دعا و زیارت
قناعت:
«قناعت ثروتی است پایان ناپذیر». سه شنبه 22/4/1389 - 8:15
دعا و زیارت
5. آرزوگریزی:
«وانهادن آرزوها، شریفترین توانگریها است». سه شنبه 22/4/1389 - 8:14
دعا و زیارت
دوراندیشی:
«پیروزی در گرو دوراندیشی است». سه شنبه 22/4/1389 - 8:13
دعا و زیارت
بهرهبرداری از نعمتهای الهی:
«از نعمتهایی كه در اختیار دارید خوب استفاده كنید پیش از آن كهشما را ترك گویند. چه آن كه نعمتهای زودگذر از كف میروند وشهادت میدهند كه صاحبشان با آنها چگونه رفتار نموده است». سه شنبه 22/4/1389 - 8:12
دعا و زیارت
خود را برای دیگران به زحمت انداختن:
«مرد با ایمان خود را در زحمت و رنج قرار میدهد و مردم در پرتووی در آسایش و راحتی بسر میبرند».
سه شنبه 22/4/1389 - 8:5
دعا و زیارت
. مهربانی با دیگران:
«رساترین چیزی كه بوسیله آن میتوان رحمت الهی را به خود جلبكنی این است كه در باطن با همه مردم عطوف و مهربان باشی». سه شنبه 22/4/1389 - 7:56
شعر و قطعات ادبی
شعری که هیچکس از خوندنش سیر نمی شه
تقدیم به شما دوستان گلم:
اثر: فریدون مشیری
بی تو مهتاب شبی از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم،
در نهان خانه ی جانم گل یاد تو درخشید.
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم.
پرگوشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم.
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام.
...
یادم آید تو به من گفتی: از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن!
آب، آیئنه عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است!
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی ازین شهر سفر کن!
با تو گفتم حذر از عشق؟ ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پرزد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی! من نه رمیدم نه گسستم.
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم!
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم!
حذر از عشق ندانم. سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم!
...
یادم آید که دگر از تو جوابی نشیندم.
پای در دامن اندوه کشیدم.
نگسستم، نرمیدم...
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم!
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم!
نه کنی از آن کوچه گذر هم!...
بی تو اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم...
(بخون لذت ببر .... نظر بده)
سه شنبه 22/4/1389 - 7:41
ازدواج و همسرداری
. توان و قدرت زنانگی خود را در راه منفی و در رقابت و شكست دادن همسرخود بهكار میگیرند. · با عیبجویی، غر زدن، بهانهگیری، تحقیر، انتقاد و قضاوتهای منفی، هویت و عملكرد شوهر را زیر سؤال میبرند و احساسها و عواطف آنان را در جهت منفی سوق میدهند. · قدرت زنانگی خویش را در تزلزل هویت، خودباوری و كاهش اعتمادبهنفس شوهرخود بهكار میگیرند.
· زن ناآگاه، بهجای تلاش درجهت تفاهم، اعتماد متقابل و همدلی بیشتر، معتقد است كه چون همسرم همكاری نمیكند، كاری از من ساخته نیست و نمیتوانم در بهبود زندگی مشترك تغییری بهوجود آورم.
· همسرم در گذشته مرا به شدت ناراحت كرده است، حالا به جبران گذشتهها باید تلافی کرده و ناراحتی زیادی را متحمل شود.
· زنان ناآگاه در همهی موردها قضاوت کرده و پیشداوری میکنند و تصور میكنند كه هر آنچه خود انجام میدهند، درست و كامل است و هر آنچه مربوط به شوهر و دیگران است، خطا و اشتباه میباشد. معتقد هستند اگر همسر و دیگرانٰ خود را اصلاح كنند، همهچیز درست میشود!
· گروهی از زنان ناآگاه در حق شوهران خود، مادری كرده و با همسر خود مانند کودک رفتار کرده و تصور میكنند كه در حق شوهران خود بزرگترین فداكاریها را انجام میدهند. مردان از چنین زنهایی فراری بوده و متنفر میشوند.
· زنان ناآگاه، نسبتبه سهم خود نمیتوانند تعادل و توازن لازم در زندگی مشترك بهوجود بیاورند و چون گمان میكنند كه رابطهی آنان با همسرانشان بهبودپذیر نیست، بنابراین راه كمك به بهبود زندگی زناشویی را بر خود میبندند.
· زن ناآگاه ویژگیهای خود را ملاک و معیار دانسته و خصوصیات شوهر را با آنها مقایسه میكند و نتیجه میگیرد كه خودش كامل و بیعیب است ولی همسرش موجود ناكامل و دارای هزاران عیب میباشد!
· زن ناآگاه، با سرکوب کردن احساسهای خود و بیان نکردن آنها، مسائل و مشكلهایی را كه باعث رنجش و آزار اوست، ناآگاهانه در خود جمع كرده و به كینه تبدیل میكند. · زن ناآگاه، پیوسته به سرزنش خود و همسرش میپردازد، در چنین شرایطی، وقتی كینههای جمع شده و به حالت انفجار درآمدند، زندگی مشترك پرآشوب، طوفانی و غیرقابل تحمل گردیده و به پاشیدگی كشیده میشود.
· زنان ناآگاه عاشق صفحهی حوادث روزنامهها، فیلمهای ترسناک، تراژدی و غمانگیز و دوستان منفیاندیش، پریشانخاطر و شکستخورده هستند.
· زنان ناآگاه و کمدانش، در كشف و شناخت استعدادها و توانمندیهای مثبت خود و همسرانشان سخت بیتوجه و ناتوان هستند ولی در كشف نكتههای منفی خود و شوهرشان استاد هستند، بهعلاوه مخالفت و مبارزهی منفی با همسر را قدرت خود تصور میكنند.
· زنان ناآگاه، با فشار، زور، تهدید، تحقیر نه با عشق و مهر و محبت، میخواهند كارها را پیش ببرند و هركاری را با توقع و منّت فراوان انجام میدهند و كلی از همسر و دیگران طلبكار و متوقع میشوند.
- فرق بین بهترین و بدترین كیكها در چیست؟
مواد اولیهی كیكها یكی است و این مهارت كیكپز است كه از موادی میتواند كیك بسیار خوشمزه و جالب درست كند و یا ماهرنبودن كیكپز است كه از همان مواد، كیك نامطبوع و غیر قابل خوردن ارائه میدهد!
وقتی زنی آگاهیهای خود را بالا ببردٰ میتواند انرژی و احساس و عواطف خود را در جهت مثبت به كارگیرد و زندگی خود و زندگی زناشویی خویش را به بهشت تبدیل سازد.
زن ناآگاه و کمدانش، ندانسته انرژی و احساس و عواطف خود را در جهت منفی بهكار میگیرد و زندگی خود و زندگی زناشویی خویش را تبدیل به جهنم میكند.
«آلبرت انیشتین» فیزیكدان بزرگ و برندهی جایزهی نوبل نكتهی ظریفی را بیان میكند:
زنان به این امید ازدواج میكنند كه مردان را بعد از ازدواج تغییر دهند.
مردان به این امید ازدواج میكنند كه بعد از ازدواج هم مانند قبل رفتار كنند.
نتیجه این میشود كه بعد از ازدواج هر دو سرخورده و ناكام میشوند.
خیلی مهم است كه بدانیم: همهی انسانها در طول زندگی خود تغییر میكنند؛ «تغییر، اصل لاینفك زندگی است.» از اصل تغییر، میتوان آگاهانه در جهت رسیدن به هدفها، بهره جست. میبایست به تقویت عاملهایی پرداخت كه به تفاهم متقابل، همدلی دوطرفه، اعتماد و صداقت متقابل و قدرشناسی و احترام دوسویه منجر شود. میبایست آگاهانه تغییرهای مورد نیاز را در مسیر خواستههای درست سامان و جهت داد و عادتهای مثبت را آگاهانه جایگزین عادتهای منفی نمود.
دوشنبه 21/4/1389 - 12:18
شعر و قطعات ادبی
اى شفاى علّت بیمارها
پیش تو آسان، همه دشوارها
اى سرور سینه صاحبدلان
اى فروغ دیده بیدارها
اى به كینه ذات تو نابرده پى
عقل ها، اندیشه ها، پندارها
اى رهانیده زطوفان بلا
كشتى بى ناخدا را بارها
ریخته باران رحمت بى دریغ
بر سر گل ها، به پاى خارها
كرده از ابر كرامت بهره مند
خشك و تر، گلزارها، نى زارها
با خیال نرگس جادوى تو
در ضمیر عارفان گلزارها
مى كنم اقرار بر یكتایى ات
دور باد از جان من انكارها
روز رستاخیز چشم پرسرشك
با تو و لطف تو دارد كارها
تا چه خواهى كرد با شرمنده اى
كز گنه دارد به كف طومارها
گر نگردد دستگیرم عفو تو
واى بر من، با چنین كردارها
این تو و این لطف بى پایان تو
این من و این بانگ استغفارها
دوشنبه 21/4/1389 - 12:16
خواستگاری و نامزدی
بعضی از بحثها و جدالها غیرقابل حل هستند و بیشتر آنها منجر به نزاع، کینهتوزیِ خانوادگی، قطع دوستیها برای سالهای متمادی و طولانی، طلاق و حتی قتل و آدمکشی میشوند، در حالیکه مردم فراموش میکنند که میتوان به مباحث بزرگ و کوچک بدون اینکه به خونریزی و یا شکست دوستیهای عمیق منجر شود، خاتمه داد.
چگونه؟ با یک معذرتخواهی.
متأسفانه، گفتن «معذرت میخواهم»، آسان نیست، همانگونه که یادگیریِ فراموشکردن مسائل، برای فرد مشکل است.
برای ما بعضی مواقع، موقعیتهایی پیشمیآید که مجبور به عذرخواهی میشویم و ما آن را باور نداریم و نیز مواقعی وجود دارد که با اینکه میدانیم اشتباه از خودمان بوده اما پوزش نمیطلبیم.
چه چیزی باعث توقف ما برای عذرخواهی میشود؟
- از دست دادن نفوذ و اعتبارمان
- برهنه شدن روح و فکرمان
- قبول اشتباههایمان
- اعتراف و تصدیق پَستی و کهتری خود در اوج برتری و بزرگی
پس با داشتن قلبی سخاوتمند و شخصیتی قوی میتوانیم در شرایط لازم، پوزش خود را ابراز نماییم.
افرادی که در هنگام بروز اشتباه، از کردهی خود پشیمان و متأسف میگردند و بهدلیل مناعت طبع و اعتمادبهنفس و جرأت زیاد، معتقدند اشتباه کردهاند، افرادی هستند که در میان فامیل و اقوام، دوستان و اجتماع، از ارتباط سالمی برخوردارند.
حقیقت این است که ریشهی این رفتار، به دوران کودکی افراد بازمیگردد. روانشناسان کودک، هیچگاه از گفتن این مطلب مهم که «به کودکانتان عفو و بخشش و گفتن معذرت میخواهم را آموزش دهید»، خسته نمیشوند. افراد باید از کودکی، عذرخواهی پدرومادر خود را ببینند و همچنین پشیمانی و تأسف آنان از اشتباهشان را بشنوند. دیدن و شنیدن عذرخواهی پدر و مادر، پایه و اساس فرم ارتباطهای کودکانِ آنان در آینده میباشد.
رفتار، مشعل قوی گویشها میباشد. فرم کلمهها میتواند شراکت را بسازد و یا جنگ بیافریند. ما از کلمهها برای بیان احساسهای خود استفاده میکنیم و اگر نتوانیم احساس خود را در قالب کلمهها بیانکنیم، هیجانهای خود را بهصورت پرخاشگری بروز میدهیم.
ما میتوانیم احساسهای خود را در قالب کلمهها بیان کنیم و بگوییم «متأسفم»، به این دلیل که احساس تأسف میکنیم. ما میتوانیم بگوییم: «تو را بخشیدم»، به دلیل اینکه بخشنده هستیم. باور بیانِ تأسف میتواند دنیای زیبای خالی از تکبر را برای ما به ارمغان بیاورد.
زمانی که ما میگوییم «ببخشید»، به این دلیل است که ما احساس دیگران را درک مینماییم و عذرخواهی ما باید با احساس پشیمانی همراه باشد.
دوشنبه 21/4/1389 - 12:15