حدیث کلامی است که از قول و نقل و تقریر پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) حکایت می کند.چون بسیاری از احکام و مسائل که در قران نیامده،پیغمبر و امام آنها را بر حسب مقتضیات زمان و مکان بیان فرموده اند.از این رو از روزهای نخستین اسلام،مسلمین خود را نیازمند حدیث می دانستند و برای حفظ و جمع آن کوشش می کردند و البته،احادیث نبوی از اصحابه روایت می شد،چه آنان از پیغمبر اکرم شنیده و حفظ کرده بودند و مسلمان برای فهم احادیث،ابتدا به اصحابه رجوع می کردند،ولی چون مسلمان به کشور گشایی مشغول شدند،صحابه پیغمبر که از سران مجاهدین بودند در ممالک مختلف متفرق گشتند،از آن رو هرکس می خواست حدیث یا احادیثی از پیغمبر اکرم بداند،ناچار به دنبال صحابه،به ممالک و نقاط مختلف می رفت می رفت و در هر نقطه ای علم و حدیثی می آموخت و این همان است که مسلمانان آن را "وحله در طلب علم"می نامند.

امام صادق(ع):کسی که مالک خشم خود نباشد،مالک خرد خود نیست.

حدیث

مراتب عبادت و بندگی هفتاد جزء است و برترین آن ها به دست آوردن روزی حلال است.

انسان تا وعده نداده آزاد است،اما وقتی وعده می دهد زیر بار مسوولیت می رود،و تا وعده هایش عمل نکند رها نخواهد شد. امام حسن (ع)

دو مرد به اتهام آوردن جسد دوست شان به خیابان و اقدام به نقد کردن چک او به دادگاه کشیده خواهند شد.

 یکی از افسران پلیس نیویورک هنگام عبور تصادفی از یک خیابان با دو مرد مواجه شد که یک مرد دیگر را روی یک صندلی اداری در خیابان هل می دهند و می برند. مرد روی صندلی رنگ پریده و شق و رق بود و لباس مناسبی به تن نداشت. پلیس شاهد این صحنه مشکوک دو مرد را دستگیر می کند و در می یابد آنچه دیوید دلایا و جیمز اهارا (هر دو 65ساله) حمل می کنند، جنازه دوست شان ویرجیلیو سینترون است که 24 ساعت قبل درگذشته است.

 بررسی های کالبدشکافی هنوز دلیل مرگ را اعلام نکرده اند و این دو مرد هنگامی که شنیدند دوست شان مرده اظهار تعجب کردند و گفتند این موضوع را نمی دانستند.

ظواهر امر حاکی از این است که این دو مرد سعی داشتند چک 355 دلاری دوست شان را نقد کنند اما مسوول باجه بانک به آنها گفت خود سینترون باید حضور داشته باشد. در نتیجه آنها به آپارتمان دوست شان بازگشتند و به او لباس پوشاندند و جسد او را روی صندلی نشاندند و به بانک آوردند. هنگامی که می خواستند جسد را وارد بانک کنند تا چک را نقد کنند، افسر فوق آنها را دید و دستگیر کرد. افسر فوق گفت که ابتدا فکر کرده با یک جور شوخی طرف است، اما هنگامی که متوجه شد شخص نشسته روی صندلی مرده است فهمید موضوع جدی تر از این حرف ها است