روز سوم خرداد سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یك سال و نیم اشغال به دست بعثیان است. خرمشهر برای ملت ایران تنها یك شهر نیست، بلكه تاریخ گویای پایداری، ایثار، مقاومت و جاودانگی انقلاب است.
عراق پس از تمهیدات سیاسی و نظامی با 563 مورد تجاوز زمینی، 221 مورد تجاوز هوایی و 24 مورد تجاوز دریایی، در ساعت 14:15 بعدازظهر 31 شهریور 59 با سه فروند میگ 23 فرودگاه بینالمللی تهران را به تقلید از حمله نیروی هوایی اسراییل در جنگ شش روزه علیه اعراب (مصر) مورد تجاوز قرار داد و به این ترتیب خوی توسعهطلبانه و تجاوزگری خود را آشكار كرد و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران رسماً آغاز شد. صدام در این روز به مركز فرماندهی ارتش آمد تا در اتاق ویژه عملیات از نزدیك در جریان اولین روز جنگ با ایران قرار گیرد. او در حالی كه چفیه قرمز رنگی بر سر داشت و نوار فشنگی به دور كمرش بسته بود، وارد اتاق اصلی هدایت عملیات میشود. ژنرال عدنان خیرالله، وزیر دفاع عراق به استقبال صدام آمده و به او میگوید: «سرورم! جوانان ما بیست دقیقه قبل به پرواز درآمدند.»
صدام در پاسخ به او میگوید: «نیم ساعت دیگر كمر ایران را خواهند شكست.»
بعدازظهر 31 شهریور ماه سال 59 خرمشهر زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. انبوهی از آتش خمپارهها و توپهای دشمن روی شهر، همه غافلگیر شده بودند و حیران. شهر در آتش میسوخت و صدای انفجار لحظهای قطع نمیشد. طولی نكشید كه بیمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهیدان. زنان و كودكان و سالخوردگان، آواره بیابانها و جادهها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روی به مسجد جامع(نماد مقاومت) و دیگر پایگاهها آوردند تا برای مقاومت سازماندهی شوند.
گروههای مقاومت به سرعت شكل گرفت و در محورهای هجوم، جنگ و گریز شروع شد. آن طرف از توپخانه، تانك، خمپارهانداز، مسلسلهای سنگین و قوای زرهی بهره میبرد و این طرف فقط چند تفنگ امیك، ژ3، بطریهای آتشزا و چند آرپی جی داشت.
34 روز مقاومت و تلاش در این وضعیت اگر چه بسیاری از مدافعان شهر را به كام شهادت كشاند ولی دشمن را در دستیابی سریع به اهدافش و اشغال سریع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونینشهر شد و به دست دشمن افتاد.
چهارم آبان 59 را باید روز پایان حماسه خونین شهر نامید؛ حماسهای كه در 34 روز جلوه كرد. این روز، روز اشغال شهری است كه مدافعانش طی 34 روز نبرد و تلاش شبانهروزی كوشیدند با ادای تكلیف الهی خود دشمن را از گسترش تجاوز به ایران اسلامی باز دارند.
خرمشهر اشغال شد، لكن حماسهها، ایستادگیها و جانبازیهایی آفرید كه اولاً افتخاری بزرگ را در تاریخ این مرز و بوم به ثبت رساند، ثانیاً باعث شد دشمن بیش از این خطرپذیری نكند و ثالثاً این مقاومت اعتماد به نفسی را برای اردوی خودی به ارمغان آورد كه دستمایه رزمندگان برای بیرون راندن دشمن از سرزمین اسلامی شد.
آزادسازی خاک جمهوری اسلامی ایران از اشغال دشمن و بازپس گیری مناطق استراتژیک و شهرهای مهم مانند: حمیدیه، خرمشهر، هویزه، جوفیر و حسینیه و نورد از اشغال متجاوزین عراقی از اهداف این عملیات بود.
عراق با تداوم اشغال خرمشهر میکوشید آخرین و مهم ترین اهرم فشار خود را برای واداشتن ایران به شرکت از موضع ضعف در مذاکرات صلح، حفظ کند.
متقابلا آزادسازی این شهر میتوانست نماد تحمیل اراده جمهوری اسلامی ایران بر متجاوز و اثبات برتری اش در جنگ باشد.
هدف اساسی عملیات بیت المقدس تداوم رزم علیه دشمن، تهدید بصره، کاهش توان رزمی دشمن، آزادسازی خرمشهر و خارج نمودن اهواز از برد توپخانه بود. البته ملاحظات سیاسی در رابطه با بی ثبات نشان دادن رژیم صدام، وادارنمودن عراق به پذیرش شرایط ایران برای پایان جنگ، کاهش فشار مشکلات مهاجرین جنگی در داخل کشور و ایجاد زمینه برای فعالیت های کشاورزی در مناطق حاصلخیز خوزستان نیز مورد توجه بوده است.
پس از عزل بنی صدر از جانشینی فرماندهی کل قوا به فرمان حضرت امام خمینی(ره) در ۲۰ خرداد۱۳۶۰ و سرکوب سازمان مجاهدین خلق، سپاه و بسیج در کانون تصمیمگیری و اقدام حضور یافته و با بهرهمندی از توان ارتش ، دور جدیدی از عملیات های نظامی را طراحی کردند و با ایجاد قرارگاه، سلسله عملیات های مشترک سپاه و ارتش با هدف آزاد سازی مناطق اشغالی آغاز شد.
بدین ترتیب عملیات «ثامن الائمه (ع)» در ۵ مهر ۱۳۶۰ در محور آبادان و با هدف شکستن محاصره این شهر، با موفقیت کامل انجام شد. پس از این عملیات نیروهای خودی بدون از دست دادن زمان و با جمع کردن نیرو و تجهیزات، عملیات دوم را با نام «طریق القدس» در محور بستان و در ۸ آذر ۱۳۶۰ انجام دادند. پیروزی در آزادسازی شهر بستان فرماندهان ارتش و سپاه را بر آن داشت که به اجرای عملیات ادامه دهند و از شوک وارد شده به دشمن به گونهای شایسته بهرهبرداری کنند. از این رو ، طی ۳ ماه ، سپاه تلاش زیادی برای افزایش تیپ ها و لشکرهای خود به کار بست تا نبرد بعدی بزرگتر از عملیات گذشته طراحی و اجرا شود. فرماندهان مصمم شدند در اسفند ماه ۱۳۶۰ عملیات دیگری را آغاز کنند؛ اما پیشدستی عراق و حمله به «چزابه» موجب به تعویق افتادن زمان عملیات شد.
دشمن بعثی از وحشت تکرار عملیات آبادان و بستان دست نیاز به سوی متحدان خود و استکبار جهانی دراز کرد و پس از اطلاع از تمرکز قوای ایران در غرب دزفول و شوش توسط ماهوارههای آمریکا تلاش کرد جبهه فعال جدیدی را مقابل قوای ایران گشوده و علاوه بر بازپس گیری بستان از وقوع عملیات فتح المبین جلوگیری نماید.
صدام سرانجام در مورخه ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در منطقه تنگه چزابه حمله سنگینی را با حمایت شدید نیروی هوایی و آتش سنگین توپخانه آغاز کرد، اما علیرغم پیشروی اولیه نیروهای بعثی، دشمن با مقاومت جانانه نیروی زمینی سپاه و بسیج مواجه گردید و حملات پی در پی هوایی و توپخانه صدام بعثی پس از اندکی موفقیت با جانفشانی حماسه آفرینان تنگه چزابه برای چندین بار عقیم ماند.
به دنبال این موفقیتها عملیات «مولای متقیان» در اول اسفند۱۳۶۰ با رمز «یا علی(ع) ادرکنی» و با هدف انهدام نیروهای دشمن و خنثی کردن تحرکات عراق ( برای جلوگیری از عملیات فتح المبین ) و همچنین حفظ بستان آغاز شد و پس از ۱۴ روز نبرد سخت و کم نظیر در حالی که تنگه چزابه مملو از اجساد دشمن شده بود، شکست تلخی به عراق تحمیل شد و نیروهای دشمن بر اثر این شکست مجبور به عقب نشینی شدند. در این عملیات، ۱۰ تیپ از نیروهای ارتش متجاوز عراق به استعداد ۳۰ گردان به طور کامل منهدم و ۴۵۰۰ تن کشته و زخمی شدند و ۱۰۰ نفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
سرانجام با تلاش نیروهای مخلص ارتش و سپاه، عملیات «فتح المبین» در بامداد دوم فروردین ۱۳۶۱در جبهه جنوب (منطقه غرب شوش و دزفول و غرب رود کرخه) با رمز «یا زهرا(س)» آغاز شد و رزمندگان اسلام با در هم کوبیدن ماشین جنگی صدام درعملیاتی۱۰ روزه،۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی را که شامل دشت عباس، دهلران، رقابیه، عین خوش و دهها روستای مرزی و همچنین سایت های موشکی و رادار ۴و۵ بود، آزاد کرده و علاوه بر انهدام۲۶ هواپیما و بالگرد و۶۶۱ تانک و نفربر و خودرو، ۸۲۰ تانک و نفربر و خودرو به غنیمت گرفته شد و ۴۰ هزار بعثی را اسیر، کشته و زخمی نمودند. شوق و شور ناشی از این فتح بزرگ نظامی تمام کشور را فرا گرفت و امام خمینی (ره) این حماسه بزرگ را «فتح الفتوح» نامیدند.
پس از عملیات فتح المبین، یک گام دیگر تا آزاد سازی کامل مناطق استراتژیک ایران باقی مانده بود و آن ، آزادی خرمشهر به عنوان نماد توازن سیاسی - نظامی بود.
از این رو تنها عاملی كه میتوانست موفقیت را نصیب یكی از طرفین نماید، سرعت عمل در اقدامات بود. به همین دلیل بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین در حالیكه قوای ارتش عراق در منطقه بومی خرمشهر تقویت میشدند به تمامی یگانهای تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا با بازسازی و تجدید قوا به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند. بدین ترتیب عملیات «بیت المقدس» در منطقه غرب رود کارون و جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر با رمز «یا علی بن ابیطالب(ع)» در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد. اما حساسیت و اهمیت هدفهای ایران و عراق در این منطقه موجب شد که عملیات به مدت ۲۵ روز به درازا کشد و در نهایت رزمندگان اسلام، درحالی که در شرایط بسیار دشوار آب و هوایی میجنگیدند، در اوج اقتدار، خرمشهر را آزاد کردند.
در واقع بیش از ۲۰ ماه از آغاز تجاوز عراق به خاک ایران نمیگذشت که «عملیات بیت المقدس» با مشارکت ارتش و سپاه و هدایت قرارگاه مرکزی کربلا به فرماندهی شهید سپهبد صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش) و محسن رضایی(فرمانده وقت کل سپاه) و همراهی چهار قرارگاه فتح، نصر، قدس و فجر در منطقهای به گستردگی۵۷۰۰ کیلومتر مربع با موفقیت انجام گرفت.
در عملیات آزادسازی خرمشهر که در ۴ مرحله اجرا شد، نیروهای مسلح ایران که شامل، ۱۳۵گردان متشکل از ۴۵ گردان ارتش، ۹۰گردان از سپاه و بسیج به علاوه نیروهای ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و جهاد سازندگی بودند، در برابر ۷ لشکر دشمن بعلاوه نیمی از ادوات، توپخانه، امکانات مهندسی و زرهی ارتش عراق قرار گرفتند، ضمن اینکه ارتش عراق با کمک عوارض طبیعی موجود در منطقه (رودخانه کارون، اروند، کرخه، هورالهویزه) به دفاع از موقعیت خود در این عملیات پرداخت.
صدام حسین، رئیس جمهور معدوم رژیم بعث عراق و حامیان وی که بازپسگیری خرمشهر توسط ایران را غیر ممکن میدانستند و اعلام کرده بودند«...در صورتی که ایرانیها آن را پس بگیرند، عراقی ها کلید بصره را به ایران خواهند داد.» در آغاز عملیات خطاب به نیروهای تحت فرمانش، دفاع از خرمشهر را همانند دفاع از بغداد و بصره خوانده و گفت:«... خرمشهر تکیه گاه بصره به شمار می رود، بنابراین باید پیروزی در نبرد آینده را با هر قیمتی به دست آورد و نیروهای ایرانی را منهدم نمود.»
در این عملیات، عراق برای حفظ خرمشهر هر چه در توان داشت به کارگرفت، چندان که غرب جاده اهواز- خرمشهر را در ابعاد یک کیلومتر از موانعی نظیر خودرو، تیر آهن و حتی دکلهای برق را به طور عمود پر کرد و با مینگذاری در این منطقه امکان هلیبرد نیروها را غیر ممکن نمود، اما سرانجام با مجاهدت و ایثار رزمندگان اسلام، عراق به دلیل ناتوانی در حفظ برتری نظامی و امید به تحمیل شرایط جدید سیاسی به ایران، ناچار به عقب نشینی از خرمشهر شد.
بدین ترتیب؛ «خرمشهر» که پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن در تاریخ ۴ آبان ۵۹ سقوط کرده بود، پس از ۵۷۵ روز اشغال، در کمتر از ۴۸ ساعت آزاد و به طور کامل از وجود نیروهای ارتش عراق پاکسازی شد. در این عملیات ضمن آزادسازی خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و شلمچه و جاده اهواز-خرمشهر-کرخه نور و جاده سوسنگرد -هویزه، دهها هواپیما، ۲ بالگرد، ۲۸۵ تانک و نفربر و ۵۰۰ خودرو منهدم و ۱۰۵ تانک و نفربر و ۹۵ هزار مین و صدها خودرو و سلاح به غنیمت گرفته شد و بیش از ۱۶ هزار نفر از مزدوران بعثی کشته و زخمی و ۱۹ هزار نفر نیز به اسارت نیروهای رزمنده ایرانی در آمدند.
فرماندهی سپاه سوم ارتش عراق تدابیر پدافندی ویژهای در این منطقه به مورد اجرا گذاشته بود؛ نحوه آرایش نیروهای دشمن با توجه به موقعیت زمین، به صورت مثلثی فرضی بود، مثلثی که ضلع شرقی آن، به طول حدود 100 کیلومتر در امتداد رودخانه کارون از خرمشهر تا آبادی ملیحان، واقع در 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز قرار داشت؛ ضلع شمالی آن حدود 60 کیلومتر از ملیحان در امتداد کرانه جنوبی رودخانه کرخه کور، هویزه، رودخانه نیسان تا هورالعظیم کشیده شده بود و ضلع بزرگ این مثلث نیز، خط مرزی دو کشور؛ از محل تلاقی رودخانه نیسان با هورالعظیم تا پاسگاه ژاندارمری «حدود» در کرانه نهر خین، به طول 150 کیلومتر بود.
تدبیر پدافندی دشمن در ضلع شمالی مثلث که شامل شرق هورالعظیم، ساحل رودخانههای نیسان و کرخه و ادامه خط دفاعی در حوالی آبادی ملیحان و به طرف جنوب تا پادگان حمید می شد، چنین بود: ایجاد استحکامات فشرده، بهره برداری از موانع هورالعظیم و مناطق آب گرفتگی، تهیه قدرت آتش متراکم و انبوه و پیشبینی احتیاطهای قوی برای انهدام رخنههای احتمالی؛ با استقرار دست کم دو لشکر تقویت شده 5 مکانیزه و 6 زرهی در دشت جفیر.
اساسا تدبیر پدافندی دشمن در این منطقه مبتنی بر این باور بود که سمت اصلی تهاجم نیروهای ایرانی از جاده اهواز - خرمشهر خواهد بود، زیرا - برپایه روشهای کلاسیک - وجود این جاده به عنوان عقبه مطمئن، بهترین راه کار شناخته میشد. بنابراین، دشمن علاوه بر استقرار دو لشکر تقویت شده 5 مکانیزه و 6 زرهی، در دشت جفیر واقع در منطقه جنوب غربی اهواز و جاده استراتژیک اهواز به خرمشهر، استحکامات و مواضع بسیاری را با بهره برداری از موانع طبیعی ایجاد کرده بود.
باید به این واقعیت مهم اشاره کرد که تدبیر پدافندی فرماندهی ارتش عراق در ضلع شرقی منطقه، در امتداد رودخانه کارون - با توجه به ناآگاهی دشمن از سمت اصلی تک نیروهای خودی - بسیار ضعیف بود و تنها در برخی از نقاط، مواضعی را به وجود آورده و با اتکا به یگان های سبک تامینی و پوششی، به احتیاط های متحرک و غیرمتحرک بسنده کرده بود.
لشکر 3 زرهی سپاه سوم ارتش عراق با استقرار در سه محل جداگانه در غرب جاده اهواز - خرمشهر، وظیفه دفاع را به عهده داشت.
فاصله نیروهای تامینی و پوششی دشمن از ساحل غربی رودخانه کارون سبب شد که نیروهای خودی با تدبیر عملیات عبور از رودخانه، نیروهای دشمن را غافل گیر کنند.
در ضلع جنوبی (منطقه خرمشهر) دشمن با نیرویی به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقی و شمالی شهر اشغالی خرمشهر آرایش گرفته بود تا هرگونه عملیات عبور از رودخانه در تک جبههای به داخل خرمشهر و یا ورود به این شهر از سمت شمال را مهار کند. ایجاد استحکامات در خرمشهر با تخریب ساختمان ها برای جلوگیری از فراهم شدن زمینه مناسب جهت وقوع جنگ شهری و نبرد تن به تن، بخش دیگری از تلاش دشمن به منظور حفظ خرمشهر بود.
استعداد سپاه سوم ارتش عراق در این منطقه تا پیش از آغاز عملیات الی بیت المقدس چنین بود:
-لشکر 6 زرهی از جنوب رودخانه کرخه تا شهر اشغالی هویزه
- لشکر 5 مکانیزه از غرب اهواز تا روستای سید عبود
- لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر (تیپ های 22، 48 و 44 از لشکر 11 پیاده، و نیز تیپ 33 نیرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند.(
-لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر
-تیپ مستقل 10 زرهی، یگان در احتیاط نزدیک سپاه سوم، در شرق بصره مستقر .
عملیات بیتالمقدس موجب شد تا كشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند. بازتاب عملیات بیتالمقدس در رسانههای بیگانه در جریان آزادسازی خرمشهر و مراحل مختلف عملیات سخنان ضد و نقیضی از خبرپراكنی استكبار برای تضعیف روحیه مردم ایران به كار گرفته شد كه فتح خرمشهر خط بطلان بر تمام این توطئهها كشید.
آزادشدن شهر بندری خرمشهر، شهر هویزه و پادگان حمید
جاده مهم و تداركاتی اهواز- خرمشهر- كرخه نور
جاده سوسنگرد- هویزه
خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن
تصرف و تأمین هشت پاسگاه مرزی
تجهیزات منهدم شده دشمن
285 دستگاه تانك و نفربر
500 دستگاه خودرو
دهها قبضه توپ سبك و سنگین
مقدار زیادی از انواع تیربار و سلاحهای سبك و سنگین
دهها انبار مهمات
40 فروند هواپیما
دو فروند هلیكوپتر
چندین دستگاه لودر و ماشینآلات مهندسی
105دستگاه تانك و نفربر
دهها انبار مهمات
95000عدد انواع مین
صدها دستگاه خودرو سبك و سنگین
30 دستگاه جیپ حامل توپ106 میلیمتری
تعداد زیادی لودر وبولدوزر و ماشینآلات مهندسی
18 قبضه توپ 130 میلیمتری
هزاران قبضه سلاح انفرادی
درچنین روزی درسال 1990 میلادی دو یمن ( یمن شمالی و یمن جنوبی ) بایکدیگرمتحد شدند . به همین دلیل چنین روزی به عنوان روز استقلال و روزملی دراین کشور گرامی داشته می شود .