ورزش و تحرک
بسیاری از بازی ،بازی های نمایشی وسنتی ایران نه تنها به لحاظ
نام های شان، بلكه به خاطر عناصز اجتماعی ای كه در آن ها یافت می شود وشكل
وهیبتی كه بر آن ها حاكم است ،دقیقا از جامعه تاثیر پذیرفته اند .فراموشی
هریك از این بازی ها ،فراموش بخشی از گذشته وفرهنگ ما ودر نتیجه فراموشی
ارزش ها وهنجار ها ی آن است چرا كه باری ها و ورزش های سنتی بخشی از آموزش
وپرورش غیر رسمی هر جامعه ای است ونقش تربیتی فوق العاده ای در رشد شخصیت و
فرهنگ پذیری افراد آن ایفا می كنند .بازی و ورزش های سنتی نوعی تمرین راه
ورسم زندگی و هر جامعه ای راه ورسم زندگی است. برخی از این بازی ها بر
خواسته از مراسم و تشریفات اجتماعی كار وتولید اقتصادی ، برخی دیگر برخاسته
از جنگ و گریز با دشمنان و مبارزه با جانواران وحشی است وتعدادی نیز ریشه
در آیین های جادویی وادیان است .2
انواع باز ی های سنتی :
1-لپر بازی یا خانه بازی:(3)
نوع بازی :دخترانه بصورت گروهی
مكان بازی : فضای باز حیاط منازل
زمان بازی : در ایام نوروز واوقات فراغت
شرح بازی:
لپر بازی یك بازی دخترانه است وعمدتا بین سنین 7 الی 8 ساله
وبه صورت 2تا 4نفره انجام می شود .بازیكنان ابتدا در مكان بازی مربع هایی
با استفاده از زغال ویا گچ مشخص می كنند كه تعداد مربع ها شش یا هشت خانه
ای است . ویك نیم دایره ای در خارج از خانه ششم یا هشتم ترسیم می كنندكه
اصطلاحا به آن جهنم می نامند هریك از بازیكنان در حالیكه تخته سنگی به
ابعاد تقریبی كف دست در اختیار دارند كه در غرب استان به لپر می نامند با
شمارش یك تا صد ویا تر خشك انداختن سنگ تر شده شروع كننده بازی شروع می
شود فرد بازی كن سنگ لپر را در اولین خانه بازی قرار می دهد ولی لی كنان
از داخل هریك خانه های ترسیم شده بدون اینكه پایش روی خط هریك از خانه قرار
گیرد از داخل هریك از خانه ها عبور می كند واز روی خانه جهنم سنگ لپر به
خارج از جهنم عبور می دهد بدون اینكه از داخل ان عبور كند به صورت لی لی
كنان می پرد بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند بدون هیچ گونه لغزش وخطایی
تمامی خانه های بازی تصاحب می كند در صورت خطا وقرار گرفتن پای بازی كن روی
خط هریك از خانه ها بازی به فرد دیگر واگذار می شود .اگر بازیكن بدون لغزش
وخطا تمامی خانه ها از خودش بكند در آخرین مرحله از بازی با چشمان بسته
از خانه به خانه عبور می دهد( كه در این مرحله حركت بصورت لی لی كنان
انجام نمی شود )بعد از پایان بازی فرد بازی كن خانه ی را در اختیار می گیرد
كه بازی كنان بعدی حق عبور از ان را ندارند كه می بایست به صورت لی لی
كنان از روی خانه فرد مذكور بپرند ولی فرد صاحب خانه در خانه خود می تواند
استراحت كند .سپس از روی دیگر خانه ها به صورت لی لی كنان بازی را ادامه می
دهد فردی خانه ای برای خود انتخاب می كند سعی می كند در جای حساس انتخاب
كند كه بازی كنان بعدی به سختی بتوانند از روی آن بپرد و فرد دیگری كه
همانند بازیكن قبلی برنده خانه شده پس از طی مراحل شروع كننده بازی، سعی می
كند در كنار فرد اول بازی كن خانه ی برای خود انتخاب كند تا در دوره های
بعدی بازی براحتی ادامه بازی دهد.بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند تا
اینكه فردی از از بازی كنان كه خانه بیشتری تصاحب كند آن فرد برنده
بازی منصوب می گردد كه از بازی كنان خانه برای خود انتخاب نكردند ویا
تعداد خانه ها نسبت به فرد برنده بازی كمتر است سواری می گیرد .
2-لنگه بازی :(4)
نوع بازی :سرگرمی
مكان بازی : پسرانه
زمان بازی : فضای باز بهار وتابستان
شرح بازی:
نام اصلی این بازی در استراباد ودر شهر گرگان فعلی لنگه بازی
2((langehاست ودر غرب استان علی الخصوص در مناطق ییلاقی با نام پاره
بازی(pare) می شناسند .دلیل نام گذاری این بازی با استفاده تكه پوست چرمی
ویا تكه چمن كنده شده به اندازه تقریبی كف دست می باشد.
این بازی یك بازی پسرانه عمدتا در ایام تابستان وبهار وبخصوص
در ایام نوروز انجام می شد.بازی فوق دو الی چهار نفره بوده وشروع كننده
بازی یا به صورت تر خشك انداختن (سنگی كه یك طرف ان را با آب دهان خیس می
كردند ویا با پرتاب سكه پولی شیر یا خط تعیین می شد.نحوه اجرای بازی قبل از
شروع بازی یا به صورت ضربات تند بدون اینكه پای فرد بازیكن به زمین زده
شود یا هر باری كه به لنگه ضربه می زند می تواند پای خودش را روی زمین قرار
دهد با تعداد شمارش از قبل تعیین شده كه عمدتا از یك تا صد بوده بازی
ادامه پیدا می كرد هر كسی كه توانست بدون خطا با شرایط اعلام شده بازی
ادامه دهد وبه عدد تعیین شده برسد آن فرد برنده بازی است كه فرد یا افراد
بازنده به ان فرد برنده شده سواری می دادند بازی در هنگام اجرای به 3 روش
با تكنیك خاص انجام می شد آن هم بستگی به مهارت فرد داشته كه عبارت از :1
–ضربه زدن لنگه با بغل پا 2-ضربه زدن با انگشتان پا 3-ضربه زدن با استفاده
از پشت غوزك پا البته هر چند عددی شمارش می شد یك یا دو بار بر پشت پا زده
می شد.
3-وسط بازی :
نوع بازی :دخترانه وگروهی
مكان بازی : فضای باز
زمان بازی :بهار وتابستان
شرح بازی:
این بازی عمدتا بین دختران انجام می شد وگاها نیز در بین
پسران در سنین 6الی 8 ساله هدف از اجرای این بازی جهت تقویت نیروی محركه
وتحریك دید بازیكن كه به صورت گروه 4 ال 6 نفره انجام می شد.بازی با یار
كشی شروع می شود بدین ترتیب 2 استاد بازی هریك از افراد را به عنوان عضو
گرو بازی فرا می خوانند وبا شیر وخط كردن شروع كننده بازی تعیین می شود
بدین ترتیب گروهی كه قرعه بنام انها افتاد در بیرون ازمكانی به شكل
مستطیل (مته) قرار می گیرد وگروه بعدی در داخل مستطیل قرار می گیرد افراد
گروه خارج از مستطیل سعی می كنند كه داخل ( مته )یا همان مستطیل شوند
وگروه مقابل سعی می كند با در دست داشتن توپ هریك از افراد ی كه سعی دارند
كه وارد مته شوند را نشانه بگیرند با ضربه زدن هریك افراد بیرون از مته
ان فرد از بازی خارج می شود تعداد افرادی كه از دور خارج شوند گروه رقیب
برنده بازی می شوند وجایشان با گروه مقابل عوض می شودگروهی كه بیشترین
افراد را از دور خارج كرد دور خط یا همان خارج از مته قرار می گیرد بدین
ترتیب بازی ادامه پیدا می كند .
4-گردو بازی (جزء بازی ):
نوع بازی : پسرانه وبه صورت گروهی كه به سه روش انجام می شد
زمان بازی :تابستان وایام نوروز
مكان بازی : فضای باز
شرح بازی:
این بازی به صورت گروهی وپسرانه است ودر فضای باز انجام می
شود هریك از بازیكنان بر اساس قرار قبلی در حالیكه تعدادی گردو در دست
دارند با قرار دادن دو یا سه عدد گردو روی هم یعنی به تعداد افراد بازی كن
گردو در كنار هم قرار می دهند لازم به ذكر است هریك از بازیكنان یك عد د
گردوبزرگتر از گردوهای چیده شده در میدان بازی كه اصطلا حا به آن شقه
(shage)می نامند جهت ضربه زدن به گردو های چیده شده در دست دارند شروع
كننده بازی كه در فاصله 4 الی 5 متری مكان قرار گرفتن گردو ها ایستاده است
با شیر خط كردن تعیین گردیده بازی را با نشانه گرفتن با شقه ای كه در دست
دارد شروع می كنند اگر توا نست گردو ها را با ضربه زدن ازداخل دایره ای
كه گردو ها چیده شده خارج كند تمامی گردو ها را تصاحب می كند یعنی برنده
تمامی گردو ها می شود و افراد بازیكن مجددا گردو خودشان را داخل مكان بازی
می چینند در این مرحله برنده بازی علاوه بر گردوی كه همراه با دیگر بازی
كنان داخل میدان بازی قرار می داد یك جفت بیشتر از دیگر بازیكنان در
متهmath))مكان بازی می چیند در این مرحله نیز برنده بازی ،آغاز كننده بازی
است در هر مرحله از بازی تعداد ی از گردوها در مكان بازی باقی می ماند
ونفرات بعدی بترتیب بازی را ادامه می دهند. بازیكنان بخاطر هیجان بخشیدن
بازی در هر دوره از بازی سعی می كنند تعد اد جفت های گردو را بیشتر كنند
بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند.در پایان بازی هریك از بازیكنانی كه
بیشترین گردو را بدست آورندآن فرد برنده بازی است .
5-كشتی باشال:
نوع بازی : جوانان ونوجوانان
زمان بازی : در جشن ها واوقات فراغت سال
مكان بازی :در میدان و فضای باز
شرح بازی:
پهلوان در حالی كه شالی دور كمر بسته به میدان كشتی آمده وبا
انجام حركات ویژه ای ، مبارز می طلبد در صورت وجود داوطلب كشتی انجام می
شود در غیر این صورت داور بازی كشتی گیری كه از قبل جهت شركت در مسابقه
كشتی اعلام آمادگی كرده بود بازی توسط پیشكسوتان كشتی به عنوان داورآغاز می
شود ( واز قبل جوایز بازی كه عمدتا یك راس گوسفند و یا گاو از طرف
خانواده داماد در نظر گرفته می شد در اختیار داوران كشتی قرار می گرفت
)بدین تریب كشتی آغاز می شد هركسی برنده كشتی می شد دست كشتی گیر توسط داور
بازی بالا می رفت وتماشاچیان هلهله كنان كشتی گیر برنده را تشویق می كردند
وداور با حضور خانواده داماد هدایا را به كشتی گیر پیروز اهدا ء می كرد
.این ورزش ازجمله ورزش های پسندیده ای بوده است كه در كلیه جشن ها وعلی
الخصوص مراسم عروسی كه در بعد ظهری، روزی كه داماد را از حمام به خانه می
آوردند ویا عروس را به خانه داماد می بردند در میدان ده با حضور پهلوانان
وكشتی گیران نامی و ..انجام می شد .
6-هفت سنگ:
نوع بازی : سرگرمی ودخترانه
زمان بازی : در فصل بهار وتابستان
مكان بازی : فضای باز
رایج ترین بازی های دخترانه در اقصی نقاط استان بویژه شمال
كشور بازی هفت سنگ بوده این بازی با عث تقویت قدرت وتحریك وتمركز بالای
بازیكنان می شود.
شرح بازی:
این بازی با دو گروه 7 الی 8نفره یا بیشتر انجام می شود كه
هرگروه یكی از بازی كنان را به عنوان اوستا سردسته انتخاب می كند اوستا ها
هفت سنگ را در وسط میدان روی هم می چینند وافراد دو گرو با فاصله مساوی از
وسط میدان در دو طرف سنگ ها صف می كشند اوست نیز با تر خشك كردن ، توپ را
در اختیار یك گروه قرار می دهد فرد ماهر تر توپ را به طرف سنگها نشانه می
گیرد اگر به سنگ ها اصابت نكرد یك نفر از گروه مقابل با توب به طرف سنگها
نشانه می رود هرگاه توپ به سنگها اصابت كند وان را به زمین بریزد اعضای
گروه پرتاب كننده ی توپ به طرف محوطه در وسط میدان می گریزد .اعضای تیم
مقابل كه توپرا در اختیار می گیرند به هم پاس كاری می كنند وافراد گروه
فراری را با توپ میزنند هر بازیكنی كه توپ به او اصابت كنداز دور خارج می
شود اعضای گروی فراری باید سعی كنند كه در حال فرار ،سنگهای ریخته شده را
روی هم بچینند تا بتوانندقبل از آن كه همه ی اعضای آن ها را از دور خارج
گردند سنگ ها را روی هم چیده شود ویك امتیاز كسب كند هفت امتیاز ،گروه را
برنده می كند از این رو آن هایی كه جلوی بازیكنی كه در حال چیدن سنگهااست
قرار می گیرند خود را سپر یلا می سازند اگر یكی از افراد گروه فراری به
وسیله ی توپ ضربه خورد واز دور خارج گردید اگر گروهی قبل از ان كه سنگها را
روی هم بچینند اعضای ان گرو از دور خارج گردند بازنده این دور بازی محسوب
می شوند وتوپ در اختیار گروه دیگر قرار می گیرد وبازی از نو آغاز می شود
افراد گروه بازنده موظفند كه هركدام از افراد گروه برنده به پشت گیرد وبه
اصطلاح كولی یا سواری دهد.
7-پول بازی:(ُسکه بازی)
نوع بازی : سرگرمی وپسرانه
زمان بازی : بهار وتابستان
مكان بازی : فضای باز
شرح بازی:
این بازی متداول ترین بازی بین پسران 7الی 10 ساله بوده است
كه بصورت 2 الی 3 نفره یا بیشتر انجام می شود .كه با تعدادی عدد سكه كه
هریك از بازیكنان در اختیار دارند انجام می شود هریك از بازیكنان طبق قرار
داد قبلی مثلا 2الی 3 سكه 5ریالی به تعداد بازیكنان سكه ها را روی هم در
داخل خط دایره ای شكل می چینند ودر فاصله 4الی 5متری با استفاده از یك عدد
گردو ویا سكه بزرگتر از سكه كه در محل بازی كاشته شده نشانه می گیرند اگر
هریك از بازیكنان توانستند سكه های چیده شده را از داخل دایره ای كاشته شده
در هم بریزند واز دایره زمین خارج كنند برنده سكه ها می شوند واگر چنانچه
تعدادی از سكه های ریخته شده از دایره خارج نشده باشد مجددا سكه را روی هم
می چینند وبازی مجددا از سوی نفرات شروع ونفر برنده نفر آخر گروه قرار می
گیرد بدین تریب بازی ادامه پیدا می كنند در پایان هر یك از بازیكنانی كه
بیشترین سكه را بدست اورد برنده بازی است.
8-كالنگ بازی :kalang)(5)
نوع بازی :پسرانه وگروهی
زمان بازی :اوقات فراغت علی الخصوص درفصل پاییز وبهار
مكان بازی : فضای باز
شرح بازی :
این بازی یك بازی پسرانه است كه بصورت گروهی ودر یك فضای باز
وزمین كاملا نرم ومرطوب كه بتوانند كالنگ را براحتی به زمین فرو كنند
انجام می شود بادر اختیار داشتن ، 4الی 6 عدد چوب به اندازه تقریبی
50سانتیمتری نوك تیزوبه قطر كلفتر از انگشت شست دست ،بازی كنان در حالی
كه تعدادی چوب، در دست دارند یك نفر از آنها بطور داوطلبانه اولین
كالنگ(چوب) خود را بر زمین بازی می كارد ونفرات بعدی بتر تیب كالنگ خودشان
را در كنار كالنگ افراد می كوبند در هر مرحله كه افراد توانستند با كالنگ
خود گالنك افراد مقابل را بیندازند وكالنگ ها ی به زمین افتاده متعلق به
فرد، می گردد .بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند تااینكه هریك از
بازیكنانی كه بیشترین كا لنگی را در اختیار بگیرد برنده بازی محسوب می
گردد.
9-كلاغ پر:
نوع بازی : پسرانه وگروهی
زمان بازی : جشنها واوقات فراغت
مكان بازی:عمدتا در فضای بسته منازل
شرح بازی :
بازیكنان بصورت دایره وار كنار هم می شینند واز بین خود یك
نفر را بعنوان اوستا بازی با شمارش یك تا صد انتخاب می كنند اوستا بازی
انگشت سبابه خود را در وسط بازی با نام بردن نام یكی از پرندگان بازی را
شروع می كند وافراد بازیكن باید بلا فاصله همانند اوستا انگشت خودشان را با
بالا بردن وسپس در كنار انگشت اوستا قرار دهند ودر مراحل بعدی نیزاوستا
همانند مراحل قبل بازی ،با نام پرنده ادامه پیدا می كنند تا اینكه اوستادر
لابلای مراحل بازی نام اشیاء را می برد اگر چناچه افراد با شنیده نام
اشیاءدستانشان را بالا بردند آن فرد یا افرا د بازنده بازی محسوب می گردند
وفرد بازنده می بایست بر پشت بنشیند و اوستا نیز در حالیكه با كف دست بر
پشت فرد بازنده میزند واشعاری را بادر بیت فوق می خواند :
تب ، تب خمیر شیشه بر زمین دست كی بالا
كه در این هنگام یكی ازاین بازیكنان بر پشت فرد بازنده می
كوبد فرد بازنده، در حالیكه چشمان خودرا بسته وبرپشت خوابیده باید نام آن
فرد ی كه بر پشت او كوبیده را ببرد درصورت صحیح گفتن نام آن فرد بازنده
جای اوستا را می گیرد وبازی مجددا همانند قبل شروع می شود.در غیر اینصورت
آنقدر فرد بازنده باید بر پشت بخوابد وافراد یكایك بر پشت آن فرد بزنند، تا
اینكه یكی از افراد دلشان برحم آید بنوعی اسم خودش را یا توسط فرد دیگر
بازگو نماید. (لو دهد) تا ان فرد بایستد .
10-چولنگ سواری :(6) چوپا
نوع بازی: گروهی پسرانه
زمان بازی : ایام زمستان وبهار
مكان بازی :كوچه ومیدان های روستا
شرح بازی :
چولنگ دو عددچوبی است به ارتفاع قد بازی كن كه در فاصله نیم متری زمین دارای شاخكی كف پا بازی كن در قرار میگیرد .
شیوه بازی :این بازی عمدتا در روزهای برفی وكوچه های گلی ویا
توسط بچه هایی كه كفش های انها بر اثر پارگی اب می داد بچه ها در حالیكه
سوار بر شاخك چوب می شدند با دستها قسمت بالای چوب را می چسبیدندوسپس چهت
سوار شدن بر چولنگ بر روی ارتفاعات ویا دیواره خانه ویا سكوی خانه می رفتند
وسپس بر روی چولنگ می ایستادند در هنگام ایستادن همزمان باید حركت می
كردند بچه بصورت گروهی یا دو به دو مسافتی را حركت می كردن هر كسی مهرت
بیشتری می داشت مسافت بیشتری را طی می كرد آن فردی كه بیشترین مسافت را طی
می كرد برنده بازی می بود در طول مسیر تعدادی لز بجه ها بدلیل تجربه كم نقش
بر زمین می شدند كه موجب خنده وشادی سایرین می شد كه ان فرد از دور بازی
خارج می شد بازی روش های متعددی داشت از جمله ایستادن روی یك چولنگ ویا
بازكردن دو چولنگ از همدیگر یا به سمت عقب حركت كردن از جمله حركات نمایشی
بوده كه افراد بازیكن را به شور شعف وا می داشت .
11- گوشه بازی :
نوع بازی :سرگرمی
زمان بازی :اوقات فراغت علی الخصوص فصل بهار
مكان بازی :فضای باز
شرح بازی:
بازیكنان مكان بازی را به چهار قسمت تقسیم نموده وسپس به
واسطه قرعه كشی (شیر وخط)فردی را كه در وسط بازی قرار بگیر د را مشخص می
كردند ونفرات دیگر در چهار طرف میدان بازی می ایستند ودر حین بازی افراد
جاهایشان را با یكدیگر تعویض می كنند وهر كدام به سویی می روند بدین معنی
كه گوشه های خود را رها می كنند .گوشه ای كه روی آن كسی قرار نگرفته است
وخالی شده آماده این است كه فردی كه در وسط ایستاده است فورا"آنجا را تصاحب
نماید در صورت تصاحب قرار گرفتن فرد در یكی از گوشه های بازیكنان ان گوشه
متعلق به ان فرد می شود وفردی كه گوشه بازی خود را از دست داده ، در وسط
بازی قرار می گیرد ومنتظر جابجایی افراد در حین بازی می شود تا بتواند در
هنگام خروج افراد خود را در جای فردخارج شده از گوشه زمین قرار دهد كه
بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند.
12-سنگ چران : (7)
نوع بازی :سرگرمی وپسرانه
زمان بازی : اوقات فراغت
مكان بازی :فضای باز
شرح بازی:
بازیكنان جهت تعیین نوبت بازی تمامی بازیكنان در حالیكه مشتی
از سنگ قلوه ریز( تعداد 5عدد) به هوا ریخته وهركسی كه توانسته ستگ قلوه
ریخته شده بیشتری را با پشت دست خود قرار دهد آن فرد شروع كننده بازی است
بدین ترتیب نفر اول بازی را سنگ های خود را به هوامی ریزد وبا كف دست
تعدادی از سنگ ها را از روی هوا در اختیار می گیرد ودر مرحله بعدی سنگ های
خود را بصورت چهار تا ، چهارتایی كنار هم می چیند یكی از این سنگها را
بغیر از سنگهای چهار تایی به هوا پرتاب می كنند وهمزمان به نوبت سنگ های
چهار تایی كرده بدون خطا ولغزش در اختیار می گیرد وسپس سنگها را در میدان
بازی می ریزد همانند قبلی یك عدد سنگ را به هوا می اندازد در این مرحله
بایستی تمامی سنگها را در یك مرحله از روی زمین جمع كندودر صورت موفقیت
مرحله سوم بازی شروع می شود یعنی در این مرحله بازیكن تمامی سنگها را یك جا
روی زمین می ریزد وسعی می كند فاصله سنگها رعایت شود تا درهنگام حركت هر
یك از سنگها به یكدیگر نخورند كه این امر باعث باخت فرد بازیكن می شود
بدین تریب فرد بازیكن در حالیكه سنگها را روی زمین پهن كرده دست راست خود
را بصورت پل در آورده وبا دست دیگر سعی می كند در با یك ضربه سنگها را
بصورت دانه ، دانه از زیر پل دست خارج كند در هنگام عبور دادن باید سعی
كند هریك از سنگها به سنگ دیگر اصابت كند در غیر اینصورت فرد بازیكن از
دور بازی در این مرحله خارج می شود وبازی به فرد دیگر واگزار می گردد.بدین
ترتیب بازی ادامه پیدا می كند تا اینكه به تعدادعدد دوره بازی كه از قبل
تعیین كرده بودند برسند هر فردی زودتر با طی مراحل بازی به تعداد عدد بازی
رسیده باشد آن فرد برنده بازی ودیگر بازیكنان به بازی خود ادامه می دهند
.تا نفرات بعدی برنده بازی مشخص شود.
13-طناب كشی:
نوع بازی :پسرانه وگروهی
زمان بازی :بهار وتابستان
محل بازی : فضای باز
شرح بازی:
بازیكنان در حالیكه در به دوگروه5 الی 6نفره تقسیم شده اند،
با در اختیارگرفتن طنابی به طول تقریبی 20متر در میدان بازی پشت خطی توسط
كه توسط داور بازی مشخص شده در دو طرف خط بصورت طولی پشت سرهم می ایستند
وبا صوت داور بازیكنان دو گروه درحالیكه طناب بازی را در دست دارند شروع
به كشیدن طناب می كنند و سعی می كنند گروه مقابل را از روی خط بطرف خودشان
بكشند ،هر یك گروه ،گروه مقابل را ویا حتی طناب گره شده كه مماس با خط روی
زمین را عبور دهند آن گروه برنده بازی منصوب می گردند بدین ترتیب گروه
برنده بازی با گروه بعدی بازی، كه در خارج از میدان بازی قرار دارد بازی را
ادامه می دهند .
14- درنه بازی :(8)
نوع بازی:جوانان
زمان بازی :جشنها
مكان بازی :در فضای بسته
این بازی مخصوص شبهای عروسی وجشن ها است اجرای آن بعداز صرف
شام در منزل داماد انجام می شود وسر انجام با كشتن گوسفند وكباب خوری ختم
می شود.
شرح بازی:
این بازی در منزل داماد در شب حنابندان بعد از صرف شام بین
جوانان متداول بوده كه ،فردی پیشنهاد دهنده بازی شروع كننده بازی است در
حالیكه یك عددكشكك گوسفند كه به آن قاب ویا یك عدد كبریت در دست دارد
افراد را بصورت دایره وار ئور هم می نشینند شروع كننده بازی با استفاده از
قاب ویا كبریت كه یك طرف قاب ویا كبریت را شاه وطرف دیگر آن را وزیر نام
گذاری می نمایند. دو طرف كبریت را كه پهن تر است ،دزد وعاشق نام می نهند .
به ترتیب قاب را می اندازند به مجرد این كه قاب بطرف شاه افتاد فرد قاب
انداز شاهی تعیین می گردد ،سپس انداختن قاب توسط افراد ادامه پیدا می كنند
تااینكه وزیر بازی نیز تعیین شود ،وزیر درنه را در دست می گیرد وشاه نیز با
گذاشتن كلاه یا با بستن شال یا هر پارچه ای برسر وگذاشتن سبیل مصنوعی و
وزیر به اتفاق هیات وزیران در كنار شاه برروی دوصندلی ویا دو متكا وحاضرین
نیز سعی می كنند هیچ عمل غیر عادی وخارج از نزاكت ، در جلسه انجام ندهند
مثلا " سرفه و خنده بی مورد ویا پاهایشان را دراز نكنند ف در این حالت
افرادی نیز در صدد شكلك وادا اصول در اوردن سعی می كنند شاه را بخندانند
بعد از تعیین شاه ووزیر، شاه از وزیر از اوضاع كشور می پرسد و وزیر گزارش
كار اوضاع مملكت را می دهد آنگاه شاه دستور می دهد تا افراد، قاب را به
نوبت بالا بیندازند . اگر كسی كه قاب را بالا انداخته وقاب او دزد را نشان
دهد ،وزیر به شاه عرض می كند كه قبله عالم ،دزد پیدا شد در این لحظه همه
حاضرین در جلسه سكوت می كنند ومنتظر می مانند كه شاه چه تصمیمی برای دزد می
گیرد شاه انواع دستور را می دهد وبازپرسی شروع می شود كه چه دزدیده است
؟دزد پاسخ می دهد وشاه اورا جریمه نقدی می كند وسپس می گوید برو خارج از
منزل با صدای بلند بگو آی من دزدم ودر مرحله بعدی دزد را جریمه نقدی می
كنند ودزد را به داماد حاضر درجلسه می شناسند اگر دزد از آشنایان داماد
وعروس باشد مبلغ جریمه دزد بیشتر می گردد ویا به كف دست دزد با درنه به
تعدادمعینی كه از سوی شاه تعیین شده می زنند ،وسپس افرادحاضر قاب را مجددا
می اندازند تا اینكه فرد عاشق تعیین شود وآنگاه شاه از فرد عاشق می پرسد؟
عاشق چه شده ایی عاشق باید طوری در مقابل شاه بنشیند كه شاه بتواند روی آن
بنشیند بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند اگر چنانچه در هنگام قاب انداختن
جهت قاب شاه ویا وزیر را نشان دهد تغییر تحول شاه و وزیر نیز انجام می شود
.بدین ترتیب تا پاسی از شب بازی ادامه پیدا می كند وسپس از پول های بدست
آمده گوسفندی ویا گوشت خریداری می كنند وبا خوردن كباب ،بازی به پایان می
رسد.
15- كفتل زنی:(9)
نوع بازی پسرانه وگروهی
زمان بازی :فصل پاییز وبهار
مكان بازی :فضای باز جایی كه درخت گردو قرار دارد
شرح بازی :
هریك از بازیكنان در حالیكه چوبی به قطر ساق دست وبطول حدود
یكمتری در دست دارند در پای درخت گردو جمع می شوند .وگردوهای روی درخت را
از ارتفاع زمین نشانه می گیرند بدین ترتیب هریك از افراد با پرت كردن چوب
خود گردو ها را نشانه گرفته هر فردی كه با نشانه دقیق توانست گردو بیشتری
را از روی درخت به زمین بیندازد آن فرد برنده،بازی است معمولا این بازی
بعد از چیدن گردو های مزارع ،كه توسط كشاورزان اقدام می گردد هر شخصی
توانست با نشانه گیری دقیق تعدادگردو بیشتری را جمع آوری نماید آن فرد
برنده بازی است.
16- قایم موشك بازی :
نوع بازی :پسرانه ودخترانه
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان بازی :فضای باز
شرح بازی:
بازیكنان با شمارش 10تا 100فردی كه می بایست در میدان بازی
چشمنان خودش را ببندد ودیگر بازیكنان خودشان دور از چشمان آن فرد پنهان
شوند را تعیین می كنند افراد نیز بلا فاصله خودشان را در جاهای مخفی پنهان
می كنند فردی كه چشمنان خودش را بسته است با شمارش یك تا صد چشمانش را باز
می كند وبه جستجوی افراد می پردازد قبل از شروع بازی قرار می گذارند اگر
از دور،هر یك از افرا د دیده شد آن فرد بایستی از دور بازی خارج شود یا
اینكه فرد بایستی به هرطریق ممكن قبل از رسیدن به میدان بازی با دست فرد
خارج از میدان بازی را دستگیر نماید كه بدین تریب جای بازیكن دستگیر شده با
فرد میدان بازی عوض می شود ودر بعضی از مناطق استان ازجمله مناطق ییلاقی
كردكوی با دستگیر شدن فرد ،فرد بازنده به فرد برنده از مكان دستگیر شده تا
میدان بازی كولی (سواری )دهد ، بدین ترتیب بازی ادامه پیدا می كند .
17- تیله بازی :تك بازی
نوع بازی :پسرانه یك گروه 2الی 3نفره
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان بازی : فضای باز كه به شیوه خطی وخانه ای اجراء می شود .
شرح بازی:
روش بازی خطی:
در ابتدا بازیكنان خط مدور دایره ای شكل به شعاع یك متر بر
روی زمین ترسیم می كنند وخطی صافی بر روی دایر ه ای می كشند ودایره را به
دو قسمت تقسیم می نمایند وهریك از تیله ها را روی خط ترسیم شده قرار می
دهند وبا فاصله معینی وتوافقی از تیله ها فاصله می گیرند وبا استفاده از یك
تیله بزرگتر به واسطه ضربه انگشت یك دست وانگشت شصت دست دیگر به تیله های
داخل زمین نشانه می گیرند در صورت برخورد تیله شلیك شده به تیله های داخل
زمین تمامی تیله های خارج شده از دایره زمین متعلق به آن فرد می شود ومجددا
فرد آغاز كننده كسی است كه تیله آن دور تر از دیگر افراد بازیكن باشد
وفرد آغاز كننده بایستی از همان محل قرار گیری تیله خود به تیله های داخل
میدان بازی نشانه گیرد بدین ترتیب فردی كه بیشترین تیله را بدست آورد
برنده بازی است .
روش خانه ای :
تعدادبازیكنان بیشتر از 2نفرند كه به تعداد 4 عدد چاله كوچك
به طول یك متر در میدان بازی حفر می كنندكه به هریك از گودا ل ها خانه می
نامند ودر فاصله یك ونیم متری خانه اول خط مستقیمی می كشند كه به آن
ایستگاه بازی می نامند وسپس به واسطه قرعه كشی نفر اول شروع كننده بازی را
تعیین می كنند فرد ویا گروه 2نفره مشخص می شوندسپس یك گروه تیله های خود را
لب گودال 1و3قرار می دهد وگروه دیگر از ایستگاه بازی سعی می كند تیله های
كاشته شده را بزند بدین ترتیب كه با یك بار انداختن تیله به سمت خانه ها ،
تیله ها را به داخل خانه بفرستد ومی تواند مجددا " تیله رقیب را نشانه روی
كند ، در این بازی هر خانه برای فردی است وهر گروه می بایستی در هر سری از
بازی 2 خانه را بگیرد در غیر این صورت به ازای هر خانه امتیازی به رقیب
خواهد داد ،ودر صورت رسیدن امتیاز یكی از گروهای بازی به اتمام می رسد وفرد
ویا گروهی كه تیله بیشتری دریافت نماید آن فرد ویا گروه برنده بازی است.
18- چو توپ بازی:(10)
نوع بازی : پسرانه وگروهی
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان بازی : فضای باز
شرح بازی :
ابتدا خطی بطول 5متر در میدان بازی ایجاد می كنند وبا استفاده
از توپی را كه در اختیار دارند ،توسط یكی از بازیكنان به هوا پرتاب می
شود فردی كهدر كنار او در حالیكه چوب در دست داردبا تمام قدرت توپ كه در
هوا پرتاب می كند می زند وسپس فردی كه ضربه زننده توپ می باشد موظف است
فاصله طی شده توپ را حدودا "بطول بیش از 20متر از میدان بازی فاصله گرفته
وبه مكانی كه در آنجا توپ پرتاب شده بود رفت وبرگشت نماید در این هنگام
فردی كه توپ را دراختیار گرفته سعی می كند فردی كه در حال دویدن است را با
توپ خود نشانه بگیرد اگر چنانچه توانست به فرد رقیب خود ضربه بزند فرد
زننده توب ،از یك امتیاز برخوردار می گردددر غیر اینصورت جای آن دو نفر
عوض می شوددر صورتیكه گروه مقابل كه دورتر از میدان بازی هستند و توپ رادر
هوا بگیرد وقبل از رسیدن به او بكوبد یك امتیاز مثبت برای تیم مقابل در
نظر گرفته می شود وآن فرد از دور بازی خارج می شود بازی تا زمانی ادامه
پیدا می كند كه تمامی بازیكنان یك تیم از دور بازی خارج شوند .گروهی كه
بیشترین افراد آن در بازی باقی بمانند آن گروه برنده بازی منصوب می گردد.
19- مرغانه جنگی:(11)
نوع بازی : پسرانه وبصورت یك گروه 2الی 5نفره
زمان بازی : بهار وتابستان
مكان بازی : فضای باز وبسته عمدتا در منازل
شرح بازی :
بدین ترتیب هریك از بازیكنان در حالیكه تخم مرغی درمشت دستان
خود دارند ، روبروی همدیگر می نشیند بطوری كه ،كه قسمت بالای تخم مرغ آنها
نمایان شود فردی كه از قبل شروع كننده بازی است طوری با نوك تخم مرغ خود
بر نوك تخم مرغ رقیب خود ضربه می زند تا تخم مرغ هركدام از آنها ترك
برداشته شود ، فرد بازنده موظف (یعنی فردی كه تخم مرغ او ترك برداشته است
)یك عدد تخم مرغ به فردی است كه تخم مرغ آن سالم مانده بدهد بدین ترتیب
بازی ادامه پیدا می كند در پایان فردی كه بیشترین تخم مرغ بدست آورند برنده
بازی می باشد ، تخم مرغ های بازیكنان عمدتا رنگ شده است كه بچه در دید
بازدید در ایام عید نوروز از خانواده ها هدیه می گیرند .
20- سكه وجبی (12)
نوع بازی :پسرانه وگروهی
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان اجرای : فضای باز (تقریبا در تمامی سطح استان با نام های متفاوت )
شرح بازی :
سكه بازی ویا پول بازی 2نفر یا بیشتر در یك فضای باز در
حالیكه هریك از بازیكنان تعدادی سكه دردست دارند ابتدا یك نفر از آنها از
قبل با قید قرعه شمرش ویا شیر وخط مشخص شده سكه خود را در هر جهتی در نظر
دارد پرتاب می كند سپس هریك از افراد با زكاوت خودشان بلافاصله سكه خودشان
را در مكانی كه فرد بازیكن اول پرتاب كرده می اندازند بطوریكه فاصله هریك
از سكه به اندازه یك وجب یا كمتر قرار بگیرد سكه نفر اول متعلق فرد دومی می
گردد ودر مرحله بعدی فرد برنده بازی در حالیكه سكه رقیب خودش را بر می
دارد شروع كننده بازی می باشد ونفرات بعدی به همان ترتیب قبلی بازی را
ادامه می دهند در صورتیكه فاصله دو سكه بیشتر از یك وجب شد ادامه بازی توسط
دیگر بازیكنان ادامه پیدا می كنند بدین ترتیب فردی كه بیشترین سكه را
تصاحب نماید برنده بازی است وفرد بازنده به تعداد سكه باخت داده موظف است
فرد یا افراد یرنده را سواری دهد .
۲1- كبدی ،كبدی:
نوع بازی پسرانه وبصورت گروهی
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان بازی: فضای باز
روش بازی:
ابتدا بازیكنان به دوگروه چند نفره تقسیم می شوند وسپس یك خط
صاف ومستقیم در وسط میدان بازی می كشند هر تیم یك خط صاف دیگر در سمت میدان
بازی خود می كشند . افراد بازیكن پشت خطها قرار می گیرند از هر تیم در هر
نوبت یك نفر به سمت تیم حریف حمله می كنند ،او پیوسته بدون اینكه نفس او
قطع شود با گفتن زو یا كبدی، كبدی وبتواند یكی از بازیكنان حریف دست بزند
واز خط وسط عبور دهد وبه بطرف میدان خودش برسد در این هنگام اگر نفس او قطع
شدونتوانست به صورت پیوسته كلمه كبدی را را بازگو نماید بازنده بازی محسوب
می گردد واز میدان بازی خارج می شود ۀ بازیكن حریف نیز سعی می نمایدفرد
حمله كننده را بگیرد تا نفس او قطع شود كه در این صورت نیز او بازنده می
گردد در صورتیكه كه فرد بتواند یكی از حریفان خود را دست بزند وبدون قطع
شدن كبدی ، كبدی گفتن به میدان خود برسد آن حریف بازنده محسوب می شود .در
نهایت گروهی كه افرادی بیشتری از حریفش را از صحنه بازی خارج كرده باشد آن
گروه برنده بازی است .
22- تلا جنگی:(13)
نوع بازی: مردانه جوانان وبزرگسالان
زمان بازی :بهار وتابستان
مكان بازی :فضای باز
روش بازی :یك بازی گروهی وبصورت 2نفره انجام می شود هر دوبازیكن در حالیكه یك پای خود را از پشت با دست بالا می آورند
بصورت لی لی كنان در زمین بازی حركت می كنند وهریك از
بازیكنان سعی می كنند با حفظ تعادل با توان بالا به همدیگر ضربه بزنند
هركسی كه توانست بدون اینكه پای خودش را به زمین بگذار د وتعادل حریف مقابل
خودش بهم زنند وفرد كنترل خودش را ازدست بدهد وپای خودش را رها كند
بطوریكه نقش برزمین شود آن فرد ضربه زننده برنده بازی محسوب است ودر پایان
فرد بازنده موظف است فرد برنده را سواری دهد بدین تریب بازی با شور نشاط
خاصی ادامه پیدا می كند.
23- دوز بازی :
نوع بازی :پسرانه وبصورت2نفره
زمان بازی :اوقات فراغت
مكان بازی :فضای باز روی زمین صاف
روش بازی :بازیكنان ابتدا روی زمین صاف ومسطح مربع چهار خانه
ای ترسیم می كنند هركدام از بازیكنان بنا به میل خودش باید تعدادی سه عدد
لوبیا ویا نخود بصورت دلخواه در اختیار می گیرند بازی را شروع می كند نفر
اول لوبیایی كه در اختیار دارد لوبیا خودش را روی یكی از زوایه خانه ترسیم
شده قرار می دهد، نفر دوم نیزبلافاصله نخود خودرا روی دیگر گوشه خانه های
ترسیم شده قرار می دهد وهر یك از بایكنان سعی دارند با هوشیاری كامل هر
سه نخود ویا لوبیا خودشان در روی یك خطوط مستقیم قرار دهند هریك از
بازیكنانی توانست هسته بازی خودشان زودتر در یك خط مستقیم قرار دهد آن
فرد برنده بازی است شایان ذكر است قبل از شروع بازی با توافق هم عددی را
جهت پایان بازی تعیین می كنند هرفردی كه زودتر توانست به عدد تعیین شده
برسد آن فرد برنده بازی است .
24-سیاه بازی :
نوع بازی :پسرانه وبصورت گروهی
زمان بازی:شبهای عروسی وجشنها
مكان بازی :فضای بسته
روش بازی :بازیكنان در حالیكه دور تا دور اتاق نشسته اند،
فردی كه مسن تر از دیگران در مجلس حضور دارد را بعنوان ریش سفید یا اوستای
بازی تعیین می كنند شروع بازی ،با شكلك هایی كه از سوی اوستای بازی ایجاد
می شود آغاز می گردد تا اینكه بتواند براحتی هریك ازافراد با زیكنان را
را بخنده در آورد هر فردی كه زودتر از همه خندید ویا اوستای بازی تشخیص دهد
كه هر كدام از افراد زودتر تبسم كرد اوستای بلافاصله بدلخواه یكی از
افراد بازیكن را دستور كتك زدن می دهد آنقدر كتك فرد ادامه پیدا می كند تا
ازسوی اوستای بازی دستور توقف بدهد ،در صورتیكه اوستای بازی نتوانست با
شكلك های كه از خود در می آورد بازیكنان را بخنداند بازیكنان نیز با شكلك
هایی از خود نشان می دهند تا اوستای بازی از نوع شكلك بازیكنان تقلید كند
وافراد حاضر در بازی، را بخنداند ودر ادامه بازی با اشاره اعلام می كنند
كه صورت هم دیگر را دست بكشند ،فردی كه از قبل تعیین شده بود با در دست
داشتن زغال صورت فردی كناری خودش را سیاه می كند در این هنگام اگر شخصی
بخندد ویا حرفی بزند آن فرد بازنده بازی است ،اوستای دستور كتك زدن را می
دهد ،بدین ترتیب بازی تا پاسی از شب ادامه پیدا می كند
25- چو چلیك بازی :
این بازی بصورت گروهی است یك گروه در بالای تپه جایكه تقریبا
مسلطب بر گروه بعدی باشند با در دست داشتن یك عدد چوب تقریبا 30سانتی ویك
عدد چوب تقریبی 1متری بازی را شروع می كنند، وگروه دوم در فاصله تقریبی
20متری قرار می گیرند گروهی كه در میدان بازی ایستاده اند با چوب 1متری كه
در دست دارد چوب كوچك (چلیك ) را به طرف گروه مقابل پرتاب می كنند وگره
مقابل اگر چنانچه رو هوا چو چلیك را با دست بگیرد جای آن دو گرو عوض می شود
در غیر اینصورت گروه مذكور می بایستی چوب چلیك از جاییكه برزمین افتاده
را بصورت زو كنان بدون قطع شدن نفس چوب را به میدان بازی بیاورد اگر
چنانچه فرد مذكور نتوانست خود رابدون قطع شدن زو بصورت زوكنان به میدان
بازی برساند موظف است چو چلیك را در مسیر راه به هم بازی خودش بسپارد تا
ان فرد چوچلیك را به میدان بازی بیاورد در غیر اینصورت فرد آورنده چوب موظف
است فرد یا افراد مقابل را سوار بر دوش بكند وبه محل شروع بازی بیآورد
بدین ترتیب جای بازیكنان عوض می شودو بازی ادامه پیدا می كند.
26-آی ترك ، گون ترك : (ayterek gunterek)(14)
نوع بازی:سرگرمی ودخترانه وبصورت گروهی
مكان بازی:فضای باز
زمان بازی :جشن ها ودیگر اعیاد
شرح بازی:
این بازی كودكانه تركمنی بیشتر در شب چهادرهم هرماه –هنگامی
كه ماه به صورت كامل است – برگزار می شود . این بازی به عنوان یك بازی
دخترانه معمول بود اما در دهه های اخیر در ان تغییراتی رخ داده وپسران و
دختران به اتفاق یا جداگانه در عروسی ،اعیاد ونیز در شب های ماه رمضان به
این بازی می پردازند. موضوع بازی رسم خواسنگاری است . برای شروع بازی
معمولا دو نفر پیش قدم می شوند كه به عنوان سردسته و رهبر بین بازیكنان
مقبولیت دارند واصطلا حا" او را وكیل (vakil)12می نامند . وكیل برای
انتصاب دیگر بازیكنان بین افراد قرعه كشی می كند وابتكار را براساس قواعد
بازی دیگری به نام یوزوك (yuzuk)انجام می دهد . افراد هر دسته به
تعدادمساوی انتخاب می شوند وپس از آن برای تعیین نقش سر دسته ها قرعه كشی
دیگری به وسیله پرتاب كلاهی به هوا انجام می گیرد . پس از پایان كار دو
دسته در مقابل یكدیگر به صف می ایستند ،سپس دسته اول نقش خانواده ی داماد
را بازی می كنند شروع به خواندن بیتی می كنند دسته دوم – این دسته نقش
خانواده عروس را به عهده دارد – با بیتی به او پاسخ می دهد بدین ترتیب :
وكیل دسته اول : آی ترك گون ترك ayterek-gunrerekماه را می خواهیم خورشید را می خواهیم
بیزدن سیزه كیم گرگ5 bizdan siza kimgerek شما از ما چه كسی را می خواهید
وكیل دسته دوم در پاسخ می گوید:
...دیین شوم گرك diyen sum gerek.. كه جسور وشجاع باشد
سه نقطه نام یكی از این بازیكان طرف مقابل را می برند.
وبعد می گوید :هر كمه گلجك گرك har kema geljek gerekبرای هر دختری وقتی معین شده است ( هر وقت قسمت باشد عروس می شود )
وسپس وكیل دسته اول می گوید:
اووی ینگلی15 گرك eoyieneli gerek لازم است لنگه ای همراه
او باشد ( لنگه فردی است در شب زفاف همراه عروس می باشد زن كار آمد وبا
تجربه واز نزدكان عروس )
وكیل دسته دوم در جواب می خواند :
آردی تنگلی16 گرك ardi tengeli gerekهمراه او (داماد)پول نیاز
است (یعنی داماد باید طلا ونقره داشته باشد تا بتواتند از عهده شیر بها
برآید )
بالاخره وكیل دسته ی اول می گوید:
سایراب دوران دیلی قیز17 گرك sayab dorangezel dilli gizgerek
دختری باید باشد كه مثل بلبل بخواند زبانش از طلا باشد، هنرمند وخوش
سرزبان باشد)
پس از رد وبدل شدن ابیات ودر میان شادی وهلهله كشیدن،
بازیكنان ،فردی مشخصی كه در ابتدا ی بازی از طرف وكیل دسته اول تعیین شده
است ، به طرف دسته دوم هجوم می برد در این هنگام افراد دسته دوم دست های
هم را محكم می گیرند تا یكی از افراد دسته دوم را با كشمكش وجدال از
دیگران جدا كرده به دسته ی خود ملحق كند ودر واقع به گروگان بگیرد ضمن
اینكه سعی می كند خود به دست آنان گرفتار نشود ،زیرا اگر فردی از افراد
دسته ی اول دوبار به گروه دسته ی دوم برود ،بازی به هم می خورد وباید با
انتخاب مجدد افراد وتعیین نقش دسته ها بازی را شروع كرد .
بازی هر بار پس از به گرو رفتن یكی از افراد دسته ی دوم وبا
خواندن متن كامل ابیات ادامه می یابد در پایان دسته ی بازنده طبق قرار قبلی
هزینه ی باخت خود را می پردازد.
جایزه بازی عمدتا انواع خوراكی است ویا این كه در پایان بازی برندگان از بازنده كولی (سواری)می گیرند.
27-گورش :g urosh)18
نوع بازی :مردانه
زمان بازی : جشنها وایام فراغت
مكان بازی : فضای بازدر میدان ده
شرح بازی :
گورش نام یك بازی سنتی مختص تر كمن صحراست كه جهت بالا بردن
قدرت بدنی وایستادگی آنها در مقابل حریف كه بیشتر در مراسمات جشن سرور ویا
افرادی (مرد)كه به سن 63 سالگی رسیدند انجام می شد .
این نوع كشتی در دو گروه( چاریرچی )افراد مبتدی وحرفه ای
وهمان پهلوانان انجام می شود در حالیكه هریك از كشتی گیران دور كمر خودشان
را با شال می بندند وقبل از شروی كشتی توسط پشكسوت كشتی كه نقش داور بازی
را عهده دار می باشد شال كشتی گیران محكم می كشد وسپس با كف دست بر پشت دو
كشتی گیر می كوبد كه نشانه تایید بر بستن شال كشتی گیران می باشد در این
مرحله هر دو گشتی گیر با اجازه پشكسوتان وارد زمین می شوند در حالیكه به
همدیگر دست می دهند دو كشتی گیر در روبروی هم قرار می گیرند بطوری كه سر
طرف مقابل روی شانه چپ طرف دیگر واقع می گردد .دست چب هر كشتی گیر ، از زیر
بغل دست راست طرف مقابل عبور می كند ودر قسمت كمر،شال را می چسبد كه ممكن
است چنگ زدن به شال ،در قسمت راست یا چپ كمر طرف مقابل باشد دست راست هر
كشتی گیر ،ضمن عبور از ساعد دست چپ رقیب به شالی كه به پای چپ مقابل بسته
شده است چتگ زده می شود كشتی با سوت داور شروع می شود حریفی كه قوی تر ویا
زرنگتر است با قدرت بازوانش طرف را از زمین كنده وروی دست هایش در هوا بلند
می كند كه ممكن است اورا چند بار دور تاب داده تا تعادلش را به هم زند
،بعد ضربه كند وپشت اورا بخ خاك بمالد میا در همان لحظه اورا به خاك می
مالد بدین ترتیب برنده كشتی توسط داور در بین حاضرین بالا می رود وكشتی گیر
پیروز صورت كشتی گیر بازنده می بوسد وسپس جایز نقدی به برنده كشتی كه از
قبل از طرف خانواده داماد در نظر گرفته شده توسط داور به فرد برنده می
دهند.
پی نوشت:
1- فرهادی ، مرتضی –از مجموعه مقالات نخستین همایش بازی
فرهنگ جوانان دانشگاه علامع طباطبایی از مجموعه انتشارات پژوهشكده مردم
شناسی سازمان میراث فرهنگی كشور سال 1382=ص25
2- اشتری،بهروز- مجموعه مقالات مردم شناسی-دفتر دوم-ایلات و عشایر-وزارت فرهنگ و آموزش عالی-پاییز1262-صص65-72
3- لپر:leper سنگ صاف وگردی به اندازه تقریبی كف دست
4- لنگه :lngehبه معنی یك تكه پوست ویا چمن به اندازه تقریبی كف دست
5- كالنگ:kalegچوبی به طول تقریبی یكمتر
6-چولنگ :چو مخفف چوب ولنگ مخفف پا كه به ارتفاع تقریبی یك متر ونیم كه در دو طرف چولنگ یك عدد شاخكی كه بنوان پا را در آن جا داد
7-سنگ چران :یقل دوقول سنگهای تقریبا به اندازه فندوق
8-درنه بازی:derneh :شال تاب داده ودولا شده وپیچیده به هم جهت ضربه زدن كف دست
9-كفتل :kaftelنوعی پرتاب كردن با استفاده از یك عدد چوبی به طول 50الی 60سانتیمر
10-چو توب بازی :پرتاب توپ بااستفاده از چوب (اصطلاحا توپ كش)
11-مرغانه جنگی:بازی با تخم مرغ
12-سكه وجبی :پول بازی ،سكه بازی
13-تلا جنگی :خروس جنگی ،
14-آی ترك گون ترك:نام یك بازی دخترانه مختص تركمن صحرا (ماه را می خواهم خورشید را می خواهم )
15-ینگلی:ینگه ، همراه
16 –تنگلی :پول، ثروت،در اینجا به معنی شیر بها
17-قیز:gizدختر
18گورش:نام كشتی مختص تركمن صحرا
دوشنبه 24/4/1392 - 8:41
ورزش و تحرک
همشهری آنلاین:
استان خوزستان یکی از مهم ترین و با ارزش
ترین مناطق ایران بوده و در عین حال دارای غنیترین جاذبههای طبیعی،
تاریخی، معماری، اجتماعی و فرهنگی کشورمان میباشد.
در ادامه به برخی از بازیهای محلی و بومی مردم استان خوزستان اشاره شده است.
برخی از بازىهاى محلی استان خوزستان عبارتند از:
- ابوامح جیم، ارکُم بَرکُم، استپ،اَلختربازی، الک چوب، بدواشیح،
بَردبَرد گرکی، تشتکبازی، تنورتنور، تیرلشبازی، چقّه، چوب توپه، چوب
معده، چوب و کلید، حَتَّ حَلُول، خاک ماله، خش بیزار، داژوال، دال پران،
دور هرسیه، سَرمامک، سُکسُک، سواره و پیاده، شرده، شنگ، طناببازی،
عیسىبازی، ننگبازی، قاوان، قلعه ٔ شاه مال من است، کروچ، کشت مایه، گال،
گروکبازی، گلبازی، گولکی، لنگرو، منم منم فرشته، هفت سنگ، هُوشِیه، یزله
و ...
ابو، امح جیم -مناطق عربى زبان خوزستان
بازیکنان به دو گروه تقسیم مىشوند و روى زمین دایره بزرگى مىکشند، سپس
بهطریق قرعهکشى یارگیرى مىکنند و گروه مدافع و مهاجم را نیز بههمان
شیوه تعیین مىکنند.
آنگاه بازیکنان مدافع در داخل زمین که بهشکل دایره کشیده شده قرار
مىگیرند و گروه مهاجم خارج ان مىایستند. سپس همه بازیکنان دو گروه پاى
خود را بلند کرده و از پشت با دست پنجه پاى مخالف را مىگیرند، حال مهاجمان
لىلىکنان وارد محوطه دایره شکل مىشوند و هریک از آنها سعى مىکند،
بهگونهاى تعادل فردى از گروه مدافع را برهم بزند تا پنجه ٔ گرفته شده او،
رها شود.
گروه مدافع نیز بههمین ترتیب عمل مىکند در اینصورت فردى که تعادل او
بههم خورده باشد از دور خارج مىشود. در آخر بازى یک نفر بدون باخت در
زمین باقى خواهد ماند که این فرد متعلق بههر گروه که باشد، آن گروه برنده ٔ
بازى خواهد بود .
باید یادآور شد که حمله چند نفر از یک گروه به یک نفر از گروه مقابل بلامانع مىباشد.
اَروِیع - سوسنگرد
بازیکنان بهوسیله تر یا خشک به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و پشک
مىاندازند تا گروه برنده و بازنده مشخص شود. روى زمین مستطیلى رسم مىکنند
و از طول آن را نصف مىکنند.
بازیکنانى که بازنده شدهاند با فاصلههاى معین روى خط وسط مىایستند و
بازیکنان برنده بیرون زمین صف مىبندند و تکتک سعى مىکنند از مقابل صف
بازندهها خود را به انتهاى زمین برسانند.
بازیکنان بازنده باید مانع حرکت این بازیکنان بشوند و آنها را با دست بزنند . بازیکنان برنده مىتوانند بهطور مارپیچ عبور کنند.
بَردبَرد گَرَکى - ایذه
بازیکنان به دو گروه تقسیم مىشوند. آتشى روشن مىکنند و سنگ را در آتش
مىگذارند تا داغ شود. سپس قرعه مىکشند تا گروهى که باید از آتش نگهبانى
کند، مشخص شود.
بعد چشمهاى افراد گروه دیگر را مىبندند و گروه نگهبان سنگ را از آتش
بیرون آورده و در سیاهىها به دوردست پرتاب مىکند، بعد چشمهاى گروه مقابل
را باز مىکنند و آنها مىروند تا سنگ را پیدا کنند؛ گروه نگهبان هم باید
همین کار را بکند.
اگر گروه نگهبان سنگ را بیابد و آن را در آتش بىاندازد بازى بههمین
روال تکرار مىشود. اما اگر کسى از گروه مقابل این کار را بکند جاى دو گروه
عوض مىشود.
تشتکبازى - خرمشهر
پسرها به در مغازهها مىروند و تشتک جمع مىکنند. دیوارى را بهعنوان
هدف انتخاب مىکنند و با فاصله از آن مىایستند. نفر اول تشتک خود را پرتاب
مىکند، همینطور نفرات بعدی.
تشتک هرکس به دیوار نزدیکتر بود او برنده است. این بازى با سکه هم صورت
مىگیرد و جنبه قمار دارد. برنده سکههاى دیگران را از آن خود مىکند.
تیرلشبازى - شوشتر
نى بلندى را برمىدارند و یک سر آن را با یک لوله کاغذى که پر از مواد
منفجره مثل باروت است، پر مىکنند و براى آن فتیلهاى درست مىکنند. فتیله
را آتش مىزنند و آن را به هوا پرتاب مىکنند.
دادارى پودارى دو تا بیار (دا به معنى مادر و پو به معنى پدر است) - مسجدسلیمان
یکى از بازیکنان مىگوید: هرکس مادر و پدر دارد دو تا انگشت خود را در
دست من بگذارد . بازیکنان همین کار را مىکنند. بازیکن اول چشمهاى خود را
مىبندد و مىپرسد: تف کنم یا بگیرم؟ بچهها مىگویند: بگیر. بازیکن سعى
مىکند که یکى از بازیکنان را بگیرد.
اگر موفق شد، چشم او را مىبندد و دیگران مىروند و گوشهاى پنهان
مىشوند. وقتى همه پنهان شدند، چشمهاى بازیکن را باز مىکنند و به او
مىگویند: روغه رى سست گرده بر سیست و او باید برود و پنهان شدهها را پیدا
کند.
اگر کسى را پیدا کرد باید بر سر او بزند و بگوید: کچل کسى که کچل بشود از بازى کنار مىرود تا دور بعدی.
بعضى از بازیکنان که بتوانند خود را به بازیکن اولى برسانند و به او دست
بزنند و بگویند: حلال حلال دیگر کسى نمىتواند به آنها کارى داشته باشد.
وقتى همه یا کچل شدند یا حلال بازى از نو آغاز مىشود و کس دیگرى انگشتان
بچهها را در دست مىگیرد.
طناببازى - اهواز - آبادان - مسجدسلیمان
هریک از چهار بازیکن یکى از نامهاى سرخ، سبز، آبى و گلابى را براى خود
انتخاب مىکند . آنگاه دو نفر از بازیکنان هریک دو سر طناب را در دست
گرفته و یکى دیگر از بازیکنان بین این دو قرار مىگیرد. یک نفر دیگر هم
کنار محوطه بازى مىایستد.
دو نفر بازیکن طناب بهدست شروع به چرخاندن طناب مىکنند و فردى که در
وسط ایستاده باید با نزدیک شدن طناب به پاهاى او به هوا بپرد تا طناب از
زیر پاى او بگذرد.
این کار بهصورت متوالى انجام مىگیرد. همراه با این کار، همان دو نفرى
که دو سر طناب را گرفتهاند، مرتباً تکرار مىکنند: سرخ، سبز، آبی، گلابی.
بازى بههمین ترتیب ادامه دارد تا زمانىکه پاى پرنده به طناب گیر کند و
طناب از چرخش بىافتد. آنگاه روى هر نامى که این خطا صورت بگیرد، صاحب آن
نام باید به وسط بیاید و از روى طناب بپرد و بههمین شیوه بازى را تا هر
زمان که مایل باشند، ادامه مىدهند.
گال - شوشتر
بازیکنان در این بازى با مشتى چوب باریک، برد و باخت مىکنند به این
ترتیب که ابتدا طرف مقابل شرط خود را که طاق یا جفت است، مشخص مىکند،
آنگاه بازیکن اولى چوبها را در لبهاى از دیوار که گال نامیده مىشود،
مىاندازد،د درنتیجه مقدارى از آنها در لبه ٔ گال باقى مىماند. تعداد
چوبها را مىشمارد و اگر با شرط طرف مقابل مطابقت داشت، همه ٔ آنها را
مىبرد.
یزله
این بازى نمایشى جنبه حماسى و پهلوانى دارد و در مواقعى که دشمن سرزمین
را تهدید مىکند، براى بالا بردن روحیه مبارزهطلبى مردم اجراء مىشود.
یک نفر سردسته ٔ گروه مىشود و شروع به حماسهسرائى مىکند و دیگران به
او پاسخ مىدهند . حرکات موزون بازیگران و هماهنگى کامل بین این حرکات با
گفتار آنها از ویژگىهاى مهم این مراسم است.
این مراسم در شکل اصلى خود همراه با سلاح انجام مىشده و بازیگران با
لباسهاى محلى و خشاب فشنگ به این بازى مىپرداختهاند. این بازى با نیایش
پروردگار براى پیروزى پایان مىگیرد.
بازیاوستا و شاگرد
- اهداف: افزایش و بهبود چابکی، سرعت عمل، عکسالعمل و هوشیاری
- وسایل مورد نیاز: 12 دستمال رنگی یا 12 کلاه
- ابعاد زمین: بسته به محل برگزاری دارد (مثلاً 10× 10 متر)
شرح بازی:
این بازی 12 شرکتکننده دارد و در دو گروه مساوی در دو صف کنار هم با
حرکات موزون محلی بختیاری به زمین وارد میشوند و با همان حالت به فاصله
تقریبی 2 متر از یکدیگر روبهروی هم قرار میگیرند، بازیکنان هر گروه از
شماره 1 تا 6 شمارهگذاری میشوند. بعد از استقرار بازیکنان در جای خود،
بازیکنان شماره 1 یا سرگروه هر تیم با رعایت آداب محلی به وسط زمین میآید
(به فاصله 5 متر از تیم خود) و کلاهی را که بر سر دارند در وسط زمین قرار
میدهد.
دوباره با همان حالت (انجام حرکات موزون) سر جای خود برمیگردد. بقیه
افراد گروه هم کلاههای خود را کنار تیم خود روی هم میگذارند. بازیکنان هر
دو تیم با موسیقی محلی به حرکات موزون ادامه میدهند و منتظر میمانند تا
مربی یک شماره را صدا بزند.(مثلاً شماره 3) وقتی مربی شماره را اعلام کرد،
شماره مورد نظر از هر تیم باید سریع به سمت کلاههای کنار تیم مقابل برود.
بازیکنی که سریعتر به کلاههای تیم حریف برسد اوستا و بازیکنان تیم مقابل
شاگرد میشوند. حال این دو بازیکن به طرف کلاههای وسط زمین میروند و
اوستا حرکاتی ورزشی را نشان میدهد که شاگرد موظف به تبعیت و اجرای حرکات
است.
ناگهان اوستا از غفلت شاگرد استفاده میکند و کلاه سرگروه را برمیدارد و
سریعاً به طرف گروه خود میرود. اگر شاگرد نتواند قبل از رسیدن اوستا به
گروه خود او را لمس کند، گروه مقابل 1 امتیاز میگیرد. ولی اگر شاگرد
بتواند بین راه اوستا را با دست لمس کند، باید سریعاً خود را به گروهش
برساند که اگر موفق شود، تیمش یک امتیاز کسب میکند.
در صورت گرفتن امتیاز، مربی (داور) به گروه برنده یک دستمال رنگی به
نشانه یک امتیاز میدهد. در بعضی موارد ممکن است اوستا و شاگرد چندین بار
به تعقیب و گریز یکدیگر بپردازند. (مربی در طی بازی میتواند یک شماره را
چندین بار صدا بزند)
در پایان، گروهی که سریعتر امتیازاتش به عدد 5 برسد، برنده بازی خواهد
شد (البته بسته به زمان بازی امتیاز میتواند 6 یا 4 باشد) و گروه بازنده
میبایست گروه برنده را تشویق کند. سپس به سمت تیم برنده برود و با آنها
دست بدهند.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:33
ورزش و تحرک
ز جمله این بازی ها می توان به لولو، دفتر بازی، کوتش خرابو و ... اشاره
کرد ؛ بازی کوتش خرابو که بیشتر درفصل بهار فرصت خوبی برای این بازی است و
برای آن 2 گروه 4 نفره تشکیل می شود که هر گروه می تواند در زمینی جداگانه
که معمولا پستی و بلندی دارد تپه های کوچک و متعددی با خاک درست کند و در 5
دقیقه هر گروه باید تپه های طرف مقابل را پیدا و خراب کند.
در پایان هر
گروه به صورت جمعی برای داوری اقدام می کند یا یک داور از بین جمع انتخاب
می شود تا گروهی که بیشترین تپه را خراب کرده است انتخاب و به عنوان برنده
اعلام شود.
«لولو» یکی از بازی هایی است که معمولا در فصل بهار انجام می
دهند، در این بازی یک نفر با کمی فاصله کنار دیوار می نشیند و سنگ کوچک و
بزرگی رو به رویش قرار می گیرد و یک نفر روی چشم های او را با دست می
پوشاند و بعد حدود 10 تا 20 نفر به فاصله 5 متر از او قرار می گیرند.
در
ادامه نفری که پشت سر فرد نشسته کلمه«لولو» را 10 تا 12 بار در گوش او می
گوید و سپس یک نفر از آن هایی که رو به روی او قرار دارد با سنگ کوچک چند
ضربه به سنگ بزرگی می زند و سر جایش می نشیند.
نفر اول که تا آن لحظه
چشم هایش بسته بود با باز شدن چشم هایش باید تشخیص دهد چه کسی ضربه ها را
به سنگ بزرگ زده است، اگر تشخیص داد باید فردی که ضربه زده او را پشت خودش
سوار کند و یک دور، دور جمع به او سواری دهد و سر جای اولش کنار دیوار
بنشیند و اگر تشخیص نداد باید فردی که به سنگ ضربه زده پشت طرف اول که
چشمانش بسته شده بود سوار شود و دور جمع یک دور بزند و سر جای او کنار
دیوار بنشیند و بازی به همین منوال ادامه دارد.
«دفتر بازی» نیز از جمله بازی هایی است که با شرکت 2 گروه 8 تا 10 نفره انجام می شود.
در
این بازی که باید در میدانی باز انجام شود 2 گروه روبه روی هم می ایستند و
تخته سنگ هایی به شکل مکعب مستطیل را جلوی خود قرار می دهند، هر گروه باید
به تخته سنگ های گروه مقابل که به صورت عمودی قرار گرفته است طوری ضربه
بزند که تخته سنگ به صورت افقی به زمین بیفتد، هر نفر از 2 گروه که موفق به
انداختن تخته سنگ رقیب شود می تواند به عنوان جایزه دوباره ضربه بزند و
تخته سنگ را بیندازد، اگر همه افراد یک گروه موفق به انداختن تخته سنگ های
گروه مقابل شوند به عنوان گروه برنده اعلام می شوند و باید پشت افراد گروه
مقابل سوار شوند و در زمین رقیب قرار گیرند، به این ترتیب 2 گروه جایشان را
با هم عوض می کنند و بازی دوباره ادامه می یابد.
یکی از بازی هایی که
اهالی این روستا در ایام عید انجام می دهند«اوستا غلوم» است که در این بازی
یک گروه 5 نفره یا بیشتر تشکیل و یک نفر به عنوان اوستا انتخاب می شود و
بازی را شروع می کند.
اوستا باید شیرین کاری هایی مثل تکان دادن گوش ها
یا بینی یا تقلید صدا انجام دهد و بازیکنان دیگر به ترتیب همان حرکت را از
نفر کناری اوستا تا دیگران انجام دهند و تکرار کنند.
اگر فردی از
بازیکنان بخندد جریمه می شود و اوستا تعیین می کند فرد خاطی باید به چه
صورت جریمه شود و این جریمه می تواند کلاغ پر یا بشین پاشو باشد.
بازی
به همین منوال ادامه دارد و به ترتیب نفر پهلویی اوستا تا نفر آخر به عنوان
اوستا انتخاب می شوند که این بازی را در محیط بسته هم می توان برگزار کرد.
«حیراب
حیراب»؛ بازی«حیراب، حیراب» با تشکیل 2 گروه 7 نفره و بیشتر یکی از بازی
هایی است که در ایام عید در روستا های خراسان جنوبی برگزار می شود.
در
این بازی 2 گروه شرکت کننده یک دایره به قطر 8 تا 10 متر می کشند و یک نقطه
یا محل را به عنوان محل پایان بازی به فاصله 30 تا 40 متری دایره مشخص می
کنند.
برای شروع بازی با تر یا خشک انداختن یک سنگ صاف مشخص می کنند که کدام گروه داخل دایره و کدام گروه خارج از دایره قرار گیرند.
بعد
از مشخص شدن گروه ها، افراد گروهی که داخل دایره قرار می گیرند باید کلاه
یا دستمالی بر سر کنند و گروهی که خارج از دایره قرار دارند سعی می کنند که
یکی از کلاه ها یا دستمال ها را بردارند.
در حالی که افراد داخل دایره
باید مواظب باشند که گروه مقابل نتواند کلاه آن ها را بردارد و به وسیله پا
زدن به افراد خارج از دایره آن ها را از دور بازی خارج کنند و اگر این عمل
به نتیجه برسد جای افراد 2 گروه عوض می شود و بازی ادامه می یابد.
اگر
افراد خارج از دایره بتوانند کلاه یا دستمال یکی از افراد داخل دایره را
بردارند باید با همکاری دیگر اعضای گروه کلاه را به نقطه مشخص شده که به
عنوان «کت» از آن یاد می کنند برسانند و افراد داخل دایره باید سعی کنند که
گروه مقابل نتواند به محل مشخص شده برسد و کلاه را پس بگیرد.
این گروه
اگر کلاه را پس گرفت برنده محسوب می شود و جای خود را عوض می کند یعنی خارج
از دایره می ایستد و اگر نتواند کلاه را پس بگیرد بازنده می شود.
این
بازی در چند مرحله انجام می شود تا این که در نهایت گروه بازنده از محل
مشخص شده «کت» تا محل دایره باید افراد گروه برنده را بر پشت خود کول و حمل
کنند.
ارهنگ ارهنگ : arhang arhang
این بازی در عید نوروز و شبهای
مهتابی در زمان بیکاری صورت می گیرد در محوطه وسیعی یک دایره با سنگ می
کشند و یکنفر وسط دایره جشم بسته می نشیند و افراد در بیرون از دایره
هرکداه رنگ اسبی را می گفتند : مثلاً اسب سفید، اسب قهوه ای، اسب سیا، اسب
زرد و... ونفرات خارج از دایره هر کدام با گفتن رنگ اسب یک ضربه به شخص چشم
بسته داخل دایره می زند و از او سؤال می کنند :
ارهنگ ارهنگ اسب چه رنگ asp ce rang arhang arhang یعنی اینکه چه کسی به تو دست زد؟
و
او باید شخصی را که زد درست حدس بزند . مثلاً اگر اسب سفید ضربه زده بگوید
اسب سفید، اگر تشخیص آن درست بود چشمهایش را باز می کرد و با شال تاب داده
شده اسب سفید را می زد و اسب سفید جایگزین مشخص می شد. اگر حدس آن نادرست
باشد افراد خارج از دایره به زدن ادامه می دادند تا بالاخره درست بگوید.
هفت سنگ : hafsang
بازی
هفت سنگ بیشتر بین نوجوانان 8 تا 15 ساله صورت می گیرد و به صورتی است که
هفت سنگ تخت نازک روی هم چیده می شود و افراد بازی کننده به دو گروه 3 یا 4
نفره تقسیم می شود و بین خودشان تعیین می کنند که کدام گروه اول بازی را
شروع کند گروه شروع کننده با توپ سنگهای چیده شده را نشانه می گیرند که اگر
سنگها را بتواند بریزد باید فرار کنند و افراد گروه مقابل از سنگهای ریخته
شده محافظت می کنند که افراد گروه دیگر نتوانند سنگها را روی هم بچینند و
گروه بازنده محسوب می شود و گروه دیگر بازی را از نو شروع می کند و این کار
پشت سر هم تکرار می شود.
لازم به ذکر است: کو تشنه خرابو ،کلاه پس
پرانک ، لپر بازی ،قلعه لون ،کلاغ پر ، جوز بازی ،جفت و طاق ، بجول بازی ،
استا زنجیر باف،اراده گردانی ، تخم مرغ بازی ، پادشاه بازی ،جفتک چار کش
،ریگ بازی ، قایم باشک،درنه بازی ،خرسوز پالان سوز ،طناب بازی ، تشله بازی
،گوک به هوا، گله بازی ،گرگم و گله می برم ، چوب بازی ، شب بازی ها از دیگر
بازی های کوکان ، نوجوانان و جوانان خراسان جنوبی در ایام نوروز است.
در اوایل قرن حاضر افزون بر 100 بازی در منطقه بیرجند معمول بوده كه تعدادی از این بازی ها خاص این منطقه بوده اند . بسیارى
از این بازى ها با تأسیس و توسعه و ازدیاد مدارس جدید و رواج بازىهاى
مدرسى و اروپایى و پیدا شدن اسباب بازىهاى تازه فراموش شده و حتّى نام و
چگونگى آنها نیز از یادها رفته است ولى برخى از آنها هنوز جزء سرگرمىهاى
بچّه ها ، نوجوانان و جوانان(پسران و دختران) مىباشد و گاهی در برنامه
هاى همگانى و رسمى نیز اجرا مىگردد . در این قسمت نام این بازی ها ذكر
گردیده و تنها دو نمونه از آنها توضیح داده شده است:
1- اَاْتِشْ بَاْزى (آتشبازى) 2- اَاْخُن[د] بَاْزى (آخوند بازى) 3- اَاْشنا بَاْزى(شنا بازى / شنا) 4- اَاْلُو بَاْلُو هِىْ (آلبالو هِى) 5 - اَتَك مَتَك (اَتَك مَتَك) 6- اَتَلْ مَتَلْ (اَتَل مَتَل) 7- اَرَّاْده گَلُاْنى (اراده گردانی) 8- اَرَقچى پِىْ كوُنَك (عَرقچین پى كونك) 9- اَروُسْ بَاْزى(عروس بازى / عروسك بازى) 10- اَزچِ مِتَرسى (از چه مىترسى)) 11- اَسْپْ بَاْزى (اسب بازى) 12- اِسْتا قُلُاْمِسِىْ پیشْ بِیا (استاد غلامحسین پیش بیا) 13- اِسْتاىِ زَنجیلْ باف (استاد زنجیر باف) 14- اُسُل لوُ لوُ/ لى لى (اصول لولو/ لىلى) 15- اُنّى اُنّى (اُنّى اُنّى) 16- اَوّْ بَاْزى (آب بازى) 17- بادْ خُردِه[ن] (تاب خوردن) 18- بَجوُل بَاْزى (بجول بازى) 19- بَرف بَاْزى (برف بازى) 20- بَلوّ بَلوّ 21- بَنْ [د] بَاْزى (بند / سدّ بازى) 22- بُنیكْ بَاْزى (ماله بازى) 23- پَاْدِشا بَاْزى (پادشاه بازى) 24- پَلْپَلیسْكْ بَاْزى (فرفره بازى) 25- پَلّه جَسته [ن](پَرِش / پریدن از روى چیزى) 26- تَاْرِخُشْ [ك[ (تر و خشك) 27- تاقِ جُف[ت[ (طاق یا جفت) 28- تَپّْ تَپِّ خَمیر (تَپ تپ خمیر) 29- تَخته نَر (تخته نرد) 30- تُخ مُق بَاْزى(تخم مرغ بازى) 31- تُشلِه بَاْزى(تیله بازى) 32- تَلِ تَل تى تَلِ پا 33- تَلِخِشْتَك 34- تِلیفانْ بَاْزى (تِلفن بازى) 35- تَنوّ بَاْزى (طناب بازى) 37- جِنَّت بَاْزى (جنّت بازى) 38- جوّز بَاْزى (جوز / گردو بازى) 39- چَرخِ فَلَك (چرخ فلك) 40- چَرخِ گَلوّ 41- چَقُوك بَاْزى (چغوك / گنجشك بازى) 42- چَكلَك وَر چَن[د] 43- چوُ بَاْزى (چوب بازى) 44- چُوپا بَاْزى (چوب پا بازى) 45- چوّگان بَاْزى(چوگان بازى) 46- خَاْله بَاْزى (خاله بازى) 47- خَرِ سوّزْ پَاْلُاْنِ سوّز (خر سبز، پالان سبز) 48- خُروُس بَاْزى (خروس بازى) 49- خِیار بَاْزى (خربزه بازى) 50- دال بَاْزى (دار / درخت بازى) 51- دُرنه بَاْزى (تُرنا بازى) 52- دَر هَواچِ مِپَره (در هوا چه مىپَرد) 53- دُز[د] بَاْزى (دزد بازى) 54- دَسْمالْ بَاْزى(دستمال بازى) 55- دَقَاْمْ شُدَنوُكْ (قایم باشك / قایم بازى) 56- سُر دِرختى پا درختى (سَر درختى، پا درختى) 57- سَرشاخ (سرشاخ) 58- سَگْ بَاْزى (سگ بازى) 59- سَنگْ تِلِكّوُنَك (سنگِ تِلِكانك) 60- سنگِ دَسْ[ت] (سنگِ دست) 61- سیخِ تُسّوُك (سیخ تُسوُ) 62- شِاْرِخَتْ (شیر و خط / شیر یا خطّ) 65- فِرفِروُنَك بَازْى (فِرفِره بازى) 64- شَمشیر بَاْزى (شمشیر بازى) 63- شَترَنج (شطرنج) 66- قالِ بوُج وَرشوُر كِرده[ن] (سوراخ زنبور به شور انداختن) 67- قُپَّك بَاْزى (ریگ بازى) 68- قَزَل خانُم (جفتك چاركُش) 69- قَمبوُربیْك (زُنبُر) 70- قوُچّ دَاْوا (قوچ دعوا) 71- كَاْقَزباد بَازى (كاغذباد/ بادبادكبازى) 73- كُشتى(كُشتى) 74- كَفتَربَاْزى (كبوتر / كفتربازى) 75- كُلاپَس پَرُاْنَك (كلاه پس پرانك) 76- كَلاقْ پَر (كلاغ پَر) 77- كُلُمبه كُلیچه (آفتاب مهتاب) 78- كَلوُخىپَزى (كلوخىپزى) 79- كَلّه مَلَّقْ (كَلّه مُعَلّق) 80- كُماچِ مِپَزُم (كماچى مىپَزم) 81- كُوتِشْنه خَرَاْبو 82- كُورُمْ شَمَكوُرُم (كُورم، كتَم و كورم) 83- كوُن دَاْوا (كون دعوا) 84- گُرگَم بِ هَوا (گرگم به هوا) 86- گِل بَاْزى (گِل بازى) 87- گَلوُنُوك 88- گُلّه بَاْزى (گلوله بازى) 89- گُنده بَرف بَاْزى(گلوله برف بازى) 90- گوُكّ بَاْزى (گوى بازى) 91- گوُشه وَرگوُشه(گوشه بر گوشه) 92- گوّ، گوُسَاْله، فَنگُلى (گاو، گوساله، فینگیلى) 93- لَپَّر بَاْزى 94- لُمْبوُنُوكّ 95- لَنگَر پَاْیه (اَلَّا كلنگ) 96- لوّلوّ 97- لِیْس بَاْزى (لیس بازى) 98- مُجَسّمه بَاْزى (مجسّمه بازى / بازىِ مجسّمه) 99- نَخُتُ كِشمِش (نخود و كشمش) 100- نِشُاْنه زَنى (نشانه زنى) 101- وِجْ وِجوُنَك 102- وَرَق بَاْزى (ورق بازى) 103- هُلُوكّ هُلوُكِّ مَنگَلى 104- هَمْپا (هَمپا/ مسابقه دو) 105- هِنْدُاْنه بَاْزى (هندوانه بازى) 106- یَگْ لِنگى (یك لنگى / لِى لِى)
اِسْتاىِ زَنجیلْ باف (استاد زنجیر باف):
چند
بچّه حدوداً ده ساله و تقربیاً هم نیرو - دختر یا پسر یا هر دو - در یك صف
كنار هم مىایستادند ودستهاى یكدیگر را محكم مىگرفتند. در دو سر صف دو تا
از بچّه هاى بزرگتر یا نیرومندتر مىایستادند و دست اوّلین بچّه سرِ صف
را مىگرفتند. این دو بچّه نقش دو "استاد" بازى را داشتند. بچّهاى كه در
سر طرف راست صف ایستاده بود "استاد" اصلى بازى بود و آن كه در سمت چب صف
بود "اِستاىِ زَنجیل باف" (استاد زنجیر باف) خوانده مىشد. ابتدا "استاد"
اوّلى به "استاد زنجیرباف" خطاب مىكرد و مىگفت:
"اِستاى
زَنجیل باف" و او در پاسخ مىگفت: " بَاْله / اَاْله "(بله) و ادامه
مىداد: "زَنجیلِماره بِباف"(زنجیر ما را بباف) و او مىپرسد: "با صداى
چه"] اُستاد مثلاً مىگفت: "با صداى كلاغ". آنگاه استاد دوّمى مىگفت:
"اُشتُرُن سَركار از كَدُو قَلْأه بِرَن (اشتران سركار) سركار" عنوانى بود كه به "امیرقاین" اطلاق مىشد. ( از كدام قلعه بروند).
و او دست خود و دست بچّه اى را كه گرفته بود بلند مىكرد و مىگفت: "اَزى قَلْأه " (از این قلعه).
"استاد
زنجیرباف" در حالى كه دست بچّه كنارى خود را در دست داشت مرتّباً صداى
"كلاغ" در مىآورد و به راه مىافتاد و بچّههاى دیگر دست در دست به دنبال
او حركت مىكردند و از زیر بازوان "استاد" اوّلى و بچّه مجاورش مىگذاشتند و
صداى "كلاغ" در مىآوردند و به جاى اولیّه خود برمىگشتند، در نتیجه بچّه
مجاور "استاد" برمىگشت و جهت ایستادنش عوض مىشد و دو دست او كه قبلاً در
دو طرف وى بود هر كدام از جلو به سویى دیگر كشیده مىشد. این گفتگو میان دو
"استاد" پیوسته تكرار مىشد و هر بار "استاد زنجیرباف" با بچّه هاى پشتِ
سرش از زیر بازوان دو بچّه بعدى رد مىشدند تا جهت ایستادن و وضع دستهاى
همه بچّهها عوض مىشد و "زنجیر بافته مىشد". آنگاه پرسشها و پاسخهاى زیر
میان دو "استاد" ردّوبدل مىشد:
استاد اوّلى استاد دوّمى (زنجیرباف)
"اِستاىِ زَنجیلْ باف " (استاد زنجیر باف) بَاْله / اَاْله (بله)
"زَنجیلِ ماره بافتى " (زنجیر ما را بافتى) بَاْله / اَاْله (بله)
"در كُلِ كار اِنداختى " (در پایان كار انداختى) بَاْله / اَاْله (بله)
"زِریق زِریق مىبافتى " (زریق زریق مىبافتى) بَاْله / اَاْله (بله)
"مُخكَم مُخكَم بافتى " (محكم محكم بافتى) بَاْله / اَاْله (بله)
"بِكَشُ بِبین" (بكش و ببین).بكَشُ بِبین " ( بكش و ببین)
آنگاه
هر یك از دو "استاد" صف را به طرف خود مىكشیدند و همه مىگفتند: بكش و
ببین" و آنقدر این كشیدن را ادامه مىدادند تا دست یكى از بچّه ها از دست
بچّه كنارش در مىرفت و "زنجیر" پاره مىشد و با این عمل این "داو" بازى
پایان مىیافت و اگر مىخواستند آن را ادامه بدهند همین برنامه را تكرار
مىكردند.
اَزچِ مِتَرسى( از چه مىترسى)
یكى
از كارهایى كه بزرگترها براى سرگرم كردن و گذراندن وقت بچّه ها - و نیز
براى آن كه ترس آنان را از بین ببرند - مىكردند این بود كه بچّه را روى
زمین روبروى خود مىنشاندند و او را مخاطب قرار داده از وى پرسشهایى
مىكردند و او به هر كدام پاسخى مىداد.سؤال و جوابها" از این قرار بود:
سؤال: جواب:
-"اَزْ چِ مِتَرسى (از چه مىترسى) از هِچّى (از هیچ چیز).
- با بلند كردن انگشت شست: اَز اى مِتَرسى (از این مىترسى) نه
- با نشان دادن چیزى: اَز اوُ مِتَرسى" (از او/ آن مىترسى) نه.
(این سؤال با نشان دادن چیزهاى مختلف و یا نام بردن برخى حیوانات چند بار تكرار مىشد.)
- سَنگِ اَاْسِیا كُل كُنَنْ گردَن تُ اِنْدَاْزَن مِتَرسى " (سنگ آسیا را سوراخ بكنند و گردن تو بیندازند مىترسى) نه.
ناگهان "بزرگتر" دو دست خود را بهم مىزد و طبعاً كودك تكانى مىخورد و بیم زده مىشد و او بلافاصله مىگفت:
"دیدى مِتَرسى: "هِج وَخْ بِنِتَرسى(هیچ وقت نترسى).
و با این جمله "بازى" تمام مىشد.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:31
ورزش و تحرک
بازىهاى خراسان
عبارتند از:آب پشتکبازی، آفتاب مهتاب، آقا آقا ازچنه، ارنگارنگ، از گلاچى
گل، استاد سهپایه، اشترکجا، پیشتر بیا، اِشرَت کجاست، اطلّو ماطلّو، الک
دولک، اُوسَنَه بُلبُلُدم، بلوبلو، پادشا وزیلک، تپتپ خمیر، تخممرغ بازی،
تسمهتسمه، تُشلهبازی، توپ زنجیر پله، چشم بسته، چوببازی، خانهنشان،
خَردُرنه، خَرِسوز، دال بازی، دانه شفتالوبازی، دوزبازی، دوشودوشو،
ذوقىذوقی، رهارها، سناچ، سنگسنگ چلیپا، سنگ و پنج، شیر بگیر پلنگ اومد،
شیطانکبازی، علىلمبک، عمو زنجیرباف، قایم موشک، کبد بِدی، کلاهبازی،
کوکوخراب، کیه کیه در مىزنه؟، گرگم به هوا، گرگم و گله مىبرم، گوکِ کُر،
لحافبازی، مُجل، ماتماتو، هرنگهرنگ و ... |
|
|
پشتکبازى | | |
یک نفر خم مىشود و دیگران از روى او مىپرند .
| اشتر کجا، پیشتر بیا (تربتحیدریه ) |
بازیکنان به دو گروه تقسیم مىشوند و هرکدام براى خود یک استاد انتخاب
مىکنند. براى تعیین گروهى که باید بازى را شروع کند دو استاد بین خود تر
یا خشک مىکنند. استادى که برنده شده افراد خود را مىبرد و دور از چشم
یاران رقیب، در گوشه ٔ خرابه یا در مکان تاریکى پنهان مىکند و خودش نزد
گروه رقیب برمىگردد و به آنها مىگوید که به دنبال آن بروند. گروه رقیب از
او مىپرسد: "اشتر کجا؟" و استاد مىگوید: "پیشتربیا" . بههمین ترتیب
گروه رقیب را کمکم به محل مخفىشدن یاران خود مىبرد، وقتى خوب نزدیک شدند
فریاد مىزند: هوى و افراد آن از تاریکى بیرون مىریزند. گروه رقیب فرار
مىکند. اگر از افراد دسته ٔ پنهانشده کسى توانست یکى از افراد فرارى را
بگیرد تا محلى که بازى از آنجا آغاز شده و "سرملّه" خوانده مىشود از او
سوارى مىگیرد. گروه فرارى باید با سرعت خود را به سرمله برساند .
| تُشلهبازى (تیلهبازی) (مشهد ) |
به تعداد بازیکنان روى یک خط مستقیم و با فاصلهاى مساوى چالههاى کوچکى
به قطر دو سانتیمتر و عمق ۲ - ۵/۲ سانتیمتر روى زمین حفر مىکنند. نفر اول
بازی، تشله ٔ خود را لب چاله ٔ اول مىنشاند (در لهجه محلى شوند
مىگویند). سپس نقطهاى را در امتداد چالهها با فاصله ٔ دو خانه بهعنوان
نقطه ٔ شروع بازى تعیین مىکنند. بازیکنان بهترتیب از نقطه ٔ شروع
تشلههاى خود را بهطرف چالهها مىزنند. در اینجا توافق مىکنند: لوکلى
موکلى از سیخ تا سوزه قبوله (از سیخ تا سوزن قبول است ). در اینجا چندین
وضع پیش مىآید: یکى اینکه بازیکنى که تشله را زده است تشلهاش به لبه ٔ
چاله برمىخورد و برمىگردد (لوکلی) که در این حالت دوباره باید آن را
بزند. دیگر اینکه تشله به خانه برود یا به تشله ٔ بازیکن دیگر برخورد کند (
تیر بزند) در اینصورت نیازى به تکرار بازى نیست . شکل دیگر تشله به لبه
چاله بخورد و بهطرف چپ یا راست منحرف شود (موکلی) که در اینصورت بازیکن
مجدداً باید تشله را بزند . هربار که تشله بازیکنى به تشله ٔ یکى دیگر از
بازیکنان بخورد یک امتیاز مىگیرد. گاهى بازى بر سر پول انجام مىشود. (به
ازاء هر تیر مبلغى از قبل تعیین مىکنند). وقتى این بازى دو نفره انجام
مىشود، گرفتن سه خانه برابر با یک تیر بهحساب مىآید. در اینصورت وقتى
هر چهارخانه گرفته شود بازى تمام مىشود .
بچهها در یک صف مىایستند و استاد در پشت سر آنها حرکت مىکند و سنگ
ریزه را به طورىکه کسى متوجه نشود در دست یکى از بازیکنان مىگذارد و
مىگوید: "سنگ سنگ چلیپا / نه در زمین نه در هوا." کسى که سنگ ریزه را در
دست دارد باید قبل از اینکه دیگران متوجه شوند و او را بزنند از صف فرار
کند و خود را به محلى که قبلاً در خارج از صف تعیین شده برساند. اگر کسى
قبل از خارج شدن از صف او را بزند او دیگر نمىتواند فرار کند و در صف باقى
مىماند. اگر خود را به محل موردنظر برساند آن وقت استاد براى هریک از
بازیکنان داخل صف نامى را انتخاب مىکند. بعد از بازیکن خارج از صف
مىخواهد نام بازیکنان را حدس بزند. بازیکن حدس مىزند، اگر درست بود از آن
کسى که نام آن را درست حدس زده، از فاصله ٔ محلى که ایستاده تا صف کولى
مىگیرد. اگر موفق نشد دو بار دیگر فرصت حدس زدن دارد اگر در این دوبار هم
نتوانست حدس درستى بزند دوباره به صف برمىگردد .
چوبى ضخیم را روى تکیهگاهى قرار مىدهند و دو بازیکن در دو سر آن
مىنشینند و چوب بالا و پائین مىرود و بچهها مىخوانند: "علىلمبک،
شاخدمبک " .
| کشتى محلی، چوخه (قوچان - بجنورد - اسفراین - فریمان - چناران ) |
لباس مخصوص این کشتى شلوارى است که تا سر زانو مىرسد و روپوشى که از
بافتههاى پشمى و نخى محکم محلى است و چوخه نام دارد و بدون آستین مىباشد و
شالى که بازیکن به کمر مىبندد . مقررات کشتى شبیه دیگر کشتىهاى سنتى
است، فقط در این کشتى نمىتوان از یک خم و دست انداختن به پائین زانو
استفاده کرد. در این کشتى پُل زدن هم ممنوع است. بازنده کسى است که شانه آن
با زمین تماس حاصل کند. قضاوت در این کشتى با پیشکسوتانى است که باچوخه
نام دارند. بنابر رسم محلى جایزه این کشتى یک قوچ است .
| کیهکیه در مىزنه؟ (طبس ) |
بازیکنان به وسط مىآیند و حاضران همراه با آهنگ تنبک و دایره دست
مىزنند و بازى شورع مىشود. داستان مربوط به دخترى است که خواستگاران
بسیارى دارد و آنها پیوسته به منزل آنها مىآیند. مادر از او سئوالهائى
مىکند و جوابهائى مىشنود . نمونه ٔ متن از این قرار است : مادر: گل پری،
نازپرى - دیشب لب بومد که بود؟ کل کل غلیوند چه بود؟ دختر: مرگ خودت، جون
خودت کسى نبود - بچه ٔ تاجر بچه بود - تکه ٔ چپت آورده بود - بالاى سرم
گذاشته بود - وقتى که من بیدار شدم - پدر سگه بجسته بود - گل سرخ و گل زرد و
گل ناز - شالا من باشم و یار .
| گرگم و گله مىبرم (مشهد ) |
یکى گرگ مىشود و دیگرى چوپان. گوسفندان پشت سر چوپان دستهاى خود را در
کمر یکدیگر حلقه کرده و صف مىبندند. سپس گرگ مىخواند: "گرگم و گله
مىبرم" چوپان و گوسفندان با هم جواب مىدهند "چوپون دارم نمىذارم" به این
ترتیب هرکدام براى آن دیگرى رَجز مىخواند تا گرگ حمله مىکند و گوسفندان
به این طرف و آن طرف مىدوند. دست گرگ بههریک از بازیکنان که برسد بازیکنن
مىسوزد و از بازى خارج مىشود. بازى اینقدر ادامه پیدا مىکند تا دیگر
گوسفندى نماند .
چهارنفر در چهار گوشه ٔ اتاق مىایستند و یک نفر در وسط باقى مىماند.
بهمحض شروع بازى بازیکنان باید جاهاى خود را با هم عوض کنند و نفر وسط هم
باید سعى کند جاى یکى از آنها را بگیرد. در صورتىکه موفق شود بازیکنى که
جاى خود را از دست داده در وسط مىماند .
دوشنبه 24/4/1392 - 8:26
ورزش و تحرک
● کلاغ پر
▪ اهداف بازی: سرگرمی و نشاط، افزایش تمرکز، دقت و هماهنگی عصبی عضلانی
▪ تعداد بازیکنان: ۴ تا ۱۰ نفر
▪ محوطه بازی: فضای بسته
▪ شرح بازی:
بازیکنان از بین خودشان یک استاد انتخاب
می کنند. همه به همراه استاد به شکل دایره وار دور هم می نشینند. هر کدام
از بازیکنان انگشت اشاره شان را روی زمین می گذارند و استاد نیز انگشتش را
روی زمین می گذارد و عبارت هایی هم چون «کلاغ پر، گنجشک پر، عقاب پر، اتاق
پر و اسب پر» را می گوید. هم زمان با گفتن هر مورد، به وسیله استاد،
بازیکنان باید در صورت درستی در پریدن، انگشتشان را به بالا ببرند و در
صورت اشتباه در پرش، انگشت را حرکت ندهند.استاد برای آزمایش هوش و ذکاوت
بازیکنان و به اشتباه انداختن آنان، گاهی اوقات، انگشتش را به اشتباه بالا
می برد و به طور مثال می گوید: «تلویزیون
پر» و انگشت را به نشانه پریدن بالا می برد و یا می گوید:« پروانه پر» و
انگشتش را بالا نمی برد.این بازی به همین شیوه ادامه می یابد و هر کس حرکت
پریدن یا نپریدن را به اشتباه اجرا کند، می سوزد و باید از بازی خارج شود.
در پایان فقط یک نفر باقی می ماند که به عنوان برنده بازی شناخته می شود و
مورد تشویق دوستان قرار می گیرد.
● کچه کچه (گل یا پوچ)
▪ اهداف بازی: سرگرمی، افزایش دقت، ذکاوت و تیزهوشی
▪ تعداد بازیکنان: ۴ نفر به بالا
▪ ابزار بازی: چیزی که به عنوان گل استفاده شود (نخود یا سنگ)
▪ محوطه بازی: فضای بسته
▪ شرح بازی:
بازی کچه کچه بیشتر در عروسی ها انجام و
گاهی در محافل و شب نشینی های خانوادگی اجرا می شود.ابتدا افراد به ۲ گروه
تقسیم می شوند و هر گروه، یک سرگروه با نام استاد انتخاب می کند و استادها
سر امتیاز با یکدیگر توافق می کنند؛ مثلا پایان بازی تا امتیاز ۲۰ باشد.
بعد دو گروه رو به روی هم می نشینند و بین دو استاد گروه اول و دوم قرعه
کشی می شود و مثلا قرعه کشی را گروه اول می برد. بازی به این گونه آغاز می
شود که استاد گروه اول باید گل را به دست یکی از افراد گروهش بدهد. برای
این کار بلند می شود و از نفر اول گروه تا نفر آخر، دستش را می چرخاند و به
گونه ای اظهار می کند که گل را در دست هر شخصی می گذارد، به طوری که گروه
دوم متوجه نشود که گل را در دست چه کسی گذاشته است، بعد خودش هم در بین
گروه می نشیند. البته می تواند گل را نیز در دست خودش نگه دارد. بعد از این
که استاد نشست، استاد گروه دوم باید حدس بزند که گل در دست کدام شخص است،
البته افراد گروهش هم می توانند به او کمک کنند. در این جا ۲ حالت رخ می
دهد:حالت اول: اگر استاد گروه دوم حدسش درست باشد، گل را می گیرد و این کار
را در بین گروهش تکرار می کند.حالت دوم: اگر حدسش اشتباه باشد، گروه اول
یک امتیاز می گیرد و استاد گروه اول دوباره گل را به دست یکی از افراد
گروهش می دهد و دوباره باید گروه دوم حدس بزند. در این بازی، اگر استادها
حدسشان درست باشد، گل را برای گروه خودشان می گیرند و اگر اشتباه حدس بزنند
یک امتیاز به حریف واگذار می کنند. گروهی که زودتر به امتیاز مورد نظر
برسد برنده بازی شناخته می شود و بازی تمام می شود.جایزه بازی را که گردو،
آجیل، کشمش، خرما و میوه است، صاحب عروسی باید تهیه کند و اگر از لحاظ مالی
ضعیف باشد، گروه بازنده تهیه می کند و هر دو گروه جایزه را که خوردنی است
با هم می خورند.
● کبریت بازی
▪ اهداف بازی: سرگرمی و تفریح و هماهنگی عصبی و عضلانی
▪ تعداد بازیکنان: ۶ تا ۲۰ نفر
▪ ابزار بازی: یک عدد کبریت و قلم
▪ محوطه بازی: فضای بسته
▪
شرح بازی: روی دو سطح بزرگ کبریت یک سمت دزد و سمت دیگر پلیس و روی یک طرف
سطح باروتی کبریت شاه و طرف دیگرش وزیر نوشته می شود. سپس بچه ها دایره وار
می نشینند و به نوبت کبریت را پرتاب می کنند تا یک نفر شاه را بیاورد. این
روش ادامه پیدا می کند تا وزیر هم پیدا شود. از آن پس هر فردی که دزد
بیاورد باید بدین گونه مجازات شود:
وزیر می گوید: پادشاه پادشاه یک دزد داریم.
پادشاه: دزد کیست؟
وزیر: (اسم دزد را می گوید)
پادشاه: چی دزدیده؟
وزیر: شیلنگ همسایه (هر وسیله ای را می تواند نام ببرد)
در این قسمت پادشاه یک دستور می دهد و دزد
باید اجرا کند و وزیر نیز ناظر اجرای دستور است. حال نوبت به فرد بعدی می
رسد که باید کبریت را بیندازد؛ اگر پلیس بیاورد هیچ آسیبی نمی بیند ولی اگر
دزد بیاورد به روشی که اشاره شد با او برخورد می کنند. کبریت انداختن بین
دو نفر ادامه می یابد و کسانی که مقام وزیر و پادشاه را دارند نیازی نیست
که کبریت بیندازند، ولی اگر کسی شاه یا وزیر بیاورد او صاحب این مقام است و
فرد قبلی خلع می شود وگرنه تا پیدا شدن شاه یا وزیر جدید این مقام ثابت
است و صاحب آن به انداختن مجدد کبریت نیازی ندارد. بازی تا هر موقع می
تواند ادامه یابد. توضیح: مجازات می تواند انجام دادن کارهایی نظیر آب
آوردن، کلاغ پر رفتن و زو کشیدن باشد.
برگرفته از کتاب بازی های بومی، محلی و سنتی خراسان شمالی
دوشنبه 24/4/1392 - 8:21
ورزش و تحرک
آردجو خراسان،
آزنگه شیر، آسبازی، آسمون چه رنگه، آسیو، آگرگه، آلادینگو، اتل متل
توتوله، اسب چوقی، اسب چه رنگه، استخوان مهتاب، الخترک، الک دولک،
انگوربازی، اول خداى شنبه، این گل چه گل است، بادخوردن، بازى با دستمال،
بازى محلی، باغ باغوک، برو وبیا، بشکن بشکنه، بگیر بىبالو، بندپا، بندک
سرگو، بنددو، به کَس کَسونش نمىدم، پشتک وارونه، پلهپله، پله فرنگی،
تاپتاپو، تپتپوک، تخممرغ بازی، ترکهبازی، تُرنابازی، تنگبازی،
توپهمیان، تیرمایه، تیر وقلعه، جفتک چارکوش، جو بهجو، چارقاب، چرخوک،
چشچشوک، چلکمسه، چوپاسواری، چوقلیکی، حلال و حرام، حموم شا،
مورچهداره، خاله رورو، خشّه، خواستگار بازی، داربازی، دستم راست، دست
بجنبانک، دکّهبازی، دوازدهدوز، زنجیر پارهکن، زیر کالای، سردار سنگ،
سکسکنا، سکل مهتاب، سنگ پراندن، سه قاب، شاه داد و بیداد، شش خانهبازی،
شنبه یکشنبه، شیرگنده، شیرم دود، شیر و خط، طاق یا جفت، طناببازی،
طنابباز، عاملهآت زو، عروسکبازی، عمو زنجیرباف، عمو یادگار، قدش، قلاغ
جیرجیر، قنطَره قنطَر، قوطور، کپروشک، کپکپ، کرکوکی، کشتى دست به بغل،
کلاغ فر، کله روانک، کوش، گالبازی، گردوبازی، گرگم به هوا، گرمس، گل
ازتوته، گلهبازی، گُلهگود، گوبازی، گوسریچ، گو وچفته، لپرى فرنگی، لیس،
لىلى حوضک، مدرسهبازی، مستوپه، منو تو شریک، نونبیار کبابببر، واگو،
هشتک به قلمپک، هفت سنگ بازی، هندوانهبازی، یه پام شله و ...
آزنگه شیر (شیراز )
به قید قرعه یکى از بازیکنان انتخاب
مىشود. او خم مىشود و به دیوار تکیه مىکند و به اصطلاح شیر مىشود. سایر
بازیکنان هرکدام خود را عضوى از شیر دانسته با خواندن این ترانه: "آزنگه
شیر، بشین بشین، بالا بشین که سرِ شیر اومد، رسید." بر دوش او مىجهند.
بههمین ترتیب بازى ادامه پیدا مىکند تا آنکه بازیکنى به خطا نام عضوى از
شیر را که قبلاً کس دیگرى انتخاب کرده بوده ببرد یا نتواند بر دوش شیر سوار
شود یا در گفتار خود دچار لکنت شود .
اتلمتل توتوله (کازرون )
یک نفر استاد مىشود و بقیه ٔ بازیکنان در
یک ردیف کنار هم مىنشینند و پاهاى خود را دراز مىکنند. استاد ترانهاى
مىخواند و با دست روى پاى بازیکنان مىزند، آخرین کلمه به پاى هرکس افتاد،
آن بازیکن باید پاى خود را جمع کند. این بازى اینقدر ادامه پیدا مىکند
که تنها یک پا باقى بماند. صاحب این پا بازنده است. او چشم مىگذارد و
استاد انگشت خود را بهشکل سیخ یا سهپایه برپشت او مىگذارد و با خواندن
شعرى از او مىپرسد که آنچه بر پشت او است سیخ است یا سهپایه. اگر او درست
جواب بدهد بلند مىشود وگرنه سئوال و جواب ادامه پیدا مىکند. غیر از
ترانه ٔ متداول اتلمتل توتوله ترانه ٔ دیگرى نیز خوانده مىشود که به قرار
زیر است: اتلمتل، طوطى متل، تو تیشه بردار موتبر، بریم به جنگ کانظر ...
کانظر هى کرد هو کرد، گله شاه رم کرد . سى و سه تاش گم کرد ... به حق شاه
مردان یک پاى خود برگردان .
انگوربازى (آباده )
دو نفر بازیکن خوشه انگورى را برمىدارند و
پس از توافق روى میزان برد و باخت و نفرى که باید بازى را آغاز کند، کار
را شروع مىکنند. نفر اول حبهاى مىچیند و مىخورد و نفر دوم نیز بههمین
ترتیب تا آخرین حبه بههرکس بىافتد آن بازیکن بازنده است. در این بازى
معمولاً برد و باخت بر سر پول انگور و خوردن آن است .
بندک سرگو (شیراز - کازرون )
بازیکنان دو گروه میشوند. افراد یک گروه
دستها را روى شانههاى هم مىگذارند و دایره مىزنند. دو نفر از افراد
همین گروه دو سر طنابى را گرفته دور آنها حلقه مىزنند تا از آنها محافظت
کنند و دائماً طناب را تکان مىدهند. افراد گروه دیگر باید سعى کنند خیز
برداشته و بىآنکه طناب به آنها اصابت کند روى دوش بازیکنان داخل حلقه
بپرند. اگر موفق شوند، تا آخر آن دور بازى سوار هستند ولى اگر طناب به کسى
اصابت کرد او باید جاى خود را به یارى که درون حلقه بوده عوض کند .
جو بهجو (ابرقو )
یک نفر که بزرگتر است و بهتر مىتواند
بازى را اداره کند استاد مىشود. بچهها بهصورت دایره دور هم مىنشینند و
استاد مىخواند: "جو بهچو هرکه نیایه سر جُو على هُپ" وقتى استاد کلمه ٔ
هپ را مىگوید، دهانش را یاد مىکند و محکم روى آن مىزند و دهانش را
مىبندد. سایرین هم باید همین کار را بکنند. اگر کسى نتواند خودش را نگه
دارد و بخندد، سوخته است. او را در وسط مىخوابانند و مىزنند یا اذیت
مىکنند تا زمانىکه استاد بگوید که بلند شود. بازى بههمین ترتیب ادامه
پیدا مىکند و کسى که تا آخر نسوخته باقى مانده برنده است .
حموم ما مورچه داره (hamume ma: murche dare) ( آباده )
بازیکنان دایره مىزنند و دست همدیگر را
مىگیرند و گروهى مىخوانند: "حموم ما مورچه داره، دور و برش غنچه داره،
بشین و خیز خنده داره." و در موقع گفتن "بشین و وخیز" باید بنشینند و بلند
شوند. اگر کسى اینکار را بهموقع انجام ندهد سوخته است و از بازى کنار
گذاشته مىشود گاهى هم براى شیرینتر شدن بازى بهجاى آنکه اول بگویند
"بشین و وخیز" ، مىگویند "وخیز و بشین" که بازیکنان را به اشتباه
بىاندازند .
داربازى (لارستان )
آتشى مىافروزند و به دور آن حرکاتى شبیه
رقص انجام مىدهند و با چوب به همدیگر حمله مىکنند و در برابر ضربات چوب
دیگران از خود دفاع مىکنند .
سکسکنا (ممسنى )
هر بازیکن براى خود تعدادى چوب نوکتیز
دارد. نفر اول یکى از چوبهاى خود را بر زمین مىزند. نفر بعدى باید طورى
چوب خود را در کنار چوب نفر اول بزند که چوب او را بىاندازد، بىآنکه چوب
خودش بىافتد. اگر نتواند موفق شود، مىبازد. به این بازى در شهر کازرون
تنگسه مىگویند .
شنبه یکشنبه (شیراز )
اگر گروهى انجام شود، بازیکنان به نوبت
توپى را به دیوار زده و مىگیرند و شعرى را مىخوانند که ابتداى آن با
شمارش روزهاى هفته آغاز مىشود و پس از آن بازیکن مىخواند :
" رفتم به باغی، دیدم کلاغی، سرش بریده، خونش چکیده، ننهاش مىگه واى وای " .
پس از پایان هر دور، بازى به نفر دیگرى واگذار مىشود .
طاق یا جفت (آباده )
یکى از بازیکنان سکه یا سنگریزه را توى
مشت خود نگه مىدارد و دستهاى خود را به پشت سر مىبرد و سپس آنها را
مقابل بازیکنان دیگر نگه مىدارد و مىپرسد: طاق یا جفت؟ بازیکن مقابل باید
حدس بزند که آنچه در مشت بازیکن است فرد است یا زوج. اگر حدس او درست بود
برنده است. برد و باخت در این بازى معمولاً بر سر پول صورت مىگیرد .
عمو زنجیرباف (کازرون )
بازیکنان دست یکدیگر را مىگیرند و زنجیرى
درست مىکنند. یک نفر از میان آنها استاد شده و از آنها سئوالاتى مىکند و
همگى با گفتن "بعله" به او جواب مىدهند و هربار با تقلید صداى حیوانى از
زیر دستهاى زنجیرشده ٔ یکدیگر رد مىشوند تا جائىکه همه ٔ دستها قفل
شود. آنگاه زنجیر را آنقدر مىکشند تا از جائى پاره شود .
گل از توته (نىریز )
بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و
قرعه مىکشند تا گروه مدافع و مهاجم تعیین شود. گروه مهاجم در زمین بالائى
و گروه مدافع در زمین پائینى مستقر مىشوند. گروهى که در بالا هستند
بهنوبت توپ را با چوبدستى بهطرف زمین پائین پرتاب مىکنند و به محض
پرتاب توپ، تا فاصله ٔ سىمترى مىدوند و دوباره به نقط شروع برمىگردند.
اگر در این فاصله گروه پائین توپ را در هوا بگیرد جاى دو گروه عوض مىشود.
اما اگر نتوانستند آن را در هوا بگیرند، پس از اصابت به زمین توپ را گرفته و
با آن سعى مىکنند بازیکن حریف را که در حال دویدن است بزنند که اگر موفق
شوند بازهم جاى دو گروه عوض مىشود. ضمناً این بازى زمان دارد و هرگاه در
طول زمان تعیینشده گروه پائین نتواند با یکى از دو روش یادشده موفق شود،
خود بهخود پس از گذشت زمان تعیین شده جاها تغییر مىکند .
دوشنبه 24/4/1392 - 8:19
ورزش و تحرک
کلاوریزان:
فردی
کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس
می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر
موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری
بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت
بازنده اعلام می گردید . هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از
سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی
آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی
که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.
هیله مارانی ( تخم مرغ شکستن ):
این
بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله
دو نفر با هم روبرو می شدند هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش
نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد
دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم
مرغ یکی از آنهاترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می
زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده
محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک
برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد .
به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود .
درباره
ی بازی بعضی از پژوهندگان گفته اند که نزد انسان چون حیوان مبنای غریزی
دارد . مک دوگال بازی آدمی را ناشی از غریزه ی تعدی او می داند و صفت رقابت
جنگجویی را که با اکثر بازیها قرین است شاهد مثال می آورد . راس معتقد است
اشتیاق مردم امروزی به بازی از عطش غریزی حاکی است چه در دنیای یکنواخت و
زندگی شاق و ملال انگیز کنونی بازی فرد را از امور عادی حیات منصرف می کند و
به اموری تازه که مطبوع طبع است معطوف می دارد . استانلی هال بازی رایاد
آور تجارب نخستین و کهنترین نژادهای انسانی می پندارد .
برخی
دیگر بازی را گسترش فعالیتهای آدمی که ذاتا لذت بخش باشد محسوب می دارند و
بر آنند که غایت بازی را در خود آن باید جست چه اینگونه فعالیتها به نفسه
رغبت آور و خوشایند است . کارل گروس معتقد است بازی فرد را آماده ی ایفای
نقش های آینده می کند و احترام به مقررات و انضباط را به او می آموزد و به
همدستی و همکاری با همگنان خو می دهد و ولی در حقیقت هدف اصلی رهایی از
انقباض درونی و فشارهای زندگی و به خوش گرایی و خویشتن نوازی است .
بازی
نیروهای اضافی را که سر بار تن و جان است به مصرف کارهای دلپذیر می رساند و
ذهن را از مشغله های گران روزانه پاکیزه می نماید و از این راه به تجدید
قوا یاری می کند . چون در بازی بیش از یک نفر دخالت دارد آن را مانند
بسیاری از مظاهر فرهنگی مایه ی همبستگی افراد دانسته و گفته اند بازی آدمی
را با گروه و جامعه پیوند می دهد .
اما
نظریه ای که امروزه بیشتر مورد توجه است این است که بازی نوعی کار آموزی و
آماده سازی هدفدار است که به وسیله ی تکرار و تمرین صورت می گیرد . بازی
در نزد انسانها اشکال مختلف دارد و بدون شک نقش جامعه در این تنوع بی تاثیر
نبوده است . بازی یا به صورت انفرادی صورت می گیرد یا به صورت دسته جمعی .
در
بازیهای دسته جمعی می توان هدفداری را بهتر مشاهده نمود زیرا از اهداف
بازیهای اجتماعی این است که خود خواهی و خود کامگی شخص را تعدیل می کند تا
تمایلات فردی او تبدیل به تمایلات جمعی شود . همچنین این نوع بازیها فرد را
برای زندگی اجتماعی و مقابله با مشکلات و پیشامدهای غیر منتظره آماده می
کند.
در
بخشهای بعدی سعی خواهیم کرد چند مورد از بازیهایی که در گذشته درهورامان
انجام می شده ولی اکنون نسبت به گذشته کمرنگ تر شده شرح دهیم .
خلورتانی:
ازمخروط
های چوبی استفاده می کردند و دور آن را نخ محکمی می پیچاندند و به نوک
آنها یک میخ فلزی ته گرد که بیشتر در نعل اسب و قاطر استفاده می گردد می
زدند سپس با کشیدن نخ مخروط شروع به دوران روی زمین می نمود و با چنان
سرعتی می چرخید که صدایی نیز ایجاد می کرد . برای به حرکت درآوردن آن می
بایست سر بالایی نخ را به صورت حلقه ای در آورند و انگشت اشاره را در آن
قرار دهند سپس مخروط ها را که در دست بود محکم به طرف زمین پرتاب می کردند و
نخ را می کشیدند بعضی اوقات مخروط خود رابه مخروط افراد دیگری که در حال
چرخش بود می زدند و به این ( خلورته مارانی ) یا مخروط شکستن می گفتند اگر
مخروط شخصی بدون ترک برداشتن موفق می شد مخروط دیگران را بشکند یا ترک
اندازد مخروط او بهترین مخروط محسوب می گردید .
هه ملوقوانی یا گوره کانی:
هه
ملوقوانی از بازیهایی است که دختران انجام می دادند به این صورت که پنج
قطعه سنگ به اندازه ی بزرگتر از یک حبه قند انتخاب می کردند و هر کدام از
بازیکنان به نوبت با آنها به بازی می پرداختند . برای این کار ابتدا با یک
دست سنگ ها را روی زمین ولو می کرد و سپس یکی از آنها را بر می داشت و ضمن
اینکه آن را هوا می کرد سنگی را از روی زمین برمی گرفت و می بایست قبل از
اینکه سنگ هوا شده به زمین برسد او سنگ خود را برداشته باشد و با همان دست
سنگ هوا شده را نیز بگیرد . این بازی چندین مرحله مختلف داشت ابتدا سنگ ها
را تک تک بر می داشتند سپس دو تا دو تا سپس یک تکی و یک سه تایی و به همین
ترتیب تا پایان تمام مراحل . اگر در حین بازی سنگ هوا شده به زمین می خورد
بازیکن دیگر بازی را شروع می نمود و به همین ترتیب بازی دور می زد و هر بار
بازیکن بازی را از مرحله ای آغاز می کرد که قبلا نتوانسته بود تا اینکه
یکی از آنها زودتر به پایان مراحل برسد و برنده محسوب شود. از دیگر بازی
های دخترانه می توان به بازی آلنجی کولنجی یا آسمان رنگه و چوزی و خط خط
اشاره نمود.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:18
ورزش و تحرک
بازی های بومی و محلی سیستان و
بلوچستان كه قدمتی به اندازه تاریخ این سرزمین دارد اكنون در كشاكش زندگی
روزمره و پیشرفت علم و تكنولوژی رو به فراموشی است و گویی تنها در خاطرات
مادربزرگ و پدربزرگ ها بجا مانده كه "چقك پور" سرگرمی محلی و قدیمی از این
جمله است
به گزارش ایرنا و در ادامه
معرفی بازی های محلی سیستان و بلوچستان، این بازیها هر كدام با اهداف مشخص
طراحی شده و مورد علاقه نوجوانان و جوانان بوده است اما بیشتر آنها در
آستانه فراموشی است كه صرف نظر از جنبه های فرهنگی آن و به گفته رییس هیات
ورزشی روستایی و عشایری سیستان و بلوچستان: زندگی مدرن باعث دوری از
بازیهای محلی و بی تحركی و شیوع انواع بیماری ها حتی در جوامع روستایی شده
است.
بازی های محلی استان سیستان و
بلوچستان عبارتند از: پادشاوزیر، توطن سواری، چل بازی، چوب بازی، ستط، سرخ
پری زردپری، شترسواری، غایم بازی، کَودی کَودی، کیچ زور، گل گل، لپگر، هرکشکا، اشکاتیلی، چوک چوک، لیلی گوگو، آنجلاسیکی، کلاه چل چل، قله پود، چل وشکه، کشتی کچ گردون. که در ذیل به چند نوع از این بازیها می پردازیم.
- توطن سواری (زابل)
این
بازی شبیه مسابقه قایقرانی است و بین افرادی که در راندن این وسیله بومی
مهارت دارند برگزار می شود و به برندگان جوایزی هم تعلق می گیرد.
- چوب بازی (چابهار)
دایره
بزرگی از جمع بازیکنان تشکیل می شود، همراه با نوای ساز و دهل چوب بازی با
حرکات آرام و منظمی آغاز می شود. به تدریج همراه با تندشدن آهنگ حرکات هم
تندتر وتندتر می شود. در این حرکات بازیکنان چوب های خود را به هم می
کوبند. کوچکترین غفلت باعث اصابت چوب به بدن بازیکنان می شود. هر بازیکن دو
چوب در دست دارد و با آهنگ دو قدم به جلو برداشته، یک قدم به عقب برمی
گردد و یکبار به دور خود می چرخد. وقتی بازیکن دو قدم جلوتر می رود باید
چوب های خود را به صورت ضربدر در مقابل صورت خود نگه دارد، هر بازیکن وقتی
برمی گردد با بازیکن پشت سری خود نیز به بازی می پردازد. این بازی برپایه
مهارت و استقامت استوار است.
- کیچ زور (زابل)
قطعه
زمینی را برای بازی انتخاب می کنند، بازیکنان هر گروه در قسمتی از زمین
مستقر می شوند، داور استخوان را به هر دو گروه نشان می دهد سپس آن را به
وسط زمین پرتاب می کند، افراد دو گروه هجوم می آورند تا استخوان را
بردارند، هرگاه کسی استخوان را به دست بیاورد دیگران به او حمله می برند تا
استخوان را از دست او در بیاورند. هر گروه که کیچ را به داور تحویل دهد
بازی را برده است.
- چل بازی
چَلْ : نام بازی است گروهی که بین دو تیم با نفرات مساوی
هر گروه 5 نفره انجام می شود، بازی مذکور از جمله بازی های محلی است که در
رودهای پرآب و در محل های عمیق و یا استخر و دریا می تواند برگزار شود.
این بازی در روستاهای ایرانشهر متداول است. بازی توسط یک نفر داور، داوری و
قضاوت می شود.
- شترسواری
شترسواری
از جمله ورزش های بومی با محلی استان سیستان و بلوچستان است که به ویژه در
شهرستان های خاش و ایرانشهر همچنان کم و بیش رایج است و به مناسبت هائی
برگزار می شود.
- گل گل
از
جمله بازیهای شبانه روستاهای شهرستان زابل که پس از فراغت از کار روزانه
در کوچه میدان ده انجام می شود بازی گروهی است بین دو تیم به نام "گل گل"
(گل گل ها) تعداد بازیکنان هر تیم معمولاً از 5 تا 10 نفر است محل بازی به
گونه ای که اشاره شد. کوچه یا میدان محل است. طول زمین بازی حدود 30 متر می
باشد. هر تیم دارای یک سردسته است. این بازی نیازی به وسیله ندارد.
بازی محلی ˈجیˈ در سیستان و بلوچستان
ˈجیˈ از جمله بازیهای بومی محلی استان است
که با هدف بهبود سرعت، قدرت و عکس العمل در بین شرکت کنندگان که بیشتر
کودکان بالای 12 سال هستند در محدوده ای به مساحت هزار و 600 مترمربع انجام
می شود.
برای شروع بازی همیشه استاد یا معلم، دانش آموزان و نوجوانان شرکت کننده در این بازی را به دو گروه مساوی هشت تا 20 نفره ˈزننده و گیرندهˈ تقسیم می کند.وظیفه ˈگروه زنندهˈ در این بازی این است که به یک یا چند نفر از ˈگروه گیرندهˈ دست زده و به سمت یکی از مناطق خنثی شده که در چهار گوشه زمین قرار دارد فرار کند.
هر نفر از ˈبازیکنان دست خوردهˈ اگر نتواند کسی را که به وی دست زده است بگیرند از بازی اخراج می شوند و اگر موفق به گرفتن ˈفرد دست زنندهˈ تا قبل از رسیدن به منطقه خنثی شود نفری که گرفته شده اخراج خواهد شد.
با اخراج شدن هر یک نفر از دو گروه زننده و گیرنده، از اخراجیهای تیم مقابل یک نفر وارد بازی می شود.
بازی
جی تا زمانی که تمام نفرات یک تیم اخراج شوند ادامه دارد و در پایان بازی،
تیم بازنده به اندازه طول زمین به اعضای تیم برنده سواری می دهد.
بازی چقك پور:
"چقك" همان گنجشك و "پور" به
معنای پرواز است و این بازی در دیگر استان های كشور به "كلاغ پر" مشهور
است. در این بازی محدودیتی در شمار شركت كنندگان وجود ندارد، در ابتدا یك
نفر كه آغازگر بازی است اسامی یكایك پرندگان و حیوانات را به دلخواه بر
زبان می راند و پس از یاد كردن هر موجود بلافاصله كلمه "پور" به معنای
پرواز را تكرار می كند و دست خود را بالا می برد.
شركت كنندگان پس از شنیدن كلمه
مورد نظر و "پور"، اگر پرنده یا حیوان نامبرده قادر به پرواز كردن باشد،
دست خود را به نشانه تایید بالا می برند، در غیر این صورت بی حركت بر جای
خود باقی می مانند.
آغازگر بازی نام بردن موجودات
را ادامه می دهد تا اینكه از چیزی نام می برد كه پرواز نمی كند، مثلا می
گوید، "گوسفند؛ پور"، اگر افراد شركت كننده تیزهوش باشند، دستشان را بالا
نمی برند، و اولین كسی كه به اشتباه دست خود را بلند كرد، بازنده معرفی شده
و جریمه می شود.
جریمه فرد بازنده به این صورت
است كه باید خم شود تا همه شركت كنندگان به پشت وی ضربه بزنند و با هم
بخوانند " تپ تپ خمیر، شیشه پر پنیر، دست كی بالا " ؟.
فرد بازنده كه قادر به دیدن
شركت كنندگان نیست پس از ضربه زدن آنان به پشتش، برای پاسخ به سوالشان باید
حدس بزند كه دست چه كسی بالاست. شركت كنندگان به كار خود ادامه می دهند تا
حدس بازنده مبنی بر تشخیص فردی كه دستش بالاست، درست از آب درآید.
کدش کدش (تعداد نفرات: دو نفر و اگر خواستند داور انتخاب کنند سه نفر.
مهارت سنجیده شده: تندی و دقت البته بازی ها جز این مهارت ها انسان را
جامعه پذیر نیز می کنند و نقش اساسی ای در شکل گیری شخصیت انسان ها دارند.
شیوه بازی:گل های آماده شده از خال رس (گل مل mal( را آماده کرده و بصورت کاسه در می آوریم و به بازیکن مقابل می گوییم "کوتو کتو بل کتو اگه نده خون مه و گردن تو "
البته به جای کتو کتو از کدش کدش نیز استفاده می شده جز این کدو کدو kodoo
و بعد گل را که آماده کردیم می کوبیم بر زمین و هر اندازه که گل از نقطه
نازک بترکد و باز شود باید توسط بازیکن مقابل با گل پر شود. )
کبدی:
کبدی
همان ورزش زو ایرانی است ،اصل ومنشاءاین بازی بومی ومحلی نیاز به قدرت
ومهارت داشته وکاملا"ساده وکم خرج می باشد ونیازی به محوطه بزرگ و وسایل
بازی ندارد . این بازی درتمام نقاط ایران معروف ومشهور و مسابقات کبدی به
طورعادی برگزار می شود.
این بازی در سیستان و بلوچستان کبدی و درگیلان شیرین دودو و درخراسان،گلستان و مازندران زو و در خوزستان اش تی تی نامیده می شود.
کبدی
علاوه براینكه یك ورزش پرتحرك وکم خرج و ساده است در داخل و بیرون سالن
نیز برگزار و ترکیبی ازکشتی و راگبی است . برای گرفتن مهاجم یا فرار از دست حریف دراین بازی به مهارت ، انعطاف پذیری ، چابکی، استقامت، حضورذهن و جرأت نیاز است.
تشكیلات
این رشته ورزشی درایران از سال 1375 با عنوان انجمن كبدی (تحت پوشش
فدراسیون ورزشهای همگانی )شروع به فعالیت نمود و با توجه به كسب مدالهای
ارزشمند در مسابقات قهرمانی آسیا و جهان در بعد قهرمانی باصلاحدید مسئولین
محترم سازمان تربیت بدنی در تاریخ 8/4/84 ،با تشكیل مجمع عمومی وتحت عنوان
فدراسیون كبدی جمهوری اسلامی ایران عملا"شروع به فعالیت نمود. این فدراسیون
از بدو فعالیت تا كنون توانسته است 30 استان
كشور را تحت پوشش رشته ورزشی كبدی قراردهد ودر رده های نونهالان ،
نوجوانان، جوانان ، بزرگسالان در دو بخش آقایان و بانوان فعال بوده و این
فدراسیون درسال 1375 (1996) به عضویت كنفدراسیون كبدی آسیا و در سال 1380 (
2001) به عضویت فدراسیون جهانی درآمد وكرسیهای نایب رئیس فدراسیون جهانی
ودبیرفدراسیون كبدی آسیا توسط مسئولین ورزش كشورمان كسب كه موجب مباهات
ورزش كبدی كشوراست . از اهداف بلندمدت این فدراسیون توسعه وگسترش ورزش كبدی
در اقصی نقاط كشور بویژه در روستاها ومراكز بخشها به منظور انتخاب
استعدادهای بالقوه در این رشته ورزشی و آموزش آنها با علم ورزش براساس
دانش روز به منظور كسب مقامهای قهرمانی برای كشورعزیزمان می باشد.
تاریخچه این بازی به 4000 سال قبل باز می گردد .كبدی یك ورزش بسیار محبوب در آسیای جنوبی است، ورزشی است كه بین دو تیم با حضور 12 بازیكن از هرتیم ( 7 نفر درزمین + 5 نفر رزرو) انجام می شود. بازی در بخش آقایان (رده بزرگسالان وجوانان) در دو نیمه20 دقیقه ای و در بخش بانوان در دو نیمه 15دقیقه ای انجام می
شود. مهاجمان دو تیم درحالی كه مرتبا" كلمه كبدی كبدی را تكرار می كنند با
انجام حركات حمله و دفاع و جابجایی سعی می كنند با لمس یا گرفتن یار تیم
مقابل بتوانند به بالاترین امتیاز دست یابند.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:11
ورزش و تحرک
بازىهاى استان یزد عبارتند از:
آى تو به باغ رفته بودی، اتوک کلی، اوستا بدو،
بچهبازی، چفتهبازی، خرکبازی، دمدوکبازی، شیطانبازی، على لولوئىلو،
قایمبازى شوتک باز، کیهکیه در مىزنه، گنجشک پر، گندم گل گندم، لشکرکشى
(کشتی ) ، ملا ملا و ... |
|
|
بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند. گروه شروعکننده در نقطه ٔ شروع که ابتداى زمین بازى (بالا) است، مستقر مىشود و افراد گروه دیگر در محوطه ٔ زمین بازى بهطور پراکنده قرار مىگیرند. چوب کوچک (کلی) را روى دو سنگ موازى هم و یا روى چاله ٔ حفرشدهاى مىگذارند و یکى از نفرات گروه بالا بهترتیب با " اتوک"
(چوب بزرگ) به زیر کلى مىزند تا کمى بلند شود، سپس با ضربهاى محکم آن را
بهطرف پائین زمین پرت مىکند. اگر گروه پائین بتوانند کلى را در هوا بل
بگیرند، جاى دو گروه عوض مىشود و در غیر اینصورت گروه پائین کلى را از هر
جا که بر زمین افتاده برداشته و آن را بهطرف اتوک که کنار دو سنگ گذاشته
شده، پرتاب مىکنند، که در صورت اصابت جاى دو گروه عوض مىشود . |
|
|
عدهاى از جوانهاى دو محله در میدان یا تکیه یا حسینیه ٔ
محل خود جمع مىشوند و هر محله براى خود یکى از افراد صاحب صلاح را
بهعنوان استاد (سرپرست) انتخاب مىکند. نفرات دو محله دایرهوار طورىکه
هر محله نصف دایره را تشکیل دهد، کنار هم مىایستند. آنگاه دو استاد
هرکدام یکى از نفرات چابک و قوى خود را با نام صدا مىزنند که به وسط
میدان آمده و کشتى خود را شروع کنند . داورى بازى هم بهعهده ٔ دو استاد است. کشتى بهحالت سرپا انجام مىشود . برنده ٔ بازى کسى است که حریف را از زمین بلند کرده و بر زمین بزند و یا اینکه با بهکار بردن فنی، حریف به زمین بىافتد . |
|
پس از آن برنده ٔ
کشتى در زمین مىماند و بهجاى بازنده، استاد مربوطه، یکى دیگر از افراد
خود را براى کشتى گرفتن با برنده صدا مىزند. بسیار پیش مىآید که یک نفر
با چندین نفر کشتى مىگیرد. زورآزمائىها تا حدود بیش از ده کشتى ادامه
مىیابد و هر محله که برد بیشترى داشته باشد، برنده اعلام مىشود . |
شهرستان ابرکوه مهد بازیهای بومی و محلی کشور است و این در حالی است که این
بازیها به عنوان قسمتی از میراثهای معنوی با بی توجهی روبرو شده و در حال
فراموشی است.
به گزارش خبرنگار مهر، بازیهای قدیم کم کم به فراموشی سپرده می شوند و
جای آنها را ابزارهای الکترونیکی پر می کند و هشدارهای متعدد کارشناسان
مبنی بر زیانبار بودن این بازیها از رونق روز به روز آنها کم نکرده است.
با نگاهی به بازی های بومی و محلی در می یابیم که این بازیها در گذشته
ای نه چندان دور نه تنها اسباب تفریح کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را
فراهم می کرد، بلکه ورزش های مفیدی نیز بوده است.
با عدم توجه به این بازیها موضوع دیگری نیز به فراموشی سپرده شد و آن
مسئله صمیمیت های به وجود آمده در بین شرکت کنندگان در این بازی هاست زیرا
این بازیها اغلب به صورت گروهی انجام می گرفت و فضایی بسیار صمیمانه و
دوستانه در محله ها بین افراد ایجاد می کرد. شاهد اینکه، این بازی ها هنوز
نیز می تواند برای مردم جذاب باشد. برخی از بازی های قدیمی ابرکوه مانند
"پل چفته بازی" است که در روزهای خاص و از جمله سیزده بدر در حاشیه باغات و
مزارع مردم را به دور خود جمع می کند و در این بازی همه گروه های سنی از
کودکان و پیرمردان با همدیگر به رقابت می پردازند.
هفته تربیت بدنی و ورزش که از 26 مهر تا دوم آبانماه به این عنوان
نامگذاری شده، می تواند فرصتی برای تصمیم گیری جدی مسئولان برای احیای این
ورزشها که با کمترین هزینه ها قابل احیاست، باشد.
حامد اکرمی از محققان آداب و رسوم ابرکوه در گفتگو با خبرنگار مهر به
بیان مختصر شرح برخی از بازی های بومی و محلی ابرکوه پرداخته است.
سه پایه بازی؛ ورزشی که نیم قرن است فراموش شده
روش این بازی که بیش از نیم قرن پیش انجام میشد، 12 فرد بالای 20 سال
را به بازی می گرفت و در بین این افراد دو نفرکه قوی تر بودند با نام استاد
شرکت می کردند و پنج نفر در وسط میدان بازی به صورت حلقه (دست بر گردن هم و
سرها به سمت پایین و در کنار هم) که به این کار سه پایه می گفتند، قرار می
گرفتند.
دو استاد قوی اطراف این سه پایه میایستادند و از آنها مواظبت می کردند.
پنج نفر دیگر هم اطراف این سه پایه می چرخیدند و هرگاه هرکدام از این
پنج نفر می توانستند جلو بیایند و از موانع (استادان) رد و بر روی سه پایه
سوار شوند، پیروز و برنده این بازی بودند و اگر در هنگام سوار شدن، استاد
آنها را غافلگیر میکرد، این گروه بازنده می شدند و باید جای خودشان را با
گروه سه پایه عوض می کردند و بازی را به آنها می سپردند ولی اگر پیروز می
شدند بازی به همین منوال پیش می رفت تا اینکه یکی از آنها تعداد دفعه
بیشتری برنده این مسابقه شود.
خطر قطارک نیز یکی دیگر از بازی های سنتی ابرکوه بود. این بازی به دو
صورت انجام می شده است. اول اینکه یک نفر دست خود را بر روی پنجه های پای
خود گذاشته و حالت خمیده به خود میگیرد و 9 نفر دیگر از روی وی می پرند و
هر کس موفق به انجام این کار نمیشد بازنده بود و می بایست جای خود را با
آن فرد عوض کند. ولی اگر تمام افراد موفق به پریدن از روی او شدند برای پرش
بار دوم، وی دستها را روی زانو میگذاشت و خمیدگی او کمتر میشد و به همین
ترتیب دستها تا گردن می رسید و در این حالت هیچکس نمی توانست از روی او
بپرد و بنا به نقل افراد مختلف، فردی به نام "یوسف سعیدی" قهرمان این بازی
بوده است.
جالب توجه اینکه وحدت میان افراد در این بازی زبانزد عام و خاص بود و
آنها در هنگام پریدن عباراتی جالب را میخواندند، برای مثال "اولی نون
شولی، دومی دمبه میشی، سومی سه نهره آب، چهارمی چهار پارچه آب، پنجمی پنجه
های شیر، ششمی شش در بهشت، هفتمی هفت در آسمان، هشتمی حجش روا، نهمی بند
تمام".
نوع دیگر این بازی نیز به این صورت بود که تمام افراد به حالت خمیده می
شدند و دست را بر روی پنجه پا می گذاشتند. اولی می ایستد و از روی نفر بعدی
می پرد و دومی هم همینطور تا اینکه دست را بر گردن می گذارد و مانند "اولی
نون شولی" تکرار می شود و این نوع بازی را در اصطلاح دیگر "خر قطارک" می
گفتند.
َ"کندوکِنار هِندستون"، نیز بازی است که 70 سال پیش و یا پیشتر از آن در
ابرکوه رواج داشته است و 20 نفر در آن شرکت میکردند. دو نفر از آنان بنام
استاد (جای استادها در این بازی در هر دوره عوض می شده است) و دیگر افراد
در کنار دیوار (البته روی آنها به سمت دیوارقرار میگرفت) در حالتی که
دستانشان به پشت قلاب شده و در بین آنها هم یکی از استادان قرار دارد و
استادی دیگر که تخم مرغ در دست دارد میآید و آن را در دست یکی از شرکت
کنندگان میگذارد و اگر آن استاد توانست حدس بزند تخم مرغ در دست چه کسی
است او برنده می شود و گرنه او بازنده است و آنگاه استاد دیگر به او می
گوید:
کنـدوکـار هندستـون کلاهت را بیار و دوغ بسون علی محمدم دوغ ندارم کلاهـت را بیـار و پر کنـم
یعنی اینکه چیزی ندارم و کار تو بیهوده است.
شیر توپک؛ بازی سنتی فراموش شده
این بازی با چهاز نفر شرکت کننده بازی می شد و جریمه هم داشته است. در
این بازی دو نفر از افراد پاهای خود را به صورت جفت کنار هم می گذاشتند و
دو نفر دیگر بایستی به صورت لی لی از این پاهای کنار هم قرار گرفته بجهند و
با آنها برخورد نکنند و اگر این مرحله را طی می کردند آن دو نفر که پاهای
خود را به هم چسبانده بودند بایستی پاهایشان را یکی یکی روی هم بگذارند تا
دو نفر دیگر باز هم به صورت لی لی از روی آن بجهند و اگر آن دو نتوانند این
کار را انجام دهند بازنده محسوب می شدند و باید جریمه شوند.
جریمه آنها نیز به این نحو است که آن دو نفر می بایست پاهای خود را به
اندازه عرض شانه باز کنند و دو نفری که بازنده هستند باید از این پل عبور
کنند و در هنگام عبور آن دو نفر، چنان پای خود را به هم می فشارند که عبور
از آن مشکل باشد و بازندگان نیز باید از آن عبور کنند و این عمل تکرار
میشد تا با هر زحمتی که شده پیروزی نصیبشان شود.
اکرمی افزود: بازی های بسیار دیگری چون "آفتاب و مهتاب"، "قلنگینه" ،"گو
مرغک" ، "پل چفته"، "جو سیاه"، "گل بِگو"، "حمامی آی حمامی"، "گردو بازی"
،"بُر یِک"، "کلاه پران"، "ترنا"، "الختر"، "هفت سنگ"، "قوتول بازی"، "شاه
وزیر"، "چشم پریسک" و"الک دولک" نیز برخی دیگر از بازیهای محلی ابرکوه به
شمار می روند که تعداد کمی از آنها در مراسم روز سیزده نوروز اجرا می شود.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:7
آلبوم تصاویر
اسكناس یك تومانی با تصویر ناصرالدین شاه قاجار
يکشنبه 23/4/1392 - 15:58