چهارشنبه 13 تير 1403 - 24 ذيحجه 1445 - 3 ژولاي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
2Esteghlal2
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 927
تعداد نظرات : 305
زمان آخرین مطلب : 3997روز قبل
شعر و قطعات ادبی
بوی غم میرسد
بوی غم میرسد
بوی غم میرسد زین بیابان حسین
منزل اینجا مكن ای مرا جان حسین
ای به حال دلم آشنا
ترم این خاك گرم بلا
از تو سازد جدایم جدا
ای گل زینب بیا برگردیم
خیمه اینجا مزن
منزل اینجا مكن
بر دل زینبت
شعله برپا مكن
ای همه باورم باورم
كردهای مضطرم مضطرم
شمع من مانده خاكسترم
ای گل زینب بیا برگردیم
عزیز زهرا بیا برگردیم
این همه دشمن
باغ گلهای تو
این همه لالهچین
در تماشای تو
این طرف كودكان با عمو
آن طرف چشم شوم عدو
خیره بر قد و بالای او
عزیز حیدر بیا برگردیم
دشتی از نیزه در
پیش رویم عیان
وای از آن نیزهها
وای از این ساربان
گرچه او در برت مانده است
ماتِ انگشترت مانده است
در پی پیكرت مانده است
عزیز مادر بیا برگردیم
غم گریه كرده بر غمهای خاطرهات
بشكسته از بلا پرهای یاورم
از شور و غصه جانم حسین
تابی دیگر ندارم حسین
چشمان خسته من حسین
خوابی دیگر ندارد حسین
عزیز زهرا بیا برگردیم
بنگر كه میزبان با تیغ و خنجر است
چشمان حرمله بر حلق اصغر است
اصغر اگر چه خواب است حسین
خون بر دل رباب است حسین
زان تیر خانهمان سوز حسین
قلبم در اضطراب است حسین
عزیز زهرا بیا برگردیم
[1]
[1]
- حاج محمود كریمی
سه شنبه 10/10/1387 - 15:41
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
وعده گاه داور
وعده گاه داور
اینجا نسیم میوزد این بوی سیب چیست
این سرزمین تیره و گرم و غریب چیست
حسین جان بیاختیار باز دلم شور میزند
با من بگو گواه دل بیشكیب چیست
حالا كه تیغ خنجرشان برق میزند
فهمیدهام كه معنی شیبالخضیب چیست
چه غم گر از منا و وادی شعر سفر كردید
فرود آئید یاران وعدهگاه داورست اینجا
زیارتگاه كل انبیاء تا دامن محشر
خدا داند كه بهتر از منا شعر است اینجا
فرود آئید ای یاران در این صحرا كه میبینم
مزار و قتلگاه عاشقان بیسر است اینجا
فرات از چار جانب موج زن امّا خدا داند
ز بانگ العطش غوغای روز محشر است اینجا
رباب از اشك و خون دل دو چشم خویش دریا كنی
جواب العطش شمشیر و تیر و خنجر است اینجا
به گلباران چه حاجت دشت و صحرا را كه میبینم
كه آب زهرآلوده شیر اصغر است اینجا
مبادا نام آب آرید ای طفلان معصومم
زمینش لالهگون از خون سرخ اكبر است اینجا
علمم افتاده من تنها و اطرافم پر از دشمن
كه سقای حرم خود از شما تشنهتر است اینجا
برادر با تن عریان به موج خون و میبینم
سر و دست علمدارم جدا از پیكر است اینجا
سه شنبه 10/10/1387 - 15:41
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
جانب مكه پر میزنم
جانب مكه پر میزنم
روی تو را به چشم دل از سردار دیدهام
جانب مكه پر میزند جان به لب رسیدهام
حرمت جان شكستهام در دل خون نشستهام
تا كه به دست بستهام ناز غمت كشیدهام
دیده به شعله درختم لحظه به لحظه سوختم
هستی خود سوختم عشق تو را خریدهام
تن به قضا سپردهام منت تیغ بردهام
بلكه تو خندهای كنی پای سر بریدهام
تا بزنم ز زخم دل بوسه به خاك مقدمت
كوچه به كوچه میبرند جسم به خون تپیدهام
از سر بام بر زمین چون تن خود نیفكنم
من كه ز خاك كوچهها بوی تو را شنیدهام
هست امیدم از درت بعد تو نزد خواهرت
شود كنیز دخترت دختر داغ دیدهام
[1]
[1]
- حاج محمود كریمی
سه شنبه 10/10/1387 - 15:40
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
حسین غریب مادر
حسین غریب مادر
یواش یواش رسیده صدای پای ماتم
خبر بده به چشمات كه اومده محرم
بیایید همه بخونیم چاووش غمش رو
بیایید با هم بپوشیم لباس ماتمش
دوباره بوی اسفند دوباره بوی گریه
دوباره هر دو چشمم شده سبوی گریه
كیه به قامت شهر پارچهی غم بریده
هر كوچه رو میبینی لباس سیاه پوشیده
یه نالهی غریبی قلبمو میشكونه
یه نالهای كه هر شب دلا رو میسوزونه
نامهای كه هزار سال منشأ سوز و آهه
نالهی مادری تو گودی قتلگاهه
هنوز برای زهرا دم دمای غروبه
هنوز داره تو گودال روی سینش میكوبه
هنوز داره میبینه با یه دل شكسته
زینب بالای جسم برادرش نشسته
هنوز داره میبینه با یه دل شكسته
رو سینهی حسینش یه بیحیا نشسته
[1]
[1]
- حاج محمود كریمی
سه شنبه 10/10/1387 - 15:40
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
مسلخ موعود
مسلخ موعود
ز فرط گریهی غم شانهی ملك لرزید
ز آه فاطمه اركان نُه فلك لرزید
به خاك مسلخ موعود خود قدم بگذاشت
حسین آمد و در كربلا علم افراشت
طواف حضرت جانان به كعبهی دل كرد
ز كعبهآمدودر كوی عشق منزل كرد
به سینه آینه كوچكی ز مادر داشت
حسین آمد و همراه خویش اكبر داشت
حسین آمد و یك باغ اطلسی با او
حسین آمد و یك دشت بیكسی با او
میاه پردهی عصمت حسین زینب داشت
دلی ز بادهی قالوا بكی لبالب داشت
برای خواهر مضطر شده چنین میگفت
امیر قافله بود و ز دیده دُر میسفت
كه عهد بستهی ما با خدا چنین باشد
مگر كه حال دل ما چرا چنین است
تو را به ناقهی عریان نشسته میخواهد
[1]
خدا مرا به یَم خون شكسته میخواهد
[1]
- حاج محمدرضا طاهری
سه شنبه 10/10/1387 - 15:39
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
شور محرم
شور محرم
دل كه شد سائل تو فخر به عالم دارد
تیر سخت آنكه دلش حبّ تو را كم دارد
چهرهای كز سحر یاد تو پر اشك شود
برگ آلالهی عشق است كه شبنم دارد
جهل و غفلت نتواند كه اسیرش سازد
آنكه نذر فرجت ذكر دمادم دارد
هر كه شد منتظر منتقم فاطمیان
در حسینیهی دل شور محرم دارد
سه شنبه 10/10/1387 - 15:37
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
در آرزوی خیال تو
در آرزوی خیال تو
عمری در آرزویخیال تو سوختیم
با یاد آفتاب
جمال تو
سوختیم
ما را اگر چه چشم تماشا
ندادهاند
ای غایب از نظر به خیال تو سوختیم
دل خون چو لالهها بنشینیمو باغبان
تا آورد به جلوه نهال تو سوختیم
ای شام هجر! كی سپری میشوی كه ما
در آرزوی صبح زوال تو
سوختیم
ما راچو
مرغكان
،
هوس
آب
و
دانهنیست
اما ز حسرت لب و خال تو سوختیم
سه شنبه 10/10/1387 - 15:37
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
شرح جلوهی والای تو نتوان كرد
شرح جلوهی والای تو نتوان كرد
دیدهای نیست نبیند رخ زیبای تو را
نیست گوشی كه همینشنود آوای تو
را
رهرو عشقم و از خرقه و مسند بیزار
به دو عالم ندهم روی دل آرای تو را
قامت سرو قدان را به پشیزی نخرد
آنكه در خواب ببیند قد رعنای تو را
همه جامنزل عشق است كه یارم همه جاست
كوردل آنكه نیابدبه جهان جای تو را
باكه گوید كه ندیده است و نبیند به جهان
جز خم ابرو و جز زلف چلیپای تو را
دكّهی علم و خرد بست، در ِ عشق گشود
آنكه میداشت،به سر،علت سودای تو را
بشكنم این قلم وپاره كنم این
دفتر
نتوان شرح كنم جلوهی
والای تو را
[1]
[1]
- امام خمینی
سه شنبه 10/10/1387 - 15:36
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
منم پروانهی تو
منم پروانهی تو
منم عاشق منم دیوانهی
تو
تویی شمع و منم پروانهی تو
تویی یوسف منم یعقوب راهت
به هرجا میرسم
گیرم سراغت
بگردم در به دردشت و هامون
به دریاوبه صحرا و بیابون
بود عمری كه درراه تو هستم
میان این همه دل بر تو بستم
تویی نور دوچشمانِ ترِ من
اگر منت گذاری بر سر من
به اشكانم بشویم خاك راهت
كنم جان رافدای یك
نگاهت
بیامهدی كه ازهجرت خمیدم
ولیكن عاقبت رویت ندیدم
بگیر دستم گرفتارتو هستم
تو خوددانی كه بیمار
توهستم
ببین سوز دل و چشم تر من
كه عشق توچه آوردبرسرمن
بده جام شهادت سركشم من
دهم جان تابه سویت پركشم
من
سه شنبه 10/10/1387 - 15:36
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
ما از تو شرمساریم
ما از تو شرمساریم
هر شب به یادت ای دوست ما اشك و آه داریم
و اندر شب فراقت روزی سیاه داریم
با یك نگاه ما را كشتی و زنده كردی
بس خاطرات شیرین از آن نگاه داریم
تو دست ما بگیری از بس كه لطف داری
مااز تو شرمساریم ازبس گناه داریم
سه شنبه 10/10/1387 - 15:35
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته