• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 586
تعداد نظرات : 114
زمان آخرین مطلب : 5056روز قبل
دانستنی های علمی
 

 

 



دوشنبه 5/11/1388 - 15:22
بیوگرافی و تصاویر بازیگران
 

 

 



دوشنبه 5/11/1388 - 15:20
طنز و سرگرمی
 

 



دوشنبه 5/11/1388 - 15:19
دانستنی های علمی
- یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که 3 نفر بیشتر نیستن 5 خط موبایل دارن!

2 - واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته !

3 - رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه!

4 - ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل !

5 - هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره !

6 - وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی ، استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری...، بدون توجه به اینکه حد اقل 10 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی !!!

8 - صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیل و فیس بوکته !

9 - الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی، سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی !

10 - اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره !

11 - الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه !

12 - من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالا حتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی !!

13 - دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی...، خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی.

14 - مطمئنم اگر ادامه بدم میخواین یه بلایی سرم بیاری !!!
پس ...
.....
....
...
..
.
دوشنبه 5/11/1388 - 15:18
دانستنی های علمی

 

 

1- آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟
2 - عجایب جنگل بی پایه دیدم، عجایب چادر بی سایه دیدم،

بدیدم صنعت پروردگارم، دوتا سوداگر بی مایه دیدم.

3- عجایب صنعتی دیدم در این دشت، درخت پرگلی بی سایه میگشت؟

4- آن چیست که از میان آب می گذرد، ولی خیس نمی شود؟
5- آن چیست که نمیتوانید ببینیدش، یا بچشیدش، یا با دستتان لمسش بکنید، ولی برای همه تان لازم است و همه جا هست؟

6 - آن جسم عجب چیست که بر چرخ پدید است

گه پرده ماه است و گهی حاجب شید است؟

7- نه دست دارد، نه پا دارد، از همه جا خبر دارد!

8- آن چیست که تا آسمان نگرید، اشکش روان نمی شود؟
9- آن چیست که نه دست دارد و نه پا، در همه جای زمین است و نمی رود به هیچ جا؟
10- آن چیست که نه دست دارد، نه پا، نه استخوان دارد، نه گوشت، ولی همیشه راه میرود و و هیچ وقت هم خسته نمی شود؟

11- آن چیست که خودش آب، دُشمنش آب؟
12- آن کدام دوبرادرند که در زیر یک کوه زندگی میکنند،و هیچ وقت خانه یکدیگر را نمی بینند؟

13- آن کدام شب تاریک است که در میان روز دیده میشود؟

14- این سر کوه، اَرّه اَرّه آن سر کوه، اَرّه اَرّه میان کوه، گوشت بره!
 

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

پاسخها

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-

-



 1- خدا

 2- آسمان و خورشید و ماه

 3- آسمان پرستاره

4- نور

5- هوا

 6- ابر

7- باد

8- باران

9- خاک

10- آب جوی و رود

11- یخ

12- چشمها

13- سیاهی چشم

14- دندانها و زبان

دوشنبه 5/11/1388 - 15:14
آموزش و تحقيقات

 

 http://www.iranalive.org


مغز شما مانند ماهیچه ها به تمرین نیاز دارد، اگر شما مرتب این تمرین ها را در راه درست خود انجام دهید، مهارت بیشتری در اندیشیدن بدست خواهید آورد و تمرکزتان افزایش می یابد. اما اگر هیچگاه از مغزتان استفاده نکنید یا از داروهای شیمیایی نامناسب استفاده کنید، توانایی تان برای یادگیری و تفکر از بین می رود.
در اینجا ۵ راه ساده شرح داده می شود که هر کسی قادر است به وسیله آن از سلولهای خاکستری اش استفاده ی بهتری کند.


۱) تماشای تلویزیون را به حداقل برسانید. این معامله سختی است، مردم بسیار دوست دارند که مانند یک گیاه تنها پای تلویزیون بنشینند و زل بزنند. مشکل اینجاست که تلویزیون از ظرفیت روحی شما استفاده ای نمی کند یا به آن اجازه تغذیه شدن نمی دهد. مانند این است که یک ماهیچه انرژی بسوزاند اما از مزایای سلامتی این سوخت و ساز استفاده ای نکند.
آیا بعد از تماشای تلویزیون به مدت چند ساعت احساس خالی بودن نمی کنید؟ چشمانتان به سوزش م
ی افتد و از تمرکز بروی این جعبه بزرگ خسته می شود، حتی قادر به خواندن یک کتاب هم نخواهید بود. پس زمانی که نیاز به آرامش و استراحت دارید، بجای این کار، یک کتاب بخوانید، اگر خیلی خسته اید، موسیقی گوش کنید. اگر با خانواده و دوستان هستید، تلویزیون را خاموش کنید و با هم گفتگو کنید. تمام اینها بیشتر از تلویزیون از مغز شما استفاده خواهند کرد.


۲) ورزش کنید. شاید فکر کنید اگر بجای ورزش کردن کتاب بخوانید، بیشتر یاد می گیرید، اما ورزش کردن باعث می شود، در ساعتهای بعد از تمرین، بازده شما بالاتر رود و بهتر یاد بگیرید. استفاده از بدن، ذهن شما را آزاد می کند و موجی از انرژی پدید می آورد. روحیه می گیرید و می توانید به سادگی تمرکز کنید.


۳) کتابهای چالش انگیز بخوانید. بسیاری از مردم دوست دارند کتابهای عامه پسند و تعلیقی
بخوانند. اما این کتابها عموما برای مغز محرک نیست. اگر میخواهید توانایی تفکر و نوشتن را بهبود بخشید، باید کتابی بخوانید که شما را وادار به تمرکز کند. خواندن یک کتاب کلاسیک می تواند نگرش شما به دنیا را تغییر دهد و شما را با لغتهای ارزشمند و ظریف تر گذشته آشنا کند. از این که دنبال لغتی بروید که نمی دانید، نترسید، از عبارات سنگین و حجیم آن هراس نداشته باشید. زمان کافی بگذارید و دوباره بخوانید تا با شیوه نوشتن نویسنده آشنا شوید. این نوع کتاب خواندن بهتر از تمام کتابهای نخ نما و تعلیقی موجود در بازار است.


۴) زود به رختخواب بروید و زود از خواب برخیزید. هیچ چیز به اندازه کم خوابی تمرکز را سخت نمی کند. یکی از رازهای
جوانی این است که زود به رختخواب بروید و بیشتر از ۸ ساعت نخوابید. اگر صبح دیر بیدار شوید و برای جبران آن دیر بخوابید، سست و بیحال از خواب برمیخیزید و نمی توانید تمرکز کنید. گفته می شود که ساعتهای اول صبح بهترین زمان برای آرامش و بازده مناسب است. اگر فرصت دارید در طول روز، زمانی که احساس خواب آلودگی می کنید، ده تا بیست دقیقه چرت بزنید. بیشتر از این شما را کسل می کند اما چرت کوتاه شما را شاداب می کند.


۵) زمانی برای بررسی بازتاب اعمال خود در نظر بگیرید. از آنجا که زندگی ما بیشتر مشوش و گیج کننده شده ، خود ما نیز همواره در عجله و تاب و تب ایم بدون اینکه به آن توجه کنید. تمرکز در این حال دشوار می شود زیرا همواره در حال سرزنش کردن خود هستیم در نتیجه زمانی را برای تنها بودن و بررسی زندگی و سازماندهی افکار و اولویت بندی مسئولیت های خود در نظر بگیرید. بعد از آن بهتر می فهمید چه چیز مهم تر است و چه چیز مهم نیست. سپس چیزهای بی اهمیت دیگر در ذهن شما جایی ندارد و آزارتان نمی دهد و ذهن سبک تر می شود.

 

 

دوشنبه 5/11/1388 - 15:12
طنز و سرگرمی

 

http://www.iranalive.org


صبح ساعت 5
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.

صبح ساعت 6
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی از شوهر می خواد از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است


صبح ساعت 7
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.


صبح ساعت 11
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و در با دست در حال بررسی جوش هاشه.


ظهر ساعت 12
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند


ظهر ساعت 13
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است.


ظهر ساعت 14
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.


ظهر ساعت 15
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.


عصر ساعت 16
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.


عصر ساعت 17
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.


عصر ساعت 18
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.


شب ساعت 19
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.


شب ساعت 20
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.


شب ساعت 21
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.


شب ساعت 22
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.


 

ای بابا زن هم زن های قدیم ... :))

 

دوشنبه 5/11/1388 - 15:8
دانستنی های علمی

یک مغازه ماهی فروشی در کابل

http://www.iranalive.org
 


اوباما رییس جمهور آمریکا (که در حال گذراندن تعطیلات سال نو در هاوایی است ) در حال خوردن بستنی . دختربزرگ اوباما " مالیا " در حال نگاه به پدر

http://www.iranalive.org
 


منطقه " گیتز هید " در بریتانیا

http://www.iranalive.org
 


تجمع اعتراضی جوانان غزه ای در مرز رفح در اعتراض به ساخت دیوار فولادی مصر در مرز رفح با غزه

http://www.iranalive.org
 


نمایش آیینی یک سیک هندی در جامو

http://www.iranalive.org
 


نورافشانی سال نوی میلادی در کوالالامپور پایتخت مالزی

http://www.iranalive.org
 


شب سال نو در توکیو

http://www.iranalive.org
 


جشن سال نو در بیشکک مرکز قرقیزستان

http://www.iranalive.org
 


بدون شرح

http://www.iranalive.org

http://www.iranalive.org

 

http://www.iranalive.org


http://www.iranalive.org

 

 

دوشنبه 5/11/1388 - 15:6
دعا و زیارت

دانش امامان(علیهم السلام)، گوهری است که همواره روشنگری می‌کند. این علم، نزد آنان همچون خورشیدی تابان است که شرایط، در آن تاثیری ندارد و در مواقف و مراحل مختلف بروز و ظهور دارد. از این روست که امام حتی در سنین کودکی و خردسالی، در مقابل سؤالاتی که برای ایشان طرح می‌شود، به‌گونه‌ای پاسخ می‌دهد که حتی دشمنان را به حیرت وا می‌دارد.

روزى أبو حنیفه با عبداللَّه بن مسلم وارد مدینه شد. عبداللَّه به او گفت: "اى أبو حنیفه، یکى از علماى آل محمّد (علیهم السلام)؛ جعفر بن محمّد (علیهما السلام)اینجاست. بیا نزد او برویم تا قدرى از علم او بهره ببریم." وقتى به خانه آن حضرت رسیدند، به گروهى از علماى شیعه برخوردند که منتظر ایستاده بودند که یا او بیرون آید یا آنان نزدش بشتابند. در این حال ناگاه، پسر بچّه کم سنّ و سالی از منزل خارج شد. با خروج او، همه از هیبتش برخاستند. أبو حنیفه از همراهش پرسید: "اى پسر مسلم، او کیست؟"

عبدالله بن مسلم گفت: "فرزند جعفر بن محمّد، موسى است."

ابو حنیفه گفت: "به خدا مقابل شیعیانش او را شرمنده می‌کنم."

عبد اللَّه به او گفت: "هرگز نمی‌توانی این کار را انجام دهی."

أبو حنیفه گفت: "به خدا قسم همان که گفتم را انجام می‌دهم." سپس رو به جانب امام کاظم (علیه السلام)کرد و پرسید: "اى پسر، گناه از چه کسى صادر مى‏شود؟"

امام (علیه السلام)فرمود: "اى شیخ، از سه حالت خارج نیست. یا (گناه) از طرف خداوند صادر می‌شود و بنده در آن نقشى ندارد؛ که در این حالت، سزاوار حکیم نیست که بنده‏اش را به‌خاطر گناهى که نکرده است، مؤاخذه کند.

و یا (آن گناه، هم از) بنده است و (هم از) خدا، (در این صورت) خدا شریکی قوى‏تر است (نسبت به بنده) و شایسته نیست که شریک بزرگ، (شریک) کوچک را به‌خاطر گناهش مؤاخذه نماید.

و یا گناه فقط از بنده صادر مى‏شود و از خدا نیست؛ در این صورت، خداوند اگر بخواهد می‌تواند عفو ‏کند و یا او را عقوبت مى‏نماید."

عبداللَّه گفت: "ابو حنیفه آن چنان ساکت شد که گویا سنگى را بلعیده و در دهان دارد!! لذا به أبو حنیفه گفتم: "مگر نگفتم متعرّض اولاد رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) نشو."

آری این تنها امام است که حتی در آن سن، می‌تواند چنین پاسخی به سؤال کننده بدهد. جوابی کوتاه اما کامل، به طوری که یکی از اساسی‌ترین آموزه‌های مکتب اهل‌بیت(علیهم السلام) را در ارتباط با اصل عدل به ما می‌آموزد. یعنی هر آنچه که ما به عنوان انسانی مختار ـ با حریت و آزادی که خداوند در ما به ودیعه نهاده است ـ انجام می‌دهیم، صرفا به ما منتسب است و در صورت انجام گناه، این ما هستیم که سزاوار عقوبت هستیم و سزاوار نیست انگشت ملامت را سوی خالق و دیگران نشانه رویم.(1) در این صورت است که نظام جزا و پاداش، بهشت و جهنم و ... معنایی واقعی و حقیقی پیدا می‌کند و بر مبنای این اصل مهم است که اصلعدل از اصول اعتقادات شیعه شناخته شده است.

(برگرفته از کتاب "الإحتجاج على أهل اللجاج جلد 2، صفحات 387 و 388" (2)، تألیف مرحوم علامه طبرسی (با اندکی تصرف))


پاورقی‌:

1- در این زمینه امیر المؤمنین (علیه السلام)می‌فرمایند: "... عدل آنست که او (خداوند) را متهم (به گناه) نکنی." (إعلام الوری صفحه 291)

همچنین امام صادق (علیه السلام)می‌فرمایند:

"... اما عدل آنست که آنچه که خداوند تو را به‌خاطر آن سرزنش می‌فرماید، به خالقت نسبت ندهی." (توحید صدوق، صفحه 96)

2ـ در تهیه این مناسبت‌نامه از ترجمه فارسی کتاب احتجاج ـ که به کوشش آقای بهراد جعفرى انجام پذیرفته ـ استفاده شده است.

دوشنبه 5/11/1388 - 14:57
سياست


تدارک چنین رفتارهای تروریستی، البته در بطن خود یک پیام شفاف دارد و آن نکته ای است که بارها مورد تاکید مسوولین کشور قرار گرفته است: غرب نه با تولید سلاح هسته ای که اساسا با فعالیتهای صلح آمیز هسته ای کشورمان...
 

تدارک چنین رفتارهای تروریستی، البته در بطن خود یک پیام شفاف دارد و آن نکته ای است که بارها مورد تاکید مسوولین کشور قرار گرفته است: غرب نه با تولید سلاح هسته ای که اساسا با فعالیتهای صلح آمیز هسته ای کشورمان سر خصومت دارد.
خبر شهادت دانشمند هسته‌ای کشور، استاد متعهد وانقلابی دانشگاه تهران، دکتر مسعودعلی محمدی، لحظاتی پس از انتشار در فضای رسانه ای، موضوع داغ خبری کشورشد و جایگاه خبر اول را در اغلب خبرگزاریها و سایتهای به روز خبری به خود اختصاص داد.
با انتشار این خبر اولین سوالی که همزمان با ذهن مخاطبین، قلم نویسندگان رسانه ای را به خود مشغول کرد این بود که چه کسی و با کدام انگیزه دست به چنین جنایتی زده است؟
در پاسخ به این سوال البته برخی رسانه ها سعی کردند برای این جنایت سرنخهای داخلی بیابند .
کارشناسان امنیتی اما از همان ابتدا تاکید داشتند که اگرچه برخی رفتارهای زشت سیاسی نخبگان داخلی در ماههای اخیر توانسته زمینه و پوشش را برای برخی ناامنی ها و انجام این جنایت فراهم و متهمین اصلی را نسبت به ارتکاب این رفتارتروریستی در پایتخت کشورمان جری کند اما انگیزه این جنایت نمی تواند از داخل باشد.
با گذشت چند ساعت از این ماجرا و در میان اطلاعاتی که درباره این عملیات تروریستی با عنوان"تکمیلی" هر لحظه در رسانه ها منتشرمی شد شاید یکی از مهمترین ها، که بلافاصله اذهان تحلیلگران و کارشناسان سیاسی-رسانه ای را به خود جلب نمود، اعلام تخصص ویژه این استاد انقلابی بود:"دکتر علی محمدی در مباحث فیزیک هسته ای و کوانتوم تخصص ویژه داشت وبا رتبه عالی استاد تمامی، مدتی هم رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران بود.دکتر علی محمدی همچنین در طول دوران دفاع مقدس با سپاه پاسداران همکاریهایی هم داشت "
این جملات بخشهایی از این دست سوابق استاد فقید بود که بلافاصله اذهان را به سمت متهم و انگیزه اصلی از این عملیات تروریستی سوق می داد.
برای یک تحلیلگر سیاسی چندان دشوار نبود یافتن سرنخ های مرتبطی از این ماجرا که در سالیان اخیر اتفاق افتاده است.

*******
 اسرائیل به عنوان بخشی از یک جنگ غیرمستقیم و پنهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران، در حال ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است.
اگر گمان کرده اید که این جمله را یک تحلیلگر سیاسی یا امنیتی کشورمان صبح سه شنبه و در پی شهادت دکتر علیمحمدی بیان کرده است، اشتباه می کنید.
این جمله بخشی از گزارش مفصلی است که روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف یازده ماه قبل از این و به نقل از "منابع آگاه اطلاعاتی غرب" گزارش داده است .
این گزارش روزنامه انگلیسی همان زمان نوشت که مرگ مشکوک دکتر "ارشیر حسن پور"،دانشمند برجسته هسته‌ای کشورمان در نیروگاه اصفهان که سه سال پیش در اثر خفگی با گاز فوت کرد نیز در راستای این پروژه بوده است.
همچنین به نوشته این روزنامه مشهور انگلیسی، دیگر مرگ‌های اخیر اشخاص مهم ایرانی در امور هسته‌ای یا ایرانی‌هایی که در خارج و یا داخل ایران در امور هسته‌ای تحصیل کرده‌اند با دخالت موساد بوده است؛ تا بدین وسیله تهران از فنون و تجارب فنی در امور هسته‌ای محروم شود.
این روزنامه همچنین در این گزارش خود که سال گذشته چاپ شد به نقل از منابع اطلاعاتی در آمریکا گزارش داد که اسرائیل تلاش می‌کند با استفاده از خرابکاری، شرکت‌های مهم و جاسوسان دوجانبه در برنامه هسته‌ای ایران اختلال به وجود آورد.
در این راستا بود که "جیمز رایزن"،روزنامه نگار مشهور آمریکایی هم سال گذشته  اعلام کرد که سازمان سیا و موساد با همکاری یکدیگر یکسری عملیات های خرابکارانه را علیه برنامه هسته‌ای ایران طرح ریزی کرده اند که از آن جمله می‌توان به تلاش برای صدمه زدن به سیستم ها و تجهیزات کامپیوتری مناطق هسته‌ای ایران اشاره کرد.
علاوه بر صهیونیستها که به موازات خرابکاری،  تلاش برای ترور دانشمندان هسته ای کشورمان را دنبال می کردند، موضوع "حذف دانشمندان هسته ای" کشورمان از همان زمان با پیشنهاد کارشناسان اطلاعاتی آمریکا در دستور کار مقامات آمریکایی هم که با شعار "تغییر" به کاخ سفید راه پیدا کرده بودند، قرارگرفت.
در این راستا بود که "روا بالا" یک تحلیل‌گر برجسته شرکت استراتفورد( شرکت خصوصی امور اطلاعاتی در آمریکا که روابط نزدیکی با کاخ سفید دارد) نیز اعلام کرد که استراتژی ما این است که افراد مهم برنامه هسته‌ای ایران "از میان برداشته شوند".
ربایش دانشمند هسته ای کشورمان با نام "شهرام امیری" که بنابر اطلاعات متقن  وزارت خارجه، هنگام سفر زیارتی به عربستان، ازسوی دستگاه های جاسوسی غربی و با آگاهی نهادهای اطلاعاتی  عربستان ربوده شد و تا امروز از سرنوشت او اطلاعات دقیقی در دست نیست؛
تهدید های پرحجم تبلیغاتی مبنی بر ادعای بمباران و یا موشک باران تاسیاسات هسته ای از سوی مقامات رسمی رژیم صهیونیستی و منابع غیر رسمی آمریکایی؛
تلاش برای تعطیلی کلیه مراکز هسته ای  کشورمان و تعلیق فعالیتهای صلح آمیز هسته ای در کشور از جمله غنی سازی اورانیوم؛
بیان صریح مقصود دیپلماتیک از اعمال فشارهای سیاسی بر کشورمان در جریان مذاکرات هسته ای تیم اسبق هسته‌ای و اعلام اینکه برای تامین رضایت غرب لازم است تا تمامی مراکز آزمایشگاهی-پژوهشی ایرانی در زمینه هسته ای تعطیل شوند و  یا حتی آنچنان که دکتر احمدی نژاد از آن خبر داد، بیان صریح و خجالت آور این نکته که لازم است تا جمهوری اسلامی ایران از تدریس "فیزیک" در مقاطع آموزشی هم منصرف شود؛
و ...
همه و همه بخشهایی از استراتژی کلی آمریکا ورژیم اسرائیل برای متوقف کردن ملت ایران در دستیابی به پیشرفتهای هسته ای است.
استراتژی ای که کشورهای غربی تا پیش از روی کارآمدن دولت نهم، بر مبنای آن تاکتیک "تهدید نرم" رادر پیش گرفتند و  توانستند به واسطه انفعال برخی مسوولین وقت کشور، فعالیتهای هسته ای کشورمان را تعطیل کنند.
از بدو حاکمیت دولت نهم اما با درایت مقام معظم رهبری ، شجاعت و ایستادگی‌های شخص رئیس جمهور و سایر مسوولین در برابر تهدیدهای نرم و ازجمله تهدید به ارسال پرونده هسته ای کشورمان به شورای امنیت، تحریم ایران در شورای امنیت و ... ، این تاکتیک شکست خورد و آغازی شد بر هسته ای شدن کشورمان.
با شکست تاکتیک تهدید نرم، مشخص است که غربیها در راستای به تعویق انداختن پیشرفتهای هسته ای ایران قصد دارند (همانگونه که به صراحت در رسانه های خود گفته اند) همزمان با اعمال تاکتیک تهدید سخت(تهدید حمله به مراکزهسته ای) ، بدنه کارشناسی هسته ای کشورمان را هم به قول خود" حذف" کنند.
تدارک چنین رفتارهای تروریستی، البته در بطن خود یک پیام شفاف دارد و آن نکته ای است که بارها مورد تاکید مسوولین کشور قرار گرفته است: "غرب نه با تولید سلاح هسته ای که اساسا با فعالیتهای صلح آمیز هسته ای کشورمان سر خصومت دارد."
به راستی اگر غیر از این بود، چرا باید اساتید دانشگاهی کشورمان که جرمشان تدریس و آموزش علم  به دانشجویان این مرز و بوم است مورد این رفتارهای زشت ضدبشری قرار بگیرند؟ و آیا هیچ عقل سلیمی در دنیا می پذیرد که یک استاد دانشگاه متهم به ساخت سلاح هسته ای باشد؟
********
می ماند یک سوال و آن اینکه نتیجه این رفتار تروریستی چیست؟ آیا اساتید و دانشجویان نخبه کشورمان در دانش هسته ای که در سالیان اخیر بار اصلی پیشرفتهای خیره کننده کشور را به دوش کشیده اند با حذف یک یا دو نفر تمام می شوند و آیا کشور با این رفتارهای خرابکارانه از پیشرفت علمی منصرف می شود؟
جواب این سوالات را به سادگی می توان در آیینه تاریخ انقلاب اسلامی جست؛ اگر ترور مردم بی گناه و مقامات ارشد کشور در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی  از سوی منافقین توانست حرکت ملت ایران در دستیابی به استقلال سیاسی را متوقف کند، عوامل سرویسهای جاسوسی غرب  و سران این کشورها می توانند به ثمردهی این پروژه ضدانسانی امیدوار باشند و اگر نه که "الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء"
rasekhoon
پنج شنبه 1/11/1388 - 14:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته