شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی جامه تقویی که من در همه عمر بافتم
بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت بی تو به دست خویشتن سینهی خود شکافتم
از تف آتش غمم صدره اگر چه تافتی آینهسان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم
« هاتف اصفهانی »
یار باش ، اغیار مباش.
کمال انسان درتصرف دل است ،
باقی مثال آب وگِل است .
« خواجه عبدالله انصاری »
در طی یک تحقیق که روی بیش از 2 هزار و 500 پدر و مادر انجام شد ، محققان سوالاتی را که پاسخ دادنش برای والدین دشوار است بررسی کردند. در این تحقیقات مشخص شد والدین نمیتوانند به بسیاری از سوالات فرزندانشان از جمله آن که "چرا آسمان آبی است؟ " یا "مفهوم بینهایت چیست؟" پاسخ بدهند و به سوالاتی مانند آنکه "نوزادان چگونه متولد میشوند؟" پاسخ درستی نمیدهند. در این مطالعه مشخص شد بسیاری از سوالات پایه ای کودکان در مورد سیاره زمین ، فضا و بدن انسان است که در بسیاری از موارد والدین پاسخ درستی برای این سوالات ندارند. از دشوارترین سوالاتی که والدین معمولا نمیتوانند به آنها پاسخ بدهند میتوان به سوالاتی مانند " جریان برق چگونه ساخته میشود؟" ، "سیاهچالهها چیستند ؟ " و "مفهوم بینهایت چیست ؟" اشاره کرد. این تحقیقات نشان میدهد در بسیاری از مواقع والدین در مورد این سوالات پاسخ درستی به کودکان خود نمیدهند و سعی میکنند با پاسخهای جعلی و من درآوردی کودک خود را قانع کنند. برای مثال تحقیقات روی مادران انگلیسی نشان میدهد در پاسخ به این سوال که "نوزادان از کجا میآیند؟" نزدیک به 70 درصد از آنها اعلام میکند لک لکها بچهها را برای مادران میآورند و 23 درصد نیز در پاسخ میگویند آنها را زیر بوتهها پیدا کرده اند همچنین در این تحقیقات مشخص شد متوسط سنی که والدین حقیقت را در مورد بسیاری از این گونه سوالات به کودکان خود میگویند ده سالگی است. از دیگر سوالاتی که والدین در پاسخ دادن آن به مشکل برمیخورند سوالات مذهبی و سوال در مورد خداست. برای مثال در پاسخ به این که سوال که " بعد از مرگ انسانها به کجا میروند؟ " 40 درصد از والدین به بچههایشان میگویند یا به بهشت یا به جهنم میروند و 25 درصد نیز اعلام میکنند بعد از مرگ انسان تبدیل به یک فرشته میشود. بررسیها نشان میدهد امروزه بسیاری از والدین برای یافتن پاسخ این سوالات به اینترنت مراجعه میکنند به طوری که 56 درصد از والدین اعلام کردند در این موارد پاسخ خود را از اینترنت دریافت میکنند. ده درصد از والدین نیز اقرار کردند که در این مواقع پاسخی را از خود میسازند.40 درصد از والدین اعلام کردند زمانی که پاسخ فرزندانشان را نمیدانند احساس خجالت و بیکفایتی میکنند و به همین دلیل بسیاری از آنها سعی میکنند حتی با پاسخ اشتباه به سوالات فرزندانشان جواب بدهند. از جمله سوالاتی که والدین در پاسخ به آنها به مشکل برمیخورند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1.جریان برق چگونه تولید میشود؟ 2.سیاهچالهها چه چیزی هستند؟ 3.بی نهایت یعنی چه؟ 4.چرا آسمان آبی است؟ 5.چرا ما سال کبیسه داریم؟ 6.پرندگان چگونه پرواز میکنند؟ 7.چرا پیاز اشک ما را درمیآورد؟ 8.بادها از کجا میآیند؟ 9.چرا آب دریا شور است؟ 10.جهان چه قدر بزرگ است؟ 11.بعد از مرگ برای ما چه اتفاقی میافتد؟ 12.عدد اول چیست؟ 13.آیا خدا واقعی است؟ 14.رعد و برق چگونه به وجود میآید؟ 15.چرا ما پلک میزنیم؟ 16بچهها از کجا میآیند؟ 17.هواپیما چگونه پرواز میکند؟ 18.زمان چیست؟ 19.آبهای زمین از کجا میآیند؟
تلگراف ، 8 ژانویه
منبع : خبر آن لاین
بنا بر گزارش خبرگزاری رویترز در اثر کاهش دما و بارش برف که در 50 سال اخیر بیسابقه توصیف شده، قیمت سبزیها در چین افزایش یافته است.
الهی اگر از دنیا نصیبی است به بیگانگان دادم،
و اگر از عقبی مرا ذخیره یی است به مومنان دادم .
در دنیا مرا یاد تو بس و
در عقبا مرا دیدار تو بس
دنیا و عقبا دو متاعند بهایی و دید نقدیست عطائی
«خواجه عبدالله انصاری »
بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار! خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی پوشی به کام باده رنگین نمی نوشی ز جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می باید تهی است ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار گر نکویی شیشه غم را به سنگ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
« فریدون مشیری »
منبع: بازیاب
من به غیر از تــــو نخواهم ، چه بدانی ، چه ندانی
از درت روی نتــــــــابم ، چه بخوانی ، چه برانی دل من میل تـــــــو دارد ، چه بجوئی چه نجوئی
دیده ام جـای تــــو باشد ، چه بـمانی ، چه نـمانی مـن کـه بیمار تـــــو هستم ، چه بپرسی چه نپرسی
جان به راه تـــــــو سپارم ، چه بدانی ، چه ندانی میتوانی به همه عـمر ، دلم را بفریبی
ور بکوشی ز دل من بگریزی ، نتوانی دل من سوی تــــــو آید ، بزنی یا بپذیری
بوســــه ات جان بفزایـد ، بدهی یـا بستانی جانی از بهر تـو دارم ، چه بخواهی چه نخواهی
شعرم آهنگ تــو دارد ، چه بخوانی چه نخوانی
« مهدی سهیلی »