قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است … قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
منبع :ارسالی از یک دوست
روزی از روزها، پادشاهی سالخورده که دو پسرش را در جنگ با دشمنان از دست داده بود، تصمیم گرفت برای خود جانشینی انتخاب کند. پادشاه تمام جوانان شهر را جمع کرد و به هر کدام دانه ی گیاهی داد و از آنها خواست، دانه را در یک گلدان بکارند تا دانه رشد کند و گیاه رشد کرده را در روز معینی نزد او بیاورند. پینک یکی از آن جوان ها بود و تصمیم داشت.... تمام تلاش خود را برای پادشاه شدن بکار گیرد، بنابراین با تمام جدیت تلاش کرد تا دانه را پرورش دهد ولی موفق نشد. به این فکر افتاد که دانه را در آب و هوای دیگری پرورش دهد، به همین دلیل به کوهستان رفت و خاک آنجا را هم آزمایش کرد ولی موفق نشد. پینک حتی با کشاورزان دهکده های اطراف شهر مشورت کرد ولی همه این کارها بی فایده بود و نتوانست گیاه را پرورش دهد. بالاخره روز موعود فرا رسید. همه جوان ها در قصر پادشاه جمع شده و گیاه کوچک خودشان را در گلدان برای پادشاه آورده بودند. پادشاه به همه گلدان ها نگاه کرد. وقتی نوبت به پینک رسید، پادشاه از او پرسید: پس گیاه تو کو؟ پینک ماجرا را برای پادشاه تعریف کرد... در این هنگام پادشاه دست پینک را بالا برد و او را جانشین خود اعلام کرد! همه جوانان به این انتخاب پادشاه اعتراض کردند. پادشاه روی تخت نشست و گفت: این جوان درستکارترین جوان شهر است. من قبلاً همه دانه ها را در آب جوشانده بودم، بنابراین هیچ یک از دانه ها نمی بایست رشد می کردند. پادشاه ادامه داد: مردم به پادشاهی نیاز دارند که در عین راستگویی و درستکاری با آنها صادق باشد، نه آن پادشاهی که برای رسیدن به قدرت و حفظ آن دست به هر عمل ریا کارانه ای بزند!
عشق یك جوشش كور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است دوست داشتن از روح طلوع می كند و تا هر جا كه یك روح ارتفاع دارد ، دوستداشتن نیز هنگام با او اوج می گیرد. عشق در غالب دل ها ، در شكل ها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی می شود ودارای صفات و حالات و مظاهر مشتركی است. اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها بر خلاف غریزه هاهركدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می توان گفت : كه به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست. عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد. ما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می كند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست. عشق ، در هر رنگی و سطحی ، با زیبایی محسوس ، در نهان یا آشكار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور می گوید: شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید ، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه كنید. اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی های روح كه زیبایی های محسوس را بگونه ای دیگر می بیند. عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است. اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت. عشق با دوری و نزدیكی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می شود ، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می كشد. و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار وپرهیززنده و نیرومند می ماند. اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است، دنیایش دنیای دیگری است. عشق جوششی یكجانبه است. به معشوق نمی اندیشد كه كیست یك خود جوششی ذاتی است ، و از ین رو همیشه اشتباه می كند و در انتخاب بسختی می لغزد و یا همواره یكجانبه می ماند و گاه ، میان دو بیگانه نا همانند ، عشقی جرقه می زند و چون در تاریكی است و یكدیگر را نمی بینند ، پس از انفجار این صاعقه است كه در پرتو رو شنایی آن ، چهره یكدیگر را می توانند دید و در اینجا است كه گاه ، پس جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق كه در چهره هم می نگرند ، احساس می كنند كه هم را نمی شناسند و بیگانگی و نا آشنا یی پس از عشق درد كوچكی نیست . اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می كند و ازین رو است كه همواره پس از آشنایی پدید می آید ، و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یكدیگر می خوانند ، و پس از آشنا شدن است كه خودمانی می شوند. دو روح ، نه دو نفر ، كه ممكن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی ها احساس خودمانی بودن كنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است كه بسادگی از زیر دست احساس و فهم می گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ كلام یكدیگر احساس می شود و از این منزل است كه ناگهان ، خودبخود ،دو همسفر به چشم می بینند كه به پهندشت بی كرانه مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لك دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاك و صمیمی ایمان در برابرشان باز می شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یك معبد متروك كه در محراب پنهانی آن ، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می آورد . دوست داشتن هر لحظه پیام الهام های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستانهای دیگر را بهمراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه ، بر سر و روی این دو میزند. عشق ، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست. اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می كند و با خود به قله بلند اشراق می برد دکتر علی شریعتی
منبع: ارسالی از یک دوست
تصور کنید حساب بانکی دارید که در آن هر روز صبح 86400 تومان به حساب شما واریز می گردد و شما فقط تا اخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید چون اخر وقت حساب شما خود به خود خالی می شود. در این صورت شما چه خواهید کرد ؟ البته سعی می کنید تا اخرین ریال را خرج کنید! هر یک از ما یک چنین حساب بانکی داریم ؛ حساب بانکی زمان! هر روز صبح در بانک زمان شما 86400 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد . هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود. ارزش یک سال را دانش اموزی که مردود شده ، می داند. ارزش یک ماه را مادری که فرزند نارس به دنیا اورده ، می داند. ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند. ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را می کشد. ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده . ارزش یک ثانیه را ان که از تصادفی مرگبار جان به در برده ، می داند. باور کنیدهر لحظه گنج بزرگی است ! گنجتان را اسان از دست ندهید! به یاد داشته باشید: زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند! فراموش نکنید: دیروز به تاریخ پیوست. فردا معما است. و امروز هدیه است
منبع: یک دوست
مسئله وجود خداوند همواره بهعنوان یکی از سرفصلهای مهم کاوشهای فلسفی مطرح بوده است و در طول تاریخ فلسفه، فلاسفه متعلق به مشربهای مختلف فکری به بیان و سنجش استدلالهایی له یا علیه وجود خداوند پرداختهاند. مسئله وجود خداوند همواره بهعنوان یکی از سرفصلهای مهم کاوشهای فلسفی مطرح بوده است و در طول تاریخ فلسفه، فلاسفه متعلق به مشربهای مختلف فکری به بیان و سنجش استدلالهایی له یا علیه وجود خداوند پرداختهاند. معمولاً نظر متکلمان مسلمان این بوده است که وجود خداوند بدیهی است. از نظر بسیاری از فلاسفه خداباور همچون آکوئیناس وجود خدا بدیهی نیست و نیاز به اثبات دارد و مسلما از نظر فلاسفه ندانمگرا و بیخدا وجود خدا بدیهی نیست. از سوی دیگر برخی از فلاسفه خداباور مانند ابنسینا و ملاصدرا ضمن اذعان به بداهت وجود خدا، به دفاع از براهین اثبات وجود خدا پرداختند و آن را مایه تنبه و توجه بیشتر به این امر بدیهی دانستند. برهانهای اثبات وجود خدا در آیینها، مذهبها و مکتبها بسیار مورد توجه بودهاند و در طول تاریخ برهانهای زیادی در اثبات وجود خدا ارائه شدهاست. دکتر محمد محمدرضایی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران مدعی است که در کنار براهین اثبات وجود خداوند میتوان از قرآن کریم بهعنوان معجزه جاودان بر اثبات وجود خداوند استدلال کرد. تاکنون چندین کتاب و مقاله از او منتشر شده است. «تجربه دینی بشر»، «الهیات فلسفی»، «مبانی فلسفه مسیحیت»، «تبیین و نقد فلسفه اخلاق و عرفان»، «براهین اثبات خدا در فلسفه غرب» و «خدا از نگاه امام علی(ع)» از جمله این آثار است. آقای دکتر، در طول تاریخ فلسفه چه دیدگاهی در مورد لزوم و ضرورت اثبات وجود خداوند مطرح بوده و تاکنون چه برهانهایی در این باره اقامه شده است؟ یکی از موضوعات اساسی ادیان و اصولا یکی از موضوعات و دغدغههای اصلی انسان، مسئله وجود خداوند است. متکلمان و فیلسوفان هر کدام در طول تاریخ براساس ذوق و سلیقه خودشان تلاش کردند استدلالهایی را برای اثبات وجود خداوند مطرح کنند؛ البته دیدگاه دیگری در باب وجود خداوند وجود دارد که معتقد است وجود خداوند بدیهی است و نیاز به استدلال ندارد. درک خداوند امری فطری است که با کمترین توجهی به آن انسانها میتوانند متوجه خالق و آفریدگار خود شوند. همچنین برخی از فلاسفهای که قائل به بداهت وجود خداوند هستند در عین حال معتقدند که در واقع استدلالها انسان را متوجه و متنبه میکند و بهوجود خداوند تنبه میدهد و در نتیجه این استدلالها لازم است. برخیها هم معتقدند که باید بر وجود خداوند استدلال بیاوریم، البته در طول تاریخ استدلالهایی بر وجود خداوند مطرح شده است. از قدیمالایام تاکنون استدلالهای فراوانی بر وجود خداوند ارائه شده و هر فیلسوفی براساس تفکر فلسفی خود سعی کرده که استدلالی بر وجود خداوند اقامه کند، مثلا اگر به تاریخ فلسفه نگاه کنیم برهان صدیقین یا برهان وجوب و امکان به نام ابنسینا یا احتمالا به نام فارابی و برهان امکان فقری، برهان حرکت جوهری بر اثبات وجود خداوند به نام ملاصدرا ثبت شده است، همچنین برهان اخلاقی بر وجود خداوند به نام ایمانوئل کانت مشهور شده است و برهان وجودی (آنتولوژی) به نام قدیس آنسلم ثبت شده است؛ بالاخره هر کسی با توجه به ذوق و سلیقه و استعداد خود سعی کرده راهی را برای اثبات وجود خداوند بیابد. شما معتقدید که در کنار دلایل ارائه شده و برهانهای ثابت شده میتوان از قرآن کریم که کلام خداوند و معجزه پیامبر اسلام(ص) است بهره برد. در این مورد توضیح بیشتری ارائه میدهید؟ در تحقیقاتم تلاش کردهام راه جدیدی را برای اثبات وجود خداوند بگشایم و آن اینکه خود قرآن میتواند دلیلی بر اثبات وجود خداوند باشد؛ متکلمان و فلاسفه اسلامی از این مسئله قدری غفلت کردند و اگر کتابهای کلامی و فلسفی فیلسوفان اسلامی را مشاهده کنیم در کنار براهین اثبات وجود خداوند، قرآن کریم را ذکر نکردند. من متوجه شدم که قرآن کریم میتواند دلیل بسیار خوبی بر وجود خداوند باشد، علاوه بر اینکه کتاب هدایت برای انسانها معجزه جاودانهای است که خداوند در اختیار پیامبر(ص) قرار داده برای اینکه انسانها را به سعادت برساند. در عین حال قرآن کریم میتواند دلیلی بر وجود خداوند باشد؛ یعنی همان طور که میتوانیم از نظم عالم و خلقت انسان پی بهوجود خداوند ببریم، میتوانیم از تأمل در قرآن کریم وجود خداوند را اثبات کنیم و این شاید دلیلی بسیار قوی باشد بر این مسئله که سعی کردیم این ادعا را بهصورت استدلالی مطرح کنیم. متکلمان و فیلسوفان اسلامی، معجزه را دلیل قطعی بر صدق ادعای مدعی نبوت میدانند که با اراده خداوند در اختیار پیامبران قرار داده شده تا بتواند دلیل صدق گفتار آنها باشد. در این مقوله گفته شده که معجزاتی مانند اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع) یا زنده شدن مردگان و جاری شدن چشمه و... میتواند دلیل صدق مدعی نبوت باشد، اما قرآن کریم ویژگیهایی دارد که دلیل حقانیت آن در خود قرآن وجود دارد؛ یعنی قرآن مجید در عین حالی که میتواند مدعی صدق نبوت باشد در واقع خود کلام خداوند دلیل حقانیت خودش هست؛ یعنی اینها دو چیز مجزایی نیستند که معجزه یک طرف و کلام خداوند در طرف دیگر وجود داشته باشد و معجزه تنها دلیلی بر صدق گفتار پیامبر(ص) باشد، بلکه خود این معجزه که کلام خداوند است حقانیتش در خودش وجود دارد و از مواردی است که شک و شبههای در آن نیست. خداوند میفرماید: «اگر شما شک و شبههای دارید آیهای مانند قرآن بیاورید.» خداوند از زبان پیامبر(ص) میفرماید: «اگر مشرکان میگفتند جایی از قرآن را تغییر بدهد، بگو من از جانب خودم نمیتوانم تغییری در این قرآن ایجاد کنم». پس قرآن دارای ویژگیای است که حقانیت آن در خودش هست. شما در استدلال این نظریه به چه مستنداتی توجه کردید؟ در این استدلال هم بهدلیل نقلی توجه کردیم و هم بهدلیل عقلی. روایات معصومین(ع) هم ما را متوجه کرده که اگر قرآن مورد تأمل قرار گیرد انسان به خداوند میرسد؛ یعنی همان طوری که قرآن میفرماید: «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ؛ آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده» معتقدم اگر به آیات قرآن هم توجه کنیم این آیات هم میتواند ما را به خداوند برساند و خود قرآن کریم و روایات مؤید این مسئله هستند. مثلا شما در قرآن مشاهده میکنید که آیهای هست «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِالله لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا؛ آیا در [معانی] قرآن نمیاندیشند، اگر از جانب غیرخدا بود قطعا در آن اختلاف بسیاری مییافتند.» چون در قرآن کریم اختلاف نیست، وقتی در آن دقت کنیم پس معلوم میشود که از جانب خداوند نازل شده است. خود خداوند هم این کتاب را دلیلی بر وجود خود دانسته است. همان طوری که ملاصدرا میگوید، من حرکت جوهری را از آیات قرآن برگرفتم؛ همان آیهای که میفرماید: «وَتَرَی الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَهً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَالله الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ؛ و کوهها را میبینی [و] میپنداری که آنها بیحرکتند و حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند [این] صنع خدایی است که هر چیزی را در کمال استواری پدید آورده است. در حقیقت او به آنچه انجام میدهید آگاه است.» ملاصدرا میگوید من از این آیه حرکت جوهری را استنباط و آنرا استدلالی کردم. مراحل استدلال شما در اثبات این نظریه چگونه است؟ مراحل استدلال این است که قرآن معجزه است؛ این معجزه بودن قرآن کریم ثابت است یعنی قرآن تحدی کرده و اعلام میکند که من معجزه هستم، اگر هر کسی شک و شبههای دارد مثل و مانند این را بیاورد. در واقع تمام متکلمان اسلامی این را قبول دارند و حتی متفکران ادیان دیگر هم به این امر گردن نهادند. دوم اینکه پیامبر(ص) بهدلیل آنکه درس نخوانده بوده نمیتواند آورنده قرآن کریم باشد. سوم اینکه براساس اصل علیت هر معلولی بهعلت محتاج است و از آنجا که قرآن مصداق معلول است نیازمند علتی است. علت پدیدآورنده قرآن پیامبر اسلام(ص) نیستند زیرا ایشان درس نخوانده و امی بودند. چهارم اینکه از آنجا که در قرآن کریم هیچ اختلاف و ناسازگاریای وجود ندارد پدیدآورنده قرآن نمیتواند از سنخ موجوداتی باشد که در معرض حرکت، دگرگونی و تکامل هستند، چون تحول و تکامل در ذات علت، تحول در ذات معلول را در پی دارد. پنجم اینکه علت و پدید آورنده قرآن نمیتواند از سنخ موجودات امکانی، مادی و... باشد زیرا همه موجودات امکانی متصف به حدود ذاتی هستند که ذات آنها دمادم از علت، وجود جدیدی را دریافت میکند. نتیجه اینکه قرآن کریم بهعنوان یک معجزه نیازمند علت است و علت آن هم خداوند علیم و حکیم و خالق همه هستی است. بنابراین از این طریق میتوانیم وجود خداوند را اثبات کنیم. البته برخی از متفکران و مفسران بزرگ این برهان را ناکارآمد دانستهاند که در تحقیق خودمان سعی کردهایم به اشکالات آنها پاسخ داده شود و اثبات کنیم که قرآن میتواند دلیلی بر وجود خداوند باشد. یکی از اشکالاتی که میتوان بر این نظریه بیان کرد این است که کسانی که رخدادهای غیرعادی را نیازموده باشند و در واقع تجارب مربوط به این حوادث بهصورت یقینی به آنها منتقل نشده باشد، میتوانند در اصل وقایع یاد شده تردید کنند؛ به عبارتی در واقع ما که معجزه را تجربه نکردیم نمیتوانیم یقین کنیم که چنین معجزهای اتفاق افتاده است، شما چه پاسخی به این اشکال دارید؟ این اشکال شاید در مورد معجزات فعلی صادق باشد، تبدیل عصا به اژدها در گذشته اتفاق افتاده و ما باید از راههایی به آن یقین پیدا کنیم، ولی کسانی که یقین ندارند این معجزه نمیتواند استدلالی بر وجود خداوند باشد، اما قرآن کریم معجزه قولی است؛ یعنی اینکه قرآن کریم اکنون موجود است و تا آخر حیات انسانها هم وجود دارد، لذا این اشکال متوجه قرآن کریم نمیتواند باشد. قرآن اکنون در دسترس همه افراد قرار گرفته است، پس نمیتوان در اصل وجود آن همانند سایر معجزات شک کرد. خود قرآن هم میفرماید: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ؛ این است کتابی که در [حقانیت] آن هیچ تردیدی نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است.» یا به تعبیر دیگری میگوید: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا؛ ای مردم در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است و ما به سوی شما نوری تابناک فرو فرستادهایم.»
منبع:تبیان تبریز
پژوهشگران آمریکایی در بررسیهای خود دریافتند که چرا نابینایان به سرعت می توانند اطلاعات لمسی را پردازش کنند. به گزارش خبرگزاری مهر، مغز در کسری از ثانیه می تواند یک تصویر، یک صدا و یا یک احساس لمس را ثبت کند. اکنون گروهی از دانشگاه مک مستر در کالیفرنیا به سرپرستی "دنیل گولدریش" دریافتند نابینایانی که به جای حس بینایی از حس لامسه استفاده می کنند از پردازش نورونی متفاوتی برخوردارند. "دنیل گولدریش" در این خصوص توضیح داد: "نتایج بررسیهای ما نشان می دهند روشی وجود دارد که با آن مغز در فقدان حس بینایی، حس لامسه را شتاب می بخشد. به اعتقاد ما توانایی پردازش سریع اطلاعات احتمالا با کیفیت زندگی افراد نابینا افزایش می یابد. به طوریکه از بین افراد نابینای مادرزاد، نابینای پس از تولد و افراد سالم، افراد نابینای مادرزاد از حداکثر سرعت پردازش اطلاعات لامسه ای برخوردارند." به منظور دستیابی به این نتایج، توانایی لامسه 89 فرد که 57 نفر آنها از سطوح مختلف نقص بینایی رنج می بردند مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشات از شرکت کنندگان خواسته شد که حرکت یک کاوشگر کوچک لرزاننده را بر روی نوک انگشتان خود شرح دهند. در این بررسی، یک تحریک لمسی سبک در ادامه یک تحریک لمسی شدیدتر و طولانی تر برای داوطلبان تجویز شد. اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که 22 شرکت کننده ای که از زمان تولد نابینا بودند در دوره آزمایشات بهتر از افراد بینا و افراد با نابینایی پس از تولد عمل می کردند. براساس گزارش Scientific American، در این بررسیها مشخص شد افراد با نابینایی از زمان تولد قادرند اطلاعات لامسه ای را بسیار سریعتر از افراد عادی درک کنند. درحقیقت، در این افراد فضاهایی از مغز که مربوط به پردازش اطلاعات بینایی است به پردازش اطلاعات لامسه ای می پردازند
منبع : تبیان تبریز
کارشناسان تغذیه میگویند: مصرف حتی مقادیر اندکی از اسیدهای چرب امگا ـ 3 که به طور معمول در غذاهایی مثل ماهی آزاد یا ماهیهای چرب دیگر یافت میشوند، برای کمک به برطرف کردن بیماریهای لثه مفید است. به گزارش ایسنا، این کارشناسان با بررسی آزمایشاتی روی 9 هزار و 200 فرد بالغ بین سالهای 1999 تا 2004 به این نتایج دست یافتند. این کارشناسان متوجه شدند که مصرف اسیدهای چرب امگا ـ 3 احتمال ابتلا به بیماریهای لثه را 23 تا 30 درصد کاهش میدهد. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، این متخصصان به ویژه تاکید کردند که دو نوع PHA و EPA از این اسیدهای چرب برای کاهش خطر بروز بیماریهای لثه مفید هستند. این یافته در مجله انجمن آمریکایی رژیمیها منتشر شده است.
طبق گزارش سازمانهای ذیربط از جمله پزشكی قانونی بیشترین درصد مسمومیتها، مسمومیت ناشی از مونواكسیدكربن و مسمومیتهای دارویی است و لازم است هموطنان برای پیشگیری از ابتلا به مسمومیت نحوه استفاده و نگهداری صحیح فرآوردههای دارویی و جلوگیری از مسمومیت با مونواكسیدكربن را بیاموزند. مردم با دریافت آموزش عمومی نحوه استفاده از داروها و مواد شیمیایی محیط زندگی خود را برای پیشیگری از مسمومیتها در كودكان ایمنسازی كنند. به گزارش وبدا مركز اطلاعرسانی داروها و سموم معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی در هفته پیشگیری از مسمومیتها ضمن بیان این مطلب گفت: طبق گزارش سازمانهای ذیربط از جمله پزشكی قانونی بیشترین درصد مسمومیتها، مسمومیت ناشی از مونواكسیدكربن و مسمومیتهای دارویی است و لازم است هموطنان برای پیشگیری از ابتلا به مسمومیت نحوه استفاده و نگهداری صحیح فرآوردههای دارویی و جلوگیری از مسمومیت با مونواكسیدكربن را بیاموزند. بنابراین گزارش استفاده از ظرف Chid proof در بستهبندیهای دارویی و شیمیایی، الصاق برچسب كامل بر روی بستهبندی مواد شیمیایی و شوینده (شامل اجزای سازنده فرآورده و نحوه برخورد با مسمومیت اتفاقی با آن)، همكاری در جایگزینی سموم بسیار خطرناك با سموم با خطر كمتر در مصارف خانگی اقدامات دیگر در جهت كاهش بروز مسمومیتها در افراد جامعه هستند.
روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقٿ شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص خواست به پروانه کمک کندو با یك قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثهاش ضعیٿ و بالهایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد . او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و پرواز كند؛ اما نه تنها چنین نشد و برعكس ، پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند . آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد . گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم ؛به اندازه کافی قوی نمیشدیم و هر گز نمی توانستیم پرواز کنیم.
دروغگویی می میرد و به جهان آخرت می رود. در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی روی آن قرار گرفته بود. از یکی از فرشتگان می پرسد “این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟” فرشته پاسخ می دهد :”این ساعت ها ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد و هر بار آن فرد یک دروغ بگو ید عقربه ی ساعت یک درجه جلوتر میرود”. مرد گفت :”چه جالب آن ساعت کیه؟!” فرشته پاسخ داد :”مادر ترزا او حتی یک دروغ هم نگفته بنابراین ساعتش اصلاً حرکت نکرده است. - وای باور کردنی نیست . خوب آن ساعت کیه؟ فرشته پاسخ داد : ساعت آبراهام لینکلن(رئیس جمهور سابق آمریکا) عقربه اش دوبار تکان خورد! - خیلی جالبه راستی ساعت من کجاست ؟ فرشته پاسخ داد : آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند.