همسرم با عشق آتشین خود تقریبا مرا جزغاله كرده است. وقتی در اداره هستم ساعتی نیست كه موبایل از تماس او در آسایش باشد و مضمون همه تماسهایش هم یك چیز است: كجایی عزیزم. دلم برایت خیلی تنگ شده! هرچی صبر كردم تا تو زنگ بزنی با من تماس نگرفتی گفتم خودم زنگ بزنم و حالت را بپرسم.
اگر غفلتا كنترل از راه دورم را در خانه جا بگذارم (همان موبایل) ایشان بلند میشوند و میآید اداره ببینند من زنده و سالم رسیدهام یا نه و اشغال نگه داشتن یا از شبكه خارج كردن تلفن اداره هم فایدهای ندارد.
وقتی هم به خانه میرسم همسر گرانمایه چونان طوق لعنت به گردن من آویزان است و هر جا میروم باید با من بیاید و همه جا باید با هم باشیم. هر چقدر هم میگویم كه من نمیتوانم این همه كنارهم بودن را تحمل كنم و دارم خفه میشوم نمیفهمد منظورم چیست. گریه میكند و میگوید: ازدواج اولم خراب شده است و فكر میكردم در ازدواج دوم همسرم را میتوانم با محبت نگه دارم، اما مردها همهشان بیوفا هستند.
مادرش هم در تنور این عشق آتشینش هیزم میریزد و میگوید: عزیزم زن آن است كه یك لحظه از حال شوهرش غافل نشود. یك وقت بلند نشوی خانه كسی بروی و شوهرت را تنها بگذاریها!
اینها بخشی از درددلهایی است كه یك مرد متاهل با مشاور در میان گذاشته است.
سمی به نام محبت
عالمان طب معتقدند هر چیزی حتی آب اگر بیش از اندازه مورد نیاز مصرف شود به سمی كشنده بدل میشود.
محبت نیز همین طور است. سعیده كاشانی میگوید: این كه یك نفر تمام هدفش در زندگی ازدواج كردن و دودستی نگه داشتن همسرش باشد یقینا به زودی او را از دست خواهد داد زیرا انسانها به قدری حریم خصوصی و آزادی فردی نیاز دارند و در غیر این صورت چیزی از عشق نخواهد ماند و معشوق فقط حس اسارت را تجربه خواهد كرد.
این مشاور خانواده تعادل را بهترین راز موفقیت یك خانواده میداند و میافزاید: وقتی شما زیادی ابراز محبت میكنید، فرصت دلتنگی را از طرف مقابل میگیرید. بگذارید همسرتان گاهی دلتنگ شما بشود تا محبتتان ارزش خود را نشان دهد.
متأسفانه به دلیل فقدان درك و فهم صحیح نیازها، زوجین بدون آگاهی در مسیری پیش میروند كه نیازهای یكدیگر را ارضا نمیكنند. آنها سعی میكنند نیازهایی را در همسرشان ارضا كنند كه خودشان احساس میكنند، مهم است بنابراین زنان اغلب محبت زیادی به شوهر خود نشان میدهند زیرا خودشان خواهان محبت زیاد هستند و به اشتباه تصور میكنند، شوهرشان هم خواهان محبت زیاد است.
این نوع رفتار كه در آن همسری چیزهایی را به دیگری میدهد كه به راستی مورد نیاز او نیست، زندگی زناشویی را افسرده و مسموم میسازد و عوامل تخریب و فروپاشی زندگی مشترك را فراهم میكند. زیرا اولویتهای نیاز در مردان متفاوت از اولویت نیاز در زنان است.
هر كسی چه میخواهد
«عزیزم از من توقع داری برای تو چه كار كنم تا بیشتر احساس خوشبختی كنی؟» این سادهترین سوالی است كه هر زوجی میتوانند از هم بپرسند و صادقانه برای خوشبختی همسرشان بكوشند.
ممكن است بعد از شنیدن پاسخ این سوال همسران متعجب شوند زیرا گاه نیازهای زن و شوهر كاملا با آنچه در مورد یكدیگر فكر میكردهاند متفاوت بوده است.هر زن و مرد متأهلی لازم است روش شناسایی و رفع نیازهای همسر خود را بیاموزد، این یك مهارت است كه متأسفانه بسیاری از زوجها توجه چندانی به آن نمیكنند.
سینا تهرانی، متخصص مهارتهای ارتباطی در مورد تجربیات خود میگوید: از میان هر ده زوجی كه برای مشاوره درخصوص خیانت همسران مراجعه كردهاند، ۹ زوج نیازهای همسر خود را به اشتباه شناسایی كرده بودند و لذا همسر آنها برای رفع نیازهای خود به جنس مخالف دیگری گرایش پیدا كرده و به همسر خود خیانت كرده بود.
بنابراین در مورد این كه همسرتان به چه چیزی در روابط عاطفیتان نیاز دارد زیاد به دانستههای خود اكتفا نكنید.
ناز و نیاز
زنان باید ناز كنند و مردان باید ناز بكشند. این ابراز نیاز مردان به زنان احساس محبوبیتی رضایتبخش میدهد.
این جملات از نظر سعیده كاشانی، روانشناس اگرچه یك قانون بدون استثنا نیست، اما در اغلب موارد صدق میكند.
حالا اگر قرار باشد یك مرد ناز كند و خانم دائم منت او را بكشد چه اتفاقی خواهد افتاد.
به اعتقاد این روانشناس در چنین خانوادهای زن جایگاه و شان خود را از دست میدهد و مانند موردی كه در ابتدای گزارش خواندید مرد از احساس مردی خود تهی میشود و به دنبال جایی میگردد كه از شر محبت زیادی و لاجرم كنترل زیادی در امان باشد و چهبسا منزل زنی كه با او به ناز رفتار میكند پناهگاه او شود.
به خانمها توصیه میشود به همسران خود كمی فضای تنهایی بدهند و بگذارند آنان اولین كسی باشند كه سراغ همسر را میگیرد.
آقایان نیز باید قبل از این كه همسرشان اینقدر احساس نیاز كند كه خود به ابراز محبت ناچار شود با جملات و اعمال محبتآمیز به همسرشان یادآوری كنند كه جایگاه منحصر به فردی در خانواده و در دل او دارد.
كوه یخ
شیدا، خانمی 25 ساله است كه همسرش را كوه یخ توصیف میكند. او میگوید: وقتی دختر دبیرستانی بودم، همسرم پاهایش را در یك كفش كرد كه عاشق من است و باید با او ازدواج كنم.
آنقدر رفت و آمد و خانواده و واسطه را فرستاد و زمزمه محبت كرد تا من خام شدم و دانشگاه رفتن را فراموش كردم و بعد از دیپلم با او ازدواج كردم، اما هر چقدر از زندگی زناشوییمان میگذشت او مهارتهای كلامیاش را از دست میداد تا جایی كه امروز به كوهی از یخ تبدل شده است كه هیچ واكنش احساسی از خود نشان نمیدهد.
اگر به او بگویم چرا ابراز محبت نمیكنی میگوید: تو كه نظر من را نسبت به خود میدانی. اوایل ازدواجمان هر چه گفتنی بود گفتم دیگر. همانها را در ذهنت مرور كن.
بنا به توصیه روانشناسان و مشاوران خانواده، اگر میخواهید لذت بیشتری از زندگی مشترك خود ببرید باید از ابراز علاقه به همسرتان خجالت نكشید، زیرا ابراز علاقه نشانگر میزان دوست داشتن و محبت شما نسبت به همسرتان است، پس نگویید علاقهام را با رفتارم نشان میدهم، برای ابراز علاقه باید از كلمات زیبا و محبتآمیز استفاده كرد.
هرگز اجازه ندهید مشكلات زندگی، شما را از همسرتان دور كند، چون مشكلات همیشه هست و خواهد بود و در هر حال، ابراز علاقه و عشق به همسر، بهترین و والاترین هدیه به اوست و نباید این هدیه را از وی دریغ كرد.