دعا و زیارت
پپام عاشورا :
مدعیان مسلمانى بسیارند . اما در صحنه امتحان است كه مؤمنان صادق و مدعیان دروغین و منافق شناخته مىشوند . آنان كه در جبهه نبرد حق و باطل، به هر بهانهاى امام حق را یارى نكنند و خود را كنار بكشند و به گوشه عافیت و راحتبخزند، مردود شدگان این امتحانند، هرچند سابقه درخشان ایمانى و انقلابى داشته باشند .
سه شنبه 25/10/1386 - 9:13
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
همنشینی با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار می دهد.
مجالسة أهل الفسق ریبة.
بحار الانوار، ج 78، ص 122
سه شنبه 25/10/1386 - 9:12
دعا و زیارت
روزشمار رویدادهاى محرم - روز ششم
1 . در این روز عبیدالله بن زیاد نامهاى براى عمر بن سعد فرستاد كه: من از نظر نیروى نظامى اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كردهام . توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را براى من مىفرستند .
2 . در این روز «حبیب بن مظاهر اسدى» به امام حسین علیه السلام عرض كرد: یابن رسول الله! در این نزدیكى طائفهاى از بنى اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهى من به نزد آنها بروم و آنها را به سوى شما دعوت نمایم .
امام علیه السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آوردهام، شما را به یارى پسر رسول خدا دعوت مىكنم، او یارانى دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگى است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود . عمر بن سعد او را با لشكرى انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مىنمایم ... .
در این هنگام مردى از بنىاسد كه او را «عبدالله بن بشیر» مىنامیدند برخاست و گفت: من اولین كسى هستم كه این دعوت را اجابت مىكنم و سپس رجزى حماسى خواند:
قد علم القوم اذ تواكلوا
واحجم الفرسان تثاقلوا
انى شجاع بطل مقاتل
كاننى لیث عرین باسل
«حقیقتا این گروه آگاهند - در هنگامى كه آماده پیكار شوند و هنگامى كه سواران از سنگینى و شدت امر بهراسند، - كه من [رزمندهاى] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشهام .»
سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر مىرسید برخاستند و براى یارى امام حسین علیه السلام حركت كردند . در این میان مردى مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردى بنام «ازرق» را با 400 سوار به سویشان فرستاد . آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالى كه فاصله چندانى با امام حسین علیه السلام نداشتند . هنگامى كه یاران بنىاسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریكى شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد .
حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه السلام آمد و جریان را بازگو كرد . امام علیه السلام فرمودند: «لاحول ولا قوة الا بالله»
سه شنبه 25/10/1386 - 9:12
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
گریه از روی ترس از خدا، موجب رهایی از آتش است .
ألبكاء من خشیة الله نجاة من النار.
مستدرك الوسایل ، ج 11، ص 245
سه شنبه 25/10/1386 - 9:11
دعا و زیارت
سلام بر سالار شهیدان ( ع ) که آتش حاکی است از حرارت جگرش ، و آب نشانه ی چشم ترش ، ستارگان در شماره ی زخمانش و آفتاب اشاره به بدن عریانش .
سه شنبه 25/10/1386 - 9:11
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
تكبر نوعی خودستایی و خودخواهی بیجاست ، و شتابزدگی در كارها نوعی ابلهی است ، و ابلهی نشانه ضعف روحی است ، و زیاده روی در هر چیز موجب هلاكت است .
ألإستكبار صلف ، و العجلة سفه ، و السفه ضعف ، و الغلو ورطة.
بحار الانوار، ج 78، ص 122
سه شنبه 25/10/1386 - 9:10
دعا و زیارت
سلام بر حسین ( ع ) که خاک گرم یاد آورد از منحرش ، و نیزه خبر دهد از سرش و خنجر از حنجرش و شمشیر از زخمهای پیکرش .
سه شنبه 25/10/1386 - 9:10
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
آگاه باشید، جنگ فتنه ای است كه ناملایمات آن انسان را به ترس وا می دارد و طعم آن بیش از حد سخت و بد است كه جرعه جرعه نوشانیده می شود. مرد میدان و قهرمان كارزار كسی است كه آماده پیكار گردد و با تدارك افراد و ساز و برگ لازم پیش از جنگ از زخم شمشیر دشمن نهراسد، و هر كس در جنگ پیش از رسیدن فرصت و تدارك ساز و برگ و بصیرت در كار، به میدان شتافت ، سزد كه به قوم و كسان خویش سودی نرسانده باشد، هر چند در دام هلاكت افتد.
ألا إن الحرب شرها ذریع و طعمها فظیع ، و هی جرع مستحساة، فمن أخذ لها أهبتها و استعد لها عدتها و لم یألم كلومها عند حلولها فذاك صاحبها، و من عاجلها قبل أوان فرصتها و استبصار سعیه فیها فذاك قمن أن لا ینفع قومه و إن یهلك نفسه .
بحار الانوار، ج 32، ص 405
سه شنبه 25/10/1386 - 9:9
دعا و زیارت
بعد از شهادت امام حسین ( ع ) تا هفت روز افق سرخ بود ، شبها نیز آسمان از کران تا کران به رنگ خون بود « ابن عساکر » .
سه شنبه 25/10/1386 - 9:9
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
شما را به تقوا و خویشتن داری سفارش می كنم و شما را از روزهای خدا (روز قیامت و مرگ و...) می ترسانم و شما را اندرز می دهم . فكر كنید به آن هنگام كه مرگ با آن قیافه هول انگیز و آمدن نامطلوب و طعم ناگوارش ، در روح شما چنگ انداخته و میان شما و عمل فاصله گشته است ، باز هم در طول عمر به فكر تن پروری باشید. می بینم شما را كه مصیبت مرگ ناگهان گریبانگیرتان شده است و شما را از روی زمین به اندرون می كشاند و از بلندی زمین به پستی آن می نشاند و از انس و الفت زمین به سوی وحشت قبر منتقل می سازد و از روشنایی و صفای زمین به درون تاریكی و ظلمت قبر می برد و از صحنه پهناور آن به تنگنای گور می كشاند، به آن زندانی كه نزدیكترین بستگان هم ملاقات ندارند، به جایی كه بیمارش عیادت ندارد و به هیچ ناله و فریادی پاسخ نمی دهند. خداوند ما و شما را بر مشكلات این روز پیروز سازد، و ما و شما را از مجازات آن روز نجات بخشد، و ما و شما را مستوجب پاداش عظیم قرار دهد.
أوصیكم بتقوی الله ، و أحذركم أیامه ، و أرفع لكم أعلامه فكأن المخوف قد أفد بمهول وروده و نكیر حلوله و بشع مذاقه ، فاعتلق مهجكم و حال بین العمل و بینكم ، فبادروا بصحة الأجسام فی مدة الأعمار، كأنكم ببغتات طوارقه فتنقلكم من ظهر الأرض إلی طنها، و من علوها إلی سافلها، و من أنسها إلی وحشتها، و من روحها وضوئها إلی ظلمتها، و من سعتها إلی ضیقها، حیث لا یزار حمیم و لا یعاد سقیم و لا یجاب صریخ . أعاننا الله و إیاكم علی أهوال ذلك الیوم ، و نجانا و إیاكم من عقابه ، و أوجب لنا و لكم الجزیل من ثوابه .
بحار الانوار، ج 78، ص 120
سه شنبه 25/10/1386 - 9:8