• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3481روز قبل
ایرانگردی
  • شهرستان گرگان...

  • شهرستان گرگان مرکز استان گلستان شهری زیبا و آراسته در متن طبیعت با دیدنی های فراوان است. مساحت این شهرستان در حدود2/1615 کیلومتر مربع و جمعیت آن بالغ بر 397946 نفر است.
  • با توجه به موقعیت جغرافیای و ارتفاع زمین، آب و هوای این شهرستان متنوع است. در قلل مرتفع آب و هوای معتدل و سرد کوهستانی و در قسمت کوهپایه ها و قسمت های مرکزی آب و هوای معتدل و مرطوب وجود دارد. آثار منقول و غیر منقول متعلق به دوران پیش از تاریخ که از نقاط مختلف این شهرستان از جمله تورنگ تپه و شاه تپه و . . . به دست آمده نشانگر حضور دیرینه انسان ها و تمدن در این منطقه است که تا هزاره ششم پیش از میلاد قدمت دارد.
  • از مهمترین اماکن تفریحی و آثار باستانی این شهرستان می توان پارک جنگلی ناهارخوران، النگ دره، قرق، آبشار و چشمه آب گرم زیارت، بافت قدیم گرگان، کاخ آقا محمد خان قاجار، بنای قدیمی شهر گرگان از جمله خانه کبیر و تقوی، مدرسه عمادیه، مسجد جامع گرگان، بغعه امام زاده ها ( نور، نه تن عبدالله و . . . ) دهکده توریستی زیارت، تورنگ تپه و کاروانسراهای قزلق، دیمه لو و رباط سفید اشاره نمود.
دوشنبه 14/6/1390 - 9:0
شعر و قطعات ادبی
  • آرزوی سلامتی!!!

  • ...آرزوی سلامتی برای عشقم که بدون اون میمیرم...

  • الهــی تو بمیــــــــری من نمیرم ….. ســــــــر قبرت بیام پارتی بگیــــــــرم

  • الهــی سرخک و عــریون بگیری ….. تب مالت و بلای جــــــــون بگیـــــری

  • الهــی از سرت تا پات فلج شــه ….. کمرت بشکنه، دستت سقط شـــــه

  • الهــی حصبــــــــــه بگیـــــــری ….. ســــــر راه بیمارستــــــان بمیــــــری

  • الهــی کور بشی چشمات نبینه ….. بمیری، گم بشـــــی، حقت همینـــه

  • الهــی آســـــــــم بگیــــــــــری ….. هنوز که زنده ای، پس کـی میمیری؟

  • الهــی شوهر ایدزی بگیـــــــری ….. بفهمی کــــــــه داری از ایدز میمیری

  • بـــه در بردی از اینها جان سالم ….. الهـــــــــی درد بـی درمون بگیـــــری
دوشنبه 14/6/1390 - 9:0
طنز و سرگرمی
  • انشای یک کودک ...!!!

  • نام و نام خانوادگی : کاظم تبریزی؛ کلاس: دبستان.

  • موضوع انشا: سال گذشته را چگونه گذراندید؟

  • قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار می دهم تا انشاء ام آغاز شود. سال گذشته سال بسیار خوبی و پر برکتی می باشد. سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی ٌّچرخ رفت و له گشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت. ما خیلی خاک بازی کردیم. من هر چی گشتم پسرخاله ام را پیدا نکردم. در آن روز پدرم مرا با بیل زد، بدون بی دلیل! من در پارسال خیلی درس خواندم ولی نتوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند. پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کار کنم و اوستای من هر روز من را با زنجیر چرخ می زد و گاهی موقع ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین می بست. من خیلی در کارهای خانه به مادرم کمک می کنم. مادرم من را در سال گذشته خیلی دوست می داشت. در سال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند و خواهرم حامله است و پدرم می گوید یا پسر است یا دوقلو در سال گذشته ما به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم. من در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم! پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشد و مادرم خیلی ناراحت است در سال گذشته ما به عید دیدنی رفتیم و من حدودا خیلی عیدی جمع کرده ام، ولی پدرم همه آن ها را از من گرفت.

  • من خیلی سال گذشته را دوست دارم و این بود انشای من.....


  • منبع : دست نوشته های دختر بلا
دوشنبه 14/6/1390 - 8:59
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
  • طالع بینی و تحلیل شخصیت بر اساس گروه خونی...

  • بخشی از شخصیت شما در رگهایتان جاریست آیا گروهای خونی می توانند باعث
  • ایجاد یک خصوصیت یا عادت شخصی شوند؟شاید بله...شاید هم نه...برای نزدیک
  • شدن به پاسخ این مقاله را بخوانید.اما فراموش نکنید که اتکا به یک
  • مقوله یا دلیل برای قضاوت در مورد اشخاص تنها نوعی ساده لوحی است.


  • گروه خونی O تیپ گرم:
  • حدود38%مردم جهان دارای گروه خونی O+ و 6%دارای گروه خونی O- هستند.

  • خصوصیات:

  • بی پروا،با اراده،مغرور،بخشنده،اجتماعی،با انرژی،برونگرا،رک وصریح،واقع
  • گرا،نمایشی،عمومی،مثبت،مستقل،ریسک پذیر،نا فرمان،بی اعتبار،لجوج
  • وخودمحور. به آسانی دوست می شوندوبا جریانات همراه شده وبه فرصت ها چنگ
  • می زنند.برای شروع یک پروژه یا شکاریک ایده ونظر صریح هستند.درفعالیت
  • های سازمان یافته خوب عمل می کنند.دربعضی موارد چندان دقیق
  • نیستندواحساسات زیاد و قوی از خود نشان می دهند.ممکن است به سرعت
  • مخالفت عمیق خود را با یک نظر بیان کننداما معمولا این مخالفت پایدار
  • نیست.کارگشایانی سنتی،محرک وکمی لاف زن هستند.
  • احساسات خود را خیلی نشان می دهنداما در برخورد با دیگر گروهای خونی
  • این بیان اظهارات متغیر است.نوعی ظرافت ذاتی وفطری دارند.شخصیت های
  • اجتماعی وپر زرق و برق هستندمیتوانند در حوادث و بحران ها سازگاری خوبی
  • داشته باشند.لغات و کلمات به آسانی به سراغ آنها می آیند.خجالتی
  • نیستندورک وصریح احساسات درونیشان را فاش می کنند.جاه طلب اند اما گاهی
  • با جزییات سرگرم می شوند.علاقمند به حفظ روابط هستند وخودشان در این
  • زمینه تلاش می کنند.
  • ----------------------------------------------------------------------------

  • گروه خونی A تیپ سرد:

  • حدود 34%از مردم دارای گروه خونی A+و6%دارای گروه خونیA-هستند.

  • خصوصیات:

  • مطیع وآرام،دقیق،دلسوزوغمخوار،فداکار،مودب،درستکار،وفادار،احساساتی،
  • درونگراوکمی دستپاچه.حتی در مواقع آشوب و غضب آرام وخون سرد هستند.نسبت به نظرات عمومی حساس اند.اغلب درون گرا هستند دربرخورد با دیگران خجالتی وکمرو هستند یا حتی مریض به نظر می رسند کمی بدبین هستند.برای روابط ارزش قائل بوده ونسبت به دیگران وفادارند.نسبت به تغییرات تردید دارند.دوست داران طبیعت وگریزان از جمعیت وشلوغی هستند.به یک مکان شخصی یا پناهگاه
  • امن ومخفی برای خود نیازمندند.عموما دو دل و غیر قاطع اند.برای حضوردر کارهای تیمی آماده هستند مخصوصا وقتی دستوری به آنها داده شود.علاقه مند به ایجادرابطه نیستندوتلاش چندانی هم برای اینکار نمی کنند.
  • -----------------------------------------------------------------------

  • گروه خونی B فعال:

  • حدود 9% از مردم جهان دارای گروه خونی B+ و25%هم دارای گروه خونی B-
  • هستند.

  • خصوصیات:

  • بشاش وخوشرو،خوش بین،فعال،حساس،مهربان،فراموش کار،آشفته،درهم وسازمان
  • نیافته،پرسروصدا،خودپسندوخودبین،پرانرژی وجدی در راه رسیدن به
  • هدف،معمولا جزوبهترین افراد تیم می شوندوافراد تکرویی هستند.اغلب کارها
  • رابا روشهای خودشان انجام می دهندوخود کفا هستند.شخصیتهای
  • ماجراجوودلیر،علاقه مند به داشتن یک راه مشخص ومخصوص،موجوداتی اجتماعی
  • وعلاقه مند به مهمان داری هستند.علاقه به حفظ روابط هستند وخودشان در
  • این زمینه تلاش می کنند.
  • --------------------------------------------------------------------

  • گروه AB فارغ از مراقبت وبی نیاز از توجه:

  • حدود4%مردم گروه خونی AB+ و1%گروه خونی AB- دارند .

  • خصوصیات :

  • اجتماعی، سخت گیر نیستند،غمخوار ودلسوز،دیپلماتیک،اهل گشت
  • وگذار،خلاق،غیر قابل پیش بینی،هنرمند،انعطاف پذیر،ترشرو ودرخود!مخلوطی
  • از تضادها،خجالتی در مقابل بعضی ها ، بی باک وگستاخ با بعضی دیگر،
  • برونگراودرونگرا،گاهی غیر قابل پیش بینی است وگاهی ظاهرا بسیار آرام
  • وخونسردبه نظر می رسند.قدرت خلاقه زیادی دارند،توانا در پیدا کردن
  • مشکلات ودور زدن آنها،علاقه مند به محیط شهری،به آسانی خسته می شوند.به
  • نظر می رسد که هر کاری که انجام می دهند از روی اجبار است. هرگزکاری را
  • برای قدردانی انجام نمی دهند.اسرار آمیز بنظر می رسند.در فعالیتهای
  • اجتماعی می توانند هماهنگ ظاهر شوند.علاقه مند به ایجاد رابطه
  • نیستندوتلاش چندانی هم برای این کار نمی کنند.
دوشنبه 14/6/1390 - 8:58
طنز و سرگرمی
  • یک وصیت نامه متفاوت!!( من که خوشم اومد.شمام بخونین مطمئنم خوشتون میاد !)

  • وصیت نامه:


  • -قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.



  • -بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.



  • -به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!



  • -ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک‌کاری کنند.



  • -عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.



  • -بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.



  • -کارت شناساییم به همراه دو قطعه عکس مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!



  • -مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.



  • -روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.



  • -دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!



  • -کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.



  • -شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به دختران بیکار ندهید.



  • -گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.



  • -کله مرغ برای سگها یادتون نره چون گناه دارند گشنه بمونند.



  • -بجای عکسم روی آگهی ترحیم کارت معافیم رو بزارید.



  • -در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.



  • -از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می‌طلبم و خواهش میکنم پشت سرم حرف در نیارید.



  • -التماس میکنم کفنم را از یک پارچه مارکدار انتخاب کنید تا جلوی آدمهای گه تازه به دوران رسیده کم نیاریم.



  • -به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.



  • -چون تمام آرزوهایم را به گور می‌برم، سعی کنید قبر مرا بزرگ بسازید که برای آنها هم جا باشد.
دوشنبه 14/6/1390 - 8:58
خاطرات و روز نوشت
باعث مشکلات من کیه؟
...تو که برای مغز پر تپشم قرص تجویز می‌کنی، چه می‌دونی؟ من تمام وجودم پر از تپشه، نه تپش عشق و زندگی، یه تپش غمگین و دردآلود. اگه راست می‌گی یه قرص برای این تپش ناشناخته که سال‌های سال مثل خوره تمام وجودم رو از بین می‌بره تجویز کن... می‌تونی برام معنی کنی که قلب پژمرده چیه؟... می‌تونی بگی احساسی که سنگ شده چیه؟ می‌تونی بگی ذهن خسته چیه؟ تو می‌دونی نگاه خسته چیه؟ تو می‌تونی کلمه دلتنگی رو تعریف کنی آقای دکتر؟ اگر تونستی تکرار رو تعریف کنی؟ اگر تونستی تعریف کنی قول می‌دم، به شرافتم سوگند، هر چی قرص تجویز کردی بخورم.

اگرچه چندین ساله خودم رو با انواع و اقسام قرص‌ها درمان می‌کنم، اگرچه اشباع شده‌م از اونا، ولی بازم می‌گم: اگر تونستی، نه از طریق بازی با کلمات، با تمام اعتقاداتی که داری، با تمام تجربه‌هایی که داری، برام معنی کن اینا رو. تو که چند تا پیرهن بیشتر از من پاره کردی توی این زمونه، تو بگو، چطوری این معادله چند مجهولی رو حلش کنم؟ چه جوری غبار خستگی‌های این تن له شده زیر آوار زندگی رو پاک کنم؟

(...متن بالا رو تو اوج عصبانیت نوشته بودم... بعد از گذشت چند روز که آرومتر شده بودم، وقتی فکر کردم، دیدم چرا؟ چرا باید به شما این حرفها رو بزنم؟ تقصیر شما چیه؟ مگه شما باعث این مشکلات شدی؟ به هر حال همین که هستی و داری با حرفات بهمون راه و رسم یه زندگی خوب را یاد می‌دی خودش کلیه. از این‌که نمی‌تونم اون‌جور که می‌خوام زندگی کنم خیلی ناراحتم و همیشه سر دیگران خالی می‌کنم. بابت خوندن نوشته قبلی و نظرت هم ممنون...)

بدون نام

تکرار، تکرار، تکرار... اِممممم... تعریفش چی می‌شد آخه؟... عجیبه‌هااااا! هر شماره دارم باهاش دست و پنجه نرم می‌کنمااااا...! اِوا...! آااااهااااا... گمونم یعنی وقتی هی با حروف توپُر داد می‌زنی ایمیلهای «فارگلیسی خونده نمی‌شه» یا «تهِ نوشته‌هاتون اسمتون رو بنویسین»، باز یه عااااالم آدم ایمیل پینگلیش می‌فرستن و نامه «بدون نام»!... آها... شایدم یعنی «شونصد بااااار» تکرار کنی اگه «نمی‌تونین» اون‌جور که «می‌خواین» زندگی کنین، بهتره بدونین «دانستن، توانستنه»، به جای پژمرده کردن قلباتون «نگاهتون رو عوض کنین»، به جای مقصر دونستن دیگران «اول خودتونو اصلاح کنین»... اگه می‌بینین تو برگه امتحانی زندگیتون هر کاری می‌کنین جواب دو دوتاتون خیلی «سه» می‌شه، اگه معادله‌ای براتون «ناشناخته» و غیر قابل حله، یا صورت مساله یا راه حلش غلطه. چقدر تکرار کرده‌م «منطق» معیار خوبیه واسه «آگاهی» از صحت و سقم صورت مساله و راه حلش؟ چقدر گفته‌م به جای «دلتنگی» و بغل گرفتن زانوی غم، برین سراغ «کسب اطلاعات بیشتر» بلکه یاد بگیرین چطور می‌شه گره‌هائی رو در زندگیتون باز کنین که مثل خوره تمام وجودتون رو از بین می‌بره...؟ ولی خب، چه فایده... هنوزم نمی‌دونم تکرار یعنی چی!

آلبالو گیلاس مادر، عسل و مربای پدر، من ناچار از بازی با کلماتم! تو بیا بازی رو بذار کنار، اصل مطلب رو بگیر. یه بار به همین ایمیل خودت یه نگاه موشکافانه‌تر بنداز... ببین وقتی «احساساتی» شده بودی، چه عکس‌العملی نشون دادی، وقتی «فکر» کردی و چند تا علامت سوال واسه خودت ساختی تا ببینی «چرا»، به چه جوابهائی رسیدی. اون وقت شاید زندگیت تومنی سی‌شاهی (که واسه قدیما بود! ...قد یه ده هزار تومنی جدید!) فرق کرد و منتظر سوپرمن و مرد عنکبوتی و آقا یا خانوم دوکتور نموندی که بیاد غبار خستگیهات رو پاک کنه. طرف دوکتوره جانم، شیشه پاک کن که نیس آخه! همتی کن و خودت، خودت رو از زیر آوار نجات بده... به جان خودم ما توی این شهر قشنگ، دوکتور و موکتور نداریم! خودت برای خودت سوال طرح کن، تو گوگل و یاهو و بقیه هوها(!) تعطیلات تابستون غنیمته‌ها! بنویس درمان افسردگی، سفسطه چیست، یا چم‌دونم... هر چیزی به ذهنت می‌رسه: ذهن چیست و چه ماهیتی دارد، راهنمای موفقیت،زمان آغاز جهان، دیگه بگم دیوار چین...! فیل...! سیاهچاله...! حالا اینا چه ربطی به مشكل من داشت...؟ ها ... مطالعشون ذهنت رو باز می كنه ،‌خستگی ذهنیت رفع می شه ،‌مشكلات زندگیت رو بهتر حل می كنی . سرچ کن، نظرات موافق و مخالف رو بخون، با منطق بررسیشون کن. بلکه ببینی دوای دردت چی‌چیه آخه. تپش مغزت از چیه آخه.

اگه گفتی چقدر تکرار کردم یکی از معایب بسیاری از ما مردم، اینه که راههای خروج از بن‌بست‌های زندگیمون رو اینجا و اونجا می‌خونیم اما عادت کردیم بدون تأمل و تفکر و عمل، همین جور سریع ازشون رد شیم؟ ...هااااا! کلاغه می‌گه: «اووووو...وه! شونصد بار»!

تقسیمات ارزی

قدیمترها وقتی کسی می‌مرد، بعد از مراسم سه و هفت و چهل، بزرگترها جمع می‌شدند و اموال را بین ورثه تقسیم می‌کردند.

الان عصر عجولان است؟! هنوز طرف نمرده دور هم جمع می‌شوند و می‌گویند: تا زنده‌ای اموالت را تقسیم کن وگرنه وقتی بمیری خون و خونریزی می‌شه و همه سر ارث و میراث با هم دعوا می‌کنند!

برای آدم چقدر سخته که جلوی چشمانش اموالش را غارت کنند و هر کسی فقط به فکر سهم خودش باشد.

زهره محسنی از ورامین

مبحث غوره و حلوا

وقتی غذا رو روی گاز می‌ذاری باید زیرش رو کم کنی تا غذا خوب جا بیفته و خوشمزه بشه. این حرفها مربوط به کلاس آشپزی نیست، می‌خوام بگم در خیلی از کارها نیاز به صبر و گذشت زمان داری تا به نتیجه برسی. دقیقاً مثل یه دونه‌ای که می‌کاری و منتظر جوونه زدنش می‌مونی.

مریم ادیبی از اصفهان

خوب، بد، زشت

می‌دونم تو همه زندگیا مشکل هست و کسی نیست که درد و غمی نداشته باشه اما من واقعاً وقتی می‌گم: از این زندگی خسته شد‌م، باور کنین که خسته شد‌م؛ زندگی‌ای که کوچک‌ترین دلخوشی و آرامشی توش احساس نمی‌کنم. تا حالا با هیچ‌کی درد دل نکرد‌م و از غم‌هام نگفتم اما حالا می‌خوام واسه شما بگم...

18 سالمه اما به اندازه یه آدم 80 ساله تو زندگیم سوخته‌ا‌م. وضع مالی نسبتاً خوبی داریم اما چه فایده که همه درآمد خونواده صرف خوشگذرونی‌های پدرم می‌شه... اگه مادرم نبود تا حالا 7 تا کفن پوسونده بودم اما چی بگم که اونم... دارم می‌سوزم تو تنهائی خودم. خسته شدم از این‌که شبا با صدای جر و بحث پدر و مادرم از خواب بپرم، از این کابوس‌های شبونه، از این‌که تو این سن اینقدر مریضی اعصاب دارم. نمی‌دونم این روزا کِی تموم می‌شه. همه می‌گن از بچگیشون کلی خاطره‌های قشنگ دارن اما من که به بچگیم فک می‌کنم چیزی جز گریه‌هام در خونه همسایه‌ها واسه این‌که واسطه دعوای پدر و مادرم بشن یادم نمی‌یاد. نمی‌دونم چرا نمی‌تونم واضح‌تر بگم حرفام رو. شاید می‌ترسم، نمی‌دونم، همین قدر هم زیادی گفتم شاید... با این حال، هنوز نشکسته‌م. هنوز تو جمع دوستا به عنوان شادترین و بی‌غم‌ترین فرد شناخته می‌شم. هنوز امید دارم.

می‌دونم، یه روز خوب می‌یاد بالاخره...

آسمون آبی


يکشنبه 13/6/1390 - 10:57
كودك
استعداد ‌كودكتان را شكوفا ‌كنید
حتما شما والدین گرامی تمایل دارید فرزندان با استعدادی داشته باشید. هر انسانی در یك یا چندین جنبه استعدادهای منحصربه‌فردی دارد، اما نكته قابل ملاحظه كشف و شكوفا كردن استعدادهای اوست.

گاهی اوقات ما به‌عنوان والدین نمی‌دانیم كه چگونه باید استعدادهای فرزندانمان را كشف كنیم و بخصوص وقتی آنها به سن مدرسه می‌رسند و در درس و مدرسه موفقیت‌های چندانی كسب نمی‌كنند ممكن است ناامید شده و شروع به سرزنش آنها بكنیم.مطمئنا سرزنش و احساس یاس ما نه تنها كمكی به فرزندانمان نمی‌كند بلكه موجب بروز اضطراب شده و اجازه رشد استعدادها را نیز نمی‌دهد.

بررسی‌ها نشان داده كه اضطراب و استرس مانع از فعالیت موثر فكری و تمركز افراد می‌گردد.

در هنگام ترس،خشم، اضطراب و ناراحتی ذهن پیشاپیش متوجه و متمركز بر مسأله‌ای است كه این هیجان‌ها را ایجاد كرده است. همین مساله موجب عدم تمركز بر فعالیت ذهنی و فكری مورد نظر و تضعیف تدریجی حافظه می‌شود.پس باید ابتدا مسائل خود را تا حدی حل كرده، استراحت كنند تا آرام شوند و پس از ایجاد حالت یادگیری، مطالعه را شروع كنند.

كارشناسان معتقدند هرگونه حالت منفی مانند خستگی، گرسنگی، بی‌خوابی و هیجان فراوان استرس و اضطراب تلقی شده و مانع تمركز موثر می‌شود و این عدم تمركز كاملاً طبیعی است.

مراقب باشید در چنین مواردی فرزندتان را محكوم به بی‌استعدادی یا حتی كودن بودن نكنید كه ممكن است اشتباهی جبران‌ناپذیر باشد زیرا او را به كلی از حركت و پیشرفت باز می‌دارد. در بخش پایانی مروری بر سابقه آموزشی برخی از بزرگان داشته باشیم تا بیشتر مراقب باشیم.

اینشتین در كودكی معنی و مفهوم كلمات و عبارات را درست تشخیص نمی‌داد. معلم آلبرت اینشتین او را عقب‌مانده ذهنی، غیراجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می‌كرد، ضمنا وی 2 بار در امتحانات دانشگاه زوریخ مردود شد!ادیسون كه معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل كمترین نمره‌ها را از درس فیزیك می‌گرفت ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از 1150اختراع به جامعه بشریت عرضه كند كه بیشتر آنها در زمینه علم فیزیك بوده است!

هیلتون كه مالك بیش از 300 هتل در سرتاسر دنیاست در دوران كودكی برای گذران زندگی مجبور بود كف سالن‌ها و هتل‌ها را تی بكشد!امیل زولا، نویسنده بزرگ فرانسوی دانش‌آموزی تنبل بود كه در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می‌گرفت!

منبع: SHINE.COM

يکشنبه 13/6/1390 - 10:57
كودك
كودكان لجباز
ماه‌چهره امیرپور از اصفهان ـ شیدا دختر 5 ساله‌ام یك دختر بیش‌فعال است. می‌خواهم بدانم چطور باید او را تنبیه كنم تا دست از رفتارهای ناپسندش بردارد. اصلا چرا هر قدر او را تنبیه می‌كنم، فایده ندارد و باز همان رفتارها را تكرار می‌كند و از همه بدتر این‌كه هر روز حساسیتش به تنبیه شدن كمتر می‌شود.

رفتار با كودكان بیش‌فعال شرایط خاص خودش را می‌طلبد و مهم‌تر از آن حوصله. شما قبل از هر چیز باید بدانید بهتر است در مورد شیدا تشویق و تنبیه فوری انجام شود تا اثر كند، یعنی درست پس از رفتار اشتباهی كه انجام داده است. نكته مهمتر این‌كه او باید بداند به خاطر كدام رفتارش تشویق یا تنبیه شده است. تنبیه می‌تواند با یك اشاره، نگاه یا محروم كردن او از چیزهایی كه دارد، باشد. اما به یاد داشته باشید نباید نیازهای اصلی كودك را از او گرفت. نیازهای اصلی مثل غذا، آب، خوابیدن، سلامتی، احساس امنیت و نیاز به دوست داشته شدن.

با شیدا به آرامی صحبت كنید و بكوشید رفتار خوبی را كه از او سر می‌زند به زبان بیاورید و به او آفرین بگویید.

در برخورد با او از كلماتی مثل «نه، نكن و بس» كمتر استفاده كنید.

وظایف شیدا در خانه را مشخص كرده و آنها را به دفعات برای او تكرار كنید تا با آنها آشنا شود و یاد بگیرد. دقت كنید كه كودكان بیش‌فعال ممكن است وظایف خود را بزودی یاد نگیرند، ولی باید با صبر و حوصله آنها را به او یاد بدهید.

به شیدا مسوولیت بدهید، زیرا برای رشد هر كودك سپردن مسوولیت به او لازم است، ولی باید در توانش باشد. نكته مهم‌تر این‌كه حتی اگر شیدا مسوولیتش را ناقص انجام داد، بازهم از او تشكر كنید.

بالاخره این‌كه سعی كنید بیش از حد دلسوز و نگران او نباشید، مشكل بیش‌فعالی بتدریج اصلاح می‌شود.

زهرا الماسی‌فر از تهران ـ منتظر نوزادی هستم كه 3 ماه دیگر به دنیا می‌آید، اما دختر 7 ساله‌ام هنوز نتوانسته با این موضوع كنار بیاید بخصوص این كه منتظر یك خواهر كوچولو بوده نه برادر. حساسیت او تا جایی است كه عملا نسبت به برادرش ابراز نفرت می‌كند و حتی حاضر نیست از او حرفی به میان آورد. راه درست برخورد با دخترم چیست؟

دوست عزیز جای نگرانی نیست. حسادت كودك اول نسبت به فرزند دوم اتفاقی كاملا طبیعی و قابل كنترل است. شما باید با حوصله با واكنش‌های او حتی گاهی رفتار پرخاشگرانه‌اش برخورد كنید و از روش‌های گوناگون برای ایجاد این آمادگی استفاده كنید. یكی از روش‌های مهم، صحبت با اوست در مورد این‌كه یك خانواده تنها از پدر و مادر و یك فرزند تشكیل نمی‌شود و در بسیاری خانواده‌ها به طور طبیعی تعداد فرزندان بیش از یك نفر است (البته با در نظر گرفتن مقطع سنی كودك، می‌توان این موضوع را هرچه مناسب‌تر مطرح كرد). علاوه بر تشریح ساختار مختلف خانواده‌ها می‌توانید روابط میان خواهر و برادرها را هم برای او توضیح دهید و از منافع و مزایای در كنار هم بودن بگویید. تلاش كنید با طرح داستان‌هایی از دوران نوزادی دخترتان، او را با شرایط واقعی نوزاد آشنا كنید.

شما باید به این نكته توجه كنید كه دخترتان از دیدن عكس‌های مربوط به دوران نوزادی‌اش و همچنین شنیدن داستان‌هایی در این‌باره، خیلی خوشحال می‌شود و به این ترتیب برای درك وضعیت نوزاد در شرایط بسیار مناسبی قرار می‌گیرد. همچنین درباره نوزادی كودكان فامیل هم می‌توانید داستان‌هایی مطرح كنید تا دخترتان در كنار آشنایی با شرایط نوزاد با او احساس نزدیكی بكند. كار دیگری كه حس نزدیكی با نوزاد را در دختر شما برمی‌انگیزد، اجازه دادن به او برای لمس كردن حركات جنین در شكم شماست. این كار ارتباط روحی و جسمی دو كودك را بالا می‌برد. آنچه در این میان خیلی مهم است ایجاد حس مشاركت در دخترتان برای انجام كارهای مربوط به نوزاد است؛ از آماده كردن اتاق و وسایل او گرفته تا خرید اسباب‌بازی و هدیه برای او. در نهایت این‌كه به دخترتان اجازه بدهید هنگام تولد نوزاد جدید، از اولین كسانی باشد كه او را ملاقات می‌كند. به این ترتیب در مجموع او احساس می‌كند نه‌تنها باید از ورود نوزاد جدید به خانه و خانواده‌اش خوشحال باشد، بلكه حتی وظایفی نیز برای مراقبت از او دارد. ضمن آن كه مراقب باشید مسوولیت‌های واگذار شده در حد توان او باشد تا احساس عدم موفقیت، خشم و پرخاشگری درونی در دخترتان ایجاد نكند.

آزاده تنها

يکشنبه 13/6/1390 - 10:56
سلامت و بهداشت جامعه
تابستان،‌زمانی‌برای‌گرمازدگی
این روزها اسم گرمازدگی زیاد به گوش، می‌خورد. گرمازدگی پاسخ عمومی بدن به گرماست، وقتی که فرد برای مدت زیادی در معرض گرما بویژه همراه با رطوبت بالا قرار گیردحالت گرمازدگی در او ایجاد می شود.

در واقع هرگونه اختلال در تنظیم درجه حرارت از طریق عدم تعادل در تولید و دفع گرما سبب گرمازدگی می‌شود؛ به عبارتی گرما بیش از حد تولید یا دفع گرما كاهش می‌یابد.

به گفته پزشكان درمان نكردن گرمازدگی در افراد جوان و سالم 20 درصد و در افراد مسن یا دچار بیماری‌های زمینه‌ای با 80 درصد خطر مرگ همراه است.

افرادی که به آب و هوای گرم عادت ندارند، افراد سالخورده،كودكان، مبتلایان به بیماری‌های مزمن مانند دیابت یا اختلالات گردش خون و افرادی که داروهای خاص مانند آرامبخش‌های قوی مصرف می‌کنند، ازجمله افرادی هستند که بیشتر در معرض خطر گرمازدگی قرار دارند.

این وضعیت در صورت عدم کنترل، می‌تواند خیلی سریع به سمت درجات وخیم‌تر گرمازدگی به صورت افزایش درجه حرارت بدن تا حدود 41 درجه سانتی‌گراد پیشرفت کند.

علائم گرمازدگی

سردرد، گیجی، خستگی و بی‌اشتهایی، تهوع، استفراغ و تشنگی ازجمله علائم گرمازدگی است.

چنانچه فرد هوشیار نباشد یا دچار هذیان و تشنج باشد، باید سریع با اورژانس 115 تماس گرفته یا بیمار را به بیمارستان منتقل کرد.

اما در صورتی که فرد از هوشیاری لازم برخوردار باشد ابتدا باید وی را از مکان گرم خارج کرد و سپس در حالت درازکش، پاهایش را بالاتر از سر او قرار داد.

حتی‌الامکان باید لباس‌های بیمار را خارج و از حوله خیس یا کیسه یخ روی گردن، کشاله ران و نواحی زیر بغل او استفاده کرد.

تغذیه در گرمازدگی

برای جلوگیری از بروز گرمازدگی بایستی آب و الکترولیدهای بدن تنظیم شود که این موضوع صرفا با نوشیدن آب به تنهایی تحقق نمی‌یابد و موادی که حاوی الکترولید نیز باشند باید به آن اضافه شود مثل دوغ، آب میوه و حتی چای.

دکتر مسعود کیمیاگر، متخصص تغذیه به ایسنا می‌گوید: منظور از الکترولیدها تک‌عناصری مثل سدیم و پتاسیم است بر این اساس هنگام گرمازدگی حتی مقدار کمی نمک نیز کمک می‌کند چراکه در هوای گرم مقدار زیادی از نمک بدن نیز از دست می‌رود.

این متخصص تغذیه همچنین نوشیدن 2 لیتر مایعات را در طول روز برای جبران آب از دست رفته بدن ضروری می‌داند و ادامه می‌دهد: نوشیدن شربت‌های سنتی که علاوه بر آب حاوی مقداری قند نیز هستند یا میوه‌هایی مثل طالبی و هندوانه در این فصل لازم است.

گرمازدگی در كودكان

اگر کودک در معرض گرما قرار بگیرد، دمای بدنش افزایش یافته، سرخی گونه‌ها، تعریق بیشتر، بی‌حالی، تهوع و استفراغ از عوارض بروز این حالت است.

کودکی با این علائم دچار کم‌آبی بدن یا دهیدراتاسیون می‌شود که گود افتادن چشم‌ها، کاهش اشک، خشکی مخاط دهان و کاهش طراوت پوست را در پی دارد.

بی‌قراری و تحریک‌پذیری شاخص‌ترین علامت گرمازدگی است در این حالت کودک تشنه بوده و باید سریعا آب یا نوشیدنی دیگری در دسترسش قرار گیرد. پوست این کودکان طراوت لازم را نداشته و سریعا باید به پزشک ارجاع داده شود.

دمای ?? تا ?? درجه بهترین دما برای محیط زندگی کودکان است.

درمان‌های ساده

بهترین درمان برای افراد گرمازده انتقال فرد مبتلا به محیط امن و درآوردن لباس تا حد امكان است و یا فرو بردن فرد در آب تا امكان برقراری تبادل گرما فراهم شود و در صورت عدم دسترسی به آب توصیه می‌شود ملحفه‌ای خیس به دور بیمار پیچیده شود یا فرد را در معرض كولر و پنكه قرار دهند به شرط آن كه بیمار دچار لرز نشود چراكه لرز خود عاملی برای تولید گرماست.

از قرار دادن بیمار مبتلا به گرمازدگی در آب سرد باید پرهیز کرد، زیرا این امر می‌تواند سبب بدتر شدن وضعیت بیمار شود. چنانچه بیمار هوشیار بوده و قادر به مصرف مایعات است، مصرف محلول «او آر اس» یا محلول آب و نمک و شکر (یك قاشق چایخوری نمک با 8 قاشق چایخوری شکر در یک لیتر آب)‌ می‌تواند موثر باشد.

اگر بیمار با این اقدامات بهبود نیافت یا علائم او وخیم‌تر شد، لازم است که هر چه سریع‌تر او را به مراکز درمانی رساند.

افرادی كه مشغول انجام كارهای سخت و زیان‌آور هستند یا در معرض هوای آزاد كار می‌كنند و ورزشكاران بیشتر در معرض گرمازدگی قرار دارند.

عوارضی که بر اثر گرمازدگی به وجود می‌آیند طیف گسترده‌ای دارند که ‌ممکن است از بی‌حالی و انقباض‌های ساده عضلا‌ت تا کما و مرگ متفاوت باشد.

به طور معمول افرادی که گرمازده می‌شوند اختلا‌لا‌تی مانند انقباض‌های پراکنده عضلا‌نی بر اثر از دست دادن مقادیر زیادی آب و نمک از بدن، سردرد، تهوع، ضعف عضلا‌نی‌، شوک و اغما را تجربه می‌کنند. البته همه این علا‌ئم در بیماران اتفاق نمی‌افتد و بسته به این که شدت گرمازدگی در چه حدی باشد نوع علا‌ئم یکسان نیست.

محققان توصیه می‌کنند به طور کلی فعالیت بدنی افراد در روزهای گرم کمتر از حد عادی باشد و لباس‌های روشن و سبک پوشیده شود و در صورت بروز اختلا‌ل هوشیاری بیمار گرمازده سریعا به مراکز درمانی رسانده شود.

يکشنبه 13/6/1390 - 10:56
كودك
بازی‌كودكان را جدی بگیریم
آیا می‌دانید یكی از دلایلی كه در یكی دو دهه گذشته فاصله میان فرزندان و والدین افزایش یافته، این است كه والدین به دلیل مشغله زیاد دیگر فرصت بازی كردن با فرزندانشان را ندارند؟

متاسفانه در حال حاضر مهم‌ترین نگرانی پدر و مادر‌ها تهیه نیازهایی مانند پوشاك، مدرسه و غذای فرزندان است و چندان گذراندن زمان با كودكان و بازی كردن با آنها را جدی نمی‌گیرند.

اگر تمایل دارید بدانید بازی مورد علاقه فرزندتان ـ شخصیت‌های كارتونی مورد علاقه او ـ دوستانش و حتی رنگ‌های مورد نظر او كدامند به بازی او توجه كنید.

بازی كردن با كودكان سبب می‌شود تا حد زیادی فاصله شما با آنها كاهش پیدا كند، با آنها صمیمی‌تر شوید و به روحیات و خلقیات فرزندان خود پی ببرید. بازی كردن سبب می‌شود شما از دنیای پرهیاهوی امروزی فاصله گرفته و به دنیای پاك و ساده كودكان قدم بگذارید؛ دنیایی كه دارای قواعد و قوانینی متمایز از دنیای بزرگسالان است و تفكر كودكانه در آن حرف اول را می‌زند. بسیاری از مواقع هنگام بازی كردن با كودكان، شما می‌توانید به مشكلات روحی‌ای كه ممكن است فرزندانتان با آن روبه‌رو باشند پی ببرید. معمولاً بچه‌ها هنگام بازی كردن اعتراضات و نارضایتی‌های خود را از پدر و مادر و اطرافیان بروز می‌دهند و آنها را با این شیوه بیان می‌كنند.

بچه‌ها نیاز دارند كه حس كنند با والدین خود ارتباط نزدیكی دارند و می‌توانند بدون ترس و نگرانی حرف‌های خود را به آنها بزنند. اگر شما زمان زیادی از فرزندان خود دور باشید و با آنها در ارتباط نباشید ممكن است آنها این‌گونه حس كنند كه برای پدر و مادر خود ارزش چندانی ندارند و همین امر بسیار در روحیه آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت.

به این ترتیب آنها هر روز با شما فاصله خواهند گرفت و هر روز شما را غریبه‌تر می‌بینند. به همین دلیل بسیاری از كودكان رو به سوی دوستان فرضی می‌آورند و ساعت‌های زیادی را صرف صحبت كردن و بازی كردن با آنها می‌كنند. اگر شما تاكنون زیاد با كودك‌تان بازی نكرده‌اید سعی كنید از همین امروز این فاصله را از بین ببرید و زمان بیشتری را با كودكان خود سپری كنید.

سعی كنید حداقل هر چند روز یك بار چند دقیقه را به بازی كردن با كودكانتان بپردازید و در دنیای كودكانه آنها قدم بگذارید.

بكوشید به فعالیت‌های فرزند خود توجه كنید و بفهمید او به چه فعالیت‌هایی علاقه دارد و از چه بازی‌هایی بیشتر لذت می‌برد. سعی كنید شما هم به همان شیوه با او به بازی كردن بپردازید و به این طریق فاصله خود را با او كمتر كنید.

نكته قابل توجه این است، زمانی كه شما با كودك‌تان بازی می‌كنید در حقیقت جزئی از بازی او می‌شوید و او بین شما و خودش از لحاظ سنی و عقلی تفاوت زیادی نمی‌بیند.

در این هنگام شما باید براساس قانون او عمل كنید و او نقش شما را در بازی مشخص می‌كند، اما هنگامی كه شما كودك‌تان را سرگرم می‌كنید در حقیقت با او بازی نمی‌كنید، زیرا در این هنگام او نقشی در تعیین هویت شما در بازی ندارد و این خود شما هستید كه نقش خود را معین
می‌كنید.

به هر حال زمانی كه شما با كودك‌تان بازی می‌كنید اجازه بدهید او حس كند مهم‌ترین فرد دنیاست.

در ضمن نگذارید كار، زنگ تلفن، اخبار و روزنامه حواس شما را از فرزندتان و بازی پرت كند.

سحر‌كمالی نفر

يکشنبه 13/6/1390 - 10:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته