شهدا و دفاع مقدس
بچه های صدا و سیما آمده بودند تا از دوست دوران دبستان و همرزم ما در گروه 411 مهندسی بروجرد یک برنامه ی مستند بسازند .
این برنامه همانطور که مطلع هستید به شهدای ورزشکار می پردازد و
روزهای جمعه از شبکه سه سیما پخش می شود . شهید موسیوند هم از فوتبالیست
های خوب بروجرد بود و اگر دنبال تیم ملی رفتن و بی خیال جبهه آمدن می شد
می توانست در تیم ملی حضور چشمگیری داشته باشد ولی ایشان دفاع از حیثیت
انقلاب و اسلام را به همه چیز ترجیح داد .
همانطور که در این فیلم گفته ام ایشان از دوران مدرسه راهنمایی که در
مدرسه راهنمایی محمد قمی درس می خوندیم یکی از چهره های خوب فوتبال بودند
. در جبهه هم به محض اینکه فرصتی پیدا می شد بچه ها را جمع می کرد و
فوتبال رو شروع می کردند .
خاطره ای از آخرین روز زندگی این شهید را از زبان آقای علی جوانمرد که
همسنگر ایشان بودند بشنویم . ایشان می گفتند بعد از ظهر روز قبل از
شهادت ایشان ، با چند نفر رفتیم زیر پلی که آن طرف دهلران بود و آبتنی
پنج شنبه 20/7/1391 - 10:53
شهدا و دفاع مقدس
یه آدم مخلص و همه چیز تمام تمام بود ، با اینکه درجه ی
نظامی گرفته بود ولی هنوز همون خصلت بسیجی گونه را ترک نکرده بود ، با
وجودیکه می دانست ارتش نظم و انضباط خاص خودش را دا رد ، به جای احترام
نظامی به مافوق ، لفظ سلام علیکم را بسیار غلیظ ادا می کرد . به همین
خاطر بعضی از بچه ها مسخراش می کردند و بقول معروف دستش می انداختند .
وقتی گردان شهادت توسط امیر صیاد شیرازی در قرارگاه کربلا تشکیل شد ایشان
داوطلبانه عضو گردان شهادت شد و در عملیات های مختلف شرکت کرد و در یک
عملیات شناسایی چشم راستش را از دست داد. چند شب پیش دعای توسل در منزل
یکی از جانبازان محلمان برگزار شد مراسم دعا تمام شد گفتم راستی حاج علی
نحوه ی جانباز شدنت رو برام گفتی ، اگه میشه یه بار دیگه برام تعریف کن .
با خوشرویی پذیرفت و گفت :
تو منطقه ی شرهانی دشمن شرارت زیادی به پا کرده بود از طرف
گردان شهادت ستوان سلامی ، من و چند نفر دیگر را مامور کردند که دشمن را
شناسایی کنیم ، گفته بودند که حق درگیری با دشمن رو ندارید فقط وضعیت
دشمن را شناسایی کنید و برگردید . وقتی به سنگر های دشمن نزدیک شدیم یه
عراقی رو دیدم که با عجله به داخل سنگر رفت ، خودم را به جناب سروان سلامی
رسوندم و گفتم می تونم بدون سر و صدا وارد سنگرش بشم و کارش رو بسازم ،
ایشون اجازه نداد و سخت مشغول رسم سنگر های آنان روی کاغذ کالک شد . من
کمی جلوتر رفتم همان کسی که وارد سنگر شده بود از سنگرش بیرون اومد ضامن
نارنجکی که در دستش بود کشید و آن را به طرف پرتاب کرد روی زمین نشستم تا
ترکشها به بدنه ی خاکریز بخورد ولی ترکشی چشم راستم را رفت و تمام صورتم
غرق در خون شد وقتی به بیمارستان دزفول رسیدیم گفتند باید چشمت را تخلیه
کنیم و من شکایتی نداشتم .
جانباز مورد نظر حاج علی محمد سیف اللهی
راوی : احمد یوسفی
پنج شنبه 20/7/1391 - 10:51
آرایشی و زیبایی
هنگام شستشوی بدن کودکان نوپا حتماً از صابون بچه بدون عطر استفاده کنید؛ استفاده از صابونهای معمولی برای کودکان نوپا مجاز نیست.
پوست
بدن نوزادان و کودکان بسیار لطیفتر و آسیب پذیرتر از پوست افراد بزرگسال
است لذا بیشتر باید مراقب بود تا دچار مشکلی نشوند؛ در این مطلب درباره
حفظ سلامت پوست کودکان زیر 3 سال برای شما توصیه هاییداریم:
1-
هنگام شستشوی بدن کودکان نوپا حتماً از صابون بچه بدون عطر استفاده کنید؛
استفاده از صابونهای معمولی برای کودکان نوپا مجاز نیست.
2-
در این گروه سنی از کودکان، معمولاً به علت استفاده از پوشک، خشکی پوست
دیده میشود؛ برای جلوگیری از بروز خشکی و بثورات پوست بعد از شستن کودکان
از یک کرم مرطوب کننده که پزشک داده است، استفاده کنید؛ خشکی پوست در
کودکان بسیاری از مشکلات از جمله سوزش و خارش و حتی عفونتهای پوستی را به
دنبال دارد.
3-
برای این گروه از کودکان با مجوز پزشک متخصص میتوانید از کرم ضدآفتاب
استفاده کنید ولی استفاده از کرم ضد آفتاب برای کودکان زیر ۶ ماه ممنوع
است.
اگر
کودک شما مستعد ابتلا به ناراحتیهای پوستی و یا حساسیت می باشد، به پزشک
متخصص کودک بگویید تا کرم مخصوص ضد آفتاب را تجویز کند.
4-
اگر مدت زیادی در بیرون از منزل هستید، کرم ضد آفتاب را برای کودکان هر دو
ساعت یک بار تجدید کنید (دوباره بمالید)، حتی اگر روزی ابری را سپری
میکنید؛ تابش اشعه از پشت ابر نیز همان ضرر تابش مستقیم را دارد.
5- پوشاندن لباس آستین بلند، شلوار و کلاه لبهدار به این گروه از کودکان توصیه میشود.
6-
والدین باید به خاطر داشته باشند که تابش اشعه خورشید معمولاً طی ساعت 10
صبح تا 4 بعد از ظهر شدید است؛ اگر کودکان مجبور به ماندن در این ساعات در
بیرون از منزل هستند، حتماً آنها را در سایه قراردهید تا کمترین ضرر متوجه
آنها شود.
7- در نزدیکی ساحل بیشتر مراقب کودکان باشید، زیرا آب و شن نور خورشید را منعکس میکنند.
8-
حیوانات و حشرات را از کودک خود دور نگه دارید؛ رعایت این نکته زمانی که
به مسافرت میروید و یا میخواهید در جنگل بمانید، بسیار ضروری و مهم است
و گاهی اوقات علت بی تابی کودک، گزش نوعی حشره است.
9-
کودک خود را همواره تمیز نگه دارید؛ بین انگشتها، زیر ناخنها، زیر
بغلها، کف دستها و مچ دستها و پشت گوشهای کودکتان را به طور کامل
شستشو دهید؛ بسیاری از بیماریهای پوستی زمانی رخ میدهند که پوست کودک
کثیف است.
10-
رژیم غذایی مناسب را برای کودک خود در نظر بگیرید؛ همچنین به میزان کافی
آب در برنامه غذایی او بگنجانید؛ آب پوست را شاداب نگه می دارد.
var OB_langJS = "http://widgets.outbrain.com/lang_en.js"; var OBITm = "1279385507595";var OB_raterMode = "stars";var OB_recMode = "rec";
var OutbrainPermaLink="http://samsam.rasekhoonblog.com/show/163024/";
if ( typeof(OB_Script)!="undefined" )OutbrainStart(); else { var OB_Script = true; var str = unescape("%3Cscript src=\"http://widgets.outbrain.com/OutbrainRater.js\" type=\"text/javascript\"%3E%3C/script%3E"); document.write(str); }
چهارشنبه 19/7/1391 - 20:50
فلسفه و عرفان
همسایه آیتالله حقشناس که سابقه مطربی داشت، گفت: تقصیر این آقاست!
اخلاق ایشان طوری است که من را مسلمان کرده است و باعث شده که من ساز زدن
را کنار بگذارم.
مرحوم آیتالله عبدالکریم حقشناس، استاد اخلاق شهر تهران در تاریخ 13
آبان سال 1367 در سخنرانی خود به موضوع «سنجش اعمال انسان در قیامت» در
مسجد امینالدوله پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
*سنجش اعمال انسان در قیامت
انسان
را در روز قیامت با میزان اعمال میسنجد، در زیارت حضرت امیر المومنین(ع)
آمده است: «سلام بر تو ای میزان اعمال»، میزان عمل امام است، پیغمبر است؛
این که فرموده «قِیمَةُ کُلِّ امْرِیٍ مَا یُحسِنُهُ»، در قیامت او را
میسنجند که آیا خوب در عقیده تبرز پیدا کرده است؟ چقدر کار کرده است؟
«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، چقدر زهد
در دنیا اختیار کرده؟ لااقل اینکه آیا ترک محرمات کرده است که زهد حقیقی
همان است؟ خلقاً و عقیدتاً و عملاً چقدر به رسول گرامی(ص) مشابه است؟ چقدر
تبعیت کرده است از شریعت خاتمالرسل(ص) تا لِتُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا
کَسَبَتْ؟
برای
اینکه هر کس جزا داده شود، به آنچه انجام داده است، اینکه گفته با هم
برادر باشید، اینکه گفته بزرگترها را احترام کنید، اینکه گفته افراد جامعه
با هم برادرند یا مثل اولادند، آیا اینها را ترتیب اثر داده است؟ چقدر
تبعیت از رسول گرامی(ص) و ائمه هدی(ع) کرده است؟ قدر حسناتش چقدر است؟ قدر
سیئاتش چقدر است؟ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ- بِالأعْمَالِ الْحَسَنَةِ-
فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، که اگر هم کم باشد، نگاه میکنند چقدر
صلوات بر پیغمبر گرامی(ص) فرستاده و با آن صلواتها میزان عمل او را پر
میکنند.
*میزان قیامت انبیا و اوصیا هستند
البته
عن الصادق(ع) فِی قَوْلِهِ تَعَالی وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ
لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ قَالَ الأنْبِیَاءُ وَ الأوصِیَاءِ؛ که عرض کردم،
اعمال ما را با میزان اعمال میسنجند که همان امیرالمومنین(ع) باشد.
البته
نوعاً شنوندگان ما آقایان اهل علم هستند، منبری که ما طلبهها نوعاً دوست
داریم، آن منبری است که پر از حدیث و آیه باشد و آن سخنرانی و موعظهای که
این طور باشد، بسیار خوب است. خدا مرحوم آقا شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح را
رحمت کند، وقتی که در نجف منبر میرفتند، آقایان مراجع، آقایان اهل علم
همه با علاقه شرکت میکردند، زیرا که منبر ایشان پر از آیه و رویات بودـ
سخنرانیهای انشائی یک قدری اظهار عقیده است ـ آن منبری که از چشمه صاف
قال الباقر و الصادق گرفته شده باشد> نور و تبرک دیگری دارد.
*بهترین عبادت فکر است
یک
کتابی قاضی عیاض نوشته است که اگر گیر بیاید، بسیار نافع است، چند جلد آن
در دسترس بنده بود و شرحی هم داشت، ولی خود متنش به نظر بنده برای
آقایان اهل علم کافی است، دیگر شرحش را نمیخواهد؛ خود متنش همه منش رسول
الله(ص) است و این حدیث در آنجا بود: «وَکَانَ رَسولُ اللهِ صلی الله علیه
وآله دَائِمَ الْفِکْرَةِ لَیْسَتْ لَهُ رَاحَةٌ»، اصلاً راحتی نداشت،
دائماً فکر میکرد؛ یک کسی پرسید که اکثر عبادت ابوذر تفکر بود، یعنی چه؟
خوب، «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةً، تَفَکُّرُ ساعَةٍ
خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سِتّینَ سَنَةً»، یک مرتبه میبینید آقا یک وقفهای
در سیر الی الله برای او حاصل شده، فکر میکند که چه کند و چه جور باید
برود و چه جور مشکل را حل کند.
یکی
از اولیای خدا در عالم رؤیا شیطان را مشاهده کرد که یک مصیده بسیار بزرگی
دارد، مصیده یعنی آلت صید (دام) گفتند، این را برای چه درست کردهای؟ گفت:
برای فلان مجتهد! مگر از دست اینها خلاصی دارد آقا؟ باید پروردگار إن
شاءالله آنها را مستخلص بکند، نجات بدهد.
در
این درایهای که مرحوم آقا شیخ عبدالله ممقانی (رضوانالله) تألیف فرموده،
در آنجا، در شرح حال پدرش مینویسد که شخصی آمد و از پدرم وجهی میخواست و
پدرم آن مقدار که او طلب میکرد، نداشت که در دسترس او بگذاردـ یک شخص
مرجع!- و او ظاهراً به پدر، بیاحترامی کرد؛ ایشان میفرماید: من خواستم
ببینم که پدرم چطور با آن سائل برخورد میکند؟ گفت: پروردگارا! این مقدار
را تو بدان که این مرد به من اهانت کرده و من علیرغم اینکه میتوانم
مکافات بکنم نسبت به او، پاسخ بدی او را به احسان میدهم، عبدالله برو آن
مقدار پول را از بقال قرض بگیر و بده به این شخص تا برود، غرض این است که
داداش جون! این رفتاری که ایشان با این سائل کرد، پیروی از رفتار ائمه
اطهار(ع) بود، ببینید پیامبر و امام چه رفتاری میکنند؟ و ببینید خدای
متعال چه میکند با بندگان «عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ».
*فرصتها در حال گذر هستند
حضرت
امیرالمومنین(ع) میفرماید: «أَنْتُمْ فِی مَهَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ
وَمَعَکُمْ أَمَلٌ یَعْتَرِضُ دُونَ الْعَمَلِ فَاغْتَنِمُوا الْمَهَلَ
وَبَادِرُوا الْأَجَلَ وَکَذِّبُوا الْأَمَلَ وَتَزَوَّدُوا مِنَ
الْعَمَلِ»، شما مهلت داده شدهاید، داداش جون!
اما
فراغت شما اندازه دارد؛ هر روز ملک الموت در صحیفه عمل شما به خصوص در
هنگام نماز نگاه میکند که عرض کردند: یا رسولالله! گاه گاهی یک
فیالجمله لرزشی به بدن ما عارض میشود. فرمودند: همان وقتی است که حضرت
ملکالموت یک نظری به شما کرده است و وعده داده است به کسانی که نمازشان
را در اول وقت میخوانند، در هنگام موت خودش شهادتین را به او تلقین
میکند، حضرت میفرماید: فاغتَنِموا: ایام مهلت را غنیمت بشمارید.
*مرگ بدون اطلاع قبلی سر میرسد
عرض
کردم: رسول اکرم(ص) هر شب جانمازشان، مسواکشان بالای سر مبارکشان بوده
است، وقتی بر میخواستند شکر میکردند که ای پروردگار عزیز! شکر میکنم که
تو مرا بعد از آنکه میراندی، زنده کردی. باید شکر کنیم.
خدا
شاهد است، فلان کس که مثلاً 25 سال دیگه محل داشت، مانند همین حاج آقا
جواد که من واقعاً خیلی تأسف خوردم و غمناک شدم، وقتی که من ساعت 6 آن روز
بیمارستان رفتم، صحبت این بود که ایشان را بیاورند منزل یا نیاورند!
زلفهایش را شانه میکرد، با ما حرف زد و مسئله پرسید! درباره صلح حدیبیه
با یک نفر بحث میکرد؛ خوب، حالا یک مرتبه امر الهی! « أَتَاهُمْ أَمْرُ
اللَّهِ بَغْتَةً» یک مرتبه میآید! و امر پروردگار آمد.
کسی
که میخواهند منزل ببرند؛ خوب شده، در حال خوب شدن است، یک مرتبه، یک ساعت
بعد ندای حق را لبیک میگوید، شاید ایشان 30 سال دیگر محل داشت، این
حرفها نیست آقا جون من!
*بهشت جزای اطاعت است
وقتی
که طاوس یمانی در مسجدالحرام، امام سجاد(ع) را میبیند که پرده کعبه را
گرفته و هی تضرع و التماس میکند و هی با پروردگار مناجات میکند، یک
مرتبه میبیند صدا قطع شد! وقتی که میآید بالا سر حضرت(ع)، میبیند ایشان
از حال رفته است، اشک چشمش روی صورت امام(ع) میریزد، ایشان چشم باز
میکند و میفرماید: من أشغَلَنی عَن ذِکر رَبّی؟ تو که هستی که مرا از
ذکر پروردگار، بازداشتی؟ عرض میکند: یابنرسولالله! جد شما
رسولالله(ص) پدر شما امیرالمومنین(ع) جده شما حضرت زهرا(ع) هستند؛ چرا
اینجور شما گریه میکنید؟ فرمود: رها کن! این مقاله را واگذار؛ بهشت برای
مطیعین است، «وَ لَوْ کَانَ عَبْداً حَبَشِیّاً»، حتی اگر بردهای حبشی
باشد و جهنم و نار برای کسی است که عاصی باشد، «وَ لَوْ کَانَ وَلَداً
قُرَشِیّاً»، اگر از قبیله قریش باشد.
*حزن رفیق خوبی برای انسان است
در
مجموعه قاضی عیاش از رسول اکرم(ص) نقل است: «الْعَقْلُ أَصْلُ دِینِی»؛
اصل دین من روی مبانی عقلیه است. «و العِلمُ سِلاحِی»، اسلحه من علم است، «و
الحُزنُ رَفیقی»، حزن، رفیق و همنشین من است، این حزن دیگر چیست؟ یعنی آن
چیزی که 24 ساعت با من است، حزن و اندوه است داداش جون! یعنی وقتی که
حقیقت دین در قلب نفوذ کرد، توجه به عوالم اخرویه پیدا میشود، این است که شاعر گفته:
به عالمی ندهم من غم محبت جانان/که این متاع گرامی به نقد عمر خریدم
وقتی
حقیقت دین در قلب وارد شد، انسان نگران میشود و یک نگرانی همیشگی برای او
پیدا میشود: «لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَة»،
مؤمن همیشه از سوء سابقه خودش ترسان است، «وَ لا یَتَیَقَّنُ الْوُصُولَ
إِلَی رِضْوَانِ اللهِ حَتّی یَکُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِه».
*خودتان و خانوادهتان را از جهنم نجات دهید/ وسیله اتصال به معبود چیست؟
«یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا»، یعنی
اول خود و اهل خودتان را از آتشی که آتش گیرهاش آدمها و سنگها هستند،
نگهدارید و حفظ کنید.
البته
در تفسیرش گفته شده که منظور بتهای سنگی است که معبود مشرکین واقع شدند.
خوب «قُوا أَنفُسَکُمْ»، خودتان و اهل و خانوادهتان را از آتش نگه
بدارید. به چی؟ به ترک معاصی و به طاعت با نصیحت و تأدیب.
وقال
ابن عباس: «قُوا أَنفُسَکُمْ» أراد بذلک فَقِّهوهُم فِی الدین؛ یعنی برای
خودتان و خانوادتان، معارف دین را نقل کنید؛ همه اینها را بگویید، بگویید
که پروردگار مکارم اخلاق را وسیله اتصال شما به خودش قرار داده است، یعنی وسیله اتصال شما به معبود، به حضرت پروردگار چیست؟ تحصیل مکارم اخلاق است؛ یعنی تخلق عملی و اخلاق داشتن.
*داستانی از تأثیر برخورد صحیح اسلامی
یک
قضیهای بنده عرض کنم: بنده در قم در محله باغ پنبه ساکن بودم، آنجا
ساختمانها طوری است که مثلاً یک مکعب درست میکنند با چهار تا خشت و وسطش
خالی است، این طوری دیوار را بالا میبرند، این است که اگر کسی در کوچه
صحبت کند، نوعاً کسانی که در اتاق هستند میشنوند.
همسایه
بنده، یک کارمند بانک بود، معاون بانک؛ از همین متجددها! حالا نماز
میخواند یا نمیخواند، ولی تقریباً شبانهروز ساز و نوازش به راه بود، با
صداهای بلند و هر وقت که من مشغول مطالعه بودم، با آن صدای ساز و آواز
آمیخته میشد، مثل اینکه در اتاق ما ساز و آواز میزدند.
بالاخره به بیبی حضرت معصومه (س) توسل پیدا کردیم. مدتی بعد از طرف خانواده ایشان یک رابطه خانوادگی ایجاد شد؛ یک شب آمدند.
چون
ما هر شب، هر وقت، بالاخره یک هندوانه، یک خربزه و یک قدری مخلفات داشتیم
که اگر مهمان آمد مشکلی نباشد، گفتند: الان برای ما مهمان آمده و در خانه،
هیچی نداریم؛ ظاهراً شما خربزه دارید؟ من به اهل بیت گفتم: هر چه خواستند
بده، بلاعوض! و بگو قابلی ندارد، اگر بعداً هم یک وقت خربزه یا شیرینی
خواستند بدهید!
یک
مدتی گذشت و به اهلبیت گفتم اگر خانواده ایشان آمدند و مسائل شرعی
داشتند، شما جواب بدهید، مبادا یک وقت خدا نکرده مسائل غسل و نماز را
ندانند، چون تابستان است و ... شاید کسی را در دسترس نداشته باشند، مسائل
شرعی آنها را هر چه لازم دارند و میپرسند، شما دریغ نفرمایید.
بعد
آنها هم اظهار رضایت کردند، چند وقت بعد خانواده ایشان پرسیدند: این آقا
از ما گلایهای، ناراحتی ندارند؟ اهلبیت ما گفته بودند: فقط ایشان چون
اهل مطالعه و بحث است، آن هنگامی که شما آن ساز و آواز را میزنید، به
ناچار، از مطالعه و درس امساک میکند و شاید به قدر یکی دو ساعت درس و بحث
تعطیل است.
شوهر
ایشان گفت من دیگر ساز و آواز نمیزنم؛ اگر بزنم به قدری که خودم استفاده
کنم، با نهایت خفا، بعد یک مدتی گذشت، یک حاجی در آن محل بود که اهل نماز
جماعت و ... بود، ولی از نظر اخلاق اجتماعی فاقد ادب؛ همین طور صدا زد:
آقا بیگدلی ـ آقای بیگدلی همان معاون بانک بود- گفت: ما چند روزه که صدای
ساز و آواز شما را نمیشنویم؟ چطور شده؟ گفت:
تقصیر این آقاست!! اخلاق ایشان طوری است که من را تحت تأثیر قرار داد،
اخلاق ایشان طوری است که من را مسلمان کرده است، من دیگر ساز نمیزنم، خدا
شاهد است گفت: اگر آقای بروجردی امر بفرمایند من ساز نزنم، میزنم، ولی
اخلاق ایشان و این تخلق عملی ایشان مرا مسلمان کرده و باعث شده که من ساز
زدن را کنار بگذارم.
میبینید
اخلاق اسلامی چیست؟ انشاءالله امیدواریم که همه ما موفق بشویم به اندرز
گرفتن و اخلاقمان به انبیای عظام و اوصیای گرام شباهت داشته باشد.
var OB_langJS = "http://widgets.outbrain.com/lang_en.js"; var OBITm = "1279385507595";var OB_raterMode = "stars";var OB_recMode = "rec";
var OutbrainPermaLink="http://samsam.rasekhoonblog.com/show/163029/";
if ( typeof(OB_Script)!="undefined" )OutbrainStart(); else { var OB_Script = true; var str = unescape("%3Cscript src=\"http://widgets.outbrain.com/OutbrainRater.js\" type=\"text/javascript\"%3E%3C/script%3E"); document.write(str); }
چهارشنبه 19/7/1391 - 20:46
عقاید و احکام
یک
استاد دانشگاه درباره فلسفه هفت مرتبه طواف کعبه گفت: بعضی از علما بر این
باورند که طواف اول «تربیت»، طواف دوم «تعلّم»، طواف سوم «تعلیم»، طواف
چهارم «اخلاق»، طواف پنجم «کشف»، طواف ششم «شهود» و طواف هفتم «عرفان» است.
حجتالاسلام
سید محمد جواد پیشوایی از اساتید دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار آیین و
اندیشه فارس در خصوص فلسفه حج گفت: حج امر واجبی است که خداوند متعال در
قرآن کریم نسبت به آن تأکید کرده است. همچنین از فروع دین ما نیز به شمار
میرود؛ «وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ
إِلَیْهِ سَبِیلًا» از برای خداست بر مردم، کسانی که مستطیع هستند خانه
خدا را زیارت کنند.
وی
اظهار داشت: حج به معنای قصد و میل است که شخص زائر، خانه خداوند متعال
را در یک اعمال و مناسک خاصی زیارت میکند که علاوه بر استطاعت مالی
به استطاعت بدنی و باز بودن راه هم نیاز دارد لذا کسانی که دارای این
شرایط هستند سفر حج بر آنها همانند نماز و روزه واجب است.
حجتالاسلام
پیشوایی درباره آثار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی حج برای جامعه
اسلامی گفت: زیارت خانه خدا با انجام اعمال و مناسکی خاص، باعث صفای روح و
ارتباط با خالق و مخلوق است اصولا طواف خانه خدا به خاطر کعبه دلهاست از
این رو خانه خداوند متعال یک مقدمهای است برای طواف خاصی که بتوانیم تا
آخر عمر در کنار مردم قرار گرفته و از کعبه گِل به کعبه دل برسیم.
وی
با اشاره به طواف کعبه در سفر حج گفت: خود کعبه در حکم نماز است و هفت شوط
آن مربوط به هفت شهر عشق و در واقع مراتبی برای رسیدن به آخرین شهر عرفان
است که علمای ما میفرمایند: طواف اول: تربیت، طواف دوم: تعلّم، طواف سوم:
تعلیم، طواف چهارم: اخلاق، طواف پنجم: کشف، طواف ششم: شهود و طواف هفتم:
عرفان است.
این
استاد دانشگاه با بیان اینکه علما در طواف کعبه از تربیت شروع کرده و به
عرفان رسیدهاند، گفت: آخرین مرحله تکاملی انسان، مرحله معرفت است و
کسب معرفت در این سفر و در این محدوده خاص، مقدمهای است برای تربیت انسان
و نحوه ارتباط او با مردمی است که قرار است تا آخر عمر در کنار آنها زندگی
کند.
وی
در خصوص اینکه مطالعه چه کتابهایی میتواند به کسب معرفت شخص زائر سرزمین
وحی کمک کند، اظهار داشت: مطالعه آثار حضرت آیتالله جوادی آملی، استاد
قرائتی و اکثر کتابهایی که سازمان حج و زیارات به زائران میدهد میتواند
راهنمای خوبی در این زمینه به شمار رود.
چهارشنبه 19/7/1391 - 20:42
اخبار
: دنیا،
دنیای علم است و دنیایی كه اگر آرام قدم برداریم برای ما نمیایستد و حتی
مكث هم نمیكند. این روزها مطالب زیادی برای مطالعه و وقت ناچیز برای
خواندن وجود دارد، بنابراین برنامهریزی در مطالعه امری است واجب.
بیبرنامه
بودن در انجام امور موجب بروز اضطراب و پریشانی است، زیرا ترس از گذشت
زمان و ترس از انجام نشدن كاری در زمان معین موجب به وجود آمدن اغتشاش و
نگرانی خواهد شد.
درست خواندن را یاد بگیریم
هنگامی
كه میخواهید كتابی را مطالعه كنید بخصوص كتب درسی، یكی از بهترین
شیوههای مفید و موثر مطالعه، پیادهكردن روش 10 مرحلهای مطالعه است كه
انجام تكتك مراحل، كمك بسیاری در یادگیری و تثبیت مطالب در ذهن شما
مینماید.
این مراحل10 گانه مطالعه عبارتند از:
ـ تخمین و هدفگذاری: مشخص كنید قصد دارید در چه بازه زمانی چه تعداد صفحه را مطالعه كنید.
ـ تخلیه ذهنی: هر آنچه از قبل در مورد آن موضوع، به خاطر دارید روی كاغذ منتقل كنید حتی اگر در مورد صحت آن تردید دارید.
ـ مطالعه اجمالی: به طور اجمالی و سریع صفحات را ورق بزنید و به فهرست، عناوین، سوالات، تصاویر و خطوط پررنگ شده توجه كنید.
ـ طرح سوال: در مورد مطالبی كه از نظر گذراندید، سوال طرح كنید تا با نگاهی كنجكاوانه و جستجوگرانه آماده خواندن شوید.
ـ خواندن فعال برای یافتن جواب پرسشها: در
این مرحله شروع به خواندن كتاب كنید. سعی نكنید مطالب را به صورت حفظی
بخوانید. كتاب را عمیق و دقیق بخوانید و به دنبال پیداكردن جواب سوالات
آخر فصل یا سوالاتی كه در ذهن خود دارید، باشید.
ـ تجزیه، تحلیل و تفهیم: سعی
كنید تمام مطالب كتاب را كاملا متوجه شده و به حافظه خود منتقل كنید بعضی
از قسمتها به تحلیل بیشتری نیاز دارد تا شما بتوانید مفهوم آنها را درك
كنید.
ـ یادداشتبرداری: آنچه را كه یادگرفتهاید از حافظه خود روی كاغذ بیاورید و خلاصه آنها را مكتوب كنید.
ـ مرور و بازبینی: متن
خلاصهشده و متن اصلی را دوباره بخوانید و متن خلاصهشده را بازبینی و
اصلاح كنید در صورتی كه در كشیدن درخت حافظه مهارت دارید درخت مورد نظر را
ترسیم كنید.
ـ تعریف: مطالبی را كه یاد گرفتهاید حتیالمقدور با صدای بلند برای خود یا دیگران تعریف كنید.
ـ تجسم: چشمانتان را ببندید و مطالب خوانده شده را در ذهن خود مجسم كنید.
مهمترین مرحله
مهمترین
مرحله، مرحله پنجم یعنی خواندن فعال است و ما برای آن كه بتوانیم بهتر و
فعالتر بخوانیم لازم است سوالاتی در مورد متن در ذهن داشته باشیم تا با
انگیزه بیشتری مطالعه كنیم.
مراحل بعد از خواندن فعال به ما كمك میكند مطالب در ذهن تثبیت شود و به مدت طولانیتری در حافظه نگهداری شود.
پیادهكردن
این روش بعد از مدتی تمرین بسیار آسان میشود و به طور ناخودآگاه آنها را
انجام میدهید و حتی برایتان لذت بخش نیز میشود.
نكته:
چشمان خود را تمرین دهید تا همه كلمات را در دستههای بالای سه یا چهار
كلمه در یك نگاه ببیند. آموختن خواندن دستهها چیزی نیست كه چشمانتان به
طور طبیعی آن را انجام دهد. این كار نیاز به تمرین مداوم دارد
تمركز یعنی توانایی قبول بعضی چیزها و به دور انداختن چیزهای دیگر.
به عبارتی تمركز یعنی دقیق شدن روی یك موضوع، با حذف توجه به موضوعات دیگر.
برخی
فكر میكنند برای داشتن تمركز باید روی ذهن خود یا محیط اطراف شرایط خاصی
را تحمیل كنند، اما اینطور نیست و هر چه بیشتر به ذهن خود فشار بیاورید،
تمركز مشكلتر میشود.
وقتی
شما مشغول تماشای فیلم یا خواندن داستان جذابی هستید بدون اعمال هیچگونه
فشاری تمركز دارید. چون به طور طبیعی چیزی توجه ما را جلب میكند كه برای
ما حائز اهمیت است و از آن سود میبریم بنابراین باید راهی پیدا كنیم كه
دقت ما، حتی نسبت به موضوعی كه به آن علاقه نداریم عمیقتر شود و در حقیقت
بین ذهن و آن موضوع علاقه ایجاد كنیم.
كتابهای حجیم
بدون
تردید، پیش مطالعه برای فراهمكردن یك دید كلی از خواندنیهای سنگین، نظیر
مقالات روزنامهها، گزارشهای كسب و كار و كتابهای غیرداستانی، كار مفیدی
است.
پس
از این چشمانداز كلی، توانایی آن را خواهید داشت تا درباره اینكه كدام
گزارش یا چه بخشی از یك گزارش، ارزش دیدن دقیق را دارد، تصمیم بگیرید.
دورنمای سریع
تمام
دو پاراگراف نخست آن چه را كه برای مطالعه برگزیدهاید، بخوانید. سپس فقط
جمله اول پاراگرافهای بعدی را بخوانید. آن گاه دو پاراگراف آخر را به
صورت كامل بخوانید.
از
یاد نبرید كه مرور و چشمانداز، تمام اطلاعات و جزئیات یك متن را به شما
نمیدهد. اما این كار شما را از صرف وقت برای چیزهایی كه واقعا نمیخواهید
یا نیاز ندارید آنها را بخوانید، معاف میكند. یادتان باشد مرور اجمالی
تنها یك دورنمای سریع و كلی از خواندنیهای طولانی و نا آشنا را در اختیار
شما قرار میدهد.
سطحی خوانی
سطحیخوانی
یا گذار سریع راه خوبی برای به دست آوردن دورنمای كلی از خواندنیهای ساده
و كوتاه مانند مجلات عمومی یا ورزشی و بخشهای سرگرمی یك مقاله و مرور
متنهایی كه پیش از این آن را خواندهاید است. فكر كنید چشمانتان مثل دو
مغناطیس است.
وادارشان
كنید تا سریع كار كنند. آنها را از عرض سطرهای چاپ شده، با سرعت عبور داده
فقط چند واژه كلیدی را از هر سطر برچینید. سطحی خواندن افراد با هم متفاوت
است.
در سطحیخوانی هر كس واژههای متفاوتی را برمیچیند، اما همگی یك دورنمای بسیار مشابه از محتوای یك قطعه بدست میآورند.
مرور
اجمالی و سطحیخوانی میتواند سریعا به شما دورنمایی كلی درباره محتوا
بدهد، اما هیچ فنی نمیتواند درك بیش از 50 درصد را تضمین كند؛ زیرا در
سطحیخوانی ما همه كلمات را نمیخوانیم و هیچكس از چیزی كه نخوانده
نمیتواند ایدهای به دست بیاورد.
كلمه به كلمه نخوانید
بسیاری از ما آموختهایم كه تكتك كلمات یك جمله را به صورت مستقل بخوانیم. مثل: برادر، من، فرهاد، فكر، میكند، مدرسه و...
شما
هم احتمالا این گونه میخوانید، بویژه وقتی كلمات مشكل باشد یا وقتی كلمات
معنای خاصی داشته باشد همانند وقتی كه میخواهید یك شعر، یك نمایشنامه
شكسپیر یا یك قرارداد و مانند آن را بخوانید البته این كار اشكالی ندارد.
اما خواندن كلمه به كلمه، تندخوانی را نابود میكند و جلوی سرعت شما را
میگیرد.
دستهبندیكردن كلمات به شما یاد میدهد به جای
نگاهكردن به یك كلمه در یك زمان به گروههایی از كلمات نگاه كنید تا سرعت
شما در اوج خود افزایش یابد.
چند تمرین عملی
چشمان
خود را تمرین دهید تا همه كلمات را در دستههای بالای سه یا چهار كلمه در
یك نگاه ببیند. آموختن خواندن دستهها چیزی نیست كه چشمانتان به طور
طبیعی آن را انجام دهد. این كار نیاز به تمرین مداوم دارد. حال مطلب آسانی
برای خواندن انتخاب كنید.
هر
قدر میتوانید آن را تند بخوانید. تلاش كنید به جای دیدن یك كلمه در هر
زمان، به سه الی چهار كلمه در یك نگاه متمركز شوید. آنگاه همان بخش را با
سرعت معمولی بازخوانی كنید تا ببینید بار اول، چه چیزهایی را جا
انداختهاید؟ قطعه دیگری را تمرین كنید.
نخست
دستهها را مطالعه كرده، سپس بازخوانی كنید تا ببینید، در این قسمت چه
چیزهایی را جا انداخته اید. هر وقت توانستید دستهها را بدون جاافتادههای
دفعه اول بخوانید. روزانه، پانزده دقیقه تمرین كنید. ممكن است این فنون را
در طول یك هفته یا بیشتر فرا بگیرید.
چهارشنبه 19/7/1391 - 20:19
اخبار
این ماجرا را می توان یک معجزه نامید؛ راشل بیلی که اتصال جمجمهاش با ستون فقرات قطع شده بود نه تنها زنده ماند بلکه از فلج حتمی نیز نجات یافت.
جامجم آنلاین، راشل بیلی زن جوان 23 ساله آمریکایی در سپتامبر سال 2011 قربانی یک تصادف شدید رانندگی در شهر فوئنیکس ایالت آریزونا شد.
شدت تصادف به اندازهای بود که جمجمهاش از ستون فقرات جدا شد اما به لطف مأموران امداد که فورا به کمک او شتافتند امروز نه تنها زنده مانده است بلکه از فلج شدن نیز نجات یافته است.
پس از حادثه زن جوان مدت یک ماه در بخش فوریت های بیمارستان بستری بوده و از خاطرات هفته قبل و بعد از تصادف هیچ چیزی را به یاد نمی آورد؛ مدتها طول کشید تا وی توانست دوباره حرف زده و راه برود.
یک عصب شناس میگوید: هیچ چیز غیر ممکن نیست؛ به رغم جدا شدن درونی جمجمه از ستون فقرات اعصاب نخاعی زن جوان قطع نشده بودند؛ با عمل جراحی و تلاش پزشکان اندک اندک جمجمه و ستون فقرات دوباره به هم جوش خورده و ارگانیسم زن جوان دوباره فعالیت عادیاش را از سر گرفت.
به گزارش جپیک، وی میافزاید: البته تمایل شدید راشل برای زندگی و ارادهاش در بهبودی و زنده ماندن او تأثیر بسیار زیادی داشت.
روز دوشنبه گذشته راشل در برنامه تلویزیون محلی " 3TV" با امدادگرانی که با حضور به موقع جانشان را از مرگ حتمی نجات داده بودند ملاقات و از آنها تشکر کرد.
شنبه 15/7/1391 - 18:1
اخلاق
به گفته پزشکان و کارشناسان بهداشت و سلامت، شستن دستها قبل و بعد از غذا اگر با دقت و به طور صحیح انجام شود، عامل مهمی برای پیشگیری از انواع بیماریهای واگیردار و مسری است؛ داشتن اطلاعات کافی در این باره هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان ضروری است.
در زمینه ضرورت شستن دست ها قبل و بعد از غذا خوردن، از ائمه اطهار (علیهم السلام) که درود خداوند بر آنان باد، احادیث زیادی نقل شده که بخشی از آنها را در اینجا بازگو میکنیم.
*احادیثی در این باره
در کتاب کافی از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده است: «وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از آن، فقر را از بین میبرد.»
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «شستن دست ها قبل و بعد از غذا سبب فزونی روزی میشود.»
ابی عوف جِبّلی میگوید از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که میفرمود: «وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از آن رزق و روزی را زیاد میکند.»
همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «کسی که دوست دارد برکت خانه او زیاد شود، قبل از غذا وضو بگیرد.»؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:« وضو گرفتن قبل از غذا فقر را از بین میبرد، وضو گرفتن بعد از آن، همّ و غم را از بین میبرد.»
(توضیح: مراد از وضو گرفتن در روایات، شستن دست است و مراد، طهارت مخصوص نیست.)
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «کسی که قبل از غذا و بعد از آن، دست خود را بشوید، زندگی او وسعت مییابد و بیماریاش برطرف گردد.»
در کتاب «کافی»، «تهذیب» و «من لا یحضره الفقیه» از امام صادق(علیه السلام) نقل است که فرمود: «شستن دستها قبل از غذا و بعد از آن، عمر را طولانی میکند و بوی بد لباس را از بین برده و چشم را جلا میبخشد.»
همچنین در کتاب کافی از امام صادق(علیه السلام) نقل است که «دست خود را بشویید تا اخلاقتان نیکو شود.»
شنبه 15/7/1391 - 17:49
آلبوم تصاویر
شنبه 15/7/1391 - 17:48
آلبوم تصاویر
شنبه 15/7/1391 - 17:47