کسی که آخرتش را به دنیایش بخرد، در هر دو سود کند. امام علی علیه السلام
یعنی در دنیا خود را آماده ی آخرت کند...
هر کس کفن اش در خانه اش با او باشد، او را از غافلان ننویسند و هرگاه به آن کفن نگاه کند ثواب می بَرَد.امام صادق علیه السلام
برچسبها: حدیث 483, راه تلاوت قرآن, مسواک پاکیزه
وضوى ارتماسى
٢٦١ وضوى ارتماسى آن است كه انسان صورت و دستها را به قصد وضو، با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد، لیكن براى این كه مسح سر و پاها با آب وضو باشد، بایستى در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن دستها از آب باشد. و یا این كه مقدارى از دست چپ را باقى گذارد تا آن را با دست راست، ترتیبى بشوید. ٢٦٢ در وضوى ارتماسى هم باید صورت و دستها از بالا به پایین شسته شود. پس اگر وقتى كه صورت و دستها را در آب فرو مىبرد قصد وضو كند باید صورت را از طرف پیشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد. و اگر موقع بیرون آوردن از آب قصد وضو كند باید صورت را از طرف پیشانى و دستها را از طرف آرنج بیرون آورد. ٢٦٣ اگر وضوى بعضى از اعضا را ارتماسى و بعضى را غیر ارتماسى انجام دهد،اشكال ندارد.
احكام وضوى جبیره
چیزى كه با آن زخم و شكسته را مىبندند و دوایى كه روى زخم و مانند آن مىگذارند جبیره نامیده مىشود. ٣٢٤ اگر در یكى از جاهاى وضو زخم یا دمل یا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، باید به طور معمول وضو گرفت. ٣٢٥ اگر زخم یا دمل یا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ریختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشوید كافى است. ولى چنانچه كشیدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بهتر آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بكشد. و اگر این مقدار هم ضرر دارد یا زخم نجس است و نمىشود آب كشید، باید اطراف زخم را به طورى كهدر وضو گفته شد، از بالا به پایین بشوید و بنابر احتیاط مستحب پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نیستشستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تیمم لازم نیست. ٣٢٦ اگر زخم یا دمل یا شكستگى در جلوى سر یا روى پاها است و روى آن باز است چنانچه نتواند آن را مسح كند باید پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند و بنابر احتیاط مستحب تیمم هم بنماید و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، باید بجاى وضو تیمم كند و بهتر استیك وضو بدون مسح هم بگیرد. ٣٢٧ اگر روى دمل یا زخم یا شكستگى بسته باشد، چنانچه بازكردن آن ممكن است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، باید روى آن را باز كند و وضو بگیرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، یا جلوى سر و روى پاها. ٣٢٨ اگر زخم یا دمل یا شكستگى در صورت یا دستها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ریختن آب روى آن ضرر دارد و كشیدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روى آن بكشد. ٣٢٩ اگر نمىشود روى زخم را باز كرد ولى زخم و چیزى كه روى آن گذاشته پاك است و رسانیدن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد،باید آب را به روى زخم برساند، و اگر زخم یا چیزى كه روى آن گذاشته نجس است،چنانچه آب كشیدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد بدون زحمت و مشقت،باید آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، یا آن كه رساندن آب به روى زخم ممكن نیستیا زخم نجس استو نمىشود آن را آب كشید، باید اطراف زخم را بشوید و اگر جبیره پاك استروى آن را مسح كند، و اگر جبیره نجس استیا نمىشود روى آن را دست تر كشید،مثلا دوایى است كه به دست مىچسبد، پارچه پاكى را به طورى كه جزء جبیره حساب شود، روى آن بگذارد و دست تر روى آن بكشد و اگر این هم ممكن نیست احتیاط واجب آن است كه وضو بگیرد و تیمم هم بنماید. ٣٣٠ اگر جبیره تمام صورت یا تمام یكى از دستها فرا گرفته باشد باز احكام جبیره جارى و وضوى جبیرهاى كافى است، ولى اگر معظم اعضاى وضو را گرفته باشد، بنابر احتیاط، باید جمع نماید بین عمل جبیره و تیمم، اگر چه كفایت تیمم در این صورت بعید نیست. ٣٣١ اگر جبیره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، باید تیمم بنماید. ٣٣٢ كسى كه در كف دست و انگشتها جبیره دارد و در موقع وضو دست تر روى آن كشیده است مىتواند سر و پا را با همان رطوبت مسح كند یا از جاهاى دیگر وضو رطوبت بگیرد. ٣٣٣ اگر جبیره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، باید جاهایى كه باز است روى پا را و جایى كه جبیره است روى جبیره را مسح كند. ٣٣٤ اگر در صورت یا دستها چند جبیره باشد، باید بین آنها را بشوید. و اگر جبیرهها در سر یا روى پاها باشد، باید بین آنها را مسح كند. و در جاهایى كه جبیره است باید بدستور جبیره عمل نماید. ٣٣٥ اگر جبیره بیشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نیست، باید به دستور جبیره عمل كند، و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بنماید واگر برداشتن جبیره ممكن است باید جبیره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دست است اطراف آن را بشوید و اگر در سر یا روى پاها است اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبیره عمل نماید. ٣٣٦ اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نیست، ولى به جهت دیگرى آب براى همه دست و صورت ضرر دارد، باید تیمم كند و احتیاط مستحب آن است كه وضوى جبیرهاى هم بگیرد، ولى اگر براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد چنانچه اطراف آن را بشوید كافى بودن بعید نیست، ولى احتیاط به تیمم ترك نشود. ٣٣٧ اگر جایى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمىتواند آن را آب بكشد یا آب براى آن ضرر دارد، اگر روى آن بسته است، باید به دستور جبیره عمل كند. و اگر معمولا باز استشستن اطراف آن كافى است. ٣٣٨ اگر در جاى وضو یا غسل چیزى چسبیده است كه برداشتن آن ممكن نیست، یا بهقدرى مشقت دارد كه نمىشود تحمل كرد، باید به دستور جبیره عمل كند. ٣٣٩ غسل جبیرهاى مثل وضوى جبیرهاى است، ولى بنابر احتیاط واجب بایدآن را ترتیبى به جا آوردند نه ارتماسى. ٣٤٠ كسى كه وظیفه او تیمم است، اگر در بعضى از جاهاى تیمم او زخم یا دمل یا شكستگى باشد، باید به دستور وضوى جبیرهاى، تیمم جبیرهاى نماید. ٣٤١ كسى كه باید با وضو یا غسل جبیرهاى نماز بخواند چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمىشود، مىتواند در اول وقت نماز بخواند. ولى اگر امید دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتیاط واجب آن است كه صبر كند واگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو یا غسل جبیرهاى بجا آورد. ٣٤٢ اگر انسان براى مرضى كه در چشم اوست موى چشم خود را بچسباند، باید وضو و غسل را جبیرهاى انجام دهد، و احتیاط آن است كه تیمم هم بنماید. ٣٤٣ كسى كه نمىداند وظیفهاش تیمم استیا وضوى جبیرهاى بنابر احتیاط واجب باید هر دو را بجا آورد. ٣٤٤ نمازهایى را كه انسان با وضوى جبیرهاى خوانده، صحیح است و بعداز آن كه عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد هم نباید وضو بگیرد، ولى اگر براى آنكه نمىدانسته تكلیفش جبیره استیا تیمم هر دو را انجام داده باشد، باید براى نمازهاى بعد وضو بگیرد.
وَ قَالَ [علیه السلام] الْجُودُ حَارِسُ الْأَعْرَاضِ وَ الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِیهِ وَ الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ وَ السُّلُوُّ عِوَضُكَ مِمَّنْ غَدَرَ وَ الِاسْتِشَارَةُ عَیْنُ الْهِدَایَةِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ وَ الصَّبْرُ یُنَاضِلُ الْحِدْثَانَ وَ الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ وَ أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى وَ كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ وَ لَا تَأْمَنَنَّ مَلُولًا .
و درود خدا بر او ، فرمود: بخشندگى ، نگاهدارندة آبروست ، و شكیبایى با مصیبت هاى شب و روز و آن كس كه با رأى خود احساس بى نیازى كند به كام خطرها افتد ، شكیبایى با مصیبت هاى شب و روز پیكار كند ، و بى تابی، زمان را در نابودى انسان یارى دهد ، و برترین بى نیازى ترك آروزهاست، و چه بسا عقل كه اسیر فرمانروایى هوس است؛ حفظ و به كار گیرى تجربه رمز پیروزى است، و دوستى نوعى خویشاوندى به دست آمده است ، و به آن كس كه به ستوده آمده و توان تحمل ندارد اعتماد نكن.