مایکروسافت اطلاعات بیشتری درباره پلت فرم Windows Store منتشر كرد.
پلت
فرم Windows Store امکان خرید برنامههای کاربردی بهصورت آنلاین برای
رایانههای شخصی، دسکتاپ، لپتاپ و تبلتهای مبتنی بر ویندوز 8 را برای
كاربران فراهم میكند.
کاربران همچنین از طریق این سرویس قادر به استفاده از برخی برنامههای کاربردی بهصورت آزمایشی خواهند بود.
مایکروسافت
اعلام کرده که این store جهانی خواهد بود و امکان فروش برنامههای کاربردی
را برای تولیدکنندگان در 231 بازار و به بیش از 100 زبان فراهم میكند.
جام جم آنلاین: پس
از دیدار هیلاری کلینتون با آنگ سان سوكی، رهبر اپوزیسیون برمه (میانمار)
هر دو نفراعلام کردند که بهطور مشترک خواهان پیشبرد دمکراسی هستند.
به
گزارش خبرگزاری ها، هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا، روز جمعه دوم
دسامبر برای دومین بار در طی ۲۴ ساعت گذشته با آنگ سان سوكی، رهبر
اپوزیسیون برمه (میانمار) در رانگون (یانگون) دیدار و گفتوگو کرد. نخستین
دیدار غیررسمی میان این دو در نمایندگی آمریکا در رانگون برای صرف شام در
شامگاه پنجشنبه برگزار شد.
کلینتون در
دومین دیدار خود به منزل سان سوكی در رانگون رفت. جایی که آنگ سان سوكی،
دارنده نوبل صلح در 20 سال گذشته بخش بزرگی از زندگی خود را تحت شرایط حبس
خانگی به سر برده است.
کلینتون و سان
سوكی در این دیدار رسمی اعلام کردند که مشترکاَ خواهان پیشبرد دمکراسی در
برمه هستند. رهبر اپوزیسیون برمه تصریح کرد که اگر ما با یکدیگر همکاری
داشته باشیم، مطمئنم که در راه رسیدن به دمکراسی، بازگشتی وجود نخواهد
داشت. وی افزود: اما تاکنون در این مسیر گام برنداشتهایم.
سان
سوكی تصریح کرد که دولت برمه که از سوی نظامیان پشتیبانی میشود باید
کارهای بیشتری انجام دهد. وی گفت: ما امیدواریم که هرچه زودتر این شرایط
متحقق شود.
ادامه اصلاحات شرط همکاریهای بیشتر
وزیر
امورخارجه آمریکا نیز در پاسخ گفت که واشنگتن برای تحقق دمکراسی در برمه
خواهان «همکاری با اپوزیسیون و دولت برمه» بطور همزمان است. کلینتون افزود:
آمریکا میکوشد که شرایط زندگی را برای مردم برمه بهبود بخشد.
خانم
آنگ سان سوكی در سال گذشته پس از تغییراتی در رهبری سیاسی کشور برمه آزاد
شد. ملاقات رسمی وزیر امورخارجه آمریکا با سان سوكی در سومین روز اقامت وی
در برمه برگزار شد.
رسانههای خبری سفر کلینتون به برمه را "دیداری
تاریخی" خواندند. این نخستین دیدار یک وزیر امورخارجه آمریکا از برمه در
نیم قرن اخیر بوده است.
وزیر امورخارجه
آمریکا در روز پنجشنبه اول دسامبر با تین سین، رییسجمهور برمه در
نیپیداو، پایتخت این کشور نیز دیدار و گفتوگو داشت. کلینتون در این دیدار
تصریح کرد که در صورت ادامه و تعمیق اصلاحات سیاسی در برمه، همکاریهای دو
جانبه میان دو کشور آغاز خواهد شد.
پس از
کنارهگیری نمادین نظامیان از قدرت در ماه مارس 2011 راه برای تشکیل
"دولتی غیرنظامی" هموار شد. تین سین، رییسجمهور کنونی برمه ژنرال
بازنشسته ارتش است و وعده پیشبرد اصلاحات را داده است.
حزب اتحادیه
ملی دمکراسی به رهبری سان سوكی در سال 1990 میلادی موفق شد که 59 درصد آرا
را از آن خود کند، اما نظامیان با بازداشت سان سوكی از پذیرش نتیجه
انتخابات خودداری کردند.
آمریکا
تحریمهای شدیدی را علیه رهبران ارشد برمه اعمال کرده است. این کشور از
1962 تا سال گذشته تحت یک حکومت خشن نظامی بوده است. اما امسال یک رشته
اصلاحات منجر به گمانه زنی درباره احتمال پایان چند دهه انزوا شده است.
در
همین زمینه آنگ سان سوكی، رهبر دموكراسی خواه برمه اعلام كرد كه از
همكاریهای آمریكا با دولت برمه برای انجام اصلاحات حمایت میكند، چرا كه
این اقدام نشاندهنده تغییر در كشوری است كه پنج دهه شاهد حضور نظامیان در
راس قدرت بوده است.
درحال حاضر زمان
مشخصی برای برگزاری انتخابات پارلمانی برمه تعیین نشده است اما حزب آنگ سان
سوكی كه پیش از این انتخابات را تحریم كرده بود، درحال حاضر اعلام كرده كه
قصد دارد در این انتخابات شركت كند.
یك
سخنگوی حزب اتحادیه ملی برای دموكراسی كه آنگ سان سوكی در راس آن قرار
دارد، چندی پیش اعلام كرد كه این حزب در انتخابات شركت خواهد كرد.
رهبر جناح مخالف برمه اعلام كرد: بدون شك زمانی كه انتخابات برگزار شود، من در آن شركت خواهم كرد.
انسان های متفاوت، متفاوت رفتار می کنند و اثرات متفاوتی به جا می گذارند، استیو جابز یکی از این افراد متفاوت بود.
۱ -کارشناسان هیچچیز نمیدانند
روزنامهنگاران، تحلیلگران، مشاوران، بانکداران و راهبران نمیدانند چه بکنند، بنابراین تنها به شما مشاوره میدهند. آنها به تو میگویند چه چیزی در محصول تو وجود دارد که خوب عمل نمیکند اما قادر نیستند محصولی بهتر را بسازند. آنها میتوانند به تو بگویند چگونه یک محصول را بفروشی اما خود قادر به فروش آن نیستند. آنها میتوانند به تو توضیح دهند چگونه گروههای کاری بزرگ تشکیلدهی اما خودشان بدترین دفاتر را دارند. برای مثال، کارشناسان به ما میگویند ۲نقص مهم «مکینتاش» در اواسط دهه ۸۰ فقدان حمایت برای یک چاپگر چرخشی و نبود لوتوس۳،۲،۱ بود؛ این تنها چیزی است که کارشناسان میتوانند به ما بگویند.
۲ – مشتریان نمیدانند چگونه چیزی را که میخواهند به تو بگویند
نقطه تمرکز اپل، نیمکره راست مغز استیو بود که با نیمکره چپ حرف میزد. اگر از مشتریان بپرسی چه چیزی میخواهند، آنها به تو میگویند: «بهترین، سریعترین و ارزانترین». اما این صدای یکنواخت تکراری بویی از یک تغییر انقلابی نبرده است.
مشتریان تنها میتوانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان کنند که هنوز درحال استفاده از آنها هستند؛ در دورهای که در آن مکینتاش تولید میشد، همه میگفتند میخواهند رایانهای با بهترین، سریعترین و ارزانترین سیستم عامل MS-DOS داشته باشند. بهترین چیز برای یک شروع، تولید محصولی است که تو میخواهی استفاده کنی؛ این چیزی است که استیو جابز و استیو وزنیاک
انجام دادند.
با تشکر، لطفا به ادامه مطلب توجه فرمائید…
۳ – اهمیت جهش به جلو
تغییرات بزرگ زمانی رخ میدهند که تو جهشی فراتر از قدمهای یکنواخت برداری. بهترین تولیدکنندگان چاپگرهای چرخشی در ابتدا شروع به تعریف ویژگیهای جدیدی کردند که متفاوت بودند. اپل یک جهش رو به جلو برداشت: چاپگرهای لیزری. به آنهایی فکر کنید که یخ جمع میکردند. به شرکتهایی فکر کنید که یخ را تولید میکردند و به آنهایی فکر کنید که یخچالها را میسازند. آیا هنوز هم امروز کسی هست که در طول زمستان یخ جمع کند؟
۴ – بیشترین، بزرگترین است و بیشترین چالش، کیفیت کار را بهتر میکند
من همیشه با این ترس کار میکردم که استیو بتواند به من بگوید من عالی نیستم یا کارم هیچ ارزشی ندارد. این ترس، چالش بزرگ من بود اما رقابت با IBM و مایکروسافت یک چالش عظیم بود. تغییر دادن دنیا یک چالش بزرگ بود. من و کارمندان اپل (قبل و بعد از من) کار خود را به بهترین شکل انجام دادهایم چون باید برای انجام این چالشهای بزرگ حداکثر توان خود را صرف میکردیم.
۵ -روی طراحی حساب کن
استیو با درخواستهای عجیب خود درباره طراحی، افراد مختلفی را دیوانه میکرد: بعضی از قابهای سیاه به اندازه کافی سیاه نبودند. انسانهای فناپذیر عادی فکر میکنند، رنگ سیاه سیاه است و خاکستری خاکستری اما استیو یک کمالگرا بود و حق داشت؛ بعضی افراد طراحی را در دل دارند، درحالیکه بسیاری دیگر تنها به آن توجه میکنند.
۶ – زمانیکه از گرافیکهای بزرگ و حروف درشت استفاده میکنی نمیتوانی اشتباه کنی
نگاهی به اسلایدهای استیو فونت حروف در سایز ۷۰، از نوعی است که یک نمایشگر یا گرافیک بزرگ دارند. حال به رونماییهایی فکر کنید که دیگرانی که در بخش فنآوری مشغول به کار هستند، انجام میدهند. آنها از فونت با سایز هشت استفاده میکنند و عناصر گرافیکی در رونماییهای آنها وجود ندارد. بسیاری از مردم میگویند استیو بزرگترین معرفیکننده برای محصولات جدید بود… اما هیچ شده از خود بپرسید چرا افراد بسیار کمی هستند که از سبک وی تقلید میکنند؟
۷ – تغییر ایده نشانهای از هوش است
زمانی که اپل اولین «آی فن» را عرضه کرد، هیچ برنامه جانبی برای آن وجود نداشت.
برنامههای جانبی (app) را استیو به وجود آورد. آنها ایده بدی بودند چون هرگز نمیدانستی با تلفن تو چه کار میتوانند بکنند. در ابتدا تعریف برنامههای جانبی وب در داخل مرورگر «سافاری» تنها امکانی بود که میتوانست تصور شود.
تا اینکه ۶ماه بعد، استیو تصمیم گرفت برنامههای جانبی را به عنوان ابزارهای مناسبی به کار برد. اپل در مدت زمان کوتاهی راههای بسیاری را پیمود تا به شعار معروف خود برسد: «برای هر چیزی یک برنامه جانبی وجود دارد» (there’s an app for that).
8 -ارزش با قیمت فرق دارد
بیچاره هستید اگر فکر کنید همهچیز به قیمت وابسته است و باز هم بیچارهتر هستید اگر فکر کنید تنها میتوان روی قیمت با دیگران رقابت کرد. قیمت تمام آن چیزی نیست که شما باید روی آن حساب کنید: آنچه باید روی آن حساب کرد، حداقل به اعتقاد تعداد کمی از مردم، ارزش است. ارزش است که باید در آمادهسازی محصول خود به آن فکر کنید تا بتوانید لذت استفاده از بهترین دستگاه موجود را به مشتری بدهید. میتوانیم بگوییم هیچکس محصولات اپل را به خاطر قیمت پایین آنها نمیخرد.
۹ – نمایشهای مدیر اجرایی
استیو جابز قادر بود ۲ بار در سال و در دوره رونماییهایش به میلیونها نفر نشان دهد iPadها، iPodها، iPhoneها و Macها چگونه کار میکنند. چرا بسیاری از مدیران اجرایی (CEO)، معاونان یا سایر مدیران ارشد خود را روی صحنه مراسم رونمایی صدا میزنند؟ شاید برای اینکه نشان دهند در پس یک محصول، مجموعهای پرقدرت قرار گرفته است یا شاید به این دلیل که مدیر اجرایی عمق کاری را که شرکتش انجام میدهد نمیداند یا نمیفهمد، بنابراین نمیتواند آن را به خوبی توضیح دهد.
۱۰ – شغل مستقیم مدیر اجرایی
شاید همیشه محصول مطلوب نبود اما همیشه به حدی چشمگیر بود که بتواند در تمام دنیا گسترده شود. در این مورد، استیو همیشه یک هدف داشت: «سلطه روی بازارهای موجود و ایجاد بازارهای جدید در سطح جهانی».
۱۱ – بازاریابی
به مربعی فکر کنید که به چهار مربع کوچکتر تقسیم شده است. محور عمودی نشان میدهد محصول شما چقدر با محصول رقیب تفاوت دارد. محور افقی ارزش محصول شما را نشان میدهد. در سمت راست پایین: ارزش است اما تک نیست و به یک قیمت رقابتی نیاز دارد. در سمت چپ بالا: تک است اما ارزش نیست، بنابراین شما در بازاری که وجود ندارد اولین هستید. در سمت چپ پایین: تک نیست و ارزش نیست، بنابراین شما یک ابله هستید. در سمت راست بالا: تک است و ارزش است و اینجاست که شما میتوانید هم پول به دست آورید و هم تاریخ را بسازید. برای مثال، iPod تک بود و ارزش داشت چراکه تنها روش برای بارگذاری موسیقی قانونی بود و ارزان بنابراین به آسانی از سوی بزرگترین تهیهکنندگان موسیقی حمایت شد.
۱۲ – برای اینکه بعضی چیزها را ببینی نیاز است که آنها را باور کنی
زمانیکه در تلاشی تا جهشی به جلو برداری، به دنبال راهی برای فرار از دست کارشناسان میگردی، در جستوجوی چالشهای بزرگ هستی، وسواس طراحی داری و تمام توجه خود را روی ارزش واحد پروژه معطوف میکنی، باید مردم را متقاعد کنی تا کاری را که مشغول انجام آن هستی باور کنند. مردم برای دیدن مکینتاش آن را باور کردند و به همین دلیل به واقعیت بدل شد. این اتفاق در مورد iPod، iPhone و iPad هم رخ داد. نقطه آغاز برای تغییر دنیا تغییر ایدههاست؛ این بزرگترین درسی بود که از استیو آموختم.