تبیان، دستیار زندگی

هیتلر برای فریب نیروهای متفقین، ارتشی به نام ارتش شبح در آلمان تشکیل داده بود.


گزارش‌هایی که به تازگی منتشر شده نشان می‌دهد که ارتش آلمان از نوعی تاکتیک نظامی با نام "ارتش شبح" برای اولین بار بهره برده است که در آن از ماکت‌هایی سبک، به جای تجهیزات و ادوات نظامی برای ترساندن دشمنان خود استفاده می‌کرده است.
گزارش‌های طبقه‌بندی شده موجود در پنتاگون که وجود آنها 50 سال از سوی این وزارتخانه تکذیب می‌شد، اکنون نه تنها انتشار یافته بلکه اسناد آن توسط یک کتابخانه در میشیگان آمریکا به معرض نمایش گذاشته شده و حتی مورد توجه یک فیلمساز مستند نیز قرار گرفته است.

در این اسناد که برای اولین بار از سوی یک پایگاه اینترنتی در سیاتل منتشر شده، این طور آمده است: "ارتش شبح آلمان" را گروهی از طراحان، هنرمندان، متخصصان صوتی، اصحاب رسانه و هنرمندان گریم و عکاسان حرفه‌ای تشکیل می‌دادند.

وظیفه اصلی واحد ارتش شبح در آلمان، فریب نیروهای دشمن با استفاده از ماکت‌هایی سبک بود تا این نیروها همواره بر این باور باشند که ارتش آلمان به تجهیزات بسیار زیادی مجهز است و توانایی مقابله با آنها وجود ندارد. این واحد حتی گاهی به جنگ با دشمن فرستاده می‌شد چرا که طبیعتاً ارتش آلمان، به خاطر تعداد بالای تجهیزات متحمل هیچ خسارتی نمی‌شد.
در این گزارش همچنین آمده است که متخصصان صوتی این واحد، ادوات موجود را به صدای حرکت انواع کامیون، تانک و حتی سخنرانی‌های آتشین مجهز کرده بودند.

ابزار دیگر ارتش آلمان، ساخت ماکت‌هایی در اندازه واقعی تجهیزاتی مانند توپخانه، نفربر، خودروی نظامی، کامیون، تانک و حتی ساختمان بود که به راحتی توسط نیروها قابل جابجایی بودند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان تأكید كرد: با وجود اینكه در جریان انتخابات ریاست جمهوری و در شورای نگهبان به صلاحیت میرحسین موسوی رأی دادم ولی امروز او را یك محارب علیه نظام می‌دانم.


غلامحسین الهام عضو حقوقدان شورای نگهبان عصر دیروز در كرسی آزاد‌اندیشی دانشگاه عباسپور كه به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد، اظهار داشت: قانون اساسی مهم‌ترین ركن ایجاد وحدت و همدلی در كشور و مهمترین پایه همگرایی همه كسانی است كه به یك هدف مهم و اساسی كه همان منافع و مصالح ملی در كشور است توجه دارد.

قانون اساسی فصل منازعات مدیریتی در كشور است

الهام افزود: قانون اساسی یك دیدگاه ملی است كه می‌تواند نقطه فصل منازعات مدیریتی باشد و افق اداره كشور را در چارچوب مبانی تعریف شده در یك نظام سیاسی به طور شفاف پیش‌ ببرد.

سخنگوی با بیان اینكه اهمیت قانون اساسی یك اهمیت كلیدی برای همه كسانی است كه حركت قانون‌گرایانه را پایه رفتار خود قرار می‌دهند، خاطرنشان كرد: قانون اساسی جزء مواد آموزش عمومی در همه رشته‌ها است و اگر شما با آن كار نداشته باشید قانون با شما كار دارد و سرنوشت جامعه در گرو اجرای درست آن است.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در ادامه این برنامه به مرور و سابقه تصویب قانون اساسی در كشور پرداخت و اظهار داشت: خیلی از كشورها بعد از انقلاب و تحولات اساسی نیاز به قانون اساسی را قبول نمی‌كنند اما در كشور ما بعد از انقلاب دو نگرش درخصوص وجود قانون اساسی مطرح شد كه یكی از این نگرش‌ها معتقد بود در فضای آن زمان نیازی به قانون اساسی احساس نمی‌شود و برای تصدیق حرف خود برخی كشورها را مثال می‌زد.

وی ادامه داد: امروز هم برخی كشورهای غربی هستند كه قانون اساسی ندارند و براساس عرف‌های رایج كشور را اداره می‌كنند اما در كشور ما به رغم اینكه برخی این نظر را ابراز می‌كردند امام (ره) تأكید داشتند كه كشور اولین گام‌هایش باید در راستای تصویب قانون اساسی باشد و اداره كشور به طور قانونمند باشد.

الهام همچنین گفت: آنهایی كه مخالف وجود قانون اساسی بودند می‌گفتند كه امروز قانون اساسی اولویت ندارد و رهبری با اقتدار خود می‌تواند نهاد‌سازی كند اما امام(ره) در مقابل این اندیشه انرژی خود را صرف ساختن پایه‌های انقلاب كردند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان همچنین بیان داشت: در حدود سال‌های 57 كمیته‌ای برای تنظیم قانون تشكیل شد و بر این اساس باید گفت كه قبل از پیروزی انقلاب امام (ره) توجه ویژه‌ای به بحث وجود قانون داشتند و لزوم وجود قانون در جامعه را احساس می‌كردند.

سخنگوی سابق دولت در ادامه این برنامه اظهار داشت: اولین گامی كه امام (ره) برداشتند این بود كه همه‌پرسی و رفراندوم را برای انتخاب نوع نظام سیاسی را برگزار كردند كه با اكثریت كم‌نظیری جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد، یعنی بخشی از قانون اساسی كه نوع نظام را مشخص می‌كرد شكل گرفت.

وی در ادامه اظهار داشت: بعد از آن امام(ره) مجلس تشكیل دادند كه این مجلس در آن زمان با عنوان مجلس مؤسس مطرح بود كه این مؤسس به معنی تأسیس كننده بود و وعده این مسئله را امام(ره) در 12 بهمن 57 و در بدو ورود به بهشت‌زهرا به مردم دادند.

الهام ادامه داد: رهبری سیاسی یك انقلاب آن هم از جایگاهی مانند جایگاه امام (ره) كه شخصیت كاریزماتیك داشتند در هیچ جای دنیا قدرت خود را به قانون نمی‌دهد ولی امام(ره) این كار را انجام دادند چرا كه ایشان به فكر بنیاد‌سازی در كشور بودند.

الهام گفت: در مجلس مؤسس رویكردهای متفاوتی وجود داشت و با اینكه عموم مردم رویكرد اسلامی داشتند و خط مشی اعتماد به رهبری در میان آنان وجود داشت اما گروههای دیگری در مجلس مؤسس حاضر شدند كه بخشی از آن‌ها را ماركسیست‌ها تشكیل می‌دادند.

وی خاطرنشان كرد: البته ماركسیست‌ها در آن زمان پایگاه مردمی نداشتند و قالب این افراد از بیرون حمایت می‌شدند و همچنین گروه دیگری كه در مجلس مؤسس فعالیت می‌كردند ملیّون بودند كه خود را متعلق به جبهه ملی مصدق می‌دانستند و نگرش‌های غیرمذهبی و سكولار داشتند.

الهام اظهار داشت: بخش دیگری از افرادی كه در مجلس مؤسس وجود داشتند از دل جبهه ملی آمده بودند و گرایش‌های مذهبی هم داشتند ولی اعتقاد نداشتند كه سیاست باید منطبق با پایه‌های دینی باشد كه نهضت آزادی بخشی از این‌ها بود و آن زمان دولت موقت را بر عهده داشت.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در ادامه گفت: همچنین گروه‌های مذهبی تندرو كه اسلام ویژه‌ای داشتند در آن زمان فعالیت می‌كردند كه این عده تلفیقی از نگرش‌های مادی‌گرا و جامعه مذهبی اسلام را داشتند. این عده گروه‌های كوچكی بودند كه اعمال تروریستی انجام می‌دادند و البته خیلی هم موفق نشدند؛ به‌عنوان مثال می‌توان به گروهك فرقان یا سازمان مجاهدین خلق كه از همان زمان به جریان نفاق معروف شده بودند اشاره كرد.

سازمان مجاهدین در پی كسب قدرت بود

وی ادامه داد: سازمان مجاهدینی‌ها در پی این بودند كه قدرت را به دست آورند و به همین دلیل چالش‌هایی را در برابر مطالبات گسترده مردم قرار می‌دادند ولی مردم به دنبال استقرار نظامی بودند كه امام رحمةالله قرار بود آن را بیان كند.

الهام با اشاره به شكل‌گیری مجلس خبرگان قانون اساسی اظهار داشت: مجلس خبرگان رویكردها در جهت‌گیری‌ها را معین كرد و ظرفیت مجلس در آن زمان استانی شد تا مردم آنها را انتخاب كنند و اتكای مجلس به رای مردم باشد.

سخنگوی سابق دولت گفت: انتخابات مجلس خبرگان با این رویكرد كه از هر استانی تعدادی نماینده انتخاب شوند برپا شد.

الهام ادامه داد: بحث دیگری كه در آن زمان مطرح بود این بود كه مجلس خبرگان نیاز به پیش‌نویس داشت و در آن زمان این بحث مطرح شد كه آیا باید از پیش‌نویس قبلی استفاده شود یا اینكه پیش‌نویس تازه‌ای مطرح شود. امام(ره) در آن زمان این مسئله را تایید كردند كه مجلس مقید به پیش‌نویس نباشد و می‌تواند از اندیشه‌های نو استفاده كند.

وی ادامه داد: بسیاری از مسائل پیش‌نویس قابل قبول نبود و اولین مسئله‌ای كه در آن زمان مطرح شد مسئله رهبری دینی بود كه در پیش‌نویس قبلی در خصوص آن چیزی وجود نداشت.

وی خاطرنشان كرد: یكی از بحث‌های پرچالشی كه برخی طیف‌ها در آن زمان با آن مخالفت می‌كردند بحث ولایت فقیه بود و از همین‌جا اولین نقطه‌های درگیری پیش آمد.

عضو حقوقدان شورای نگهبان همچنین بیان داشت: در ابتدا بنا بود مجلس خبرگان قانون اساسی ظرف مدت سه ماه كار خود را تمام كند ولی بعد از اتمام سه ماه این اتفاق نیفتاد و در این زمان نهضت آزادی با مطرح كردن این شائبه قصد داشت خبرگان قانون اساسی را منحل كند چرا كه می‌گفت مدت‌زمان آنها برای فعالیت تمام شده كه البته در پشت صحنه سفارت آمریكا هم از آنها حمایت می‌كرد و سعی می‌كرد كه دولت موقت خبرگان قانون اساسی را منحل كند تا بساط قانون جمع شود و قانون اساسی تصویب نشود اما در اینجا امام(ره) اعلام كردند كه دولت موقت نمی‌تواند مجلس را كه مردم برگزیده‌اند منحل كند.

حاكمیت دوگانه در جمهوری اسلامی معنایی ندارد

عضو حقوقدان شورای نگهبان امروز در ادامه برنامه كرسی آزاد اندیشی دانشگاه عباسپور با اشاره به فضای سال‌های اول انقلاب، اظهار داشت: با توجه به اینكه ما از دوران طاغوت به دوران اسلامی بازگشته بودیم و عده‌ای زیادی نیز در جریان انقلاب شكنجه شده بودند بسیاری از افراد از قدرت می‌ترسیدند و نسبت به آن بدبین بودند.

وی افزود: به طور مثال در آن زمان بحث اختیارات رئیس‌جمهور مطرح بود و بنی صدر از طرفداران افزایش اختیارات رئیس‌جمهور بود كه در آن زمان آقای منتظری در جواب به او گفت "اگر اختیارات رئیس جمهور را افزایش دهیم ممكن است فردا یك آدم الدنگ رئیس جمهور شود، در آن زمان چه كار باید كنیم؟ " بر این اساس باید گفت كه یك بدبینی كلی در فضای آن زمان وجود داشت.

الهام ادامه داد: نگرش در آن زمان این طور بود كه تمركز قدرت فساد می‌آورد كه البته این مسئله درست بود ولی باید توجه كرد كه در این مسئله افراط نشود.

عضو حقوقدان شورای نگهبان همچنین گفت: یكی از مسائلی كه در آن زمان و بعد از تصویب قانون اساسی مطرح بود بحث تضمین اجرای قانون اساسی بود چرا كه در آن زمان تفسیرهای غلطی ازقانون ارائه می‌شد كه این مسئله به نوعی باعث از بین رفتن قانون می‌شد.

سخنگوی سابق دولت اظهار داشت: در سلسله مراتب قانونگذاری، قانون اساسی در راس قرار می‌گیرد و تمام قوانین زیر پوشش آن هستند و باید تابع آن باشند، لذا قوانین مجلس نیز باید زیر مجموعه‌ای از قانون باشد و این موضوع در خصوص دولت صدق دارد.

الهام در ادامه این برنامه خاطرنشان كرد: شورای نگهبان به عنوان خط‌كش باید بر قوانین نظارت داشته باشد تا مقررات خلاف قانون اساسی نباشد و همچنین باید تمام مصوبات مجلس در كمیته 12 نفره این شورا بررسی شود تا مغایر قانون و شرع نباشد.

وی در این رابطه ادامه داد: فقهای شورای نگهبان ماموریت دارند كه هیچ چیزی خلاف موازین شرع تصویب نشود و اعضای حقوقدان هم وظیفه دارند اجازه تصویب مسائل بر خلاف قانون اساسی را ندهند.

الهام با بیان اینكه قانون اساسی كلید مدیریت كشور در طول زمان است و نباید آن را نقض كرد، گفت: یكی از كارویژه‌های شورای نگهبان كه معمولاً مورد غفلت قرار می‌گیرد بحث تفسیر قانون اساسی است یعنی اگر اعضا بخواهند از قانونی تفسیر ارائه كنند 9 رای از 12 رای باید وجود داشته باشد و این تفسیر در واقع همان اعتبار قانون اساسی را دارد.

وی در ادامه این برنامه گفت: یكی از بحث‌های مطرح بحث انحراف از نقش مردم در نظام‌سازی است و در این راستا باید گفت كه جمهوری اسلامی یك نظام یك پارچه است و حاكمیت دوگانه هیچ معنایی ندارد.

الهام ادامه داد: این حاكمیت در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها تكیه بر رای مردم دارد كه این رای باید محافظت شود و در قانون هم آمده كه نهادهای انتخابیه مردم باید به گونه‌ای عمل كنند كه خلأ در كشور ایجاد نشود و حتی در طول 8 سال جنگ انتخابات در مناطق جنگ زده برگزار می‌شد و خرمشهر كه یك منطقه جنگ زده بود در مجلس نماینده داشت.

سخنگوی سابق دولت در ادامه خاطرنشان كرد: نظارت در انجام انتخابات هم بر عهده شورای نگهبان است و این نظارت تنها در دوره‌ اول ریاست جمهوری به امام (ره) سپرده شده ولی بعد از آن این شورا نظارت بر همه انتخابات غیر از شورای شهر را بر عهده گرفت.

الهام در ادامه سه كار ویژه برای شورای نگهبان برشمرد و افزود: نظارت بر اصول قانون اساسی و نیز تفسیر قانون اساسی و همچنین نظارت بر قانون انتخابات از امور مهمی است كه بر عهده شورای نگهبان است.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پاسخ به اظهارنظر یكی از دانشجویان كه قانون اساسی را غیرمنطقی دانسته بود گفت: این قانون در واقع توسط مردم تأیید شده و مسئله‌ای را كه شما مطرح می‌كنید بی‌احترامی به رای مردم است.

وی ادامه داد: كرسی آزاداندیشی به این معنی است كه مسائل خود را مطرح كنیم و قانون اساسی هم كه برگرفته از رای مردم است را نیز باید پاس بداریم و حافظ آن باشیم و در این راستا باید گفت كه ما تنها می‌توانیم در حوزه نظر برخی مطالب را بیان كنیم.

الهام اظهار داشت: نباید انتظار داشته باشید كه من مطابق میل شما حرف بزنم، چرا كه این مسئله در واقع نوعی دیكتاتوری است و بر این اساس باید همه نظرات خود را مطرح كنند، تا بتوانیم به یك جمع‌بندی در نتیجه منطقی برسیم.

میرحسین موسوی را یك مبارز علیه نظام می‌دانم

الهام در ادامه اظهار داشت: بین كفر و دین هیچ وجه مشتركی وجود ندارد و براین اساس در خصوص برخی مسائل كه عده‌ای در مورد قانون اساسی بیان می‌كنند باید بگویم كه این مسائل واقعیت ندارد.

وی با اشاره به اصل برائت در قانون گفت: من در خصوص این موضوع طی مقاله‌ای نظریات خود را بیان كردم و این اصل در واقع دو حوزه دارد كه یكی از این حوزه‌ها در چارچوب مبانی اسلام است.

وی ادامه داد: منظور از این چارچوب این است كه همه امور مباح است مگر اینكه خداوند آن را حرام كرده باشد و بحث دیگر در خصوص اصل برائت مربوط به امور كیفری است كه معمولاً در اظهارنظرها مدنظر قرار می‌گیرد.

الهام اظهار داشت: طبق اصل برائت كه به امور كیفری اشاره دارد هیچ‌كس مجرم نیست و هیچ متهمی نباید در دادگاه دلیل بر بی‌گناهی بیاورد بلكه این دادگاه است كه در راستای گناهكاری آن فرد باید دلایل خود را بیان كند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان با بیان اینكه تمام انسان‌ها بی‌سواد به دنیا می‌آیند، گفت: تمام انسان‌ها بعد از طی دوره‌ه‌ای باسواد می‌شوند و برای اینكه سواد خود را نشان دهند چیزی ارائه می‌كنند یا مدركی نشان می‌دهند. به طور مثال اگر كسی بگوید من مهندس برق هستم باید مدرك آن را هم نشان دهد و نباید بگوید كه اصل بر برائت است و با این دلیل از ارائه مدرك امتناع كند.

سخنگوی سابق دولت در ادامه خاطرنشان كرد: نماینده مجلس باید سوگند وفاداری به قانون اساسی بخورد و رئیس‌جمهور هم باید قانون اساسی را قبول كند و در خصوص این مسائل شكی وجود ندارد و همچنین افراد یاد شده باید به جمهوری اسلامی التزام داشته باشند.

الهام افزود: به طور مثال مسعود رجوی در دوره اول ریاست جمهوری كاندید شد و او كسی بود كه به جمهوری اسلامی رأی نداده بود و به همین دلیل امام(ره) با او مخالفت كرد.

وی ادامه داد: قانون اساسی بیان كرده كه نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان است و این مسئله به صراحت در قانون بیان شده است و براین اساس شورای نگهبان در تمام مراحل انتخابات نظارت دارد.

الهام با بیان اینكه تحجر در تفسیر قانون اساسی امری غلط است، بیان داشت: باید مشكلات را براساس یك منطق و حول محور عقلانیت حل كرد و همچنین در خصوص سنجش اعتقادات افراد باید از روی رفتار آنها اظهارنظر كرد.

عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: مثلاً كسی علیه قانون حرف زده و در عمل هم مخالفت خود را با قانون ثابت نموده اما در زمان احراز صلاحیت می‌گوید كه اصل را بر برائت بگذارید كه این موضوع صحیح نیست.

الهام در پاسخ به سؤال یكی از دانشجویان كه انتخابات را مسخره‌بازی دانسته بود، گفت: اگر بگوییم انتخابات مسخره‌بازی است در واقع به شعور ملت و افراد شركت‌كننده در انتخابات توهین كرده‌ایم.

وی همچنین در خصوص ردصلاحیت‌هایی كه در مجلس هفتم انجام شد، گفت: در ردصلاحیت‌هایی كه من طی آن در شورای نگهبان بودم هركسی كه به ردصلاحیت خود اعتراض داشت با وی جلساتی را برگزار و دلایل ردصلاحیت را به آن فرد اعلام كردیم.

الهام در ادامه به بیان خاطره‌ای از اوایل انقلاب پرداخت و اظهار داشت: موسوی خوئینی‌ها جزو افرادی بود كه در انتخابات اول ریاست جمهوری مسئولیت احراز صلاحیت را برعهده داشت. در آن زمان وی در نماز جمعه در خصوص این مسئله گفت كه من از یكی از افراد كه كاندیدای ریاست جمهوری شده بود سؤال كردم كه می‌خواهید چكاره شوید كه آن فرد در جواب به من گفت می‌خواهم رئیس جمهور شوم. براین اساس باید گفت اگر چه آن فرد قصد خدمت داشت ولی سواد و صلاحیت تصدی ریاست جمهوری را نداشت و به همین دلیل ردصلاحیت شد.

الهام با بیان اینكه ما نمی‌توانیم انتخابات بدون معیار داشته باشیم افزود: نمی‌توانیم دلایل ردصلاحیت را در بوق و كرنا كنیم چرا كه این مسئله آبروی افراد را می‌برد.

وی در این رابطه ادامه داد: بسیاری از افراد كه ردصلاحیت می‌شوند با علم به اینكه می‌دانند نمی‌توان دلایل ردصلاحیت آنها را بیان كرد می‌گویند كه این دلایل را بیان كنید و بعد از اینكه دلایل ردصلاحیت آنها اعلام می‌شوند این عده می‌گویند كه چرا به ما تهمت می‌زنید.

الهام در ادامه این برنامه خطاب به هواداران موسوی كه در سالن حضور داشتند، گفت: علی‌رغم اینكه من به آزادی اعتقاد دارم اما با این حال برای كسانی كه هنوز طرفدار موسوی هستند متأسفم چرا كه وی باعث برهم زدن نظم كشور، ترورهای خیابانی و مسائلی از این دست شده است.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پاسخ به سؤالی در خصوص انتخابات دور نهم ریاست جمهوری كه طی آن معین و مهرعلیزاده ردصلاحیت شدند و سپس به دستور رهبر انقلاب صلاحیت آنها تأیید شد، گفت: شورای نگهبان در آنجا اشتباه نكرد و در آن مسئله رهبر انقلاب از اختیارات خود استفاده كردند كه این موضوع اشكالی هم ندارد.

وی در این رابطه ادامه داد: بسیاری از افرادی كه در آن زمان ردصلاحیت شدند سخنانی را علیه رهبری مطرح می‌كردند ولی بازهم شاهد بودیم كه رهبری آنها را تأیید كرد و در واقع رهبری صلاحیت آنها را به مردم واگذار كردند كه مشاهده كردیم مردم آنها را ردصلاحیت كردند.

الهام با بیان اینكه ممكن نیست اعضای شورای نگهبان بتوانند عقیده خود را مخفی كنند، افزود: من خروجی شورای نگهبان را خروجی قابل قبولی می‌دانم كه بروز این مسئله را می‌توان در دوره‌های مختلف مجلس یا ریاست جمهوری مشاهده كرد.

سخنگوی سابق دولت اظهار داشت: یك روز گرایش مردم به سمت اصلاحات بود و آن افراد اصلاح‌طلب از فیلتر شورای نگهبان عبور كرده بودند و در حال حاضر هم گرایش مردم به سمت اصولگرایان است، در این راستا صحیح نیست زمانی كه نظر مردم از اصلاح‌طلبان برگشته ما شورای نگهبان را زیرسؤال ببریم.

وی در ادامه این برنامه و در پاسخ به سؤال یكی از دانشجویان كه نمایندگان ردصلاحیت شده در مجلس هفتم را افراد خوشنام در مجلس هشتم دانسته بود، گفت: شاید این عده‌ از نظر شما خوشنام بودند به طور مثال در حال حاضر من میرحسین موسوی را دیگر خوشنام نمی‌دانم اما زمانی كه این فرد برای تأیید صلاحیت ریاست جمهوری كاندید شد به او رأی دادم.

الهام تأكید كرد: امروز من میرحسین موسوی را یك محارب علیه نظام می‌دانم كه البته این نظر من یك نظر حقوقی است و التزام عملی ندارد.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پایان تأكید كرد: تا امروز هیچ نهادی به اندازه رهبری در طول 30 سال گذشته حافظ منافع مردم نبوده است و اگر اختیارات رهبری را كاهش دهیم كشور دچار بحران خواهد شد، البته باید گفت كه در همه جای دنیا اختیارات اینچنینی وجود دارد و در نهایت حرف آخر را یك فرد بیان می‌كند.

در حالی که کشور امارات متحده عربی به پشتوانه برخی کشورهای غربی و عربی همچنان بر طبل ادعاهای ارضی نسبت به جزایر سه گانه می کوبد ، به نظر می رسد وقت آن رسیده باشد که جمهوری اسلامی ایران اقدامات عملی بیشتری را برای تثبیت قوی تر حاکمیت ایران بر بوموسی ، تنب کوچک و تنب بزرگ در دستور کار قرار دهد.

به گزارش عصرایران ، بی گمان یکی از مهم ترین و راهبردی ترین سیاست های ممکن در این خصوص ، تلاش برای عمران و آبادانی این جزایر است چه آن که ادعای مالکیت بر بخش های مسکونی و آباد یک کشور ، بسیار سخت تر از ادعا بر چند جزیره نیمه مسکون و نه چندان آباد است.

پیشنهاد مشخصی که در این باره می توان مطرح کرد این است که مجموعه جزایر ایرانی خلیج فارس ، در قالب یک استان مجمع الجزیره ای به نام "استان خلیج فارس" در آیند و مرکز این استان تازه تأسیس نیز "بوموسی" باشد.

فایده این طرح ، ابتدا بر نام آن مترتب است چه آن که یک استان در خلیج فارس به همین نام شکل می گیرد و به نوعی تثبت این نام تاریخی است.
علاوه بر آن ، با استان شدن جزایر ، می توان شاهد رشد و شکوفایی آنها به عنوان یک واحد مستقل تقسیمات درون سرزمینی شد چه آن که تجربه ثابت کرده است که هر جا استان شده ، روند توسعه و عمران اش نیز بهبود یافته است( و به همین دلیل است که هم اکنون بخش های زیادی از کشور خواستار استان شدن هستند.)

البته می توان در سال های اولیه استان شدن جزایر خلیج فارس ، امور اداری آنها را به شکل کنونی و در ارتباط با مراکز فعلی شان مانند بندر عباس حفظ کرد تا این استان قوام گیرد و از جمله بوموسی بتواند به حداقل استانداردهای لازم برای تصدی عملی مرکزیت استان برسد (که الان در این حد نیست) ولی از همان بدو امر ، از نظر تقسیمات کشوری مرکز استان تعریف شود و برنامه هایی که برای استان های دیگر تدوین می شود مانند تخصیص بودجه مستقل ، سفرهای استانی و ... برای بوموسی و این استان هم لحاظ شود.

برای رشد و توسعه سریع جزایر به ویژه بوموسی و تنب بزرگ نیز پیشنهاد می شود آنها را همانند قشم و کیش ، "منطقه آزاد تجاری - توریستی" کرد و بدین وسیله با ارائه مشوق هایی مانند وام های کم بهره ، معافیت های مالیاتی ، راه اندازی خطوط هوایی منظم و ... سیل سرمایه های داخلی و حتی خارجی را بدان سمت رهنمون کرد.
این جزایر ، به مراتب کوچک تر از قشم و کیش هستند و لذا می توان آنها را در مدت زمان بسیار کوتاهی به شکلی مدرن و آبرومند آباد کرد و برای هزاران ایرانی از سراسر کشور و به ویژه اهالی جنوب ایران اشتغال زایی کرد.
با توسعه این جزایر ، جمعیت ساکن آن نیز افزایش می یابد ، کما این که به عنوان مثال جمعیت کیش در سال های بعد از تبدیل اش به منطقه آزاد چندین برابر شده است.

در ساخت بناهای جدید این جزایر نیز علاوه بر رعایت اصول فنی و استانداردهای روز دنیا ، می توان دستورالعمل معماری ایرانی را به عنوان یک سیاست مهم پیگیری کرد تا آنچه از خانه و بازار و اداره و اماکن تفریحی و ... در آن ساخته می شود به سبک و ظاهر بناهای اصیل ایرانی باشد تا حتی از منظر بصری هم ایرانیت این جزایر تقویت شود.

ایجاد اماکنی مانند موزه ایران شناسی ، موزه خلیج فارس ، پارک ماکت بناهای ایرانی ، سالن ها و زمین های ورزشی برای برگزاری مسابقات ملی ، منطقه ای و بین المللی به میزبانی جزایر ، مرکز همایش ها برای این که بتوان برخی همایش های داخلی و خارجی را در آنجا برگزار نمود و ... همه و همه می توانند در تثبت حاکمیت ایران بر این جزایر بسیار مؤثر باشند.
همچنین با ایجاد امکانات توریستی در این جزایر ، می توان در برنامه توریست های خارجی به ایران می آیند ، سفر به جزایر را نیز گنجاند.

در کنار همه این ها ، انتقال بخشی از زرادخانه دفاعی ایران به این جزایر نیز جهت دفاع از تمامیت ارضی کشور ، می تواند اقدامی راهبردی تلقی شود.

به راحتی می توان پیش بینی کرد که با تشکیل استان خلیج فارس و انجام اقدامات ذکر شده ، در یک بازه زمانی 5 ساله ، جزایر خلیج فارس و به ویژه جزایری که اماراتی ها بدان ها چشم طمع دوخته اند ، رونقی بی نظیر خواهند یافت و علاوه بر آن که خدمتی بزرگ به اهالی سختکوش خلیج فارس صورت می گیرد ، حاکمیت ایران بر این بخش از سرزمین پهناورمان بیش از پیش تثبیت می شود.

بروک گرینبرگ 17 ساله هنوز بدن و رفتاری در حد کودک یک ساله دارد.

در مطالعات مقدماتی که روی DNA او به وسیله دانشمندان انجام شد ، دریافتند که بروک گرینبرگ در ژن مربوط به رشد و کنترل پیری دچار جهش شده و در زمان منجمد گردیده است

بروک 9 ساله و خواهرش ،کارلی 6 ساله
 

بروک13 ساله و کارلی 9 ساله

 

بروک16 ساله و کارلی 13ساله

«تابناک» ـ سلام سردار! همین چند لحظه پیش بود که پیامک جدیدی از علیرضا الهام به دستم رسید؛ بازگشت پیکر شهید علی ‌هاشمی به میهن مبارک باد.

پیام بسیار کوتاه و بلند بود. چقدر با خواندن این خبر گریه کردم، از شدت شوق و حزن، پیاده از خانه تا حرم حضرت معصومه(س) قدم زنان رفتم و برای آمدن تو دریا دریا اشک ریختم. چه آمدنی؟ آخر حالا چه وقت آمدن بود؟ اصلاً آمدن الان تو و ایام شهادت حضرت فاطمه یعنی چه؟ اصلاً رابطه تو و مفقود الاثر مدینه یعنی چه؟‌ به هر که دستم رسید، تلفنی خبر را دادم و همه از تعجب تا لحظاتی گیج و منگ بودند و یک صدا می‌گفتند علی ‌هاشمی برگشت. سردار؟!

از دو سال پیش تاکنون، مشغول نوشتن تاریخ قرارگاه نصرت شدم، هرچه از قرارگاه می‌نوشتم، تو گویی از علی ‌هاشمی می‌نوشتم. با هر که درباره قرارگاه جلسه می‌گذاشتم، وقتی هنوز در اوایل حرف‌هایمان بودیم ناگهان غم غربت و غریبی تو گل می‌کرد و بحث از دستمان خارج می‌شد. یادم است وقتی که با احمد غلامپور، فرماندهی قرارگاه کربلا درباره تو بحثی را آغاز کردم، او قدری از قرارگاه گفت ولی در کنار همه حرفهایش تندتند می‌گفت علی را کسی نشناخت. علی خودش از مشهور شدن فراری بود، او از قصه تشکیل قرارگاه و انتخاب تو توسط آقا محسن برای فرماندهی قرارگاه نصرت می‌گفت.

راز بردن تو پیش آقا محسن و جلسات سری تو و محسن، از بردن محسن به عمق هور و تا لب سیل بند عراقی‌ها. چقدر من از شنیدن این حرف‌ها احساس غرور می‌کردم، او با متانت خاصی ‌می‌گفت حاضرم قسم بخورم که سردار هور احدی، غیر از علی ‌هاشمی نیست. چقدر با تعجب و اراده این حرف‌ها را می‌زد.

با سردار شهبازی وقتی از حالات تو حرف می‌زدم، می‌گفت دکتر! علی ‌هاشمی بزرگترین حادثه تاریخی جنگ بود، او وقتی از لحظات آخر تو و گرجی در قرارگاه نصرت در جزیره می‌گفت، عرق می‌کرد و می‌کوشید من متوجه بغض پنهان او نشوم. سردار بهنام وقتی می‌خواست شخصیت تو را توصیف کند، شمرده شمرده و با تأنی می‌گفت هر چند روزگار پر از همهمه و خالی از غیرت مردانگی است، ولی وقتی در هور از علی جدا شدم و دیگر تا امروز از او خبری ندارم، باورم شد در تاریکترین فصل عمرم، باید تا آخر دنیا چشم انتظار آمدن او باشم و از خدا می‌خواهم این آرزو را به گور نبرم.

سردار گرجی که تازه از لبنان برگشته بود، ساعت 12 شب برای از تو گفتن با او قرار گذاشتم نیمه شب، خستگی من و سکوت ستاره‌ها بهترین بهانه بود برای حرف‌های ناگفته گرجی از تو. او گاه می‌گفت ضبط را خاموش کن تا حرفی از دلم درباره علی بگویم. او می‌گفت و من در حالی که سرم را پایین گرفته بودم، از آن همه قدرت و عظمت احساس حقارت می‌کردم. او ادامه می‌داد، هیچ کس علی ‌هاشمی را بهتر از محسن رضایی نمی‌شناسد. سردار گرجی می‌گفت لحظات آخر در قرارگاه هرچه گفتم حاج علی خطر سقوط قرارگاه است باید برویم عقب، ‌این دستور آقا محسن است. تو با یک غرور خاصی می‌گفتی: برادر گرجی جزیره مجنون فرزند من است، بچه‌ها هنوز در خط خندق مشغول دفاع هستند. من چطور عقب بیایم؟

عاقبت سردار گرجی تو را راضی کرد عقب بیایی، ولی به محض سوار شدن در ماشین، بالگردهای عراقی سر راهتان نشستند و شما را به رگبار بستند. سردار گرجی می‌گوید تو فریاد زدی همه به نیزارها پناه ببرید. گرجی از آن لحظه ای که از تو جدا شد تا امروز تنها می‌گوید نمی‌دانم در یک لحظه من و علی چطور از هم جدا شدیم من اسیر عراق شدم و تمام فکرم پیش علی بود. علی جان! سردار گرجی می‌گوید گاهی در زندان الرشید عراق در بغداد یاد تو می‌کردم تا اینکه یک شب تو را در خواب دیدم که لباس احرام به تن همراه حمید رمضانی دارید و در مکه هستید. او می‌گوید صبح که بیدار شدم یقین کردم علی شهید شده است.

سردار سوداگر هم وقتی همراه او پیش علی شمخانی رفتیم تا درباره تو بحث کنیم، گفت دکتر! از شمخانی بخواه تنها از ناگفته‌های خودش درباره علی ‌هاشمی بگوید، وگرنه جلسه مفت گران است. من هم در آغاز جلسه، گفتم: امیر! اگر مایل هستی تنها از علی ‌هاشمی بگو. او زیرکانه از بحث عبور کرد و گفت: حکایت علی، حکایت خورشید است.
 
با آقا محسن رضایی سه جلسه درباره تو حرف زدم. او از تو و لحظات ناب هور حرف‌هایی زد که به عمرم نشنیده بودم، آقا محسن می‌گفت: علی در اوج گمنامی کار می‌کرد و راضی نبود احدی غیر از من از تلاش او اطلاع داشته باشد؛ علی تندیس ادب و اخلاق بود.

علی جان! محسن می‌گفت: علی وقتی من و رشید و صفوی و باقری را قبل عملیات خیبر به عمق هور الهویزه برد، همه وجودش چشم شده بود و من را می‌پایید و مدام می‌گفت: برادر محسن! دیگر بس است برگردیم. وقتی حرف این شد که آقا محسن به نظر شما الان علی کجاست، اسیر است، مفقود است، او با یک بغض و اندوهی گفت: به نظرم علی در نیزارهای تنهایی هور است.

چقدر من از این حرف آقا محسن گریه کردم. علی جان تمام حرف‌های من و آقا محسن در کتابی به نام مسافر هور آماده چاپ شده که تو از راه رسیدی. همین دیروز بود که مرتضی سرهنگی نسخه نهایی کتاب را جهت بازبینی نهایی برایم فرستاده بود. امشب وقتی خبر تو را به او دادم، مدام می‌گفت عجب، عجب، عجب.

بگذریم من ماندم روز دوشنبه که روز شهادت حضرت فاطمه است، در اهواز چگونه به دیدار تو بیایم؟
علی باور کن دوشنبه اهواز عاشورا می‌شود؟ می‌دانی از همین الان بچه‌های مسجد جزایری دارند برای تو علم و بیرق آماده می‌کنند؟ صادق آهنگران دارد برای تو از حبیب‌الله معلمی نوحه تهیه می‌کند؟ چه می‌شود؟

یادش بخیر در ایام عید همراه سردار گرجی در مراسم سالیانه قرارگاه نصرت در اهواز شرکت کردم. در آن مراسم همسرت و مادرت آمده بودند و تمام هوش و حواسشان به سخنرانان بود تا از تو بشنوند. عکس تمام قد تو در حالی که گوشی بی سیم را در دست داشتی، چقدر صحن آمفی تئائر را عوض کرده بود. وقتی گرجی شروع کرد از تو گفت من تنها گریه می‌کردم و پیش خود می‌گفتم: مادر علی با شنیدن حرف‌های گرجی چه حالی پیدا می‌کند!‌

علی جان! بهتر می‌دانی گاهی شهادت، همه غصه‌ها و رنج‌ها و مرارت‌ها را به دل خریدن است. شهادت در چرخش ‌نگاه یار است و هر از گاهی، برایشان با آن دل نازکش گریه می‌کند و عده ای را می‌شناسم که قبل از دیدار آنان بیمناک و ترسانند. به قول ارمغان به آنها که رفتند تاریخ شدند و آنها که ماندند باید خاطرات را جاودانه کنند، چراغی فراروی آیندگان و من امشب با آمدن تو تمام دلتنگی‌هایم را ساده و صمیمی هجی می‌کنم تا به آنانی که تو را ندیده‌اند بگویم، جنگ یعنی صداقتی که عاشقی‌ها را رقم زد و بی این عاشقی‌ها شاید جنگ و آثار آن فراموشمان می‌شد.

حرفهایم تمام شد. این سخنان البته در حد قد و قواره من در تعریف از توست، وگرنه مگر می‌شود با قلم خاکی ـ اقیانوس عشق و عاطفه را تصویر نمود؟ مگر می‌شود با این قلم خاکی من پس از فاو و حلبچه و جزیره مجنون، غزل تو را سرود؟

مگر می‌شود تو را که جاری‌تر از دریا و روشن‌تر از خورشید و با صلابت‌تر از کوهی وصف نمود؟
در یک کلمه، سردار علی ‌هاشمی به خانه دل خوش آمدی؛ این بالاترین افتخار بر ماست که شاهد پرواز تو بر شانه‌های بلند آفتاب با غروبی عارفانه باشیم.