (ع )معاذالله انت اعلم بالله و ابر و اتقى و اكرم و اشد خوفا من الله من ان اوبخك بما خالفتنى و قد عز على مفارقتك و فقدك الا انه امر لا بد منه و الله لقد جددت على مصیبته رسول الله (ص ) و قد عظمت و فاتك و فقدك فانالله و انا الیه راجعون من مصیبته ما افجعها و المها و امضها و احزنها هذه مصیبه لا عزاء عنها و رزیته لا خلف لها. ثم بكیاا معا ساعته و اخذ على راسها و ضمها الى صدره ثم قال اوصینى بما شئت فانك تجدیننى و فیا امضى كل ما امرتنى به و اخترا امرك على امرى ثم قالت جزاك الله عنى خیر الجزاء یابن عم . اوصیك اولا ان تتزوج بعدى بابنته اختى امامته فانها تكون لولدى مثلى فان الرجال لابد لهم من النساء ثم قالت اوصیك یابن عم ان تتخذلى نعشا فقد رایت الملائكته صوروا صورته فقال لها صفیه لى فوصفته فاتخذه لها ثم قالت اوصیك ان لا یشهد احد جنازتى من هولاء الذین ضلمونى و لا تترك ان یصلى على منهم و ادفنى فى اللیل هدات العیون و نامت الابصار مطابق آنچه در كتب معتبره نقل گردیده حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از وفات پدر بزرگوارش پیوسته غمناك و افسرده محزون و پژمرده و گریان و نالان بوده و مبتلا به بیمارى سختى گردیده و تا بچهل روز در بستر مرض افتاده بوده تا سرانجام دیده از جهان فانى فرو بسته و بدار بقا پیوسته است . حضرت فاطمه علیهاالسلام هنگامیكه در خود احساس رحلت فرمود ام ایمن و اسماء بنت عمیس را صدا زد و دنبال حضرت على مرتضى شوهرش فرستاد و به حضرتش عرضه داشت اى پسر عمویم من خود را در حال عزیمت و ارتحال مى بینم و این بیمارى مرا ملحق بپدر بزرگوارم مى نماید و هر لحظه بانتظار فرا رسیدن مرگ مى باشم اینكه آنچه را در دل دارم تو را به ان چیزها وصیت و سفارش مى نمایم آنگاه وجود مقدس على مرتضى علیه السلام فرمود اى دختر رسول الله (ص ) به هر چه میخواهى و انجام دادن آنرا دوست دارى وصیت فرما تا من نسبت بوصیت تو عمل نموده و آنرا انجام دهم . آنگاه حضرت كنار بستر همسرش فاطمه (ع ) نشست و آنانكه در خانه بودند بیرون نمود و خانه را از اغیار خلوت فرمود سپس در حالیكه اشك از چشمانش جارى بود آمادگى خود را براى شنیدن وصایاى همسر عزیزش اعلام نمود. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعلى مرتضى (ع )شوهر بزرگوارش عرض كرد پسر عمو جان مطلب اول این است كه در این مدت كه با هم معاشرت و زندگى كردیم من هرگز به شما دروغ نگفتم و خیانتى نكردم و در سراسر زندگى با تو مخالفت و نافرمانى نداشتم در عین حال اگر از من قصورى سر زده و رنجى بدل گرفته اى مرا حلال كن . على علیه السلام با چشم اشكبار فرمود معاذالله بخدا پناه مى برم تو داناتر و نیكوتر و پرهیزكارتر و بزرگوارتر و خدا ترس تر از آنى كه از تو كوچكترین خطا و لغزشى سر زده باشد و من تو را بخاظر خلافى مورد سرزنش و نكوهش قرار دهم همسر عزیزم جدائى و فقدان تو براى من بسیار سخت و دشوار است . اما چه كنم كه چاره اى ندارم بخدا قسم كه مصیبت رسول الله بر من تجدید گردید. رحلت و در گذشت تو بس بزرگ و فقدان تو بس امرى است عظیم (انا لله و انا الیه راجعون ) چه مصیبت دردناك و تلخ و ناگوارى است بخدا سوگند كه این مصیبت را تسلائى نیست و این كمبود را جانشینى وجود ندارد و هیچ چیزى نمیتواند تسلى بخش دل من باشد بعد مدتى على و فاطمه با هم گریه نمودند و ناله سر دادند. آنگاه على علیه السلام سر فاطمه را به سینه خود چسبانید و گفت عزیزم به هر چه خواهى وصیت نما كه طبق آن عمل خواهم نمود و خواسته تو را بر كار خود ترجیح مى دهم سپس حضرت فاطمه بعلى فرمود خدااوند بتو از من پاداش خیر عنایت فرماید. پسر عمو جانم نخستین وصیت من این است كه بعد از رحلت من با دختر خواهرم )امامه ) ازدواج كنى زیرا او مانند خودم نسبت بفرزندانم مهربان است و مردان را در زندگى زن لازم است . سپس وصیت من به شما این است كه براى حمل جنازهام تابوتى تهیه نمائید آن طور كه شكل آن را فرشتگان ترسیم نموده اند على فرمود آنرا برایم توصیف كن و فاطمه (س ) بیان فرمود و آن حضرت عینا بدستورش عمل نمود و تابوت مورد توصیف را تهیه نمود (نظر حضرت فاطمه (س ) این بود كه حجم بدنش حتى بعد از مردنش آشكار نباشد و نیز سومین وصیتم این است كه شبانه كه همه چشمها در خواب است مرا دفن كن چه میل ندارم اشخاصى كه در حق من ظلم كرده اند در تشییع جنازه ام شركت نمایند و نگذار احدى از آنان بر جسد من نماز بخوانند. وجود مقدس امیرالمؤ منین على علیه السلام بوصایاى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گوش داد و دستورات او را بعد از وفاتش انجام داد.