يه پيرمردچوب سيگارش بلندبود.
بهش ميگن چراچوب سيگارت اينقدربلندهستش!
ميگه به خاطراينكه دكتربمن گفته هرچه
ميتوني ازسيگاردوري كن
يارو داشته توي خيابان راه ميرفته كه يكي از راه ميرسه
محكم ميزنه توي گوشش
يارو بر ميگرده به طرف ميگه شوخي بود يا جدي؟
طرف جواب ميده خيلي هم جدي بود
يارو ميگه خوب شد چون من اصلا با كسي شوخي ندارم
به يه نفر ميگن با ستيز جمله بساز . ميگه د موبايل ست ايز اف
معلم:احمديك جمله ي شرطي مثال بزن. احمد:اهاي هندوانه ببر وببر به شرط چاقو
به يكي ميگن با اداره جمله بساز
ميگه:اداره بارون مي باره.....
غضنفر كدوتنبل مي خره مي زارتش كلاس تقويتي
از روزی که گفتی تا آخر دنيا باهاتم فهميدم چرا دنيا ۲روزه!!!!!!!!!!
باغ گل رز با یه سبد ستاره میدم بهت ببر سر چهار راه بفروش سودشم نصف نصف
محبت مثل يک سکه ميمونه که اگه بيفته تو قلک قلب ديگه نميشه درش اورد اگرم بخواي درش بياري بايد اونو بشکنی
يه روز غضنفر ميره عروسي تو عروسي برف شادي ميزنن غضنفر سرما ميخوره