• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3477روز قبل
بهداشت روانی
نگاهی به افسردگی سالمندان
اندوهی به رنگ خاكستری
در رختخوابت دراز می‌كشی و هی فكر می‌كنی و فكر می‌كنی. افكار مزاحم سراغت می‌آیند و راحتت نمی‌گذارند.

به مرگ فكر می‌كنی. وقتی بیاید تو چه حالی خواهی داشت؟ به همه عزیزانی كه از دست داده‌ای یكی‌یكی فكر می‌كنی.

 

انگار كار دیگری توی این دنیا نداری. كمر درد وادارت می‌كند این پهلو آن پهلو شوی و هنوز بیداری و داری مرده‌ها و زنده‌های نامهربان را می‌شماری. این برنامه هر شب توست.

وقتی هم كه می‌خوابی كابوس می‌بینی و روزهم حوصله هیچ كاری نداری. حوصله هیچ‌كسی را هم نداری. فكر می‌كنی روز‌به‌روز داری ضعیف‌تر می‌شوی. وزن كم‌ كرده‌ای و رفت و آمدت با همه دوستان و اقوام را قطع كرده‌ای.

یك نگاه به خودت بینداز. بله تو افسرده شده‌ای.

صدای پای افسردگی

وقتی مشكلات جسمی سراغتان می‌آید كم‌كم روابط اجتماعی شما كمتر می‌شود. بازنشسته كه می‌شوید گاهی احساس بی‌هدفی و بی‌هویتی می‌كنید و محدودیت‌های جسمی‌ برای فعالیت شما را بیشتر آزار می‌دهد.

بسیاری از نسخه‌های دارویی، محرك یا تشدید‌كننده افسردگی‌اند، اما شما همه چیز را به خود و اطرافیان نسبت می‌دهید.

وحشت از مرگ و نگرانی به خاطر مشكلات مالی یا جسمی شما را می‌آزارد و كم‌كم دلتنگی، خستگی، كاهش‌وزن و اشتها، اختلال خواب، احساس بی‌ارزشی و سربار بودن، تصور مداوم مرگ، كاهش یا عدم‌ علاقه به سرگرمی‌ها و تفریحات پیشین، گوشه‌گیری و كناره‌گیری از اجتماع و افسردگی سراغ شما می‌آید.

غصه‌های خاكستری

دنیا دارد خاكستری می‌شود یعنی سالمندی بنا به آمار بدون شك یكی از مهم‌ترین مشكلات بهداشتی آینده جوامع خواهد بود. در این گروه سنی نیز مشكلات روانشناختی و بخصوص افسردگی از شایع‌ترین مشكلات است.

طبق آمار سازمان جهانی بهداشت 590 میلیون نفر سالمند بالای 60 سال موجود در سال 2000 به 2‌/‌1 بیلیون نفر در سال 2025 می‌رسد كه 70 درصد این افراد در كشورهای در حال توسعه زندگی می‌كنند. نگاهی به پیش‌بینی‌های جمعیتی آینده با روند فعلی رشد جمعیت بیان‌كننده این مطلب است كه تا سال 1399 جمعیت بالای 60 سال ایران 2‌/‌9 درصد از كل جمعیت خواهد بود، شیوع علایم بالینی بارز افسردگی در میان سالمندان ساكن جامعه 8 تا 15 درصد و در میان سالمندان ساكن آسایشگاه‌ها حدود 30 درصد است. شرایطی مثل افسردگی، دمانس و اضطراب روی تصمیم‌گیری در مورد امكان مدیریت بیماری‌های جسمی ‌در منزل، توانایی مراقبت از خود و انجام امور روزانه مؤثر است و به دلیل فشارهای فیزیكی و روانی روی افراد خانواده ممكن است منجر به سپردن افراد به خانه‌های سالمندان و هزینه‌های سنگین مراقبت در این سرویس‌ها ​‌شود.

لذا پرداختن به مشكلات روانی سالمندان از جمله افسردگی به نظر می‌رسد از ضروریات آتی نظام‌های سلامت باشد.

خانواده ضدافسردگی

تحقیقات نشان می‌دهد خانواده و مناسبات موجود در آن به شما كمك می‌كند افسردگی را كنار بزنید.

تحقیقات حاكی از آن است كه زندگی در كنار همسر و مشاركت بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی با افزایش اعتماد به‌نفس و امنیت خاطر همراه بوده و از میزان افسردگی می‌كاهد. لذا بسترسازی فرهنگی برای تشویق افزایش ازدواج‌های سالمندی بخصوص با توجه به این‌كه میزان بیوگی وافسردگی در میان زنان سالمند بیشتر از مردان است، می‌تواند تأثیر به سزایی در پیشگیری از افسردگی داشته باشد.

دانش و خرسندی

شاید باور نكنید، اما سواد یكی از عواملی است كه می‌تواند جلوی افسردگی شما را بگیرد.

یافته‌های پژوهشی حاكی از آن است كه نسبت افسردگی در افراد بی‌سواد نسبت به افراد دارای تحصیلات زیردیپلم یا دیپلم و بالاتر بیشتر بوده است.

از آنجا كه سطح تحصیلات پایین در میان سالمندان می‌تواند منجر به عوارضی گردد كه از عوامل خطر ابتلا به افسردگی در سالمندان است، وجود چنین ارتباطی در این مطالعه وسایر مطالعات چندان بیراه هم هست. عوارضی مثل فرصت‌های شغلی كمتر برای افراد بی‌سواد و پایین‌تر بودن سطح درآمد كه خود می‌تواند منجر به وضعیت سلامت عمومی ‌بدتر شود و امكان مشاركت‌های اجتماعی كمتر كه همه می‌تواند منجر به افزایش خطر افسردگی شود. همچنین سطح تحصیلات پایین در بعضی مطالعات با افزایش خطر ابتلا به اختلالات شناختی همراه است.

مبارزه با افسردگی

دكتر رباب صحاف و همكارانش در نتیجه‌گیری تحقیقی كه در همین خصوص انجام داده‌اند پیشنهاد می‌كنند برنامه‌ریزی جهت افزایش به كارگیری سالمندان و پركردن مفید اوقات فراغت، مناسب‌سازی محیط‌های شهری برای افزایش امكان شركت در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگسازی جهت تقویت دیدگاه‌های مثبت موجود به سالمندان و كاهش دیدگاه‌های منفی بخصوص میان نسل جوان و افزایش ارتباط بین نسل‌ها، فرهنگسازی جهت افزایش ازدواج سالمندان و جلوگیری از افزایش سالمندان تنها و آموزش به سالمندان جهت انجام امور شخصی و حفظ استقلال فردی همه می‌تواند در كاهش بار بیماری افسردگی در سالمندان مؤثر باشد.

در این پژوهش توصیه شده است با توجه به ارتباط فاكتورهایی از قبیل پایین بودن میزان تحصیلات و اشتغال با افسردگی، برنامه‌ریزی جهت ارائه آموزش‌های مناسب به این گروه ازجمله سوادآموزی در حد افزایش توان استفاده از امكانات جدید و مدیریت منابع مالی در حد ضرورت و ارائه آموزش‌های شغلی مناسب سالمندان می‌تواند در كاهش میزان افسردگی مفید واقع گردد.

گفتنی است در برنامه‌ریزی‌ها توجه ویژه به گروه‌های در معرض خطر بیشتر مثل زنان و سالمندان پیر حتما باید مد نظر قرار گیرد.

ناگفته نماند از آنجا كه سالمندان هنوز براساس آموزه‌های فرهنگی و دینی جایگاه نسبتا مناسبی در خانواده‌ها دارند، استفاده از نیروی بالقوه خانواده‌ها در جهت كاهش عوامل خطر افسردگی در سالمندان و همچنین تشخیص و درمان بموقع این اختلال می‌تواند بسیار مفید بوده و نقش مهمی‌ در كاهش بار نهادهای مراقبتی و حمایتی داشته باشد.

شما كه افسرده‌اید

اگر سالمند هستید و حس می‌كنید علائمی ‌كه دربالا ذكر شد در شما هم دیده می‌شود از انزوا دوری كنید و بدانید هرچه از نظر فیزیكی و ذهنی و اجتماعی فعال‌تر باشید، مطمئنا احساس بهتری خواهید داشت‌.

از خانه بیرون بیایید و برای خود یك لباس نو بخرید و به آرایشگاه بروید.

ارتباط شما را شاد نگاه می‌دارد. از كسانی كه دوستشان دارید دعوت كنید تا به دیدنتان بیایند یا با تلفن با آنها در تماس باشید.

هرچقدر می‌توانید در كارهای خیریه مشاركت كنید یا به دیگران كمك كنید. حتی اگر در حد یك راهنمایی كوچك یا بستن یك كادو باشد.

یكی از چیزهایی را كه دوست داشتید بلد باشید، بیاموزید. این كار به شما احساس بهتری خواهد داد.

از طنز و داستان‌ها و نمایش‌های كمدی لذت ببرید. خنده به روحیه شما كمك می‌كند.

در مورد داروهای خود نیز با دكتر مشورت كنید. شاید یكی از آنها عامل افسردگی شما باشد.

ماندانا ملاعلی

دوشنبه 19/4/1391 - 10:13
ایرانگردی
«بش قارداش» مهره مار دارد
قصه اول: «هرگز! هرگز تسلیم نمی‌شویم.» برادرها فریاد زدند و رو گرداندند طرف كوه كه سیماب صبحگاهی از ستیغش داشت آرام آرام پایین می‌آمد.

 

 مغول‌ها به روستا نزدیك شده بودند، اما برادرها تاب تسلیم شدن نداشتند. پس شمشیرها را برداشتند و روان شدند طرف كوه و در شكاف صخره‌ها پنهان شدند و تا مدت‌ها با مغول‌ها جنگیدند تا روزی كه سنگ‌های خاكستری كوه، از خون‌شان رنگین شد.اهالی در غم 5 برادر زار گریستند و ریش سپیدهای ده گفتند نباید بگذاریم برادرها از یاد نسل‌های بعدی بروند و این شد كه نام چشمه‌ای پرآب را در ده‌شان، بش قارداش گذاشتند كه یعنی 5 برادر. قصه دوم: كوه، 5 غار دارد كه از هر كدام چشمه آبی خنك روان است كه چشمه اصلی از پیوستن آنها به هم در بالادست به وجود آمده است و به همین خاطر به آن بش قارداش می‌گویند كه یعنی 5 شكاف سنگی.

پیشنهاد این هفته ما چشمه بش قارداش است و وجه تسمیه‌اش، همین دو قصه‌ای است كه برایتان تعریف كردیم. این‌كه كدام یكی از این قصه‌ها دلیل نامگذاری چشمه هستند، مهم نیست. مهم این است كه پیشنهاد این هفته ما طوری از گردشگرانش دل می‌برد كه انگار مهره مار دارد. آنها كه به بش قارداش می‌روند به هر حال عاشقش می‌شوند، شاید عاشق حوض بزرگش شوند كه چشمه به آن می‌ریزد و وسطش، یك پری دریایی غمگین سرخ در حریم فواره‌ها نشسته است، شاید عاشق چنارهای كهنسالش شوند كه اگر زبان ما را بلد بودند حتما یك دنیا قصه داشتند برای روایت‌كردن، شاید هم طرفدار آبش شوند كه محلی‌ها می‌گویند پرخاصیت است و بیماری‌های گوارشی را شفا می‌دهد. چرا نباید به بش قارداش بروید​ وقتی اطرافش فضایی جنگلی و باصفا دارد، هوایش خنك و مرطوب است و مردمش آنقدر مشتاق آمدن شما هستند كه همه امكانات را برای اقامت‌تان فراهم كرده‌اند؛ از نمازخانه و سرویس‌های بهداشتی گرفته تا استخرهای شنای كودكان و بزرگسالان و مغازه‌های فروش مواد غذایی و اقامتگاه‌هایی برای استراحت.

چشمه بش قارداش حدود 5 كیلومتری جنوب بجنورد در مسیر اسفراین ـ مركز استان خراسان شمالی ـ قرار دارد و برای دیدار آن باید آنقدر در جاده بجنورد ـ اسفراین برانید تا به یك فرعی برسید كه علامتگذاری شده و شما را می‌رساند به پیشنهاد آخر هفته ما.

علی یوشی‌زاده  

دوشنبه 19/4/1391 - 10:11
ازدواج و همسرداری
همدلی و همكاری در خانواده
بیا همكار هم، غمخوار هم باشیم
خانه گرم و صمیمی‌است و وقتی از سركار بر می‌گردید می‌بینید كه همه چیز سر جای خودش است. بچه‌ها وسایلشان را پرت و پلا نكرده‌اند و همسرتان ظرف‌های صبحانه را شسته و رفته است. جوراب كثیفی پشت درها قایم نشده است و زیر مبل‌ها بقایای استكان‌های چای و پوست تخمه و اسباب‌بازی‌های خرد و ریز دیده نمی‌شود.

 

همه چیز برق می‌زند. همه چیز آرام است و شما كلی خوشحالید كه ناگهان با صدای جیغی از خواب می‌پرید.

این دختر كوچك شماست كه پایش را گذاشته روی ماشین اسباب بازی برادرش و 4 متر سر خورده است و حالا دارد گریه می‌كند.

همه چیز برعكس رویای شیرینی است كه دیده‌اید. خواب بعدازظهر كافی است. باید برخیزید و یك‌تنه همه این به‌هم‌ریختگی را سرو سامان بدهید.

البته دلتان می‌خواست همه آن اتفاق‌هایی كه توی خواب دیدید بیفتد.

همسرتان ظرف بشوید، آشغال‌ها را بیرون ببرد و در كارهای خانه كمك كند، بدون این‌كه مدام به او غر بزنید.

بچه‌ها هم كارهایشان را خودشان انجام بدهند و شما این همه سختی نكشید.

اما واقعیت این است كه خواستن كمك از مردان در خانه خوب جواب نمی‌دهد. شاید خود شما هم در مقابل درخواست كار همین عكس‌العمل را نشان دهید.

من همه كاره‌ام

آقای خانه فكر می‌كند در خانه همه‌كاره است و دوست ندارد به او امر و نهی شود.

شما دارید افكار محمود ـ س 40 ساله را می‌شنوید. او فكر می‌كند هر بار كه زنش به او می‌گوید فلان كار را بكن، رییس‌بازی در آورده است.

محمود می‌گوید: آقای خانه كه نباید كار كند. باید بنشیند و پذیرایی شود. البته نه این‌كه كار نكند. اگر دلش خواست باید كار كند. من همیشه به امرو نهی‌های زنم جواب معكوس می‌دهم.

او صاحب 2 پسر است كه خوب است بدانید خانزاده‌هایش هم به خان بزرگ نگاه می‌كنند و همان كار را تكرار می‌كنند. می‌ریزند، می‌پاشند و می‌نشینند تا پذیرایی شوند.

حرف‌های روشن

عزیزم من دوست دارم كارهایم سبك‌تر شود. واقعا خسته می‌شوم. تو می‌توانی كارهای خانه را طوری مدیریت و تقسیم كنی كه به من فشار كمتری بیاید؟

نرگس می‌گوید: اینها كلمات جادویی بود كه وقتی بر زبانم جاری شد احمد نرم شد و گفت: عزیزم من انتظار ندارم همه كارها را خودت انجام بدهی.

شستن ظرف‌های شام با من، خرید كلا با من، جاروی خانه با مهناز دخترمان، جمع‌كردن و پهن‌كردن سفره و شستن ظرف‌های وعده‌های دیگر غذا هم با مهناز.

كارهای سنگین مثل شستن در و دیوار و پنجره و جابه جاكردن مبل و چیزهای دیگر را هم ماهی یك بار كارگر می‌آوریم.

شام پختن و كارهای دیگر هم با تو اما هر وقت خسته شدی حتما به من بگو.

نرگس ادامه می‌دهد وقتی حرف به اینجا رسید گفتم: فقط می‌خواهم هرچیزی را از هرجا كه بر​می‌دارید دقیقا سر جای خودش بگذارید، همین و از كمك بزرگی كه كردی بسیار ممنون هستم.

بعد از آن همه چیز ایده‌آل نبود گاهی مهناز و گاهی همسرم از كار طفره می‌رفتند، اما كم‌كم همه چیز درست شد و هردو حتی بیش از مسوولیت‌هایی كه پذیرفته بودند انجام می‌دادند تا همه خوشحال باشیم و هیچ‌كس خسته نشود.

سعی كنید انتظار خود را به همسرتان بگویید، اما نه دقیقا زمانی كه می‌خواهید اجرا شود. بلكه زمانی كه كاری نیست. این كار سبب می‌شود او فكر نكند دارید به او امر و نهی می‌كنید.

تقسیم كار عادلانه را به خودش بسپارید و اگر عدالت را رعایت نكرد بخواهید تا یك هفته در میان وظایف تغییر كند.

سعی نكنید با سركوفت‌زدن یا سرزنش‌كردن شریك ‌زندگی‌تان او را مجبور به كمك‌كردن كنید، به جای آن خیلی واضح و روشن خواسته خود را برای او بیان كنید. وقتی می‌بینید كاری از او ساخته نیست فكر دیگری كنید.

نسترن می‌گوید: همسر من عادت دارد وقتی فوتبال پخش می‌شود تخمه بشكند و به شعاع یك متر پوست آن را پرت و پلا كند.

من از او خواستم آشغال‌ها را توی بشقاب بریزید، اما نشد. بازهم حواس او به فوتبال بود و دستش آشغال‌ها را هر جا می‌ریخت.

بعد از آن تصمیم گرفتم هنگام فوتبال پخش‌كردن از تلویزیون روی فرش را كاملا با روفرشی بپوشانم. این كار مشكل را حل كرد. بخصوص كه همسرم از این ابتكار من خوشحال شد و با بی‌قیدی بیشتری توانست آشغال بریزد و بعد از فوتبال هم كل آن پوست‌ها را در سطل آشغال بتكاند.

برنامه‌ای برای همكاری

هرچیزی با برنامه بهتر پیش می‌رود. بنابراین همه خانواده یك روز بنشینید و كل كارها و زمان دوره‌ای انجام آن را بنویسید و آن را تقسیم كنید. سعی كنید تقسیم‌بندی عادلانه و همچنین طبق علایق و توانایی‌ها باشد.

وقتی كار تقسیم شد سهم هر كس را روی یك برگه بنویسید و دوره تكرار هر فعالیت را كنارش مشخص كنید. مثلا​ خرید هفتگی، آشپزی روزانه، كفشویی هفتگی، سرویس بهداشتی روزانه و... .

سعی نكنید اهل خانه را وادارید با ریتم شما كار كنند یا همان‌طور كه خودتان كار می‌كنید آنها هم عمل كنند. در غیر این صورت نیروهای كمكی را از دست می‌دهید.

تحقیقات نشان می‌دهد كه هرچه مشاركت همسران در خانه و تقسیم وظایف بیشتر و آگاهانه‌تر باشد احساس رضایت بیشتری هم از ازدواج و زندگی مشترك‌شان خواهند داشت.

بنابراین اگر می‌خواهید همسرتان مثل شما كد بانو باشد باید بگویم انتظار زیادی دارید. او را تشویق كنید و خودتان هم كمی‌ توقعات كمالگرایانه خود را كاهش دهید. اگر شما دایم بالای سر او و دیگران بایستید و بگویید كاری را چطور انجام دهند و بعد هم آن را از دستشان بگیرید و خودتان به شیوه درست! آن را انجام دهید همسرتان هرگز سهم خودش در كار منزل را به عهده نمی‌گیرد.

همسرتان هرچه بیشتر احساس كند كه متوجه كوشش و زحمات او هستید و او را تحسین می‌كنید بیشتر كمك خواهد كرد.

و حرف آخر این‌كه اگر می‌خواهید كارهای خانه خیلی زود شما را از پا در نیاورد برای خود قلمرو تعیین نكنید. اگر همه باید كار كنند پس كار خانه و البته قلمرو مال همه است.

كمی ‌از احساس تسلط خود كم كنید و دیگران را بی‌كفایت فرض نكنید. امروز بیشتر مردان دوره‌ زندگی مجردی را تجربه كرده‌اند و البته برخلاف تصور برخی خانم‌ها از شلختگی از پا در نیامده‌اند. پس آقایان را به قلمرو خود دعوت كنید و آنها را در این حیطه نیز شریك بدانید تا نتیجه بهتری بگیرید.

زهره زیارتی

دوشنبه 19/4/1391 - 10:11
بهداشت روانی
رسیدن به آرامش با آهنگ‌های ملایم
امروزه فشارهای روحی و خستگی ناشی از كار و زندگی در خانواده‌ها به یك معضل جدی تبدیل شده است. خستگی و استرس تا جایی آثار مخرب خود را نشان می‌دهد كه می‌تواند عوارض جسمی ناگواری بر جای گذاشته و غیرقابل جبران باشد. فردی كه بر اثر فشار‌های عصبی خسته می‌شود، اعتماد به نفس پایینی دارد و اغلب گرفتار افسردگی است. بنابر نظر روان​شناسان یكی از راه‌های رسیدن به آرامش استفاده از موزیك با ریتم ملایم است. روان‌شناسی اصوات نشان داده است​ زمانی كه اصوات ملایم و یكنواخت تكرار شود، تاثیر آرام‌كننده‌ای بر فعالیت مغزی افراد می‌گذارد.

 

به عنوان مثال، تاثیر شعرهای كوتاهی را كه به عنوان لالایی از زبان مادر به گوش نوزاد می‌رسد در نظر بگیرید كه چگونه سبب شل‌شدن عضلات كودك شده و او را به خواب عضلانی و سپس خواب مغزی هدایت می‌كند، یا ریتم یكنواخت یك سخنرانی چطور افراد را به بی‌حسی فكری می‌كشاند و زمینه خواب یا دست‌كم كرختی عضلانی او را فراهم می‌كند. اگر شما زمانی را كه كنار دریا به صدای امواج یا در دشت و صحرا به صدای پیچش باد در لابه‌لای علفزار گوش می‌دادید، به خاطر آورید و احساس خود را درآن لحظه بررسی كنید، می‌توانید تاثیر روانی اصوات را بر میزان آرامش و استراحت عضلانی و روحی خود دریابید.

خوب است بدانید موسیقی ملایم دارای ارتعاشات خاصی است كه با تحریك سلول‌های عصبی، احساسات فرد را تقویت كرده و با تاثیر شگفت‌آور خود، افراد را از چنگال استرس، اضطراب، افسردگی، انزوا و بسیاری از آزردگی‌های عصبی نجات می‌دهد.

بر این اساس، بهتر است بعد از یك روز كاری سخت و طاقت‌فرسا در اتاقی استراحت كنید كه كمترین میزان صدا را دارد. آن​گاه از نوعی موسیقی ملایم كه ریتم یكنواختی دارد استفاده كنید.

ـ اگر نمی‌خواهید استراحت شما به خواب منتهی شود، بهتر است آهنگ بدون كلام استفاده كنید.

ـ اگر خستگی عصبی دارید، از اصواتی استفاده كنید كه ضمن یكنواختی، ریتم شادی‌بخش داشته، اما تحریك‌كننده نباشد و اجازه دهد عضلات شما كاملا راحت و شل باشند.

ـ اگر خستگی فیزیكی دارید، هرگونه صوتی كه با ریتم ملایم ایجاد شده باشد، مناسب خواهد بود.

ـ اگر خستگی شما به دنبال احساس بی‌هدف‌بودن زندگی و فعالیت‌های روزانه ایجاد شده است موزیك‌های با ریتم متوسط را انتخاب كنید تا در همان حال كه به اعصاب شما آرامش می‌دهد، امید را در شما زنده كند.

ـ اگر خستگی‌تان به دلیل تنفر از دیگران یا فرد خاصی است از آهنگی استفاده كنید كه شما را به دنیای دوست‌داشتنی و رویایی خودتان نزدیك كند. در این شرایط ناخودآگاه به شما القا می‌شود كه می‌توانید دنیای خاص خود را دوست داشته باشید و وجود شخص مورد نظر نمی‌تواند آسیب جدی به دنیای دوست‌داشتنی شما بزند.

ـ‌ اگر دچار سردرگمی عاطفی یا عقیدتی هستید، به آوای قرآن یا اصوات مذهبی گوش دهید تا اعصابتان آرام و باور به هدفداری حیات در شما بارور شود.

ـ اگر از بیماری جسمی رنج می‌برید و از مزمن‌شدن آن خسته شده‌اید، می‌توانید از موسیقی كلامی كه امید را در شما زنده كند، استفاده كنید.

ـ اگر هم در طبیعت بودید و نیاز به موسیقی پیدا كردید، نغمه پرندگان، صدای جویبار و آبشار، امواج دریا و حتی ریزش قطره‌های باران بهترین موسیقی طبیعی جاری برای تقویت آرامش شما خواهد بود.

اگر در انتخاب و تهیه اصوات، آگاهانه اقدام كنید از اثرات معجزه‌آسای آن لذت خواهید برد، اما به یاد داشته باشید موزیك‌های تند با ریتم غیریكنواخت مانند جاز می‌تواند به میزان جرایم، تصادفات، مشكلات روحی و اعمال و امیال جنسی غیراخلاقی بیفزاید. این‌گونه اصوات نه‌تنها بیقراری فرد را تشدید می‌كند بلكه تكرار این عمل آثار روانی تحریك‌كننده و بیماری​زایی را روی فرد بر جای خواهد گذاشت.

فاخره بهبهانی  

دوشنبه 19/4/1391 - 10:11
بهداشت روانی
شادابی با ورزش روزانه خانوادگی
فواید نرمش روزانه بر كسی پوشیده نیست، اما كمتر كسی به خود زحمت می‌دهد و برای بهره‌مندی از این فواید جسمی و روانی برنامه‌ریزی می‌كند و دست به اقدام می‌زند.

 

برخی میانسالان و سالمندان هنگامی كه به نرمش روزانه تشویق می‌شوند، آن را با ورزش حرفه‌ای اشتباه می‌گیرند و ممكن است به این نتیجه برسند كه دیگر به قول معروف این كارها از آنان گذشته و دیگر توان كافی برای تحرك بدنی ندارند؛ شاید هم گمان كنند ورزش و فعالیت جسمی برای جوان‌ترهاست و دیگر بدن آنان برای این جور كارها جواب نمی‌دهد.

مشغله‌كاری، نداشتن وقت، كمبود خواب روزانه، داشتن كارهای عقب‌افتاده كه اگر فرصتی برای ورزش یافت شود، پرداختن به آنها واجب‌تر است، بیماری‌ها و عوارض جسمی مختلف، نداشتن امكانات و... بهانه‌های رایج پیر و جوان برای ورزش نكردن است. با این حال، اختصاص چند دقیقه در روز برای ورزش كردن كار دشواری نیست و باید پذیرفت اگر اراده‌ای برای ورزش و تحرك بدنی باشد، هم وقت آن یافت می‌شود و هم این موانع واقعی یا توهمی كنار خواهند رفت. هر فردی با هر شرایط بدنی و كاری می‌تواند فرصتی از شبانه‌روز را به نرمش اختصاص دهد و زندگی سالمی برای حال و آینده خود رقم بزند.

تحرك علیه بیماری

كاهش استرس،‌ بهبود فعالیت اندام‌های حیاتی بدن نظیر قلب، ریه و كبد جلوگیری از یبوست و مشكلات گوارشی، كاهش اضافه وزن، افزایش جذب ویتامین‌ها و املاح از طریق بهبود سوخت و ساز بدن، افزایش انرژی و قدرت تمركز ذهنی، بهبود كارایی سیستم ایمنی بدن و كاهش ابتلا به بیماری‌هایی نظیر سردرد و سرماخوردگی مهم‌ترین نتایج نرمش روزانه هستند و جالب این كه تحرك بدنی مستمر از عوارض شایع دنیای مدرن و زندگی در شهرها جلوگیری می‌كند. تاثیر مستقیم نرمش روزانه در كاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع دوم، كلسترول بد خون، فشار خون، پوكی استخوان، ورم مفاصل و تحلیل حجم عضلات بر اثر افزایش سن نیز اثبات شده است. نكته دیگر این كه نرمش روزانه از طریق بهبود دفع ضایعات و افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن از تاثیر سمومی كه از هوای آلوده وارد ریه‌ها و اندام‌ها می‌شود، می‌كاهد. تحرك مرتب روزانه در كاهش وزن نیز ضرورتی كلیدی است و رژیم‌های لاغری كه با تحرك بدنی كافی همراه نباشند، احتمال موفقیت كمتری دارند. بنا به تحقیقات، یك ساعت نرمش روزانه ژن چاقی را در نوجوانان خنثی می‌كند و در ​این​باره میان دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد. نرمش‌های استقامتی برای مثال پیاده‌روی به مدت طولانی سوزاندن چربی‌های اضافی بدن تا 48 ساعت پس از پایان نرمش را در پی دارند.

 

سلامتی بدون امكانات

نرمش روزانه را سخت نگیرید. كافی است روزی 20 دقیقه در هر زمانی كه برایتان امكان‌پذیر است، حركات ساده نرمشی انجام دهید. فقط هنگام گرسنگی یا احساس كاهش قند خون، پیش از خوردن صبحانه و بلافاصله پس از وعده‌های اصلی غذایی، زمان مناسبی برای ورزش نیستند. زمان نرمش می‌تواند در هر ساعتی از شبانه‌روز و حتی نیم ساعت پیش از خواب شبانه باشد. به هیچ وسیله یا تجهیزاتی نیز احتیاج نیست. در خانه به آرامی حركات نرمشی ـ كششی انجام دهید و همین كه مقداری عرق كنید و تندتر نفس بكشید، نرمش روزانه تكمیل شده است. به بدنتان فشار نیاورید و اگر مشكل فیزیكی یا بیماری خاصی دارید، آن را در نظر بگیرید. نرمش روزانه پس از مدتی به یك علاقه و عادت تبدیل می‌شود و دلتان می‌خواهد به مدت طولانی‌تر و با انجام حركات نرمشی متنوع‌تر باشد. پیش از شروع نرمش به مدت 5 دقیقه بدنتان را گرم كنید و پس از پایان نرمش نیز این كار را تكرار كنید تا اسیدلاكتیك تولید شده در عضلات به آرامی دفع شود و به گرفتگی ماهیچه‌ها دچار نشوید.

در صورت امكان، پیاده‌روی و نرمش در پارك و فضای آزاد را به برنامه نرمش روزانه اضافه كنید. در خانه لباس راحت بپوشید و برای نرمش بیرون از خانه نیز لباس ورزشی و بویژه كفش ورزشی مناسب و استاندارد تهیه كنید. فشار آوردن به بدن در نخستین روزهای انجام نرمش یكی از عوامل دلسرد شدن افراد میانسال از پرداختن به نرمش روزانه است. افرادی كه سال‌های طولانی با نرمش بیگانه بوده‌اند، باید نرمش روزانه را با حركات ساده و به مدت كمتری انجام دهند تا بدنشان بتدریج توانایی نرمش‌های سخت‌تر را كسب كند. طناب زدن، تند راه رفتن روی تردمیل، درجا زدن و... نیز ممكن است برای بسیاری، ورزش‌های دشوار محسوب شود و نباید نرمش روزانه را در ابتدا با چنین حركاتی شروع كرد. استفاده از مواد حاوی قند پیش از نرمش و نوشیدن آب به مقدار كافی پس از نرمش ضروری است. اگر اضافه وزن دارید و نرمش روزانه، اشتهای شما را افزایش داده است، نگران نباشید. تحرك بدنی مرتب در قالب حركات ورزشی به مدت چند ماه با افزایش وزن همراه است ولی پس از آن با افزایش سوخت و ساز بدن چربی‌های اضافی از بین می‌رود و به تناسب وزن و اندام می‌رسید. مبتلایان به دیابت باید با توجه به شرایط بدنی خود، نرمش‌های سبك‌تری انجام دهند. بیماران قلبی كه تحرك برای آنان منع شده است، باید به انجام حركات كششی به صورت آهسته و آرام اكتفا كنند.

باز هم تاكید می‌شود كه برای انجام نرمش روزانه منتظر چیزی نباشید. می‌توان در اتاق، سالن پذیرایی، بالكن، حیاط یا حتی پاركینگ خانه به نرمش پرداخت و این كار به هیچ تجهیزات و امكاناتی حتی لباس ورزشی نیاز ندارد. پس از مدتی كه به نرمش روزانه بپردازید، تاثیر شگرف آن بر زندگی، سلامت جسمی و روحیه خود را كاملا درك خواهید كرد.

امین رحیمی


دوشنبه 19/4/1391 - 10:10
ازدواج و همسرداری
چگونه شکست‌ها و ناملایمات زندگی را به فرصت تبدیل کنیم؟
عبور از پل‌های تَرَ ک‌خورده زندگی
شاید شما یک خانم شاغل هستید که در برنامه‌ریزی برای هماهنگی کارهای بیرون از منزل و تربیت فرزندان موفق نشده باشید یا یک جوان که در انتخاب همسر آینده‌اش بخت با او یار نبوده و این روزها بدجوری احساس شکست می‌کنید.

 

و شاید شما یک کارمند هستید که این روزها از این‌که موفق نشده‌اید یک موقعیت شغلی بالاتر را کسب کنید حسابی خشمگین هستید، یا یک دانش‌آموز باشید که در امتحاناتتان نمره خوبی را کسب نکرده‌اید. تقریبا همه ما در زندگی روزهای شکست را تجربه کرده‌ایم. شاید بارها با افرادی رو‌به‌رو شده‌اید که هنگام برخورد با مشکلات نه‌تنها احساس ضعف نمی‌کنند، بلکه طوری وانمود می‌کنند که شما موقعیت‌های بد آنها را حمل بر​ناکامی نمی‌کنید. کار سختی نیست. شما هم می‌توانید با آموختن مهارت‌های رویارویی با شکست، توانایی آنها را در خودتان ایجاد کنید. تنها کافی است نکات ریزی را هنگام رویارویی با ناکامی‌ها رعایت کنید.

به طور کلی واژه شکست زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که شما در جریان رسیدن به اهدافتان با مانعی برخورد کنید. این پیشامد معمولا واکنش‌های متفاوتی را در افراد ایجاد می‌کند، اما اگر می‌خواهید دیگر طعم تلخ شکست را تجربه نکنید، برای گام اول باید دیدگاهتان را در مورد این بخش جدانشدنی از زندگی تغییر دهید. برای شروع باید این تصور که شکست در مقابل پیروزی معنا می‌شود را فراموش کنید. واقعیت این است که شکست می‌تواند مقدمه‌ای برای موفقیت‌ها باشد. و تا راه هتای نادرست را از طریق آزمون و خطا شناسایی نکنید پیروز نخواهید شد.

دکتر محسن سماوات، روان‌شناس در این‌باره می‌گوید‌: شکست‌ها به شما کمک می‌کند ​نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنید و نسبت به استعداد‌هایتان آگاه‌تر شوید. اگر بارها در کاری دچار شکست شدید بدان معنا نیست که انسان ضعیف و بی‌استعدادی هستید، بلکه به این معناست که توانسته‌اید یکی از چند راهی که صحیح نیستند را شناسایی کنید و دیگر آنها را تکرار نکنید. این فرآیند به تنهایی یک موفقیت بزرگ محسوب می‌شود.

وی می‌افزاید: چشیدن طعم شکست در زندگی همیشه هم نتایج منفی به همراه ندارد. اگر افراد بیاموزند باید از شکست‌هایشان درس بگیرند، چه‌بسا همین ناکامی‌ها عامل محرکی برای رسیدن به اهداف‌، در تلاش‌های آینده باشد. برای این کار مانند یک غریبه و شخص سوم عملکردتان را مورد بازبینی قرار دهید و در مورد آن، قضاوت و سپس نتیجه‌گیری و در نهایت سعی كنید اشتباهاتتان را تکرار نکنید.

این روان‌شناس تاکید می‌کند:​ بکوشید تصورات منفی‌تان را در مورد این‌که شکست خوردن یک امر منفی در زندگی است، تغییر دهید.

یک مانع طبیعی

دلسرد شدن و بی‌انگیزگی یکی از شایع‌ترین مشکلاتی است که ممکن است شما هنگام برخورد با مشکلات با آن رو‌به‌رو شوید. زمانی که این احساسات به سراغ شما می‌آید، باعث می‌شود دست از کار بکشید و با این تفکر که شما انسان توانمندی نیستید، اعتماد به نفس‌تان را از دست دهید.

این مساله زمانی تشدید می‌شود که شما از بیان شکست‌هایتان می‌ترسید یا سعی می‌کنید آنها را از دیگران پنهان کنید. همجوار بودن با افرادی که از ترس این‌که مبادا شکست بخورند از بسیاری فعالیت‌ها خودداری می‌کنند هم می‌تواند مزید بر علت شود، چراکه این افراد نه‌تنها توانایی پذیرش شکست‌های خودشان را ندارند، بلکه در آرام کردن دیگران هنگام شکست و تقویت روحیه آنها نیز نمی‌توانند نقش مثبتی داشته باشند.

دکتر سماوات با بیان این مطلب می‌گوید: از دیگر مشکلاتی که هنگام بروز شکست‌ها افراد با آن روبه ‌رو می‌شوند، این است که آنها از آن به بعد نسبت به مسایل جدید بدبین می‌شوند و به همین سبب بسیاری از فرصت‌های خوب را در آینده از دست می‌دهند.

با شکست‌هایمان چگونه برخورد کنیم؟

ممکن است هر بار که در راه رسیدن به اهدافتان با شکست رو‌به‌رو می‌شوید با خودتان فکر کنید همه چیز به پایان رسیده و هیچ اتفاقی از این جریان بدتر و دردآورتر نیست.

البته این تنها شما نیستید که دچار چنین احساس ناامیدی می‌شوید. واقعیت این است که تقریبا همه افراد در لحظات اولیه بعد از آگاهی نسبت به شکست‌شان، با چنین افکاری دست و پنچه نرم می‌کنند.

اما حتما این مساله را هم تجربه کرده‌اید که بعد از این‌که مدتی از وقوع ماجرا می‌گذرد، این احساسات در شما کاهش می‌یابد و كم‌كم رو به فراموشی می‌رود و در نهایت زمانی که بعد از مدت‌ها به گذشته نگاه می‌کنید، ممکن است با خودتان فکر کنید موضوعی که موجب شکست شما شده آنقدرها هم بزرگ و بااهمیت نبوده است. حتی ممکن است عکس‌العمل شما در گذشته موجب خنده خودتان در زمان حاضر شود. این فرآیند تقریبا​ همیشگی است.

به گفته دکتر سماوات اگر می‌خواهید در برخورد با ناکامی‌هایتان آسیب کمتری ببینید بهتر است همان ابتدا با مشکل پیش‌آمده چنین برخوردی داشته باشید. یعنی پیش خودتان تصور کنید در آینده چه واکنشی خواهید داشت و آیا نحوه رفتار و اهمیت دادن امروز شما منطقی است یا خیر.

توصیه‌های کاربردی

کار گروهی را فراموش نکنید. یکی از فواید کار گروهی این است که احساس تاثر ناشی از شکست را در افراد تعدیل می‌کند. جریان از این قرار است که وقتی شما با دیگران همکاری می‌کنید و در نهایت موفقیت نصیب شما نمی‌شود، خودتان را به تنهایی مقصر نمی‌شمارید. به عبارت دیگر احساس شکست بین اعضای گروه تقسیم می‌شود و به این ترتیب سهم هر کس از این احساس نامطلوب، کاهش می‌یابد. ضمن آن که وقتی شما با یک گروه همکاری می‌کنید به دلیل وجود کمک افراد متعدد، احتمال شکست شما به خودی خود کمتر می‌شود.

اگر واقع‌بینانه به مشکلات نگاه کنید، می‌بینید درست به همان اندازه که می‌توانید دیگران را به عنوان مقصر شناسایی کنید، خودتان هم به نوعی در وقوع مشكلات​ دخیل هستید

از جمله عوامل دیگری که برخورد با شکست‌ها را در شما تسهیل می‌کند، این است که حتی نسبت به ناکامی‌هایتان هم خوشبین باشید. برای مثال اگر در رسیدن به یک موقعیت شغلی بالا موفق نشده‌اید، با خودتان فکر کنید شاید در نرسیدن به این موقعیت در حال حاضر خیری وجود داشته است، اما این بدان معنا نیست که از این به بعد دست از تلاش و کوشش بکشید، بلکه باید با تجدید روحیه خودتان با انرژی بیشتری به سمت هدف‌هایتان حرکت کنید.

سعی کنید پیش از هر کاری اهداف متعالی برای خودتان در نظر بگیرید که اگر حتی به صورت ظاهری هم نتوانستید به آنها برسید، اما در باطن احساس رضایت داشته باشید. برای مثال شاید شما در کمک کردن به همه انسان‌های نیازمند اطرافتان موفق نباشید، اما در واقع این احساس آرامش درونی که در شما به سبب این‌گونه کارهای نیکو ایجاد می‌شود، می‌تواند از هر موفقیتی برای شما ارزشمندتر باشد.

درست است که شما هنگام شکست‌ها دوست دارید مقصر اصلی را شناسایی و با انداختن مسوولیت کارهایتان به گردن او خودتان را تبریه کنید، اما واقعیت این است که این شیوه نه‌تنها دردی از شما درمان نمی‌کند، بلکه می‌تواند در آینده زمینه‌ساز مشکلات بعدی باشد.

دکتر گوهر ستوده، رفتارشناس و عضو هیات علمی دانشگاه در این‌باره می‌گوید: یکی از این مشکلات این است که بعد از مدتی اطرافیانتان از این شیوه‌ای که پیش گرفته‌اید خسته می‌شوند و دیگر هنگام سختی‌ها و مشکلات به یاری شما نمی‌آیند. ضمن آن که در این شرایط دیگران ترجیح می‌دهند به جای آن که با شما همفکری کنند و راه‌حل‌هایی را پیشنهاد دهند از شما دوری كنند.

دلیل این اتفاق این است که آنها می‌دانند اگر راه‌حل‌های پیشنهادی‌شان با شکست رو‌به‌رو شود، شما آنها را به مقصر می‌شناسید.

وی تاکید می‌کند: باید کمی انصاف به خرج دهید. حتی اگر دیگران کاری را به شما تحمیل کنند در نهایت این شما هستید که با پذیرش این تحمیل به وقوع مشکلات دامن زده‌اید و باید مسوولیت کارهایتان را بپذیرید.

اگر واقع‌بینانه به مشکلات نگاه کنید، می‌بینید درست به همان اندازه که می‌توانید دیگران را به عنوان مقصر شناسایی کنید، خودتان هم به نوعی در وقوع مشكلات​ دخیل هستید. برای آن که پذیرش شکست‌ها برایتان آسان‌تر باشد باید انتظاراتتان را پایین بیاورید.

دکتر ستوده می‌افزاید: این‌که از خودتان توقع داشته باشید بهترین باشید و همیشه بهترین‌ها را برای خودتان فراهم کنید، خواسته خوبی است و شرایط پیشرفت شما را فراهم می‌کند، اما فراموش نکنید همواره مشکلات زیادی سر راه شما قرار دارد که اجازه نمی‌دهد به راحتی به مقاصدتان دست پیدا کنید. البته همیشه نوک پیکان به سمت شما نیست و بسیاری از این عوامل بازدارنده، جنبه بیرونی دارد. برای مثال عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گاهی به صورت موانعی درمی‌آید که شما چندان هم در ایجاد آنها نقشی ندارید. در این حالت بهتر است قبل از این‌که کاری را شروع کنید تمام این عوامل را در نظر بگیرید. حتی با خودتان تصور کنید در صورتی که با شکست رو‌به‌رو شدید باید چه عکس‌العملی داشته باشید. این کار باعث می‌شود در صورت بروز ناکامی چندان دچار سرخوردگی نشوید و توان ادامه مسیر را داشته باشید.

وی تاکید می‌کند: اگر عادت دارید در صورت بروز مشکلات و ناکامی خودتان را سرزنش کنید، هرچه سریع‌تر این کار را ترک کنید. چراکه این شیوه برخورد باعث می‌شود بتدریج تصویری منفی و ضعیف از خودتان بسازید.

جامعه‌شناسان معتقدند در ساخت شخصیت یک فرد عوامل گوناگونی دخیل است. یکی از این عوامل تصوری است که هر فرد به دلایل مختلفی برای خودش می‌سازد. این تصویر بتدریج در او نهادینه می‌شود و در نهایت کار به جایی می‌رسد که این شخصیت ساخته شده برای دیگران هم تثبیت می‌شود و برای همیشه باقی می‌ماند.

چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم؟

عوامل مختلفی وجود دارد که باعث می‌شود شما از این‌که دچار شکست شوید، مدام ترس داشته باشید و بتدریج به یک فرد محافظه‌کار تبدیل شوید. خانواده، دوستان، همکاران یا موقعیت شغلی متزلزل هر کدام می‌تواند در ایجاد این حالت در شما تاثیرگذار باشد. اگر شما هم با این مشکل دست به گریبان هستید، می‌توانید براحتی با آموختن چند مهارت آن را از بین​ببرید.

دکتر ستوده در این‌باره می‌گوید: یکی از روش‌هایی که برای شروع می‌تواند به شما کمک کند، این است که هدف‌های کوچک و امکان‌پذیری را برای خودتان انتخاب کنید. شما با هر بار تحقق آرزوها و خواسته‌هایتان اعتماد به نفس فوق‌العاده‌ای را کسب می‌کنید که شما را برای برداشتن گام‌های بلند‌تر آماده می‌کند. ضمن آن که این تصور را در اطرافیان‌تان ایجاد می‌کند که شما فردی مصمم هستید که کمتر دچار اشتباه و شکست می‌شوید. این تصور مثبت کم‌کم به شما منتقل شده و در نهایت نهادینه می‌شود.

وی می‌افزاید: برای مثال اگر شما فردی هستید که از سخنرانی کردن در جمع هراس دارید، اما به دلیل شرایط کاری و اجتماعی خود مجبور به این کار هستید، بهتر است این کار را از جمع‌های خانوادگی شروع کنید. این فضا اضطراب کمتری را به شما وارد می‌کند و امکان موفقیت شما را افزایش می‌دهد. پس از مدتی که در این زمینه تجربه کسب کردید صحبت کردن در جمع‌های رسمی‌تر برای شما به کاری آسان تبدیل می‌شود. به عبارت دیگر شما با این کار بتدریج شجاعت‌تان را افزایش می‌دهید و ترس‌تان را کنار می‌گذارید.

دکتر ستوده توصیه می‌کند‌: در مرحله بعدی قلم و کاغذ را بردارید و انگیزه‌هایتان را در آن یادداشت کنید.

این کار به شما کمک زیادی می‌کند ​خودتان را ترغیب کنید تا وارد عمل شوید.

ممکن است دلیل شما برای ترس از شکست خوردن این باشد که شما به اندازه کافی برای جنبه مثبت ماجرا، یعنی موفقیت انگیزه ندارید. مرور کردن مزایایی که شما با موفقیت در کارهایتان کسب می‌کنید می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند.

هراس طرد شدن از طرف دیگران هم یکی از دلایل اساسی برای ترس از شکست است. ممکن است شما با این تصور که در صورت ناکامی وجهه مثبت‌تان را از دست می‌دهید تمایلی برای درگیر شدن در کارهای پرخطر از خودتان نشان ندهید، اما فراموش نکنید که در صورت ادامه پیدا کردن این شرایط دیگران باز هم شما را به عنوان فردی منفعل خواهند شناخت.

وی می‌گوید: اگر واقعا برای انجام کاری انگیزه دارید و دوست دارید آن را انجام دهید بهتر است نقش دیگران را در تاثیر‌گذاری در این بخش از زندگی‌تان کاهش دهید. درست است که دیگران و نظرات آنها در زندگی هر فردی نقش مهمی دارند، اما این تاثیر نباید به گونه‌ای پیش برود که کم‌کم تبدیل به یک مانع شود.

وی می‌افزاید: اگر فرد محافظه‌کاری هستید سعی کنید دوستانی انتخاب کنید که اهل کسب تجربه‌های جدید باشند، به این ترتیب بتدریج شما هم برای این‌گونه موقعیت‌ها آمادگی بیشتری پیدا می‌کنید.

خاطرات تلخ را فراموش کنید

دلیل دیگری که ممکن است باعث شود شما از شکست خوردن ترس داشته باشید، این است که شما بیشتر در گذشته و با خاطرات‌تان زندگی می‌کنید. در واقع هر بار که شما تصمیم می‌گیرید خودتان را وارد کارهای جدیدی بکنید گذشته، همچون مجموعه‌ای از خاطرات ناگوار و ناکامی‌ها پیش چشمان‌تان قد علم می‌کند و ناخودآگاه شما را دچار ترس می‌نماید. همان مقدار که زندگی در گذشته می‌تواند خطرناک باشد به همان نسبت سیر کردن در آینده هم نتایج مثبتی نخواهد داشت.

به گفته دکتر ستوده، برنامه‌ریزی برای آینده با فراموش کردن حال تفاوت دارد. هنگامی که شما وقت زیادی را در فکر کردن به آینده می‌گذرانید، پس مدتی دچار شک و تردید می‌شوید و به اشتباه تصور می‌کنید​ ممکن است به دلایل گوناگونی شکست بخورید.

برای غلبه بر ترس از شکست می‌توانید تا جایی که ممکن است ترس‌هایتان را کوچک بشمارید. برای مثال یک لحظه زمان شکست را تصور کنید و با خودتان فکر کنید این‌که دچار ناکامی شوید براستی تا چه حد برای شما تبعات منفی خواهد داشت. گاهی دلیل این‌که شکست‌ها برای شما اهمیت زیادی پیدا می‌کنند این است که شما بیش از اندازه به آنها عرصه برای خودنمایی می‌دهید و مسایل را بزرگ می‌کنید. شاید اگر کمی دیدگاه‌هایتان را اصلاح کنید، ترس‌هایتان هم از بین برود.

این رفتارشناس می‌گوید: با خودتان مهربان باشید و جملات منفی را هرگز به زبان نیاورید. اگر عادت کرده‌اید که جملاتی مانند «من همیشه بدشانس هستم» یا «من توانایی این کار را ندارم» برای خودتان یا دیگران تکرار کنید، باعث می‌شوید موفقیت روز به روز از شما دور بشود.

به گفته وی، بیان کردن جملات مثبت هم روحیه خودتان را بهبود می‌بخشد هم دیگران را به شما و موفقیت‌تان امیدوار می‌کند.

شما می‌توانید با غلبه بر اضطراب‌ها از پس ترس‌هایتان بر بیایید. عوامل گوناگونی از جمله وضعیت تغذیه، اشتغال، خانواده​ و نداشتن فعالیت بدنی می‌تواند در ایجاد اضطراب نقش داشته باشد.

اگر سعی کنید احساس آرامش را در خودتان نهادینه کنید، هنگام برخورد با موقعیت‌های گوناگون دچار ترس نخواهید شد.

مقابله با شکست‌های شغلی

شکست‌های شغلی یکی از شایع‌ترین مشکلات بین افراد شاغل است که گاهی می‌تواند زندگی خصوصی افراد را هم تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل نباید براحتی از کنار آنها بگذرید.

امروزه به دلیل مدرن شدن زندگی نظام تقسیم کار دچار پیچیدگی‌های زیادی شده است. برخلاف گذشته که افراد بیشتر به صورت مستقل فعالیت می‌کردند و به کار دیگران نیاز نداشتند، امروزه انجام وظایف کاری به امری تخصصی تبدیل شده است که هر جزء کار به عهده فرد خاصی است. در نهایت باید گفت این وابستگی شغلی افراد به یکدیگر، گاهی مشکلاتی را مانند عدم آگاهی از حوزه وظایف و مسوولیت‌ها و بگو‌مگو‌هایی را ایجاد می‌کند. برای آن که سعی کنید از این مشکلات کوچک که ممکن است در نهایت تبدیل به مسایل بزرگی شود، جلوگیری کنید باید هنگام بروز این مشاجرات از جانبداری و عصبانیت‌های بیجا خودداری نمایید.

اگر اختلافی برای همکارانتان ایجاد شده خودتان را دخیل نکنید و تنها بکوشید ناراحتی هر دو طرف را برطرف کنید.

اگر کارتان حجم بالایی دارد و به دلیل عقب افتادن کارهایتان مورد سرزنش رییس‌تان قرار می‌گیرید، به این معنا نیست که شما توانایی انجام کارهایتان را ندارید و در شغلتان شکست خورده‌اید، بلکه این مشکلات با کمی برنامه‌ریزی حل می‌شود.

اگر شغل شما به گونه‌ای است که با ارباب رجوع در تماس هستید برای جلوگیری از خستگی و بی‌حوصلگی سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابل‌تان بگذارید و با صبر و حوصله پاسخگوی افراد باشید. این کار باعث می‌شود شما به عنوان یک کارمند علاقه‌مند به کار و موفق شناخته شوید. بنابراین زمانی که دچار اشتباه می‌شوید و کاری را بدرستی انجام نمی‌دهید مسوولان به دلیل پیشینه خوب و علاقه‌مندی شما به کارتان راحت‌تر عذرخواهی شما را می‌پذیرند.

اگر شغل شما نیاز به سرمایه‌گذاری دارد، بهتر است قبل از شروع کار با متخصصان و کسانی که در این زمینه اطلاعات و تجربه دارند مشورت کنید. شکست‌های شغلی بزرگ اگرچه دردآور و دشوار است، اما همیشه تجربیات بسیار ارزنده‌ای را نصیب شما می‌کند. اگر زندگینامه تجار بزرگ را مطالعه کنید خواهید دید اغلب آنها در دوره ای از فعالیت‌شان شکست را تجربه کرده‌اند.

پریشاد احمدی

دوشنبه 19/4/1391 - 10:10
ازدواج و همسرداری
چگونه خانه مان را گرم کنیم؟
خوشبختی در سایه فداکاری
بسیاری از خانواده های امروزی از مشغله های شغلی و کاهش روابط عاطفی اعضای خانواده شکایت می کنند. شاید چنین مشکلی به دلایل مختلف اقتصادی ، اجتماعی ناگزیر در خانواده پدید می آید، اما می توان با بکار گرفتن راه حل هایی به استحکام روابط عاطفی میان خانواده کمک کرد. این نوشتار توصیه هایی به شما می​کند که چنانچه آنها را به کار گیرید، از نتایج آن بی تردید خرسند خواهید بود.

در خانه خود خشك و بی‌روح نباشید، بلكه زندگی زناشویی را با بذله‌گویی و شوخ‌طبعی لذتبخش كنید.

قضایا را تنها، از نظر خود ننگرید، بلكه گاهی خود را به جای همسرتان گذاشته و ملاحظه كنید كه چگونه نظری دارید.

در مواقعی كه مهمان دارید، با همسرتان جنگ و جدال نكنید، بلكه برای همسرتان شخصیت قایل شوید.

به هیچ علت و عذری به همسرتان دروغ نگویید، زیرا با اولین دروغ، ریشه اعتماد او به شما سست می‌شود و از آن به بعد، به راستگویی‌های شما اعتماد نخواهد كرد.

محیط خانه كه قلمرو حكمفرمایی زن است، هر​قدر از لحاظ نظم و انظباط بهتر و كامل‌تر باشد نه‌تنها در تامین رفاه شخص زن تاثیر دارد، بلكه شوهر را نیز به نوبه خود تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در زندگی زناشویی برای هر امری، زمانی معین كنید و همیشه آن كار را در وقت خود انجام دهید.

همسر خود را از كم و كیف و چگونگی كار و شغل خود بی‌خبر نگذارید، چه‌بسا در مواردی بتواند مشكلی را كه حل آن در نظر شما آسان نبوده را رفع نموده و راهنمایی نماید.

اگر به بیماری خاصی مبتلا شدید، به همسرتان (خانمتان) عذاب ندهید، زیرا او تقصیری ندارد. او تا بتواند، در پرستاری شما غفلت نمی‌كند، بنابراین مستحق تندخویی شما نیست.

همسر شما مانند دیگران، استحقاق احترام دارد و هرگونه احترامی كه نسبت به او شود، موجب خرسندی خواهد بود.

در هنگام صحبت با همسر خویش، از روی تحكم سخن نرانید و سلطه‌جو نباشید.

فراموش نكنید كه یك همسر تا پایان حیات، آرزومند محبت و نوازش است تا می‌توانید این نكته را در نظر داشته و از محبت همسر خویش غفلت نكنید.

گمان مبرید كه یك زندگی زناشویی همیشه باید با آرامش همراه باشد و تناقضی پیش نیاید. هیچ یك از شما زن و شوهر، كمال مطلق نیستید. بنابراین اجازه بدهید احساسات چه خوب یا بد، اظهار شوند.

همیشه عشق و مهر ولطف را از همسر خود متوقع نباشید، خود شما هم سهم‌تان را بپردازید.

فکر نکنید كه با ازدواج، خانه‌دار بی‌اجرتی را استخدام كرده‌اید. اگر او، فلسفه همسری با شما را روی این زمینه حساب كند، به فكر خواهد افتاد كه در جای دیگر اجرت بیشتری به او می‌دهند.

اگر به خاطر ثروت همسرتان ازدواج كرده‌اید، آسایش خود را به رایگان از دست داده‌اید. همسرتان كمتر این موضوع را فراموش می‌كند كه روی چه اصولی به خانه شما قدم گذارده است.اگر رفتار همسرتان موافق معیار‌های اجتماعی نیست، او را تحقیر نكنید، به زبان لطف و محبت به او متذكر شوید. مطمین باشید كه می‌پذیرد.از این‌كه خانم شما از سوسك می‌ترسد، او را مسخره نكنید. چه‌بسا در بسیاری موارد دیگر، او در شجاعت دست‌كمی از شما نداشته باشد.

اگر احیانا نقص جسمانی در همسرتان دیدید، كمال باطن، باارزش‌تر از كمال ظاهر است. پس باطن و اخلاق خوب وی را ستایش كنید.

نظر و سلیقه همسرتان را از لحاظ رقابت​ رد نكنید، بلكه با عقل و منطق بسنجید و اگر درست یافتید، بپذیرید، در غیر این صورت با زبان محبت او را متقاعد سازید.حوادث ناگوار را از همسرتان پنهان نكنید، زیرا ممكن است او از راه دیگری مطلع شود و ناگوارتر از آنچه واقعیت دارد، رنج ببرد.

نگذارید عادت سكوت بر زندگی شما غلبه كند و از صحبت با خانواده خودداری نكنید.

همان‌طور كه انتظار می‌رود مردان در پوشیدن لباس چه در منزل و چه در خارج از محیط خانه، باید منظم و مرتب باشند. از زنان نیز انتظار می‌رود كه بر طبق معیارهای خاص جامعه رفتار نمایند.

همیشه كار را از همسرتان متوقع نباشید، خودتان نیز تا می‌توانید در خدمات خانه شركت و همراهی نمایید.

از تمجید و تحسین همسرتان مضایقه نكنید، خواه از جهت داشتن حسن سلیقه در انتخاب لباس باشد یا به علت موفقیت‌های روزانه زندگی.

این نكته را دقیقا در نظر داشته باشید كه چیزهای كوچك زندگی است كه چون جمع شود، منفجر می‌شود. بنابراین از حسادت‌های جزئی، از خودخواهی‌های جزیی، از تحریكات، اوقات تلخی‌ها، انتقاد و كنایه‌ها خودداری كنید.نقاط ضعف همسرتان را بزرگ نكنید، او هم انسان است، اگر توانا باشید می‌توانید با حسن تدبیر این نقاط ضعف را رفع كنید.

تا آنجا كه امكان دارد، نگذارید افسردگی و ناراحتی بر شما غلبه كند، زیرا تاثیرش در روح همسرتان صد چندان خواهد بود.همسرتان نیز مانند شما دارای دوستان و آشنایان است كه معاشرت با آنها در تسهیل زندگی او و شما بسیارموثر است.به عذر این‌كه همسرتان نمی‌داند، تمام امور مالی را به عهده خود نگیرید و اجازه دهید كه او هم در اموری دخالت كند، در صورتی كه نداند، بر اثر تجربه می‌آموزد.در بدو ورود به زندگی زناشویی، اصل مسلمی كه باید در نظر داشته باشید، این است كه سرنوشت خوب و بد زندگی منوط و مشروط به سوء یا حسن اداره شماست.

همسر خود را از كم و كیف و چگونگی كار و شغل خود بی‌خبر نگذارید، چه‌بسا در مواردی بتواند مشكلی را كه حل آن در نظر شما آسان نبوده ، رفع نموده و راهنمایی کند

فكر نكنید كه همسرتان بجز پول به چیز دیگری نمی‌اندیشد، پول مایه تمام خوشبختی نیست، ولی بی‌پولی هم، مایه بدبختی است.

در طرز اداره خانه، در كار همسرتان مداخله نكنید. هیچ چیز بیش از این او را ناراحت نخواهد كرد.

بعد از این‌كه اوقات روز را در خارج از منزل گذراندید، از گردش با همسر خود، خودداری نكنید، زیرا او نیازمند تنوع و تفریح است.اگر همسر شما تالمات و ناراحتی خاصی دارد، خود را خونسرد و بی‌اعتنا نشان ندهید. بلكه با او همدردی و از او دلجویی كنید. زحمات و فعالیت‌های او را ناچیز نشمارید. به او روحیه بدهید، درد ​دل‌های وی را با علاقه گوش دهید و او را تقویت و تشویق كنید تا با نشاط بیشتری به رفع مشكلات زندگی بپردازد. در هنگام صرف غذا نیز از هرگونه صحبت كدورت‌آمیز بپرهیزید.

همسر خود را شریک واقعی بدانید

در صورت امكان، همسر خود را نیز در سرگرمی‌های خود شریك كنید، چه در كار كردن، صحبت كردن، طرح‌ریزی و... آن وقت خواهید دید كه چه دوستان خوبی خواهید بود. تمام اوقات خود را در ایام تعطیل، صرف سرگرمی خود نكنید، بلكه همسرتان را نیز شریك ایام فراغت خویش قرار دهید.

در مواقع غیرعادی كه به منزل می‌آیید، شتاب نداشته باشید و متوقع غذای حاضر و آماده و مطبوع نباشید، زیرا غذای شما را به موقع حاضر می‌كنند. منزل، مهمانخانه یا رستوران (سرای غذاخوری) نیست كه همیشه غذای حاضر و آماده موجود باشد. نسبت به غذا نیز زیاد سخت‌گیر نباشید و همسرتان را با انتقادهای خویش، مورد رنجش قرار ندهید.

احترام یکدیگر را نزد فرزندان نگه دارید

اگر فرزندانی دارید، مادرشان را پیش چشم آنها خوار و خفیف نسازید و ارزش و قدر پدر را نیز در نظر فرزندان كاهش ندهید و اصولا برای كانون خانواده، ارزش و احترام قایل شوید و این احساس را نیز به فرزندانتان منتقل كنید. هیچ كس نباید درصدد این باشد كه همسر خود را عوض كند و طبیعت او را تغییر دهد و تصویر و رونوشتی از خود درست كند كه این تلاش معمولا با شكست كامل روبه‌رو می‌شود و خانواده را متلاشی می‌سازد. هر زوج باید اوقاتی از شبانه روز را به بررسی و مطالعه رفتار خود اختصاص بدهند.

با کودکانتان بازی کنید

به دلیل خستگی، از بازی با فرزندان خود تا حد امكان سر باز نزنید. زیرا آنها مایلند هم پدر داشته باشند و هم مادر. اگر همسرتان نسبت به فرزندانتان سوالی كرد، نگویید: «ربطی به من ندارد» بلكه این را خود بهتر می‌دانید كه مسایل فرزندان به شما نیز مربوط می‌شود. همیشه در نظر فرزندانتان خود را علاقه‌مند به همسرتان نشان دهید تا الگویی برای آنها بوده و به نوبه خود به او كمك كنند. در مواقعی كه همسرتان گرفتار امور فرزندان است، توقعات فوق‌العاده از او نداشته باشید. تمام امور تربیت و تحصیل فرزندان را به عهده مادرشان نگذارید. بهتر است در تمام موارد و نكات قابل تامل، با او مشورت داشته باشید و با یكدیگر برای هر اشكالی، راه‌حل مطلوبی به دست آورید. از بروز هرگونه اختلاف‌نظر با همسرتان در حضور فرزندان خود جدا اجتناب كنید. گذشته از این‌كه سرمشق‌پذیری برای آنها خواهد بود، قدر و ارزش هر دو در نظر آنها از بین می‌رود. روحیه احساس آنها لطمه خواهد خورد و نمی‌توانند تشخیص دهند كه حق چیست و با كیست؟

نزد فرزندان بگو مگو نکنید

در بیشتر اوقات، والدین (زن و شوهر) گمان می‌كنند كه فرزندانشان از تمام یا قسمت عمده خشم و اوقات تلخی آنها بی‌خبرند، غافل از این ‌كه در برابر مشاجرات و ناسازگاری‌های ایشان و در سكوت قهرآمیز و خصمانه آنها نیز حساسند. در چنین وضعیتی، بچه احساس عدم امنیت می‌كند كه اگر پدر و مادر از هم جدا شوند، چه خواهد شد؟ و این بیم و هراس مانع كار كردن و تمركز فكر و علاقه نشان دادن به كار و درس و به طور خلاصه مانع رشد طبیعی او می‌شود.

هنگام یك بگومگو میان زن و شوهر، فرزند همه عبارات رد و بدل شده را كلمه به كلمه ضبط می‌كند، حتی وقتی كه تظاهر به نشنیدن می‌كند، در نتیجه بچه مكدر می‌شود، بدون این‌كه ما بتوانیم اصل و علت نگرانیش را دریابیم. پس برای خوب تربیت كردن فرزند، باید زن و شوهر آمادگی این كار را داشته باشند، یعنی مراقبت و محبتی را كه بچه به آن نیازمند است، نسبت به او ابراز نمایند. یك كودك خیلی خوشبخت‌تر خواهد بود و بهتر رشد خواهد كرد كه خواسته زن و شوهر باشد تا این‌كه بنا بر مقتضیاتی از قبیل ازدواج‌های اجباری، به طور تحمیلی پذیرفته شده باشد.

نیازهای همسرتان را درک کنید

در زمینه جسمانی، زنان جوان عموما بتدریج شاهد بیدار شدن احساسات خود می‌شوند، بنابراین شوهر نباید از این بابت متعجب شود و خشونت به خرج داده و سبب وقفه در روابط زناشویی گردد.احساسات مرد با زن خیلی تفاوت دارد. اگر زن او را آن طور كه هست نپذیرد و بخواهد او را تا حدود افكار و فهم خود پایین بیاورد، خود را برای ناكامی‌های ناگواری آماده می‌كند. مرد احتیاج عجیبی به آزادی و اعتماد دارد.

او همیشه به سوی زنی می‌رود كه او را در كمترین حركت سوال‌پیچ نكند. گفتن این‌كه، او چه می‌كند و كجا می‌رود، به نظرش گزارشی است كه او از همسر خود توقع دارد. او خیلی زود به این فكر می‌افتد كه نسبت به او بدگمانی دارند و در آن صورت از جواب دادن خودداری می‌كند یا بهانه‌های ساختگی می‌آورد و در نتیجه بیم آن می‌رود كه كشمكش پدید آید.

به گزارش پایگاه خبری زوجهای جوان سازش و انس گرفتن زن و شوهر جوان هر اندازه دور از نظر دیگران باشند، آسان‌تر خواهد بود. اگر والدین بخواهند با مداخله خود كار آنها را تنظیم كنند، آنها را بیشتر به عدم تفاهم و علاقه و ناسازگاری رهنمون می‌گردانند. این پسندیده نیست كه یكی از دو همسر، زیاد در محیط قدیمی خانوادگی خویش ریشه كند و وابسته به پدر و مادرش باشد و همسر خویش را در مدار خود به دنبال بكشد، زیرا زن و شوهر جوان مانند یك سلول تازه​ در شرف رشد و نمو هستند و باید در محیط زناشویی خویش زیست نمایند.

دوشنبه 19/4/1391 - 10:9
نوشیدنی و دسرها

دسر شكلاتی

مواد لازم: شیر: یك و نیم پیمانه، آرد سفید: یك قاشق سوپخوری، شكر: نصف پیمانه، پودر كاكائو: یك قاشق غذاخوری و شكلات تلخ نصف پیمانه.

طرز تهیه: شیر، آرد، شكر و پودر كاكائو را در ظرفی بریزید و با همزن دستی خوب بهم بزنید تا كاملا مخلوط شود. حالا مواد را روی شعله ملایم گذاشته و مرتبا بهم بزنید؛ به طوری كه مواد گلوله نشود. وقتی كه این مخلوط قوام آمد، شكلات تلخ را تكه‌تكه كرده و در بقیه مواد بریزید و آنقدر بهم بزنید تا شكلات‌ها كاملا آب شود. سپس ظرف را از روی حرارت برداشته و بگذارید كمی سرد شود. حالا دسر شكلاتی را در ظرف مناسبی بریزید و در یخچال بگذارید تا سرد و آماده مصرف شود.

دوشنبه 19/4/1391 - 10:9
نوشیدنی و دسرها

بستنی سنتی


مواد لازم: شیر: 4 لیوان، شكر: 350 گرم، ثعلب: یك‌ونیم قاشق مرباخوری، زعفران آب‌كرده: 2 قاشق غذاخوری، هل كوبیده: نصف قاشق چایخوری، گلاب: 3 قاشق مرباخوری و خامه 200 گرم

طرز تهیه: ابتدا شیر را درون ظرفی بریزید و روی شعله گاز بگذارید تا جوش بیاید. شكر و ثعلب را هم مخلوط كرده و آرام‌آرام به شیر در حال جوش اضافه كنید. این مخلوط را مرتب با همزن دستی به هم بزنید تا شكر مخلوط شود. حالا این مواد را كنار بگذارید تا سرد شود و بعد از این‌كه سرد شد زعفران، گلاب و هل را اضافه كنید و به هم بزنید تا با بقیه مواد مخلوط شود. این مایع را درون ظرفی فلزی بریزید و درون فریزر بگذارید تا یك روز بماند؛ ولی هر 3 ساعت یكبار باید آن‌ را خوب به هم بزنید تا بستنی یخ نزند. خامه را هم خوب به هم بزنید تا یكدست شود. سپس آن را روی سینی فلزی بریزید؛ البته ضخامت خامه نباید زیاد باشد. حالا خامه را درون فریزر بگذارید تا یخ ببندد و سفت شود. بعد از این‌كه خامه سفت شد، آن را از فریزر خارج كرده و خرد كنید. حالا این خامه‌ها را با بستنی مخلوط كنید و هم بزنید تا بستنی آماده شود.

دوشنبه 19/4/1391 - 10:8
آشپزی و شیرینی پزی

ماش پلو

مواد لازم: برنج: 4 پیمانه، پیاز متوسط: 2 عدد، گوشت (چرخ‌كرده)‌: 300 گرم، ماش: 2 پیمانه، رب‌گوجه فرنگی: یك قاشق غذاخوری و نمك، فلفل، دارچین، زعفران و روغن سرخ‌كردنی به میزان لازم

طرز تهیه: ماش را درون ظرفی بریزید و مقداری آب به آن اضافه كنید. سپس آنها را روی حرارت بگذارید تا ماش‌ها نیم پز شود. حالا برنج را كه از قبل خیس كرده‌اید، به ماش اضافه كنید. سپس برنج را آبكش كرده و روی آن آب ولرم بریزید. پیازها را هم خلالی خردكرده و درون روغن سرخ كنید. گوشت چرخ‌كرده را به پیازها اضافه كنید تا گوشت هم سرخ شود. در آخر هم رب گوجه‌فرنگی را به آن اضافه كنید. بعد از اضافه كردن نمك، فلفل و دارچین، مواد را هم بزنید و ظرف را از روی حرارت بردارید. سپس در ظرفی مقداری آب و روغن ریخته و برنج و ماش را كه آبكش كرده‌اید داخل آن بریزید و لابه‌لای آن گوشت چرخ‌كرده و پیاز را اضافه كنید. وقتی همه مواد و برنج تمام شد، مقداری زعفران آب‌كرده روی برنج بریزید و برنج را دم كنید.

دوشنبه 19/4/1391 - 10:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته