• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
  • تعداد بازديد :
  • 1071
  • پنج شنبه 1401/2/29
  • تاريخ :
 5 مرحله از غذا خوردن احساسی و چرا اتفاق می‌افتد؟

چرخهٔ پُرخوری‌های هیجانی را بشناسید

خوردن احساسی یا پُرخوری ناشی از هیجانات زمانی روی می‌دهد که فرد در واکنش به هیجانات ناخوشایندی که دارد، مثلاً خشم، استرس یا اندوه، غذا می‌خورد. خوردن هیجانی امروزه به دلیل فشارها و مشغله‌های زندگی روزمره رایج شده است. گزارشی جدید نشان داده ۳۸ درصد افراد بزرگسال به دلیل استرس سراغ پُرخوری یا خوردن غذاهای ناسالم می‌روند.

غذاخوردن احساسی
خوردن هیجانی مسئلهٔ کوچک و کم‌اهمیتی نیست. این نوع خوردن می‌تواند موجب چاقی، دیابت و دیگر مشکلات مرتبط با وزن شود. خوردن هیجانی یک نوع واکنش نسبت به استرس بوده و مکانیسمی است که اثرات استرس را موقتاً تسکین می‌دهد؛ اما موجب مشکلاتی در سلامت روان می‌شود زیرا اثرات روانی ناشی از گرفتار شدن در یک سیکل معیوب که شکستن آن بسیار سخت است، فرد را آزار خواهد داد. خوردن هیجانی چگونه شروع می‌شود و چرا مقابله با آن سخت است؟

مرحله اول: خوردن هیجانی با استرس شروع می‌شود

استرس، خودآگاه یا ناخودآگاه، برانگیزانندهٔ خوردن هیجانی است. استرس در حالی می‌تواند موجب هیجانی خوردن بشود که هیچ ارتباطی با غذا ندارد، مثلاً عصبانیت و خستگی به دلیل گیرافتادن در ترافیک می‌تواند باعث شود وسوسه شوید به اولین فروشگاهی که هله‌هوله دارد بروید و چیزی که دلتان در آن لحظه می‌خواهد بخرید و بخورید، مسلماً در این زمان به این فکر نمی‌کنید که صبر کنید تا به خانه برسید و غذای سالمی بخورید. استرس ناشی از بودن در یک موقعیت ناخوشایند، رنجی هیجانی ایجاد می‌کند که تمایل به خوردن چیزی راحت و خوشمزه را افزایش می‌دهد.

خوردن هیجانی را با یک راه سالم و مؤثرتر برای کنترل استرس در کوتاه‌مدت جایگزین نمایید. این راه می‌تواند بیرون رفتن و قدم‌زدن باشد، یک حمام داغ، مدیتیشن، ورزش‌کردن و یا صحبت‌کردن با کسی

وقتی بدن شما تحت استرس است، غدد آدرنالتان که بالای کلیه‌هایتان قرار دارند، کورتیزول ترشح می‌کنند و کورتیزول هورمونی است که اشتها و هوس غذاهای شیرین و چرب را بیشتر می‌کند. عامل ایجادکنندهٔ خوردن هیجانی، هیجانی است اما پای مؤلفهٔ فیزیولوژیکی نیز در میان است. سیستم عصبی سمپاتیک شما بیش از اندازه فعالیت کرده و سطح کورتیزولتان بالا می‌رود و کورتیزول هم هوس خوردن چیزهای شیرین و چرب و شور را در شما بیشتر می‌کند.

مرحله دوم: استرس موجب تمایل به خوردن می‌شود

همان‌طور که گفتیم غدد آدرنال شما در واکنش به استرس، کورتیزول ترشح می‌کنند، بنابراین تمایلتان به خوردن بیشتر می‌شود، اما با یک خوردن هیجانی شروع می‌شود. خوردن هیجانی راهی برای پیداکردن احساس راحتی و آرامش در موقعیتی است که به شما احساس ناراحتی و خستگی و بی‌قراری و افسردگی داده است، یا موقعیتی که کنترلی روی آن ندارید.
استرس ماشهٔ خوردن هیجانی را می‌کشد و تمایل به خوردن زمانی که استرس دارید نیز می‌تواند ریشه در کودکی‌تان داشته باشد. شاید وقتی کودک بودید یاد گرفتید که وقتی حوصله ندارید یا ناراحتید خوردن یک چیز شیرین حالتان را بهتر می‌کند. مثلاً بعضی از پدر و مادرها به‌عنوان پاداش یک رفتار خوب یا فرونشاندن ناراحتی کودک به او یک خوراکی شیرین مانند آب‌نبات، بستنی یا کیک می‌دهند. همین باعث تقویت این باور می‌شود که خوردن غذاهای شیرین و دم‌دستی باعث بهترشدن حال می‌شود و همین باور در تمام طول عمر فرد با او می‌ماند و به‌عنوان یک بزرگسال نیز ناآگاهانه در عادت‌های او نقش بازی می‌کند. مغز شما فراتر از هشیاری‌تان به شما می‌گوید، بر اساس الگوهای گذشته، چیزی که خوشمزه باشد استرستان را تسکین می‌دهد. به‌مرورزمان، خوردن به‌منظور تسکین استرس و ناراحتی تبدیل به یک عادت شده و احساسات خوبی که با خوردن به آن‌ها می‌رسید، قوی و قوی‌تر شده و این عادت در شما نهادینه می‌شود.

مرحله سوم: پُرخوری می‌کنید

وقتی هوس پُرخوری کردن به‌واسطهٔ استرس در شما شعله‌ور می‌شود، به‌راحتی سراغ شکلات و کیک و پیتزا و یا هر چه در یخچال و کابینت آشپزخانه دارید می‌روید. بیشتر غذاهایی که افراد وقتی استرس دارند می‌خورند سالم یا سیرکننده نیستند. همچنین این غذاها مانند غذاهای فیبردار و طبیعی، اشتهایتان را کم نمی‌کنند؛ بنابراین همچنان به خوردنشان ادامه می‌دهید تا تمامشان کنید، مثلاً تا بستهٔ چیپس را خالی نکنید دست بردار نیستید!

مرحله چهارم: احساس گناه می‌کنید

بعد از پُرخوری، احساس گناه سراغتان می‌آید. تقریباً نیمی از کسانی که پُرخوری می‌کنند یا غذاهای ناسالم می‌خورند، نسبت به کاری که کرده‌اند احساس گناه و پشیمانی می‌کنند. احساس گناه یک هیجان بی‌ثمر بوده و تنها یک مکانیسم مؤثر برای هیجاناتی به شمار می‌رود که با آنها درگیرید و مشکلی را حل نمی‌کند. در واقع، این احساس گناه حتی می‌تواند شرایط را بدتر هم بکند.
راه‌حل این است که خوردن هیجانی را با یک راه سالم و مؤثرتر برای کنترل استرس در کوتاه‌مدت جایگزین نمایید. این راه می‌تواند بیرون رفتن و قدم‌زدن باشد، یک حمام داغ، مدیتیشن، ورزش‌کردن و یا صحبت‌کردن با کسی. خیلی مهم است که به‌عنوان یک راهکار بلندمدت، روشی برای غلبه بر عواملی که سبب خوردن هیجانی‌تان می‌شوند پیدا کنید. متأسفانه احساس گناه ِ برطرف نشده منجر به مرحلهٔ پنجم سیکل معیوب ِخوردن هیجانی می‌شود:

مرحله پنجم: احساس گناه موجب احساس سست و بی‌اراده بودن می‌شود

اگر این الگوی هیجانی خوردن را ادامه دهید و تکرار کنید، احساس خواهید کرد هیچ کنترلی روی خودتان ندارید و این تنها موقعیت را بدتر می‌کند. احساس بی‌اراده بودنی که در اثر خوردن هیجانی به شما دست می‌دهد، به اعتماد به نفستان آسیب زده و برداشتن قدم‌های مثبت برای تغییر رفتار را سخت‌تر می‌کند. در این شرایط احساس خواهید کرد ضعیف هستید و نمی‌توانید دست به اقدامی بزنید تا به خودتان کمک کنید و راهی برای مشکلات و مسائلی که باعث استرستان می‌شوند بیابید.
کلام پایانی
کنترل خوردن هیجانی یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد اما، خیلی از افراد موفق می‌شوند و به سمت راه‌های سالمی برای مدیریت استرس خود روی می‌آورند. همه چیز با شناختن عوامل استرس برانگیز، بالابردن میزان آگاهی و پیگیر بودن شروع می‌شود. سپس پیداکردن روش‌هایی مؤثرتر برای کنترل اشتها و استرس، این مسیر را تکمیل خواهد کرد. برخی از افراد به‌تنهایی می‌توانند این کار را انجام دهند اما عده‌ای ممکن است نیاز به یک درمانگر داشته باشند. به‌هرحال این تغییر چیزی است که به زمان و تلاش نیاز دارد. همچنین لازم است سبک زندگی سالمی در پیش بگیرید، چون یک سبک زندگی ارتباط تنگاتنگی با عادت‌های سالم و ناسالم ما دارد.
اگر در خصوص این موضوع سوالی داشتید، به مشاوره تبیان مراجعه نمایید .
UserName