چه سكوتی دنیا را فرا میگرفت، اگر هركس به اندازه عملكردش صحبت میكرد!...
قرآن کریم به ما می آموزد تنها انذار در اشخاصی اثرخواهد کرد که درنهان خداترس باشند: آنان یكسان است: چه انذارشان كنى یا نكنى، ایمان نمىآورند! (10) تو فقط كسى را انذار مىكنى كه از این یادآورى (الهى) پیروى كند و از خداوند رحمان در نهان بترسد; چنین كسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11) سوره یس
یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود، هزار شمع دیگر را روشن کند... مثل مهربانی که هیچ وقت با تقسیم شدن کم نمی شود
در ابتدا تمامی مردم کره زمین امتی واحد بوده اند: مردم جز یك امت نبودند پس اختلاف پیدا كردند و اگر وعدهاى از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مىكنند میانشان داورى مىشد (19) یونس
مردی به دربار خان زند می رود
و با ناله وفریاد می خواهد تا كریمخان را ملاقات كند سربازان مانع ورودش می شوند خان زند در حال كشیدن قلیان
ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد
ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛
وی دستور می دهد كه مرد را به حضورش ببرند مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد : چه شده است چنین ناله و فریاد می كنی؟
مرد با درشتی می گوید:
دزد ، همه
اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو كجا بودی؟ مرد می گوید من خوابیده بودم خان می گوید: خب چرا خوابیدی كه مالت را ببرند؟ مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد كه استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود مرد می گوید من خوابیده بودم ، چون فكر می كردم تو بیداری خان بزرگ زند لحظه ای سكوت می كند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران كنند و در آخر می گوید این مرد راست
می گوید ما باید بیدار باشیم