• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 366
تعداد نظرات : 266
زمان آخرین مطلب : 5873روز قبل
شعر و قطعات ادبی

آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی كن كز غمت جان می سپارم
بیش از این من طاقت هجران ندارم
كی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشك من بس در غمت كرده ام زاری
نو گلی زیبا بود حسن و جوانی
عطر آن گل رحمت است و مهربانی
ناپسندیده بود دل شكستن
رشته الفت و یاری گسستن
كی كنی ای پری ، ترك ستمگری ، می فكنی نظری آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم بر دل من اندازه دارد
ای تو گر ترحمی نمی كنی بر حال زارم
جز دمی كه بگذرد كه بگذرد از چاره كارم
دانمت كه بر سرم گذر كنی به رحمت اما
آن زمان كه بر كشد گیاه غم سر از مزارم

جواد چاوشی / کاشف

چهارشنبه 7/1/1387 - 12:0
خانواده

با اجازه ی همه ی تبیانی های عزیز

تا آخر تعطیلات می رم سفر

اگر زنده موندم خدمت می رسم

امیدوارم همیشه سالم و موفق و سربلند باشید .

جواد چاوشی / کاشف

دوشنبه 5/1/1387 - 14:49
شعر و قطعات ادبی

بهار اومه ولی یارم نیومه
گمونم کار مو دیگر تمومه
خدایا یار مو کی آید از ره
که بی او زندگی بر موحرومه

جواد چاوشی / کاشف

دوشنبه 5/1/1387 - 14:45
دانستنی های علمی
دقیق ترین تقویم جهان، هدیه خیام به ایرانیان
روزی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامدست فریاد مکن برنامده و گذشته بنیاد منه حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
چه کسی باور می کند این سخن درناپایداری زمانه، از لبان کسی تراویده که دقیق ترین سنجش زمانه در تاریخ بشر را بدست داده است؟ همانی که تقویم روی میزمان یادگار جاودانه اوست: ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری.
این منجم، ریاضیدان و شاعر بزرگ احتمالا در سال ۴۳۹ هجری قمری در نیشابور چشم به جهان گشود و در سال ۵۱۷ هجری قمری در ۷۸ سالگی درگذشت. وقتی که آمد، گاهشماری ایران با همه پیشینه درخشانی که داشت، پریشان بود و وقتی رفت، ایرانیان مفتخر به داشتن دقیق ترین تقویم جهان بودند؛ نه فقط در آن زمان که تا به امروز.
تنظیم تقویم جدیدی با مبدأ هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه و بر اساس سال خورشیدی، به سبب اختلالاتی بود که در سده پنجم هجری در گاهشماری ها وجود داشت.
پیش از اسلام و به روزگار زمامداری ساسانیان ( ۲۲۶ تا ۶۵۲ میلادی ) هر سال مرکب از ۳۶۵ شبانه روز در ۱۲ ماه بود. از آن جا که سال مداری یا حقیقی ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۹ ثانیه است و سال عرفی ساسانیان، سرراست ۳۶۵ روز بود، هر ۴ سال یک بار، سال عرفی از سال حقیقی یک روز عقب می افتاد و نوروز با اول فروردین برابری نداشت. همچنین هر ۱۲۰ سال یک بار، سال عرفی یک ماه از سال حقیقی عقب تر بود.
منجمان ساسانی چاره کار را در این دیدند که با گذشت هر ۱۲۰ سال، یک سال را به صورت چرخشی ۱۳ماهه حساب کنند. یعنی بعد از ۱۲۰ سال اول، دو ماه فروردین و بعد از ۱۲۰ سال دوم، دو ماه اردیبهشت داشته باشند و به همین ترتیب تا ماه اسفند پیش بروند. این رویه تا پایان دوره ساسانی رواج داشت، اما پس از اسلام به فراموشی سپرده شد و انطباق سال عرفی با سال حقیقی به هم خورد.
در زمان سلطنت ملکشاه سلجوقی (۴۶۵ تا ۴۸۵ هجری قمری) و وزارت خواجه نظام الملک توسی، احتمالا به اشاره خواجه، تصمیم گرفتند که به نابسامانی درگاهشماری پایان دهند و از این رو حکیم عمر خیام نیشابوری مأمور شد با همراهی گروهی از منجمان برجسته، محاسبات جدیدی را ترتیب دهد.
در آن زمان ، خیام که هنوز از مرز ۳۰ سالگی نگذشته بود، شهرت علمی درخور توجهی داشت و مورد احترام ملکشاه سلجوقی و خواجه نظام الملک بود. بدین سبب اصلاح تقویم به او واگذار شد.
تنظیم گاهشماری جلالی و زیج پیوسته به آن که زیج ملک شاهی خوانده شد، به احتمال زیاد در شهر اصفهان - پایتخت سلجوقیان - و بنابر گفته ای دیگر در ری یا نیشابور آغاز شد.
اعضای گروه تنظیم تقویم غیر از خیام عبارت بودند از ابومظفر اسفزاری، ابوعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی و ابن کوشک بیهقی مباهی.
همچنین عبدالرحمان خازنی (خدمتکار خزانه‌دار مرو) که به شکل غیرحرفه ای و بنا بر علقه های شخصی به پژوهش درباره تقویم سرگرم بود، در شهر مرو محاسبات جداگانه را به انجام رساند و یافته های علمی خود از جمله شیوه سنجش نوروز را برای گروه خیام فرستاد. بخشی از محاسبات خازنی از سوی گروه پذیرفته و به رسمیت شناخته شد.
اکنون از این نام ها که هریک ستارگانی در سپهر دانش بودند، چیز زیادی نمی دانیم و خیام را نیز بیشتر به اسباب و علل دیگر از جمله رباعیاتش می شناسیم . تقویم دقیقی هم که از زیر دست اینان بیرون آمد، به نام شاه زمانه، ملکشاه سلجوقی، تقویم جلالی خوانده شد؛ نه تقویم خیامی.
تقویم جلالی ، موفق شد که سال عرفی را با سال طبیعی تطبیق دهد . نه فقط نوروز ، درست در اول بهار یا به اصطلاح منجمان در نقطه اعتدال بهاری قرار گرفت ، بلکه تمام فصل های عرفی با فصل های حقیقی منطبق شدند.
این که امروزه در تقویم ایرانی یا همان جلالی ، بهار و تابستان ۹۳ روز است ، فصل پاییز ۹۰ روز دارد و زمستان ۸۹ روز حساب می شود ، برای این است که اول هر فصل عرفی دقیقا برابر با آغاز فصل حقیقی باشد.
سالی که با تقویم جلالی محاسبه می شود، برخلاف سال میلادی که در هر ۱۰ هزار سال ، نزدیک به سه روز با سال حقیقی اختلاف پیدا می کند، همواره مطابق با سال حقیقی است و هیچ گاه از آن عقب نمی ماند. از همین رو ، سال های کبیسه در تقویم جلالی ثابت نیستند و بر مبنای رصد سالانه تعیین می شوند.
به طور معمول هر چهار سال یک بار ، سال را کبیسه می گیرند، اما پس از گذشت ۲۸ یا ۲۹ سال، کبیسه گرفتن بعد از ۵ سال اجرا می شود؛ یعنی به جای آن که سال ۳۲ را کبیسه حساب کنند ، سال ۳۳ را کبیسه می گیرند.
تاریخ تأسیس تقویم جلالی، روز جمعه نهم رمضان سال ۴۷۱ هجری قمری بود. در این تاریخ، خیام کمابیش جوانی ۳۲ ساله بود. لابد در این ۳۲ سال دانش بزرگی اندوخته بود که می توانست دقیق ترین تقویم جهان را تنظیم کند؛ تقویمی که هزار سال پس از او هنوز به کار می آید و ارزش و اعتبارش کاستی نگرفته است.
این همه از دست کسی برمی آمد که دم را غنیمت می شمرد و مکرر در مکرر فانی بودن جهان را گوشزد می کرد. مردمان را به شاد زیستن فرامی خواند و از غم دنیا بر حذر می داشت. ثانیه ها و دقیقه ها و روزها و هفته ها و ماهها و سال ها را جملگی یک نفس عزیز می دانست؛ نفسی میان کفر تا به دین و ازعالم شک تا به یقین و می خواست که این یک نفس را نه در سرگردانی که در شادمانی به سرآورد.
آن گاه که تقویممان بدست خیام ورق می خورد و نوروز خرامان از راه می رسد، او نیزپای سفره هفت سین در شادیمان شریک است و طنین صدایش از ورای قرون و اعصار به گوش جان می رسد:
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ساده رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
جواد چاوشی / كاشف
يکشنبه 4/1/1387 - 1:40
شعر و قطعات ادبی
هر کـه شد محرم دل در حرم یار بـماند
وان کـه این کار ندانست در انکار بـماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکـن
شـکر ایزد کـه نه در پرده پندار بـماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخـت
دلـق ما بود که در خانه خـمار بـماند
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصـه ماسـت که در هر سر بازار بماند
هر می لعل کز آن دست بلورین سـتدیم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بـماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفـت
جاودان کـس نشنیدیم که در کار بـماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصـل و بیمار بـماند
از صدای سخن عشـق ندیدم خوشـتر
یادگاری کـه در این گنـبد دوار بـماند
داشتـم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید
خرقـه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
بر جمال تو چـنان صورت چین حیران شد
کـه حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
بـه تماشاگـه زلفـش دل حافظ روزی
شد کـه بازآید و جاوید گرفـتار بـماند
جواد چاوشی / كاشف
يکشنبه 4/1/1387 - 0:52
شعر و قطعات ادبی

گر دسـت دهد خاک کـف پای نـگارم
بر لوح بـصر خـط غـباری بـنـگارم
بر بوی کنار تو شدم غرق و امید اسـت
از موج سرشکم که رساند بـه کـنارم
پروانـه او گر رسدم در طـلـب جان
چون شمع همان دم به دمی جان بسپارم
امروز مکـش سر ز وفای مـن و اندیش
زان شب که من از غم به دعا دست برآرم
زلـفین سیاه تو بـه دلداری عـشاق
دادند قراری و بـبردند قرارم
ای باد از آن باده نسیمی بـه مـن آور
کان بوی شفابخـش بود دفـع خـمارم
گر قلـب دلـم را ننهد دوسـت عیاری
مـن نـقد روان در دمش از دیده شمارم
دامن مفشان از من خاکی که پس از من
زین در نـتواند کـه برد باد غـبارم
حافـظ لب لعلش چو مرا جان عزیز است
عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم

جواد چاوشی / كاشف

يکشنبه 4/1/1387 - 0:37
شعر و قطعات ادبی

ناگهان   پرده  برانداخته ای یعنی چه  ؟
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟
زلف دردست صباگوش به فرمان حریف  
این چنین باهمه درساخته ای یعنی چه   ؟
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای    
قدر این  مرتبه  نشناخته ای یعنی  چه؟
نه سر زلف خود اول  تو  به دستم دادی     
بازم   در  پای  در انداخته ای یعنی چه؟
سخنت  رمز دهان  گفت  و کم  سر میان     
  وز میان  تیغ  به  ما  آخته ای  یعنی چه؟
هر کس از مُهره ی مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت  با  همه  کج  باخته ای یعنی چه؟
     حافظ در دل تنگت چو فرود آمد یار
      خانه از غیر نپرداخته ای  یعنی چه؟

جواد چاوشی / كاشف

يکشنبه 4/1/1387 - 0:30
شعر و قطعات ادبی

یا دل نده یا اگر دادی دیگه پس نگیر

دل بدست آر تا کسی باشی

دل شکستن هنر نمی باشد

جواد چاوشی / کاشف

شنبه 3/1/1387 - 14:59
شعر و قطعات ادبی

خدایا این دل عاشق گناهش چیست ؟

جواد چاوشی / کاشف

شنبه 3/1/1387 - 14:56
شعر و قطعات ادبی

به من سیه دل خار نظری ز لطف بنما

جواد چاوشی / کاشف

شنبه 3/1/1387 - 14:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته